Transcript ادامه

‫کارآفرینی دانشگاهی‬
‫دکتر یدالهی‬
‫‪‬تعریف‪ ،‬ایجاد و تجاری سازی مالکیت فکری در سیستم‬
‫های آکادمیک به موضوعاتی بنیادی تبدیل شده اند‪.‬‬
‫‪‬دانشگاه کارآفرین عالوه بر آموزش و پژوهش دربرگیرنده یک‬
‫"رسالت سوم" به نام توسعه اقتصادی است‪.‬‬
‫‪ ‬در این مقاله بررس ی که این تغییر ناش ی از توسعه درونی‬
‫دانشگاه و تاثیرات بیرونی بر ساختار آکادمیک با ظهور‬
‫نوآوری های دانش بنیان است‪.‬‬
‫‪‬برخی منتقدان معتقدند که فعالیت های کارآفرینانه منحصر‬
‫به برخی نهادهای خاص با آموزش سطح بال است و‬
‫وابستگی به پول موجب می شود که دانشگاه نقش مستقل‬
‫خود در جامعه را از دست بدهد‪ .‬برخی شرکت ها نیز ظهور‬
‫شرکت های جدید از دانشگاه را به عنوان رقبای بالقوه‬
‫خود میبینند و میگویند دانشگاه باید نقش سنتی خود در‬
‫ارتباط بین علم‪ -‬صنعت را به عنوان مشاور حفظ کند‪.‬‬
‫‪‬به رغم این انتقادات این مقاله از طریق تحلیل های‬
‫تطبیقی شرح میدهد که حرکت به سمت ظهور دانشگاه‪-‬‬
‫های کارآفرین حرکتی بسیار قدرتمند است‪ .‬مفهوم دانشگاه‬
‫کارآفرین یک ساختار علمی و عملکردی را در نظر دارد که از‬
‫طریق هم ترازی توسعه اقتصادی با رسالت آموزش و‬
‫پژوهش تعدیل می شود‪ .‬پارادایم کارآفرینی را می توان از‬
‫طریق نوآوری در آموزش فارغ التحصیالن و تداوم آموزش‬
‫فعال کرد‪ .‬یک جریان تاثیرات دوجانبه بین دانشگاه و محیط‬
‫دانش بنیان وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬دانشگاه کارآفرین‪ ،‬دانشگاهی است که کارآفرینان آینده را آموزش می دهد و روحیه‬
‫کارآفرینانه دانشجویان را در همه حوزهها توسعه می دهد (پیتر شولت‪.)2004 ،‬‬
‫‪ ‬دانشگاه کارآفرین‪ ،‬دانشگاهی است که در خصوص کیب و کارها نوآوری می کند و‬
‫عالوه بر آن نوآور‪ ،‬ریسک پذیر و پرورش دهنده رفتارهای کارآفرینانه است (کالرک‬
‫‪.)1999،‬‬
‫‪ ‬دانشگاه کارافرین مرکز رشدی طبیعی است‪ ،‬که ساختارهای حمایتی را برای دانشجویان‬
‫و اساتید برای راه اندازی فعالیتهای کارآفرینانه فراهم می کند (اتزکویتز‪.)2003 ،‬‬
‫‪ ‬اول‪ :‬دگرگونی های درونی در هر یک از بخشهای مارپیچ‪ ،‬مانند‬
‫توسعه وابستگی های جانبی بین شرکت ها از طریق اتحادهای‬
‫استراتژیک و یا توسعه اقتصادی توسط دانشگاهها‬
‫‪ ‬دوم‪ :‬تاثیر یکی از حوزه های اساس ی بر دیگری برای ایجاد‬
‫دگرگونی ‪ ،‬برای مثال دولت در آمریکا و سوئد درباره قوانین‬
‫مالکیت فکری تجدید نظر کرده و مالکیت آن را از افراد و دولت‬
‫به دانشگاه تغییر داده است‪.‬‬
‫‪ ‬سوم‪ :‬ایجاد یک همپوشانی جدید از ارتباطات سه سویه‪ ،‬شبکهها‪ ،‬و‬
‫سازمانهایی بین این سه بخش مارپیچ‪.‬‬
‫گروه هایی مانند ‪Knowledge Circle‬در آمستردام‪New York ،‬‬
‫‪ ،Academy of Sciences‬و ‪Joint Venture Silicon‬‬
‫‪ Valley‬تعامل بین اعضای این سه حوزه را تشویق می کنند و منجر‬
‫به ایده های جدید می شوند‪.‬‬
‫‪ ‬چهارم‪ :‬تاثیر بازگشتی این شبکه های درون سازمانی دانشگاه‪ ،‬صنعت و‬
‫دولت را هم در حوزه های اولیه خود و هم در جامعه ای بزرگتر نشان‬
‫می دهد‪.‬‬
‫‪ ‬در امریکا نمای دانشگاه از نمای سنتی به تمرکززدایی‪ ،‬رقابت بازار‪ ،‬و‬
‫پلورالیسم بنیادی تغییر کرد‪ .‬دانشگاه ها برای فعال بودن باید اولین‬
‫تحول آکادمیک خود را انجام دهند‪ ،‬تلفیق پژوهش به عنوان یک‬
‫رسالت آکادمیک‪.)Jencks and Riesman, 1968( .‬‬
‫‪ ‬دومین تحول عبارت است از‪ ،‬درنظر گرفتن نقش ی در توسعه اقتصادی‬
‫از طریق گسترش رسالت های آموزش و پژوهش‪ ،‬اما نه لزوما به ترتیب‬
‫و پشت سر هم‪ .‬دانشگاه کارآفرین شامل مکانیسم های زیر و‬
‫ساختارهایی است که در اسالیدهای بعدی به آن ها می پردازیم‪.‬‬
‫‪ ‬در اولین تحول آکادمیک آموزش تحت تاثیر پژوهش قرار گرفت‪ .‬و‬
‫دانشجویان آموزش ها را در دنیای واقعی به آزمایش گذاردند‪.‬‬
‫‪ ‬نتیجه‪ :‬بازبینی وظایف موجود‪ .‬عملکردهای سنتی در سایه اهداف جدید‬
‫تفسیر مجدد و توسعه یافته اند‪ .‬برای مثال‪ ،‬اساتید فرصت هایی را برای‬
‫دانشجویان فراهم می کنند که در شرکت ها به عنوان کارآموز اهداف‬
‫آموزش ی خود را پیگیری کنند‪ .‬با بزرگتر شدن دانشگاه مباحثاتی مانند‬
‫شایستگی گسترش رسالت آکادمیک از انتشار دانش به تبدیل کردن آن به‬
‫سرمایه درگرفت‪ .‬و در طی زمان موجب شد دانشگاه در رسالت خود پارادایم‬
‫کارآفرینانه را نیز بگنجاند‪.‬‬
‫‪ ‬این توسعه ها در بخش های صنعت و دولت نیز اتفاق افتاد‪ .‬و در‬
‫نتیجه عدم تعادل بین سازمان ها و نهادهایی که این توانایی ها را‬
‫داشتند و نداشتند برخاست‪ .‬و هم ترازی جدید برای مشارکت حوزه‬
‫ها و قوانین برای تعامل آسان تر به وجود آمد‪.‬‬
‫‪ ‬نتیجه‪ :‬ثبات‪ .‬اشکال قانونی مشارکت به وجود آمد‪ .‬مانند ‪US‬‬
‫‪Co-operative Research and Development‬‬
‫‪.Agreement_CRADA‬‬
‫‪ ‬دانشگاه کارآفرین عالوه بر مدیران ارشد نیاز به توانایی مدیران سطح‬
‫میانی در دریافت اطالعات‪ ،‬کنترل و مذاکره با دیگر حوزه های نهادی‬
‫دارد‪ ،‬به خصوص صنعت و دولت‪ .‬متخصصان واسطه لیحه بحث‪،‬‬
‫قراردادهای مذاکره‪ ،‬و غیره را برای تسهیل تعامل با شرکای خود وضع‬
‫کردند‪.‬‬
‫‪ ‬نتیجه‪ :‬متمرکزسازی‪ /‬تمرکززدایی‪ .‬با پارادایم کارآفرینانه توانایی های‬
‫واسطه ای در سراسر دانشگاه گسترده شد‪ .‬در مراکز علمی‪ ،‬اعضای‬
‫دانشکده ها و دیگر پرسنل تکنیکی مسئولیت ارزیابی نقش اقتصادی‬
‫پژوهش ها و تشویق به تعامل با شرکای خارجی گسترش یافت‪.‬‬
‫‪ ‬دانشگاه با ایجاد ارتباط با سازمان ها به عنوان کارآفرین توانایی کمک در‬
‫ایجاد سازمان های جدید را نیز توسعه داد‪ .‬به روشهایی مانند تشکیل شرکت‬
‫بر مبنای پژوهشهای علمی‪ ،‬و رهبری در تشکیل سازمانهای منطقه ای‪.‬‬
‫‪ ‬نتیجه‪ :‬سازمان های سه جانبه‪ .‬بنگاه های در رابطه با دانشگاه‪ ،‬دولت و‬
‫شرکت ها‪.‬‬
‫‪ ‬شکاف بین حوزه های نهادی‪.‬‬
‫‪ ‬مشکالت ارتباطی توسط فرآیندهای سیاس ی که با بحران صنعتی حاصل‬
‫از رقابت بین املللی در دهه های ‪ 1960‬و ‪.1970‬‬
‫‪ ‬استفاده از نتایج تحقیقات دانشگاهی برای حل شکاف نوآوری حاصل در‬
‫صنعت امریکا‪.‬‬
‫‪ ‬دانشگاه ها پتانسیل توسعه تکنولوژی دارند‪.‬‬
‫‪ ‬لیحه ‪ Bayh–Dole‬در ‪1980‬حق مالکیت فکری را به دانشگاهها داد‬
‫‪ ‬دانشگاه هایی مانند ‪ MIT‬و استانفورد‪ ،‬اکنون مدل هایی برای دانشگاه های دیگر‬
‫شده اند‪ .‬دانشگاه کلمبیا که پیش از این افراد را برای ورود به سیاست و خدمت در‬
‫دولت آماده می کرد‪ ،‬اکنون سعی می کرد گرههای جدیدی با صنعت ایجاد کند‪ ،‬به‬
‫ویژه در منطقه محلی خود‪ .‬دانشگاه به تدریج با پرکردن شکاف فرایند پیشبرد‬
‫تکنولوژی‪ ،‬ایجاد انکوباتورها برای کمک به تشکیل بنگاه های حاصل از تحقیقات‬
‫فعالیت های خود را توسعه دادند‪ .‬برنامه های دولت نیز مانند ‪Small‬‬
‫‪ Business Innovation Research_SBIR.Program‬نقش "کارآفرین‬
‫دولتی" را برای کمک به تامین مالی بنگاه های جدید ایفا می کرد‪Etzkowitz et .‬‬
‫‪al., 2000‬‬
‫‪ ‬موسساتی مانند ‪Association of University Technology‬‬
‫‪Managers, the Federal Technology Transfer Executives‬‬
‫‪ and the Licensing Executives Society‬نیز برای انتقال تکنولوژی‬
‫تکنولوژی تشکیل شدند‪.‬‬
‫‪ ‬طی زمان اعضای این گروه ها با هم همپوشانی پیدا کردند و جلسات و‬
‫کنفرانس ها فرایند انتقال تکنولوژی بین سه حوزه را تسهیل کرد‪ .‬فعالیت های‬
‫انتقال تکنولوژی اکنون یک منبع مهم درآمدی برای برخی دانشگاه ها است‪ .‬در‬
‫هر رویدادی این شبکه سه جانبه نوآوری وارد می شد‪.‬‬
‫‪ ‬در ‪ 1862‬لیحه موریل زمین های دولتی را به یک طبقه خاص از دانشگاه ها برای‬
‫حمایت از توسعه کشاورزی اختصاص داد‪ .‬در ‪ 1980‬لیحه بای دل حق مالکیت‬
‫فکری را به عنوان معادل زمین به همه دانشگاه ها داد‪.‬‬
‫‪ ‬بودجه گذاری دولتی برای تحقیقات دانشگاهی در انگلستان وابسته به این‬
‫بود که آیا این کار مشارکت مستقیمی در اقتصاد دارد یا خیر‪ .‬کاهش‬
‫بودجه دولتی باعث شد دانشگاه فعالیت هایی برای کسب بودجه از‬
‫صنعت یا تولید درآمد انجام دهند‪ .‬ودرگیر فعالیتهایی مانند حق ثبت و‬
‫اعطای لیسانس و تاسیس مراکز نوآوری شدند‪ .‬در این زمان‪ ،‬تغییر روابط‬
‫بین تولید کننده‪/‬مصرف کننده دانش از طریق برون سپاری‪ ،‬تکنولوژی‪-‬‬
‫های فراسازمانی مانند بیوانفورماتیک و رشد سریع منابع اطالعاتی در‬
‫کشورهای دیگر روابط نهادی را تغییر داد‪.‬‬
‫‪ ‬در ‪ ،1985‬به دانشگاه های انگلستان حق مالکیت فکری با حفظ‬
‫حقوق محرمانگی داده شد‪ .‬از دید دولت این هم به کسب درآمد‬
‫دانشگاه و هم خلق ثروت ملی کمک می کرد‪ .‬کارآفرینان تشویق شدند‬
‫که حقوق رسمی مالکیت فکری را به عنوان یک گام کلیدی برای تجاری‬
‫سازی موفق تحقیق خود حفظ کنند‪ .‬این فعالیت ها سیستم پاداش‬
‫سنتی را نیز تغییر داد‪UK Higher Education Funding .‬‬
‫‪ Council‬که نماینده اصلی حمایت از دانشگاه هاست درخواست‬
‫کرد که حق ثبت های گرفته شده توسط دانشگاه را به عنوان‬
‫شواهدی از پژوهش کیفی در ‪Research Assessment‬‬
‫‪ Exercise‬ملی در نظر بگیرند‪.‬‬
‫‪ ‬در همین زمان‪ ،‬در انگلستان مانند دیگر جاهای اروپا‪ ،‬رشد ‪spin-off‬‬
‫دانشگاه ها و ‪USO‬ها در پاسخ به فشار به سمت تجاری سازی پایه علم یا‬
‫توسعه خدمات دانش بنیان برای شرکتهای بزرگ تر دارای بخش ‪D&R‬‬
‫بود‪ .‬یک بررس ی اخیر از ‪USO‬ها در بخش های ابزار علمی‪ ،‬تکنولوژی‬
‫اطالعات و مواد این بنگاه ها را به چهار نوع تقسیم کرد‪:‬‬
‫‪ ‬بنگاه مستقل‪ ،‬بنگاهی که از دانشگاه جدا شده ‪%54‬؛‬
‫‪ ‬بنگاه ترکیبی بنگاهی که به نظر می رسد هنوز در دانشگاه مستقر و برای‬
‫مدیریت و تامین مالی وابسته به ان است‪ %17 ،‬از ؛‬
‫‪ ‬بنگاه پوستهای (‪ ،)shell‬گاهی در یک دانشگاه بزرگتر مستقر می شود‪،‬‬
‫‪ ،%21‬این بنگاه در اصل برای گرفتن درآمد پژوهش برای دپارتمان دانشگاه‬
‫طراحی شده است؛‬
‫‪ ‬بنگاه مجازی‪ ،‬پرسنل تحقیقاتی را از سایت های دانشگاهی مختلف‬
‫انگلستان گرد میآورد‪ ،‬و ایده های تولیدی جدیدی تولید می کند‪%8 ،‬‬
‫‪ ‬فشارهای دولت تاچر در دهه ‪ 1980‬به سمت شرکت های بزرگتر از طریق‬
‫سیاست های جدید مالکیت فکری‬
‫‪ ‬ظهور نوآوری دانش بنیان‬
‫‪ ‬استقالل نسبی بخش دانشگاه از دولت به معنی ظرفیت پاسخ انعطاف‬
‫پذیر به شرایط جدید در آمریکا و انگلستان‬
‫‪ ‬در اروپای مرکزی و آمریکای لتین‪ ،‬موسسات آکادمیک به طور سنتی‬
‫مخلوق دولت بودند‬
‫‪ ‬انتقال به سمت دانشگاه های کارآفرین با برنامه ریزی اتحادیه اروپا برای‬
‫ایجاد مکانیسم های توسعه ‪SME‬ها‬
‫‪ ‬در اروپا (‪ )stadium generale‬نقش واحد و مشترکی در تولید‬
‫مجدد فرهنگ طی قرون وسطی داشته است‬
‫‪ . ‬دانشگاه های قرون وسطی در پاریس و بولونا‪ ،‬معتقد به نقش‬
‫آموزش ی در دانشگاه ها بودند که این باور بر ظهور دانشگاه های‬
‫کارآفرین در آینده نیز موثر بوده است‪.‬‬
‫‪ ‬در اروپا شرایط مختلفی برای ارتباط قوی یا ضعیف دانشگاه با‬
‫شرکت ها وجود دارد‪ .‬کمیسیون اروپا می گوید "مشارکت ثمربخش‬
‫بین دانشگاه و صنعت قوی ترین موتور رشد اقتصادی اروپا است"‪.‬‬
‫(‪ .)ESTA, 1997, p. 10‬اگرچه اهمیت این نقش در مناطق و‬
‫کشورهای مختلف متفاوت است‪ ،‬بازتاب تفاوت های موجود در روش‬
‫دانشگاه و صنعت در قرن اخیر است‪.‬‬
‫‪ ‬موفقیت ایتالیا در تالش برای حفظ دانشگاه های آموزش ی سنتی‪ ،‬با‬
‫بحثهای مداوم برای غلبه بر مشکالت مدیریتی و بودجه متوقف‬
‫شده است‪ .‬اگرچه‪ ،‬بحران مالی دانشگاه ها از دهه ‪ 1980‬که ناش ی از‬
‫مشکالت بودجه دولتی است‪ ،‬منجر به وضع قوانینی برای دادن حق‬
‫بودجه گذاری خصوص ی به ان ها شده است‪.‬‬
‫‪ ‬در حالی که دانشگاه های دولتی را به دلیل مدیریت نادرست‪ ،‬برنامه های‬
‫اموزش ی نامناسب و ناکارامدی در زمینه تحقیقات سرزنش می کنند‪ ،‬پلی‬
‫تکنیک ها در یافتن شرکای صنعتی موفق تر بوده اند‪ .‬معروف ترین آن ها‬
‫در میالن و تورین است‪ ،‬توسط اولیوتی و فیات‪ .‬در سال های اخیر‪،‬‬
‫‪ confindustria‬موسسه صنعتی قوی لمباردی‪ ،‬تاثیر زیادی در شکل‬
‫گیری سیستم دانشگاهی با پوشش علوم طبیعی داشت‪ .‬به عالوه‪،‬‬
‫‪ ،progetti finalizzati‬که توسط مرکز توسعه پژوهش تاسیس شده‬
‫بود‪ ،‬و از دهه ‪ 1970‬شروع به کار کرد‪ ،‬تحقیقات زیادی در دانشگاه ها‬
‫انجام داد‪ .‬اگر چه‪ ،‬این تغییرات کم بود و در نهایت دانشگاه به عنوان‬
‫شریکی در فرایند نوآوری توسط صنعت پذیرفته نشد‪ .‬دانشگاه های‬
‫ایتالیائی‪ ،‬مانند ‪ Bocconi‬در میالن از پیشگامان اولین تحولت آکادمیک‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪( MPI ‬فرهنگ برج عاج)‬
‫‪ ‬فرانهوفر‬
‫‪ ‬استانداردهای آموزش ی پایینی‬
‫‪ ‬نگرانی سیاست گذاران در ابتدا حفظ رابطه با امریکا و ساخت یک‬
‫سیستم علمی رقابتی آزاد و باز برای همه افراد‬
‫‪ ‬بیکاری جوانان‬
‫‪ ‬تجاری سازی فعالیت های آموزش ی و پژوهش ی‬
‫‪ ‬قرارداد ‪ 50‬میلیون دلری میان بیمارستان ماساچوست و دانشگاه های‬
‫آملان در سال ‪ 1980‬منجر به تاسیس مرکز تحقیقاتی شد‪.‬‬
‫‪ ‬در دو دهه بعد ‪ 12‬مرکز دیگر نیز تاسیس شد‪.‬‬
‫‪ ‬دانشگاه کالسیک امریکای لتین دستخوش تغییرات مداوم و سریع‬
‫می شود‪ ،‬با تغییر به سوی ارتباط با صنعت و دولت‪ .‬آموزش های‬
‫سنتی جهت تربیت افراد برای کار اداری بود نه استفاده از مهارت‬
‫های آنان در ایجاد شرکت های جدید‪ .‬الگوی نوظهور دانشگاهی‬
‫امریکای لتین را می توان با دو تحول دانشگاهی مشخص کرد‪.‬‬
‫‪ ‬تالش در پیکربندی مجدد سیستم های نوآوری ملی و منطقه ای‬
‫نقش مهمی در بازسازی دانشگاه ها داشت‪ .‬برای مثال‪ ،‬در‬
‫ریودوژانیرو‪ ،‬دولت تشوق هایی برای مشارکت شرکت ها و دانشگاه‬
‫ها در بازبینی ساختارهای آکادمیک ارائه کرد‪.‬‬
‫‪ ‬تمرکز سنتی از اساتید پاره وقت به استخدام اساتید تمام وقت برای‬
‫پژوهش و ظهور ارتباط با صنعت از طریق پژوهش و آموزش تغییر‬
‫کرد‪ .‬یک پیامد غیرعمدی این کار تضعیف یکپارچگی سنتی دانشگاه‬
‫با جامعه بود‪ .‬سیاست دانشگاهی در برزیل و جاهای دیگر امریکای‬
‫لتین‪ ،‬به طور سنتی بر نقش اولیه دولت تاکید داشت‪ .‬و معتقد‬
‫است که دولت محلی نقش هدایت گر را بر عهده دارد‪.‬‬
‫‪ ‬تالش های نوآورانه ای نیز برای به کارگیری منابع دانشگاه در جامعه و‬
‫توسعه اقتصادی انجام شد‪ .‬مثال‪ COPPETEC ،‬بازوی ارتباطات‬
‫صنعتی دانشکده مهندس ی دانشگاه فدرال ریودوژانیرو برنامه ای برای‬
‫سازمان دهی شرکت ها آغاز کرد‪ .‬این برنامه به جای تمرکز بر ریسکهای‬
‫مربوط به ‪ ،high-tech‬در جستجوی فقرای کارآفرین بود و به آن ها‬
‫آموزشهای پایه میداد‪ .‬گروه ها پس از شکل دهی به کسب و کار خود‬
‫اغلب اولین مشتریان را در دانشگاه می دیدند‪ .‬موفقیت اولیه این پروژه‬
‫منجر به تاسیس همتایان آن در جاهای دیگر شد‪.‬‬
‫‪ ‬در دوره پس از جنگ‪ ،‬دانشگاه های ژاپن در اصل بر آموزش‬
‫دانشجویان برای استخدام در دولت و شرکت ها متمرکز بودند‪ .‬اما‬
‫اکنون تغییری به سمت پژوهش‪ ،‬به خصوص پژوهش های طولنی‬
‫مدت با محتوای اقتصادی دیده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬حفظ مالکیت فکری در دانشگاه از مسائل اساس ی شد‪ .‬و برخی‬
‫دانشگاه ها پیگیر این مساله شدند‪.‬آن ها می خواستند به روش ی‬
‫متفاوت به ارتباط قبلی خود با صنعت برگردند‪.‬‬
‫‪ ‬پیش از جنگ‪ ،‬برخی اساتید تکنولوژی را برای برخی تولیدات صنعتی‬
‫با صنعت ارتباط برقرار کرده بودند‪ .‬پس از جنگ‪ ،‬حلقه های رسمی‬
‫بین دانشگاه و صنعت قطع شد‪ ،‬بخش ی به دلیل ارتباط بین دانشگاه‬
‫ها و صنایع نظامی‪.‬‬
‫‪ ‬پس از پایان جنگ روابط با ارتش به عنوان بخش ی از بازسازی‬
‫دانشگاه ها و موسسات دیگر ژاپنی قطع شد‪ .‬سپس‪ ،‬روابط دانشگاه‬
‫صنعت به حالت غیررسمی روی آورد‪ .‬هنگامی که شرکتی در زمینه‬
‫تحقیقات علمی عالقه داشت یا نیاز به کمک تحقیقاتی داشت به‬
‫گروهی از اساتید مرتبط ارجاع داده میشد‪ .‬تحقیقاتی به موازات تیم‬
‫پژوهش ی برای پیگیری جنبه های عملی موضوع در آزمایشگاه های‬
‫شرکت انجام می شد‪.‬‬
‫‪ ‬در این رابطه محقق آکادمیک مالکیت فکری را برای شرکت می گذاشت‪،‬‬
‫و در عوض حمایت تحقیقاتی دریافت می کرد‪ .‬این روابط غیررسمی‬
‫دانشگاه و صنعت به عنوان فرهنگ خاص ژاپنی در مقایسه با مدل های‬
‫رسمی امریکا شناخته می شود که در اوایل قرن بیستم ساخته شد‪ .‬در‬
‫آن زمان‪ ،‬دانشگاه در حال تبدیل به یک مرکز تحقیقی صنعتی بود‪ .‬اکنون‬
‫دیگر از دانشگاه ها انتظار می رود که افراد بیشتری با مدارج عالی آماده‬
‫سازد‪ .‬این افراد وارد محیطی با ارتباط زیاد بین شرکت ها‪ ،‬دانشگاه و بین‬
‫صنعت و دانشگاه می شوند‪ .‬به طور خالصه در حال حاضر شاهد رسمی‬
‫سازی روابط بیشتری در روابط دانشگاه صنعت در ژاپن هستیم‪.‬‬