بهار 88 فرهنگ وتاثیر آن بر بهداشت مادر و نوزاد و نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی گردآورندگان : آرزو جانبازی فریبا محمدی نوشین زرینی خیز بهاره سبک

Download Report

Transcript بهار 88 فرهنگ وتاثیر آن بر بهداشت مادر و نوزاد و نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی گردآورندگان : آرزو جانبازی فریبا محمدی نوشین زرینی خیز بهاره سبک

‫بهار ‪88‬‬
‫فرهنگ وتاثیر آن بر بهداشت مادر و نوزاد‬
‫و‬
‫نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی‬
‫گردآورندگان‪:‬‬
‫آرزو جانبازی‬
‫فریبا محمدی‬
‫نوشین زرینی‬
‫خیز‬
‫بهاره سبک‬
‫انسان از مالحظه دریای مواج‪ ،‬نهر خروشان‪ ،‬جنگل انبوه‬
‫و آسمان الیتناهی به تحیر فرو می رود‪ .‬و این نکته را‬
‫فراموش می کند که هیچ چیز تحیرانگیزتر از‬
‫خود "انسان" نیست‪.‬‬
‫سنت اگوستین‬
‫مقدمه‬
‫تعريف فرهنگ‬
‫بارداری‬
‫آبستنی در فرهنگ عامه‬
‫پس از تولد ‪،‬مراقبت از نوزاد‬
‫اما ايران خودمان‬
‫تسهيل زايمان‬
‫درمان های خانگی‬
‫خرافاتهاي مردم جهان‬
‫مراسم هفتمين شب تولد نوزاد‬
‫تعيين جنس جنين‬
‫مراسم قرآن اندازون‪ /‬لول‪:‬‬
‫تشخيص پسر يا دختر بودن‬
‫حين تولد‬
‫جن در باور مردم ايران‬
‫نظام عرضه خدمات بهداشتی‬
‫مقدمه‬
‫مطالعه درطب عاميانه يك منطقه در پاسخگوي به مسائل ازموفقيت بسياري‬
‫برخوردار است زيرا طب سنتي به عنوان بخشي ازيك كل بنام فرهنگ با ساير‬
‫اجزاء فرهنگ جامعه از قبيل نوع تغذيه‪ ،‬معيشت‪ ،‬باورها‪ ،‬سنن‪ ،‬آداب و رسوم‬
‫و‪ ...‬در ارتباط نزديكي قرار دارد از طرفي تعداد زيادي از روشها كه در طب‬
‫سنتي يك منطقه اجرا ميشود با تشابه فراوانی در مناطق ديگرنيزاجرا‬
‫ميگردند ازجمله حجامت‪ ،‬زالواندازي‪ ،‬داغ كردن و امثال آنان‪ .‬مطالعه در باره‬
‫طب عاميانه ميتواند ضمن شناسائي اين روشها‪ ،‬تبادالت و تاثيرات فرهنگي‬
‫در ميان اقوام ساكن در منطقه و مناطق ديگر را بازگو كند و در اين رابطه‬
‫علوم ديگري چون تاريخ‪ ،‬زبانشناسي‪ ،‬باستانشناسي و‪ ...‬ميتوانند به ياري‬
‫محقق مردم شناس بيايند‪ .‬آنچه مهم تر است اينكه چگونه از طريق يك پديده‬
‫مانند طب سنتي وتغييراتي كه در روابط ‪ ،‬شيوهها‪ ،‬تكنيك و باورهاي آن در‬
‫گذشت زمان روي مي دهد‪ ،‬ميتوان تغييرات اقتصادي‪ ،‬اجتماعي و فرهنگي‬
‫جامعه را بررسي كرد‪)1(.‬‬
‫ازسالها پيش کار بررسي طب عاميانه در کشورهاي مختلف با‬
‫حمايت ونظارت سازمان هاي جهاني بهداشت آغاز شده و هم‬
‫اکنون در ده کشور جهان اين تحقيقات و نيزآموزش‬
‫درمانگران محلي در جريان است‪ .‬حتي در کشوري مثل‬
‫اياالت متحده‬
‫که مهد علم نوين پزشکي است نيز تشکيالت خاص عهده دار‬
‫بررسي روش هاي غير متعارف پزشکي و بهداشتي است‪ .‬در‬
‫بسياري از کشورها که سابقه تاريخي شان از ايران کمتر است‬
‫پژوهش در طب عاميانه جايگاه ويژه اي دارد پس سزاوار‬
‫نيست که در ايران با سابقه تمدني و فرهنگي درخشان و ديرينه‬
‫اين مهم ناديده گرفته شود‪.‬‬
‫طب عاميانه در برگيرنده دو فصل كلي شامل مجموعه باورهاي‬
‫بهداشتي و درماني و مجموعه روش ها و آداب مربوط به بهداشت و‬
‫درمان الزم است‪ .‬مطالعه با هدف شناسايي باورها و رفتارهای‬
‫بهداشتی در زمينه مسائل مربوط به مادر و نوزاد انجام شده است‪.‬‬
‫به دنيا آوردن بچه و زايش در اکثر اديان و فرهنگها‪ ،‬به خصوص‬
‫در جوامع سنتی و روستايی‪ ،‬از چنان اهميت و جايگاهی برخوردار‬
‫است که بیشک مراسم واعتقادات گستردهای‪ ،‬چه در زمان‬
‫بارداری ‪،‬چه در زمان زايمان و بعد از آن را در پی دارد که‬
‫نمونههای جالب و قابلتوجهی از آن را با مرور آثار صادقهدايت‪،‬‬
‫محمود کتيرايی وديگرآثار فولکلوريک مشاهده مینماييم‪.‬در کتاب‬
‫«خشت تا خشت» ‪ ،‬ضربالمثلی به چشم میخورد که ذهن هر‬
‫خوانندهای را به عمق اهميت و ارزش زايش متوجه میکند و تا‬
‫حدودی تاييدکننده ادعای فوق نيز باشد‪:‬‬
‫« زن تا نزايد‪ ،‬بيگانه است !»‬
‫تعريف فرهنگ‪:‬‬
‫فرهنگ قسمتی از ويژگی های اجتماعی است که توسط يک نسل به‬
‫نسل بعد از خود انتقال داده می شود فرهنگ به وسيله ی ارزش ها‪،‬‬
‫باور ها ‪ ،‬هنجارها و عملکرد هايی شکل می گيرد که بين افرادی با‬
‫زمينه ی يکسان مبادله می شود‪ .‬ويژگی های فرهنگی ‪ ،‬فکری و‬
‫عملکردی به ما نشان می دهند که ما چه کسی هستيم‪ .‬هم چنان که‬
‫اين ويژگی ها يا سنت ها از نسل به نسل ديگر منتقل می شوند تبديل‬
‫به ارزش های فرهنگی می شوند که در رفتارها بروز پيدا می کنند‪.‬‬
‫به منظور درک اين که چرا بيماران چنين واکنشی نشان می دهند ‪،‬‬
‫پرستار بايد زمينه ی فرهنگی آن ها را بررسی کند‪.‬‬
‫بارداری‪:‬‬
‫اسپانيای ها ‪/‬امريکای التين‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫حاملگی معموآل بالفاصله پس از ازدواج کردن رخ می دهد‪.‬‬
‫قرارگرفتن در معرض هوای سرد در طی حاملگی می تواند خطرناک باشد ‪.‬‬
‫اين تفکر وجود دارد که برآورده نشدن ويارهای غذايی ‪،‬موجب ماه گرفتگی‬
‫می شود‪.‬‬
‫از مصرف شير اجتناب می شود ‪ ،‬چون اعتقاد بر اين است که موجب بزرگ‬
‫شدن کودک و زايمان سخت خواهد شد ‪.‬‬
‫با دادن ماساژ ‪ ،‬جنين را در وضعيت دلخواه آن قرار می دهند‪.‬‬
‫زنان حامله برای محافظت از کودک به پشت دراز می کشند‪.‬‬
‫معاينات واژينال و لگنی توسط مراقبين مرد انجام نمی شود و انجام ان بسيار‬
‫هراس انگيز است‪.‬‬
‫از گياهان برای درمان ناراحتی های متداول استفاده می شود‪.‬‬
‫آسيايی ها‬
‫‪ ‬حاملگی امری طبيعی تلقی می شود‪.‬‬
‫‪ ‬از غذاهای ترش و پرادويه پرهيز می شود‪.‬‬
‫‪ ‬برای جلوگيری از تيرگی پوست کودک ‪ ،‬از مصرف سس سويا پرهيز می شود‪.‬‬
‫‪ ‬برنج غذای اصلی است‪.‬‬
‫‪ ‬مراقبين بهداشتی زن ترجيح داده می شوند‪.‬‬
‫‪ ‬مصرف الکل مجاز نيست‪.‬‬
‫‪ ‬فعاليت های فيزيکی محدود نمی شود(به جز انجام کارهای سنگين)‪.‬‬
‫‪ ‬برای داشتن فرزندی پاکيزه ‪،‬هرروز استحمام می شود‪.‬‬
‫‪ ‬از نشستن در درگاهی اجتناب می شود‪ ،‬چون معتقد هستند که مراحل زايمان را‬
‫مشکل می سازد‪.‬‬
‫‪ ‬برای ايجاد احترام ‪ ،‬از برقراری تماس چشمی اجتناب می شود‪.‬‬
‫‪ ‬از طب گياهی و محلی برای رفع مشکالتی احتمالی استفاده می شود‪.‬‬
‫خاورميانه‬
‫‪ ‬دوستان و خانواده در هنگام اقامت در بيمارستان در آن جا حضور می‬
‫يابند‪.‬‬
‫‪ ‬خانواده ملزم به اجرای تقاضاهای مادر است‪.‬‬
‫‪ ‬لمس اعضای جنسی رايج نيست‪.‬‬
‫‪ ‬در صورت نياز ‪،‬به مردان اجازه ی ارائه ی مراقبت داده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬وقايع آينده را به خداوند واگذار می کنند ‪ ،‬بنابراين مراقبت های مادری‬
‫زيادی الزم نيست‪.‬‬
‫‪ ‬از درمان های خانگی نظير گياهان و غذای سرد و داغ استفاده می شود‬
‫‪ ‬از خوردن گوشت خوک و مواد سکراور و مواد مخدر پرهيز می شود‪.‬‬
‫‪ ‬ميانه روی بسيار اهميت دارد ‪.‬‬
‫افريقای ‪/‬امريکايی‬
‫‪ ‬حاملگی به عنوان مرحله ای از سالمتی مادر محسوب می شود‪.‬‬
‫‪ ‬گروه های پايين اقتصادی تا مرحله ی بروز يک بحران ‪ ،‬حساسيت‬
‫زيادی به مراقبت از مادر نشان نمی دهند‪.‬‬
‫‪ ‬هم بستگی عميق بين افراد يک خانواده ی گسترده وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬اغلب بيماری ها ممکن است با درمان خانوادگی معالجه شوند‪.‬‬
‫‪ ‬افراد مسن اعتقاد دارند که ‪ :‬دست زدن به باالی سر کودک موجب قوی‬
‫شدن کودک می شود گرفتن عکس در حين حاملگی‪،‬موجب فوت کودک‬
‫می شود تعارضات احساسی موجب بروز نقايص در کودک می شود‪.‬‬
‫امريکايی‪ -‬هندی‬
‫‪ ‬خانواده آگاهی دارد‪.‬‬
‫‪ ‬در درمان مشکالت از گياهان استفاده می شود ‪.‬‬
‫‪ ‬به طور معمول جوامع زن ساالری وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬تمايالت غذايی در ميان اقوام متفاوت است ‪ ،‬شير غذای مورد عالقه نمی‬
‫باشد ‪.‬‬
‫‪ ‬توجهی به محدود کردن مالقات کنندگان وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ ‬دريافت موادغذايی از جمله کلسيم ‪ ،‬آهن و ويتامين ها ناکافی است‪.‬‬
‫‪ ‬وقت شناسی وجود ندارد‪.‬اغلب رعايت اصول (خوردن داروها يا پيگيری‬
‫مراقبت ) از روی ساعت و تاريخ اهميت ندارد‪.‬‬
‫‪ ‬انجام مراسم محلی برای کسب سالمتی و انجام روش هايی برای بهبود‬
‫رايج است‪.‬‬
‫آبستنی در فرهنگ عامه‪:‬‬
‫در فرهنگ عامه اعتقاد بر اين است که نطفة انسان در رگی در کمر يا پشت مرد جای‬
‫دارد‪ .‬چون نطفة مرد در رحم زن بيفتد به خواست خدا زن آبستن میشود و بچه میآورد‪.‬‬
‫اين عقيده به گونهای بارزتر در داستان قديم و عاميانة شب چهارصد و پنجاهم هزار و‬
‫يک شب بيان شده است‪«:‬در مرد رگی است که همة رگها را آب دهد وآب ازسيصد و‬
‫شصت رگ جمع کرده به بيضة چپ بريزد‪.‬آنگاه خونی سرخ گردد‪،‬پس از آن از حرارت‬
‫مزاج آب غليظ و سفيد شود ورايحة او مانند رايحة شکوفة خرماست »‪ .‬دربارة چگونگی‬
‫شکلگيری بچه در شکم مادر‪ ،‬باور عامه بر اين است که نطفه پس از ‪ 3‬دورة ‪ 40‬روزه‬
‫و يک دورة کوتاه ‪ 10‬روزه‪ ،‬به شکل بچة انسان درمیآيد ‪.‬بچه در چلّة اول به صورت‬
‫نطفه است‪ ،‬در چلّة دوم به صورت خون و در چلّة سوم به صورت يک پاره گوشت‪ .‬در‬
‫اين هنگام به فرمان خدا فرشتهای میآيد و اين پارة گوشت را شکل میبخشد‪ .‬نخست‬
‫دست و پای بچه را میسازد و سپس اندامهای ديگرش را‪ .‬ساختن بينی و شرمگاه بچه را‬
‫هم به خدا وامیگذارد‪ .‬خدا هم نخست بينی و بعد اندام نری يا مادگی بچه را میگذارد و‬
‫به جسم او کمال میبخشد‪ .‬ساختن همة اندامها ‪ 10‬روز به درازا میکشد‪ .‬در اين هنگام‬
‫به امر خدا اسرافيل نفخهای به شکم مادر میدمد و روح در بچه حلول میکند‪ .‬بچه با‬
‫دريافت روح‪ ،‬در شکم مادر به جنب و جوش میافتد ‪.‬عامة مردم دورة آبستنی زن را ‪9‬‬
‫ماه و ‪ 9‬روز و ‪ 9‬ساعت (نه کم و نه زياد) میدانند ‪.‬میگويند بچه از ماه هفتم آمادة‬
‫بيرون آمدن از شکم مادر است‪ .‬اگر بچه در ‪ 7‬ماهگی يا در ‪ 8‬ماهگی به دنيا بيايد‪ ،‬پا‬
‫نمیگيرد و میميرد‪ .‬پيشينيان عقيده داشتند که بچهای که ‪ 7‬ماهه زاده شود‪ ،‬زنده میماند‬
‫ليکن اگر ‪ 8‬ماهه زاده شود‪ ،‬يا مرده به دنيا میآيد و يا پس از چندی میميرد‬
‫خرافاتهاي مردم جهان‬
‫‪ ‬از ديگر خرافات در ميان مردم انگليس اين است که اگر زني دو قاشق را در نعلبکي‬
‫قرار دهد صاحب فرزند دوقلو خواهد شد يا اگر زني که در آستانه زايمان قرار دارد سه‬
‫بار با قاشق هاي غذاخوري نمک بخورد‪ ،‬درد زايمان کمتري را تحمل خواهد کرد ‪.‬‬
‫‪ ‬چيدن بندناف بچه در روز هفتم تولد‬
‫‪ ‬خواند سوره ياسين و هفت مبين برای زن آبستن‪ ،‬جهت در امان بودن وی از خطرات و‬
‫مشکالت دوران بارداری‬
‫‪ ‬در گذشته می گفتند‪":‬بچه در رحم مادر چهل روز نطفه است‪ ،‬چهل روز خون است و‬
‫چهل روز گوشت جويده است ‪.‬‬
‫‪ ‬براي داشتن بچه زيبا و خوب‪ ،‬سوره ياسين را چهل بار مي خوانند و روي چهل سيب‬
‫سرخ ميدمند‪.‬‬
‫‪ ‬کودکی که پس از يک سالگی هنوز راه نيفتاده باشد‪ ،‬آيين "سلطان سبدی" را به جای‬
‫می آورند‪ .‬بدين ترتيب که مادر‪ ،‬کودک را در سبدی قرار میدهد و سبد را بر سر گذاشته و‬
‫در چهل خانه می رود و اشعاری می خواند‪ .‬اهالی خانه نيز مقداری خوراکی در سبد‬
‫به ِ‬
‫می ريزند‪ .‬از اين خوراکی ها مقداری به کودک می دهند تا سستی او دفع شود و قوت‬
‫راه رفتن بيابد‪.‬‬
‫تعيين جنس جنين‪:‬‬
‫نظرهاي گوناگوني دربارة عاملهاي مؤثر در تعيين جنس جنين انسان مطرح ميكردند‪ .‬نظر‬
‫بيشتر آنان اين بود كه سلطة يك جنس بر جنس ديگر به هنگام تكوين جنين بستگي به دو‬
‫عامل‪ ،‬يكي آب مني و ديگري ساختمان عمومي بدن مرد و زن دارد ‪.‬در مورد عامل‬
‫نخستين‪ ،‬بيشتر آنان به ويژه ابوعلي سينا و جرجاني معتقد بودند كه اگر نطفة پدر و مادر‬
‫هر دو قوي و گرم و آب مرد گرمتر از آب زن باشد جنس فرزند آن دو نرينه و اگر نطفة‬
‫هر دو قوي‪ ،‬ليكن سرد باشد و آب مرد سردتر از آب زن باشد‪ ،‬جنس فرزند آن دو مادينه‬
‫خواهد شد‪ .‬اگر آب مرد از بيضة راست بتراود و در بخش راست زهدان زن نشيند‪ ،‬جنس‬
‫فرزند آنان نرينه ميگردد و اگر از بيضة چپ بتراود و در بخش چپ زهدان زن بيفتد‪،‬‬
‫جنس فرزند آنان مادينه ميشود ‪.‬عامل دوم‪ ،‬اعتقاد بر اين بود كه برخي مردان و زنان‬
‫پسر زا و برخي دختر زا هستند‪ .‬مرداني كه تخمي پسر زا دارند برخوردار از اندامي‬
‫نيرومند‪ ،‬ماهيچههايي نه فربه و نه الغر بلكه ميانه دارد ‪.‬زنان پسرزا نيز از اندام و گوشتي‬
‫معتدل‪ ،‬خوي و رخساري نيكو‪ ،‬طبعي چابك و شاد و معدهآي قوي و نيك گواراننده‬
‫برخوردارند‪ .‬پريود اين گونه زنان به موقع و تمام و دورة پاكي آنان ‪ 21‬تا ‪ 22‬روز و‬
‫رسيدگي آنان به هنگام و آغاز قاعدگيشان زودتر از زنان ديگر است ‪ .‬از ديرباز كوشش و‬
‫انديشة پزشكان و مردم اين بود كه با بهرهگيري از تجربهها و آگاهيهاي طبي و فرهنگي‬
‫خود‪ ،‬حال و طبيعت انسان را براي توليد جنس دلخواه بگردانند و در تعيين جنس جنين‬
‫دست داشته باشند‪ .‬اين كوششها برخي برپاية مجموعهاي از روشهاي كاربردي و استفاده از‬
‫خوراكيها و گياهان دارويي و برخي بر بنياد يك رشته اعمال جادويي و افسوني و مناسك و‬
‫شعاير نمادي نهاده شده بود‪.‬‬
‫در فرهنگ عامه براي اينكه طبيعت پسرزايي را در دختران پديد بياورند و طبع و‬
‫مزاج زنان دخترزا را بگردانند‪ ،‬آداب و اعمال ويژهاي انجام ميدادهاند‪ .‬بيشتر آداب‬
‫و اعمال عامة مردم زمينة آييني و نمادي داشته است‪ ،‬مثالً خوراندن سيب و خرماي‬
‫زياد به زنان دخترزا‪ ،‬يا گذاشتن گردو پاي سفرة عقد دختراني كه ميخواهند به خانة‬
‫شوهر بروند‪ ،‬يا نشاندن پسر بچهاي تندرست و چابك و زيبا روي زانوي عروس در‬
‫اتاق حجله و نيزتوسل به امامزادگان و نذر و نياز كردن و سفره انداختن از جملة‬
‫اين آداب بوده است‪.‬‬
‫در فرهنگ اسالمي فرزند دختر و پسر هر دو گرامي داشته شدهاند و به ويژه به‬
‫پدران توصيه شده كه دختران را عينا ً مانند پسران گرامي بدارند و ميان دختر و‬
‫پسر تفاوتي نگذارند‪ .‬در اين مورد روايتي از امام چهارم(ع) آمده است كه چون به‬
‫وي ميگفتند خدا به تو فرزندي داده است‪ ،‬از دختر و پسر بودن او هيچ نميپرسيد و‬
‫تنها ميگفت‪ :‬آيا سالم است‪ ،‬عيب و نقصي ندارد؟ و چون ميشنيد كه نوزاد سالم‬
‫است‪ ،‬خداي را سپاس ميگفت ‪.‬‬
‫تشخيص پسر يا دختر بودن بچه در شكم‪:‬‬
‫زنان از آغاز دورة آبستني تا پايان آن با شور و ناشكيبايي فراوان درپي تشخيص جنس‬
‫بچة شكم خود هستند‪ .‬از قديم در جامعة ايران تدبيرهاي گوناگون براي تشخيص نرينه يا‬
‫مادينه بودن جنس جنين به كار ميرفته و از راه برخي آزمونها و نشانهها حدس زده‬
‫ميشده است‪ .‬يكي از آزمونهاي معمول ميان طبيبان اين بود كه زراوند كوبيده را در‬
‫انگبين ميسرشتند و خمير آن را روي پشمپارهآي سبز رنگ ميماليدند و آن را به زن‬
‫آبستن ميدادند تا صبح ناشتا به خود برگيرد‪ .‬زن تا عصر چيزي نميخورد‪ .‬در اين‬
‫هنگام اگر آبدهان او شيرين ميشد‪ ،‬بچه را نرينه و اگر تلخ ميشد بچه را مادينه‬
‫ميانگاشتند ‪.‬همچنين‪ ،‬از روي برخي نشانهةاي ظاهري در تن و رفتار زن آبستن‪ ،‬جنس‬
‫بچة شكم او را حدس ميزدند‪ .‬مثالً اگر نخستين نشانة آبستني روي پستان راست زن پديد‬
‫ميآمد و شير آن قوام بيشتر مييافت‪ ،‬يا اگر زن آبستن به هنگام حركت‪ ،‬نخست پاي‬
‫راست خود را پيش مينهاد و يا به هنگام برخاستن از زمين بر دست راست خود تكيه‬
‫ميكرد‪ ،‬اينها را نشانههايي از پسر بودن بچه در شكم او ميپنداشتند‪.‬‬
‫در فرهنگ عامه جنس نر مظهر قدرت و برتري و جنس ماده‬
‫مظهر ناتواني و فرودستي انگاشته ميشود‪ .‬بر بنياد اين پندار‬
‫عمومي مرد مفهوم پاكي‪ ،‬خير و بركت‪ ،‬و زن مفهوم كاستي را‬
‫ميرساند و طبعها و خصلتهاي مطلوب و مثبت جنبة مردانه‪ ،‬و‬
‫طبعها و خصلتهاي نامطلوب و منفي جنبة زنانه ميگيرند‪ .‬از اين‬
‫رو زيبايي‪ ،‬زرنگي‪ ،‬سنگيني‪ ،‬سرخي‪ ،‬سفيدي و قدرت كه ارزش‬
‫اجتماعي و فرهنگي مثبت دارند‪ ،‬به جنس مرد و زشتي‪ ،‬تنبلي‪،‬‬
‫سبكي و جلفي‪ ،‬سياهي و ضعف كه ارزش اجتماعي و فرهنگي‬
‫منفي دارند‪ ،‬به جنس زن نسبت داده ميشود‪ .‬در نتيجه‪ ،‬هرگاه‬
‫نشانهاي از هر يك از اين دو دسته صفتها در زن آبستن پديد آيد‪،‬‬
‫از روي آن پسر يا دختر بودن بچه در شكم مادر را حدس ميزنند‪.‬‬
‫حين تولد‪:‬‬
‫اسپانيای ها ‪/‬امريکای التين‬
‫‪ ‬در طبقات پايين تر اقتصادی‪ ،‬در هنگام زايمان حضور مادر به‬
‫حضور همسر ترجيح داده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬پس از تولد کودک ‪ ،‬به منظور جلوگيری از ورود هوا به داخل رحم‬
‫‪ ،‬پاها در کنار يکديگر قرار می گيرد‪.‬‬
‫‪ ‬هنوز از ماماهای غير حرفه ايی استفاده می شود ‪.‬‬
‫آسيايی ها‬
‫‪ ‬پدرها معموآل در اين زمينه مشارکت فعال ندارند‪.‬‬
‫‪ ‬دوره ی پيش از زايمان در سکوت سپری می شود‪.‬‬
‫‪ ‬نبايد گريه و فرياد زده شود ‪،‬چون اين امر موجب شرم خانواده‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬يک پارچه سفيد دور کمر نوزاد بسته می شود تا اين که سالمت‬
‫کودک تقويت شود‪.‬‬
‫خاورميانه‬
‫‪ ‬به جز در مرحله ی انتظار و زايمان که درد خيلی شديد است درد کشيدن در خلوت‬
‫انجام می شود‪.‬‬
‫‪ ‬هنگامی که درد خيلی شديد است ‪ ،‬بيان می شود‪.‬‬
‫افريقای ‪/‬امريکايی‬
‫‪ ‬واکنش های عاطفی متفاوت است ‪ .‬بعضی مواقع برای اجتناب از نشان دادن ضعف ‪،‬‬
‫از بروز آن خودداری می شود‪.‬‬
‫‪ ‬اغلب‪،‬حمايت عاطفی توسط خانم ها انجام می شود(اغلب مادر فرد باردار)‪.‬‬
‫‪ ‬اکثرمواقع مراجعه به بيمارستان در مراحل آخر انتظار صورت می گيرد‪.‬‬
‫‪ ‬زنان مسلمان با استفاده از مسکن ها در هنگام انتظار ‪ ،‬مخالفت می کنند‪.‬‬
‫‪ ‬پاره شدن زودرس پرده های جنينی را مضر می دانند‪(.‬زايمان خشک)‬
‫امريکايی‪ -‬هندی‬
‫‪‬مالقات کنندگان محدود نمی شوند ‪.‬‬
‫‪‬خويشاوندان اغلب به بيمارستان آمده و از زن باردار مراقبت می کنند‪.‬‬
‫پس از تولد ‪،‬مراقبت از نوزاد‬
‫اسپانيای ها ‪/‬امريکای التين‬
‫‪ ‬اعتقاد به تعادل بين سرما و گرما وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬قرار گرفتن در معرض هوا می تواند خطرناک باشد (کودک گرم نگه داشته می‬
‫شود)‪.‬‬
‫‪ ‬رژيم غذايی ممکن است به چند غذای خاص محدود شود‪.‬پس از تولد‪،‬نوشيدنی های‬
‫گرم و داغ ترجيح داده می شود ‪.‬‬
‫‪ ‬چندين روز پس از زايمان ‪ ،‬اجازه ی استحمام داده می شود ‪.‬‬
‫‪ ‬در دوره ی بهبود ‪،‬مادربزرگ نوزاد از مادر مراقبت می کند‪.‬‬
‫‪ ‬معموآل شيردهی پس از روز سوم تولد اغاز می شود (کلستروم شير مادر ‪،‬ماده‬
‫نامناسبی برای نوزاد تلقی می شود)‪.‬‬
‫‪ ‬به منظور دفع مکونيوم ‪،‬به نوزاد روغن زيتون يا روغن کرچک داده می شود ‪.‬‬
‫‪ ‬نوزاد مذکر اغلب ختنه نمی شود ‪.‬‬
‫‪ ‬گوش نوزادان دختر معموآل سوراخ می شود‪.‬‬
‫‪ ‬نوزاد معموآل به طور محکم قنداق می شود برای پيشگيری از فتق نافی از شکم‬
‫بند استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬در صورت بيمار بودن نوزاد تازه متولد شده فونتانل ها دستکاری می شود ‪.‬‬
‫آسيايی ها‬
‫‪ ‬اعتقاد به تعادل سرما و گرما در سالمتی نوزاد تازه تولد يافته وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬نوزاد در اتاق گرم گذاشته می شود و گرمای از دست رفته بايد جبران شود‪.‬‬
‫‪ ‬گاهی از وسايل گرمازا در زير تخت کودک استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬بسياری از زنان گياه خوارند‪.‬‬
‫‪ ‬عدم تحمل الکتوز يا ميزان ناکافی الکتوز شايع است‪.‬‬
‫‪ ‬نوزاد پسر به دختر ترجيح داده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬ممکن است درخواست کنند که جفت را همراهی خود به خانه ببرند(اين مراسم‬
‫مذهبی در کره ‪،‬فيليپين ‪،‬چين وتايلند انجام می شود)‪.‬‬
‫‪ ‬لمس سرنوزاد برای خانواده های آسيای جنوب شرقی ناخوشايند است‬
‫کشورهای ‪ ( Homing‬الئوس ‪ ،‬برمه و تايلند ) معتقدند که اين برای کودک‬
‫نحس است‪.‬‬
‫‪ ‬ممکن است نوزادان حتی در هوای گرم هم قنداق شوند ‪.‬‬
‫خاورميانه‬
‫‪ ‬به نوزاد شير مادر داده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬فقط والدين حق لمس سر کودک را دارند‪.‬‬
‫افريقای ‪/‬امريکايی‬
‫‪ ‬مادرها از فوت نوزاد می هراسند ‪.‬‬
‫‪ ‬گريه کردن بيش از حد کودک ‪ ،‬نشانه ی رفتار نامناسب با کودک است‪.‬‬
‫‪ ‬تأکيد به شير دادن کودک (مادرخوب کسی است که کودکش به خوبی شير می خورد)‪.‬‬
‫‪ ‬به سر و پوست کودک روغن ماليده می شود‬
‫‪ ‬به منظور پيشگيری از فتق نافی از شکم بند استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬تمايل زياد به لباس پوشاندن نوزاد دارند ‪.‬‬
‫‪ ‬زنان مسلمان در صورت امکان به کودک خود شير می دهند‪.‬‬
‫امريکايی‪ -‬هندی‬
‫‪ ‬مرگ ومير نوزادی در آن ها باالست‪.‬‬
‫‪ ‬ميزان تولد نوزادان ‪ ،‬کمتر از حد متوسط است ‪.‬‬
‫‪ ‬گاهی درخواست می کنند نوزاد در کيسه های مخصوص حمل شود ‪.‬‬
‫اما ايران خودمان‪:‬‬
‫‪ ‬تشخيص حاملگي‪.‬‬
‫دست خود را بر روي ناحيه رحم مي گذاشتند و رگ ها را پيدا كرده و محكم آن را‬
‫فشار مي دادند در صورت نبض شديد و پرش آن قسمت مي فهميدند كه فرد حامله است‪.‬‬
‫‪ ‬تشخيص جنسيت‪.‬‬
‫دست خود را بر روي شكم زن حامله مي گذاشتند و به آرامي آن را ماساژ مي دادند‪،‬‬
‫در حين ماساژ اگر جنين حركات تندي از خود بروز دهد تشخيص مي دادند كه جنين دختر است ولي اگر‬
‫جنين حركات آرامي از خود بروز مي داد تشخيص مي دادند كه جنين پسر است‪ .‬همچنين اگر بند ناف‬
‫مادر برآمده شود تشخيص مي دادند جنين پسر و اگر بند ناف پهن شود دختر است‪.‬‬
‫‪ ‬بايدها و نبايد های غذايی‪.‬‬
‫مردم روستا اعتقاد دارند خوردن پستان گاو در اين دوران باعث زيبايي قيافه‬
‫بچه خواهد شد‪ .‬خوردن گوشت خرگوش باعث لب شكري در نوزاد مي شود‪ .‬خوردن گوشت شتر باعث‬
‫افزايش دوران حاملگي تا ‪ 12‬ماه خواهد شد ‪.‬‬
‫‪ ‬پسر زايی‪.‬‬
‫برای پسر زايی مادر بايد مواد شيرين مثل خرما‪ ،‬انجير‪ ،‬توت‪ ،‬زرد آلو‪ ،‬زيتون‪ ،‬هل و‬
‫دارچين بخورد‪ ،‬اما شير و ماست نخورد‪ .‬مردم اعتقاد دارند اکثر زايمان هايی که در فصل بهار و‬
‫تابستان اتفاق می افتد به فرزند پسر منجر می شود‪.‬‬
‫‪ ‬کاهش ويار‪.‬‬
‫از شروع دوران ويار‪ ،‬هنگام خواب پاهای خود را به ديوار تکيه داده و بعد به مدت چهل‬
‫شب به پهلوی راست رو به شمال بخوابد‪ .‬مخلوط عسل با زنجبيل هر روز صبح بخورد‪ .‬مادر لباس نخي‬
‫وگشاد بپوشد‪.‬‬
‫تسهيل زايمان‬
‫به هنگام زايمان زائو را به طرفی که در عقايد ترکمن ها آن محل ‪ ،‬محل‬
‫شگون (سهد) است می نشانند‪”.‬ماما“ با گفتن بسم هللا کار خود را شروع می‬
‫کند‪.‬ابتدا به دست های خود روغن ماليده و شکم زن زائو را به آرامی مالش‬
‫می دهد سپس طبق اعتقاد خود گياه پنجه مريم را در آب ولرم انداخته تا پيچ‬
‫و خم های آن باز شود‪ .‬اعتقاد بر اين است با باز شدن پيچ و خم های اين‬
‫گياه دردهای زايمانی کمتر شده و کودک به دنيا می آيد واسپاسم وگرفتگی‬
‫های رحم کاهش می يابد‪.‬آبی را که گياه در آن خيسانده بود چند بار دور سر‬
‫زائو چرخانده و طی سه نوبت به زائو خورانده می شود‪.‬‬
‫افزايش شير مادر‪:‬‬
‫براي افزايش شير مادر گندم را با شكر مخلوط كرده و بعد‬
‫به صورت آرد در آورده آن را حرارت مي دادند سپس آن را مي خورند‪.‬‬
‫همچنين مادر بايد مايعات و چاي زياد بخورد‪ .‬ازجوشانده گياه شنبليله استفاده‬
‫مي كردند‪.‬‬
‫درمان های خانگی مربوط به نوزاد‬
‫بند ناف‪:‬‬
‫بند ناف را با انگشت وسط دست مقايسه كرده و به اندازه آن ناف را برش مي دادند‪ .‬اگر نوزاد پسر بود ناف‬
‫را از پايين به باال می برند تا فرزند پسر هميشه سرش را باال بگيرد‪ .‬اگر نوزاد دختر بود ناف را از باال به پايين‬
‫برش می دادند تا دختر سر به زير باشد‪ .‬تكه اي از بند ناف را نگه مي داشتند و هنگامي كه نوزاد چشم هايش درد‬
‫مي گرفت اين تكه را به چشم هايش مي ماليدند‪ .‬اگر كودك اسهال شديد داشت سه بار ناف را مي پيچند و آن را با‬
‫تكه اي نان مي بندند (اسهال كودك را نشانه باز شدن بند ناف مي دانستند)‪ .‬اگر نوزاد دنيا آمده دختر باشد بند ناف‬
‫جدا شده را به فرش ديواري يا يكي از نخ هاي آن گره مي زدند و اگر پسر باشد به دم اسب مي بستند‪.‬‬
‫زردی‪:‬‬
‫نواری زرد رنگ به دست نوزاد می بستند‪ .‬گوشه ای از گوش نوزاد را می بريدند‪.‬‬
‫حمام نوزاد‪:‬‬
‫برای حمام آب ولرم و مقداری نمک و چند سکه را در تشتی ريخته و نوزاد را در آن حمام می دادند‪.‬‬
‫معتقدند نمک باعث جلوگيری از بوی بد بدن و بيماری های قارچی و زخم ها در آينده نوزاد می شود‪ .‬اعتقاد دارند‬
‫سکه باعث بهبود وضع مادی نوزاد در آينده می شود و بعد از حمام سه بار بينی نوزاد را فشار می دادند تا هم‬
‫ترشحات خارج شود و هم اعتقاد بر اين بود که با اين کار در آينده بينی نوزاد کوچک می شود‪.‬‬
‫درمان کم خوابی‪:‬‬
‫گرفتن خفاش در آسمان و دفن کردن آن به صورت زنده و سر وته در گوشه ای از منزل برای آوردن‬
‫آرامش به خانه‪.‬‬
‫خوش صدايي‪:‬‬
‫آب انار يا خرما به گوشه لب نوزاد می ريختند‪.‬‬
‫مراسم هفتمين شب تولد نوزاد‬
‫کودکی که به دنيا میآيد در روز هفتم‪ ،‬دهم و چهلم تولد ش‪ ،‬مراسم خاصی برگزار می‪-‬‬
‫گردد که با اعتقادات و باورهای خاصی همراه میباشد‪ .‬مراسم هفتيمن روز تولد نوزاد‪،‬‬
‫که اکثرا آن را به مراسم" شب ششه" می شناسند‪ ،‬عمومیترين و پربارترين آنهاست و‬
‫تقريبا در اکثر شهرها و در بين اقوام مختلف با تفاوتهايی معمول می باشد‪.‬که مطمئنا‬
‫خوش يمنی و تقدس عدد هفت‪ ،‬در زمان برگزاری و برخی آداب آن‪ ،‬بی تاثير نبوده‬
‫است‪ .‬اين رسم در بين آذربايجانيان‪ ،‬نيز با مجموعهای از باورها‪ ،‬اعتقادات و مراسم‬
‫خاص با نام "يدی گئجه" (هفت شب) برگزار می گردد‪ .‬این مراسم‪ ،‬که در گذشته‪ ،‬در‬
‫هرخانهاي با به دنیا آمدن هر بچه ای‪ ،‬برگزار ميشده‪ ،‬اینگونه شروع ميشود كه‪ ،‬نزدیك‬
‫غروب دور تا دور رختخواب مادر و نوزاد را با ریسمان سیاهرنگ كه از موي بز تهیه‬
‫شده است‪ ،‬حصار ميكشند‪.‬‬
‫از همان روز اول باالي سر مادر اين كار و همچنين قرار دادن كاسة مسي‪ ،‬چاقو و‬
‫ارسين قرار ميدهند به اين دليل است كه اعتقاد دارند اگر چنين كنند‪ ،‬مادر و فرزند از‬
‫شر جن (كه معروفترين آن‪ ،‬جن آل ميباشد و در اصطالح محلي به آل معروف است)‬
‫و تاثيرات سوء آنها در امان ميمانند وآن طناب حصاري ميشود تا جنها‪ ،‬ناراحتيها و‬
‫بيماريها نتوانند به مادر و فرزند نزديك شوند‪ .‬معموالً‪ ،‬در كنار كاسه مسي و چاقو‪ ،‬تكه‬
‫ناني نيز به نيت پربركت بودن و روزي داشتن نوزاد‪ ،‬باالي سر آنها قرار ميدهند‪.‬‬
‫اما در مازندران‪:‬‬
‫"براي زن زائو بعد از حمل معتقدند كه نوزاد و مادرش تا ‪ 10‬روز نبايد تنها‬
‫بمانند و حتما ً شخصي بايد در كنار شان باشد و در اين ايام باالي نوزاد قرآن و‬
‫كليد و پياز و سير و ‪ ...‬ميگذارند و كليد بايد بسته باشد و اگر به طور عمدي‬
‫يا سهوي باز شد معتقدند كه بچه كليد ميافتد و مريض مي شود ‪" .‬‬
‫روز ده كه به حمام ميرود‪ ،‬سيخ پياز را همراهش ميبرند و روي پله حمام‪ ،‬پيازها را‬
‫درآورده و زير پايش له ميكنند و يا يك گردو زير پايش شكسته و پيازها را به آب‬
‫روان ميدهند و با جام چهل كليد‪ ،‬آب به سرش ميريزند‪ .‬بعد از حمام هرگاه زائو تنها‬
‫بماند ديگر آل نميتواند به او آزار برساند‪.‬‬
‫اولين كاري كه بعد از آن‪ ،‬انجام ميدهند‪ ،‬شستشوي نوزاد و پوشاندن لباس تميز و نو بر‬
‫تن نوزاد است ‪.‬البته بايد گفت معموالً در اين روز نوزاد را غسل مولود نميدهند‪،‬‬
‫زيرا اعتقاد دارند كه اگر كودك غسل نداده بماند‪ ،‬هيچ آسيب و بيماري به او نميرسد و‬
‫اگر كسي احتماالً همراه خود‪ ،‬دعا يا پارچه زردرنگ داشته باشد اثر سوء خود را‬
‫نسبت به فرزند از دست خواهد داد و كودك مريض نخواهد شد‪ .‬و غسل مولود (غسل‬
‫چهلم) را در روز چهلم آن انجام ميدهند‪ .‬معموال ناخن بچه نيز در همين روز گرفت‬
‫ميشود‪.‬و رسم اين است كه دايي بچه با گذاشتن سكهاي در كف دست نوزاد‪ ،‬ناخنهاي‬
‫او را ميگيرد‪ .‬به دنبال اين كار‪ ،‬به ابروان و چشمان نوزاد سرمه كشيده و هفت سنجاق‬
‫بر لباس او ميزنند‪ .‬اين كارها را معموالً‪ ،‬ماما (قابله نوزاد) انجام ميدهد ‪.‬بچه كه به‬
‫دنيا آمد شش شب بايد روي زمين بخوابد و شب هفتم خود زائو او را در گهواره بگذارد‬
‫و آن شب را شبخيز گويند و بايد شيريني و خشكهبار حاضر نمايند و ماما دست بچه‬
‫را با دستمال به پشتش ببندد و از آن اشياء مذكور اندكي به بچه بخوراند و اين عبارت‬
‫را به حضار بگويد‪ :‬بگير بچه را (يكي از او بگيرد‪ ،‬او را هم به ديگري بدهد) و‬
‫آخري بگويد‪ :‬خدا نگه دارد ‪.‬‬
‫مراسم قرآن اندازون‪ /‬لول اندازون‪:‬‬
‫ميان شيرازيها عالوه بر ويارانه و سيسموني برون كه در بيشتر نقاط‬
‫ايران مرسوم ميباشد ‪ ،‬رسمي وجود دارد كه ميگويند در بسياري از‬
‫مناطق و شهرهاي استان فارس با كمي تفاوت‪ ،‬امروزه نيز همچنان برگزار‬
‫ميشود‪ .‬هر مادري كه منتظر به دنيا آمدن فرزندي است‪ ،‬با اين رسم آشنايي‬
‫دارند و از آن به قرآن اندازون يا لول اندازون ياد ميكند و معموال در‪4 - 5‬‬
‫ماهگي بارداري‪ ،‬يعني زماني كه جنين وجود خود را با تكان خوردن در‬
‫شكم مادر اعالم ميكند‪( ،‬به قول شيرازيها وقتي جنين لولميندازه برگزار‬
‫ميشود)‪ .‬بدين شكل كه خانواده مادر با تهيه گردن آويزي مخصوص از‬
‫جنس طال و مزين به نام خدا‪ ،‬آيه وان يكاد و ديگر آيات خاص قرآني (به‬
‫منظور دفع چشم زخم و محافظت از مادر و فرزند) و هدايايي همچون چادر‬
‫رنگي‪ ،‬لباس (ترجيحا سبزرنگ)‪ ،‬ميوه‪ ،‬شيريني و به همراهي عدهاي از‬
‫دوستان و آشنايان به خانه زن باردار ميروند‪ .‬اين هدايا با تزيين خاصي‬
‫همراه است‪.‬‬
‫بدينشكل كه گردنبند را در سبدي پر از بادام و شيريني قرار ميدهند‬
‫كه پس از آويختن گردنبند بر گردن مادر‪ ،‬بادام و شيرينيها را در ميان‬
‫ميهمانان پخش ميكند و عدهاي نيز به تبرك‪ ،‬آن را به خانه ميبرند يا‬
‫مقداري از آن را به نيت بچهدار شدن‪ ،‬به زني كه بچهدار نميشود‪،‬‬
‫ميدهند ‪.‬گردنآويز طي مراسم ختم انعام‪ ،‬دعا و آرزوي سالمت براي‬
‫مادر و نوزاد‪ ،‬به گردنمادر آويزان ميشود و وي در تمامي مدت‬
‫بارداري‪ ،‬زايمان و حتي تا مدتها پس از زايمان نيز آن را به همراه‬
‫دارد و اين گردنآويز در ميان اين مردم‪ ،‬همواره مقدس و حافظ مادر و‬
‫نوزاد تلقي ميشود و بودن آن در گردن هر زني نشان از باردار بودن‬
‫اوست‪.‬قرآن ترجيحا توسط فردي مذهبي يا بزرگ فاميل كه داراي‬
‫خصايص حسنه باشد‪ ،‬بر گردن مادر آويخته ميشود‪ .‬آنان معتقدند اگر‬
‫فرد صبوري اين كار را انجام دهد‪ ،‬كودك نيز اين خصلت حسنه را‬
‫خواهد داشت‪.‬‬
‫جن در باور مردم ايران‬
‫جن واژه اي عربی و به معني موجود پنهان و ناديدني است و در فارسی با مفهومي نزديک‬
‫به پری از اين موجود نامريي ياد مي شود‪.‬‬
‫در باور برخي افراد‪ ،‬جن ها تنها در شب‪ ،‬تاريکي‪ ،‬تنهايي و در محل هايي مانند گرمابه‪،‬‬
‫آب انبار‪ ،‬پستو و ويرانه و بيابان وجود دارند‪ .‬در باور عامه‪ ،‬جن به شکل انسان است با‬
‫اين تفاوت که پاهايش مانند بز سم دارد‪ .‬مژه هاي دراز او نيز با مژه انسان متفاوت است و‬
‫رنگ موي او بور است‪ .‬همزمان با زاده شدن هر نوازد انسان‪ ،‬بين اجنه نيز نوزادي به‬
‫دنيا مي آيد که شبيه نوزاد انسان است اما سياه و الغر و زشت‪.‬‬
‫اين موجود را همزاد آن طفل مي خوانند‪ .‬اگر کسي شب هنگام آب جوش روي زمين ريخته‬
‫و بسم هللا نگفته باشد ممکن است يکي از فرزندان اجنه را اذيت کرده باشد‪ .‬مادر و پدر آن‬
‫جن برای انتقام‪ ،‬نوزاد آن شخص را مي ربايند و همزاد او را بجايش مي گذارند‪.‬‬
‫به باور برخي‪ ،‬به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آن ها را حاضر کند‪.‬‬
‫بنابراين برای دلخوشي جن ها هم شده به آن ها '' از ما بهتران '' گفته مي شود‪.‬‬
‫روزهاي يکشنبه‪ ،‬سه شنبه و چهارشنبه از مابهتران به لباس وصورت آدميزاد درمي آيند‪.‬‬
‫در اين روزها نبايد به ديدن مريض رفت‪ ،‬زيرا چه بسا که از ما بهتران به شکل يکي از‬
‫دوستان يا بستگان به ديدن مريض برود و به او صدمه برساند‪.‬‬
‫ازمابهتران مانند آدميان جشن و سرور و شادماني و گاهي هم عزاداري به راه مي اندازند‪.‬‬
‫اين مراسم بيشتر در گرمابه هاي عمومي و شب هنگام برگزار مي شود‪ .‬کسي که شب تنها‬
‫به حمام برود و دائم بسم هللا نگويد جن به سراغ او مي آيد‪.‬‬
‫از ما بهتران اگر از کسي نيکي ببينند‪ ،‬صدچندان به او نيکي مي رسانند‪ .‬مثال‬
‫اگر پزشکي شب هنگام طفلي را از مرگ برهاند يا مجروح و بيماری را‬
‫نجات دهد و اين کار در بيابان يا تاريکي و تنهايي صورت بگيرد‪ ،‬ممکن‬
‫است جنيان را مداوا کرده باشد‪ .‬آن گاه ازمابهتران به او مال و خوشبختي‬
‫بسيار مي رسانند‪ .‬برخي مردم با انجام مراسم چله نشيني‪ ،‬از مابهتران را‬
‫احضار مي کنند و آن ها را وا مي دارند تا کارهاي مورد نظرشان را انجام‬
‫دهند ‪ .‬برای چله نشستن از محلي خاص در مسجدهاي کهنه و قديمی استفاده‬
‫مي شود به نام چله خانه که غرفه اي کوچک و تودرتو و تاريک است‪.‬‬
‫روز چهلم ارواح و شياطين و جن ها به او ظاهر مي شوند و هرچه را بخواهد‬
‫انجام مي دهند‪.‬‬
‫برای اين کار ترتيب ديگري هم هست و آن اين که يک شب تا صبح آيه اي‬
‫از قران را پي درپي مي خوانند تا از ما بهتران حاضر شوند‪ .‬از خطرناک‬
‫ترين جن ها آل است که موجودي نامريي به شکل زن الغر و بلند قد با پستان‬
‫هاي آويخته توصيف شده‪ .‬درصورت سرخ رنگ آل بينيي از جنس گل قرار‬
‫دارد‪.‬‬
‫آل روبروي زن زائو و نوزاد حاضر مي شود و اگر فرصت يافت و زائو‬
‫تنها ماند جگر او را مي ربايد‪ .‬سپس به سرعت به طرف آب مي رود و جگر‬
‫زائو را به آب مي زند‪ .‬زائو بالفاصله مي ميرد‪.‬‬
‫آل و از ما بهتران از چيزهاي فلزي نوک تيز مي ترسند‪ .‬فرو کردن سوزن‬
‫به پارچه و گذاشتن باالي سر زائو برای رفع آل خوب است‪.‬‬
‫از اعتقادهاي قديمی ايرانيان يکي اين است که اهن ديو و غول و اهريمن‬
‫را دفع مي کند و ضد جادو است‪ .‬تا شش روز بايد باالي سر زائو و نوزاد‬
‫شمع بسوزد‪.‬‬
‫زائو نبايد تنها بماند و کسي جز نزديکاني که هنگام زادن در اطاق بوده اند‬
‫نبايد به ديدن او بيايد شايد آل باشد که به صورت انسان درآمده‪.‬‬
‫شب ششم بايد در اطاق زائو تا صبح همه بيدار بمانند و چراغ ها روشن‬
‫باشد و در اين شب بايد دعاها و اشعار مذهبي و سرودها و آوازها خوانده و‬
‫پيوسته به دف و دايره کوبيده شود تا آل بگريزد ‪.‬روز ششم زائو نوزاد را به‬
‫حمام مي برند و پس از شستشو‪ ،‬ماما نوزاد را باالي سر مادر مي گيرد و‬
‫با جام چهل کليد روي او آب مي ريزد تا بر سر مادر نيز ريخته شود‪.‬‬
‫از آن هنگام ديگر آل توانايي ربودن جگر مادر و عوض کردن نوزاد را‬
‫ندارد پسربچه اي که ختنه شده نيز مانند زائو در معرض خطر آل است‪.‬‬
‫به همين ترتيب بايد مواظب او بود تا به حمام برود و با جام چهل کليد آب‬
‫روي سرش ريخته شود تا آل بگريزد‪.‬‬
‫«آل به شكل زني است كه دستها و پاهاي استخواني الغر دارد‪ ،‬رنگ چهرهاش‬
‫سرخ و بيني او از گل است‪ .‬شاعر ميگويد‪ :‬رنگ او سرخ و بينيش از گل هرجا‬
‫ديدي زود بگيرش تا از زائو جگر ندزدد و كار او آن است كه جگر زن تازهزا‬
‫را در زنبيل گذاشته و ميبرد‪ .‬ولي جگر زائو تا از آب نگذرد معالجه ميشود‪.‬‬
‫تفنگ و شمشير در اطاق زائو باشد خوب است‪.‬دور رختخواب او طناب پشمي‬
‫سياه ميگذارند و دوازده فتيله پنبهاي كه يك طرفش سفيد و طرف ديگرش را با‬
‫پشت ديگ سياه كرده باشند دور اطاق ميچسبانند براي اين كه آل بترسد ‪.‬‬
‫برای جلوگيري از دستبرد آل بايد دور بستر زائو را با کارد يا قيچي که ناف‬
‫نوزاد را با آن زده اند خط کشيد‪ .‬سه يا پنج پياز را به سيخ کشيد و قيچي يا کارد‬
‫يا شمشير وتفنگ و ديگر چيزهاي فلزي و نوک تيز در کنار اطاق گذاشت‪.‬‬
‫نظام عرضه خدمات بهداشتی ودرمانی‬
‫بارداري ‪ ،‬تولد نوزاد و مادر شدن مي تواند دوراني پر از شعف و شادي براي افراد‬
‫خانواده به ويژه زنان باشد گرچه متاسفانه در اكثر كشورهاي در حال توسعه‪ ،‬اين دوران‬
‫با پيشامدهاي ناگواري همراه است‪ .‬در اين كشورها حاملگي و زايمان از علل اصلي‬
‫مرگ‪ ،‬بيماري و معلوليت زنان سنين باروري است و ‪ 33-25‬درصد مرگهاي اين‬
‫گروه سني و حداقل ‪ 18‬درصد بار بيماري هاي زنان ‪ 44-15‬ساله را به خود‬
‫اختصاص مي دهد‪.‬‬
‫به همين جهت امروزه شاخص مرگ مادران در اثر عوارض بارداري و زايمان‪ ،‬يكي از‬
‫مهمترين شاخصهاي توسعه در جامعه به شمار مي آيد و همواره كاهش آن از تعهدهاي‬
‫مهم كشورها بوده است‪ .‬به همين منظور در سال ‪ 1990‬کشورهای جهان متعهد شدند که‬
‫مرگ مادر را طی يک دهه (تا سال ‪ 2000‬ميالدی) ‪ 50‬درصد کاهش دهند‪ .‬براساس‬
‫اهداف توسعه هزاره (‪ )Millennium Development Goals‬در سال ‪2000‬‬
‫ميالدی‪ ،‬کشورها متعهد شده اند که نسبت مرگ و مير مادران را تا سال ‪ 2015‬ميالدی‬
‫‪ %75‬نسبت به سال ‪ 1990‬کاهش دهند‪.‬‬
‫دسترسي زنــان به مراقبتهاي بهداشتي و درمانی با کفايت در دوران بارداري‪ ،‬زايمان‬
‫و پس از آن‪ ،‬امكان پيشگيري بسياري از موارد مرگ مادر و نوزاد را فراهم مي سازد‪.‬‬
‫اين نكته نشان دهنده لزوم تقويت نظام ارائه خدمات بهداشتي‪ ،‬درماني به منظور تامين‬
‫مراقبت مقتضي در هر زمان و مكاني است كه زنان به آن نياز دارند‪ .‬با ارائه‬
‫مراقبتهاي دوران بارداري‪ ،‬زمان بحراني زايمان و بالفاصله بعد از آن و نيز‬
‫مراقبتهاي پس از زايمان مي توان ‪:‬‬
‫با ارائه مراقبتهاي دوران بارداري‪ ،‬زمان بحراني زايمان و بالفاصله بعد از آن و نيز‬
‫مراقبتهاي پس از زايمان مي توان ‪:‬‬
‫• بيماري هاي موجود و عوارض اوليه را شناسايي و درمان كرد‪.‬‬
‫• اطالعات و مشاوره الزم در مورد نشانه ها و عالئم مربوط به مشكالت گوناگون‬
‫بارداري و زايمان را فراهم ساخت‪.‬‬
‫• در صورت بروز عوارض ‪ ،‬مركز و فرد مناسب براي مراجعه و دريافت خدمات‬
‫درماني الزم را توصيه كرد‪.‬‬
‫• همه زايمان ها را با سرپرستي فرد آموزش ديده انجام داد ‪.‬‬
‫• به زنان و خانواده آنان كمك كرد تا براي زايمان و تولد نوزادآماده شوند؛ تا در‬
‫نهايت يك بارداري و زايمان ايمن انجام شده و نوزادي سالم به دنيا آيد‪.‬‬
‫خالصه تاريخچه برنامه مراقبت مادران در ايران در دوران بعد از انقالب‬
‫‪.1‬‬
‫از سال ‪ 1357‬تا ‪1367‬‬
‫پس از انقالب اسالمي‪ ،‬شورای برنامه ها و تشکيالت در وزارت بهداری‬
‫در سال ‪ 1359‬تشکيل شد‪ .‬در سال‪ 1360‬نتيجه کار اعضای اين شورا‬
‫منجر به تدوين كتاب نگرشي بر بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش نيروي انساني‬
‫پزشكي گرديد‪ .‬پس از آن طی ‪ 3‬سال شبکه های بهداشتی درمانی کشور‬
‫برمبناي نتايج طرح آذربايجان غربي و در راستاي تفكر مراقبت هاي اوليه‬
‫بهداشتي طراحي و در کشور پياده شد‪ .‬در اين نظام‪ ،‬برنامه بهداشت مادر‬
‫وكودك يكي از اجزاي مهم نظام ارائه خدمات بهداشتي درماني كشور‬
‫محسوب شده و از آن پس خدمات مربوطه از طريق مراكز بهداشتي‪،‬‬
‫درماني شهري و روستايي‪ ،‬پايگاههاي بهداشتي و خانه هاي بهداشت ارائه‬
‫شده است‪.‬‬
‫بخش عمده مراقبتهائي كه در اين مراكز از مادر به عمل مي آمد‪ ،‬همان مراقبتهائي‬
‫بود كه در ابتداي تربيت بهورزان در سال ‪ 1351‬پيش بيني شده بود همراه با تغيير‬
‫و اصالحي كه به مرور اعمال شد‪ ،‬از قبيل‪:‬‬
‫• · درخواست آزمايشهاي تشخيصي الزم‪،‬‬
‫• · افزايش نوبت هاي مراقبت‪،‬‬
‫• · راهنماييهاي الزم براي دسترسي به زايمان سالم‪ ،‬ثبت روند و نتيجه زايمان در‬
‫پرونده مادر‪،‬‬
‫• · تجويز و ارائه قرص آهن‪ ،‬مولتي ويتامين و اسيد فوليك طبق دستورعمل‪،‬‬
‫• · انجام مراقبتهاي بعد از زايمان (‪ 10‬و‪ 40‬روز بعد از زايمان)‪،‬‬
‫• · ‪ 3‬بار مراقبتهاي دندانپزشكي در طول دوران بارداري‪.‬‬
‫• همزمان با توسعه واحد هاي فوق و تربيت بهورز‪ ،‬تربيت ساير نيروهاي انساني نيز‬
‫پيش بيني و اجرا مي شد‪ ،‬مثل تربيت کاردان های بهداشت خانواده و ماماهاي‬
‫محلي‪.‬‬
‫برنامه اول و دوم توسعه اجتماعی‪ ،‬اقتصادی و فرهنگی کشور (‪)1377 -1368‬‬
‫در طی اين دوره مراقبت هاي بهداشتي و درماني مورد نياز جهت سالمت مادران با هدف‬
‫كلي تامين‪ ،‬حفظ و ارتقاء سالمت مادران در دوران بارداري‪ ،‬زايمان و بعد از زايمان‬
‫ارائه شد‪.‬‬
‫براي دستيابي به هدف فوق ضمن توسعه شبكه هاي بهداشتي درماني در كشور برنامه هاي‬
‫زير در كليه سطوح ارائه خدمت ارائه شد‪:‬‬
‫‪ -1‬ارائه مراقبت هاي دوران بارداري و بعد از زايمان‪،‬‬
‫‪ -2‬انجام زايمان ايمن و بهداشتي از طريق تربيت ماماهاي روستايي (براي انجام زايمان‬
‫بهداشتي در منزل) و راه اندازي واحدهاي تسهيالت زايماني‪،‬‬
‫‪ -3‬شناسايي و ارجاع مادران و نوزادان در معرض خطر‪،‬‬
‫‪ -4‬آموزش كاركنان و آموزش همگاني‪،‬‬
‫‪ -5‬اجراي برنامه هاي تنظيم خانواده و توسعه آن در سطح كشور‪،‬‬
‫‪ -6‬پيشنهاد قوانين و مقررات به منظور ارتقا سطح سالمت مادر و نوزاد‪،‬‬
‫ الزام مشاوره ژنتيك‪،‬بررسي از نظر تاالسمي و تزريق واكسن كزاز قبل از بارداري‪.‬‬‫در طی اين دو برنامه به منظور بهبود دسترسی مادران به خدمات زايمانی در مناطق‬
‫روستايی و دورافتاده کشور ‪ ،‬اجراي دو طرح احداث و راه اندازي واحدهاي تسهيالت‬
‫زايماني و تربيت ماماروستا با هدف كاهش ميزان مرگ و مير مادران در اثر‬
‫عوارض ناشي از بارداري و زايمان اجرا شد‪..‬‬
‫برنامه سوم توسعه اجتماعی‪،‬اقتصادی و فرهنگی کشور (‪)1382 -1378‬‬
‫در برنامه سوم توسعه کاهش مرگ و مير مادران‪ ،‬در ذيل سياست استمرار تحديد‬
‫مواليد‪ ،‬کماکان مورد تاکيد قرار گرفت‪ .‬به منظور دستيابی موثر به اين مهم‪ ،‬از‬
‫ابتدای سال ‪ ،1378‬برنامه ريزی استراتژيک با هدف بهبود و اصالح برنامه‬
‫کشوری سالمت مادران و به منظور اعتالی بيش از پيش سالمت مادران کشور‬
‫و کاهش مرگ و مير آنان در اداره سالمت مادران آغاز شد‪ .‬در ابتدا تحليلی از‬
‫وضعيت موجود و بررسی تاريخچه برنامه به عمل آمد ‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫نتايج بررسی نشان داد که عليرغم دستاوردهايی که برنامه داشته است نقاط ضعف و‬
‫تهديد های زير در برنامه وجود دارد‪:‬‬
‫ فقدان پروتكلهاي استاندارد جهت مراقبت های دوران بارداری‪ ،‬زايمان و پس از زايمان‬‫در کليه سطوح ارايه خدمت‬
‫ فقدان پروتکل های استاندارد جهت مادران در معرض خطر «مراقبت ويژه»‬‫ به روز نبودن استانداردهاي موجود برنامه‬‫ پايين بودن سطح مداخله پزشكان شاغل در مراكز بهداشتي درمانی درارايه خدمات‬‫مادران‬
‫ توجه كم به سالمت جنين و نوزاد در برنامه‬‫ توجه کم به ناتواناييهاي ناشي از عوارض بارداري‪ ،‬زايمان و پس از زايمان‬‫(موربيديتي)‬
‫ پايين بودن كيفيت خدمات زايماني و پس از زايمان در بيمارستان ها و زايشگاهها‬‫ ضعف مهارت فني و آگاهي ارايه دهندگان خدمات مادران‬‫ پايين بودن كيفيت خدمات خارج بيمارستانی‬‫‪ -‬فقدان نظام پايش وارزشيابي جامع در برنامه‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫ پايين بودن پوشش خدمات پس از زايمان‬‫ فقدان يك ارتباط كارآمد بين سطوح ارايه دهنده خدمت‬‫ عدم موفقيت طرح تربيت ماما روستا و تسهيالت زايماني به ميزان مورد انتظار‬‫ فقدان يك نظام سرويلنس جهت گزارش وبررسي مرگ مادران‬‫‪ -‬حساس نبودن مديران و كاركنان ارايه دهنده خدمت نسبت به تراژدي مرگ مادر‬
‫با توجه به يافته های فوق ضرورت بازنگری و اصالح برنامه سالمت مادران کشور‬
‫تقويت شد و با طراحی الگويی برای انجام برنامه ريزی استراتژيک‪ ،‬کار به صورت‬
‫جدی آغاز و در طول برنامه سوم توسعه استمرار يافت‪ .‬دست آوردهای ناشی از‬
‫اجرای برنامه ريزی استراتژيک در اداره سالمت مادران به شرح زير است‪:‬‬
‫‪ .1‬مراقبت های ادغام يافته مادری ايمن «ماما»‬
‫‪ .2‬طراحی و راه اندازی نظام کشوری مراقبت از مرگ مادری‬
‫‪ .3‬اصالح معيارهای تربيت عامل زايمان در مناطق محروم و دورافتاده‬
‫‪ .4‬استانداردسازی پروتکل های تخصصی ارايه خدمات به مادران در دوران پيش از‬
‫بارداری‪ ،‬بارداری‪ ،‬زايمان و پس از زايمان در سطوح بيمارستانی و برای‬
‫متخصصان و ساير کارکنان ذيربط در غالب نهضت بيمارستان های‬
‫دوستدار مادر‪.‬‬
‫منابع‪:‬‬
‫‪.1‬‬
‫روحاالميني‪ ،‬محمود (‪« ،)1376‬آيينها و جشنهاي كهن در ايران امروز» (نگرش و پژوهش مردمشناختي)‪،‬‬
‫تهران‪ :‬آگاه‪ ،‬چ‪:‬اول‪.‬‬
‫‪.2‬‬
‫رنجبر‪ ،‬محمود (‪« ،)1380‬مردم شناسی با تکيه بر فرهنگ مردم ايران»‪ ،‬هدايت اله ستوده‪ ،‬تهران‪:‬‬
‫دانش آفرين‬
‫كتيرايي‪ ،‬محمود «از خشت تا خشت» ؟‬
‫‪.4‬‬
‫مقاله‪ :‬عقايد در مورد زنان باردار ‪www.shirazcity.org‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪.6‬‬
‫ابوعلي سينا‪ ،‬حسين بن عبدهللا‪ ،‬قانون‪ ،‬ترجمة عبدالرحمان شرفكندي‪ ،‬تهران‪ ،‬سروش‪1363 ،‬‬
‫ستوده‪ ،‬منوچهر‪ ،‬فرهنگ گيلكي‪ ،‬تهران‪ ،‬انجمن ايرانشناسي‪1332 ،‬‬
‫‪.7‬‬
‫دکتر ليال جويباری‪ ،‬دفتر مجله فراز‬
‫‪.8‬‬
‫‪.9‬‬
‫(فرهنگ عاميانه مردم ايران) ‪ ،‬آمنه حسن زاده‪،‬خانه انسان شناسی ايران‬
‫درسنامه بهداشت مادر و نوزاد مترجم ‪ :‬شوقی‬
‫‪.3‬‬