ارزيابي هورمون لپتين و BMIدر بيماران مبتلا به افسردگي اساسي

Download Report

Transcript ارزيابي هورمون لپتين و BMIدر بيماران مبتلا به افسردگي اساسي

‫به نام او‬
‫ارزيابي هورمون لپتين و ‪ BMI‬در بيماران مبتال به‬
‫افسردگي اساسي‬
‫شراره حميدي فرد‬
‫‪ ‬افسردگي اساسي )‪(Major Depression‬‬
‫‪‬‬
‫اختالالت خلقی (اختالالت عاطفی)‪ :‬اختالل خلق‬
‫فقدان احساس کنترل بر خلق‬
‫تجربه ناراحتي شديد‬
‫‪ ‬خلق باال دارند (ماني) ‪:‬حالت انبساط خاطر‪ ،‬پرش افکار‪ ،‬کاهش خواب‪ ،‬افزايش احترام به نفس و افکار‬
‫بزرگ منشانه‬
‫‪ ‬خلق پايين دارند (افسردگي) ‪:‬کاهش انرژي و عالقه‪ ،‬احساس گناه‪ ،‬اشکال در تمرکز‪ ،‬بي اشتهاي ي و افکار‬
‫مرگ و خودکشي‬
‫‪ ‬اختالل در عملکرد شغلي ‪ ،‬روابط اجتماعي و بين فردي‬
‫‪ ‬اختالالت خلقي ‪ :‬افسردگي و اختالل دو قطبي نوع يک‬
‫‪ ‬شايعترين اختالل رواني‪ :‬افسردگي‬
‫بيماراني که تحت عنوان افسرده ناميده مي شوند‬
‫اختالل افسردگي اساسي ) ‪Major Depressive Disorder ( MDD‬‬
‫‪ ‬اختالل افسردگي اساسي به عنوان اختاللي با يك يا چند دوره افسردگي بدون سابقه مانيا‪ ،‬مختلط ويا‬
‫مانياى خفيف تعريف مي شود‪.‬‬
‫‪ ‬افسردگي بايد حداقل ‪ 2‬هفته طول بکشد‪.‬‬
‫‪ ‬فرد واجد ‪ 5‬عالمت از مجموعه عاليم‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫خلق افسرده‬
‫کاهش عالقه و لذت‬
‫تغييرات اشتها و وزن‬
‫اختالالت خواب وفعاليت‬
‫فقدان انرژي‬
‫احساس گناه و نااميدي و پوچي‬
‫مشکل در تمرکز و تصميم گيري‬
‫ارزوي مرگ و افکار خودکشي‬
‫‪ ‬بروز و شيوع‬
‫‪ ‬ميزان شيوع حدود ‪% 19- 17‬‬
‫براي طول عمر‬
‫‪‬سازمان جهاني بهداشت )‪: (WHO‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تقريبا ‪ 25‬درصد از تمام مراجعا ت به مراکز بهداشتي در جهان به علل افسردگي‬
‫مرتبه چهارم مشکالت اورژانس سالمتي در سطح جهاني‬
‫جايگاه سوم شيوع بعد از بيماري عروق کرونري و بيماري ريوي‬
‫در حال حاضر اين بيماري دومين دليل ناتواني شغلي درجهان‬
‫در سال ‪ 2020‬دومين دليل ناتواني در دنيا بعد از ايسکميک قلبي‬
‫‪ 121 ‬ميليون نفر در دنيا از افسردگي اساسي رنج مي برند‪.‬‬
‫زن‪%‬‬
‫‪14‬‬
‫مرد‪%‬‬
‫‪12.2‬‬
‫‪12‬‬
‫‪9.5‬‬
‫ايران‬
‫‪24/6‬‬
‫‪16/4‬‬
‫‪8‬‬
‫‪6‬‬
‫‪3.2‬‬
‫‪4‬‬
‫‪2‬‬
‫‪0‬‬
‫ا‬
‫ست‬
‫را يال‬
‫ك‬
‫ان‬
‫ادا‬
‫ا‬
‫مر‬
‫ي‬
‫كا‬
‫درصد افسردگي‬
‫جهان‬
‫‪5/9‬‬
‫‪8/5‬‬
‫‪10‬‬
‫‪ ‬سبب شناسي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عوامل بيولوژيکي‪:‬‬
‫ناقلين عصبي موثر در افسردگي‬
‫سرتونين (‪-5‬هيدروکسي تريپتامين)‬
‫کاهش ميزان سرتونين‬
‫دوپامين ‪ ،‬نور ادرنالين و سروتونين‬
‫مهمترين واسطه شيمياي ي‬
‫افسردگي و خود کشي‬
‫‪ ‬عوامل توارثي‪:‬‬
‫‪‬‬
‫تاريخچه فاميلي مثبت‬
‫يک فاک تور خطر قوي‬
‫‪ ‬عوامل رواني و اجتماعي‪:‬‬
‫‪ ‬تجربه از دست دادن يا دوست داشتن کسي ‪ ،‬تحقير موقعيت اجتماعي يا بدتر شدن سالمت فردي ‪،‬‬
‫استرس هاي مزمن شامل بيکاري طوالني مدت ‪ ،‬اختالف در فاميل يا ازدواج‬
‫شروع يا تداوم يک دوره افسردگي‬
‫‪ ‬عوامل تغذيه اي‪:‬‬
‫‪, PUFA ‬نسبت امگا‪ 6‬به امگا‪ ,Se, Zn, Fe ,3‬ويتامين‪ , B12, B6‬فوالت‬
‫‪ ‬جنسيت‪:‬‬
‫‪ ‬زنان‬
‫در هر سني مستعد تر براي بيماري رواني و ريسک فاک تور‬
‫در مرد ها ‪ 5‬تا ‪% 12‬‬
‫‪ ‬شيوع‪ :‬در زن ها ‪ 10‬تا ‪% 25‬‬
‫خطر اين بيماري در زنان ‪ 2‬برابر مردان‬
‫‪ ‬سن‪:‬‬
‫‪ ‬سن متوسط شيوع‬
‫‪ 40‬سا لگي‬
‫‪ ‬عوارض‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ناتواني و اضطراب‬
‫کاهش باروري‬
‫کاهش تواناي ي ذهني‬
‫کاهش اساسي در کيفيت زندگي‬
‫افزايش استفاده از منابع خدمات اجتماعي و بهداشتي‬
‫مشکالت شغلي‬
‫مشکل با همسر و والدين‬
‫افزايش مرگ و مير‬
‫خود کشي و اعمال خشونت ﺁميز ‪...‬‬
‫‪ ‬تشخيص‪:‬‬
‫‪ ‬مقياس‪ :‬هميلتون ‪ ،‬بک ‪ ،‬مونتگومري‪-‬ازبرگ ‪.......‬‬
‫‪ 5 ‬عالمت عمده ‪ :‬خلق افسرده‪ ،‬تغييرات وزن و اشتها‪ ،‬کاهش عالقه و لذت‪ ،‬احساس نااميدي و گناه‪ ،‬افکار عود کننده مرگ‬
‫‪‬درمان‬
‫‪ ‬درمان هاي رواني اجتماعي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫درمان داروي ي‪:‬‬
‫داروهاي ضد افسردگي سه حلقه اي( ‪ (TCAs‬و چهار حلقه اي‬
‫مهارکننده هاي انتخابي بازجذب سروتونين )‪ : (SSRIs‬فلوگستين سرتالين‪ ،‬پاروکستين ‪ ،‬فلووکسامين‬
‫و سيتالوپرام‬
‫مهارکننده هاي منوﺁمين اکسيداز)‪(MAOIs‬‬
‫‪ ‬جانشين هاي دارودرماني‪:‬‬
‫‪ ‬شوک برقي يا الک تروشوک )‪(ECT‬‬
‫‪ ‬نوردرماني‬
‫‪ ‬هورمون لپتين‬
‫‪ :( 1994) Zhang ‬محصول ژن ‪ob‬‬
‫‪ ‬دو کار لپتين ‪:‬‬
‫‪ ‬بلوکه کردن دريافت غذا‬
‫‪ ‬تنظيم کردن توليد مثل‬
‫‪ ‬فاك تورهاي متابوليكي در اختالالت افسردگي مهم مي باشند‪.‬‬
‫‪ ‬اشتها و دريافت غذا و وزن بدن در اختالالت رواني مانند افسردگي اساسي مكررا تغيير مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬لپتين نقش اساسي را در تنظيم وزن و دريافت غذا بازي مي کند‪ ،‬همچنين لپتين در کنترل ساير رفتارها و‬
‫همچنين رشد مغز موثر مي باشد‪.‬‬
‫‪‬اهداف و فرضيات‬
‫‪‬هدف كلي‬
‫تعيين سطوح سرمي لپتين و ‪ BMI‬در بيماران مبتال به افسردگي اساسي و‬
‫مقايسه ان باافراد سالم‬
‫‪‬مواد و روش ها‬
‫مطالعه مورد شاهدي )‪(case – control‬‬
‫‪ ‬روش مطالعه‬
‫گروه مورد شامل بيماران مبتال به افسردگي اساسي‬
‫‪ ‬جامعه مورد مطالعه‪:‬‬
‫گروه كنترل شامل افراد سالم‬
‫بين ‪ 18‬تا ‪ 65‬سال‬
‫‪ ‬سن افراد شرکت کننده در مطالعه‬
‫‪ ‬گروه مورد ‪:‬‬
‫همه داراي نشانههاي فعال افسردگي اساسي بودند كه به بيمارستان اسدابادي تبريز مراجعه و توسط‬
‫‪ ،DSM-IV‬بك )‪ (BDI‬و پرسشنامه ساختار‬
‫مشاور روانپزشك به وسيله پرسشنامه منطبق بر‬
‫يافته روانپزشكي ‪ SADS‬شناخته مي شدند‪ .‬براي اولين بار به مركز مراجعه كرده و از داروهاي ضد‬
‫افسردگي استفاده نمی کردند ‪.‬‬
‫‪ ‬گروه كنترل ‪:‬‬
‫از بين كاركنان‪ ،‬داوطلبان انتخاب شدند‪ ،‬همچنين سابقه بيماري رواني در گذشته را نداشتند‪.‬‬
‫‪‬معيارهاي خروج از مطالعه‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫سن كمتر از ‪ 18‬سال و باالي ‪ 65‬سال‬
‫سابقه مثبت بيماريهاي قلبي و عروقي‬
‫استفاده از داروهاي كم كننده چربي خون‬
‫وجود بيماريهاي سخت فيزيكي‬
‫غير نرمال بودن اعمال كبد و كليه‬
‫اعتياد به مواد مخدر و الكل‬
‫اختالالت خوردن‬
‫زوال عقل‬
‫‪ ‬تشخيص عدم ابتالء به بيماري هاي فوق الذکر از طريق پرسش از بيماران و همچنين ازمايشهاي انجام شده‬
‫در طول مطالعه ‪ ،‬ارزيابي مي شد‪.‬‬
‫‪ ‬يافته ها و بحث‬
‫‪‬‬
‫يافته هاي اين مطالعه در بخش ها ي زير ارائه مي گردد‪:‬‬
‫•‬
‫يافتههاي مربوطه به مشخصات عمومي افراد‬
‫•‬
‫يافتههاي مربوط به شاخص هاي تن سنجي‬
‫•‬
‫يافتههاي مربوط به شاخصهاي بيوشيمياي ي‬
‫‪ ‬يافتههاي مربوطه به مشخصات عمومي افراد‬
‫‪ ‬ميانگين و خطاي استاندارد سن افراد در گروه بيماران مبتال به افسردگي اساسي (‪ 35‬نفر)‬
‫‪ 35/2 1/81‬سال و در گروه كنترل سالم (‪ 35‬نفر) ‪ 33/71  1/72‬سال بود (‪)NS‬‬
‫‪.‬‬
‫جدول توزيع افراد شرکت کننده در مطالعه به تفکيک جنس‬
‫گروه‬
‫ويژگي هاي عمومي‬
‫تعداد‬
‫درصد (‪)%‬‬
‫كنترل سالم‬
‫افسردگي اساسي‬
‫زن‬
‫مرد‬
‫كل‬
‫زن‬
‫‪29‬‬
‫‪82/9‬‬
‫‪6‬‬
‫‪17/1‬‬
‫‪35‬‬
‫‪100‬‬
‫‪29‬‬
‫‪82/9‬‬
‫مرد‬
‫‪6‬‬
‫‪17/1‬‬
‫كل‬
‫‪35‬‬
‫‪100‬‬
‫جدول توزيع فراواني و درصد افراد برحسب ميزان تحصيالت به تفكيك گروه‬
‫گروه‬
‫سطح تحصيالت‬
‫كنترل سالم‬
‫(‪)n = 35‬‬
‫افسردگي اساسي‬
‫(‪)n = 35‬‬
‫تعداد‬
‫درصد‬
‫تعداد‬
‫درصد‬
‫بيسواد‬
‫‪4‬‬
‫‪11/4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪8/6‬‬
‫ابتدائي‬
‫‪9‬‬
‫‪25/7‬‬
‫‪9‬‬
‫‪25/7‬‬
‫راهنماي ي‬
‫‪6‬‬
‫‪17/1‬‬
‫‪7‬‬
‫‪20‬‬
‫ديپلم‬
‫‪11‬‬
‫‪31/4‬‬
‫‪9‬‬
‫‪25/7‬‬
‫دانشگاهي‬
‫‪5‬‬
‫‪14/3‬‬
‫‪7‬‬
‫‪20‬‬
‫‪ p =0/94‬و ‪Chi square = 0/75‬‬
‫‪ ‬از لحاظ مصرف سيگار در گروه مورد تنها ‪ 2‬نفر سيگاري بودند(‪ ،)%7/5‬در‬
‫حاليکه در گروه شاهد ‪ ،‬هيچ کدام از افراد سيگاري نبودند‪.‬‬
‫‪ ‬ميانگين و خطاي استاندارد نمره پرسشنامه بک در گروه افسرده اساسي و‬
‫کنترل سالم به ترتيب‪ 32/02 ± 0/49‬و ‪ 7/17 ± 0/26‬بود ‪.‬‬
‫‪ ‬همچنين افسردگي اساسي تمامي بيماران توسط پرسشنامه ‪ SADs‬تاييد شد‪.‬‬
‫‪ ‬يافتههاي مربوط به شاخص هاي تن سنجي‬
‫جدول ميانگين و خطاي استاندارد اطالعات انتروپومتريك بر اساس تفكيك گروهها‬
‫جدول توزيع فراواني و درصد افراد در دو گروه مورد مطالعه برحسب ‪BMI‬‬
‫‪ p = 0 /07‬و ‪Chi square = 7/044‬‬
‫‪‬شاخص هاي تن سنجي‬
‫‪ ‬ارزيابي ‪BMI‬‬
‫تغيير در اشتها و وزن دو نشانه اصلي در افسردگي اساسي‬
‫‪ Carpenter‬و همكارانش( ‪)2003( Ivan Berlin, )2000‬‬
‫يک ارتباط ‪ u‬شكلي بين ‪ BMI‬و نشانه هاي افسردگي‬
‫‪ Pasco‬و همكارانش ( ‪) 2007‬و‪ krous‬و همكارانش ( ‪) 2001‬و‪ Tolmuen‬و همكارانش در دو‬
‫مطالعه(‪)2004‬‬
‫هيچ ارتباطي بين ‪ BMI‬و افسردگي‬
‫‪ ‬داليل احتمالي ارتباط ‪ BMI‬و افسردگي اساسي ‪:‬‬
‫‪ ‬كاهش اعتماد به نفس در افراد چاق كه منجر به بروز برخي از عالئم افسردگي از جمله غمگيني و گوشه‬
‫گيري‬
‫‪ ‬سروتونين و متابوليت هاي ان‬
‫‪ ‬تغيير در عملكرد محور هيپوتاالموس – هيپوفيز – ادرنال‬
‫‪ ‬ارتباط بين چاقي و اختالالت رواني بر اساس نژاد تغيير مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬يافته هاي مربوط به شاخص هاي بيوشيمياي ي‬
‫جدول ميانگين و خطاي استاندارد مشخصات هماتولوژي به تفكيك گروهها‬
‫جدول ميانگين و خطاي استاندارد خصوصيات بيوشيمياي ي به تفكيك گروهها‬
‫‪ ‬يافته هاي مربوط به هورمون لپتين‬
‫‪16‬‬
‫‪14‬‬
‫‪12‬‬
‫افسردگی اساسی‬
‫‪8‬‬
‫کنترل سالم‬
‫‪6‬‬
‫‪4‬‬
‫‪2‬‬
‫‪0‬‬
‫کنترل سالم‬
‫افسردگی اساسی‬
‫نمودار ميانگين و خطاي استاندارد سطح هورمون لپتين به تفكيك گروهها‬
‫لپتی ن (‪) ng/ml‬‬
‫‪10‬‬
‫‪10/06 1/03‬‬
‫‪ ‬ميانگين و خطاي استاندارد سطح ليپتين دربيماران افسرده اساسي‬
‫‪ng/ml‬و به طور معني داري كمتر از سطح لپتين در كنترل سالم ‪ ng/ml 13/73  1/23‬مي‬
‫باشد (‪.)P =0/02‬‬
‫‪ Pasco ‬و همكارانش ( ‪) 2007‬و‪ Gecici‬و همكارانش (‪ ) 2005‬و‪ Ertugrul‬و همكارانش (‬
‫‪ )2005‬و‪ Antonijevie‬و همكارانش( ‪) 1998‬‬
‫سطح پالسماي ي لپتين به طور معني دار در گروه افسردگي اساسي در مقايسه با گروه كنترل سالم باالتر بود ‪.‬‬
‫‪ Jow ‬و همكارانش ) ‪ (2006‬و‪ Lu‬و همكارانش) ‪(2006‬و ‪Westling‬و‬
‫همكارانش) ‪( 2004‬و‪ Kraus‬وهمكارانش) ‪( 2001‬‬
‫سطح پالسماي ي لپتين به طور معني داري درگروه افسرده اساسي پايين تر از كنترل سالم بود‬
‫(‪)P< 0/05‬‬
‫‪ ‬فاك تورهاي متابوليكي نقش مهمي را در افسردگي اساسي‬
‫‪ ‬لپتين در تنظيم وزن ودريافت غذا و همچنين درتظاهرات رفتاري ديگري مانند تمايالت‬
‫جنسي‪ ،‬تحرك و تنظيم خواب و بيداري‬
‫‪ ‬لپتين در پاتوفيزيولوژي اختالالت رواني مخصوصا افسردگي اساسي نقش‬
‫مهمي را بازي مي کند ‪.‬‬
‫‪ ‬مكانيسم اصلي‬
‫• استرس هاي مزمن ‪ ،‬ترشح ‪ CRH‬را محدود كرده و ‪ CRH‬از طريق‬
‫كورتيزول باعث كاهش ترشح لپتين‬
‫• كاهش سطح سروتونين باعث كاهش سطح لپتين‬
‫‪‬پس مي توان لپتين را به عنوان يك داروي ضد افسردگي جديد مورد بررسي قرار‬
‫داد ‪.‬‬
‫با تشكر‬