Transcript tebe sonati
رفتم به طبیب گفتم ای بینایی
ترک صفت و محو وجودم فرمود
افتاده عشق را چه میفرمایی ؟
یعنی که زهرچه هستی بیرون آیی
مبانی درمان در طب سنتی
اسالمی -ایرانی
وج ود ب دو ن م اد ه
(م ج ردا ت )
شک ل
نظري
ع دد
عل م ه ن د س ه
عل م ح سا ب
عل وم ری اض ي :ب رر س ي ج س م از ل ح ا ظ
اوزان
ع ل م م و سي ق ي
وج ود ب ا م اد ه
و ض عي ت در ک ائ ن ات
عل م ن جو م
حک م ت
عل م ط ب
ع ل م ح ي وان ا ت
عل وم ط بیعی ه :ب رر س ي ج س م از ل ح اظ تغیی را ت
ع ل م نب ات ا ت
اخ ال ق
ع مل ي
ت دب ي ر م ن ز ل
ع ل م شي م ي (ک ي مي ا ء )
ع ل م ه وا شن ا س ي
ع ل م ک ش اورز ي
ت دب ي ر م دن ( سي ا س ت )
علوم طبيعيه
بررس ي جسم از لحاظ تغييرات
ابن هندو مفتاح الطب:
طب صناعتي است كه به بدنهاي مردم عنايت دارد و به اين بدنها صحت و
سالمتي بخشد
ربيع بن احمد اخويني در كتاب «هدايه املتعلمين في الطب»:
بجشكي پيشه اي بود كه تندرستي آدميان را نگاه دارد و چون رفته بود باز آرد
از روي علم وعمل
طب
نظري
عملي
* امور طبيعيه
*حفظ الصحه
*احوال بدن انسان
* عالج
* اسباب و علل
.1تدبير
* دالئل و عالئم
.2ادویه
.3اعمال یداوي
علم حفظ سالمتی ( تدابیر صحّی )
علم معالجات در طب سنتی ایران به طور کلی به
سه بخش عمده تقسیم میشود:
• تدابیر :که شامل تدابیر صحّ ی و مرضی است و بر اساس
کنترل و تغییر س ّتة ضروریه انجام میگیرد و تدبیر غذا
(رژیم درمانی) مهمترین جزء آن میباشد.
• دارو درمانی
• اقدامات دستی (اعمال یداوی)
طبیب تا تواند که عالج به غذا کند ،به دارو مشغول نباید بود ،
وتا که به داروی بسیط یعنی ناآمیخته عالج کند ،داروی آمیخته نباید
داد.
و طبیب را داروی مجهول که مجهوالن و پیرزنان آزمایند و حکایت
کنند نشاید داشت و بدان اعتماد نشاید ...
حکیم سیّد اسماعیل جرجانی
تدابیر درمانی
مهم ترین تدابیر،تدبیر غذایی است
علت نياز به غذا
بدل ما يتحلل :بدن انسان مركب از اخالط ناسازنده بوده كه مرتبا در حال
تأثير بر يكديگرند در نتيجه گدازش و كاهش دائمي وجود دارد .
افزايش اقطار ثالثه
ايجاد قوت و حرارت
حيوان
دوا
نبات
جماد
غذا
نبات
حيوان
منشاء عملكرد هر جسم و شي
• :شی :شمشیر
ماده
آهن
• شي :قایق
چوب
کیفیت
سنگينی
سبکی
صورت نوعیه
تيز بودن
ناودانی
تقسیم بندی مفردات اغذیه و ادویه
•غذاي مطلق
•دواي مطلق
•غذاي دوايي
•دواي غذايي
•ذوالخاصيه
•پادزهر
•غذاي ذوالخاصيه
•دواي ذوالخاصيه
•غذا و دواي ذوالخاصيه
غذاي مطلق
تاثير و تاثر آن در بدن فقط به ماده بوده بدون تأثير كيفيت و
صورت
كيفيتي غالب بر مزاج اصلي بدن احداث نمي نمايد
تحت تأثير حرارت غريزي مستحیل به خلط شده خواص
بالقوه آن به فعل در مي آيد.
نهايتا جزوعضو شده يا به اقطار ثالثه افزوده مي شود.
غذاي مطلق
آب گوشتهاي لطيف (گوشت مرغ و پرندگان و بره) ،تخم مرغ
نيم برشت
ْ َ
ْ
گندم( ِحنطه) و نان گندم ،حبوبات ،سبزي ها
دواي مطلق
تاثير آن در بدن فقط به كيفيت باشد.
ماده آن قابليت غذاو جزو بدن شدن ندارد.
از حرارت غريزي متأثر و متغير نگردد.
َ َْ ُ
ْ
فلفل ،زنجبيل ،دارچين ،قرنفل ،نيلوفر ،كافور ،بذر رازيانه
غذاي دوايي
تاثير به ماده و كيفيت هر دو
تاثير ماده آن بيشتراز تاثير كيفيت آن است و خلط حاصله اندك
تغييري در بدن ايجاد مي نمايد.
َ
خ
کشک الشعير(آش جو) ،خيار بادرنگ،
،
الشعير
ماء
،
)
كاهو
(
س
َْ
ْ
َ
كدو ،هندوانه ،خربزه ،انگور ،انبج،بقلـه الحمقا(خرفه) ،اسفناج
،بابونه ،شبت (شويد) ،شلغم ،زردك ،چغندر ،كلم ،ماش ،عدس،
نخود ،لوبيا
دواي غذايي
تاثير با ماده و كيفيت
تاثير آن اقوي و اكثر از تأثير ماده است.
خلط كمي ايجاد شده كه قابليت جوهر بدن شدن دارد .
َگ ْن َدنا (ترهَ ،كراث) ،بادیان،زیره،نعناع ،برگ كاسني ،ع َن ُب الث ْع َلبْ
ِ
(تاجريزي) ،سير ،پياز ،توت ،آلو ،خرما ،انجير،اكثر ميوه ها و بذرها
،مانند بذر خيار ،خربزه ،وهندوانه
• نکته :تره (گندنا ) سبزی خوراکی است دارای
مزاج گرم وخشک،به عنوان دارو به صورت
موضعی و خوراکی در درمان هموروئید موثر
است .
• نکته :در درمان یبوست نباید به همه آلو داد ،
چون در فرد سرد مزاج مشکالت دیگری ایجاد
می کند .
تأثير كيفيت غذاي دوايي و يا دوايي غذايي در بدن در دو وقت
است:
-1وقتي كيفيت بالقوه آن تحت قوتهاي بدنيه بالفعل مي گردد و بدن را متأثر
مي سازند .سير احداث حرارت(استفاده در هیپر لیپیدمی و )...و كاهو ایجاد
برودت مي كند.
-2وقتي كه مستحيل به اخالط و اعضاي بدن مي شود .كيفيت دم حاصل از
سير متفاوت از دم حاصل از كاهوست.
ذوالخاصیه
• با صورت نوعیه عمل مي كند.
• به مزاج فرد ارتباط ندارد.
• به كیفیتي عمل مي كند كه باكیفیات اربعه متفاوت است.
پادزهر
•
•
•
•
تریاق
خاصیت ذوالخاصیه دارد
تاثیر آن موافق حرارت غریزي و قوا و ارواح و افعال
خاصیت موافقت و محافظت و تقویت و اعانت براي رفع
نكایت
غذاي ذوالخاصیه
• تاثیر به ماده و صورت نوعیه
• ماده غالب مي باشد
• تغذیه ،احداث تفریح و دفع سمیت می کند
• روغن گوسفند و گاو ،شیر با مغز گردكان (مغز گردو )
و...
دواي ذوالخاصیه
• تاثیر با كیفیت و صورت نوعیه
• احداث حرارت غالب بر مزاج اصلي بدن
• دفع سمیت و اثر تریاقیت
• جدوار ،حب الغار
غذا و دواي ذوالخاصیه
• ماده و كیفیت و صورت نوعیه
• تغذیه ،احداث اندك كیفیتي غالب بر بدن ،تفریح و سرور
• تفاح
حضرت علي (ع):
كس ي كه با شكم خالي و معده پاكیزه غذا
بخورد و آن را خوب بجود و قبل از سیر شدن
دست از غذا خوردن بكشد و مانع تخليه معده
و روده خود نشود ،تا زمان مرگ به هيچ
مرض ي مبتال نمي شود .
تدابير بیماران
تدبير به معناي تصرف در اسباب ضروري (سته
ضروريه) ميباشد و نقش آن از لحاظ كيفيت
همانند داروهاست.
البته در اين ميان غذا ويژگي خاص خود را
دارد.
غذا درمانی:
در طب سنتی از اهمیتی خاص و فوق العاده
برخوردار است.
نکته آیات الهی
یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا
ارتباط فعل صالح و غذای مناسب
دارای اثرات توام مادی و معنوی
فلینظر االنسان الی طعامه
سخن رازی:
مهما قدرت ان تعالج باالغذیة فالتعالج باالدویة و
مهما قدرت ان تعالج باالدویة املفردةفالتعالج
باالدویة املرکبة
تدبير غذا در بیماری:
قوانين منع غذا:
هنگام بحران و انتهای بیماری:تا طبیعت در گير هضم غذا
نشود و از مقابله با بیماری و دفع آن باز نماند.....
قوانين کاهش و تقلیل غذا:
این کاهش در جهت کیفیت یا کمیت یا هر دو می باشد.
کاهش کیفیت و افزایش کمیت غذا:
امتالء و پری بدن از اخالط فراوان اشتها و قدرت او زیاد
است و تحمل غذا نخوردن برای وی مشکل است (.فرو
نشاندن اشتها و در گير کردن معده به هضم و به علت کم
بودن مواد مغذی کمیت اخالط را افزایش نمی دهد(اکثر
سبزی ها و میوه ها)
کاهش کمیت و افزایش کیفیت غذا:
اشتها و قوت هاضمه کم و بدن نیازمند غذا است (.آب
گوشت های مختلف و زرده تخم مرغ عسلی)
کاهش توام کمیت و کیفیت غذا:
کم اشتهایی و ضعف هاضمه با امتالء ( تناسب میل و
اشتهای بیمار و قدرت هاضمه بیمار و منع افزایش اخالط و
امتالء
افزایش کمیت و کیفیت غذا:
در ابتدای بیماری های مزمن به شرطی که اشتها زیاد و هضم
قوی باشد و بدن به غذا و تقویت نیاز داشته باشد (برای
افزایش قوا تا زمان بحران)..
غذای سریع النفوذ:
هنگامی به کار رود که بدن نتواند تاخير رسیدن غذا را تحمل کند
غذای غلیظ:
برای کاهش حس در افرادی که حس آنها افزایش یافته است (ذکای
حس) زیرا این نوع دم غلیظ و نهایتا روح غلیظ تولید کرده و نفوذ
قوه نفسانی کاهش می یابد.
اصول تدابير درمانی
دارو درمانی
تدابير سوءاملزاج
الف -در حال شکل گيری (انحراف مزاج) :رعایت سته ضروریه در جهت رفع
سبب سوءاملزاج
ب -سوءاملزاج تازه اتفاق افتاده :معالجه به ضد و رعایت سته ضروریه
ج-سوءاملزاج مستحکم :معالجه به ضد
سوءاملزاج سرد در ابتدا آسان ولی در انتها سخت درمان می شود ولی
سوءاملزاج گرم در ابتدا سخت و در نهایت آسان درمان
می شود.
سوءاملزاج تر سریع تر و راحت تر از سوءاملزاج خشک درمان
می پذیرد.
درمان دارویي
• داراي سه قاعده كلي است:
-1گزینش داروي مناسب پس از تشخیص نوع بیماري
جهت درمان با ضد(بررسی کیفیات چهارگانه دارو)
-2تعیین میزان و قدرت اثر دارو(بررسی مزاج عضو
بیمار،درجه بیماری ،تناسب دارو با حاالت مختلف بیمار و
عواملی مانند جنس ،سن ،شهر ،فصل و)...
• -3نحوه تجویز دارو
تعیین میزان و قدرت اثر داروبستگی دارد به :
•
•
•
•
•
•
•
•
•
طبیعت عضو
شدت بیماري
جنس
سن
سبك زندگي بیمار
فصل
حرفه بیمار
محل اقامت
وضعیت كلي و قدرت بدني بیمار
طبیعت عضو
در بردارنده چهار نكته است:
• )1مزاج عضو(مقایسه مزاج عضو بیمار با مزاج طبیعی
عضو)
• )2خلقت عضو(توخالی یا تو پر بودن )...،
• )3وضعیت آناتومیک عضو در بدن (ریه ،محدب و مقعر
کبد )
• )4قدرت عضو
نحوه تجویز دارو
بايد دانست بيماري در كدام يك از وضعيت هاي چهارگانه ميباشد.
مثال:
جهت درمان مراحل ابتدايي ورم ،فقط داروي رادع (دافع) بكار برده ميشود ،حال آنكه در
انتهاي بيماري مذكور ،تجويز داروي محلل به تنهايي كافي است و در وضعيت هاي
بينابين ،مخلوط اين دو دارو مورد استفاده قرار ميگيرد .در هنگام انحطاط بيماري و رو
به بهبود رفتن آن ،فقط به تجويز داروهاي محلل به تنهايي بسنده ميگردد
نکته مهم:
از جمله درمان هاي مناسب و مشترك بيشتر بيماري ها ،ايجاد
نشاط در بيمار و يا ديدار كس ي ميباشد كه خوشايند وي است و يا
همراهي با كس ي است كه بيمار از او حيا دارد و يا فردي كه به او
انس داشته و در حضور وي بيماري خود را فراموش نمايد
تعریف استفراغ :
خارج کردن هر چیزی است که با کمیت یا کیفیت
خود موجب آزار بدن شود .
روشهای مختلف ایجاد استفراغ
-1ایجاد قی ()Emesis
• به وسیله داروهای قی آور یا به وسیله غذا
-2ادرار بول ( افزایش دادن ادرار با استفاده ازمدرّ ات بول )
• مفید در کاهش درد مفاصل و احساس خستگی ،بیماریهای
رطوبی
-3تعریق
• طبیعی :مانند فعالیت بدنی ،استفاده از گرمابه
• تعریق با استفاده از دارو
• نکته مهم :در حالت تندرستی ایجاد تعریق پیشگیرانه از طریق
دارو ،زیان آور است.
-4ایجاد ودفع ترشحات مخاطی (نزله)
• در درمان بیماریهای دماغی که به سبب اخالط غلیظ و چسبنده
ایجاد شده مانند صرع وسکته مفید است .
-5حقنه یا تنقیه ()Enema
• فرستادن مایعات به روده بزرگ یا رحم با وسایل مخصوص
• حقنه بر خالف قی است و مواد را از قسمت های فوقانی بدن به
پایین می کشد
• کمک به درمان صرع ،صداع ( سردرد ) ،دوار ( سرگیجه
)،زخم و خونریزی های روده بزرگ
• مطالعات جدید :تاثیر حقنه در درمان بیماریهای التهابی ناحیه
رکتوم و سیگمویید و Fecal impaction
-6زالو درمانی ( )Leech Therapy
-7فصد
-8حجامت
• با شرط
• بدون شرط
استفراغات
نكاتي كه در هر يك از انواع استفراغ بايد رعايت نمود
ده مورد است
)1پر بودن (امتال) :بديهي است كه خالي بودن بدن مانع از انجام استفراغ است.
)2قوت :مشخص است كه ضعف مانع انجام استفراغ ميباشد ،جز آنكه در بسياري از موارد ،درمان
ضعف قوه حركت بسيار آسانتر از ترك استفراغ است .بدين ترتيب كه پس از استفراغ به تقويت قواي بيمار
اقدام ميگردد.
)3مزاج :گرما ،خشكي ،سردي و كم خوني بيش از حد مانع استفراغ ميشود.
و الغري :الغري مفرط ،تخلخل بيش از حد اعضا و يا چاقي مفرط مانع انجام استفراغ هستند.
)4چاقي
)5بيماري هاي موجود :به عنوان مثال استعداد ابتال به اسهال و يا زخمهاي گوارش ي مانع انجام
استفراغ ميشود.
)6سن :پيري و خردسالي مانع انجام استفراغ هستند.
)7وقت :سرماي شديد مانع انجام استفراغ است.
زندگي :گرما و سرماي بيش از حد محل زندگي مانع تجويز استفراغ هستند.
)8محل
)9شغل :استفراغ براي افراد داراي مشاغل شديدا تحليل برنده از قبيل دالكهای حمام ،صنایع نفت و ریخته گری
و...توصيه نميشود.
)10عادت :به عنوان مثال نمي توان براي كس ي كه عادت به استفراغ ندارد ،داروي استفراغ آور قوي
تجويز نمود
روش های مختلف
تجویز دارو
طبیخ
نقوع و نقیع
لعوق
انکباب
بخور
استنشاق
نشوق
نفوخ
لخلخله
ّ
شمه
دلوک
سنون
ذرور
نطول
سکوب
طال
لطوخ
ضماد
کماد
لزوق
مضمضه
غرغره
اکتحال
قطور
شافه
فرزجه
• لخلخه :دوایی که همراه با مایعی در ظرف ریخته شده ،بر هم زده و
بوی آن استشمام شود.
•
•
•
•
لخلخه گالب برای تقویت قلب و رفع غشی وتقویت مغز ونشاط نفس
مفید است .
قطور :دوایی که قطره قطره در گوش ،بینی یا...چکانده شود
قطور آب بارهنگ برای درمان درد گوش حارموثراست.سنون :دوایی که روی سطح دندان یا لثه پاشیده و مالیده شود و
مقوی جوهر دندان و لثه باشد مانند سنون انیسون و سماق .
• نطول :دوایی است که جوشانیده شده و آب آن بر عضو ریخته می
شود .پاشویه نوعی نطول است.
• نطول مطبوخ پنج انگشت در سرکه با روغن زیتون جهت درد
وشقاق مقعد مفید است.
•
•
•
•
•
•
بخور :دوایی است که از طریق سوزاندن ،بو یا دود آن به
بیمار رسانده شود.
مثال :بخور مرزنجوش رفع کننده مضرات هوای عفونی و
گریزاننده حشرات و خزندگان است.
لعوق :به معنی انگشت پیچ است .داروی لیسیدنی است که از
معجون رقیق تر باشد.
لعوق زوفا من ّقی سینه از اخالط غلیظ است.نشوق :دوایی که به بینی کشیده شود .
دلوک :در لغت به معنی مالیدن است .
• دارو شناسی در طب
سنتی
اصطالحات مربوط به افعال داروها
• طبقه اول :افعالی که به سبب کیفیت حرارت پدید می آیند.
ّ
مسخن :یعنی گرم کننده .دارویی که حرارت بدن یا عضو
•
را باال می برد ،مانند روغن گردو و گوشت گنجشک که
ّ
مسخن بدن اند و نارگیل و شقاقل که مسخن کلیه هستند .
ّ
ملطف :یعنی لطیف کننده .دوایی که با حرارت معتدل
•
خود قوام خلط غلیظ را رقیق می کند ،مانند حاشا ،زوفا و
بابونه
• محلّل :تحلیل برنده ،مانند جندبیدستر
• جالی :به معنی پاک کننده است .مثال :انزروت (بر طرف
کننده کک مک و )...و ماء العسل
• مخ ّ
شن :زبر و درشت کننده مثال :اکلیل الملک و خردل
• مف ّتح :یعنی گشاینده س ّده ها .دوایی است که مواد مانده در داخل
مجاری و منافد و تجویف های اعضاء را به سوی بیرون به
حرکت در می آورد وموجب باز شدن این مجاری و منافذ می
شود مانند فراسیون ،همه خوراکی های لطیف حامض و...
• مرخی :سست کننده و رخوت آور .ضماد شبت و بزرکتان
•
•
•
•
منضج :یعنی اعتدال دهنده قوام خلط و مواد دوایی است .که
قوام اخالط را تعدیل ،و آنها را قابل دفع می کند .
خشخاش :خلط غلیظ را رقیق می کند .
تخم شنبلیله :خلط مجمّد را نرم و سیال می کند .
حاشا ( گونه ای آویشن ) :خلط رقیق را غلیظ می گرداند .
ّ
مقطع :یعنی جدا کننده .مانند سکنجبین و خردل
•
• مقیّی :قی آور .مانند تخم ترب
• کاسرالرّ یاح :شکننده و دفع کننده ریاح مانند تخم سداب
• محمّر :دوایی که با قوه گرمی و جذب خود ،عضو را گرم
میکند و موجب سرخی د ر سطح عضو می شود مانند خردل ،
انجیر و پونه
• حکّاک ،محرّ ق ،ا ّکال
• مف ّتت :یعنی شکننده و خرد کننده سنگریزه مانند حجرالیهود
• قاشر ( خراشنده پوست و جداکننده آن )مانند قسط و زراوند
طبقه دوم :افعالی که به سبب کیفیت برودت پدید
می آیند :
• مبرّ د :دوایی که با قوه مبرّ دش برودت ایجاد می کند مانند
کافور
مقوّ ی :دوایی که قوام عضو و مزاج را تعدیل می کند و از
این طریق عضو را از پذیرش مواد زاید و فضوالت بازمی
دارد مانند روغن گل سرخ
رادع :مانع و بازگرداننده .مانند عنب الثعلب که در ورم ها
به کار می رود.
• مغلّظ :ضد ّ
ملطف است
مفجّج :یعنی خام کننده مانند کشک و...
مخ ّدر :بی حس کننده .دوای مخدر با ایجاد تکاثف در روح
نفسانی ،حس و حرکت آن را کم می کند .
اکثر مخدرات سرد و خشک هستند مانند افیون
طبقه سوم :افعالی که به سبب کیفیت رطوبت پدید
می آیند .
ّ
مرطب :یعنی ر طوبت بخش مانند هندوانه و ماءالشعیر
•
• من ّفخ :لوبیا و نخود
• غسّال :شستشو دهنده مانند ماءالشعیر و آب نیم گرم
• موسّخ قروح :چرک آورنده زخم ها مانند موم روغن
• مزلق :لغزاننده فضوالت و اخالط مانند آلو بخارا و لعاب
خطمی که برای لینت روده به کار می روند .
طبقه چهارم :افعالی که به سبب کیفیت یبوست
پدید می آیند .
• مج ّفف :خشک کننده مانند سندروس
• قابض :به مفهوم حابس است مانند میوه ابهل
•
•
•
•
عاصر :یعنی فشارنده ،مانند ضماد هسته تمر هندی در دمل ها
مس ّدد
مغرّی :دوای یابسی است که مانع سیالن مواد می شود مانند
صمغ عربی و کتیرا
منبت الحم
طبقه آخر :داروهای موصوف به حسب افعالشان:
• مسهل :یعنی اسهال آورنده .اخالط و فضوالت بدن را از اقصی نقاط
جذب کرده ،از راه امعاء دفع می کند .
• ملیّن :لینت آورنده و نرم کننده شکم .مانند مغز
• فلوس ،خیار شنبر ،شیر خشت .
• مدر :یعنی ادرار آورنده ( به مفهوم کلی آن ) یعنی چیزی که آب و
رطوبات را از بدن براند .به صورت ادرار ،حیض ،شیر و...
• معرّ ق :یعنی عرق آور که رطوبت های محتبس در پوست و اعضای
نزدیک به آن را از راه تعریق دفع و خارج می کند .
• راه های شناخت مزاج و اثرات داروها با دو اصل کلی قياس و
تجربه انجام می گیرد .
• قياس :بو ،لون ،طعم ( مهمتر از بقیه )
•
•
•
•
•
تجربه:
ا -آزمودن روی حیوانات با مزاج شبیه انسان (مانند بوزینه )
-2با مراعات شرایط و احتیاط های خاص آزمایش روی
انسان .
-3حادثه واتفاق
-4موارد دیگر
قوانین ساخت و استفاده از دارو
در طب سنتی
• قانون هدایت
هدایت و رساندن خاصیت هر دارو به بدن یا عضوی خاص
از آن بر عهده طبیعت مدبره بدن است .
قانون شناخت
:
• پزشک باید انواع غذا و داروهای مفرد و ویژگی های آن
ها را به خوبی بشناسد.
• شناخت مزاج وکیفیات وخواص و منافع و مضار ادویه
• توجه به منطقه جغرافیایی
قانون تضاد
:
• جمیع ادویه مخالف طبیعت اند و هر چند قوی تر باشند
،ضرر ورود آن ها به بدن بیشتراست.
قانون مراعات غذا و دارو:
•
•
•
•
•
•
•
غذا
دوا
غذای دوایی
دوای غذایی
دوای مفرد
دوای مرکب
معاجین کبار
قانون مراعات سلسله مراتب:
•
•
•
•
رعایت تقدم و تاخر روشهای مختلف دفع بیماری با اولویت
های ذیل
-1محلل،معرق ،مدر
-2ملین
-3مسهل
قانون ترکیب ادویه :
• همراه کردن زعفران با ادویه قلبیه یا همراه کردن آن با
افیون به عنوان مصلح
• امتزاج عسل یا شکر با سرکه در سرکنگبین ( سکنجبین )
برای کاهش سرعت نفوذ و حدت سرکه
قانون منع :
قانون منع در حوزه استفاده از داروهای سمی به تنهایی و
استفاده از داروهای مجهوله است .
قانون مقدار شربت (دوزدارو) :
•
•
•
•
سه معنا دارد :
مقدار استفاده از مفردات در بیماریها
مقدار استفاده از مفردات در ساخت مرکبات
مقدار استفاده از مرکبات در درمان بیماریها
قانون تغییر وتبدیل
•
•
•
•
نیاز به بدل دارو
لزوم حفظ اصل و عمود در مرکبه
حذف و کم و زیاد کردن فرعیات
مثال اصل :صبر در ایارج فیقرا
ایارج فیقرا
خواص دارو :
مسهل ،نافع در پاکسازی بدن از فضوالت به ویژه اعصاب و
دماغ (مغز).
اجزای دارو :
صبر( 12واحد ) ،مصطکی ،زعفران ،سنبل الطیب ،
دارپین ،اسارون ،سلیخه ،حب الغار ( 1واحد ) ،عسل کف
نگرفته (1/5واحد)
مالحظات مصرف :احتیاط در بیماران دچار گاستریت یا
اولسر در سیستم گوارش
قانون منع عادت
• عادت = طبیعت ثانی
• تحمل دارویی ()Tolerance
قانون مراعات شرایط
• در زمان درمان با دارو ،بیمار باید از هر عملی که موجب
ضعف طبیعت ،رشد بیماری وعدم تاثیر دارو می شود
پرهیز کند
قانون تخالف و توافق
• در ترکیب داروها باید به موافقت و مخالفت داروها با هم
توجه داشت .
• مثال :در تراکیب مسهله مفتحه ،ادویه قابضه مسدده حابسه
داخل نکنند و بالعکس.
قانون مصرف کمتر
• میزان مصرف دارو و شربات آن کمتر = ضررکمتر
• حیرت و ثقل طبیعت
قانون مراعات زمان ومکان
• نخست آنکه نسخه های دارویی موجود در کتب گذشتگان
مربوط به زمانهای پیشین است.
• دوم آنکه تاثیر گیاهان هر منطقه با منطقه دیگر فرق دارد .
قانون مقدمات ساخت
• دوای نو را از کهنه بشناسد
• از خاک و آمیختگی ها آن را پاک کند
•
• جواهر را بسیار نرم صالیه کنند چون غبارو ...
قانون مراعات شکل دارو
• در پزشکی جدید داروها معموال پودر و صاف شده است
ولی در پزشکی ایرانی بسته به رسته دارو وعملی که قرار
است در بدن انجام دهد شکل آن متفاوت می شود.
• مثال :جوارش کمونی جالینوس
قانون رعایت طبیعت کلی
• علم هیت و نجوم
• لحاظ تاثیر اوضاع مختلف کواکب بر جهان
Case 1
• آقای 35ساله با مشکل سرفه مزمن خشک از 4سال پیش متعاقب
سرماخوردگی مراجعه نموده که علیرغم مراجعات مکرر به
پزشک و بررسی های مختلف آزمایشگاهی و تصویربرداری ،
تشخیص و درمان موثری به وی توصیه نشده است .بر اساس
آموزه های طب سنتی بیمار با تشخیص غلبه خشکی و وجود ماده
انسدادی( )mucus plugدر نای ،تحت درمان با بارهنگ
( )Plantago major L.و شربت زوفا ( Hyssopus
)officcinalis l.قرار گرفت و پس از حدود دو هفته ،بیمار بهبود
یافت .
Case 2
• خانم 64ساله با بروز اختالل بینایی ( کج و معوج دیدن اشیاء) از
6سال قبل و تشدید آن طی یک سال اخیر مراجعه کرده است .در
بررسی ها تشخیص Macular degenerationو Retinal
detachmentگذاشته شده است .با بررسی مجموع عالیم بیمار
و با تشخیص غلبه سردی و خشکی به علت اعراض نفسانی ،
تحت درمان با مرطب های مناسب و آرام بخش و دافع سودا قرار
گرفت .در مدت 3ماه اختالل بینایی و التهاب ته چشم برطرف
گردید .
چه کژراهه می روند مردمان امروز
که می پندارند پزشکان دیروز چیزی
نمی دانستند .
حجة الحق شیخ الرییس حسین فرزند عبدهللا ،پور سینای بزرگ
موفق باشید