دانلود فایل شماره 1

Download Report

Transcript دانلود فایل شماره 1

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫السالم علیک یا بقیة هللا فی ارضه‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫دکتر مهدی عليزاده‬
‫پزشک و هيأت علمی دانشکده طب سنتی‬
‫دانشگاه علوم پزشکی تهران‬
‫تعریف حکمت‬
‫(در زمان گذشته)‬
‫حکمت به مجموعه دانشهای زمان‬
‫اطالق می شد‬
‫‪3‬‬
4
5
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪6‬‬
‫طب علمی است‪...‬‬
‫که طبیب بدان علم اندر حالهای مردم و درستی و بیماری او نگاه کند(احوال‬
‫بدن انسان را از حیث سالم یا بیمار بودن بشناسد)‪...‬‬
‫تا چون درست باشد؛ تندرستی بر وی نگاه دارد ‪...‬‬
‫و چون بیمار گردد او را به حال تندرستی باز آرد ‪...‬‬
‫چندانکه ممکن گردد‪.‬‬
‫موضوع طب‬
‫شناخت اسباب تن درستی و بیماری‬
‫و‬
‫احوال آن‬
‫و‬
‫کیفیـت تصرف اندر آن‬
‫‪7‬‬
‫‪ .1‬نظری( علمی)‪ :‬علم مبانی و اصول بدن و کارکرد آن بدون قصد‬
‫یا انجام عمل‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫امور طبیعیه‪ :‬ارکان‪ ،‬امزجه‪ ،‬اخالط‪ ،‬اعضا‪ ،‬ارواح‪ ،‬قوا و افعال(هستی و‬
‫قوام و حفظ کماالت جسمی بدن به آن وابسته است)‬
‫احوال صحت و مرض‬
‫اسباب و علل‪ :‬اسباب صحی و مرضی(سته ضروریه)‬
‫دالیل و عالیم‪ :‬نشانه های صحت و بیماری‬
‫‪ .2‬عملی‪ :‬علم چگونگی و طریقه انجام عمل پیشگیری یا درمان بدون‬
‫انجام آن‪:‬‬
‫‪8‬‬
‫‪ .1‬حفظ الصحه‬
‫‪ .2‬معالجات‪:‬‬
‫‪ .1‬تدبیر با سته ضروریه‬
‫‪ .2‬دارو درمانی‬
‫‪ .3‬درمان با اعمال یداوی یا کارهای دستی(غمز‪ ،‬دلک‪ ،‬فصد و حجامت‪،‬‬
‫جراحی‪ ،‬کی‪ ،‬زالو)‬
‫فایده طب‬
‫‪9‬‬
‫بدن انسان‬
‫جسمی مرکب از ‪:‬‬
‫• مادت‬
‫• صورت‬
‫‪10‬‬
11
12
‫علم طب‬
‫‪13‬‬
‫فایده طب‬
‫یاری دادن طبیعت‬
‫و‬
‫حفظ کردن سالمتی‬
‫و‬
‫درمان بیماری‬
‫به استعمال چیزهای سودمند و دور داشتن چیزهای زیان کار‬
‫‪14‬‬
‫فایده جزء علمی و عملی طب‬
‫جزء علمی‪:‬‬
‫شناخت تن درستی‬
‫•‬
‫و بیماری‬
‫•‬
‫و اسباب هر دو‬
‫•‬
‫جزء عملی‪:‬‬
‫طبیعت را چگونه یاری توان داد‬
‫•‬
‫و تن درستی را چگونه نگاه توان داشت‬
‫•‬
‫و بیماری را چگونه زایل توان کرد‬
‫•‬
‫•‬
‫‪15‬‬
‫بداند که چگونه عمل کند‬
‫موضوع طب‬
‫شناخت اسباب تن درستی و بیماری‬
‫و‬
‫احوال آن‬
‫و‬
‫کیفیـت تصرف اندر آن‬
‫‪16‬‬
‫اسباب اربعه جمله کاینات‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪17‬‬
‫اسباب ما ّدتی‬
‫اسباب فاعلی‬
‫اسباب صوری‬
‫اسباب تمامی یا غایی‬
‫اسباب تمامی يا غايی‬
‫اسباب فاعلی‬
‫اسباب صوری‬
‫اسباب ّ‬
‫مادتی‬
‫‪18‬‬
‫اسباب طبیعت(قوه مدبره بدن)‬
‫‪ .1‬اسباب فاعلی‪:‬‬
‫مسبب االسباب –> روح شرعی‪ >-‬طبیعت ‪ >-‬اسباب سته ضروریه‬
‫‪ .1‬اسباب ّ‬
‫مادتی‪:‬‬
‫‪.1‬‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫ارکان(‪)1‬‬
‫اخالط(‪)3‬‬
‫اعضا(‪)4‬‬
‫ارواح(‪)5‬‬
‫‪ .2‬اسباب صوری‪:‬‬
‫‪ .1‬امزجه(‪)2‬‬
‫‪ .2‬قوا(‪)6‬‬
‫‪ .3‬اسباب تمامی يا غايی‪:‬‬
‫‪ .1‬افعال(‪)7‬‬
‫‪19‬‬
‫اسباب فاعلی سالمتی‬
‫هرگاه‪:‬‬
‫کیفیت مناسب‬
‫و‬
‫کمّیت مناسب‬
‫و‬
‫زمان مناسب‬
‫باعث حفظ سالمتی انسانها باشد‬
‫‪20‬‬
‫اسباب فاعلی بیماری‬
‫هرگاه‪:‬‬
‫کیفیت نامناسب‬
‫یا‬
‫کمّیت نامناسب‬
‫یا‬
‫زمان نامناسب‬
‫باعث بیماری شود‬
‫‪21‬‬
‫اسباب فاعلی‬
‫اسباب الس ّته الضروریه‬
‫‪22‬‬
‫اسباب الس ّته‬
‫‪ .1‬هوا و آنچه به آن پیوسته است‬
‫احوال‪:‬‬
‫شهرها‬
‫جایها‬
‫فصلهای سال‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪.6‬‬
‫‪23‬‬
‫طعام وشراب‬
‫حرکت و سکون‬
‫خواب و بیداری‬
‫احتباس و استفراغ‬
‫اعراض نفسانی‬
‫اركان‬
‫امور طبيعيه‬
‫امزجه‬
‫اخالط‬
‫اعضاء‬
‫ارواح‬
‫قوا‬
‫افعال‬
‫‪24‬‬
‫کیفیت‬
‫‪25‬‬
‫جوهر و عرض‬
‫• ماده‪ :‬جوهر‬
‫• کیفیت (چگونگی)‪ :‬عرض‬
‫‪26‬‬
‫یکسانی مادت(جوهر) ؛‬
‫گوناگونی صورت(عرض)‬
‫ماده‪ /‬گوهر‬
‫‪27‬‬
‫صورتهای مختلف‬
‫انواع كيفيات‪:‬‬
‫رنگ‪ ،‬بو‪ ،‬مزه‪...‬‬
‫• کیفیت مشترک‪ :‬در همه اجسام مثل سبکی و سنگینی‬
‫• کیفیت غیر مشترک‪ :‬لزوما همه اجسام آن را ندارند و مالک قیاس‬
‫اجسام نمی توانند قرار بگیرند‪ .‬مثل رنگ و بو‬
‫‪28‬‬
‫کیفیات چهارگانه‬
‫• گرمی‪ :‬ویژگی تفارق اجزاء جسم‬
‫• سردی‪ :‬انجماد و کثافت اجزاء جسم‬
‫• خشکی‪ :‬ویژگی شکل دهی و ثبات اجزاء‬
‫• تری‪ :‬ویژگی سیالیت و روانی اجزاء‬
‫‪29‬‬
‫کیفیات فاعله در برابر کیفیات منفعله‬
‫طیف تاثیر کیفیات فاعله بر منفعله‬
‫حرارت‬
‫یبوست‬
‫‪30‬‬
‫رطوبت‬
‫برودت‬
‫رطوبت‬
‫یبوست‬
‫‪ -0‬کیفیات چهارگانه‬
‫‪31‬‬
‫گرمی‬
‫سردی‬
‫‪32‬‬
‫خشكـی‬
‫‪33‬‬
‫تری‬
‫گرمی و تری‬
‫گرمی و خشكی‬
‫معتدل‬
‫سردی و خشكی‬
‫سردی و تری‬
‫‪-1‬ارکان‬
‫‪35‬‬
‫سبب‬
‫مادی‪1‬‬
‫‪36‬‬
‫رکن ‪ -‬عنصر‪ -‬اسطقس‬
‫‪37‬‬
‫عنصری‬
‫مثل آتش‬
‫عنصری‬
‫مثل خاك‬
‫‪38‬‬
‫عنصری‬
‫مثل هوا‬
‫عنصری‬
‫مثل آب‬
‫کیفیت غالب و بارز در برابر کیفیت مغلوب و پنهان‬
‫‪39‬‬
‫مواد مركب‬
‫‪40‬‬
‫تعریف عناصر(ارکان)‬
‫• اجسام بسیطی که غیر قابل تقسیم به اجسام مختلفه بوده و‬
‫اجزای اولیه بدن انسان و غیر انسان را تشکیل می دهند‪.‬‬
‫‪41‬‬
‫آیا از دیدگاه فلسفی عناصر جدول‬
‫مندلیف هم می توانند عنصر باشند؟‬
‫‪42‬‬
‫سبک مطلق‬
‫سبک‬
‫سبک نسبی‬
‫سنگین‬
‫سنگین نسبی‬
‫سنگین مطلق‬
‫‪43‬‬
44
‫خاک عنصری‬
‫• طبع‪ :‬سرد و خشک‬
‫• منفعت‪:‬‬
‫– هرچیز بدو پای دار گردد(استحکام و‬
‫پایداری)‬
‫– برآن نهاد که بنهند‪،‬بماند(ثبات و حفظ‬
‫اشکال و شکل دهی)‬
‫‪45‬‬
‫آب عنصری‬
‫• طبع‪ :‬سرد و تر‬
‫• خاصیت‪:‬‬
‫– آسان پراکنده شدن و آسان بهم باز آمدن و جمع‬
‫شدن(تعریف تری)‬
‫– زود نقش پذیرفتن و زود از دست دادن*‬
‫– خالصه‪:‬شکل پذیری و قابلیت انعطاف‬
‫– شاهد بالینی ص ‪ 26‬مروری بر کلیات‬
‫‪46‬‬
‫هوای عنصری‬
‫• طبع‪:‬گرم و تر‬
‫• منفعت‪:‬‬
‫– ایجاد سبکی‪ ،‬تخلخل و گشادگی‬
‫در هرچیز که با آن در آمیزد‬
‫‪47‬‬
‫آتش عنصری‬
‫• طبع‪:‬گرم و خشک‬
‫• منفعت‪:‬‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫–‬
‫‪48‬‬
‫آمیختن با اشیاء و لطیف نمودن آنان‬
‫پختن اشیاء‬
‫رسانیدن اشیاء‬
‫نفوذ اجزای هوا به قدرتش درون اجسام‬
‫و ایجاد تخلخل‬
‫شکستن غایت سردی آب و خاک‬
‫عنصری‬
‫‪-2‬امزجه‬
‫‪49‬‬
‫سبب‬
‫صوری‪1‬‬
‫‪50‬‬
‫استحاله و مزاج‬
‫صورت نرم‬
‫صورت سخت‬
‫صورت و طبیعت میانه‬
‫مزاج‬
‫‪51‬‬
‫مواد مركب‬
‫مواد بسته به میزان امتزاج از هر رکن‪ ،‬صاحب مزاجهای مختلف خواهند شد‬
‫‪52‬‬
‫مزاج‬
‫كيفيت متشابهة حاصله از اختالط و در هم آميختن عناصر‬
‫‪53‬‬
‫موارد‬
‫اركان‬
‫اخالط‬
‫اعضا اسنان‬
‫(سال)‬
‫الوان‬
‫هيكل‬
‫اعر ِ‬
‫اض‬
‫نفساني‬
‫فعاليت‬
‫خواب‬
‫مزه‬
‫فصولِ اقاليم‬
‫كوه‬
‫دريا‬
‫خاك‬
‫باد‬
‫امزجه‬
‫قلب‬
‫شباب‬
‫شريان‬
‫‪30-40‬‬
‫وريد‬
‫زرد‬
‫رشد‬
‫‪0-30‬‬
‫سرخ‬
‫گرم و‬
‫خشك‬
‫آتش‬
‫صفرا‬
‫گرم و‬
‫تر‬
‫هوا‬
‫كبد‪،‬كليه‬
‫خونِ طحال‬
‫عضالت‬
‫سرد و‬
‫تر‬
‫آب‬
‫چربي‬
‫مغز‬
‫نخاع‬
‫سرد و‬
‫بلغم‬
‫خشك خاك سودا‬
‫‪54‬‬
‫شيخ‬
‫‪ >60‬سفيد‬
‫استخوان كهولت‬
‫وتر‪،‬رباط‬
‫‪40-60‬‬
‫غشاء‬
‫سياه‬
‫الغرِ خشم‬
‫گندمین هيجان‬
‫عضالني‬
‫حركت‬
‫بيداريِ‬
‫شیرين‬
‫نگراني‬
‫چاق‬
‫ترس‬
‫الغر‬
‫سیاه رو‬
‫غم‬
‫تلخ‬
‫تند‬
‫شورِ‬
‫سكونِ‬
‫خواب‬
‫شوره‬
‫‪-‬زار‬
‫تابستان‬
‫بهار‬
‫بي مزه‬
‫زمستان‬
‫ترش‬
‫پايیز‬
‫ِ‬
‫جنوب‬
‫شمالِ‬
‫استوا‬
‫شهر شهر‬
‫ِ‬
‫شمال‬
‫شهر‬
‫قطب جنوب‬
‫شهر‬
‫جنوب‬
‫ُرس ي‬
‫شني‬
‫شمال‬
‫اخالط‬
‫حاصل امتزاج ارکان‬
‫‪55‬‬
‫مواد مركب‬
‫خلط‬
‫اخالط بسته به میزان امتزاج از هر رکن‪ ،‬صاحب مزاجهای مختلف خواهند شد‬
‫‪56‬‬
‫دم‬
‫(گرم و تر)‬
‫دم‬
‫‪57‬‬
‫بلغم‬
‫(سرد و تر)‬
‫بلغم‬
‫‪58‬‬
‫سودا‬
‫(سرد و خشك)‬
‫سودا‬
‫‪59‬‬
‫صفرا‬
‫(گرم و خشك)‬
‫صفرا‬
‫‪60‬‬
‫اعضا‬
‫حاصل امتزاج اخالط‬
‫‪61‬‬
‫صفرا‬
‫مزاج اعضا‬
‫بلغم‬
‫سودا‬
‫‪62‬‬
‫دم‬
‫اعضا بسته به میزان امتزاج از هر خلط‪/‬رکن‪ ،‬صاحب مزاجهای مختلف خواهند شد‬
63
64
‫وتر‬
‫رباط‬
‫‪65‬‬
‫غشاء‬
‫اهمیت‬
‫‪66‬‬
‫مزاج هر اندامی را اندر هر شخصی حدی‬
‫است‬
‫‪67‬‬
‫مزاج بدن‬
‫برایند مزاج اعضا‬
‫‪68‬‬
‫ابدان بسته به برآیند مزاج اعضای خود که وابسته به امتزاج اخالط‪ /‬ارکان در آن بدن است‪ ،‬صاحب مزاجهای مختلف خواهند شد‬
‫مزاج بدن‬
‫‪69‬‬
‫صفرا‬
‫سودا‬
‫‪70‬‬
‫مزاج بدن‬
‫دم‬
‫بلغم‬
‫مزاج بدن‬
‫‪71‬‬
‫صفرا‬
‫سودا‬
‫‪72‬‬
‫مزاج دموی‬
‫(گرم و تر)‬
‫دم‬
‫بلغم‬
‫دم‬
‫صفرا‬
‫مزاج بلغمی‬
‫(سرد و تر)‬
‫بلغم‬
‫سودا‬
‫‪73‬‬
‫صفرا‬
‫دم‬
‫مزاج سوداوی‬
‫(سرد و خشك)‬
‫سودا‬
‫بلغم‬
‫‪74‬‬
‫صفرا‬
‫سودا‬
‫‪75‬‬
‫مزاج صفراوی‬
‫(گرم و خشك)‬
‫دم‬
‫بلغم‬
‫مزاج گرم‬
‫صفرا‬
‫گرم وخشك‬
‫سودا‬
‫‪76‬‬
‫دم‬
‫گرم و تر‬
‫بلغم‬
‫کيفيات غالب و بارز‪ /‬مغلوب و پنهان عناصر‬
‫صفرا‬
‫دم‬
‫سودا‬
‫بلغم‬
‫‪77‬‬
‫یك مزاج معتدل‬
‫‪78‬‬
‫‪79‬‬
‫صفرا‬
‫دم‬
‫سودا‬
‫بلغم‬
‫چهار‬
‫مزاج مفرد‬
‫‪80‬‬
‫صفرا‬
‫دم‬
‫دم‬
‫صفرا‬
‫سودا‬
‫بلغم‬
‫سودا‬
‫‪81‬‬
‫بلغم‬
‫چهار‬
‫مزاج مركب‬
‫‪82‬‬
‫صفرا‬
‫‪83‬‬
‫سودا‬
‫دم‬
‫بلغم‬
‫‪9‬‬
‫مزاج اصلی‬
‫‪84‬‬
85
‫نگاهی دوباره از منظری دیگر‬
‫‪86‬‬
‫مزاج‬
‫معتدل حقیقی‬
‫خارج از اعتدال حقیقی‬
‫معتدل فرضی‬
‫خارج از اعتدال فرضی‬
‫نوعی‬
‫مفرد‬
‫خارجی‬
‫گرم‬
‫داخلی‬
‫سرد‬
‫صنفی‬
‫خارجی‬
‫خشک‬
‫تر‬
‫داخلی‬
‫مرکب‬
‫شخصی‬
‫خارجی‬
‫سرد و خشک‬
‫داخلی‬
‫گرم و تر‬
‫عضوی‬
‫خارجی‬
‫داخلی‬
‫نوعی‬
‫‪87‬‬
‫شخصی‬
‫گرم و خشک‬
‫سرد و تر‬
‫مزاج معتدل ‪:‬‬
‫‪ -1‬معتدل حقیقی ‪ :‬مقادیر اجزاء در کیفیت و کمیت برابرند‪.‬‬
‫‪ -2‬معتدل فرض ی ‪ :‬انحراف و زیادتی مقدار اجزاء در حدی نیست که آنرا‬
‫منقلب خود گرداند‪.‬‬
‫‪88‬‬
89
90
‫جمعیت‪ /‬تعداد‬
‫منحنی توزیع طبیعی‬
‫کیفیت مورد نظر‬
‫‪91‬‬
‫گرمی‬
‫تری‬
‫خشکی‬
‫‪92‬‬
‫سردی‬
‫گوسفندان‬
‫مارها‬
‫انسان‬
‫عقرب ها‬
‫‪93‬‬
‫ماهی ها‬
94
‫‪ -1‬معتدل نوعی خارجی‬
‫مار‬
‫حرارت‬
‫‪95‬‬
‫انسان‬
‫اعتدال‬
‫عقرب‬
‫برودت‬
‫‪ -2‬معتدل نوعی داخلی‬
‫‪96‬‬
‫اقالیم سبعه و مزاج صنفی‬
‫‪7‬‬
‫‪6‬‬
‫‪5‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪97‬‬
‫‪ -3‬معتدل صنفی خارجی‬
‫‪98‬‬
‫اقالیم سبعه و مزاج صنفی‬
‫‪7‬‬
‫‪6‬‬
‫‪5‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪99‬‬
100
101
IQ?!
102
‫‪ -4‬معتدل صنفی داخلی‬
‫اقليم ‪3‬‬
‫اقليم ‪1‬‬
‫اقليم ‪7‬‬
‫معتدل تر بودن شخص نسبت به دیگر اشخاص صنف خود‪ -‬الزاما ساملتر بودن نیست‬
‫‪103‬‬
‫‪ -5‬معتدل شخصی خارجی‬
‫اقليم ‪3‬‬
‫اقليم ‪1‬‬
‫اقليم ‪7‬‬
‫مزاج شخص ی که در آن مزاج نسبت به اشخاص دیگر صنف خود صحیح و ساملت باشد‪ -‬الزاما معتدلتر نیست‬
‫‪104‬‬
‫مزاج‬
‫فصل‬
‫مزاج‬
‫جبلی‬
‫مزاج‬
‫جنس‬
‫مزاج‬
‫مكان‬
‫مزاج‬
‫سن‬
‫سته‬
‫ضروريه‬
‫‪105‬‬
‫اعراض‬
‫نفسانی‬
‫مزاج‬
‫جنس‬
‫‪106‬‬
‫مزاج‬
‫سنین‬
‫‪108‬‬
‫چراغ زندگی‬
‫رطوبت غریزی‬
‫سن‬
‫‪109‬‬
1/2
1/8
110
‫مزاج سنین‬
‫‪40‬‬
‫‪60‬‬
‫شيخوخيت‬
‫كهولت‬
‫پیري‬
‫کهولت‬
‫‪35‬‬
‫‪30‬‬
‫‪15‬‬
‫شباب‬
‫جوانی‬
‫طفوليت‬
‫کودکی‬
‫فرو ایستادن از پرورش و بالیدن‬
‫به تمامي‬
‫پروریدن‬
‫بالیدن‬
‫گرمي‬
‫تري‬
‫غریبه‬
‫‪111‬‬
‫تري‬
‫سرد و‬
‫تر‬
‫سرد و‬
‫خشک‬
‫گرم و‬
‫خشک‬
‫گرم و‬
‫تر‬
112
‫‪113‬‬
‫شباب‬
‫طفولیت‬
‫كهولت‬
‫شیخوخیت‬
‫مزاج‬
‫فصل ها‬
‫‪114‬‬
‫‪115‬‬
‫تابستان‬
‫بهار‬
‫پاییز‬
‫زمستان‬
‫‪118‬‬
‫تابستان‬
‫بهار‬
‫پاییز‬
‫زمستان‬
‫جوان‬
‫شیخ‬
‫شیخ‬
‫شیخ‬
‫اعتدال‬
‫جوان‬
‫شیخ‬
‫مزاجهای خارج از اعتدال طبیعی‬
‫‪119‬‬
‫شیخ‬
‫سوء مزاج‬
‫معتدل شخصی داخلی‬
‫مزاجی که شخص در آن مزاج در بهترین حال خود باشد‬
‫اعتدال‬
‫مزاجهای خارج از اعتدال طبیعی‬
‫‪120‬‬
‫سوء مزاج‬
‫معتدل عضوی‬
‫خارجی‬
‫‪121‬‬
‫معتدل عضوی‬
‫خارجی‬
‫وتر‬
‫رباط‬
‫‪122‬‬
‫غشاء‬
‫معتدل عضوی داخلی – نوعی‪ /‬صنفی‬
‫‪123‬‬
‫معتدل عضوی داخلی – نوعی‪ /‬صنفی‬
‫مزاجی که عضو در آن مزاج در بهترین حال خود باشد‬
‫‪124‬‬
‫معتدل عضوی داخلی – شخصی‬
‫مزاجی که عضو در آن مزاج در بهترین حال خود باشد‬
‫‪125‬‬
‫تشدید عالیم در جوانی و در مناطق گرمسیر‬
‫تشدید عالیم در سنین رشد‬
‫مصرف غذاهای سرد و تر مثل آب دوغ وخیار و لبنیات‬
‫مصرف غذاهای گرم و تررو به معتدل مثل‬
‫نان گندم و گوشت بره و مواد شیرین مالیم و‬
‫میوه جات مثل انگور وانجیر و بادام در بچه‬
‫های بیش فعال بخصوص‬
‫مصرف غذاهای گرم و تر مثل آبگوشت و گوشت بره و‬
‫تخم مرغ عسلی و هویج و انجیر و کشمش و شیره‬
‫انگور‬
‫تشدید عالیم بیماریهای پوستی مثل اگزما و ترک لبها‬
‫شیوع اختالالت روانی مثل وسواس وافسردگی‬
‫تشدید یا بروز بیماریهای سردو تر و در‬
‫سنین سرد و تر مثل باالی ‪60‬‬
‫مزاج‬
‫مکانها‬
‫‪128‬‬
‫مزاج مناطق کویری‬
‫مثل یزد‬
‫مزاج مناطق کوهستانی‬
‫مثل دماوند‬
‫مزاج مناطق کوهپایه ای کنار دریا‬
‫مثل حوالی دریای مازندران‬
‫(سیر غذا و سیاهدانه در نان)‬
‫مزاج بدن‬
‫برایند مزاج اعضا‬
‫‪130‬‬
‫ابدان بسته به برآیند مزاج اعضای خود که وابسته به امتزاج اخالط‪ /‬ارکان در آن بدن است‪ ،‬صاحب مزاجهای مختلف خواهند شد‬
‫مزاج بدن‬
‫‪131‬‬
‫مزاج کل بدن‬
‫معتدل‬
‫‪132‬‬
‫مزاج کل بدن‬
‫گرم‬
‫‪133‬‬
‫مزاج کل بدن‬
‫معتدل‬
‫‪134‬‬
‫مزاج کل بدن‬
‫معتدل‬
‫‪135‬‬
136
‫وصلی هللا علی محمد و آله الطاهرین‬
‫پيشاپيش عيد غدير‬
‫بر شما مبارک باشد‬
‫‪137‬‬