نقاط زیر ارزشمند هستند

Download Report

Transcript نقاط زیر ارزشمند هستند

‫فصل ‪7‬‬
‫‪Towards Customer Orientation And Flexible‬‬
‫‪Manufacturing‬‬
‫به سوی مشتری مداری و تولید انعطاف پذبر‬
‫استاد ارجمند‪:‬‬
‫جناب آقاي دكتر نیکبخت‬
‫ارائه دهنده‪:‬‬
‫جواد مسعودي‬
‫با انقالب صنعتی در غرب‪ ،‬فرم های‬
‫مکانیکی سازمانها شروع به ظهور نمودند و‬
‫سپس شکلی فراگیر‪ ،‬غالب و آرمان گرایی از‬
‫سرمایه گذاری کسب و کار شد‪.‬‬
‫نقطه شروع ‪ :‬مواجهه با ژاپنی ها‬
‫در دهه ‪ ، 1980‬اکثر‬
‫شرکت های آمریکایی ‪،‬‬
‫تحت فشار رقابت ژاپنی ها‬
‫با بحران کسب و کار‬
‫مواجه شدند‬
‫شرکت کاترپیالر ‪Caterpillar‬‬
‫که دارای یک کارخانه در‬
‫‪ ،Decatur‬ایلینوی است ‪ ،‬و‬
‫تجهیزات متحرک زمینی از قبیل‬
‫موتور گریدر‪ ،‬تراکتور چرخ و‬
‫خراشنده ها و کامیون های‬
‫بزرگ تولید میکند ‪ ،‬یکی از‬
‫آنها بود‪.‬‬
‫بحران روبرو شده توسط کاترپیالر با‬
‫زیانی بالغ بر تقریبا ‪1‬میلیارد دالر‪ ،‬که‬
‫منجر به بسته شدن شش کارخانه ‪ ،‬اخراج‬
‫‪44‬درصد از کارگران موقت و ‪26‬‬
‫درصد از کارگران حقوق بگیر شد‪.‬‬
‫ابتدا‪:‬‬
‫تجدید نظر انجام کارها‬
‫معرفی کارخانه جدید‬
‫شناسایی تولیدات به عنوان محصوالت‬
‫اصلی و غیر اصلی‬
‫‪outsourcing‬‬
‫سپس‬
‫هنگامی که طراحی مجدد کارخانه‬
‫صورت گرفت‪ ،‬چهار مرحله مهم در‬
‫نظر گرفته شد‬
‫ترکیب ‪،‬ساده سازی‪ ،‬اتوماسیون و‬
‫یکپارچه سازی ‪.‬‬
‫پس از دوره مکانیکی '‪'post-mechanistic‬‬
‫در طول دو دهه گذشته یا‬
‫بیشتر‪ ،‬آشکار است‪ ،‬همانطور‬
‫که در مورد کاترپیالر ذکر شد ‪،‬‬
‫صورت مکانیکی شروع به‬
‫تبدیل شدن به یکی دیگر از‬
‫تنظیمات که ما از این پس "پس‬
‫از دوره مکانیکی" ‪'post-‬‬
‫'‪ mechanistic‬می گوییم ‪،‬‬
‫کرده است ‪.‬‬
‫نظری دیگر‬
‫گورو آمریکایی مدیریت پیتر‬
‫دراکر (‪ ) 2000:3‬این شکل‬
‫جدید از سازمان را ‪"،‬پس از‬
‫دوره جدید ‪"postmodern‬‬
‫می نامند ‪ ،‬و استدالل می کند که‬
‫اصل وجودی آن مکانیکی‬
‫نخواهد بود ‪ ،‬بلکه‬
‫بلکه یک ترکیب مفهومی از مجموعه ای‬
‫از اصول و شیوه های در حال ظهور از‬
‫قبیل مدیریت کیفیت جامع ) ‪( TQM‬‬
‫‪total quality management‬‬
‫حسابداری جدید تولید ‪ ،‬سازمان های‬
‫تعدیل کننده ‪modular‬فرآیندهای تولید‬
‫و رویکرد سیستمی در بر گیرنده‬
‫فرآیندهای فیزیکی ساختن چیزها در‬
‫فرآیندهای اقتصادی ایجاد کننده ارزش ‪.‬‬
‫جامعه شناسان مجموعه ای از واژه ها را برای‬
‫توصیف این دوره انتقالی به کار گرفته اند‪:‬‬
‫پس ازصنعتی شدن ‪،post-industrial‬‬
‫پس ازدوره فورد‪،Fordist‬‬
‫پس از دوره جدید ‪،postmodern‬‬
‫پس از بوروکراسی‪،post-bureaucracy‬‬
‫جهانی شدن ‪globalization‬و‬
‫مکدونالدیزاسیون ‪McDonaldization‬ا‬
‫آنها‪ ،‬البته‪ ،‬اصطالح های دیگری برای همان‬
‫چیز نیستند ‪ ،‬بلکه پدیده های نظری جایگزین‪،‬‬
‫مد نظرقراردهنده جنبه های مختلف و سطوح‬
‫گسترده تر اجتماعی‪-‬اقتصادی و تغییرات فن‬
‫آوری هستند که برای یک چهارم یک قرن‬
‫یا بیشتر اتفاق افتاده است ‪.‬‬
POST-MECHANISTIC CHANGEUNDERSTANDING
THE COMPLEXITY AND TOTALITY
‫تغییرات پس از دوره مکانیکی‬
‫درک پیچیدگی و تمامیت‬
‫قبل از هر چیز دیگری‪ ،‬ما باید یکی از جنبه های مهم‬
‫از تحول تاریخی از سیستم های تولید و فرم های‬
‫سازمانی به یاد آوریم ‪ :‬آنها هرگز در یک خالء سیاسی‬
‫اجتماعی اتفاق نمی افتند‪.‬‬
‫آنها محصول تحوالت انجام گرفته در زمینه های گسترده‬
‫تر اجتماعی‪ ،‬سیاسی و اقتصادی بوده‪ ،‬و چالش هایی‬
‫هستند که آنها به سیستم های تولید پیروز و فرم های‬
‫سازمانی‪ ،‬می افزایند‪.‬‬
‫به عنوان مثال‪ ،‬گذار از هنردستی به تولید انبوه در‬
‫نتیجه یک مجموعه گسترده تر حوادث و حرکات‬
‫سیاسی ‪ -‬اقتصادی مانند انقالب صنعتی‪ ،‬استعمار و‬
‫رشد ایدئولوژی های مدرن اجتماعی و دستگاههای‬
‫سیاسی چون دموکراسی بوده است‪.‬‬
‫تحوالت تاریخی سیستم های تولید و فرم های‬
‫سازمانی‪ ،‬نتایج تحوالت گسترده تر اجتماعی و سیاسی‬
‫است‪.‬‬
‫ویژگی های تغییر ‪ postmodernist‬چند وجهی است‪:‬‬
‫تکنولوژیکی‪ ،‬سازمانی‪ ،‬سیاسی و فرهنگی و نیز‬
‫متناقض است‪.‬‬
‫آنها ‪ ،‬چند الیه هستند به دلیل اینکه تغییرات‬
‫هم" در آنجا"‪ ،‬تغییر شرایط جامعه جهانی‪ ،‬و هم " در‬
‫اینجا " کار تغییر بر روی ما ‪ ،‬صورت میگیرد‪.‬‬
‫" در آنجا"‬
‫در عرصه جهانی‪ ،‬همگرایی دولت های ملی به‬
‫بازارهای جهانی وجود دارد ‪ :‬صرف نظر از اینکه آنها‬
‫کوچک‪ ،‬بزرگ و یا شرکت هایی خیلی بزرگ باشند ‪،‬‬
‫همه شرکت ها در بازارهای جهانی همگرا می شوند ‪.‬‬
‫" در آنجا"‬
‫مشتریان از تمام گوشه و کنار جهان به معنای واقعی‬
‫کلمه فرصت خرید از هر کسی را در هر نقطه دیگراز‬
‫جهان از طریق حالت های مختلف هماهنگی معامالت‬
‫جهانی‪ ،‬از جمله مبتنی بر "فضای بازار” اینترنت را‬
‫دارند ‪.‬‬
‫"در اینجا"‪،‬‬
‫در سطوح فردی‪ ،‬صرف نظر از اینکه ما آن را دوست‬
‫داشته باشیم یا نه‪ ،‬ما به راه های جهانی انجام کارها‬
‫جذب شده ایم ‪ :‬فعالیت های روز به روز ما در کار‪،‬‬
‫مصرف‪ ،‬ارتباطات‪ ،‬تعامل اجتماعی و غیره تحت‬
‫الشعاع انواع گسترده ای از محصوالت و فن آوری‬
‫جهانی هستند‪.‬‬
‫"در اینجا"‪،‬‬
‫در سطح سازمانی‪ ،‬در مقابل آنچه حدود سی سال پیش‬
‫یا بیشتر به آن اعتقاد داشتند ‪ ،‬رهبران سازمانی آغاز‬
‫به در آغوش گرفتن انعطاف پذیری و تغییر به جای‬
‫ثبات ‪ ،‬توانمند سازی به جای کنترل‪ ،‬کار تیمی به جای‬
‫فردی‪ ،‬مهارت چندگانه به جای عدم مهارت‪ ،‬اعتماد به‬
‫جای قدرت و فرمان و غیره کرده اند‪.‬‬
‫این یک تغییر همه جانبه است‪:‬‬
‫تغییرات به طور همزمان در تمام سطوح ممکن از‬
‫اقتصاد جهانی به دستگاه سازمانی به روانشناسی‬
‫فردی در حال وقوع است ‪،‬‬
‫ردیابی علت و معلول آن نسبتا سخت و دشوار است‪.‬‬
‫تغییر کنونی چند وجهی است‪ .‬این فن آوری است ‪ ،‬زیرا‬
‫آن به منزله یک تغییر چشمگیر در فن آوری هایی است‬
‫که استفاده می کنیم و فن آوری هایی است که برای‬
‫حکومت به ما استفاده می شود‪ :‬تغییر از ‪ Fordism‬به‬
‫پس ازدوره ‪ ،Fordism‬از مکانیکی به دیجیتال‪ ،‬از‬
‫خطوط مونتاژ دستی به کاربری کامال اتوماتیک و‬
‫رباتیک تولید‪ ،‬از نظارت نزدیک دستی به دوربین مدار‬
‫بسته‪ ،‬از تلفن به ویدئو کنفرانس مبتنی بر وب‪ ،‬و‬
‫غیره‪.‬‬
‫تغییر کنونی چند وجهی است‪ .‬این تغییر سازمانی و‬
‫مدیریتی است‪ ،‬چرا آن به منزله تغییر اساسی در راه‬
‫درک و مدیریت سازمان های ما است‪ :‬از‬
‫بوروکراسی به پس از بوروکراسی‪ ،‬از تولید انبوه‬
‫به تولید ناب؛از " فقط در این مورد" به "به موقع "‬
‫'‪ ،from 'just-in-case' to 'just-in-time‬از‬
‫سهامداران به ذینفعان‪.‬‬
‫تغییر کنونی چند وجهی است‪ .‬به دلیل آنکه توسط‬
‫یک نظم جهانی جدید سیاسی مجذوب شده ‪ ،‬سیاسی‬
‫است‪ :‬از محافظه کاری اقتصادی به اقتصاد لیبرال در‬
‫آغوش گیرنده اقتصاد جهانی" آزاد" ‪ ،‬از صادرات و‬
‫واردات کاال به سرمایه گذاری مستقیم خارجی‪ ،‬از‬
‫جنگ سرد به سرمایه داری جهانی‪ ،‬از دولت های‬
‫ملی به اتحادیه های اقتصادی منطقه ای ( مانند‬
‫اتحادیه اروپا ) و از سرمایه های خصوصی به‬
‫شرکت های چند ملیتی‪.‬‬
‫توافق گسترده وجود دارد که چیزی برجسته به‬
‫اقتصاد بین المللی و سیاست ‪،‬‬
‫فرهنگ ملی و بین المللی‪،‬‬
‫ایدئولوژی های مدیریتی ‪،‬‬
‫فن آوری تولید‪،‬‬
‫اشکال سازمان های صنعتی و سیستم های کنترل ‪،‬‬
‫دارد اتفاق می افتد ‪ ،‬و نیز مقدار زیادی سردرگمی‬
‫در مورد چگونگی توصیف این تغییرات وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫برای سادگی‪ ،‬کتاب این تغییرات را در سه سطح‬
‫سلسله مراتبی بررسی می کند ‪ :‬متن‪ ،‬مفاهیم و‬
‫محتویات سازمانها پس از دوره مکانیکی اما نفوذ‬
‫در یک جهت نیست ‪.‬‬
‫به همین ترتیب‪،‬مقاصد شرکت ها‪ ،‬که اغلب با چشم‬
‫انداز ‪ ،‬ماموریت‪ ،‬فلسفه و اهداف‪ ،‬شرکت آشکارمی‬
‫شود‪ ،‬دو جهت رابط بین محتویات شرکت ها‬
‫(تکنولوژی ها‪ ،‬فرآیندها‪ ،‬ساختارها‪ ،‬فرهنگ ها‪،‬‬
‫منابع شایستگی‪ ،‬و غیره) و تقاضا های اعمال شده‬
‫توسط متن های در حال تغییراست ‪.‬‬
‫به این ترتیب‪ ،‬رابطه دیالکتیکی است‪ ،‬به این معنی‬
‫که متن‪ ،‬مفاهیم و محتوای دیگران را تمامآ شکل و‬
‫تغییر شکل دادن می دهند در حالی که به طور‬
‫همزمان خود توسط دیگران تعییر شکل می یابند‬
‫(از این رو‪ ،‬فلش دو طرفه در شکل ‪.)7.1‬‬
‫از محلی‬
‫نیروهای‬
‫جهانی‬
‫متن‬
‫جهانی‬
‫جهانی شدن‬
‫توسعه فناوری اطالعات و ارتباطات فن آوری‬
‫شکاف دوم صنعتی‬
‫↑‬
‫↕‬
‫ساختار‬
‫رقابتی‬
‫ف‬
‫↕‬
‫↓‬
‫فرآیندهای‬
‫ف‬
‫سازمانی‬
‫ل ‪7.1‬‬
FROM LOCAL TO GLOBAL
GLOBAL
FORCES
CONTEXT
Globalization
Development of IT and communication
technologies
Second industrial divide
Triumph of global capitalism
↕
↑
FROM FINANCE TO STRATEGIC
COMPETITIVE
STRUCTURE
INTENTS
Competitive advantage
Customer orientation
Economies of scale
Flexibility
↕
↓
ORGANIZATIONAL
PROCESSES
CONTENT
FROM MASS TO FLEXIBLE
MANUFACTURING
Post-Fordism
Post-bureaucracy
Strategic alignment of functional management
Figure 7.1 Hierarchy of post-mechanistic changes
CHANGING CONTEXT: FROM
LOCAL TO GLOBAL
‫ از محلی به جهانی‬: ‫تغییر در متن‬
‫ن ‪Globalization‬‬
‫"جهانی شدن" اصطالح‬
‫عمومی است که برای‬
‫توصیف انتقال انجام‬
‫گرفته درزمینه بین المللی‬
‫مورد استفاده قرار می‬
‫گیرد ‪.‬‬
‫ن ‪Globalization‬‬
‫در معنای بسیار کلی‪،‬‬
‫جهانی شدن اشاره به‬
‫روند یکپارچگی جهانی‬
‫فعالیت های اقتصادی‪،‬‬
‫سیاسی و فرهنگی در‬
‫سراسر مرزهای ملی‬
‫می کند ‪.‬‬
‫بازارهای جهانی همگرایی الگوی مصرف را نشان‬
‫است‪.‬‬
‫به عنوان مثال ‪ ،Ohmae (1985) ،‬کالیفرنیایی شدن‬
‫جامعه را ‪ ،‬با نوجوانان در سائوپولو ‪ ،‬بمبئی‪ ،‬میالن‬
‫و لس آنجلس با گوش دادن به همان موسیقی‪ ،‬با‬
‫استفاده از همان واکمن و پوشیدن جفت شلوار جین‬
‫آبی مورد بحث قرارداده‬
‫این همگرایی مصرف با رشد مارک های جهانی‬
‫مانند سونی‪ ،‬پاناسونیک‪ ،‬تویوتا‪ ،‬کداک‪ ،‬فوجیتسو‪،‬‬
‫و غیره‬
‫که با موفقیت نام خود را به عنوان نمادی از‬
‫کیفیت و اعتبار جهانی ایجاد نموده اند ‪،‬‬
‫تسهیل شده است ‪.‬‬
‫شرکت های جهانی‪ ،‬تسلط بر بازارهای جهانی را از‬
‫طریق نام های تجاری جهانی‪ ،‬چند ملیتی و یا در‬
‫حال تبدیل شدن به چند ملیتی دارند ‪.‬‬
‫این بدان معناست که هویت ملی آنها در حال ناپدید‬
‫شدن و یا تبدیل به کم اهمیت تر شدن است ‪ ،‬امور‬
‫مالی ‪ ،‬عملیات تولید و توزیع آنها در سراسر‬
‫مرزهای ملی متنوع شده است‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬تویوتا لزومآ "در ژاپن ساخته" نشده‬
‫است‪.‬‬
‫سهام و اوراق قرضه چنین شرکت های چند ملیتی در‬
‫بازارهای عمده بورس مبادالت در سراسر جهان‬
‫معامله می شود ‪ ،‬مهارت های مدیریتی آنها از همه‬
‫جا استخدام شده اند ‪ ،‬کارخانه های آنها در تعدادی از‬
‫کشورها واقع شده ‪ ،‬و نیروی کار آنها چند ملیتی‬
‫است ‪ ،‬و محصوالت آنها در همه گوشه و کنار جهان‬
‫قدردانی شده و طالب دارند ‪.‬‬
‫برای مثال‪ ،‬بنابراین‪ ،‬سرمایه آمریکا می تواند در‬
‫چین فعالیت کند‪ ،‬نیروی کار چینی و مدیریت کره ای‬
‫به کارگیرد ‪ ،‬محصول الکترونیکی طراحی ژاپن را‬
‫تولید ودر بازار اروپا به فروش رساند‪.‬‬
‫بهرحال ‪ ،‬جهانی شدن توسط سه روند تعریف‬
‫شده مشخص است ‪:‬‬
‫ظهوربازارهای جهانی‪،‬‬
‫شرکت های جهانی و‬
‫نام های تجاری جهانی‪.‬‬
‫در معنای بسیار کلی‪ ،‬جهانی شدن اشاره به روند‬
‫یکپارچگی جهانی فعالیت های اقتصادی‪ ،‬سیاسی و‬
‫فرهنگی در سراسر مرزهای ملی از طریق ظهور و‬
‫رشد‬
‫بازارهای جهانی‪،‬‬
‫شرکت های جهانی و‬
‫نام های تجاری جهانی است‪.‬‬
‫اطالعات داده شده زیر یک‬
‫مقدمه بسیار مختصری‬
‫در خصوص مجموعه ای از‬
‫تغییرات مربوط به‬
‫جهانی شدن‬
‫می باشد‪:‬‬
‫‪ -1‬تحوالت در فن آوری های اطالعات‪ ،‬مخابرات و حمل و‬
‫نقل فیزیکی و مسافرت ‪.‬‬
‫کاهش "فاصله" را از نظر دسترسی و هزینه های دسترسی ناچیز ‪.‬‬
‫اساس چنین رابطه بازار‪،‬که توسط فناوری اطالعات و دستگاه های‬
‫مخابراتی و شبکه ها ی جدید ‪،‬آسان و کم هزینه شده است ‪ ،‬به‬
‫طوری که تولید‪ ،‬مصرف و توزیع می تواند در سراسر جهان‬
‫هماهنگ می باشد‪.‬‬
‫هماهنگی و کنترل‪ ،‬مجموعه ای از کارخانه ها که از لحاظ جغرافیایی‬
‫پراکنده بوده‪ ،‬مراکز توزیع‪ ،‬و مراکز خدمات در سراسر جهان توسط‬
‫دفترمرکزی یک شرکت‪،‬به صورت منع حضور جهانی‪ ،‬دیگر چالش‬
‫برانگیز نیست ‪.‬‬
‫‪ -2‬پیروزی سرمایه داری جهانی و اقتصاد لیبرال‪.‬‬
‫شرایط سیاسی جهانی درطول دو دهه گذشته و یا بیشتر برای جهانی‬
‫شدن بسیار مساعد بود‪.‬‬
‫از یک طرف‪ ،‬فروپاشی بلوک شوروی و پایان جنگ سرد‪ ،‬پیروزی‬
‫سرمایه داری جهانی را رقم زد‪،‬‬
‫از سوی دیگر‪ ،‬کشورهای توسعه یافته و هم چنین کشورهای در‬
‫حال توسعه مبادرت به انجام دستور کار سیاست تجارت آزاد میان‬
‫کشورها از طریق از بین بردن تدریجی تجارت های مختلف بین‬
‫المللی و موانع سرمایه گذاری کردند ‪.‬‬
‫‪ -3‬دومین تقسیم بندی صنعتی اشاره دارد به طور‬
‫همزمان به تقسیم جهانی کار و الگوی جدیدی از سازمان‬
‫های صنعتی در غرب صنعتی تخصص یافته انعطاف پذیر‬
‫است ‪.‬‬
‫نظریه پردازان به مانند ‪ Piore‬و )‪ Sabel (1984‬استدالل کرده‬
‫اند که یک بخش جدید بین المللی کار‪ ،‬که در آن برخی از صنایع‬
‫تولیدی‪ ،‬که به شدت به کارگران غیر ماهر بر روی خطوط مونتاژ‬
‫نیمه خودکار متکی هستند‪ ،‬به مناطق با دستمزد کم جهان سوم‬
‫منتقل شده اند ‪ ،‬در حالی که فعالیت های با دانش باال مانند & ‪D‬‬
‫‪R‬و طراحی در غرب باقی می ماند‪.‬‬
‫‪.4‬ظهور ژاپن به عنوان یک تهدید رقابتی به انحصار کسب‬
‫و کار غربی‪ ،‬به ویژه در صنایع خودرو و الکترونیکی‪ ،‬دو‬
‫بخش صنعتی که توسعه صنعتی رارهبری نمود ‪ ،‬اغلب به‬
‫عنوان یک ضرورت رقابتی برای تعریف دوباره مدل های‬
‫غربی از مدیریت سازمان های صنعتی ذکر شده است‪.‬‬
‫در واقع‪ ،‬مدل ژاپنی‪ ،‬برای اولین بار در تاریخ‪ ،‬شروع به زیر‬
‫سئوال بردن مدل های به خوبی پذیرفته شده تولید انبوه کسب و کار‬
‫کنونی نمود ‪.‬‬
‫اول‪ ،‬موضوع کالن اقتصادی پایین نگهداشتن‬
‫ارزش ین ژاپن در برابر دالر ایاالت متحده‬
‫است ‪.‬‬
‫استدالل این است که در مورد کاترپیالر و‬
‫کوماتسو‪ ،‬دومی از ‪ 14‬درصد مزیت قیمت‬
‫ناخواسته ‪ ،‬به سادگی با توجه به ین کم ارزش‬
‫گذاری شده لذت می برد ‪.‬‬
‫دوم‪ ،‬یک مسئله مربوط به رفتار تولید در‬
‫کارخانه های آمریکایی است که منجر به یک‬
‫ساختار هزینه نسبتا باالتری در مقایسه با‬
‫همتایان ژاپنی خود می باشد‪.‬‬
‫• تحوالت در فن آوری های اطالعات‪،‬‬
‫مخابرات و حمل و نقل فیزیکی و مسافرت‪.‬‬
‫• پیروزی سرمایه داری جهانی و اقتصاد لیبرال‬
‫• دومین تقسیم بندی صنعتی‪.‬‬
‫• ظهور ژاپن‪.‬‬
‫بازار برای شرکت های فردی تکه تکه و پر مخاطره‬
‫است ‪.‬‬
‫هیچ سازمانی‪ ،‬بزرگ یا کوچک‪ ،‬نسبت به خطر‬
‫شکست و فروپاشی مصون نیست‪ ،‬مگر اینکه به‬
‫اندازه کافی برای مقابله با شرایط در حال تغییر‬
‫بازار‪ ،‬یعنی رقابت و تقاضای مشتری خالق و‬
‫انعطاف پذیر باشد‪.‬‬
‫از این رو‪ ،‬مشتریان و رقبا باید مرکز توجه در‬
‫استراتژیکی و تجزیه و تحلیل عملیاتی و تصمیم گیری‬
‫ها باشند‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬موقعیت بازار رقابتی و رضایت مشتری‬
‫تبدیل به پارامترهای جدید تعریف شده مدل های‬
‫تصمیم گیری در مقابل مدل های حداکثر سود غالب‬
‫کنونی شد ‪.‬‬
CHANGING ORGANIZATIONAL
INTENTS: FROM FINANCIAL TO
STRATEGIC
‫ از مالی به‬:‫تغییر مقاصد سازمانی‬
‫استراتژیک‬
‫با این اصطالح" مقاصد " ‪ ،‬منظور ما اهداف بلند‬
‫مدتی است که شرکت به عنوان یک نهاد اجتماعی و‬
‫اقتصادی باید برای ٱن تالش کند‪.‬‬
‫این اغلب توسط شرکت ها از طریق چشم انداز‪،‬‬
‫رسالت و بیانیه های هدف شرکت اعالم شده است‪.‬‬
‫یک مطالعه سریع از ارتباطات مختلف شرکت ‪ ،‬از‬
‫جمله گزارش های ساالنه و وب سایت های شرکت ‪،‬‬
‫می تواند به شما به راحتی در درک الگوی تغییر‬
‫فعلی کمک کند‪.‬‬
‫‪ .1‬در مقابل تمایل به تاکید بر اطالعات مالی (به‬
‫عنوان مثال‪ ،‬گزارش های حسابداری) در گذشته‪ ،‬در‬
‫حال حاضر تاکید بیشتری بر مفاهیم استراتژیک‪ ،‬از‬
‫قبیل چشم انداز‪ ،‬رسالت‪ ،‬فلسفه شرکت ها و اهداف‬
‫شرکت های بزرگ وجود دارد‪ ،‬حتی اگر شرکت ها‬
‫از نظر قانونی مجبور به انجام این نیستند ‪.‬‬
‫‪ .2‬کثرت گرایی در راهی که شرکت ها ارتباط‬
‫مفاهیم خود را برقرار می کنند به طور واضح به چشم‬
‫می خورد‪.‬‬
‫همه افراد مربوط به سازمان‪ ،‬اعم از سهامداران تا‬
‫کارکنان تا جامعه در کل‪ ،‬به عنوان یک طرف که‬
‫شرکت ها باید رفاه اش را در نظر بگیرند‪ ،‬دیده می‬
‫شوند ‪.‬‬
‫یک جهت گیری مجدد کلی از مقاصد سازمانی از‬
‫اهداف یگانه سودآوری به سمت مقاصد استراتژیک‬
‫تغییرمدار چندگانه ‪ ،‬بازاراتفاق افتاده است‪.‬‬
‫متون بازاریابی معروف (به عنوان مثال‪،Kotler ،‬‬
‫‪ )2003‬اغلب این انتقال در فلسفه کسب و کار را به‬
‫عنوان یک مفهوم از "مفهوم تولید" به "مفهوم‬
‫بازاریابی " نشان می دهند ‪.‬‬
‫مفهوم تولید یک فلسفه کسب و کار است که نشان می‬
‫دهد که مصرف کنندگان محصوالتی ترجیح می دهند‬
‫که به طور گسترده ای در دسترس و ارزان است‪.‬‬
‫تمرکز آن در راندمان تولید باال‪ ،‬هزینه های پایین و‬
‫توزیع انبوه است‪.‬‬
‫شرکت ها زمانی که رقابت شدید در بازار وجود ندارد‬
‫تمایل به انجام این فلسفه دارند به خصوص در‬
‫بازارهای رو به رشد که در آن فروش هنوز یک‬
‫مشکل نیست ‪.‬‬
‫در چنین مواردی‪ ،‬شرکت ها از قدرت انحصاری بر‬
‫مشتریان لذت می برند ‪ ،‬چرا که انتخاب بازار برای‬
‫مشتریان محدود است‪.‬‬
‫مفاهیم بازاریابی‪ ،‬از سوی دیگر‪ ،‬زمانی که بازار‬
‫اشباع شده است به شدت تکه تکه و به شدت رقابتی‬
‫است‪.‬‬
‫در چنین سناریویی‪ ،‬خریداران از قدرت نسبتا بیشتر‬
‫چانه زنی لذت می برند‪.‬‬
‫شرکتها یاد می گیرند که سود تنها از طریق رضایت‬
‫مشتری تحقق می یابد‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬نقطه شروع منطقی برای تمام فعالیت های‬
‫سازمان شناسایی و درک نیازهای مشتری است‪.‬‬
‫سیستم های تولید و فرآیندها باید برای انجام شرایط‬
‫این نیازهای تحمیلی آماده شود‪.‬‬
FROM MASS TO FLEXIBLE
MANUFACTURING
‫از تولید انبوه‬
‫به انعطاف پذیر‬
‫با اصطالح "انعطاف پذیری در سیستم های تولید "‬
‫چیزی است که مورد نظرما است ظرفیت انجام عملیات‬
‫دسته ای کوچک ‪ ،‬بدون افت کیفیت و هزینه های تولید‬
‫است‪.‬‬
‫به عبارت دیگر‪ ،‬ظرفیت انجام تولید صنایع به صورت‬
‫دستی است‪ ،‬اما با ساختار هزینه معادل یا بهتر از تولید‬
‫انبوه است‪.‬‬
‫‪Frederick Taylor (1856-1915), lead‬‬
‫‪developer of scientific management‬‬
‫با خواندن فصل ‪ ،2‬شما باید‬
‫متوجه شده باشید که ظهور‬
‫تولید انبوه می تواند از طریق‬
‫‪ Taylorism‬و ‪،Fordism‬‬
‫که در آغاز قرن بیستم به‬
‫وجود آمد ‪،‬توضیح داده شود ‪.‬‬
Ford Motor Company
A Machine worker at Tabor Company
‫همانطور که می دانید‪ ،‬سیستم های تولید انبوه مستلزم‬
‫هزینه های ثابت باالاست ‪ ،‬که خواهان حجم باالیی از فروش‬
‫برای بازیافت هزینه های ثابت و کسب سود است‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬بازارهای ملی محافظت شده باید به منظور جبران‬
‫هزینه های ثابت در خانه ایجاد شود ‪ ،‬در حالی که رقابت بر‬
‫اساس هزینه های حاشیه ای در سطح جهانی است‪.‬‬
‫شرایط ضروری برای تولید انبوه‪:‬‬
‫• بازار انبوه ؛‬
‫• هنجارهای مصرف انبوه ؛‬
‫• زیرساخت اجتماعی ؛‬
‫• بازارهای ملی محافظت شده ‪.‬‬
‫به طور کلی‪ ،‬آن چه که چهار نکته باال می گویند تعادل بین‬
‫عرضه و تقاضا‪ ،‬و یا تولید و مصرف است‪.‬‬
‫به عبارت ساده‪ ،‬تولید انبوه نمی تواند بدون یک سیستم‬
‫مصرف انبوه باقی بماند‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬دولت و سایر نهادهای نظارتی باید مطمئن باشند‬
‫که تعادل بین تولید و مصرف نگهدا شته شود‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬رکود بزرگ در دهه ‪ 1930‬شاهد مشکل‬
‫عدم حصول اطمینان از این تعادل در سراسر اقتصادهای‬
‫ملی در سراسر جهان است‪.‬‬
‫در عوض‪ ،‬شرکت های بزرگ صنعتی در معرض سقوط‬
‫ناگهانی در تقاضا شد‪ .‬پس از آن کینز تجویز نمود که‬
‫اقدامات باید انجام شود تا تقاضا افزایش یابد ‪ ،‬که منجر به‬
‫ایجاد دولت رفاه است‪.‬‬
‫در پاسخ به این نسخه از تولید انبوه کارخانه‬
‫ها مانند فورد شروع به افزایش دستمزد‬
‫کارگران کردند‪.‬‬
‫دولت برای ایجاد دستمزد موثرتر و سیستم‬
‫های رفاهی برای افزایش مصرف انبوه دخالت‬
‫کرد‪.‬‬
‫به این ترتیب‪ ،‬با زیرساخت های مورد نیاز و‬
‫سیستم حاکم در جای خود‪ ،‬در دو دهه اول پس از‬
‫جنگ جهانی دوم‪ ،‬سیستم های تولید انبوه به‬
‫رونق‪ ،‬شکوفایی و ثبات اجتماعی است‬
‫رشد اقتصادی سریع و پایدار‪ ،‬تورم در حد متوسط‪،‬‬
‫بیکاری به طور کلی کم‪ ،‬و یک احساس عمومی‬
‫«خوب بودن» وجود داشت‪ ،‬به خصوص در‬
‫کشورهای صنعتی‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬این دوره طالیی دارای زندگی کوتاهی بود ‪.‬‬
‫با شروع اواخر دهه ‪ ، 1960‬جهان صنعتی وارد زمان‬
‫مشکالت شد‪.‬‬
‫یک بحران اقتصادی پس از دیگری ‪.‬‬
‫این بحران با بیان گسترده نارضایتی و ناآرامی های‬
‫اجتماعی آغاز شد و پس از آن کمبود مواد خام آمد ( به‬
‫خصوص بحران نفت)‪ ،‬سپس تورم سریع‪ ،‬افزایش بیکاری‪،‬‬
‫و در نهایت رکود اقتصادی بود ‪.‬‬
‫در ایاالت متحده و جاهای دیگر‪ ،‬این نشانه های بحران‬
‫سئواالتی را در مورد نهادهای اساسی اجتماعی و اقتصادی‬
‫مطرح نمود‪.‬‬
‫تعادل بین تولید و مصرف برای تداوم سیستم های تولید‬
‫انبوه ضروری است‪ .‬ریشه بحران از شکست این تعادل‬
‫است‪.‬‬
‫‪ Piore‬و ‪ )1984( Sabel‬دو دلیل مرتبط برای این‬
‫بحران در عصر تولید انبوه پیشنهاد میکنند‪.‬‬
‫اول شوک خارجی به سیستم های صنعتی ناشی از حوادث و‬
‫روند مانند کمبود نیروی کار که توسط شورش نیروی کار‬
‫حاشیه ای ایجاد شد‪ ،‬به خصوص نیروی کار سیاهپوستان و‬
‫مهاجر در ایاالت متحده آمریکا ‪ ،‬کمبود مواد غذایی به علت‬
‫برداشت کم دراتحاد جماهیر شوروی‪،‬و کمبود نفت سال‬
‫‪ 1973‬و‪.1979‬‬
‫نتایج به دست آمده از این شوک های خارجی رشد آهسته‬
‫اقتصادی‪ ،‬بهره وری پایین و افزایش بیکاری‪ ،‬که منجر به‬
‫کمبود تقاضا برای تولید انبوه‪ ،‬و در نتیجه شکست بازار‬
‫انبوه بود‪.‬‬
‫دلیل دوم سیاست های اقتصاد کالن و چارچوب حکومت‬
‫شرکت ها‪ ،‬برای توسعه بیشتر تولید انبوه در سراسر مرزها‬
‫به اندازه کافی حمایتی کننده نبود‪.‬‬
‫‪Piore‬و ‪ Sabel‬استدالل می کنند که سیستم نظارتی پس از‬
‫جنگ‪ ، )1984 :184( ،‬برای ترویج توسعه اقتصادی در‬
‫درون مرزهای کشورهای طراحی شده‪،‬‬
‫نه خارج از آن مرزها‪.‬‬
‫در مقیاس جهانی‪ ،‬هیچ مکانیزمی برای اطمینان توجیه‬
‫سرمایه گذاری های جدید در مراکز تولید انبوه از اینکه‬
‫اقتصاد جهانی پذیرا خواهد بود و‬
‫در میزان مورد نیاز رشد کند وجود نداشت ‪.‬‬
‫آنچه رخ داده بود کمبود تقاضا همراه با رقابت بیشتری برای‬
‫سهم بیشتری از بازار محدود بود ‪.‬‬
‫بحران در دو راه مورد خطاب قرار گرفت‪.‬‬
‫اول‪ :‬اصالحات سیاست های اقتصادی و سیاسی جهانی بود ‪:‬‬
‫سیاست سازان اقتصادی بیکاری و رکود در سراسر جهان را با ابزار‬
‫کنترل اقتصاد داخلی و ادغام اقتصاد جهانی کشورهای مورد خطاب‬
‫قراردادند‬
‫دوم‪ :‬معرفی تولید انعطاف پذیر در سطح سازمانی‪.‬‬
‫همانطور که در مورد کاترپیالر نشان داده شد‪ ،‬شرکت های تولیدی‬
‫پیشرو در ایاالت متحده آمریکا و جاهای دیگر‪ ،‬پس از ابتکار ژاپنیها‪،‬‬
‫مبادرت به ایجاد برنامه های خود از تولید انعطاف پذیر به عنوان یک‬
‫راه حل برای مشکالت تولید انبوه کردند ‪.‬‬
‫تولید انعطاف پذیر‪ :‬پیدایش‪ ،‬معنی و زمینه‬
‫سلف تولید انعطاف پذیر‪ ،‬تولید انبوه بود ‪ ،‬که برای عقل متعارف‬
‫حسابداری مدیریت یک زمینه را تشکیل داد‪.‬‬
‫گزاره اساسی تولید انبوه این بود که اقتصاد مقیاس‪ ،‬به دست آمده از‬
‫تولید محصوالت مشابه در حجم باال‪ ،‬می تواند سودآوری شرکت های‬
‫تجاری را حفظ کند‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬زمانی که رقابت از بعد دهه ‪ 1970‬حاد شد‪ ،‬اعتبار اقتصاد‬
‫مقیاس مورد سئوال قرارگرفت‬
‫با وجود اینکه اقتصاد مقیاس تولید کم هزینه را تضمین نمود ‪ ،‬محیط‬
‫رقابتی بهبود مداوم در گردش مالی را تضمین ننمود ‪.‬‬
‫اما اهمیت مشتری مداری از مزایای اقتصاد مقیاس که در سیستم تولید‬
‫گرا تعبیه شده بود سرآمد شد‪.‬‬
‫تولید انعطاف پذیر‪ :‬پیدایش‪ ،‬معنی و زمینه‬
‫به جای تولید محصوالت مشابه با ویژگی های مشابه برای تمام‬
‫مشتریان‪ ،‬یک نیازبرای تولید محصوالت مختلف با ویژگی های مختلف‬
‫برای مشتریان مختلف به وجود آمد ‪.‬‬
‫اصطالحات "تولید انعطاف پذیر"‪" ،‬تولید پیشرفته "و" انعطاف پذیری‬
‫تولید" به صورت قابل معاوضه به معنای تغییر از تولید انبوه به تولید‬
‫انعطاف پذیر مشتری گرا استفاده می شود‪.‬‬
‫تولید انعطاف پذیر چیست؟‬
‫از دیدگاه کلی تر‪ ،‬تولید انعطاف پذیر دو رشته اصلی را میان بر میزند‬
‫‪ :‬مهندسی و مدیریت‪.‬‬
‫از لحاظ مهندسی‪ ،‬این تغییر از مکانیکی به الکترونیکی ‪ /‬کارخانهها‪،‬‬
‫ماشین آالت‪ ،‬ابزار و فرآیندهای دیجیتالی است‪.‬‬
‫انعطاف پذیری تولید به توانایی شرکت در پاسخ به تقاضای بازار به‬
‫تعویض از یک محصول به محصول دیگری از طریق سیاست ها و‬
‫اقدامات هماهنگ و تمایل و یا ظرفیت برای ارائه تنوع محصول منعکس‬
‫می شود‪.‬‬
‫تولید انعطاف پذیر چیست؟‬
‫طبق مشاهدات ‪ Abernethy‬و ‪Lillis‬‬
‫انعطاف پذیری تولید به توانایی شرکت در پاسخ به تقاضای بازار به‬
‫تعویض از یک محصول به محصول دیگری از طریق سیاست ها و‬
‫اقدامات هماهنگ و تمایل و یا ظرفیت برای ارائه تنوع محصول منعکس‬
‫می شود‪.‬‬
‫تولید انعطاف پذیر مستلزم دو بخش اصلی وظایف مدیریتی مرتبط‬
‫است‪ :‬انعطاف پذیری و یکپارچه سازی‪.‬‬
‫انعطاف پذیری توانایی شرکت برای سوئیچ از یک محصول به‬
‫محصول دیگری است زمانی که مشتریان مختلف خواستار‬
‫تولیدات مختلف با ویژگی های متعدد است ‪.‬‬
‫محیط مهندسی مکانیکی قدیمی این انعطاف پذیری را اجازه‬
‫نمی داد‪.‬‬
‫در داخل محیط فن آوری جدید” مکاترونیکی “‪ ،‬کارخانهها‬
‫توسط فن آوری های مختلف الکترونیک گرا‪ ،‬از جمله تولید به‬
‫کمک کامپیوتر )‪ ،(CAM‬طراحی به کمک کامپیوتر )‪ (CAD‬تولید‬
‫یکپارچه کامپیوتری )‪ (CIM‬تولید و مونتاژ سلول های انعطاف‬
‫پذیر ( ‪FMC‬و )‪ ،FAC‬و غیره مشخص گردیدند‪.‬‬
‫انعطاف پذیری‬
‫این فن آوری ها به مهندسین تولید امکان داد که وظایف تولید‬
‫را برای تولید محصوالت مختلف مجددآ برنامهریزی کنند ‪.‬‬
‫‪ Dugdale‬و ‪ )1995 :192( Jones‬این را توصیف می کنند‪:‬‬
‫انعطاف پذیری اشاره به برنامهریزی مجدد ‪ (AMT‬تکنولوژی‬
‫صنعتی پیشرفته) دارد به طوری که از آن می توان برای‬
‫محصوالت مختلف‪ ،‬که تسهیالت بین آنها به سرعت تغییر کند‪،‬‬
‫استفاده نمود ‪.‬‬
‫شرکت های بزرگ از قبیل کاترپیالر‪ ،‬متوجه شدند که این تحول‬
‫تکنولوژیک برای ایجاد یک سیستم تولید مشتری گرا مورد نیاز‬
‫بود‪.‬‬
‫بدون چنین تحوالت تکنولوژیک‪ ،‬بسیاری از شرکت ها دچار‬
‫مشکل تداوم گردیدند‪.‬‬
‫در نتیجه‪ ،‬تعداد زیادی از شرکت های تولیدی غرب فروپاشید و‬
‫یا حداقل بی ثمر و غیرقابل دفاع شدند‬
‫اصل دوم یکپارچه سازی است‪ :‬ارتباط دادن بخش ها ‪ /‬دایره ها‬
‫که تحت سیستم تولید انبوه از هم جدا شده بودند‪.‬‬
‫تولید انبوه بر روی آرمان ها و ایده بوروکراسی که بخش و‬
‫ادارات را از طریق مجموعه ای از مسئولیت ها ایجاد کرده بود‬
‫قرار داشت ‪.‬‬
‫این جدایی به شرکت ها برای پاسخ سریع به تقاضای بازار‬
‫اجازه نمی دهد‪.‬‬
‫یکپارچه سازی در اینجا به معنای تحول بوروکراسی به یک‬
‫فرآیند هدایت شونده سازمانی است که در آن همه با هم برای‬
‫راضی کردن مشتریان کار می کنند ‪.‬‬
‫این سیستم پاسخگویی جدید است که در آن پاسخ نهایی به‬
‫مشتریان داده شده است‪.‬‬
‫این یک فضای جدید تولید است که در آن نوآوری تمام نشدنی‬
‫به عنوان خواسته های مختلف مشتریان انجام میشود ‪.‬‬
‫‪Post-Fordism‬‬
‫پست فوردیسم‬
‫همانطور که از جمله بندی پیداست‪ post-Fordism ،‬چیزی‬
‫بعد از ‪ Fordism‬است‪.‬‬
‫همانطور که در فصل ‪ 2‬توضیح داده شده‪ ،‬تولید انبوه و یا‬
‫فوردیسم مدل خط مونتاژی است که در آن ماشین آالت با هدف‬
‫خاص و نیروی کار غیر ماهر برای تولید محصوالت استاندارد‬
‫در یک مقیاس بزرگ‪ ،‬با توجه به فروش آنها در بازارهای‬
‫جمعی استفاده می شوند‪.‬‬
‫‪Post-Fordism‬‬
‫پست فوردیسم‬
‫اقتصاد مقیاس‪ ،‬بهره وری از کارخانه های با مقیاس بزرگ‪،‬‬
‫جدایی مفهوم و اجراء ‪ ،‬منطق مزیت نسبی‪ ،‬و غیره‪ ،‬برخی از‬
‫ویژگی های غالب فوردیسم بود‪.‬‬
‫این ویژگی توسط جامعه فوردیست مشخص شده توسط یک‬
‫طبقه کارگر‪ ،‬با کارگران مرد یقه آبی تمام وقت غیر ماهر یا نیمه‬
‫ماهر‪ ،‬که در کارخانجات بزرگ در شهرهای بزرگ صنعتی‬
‫استخدام شده اند ‪ ،‬زمینه سازی شده است‪.‬‬
‫‪Post-Fordism‬‬
‫پست فوردیسم‬
‫پست فوردیسم اشاره به انتقال وسیع تری از تنظیمات صنعتی‬
‫به سمت بازارهای انعطاف پذیرتر و سیستم های با تولید بیشتر‬
‫دارد‪ ،‬که در آن مشتریان از انتخاب بیشتر و توانایی برای دیکته‬
‫کردن سلیقه خود لذت می برند‪.‬‬
‫‪Fordism‬‬
‫فوردیسم‬
‫ویژگی های فوردیسم ‪:‬‬
‫•استانداردسازی کردن ‪Standardization‬‬
‫• خط جریان تولید ‪flowline‬‬
‫•ماشین آالت خاص‪Special-purpose machines‬‬
‫‪Fordism‬‬
‫فوردیسم‬
‫‪ -1‬استانداردسازی ‪ .‬محصوالت و قطعات آنها استاندارد هستند‪ ،‬و‬
‫در نتیجه‪ ،‬ساخت آنها نیز می تواند استاندارد شده باشد ‪.‬‬
‫‪Flowline‬‬
‫‪ -2‬خط جریان تولید‪ .‬این سازمان تقسیم کار در یک توالی منطقی‬
‫در خطوط مونتاژ است‪ .‬در مقابل "گره مونتاژ"‪ ،‬که در آن کارگران‬
‫در اطراف یک کار ثابت حرکت می کند ‪ ،‬خط جریان تولید کارگران‬
‫را ثابت نگه می دارد و محصول بر روی نوار نقاله حرکت می‬
‫کند‪ ،‬به طوری که هر کارگر و یا یک ماشین خاص چند منظوره‬
‫بارها کار را در یک سرعت استاندارد که توسط سرعت خط جریان‬
‫تولید تعیین گردیده انجام دهد ‪.‬‬
‫‪Special-purpose machines‬‬
‫‪ -3‬ماشین آالت با هدف ویژه که نمی تواند برای هدف دیگری مورد‬
‫استفاده قرار می گیرند‪ .‬بنابراین‪ ،‬سیستم های تولید فوردیست نه‬
‫تنها شامل سرمایه گذاری های عظیم و هزینه های ثابت در ماشین‬
‫آالت خاص چند منظوره هستند‪ ،‬بلکه همچنین در تعهدات خود به‬
‫محصوالت استاندارد انعطاف ناپذیر هستند ‪ .‬ماشین آالت با هدف‬
‫ویژه نمی تواند برای تولید هر محصول دیگر استفاده می شود و یا‬
‫دور انداخته شوند قبل از اینکه سرمایه گذاری اولیه خود را به‬
‫طور کامل بازیافت کنند‪.‬‬
‫‪Post-Fordism‬‬
‫پست فوردیسم‬
‫ویژگی های پست فوردیسم ‪:‬‬
‫• جوربه جوری خروجی ‪Differentiation‬‬
‫• تولید مجوالر (تعدیل کننده )‪Modular production‬‬
‫• یکپارچه سازی تولید به کمک کامپیوتر‬
‫‪Computer-aided integration of production‬‬
‫• کارگر با چندین مهارت‪Multi-skilled labour‬‬
‫‪-1‬‬
‫جوربه جوری خروجی‬
‫در مقابل صورت کالسیک فورد‪ ،‬مدل ‪ T‬نمادی از تولید انبوه و‬
‫بازاریابی انبوه‪ ،‬تولید کنندگان در صنعت خودرو‪ ،‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫در حال حاضر انواع مختلفی را ارائه می دهند‪.‬‬
‫مشتریان با انتخاب رنگ‪ ،‬تعداد درب ها‪ ،‬ظرفیت موتور و بسیاری‬
‫از گزینه های بیشتر‪ ،‬از جمله گزینه های مالی فراهم شده اند ‪.‬‬
‫پایان نهایی این فرایند جوربه جوری محصول به عنوان "سفارشی‬
‫سازی انبوه" ‪ ،‬که در آن محصول برای پاسخگویی به نیازهای‬
‫مشتریان فردی طراحی و تولید می شود ‪.‬‬
‫‪-2‬‬
‫‪ -‬تولید مجوالر (تعدیل کننده )‬
‫در حالی که فن آوری خط جریان تولید و یا خط مونتاژ شبیه هسته‬
‫تکنولوژیکی فوردیسم است ‪ ،‬پست فوردیسم سیستم های تولید‬
‫انعطاف پذیر برای سفارش های کم هزینه تر و متنوع از طریق‬
‫استفاده از اصول طراحی مجوالر‪ ،‬فراهم می نماید ‪.‬‬
‫با توجه به اینکه محصول به عنوان مجموعه ای از قطعات‬
‫مجوالر طراحی شده است‪ ،‬هر جزء می تواند مستقل از دیگر تولید‬
‫می شود‪.‬‬
‫‪-2‬‬
‫‪ -‬تولید مجوالر (تعدیل کننده )‬
‫بنابراین‪ ،‬هر یک از تعدیل کننده ها به عنوان مرکز تولید مستقل‬
‫سازماندهی شده‪ ،‬و یا می تواند به یک شرکت دیگر با قابلیت های‬
‫برتر تکنولوژیکی برای تولید آن در هزینه های کمتر برون سپاری‬
‫شود ‪.‬‬
‫‪ -3‬یکپارچه سازی تولید به کمک کامپیوتر‬
‫طراحی مجوالر محصول و فرآیندها ‪ ,‬خواستار هماهنگی پیچیده و‬
‫کنترل میان‪ ،‬مراکز تولید مستقل‪ ،‬چه در داخل و خارج از سازمان‬
‫است‪.‬‬
‫وقتی سفارش (مشتری توانایی انتخاب بین سلیقه ها ماجوالرداده‬
‫شده ) وجود دارد ‪ ،‬همچنین باید رابط کاربری مناسب مشتری‬
‫وجود داشته باشد که از طریق آن مشتری بتواند سلیقه ها را به‬
‫مراکز تولید مجوالر و یا سایر واحدهای سازمانی منتقل کند ‪.‬‬
‫‪ -4‬کارگر با چندین مهارت‬
‫واقعیت های جدید تولید بطور قابل توجهی شرایط کار کارخانه‬
‫تغییرداده است ‪.‬‬
‫پست فوردیسم ‪Post-Fordist‬‬
‫در حالی که بسیاری از‬
‫کارهای ساخت روباتیک‬
‫شده ‪ ،‬کارگر کارخانه به‬
‫طور فزاینده ای در کنترل‬
‫الکترونیکی فرآیندها درگیر‬
‫شده است‪.‬‬
‫‪Postmodernity‬‬
‫پست مدرنیته‬
‫این بسیار دشوار که است به تفاوت قائل شویم استفاده از این‬
‫اصطالح با آن هایی که در باال بحث شده ‪.‬‬
‫آن اغلب برای تشریح تمام تغییرات انجام شده در همه ابعاد‬
‫اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و سیاسی جامعه مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬بسیاری از نویسندگان پست مدرنیته را آنچه که ما در باال‬
‫تحت "پست فوردیسم "و "تخصص قابل انعطاف" بحث کردیم ‪ ،‬به‬
‫عنوان تغییرات " پست مدرنیته " توصیف می کنند ‪.‬‬
‫‪Postmodernity‬‬
‫پست مدرنیته‬
‫به عنوان مثال‪ ،‬کلگ (‪ )1990 :181‬سازمان های مدرن و پست‬
‫مدرن را به شرح زیر مقایسه می کند‪:‬‬
‫جایی که سازمان مدرن سفت و سخت بود‪ ،‬سازمان پست مدرن که‬
‫قابل انعطاف است‪.‬‬
‫جایی که سازمان مدرن در جبر فن آوری است‪ ،‬سازمان پست مدرن‬
‫در انتخاب فن آوری است که از طریق تجهیزات الکترونیکی‬
‫کوچک ممکن شده‬
‫‪Postmodernity‬‬
‫پست مدرنیته‬
‫در روشی مشابه‪ ،‬تعریف )‪ ،Montagna (1997: 125‬از پست‬
‫مدرنیته‬
‫در ساده ترین شکل آن‪ ،‬پست مدرنیسم به عنوان رویدادهایی که‬
‫گذرا هستند‪ ،‬بخش هایی که تکه تکه می شوند‪ ،‬ایده هایی که دائما‬
‫در حال تغییر هستند ‪ ،‬بدون هیچیک از قوانین اساسی جهانی و‬
‫دستورالعمل تعریف شده است‪.‬‬
‫‪Postmodernity‬‬
‫پست مدرنیته‬
‫به عنوان یک پدیده فرهنگی‪ ،‬در نتیجه‪ ،‬پست مدرنیته ‪ ،‬نمونه‬
‫تغییر ارزشها و باورهای مدرنیستی را در تمام عرصه های زندگی‬
‫اجتماعی‪ ،‬از قبیل کار‪ ،‬لذت‪ ،‬حقیقت‪ ،‬جهان شمولی‪ ،‬یکنواختی‪،‬‬
‫روابط و غیره است ‪.‬‬
Silk Road
Globalization (or globalization) refers to
the increasing global relationships of
culture, people, and economic activity
‫با تشكر از‬
‫حسن توجه‬
‫شما‬