اینجا - پایگاه کیفیت بخشی
Download
Report
Transcript اینجا - پایگاه کیفیت بخشی
پس از قرون وسطی ( 500تا 1500م) دورۀ تازه ای در تاریخ اروپا پدید امد که به «قرون جدید» معروف است.از
حدود سال 1500تا 1800میالدی را قرون جدید می گویند.علت این نامگذاری ان است که در این زمان وضع
مذهبی،سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در اروپا نسبت به قبل تغییرات مهمی کرد و عصر جدیدی در
تاریخ این قاره پیدا شد.قرون جدید تقریبا همزمان با تاریخ ایران در دوره های صفویه،افشاریه و زندیه است.
در قرون وسطی،رهبران مسیحیت کاتولیک که در راس انها «پاپ» قرار داشت،از تعالیم حضرت مسیح (ع)
فاصله گرفته بودند و در تمام امور سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و حتی اقتصادی نقش مهمی داشتند .به تدریج
افکار جدیدی شکل گرفت و افرادی پیدا شدند که مخالف و معترض سلطۀ بی چون و چرای کلیسا و پاپ بودند و
اصالحاتی را پیشنهاد می کردند.این افراد را «پروتستان» یعنی اعتراض کننده نامیدند.این تحوالت باعث شکل
گیری مذهب پروتستان و بروز جنگهای مذهبی شدیدی در اروپا شد.
مذهب پروتستان شاخهای از مسیحیت است که مبانی ان نخستین بار توسط
مارتین لوتر مطرح شد .پروتستانها امروزه بیشتر در شمال اروپا و امریکای
شمالی سکونت دارند.
واژه انگلیسی پروتستان به معنی معترض و مخالف سرسخت است و این دلیل
به پیروان مک تب دینی پروتستانیسم اطالق میشود که انها در مقابل شماری
از قوانین کلیسای کاتولیک روم ایستادند.
در سال ۱۵۲۹میالدی ،شاهزادهای المانی طرفدار دو مک تب کلیسای روم و
کلیسای لوتران در دومین جلسه معروف به «»Diet of Speyerگرد
هم امدند .فردیناند شاهزاده اتریش با کمک اک ثریت کاتولیک موفق به اجرای
طرحی شد که براساس ان هرگونه تغییرات 'دیگر' در قانون اساسی دینی ایاالت
ممنوع شد .همچنین طبق این طرح تمامی حقوق ملکی و امور عبادی در
مناطق پروتستان به کاتولیکها واگذار میشد ،درحالی که پروتستانها در
ایاالت کاتولیک از چنین حقی محروم بودند.
شاهزادههای شش ایالت و چهارده شهر ازاد طرفدار کلیسای
لوتران که توان وتو کردن این تصمیم را نداشتند' ،اعتراض
نامه' معروف خود را تدوین کردند .انها در ۱۹اوریل این
اعتراض نامه را به امپراتور چارلز پنجم ،برادر فردیناند ،تقدیم
کردند و با این اقدام لقب برجسته پروتستان را برای خود به
ارمغان اوردند که از ان زمان تاکنون بخش عمدهای از عالم
مسیحیت را به خود جذب کردهاست .در اوایل قرن ۲۱
حدود شمار پیروان مک تب پروتستانیسم به ۳۵۰میلیون نفر
میرسید.
پروتستانیسم یکی از سه شاخه اصلی مسیحیت است ،که ریشه در
اصالحگرای ی (رفورمیسم) قرن ۱۶دارد و پیروان ان از کلیسای
کاتولیک روم یا ارتدکس شرقی پیروی نمیکنند .اصالحگرای ی پایه
شاخههای متعددی از مذاهب پروتستان بود.
.Iهواداران مارتین لوتر کلیساهای پروتستان المان و
اسکاندیناوی را تاسیس کردند؛
.IIژان کالوین و اصالحگران رادیکالتر نظیر هولدریخ زوینگلی
کلیساهای اصالحگرا را در سوئیس تاسیس کردند
.IIIجان ناخ که از شاگردان کالوین بود کلیسای ی از این دست
رادر اسکاتلند تاسیس کرد.
شاخه مهم دیگری از مک تب دینی پروتستانیسم که کلیسای انگلیس و کلیسای اسقفی نمونه بارز ان هستند ،در
قرن ۱۶در انگلستان ظهور کرد .این فرقه اکنون از نظر الهیات و ارکان پرستش بیش از سایر فرق پروتستانیسم به
کلیسای کاتولیک روم نزدیک است .اصول اعتقادی فرقههای مذهبی پروتستان به طور قابل توجهی باهم متفاوت
است ،اما همه انها بر این تاکید دارند که در توضیح مسایل اعتقادی و دستورات دینی رهنمودهای انجیل در
اولویت قرار دارد؛ رحمت الهی از طریق ایمان و نه از طریق اعمال توجیه میشود؛ و همینطور همه مؤمنان در
مقام کشیش هستند.
مک تب پروتستان دستور العملهای خود را مستقیما از کالم خدا استخراج میکند ،و در عبادت نیز رابط انها با
خدا ،که کمال خشش است ،تنها مسیح است؛ در حالی که پیروان کلیسای کاتولیک روم از تعالیم کلیسای خود
پیروی میکنند ،و در عبادت نیز از طریق توسل به مریم عذرا و قدیسان به راز و نیاز با مسیح میپردازند (در اینجا
باید به این نک ته توجه داشت که بر اساس تعالیم انجیل مرده چیزی نمیداند و ارتباط با مردگان ،از طریق حرف
زدن یا رازونیاز با شخص مرده ،مکروهاست).
سه اصل اساسی پروتستانیسم از این اصل کلی ازادی اوانجلیکال ،و رابطه مستقیم فرد مؤمن با مسیح سرچشمه
میگیرد:
).۱تنها انجیل سرچشمه تعالیم است
).۲تنها از طریق رحمت مسیح رستگاری حاصل میشود
).۳همه مؤمنان در مقام کشیش هستند.
دانشنامه جدید دینی ،The New Schaff-Herzogجلد چهارم ،صفحه .۴۱۹منظور از اینکه تنها انجیل سرچشمه تعالیم است ،این است که مؤمنان هیچ نیازی به وحی و الهام اضافی و
اصول اعتقادی جدید که مغایر 'کالم مقدس خدا'باشد ندارند.
متولد ،۱۴۸۳ایلبرن ،ساکسونی المان ،از شخصیتهای کلیدی مک تب پروتستانیزم بود و امروزه پروتستانها بر
این باورند که لوتر انها را از اسارت کلیسای روم رهاند .با این حال لوتر تنها نصف راه را رفت .همکار وی فیلیپ
مالنگ تون و مربی وی فون کارل استات از کسانی بودن که فعاالنه راه لوتر را ادامه میدادند .انها در اثر تهدیدات
موجود مجبور شدند به سوئیس فرار کنند و در انجا اثاری را منتشر کردند که به نوشتههای اورالموند معروف شد.
انها در این اثار مباحثی را ترویج کردند که به گ فته انها مارتین لوتر در انتشار ان کوتاهی کرده بود .مارتین لوتر
بیشتر به این خاطر مشهور است که انجیل را از دست کلیسای روم نجات داد .او تا جای ی که امکان داشت
تعلیمات انجیل را از تصرفات انهای ی که خود را مظهر تقوی میدانستند پاک کرد .گ فتنی است لوتر دشمن
سرسخت یهودیان بود.
اهل پراگ ،متولد ،۱۴۰۱او در دانشگاه به مطالعه اثار وایکلیف ()Wycliffeپرداخت ،و با انکه همه
تفکرات دینی وی را قبول نداشت ،هر دوی انها از این این اقدام کلیسا که خود را به تعالیم ک تب مقدس منسوب
میکرد سخت براشفته بودند وبه همین خاطر به مخالف سرسخت قدرت پاپ مبدل شدند-.قهرمانان اصالحگری،
،۱۹۵۱ص )۱۱
اهل پراگ ،متولد ۱۳۶۵میالدی ،که علیه فساد اخالقی کشیشها جنگید.
بیلنی متولد ۱۴۵۹در نورویچ انگلستان ،که یک اصالحگر نه چندان نامدار انگلیسی است .او از کالج ترینیتی
دک ترای حقوق گرفت و در سال ۱۵۱۹به عنوان کشیش فعالیت مدهبی خود را رسما اغاز کرد .او نیز همانند لوتر
بر این باور بود که اعمال نیک به تنهای ی کسی رانجات نخواهد داد.
رهبر فرقه پاکدینان(پیوریتان) بود .این فرقه از پروتستانهای انگلستان بودند که زمان ملکه الیزابت علیه سنن
مذهبی قیام نمودند وطرفدار سادگی در نیایش بودند .فرقه پاکدینان از وضعیت ان زمان اور در کلیسای انگلستان
راضی نبود؛ انها مشتاقانه در صدد این بودند که اصالحات پروتستانی را در سطح وسیعتری اجرا کنند .در سال
،۱۵۶۹کرسی الهایات دانشگاه کمبریج را به دست اورد .هنگامی که ملکه انگلستان به عنوان رئیس کلیسای
انگلیس انتخاب شد ،شکل عبادت را اصالح کرد که اجازه میداد واعظان تنها کاله چهارگوش ،خرقه ،گردن
پوش ،یا ردای ک تانی بپوشند .در مارس ۱۵۶۶علمای دینی لندن مجبور شدند که لباس اجباری را بپوشند .از
تعداد ۱۱۰کشیش ۳۷ ،نفر اعتراض کرند ،و همین باعث شد بسیاری از کلیساها خالی بماند.
این فرقه در فاصله ۱۹۱۰تا ۱۹۱۵شکل گرفت ،این گروه بر حقیقتی که در معنای تحت الفظی انجیل وجود
داشت تاکید داشتند .بعد از محاکمه اسکوپز که به محاکمه میمون معروف شدهاست ،پروتستانهای بنیادگرا
اشکارتر عقاید خود را ترویج کرند و خود را از مسیحیت لیبرال متمایز کردند .محاکه میمون که در سال ۱۹۲۵در
دیتون در ایالت تنسی ایاالت متحده امریکا صورت گرفت ،یک معلم به خاطر تدریس تئوری تکامل تدریجی
داروین که مغایر با قوانین ایالتی بود به پرداخت ۱۰۰دالر جریمه محکوم شد.
از دیگر ویژگی های قرون جدید،پیشرفت علوم تجربی و توسعۀ اختراعات در اروپا بود.اروپاییان که قبال دانش
های بسیاری را از مسلمانان فراگرفته بودند،در این زمان به دلیل تحوالت فکری و فرهنگی،قدم در راه پیشرفت
علمی و صنعتی نهادند.در اواخر قرون جدید (قرن 18م).اختراعات صنعتی رشد یافت و ماشین ها و ابزارهای
جدید جای کارگاه ها و وسایل دستی را گرفت.میزان تولید کاالها چند برابر شد و در نتیجه تجارت گسترش
یافت.این تحول «انقالب صنعتی» نام گرفت.با وقوع انقالب صنعتی،توجه کشورهای اروپای ی به سوی مناطقی از
جهان که دارای مواد اولیۀ صنعتی یا بازار مصرف برای کاالهای تولید شده در اروپا بودند،جلب شد و همین امر
به تدریج زمینۀ استعمارگری اروپاییان را فراهم کرد.اسپانیا و پرتغال اولین کشورهای استعمارگر بودند.سپس
انگلستان،فرانسه و دیگر کشورهای اروپای ی به جمع دولت های استعمارگر اضافه شدند.
انقالب صنعتی عبارتست از دگرگونیهای بزرگ در صنعت ،کشاورزی ،تولید و حمل و نقل که در اوسط
قرن هجدهم از انگلستان اغاز شد .در اینکه این رشته تحوالت را می توان انقالب صنعتی نامید اختالف
نظر وجود دارد .واژه انقالب به دگرگونیهای ناگهانی اطالق می شود ،در حالی که این تحوالت صنعتی به
هیچ وجه ناگهانی نبودند .حتی بعضی از محققین تنها این تحوالت را مختص به صنعت نمی دانند و
معتقدند که این تحوالت دارای جنبههای اجتماعی و فکری نیز بوده اند .
صنعتی شدن به معنی استفاده از نیروی ماشین به جای نیروی انسان است .انقالب صنعتی ابتدا از
انگلستان شروع شد ،زیرا انگلستان پس از چندین قرن تحول سیاسی داخلی ،توسعه استعمار تجاری،
گسترش ناوگان دریای ی ،رشد طبقه متوسط و بهبود امور قانونی و اداری کشور ،از نظر زمین ،کارگر،
سرمایه ،مدیریت و حکومت وضعیتی مطلوب و هماهنگ داشت که زمینه پیشرفت صنعتی در این کشور
را فراهم میکرد .انقالب صنعتی در انگلستان در سه زمینه بافندگی ،زغال سنگ و ذوب اهن بیشتر نمود
یافت .گاهی سخن از دو انقالب صنعتی برده میشود که یکی در قرن هجدهم و دیگری در قرن نوزدهم
است .دو نتیجه مهم انقالب صنعتی ،گسترش استعمار اروپای یها در کشورهای اسیای ی و افریقای ی و بهره
کشی از کارگران در داخل بود.
انقالب صنعتی در اواسط قرن هجدهم در انگلستان اغاز شد و به تدریج به دیگر کشورها گسترش یافت.
باید توجه داشت اختراع الزمه انقالب صنعتی بود و با توجه به ظهور و نبوغ دانشمندان انگلیسی در قرون
هفدهم و هجدهم ،این کشور زمینه مناسب برای بروز انقالب صنعتی را داشت
مخترعین ،نه از نیمهخدایان بودند و نه از قهرمانان ،بلکه نواورانی سختکوش از تبار انسان ،بختیارانی که هوای موافق را
برای رویاندن گیاهان برگزیدند .
تامس ساوتکلیف اشتن نویسنده ک تاب انقالب صنعتی مهمترین عامل انقالب صنعتی در انگلستان را داد
و ستد با خارجیان که افق دید افراد را نسبت به جهان گسترش داد می داند .هم چین بر تاثیرات فکری
فرانسیس بیکن و نیوتن بر فضای علمی انگلستان تاکید می کند .انقالب صنعتی بر تمام زمینه ها از جمله
نظامی ،پزشکی و شیمی تاثیر گذاشت.
انقالب صنعتی ،انگلستان را به اولین قدرت صنعتی دنیا مبدل ساخت .ساخت اولین پل اهنی در سال
،۱۷۷۹احداث اولین شبکه راه اهن در سال ۱۸۲۵و هم چنین افزایش چشمگیر فراوردههای کشاورزی و
دامی از جمله نتایج مثبت انقالب صنعتی در انگلستان بود .اما در این جریان ،کارخانهها ی متعدد با
دودکشهای بلند و غلیظ جانشین دهکدههای سبز و خرم روستای ی شدند .رشد و گسترش کارخانهها منجر
به از بین رفتن جنگلها و فضاهای سبز ،افزایش دود و الودگی هوا ،بوجود امدن کوههای زغال و توده
فضوالت بود
در عصر انقالب صنعتی ،هر اختراع تازه سبب میشد که ماشینها ی تازه به جای عدهای از کارگران به کار
بیفتند و گروهی را بیکار کنند .در نتیجه بیکار شدن عدهای از کارگران و هم چنین افزایش قیمتها به دلیل
تغییر و تحوالت صنعتی ،فقر و تنگدستی بر انها چیره شده و انها ناچار بودند که برای سیر کردن خود و
خانوادههایشان به گدای ی و خوردن پسمانده غذاهای رستورانها روی بیاورند .در شهر لندن این معضل
بسیار چشم گیر تر بود .
در اوایل انقالب صنعتی مزد کارگران ناچیز بود و برای سیر کردن شکم شان ،زنان و کودکان خود را برای
کار به کارگاهای ناسالم و خفه میبردند بطوریکه در سال ۱۷۵۰در انگلستان ۱۴درصد کارگران در
کارخانجات زیر ۱۴سال بودند .این عمل موجب رشد بی سوادی ،ایجاد بیماریهای روحی و روانی و
افزایش جرم و جنایت در میان کودکان را در پ ی داشت .همانگونه که چارلز دیکنز نویسنده انگلیسی عصر
انقالب صنعتی ،در رمان الیور توئیست که به معضالت کودکان ان زمان انگلستان می پردازد و به اعتقاد
بسیاری شرح زندگی خودش است ،می نویسد.
برای من هیچگونه تشویقی ،دلداری ،یاری و حمایتی از هر نوع و هر کسی وجود نداشت؛ طوری که امیدوار بودم زودتر به
بهشت بروم.
در قرون جدید،تغییراتی نیز در زمینه نقش مردم در در سرنوشت خودشان و رابطۀ انها با حکومت ها ایجاد
شد؛مثال در قرن هفدهم حکومت انگلستان،از سلطنت استبدادی که در ان پادشاه همه کارۀ کشور بود به
سلطنت مشروطه تبدیل و دارای مجلس نمایندگان شد.در اواخر قرن هجدهم نیز ساکنان امریکا علیه سلطۀ
انگلستان دست به شورش زدند و به استقالل رسیدند.همچنین مردم فرانسه ضد حکومت لوی ی شانزدهم
قیام کردند و موفق به برکناری او شدند.این قیام انقالب کبیر فرانسه نام گرفت.امپراتوری مسلمان عثمانی نیز
که تا قرن هجدهم قدرتی مهم در اسیا و اروپا محسوب می شد،بر اثر توطئه و تهاجم نظامی دولت های
اروپای ی ضعیف شد و قسمت های ی از قلمروش را در اروپا از دست داد.
انقالب امریکا (به انگلیسی)American Revolution :مجموعه رویدادها و اندیشهها و
تغییراتی است که منجر به جدائی سیزده ایالت امریکای شمالی از بریتانیا و تاسیس ایاالت متحده
امریکا گردید .اولین درگیریها از شهر بوستون شروع شد که به دنبال شدت عمل پادشاهی
انگلستان به سرعت گسترش یافت .در ۱۷۶۵در نیویورک کنگرهای متشکل از ۹کوچ نشین
تشکیل شد که سران این کوچ نشینها در این کنگره برای اقدام علیه انگلیس هم پیمان شدند و در
مه ۱۷۷۵رهبران کوچ نشین از مردم درخواست کردند که برای مبارزه با اشغالگران اماده شوند.
انقالب امریکا ،با وجود تجلیلهای ی که از ان میشود ،بیشتر نبردی برای دستیابی به استقالل و خارج
شدن از سطلهی امپراتوری انگلستان بود و چندان به دالیل اجتماعی صورت نگرفت .مستعمرهنشینان
امریکای ی ،در قیام خود علیه پادشاهی انگلیس ،ابدا نمیخواستند روابط اقتصادی و اجتماعی خود را
دگرگون سازند؛ انها خواستار ان بودند که از ان پس دیگر منافع خود را با طبقهی حاکمهی کشور مادر
تقسیم نکنند .به این ترتیب ،هدف از کسب قدرت ایجاد جامعهای متفاوت با رژیم مستعمراتی پیشین
نبود ،بلکه نوعی جداسازی منافع بود.
انگلیسیها در حوالی لکزینگ تون یک سوم نیروهای خود رااز دست دادند و در ۱۰مه دژ دیگر انگلیسی را
در کنار دریاچه شامپلین تصرف کردند .با این پیروزیها در ماههای ژوئیه و ژوئن ۱۶هزار داوطلب به
ماساچوست رسیدند و ۱۰۰۰انگلیسی را در نبردی سخت به هالکت رساندند .در ژوئیه ۱۷۷۶انگلیسیها
از بوستون بیرون رانده شدند و مردانی چون توماس جفرسون ،جان ادامز ،ورجر شرمن ،رابرت استون و
بنجامین فرانکلین اعالمیه استقالل امریکا را نوشتند و پرچمی با ۱۳ستاره و خط که نمایانگر ۱۳ایالت یا
کوچ نشین بود ،عرضه داشتند.
زمان اغاز و پایان این انقالب مورد بحث است ،ولی برخی سال ۱۷۵۷میالدی را سال شروع ان و سال
۱۷۸۹و ریاست جمهوری جرج واشینگ تن را پایان ان میشمارند.
کشتار همگانی بومیان سرخپوست ،طبیعتا بخشی از منطق ان «ماموریت اسمانی» این «مردم برگزیدهی»
جدید بود؛ این امر کامال به گذشته تعلق ندارد .تا سالهای دههی 1960مسئولیت این قتل عام را با
افتخار پذیرفته میشد(به عنوان مثال به وسیلهی فیلمهای هالیوودی که گاوچران امریکای ی را به عنوان نماد
نیکی در برابر بومی سرخپوست به عنوان نماد شرارت و بدی قرار میداد) و در اموزش نسلهای پیاپ ی این
جامعه یکی از عناصر مهم ان اموزش را تشکیل میداد.
در انقالب امریکا ،حفظ نهاد اجتماعی بردگی از ناحیهی کسی زیر سوال نرفت.در واقع ،تقریبا همهی
رهبران مهم انقالب امریکا خود مالکان ارضی بردهدار بودند که در این زمینه پیشداوریهای تعصبامیز و
سفت و سختی داشتند .پس از استقالل ،تقریبا یک قرن گذشت تا بردهداری ملغی شود و در ان زمان هم
بردهداری نه به دالیل اخالقی از انگونه که اساس و انگیزهی انقالب فرانسه را تشکیل میداد ،بلکه تنها به
این دلیل ملغی شد که دیگر برای تعقیب سیاست توسعهطلبی سرمایهداری در این کشور کاربرد و سودی
نداشت .یک قرن دیگر هم گذشت پیش از انکه سیاهان امریکا بتوانند بدون انکه کوچک ترین خللی به
نژادپرستی کامل فرهنگ مسلط وارد سازند ،و حداقل شناسای ی و پذیرش را برای برخی حقوق مدنی خود
بدست اورند .تا سالهای دههی ،1960لینچ کردن سیاهان هنوز معمول بود.
جنگ انقالب امریکا ( )۱۷۷۵–۱۷۸۳یا جنگ استقالل امریکا در ابتدا با درگیری بین پادشاهی
بریتانیای کبیر و مستعمرات سیزدهگانه بریتانیا در امریکای شمالی اغاز شد و سرانجام به یک جنگ
سراسری بین چندین قدرت بزرگ اروپای ی تبدیل شد.
جنگ انقالب امریکا نتیجه انقالب سیاسی امریکا بود که با کشمکش مابین پارلمان بریتانیای کبیر و
مستعمرهنشینانی که به قانون تمبر اعتراض داشتند اغاز گردید .امریکای یها تصویب قانون تمبر را مغایر با
قانون اساسی میپنداشتند .پارلمان بر حقش مبنی بر مالیات بستن بر مستعمرهنشینان پای میفشرد و
امریکاییان خواستار احقاق حقوقشان به عنوان شهروندان بریتانیا بودند و پرداخت مالیات را بدون
حضور در پارلمان برنمیتابیدند.
امریکای یها در هر مستعمره دولت سایه تشکیل دادند و کنگره قارهای را تاسیس نمودند .بایکوت چای
بریتانیا از جانب امریکای یها در سال ۱۷۷۳به مهمانی چای بوستون منجر شد .لندن در پاسخ به وقوع
مهمانی چای ،دولت مستقل ماساچوست را برانداخت و ان را تحت سیطره ارتش به فرماندهی ژنرال توماس
گیج کرد .در اوریل ۱۷۷۵گیج ارتش کمکی را برای خواباندن طغیانها و یاغیگریها به خارج از بوستون
گسیل کرد .شبهنظامیان محلی که به «مردان کوچک» معروف بودند به رویاروی ی با ارتش بریتانیا
برخواستند و تقریبا مقدمه لشکر را نابود کردند .نبردهای لگزینگ تون و کنکورد اتش جنگ را شعلهور
ساخت .احتمال هر گونه مصالحه هنگامی که مستعمرهنشینان در ۴ژوئیه ۱۷۷۶اعالم استقالل کردند و
کشور جدید ایاالت متحده امریکا را بنا گذاردند از بین رفت.
فرانسه ،اسپانیا و جمهوری هلند هر سه از اوایل ۱۷۷۶مخفیانه برای انقالبیون امریکای ی تدارکات ،مهمات
و سالح فراهم میکردند .پس از موفقیتهای ابتدای ی بریتانیا ،جنگ بدون برتری هیچ یک از طرفین درگیری
ادامه مییافت .بریتانیا از برتری نیروی دریای ی خود سود برد تا شهرهای ساحلی امریکا را تسخیر و اشغال
کند؛ با این وجود شورشیان بر عمده مناطق بیرون از شهر که ۹۰درصد جمعیت مستعمرهنشینان ساکن
ان مناطق بودند تسلط داشتند .استراتژی بریتانیا بر بسیج کردن شبه نظامیان لویالیست تکیه داشت که
البته هیچگاه به طور کامل تحقق نیافت .در ۱۷۷۷در نبرد ساراتوگا سربازان بریتانیای ی که از سمت کانادا
به ساراتوگا حملهور شدند به اسارت افتادند .اوایل ۱۷۷۸به دنبال پیروزی امریکا در نبرد ساراتوگا فرانسه
ترغیب شد که اشکارا به جنگ بر ضد بریتانیا وارد شود که این امر به توازن قوای نظامی دو طرف درگیر
کمک شایانی میکرد .اسپانیا و جمهوری هلند -متحدین فرانسه -نیز با تهدید به تهاجم به بریتانیا و به جد
ازمودن قدرت نظامی بریتانیا با دست زدن به عملیات نظامی در اروپا به مخاصمه با بریتانیا پرداختند.
دخالت اسپانیا در جنگ به خروج بریتانیای یها از فلوریدای غربی منجر و منتهی شد که جبهه جنوبی را برای
امریکاییان امن کرد.
دخالت فرانسه مؤثر بود ولی از انجا که به نابودی اقتصادش انجامید برایش گران تمام شد .در ۱۷۸۱
پیروزی نیروی دریای ی فرانسه در نبرد چزاپیک ارتش بریتانیا را که به محاصره یورکتاون دست زده بود به
تسلیم واداشت .در ۱۷۸۳با انعقاد معاهده پاریس ،جنگ رسما پایان یافت و حاکمیت ایاالت متحده بر
مناطقی که امروزه تقریبا به کانادا از شمال ،فلوریدا از جنوب و رود میسیسیپ ی از غرب محدود است به
رسمیت شناخته شد.
لوئی شانزدهم (به فرانسوی)Louis XVI de France :یکی از
پادشاهان فرانسه بود .مهمترین واقعه دوران او انقالب کبیر فرانسه است که
اندکی پس از این انقالب ،نظام سلطنتی از فرانسه برچیده میشود .به گ فته
تاریخدانانی چون الکسی دو توکویل ،از خصوصیات مثبت دوران این شاه ،پایان
رکود اقتصادی حاکم بر فرانسه بود که از اواخر دوران لوی ی چهاردهم بر اوضاع
کشور سایه افکنده بود .به طوری که حجم بازرگانی فرانسه ظرف مدت حکومت
هجده ساله او دو برابر شد و نکر ،وزیر اقتصاد فرانسه در گزارش بودجه مینویسد
که میزان مالیات بر درامد ،بدون افزایش درصد مالیات ،ساالنه دو میلیون لیور
افزایش می یابد .و به گ فته دو توکویل ،یک بررسی اماری تطبیقی نشان میدهد که
پیشرفت فرانسه در هیچ دهه ای به اندازه دو دهه اخر رژیم بوربونها که مصادف
با حکومت لوی ی شانزدهم میشود نبود .
سلطنت وی ۱۸سال از ۱۷۷۴تا سال ۱۷۹۲دوام یافت و در سال ۱۷۷۰با شاهزادهای اتریشی به نام
ماری انتوانت ازدواج نمود.
در دوران لوی ی شانزدهم اصالحات اقتصادی ای برای نجات اقتصاد رو به زوال فرانسه اغاز شد و با وزارت
افرادی چون نکر این برنامه رو به پیشرفت بود؛ ولی دخالت اشراف و فساد و عقب ماندگی سیستم اداری
فرانسه کم کم باعث اختالالتی در برنامهها شد .لوی ی برای ادامه اصالحات ،با اکراه ،مجلس عمومی
طبقاتی که مجلسی دارای نمایندگانی از سه طبقه اشراف ،روحانیان و شهرنشینان بود را فراخواند؛ اگرچه در
این کار تاخیر داشت ،چراکه با این فراخوان ،لوی ی به کم شدن قدرتش اعتراف کرده بود .مدتی بعد
نمایندگان طبقه شهرنشین خود را مجمع ملی خواندند و خواستار تغییر یکسری قوانین ،مانند معافیت
مالیات اشراف و روحانیان شدند .لوی ی ابتدا قبول نمیکرد ولی پس از مدتی ،با نطقهای اتشین چپگراها و
مدتی بعد با فتح باستیل ،موافقت خود را با انقالب کبیر فرانسه اعالم کرد .گ فته میشود روزی که شاه با
انقالب مردم موافقت کرد و پرچم سه رنگ انقالب را -که امروزه این سه رنگ ،پرچم فرانسه را تشکیل
میدهند -بر تاج گذاشت؛ جمعیت مردم که شاهد این عمل بودند ،فریاد زدند « :شاه ما ،پدر ما!»
از اک تبر ۱۷۸۹تا دو سال تمام شاه و ملکه در تویلری به سر بردند .به خانواده سلطنتی در طی این دو سال
کوچکترین اذیتی نرسید و ملت هنوز به انها امیدوار بود و احترامشان می گذاشت.اما دیگر قدرت گذشته
رانداشتند وتقریبا اسیر بودند چرا که از هر طرف مراقب ان ها بودند واین کاخ در محافظت سران انقالبیون
بود واین موجب شد تا شاه وخانواده اش خود را زندانی بدانند وفکر فرار کنند بی ثباتی سیاسی و قدرت
گیری گروههای چپ به رهبری افرادی مانند دانتون ،مارا و روبسپیر دربار را به وحشت انداخت و باعث
اغاز توطئه چینی دربار برای بازپس گیری قدرت مطلقه شد.
لوئی شانزدهم در سال ۱۷۷۰م با شاهزاده خانم اتریشی به نام ماری انتوانت ازدواج نمود .وی در سال
۱۷۷۴پادشاه فرانسه گشت .پس از انقالب ،لوئی به همراه خانواده اش سعی در فرار از فرانسه داشت چرا
که خود رااسیر می دانست اما در اغاز که شاهزادگان پابه فرار گذاشتند وبه او گ فتند تا اوهم این کار را کند
او قبول نکرد وگ فت ان جا ودرکنار مردم باقی خواهد ماند اما احساس اسارت او را در راه تغییر عقیده
انداخت وبا زحمت از تویلری فرار کردند اما دیری نپاییدکه او به پاریس برگردانده شد و متهم به خیانت
گشت.
ماری انتوانت معروف به اتریشی ( ۱۷۵۵تا ۱۷۹۳میالدی) واپسین ملکه پیش
از انقالب کبیر فرانسه است.وی در سال ۱۷۵۵در شهر وین در کشور اتریش
زاده شد .ماری انتوانت ،دختر فرانسوای اول بود و در سال ۱۷۷۰به همسری
شاهزاده لوی ی درامد .چهار سال پس از ان لوی ی به پادشاهی فرانسه رسید و ماری
انتوانت شهبانوی فرانسه شد .انتوانت یک بانوی اشرافزاده ،ولخرج و
خوشگذران بود که از روند جامعه اگاهی چندانی نداشت .گ فته شده که زمانی که
صدای انقالب فرانسه بلند شده بود وی از کسی پرسید :که مردم چه میخواهند؟
ان شخص پاسخ داد :گرسنهاند و نان میخواهند .و شهبانو گ فته بود :اکنون که
نان ندارند چرا شیرینی نمیخورند!وی به زبان فرانسه و المانی تسلط کامل
داشت.در ک تاب غرش توفان اشاره شده است که یکی از افسران در رابطه او گ فته
است هرگز زنی را ندیده بودم که با این فضاحت فرانسوی تکلم کند و با این
سالست المانی صحبت کند.ملکه فرانسه نیز به زبان انگلیسی نیز اشنای ی داشت.
در کل مردم فرانسه از او بیزار بودند و این بیزاری را در روزنامههای بومی ان زمان
به نمایش میگذاشتند.
در کوران انقالب ماری انتوانت از برادرش لئوپولد دوم پادشاه اتریش درخواست یاری کرد .با اعالم جنگ
اتریش به فرانسه در حال انقالب ،مردم خشمگین در ۱۰اگوست ۱۷۹۲به پادشاهی لوی ی شانزدهم بر
فرانسه پایان دادند .خانواده پادشاهی به زندان افتادند و کوشش شاه و شهبانو برای گریز نافرجام ماند و
سرانجام در ۱۶اک تبر ۱۷۹۳در حدود نه ماه بعد از اعدام همسرش به دست گیوتین سپرده شد.
با بازگشت بوربونها به سلطنت فرانسه و به قدرترسیدن لوی ی هجدهم ،جسد ماری انتونت و همسرش
لوئی شانزدهم به کلیسای سلطنتی سن ُدنی منتقل و پس از طی مراسم تشریفاتی ،در انجا دفن شد.
Maximilien
ماکسیمیلیان رو ِبسپیر (به فرانسوی:
) )۱۷۹۴-۱۷۵۸(Robespierreیکی از معروفترین رهبران انقالب
فرانسه بود .وی یکی از تاثیرگذارترین اعضای کمیته نجات ملی انقالب فرانسه بود
و نقش به سزای ی را در دوره وحشت پس از انقالب و به راهانداختن ان بازی کرد.
دوره وحشت و سرکوب ،با دستگیری و اعدام خود وی با گیوتین به پایان رسید.
روبسپیر ،به سبب قیافه عجیب و لهجه دهاتی و پشتکار خارق العادهای که
داشت ،تا مدتی مورد استهزاء و تحقیر نمایندگان قرار داشت .این متفکر انقالبی
دارای مرام واضح و مشخصی بود و به خودش اجازه نمیداد که ذرهای از ان
منحرف شود و بدین جهت ،نطقهای او عمیق و دقیق بود ،ولی چون فاقد
حرارت بیان بود ،نمیتوانست مثل میرابو و بارانف شنوندگان را تحت تاثیر قرار
دهد ،با اینکه تفکر عمیق و ژرف بینی او را نداشتند.
نطقهای لوشابلیه و المیت و بیتیون و سییس ،همه وقت نطقهای او را تحت الشعاع میگرفتند ،زیرا
روبسپیر از ظاهرسازی و اغفال و بازی با احساسات نمایندگان و شنوندگان متنفر بود و حتی برای یک مرتبه
هم سعی نکرد تا شنوندگان خود را ،با ذکر لطیفهای بخنداند.
برخی اوقات ،فرانسوی ها ،او را «فساد ناپذیر» می نامند .سابقه این لقب ،به یکی از سخنرانیهای «مارا»
(یکی از شخصیتهای انقالب فرانسه) بر میگردد که در ان روبسپیر را «فساد ناپذیر» خوانده بود و با
استقبال اغلب فرانسویان روبرو شد .تا جای ی که به گ فته رومن روالن« ،البیل گویار» ،تک چهرهای که در
سال 1791از روبسپیر نقاشی کرده بود را با عنوان «فساد ناپذیر» نامگذاری کرد.
غلب مبارزات سیاسی روبسپیر ،در کسوت یک حقوقدان و یا نماینده پارلمانی انجام گرفته است .انگار او می
خواسته با استفاده از قوانین حقوقی ،زندگی فرانسویان را بهبود ببخشد .او ایدههای خود را در غالب لوایح
قانونی به مجلس نمایندگان میبرد ،بیشتر مخالفانش را با محاکمه حقوقی مغلوب میکرد ،برای تحت فشار
گذاشتن نجبا و فئودال ها ،لوایح قانونی متعددی پیشنهاد میداد و حتی در دورههای ی که در میان
سیاستمداران فرانسوی ،منزوی بود ،به پشتوانه قوانین ،هفتهها موقعیت سیاسی خود را حفظ میکرد.
روبسپیر در زمانهای زندگی میکرد که نظام سیاسی فرانسه از یک وضعیت سلطه سلطنتی به یک وضعیت
حقوقی-بوروکراتیک تغییر میکرد .هدف اصلی سیاستمداران انقالبی فرانسه ،در این دوره ،اصالح قوانین
موجود و یا وضع قوانین جدید به منظور بهبود زندگی فرانسویان بود .انها حتی برای برخی از مفاهیم انتزاعی
(مانند ازادی) قوانین مشخص و مدونی تصویب کردند.
اما ویژگی بارز روبسپیر در این است که او برخالف مرام و مسلک بیشتر چهرههای انقالبی دنیا ،کمتر در
کارناوالهای خیابانی شرکت میکرد.
قلعه باستیل(:در فرانسوی )Bastille Saint-Antoine :زندانی بود در پاریس که در
فرانسه تحت عنوان باستیل سن انتوان نامیده میشود .معروفیت این قلعه به فتح ان در ۱۴ژوئیه
۱۷۸۹بدست انقالبیون فرانسه برمیگردد .در این تاریخ این قلعه مورد هجوم مخالفان لوی ی شانزدهم
قرار گرفت .این اتفاق را اغاز انقالب فرانسه مینامند .در سال بعد از فتح این قلعه جشنی به این مناسبت
برگزار شد که هماکنون این روز را در فرانسه به عنوان روز ملی جشن میگیرند و جزو تعطیالت رسمی این
کشور نیز محسوب میشود .لغت باستیل در فرانسه به معنی قلعه است.
221سال پيش در روز 14ژوييه سال 1789ميالدى مردم پاريس به قلعه و زندان مشهور باستيل حمله
كرده و ان را فتح مى كنند .با اين كه در ان زمان فقط چند نفر در باستيل زندانى بودند اما سقوط باستيل
به عنوان نماد استبداد در فرانسه نقطه عطفى در تاريخ اين كشور محسوب شده و پس از سقوط باستيل
انقالب فرانسه وارد مرحله اى غيرقابل بازگشت مى شود.
مجلس اتاژنرو در ورساى تشكيل مى شود و نمايندگان كه متوجه شده بودند نقاط ضعف و مشكالت
حكومت بيش از ان است كه فقط با يك اصالح مالياتى حل شود ،خواستار استقرار نهادهاي ى در
چارچوب يك قانون اساسى شدند .سپس در روز 9ژوييه مجلس اتاژنرو در ورساى تشكيل شد و خود را
«مجلس ملى موسسان» ناميد.
اين اقدام به مذاق لوي ى شانزدهم پادشاه فرانسه و بويژه اطرافيان دربارى او خوش نيامد .در روز 12ژوييه
سال 1789ميالدى لوي ى شانزدهم ناظر كل امور مالى ژاك نكر را معزول مى كند و بارون دوبروتوى
جانشين او مى شود.
با اين كه ژاك نكر بانكدار اهل شهر ژنو فقط موجب افزايش كسر بودجه كشور شده بود اما ميان مردم
كوچه و بازار محبوبيت داشت .سپس اين شايعه رواج مى يابد كه شاه كه از نافرمانى نمايندگان مجلس به
خشم امده ،مى خواهد مجلس را منحل كرده و نمايندگان را به خانه هايشان بفرستد.
در روز 13ژوييه شايعه جديدى در پاريس منتشر مى شود كه براساس ان نيروهاى ارتش سلطنتى مى
خواهند وارد پاريس شوند و نمايندگان را دستگير كنند.
صبح روز 14ژوييه يك گروه از صنعتگران و پيشه وران براى جستجوى اسلحه به عمارت انواليد مى روند.
سومبروى كه وظيفه حفاظت از عمارت انواليد را داشت تسليم شورشيان شده و در انبارهاى سالح را به
روى انها مى گشايد.جمعيت به انبارها هجوم برده و 28هزار قبضه تفنگ را غارت مى كنند.
شورشيان پس از اين موفقيت اوليه به سوى قلعه و زندان باستيل حركت مى كنند .براساس شايعات ،در
باستيل مقدار قابل مالحظه اى باروت انبار شده بود .مردم نسبت به اين قلعه قرون وسطاي ى احساس
نفرت مى كردند زيرا همواره نماد قدرت استبدادى سلطنتى بود.
در ان زمان گارد محافظ باستيل از 82كهنه سرباز سالمند تشكيل شده بود و در روز 7ژوييه يك واحد از
گارد سوييس شامل 32سرباز به انها پيوسته بودند.
ماركى دولوناى حاكم باستيل متوجه مى شود كه تا رسيدن قواى كمكى بايد دست به دفع الوقت بزند .او
به مهاجمان مى گويد حاضر به مذاكره با 3نفر از نمايندگان انها است و در ازاى ان 3درجه دار را به
عنوان گروگان نزد انها مى فرستد.
دوالنوى با نمايندگان گ فتگو كرده و انها را به صرف غذا دعوت مى كند .در حالى كه صبر جمعيت
خروشان در بيرون از قلعه باستيل به سر امده بود.
يك گروه از شورشيان موفق مى شوند از بخشى از دروازه قلعه باال رفته و خود را به پل معلقى كه حكم
ورودى اصلى باستيل را داشت برسانند انها تالش كردند با ضربات تبر زنجيرهاى نگهدارنده پل معلق را
قطع كنند.
افراد گارد سوييس به سوى انها شليك كرده و انها را به قتل مى رسانند .در تيراندازى متقابل نيز تعدادى
از نگهبانان قلعه به قتل مى رسند.
دولوناى تصميم مى گيرد انبارهاى باروت را منفجر كند ،اما كهنه سربازان از او مى خواهند با شورشيان
مذاكره كند.
ستوان فلو فرمانده گارد سوييس فرمان توقف تيراندازى را داده و مى گويد براساس قوانين جنگى حرمت
انها بايد حفظ شده تا تسليم شوند.
يك سرباز فرانسوى كه به شورشيان پيوسته بود تقاضاى او را پذيرفته و به طور مك توب به انها امان نامه
مى دهد.
پل معلق باستيل پايين امده و گاردهاى سوييس به عنوان زندانى به عمارت شهردارى برده مى شوند اما
ناگهان مهار جمعيت عصيان زده از دست رهبران شورش خارج شده و جمعيت خشمگين گاردهاى
سوييس و ساير اسرا را قطعه قطعه مى كنند و سرهاى انها را بر سر نيزه زده و در خيابان ها مى گردانند.
تعریف قرون جدید پس از قرون وسطی ( 500تا 1500م).از حدود سال 1500تا 1800میالدی دوره ای به وجود امد که به
ان قرون جدید می گویند.
علت نامگذاری وضع مذهبی،سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در اروپا نسبت به قبل تغییر کرد.
قرون جدید همزمان با دولت های صفویه،افشاریه و زندیه است.
در قرون وسطی مسیحیت کاتولیک که در راس ان «پاپ» قرار داشت از تعالیم مسیح دور شدند
قرون جدید اروپا
کلیسای کاتولیک در تمام امور سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و حتی اقتصادی نقش مهمی داشت.
تحوالت مذهبی
پروتستان ها به معنی اعتراض کننده.عده ای که مخالف و معترض سلطۀ بی چون و چرای کلیسا و پاپ
بودند و اصالحاتی را پیشنهاد می کردند.
شکل گیری مذهب پروتستان
پ ی امد های اقدامات پروتستانها
بروز جنگهای مذهبی شدید در اروپا
از ویژگی های قرون جدید
پیشرفت علوم تجربی و توسعه اختراعات
تعریف انقالب صنعتی در اواخر قرون جدید (قرن 18م).اختراعات صنعتی رشد یافت و ماشین ها
و ابزارهای جدید جای کارگاه ها و وسایل دستی را گرفت.میزان تولید کاالها چند برابر شد و در نتیجه
تجارت گسترش یافت.این تحوالت را انقالب صنعتی می نامند.
قرون جدید اروپا
رشد علم و صنعت و
پیدایش استعمار
زمینۀ استعمارگری با وقوع انقالی صنعتی توجه کشورهای اروپای ی به سوی مناطقی از جهان که
دارای مواد اولیۀ صنعتی یا بازار مصرف برای کاالهای تولید شده در اروپا بودند،جلب شد و همین
امر به تدریج زمینه های استعمارگری را فراهم اورد.
اولین کشورهای استعمارگر اسپانیا و پرتغال
سپس انگلستان،فرانسه و دیگر کشورهای اروپای ی به جمع دولتهای استعمارگر پیوستند
تحوالت اجتماعی و سیاسی تغییراتی که در زمینۀ نقش مردم در سرنوشت خودشان و رابطۀ انها با
حکومت ایجاد شد.
در قرن هفدهم
انگلستان
قرون جدید اروپا
از سلطنت استبدادی به سلطنت مشروطه
سلطنت استبدادی پادشه همه کارۀ کشور بود
سلطنت مشروطه
تحوالت اجتماعی و
سیاسی
امریکا
دارای مجلس نمایندگان بود
در اواخر قرن هجدهم
ساکنان امریکا علیه سلطۀ انگلستان شورش کرده و به استقالل رسیدند
انقالب کبیر فرانسه به قیام مردم فرانسه بر ضد لوی ی شانزدهم که منجر به برکناری او شد انقالب کبیر
فرائسه می گویند
تا قرن هجدهم قدرت مهمی در اروپا و اسیا محسوب می شد.
عثمانی
بر اثر توطئه و تهاجم نظامی دولت های اروپای ی ضعیف شد و قسمت های ی از قلمروش را در
اروپا از دست داد
.51دور
مجموعا شامل چه سالهای ی به تاریخ میالدی می شوند؟
ندیهکنید.
صفویه،افشاریه و
صنعتیفردرانسه
انقالب کبیر
انقالبان
نی زرو
داد؟
تعریفی
چهراقر
.9
الف)قرن هجدهم
ب)قرن هفدهم
پ)اواخر قرن هجدهم
ت)اواخر قرن هفدهم
شد؟
تغییرات
کدامدچار
استعمارگرقرنی
انگلستان در چه
بودند؟
کشورها
سلطنتکشورهای
.26اولین
کدامقرن
هجدهممی کرد؟ ت)قرن نوزدهم
دولتقرنهایهفدهم
بیشتر توجه ب)
پانزدهم
10الف)
قرن جلب
استعمارگر را بهپ)خود
مناطق
انگلستان دست به شورش زدند؟
ساکنان ا
.73.11قرودرنچه
چها
صنعتی ر
سلطۀمی گویند؟
علیهاروپا
کنیدبر.تاریخ
مریکااز
تعریفی
سالهای
زمانیبه
انقالبجدید
ب)اواخر قرن هجدهم
الف)اوایل قرن هفدهم
ت) 1600تا 1800
پ) 1700تا 1800
الف) 1500تا 1800ب) 500تا 1500
ت)اواسط قرت هفدهم
پ)اوایل قرن هجدهم
.4پروتستان یعنی چه؟پروتستانها چه کسانی بودند؟
.8پ ی امدهای اعتراضات پرو
بیاننکنید.
تستان ها
میانهرا (قرو
وسطی) به چه مقدار بود؟
سده های
12قدرت کلیسا و پاپ در