بهار 88 فرهنگ وتاثیر آن بر بهداشت مادر و نوزاد و نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی گردآورندگان : آرزو جانبازی فریبا محمدی نوشین زرینی خیز بهاره سبک
Download
Report
Transcript بهار 88 فرهنگ وتاثیر آن بر بهداشت مادر و نوزاد و نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی گردآورندگان : آرزو جانبازی فریبا محمدی نوشین زرینی خیز بهاره سبک
بهار 88
فرهنگ وتاثیر آن بر بهداشت مادر و نوزاد
و
نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی
گردآورندگان:
آرزو جانبازی
فریبا محمدی
نوشین زرینی
خیز
بهاره سبک
انسان از مالحظه دریای مواج ،نهر خروشان ،جنگل انبوه
و آسمان الیتناهی به تحیر فرو می رود .و این نکته را
فراموش می کند که هیچ چیز تحیرانگیزتر از
خود "انسان" نیست.
سنت اگوستین
مقدمه
تعريف فرهنگ
بارداری
آبستنی در فرهنگ عامه
پس از تولد ،مراقبت از نوزاد
اما ايران خودمان
تسهيل زايمان
درمان های خانگی
خرافاتهاي مردم جهان
مراسم هفتمين شب تولد نوزاد
تعيين جنس جنين
مراسم قرآن اندازون /لول:
تشخيص پسر يا دختر بودن
حين تولد
جن در باور مردم ايران
نظام عرضه خدمات بهداشتی
مقدمه
مطالعه درطب عاميانه يك منطقه در پاسخگوي به مسائل ازموفقيت بسياري
برخوردار است زيرا طب سنتي به عنوان بخشي ازيك كل بنام فرهنگ با ساير
اجزاء فرهنگ جامعه از قبيل نوع تغذيه ،معيشت ،باورها ،سنن ،آداب و رسوم
و ...در ارتباط نزديكي قرار دارد از طرفي تعداد زيادي از روشها كه در طب
سنتي يك منطقه اجرا ميشود با تشابه فراوانی در مناطق ديگرنيزاجرا
ميگردند ازجمله حجامت ،زالواندازي ،داغ كردن و امثال آنان .مطالعه در باره
طب عاميانه ميتواند ضمن شناسائي اين روشها ،تبادالت و تاثيرات فرهنگي
در ميان اقوام ساكن در منطقه و مناطق ديگر را بازگو كند و در اين رابطه
علوم ديگري چون تاريخ ،زبانشناسي ،باستانشناسي و ...ميتوانند به ياري
محقق مردم شناس بيايند .آنچه مهم تر است اينكه چگونه از طريق يك پديده
مانند طب سنتي وتغييراتي كه در روابط ،شيوهها ،تكنيك و باورهاي آن در
گذشت زمان روي مي دهد ،ميتوان تغييرات اقتصادي ،اجتماعي و فرهنگي
جامعه را بررسي كرد)1(.
ازسالها پيش کار بررسي طب عاميانه در کشورهاي مختلف با
حمايت ونظارت سازمان هاي جهاني بهداشت آغاز شده و هم
اکنون در ده کشور جهان اين تحقيقات و نيزآموزش
درمانگران محلي در جريان است .حتي در کشوري مثل
اياالت متحده
که مهد علم نوين پزشکي است نيز تشکيالت خاص عهده دار
بررسي روش هاي غير متعارف پزشکي و بهداشتي است .در
بسياري از کشورها که سابقه تاريخي شان از ايران کمتر است
پژوهش در طب عاميانه جايگاه ويژه اي دارد پس سزاوار
نيست که در ايران با سابقه تمدني و فرهنگي درخشان و ديرينه
اين مهم ناديده گرفته شود.
طب عاميانه در برگيرنده دو فصل كلي شامل مجموعه باورهاي
بهداشتي و درماني و مجموعه روش ها و آداب مربوط به بهداشت و
درمان الزم است .مطالعه با هدف شناسايي باورها و رفتارهای
بهداشتی در زمينه مسائل مربوط به مادر و نوزاد انجام شده است.
به دنيا آوردن بچه و زايش در اکثر اديان و فرهنگها ،به خصوص
در جوامع سنتی و روستايی ،از چنان اهميت و جايگاهی برخوردار
است که بیشک مراسم واعتقادات گستردهای ،چه در زمان
بارداری ،چه در زمان زايمان و بعد از آن را در پی دارد که
نمونههای جالب و قابلتوجهی از آن را با مرور آثار صادقهدايت،
محمود کتيرايی وديگرآثار فولکلوريک مشاهده مینماييم.در کتاب
«خشت تا خشت» ،ضربالمثلی به چشم میخورد که ذهن هر
خوانندهای را به عمق اهميت و ارزش زايش متوجه میکند و تا
حدودی تاييدکننده ادعای فوق نيز باشد:
« زن تا نزايد ،بيگانه است !»
تعريف فرهنگ:
فرهنگ قسمتی از ويژگی های اجتماعی است که توسط يک نسل به
نسل بعد از خود انتقال داده می شود فرهنگ به وسيله ی ارزش ها،
باور ها ،هنجارها و عملکرد هايی شکل می گيرد که بين افرادی با
زمينه ی يکسان مبادله می شود .ويژگی های فرهنگی ،فکری و
عملکردی به ما نشان می دهند که ما چه کسی هستيم .هم چنان که
اين ويژگی ها يا سنت ها از نسل به نسل ديگر منتقل می شوند تبديل
به ارزش های فرهنگی می شوند که در رفتارها بروز پيدا می کنند.
به منظور درک اين که چرا بيماران چنين واکنشی نشان می دهند ،
پرستار بايد زمينه ی فرهنگی آن ها را بررسی کند.
بارداری:
اسپانيای ها /امريکای التين
حاملگی معموآل بالفاصله پس از ازدواج کردن رخ می دهد.
قرارگرفتن در معرض هوای سرد در طی حاملگی می تواند خطرناک باشد .
اين تفکر وجود دارد که برآورده نشدن ويارهای غذايی ،موجب ماه گرفتگی
می شود.
از مصرف شير اجتناب می شود ،چون اعتقاد بر اين است که موجب بزرگ
شدن کودک و زايمان سخت خواهد شد .
با دادن ماساژ ،جنين را در وضعيت دلخواه آن قرار می دهند.
زنان حامله برای محافظت از کودک به پشت دراز می کشند.
معاينات واژينال و لگنی توسط مراقبين مرد انجام نمی شود و انجام ان بسيار
هراس انگيز است.
از گياهان برای درمان ناراحتی های متداول استفاده می شود.
آسيايی ها
حاملگی امری طبيعی تلقی می شود.
از غذاهای ترش و پرادويه پرهيز می شود.
برای جلوگيری از تيرگی پوست کودک ،از مصرف سس سويا پرهيز می شود.
برنج غذای اصلی است.
مراقبين بهداشتی زن ترجيح داده می شوند.
مصرف الکل مجاز نيست.
فعاليت های فيزيکی محدود نمی شود(به جز انجام کارهای سنگين).
برای داشتن فرزندی پاکيزه ،هرروز استحمام می شود.
از نشستن در درگاهی اجتناب می شود ،چون معتقد هستند که مراحل زايمان را
مشکل می سازد.
برای ايجاد احترام ،از برقراری تماس چشمی اجتناب می شود.
از طب گياهی و محلی برای رفع مشکالتی احتمالی استفاده می شود.
خاورميانه
دوستان و خانواده در هنگام اقامت در بيمارستان در آن جا حضور می
يابند.
خانواده ملزم به اجرای تقاضاهای مادر است.
لمس اعضای جنسی رايج نيست.
در صورت نياز ،به مردان اجازه ی ارائه ی مراقبت داده می شود.
وقايع آينده را به خداوند واگذار می کنند ،بنابراين مراقبت های مادری
زيادی الزم نيست.
از درمان های خانگی نظير گياهان و غذای سرد و داغ استفاده می شود
از خوردن گوشت خوک و مواد سکراور و مواد مخدر پرهيز می شود.
ميانه روی بسيار اهميت دارد .
افريقای /امريکايی
حاملگی به عنوان مرحله ای از سالمتی مادر محسوب می شود.
گروه های پايين اقتصادی تا مرحله ی بروز يک بحران ،حساسيت
زيادی به مراقبت از مادر نشان نمی دهند.
هم بستگی عميق بين افراد يک خانواده ی گسترده وجود دارد.
اغلب بيماری ها ممکن است با درمان خانوادگی معالجه شوند.
افراد مسن اعتقاد دارند که :دست زدن به باالی سر کودک موجب قوی
شدن کودک می شود گرفتن عکس در حين حاملگی،موجب فوت کودک
می شود تعارضات احساسی موجب بروز نقايص در کودک می شود.
امريکايی -هندی
خانواده آگاهی دارد.
در درمان مشکالت از گياهان استفاده می شود .
به طور معمول جوامع زن ساالری وجود دارد.
تمايالت غذايی در ميان اقوام متفاوت است ،شير غذای مورد عالقه نمی
باشد .
توجهی به محدود کردن مالقات کنندگان وجود ندارد.
دريافت موادغذايی از جمله کلسيم ،آهن و ويتامين ها ناکافی است.
وقت شناسی وجود ندارد.اغلب رعايت اصول (خوردن داروها يا پيگيری
مراقبت ) از روی ساعت و تاريخ اهميت ندارد.
انجام مراسم محلی برای کسب سالمتی و انجام روش هايی برای بهبود
رايج است.
آبستنی در فرهنگ عامه:
در فرهنگ عامه اعتقاد بر اين است که نطفة انسان در رگی در کمر يا پشت مرد جای
دارد .چون نطفة مرد در رحم زن بيفتد به خواست خدا زن آبستن میشود و بچه میآورد.
اين عقيده به گونهای بارزتر در داستان قديم و عاميانة شب چهارصد و پنجاهم هزار و
يک شب بيان شده است«:در مرد رگی است که همة رگها را آب دهد وآب ازسيصد و
شصت رگ جمع کرده به بيضة چپ بريزد.آنگاه خونی سرخ گردد،پس از آن از حرارت
مزاج آب غليظ و سفيد شود ورايحة او مانند رايحة شکوفة خرماست » .دربارة چگونگی
شکلگيری بچه در شکم مادر ،باور عامه بر اين است که نطفه پس از 3دورة 40روزه
و يک دورة کوتاه 10روزه ،به شکل بچة انسان درمیآيد .بچه در چلّة اول به صورت
نطفه است ،در چلّة دوم به صورت خون و در چلّة سوم به صورت يک پاره گوشت .در
اين هنگام به فرمان خدا فرشتهای میآيد و اين پارة گوشت را شکل میبخشد .نخست
دست و پای بچه را میسازد و سپس اندامهای ديگرش را .ساختن بينی و شرمگاه بچه را
هم به خدا وامیگذارد .خدا هم نخست بينی و بعد اندام نری يا مادگی بچه را میگذارد و
به جسم او کمال میبخشد .ساختن همة اندامها 10روز به درازا میکشد .در اين هنگام
به امر خدا اسرافيل نفخهای به شکم مادر میدمد و روح در بچه حلول میکند .بچه با
دريافت روح ،در شکم مادر به جنب و جوش میافتد .عامة مردم دورة آبستنی زن را 9
ماه و 9روز و 9ساعت (نه کم و نه زياد) میدانند .میگويند بچه از ماه هفتم آمادة
بيرون آمدن از شکم مادر است .اگر بچه در 7ماهگی يا در 8ماهگی به دنيا بيايد ،پا
نمیگيرد و میميرد .پيشينيان عقيده داشتند که بچهای که 7ماهه زاده شود ،زنده میماند
ليکن اگر 8ماهه زاده شود ،يا مرده به دنيا میآيد و يا پس از چندی میميرد
خرافاتهاي مردم جهان
از ديگر خرافات در ميان مردم انگليس اين است که اگر زني دو قاشق را در نعلبکي
قرار دهد صاحب فرزند دوقلو خواهد شد يا اگر زني که در آستانه زايمان قرار دارد سه
بار با قاشق هاي غذاخوري نمک بخورد ،درد زايمان کمتري را تحمل خواهد کرد .
چيدن بندناف بچه در روز هفتم تولد
خواند سوره ياسين و هفت مبين برای زن آبستن ،جهت در امان بودن وی از خطرات و
مشکالت دوران بارداری
در گذشته می گفتند":بچه در رحم مادر چهل روز نطفه است ،چهل روز خون است و
چهل روز گوشت جويده است .
براي داشتن بچه زيبا و خوب ،سوره ياسين را چهل بار مي خوانند و روي چهل سيب
سرخ ميدمند.
کودکی که پس از يک سالگی هنوز راه نيفتاده باشد ،آيين "سلطان سبدی" را به جای
می آورند .بدين ترتيب که مادر ،کودک را در سبدی قرار میدهد و سبد را بر سر گذاشته و
در چهل خانه می رود و اشعاری می خواند .اهالی خانه نيز مقداری خوراکی در سبد
به ِ
می ريزند .از اين خوراکی ها مقداری به کودک می دهند تا سستی او دفع شود و قوت
راه رفتن بيابد.
تعيين جنس جنين:
نظرهاي گوناگوني دربارة عاملهاي مؤثر در تعيين جنس جنين انسان مطرح ميكردند .نظر
بيشتر آنان اين بود كه سلطة يك جنس بر جنس ديگر به هنگام تكوين جنين بستگي به دو
عامل ،يكي آب مني و ديگري ساختمان عمومي بدن مرد و زن دارد .در مورد عامل
نخستين ،بيشتر آنان به ويژه ابوعلي سينا و جرجاني معتقد بودند كه اگر نطفة پدر و مادر
هر دو قوي و گرم و آب مرد گرمتر از آب زن باشد جنس فرزند آن دو نرينه و اگر نطفة
هر دو قوي ،ليكن سرد باشد و آب مرد سردتر از آب زن باشد ،جنس فرزند آن دو مادينه
خواهد شد .اگر آب مرد از بيضة راست بتراود و در بخش راست زهدان زن نشيند ،جنس
فرزند آنان نرينه ميگردد و اگر از بيضة چپ بتراود و در بخش چپ زهدان زن بيفتد،
جنس فرزند آنان مادينه ميشود .عامل دوم ،اعتقاد بر اين بود كه برخي مردان و زنان
پسر زا و برخي دختر زا هستند .مرداني كه تخمي پسر زا دارند برخوردار از اندامي
نيرومند ،ماهيچههايي نه فربه و نه الغر بلكه ميانه دارد .زنان پسرزا نيز از اندام و گوشتي
معتدل ،خوي و رخساري نيكو ،طبعي چابك و شاد و معدهآي قوي و نيك گواراننده
برخوردارند .پريود اين گونه زنان به موقع و تمام و دورة پاكي آنان 21تا 22روز و
رسيدگي آنان به هنگام و آغاز قاعدگيشان زودتر از زنان ديگر است .از ديرباز كوشش و
انديشة پزشكان و مردم اين بود كه با بهرهگيري از تجربهها و آگاهيهاي طبي و فرهنگي
خود ،حال و طبيعت انسان را براي توليد جنس دلخواه بگردانند و در تعيين جنس جنين
دست داشته باشند .اين كوششها برخي برپاية مجموعهاي از روشهاي كاربردي و استفاده از
خوراكيها و گياهان دارويي و برخي بر بنياد يك رشته اعمال جادويي و افسوني و مناسك و
شعاير نمادي نهاده شده بود.
در فرهنگ عامه براي اينكه طبيعت پسرزايي را در دختران پديد بياورند و طبع و
مزاج زنان دخترزا را بگردانند ،آداب و اعمال ويژهاي انجام ميدادهاند .بيشتر آداب
و اعمال عامة مردم زمينة آييني و نمادي داشته است ،مثالً خوراندن سيب و خرماي
زياد به زنان دخترزا ،يا گذاشتن گردو پاي سفرة عقد دختراني كه ميخواهند به خانة
شوهر بروند ،يا نشاندن پسر بچهاي تندرست و چابك و زيبا روي زانوي عروس در
اتاق حجله و نيزتوسل به امامزادگان و نذر و نياز كردن و سفره انداختن از جملة
اين آداب بوده است.
در فرهنگ اسالمي فرزند دختر و پسر هر دو گرامي داشته شدهاند و به ويژه به
پدران توصيه شده كه دختران را عينا ً مانند پسران گرامي بدارند و ميان دختر و
پسر تفاوتي نگذارند .در اين مورد روايتي از امام چهارم(ع) آمده است كه چون به
وي ميگفتند خدا به تو فرزندي داده است ،از دختر و پسر بودن او هيچ نميپرسيد و
تنها ميگفت :آيا سالم است ،عيب و نقصي ندارد؟ و چون ميشنيد كه نوزاد سالم
است ،خداي را سپاس ميگفت .
تشخيص پسر يا دختر بودن بچه در شكم:
زنان از آغاز دورة آبستني تا پايان آن با شور و ناشكيبايي فراوان درپي تشخيص جنس
بچة شكم خود هستند .از قديم در جامعة ايران تدبيرهاي گوناگون براي تشخيص نرينه يا
مادينه بودن جنس جنين به كار ميرفته و از راه برخي آزمونها و نشانهها حدس زده
ميشده است .يكي از آزمونهاي معمول ميان طبيبان اين بود كه زراوند كوبيده را در
انگبين ميسرشتند و خمير آن را روي پشمپارهآي سبز رنگ ميماليدند و آن را به زن
آبستن ميدادند تا صبح ناشتا به خود برگيرد .زن تا عصر چيزي نميخورد .در اين
هنگام اگر آبدهان او شيرين ميشد ،بچه را نرينه و اگر تلخ ميشد بچه را مادينه
ميانگاشتند .همچنين ،از روي برخي نشانهةاي ظاهري در تن و رفتار زن آبستن ،جنس
بچة شكم او را حدس ميزدند .مثالً اگر نخستين نشانة آبستني روي پستان راست زن پديد
ميآمد و شير آن قوام بيشتر مييافت ،يا اگر زن آبستن به هنگام حركت ،نخست پاي
راست خود را پيش مينهاد و يا به هنگام برخاستن از زمين بر دست راست خود تكيه
ميكرد ،اينها را نشانههايي از پسر بودن بچه در شكم او ميپنداشتند.
در فرهنگ عامه جنس نر مظهر قدرت و برتري و جنس ماده
مظهر ناتواني و فرودستي انگاشته ميشود .بر بنياد اين پندار
عمومي مرد مفهوم پاكي ،خير و بركت ،و زن مفهوم كاستي را
ميرساند و طبعها و خصلتهاي مطلوب و مثبت جنبة مردانه ،و
طبعها و خصلتهاي نامطلوب و منفي جنبة زنانه ميگيرند .از اين
رو زيبايي ،زرنگي ،سنگيني ،سرخي ،سفيدي و قدرت كه ارزش
اجتماعي و فرهنگي مثبت دارند ،به جنس مرد و زشتي ،تنبلي،
سبكي و جلفي ،سياهي و ضعف كه ارزش اجتماعي و فرهنگي
منفي دارند ،به جنس زن نسبت داده ميشود .در نتيجه ،هرگاه
نشانهاي از هر يك از اين دو دسته صفتها در زن آبستن پديد آيد،
از روي آن پسر يا دختر بودن بچه در شكم مادر را حدس ميزنند.
حين تولد:
اسپانيای ها /امريکای التين
در طبقات پايين تر اقتصادی ،در هنگام زايمان حضور مادر به
حضور همسر ترجيح داده می شود.
پس از تولد کودک ،به منظور جلوگيری از ورود هوا به داخل رحم
،پاها در کنار يکديگر قرار می گيرد.
هنوز از ماماهای غير حرفه ايی استفاده می شود .
آسيايی ها
پدرها معموآل در اين زمينه مشارکت فعال ندارند.
دوره ی پيش از زايمان در سکوت سپری می شود.
نبايد گريه و فرياد زده شود ،چون اين امر موجب شرم خانواده
است.
يک پارچه سفيد دور کمر نوزاد بسته می شود تا اين که سالمت
کودک تقويت شود.
خاورميانه
به جز در مرحله ی انتظار و زايمان که درد خيلی شديد است درد کشيدن در خلوت
انجام می شود.
هنگامی که درد خيلی شديد است ،بيان می شود.
افريقای /امريکايی
واکنش های عاطفی متفاوت است .بعضی مواقع برای اجتناب از نشان دادن ضعف ،
از بروز آن خودداری می شود.
اغلب،حمايت عاطفی توسط خانم ها انجام می شود(اغلب مادر فرد باردار).
اکثرمواقع مراجعه به بيمارستان در مراحل آخر انتظار صورت می گيرد.
زنان مسلمان با استفاده از مسکن ها در هنگام انتظار ،مخالفت می کنند.
پاره شدن زودرس پرده های جنينی را مضر می دانند(.زايمان خشک)
امريکايی -هندی
مالقات کنندگان محدود نمی شوند .
خويشاوندان اغلب به بيمارستان آمده و از زن باردار مراقبت می کنند.
پس از تولد ،مراقبت از نوزاد
اسپانيای ها /امريکای التين
اعتقاد به تعادل بين سرما و گرما وجود دارد.
قرار گرفتن در معرض هوا می تواند خطرناک باشد (کودک گرم نگه داشته می
شود).
رژيم غذايی ممکن است به چند غذای خاص محدود شود.پس از تولد،نوشيدنی های
گرم و داغ ترجيح داده می شود .
چندين روز پس از زايمان ،اجازه ی استحمام داده می شود .
در دوره ی بهبود ،مادربزرگ نوزاد از مادر مراقبت می کند.
معموآل شيردهی پس از روز سوم تولد اغاز می شود (کلستروم شير مادر ،ماده
نامناسبی برای نوزاد تلقی می شود).
به منظور دفع مکونيوم ،به نوزاد روغن زيتون يا روغن کرچک داده می شود .
نوزاد مذکر اغلب ختنه نمی شود .
گوش نوزادان دختر معموآل سوراخ می شود.
نوزاد معموآل به طور محکم قنداق می شود برای پيشگيری از فتق نافی از شکم
بند استفاده می شود.
در صورت بيمار بودن نوزاد تازه متولد شده فونتانل ها دستکاری می شود .
آسيايی ها
اعتقاد به تعادل سرما و گرما در سالمتی نوزاد تازه تولد يافته وجود دارد.
نوزاد در اتاق گرم گذاشته می شود و گرمای از دست رفته بايد جبران شود.
گاهی از وسايل گرمازا در زير تخت کودک استفاده می شود.
بسياری از زنان گياه خوارند.
عدم تحمل الکتوز يا ميزان ناکافی الکتوز شايع است.
نوزاد پسر به دختر ترجيح داده می شود.
ممکن است درخواست کنند که جفت را همراهی خود به خانه ببرند(اين مراسم
مذهبی در کره ،فيليپين ،چين وتايلند انجام می شود).
لمس سرنوزاد برای خانواده های آسيای جنوب شرقی ناخوشايند است
کشورهای ( Homingالئوس ،برمه و تايلند ) معتقدند که اين برای کودک
نحس است.
ممکن است نوزادان حتی در هوای گرم هم قنداق شوند .
خاورميانه
به نوزاد شير مادر داده می شود.
فقط والدين حق لمس سر کودک را دارند.
افريقای /امريکايی
مادرها از فوت نوزاد می هراسند .
گريه کردن بيش از حد کودک ،نشانه ی رفتار نامناسب با کودک است.
تأکيد به شير دادن کودک (مادرخوب کسی است که کودکش به خوبی شير می خورد).
به سر و پوست کودک روغن ماليده می شود
به منظور پيشگيری از فتق نافی از شکم بند استفاده می شود.
تمايل زياد به لباس پوشاندن نوزاد دارند .
زنان مسلمان در صورت امکان به کودک خود شير می دهند.
امريکايی -هندی
مرگ ومير نوزادی در آن ها باالست.
ميزان تولد نوزادان ،کمتر از حد متوسط است .
گاهی درخواست می کنند نوزاد در کيسه های مخصوص حمل شود .
اما ايران خودمان:
تشخيص حاملگي.
دست خود را بر روي ناحيه رحم مي گذاشتند و رگ ها را پيدا كرده و محكم آن را
فشار مي دادند در صورت نبض شديد و پرش آن قسمت مي فهميدند كه فرد حامله است.
تشخيص جنسيت.
دست خود را بر روي شكم زن حامله مي گذاشتند و به آرامي آن را ماساژ مي دادند،
در حين ماساژ اگر جنين حركات تندي از خود بروز دهد تشخيص مي دادند كه جنين دختر است ولي اگر
جنين حركات آرامي از خود بروز مي داد تشخيص مي دادند كه جنين پسر است .همچنين اگر بند ناف
مادر برآمده شود تشخيص مي دادند جنين پسر و اگر بند ناف پهن شود دختر است.
بايدها و نبايد های غذايی.
مردم روستا اعتقاد دارند خوردن پستان گاو در اين دوران باعث زيبايي قيافه
بچه خواهد شد .خوردن گوشت خرگوش باعث لب شكري در نوزاد مي شود .خوردن گوشت شتر باعث
افزايش دوران حاملگي تا 12ماه خواهد شد .
پسر زايی.
برای پسر زايی مادر بايد مواد شيرين مثل خرما ،انجير ،توت ،زرد آلو ،زيتون ،هل و
دارچين بخورد ،اما شير و ماست نخورد .مردم اعتقاد دارند اکثر زايمان هايی که در فصل بهار و
تابستان اتفاق می افتد به فرزند پسر منجر می شود.
کاهش ويار.
از شروع دوران ويار ،هنگام خواب پاهای خود را به ديوار تکيه داده و بعد به مدت چهل
شب به پهلوی راست رو به شمال بخوابد .مخلوط عسل با زنجبيل هر روز صبح بخورد .مادر لباس نخي
وگشاد بپوشد.
تسهيل زايمان
به هنگام زايمان زائو را به طرفی که در عقايد ترکمن ها آن محل ،محل
شگون (سهد) است می نشانند”.ماما“ با گفتن بسم هللا کار خود را شروع می
کند.ابتدا به دست های خود روغن ماليده و شکم زن زائو را به آرامی مالش
می دهد سپس طبق اعتقاد خود گياه پنجه مريم را در آب ولرم انداخته تا پيچ
و خم های آن باز شود .اعتقاد بر اين است با باز شدن پيچ و خم های اين
گياه دردهای زايمانی کمتر شده و کودک به دنيا می آيد واسپاسم وگرفتگی
های رحم کاهش می يابد.آبی را که گياه در آن خيسانده بود چند بار دور سر
زائو چرخانده و طی سه نوبت به زائو خورانده می شود.
افزايش شير مادر:
براي افزايش شير مادر گندم را با شكر مخلوط كرده و بعد
به صورت آرد در آورده آن را حرارت مي دادند سپس آن را مي خورند.
همچنين مادر بايد مايعات و چاي زياد بخورد .ازجوشانده گياه شنبليله استفاده
مي كردند.
درمان های خانگی مربوط به نوزاد
بند ناف:
بند ناف را با انگشت وسط دست مقايسه كرده و به اندازه آن ناف را برش مي دادند .اگر نوزاد پسر بود ناف
را از پايين به باال می برند تا فرزند پسر هميشه سرش را باال بگيرد .اگر نوزاد دختر بود ناف را از باال به پايين
برش می دادند تا دختر سر به زير باشد .تكه اي از بند ناف را نگه مي داشتند و هنگامي كه نوزاد چشم هايش درد
مي گرفت اين تكه را به چشم هايش مي ماليدند .اگر كودك اسهال شديد داشت سه بار ناف را مي پيچند و آن را با
تكه اي نان مي بندند (اسهال كودك را نشانه باز شدن بند ناف مي دانستند) .اگر نوزاد دنيا آمده دختر باشد بند ناف
جدا شده را به فرش ديواري يا يكي از نخ هاي آن گره مي زدند و اگر پسر باشد به دم اسب مي بستند.
زردی:
نواری زرد رنگ به دست نوزاد می بستند .گوشه ای از گوش نوزاد را می بريدند.
حمام نوزاد:
برای حمام آب ولرم و مقداری نمک و چند سکه را در تشتی ريخته و نوزاد را در آن حمام می دادند.
معتقدند نمک باعث جلوگيری از بوی بد بدن و بيماری های قارچی و زخم ها در آينده نوزاد می شود .اعتقاد دارند
سکه باعث بهبود وضع مادی نوزاد در آينده می شود و بعد از حمام سه بار بينی نوزاد را فشار می دادند تا هم
ترشحات خارج شود و هم اعتقاد بر اين بود که با اين کار در آينده بينی نوزاد کوچک می شود.
درمان کم خوابی:
گرفتن خفاش در آسمان و دفن کردن آن به صورت زنده و سر وته در گوشه ای از منزل برای آوردن
آرامش به خانه.
خوش صدايي:
آب انار يا خرما به گوشه لب نوزاد می ريختند.
مراسم هفتمين شب تولد نوزاد
کودکی که به دنيا میآيد در روز هفتم ،دهم و چهلم تولد ش ،مراسم خاصی برگزار می-
گردد که با اعتقادات و باورهای خاصی همراه میباشد .مراسم هفتيمن روز تولد نوزاد،
که اکثرا آن را به مراسم" شب ششه" می شناسند ،عمومیترين و پربارترين آنهاست و
تقريبا در اکثر شهرها و در بين اقوام مختلف با تفاوتهايی معمول می باشد.که مطمئنا
خوش يمنی و تقدس عدد هفت ،در زمان برگزاری و برخی آداب آن ،بی تاثير نبوده
است .اين رسم در بين آذربايجانيان ،نيز با مجموعهای از باورها ،اعتقادات و مراسم
خاص با نام "يدی گئجه" (هفت شب) برگزار می گردد .این مراسم ،که در گذشته ،در
هرخانهاي با به دنیا آمدن هر بچه ای ،برگزار ميشده ،اینگونه شروع ميشود كه ،نزدیك
غروب دور تا دور رختخواب مادر و نوزاد را با ریسمان سیاهرنگ كه از موي بز تهیه
شده است ،حصار ميكشند.
از همان روز اول باالي سر مادر اين كار و همچنين قرار دادن كاسة مسي ،چاقو و
ارسين قرار ميدهند به اين دليل است كه اعتقاد دارند اگر چنين كنند ،مادر و فرزند از
شر جن (كه معروفترين آن ،جن آل ميباشد و در اصطالح محلي به آل معروف است)
و تاثيرات سوء آنها در امان ميمانند وآن طناب حصاري ميشود تا جنها ،ناراحتيها و
بيماريها نتوانند به مادر و فرزند نزديك شوند .معموالً ،در كنار كاسه مسي و چاقو ،تكه
ناني نيز به نيت پربركت بودن و روزي داشتن نوزاد ،باالي سر آنها قرار ميدهند.
اما در مازندران:
"براي زن زائو بعد از حمل معتقدند كه نوزاد و مادرش تا 10روز نبايد تنها
بمانند و حتما ً شخصي بايد در كنار شان باشد و در اين ايام باالي نوزاد قرآن و
كليد و پياز و سير و ...ميگذارند و كليد بايد بسته باشد و اگر به طور عمدي
يا سهوي باز شد معتقدند كه بچه كليد ميافتد و مريض مي شود " .
روز ده كه به حمام ميرود ،سيخ پياز را همراهش ميبرند و روي پله حمام ،پيازها را
درآورده و زير پايش له ميكنند و يا يك گردو زير پايش شكسته و پيازها را به آب
روان ميدهند و با جام چهل كليد ،آب به سرش ميريزند .بعد از حمام هرگاه زائو تنها
بماند ديگر آل نميتواند به او آزار برساند.
اولين كاري كه بعد از آن ،انجام ميدهند ،شستشوي نوزاد و پوشاندن لباس تميز و نو بر
تن نوزاد است .البته بايد گفت معموالً در اين روز نوزاد را غسل مولود نميدهند،
زيرا اعتقاد دارند كه اگر كودك غسل نداده بماند ،هيچ آسيب و بيماري به او نميرسد و
اگر كسي احتماالً همراه خود ،دعا يا پارچه زردرنگ داشته باشد اثر سوء خود را
نسبت به فرزند از دست خواهد داد و كودك مريض نخواهد شد .و غسل مولود (غسل
چهلم) را در روز چهلم آن انجام ميدهند .معموال ناخن بچه نيز در همين روز گرفت
ميشود.و رسم اين است كه دايي بچه با گذاشتن سكهاي در كف دست نوزاد ،ناخنهاي
او را ميگيرد .به دنبال اين كار ،به ابروان و چشمان نوزاد سرمه كشيده و هفت سنجاق
بر لباس او ميزنند .اين كارها را معموالً ،ماما (قابله نوزاد) انجام ميدهد .بچه كه به
دنيا آمد شش شب بايد روي زمين بخوابد و شب هفتم خود زائو او را در گهواره بگذارد
و آن شب را شبخيز گويند و بايد شيريني و خشكهبار حاضر نمايند و ماما دست بچه
را با دستمال به پشتش ببندد و از آن اشياء مذكور اندكي به بچه بخوراند و اين عبارت
را به حضار بگويد :بگير بچه را (يكي از او بگيرد ،او را هم به ديگري بدهد) و
آخري بگويد :خدا نگه دارد .
مراسم قرآن اندازون /لول اندازون:
ميان شيرازيها عالوه بر ويارانه و سيسموني برون كه در بيشتر نقاط
ايران مرسوم ميباشد ،رسمي وجود دارد كه ميگويند در بسياري از
مناطق و شهرهاي استان فارس با كمي تفاوت ،امروزه نيز همچنان برگزار
ميشود .هر مادري كه منتظر به دنيا آمدن فرزندي است ،با اين رسم آشنايي
دارند و از آن به قرآن اندازون يا لول اندازون ياد ميكند و معموال در4 - 5
ماهگي بارداري ،يعني زماني كه جنين وجود خود را با تكان خوردن در
شكم مادر اعالم ميكند( ،به قول شيرازيها وقتي جنين لولميندازه برگزار
ميشود) .بدين شكل كه خانواده مادر با تهيه گردن آويزي مخصوص از
جنس طال و مزين به نام خدا ،آيه وان يكاد و ديگر آيات خاص قرآني (به
منظور دفع چشم زخم و محافظت از مادر و فرزند) و هدايايي همچون چادر
رنگي ،لباس (ترجيحا سبزرنگ) ،ميوه ،شيريني و به همراهي عدهاي از
دوستان و آشنايان به خانه زن باردار ميروند .اين هدايا با تزيين خاصي
همراه است.
بدينشكل كه گردنبند را در سبدي پر از بادام و شيريني قرار ميدهند
كه پس از آويختن گردنبند بر گردن مادر ،بادام و شيرينيها را در ميان
ميهمانان پخش ميكند و عدهاي نيز به تبرك ،آن را به خانه ميبرند يا
مقداري از آن را به نيت بچهدار شدن ،به زني كه بچهدار نميشود،
ميدهند .گردنآويز طي مراسم ختم انعام ،دعا و آرزوي سالمت براي
مادر و نوزاد ،به گردنمادر آويزان ميشود و وي در تمامي مدت
بارداري ،زايمان و حتي تا مدتها پس از زايمان نيز آن را به همراه
دارد و اين گردنآويز در ميان اين مردم ،همواره مقدس و حافظ مادر و
نوزاد تلقي ميشود و بودن آن در گردن هر زني نشان از باردار بودن
اوست.قرآن ترجيحا توسط فردي مذهبي يا بزرگ فاميل كه داراي
خصايص حسنه باشد ،بر گردن مادر آويخته ميشود .آنان معتقدند اگر
فرد صبوري اين كار را انجام دهد ،كودك نيز اين خصلت حسنه را
خواهد داشت.
جن در باور مردم ايران
جن واژه اي عربی و به معني موجود پنهان و ناديدني است و در فارسی با مفهومي نزديک
به پری از اين موجود نامريي ياد مي شود.
در باور برخي افراد ،جن ها تنها در شب ،تاريکي ،تنهايي و در محل هايي مانند گرمابه،
آب انبار ،پستو و ويرانه و بيابان وجود دارند .در باور عامه ،جن به شکل انسان است با
اين تفاوت که پاهايش مانند بز سم دارد .مژه هاي دراز او نيز با مژه انسان متفاوت است و
رنگ موي او بور است .همزمان با زاده شدن هر نوازد انسان ،بين اجنه نيز نوزادي به
دنيا مي آيد که شبيه نوزاد انسان است اما سياه و الغر و زشت.
اين موجود را همزاد آن طفل مي خوانند .اگر کسي شب هنگام آب جوش روي زمين ريخته
و بسم هللا نگفته باشد ممکن است يکي از فرزندان اجنه را اذيت کرده باشد .مادر و پدر آن
جن برای انتقام ،نوزاد آن شخص را مي ربايند و همزاد او را بجايش مي گذارند.
به باور برخي ،به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آن ها را حاضر کند.
بنابراين برای دلخوشي جن ها هم شده به آن ها '' از ما بهتران '' گفته مي شود.
روزهاي يکشنبه ،سه شنبه و چهارشنبه از مابهتران به لباس وصورت آدميزاد درمي آيند.
در اين روزها نبايد به ديدن مريض رفت ،زيرا چه بسا که از ما بهتران به شکل يکي از
دوستان يا بستگان به ديدن مريض برود و به او صدمه برساند.
ازمابهتران مانند آدميان جشن و سرور و شادماني و گاهي هم عزاداري به راه مي اندازند.
اين مراسم بيشتر در گرمابه هاي عمومي و شب هنگام برگزار مي شود .کسي که شب تنها
به حمام برود و دائم بسم هللا نگويد جن به سراغ او مي آيد.
از ما بهتران اگر از کسي نيکي ببينند ،صدچندان به او نيکي مي رسانند .مثال
اگر پزشکي شب هنگام طفلي را از مرگ برهاند يا مجروح و بيماری را
نجات دهد و اين کار در بيابان يا تاريکي و تنهايي صورت بگيرد ،ممکن
است جنيان را مداوا کرده باشد .آن گاه ازمابهتران به او مال و خوشبختي
بسيار مي رسانند .برخي مردم با انجام مراسم چله نشيني ،از مابهتران را
احضار مي کنند و آن ها را وا مي دارند تا کارهاي مورد نظرشان را انجام
دهند .برای چله نشستن از محلي خاص در مسجدهاي کهنه و قديمی استفاده
مي شود به نام چله خانه که غرفه اي کوچک و تودرتو و تاريک است.
روز چهلم ارواح و شياطين و جن ها به او ظاهر مي شوند و هرچه را بخواهد
انجام مي دهند.
برای اين کار ترتيب ديگري هم هست و آن اين که يک شب تا صبح آيه اي
از قران را پي درپي مي خوانند تا از ما بهتران حاضر شوند .از خطرناک
ترين جن ها آل است که موجودي نامريي به شکل زن الغر و بلند قد با پستان
هاي آويخته توصيف شده .درصورت سرخ رنگ آل بينيي از جنس گل قرار
دارد.
آل روبروي زن زائو و نوزاد حاضر مي شود و اگر فرصت يافت و زائو
تنها ماند جگر او را مي ربايد .سپس به سرعت به طرف آب مي رود و جگر
زائو را به آب مي زند .زائو بالفاصله مي ميرد.
آل و از ما بهتران از چيزهاي فلزي نوک تيز مي ترسند .فرو کردن سوزن
به پارچه و گذاشتن باالي سر زائو برای رفع آل خوب است.
از اعتقادهاي قديمی ايرانيان يکي اين است که اهن ديو و غول و اهريمن
را دفع مي کند و ضد جادو است .تا شش روز بايد باالي سر زائو و نوزاد
شمع بسوزد.
زائو نبايد تنها بماند و کسي جز نزديکاني که هنگام زادن در اطاق بوده اند
نبايد به ديدن او بيايد شايد آل باشد که به صورت انسان درآمده.
شب ششم بايد در اطاق زائو تا صبح همه بيدار بمانند و چراغ ها روشن
باشد و در اين شب بايد دعاها و اشعار مذهبي و سرودها و آوازها خوانده و
پيوسته به دف و دايره کوبيده شود تا آل بگريزد .روز ششم زائو نوزاد را به
حمام مي برند و پس از شستشو ،ماما نوزاد را باالي سر مادر مي گيرد و
با جام چهل کليد روي او آب مي ريزد تا بر سر مادر نيز ريخته شود.
از آن هنگام ديگر آل توانايي ربودن جگر مادر و عوض کردن نوزاد را
ندارد پسربچه اي که ختنه شده نيز مانند زائو در معرض خطر آل است.
به همين ترتيب بايد مواظب او بود تا به حمام برود و با جام چهل کليد آب
روي سرش ريخته شود تا آل بگريزد.
«آل به شكل زني است كه دستها و پاهاي استخواني الغر دارد ،رنگ چهرهاش
سرخ و بيني او از گل است .شاعر ميگويد :رنگ او سرخ و بينيش از گل هرجا
ديدي زود بگيرش تا از زائو جگر ندزدد و كار او آن است كه جگر زن تازهزا
را در زنبيل گذاشته و ميبرد .ولي جگر زائو تا از آب نگذرد معالجه ميشود.
تفنگ و شمشير در اطاق زائو باشد خوب است.دور رختخواب او طناب پشمي
سياه ميگذارند و دوازده فتيله پنبهاي كه يك طرفش سفيد و طرف ديگرش را با
پشت ديگ سياه كرده باشند دور اطاق ميچسبانند براي اين كه آل بترسد .
برای جلوگيري از دستبرد آل بايد دور بستر زائو را با کارد يا قيچي که ناف
نوزاد را با آن زده اند خط کشيد .سه يا پنج پياز را به سيخ کشيد و قيچي يا کارد
يا شمشير وتفنگ و ديگر چيزهاي فلزي و نوک تيز در کنار اطاق گذاشت.
نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی
بارداري ،تولد نوزاد و مادر شدن مي تواند دوراني پر از شعف و شادي براي افراد
خانواده به ويژه زنان باشد گرچه متاسفانه در اكثر كشورهاي در حال توسعه ،اين دوران
با پيشامدهاي ناگواري همراه است .در اين كشورها حاملگي و زايمان از علل اصلي
مرگ ،بيماري و معلوليت زنان سنين باروري است و 33-25درصد مرگهاي اين
گروه سني و حداقل 18درصد بار بيماري هاي زنان 44-15ساله را به خود
اختصاص مي دهد.
به همين جهت امروزه شاخص مرگ مادران در اثر عوارض بارداري و زايمان ،يكي از
مهمترين شاخصهاي توسعه در جامعه به شمار مي آيد و همواره كاهش آن از تعهدهاي
مهم كشورها بوده است .به همين منظور در سال 1990کشورهای جهان متعهد شدند که
مرگ مادر را طی يک دهه (تا سال 2000ميالدی) 50درصد کاهش دهند .براساس
اهداف توسعه هزاره ( )Millennium Development Goalsدر سال 2000
ميالدی ،کشورها متعهد شده اند که نسبت مرگ و مير مادران را تا سال 2015ميالدی
%75نسبت به سال 1990کاهش دهند.
دسترسي زنــان به مراقبتهاي بهداشتي و درمانی با کفايت در دوران بارداري ،زايمان
و پس از آن ،امكان پيشگيري بسياري از موارد مرگ مادر و نوزاد را فراهم مي سازد.
اين نكته نشان دهنده لزوم تقويت نظام ارائه خدمات بهداشتي ،درماني به منظور تامين
مراقبت مقتضي در هر زمان و مكاني است كه زنان به آن نياز دارند .با ارائه
مراقبتهاي دوران بارداري ،زمان بحراني زايمان و بالفاصله بعد از آن و نيز
مراقبتهاي پس از زايمان مي توان :
با ارائه مراقبتهاي دوران بارداري ،زمان بحراني زايمان و بالفاصله بعد از آن و نيز
مراقبتهاي پس از زايمان مي توان :
• بيماري هاي موجود و عوارض اوليه را شناسايي و درمان كرد.
• اطالعات و مشاوره الزم در مورد نشانه ها و عالئم مربوط به مشكالت گوناگون
بارداري و زايمان را فراهم ساخت.
• در صورت بروز عوارض ،مركز و فرد مناسب براي مراجعه و دريافت خدمات
درماني الزم را توصيه كرد.
• همه زايمان ها را با سرپرستي فرد آموزش ديده انجام داد .
• به زنان و خانواده آنان كمك كرد تا براي زايمان و تولد نوزادآماده شوند؛ تا در
نهايت يك بارداري و زايمان ايمن انجام شده و نوزادي سالم به دنيا آيد.
خالصه تاريخچه برنامه مراقبت مادران در ايران در دوران بعد از انقالب
.1
از سال 1357تا 1367
پس از انقالب اسالمي ،شورای برنامه ها و تشکيالت در وزارت بهداری
در سال 1359تشکيل شد .در سال 1360نتيجه کار اعضای اين شورا
منجر به تدوين كتاب نگرشي بر بهداشت ،درمان و آموزش نيروي انساني
پزشكي گرديد .پس از آن طی 3سال شبکه های بهداشتی درمانی کشور
برمبناي نتايج طرح آذربايجان غربي و در راستاي تفكر مراقبت هاي اوليه
بهداشتي طراحي و در کشور پياده شد .در اين نظام ،برنامه بهداشت مادر
وكودك يكي از اجزاي مهم نظام ارائه خدمات بهداشتي درماني كشور
محسوب شده و از آن پس خدمات مربوطه از طريق مراكز بهداشتي،
درماني شهري و روستايي ،پايگاههاي بهداشتي و خانه هاي بهداشت ارائه
شده است.
بخش عمده مراقبتهائي كه در اين مراكز از مادر به عمل مي آمد ،همان مراقبتهائي
بود كه در ابتداي تربيت بهورزان در سال 1351پيش بيني شده بود همراه با تغيير
و اصالحي كه به مرور اعمال شد ،از قبيل:
• · درخواست آزمايشهاي تشخيصي الزم،
• · افزايش نوبت هاي مراقبت،
• · راهنماييهاي الزم براي دسترسي به زايمان سالم ،ثبت روند و نتيجه زايمان در
پرونده مادر،
• · تجويز و ارائه قرص آهن ،مولتي ويتامين و اسيد فوليك طبق دستورعمل،
• · انجام مراقبتهاي بعد از زايمان ( 10و 40روز بعد از زايمان)،
• · 3بار مراقبتهاي دندانپزشكي در طول دوران بارداري.
• همزمان با توسعه واحد هاي فوق و تربيت بهورز ،تربيت ساير نيروهاي انساني نيز
پيش بيني و اجرا مي شد ،مثل تربيت کاردان های بهداشت خانواده و ماماهاي
محلي.
برنامه اول و دوم توسعه اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی کشور ()1377 -1368
در طی اين دوره مراقبت هاي بهداشتي و درماني مورد نياز جهت سالمت مادران با هدف
كلي تامين ،حفظ و ارتقاء سالمت مادران در دوران بارداري ،زايمان و بعد از زايمان
ارائه شد.
براي دستيابي به هدف فوق ضمن توسعه شبكه هاي بهداشتي درماني در كشور برنامه هاي
زير در كليه سطوح ارائه خدمت ارائه شد:
-1ارائه مراقبت هاي دوران بارداري و بعد از زايمان،
-2انجام زايمان ايمن و بهداشتي از طريق تربيت ماماهاي روستايي (براي انجام زايمان
بهداشتي در منزل) و راه اندازي واحدهاي تسهيالت زايماني،
-3شناسايي و ارجاع مادران و نوزادان در معرض خطر،
-4آموزش كاركنان و آموزش همگاني،
-5اجراي برنامه هاي تنظيم خانواده و توسعه آن در سطح كشور،
-6پيشنهاد قوانين و مقررات به منظور ارتقا سطح سالمت مادر و نوزاد،
الزام مشاوره ژنتيك،بررسي از نظر تاالسمي و تزريق واكسن كزاز قبل از بارداري.در طی اين دو برنامه به منظور بهبود دسترسی مادران به خدمات زايمانی در مناطق
روستايی و دورافتاده کشور ،اجراي دو طرح احداث و راه اندازي واحدهاي تسهيالت
زايماني و تربيت ماماروستا با هدف كاهش ميزان مرگ و مير مادران در اثر
عوارض ناشي از بارداري و زايمان اجرا شد..
برنامه سوم توسعه اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی کشور ()1382 -1378
در برنامه سوم توسعه کاهش مرگ و مير مادران ،در ذيل سياست استمرار تحديد
مواليد ،کماکان مورد تاکيد قرار گرفت .به منظور دستيابی موثر به اين مهم ،از
ابتدای سال ،1378برنامه ريزی استراتژيک با هدف بهبود و اصالح برنامه
کشوری سالمت مادران و به منظور اعتالی بيش از پيش سالمت مادران کشور
و کاهش مرگ و مير آنان در اداره سالمت مادران آغاز شد .در ابتدا تحليلی از
وضعيت موجود و بررسی تاريخچه برنامه به عمل آمد .
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
نتايج بررسی نشان داد که عليرغم دستاوردهايی که برنامه داشته است نقاط ضعف و
تهديد های زير در برنامه وجود دارد:
فقدان پروتكلهاي استاندارد جهت مراقبت های دوران بارداری ،زايمان و پس از زايماندر کليه سطوح ارايه خدمت
فقدان پروتکل های استاندارد جهت مادران در معرض خطر «مراقبت ويژه» به روز نبودن استانداردهاي موجود برنامه پايين بودن سطح مداخله پزشكان شاغل در مراكز بهداشتي درمانی درارايه خدماتمادران
توجه كم به سالمت جنين و نوزاد در برنامه توجه کم به ناتواناييهاي ناشي از عوارض بارداري ،زايمان و پس از زايمان(موربيديتي)
پايين بودن كيفيت خدمات زايماني و پس از زايمان در بيمارستان ها و زايشگاهها ضعف مهارت فني و آگاهي ارايه دهندگان خدمات مادران پايين بودن كيفيت خدمات خارج بيمارستانی -فقدان نظام پايش وارزشيابي جامع در برنامه
•
•
•
•
•
پايين بودن پوشش خدمات پس از زايمان فقدان يك ارتباط كارآمد بين سطوح ارايه دهنده خدمت عدم موفقيت طرح تربيت ماما روستا و تسهيالت زايماني به ميزان مورد انتظار فقدان يك نظام سرويلنس جهت گزارش وبررسي مرگ مادران -حساس نبودن مديران و كاركنان ارايه دهنده خدمت نسبت به تراژدي مرگ مادر
با توجه به يافته های فوق ضرورت بازنگری و اصالح برنامه سالمت مادران کشور
تقويت شد و با طراحی الگويی برای انجام برنامه ريزی استراتژيک ،کار به صورت
جدی آغاز و در طول برنامه سوم توسعه استمرار يافت .دست آوردهای ناشی از
اجرای برنامه ريزی استراتژيک در اداره سالمت مادران به شرح زير است:
.1مراقبت های ادغام يافته مادری ايمن «ماما»
.2طراحی و راه اندازی نظام کشوری مراقبت از مرگ مادری
.3اصالح معيارهای تربيت عامل زايمان در مناطق محروم و دورافتاده
.4استانداردسازی پروتکل های تخصصی ارايه خدمات به مادران در دوران پيش از
بارداری ،بارداری ،زايمان و پس از زايمان در سطوح بيمارستانی و برای
متخصصان و ساير کارکنان ذيربط در غالب نهضت بيمارستان های
دوستدار مادر.
منابع:
.1
روحاالميني ،محمود (« ،)1376آيينها و جشنهاي كهن در ايران امروز» (نگرش و پژوهش مردمشناختي)،
تهران :آگاه ،چ:اول.
.2
رنجبر ،محمود (« ،)1380مردم شناسی با تکيه بر فرهنگ مردم ايران» ،هدايت اله ستوده ،تهران:
دانش آفرين
كتيرايي ،محمود «از خشت تا خشت» ؟
.4
مقاله :عقايد در مورد زنان باردار www.shirazcity.org
.5
.6
ابوعلي سينا ،حسين بن عبدهللا ،قانون ،ترجمة عبدالرحمان شرفكندي ،تهران ،سروش1363 ،
ستوده ،منوچهر ،فرهنگ گيلكي ،تهران ،انجمن ايرانشناسي1332 ،
.7
دکتر ليال جويباری ،دفتر مجله فراز
.8
.9
(فرهنگ عاميانه مردم ايران) ،آمنه حسن زاده،خانه انسان شناسی ايران
درسنامه بهداشت مادر و نوزاد مترجم :شوقی
.3