Transcript ادامه
کارآفرینی دانشگاهی
دکتر یدالهی
تعریف ،ایجاد و تجاری سازی مالکیت فکری در سیستم
های آکادمیک به موضوعاتی بنیادی تبدیل شده اند.
دانشگاه کارآفرین عالوه بر آموزش و پژوهش دربرگیرنده یک
"رسالت سوم" به نام توسعه اقتصادی است.
در این مقاله بررس ی که این تغییر ناش ی از توسعه درونی
دانشگاه و تاثیرات بیرونی بر ساختار آکادمیک با ظهور
نوآوری های دانش بنیان است.
برخی منتقدان معتقدند که فعالیت های کارآفرینانه منحصر
به برخی نهادهای خاص با آموزش سطح بال است و
وابستگی به پول موجب می شود که دانشگاه نقش مستقل
خود در جامعه را از دست بدهد .برخی شرکت ها نیز ظهور
شرکت های جدید از دانشگاه را به عنوان رقبای بالقوه
خود میبینند و میگویند دانشگاه باید نقش سنتی خود در
ارتباط بین علم -صنعت را به عنوان مشاور حفظ کند.
به رغم این انتقادات این مقاله از طریق تحلیل های
تطبیقی شرح میدهد که حرکت به سمت ظهور دانشگاه-
های کارآفرین حرکتی بسیار قدرتمند است .مفهوم دانشگاه
کارآفرین یک ساختار علمی و عملکردی را در نظر دارد که از
طریق هم ترازی توسعه اقتصادی با رسالت آموزش و
پژوهش تعدیل می شود .پارادایم کارآفرینی را می توان از
طریق نوآوری در آموزش فارغ التحصیالن و تداوم آموزش
فعال کرد .یک جریان تاثیرات دوجانبه بین دانشگاه و محیط
دانش بنیان وجود دارد.
دانشگاه کارآفرین ،دانشگاهی است که کارآفرینان آینده را آموزش می دهد و روحیه
کارآفرینانه دانشجویان را در همه حوزهها توسعه می دهد (پیتر شولت.)2004 ،
دانشگاه کارآفرین ،دانشگاهی است که در خصوص کیب و کارها نوآوری می کند و
عالوه بر آن نوآور ،ریسک پذیر و پرورش دهنده رفتارهای کارآفرینانه است (کالرک
.)1999،
دانشگاه کارافرین مرکز رشدی طبیعی است ،که ساختارهای حمایتی را برای دانشجویان
و اساتید برای راه اندازی فعالیتهای کارآفرینانه فراهم می کند (اتزکویتز.)2003 ،
اول :دگرگونی های درونی در هر یک از بخشهای مارپیچ ،مانند
توسعه وابستگی های جانبی بین شرکت ها از طریق اتحادهای
استراتژیک و یا توسعه اقتصادی توسط دانشگاهها
دوم :تاثیر یکی از حوزه های اساس ی بر دیگری برای ایجاد
دگرگونی ،برای مثال دولت در آمریکا و سوئد درباره قوانین
مالکیت فکری تجدید نظر کرده و مالکیت آن را از افراد و دولت
به دانشگاه تغییر داده است.
سوم :ایجاد یک همپوشانی جدید از ارتباطات سه سویه ،شبکهها ،و
سازمانهایی بین این سه بخش مارپیچ.
گروه هایی مانند Knowledge Circleدر آمستردامNew York ،
،Academy of Sciencesو Joint Venture Silicon
Valleyتعامل بین اعضای این سه حوزه را تشویق می کنند و منجر
به ایده های جدید می شوند.
چهارم :تاثیر بازگشتی این شبکه های درون سازمانی دانشگاه ،صنعت و
دولت را هم در حوزه های اولیه خود و هم در جامعه ای بزرگتر نشان
می دهد.
در امریکا نمای دانشگاه از نمای سنتی به تمرکززدایی ،رقابت بازار ،و
پلورالیسم بنیادی تغییر کرد .دانشگاه ها برای فعال بودن باید اولین
تحول آکادمیک خود را انجام دهند ،تلفیق پژوهش به عنوان یک
رسالت آکادمیک.)Jencks and Riesman, 1968( .
دومین تحول عبارت است از ،درنظر گرفتن نقش ی در توسعه اقتصادی
از طریق گسترش رسالت های آموزش و پژوهش ،اما نه لزوما به ترتیب
و پشت سر هم .دانشگاه کارآفرین شامل مکانیسم های زیر و
ساختارهایی است که در اسالیدهای بعدی به آن ها می پردازیم.
در اولین تحول آکادمیک آموزش تحت تاثیر پژوهش قرار گرفت .و
دانشجویان آموزش ها را در دنیای واقعی به آزمایش گذاردند.
نتیجه :بازبینی وظایف موجود .عملکردهای سنتی در سایه اهداف جدید
تفسیر مجدد و توسعه یافته اند .برای مثال ،اساتید فرصت هایی را برای
دانشجویان فراهم می کنند که در شرکت ها به عنوان کارآموز اهداف
آموزش ی خود را پیگیری کنند .با بزرگتر شدن دانشگاه مباحثاتی مانند
شایستگی گسترش رسالت آکادمیک از انتشار دانش به تبدیل کردن آن به
سرمایه درگرفت .و در طی زمان موجب شد دانشگاه در رسالت خود پارادایم
کارآفرینانه را نیز بگنجاند.
این توسعه ها در بخش های صنعت و دولت نیز اتفاق افتاد .و در
نتیجه عدم تعادل بین سازمان ها و نهادهایی که این توانایی ها را
داشتند و نداشتند برخاست .و هم ترازی جدید برای مشارکت حوزه
ها و قوانین برای تعامل آسان تر به وجود آمد.
نتیجه :ثبات .اشکال قانونی مشارکت به وجود آمد .مانند US
Co-operative Research and Development
.Agreement_CRADA
دانشگاه کارآفرین عالوه بر مدیران ارشد نیاز به توانایی مدیران سطح
میانی در دریافت اطالعات ،کنترل و مذاکره با دیگر حوزه های نهادی
دارد ،به خصوص صنعت و دولت .متخصصان واسطه لیحه بحث،
قراردادهای مذاکره ،و غیره را برای تسهیل تعامل با شرکای خود وضع
کردند.
نتیجه :متمرکزسازی /تمرکززدایی .با پارادایم کارآفرینانه توانایی های
واسطه ای در سراسر دانشگاه گسترده شد .در مراکز علمی ،اعضای
دانشکده ها و دیگر پرسنل تکنیکی مسئولیت ارزیابی نقش اقتصادی
پژوهش ها و تشویق به تعامل با شرکای خارجی گسترش یافت.
دانشگاه با ایجاد ارتباط با سازمان ها به عنوان کارآفرین توانایی کمک در
ایجاد سازمان های جدید را نیز توسعه داد .به روشهایی مانند تشکیل شرکت
بر مبنای پژوهشهای علمی ،و رهبری در تشکیل سازمانهای منطقه ای.
نتیجه :سازمان های سه جانبه .بنگاه های در رابطه با دانشگاه ،دولت و
شرکت ها.
شکاف بین حوزه های نهادی.
مشکالت ارتباطی توسط فرآیندهای سیاس ی که با بحران صنعتی حاصل
از رقابت بین املللی در دهه های 1960و .1970
استفاده از نتایج تحقیقات دانشگاهی برای حل شکاف نوآوری حاصل در
صنعت امریکا.
دانشگاه ها پتانسیل توسعه تکنولوژی دارند.
لیحه Bayh–Doleدر 1980حق مالکیت فکری را به دانشگاهها داد
دانشگاه هایی مانند MITو استانفورد ،اکنون مدل هایی برای دانشگاه های دیگر
شده اند .دانشگاه کلمبیا که پیش از این افراد را برای ورود به سیاست و خدمت در
دولت آماده می کرد ،اکنون سعی می کرد گرههای جدیدی با صنعت ایجاد کند ،به
ویژه در منطقه محلی خود .دانشگاه به تدریج با پرکردن شکاف فرایند پیشبرد
تکنولوژی ،ایجاد انکوباتورها برای کمک به تشکیل بنگاه های حاصل از تحقیقات
فعالیت های خود را توسعه دادند .برنامه های دولت نیز مانند Small
Business Innovation Research_SBIR.Programنقش "کارآفرین
دولتی" را برای کمک به تامین مالی بنگاه های جدید ایفا می کردEtzkowitz et .
al., 2000
موسساتی مانند Association of University Technology
Managers, the Federal Technology Transfer Executives
and the Licensing Executives Societyنیز برای انتقال تکنولوژی
تکنولوژی تشکیل شدند.
طی زمان اعضای این گروه ها با هم همپوشانی پیدا کردند و جلسات و
کنفرانس ها فرایند انتقال تکنولوژی بین سه حوزه را تسهیل کرد .فعالیت های
انتقال تکنولوژی اکنون یک منبع مهم درآمدی برای برخی دانشگاه ها است .در
هر رویدادی این شبکه سه جانبه نوآوری وارد می شد.
در 1862لیحه موریل زمین های دولتی را به یک طبقه خاص از دانشگاه ها برای
حمایت از توسعه کشاورزی اختصاص داد .در 1980لیحه بای دل حق مالکیت
فکری را به عنوان معادل زمین به همه دانشگاه ها داد.
بودجه گذاری دولتی برای تحقیقات دانشگاهی در انگلستان وابسته به این
بود که آیا این کار مشارکت مستقیمی در اقتصاد دارد یا خیر .کاهش
بودجه دولتی باعث شد دانشگاه فعالیت هایی برای کسب بودجه از
صنعت یا تولید درآمد انجام دهند .ودرگیر فعالیتهایی مانند حق ثبت و
اعطای لیسانس و تاسیس مراکز نوآوری شدند .در این زمان ،تغییر روابط
بین تولید کننده/مصرف کننده دانش از طریق برون سپاری ،تکنولوژی-
های فراسازمانی مانند بیوانفورماتیک و رشد سریع منابع اطالعاتی در
کشورهای دیگر روابط نهادی را تغییر داد.
در ،1985به دانشگاه های انگلستان حق مالکیت فکری با حفظ
حقوق محرمانگی داده شد .از دید دولت این هم به کسب درآمد
دانشگاه و هم خلق ثروت ملی کمک می کرد .کارآفرینان تشویق شدند
که حقوق رسمی مالکیت فکری را به عنوان یک گام کلیدی برای تجاری
سازی موفق تحقیق خود حفظ کنند .این فعالیت ها سیستم پاداش
سنتی را نیز تغییر دادUK Higher Education Funding .
Councilکه نماینده اصلی حمایت از دانشگاه هاست درخواست
کرد که حق ثبت های گرفته شده توسط دانشگاه را به عنوان
شواهدی از پژوهش کیفی در Research Assessment
Exerciseملی در نظر بگیرند.
در همین زمان ،در انگلستان مانند دیگر جاهای اروپا ،رشد spin-off
دانشگاه ها و USOها در پاسخ به فشار به سمت تجاری سازی پایه علم یا
توسعه خدمات دانش بنیان برای شرکتهای بزرگ تر دارای بخش D&R
بود .یک بررس ی اخیر از USOها در بخش های ابزار علمی ،تکنولوژی
اطالعات و مواد این بنگاه ها را به چهار نوع تقسیم کرد:
بنگاه مستقل ،بنگاهی که از دانشگاه جدا شده %54؛
بنگاه ترکیبی بنگاهی که به نظر می رسد هنوز در دانشگاه مستقر و برای
مدیریت و تامین مالی وابسته به ان است %17 ،از ؛
بنگاه پوستهای ( ،)shellگاهی در یک دانشگاه بزرگتر مستقر می شود،
،%21این بنگاه در اصل برای گرفتن درآمد پژوهش برای دپارتمان دانشگاه
طراحی شده است؛
بنگاه مجازی ،پرسنل تحقیقاتی را از سایت های دانشگاهی مختلف
انگلستان گرد میآورد ،و ایده های تولیدی جدیدی تولید می کند%8 ،
فشارهای دولت تاچر در دهه 1980به سمت شرکت های بزرگتر از طریق
سیاست های جدید مالکیت فکری
ظهور نوآوری دانش بنیان
استقالل نسبی بخش دانشگاه از دولت به معنی ظرفیت پاسخ انعطاف
پذیر به شرایط جدید در آمریکا و انگلستان
در اروپای مرکزی و آمریکای لتین ،موسسات آکادمیک به طور سنتی
مخلوق دولت بودند
انتقال به سمت دانشگاه های کارآفرین با برنامه ریزی اتحادیه اروپا برای
ایجاد مکانیسم های توسعه SMEها
در اروپا ( )stadium generaleنقش واحد و مشترکی در تولید
مجدد فرهنگ طی قرون وسطی داشته است
. دانشگاه های قرون وسطی در پاریس و بولونا ،معتقد به نقش
آموزش ی در دانشگاه ها بودند که این باور بر ظهور دانشگاه های
کارآفرین در آینده نیز موثر بوده است.
در اروپا شرایط مختلفی برای ارتباط قوی یا ضعیف دانشگاه با
شرکت ها وجود دارد .کمیسیون اروپا می گوید "مشارکت ثمربخش
بین دانشگاه و صنعت قوی ترین موتور رشد اقتصادی اروپا است".
( .)ESTA, 1997, p. 10اگرچه اهمیت این نقش در مناطق و
کشورهای مختلف متفاوت است ،بازتاب تفاوت های موجود در روش
دانشگاه و صنعت در قرن اخیر است.
موفقیت ایتالیا در تالش برای حفظ دانشگاه های آموزش ی سنتی ،با
بحثهای مداوم برای غلبه بر مشکالت مدیریتی و بودجه متوقف
شده است .اگرچه ،بحران مالی دانشگاه ها از دهه 1980که ناش ی از
مشکالت بودجه دولتی است ،منجر به وضع قوانینی برای دادن حق
بودجه گذاری خصوص ی به ان ها شده است.
در حالی که دانشگاه های دولتی را به دلیل مدیریت نادرست ،برنامه های
اموزش ی نامناسب و ناکارامدی در زمینه تحقیقات سرزنش می کنند ،پلی
تکنیک ها در یافتن شرکای صنعتی موفق تر بوده اند .معروف ترین آن ها
در میالن و تورین است ،توسط اولیوتی و فیات .در سال های اخیر،
confindustriaموسسه صنعتی قوی لمباردی ،تاثیر زیادی در شکل
گیری سیستم دانشگاهی با پوشش علوم طبیعی داشت .به عالوه،
،progetti finalizzatiکه توسط مرکز توسعه پژوهش تاسیس شده
بود ،و از دهه 1970شروع به کار کرد ،تحقیقات زیادی در دانشگاه ها
انجام داد .اگر چه ،این تغییرات کم بود و در نهایت دانشگاه به عنوان
شریکی در فرایند نوآوری توسط صنعت پذیرفته نشد .دانشگاه های
ایتالیائی ،مانند Bocconiدر میالن از پیشگامان اولین تحولت آکادمیک
هستند.
( MPI فرهنگ برج عاج)
فرانهوفر
استانداردهای آموزش ی پایینی
نگرانی سیاست گذاران در ابتدا حفظ رابطه با امریکا و ساخت یک
سیستم علمی رقابتی آزاد و باز برای همه افراد
بیکاری جوانان
تجاری سازی فعالیت های آموزش ی و پژوهش ی
قرارداد 50میلیون دلری میان بیمارستان ماساچوست و دانشگاه های
آملان در سال 1980منجر به تاسیس مرکز تحقیقاتی شد.
در دو دهه بعد 12مرکز دیگر نیز تاسیس شد.
دانشگاه کالسیک امریکای لتین دستخوش تغییرات مداوم و سریع
می شود ،با تغییر به سوی ارتباط با صنعت و دولت .آموزش های
سنتی جهت تربیت افراد برای کار اداری بود نه استفاده از مهارت
های آنان در ایجاد شرکت های جدید .الگوی نوظهور دانشگاهی
امریکای لتین را می توان با دو تحول دانشگاهی مشخص کرد.
تالش در پیکربندی مجدد سیستم های نوآوری ملی و منطقه ای
نقش مهمی در بازسازی دانشگاه ها داشت .برای مثال ،در
ریودوژانیرو ،دولت تشوق هایی برای مشارکت شرکت ها و دانشگاه
ها در بازبینی ساختارهای آکادمیک ارائه کرد.
تمرکز سنتی از اساتید پاره وقت به استخدام اساتید تمام وقت برای
پژوهش و ظهور ارتباط با صنعت از طریق پژوهش و آموزش تغییر
کرد .یک پیامد غیرعمدی این کار تضعیف یکپارچگی سنتی دانشگاه
با جامعه بود .سیاست دانشگاهی در برزیل و جاهای دیگر امریکای
لتین ،به طور سنتی بر نقش اولیه دولت تاکید داشت .و معتقد
است که دولت محلی نقش هدایت گر را بر عهده دارد.
تالش های نوآورانه ای نیز برای به کارگیری منابع دانشگاه در جامعه و
توسعه اقتصادی انجام شد .مثال COPPETEC ،بازوی ارتباطات
صنعتی دانشکده مهندس ی دانشگاه فدرال ریودوژانیرو برنامه ای برای
سازمان دهی شرکت ها آغاز کرد .این برنامه به جای تمرکز بر ریسکهای
مربوط به ،high-techدر جستجوی فقرای کارآفرین بود و به آن ها
آموزشهای پایه میداد .گروه ها پس از شکل دهی به کسب و کار خود
اغلب اولین مشتریان را در دانشگاه می دیدند .موفقیت اولیه این پروژه
منجر به تاسیس همتایان آن در جاهای دیگر شد.
در دوره پس از جنگ ،دانشگاه های ژاپن در اصل بر آموزش
دانشجویان برای استخدام در دولت و شرکت ها متمرکز بودند .اما
اکنون تغییری به سمت پژوهش ،به خصوص پژوهش های طولنی
مدت با محتوای اقتصادی دیده می شود.
حفظ مالکیت فکری در دانشگاه از مسائل اساس ی شد .و برخی
دانشگاه ها پیگیر این مساله شدند.آن ها می خواستند به روش ی
متفاوت به ارتباط قبلی خود با صنعت برگردند.
پیش از جنگ ،برخی اساتید تکنولوژی را برای برخی تولیدات صنعتی
با صنعت ارتباط برقرار کرده بودند .پس از جنگ ،حلقه های رسمی
بین دانشگاه و صنعت قطع شد ،بخش ی به دلیل ارتباط بین دانشگاه
ها و صنایع نظامی.
پس از پایان جنگ روابط با ارتش به عنوان بخش ی از بازسازی
دانشگاه ها و موسسات دیگر ژاپنی قطع شد .سپس ،روابط دانشگاه
صنعت به حالت غیررسمی روی آورد .هنگامی که شرکتی در زمینه
تحقیقات علمی عالقه داشت یا نیاز به کمک تحقیقاتی داشت به
گروهی از اساتید مرتبط ارجاع داده میشد .تحقیقاتی به موازات تیم
پژوهش ی برای پیگیری جنبه های عملی موضوع در آزمایشگاه های
شرکت انجام می شد.
در این رابطه محقق آکادمیک مالکیت فکری را برای شرکت می گذاشت،
و در عوض حمایت تحقیقاتی دریافت می کرد .این روابط غیررسمی
دانشگاه و صنعت به عنوان فرهنگ خاص ژاپنی در مقایسه با مدل های
رسمی امریکا شناخته می شود که در اوایل قرن بیستم ساخته شد .در
آن زمان ،دانشگاه در حال تبدیل به یک مرکز تحقیقی صنعتی بود .اکنون
دیگر از دانشگاه ها انتظار می رود که افراد بیشتری با مدارج عالی آماده
سازد .این افراد وارد محیطی با ارتباط زیاد بین شرکت ها ،دانشگاه و بین
صنعت و دانشگاه می شوند .به طور خالصه در حال حاضر شاهد رسمی
سازی روابط بیشتری در روابط دانشگاه صنعت در ژاپن هستیم.