از تحقیق هاف استد

Download Report

Transcript از تحقیق هاف استد

‫پس از مطالعه ی این فصل‪ ،‬شما می توانید‪:‬‬
‫‪ .1‬شرکت های چند ملیتی را تعریف کنید‪.‬‬
‫‪ .2‬اثرات قراردادهای همکاری منطقه ای بر شرکت های چند ملیتی را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .3‬با پدیده ی قوم گرایی آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .4‬شش بعد چهارچوب کالک هان و استرادبک را بر شمارید‪.‬‬
‫‪ .5‬چهار بعد فرهنگ ملی در چهارچوب هاف استد را توضیح دهید‪.‬‬
‫‪ .6‬ویژگی های بعد فرهنگی ایاالت متحده امریکا (از تحقیق هاف استد) را بر شمارید‪.‬‬
‫رفتار سازمانی در سطح جهانی‬
‫فرانسوی ها با انگلیسی ها فرق دارند‪،‬عرب با کانادایی‬
‫متفاوت است‪،‬آلمانی ها با استرالیایی ها تفاوت دارند و‬
‫ژاپنی ها امریکایی ها متفاوت اند‪ .‬دریک سیستم اقتصاد‬
‫جهانی مدیران باید تغاوت های فرهنگی را درک کنند و‬
‫شیوه مدیره و سازمان های خود را بر آن اساس تعدیا‬
‫نمایند‪.‬‬
‫نتایج حاصل از تحقیقاتی که بر روی تفاوت های کارگران دو کشور‬
‫آمریکا و ژاپن صورت گرفته است‪:‬‬
‫کارگران آمریکایی‬
‫‪ -1‬تنها کار می کنند‪.‬‬
‫‪ -2‬به میزان زیادی جابه جا می شوند‪.‬‬
‫‪ -3‬طبق دستور العمل‪ ،‬مسائل را به صورت سیستماتیک حل می کنند‪.‬‬
‫‪ -4‬به مسئولیت فردی اعتقاد دارند‪.‬‬
‫‪ -6‬اختیارات و مسئولیت واحد را می پذیرد‪.‬‬
‫‪ - 5‬ازتضاد و تعارض پرهیز می کنند‪.‬‬
‫‪ -7‬به سلسله مراتب اختیارات توجه می کنند‪.‬‬
‫‪ -8‬محتاط هستند و ازخطر اجتناب می کنند‪.‬‬
‫کارگران ژاپنی‬
‫‪.‬‬
‫‪ -1‬به صورت گروهی کار می کنند‪.‬‬
‫‪ -3‬برای حل مسائل ابتکار عمل به خرج می دهند‪.‬‬
‫‪ -5‬به مسولیت گروهی اعتماد دارند‪.‬‬
‫‪ -7‬غیر رسمی و رو راست هستند‪.‬‬
‫‪ -2‬به میزان بسیار کمی جابه جا می شوند‪.‬‬
‫‪ -4‬گروه را معرف خود می دانند‪.‬‬
‫‪ -6‬از تضاد و تعارض پرهیز نمی کنند‪.‬‬
‫‪ -8‬عالقه ای به پذیرفتن مسئولیت فردی ندارند‪.‬‬
‫‪ -9‬خطر پذیر هستند و برای رهبران واقعی یا واجد شرایط احترام قایل اند‪.‬‬
‫به دهکده ی جهانی خوش آمدید‬
‫پژوهشگران آگاه که درباره امر جهانی به تحقیق می پردازند بر این باورند که‬
‫بیش از یک دهه است که دنیا به صورت یک هکده ی جهانی درآمده است‪.‬‬
‫ارتباطات و حمل و نقل‪ ،‬شبکه های کامپیوتری و ماهواره ای ‪.‬‬
‫این امکان را به وجود آورده اند که افراد در قاره های مختلف‪ ،‬با سرعت‬
‫بیشتری و فراتر از مرز های ملی با هم ارتباط بر قرار کرده و تجارت جهانی‬
‫انجام می دهند‪.‬‬
‫در این دهکده جهانی نمی توان به صورتی دقیق کشوری را که شرکت‬
‫مادر در آن گرفته و محصوالتی را که بدان شرکت یا بدان کشور تعلق‬
‫دارد‪ ،‬مشخص نمود‪.‬‬
‫واقعیت دهکده ی جهانی را می توان از دیدگاه اثراتی که شرکت های‬
‫چند ملیتی بر سیستم اقتصاد جهانی دارند و پیدایش همکار های منطقی‬
‫قراردادهایی که بین کشور ها بسته می شود‪،‬مشاهده کرد‪.‬‬
‫کشور های چند ملیتی‬
‫بیشتر شرکت هایی که مجله فورچون به عنوان ‪ 500‬شرکت بزرگ و موفق برمی‬
‫شمارد در زمره شرکت های چند ملیتی قرار می گیرند‪.‬یعنی شرکت هایی که در بیش از‬
‫دو یا چند کشور‪ ،‬به صورت همزمان‪ ،‬فعالیت های عمده دارند و این شرکت ها نتیجه‬
‫سیستم اقتصاد جهانی هستند‪.‬‬
‫شرکت های چند ملیتیبا استفاده از فعالیت های جهانی خود استراتژی های جهانی را‬
‫تدوین و ارائه می نمایند‪ .‬به جای این که فعالیت های خود را درون مرز های محلی‬
‫محدود کنند در سطح گیتی به رقابت می پردازند و در پی کسب مزایا و امکانات‬
‫اقتصادی در می آیند‪.‬‬
‫در سایه پیدایش قراردادهای همکاری منطقه ای‪ ،‬مرزهای ملی مخدوش‬
‫و تا حد زیادی کمرنگ شده است‪.‬‬
‫‪ -1‬اتحادیه اروپا‬
‫‪ -2‬نفتا‬
‫‪ -3‬اروپای شرقی‬
‫اتحادیه ی اروپا‬
‫در ‪ 1993‬ایاالت متحده اروپا به وجود آمد‪ .‬اتحادیه اروپا از ‪ 335‬میلیون نفر و‬
‫‪ 15‬کشور تشکیل می گردد‪ :‬فرانسه‪ ،‬دانمارک‪ ،‬بلژیک‪ ،‬یونان‪ ،‬ایرلند‪ ،‬ایتالیا ‪،‬‬
‫لوکزامبرگ‪ ،‬هلند‪ ،‬پرتغال‪ ،‬اسپانیا‪ ،‬انگلستان‪،‬اتریش‪،‬فنالند‪ ،‬سوئد و آلمان‪.‬‬
‫اینک همه ی انها به صورت یک بازار در آمده اند‪ .‬از نظر مسافرت ‪ ،‬استخدام ‪،‬‬
‫سرمایه گذاری و بازرگانی مرز های ملی از بین رفته و جریان آزاد پول‪،‬‬
‫کارگر‪،‬کاال و خدمات در سراسر خاک این کشور ها مشاهده می شود‪.‬‬
‫انگیزه اصلی برای این ‪ 15‬کشور جهت اتحاد وتقویت وضع خود در‬
‫برابر کشورهای بزرگ صنعتی مثل امریکا و ژاپن بود هنگامی که آنها‬
‫بصورت کشورهای جداگانه بودند برای یکدیگر موانعی بوجود‬
‫می آوردند‪.‬‬
‫ولی اتحادیه نوین این امکان را بوجود آورده است که شرکتهای اروپائی‬
‫بتوانند در یک بازار منحصر بفرد که از بازار داخلی ومحلی آمریکا یا‬
‫ژاپن بزرگتر است کاالها و خدمات خود را عرضه نمایند‪.‬‬
‫نفتا‬
‫نفتا (قراردادتجارت آزاد آمریکای شمالی ) که در ژانویه ‪ 1994‬بین سه‬
‫کشور آمریکا و مکزیک وکانادا به امضاء رسید و باعث شد بزرگترین و‬
‫ثروتمندترین بازار تجاری با جمعیتی بالغ بر ‪ 370‬میلیون نفر که ساالنه ‪65‬‬
‫تریلیون دالر بین آنها مبادله می شود بوجود آید ‪.‬‬
‫نفتا باعث شد که سیستم اقتصادی این سه کشور وابستگی بیشتری به‬
‫یکدیگر پیداکنند‪ .‬با وجود اینکه این سه کشور دارای سیستمهای سیاسی‬
‫وتاریخهای فرهنگی متفاوت هستندهمجواری آنها از نظر جغرافیایی باعث‬
‫شده است که بتوانند دربازارهای جهانی یک مشارکت اقتصادی قوی بوجود‬
‫آورند ‪.‬‬
‫درسالهی اخیر با اتحاد مجدد دو آلمان و سقوط کمونیسم ونیز گسترش‬
‫سیستم سرمایه داری باعث شده است دنیا به صورت یک بازار کوچک‬
‫درآید ‪ .‬شرکتهای چند ملیتی باید به بازارهای جدید دست اندازی کنند ‪.‬‬
‫رواج و گسترش بازار آزاد در کشورهای اروپائی شرقی باعث افزایش‬
‫ارتباطات دوجانبه وچند جانبه بین سازمانها و کشورها شده است ودر‬
‫نتیجه نه تنها بازارهای مصرف بالقوه ای به وجود آمده است بلکه‬
‫نیروهای کارمتخصص و ارزان می تواننند به راحتی از مرزها بگذرند‪.‬‬
‫سیستم اقتصاد جهانی برای مدیران مسائل و مشکالتی را به وجود می آورد که آنها‬
‫درواحدهای موجود ودر درون مرزهای یک کشور هرگز با آن مشکالت روبه رو نمی‬
‫شوند‪ .‬مدیران با سیستمهای سیاسی وحقوقی وقانونی متفاوت رو به رو می شوند‪.‬‬
‫از نظر سیاستهای مالیاتی و جو با محیط اقتصادی باید با شرایط جدیدی دست و‬
‫پنجه نرم کنند‪ .‬همچنین آنها باید با فرهنگهای ملی متفاوتی رو به رو شوند ‪.‬‬
‫بنابراین ما به این موضوع توجه می کنیم که چرا مدیران ( به ویژه آنان که در ایاالت‬
‫متحده آمریکا به دنیا آمده ودر آنجا بزرگ شده اند ) می پندارند که اداره کردن افراد‬
‫در سرزمینهای بیگانه تا آن اندازه مشکل است ‪.‬‬
‫کوته نظری‬
‫آمریکایها تنها ملتی هستند که به مرض خود جهان بینی دچار می باشند یعنی‬
‫آنها دنیا را تنها از دیدگاه وزاویه خاص خود نگاه می کنند ‪ .‬کسانی که چنین‬
‫دیدگاهی دارند متوجه نمی شوند که ملتهای مختلف و گوناگون شیوه های‬
‫دیگری از زندگی دارندو به روشهای دیگر کار می کنند ‪.‬‬
‫همچنین امریکایی ها از این جهت مورد انتقاد قرار گرفته اند که به شدت قوم‬
‫قوم پرستند‪ .‬آنان بر این باورند که ادات و رسوم و ارزشهای فرهنگی شان برتر‬
‫از سایرین است‪.‬‬
‫خارجیها در آمریکا‬
‫نباید چنین فرض کردکه تنها آمریکایی ها درخاک خارجیها دست‬
‫اندازی می کنند‪ .‬جهان فرهنگی یک مسیر دو طرفه است ‪ .‬سرمایه‬
‫گذاران خارجی کنترل بیش از ‪%12‬از واحدهای تولید آمریکارا‬
‫دراختیار خود دارند وبیش از ‪ 3‬میلیون آمریکایی را استخدام کرده‬
‫اند‪ .‬تنها در یک سال سرمایه گذاران خارجی حدود ‪ 400‬شرکت‬
‫آمریکایی را به قیمتی حدود ‪60‬میلیارد دالر خریداری نمودند‪ .‬ولی‬
‫این سرمایه گذاران خارجی با همان مسائل ومشکالتی روبه رو‬
‫هستند که مدیران آمریکایی در فراسوی دریاها‪ ،‬درکشورهای‬
‫دیگرباآنها روبه رو بوده اند یعنی آنها هم دچار همین لغزش واشتباه‬
‫شده اند ‪.‬‬
‫ارزیابی تفاوت بین کشورها‬
‫به کودکان آمریکایی می آموزند که به ارزشهای فردی وغربگرایی‬
‫اهمیت بدهند برعکس به کودکان ژاپنی تلقین می شود که به صورت‬
‫گروهی و تیمی بازی کنند و در گروه سازش داشته باشند و این‬
‫اختالف بیانگر فرهنگهای متفاوت است ‪.‬‬
‫بیشتر افراد نمی دانند که فرهنگ چگونه رفتارآنها را شکل داده‬
‫است‪ .‬فرهنگ همانند آب برای ماهی است ‪.‬‬
‫بیشتر افراد نمی دانند که فرهنگ چگونه رفتارآنها‬
‫را شکل داده است‪ .‬فرهنگ همانند آب برای ماهی‬
‫است‪.‬آب همیشه وجود دارد ولی ماهی از وجود آن‬
‫آگاه نیست ‪.‬‬
‫گرچه نمی توان فرهنگ کشورهای خارجی را بر‬
‫اساس گفته های بومیان سنجش و ارزیابی قرار‬
‫داد ولی تحقیقات زیادی در این باره انجام شده و‬
‫می توان بر آن اساس به تفاوت بین فرهنگها پی‬
‫برد‪.‬‬
‫گرچه نمی توان فرهنگ کشورهای‬
‫خارجی را بر اساس گفته های‬
‫بومیان سنجش و ارزیابی قرار داد‬
‫ولی تحقیقات زیادی در این باره‬
‫انجام شده و می توان بر آن اساس‬
‫به تفاوت بین فرهنگها پی برد‪.‬‬
‫تحقیقی که کالکهان و استرادبک انجام دادند یکی از‬
‫مشهورترین تحقیقاتی است که در زمینه تجزیه وتحلیل‬
‫اختالفات فرهنگی انجام شده است ‪ .‬این تحقیق یا‬
‫چارچوب توانسته است به ‪ 6‬بعد فرهنگی توجه کند که‬
‫عبارتند از ‪ :‬رابطه با محیط ‪ ،‬توجه به زمان ‪ ،‬ماهیت‬
‫فرد‪ ،‬توجه به فعالیت ‪ ،‬توجه به مسئولیت و مفهوم‬
‫فضا ‪.‬‬
‫رابطه با محیط‬
‫آیا فرد تابع محیط است و با آن هماهنگی می باشد‪ ،‬یا می تواند آن رادر‬
‫سلطه خود درآورد؟ در کشور های خاور میانه‪ ،‬مردم از این دیدگاه به‬
‫زندگی نگاه می کنند که از قبل تعیین شده است‪.‬هنگامی که رویدادی رخ‬
‫میدهد آنها آن را خواست خدا می دانند و افراد درصد برمی آیند تا هدف‬
‫هایی رو تعیین کنند‪ ،‬ولی انحراف از هدف عواقب وخیمی در پی نخواهد‬
‫داشت‪ .‬بر عکس آمریکایی ها و کانادایی ها بر این باورند که می توانند‬
‫طبیعت را کنترل کنند‪.‬‬
‫برای مثال‪ ،‬آنهاهر سال میلیون ها دالر برای پیدا کردن راه‬
‫عالج سرطان هزینه می کنند‪ .‬در این روش هدف ها دقیق و‬
‫مشخص می گردند و افراد انتظار دارند به این هدف ها‬
‫برسند و در صورت ناتوان ماندن باید عزامت سنگینی‬
‫بپردازند‪.‬‬
‫یک دیدگاه هم در بین این دو طیف یا دو موضوع قرار دارد‪.‬‬
‫افرادی که دارای چنین دیدگاهی هستند می کوشند تا خود را‬
‫با طبیعت هماهنگ کنند‪ .‬در بسیاری از کشور های خاور‬
‫مردم می کوشند تا با محیط از در سازش درآیند‪.‬‬
‫رابطه با محیط‬
‫آیا فرد تابع محیط است و با آن هماهنگی می باشد‪ ،‬یا می تواند آن رادر سلطه‬
‫خود درآورد؟ در کشور های خاور میانه‪ ،‬مردم از این دیدگاه به زندگی نگاه‬
‫می کنند که از قبل تعیین شده است‪.‬هنگامی که رویدادی رخ میدهد آنها آن را‬
‫خواست خدا می دانند و افراد درصد برمی آیند تا هدف هایی رو تعیین کنند‪،‬‬
‫ولی انحراف از هدف عواقب وخیمی در پی نخاهد داشت‪ .‬بر عکس آمریکایی‬
‫ها و کانادایی ها بر این باورند که می توانند طبیعت را کنترل کنند‪ .‬برای‬
‫مثال‪،‬آنهاهر سال میلیون ها دالر برای پیدا کردن راه عالج سرطان هزینه می‬
‫کنند‪ .‬در این روش هدف ها دقیق و مشخص می گردند و افراد انتظار دارند به‬
‫این هدف ها برسند و در صورت ناتوان ماندن باید عزامت سنگینی بپردازند‪.‬‬
‫یک دیدگاه هم در بین این دو طیف یا دو‬
‫موضوع قرار دارد‪ .‬افرادی که دارای چنین‬
‫دیدگاهی هستند می کوشند تا خود را با طبیعت‬
‫هماهنگ کنند‪ .‬در بسیاری از کشور های خاور‬
‫مردم می کوشند تا با محیط از در سازش‬
‫درآیند‪.‬‬
‫توجه به زمان‬
‫آیا فرهنگ کشور به زمان گذشته حال یا آینده توجه می کند؟ جوامع از نظر‬
‫ارزشی که برای زمان قائل می شوند‪ ،‬تفاوت هایی دارند‪.‬‬
‫در فرهنگ های غربی وقت طالست و باید یه بهترین شکل از آن استفاده‬
‫کرد‪ .‬امریکایی ها به زمان حال و آینده نزدیک توجه می کنند‪.‬‬
‫سازمان هایی که در آمریکای شمالی قرار دارند‪ ،‬افراد خود را هر ‪ 6‬ماه یا‬
‫یکسان یک بار مورد ارزیابی قرار می دهند‪ .‬بر عکس ژاپنی ها دیدگاهی‬
‫بلند تر دارند و عملکرد ها را در دوره های بلند مدت مورد ارزیابی قرار‬
‫می دهند‪.‬‬
‫ایتالیایی ها به گذشته توجه می کنند‪ ،‬سنت پرست هستند و‬
‫می کوشند روشها و سنتهای تاریخی را حفظ کنند‪.‬‬
‫آگاهی از دیدگاه فرهنگ و جامعه به زمان می تواند باعث شود که‬
‫ما به اهمیت مقطع زمانی توجه کنیم‪.‬‬
‫این پرسش مطرح است که آیا فرهنگ کشورانسان را‬
‫موجودی خوب‪ ،‬بد یا آمیزه ای از این دو می داند ؟ در‬
‫کشورهای جهان سوم افراد اصوال خود را منزه و قابل اعتماد‬
‫می دانند و شیوه مدیریت مشارکتی در آن کارساز است‪ .‬از‬
‫سوی ذیگر کوره شمالی دیدگاه متفاوتی در باره ماهیت انسان‬
‫دارد وآن را موجود بدی می داند‪.‬‬
‫شیوه رهبری در آن خودکامه است‪ .‬در آمریکای شمالی این‬
‫دیدگاه در وسط طیف قرار دارد‪ .‬افراد اصوال خود را خوب می‬
‫دانند ولی مواظب هستند که کسی از خوبی آنان سوء استفاده‬
‫نکند و رهبری بر مشارکت افراد تاکید می کند ولی به محض‬
‫مشاهده انحراف درصدد بر می آید که امور را به صورتی دقیق‬
‫کنترل نماید‪.‬‬
‫توجه به فعالیت‬
‫دربرخی ازفرهنگها به عمل یا کار توجه می‬
‫شود‪ .‬در این جوامع بر انجام کارها تاکید زیادی‬
‫می گردد (مانند آمریکای شمال) در برخی از‬
‫فرهنگها به" بودن یا زندگی در لحظه حال "‬
‫توجه و تأکید می شود ‪.‬‬
‫در این فرهنگها به موضوع تجربه‬
‫زندگی و رسیدگی به خواسته های آنی‬
‫تاکید زیادی می شود (مانند مکزیک)‬
‫ولی بازهم در برخی از کشورها‬
‫مسأله کنترل نفس مطرح است و به‬
‫اصطالح در باره"لذت ترک لذت" داد‬
‫سخن می دهند ‪ ،‬خواسته و تمایالت‬
‫خود را سرکوب می کنند و رابطه آن‬
‫را با کاری که انجام می دهند ‪ ،‬قطع‬
‫می نمایند (مانند فرانسه)‪.‬‬
‫توجه به مسئولیت‬
‫باتوجه به رفاه حال دیگران وتعیین مسئولیتها‪،‬‬
‫می توان جوامع و فرهنگها را طبقه بندی کرد‪.‬‬
‫برای مثال آمریکایها بسیارفردگرا هستند‪ .‬آنها با‬
‫استفاده ازویژگیهای شخصی وموفقیتها‬
‫می کوشند تا تصویری ازخود ارائه نمایند‪ .‬آنان‬
‫براین باورند که هرکس مسئولیت شخصی خود‬
‫را برعهده دارد‪.‬‬
‫در کشورهای چون مالزی به گروه توجه‬
‫می شود‪ .‬افراد خود مسئول گروه می دانند ‪،‬‬
‫براتحاد ‪ ،‬وفاداری وهماهنگی گروه تاکید‬
‫می شود ‪ ،‬در فرانسه و بریتانیا به روابط‬
‫موجود درسازمان وسلسله مراتب اختیارات‬
‫توجه می شود‪ .‬دراین کشورها ‪ ،‬گروههابا‬
‫توجه به سلسله مراتب موجود در جامع‬
‫وضع یا موفقیت خود را تعیین می کنند‪.‬‬
‫مفهوم‬
‫فضا‬
‫آخرین بعدی که در چارچوب معروف کالکهان و‬
‫استرادبک ارائه می گردد به مالکیت فضا مربوط‬
‫می شود دربرخی از فرهنگها کارها درمحیط باز‬
‫وعمومی انجام می شود (مانند ژاپن ) درانتهای‬
‫دیگرطیف وضع به گونه ای است که امورجنبه‬
‫خصوصی پیدا می کند (مانند آمریکای شمالی) و‬
‫بازاینکه در تعدادی ازجوامع و فرهنگها شیوه عمل‬
‫به گونه ای است که در وسط این طیف قرارمی‬
‫گیرند ‪ ،‬یعنی ترکیبی از دفاترعمومی خصوصی و‬
‫هستند‪.‬‬
‫الگوی کالکهان و استرادبک در موارد ابعاد فرهنگی‬
‫متغیر ها‬
‫بعد ارزش‬
‫رابطه مردم با طبیعت‬
‫سلطه گری‬
‫هماهنگی‬
‫انقیاد‬
‫زمان از دیدگاه‬
‫فرهنگ‬
‫گذشته‬
‫حال‬
‫آینده‬
‫ماهیت مردم‬
‫خوب‬
‫مختلط‬
‫بد‬
‫توجه کردن به کار‬
‫بردن یا هستی‬
‫کنترل کردن‬
‫انجام دادن‬
‫رابطه مردم با‬
‫یکدیگر‬
‫فردگرایی‬
‫گروه‬
‫طبقاتی‬
‫خصوصی‬
‫مختلط‬
‫عمومی‬
‫مفهوم فضا‬
‫تحقیق هاف استد‬
‫تحقیق دیگری که شهرت زیادی دارد به وسیله گرت هاف استد درباره‬
‫اختالفات و گوناگونی فرهنگها انجام می شود ‪.‬‬
‫هاف استد تحقیق خود را (از نوع پیمایشی یا زمینه یابی ) بر روی‬
‫بیش از‪ 116‬هزار کارگر و کارمند مشغول در‪ 40‬کشور ‪ ،‬که همگی‬
‫برای یک شرکت بزرگ بین المللی کارمی کردند ‪ ،‬انجام داد ‪ .‬پایگاه‬
‫این داده ها به گونه ای بود که توانست اختالفات مربوط به شیوه های‬
‫مختلف عملکرد وسیاستهای متفاوت شرکتهای مختلف را ازبین ببرد‪.‬‬
‫بنابراین ازهرنوع اختالفی که دراین کشورها مشاهده می شد مربوط به‬
‫فرهنگ ملی آنها بود ‪.‬‬
‫هاف استد به چه نتیجه ای رسید؟ پایگاه بزرگ داده ها این نکته را تأیید‬
‫کرد که فرهنگ ملی می تواند برارزشهای کاری و نگرشهای فرد اثرات‬
‫جدی بگذارد ‪.‬‬
‫مساله مهمتر اینکه هاف استد به این نتیجه رسید که مدیران و کارکنان‬
‫ازچهار بعد فرهنگ ملی با یکدیگر تفاوت دارند که عبارتنداز‪ )1 :‬فردگرایی‬
‫در مقایسه با جمع گرائی ‪ )2 ،‬اختالف در قدرت ‪ )3 ،‬اجتناب از پدیده عدم‬
‫اطمینان و‪ )4‬مردساالری در مقایسه با زن ساالری‬
‫فردگرایی در مقایسه با جمع گرایی‬
‫مقصود از فردگرایی وجود یک چارچوب اجتماعی نه چندان‬
‫منسجم است که افراد بیشتربه منافع خود توجه می کنند و تنها‬
‫به افراد بسیارنزدیک خانواده رسیدگی می نمایند‪ .‬برعکس جمع‬
‫گرایی به این معنی است که یک چارچوب اجتماعی محکم وجود‬
‫دارد و افراد انتظاردارند سایر کسانی که دراین گروه قراردارند‬
‫(مثل سازمان) به آنان توجه کنند و هرگاه با مساله یا مشکلی‬
‫رو به روشدند به حمایت ازآنان برخیزند‪ .‬آنان احساس می کنند‬
‫که باید به گروه وفاداری زیادی داشته باشند‪.‬‬
‫پژوهشگرمزبوربه این نتیجه رسید که‬
‫میزان فرد گرایی دریک کشوربا ثروت آن‬
‫کشوررابطه ی مستقیم دارد‪ .‬درکشورهای‬
‫ثروتمند ‪ ،‬مثل ایاالت متحده‪ ،‬بریتانیای‬
‫کبیر‪،‬هلند افراد بسیارفرد گرا و‬
‫درکشورهای فقیرمثل کلمبیا و پاکستان افراد‬
‫جمع گرا می باشند‪.‬‬
‫به صورت طبیعی‪ ،‬ازنظرتوانایی های فکری وجسمی افراد‬
‫متفاوت اند‪.‬این اختالف‪ ،‬به نوبه خود موجب بروزاختالف‬
‫درثروت وقدرت می شود ‪.‬‬
‫هاف استد برای نوع برخورد جامعه از این واقعیت که‬
‫قدرت به صورت نابرابر در سازمان و نهادها توزیع شده‬
‫است از عبارت یا اصطالح اختالف قدرت استفاده کرد ‪.‬‬
‫در کشورهای چون فیلیپین ‪ ،‬ونزوئال وهند‬
‫اختالف و فاصله قدرت زیاد است ‪ .‬در‬
‫کشورهای که اختالف قدرت اندک است‬
‫افراد نابرابری های زیادی در سازمان‬
‫مشاهده نمی کنند ‪ .‬مقامات ارشد دارای‬
‫قدرت هستند‪ ،‬ولی زیردستان از آنها‬
‫واهمه ای ندارند ‪ .‬نمونه آن کشور اتریش‬
‫است که درآنجا اختالف قدرت بسیار اندک‬
‫است ‪.‬‬
‫اجتناب از پدیده عدم اطمینان‬
‫ما دردنیایی نامطمئن زندگی می کنیم ‪ .‬آینده ناشناخته ومبهم بوده‬
‫وخواهد بود‪ .‬جوامع مختلف در برابر پدیده عدم اطمینان به‬
‫روشهای گوناگون از خود واکنش نشان می دهند‪ .‬در برخی از‬
‫جوامع افراد واعضای جامعه می کوشند تا پدیده عدم اطمینان‬
‫را بپذیرند‪ .‬افراد این جوامع از خطر روی گردان نیستند‪ .‬آنها‬
‫در برابر رفتار و عقاید مخالف بردبار هستند‪،‬زیرا این عقاید یا‬
‫رفتار موجب تهدید و وحشت آنان نمی شود‪.‬‬
‫هاف استد در باره این جوامع می گوید که آنها از نظر‬
‫اجتناب از پدیده عدم اطمینان در سطح پایینی قرار دارند‪.‬‬
‫یعنی ‪ ،‬افراد به صورت نسبی احساس امنیت می کنند ‪.‬‬
‫مانند سنگاپور ‪ ،‬سوئس و دانمارک ‪ .‬جامعه ای که از‬
‫نظر اجتناب از پدیده عدم اطمینان در سطح باالیی قرار‬
‫دارد بدین گونه است که افراد دچار اضطراب و وحشت‬
‫شدید می شوند و در برابر آینده مبهم تنش زیاد از خود‬
‫نشان می دهند و پرخاشگر ونا آرام هستند و دارای‬
‫قوانین و مقرارت رسمی می باشند مانند ژاپن ‪ ،‬پرتقال و‬
‫یونان‪.‬‬
‫مردساالری در مقایسه با زن ساالری‬
‫از دیدگاه هاف استد ‪ ،‬در برخی از جوامع به هردو‬
‫گروه مرد وزن اجازه داده می شود تا نقشهای‬
‫متفاوتی به عهده گیرند‪.‬مردساالری به جوامعی‬
‫اطالق می شود که بر مسأله و ابراز وجود و کسب‬
‫پول و ثروت و اشیای مادی توجه می شود و به‬
‫مسأله مراقبت از دیگران اهمیت زیادی نمی دهند‪.‬‬
‫هاف استد به این نتیجه رسید که ژاپن یک جامعه مرد ساالر است‪.‬‬
‫در انتهای دیگر طیف ‪ ،‬کشور هلند قرار دارد که بسیار زن ساالر است ‪.‬‬
‫ایاالت متحده آمریکا و کشورهای دیگر در تحقیق هاف استد‪:‬‬
‫در مقایسه ‪40‬کشور توجه به چهار بعد‪ ،‬هاف استد فرهنگ حاکم بر ایاالت متحده‬
‫آمریکا را به شرح زیر بیان کرد ‪:‬‬
‫* از دیدگاه فردگرایی و جمع گرایی آمریکایها بسیارفردگرا هستند واز این نظر‬
‫بیشترین نمره را آورده اند‪.‬‬
‫*از دیدگاه اختالف قدرت ‪،‬در سطحی پایین تر از میانگین قرار می گیرند‪.‬‬
‫* از نظر اجتناب از پدیده عدم اطمینان تقریبا اندکی زیر متوسط قرار می گیرند ‪.‬‬
‫*از دیدگاه مردساالری و زن ساالری به طور متوسط باالتر از مینگین قرار می گیرند‬
‫و به مردساالری گرایش دارند‪.‬‬
‫این نتایج با تصویری که دنیا از ایاالت‬
‫متحده آمریکا دارد ناسازگاراست ‪ .‬وقتی‬
‫می گوییم مردم آمریکا از نظر اختالف‬
‫قدرت ‪ ،‬پایین تراز میانگین قرار دارند‪،‬‬
‫بدان معنی است که می توان انتظار‬
‫داشت نوع حکومت مطلوب برای آنها‬
‫دمکراسی باشد‪.‬‬
‫رفتارسازمانی در سطح جهانی‬
‫بیشتر مفاهیمی که مجموعه دانشی بنام «رفتار سازمانی »را تشکیل می‬
‫دهد به وسیله آمریکایها در رابطه با مسائل آمریکایی به وجود آمده‬
‫است و این بدان معنی است که همه مفاهیم واصولی که شما در‬
‫فصلهای مختلف کتاب مبانی رفتار سازمانی می خوانید نمی توانند‬
‫کاربرد جهانی داشته باشند‪.‬‬
‫هر قدر فرهنگ یک کشور با فرهنگ آمریکا تفاوت داشته باشد به سبب‬
‫اختالف فرهنگی آن کشور باید در کاربرد اصول و مفاهیم رفتار‬
‫سازمانی تغییراتی در خود بدهد و نباید به صورت در آن باره قضاوت‬
‫کرد ‪.‬‬
‫خسته نباشید‬