Transcript 5 تا 11

CUSTOMER ORIENTATION
PERESENTER: Dr Frashid Movaghar Moghaddam
9. 12.2014
‫بازاريابي ‪ :‬علم ارضاء نيازها و خواسته هاي‬
‫مشتريان به شكلي سود آور است‬
‫‪Different Needs‬‬
‫‪ -1‬نيازبيان شده ‪ :‬خودروي ارزان قيمت‬
‫‪ -2‬نياز واقعي ‪ :‬هزينه نگهداري ان پايين باشد‬
‫‪ -3‬نياز بيان نشده‪ :‬خدمات پس از فروش‬
‫‪ -4‬نياز شوق انگيز‪ :‬سيستم رهياب‬
‫‪ -5‬نياز پنهان‪ :‬به دوستان خود ثابت كند خريد موفق اميزي داشته‬
‫است‬
‫هر انچه كه نياز و خواسته مشتريان‬
‫را براورده مي كند‬
‫‪ -1‬محصوالت فيزيكي‬
‫‪ -2‬خدمات‬
‫‪ -3‬ايده ها‬
Characteristics of services
‫‪Importance of customer‬‬
‫‪ )1‬هزينه جذب يك مشتري جديد‪ ،‬بين ‪ 5‬تا ‪ 11‬برابر نگهداري يك مشتري قديم‬
‫است‪.‬‬
‫‪ )2‬براي افزايش ‪ 2‬درصدي مشتري‪ ،‬بايد ‪ 10‬درصد هزينه كرد‪.‬‬
‫‪ )3‬ضرر و زيان از دست دادن يك مشتري‪ ،‬در حكم فرار ‪ 100‬مشتري ديگر‬
‫است‪.‬‬
‫‪ )4‬رضايت مشتري‪ ،‬پيش شرط تمام موفقيت هاي بعدي شركت هاست‪.‬‬
‫‪ )5‬رضايت مشتري‪ ،‬مهمترين اولويت مديريتي در مقابل اهداف ديگري چون‬
‫سودآوري‪ ،‬سهم بيشتر بازار‪ ،‬توسعه محصول و‪ ...‬مي باشد‪.‬‬
‫‪Importance of customer‬‬
‫‪ )6‬ارزشمندترين دارايي هر سازمان‪ ،‬اعتماد و اطمينان مشتريان است‪.‬‬
‫‪ )7‬انتخاب مشتري دايمي و وفادار‪ ،‬تنها شرط بقاي دايمي و استمرار فعاليت‬
‫هاي كارآمد هر شركتي است‪.‬‬
‫‪ )8‬معادل ‪ 98‬درصد مشتريان ناراضي‪ ،‬بدون شكايت به سمت رقبا مي روند‪.‬‬
‫‪Why customer orientation is‬‬
‫‪important‬‬
‫‪ -1‬ارزشمند ترين داريی هر سازمان‪ ،‬مشتری است‬
‫‪ – 2‬بازگشت سرمایه در سازمان مشتری مدار ‪ 17‬و در سازمانهای معمولی ‪11‬‬
‫درصد است‬
‫‪ -3‬سود فروش در سازمانهای مشتری مدار ‪ 9.2‬درصد و در سازمان های معمولی‬
‫‪ 5‬درصد است‪.‬‬
‫‪ -4‬رشد سهم بازار در شرکت های مشتری مدار ‪ 6‬درصد و در سازمانهای معمولی‬
‫‪ 2‬درصد است‪.‬‬
‫‪Why customer orientation is‬‬
‫‪important‬‬
‫‪ -5‬در سازمانهای مشتری مدار ‪ 5‬درصد کاهش مشتری ناراضي كه سازمان را‬
‫ترك كرده باعث افزايش ‪ 30‬تا ‪ 85‬در صد سود می گردد‪.‬‬
‫‪ -6‬سازمانهای مشتری مدار مشتريان موقتی را به مشتريان دائمی و وفادار تبديل‬
‫می کنند و بدين وسيله سود خودشان را افزايش می دهند‪.‬‬
‫‪ -7‬چنانچه سازمانی نرخ خروج مشتری خود را ‪ 2‬درصد کاهش دهد انگار که‬
‫هزينه عملياتی خود را ‪ 10‬درصد کاهش داده است‪.‬‬
‫‪Why customer orientation is‬‬
‫‪important‬‬
‫‪ -8‬يک مشتری راضی برای تمام عمر ارزشی معادل ‪ 2‬ميليون دالر برای يک‬
‫شرکت خودرو سازی و ‪ 1.5‬ميليون دالر برای يک شرکت هواپيمايی دارد‬
‫‪ – 9‬در مورد علل شکست سازمانهای نا موفق تحقيقات نشان ميدهد که ‪ 62‬درصد‬
‫از انها ‪ ،‬رضايت مشتری را به عنوان يک اولويت تلقی نمی کردنند‪.‬‬
‫‪What customers want‬‬
‫فروشندگان مي توانند پيشنهاد دهند ولي‬
‫مشتري بايد احساس كند تصميم نهايي‬
‫را خودش ميگيرد‬
‫مشتري مي خواهد بداند كه شركت شما‬
‫او را به هدفش مي رساند‪ :‬كاالي بهتر ‪،‬‬
‫اعتماد ‪ ،‬ارامش ذهني و غيره‬
‫مشتري مي خواهد حرمت نفس او حفظ‬
‫بشود و او را بي خرد فرض نكنيد‬
‫مشتري مي خواهد به همان خوبي كه با‬
‫ديگران رفتار مي كنيد ‪ ،‬با او رفتار كنيد‬
‫‪What customers want‬‬
‫انتضارات معقوالنش براورده شود در‬
‫غير اينصورت گله و شكايت مي كند‬
‫مشتري مي خواهد از شرايط موجود با‬
‫خبر باشد مشتري مي خواهد بداند براي‬
‫محصولش چه اتفاقي افتاده است‬
‫مشتري مي خواهد احساس ايمني و‬
‫امنيت كند‬
‫مشتري مي خواهداحساس كند شخصيت‬
‫برجسته هاي است‬
‫مشتري صداقت مي خواهد‬
‫‪Different kind of customers‬‬
‫انواع مشتري بر اساس رضايتمندي‬
‫انواع مشتري بر اساس رفتار‬
‫انواع مشتري بر اساس زمان خريد‬
‫انواع مشتري بر اساس اهميت‬
‫انواع مشتري بر اساس رضايتمندي‬
‫مشتري ناراضي كه شكايت نميكند‬
‫مشتري ناراضي كه شكايت ميكند‬
‫مشتري خشمگين‬
‫مشتري شاد‬
‫مشتري وفادار‬
‫انواع مشتري از نظر رفتاري‬
‫مشتري پرحرف‬
‫مشتري عصباني‬
‫مشتري عجول‬
‫مشتري پر حوصله‬
‫مشتري از خود راضي‬
‫مشتري كم ادب‬
‫مشتري معمولي‬
‫انواع مشتري‬
‫شاد ‪ -‬راحت‬
‫همه چيز دان‬
‫مغرور و عجول‬
‫نگران‬
‫خشمگين‬
‫خجالتي و عصبي‬
‫جمع‬
‫درصد‬
‫‪36‬‬
‫‪23‬‬
‫‪18‬‬
‫‪9‬‬
‫‪8‬‬
‫‪6‬‬
‫‪100‬‬
‫مشتري راضي‬
‫مشتري كه در حال حاظر راضي ولي هنوز جز مشتريان‬
‫وفادار و دائمي نيست‬
‫‪ -1‬دمدي مزاج است و رقيب ما مي تواند با كمترين امتياز‬
‫نظر او را تغيير دهد‬
‫‪ -2‬نسبت به شركت شما بي تفاوت است‬
‫مشتري شاد‬
‫ميزان وفاداريش بيشتر شده و بيشتر از مشتري راضي خريد‬
‫مي كند‪.‬‬
‫‪ -1‬او باور دارد بيشتر از انتظاراتش به او سرويس دادايد‬
‫‪ -2‬نزد دوستانش از شما تعريف مي كند و براي شما مشتري جديد مي‬
‫اورد‬
‫‪ -3‬در مراجعات بعدي توقع او بيشتر مي شود و در صورت عدم‬
‫داشتن برنا مه منطقي براي براورده ساختن توقعات او مي تواند به‬
‫مشتري ناراضي تبديل شود‪:‬‬
‫الف‪ :‬تخفيف مشخص ب‪ :‬در صورت معرفي مشتري تخفيف هاي‬
‫دريافت مي كند ج‪ -‬ارائه تخفيف در ساير بيمه نامه هاي مشتري‬
‫مشتري شيفته‬
‫ارزشمندترين مشتريان شما هستند‬
‫‪ -1‬هوادار متعصب و پرو پاقرص شما هستند‬
‫‪ -2‬با اصرار ديگران را به سوي شما مي كشانند‬
‫‪ -3‬از خودش هزينه مي كند تا شما را به شهرت برساند‬
‫مي توان از انها براي تبديل مشتري خشمگين به راضي و شاد به عمل اورد‬
‫مشتري ناراضي‬
‫در گروه مخالفان و ناراضيان شما قرار دارد ‪.‬‬
‫‪ -1‬نتوانسته ايد نيازش را برطرف كنيد‬
‫‪ -2‬او از كيفيت و برخورد شما ناراضي هست‬
‫‪ -3‬رقبا بهتر از شما به او سرويس مي دهند‬
‫‪ -4‬مشتري ناراضي حتما سازمان را ترك مي كند و‬
‫اطالعاتش را به ‪ 20‬نفر ديگر مي گويد‬
‫نحوه رفتار با مشتری خشمگين‬
‫‪ -1‬فعاالنه به حرفهای او گوش دهيد و با حرکات سرو گردن و گفتن کلماتی مثل‬
‫می فهمم و يا مشکتان را درک می کنم اورا وادار کنيد خود را تخليه کند‬
‫‪ -2‬مودب و متين باشيد و دوستانه و صميمی صحبت کنيد و به او نشان دهيد به‬
‫عنوان انسان به او احترام می گذاريد‬
‫‪ -3‬سوال های به موقع بپرسيد تا مشتری را از حالت عصبانی خارج کنيد‬
‫نحوه رفتار با مشتری خشمگين‬
‫‪ -4‬احساس ترحم کردن مشتری را خشمگين تر می کند‬
‫‪ -5‬در اسرع وقت يا استفاده از فن اوری های مدرن مشکل‬
‫اصلی او را شناسايی را تعريف کنيد‬
‫‪ -6‬مشکل را در حضور مشتری بررسی کنيد و اين فرصت‬
‫را به هيچ وجه از دست ندهيد‬
‫نحوه رفتار با مشتری خشمگين‬
‫‪ -7‬اگر در صد کوچکی تقصير با شماست سريعا مسئوليت سريعا مسئوليت را پذيرفته و ضمن‬
‫اعتراف از او عذرخواهی کنيد و قول دهيد در اولين فرصت صدمات حاصله را جبران می کنيد‬
‫‪ -8‬کلما تتان محترمانه باشدو بوی صميميت بدهد ‪:‬‬
‫مثال‪ :‬از اينکه شما چند سال مشتری ما هستيد ما خود را ملزم می دانيم به هر طريق ممکن‬
‫رضايت شما را جلب کنيم ‪.‬‬
‫‪ -9‬راههای برای کاهش فشار او پيدا کنيد‬
‫دير و زود داره سوخت وسوز نداره‬
‫‪ – 10‬اقدامی سريع وفوری برای حل مسئله انجام دهيد و نشان دهيد نهايت تالشتان را انجام داد ايد‬
‫‪ -11‬در خاتمه به سراغ مشتری برويد وبگويد چگونه مشکل را حل کرده ايد‬
Angry customer
‫نحوه رفتار با مشتري پرحرف‬
‫‪-1‬هرگز مشتري پرچانه را مزاحم تلقي نكنيد‬
‫‪ -2‬عصباني نشويد‬
‫‪-3‬اطالعات زيادي را درباره شخصيت خود در اختيار شما ميگذارد و در نتيجه كار شما‬
‫را در مرحله شناخت مشتري سهل و آسان مي كند‪.‬‬
‫‪ -4‬مادامي كه گفتگوي او به معامله خدمات بيمه اي مربوط مي شود‪،‬اجازه دهيد به‬
‫سخنانش ادامه دهد‪.‬‬
‫‪ -5‬با گوش دادن به سخنانش‪ ،‬نياز روان شناسي اش را ارضاء كنيد‪.‬‬
‫‪-6‬هرگاه احساس كرديد از موضوع منحرف شده است ‪ ،‬قاطعانه و با ظرافت او را به‬
‫اصل موضوع هدايت كنيد‪.‬‬
‫نحوه رفتار با مشتري پرحرف‬
‫‪-1‬هرگز مشتري پرچانه را مزاحم تلقي نكنيد‬
‫‪ -2‬عصباني نشويد‬
‫‪ -3‬متانت و دقت در گوش دادن به حرف هاي او داشته باشيد‬
‫‪ -4‬شتابزده و بي حوصله نباشيد‬
‫‪-3‬اطالعات زيادي را درباره شخصيت خود در اختيار شما ميگذارد و در نتيجه كار شما را در مرحله شناخت‬
‫مشتري سهل و آسان مي كند‪.‬‬
‫‪ -4‬مادامي كه گفتگوي او به معامله خدمات بيمه اي مربوط مي شود‪،‬اجازه دهيد به سخنانش ادامه دهد‪.‬‬
‫‪ -5‬با گوش دادن به سخنانش‪ ،‬نياز روان شناسي اش را ارضاء كنيد‪.‬‬
‫‪-6‬هرگاه احساس كرديد از موضوع منحرف شده است ‪ ،‬قاطعانه و با ظرافت او را به اصل موضوع هدايت‬
‫كنيد‪.‬‬
‫مشتري عجول‬
‫انها سعي دارنند خود را ادم مهم و كم وقت جلوه دهند‬
‫‪ -1‬قبول كنيد كه انها وقت كمي براي خدمات شما اختصاص‬
‫مي دهند‬
‫‪ -2‬بدون عجله و بدون شاخ و برگ با انها معامله كنيد‬
‫مشتري از خود راضي‬
‫انها تظاهر مي كنند كه همه چيز را مي دانند و به خوبي كاالي شما را‬
‫مي شناسند‬
‫‪ -1‬با انها مقابله به مثل نكنيد‬
‫‪ -2‬خود را هم سطح انها نشان بدهيد ‪:‬‬
‫همانطور كه خودتان مي دانيد ‪ .‬افراي مثل جنابعالي كم هستند‬
‫‪ -3‬در صورت عدم رضايت انها اطالعات اضافي ندهيد‬
‫‪ -4‬از عنوانهاي مختلف استفاده كنيد‬
‫مشتريان كم ادب‬
‫‪ -1‬بايد بي ادبي انها ناديده گرفت‬
‫‪ -2‬از بي ادبي انها خشمگين نشويد‬
‫‪ -3‬با رفتار مودبانه شرمندشان كنيد‬
‫‪ -4‬با جمالت مودبانه ادب را به انها ياداوري كنيد‬
‫در نهايت با خريد از شما در صدد جبران عمل خود خواهند بود‬
Characteristics of
Customer oriented
organization
QUESTIONERS
FOR EVALUATE
CUSTOMER
ORIENTED
COMPANIES
‫راههای تقويت مشتری مداری‬
‫‪ -1‬از ارزيابی غافل نشويد‬
‫‬‫‬‫‪-‬‬
‫از ارزيابی با روی خوش استقبال کنيد‬
‫ارزيابی را مقطعی ندانيد‬
‫نحوه کار و فرايند ان را به طور مداوم ارزيابی کنيد‬
‫‪ -2‬خود و سازمانتان رابر اساس خواست مشتری سازگار کنيد‬
‫‬‫‬‫‪-‬‬
‫به طور کتبی و از طريق پرسشنامه نظرات ارباب رجوع را جويا شويد‬
‫با مشتريان وارباب رجوع حتما مشورت کنيد‬
‫واحد با افرادی را برای تجزيه وتحليل و نظر سنجی از مشتريان اختصاص دهيد‬
‫راههای تقويت مشتری مداری‬
‫‪ -3‬از آموزش با عنوان زير بنای کيفيت استفاده نمايد‬
‫‬‫‬‫‬‫‪-‬‬
‫فکر خود را پرورش دهيد‬
‫داوطلب يادگيری باشيد‬
‫اموزش را جز وظايف خود بدانيد‬
‫هميشه اطالعات دانش خود را ناقص بدانيد‬
‫‪ -4‬برای رسيدن به کيفيت مطلوب الزام وتعهد ايجاد نمايد‬
‫‬‫‬‫‪-‬‬
‫برای خود خط مشی کيفی تعريف و تعيين کنيد‬
‫برای ارتقای کيفيت ميثاق بسته و به ان متعهد باشيد‬
‫برای ارتفای کيفيت کارتان‪ ،‬به طور مرحله ای زمان تعيين کنيد‪.‬‬
‫راههای تقويت مشتری مداری‬
‫‪ -5‬قدرت تشخيص خودتان را تقويت کنيد‬
‫‬‫‬‫‬‫‬‫‪-‬‬
‫ارتباط با محيط را افزايش دهيد‬
‫واقعيت های موجود در سازمان را خوب شناسايی کنيد‬
‫از موقعيت های مختلف بازديد کنيد‬
‫به شناسايی را ه حل های مختلفی برای انجام بهتر کار بپردازيد‬
‫فرصت را به سود خود و سازمان سوق دهيد‬
‫‪ -6‬وضعيت موجود خود و سازمانتان را به شرح ذيل زير‬
‫سوال ببريد‬
‫‬‫‬‫‪-‬‬
‫از وضعيت رفتاری و اخالقی خود انتقاد کنيد‬
‫دانش و اطالعات تخصصی خود را قطعی و کامل ندانيد‬
‫سعی کنيد تغييراتی هر چند جزيی در کيفيت کارتان ايجاد کنيد‬
‫راههای تقويت مشتری مداری‬
‫‪ -7‬احساس تعلق به گروه و سازمان را افزايش دهيد‬
‫‪-‬‬
‫به نظرات مشتريان در مورد خدمت در سازمان خود حساس باشيد‬
‫‪-‬‬
‫از عضويت در سازمان خود مباهات کنيد‬
‫‪-‬‬
‫در بيرون سازمان از سازمان خود به طور منطقی دفاع کنيد‬
‫ويژگی کارکنان مشتری مدار‬
‫‪ -1‬مردم دارند و مردم را دوست دارنند‬
‫‪ -2‬به سواالت مشتری پاسخ مناسب می دهند‬
‫‪ -3‬هميشه جانب مشتری را می گيرنند‬
‫‪ -4‬به حرف های مشتری خوب گوش می دهند‬
‫‪ -5‬شيک پوش و خوش صحبت هستند‬
‫‪ -6‬ظاهر و باطنی اراسته و وارسته دارند‬
‫ويژگی کارکنان مشتری مدار‬
‫‪ -7‬خود را به جای مشتری قرار می دهند‬
‫‪ -8‬بيشتر به فکر ارايه خدمات هستند تا سود شخصی‬
‫‪ -9‬هميشه بيشتر از حد انتظار مشتری برايشان کار می کنند‬
‫‪ -10‬با مشتری همانند ميهمان خود رفتار می کنند‬
‫‪ -11‬رفتار انها نشانگر ان است که مردم و مشتريان را در اولويت‬
‫قرار می دهد‬
ARE YOU CUSTOMER ORIENTED
STAFF
WHAT QUESTIONS
CUSTOMER ORIENTED MANAGERS
ASK
‫ويژگيهاي مديران و كارمندان مشتري گرا‬
‫مشتريان را آقا‬
‫و سرور خود‬
‫مي دانند‬
‫مديران حق را‬
‫به مشتري مي‬
‫دهند‬
‫‪ -2‬مشتري گرا‬
‫هستند و در بعد‬
‫مشتري گرايي‬
‫خصوصيات ذيل‬
‫را دارنند‬
‫با مشتريان‬
‫روابط انساني‬
‫خوب برقرار‬
‫ميسازند‬
‫مشاوره و‬
‫مذاكره با‬
‫مشتريان را‬
‫بسيار مهم مي‬
‫دانند‬
‫ويژگيهاي مديران و كارمندان مشتري گرا‬
‫داري روحيه‬
‫كنجگاوي‬
‫هستند‬
‫به جاي حل‬
‫مشكل مسئله‬
‫يابي مي كنند‬
‫از تفكر علمي‬
‫و منطقي‬
‫برخوردارنند‬
‫‪ -1‬خالق و‬
‫نواور هستند و‬
‫در بعد خالقيت‬
‫خصوصيات ذيل‬
‫را دارنند‬
‫از دسترسي به‬
‫شرايط جديد‬
‫خوشحال هستند‬
‫و انعطاف‬
‫پذيرند‬
‫ويژگيهاي مديران و كارمندان مشتري گرا‬
‫اعتقاد دارنند‬
‫كه امروز را‬
‫بهتر از ديروز‬
‫مي توان انجام‬
‫داد‬
‫آينده را بخوبي‬
‫پيش بيني مي‬
‫كنند‬
‫‪ -3‬نگرش‬
‫دايمي به وضع‬
‫مطلوب دارنند‬
‫و خصوصيات‬
‫ذيل را دارنند‬
‫در رقابت كردن‬
‫پيشتازند و‬
‫ارمان گرا‬
‫هستند‬
‫دائما براي خود‬
‫هدف هاي جديد‬
‫طراحي مي‬
‫كنند‬
‫ويژگيهاي مديران و كارمندان مشتري گرا‬
‫با ظاهر فيزيكي‬
‫مطلوب در‬
‫محل كار حاظر‬
‫مي شوند‬
‫‪ -4‬به زيبايي و‬
‫زيبايي شناسي‬
‫اهميت مي دهند‬
‫و خصوصيات‬
‫ذيل را دارنند‬
‫ميز كار انها‬
‫هميشه مرتب و‬
‫منظم است‬
‫ظاهر كاال‬
‫برايشان داري‬
‫اهميت زيادي‬
‫است‬
‫ويژگيهاي مديران و كارمندان مشتري گرا‬
‫صبر و‬
‫شكيبايي را‬
‫كاربردي مي‬
‫كند‬
‫از كارهاي كه‬
‫زود نتيجه ندهد‬
‫دلسرد نمي‬
‫شود‬
‫‪ -5‬صبور و‬
‫شكيبا هستند و‬
‫خصوصيات ذيل‬
‫را دارنند‬
‫عجوالنه‬
‫تصميم‬
‫نميگيرند و دير‬
‫عصباني مي‬
‫شوند‬
‫اهل مراوده‬
‫بحث و گفتگو‬
‫هستند‬
‫ويژگيهاي مديران و كارمندان مشتري گرا‬
‫براي انديشه‬
‫انساني احترام‬
‫قائلند و استعداد‬
‫افراد را‬
‫تشخيص مي‬
‫دهند‬
‫تصميم گيري را‬
‫بر پايه‬
‫اطالعات‬
‫ديگران قرار‬
‫مي دهند‬
‫‪ -6‬در ايجاد‬
‫خرد گروهي و‬
‫گروه سازي‬
‫مهارت قوي‬
‫دارنند‬
‫كيفيت را امر‬
‫همگاني مي‬
‫دانند‬
‫به محدوديت‬
‫هاي خود‬
‫واقفند‬
‫اصول طاليی و‬
‫نقرهاي مشتری‬
‫مداری‬
‫اولين اصل طاليی‬
‫مشتری مداری با استخدام هر عضوی از سازمان‬
‫آغازمی شود‬
‫ضرب المثل چيني‪:‬‬
‫اگر برنامه ريزي يكساله داريد ذرت بكاريد‬
‫اگر براي سه سال برنامه ريزي داريد درخت بكاريد‬
‫اگر برنامه ريزي ده ساله داريد انسان كشت كنيد‬
‫اولين اصل طاليی‬
‫‪ -1‬افراد استخدام شده بايد درك و نگرش مناسبي از نياز ها و خواسته هاي‬
‫مشتريان داشته باشند‬
‫‪ -2‬در شغلهای که در تماس زياد با مشتريان است از هر کارمندی نمی توان استفاده‬
‫کرد‬
‫‪ -3‬از استخدام افرادی که نگرشهای منفی به مردم و مشتريان دارنند و درون گرا‬
‫هستند برای مشاغلی که مستقيما با مشتريان سرو کار دارنند نمی توان ستفاده‬
‫کرد‪.‬‬
‫اولين اصل طاليی‬
‫‪ -3‬افراد تازه استخدام شده نياز به اموزش دارنند مخصوصا مهارت‬
‫های برخورد با مشتری تا چگونه در مقابل خواسته ها ی مشتريان‬
‫واکنش نشان دهند‪.‬‬
‫‪ -4‬امروزه تمامی کارکنان (کسانی که مستقيم و غير مستقيم با مشتری‬
‫سرو کار دارند) بايستی آموزشهای مرتبط با ارتباطات و مشتری را‬
‫طی کنند‬
‫‪ -5‬آموزش بايد در طول دوره کاری کارمندان انجام شود تا قادر به‬
‫پاسخگويی به تغييرات تکنولوژی و نيازهای مشتريان باشند‬
‫اولين اصل طاليی‬
‫‪ -6‬سيستمهای انگيزشی کارکنان بايد به نحوی باشد که همواره عالقمند به کار و فعاليت‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪ -7‬افراد اموزش نديده نبايد با مشتريان سرو كار داشته باشند چون اين كار براي سازمان‬
‫ضرر و براي مشتريان عدم رضايت را دارد‪.‬‬
‫‪ -8‬كاركنان اموزش ديده بايد مورد توجه قرار گيرند چون هزينه جايگزيني يك فرد ‪70‬‬
‫الي ‪ 200‬درصد حقوق و دستمزد هر كارمند است ‪.‬‬
‫‪-9‬توجه داشته باشيد نگرش و اخالقيات افراد را در كوتاه مدت نمي توان تغيير داد و افراد‬
‫بايستي مهارتهاي رفتاري مناسبي براي شغل مشتري مداري داشته باشند‬
‫‪ -9‬كاركنان را برگرد يك هدف مشترك سازمان دهيد و به انان كمك كنيد تا خود را بخشي‬
‫از يك چيز مهم و ويژه احساس كنند‬
‫دومين اصل طاليی‬
‫مشتری دليل بودن و رضايت مشتری دليل‬
‫شدن سازمان است‪.‬‬
‫دومين اصل طاليی‬
‫‪ ‬اين اصل بدين معنا است که اگر مشتری وجود نداشته باشد‬
‫سازمانی هم وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ ‬ادامه کار و فعاليت و حيات شرکت به رضايت مشتريان‬
‫بستگی دارد‪.‬‬
MAIN RESAON FOR CUSTOMER SATISFACTION:
1- STAFFS
2- QUALITY
3-PRICE
4- AFTER SALES SERVICE
‫ايجاد مزيت‬
‫های رقابتی‬
‫نتايج‬
‫رضايت‬
‫مشتريان‬
‫افزايش‬
‫ميزان‬
‫وفاداری‬
‫کاهش‬
‫شکايات‬
‫مشتريان‬
‫جلب رضايت‬
‫عمومی‬
‫بهبود و‬
‫افزايش‬
‫شهرت‬
‫کاهش هزينه‬
‫های جلب‬
‫مشتريان‬
‫جديد‬
‫دور کردن‬
‫مشتريان از‬
‫رقبا‬
‫کاهش هزينه‬
‫ها ی ناشی‬
‫از اشتباه‬
‫رشد و‬
‫توسعه‬
‫پايدار‬
‫دومين اصل طاليی‬
‫عوامل رضايت مشتريان از ديدگاه مديران‬
‫موفق در مجله مديريت‬
‫‪ ‬گوشی تلفن قبل از زنگ سوم در تمام قسمت های سازمان بايد برداشته و پاسخ‬
‫داده شود‬
‫‪ ‬رضايت مشتری زمانی حاصل می شود که بتوانيد به او اين احساس را منتقل‬
‫کنيد که شخص مهمی است‬
‫‪ ‬به خاطر داشته باشيد شما هميشه به مشتريان خدمت می کنيد‬
‫دومين اصل طاليی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انتظارات خود را در خصوص چگونگی رسيدگی به مشتريان به کارمندانتان‬
‫تذکر دهيد‬
‫سعی کنيد قبل انکه مشتريان از شما چيزی بخواهند سريعا احتياجات انها را‬
‫براورده کنيد‬
‫اگر مشاهده کرديد يکی از مشتريان در داخل سازمان سرگردان است با احترام‬
‫بسيار در رفع مشکل وی بکوشيد‬
‫هرگز اجازه ندهيد مشتريان از کارمندان شما کلمات نه و يا به من مربوط‬
‫نيست بشنوند‬
‫دومين اصل طاليی‬
‫‪ ‬با کارمندان خود تشکيل جلسه داده و از انها بپرسيد چگونه می توانيد به مشتريان خود‬
‫بهتر و سريعتر از قبل خدمت کرد‬
‫‪ ‬پس از اتمام کار مشتريان از انها بپرسيد ايا کارشان سريع انجام شده‬
‫‪ ‬خود را با مشتريان تطبيق دهيد نه مشتريان را با خود‬
‫‪ ‬مشتريان را راهنمايی کنيد‬
‫دومين اصل طاليی‬
‫‪ ‬در پاسخگويی به مشتريان سرعت داشته باشيد حداكثر ‪24‬‬
‫ساعت‬
‫‪ ‬پرهيز از پيچيدگی کارها‬
‫‪ ‬دقت در صحت عمليات‬
‫‪ ‬پيگيری مستمر کار مشتری‬
‫پرسشنامه اندازه گيری رضايت مشتريان‬
‫سومين اصل طاليی‬
‫احترام در همه جا و برای همه مشتريان‬
‫ضروری است‬
‫سومين اصل طاليی‬
‫‪ ‬احترام به مشتری مقوله مهمی است که در ارتباط با مشتريان بايستی‬
‫توجه ويژهای به ان داشت‬
‫‪ ‬مشتريان شما تنها در صورتی که با انها به خوبی رفتار کنيد دوباره‬
‫سر وقت شما می ايند‬
‫‪ ‬همواره بايد رفتار خود را در مقابل مشتری کنترل کنيم و بهترين‬
‫شيوه های رفتار مشتری با مشتريان را بياموزيم‬
‫سومين اصل طاليی‬
‫احترام در شرکت های مشتری مدار مقوله ای ((همه وقتی‪ ،‬همه جايی و همه‬
‫کسی ))است‪.‬‬
‫الف‪ :‬احترام همه وقتی است‪.‬‬
‫‪ ‬مشتری دوست دارد هميشه خوش اخالق باشيد و به او احترام بگذاريد‪.‬‬
‫‪ ‬در هر زمانی بايستی با روی خوش پاسخگويی مشتريان باشيم‪.‬‬
‫‪ ‬مشتری شب و روز نمی شناسد‬
‫‪ ‬مشتری زمان استراحت شما را نمی داند‬
‫‪ ‬مشتری نمی داند جلسه ای که شما برگزار کرده ايد مهمتر از ياسخ تلفن‬
‫اوست‬
‫سومين اصل طاليی‬
‫ب‪ .‬احترام همه جايی است‬
‫يعنی مشتری انتظار دارد در هر جايی که با شما روبرو می شود به او‬
‫احترام بگذاريد‪.‬‬
‫‪ ‬مشتری دوست دارد اگر او را در خيابان می بينيد به او احترام بگذاری‬
‫‪ ‬اگر در نمايشگاه شما را مالقات کرد نسبت به او بی توجه نباشيد‬
‫‪ ‬مشتری نمی خواهد که فقط زمانی که در سازمان شما است مورد احترام‬
‫شما باشد‬
‫سومين اصل طاليی‬
‫ج) احترام همه کسی است‬
‫يعنی مشتريان در مقام احترام هيچ تفاوتی با هم ندارنند‬
‫‪ ‬احترام به همه مشتريان الزامی است حتی اگر مشتری موقت‪ ،‬رهگذر ‪ ،‬کم‬
‫اهميت و اگر مشتری دارای مقام ورتبه ای نيست‬
‫‪ ‬مشتريان دوست دارنند همه را به يک شکل ببينيد‪.‬‬
‫چهارمين اصل طاليی‬
‫هر مشتری يک مشتری است و هر مشتری فقط يک مشتری‬
‫است‬
‫چهارمين اصل طاليی‬
‫هر مشتری يک مشتری است يعنی مشتريان ويژگی های مشترکی با هم دارنند و‬
‫دارای نيازها عاليق ويژگی ها و درخواست های مشترکی هستند‪.‬‬
‫ازقبيل ‪ :‬افزايش کيفيت خدمات‪ ،‬کاهش قيمت‪ ،‬نياز به احترام‬
‫از طرف ديگر مشتريان نيازها و عاليق و ويژگی ها و درخواست هايی خاص‬
‫خودشان را دارنند و توجه به انها ضرور‬
‫از قبيل‪ :‬حجم واندازه کاال‪ ،‬زمان دريافت کاالو يا خدمات‪ ،‬مکان دريافت کاال‪،‬‬
‫خدمات متفاوت‬
‫خواسته هاي مشتريان شركت هاي بيمه‬
‫‪ -1‬خدمات به طور صحيح و سريع ارائه شود‬
‫‪ -2‬با افراد اگاه و قابل اعتماد سرو كار داشته باشند‬
‫‪ -3‬براي حل مشكل با يكجا تماس بگيرند‬
‫‪ -4‬وقتي مشكل به وجود مي ايد بدانند با كجا بايد تماس بگيرند‬
‫‪ -5‬اطالعات سريعا در دسترس باشد‬
‫پنجمين اصل‬
‫مشتری مداری کنار امدن با مشتريان ناسازگار است‬
‫طرح ‪ 10‬ماده اي فيصله دادن به مشتريان‬
‫ناسازگار‬
‫‪ -1‬عذر خواهي كنيد‬
‫‪ -2‬با دقت گوش دهيد تا به حقايق و جزئيات پي ببريد‬
‫‪ -3‬همدردي كنيد تا نشان دهيد كه شما مساله را درك كرده ايد‬
‫‪ -4‬اگر پاسخ درست را نمي دانيد پاسخ مبتني بر حدس و گمان‬
‫ندهيد‬
‫‪ -5‬مسئوليت بپذيريد و طفره نرويد‪ .‬بنا نيست كه شما تقصير را به گردن‬
‫بگيريد شما از جانب شركت به حل و فصل شكايت مي پردازيد‬
‫طرح ‪ 10‬ماده اي فيصله دادن به مشتريان‬
‫ناسازگار‬
‫‪ -6‬اقدامات الزم را انجام دهيد و مشكل را خودتان حل كنيد يا به شخصي كه مطمئن هستيد‬
‫مسئول ان است ارجاع دهيد‬
‫‪ -7‬به مشتري بگويد در حال انجام چه كاري هستيد و اگر طوالني مي شود به خاطر تاخير‬
‫عذر خواهي كنيد‬
‫‪ -8‬ارامش خود را حفظ كنيد و خوش برخورد باشيد‬
‫‪ -9‬به مشتري اطمينان بدهيد كه شما مايل به كمك به او هستيد‬
‫‪ -10‬مجادله نكنيد و اگر مشتري شما را عصباني مي كند فرد ديگري را دخالت بدهيد‬
‫‪ -11‬حرفهاي برخورد كنيد و ارام داري قدرت تمركز و مشكل گشا باشيد‬
‫ششمين اصل طاليی‬
‫شکايات مشتريان ارزان ترين راه شناخت مشتريان است‬
‫شاکيان دو برابر مشتريانی که مشکلی دارنند ولی شکايتشان را مطرح نمی کنند اهميت‬
‫دارنند زيرا‪:‬‬
‫‪ ‬در مقابل هر شکايتی که ازمشترين دريافت مي شود ‪ 26‬مشتری شاکی ديگر وجود‬
‫دارد که سکوت می کنند‬
‫‪ ‬هر يک از اين ‪ 26‬مشتری ناراضی عدم نارضايتی خود را را با ‪ 8‬تا ‪ 20‬نفر ديگر‬
‫از مشترياندر ميان می گذارنند‬
‫‪ 10 ‬درصد از انان مشتريان به سوی رقيب می کشانند‬
‫فوايد شکايات مشتريان از ديدگاه ماتسوشيتا‬
‫ماتسوشيتا يکی از موفق ترين تجار و صنعتگران ژاپنی است و يکی از راهکارهای موفقيت او اسقرار‬
‫سيستم مديريت رسيدگی به شکايات بود‬
‫‪ -1‬شکايات روشی مناسب برای دريافت بازخورد از مشتری است‬
‫‪ -2‬شکايات ابزاری برای جلوگيری از غرور بی جا است‬
‫‪ -3‬شکايات روشی سودمند برای اندازه گيری عملکرد و تخصيص منابع است‬
‫‪ -4‬شکايات اينه ای سودمند برای به کارگيری عملکرد داخلی جهت رقابت و قرار گرفتن در رديف‬
‫سازمانهای متعالی است‪.‬‬
‫‪ -5‬شکايات بهترين روش برای درک بهتر انها است‪.‬‬
‫‪ -6‬شکايت ارزانترين ‪ ،‬راحترين و سريعترين شکل شناسايی نقاط قوت و ضعف سازمان است‪.‬‬
‫‪-7‬شکايات مشتريان منطبق با نيازها و خواسته های فعلی انهاست‬
‫چهارده اصل بررسی شکايات مشتريان از نظر‬
‫‪NRMA‬‬
‫‪ -1‬کارکنان و مديران شرکت بايستی توجه ويژه به شکايات مشتری مبذول کند‬
‫‪ -2‬بايد به رفع و تحليل شکايت مشتريان اهميت داده شود‬
‫‪ -3‬مديران و کارکنان بايد از دانش ‪ ،‬بينش و توان خود برای رفع و تحليل شکايت بهره گيرد‬
‫‪ -4‬مديران بايد برای اتخاذ تصميمات سريع در رسيدگی به شکايات مشتريان مجهز بوده و احساس‬
‫مسئوليت کنند‬
‫‪ -5‬رفع کردن هر شکايت شانس و فرصتی برای رو کردن موردهای سخت تر است‬
‫چهارده اصل بررسی شکايات مشتريان از نظر‬
‫‪NRMA‬‬
‫‪ -6‬شکايات بايد به طور سريع و موثر و عادالنه رفع شود‬
‫‪ -7‬برخورد درست با شکايات خود نوعی افزايش کيفی خدمات است‬
‫‪ -8‬اگر در موردی بيش از يکبار شکايات شود بايد به شخص ديگری ارجاع شود زيرا اگر شخص‬
‫اول صالحيت داشت نبايد کار به تکرار شکايت می انجاميد‬
‫‪ -9‬اولين شخصی که با شکايات برخورد می کند بايد تعيين کند بهترين فرد برای رسيدگی چه‬
‫مرجع يا شخصی است‬
‫‪-10‬چنانچه بررسی يک شکايت بيش از دو پروسه به طول انجامد برای اقدام اضافی بايد پاسخگو‬
‫ی مديت بود‬
‫چهارده اصل بررسی شکايات مشتريان از نظر‬
‫‪NRMA‬‬
‫‪ -11‬اگر قطعه خرابی پيدا شود همه بايد در بهبود ان در کوتاهترين زمان تالش کنند‬
‫‪ -12‬از شکايات بايد درس گرفت تا بتوانيم انتظارات مشتری را براورده کنيم‬
‫‪ -13‬طراحی فرايند بررسی شکايات مشتريان و ثبت ان‬
‫‪ -14‬طراحی فرايند استقبال از شکايات‬
‫پاسخ گويی موثر به شکايات‬
‫برای پاسخ گوی موثر به نکات ذيل توجه داشته باشيد‬
‫‪ -1‬عذر خواهی کنيد ‪ --‬حتی اگر مقصر نباشيد‬
‫‪ -2‬به دقت گوش کنيد– به حقايق و جزئيات پی ببريد‬
‫‪ -3‬مشتری را درک کنيد ‪ -‬نشان دهيد شکايت او را شنيده ايد‬
‫‪ -4‬پاسخ درست دهيد – اگر پاسخ درست را نمی دانيد بر مبنای حدس و گمان پاسخ ندهيد‬
‫‪ -5‬مسئوليت پذير باشيد – طفره نرويد و به نيابت از شرکت تقصير را قبول کنيد‬
‫پاسخ گويی موثر به شکايات‬
‫‪ -6‬اقدام کنيد‪ ---‬خودتان به شکايات رسيدگی کنيد و يا در صورت نياز شکايات را جهت رسيدگی‬
‫به فرد ديگری بدهيد‬
‫‪ -7‬اگر فرايند طول می کشد به مشتری توضيح دهيد در حال انجام چه کاری هستيد و عضر خواهی‬
‫کنيد‬
‫‪ -8‬ارامش داشته باشيد‬
‫‪ -9‬برخورد خوش داشته باشيد‬
‫‪ -10‬مجادله نکنيد‪ ----‬اگر مشتری شما را عصبانی می کند فرد ديگری را دخالت دهيد‪ .‬اغلب وارد‬
‫کردن شخص ديگری در ماجرا وضعيت را بهتر می کند‬
‫فرايند رسيدگی به شکايات‪:‬‬
‫‪ -1‬ثبت‬
‫‪ -2‬سوال کردن‬
‫‪ -3‬يافتن راهکار‬
‫‪-4‬اجرا‬
‫‪ -5‬پی گيری‬
‫‪130-2‬‬
‫نمونه فرم ثبت شكايت مشتريان‬
‫وقتي مشتريان شكايت مي كنند چه مي خواهند ‪:‬‬
‫‪ -1‬مي خواهند جدي گرفته شوند و به انها احترام بگذارنند‬
‫‪ -2‬مي خواهند درباره مشكالتشان نتيجه گيري فوري شود‬
‫‪ -3‬خواهان جبران هستند‬
‫‪ -4‬مي خواهند كساني كه براي انها دردسر ايجاد كرده اند‬
‫مجازات شوند‬
‫‪ -5‬مي خواهند اين مشكل تكرار نشود‬
‫‪ -6‬مي خواهند كسي به حرفهاي انها گوش دهند‬
‫هفتمين اصل طاليی‬
‫ارتباطات مشتريان را با گوش کردن مديريت کنيد‬
‫هفتمين اصل طاليی‬
‫‪ ‬مشتريان با برقراری ارتباط با شرکت توليد کننده احساس نزديکی بيشتر می‬
‫کنند‬
‫‪ ‬مشتريان از ارتباط با سازمان لذت می برند‬
‫‪ ‬برخی از مشتريان به ارتباط با سازمان افتخار می کنند‬
‫‪ ‬مشتريان ارتباط برقرار می کنند تا نظرات و ذهنيات خود را درباره رفتار و‬
‫برخوردهای کارکنان اعالم کنند‪.‬‬
‫‪ ‬مشتريان تالش می کنند از طريق ارتباط پيشنهادات خود را برای بهبود کاالو‬
‫خدمات ارائه دهند‪.‬‬
‫هفتمين اصل طاليی‬
‫وقتی که با مشتری مالقات ميکنيد‬
‫‪ -1‬روی ان خصوصياتی از بيمه نامه ها که می تواند برای مشتری مفيد باشد‬
‫تاکيد کنيد‬
‫‪ -2‬درباره ويژگی و مزيت های بيمه نامه ها و نيز درباره شرکت توضيح دهيد‬
‫‪ -3‬از نقاط قوت وضعف رقبايتان و نيز درباره محصول و خدماتی که ارائه می‬
‫هيد اطالع داشته باشد‬
‫‪ -4‬اظهار نظرهای منفی مشتری را پيش بينی کنيد و اماده باشيد تا در مقابل‬
‫پيشنهادهای مثبت و سازنده بدهيد‬
‫‪ -5‬از ميان مشتريانی که رضايت انها جلب شده است چند نفر را به عنوان معرف‬
‫معرفی کنيد‪.‬‬
‫هفتمين اصل طاليی‬
‫مهارت های گوش کردن‪:‬‬
‫‪ -1‬به چشمان گوينده نگاه کنيد ‪:‬‬
‫تماس دو چشم باعث می شود سخنگو مورد توجه قرار گيرد‬
‫‪ -2‬با حرکات چشم و ابرو گفته های او را تاييد کنيد ‪:‬‬
‫سرتکان دادن به عالمت مثبت و حرکات چشم وابرو باعث می شود اين پيام به او مخابره شود‬
‫که فرد با تمام وجود به او گوش می کند‬
‫‪ -3‬از حرکات اضافی بپرهيزيد‬
‫کارهايی چون نگاه کردن به ساعت ورق زدن کاغذ بازی کردن‬
‫با خودکار امضا يا پاراف نامه ها و صحبت کردن با تلفن نشان از بی عالقه گی‬
‫شما دارد‬
‫هفتمين اصل طاليی‬
‫‪ -4‬پرسش های را مطرح کنيد‪:‬‬
‫پرسش نشان می دهد که شخص مطالب را تجزيه و تحليل کرده و فهميده است و به گوينده‬
‫اطمينان می دهد که در حال گوش کردن است‬
‫‪ -5‬تفسير کنيد‪:‬‬
‫کسی که بطور دقيق گوش می دهد از جمالتی مثل ((مقصود شما اين است که ‪))....‬‬
‫‪ -6‬حرف گوينده را قطع نکنيد‬
‫اجازه دهيد گوينده کالم خود را به پايان برساند‬
‫‪ -7‬در صحبت کردن زياده روی نکنيد‬
‫بيشتر افراد تمايل دارنند بيشتر حرف بزنند و نظرات خود را‬
‫ابراز کنيد و کمتر حرف های ديگری را گوش دهند‬
‫هشتمين اصل طاليی‬
‫رضايت کارکنان رابطه ای مستقيم با رضايت‬
‫مشتريان دارد‬
‫هشتمين اصل طاليی‬
‫•‬
‫تحقيقات نشان ميدهد هر گاه ميزان رضايت کارکنان افزايش يابد ميزان رضايت مشتريان افزايش می يابد‬
‫•‬
‫کارکنان با تک تک مشتريان ارتباط دارنند و بر ميزان رضايتمندی مشتريان تاثير می گذارنند‬
‫•‬
‫کارکنان ناراضی با اهداف شرکت شريک نيستند و برای ان اهميتی قائل نيستند‬
‫•‬
‫اگر نياز مشتريان درونی براورده نشود‪ ،‬خطاهای کاری زياد شده‪ ،‬کيفيت کاهش و هزينه ها افزايش می‬
‫يابد‪.‬‬
‫• اگر سازمان نسبت به مشکالت کارکنان بی توجه باشد کارکنان به دنبال رفع مشکالت‬
‫خود خواهد بود و رفع مشکالت سازمان و مشتريان سازمان برای انان اهميتی ندارد‬
‫در امريکا برخی شرکتهای بزرگ هر روز صبح تک تک کارکنان خود را به طور غير‬
‫مسقيم از نظر روحی و روانی کنترل می کنند‪ .‬در ژاپن نيز سنجش رضايتمندی کارکنان‬
‫هر روز عصر با روشهای ديگر انجام ميشود‪.‬‬
‫هشتمين اصل طاليی‬
‫برنامه تشويق کارکنان ‪:‬‬
‫‪ -1‬پاداش‬
‫‪ -2‬جايزه(سفر ف ماشين)‬
‫‪ -3‬عضويت در انجمن‬
‫‪ -4‬اعطای سهام‬
‫‪ -5‬اعطای خدمات‬
‫‪ -6‬مالقات‬
‫‪ -7‬مزايا‬
‫‪ -8‬ارتقای شغل‬
‫‪ 9‬قردانی و تشکر زبانی در جلسات عمومی‬
‫‪ 10‬تشکر کتبی از طريق نامه و تقدير نامه‬
SAMPLE OF FORM FOR
EVALUATING THE SATISFACTION
OF STAFFS
‫نهمين اصل طاليی‬
‫وفاداری دليلی محکم برای اثبات رضايتمندی مشتريان نيست‬
‫نهمين اصل طاليی‬
‫‪ ‬تمام مشتريان وفادار ممکن است از سازمان عملکرد و خدمات و‬
‫کاالی ما راضی نباشند و به اين علت وفادار هستند که‪:‬‬
‫‪ ‬انان ممکن است هنوز رقبای ما را پيدا نکرده باشند‬
‫‪ ‬دسترسی به رقبای ما برای انها ممکن نشده است‬
‫‪ ‬رقبای ما کيفيت ما را نداشته باشند ولی در اينده نزديک به ان دست‬
‫پيدا می کنند‬
‫نهمين اصل طاليی‬
‫اگر برای رضايتمندی تالش کنيم وفاداری هم اتفاق می افتد‬
‫يعنی رضايتمندی مهمتر و مقدم تر بر وفاداری است‬
‫رضایتمندی‬
‫وفاداری‬
‫سوداوری‬
‫دهمين اصل طاليی‬
‫مشتری داور نامريی و نهايی موفقيت يا شکست است‬
‫دهمين اصل طاليی‬
‫• برداشت مشتريان از انچه می خرند و تعريف انها از خوب يا بد بودن‬
‫محصول تعيين کننده موفقيت و يا عدم موفقيت يک شرکت است‬
‫• کيفيت و رضايت را از ديدگاه مشتريان تعريف کنيد‬
‫• مشتريان هستند که بايد بگويد که يک سازمان موفق بوده يا خير‪.‬‬
‫شرکت های بسياری هستند که کاال وخدمات را ممتازی توليد می کنند اما‬
‫نتوانستند با مشتريان ارتباط برقرار کنند و مشتريان از انها ناراضی‬
‫هستند و اين يعنی شکست‬
‫اصول نقراي مشتري مداري‬
‫اصول نقراي مشتري مداري‬
‫‪ -1‬اگر مشتري نباشد سازماني نيست و هيچ كس مجبور نيست با‬
‫ما معامله كند‬
‫‪ -2‬صداقت و خوشنامي دروازه ورود مشتريان به سازمان است‬
‫‪ -3‬مشتري به ما وابسته نيست ما به مشتريان وابسته هستيم‬
‫‪ -4‬مطمئنا اواويت هاي مشتريان با اولويت هاي ما تفاوت دارد‬
‫اصول نقراي مشتري مداري‬
‫‪ -5‬مشتري بر اساس ظاهر شما و ظاهر محيط كار شما قضاوت‬
‫مي كند‬
‫‪ -6‬مشتري مشاور اول ما براي بهبود مستمر است زيرا مشتري‬
‫بهتر از هر كسي نيازهاي خود را مي داند‬
‫‪ -7‬نگهداري مشتري سختر از جذب مشتري است‬
‫‪ -8‬مشتري حرف اول واخر را مي زند‬
‫‪ -9‬با مشتر ي صادق باشيد‬
‫اصول نقراي مشتري مداري‬
‫‪ -10‬در تبليغات اطالعات الزم را بدهيد و نيازهاي مشتريان را هدف‬
‫قرار بدهيد‬
‫‪ -11‬در ارتباطات هميشه مثبت نگر و ‪1+‬باشيد‬
‫‪ -12‬بايستي به انچه مشتري مي گويد گوش دهيم و سرعت پاسخگويي را‬
‫اصل اول قرار دهيم‬
‫‪ -13‬ارتباط بازي پينگ پنگ است پس براي مشتري فرصت گفتگو‬
‫فراهم كنيد‬
‫‪ -14‬ارتباط موثر بين كاركنان ضامن ارتباط موثر مشتريان و كاركنان و‬
‫رضايت مشتري است‪.‬‬
‫اصول نقراي مشتري مداري‬
‫‪ -15‬نزديك ترين را شكست اصرار بر پيروزي بر مشتري است و در نظر‬
‫گرفتن منافع مشتري است‬
‫‪-16‬حتي اگر يقين داريد كه حق با شماست از بحث كردن با مشتري اجتناب‬
‫كنيد‬
‫‪ -17‬هرگز تماس مشتريان را بي پاسخ نگذاريد‬
‫‪ -18‬راهاي گسترش ارتباط با مشتريان را گسترش دهيد‬
‫‪ – 19‬صداقت است كه مشتريان را وفادار نگه مي دارد نه حيله و نيرنگ‬
‫اصول نقراي مشتري مداري‬
‫‪ -20‬هيچ گاه براي كاله گذاشتن بر سر مشتريان تالش نكنيد زيرا موفقيت به اعتماد و‬
‫اطمينان مشتري وابسته است‬
‫‪ -21‬اگر شما از مشتريان خود مراقبت نكنيد ديگران اين كار را مي كنند پس به جاي رقبا‬
‫به مشتريان خود بينديشيد‬
‫‪ -22‬هر روز از مشتريان خود بپرسيد‪ :‬ايا مشتري من راضي است؟‬
‫‪ -23‬شناخت قدم اول براي دستيابي به رضايت مشتري است پس الزم است نيازهاي در‬
‫حال تغيير مشتريان را شناسايي و پيش بيني كنيد‬
THE DETERMINANTS OF