از تحقیق هاف استد
Download
Report
Transcript از تحقیق هاف استد
پس از مطالعه ی این فصل ،شما می توانید:
.1شرکت های چند ملیتی را تعریف کنید.
.2اثرات قراردادهای همکاری منطقه ای بر شرکت های چند ملیتی را بیان کنید.
.3با پدیده ی قوم گرایی آشنا شوید.
.4شش بعد چهارچوب کالک هان و استرادبک را بر شمارید.
.5چهار بعد فرهنگ ملی در چهارچوب هاف استد را توضیح دهید.
.6ویژگی های بعد فرهنگی ایاالت متحده امریکا (از تحقیق هاف استد) را بر شمارید.
رفتار سازمانی در سطح جهانی
فرانسوی ها با انگلیسی ها فرق دارند،عرب با کانادایی
متفاوت است،آلمانی ها با استرالیایی ها تفاوت دارند و
ژاپنی ها امریکایی ها متفاوت اند .دریک سیستم اقتصاد
جهانی مدیران باید تغاوت های فرهنگی را درک کنند و
شیوه مدیره و سازمان های خود را بر آن اساس تعدیا
نمایند.
نتایج حاصل از تحقیقاتی که بر روی تفاوت های کارگران دو کشور
آمریکا و ژاپن صورت گرفته است:
کارگران آمریکایی
-1تنها کار می کنند.
-2به میزان زیادی جابه جا می شوند.
-3طبق دستور العمل ،مسائل را به صورت سیستماتیک حل می کنند.
-4به مسئولیت فردی اعتقاد دارند.
-6اختیارات و مسئولیت واحد را می پذیرد.
- 5ازتضاد و تعارض پرهیز می کنند.
-7به سلسله مراتب اختیارات توجه می کنند.
-8محتاط هستند و ازخطر اجتناب می کنند.
کارگران ژاپنی
.
-1به صورت گروهی کار می کنند.
-3برای حل مسائل ابتکار عمل به خرج می دهند.
-5به مسولیت گروهی اعتماد دارند.
-7غیر رسمی و رو راست هستند.
-2به میزان بسیار کمی جابه جا می شوند.
-4گروه را معرف خود می دانند.
-6از تضاد و تعارض پرهیز نمی کنند.
-8عالقه ای به پذیرفتن مسئولیت فردی ندارند.
-9خطر پذیر هستند و برای رهبران واقعی یا واجد شرایط احترام قایل اند.
به دهکده ی جهانی خوش آمدید
پژوهشگران آگاه که درباره امر جهانی به تحقیق می پردازند بر این باورند که
بیش از یک دهه است که دنیا به صورت یک هکده ی جهانی درآمده است.
ارتباطات و حمل و نقل ،شبکه های کامپیوتری و ماهواره ای .
این امکان را به وجود آورده اند که افراد در قاره های مختلف ،با سرعت
بیشتری و فراتر از مرز های ملی با هم ارتباط بر قرار کرده و تجارت جهانی
انجام می دهند.
در این دهکده جهانی نمی توان به صورتی دقیق کشوری را که شرکت
مادر در آن گرفته و محصوالتی را که بدان شرکت یا بدان کشور تعلق
دارد ،مشخص نمود.
واقعیت دهکده ی جهانی را می توان از دیدگاه اثراتی که شرکت های
چند ملیتی بر سیستم اقتصاد جهانی دارند و پیدایش همکار های منطقی
قراردادهایی که بین کشور ها بسته می شود،مشاهده کرد.
کشور های چند ملیتی
بیشتر شرکت هایی که مجله فورچون به عنوان 500شرکت بزرگ و موفق برمی
شمارد در زمره شرکت های چند ملیتی قرار می گیرند.یعنی شرکت هایی که در بیش از
دو یا چند کشور ،به صورت همزمان ،فعالیت های عمده دارند و این شرکت ها نتیجه
سیستم اقتصاد جهانی هستند.
شرکت های چند ملیتیبا استفاده از فعالیت های جهانی خود استراتژی های جهانی را
تدوین و ارائه می نمایند .به جای این که فعالیت های خود را درون مرز های محلی
محدود کنند در سطح گیتی به رقابت می پردازند و در پی کسب مزایا و امکانات
اقتصادی در می آیند.
در سایه پیدایش قراردادهای همکاری منطقه ای ،مرزهای ملی مخدوش
و تا حد زیادی کمرنگ شده است.
-1اتحادیه اروپا
-2نفتا
-3اروپای شرقی
اتحادیه ی اروپا
در 1993ایاالت متحده اروپا به وجود آمد .اتحادیه اروپا از 335میلیون نفر و
15کشور تشکیل می گردد :فرانسه ،دانمارک ،بلژیک ،یونان ،ایرلند ،ایتالیا ،
لوکزامبرگ ،هلند ،پرتغال ،اسپانیا ،انگلستان،اتریش،فنالند ،سوئد و آلمان.
اینک همه ی انها به صورت یک بازار در آمده اند .از نظر مسافرت ،استخدام ،
سرمایه گذاری و بازرگانی مرز های ملی از بین رفته و جریان آزاد پول،
کارگر،کاال و خدمات در سراسر خاک این کشور ها مشاهده می شود.
انگیزه اصلی برای این 15کشور جهت اتحاد وتقویت وضع خود در
برابر کشورهای بزرگ صنعتی مثل امریکا و ژاپن بود هنگامی که آنها
بصورت کشورهای جداگانه بودند برای یکدیگر موانعی بوجود
می آوردند.
ولی اتحادیه نوین این امکان را بوجود آورده است که شرکتهای اروپائی
بتوانند در یک بازار منحصر بفرد که از بازار داخلی ومحلی آمریکا یا
ژاپن بزرگتر است کاالها و خدمات خود را عرضه نمایند.
نفتا
نفتا (قراردادتجارت آزاد آمریکای شمالی ) که در ژانویه 1994بین سه
کشور آمریکا و مکزیک وکانادا به امضاء رسید و باعث شد بزرگترین و
ثروتمندترین بازار تجاری با جمعیتی بالغ بر 370میلیون نفر که ساالنه 65
تریلیون دالر بین آنها مبادله می شود بوجود آید .
نفتا باعث شد که سیستم اقتصادی این سه کشور وابستگی بیشتری به
یکدیگر پیداکنند .با وجود اینکه این سه کشور دارای سیستمهای سیاسی
وتاریخهای فرهنگی متفاوت هستندهمجواری آنها از نظر جغرافیایی باعث
شده است که بتوانند دربازارهای جهانی یک مشارکت اقتصادی قوی بوجود
آورند .
درسالهی اخیر با اتحاد مجدد دو آلمان و سقوط کمونیسم ونیز گسترش
سیستم سرمایه داری باعث شده است دنیا به صورت یک بازار کوچک
درآید .شرکتهای چند ملیتی باید به بازارهای جدید دست اندازی کنند .
رواج و گسترش بازار آزاد در کشورهای اروپائی شرقی باعث افزایش
ارتباطات دوجانبه وچند جانبه بین سازمانها و کشورها شده است ودر
نتیجه نه تنها بازارهای مصرف بالقوه ای به وجود آمده است بلکه
نیروهای کارمتخصص و ارزان می تواننند به راحتی از مرزها بگذرند.
سیستم اقتصاد جهانی برای مدیران مسائل و مشکالتی را به وجود می آورد که آنها
درواحدهای موجود ودر درون مرزهای یک کشور هرگز با آن مشکالت روبه رو نمی
شوند .مدیران با سیستمهای سیاسی وحقوقی وقانونی متفاوت رو به رو می شوند.
از نظر سیاستهای مالیاتی و جو با محیط اقتصادی باید با شرایط جدیدی دست و
پنجه نرم کنند .همچنین آنها باید با فرهنگهای ملی متفاوتی رو به رو شوند .
بنابراین ما به این موضوع توجه می کنیم که چرا مدیران ( به ویژه آنان که در ایاالت
متحده آمریکا به دنیا آمده ودر آنجا بزرگ شده اند ) می پندارند که اداره کردن افراد
در سرزمینهای بیگانه تا آن اندازه مشکل است .
کوته نظری
آمریکایها تنها ملتی هستند که به مرض خود جهان بینی دچار می باشند یعنی
آنها دنیا را تنها از دیدگاه وزاویه خاص خود نگاه می کنند .کسانی که چنین
دیدگاهی دارند متوجه نمی شوند که ملتهای مختلف و گوناگون شیوه های
دیگری از زندگی دارندو به روشهای دیگر کار می کنند .
همچنین امریکایی ها از این جهت مورد انتقاد قرار گرفته اند که به شدت قوم
قوم پرستند .آنان بر این باورند که ادات و رسوم و ارزشهای فرهنگی شان برتر
از سایرین است.
خارجیها در آمریکا
نباید چنین فرض کردکه تنها آمریکایی ها درخاک خارجیها دست
اندازی می کنند .جهان فرهنگی یک مسیر دو طرفه است .سرمایه
گذاران خارجی کنترل بیش از %12از واحدهای تولید آمریکارا
دراختیار خود دارند وبیش از 3میلیون آمریکایی را استخدام کرده
اند .تنها در یک سال سرمایه گذاران خارجی حدود 400شرکت
آمریکایی را به قیمتی حدود 60میلیارد دالر خریداری نمودند .ولی
این سرمایه گذاران خارجی با همان مسائل ومشکالتی روبه رو
هستند که مدیران آمریکایی در فراسوی دریاها ،درکشورهای
دیگرباآنها روبه رو بوده اند یعنی آنها هم دچار همین لغزش واشتباه
شده اند .
ارزیابی تفاوت بین کشورها
به کودکان آمریکایی می آموزند که به ارزشهای فردی وغربگرایی
اهمیت بدهند برعکس به کودکان ژاپنی تلقین می شود که به صورت
گروهی و تیمی بازی کنند و در گروه سازش داشته باشند و این
اختالف بیانگر فرهنگهای متفاوت است .
بیشتر افراد نمی دانند که فرهنگ چگونه رفتارآنها را شکل داده
است .فرهنگ همانند آب برای ماهی است .
بیشتر افراد نمی دانند که فرهنگ چگونه رفتارآنها
را شکل داده است .فرهنگ همانند آب برای ماهی
است.آب همیشه وجود دارد ولی ماهی از وجود آن
آگاه نیست .
گرچه نمی توان فرهنگ کشورهای خارجی را بر
اساس گفته های بومیان سنجش و ارزیابی قرار
داد ولی تحقیقات زیادی در این باره انجام شده و
می توان بر آن اساس به تفاوت بین فرهنگها پی
برد.
گرچه نمی توان فرهنگ کشورهای
خارجی را بر اساس گفته های
بومیان سنجش و ارزیابی قرار داد
ولی تحقیقات زیادی در این باره
انجام شده و می توان بر آن اساس
به تفاوت بین فرهنگها پی برد.
تحقیقی که کالکهان و استرادبک انجام دادند یکی از
مشهورترین تحقیقاتی است که در زمینه تجزیه وتحلیل
اختالفات فرهنگی انجام شده است .این تحقیق یا
چارچوب توانسته است به 6بعد فرهنگی توجه کند که
عبارتند از :رابطه با محیط ،توجه به زمان ،ماهیت
فرد ،توجه به فعالیت ،توجه به مسئولیت و مفهوم
فضا .
رابطه با محیط
آیا فرد تابع محیط است و با آن هماهنگی می باشد ،یا می تواند آن رادر
سلطه خود درآورد؟ در کشور های خاور میانه ،مردم از این دیدگاه به
زندگی نگاه می کنند که از قبل تعیین شده است.هنگامی که رویدادی رخ
میدهد آنها آن را خواست خدا می دانند و افراد درصد برمی آیند تا هدف
هایی رو تعیین کنند ،ولی انحراف از هدف عواقب وخیمی در پی نخواهد
داشت .بر عکس آمریکایی ها و کانادایی ها بر این باورند که می توانند
طبیعت را کنترل کنند.
برای مثال ،آنهاهر سال میلیون ها دالر برای پیدا کردن راه
عالج سرطان هزینه می کنند .در این روش هدف ها دقیق و
مشخص می گردند و افراد انتظار دارند به این هدف ها
برسند و در صورت ناتوان ماندن باید عزامت سنگینی
بپردازند.
یک دیدگاه هم در بین این دو طیف یا دو موضوع قرار دارد.
افرادی که دارای چنین دیدگاهی هستند می کوشند تا خود را
با طبیعت هماهنگ کنند .در بسیاری از کشور های خاور
مردم می کوشند تا با محیط از در سازش درآیند.
رابطه با محیط
آیا فرد تابع محیط است و با آن هماهنگی می باشد ،یا می تواند آن رادر سلطه
خود درآورد؟ در کشور های خاور میانه ،مردم از این دیدگاه به زندگی نگاه
می کنند که از قبل تعیین شده است.هنگامی که رویدادی رخ میدهد آنها آن را
خواست خدا می دانند و افراد درصد برمی آیند تا هدف هایی رو تعیین کنند،
ولی انحراف از هدف عواقب وخیمی در پی نخاهد داشت .بر عکس آمریکایی
ها و کانادایی ها بر این باورند که می توانند طبیعت را کنترل کنند .برای
مثال،آنهاهر سال میلیون ها دالر برای پیدا کردن راه عالج سرطان هزینه می
کنند .در این روش هدف ها دقیق و مشخص می گردند و افراد انتظار دارند به
این هدف ها برسند و در صورت ناتوان ماندن باید عزامت سنگینی بپردازند.
یک دیدگاه هم در بین این دو طیف یا دو
موضوع قرار دارد .افرادی که دارای چنین
دیدگاهی هستند می کوشند تا خود را با طبیعت
هماهنگ کنند .در بسیاری از کشور های خاور
مردم می کوشند تا با محیط از در سازش
درآیند.
توجه به زمان
آیا فرهنگ کشور به زمان گذشته حال یا آینده توجه می کند؟ جوامع از نظر
ارزشی که برای زمان قائل می شوند ،تفاوت هایی دارند.
در فرهنگ های غربی وقت طالست و باید یه بهترین شکل از آن استفاده
کرد .امریکایی ها به زمان حال و آینده نزدیک توجه می کنند.
سازمان هایی که در آمریکای شمالی قرار دارند ،افراد خود را هر 6ماه یا
یکسان یک بار مورد ارزیابی قرار می دهند .بر عکس ژاپنی ها دیدگاهی
بلند تر دارند و عملکرد ها را در دوره های بلند مدت مورد ارزیابی قرار
می دهند.
ایتالیایی ها به گذشته توجه می کنند ،سنت پرست هستند و
می کوشند روشها و سنتهای تاریخی را حفظ کنند.
آگاهی از دیدگاه فرهنگ و جامعه به زمان می تواند باعث شود که
ما به اهمیت مقطع زمانی توجه کنیم.
این پرسش مطرح است که آیا فرهنگ کشورانسان را
موجودی خوب ،بد یا آمیزه ای از این دو می داند ؟ در
کشورهای جهان سوم افراد اصوال خود را منزه و قابل اعتماد
می دانند و شیوه مدیریت مشارکتی در آن کارساز است .از
سوی ذیگر کوره شمالی دیدگاه متفاوتی در باره ماهیت انسان
دارد وآن را موجود بدی می داند.
شیوه رهبری در آن خودکامه است .در آمریکای شمالی این
دیدگاه در وسط طیف قرار دارد .افراد اصوال خود را خوب می
دانند ولی مواظب هستند که کسی از خوبی آنان سوء استفاده
نکند و رهبری بر مشارکت افراد تاکید می کند ولی به محض
مشاهده انحراف درصدد بر می آید که امور را به صورتی دقیق
کنترل نماید.
توجه به فعالیت
دربرخی ازفرهنگها به عمل یا کار توجه می
شود .در این جوامع بر انجام کارها تاکید زیادی
می گردد (مانند آمریکای شمال) در برخی از
فرهنگها به" بودن یا زندگی در لحظه حال "
توجه و تأکید می شود .
در این فرهنگها به موضوع تجربه
زندگی و رسیدگی به خواسته های آنی
تاکید زیادی می شود (مانند مکزیک)
ولی بازهم در برخی از کشورها
مسأله کنترل نفس مطرح است و به
اصطالح در باره"لذت ترک لذت" داد
سخن می دهند ،خواسته و تمایالت
خود را سرکوب می کنند و رابطه آن
را با کاری که انجام می دهند ،قطع
می نمایند (مانند فرانسه).
توجه به مسئولیت
باتوجه به رفاه حال دیگران وتعیین مسئولیتها،
می توان جوامع و فرهنگها را طبقه بندی کرد.
برای مثال آمریکایها بسیارفردگرا هستند .آنها با
استفاده ازویژگیهای شخصی وموفقیتها
می کوشند تا تصویری ازخود ارائه نمایند .آنان
براین باورند که هرکس مسئولیت شخصی خود
را برعهده دارد.
در کشورهای چون مالزی به گروه توجه
می شود .افراد خود مسئول گروه می دانند ،
براتحاد ،وفاداری وهماهنگی گروه تاکید
می شود ،در فرانسه و بریتانیا به روابط
موجود درسازمان وسلسله مراتب اختیارات
توجه می شود .دراین کشورها ،گروههابا
توجه به سلسله مراتب موجود در جامع
وضع یا موفقیت خود را تعیین می کنند.
مفهوم
فضا
آخرین بعدی که در چارچوب معروف کالکهان و
استرادبک ارائه می گردد به مالکیت فضا مربوط
می شود دربرخی از فرهنگها کارها درمحیط باز
وعمومی انجام می شود (مانند ژاپن ) درانتهای
دیگرطیف وضع به گونه ای است که امورجنبه
خصوصی پیدا می کند (مانند آمریکای شمالی) و
بازاینکه در تعدادی ازجوامع و فرهنگها شیوه عمل
به گونه ای است که در وسط این طیف قرارمی
گیرند ،یعنی ترکیبی از دفاترعمومی خصوصی و
هستند.
الگوی کالکهان و استرادبک در موارد ابعاد فرهنگی
متغیر ها
بعد ارزش
رابطه مردم با طبیعت
سلطه گری
هماهنگی
انقیاد
زمان از دیدگاه
فرهنگ
گذشته
حال
آینده
ماهیت مردم
خوب
مختلط
بد
توجه کردن به کار
بردن یا هستی
کنترل کردن
انجام دادن
رابطه مردم با
یکدیگر
فردگرایی
گروه
طبقاتی
خصوصی
مختلط
عمومی
مفهوم فضا
تحقیق هاف استد
تحقیق دیگری که شهرت زیادی دارد به وسیله گرت هاف استد درباره
اختالفات و گوناگونی فرهنگها انجام می شود .
هاف استد تحقیق خود را (از نوع پیمایشی یا زمینه یابی ) بر روی
بیش از 116هزار کارگر و کارمند مشغول در 40کشور ،که همگی
برای یک شرکت بزرگ بین المللی کارمی کردند ،انجام داد .پایگاه
این داده ها به گونه ای بود که توانست اختالفات مربوط به شیوه های
مختلف عملکرد وسیاستهای متفاوت شرکتهای مختلف را ازبین ببرد.
بنابراین ازهرنوع اختالفی که دراین کشورها مشاهده می شد مربوط به
فرهنگ ملی آنها بود .
هاف استد به چه نتیجه ای رسید؟ پایگاه بزرگ داده ها این نکته را تأیید
کرد که فرهنگ ملی می تواند برارزشهای کاری و نگرشهای فرد اثرات
جدی بگذارد .
مساله مهمتر اینکه هاف استد به این نتیجه رسید که مدیران و کارکنان
ازچهار بعد فرهنگ ملی با یکدیگر تفاوت دارند که عبارتنداز )1 :فردگرایی
در مقایسه با جمع گرائی )2 ،اختالف در قدرت )3 ،اجتناب از پدیده عدم
اطمینان و )4مردساالری در مقایسه با زن ساالری
فردگرایی در مقایسه با جمع گرایی
مقصود از فردگرایی وجود یک چارچوب اجتماعی نه چندان
منسجم است که افراد بیشتربه منافع خود توجه می کنند و تنها
به افراد بسیارنزدیک خانواده رسیدگی می نمایند .برعکس جمع
گرایی به این معنی است که یک چارچوب اجتماعی محکم وجود
دارد و افراد انتظاردارند سایر کسانی که دراین گروه قراردارند
(مثل سازمان) به آنان توجه کنند و هرگاه با مساله یا مشکلی
رو به روشدند به حمایت ازآنان برخیزند .آنان احساس می کنند
که باید به گروه وفاداری زیادی داشته باشند.
پژوهشگرمزبوربه این نتیجه رسید که
میزان فرد گرایی دریک کشوربا ثروت آن
کشوررابطه ی مستقیم دارد .درکشورهای
ثروتمند ،مثل ایاالت متحده ،بریتانیای
کبیر،هلند افراد بسیارفرد گرا و
درکشورهای فقیرمثل کلمبیا و پاکستان افراد
جمع گرا می باشند.
به صورت طبیعی ،ازنظرتوانایی های فکری وجسمی افراد
متفاوت اند.این اختالف ،به نوبه خود موجب بروزاختالف
درثروت وقدرت می شود .
هاف استد برای نوع برخورد جامعه از این واقعیت که
قدرت به صورت نابرابر در سازمان و نهادها توزیع شده
است از عبارت یا اصطالح اختالف قدرت استفاده کرد .
در کشورهای چون فیلیپین ،ونزوئال وهند
اختالف و فاصله قدرت زیاد است .در
کشورهای که اختالف قدرت اندک است
افراد نابرابری های زیادی در سازمان
مشاهده نمی کنند .مقامات ارشد دارای
قدرت هستند ،ولی زیردستان از آنها
واهمه ای ندارند .نمونه آن کشور اتریش
است که درآنجا اختالف قدرت بسیار اندک
است .
اجتناب از پدیده عدم اطمینان
ما دردنیایی نامطمئن زندگی می کنیم .آینده ناشناخته ومبهم بوده
وخواهد بود .جوامع مختلف در برابر پدیده عدم اطمینان به
روشهای گوناگون از خود واکنش نشان می دهند .در برخی از
جوامع افراد واعضای جامعه می کوشند تا پدیده عدم اطمینان
را بپذیرند .افراد این جوامع از خطر روی گردان نیستند .آنها
در برابر رفتار و عقاید مخالف بردبار هستند،زیرا این عقاید یا
رفتار موجب تهدید و وحشت آنان نمی شود.
هاف استد در باره این جوامع می گوید که آنها از نظر
اجتناب از پدیده عدم اطمینان در سطح پایینی قرار دارند.
یعنی ،افراد به صورت نسبی احساس امنیت می کنند .
مانند سنگاپور ،سوئس و دانمارک .جامعه ای که از
نظر اجتناب از پدیده عدم اطمینان در سطح باالیی قرار
دارد بدین گونه است که افراد دچار اضطراب و وحشت
شدید می شوند و در برابر آینده مبهم تنش زیاد از خود
نشان می دهند و پرخاشگر ونا آرام هستند و دارای
قوانین و مقرارت رسمی می باشند مانند ژاپن ،پرتقال و
یونان.
مردساالری در مقایسه با زن ساالری
از دیدگاه هاف استد ،در برخی از جوامع به هردو
گروه مرد وزن اجازه داده می شود تا نقشهای
متفاوتی به عهده گیرند.مردساالری به جوامعی
اطالق می شود که بر مسأله و ابراز وجود و کسب
پول و ثروت و اشیای مادی توجه می شود و به
مسأله مراقبت از دیگران اهمیت زیادی نمی دهند.
هاف استد به این نتیجه رسید که ژاپن یک جامعه مرد ساالر است.
در انتهای دیگر طیف ،کشور هلند قرار دارد که بسیار زن ساالر است .
ایاالت متحده آمریکا و کشورهای دیگر در تحقیق هاف استد:
در مقایسه 40کشور توجه به چهار بعد ،هاف استد فرهنگ حاکم بر ایاالت متحده
آمریکا را به شرح زیر بیان کرد :
* از دیدگاه فردگرایی و جمع گرایی آمریکایها بسیارفردگرا هستند واز این نظر
بیشترین نمره را آورده اند.
*از دیدگاه اختالف قدرت ،در سطحی پایین تر از میانگین قرار می گیرند.
* از نظر اجتناب از پدیده عدم اطمینان تقریبا اندکی زیر متوسط قرار می گیرند .
*از دیدگاه مردساالری و زن ساالری به طور متوسط باالتر از مینگین قرار می گیرند
و به مردساالری گرایش دارند.
این نتایج با تصویری که دنیا از ایاالت
متحده آمریکا دارد ناسازگاراست .وقتی
می گوییم مردم آمریکا از نظر اختالف
قدرت ،پایین تراز میانگین قرار دارند،
بدان معنی است که می توان انتظار
داشت نوع حکومت مطلوب برای آنها
دمکراسی باشد.
رفتارسازمانی در سطح جهانی
بیشتر مفاهیمی که مجموعه دانشی بنام «رفتار سازمانی »را تشکیل می
دهد به وسیله آمریکایها در رابطه با مسائل آمریکایی به وجود آمده
است و این بدان معنی است که همه مفاهیم واصولی که شما در
فصلهای مختلف کتاب مبانی رفتار سازمانی می خوانید نمی توانند
کاربرد جهانی داشته باشند.
هر قدر فرهنگ یک کشور با فرهنگ آمریکا تفاوت داشته باشد به سبب
اختالف فرهنگی آن کشور باید در کاربرد اصول و مفاهیم رفتار
سازمانی تغییراتی در خود بدهد و نباید به صورت در آن باره قضاوت
کرد .
خسته نباشید