ارتباطات

Download Report

Transcript ارتباطات

‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی رفسنجان‬
‫ارتباطات در برنامه های بهداشتی‬
‫دکتر محمد اسدپور‬
‫عضو هیئت علمی گروه پزشکی اجتماعیدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی رفسنجان‬
‫‪2‬‬
‫تعريف واحدي از ارتباطات که همه را قانع کند وجود ندارد‬
‫‪ ‬در فرهنگ لغات وبستر‪ ،Communication،‬عمل بخشيدن ‪،‬انتقال دادن‪،‬آگاه‬
‫ساختن‪،‬مکامله و مراوده داشتن استفاده شده است‪.‬‬
‫‪ ‬فرهنگ فارس ي معين ‪ :‬ربط دادن ‪ ،‬بستن ‪ ،‬بر بستن ‪ ،‬بسان چيزي با چيز ديگر ‪،‬‬
‫بستگي ‪ ،‬پيوند‪ ،‬پيوستگي و رابطه‬
‫‪ ‬فرهنگ آريانپور براي ‪ : Communication‬ارتباط‪،‬خطوط و وسايل‬
‫ارتباطي‪،‬مبادله اطالعيه‪،‬نقلوانتقال‪،‬مراوده‪،‬اخبار‪،‬مکاتبه‪،‬سرايت‪،‬راه ‪،‬ابالغ‬
‫‪‬‬
‫ارتباط عبارت است از هر گونه تعاملي كه شامل انتقال پيام باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫واژه انگليس ي ”‪ ” Communication‬معادل « ارتباط » از واژه اي در زبان التين ‪ ،‬به معني‬
‫مشترك يا عمومي مشتق مي شود ‪ .‬ما در صدد هستيم كه وجه اشتراكي بين خودمان و افرادي كه‬
‫در صدد برقراري ارتباط با آنها هستيم ‪ ،‬بيابيم ‪ .‬هدف ارتباط ‪ ،‬رسيدن به نتايج دلخواه است ‪.‬‬
‫ارتباط يك فرآيند است و لذا پويا ‪ ،‬روان ‪ ،‬متحرك و هميشه در تغيير است ‪ .‬پس ساكن نيست ‪.‬‬
‫تعاريف ارتباطات‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ارتباط فراگرد انتقال معني بين دو فرد است‪ ” .‬رايت“‬
‫ارتباط عبارت است ازفراگرد انتقال اطالعات با وسايل ارتباطي گوناگون از يک نقطه ‪ ،‬يک‬
‫شخص يا يک دستگاه به ديگري ‪ ” .‬دنيس النگلي و ميشل شين“‬
‫ارتباط عبارت است ازفراگرد انتقال اطالعات ‪،‬احساسها‪،‬حافظه هاو فکر ها در ميان مردم ‪” .‬‬
‫اسميت “‬
‫فراگرد انتقال پيام از سوي فرستنده به گيرنده ‪ ،‬مشروط برآنکه در گيرنده پيام‪ ،‬مشابهت معني‬
‫به معني مورد نظر فرستنده پيام ايجاد شود‪ ” .‬محسنيان راد“‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال اطالعات در محدوده سه چيز‪ ،‬انتشار‪ ،‬انتقال و دريافت پيام‪” .‬‬
‫آرانگان“‬
‫ارتباط عبارت است ازفراگرد انتقال يک محرک (معموال عالمت بياني) از يک فرد(ارتباط گر) به‬
‫فردي ديگر(پيام گير) به منظور تغيير رفتار او‪ ” .‬هاولند“‬
‫آيا تا بحال كس ي در مورد شما دچار سوء تفاهم شده؟‬
‫‪‬‬
‫آيا تا به حال پيش آمده كه كاري را با نيت و انگيزه خوب انجام داده باشيد ولي ديگران آن را‬
‫بد برداشت كرده باشند؟‬
‫ارتباطات ما‬
‫اشتباه فهميده مي شوند و يا اشتباه تفسير مي شوند‪.‬‬
‫)در يك فرهنگ و با يك زبان(‬
‫‪‬‬
‫ارتباط اثر بخش در گرو توان ما در درك اين است كه ديگران ما را چطور مي بينند‪.‬‬
‫ارتباط يعني تبادل افكار ‪ ،‬عقايد و اطالعات با استفاده از نمادهاي مشترك مثل كلمات‪،‬‬
‫اشارات و‪...‬‬
‫هرگاه اطالعي كسب شود يا ابهامي كاسته شود ارتباط اتفاق افتاده است‬
‫برخي نكات اصلي در فرايند ارتباط‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ ارتباط ‪ ،‬عبارت از انتقال و اشتراك معاني است ‪ .‬معاني ‪ ،‬ممكن است عقايد ‪،‬‬
‫ا‬
‫ي‬
‫ي‬
‫تصويرها يا انديشه هايي باشند كه به صورت سمبول ( مثال نوشتار ‪ ،‬گفتار ‪،‬‬
‫موسيقي ‪ ،‬لباس ‪ ،‬دود ‪ ،‬هنر و ……‪ ) ..‬بيان مي شوند ‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ سمبولهاي مورد استفاده ‪ ،‬به خودي خود داراي معني نيستند ‪ .‬واژه ها يا همه‬
‫سمبولهايي كه ما براي انتقال پيامهايمان استفاده مي كنيم ‪ ،‬بخودي خود داراي معني‬
‫نيستند ‪ ،‬اين مردمي كه از آنها استفاده مي كنند هستند كه به آنها معني مي دهند‬
‫‪ 3‬ـ ارتباط بدون درك ممكن نيست ‪ .‬اين يك نكته كليدي ديگر در فرآيند است ‪ .‬درك‬
‫عبارت است از فرآيند ايجاد تاثير از یک چيز ( يك فرد ‪ ،‬يك واقعه يا هر محركي كه بر‬
‫هشياري ما مؤثر است ) و سپس قضاوت در مورد آن ‪.‬‬
‫مشاهدات و قضاوتهاي ما تحت تاثير حواس پنجگانه ما هستند‪ (.‬بينايي ‪ ،‬شنوايي ‪ ،‬المسه‬
‫‪ ،‬بويايي و چشايي )‬
‫کدها يا نشانه ها و نمادها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫طبيعي ‪ :‬نشانه اي است که ميان صورت و مفهوم همجواري و تماس وجود دارد‪( .‬‬
‫دود و آتش ‪ ،‬ردپا ورونده ‪ ،‬ورود فردي باچتر ودانستن بارش باران؛ ‪)...‬‬
‫تصويري‪ :‬نشانه اي است که ميان صورت و مفهوم آن شباهتي عيني و تقليدي‬
‫وجود دارد‪ ( .‬عاليم راهنمايي و رانندگي ‪ ،‬پله اضطراري ؛ عاليم نشانه مرد وزن ‪)... ،‬‬
‫وضعي ‪ :‬نشانه اي است که ميان صورت و مفهوم آن نه شباهت عيني وجود دارد‬
‫نه همجواري‪ ،‬بلکه تنها رابطه است قراردادي ‪ ،‬نه ذاتي وخود بخودي ‪ .‬به اينها نماد‬
‫مي گويند( بوق هاي سه گانه تلفن‪ ،‬عصاي سفيد‪ ،‬مارش نظامي از راديو ‪ ،‬درجات‬
‫نظامي‪)...،‬‬
‫ارتباط چيست ؟‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بيائيد به نمودار هاي بعدي ‪ ،‬كه در آن شکلها نمايانگر دو فردي هستند كه با هم ارتباط‬
‫برقرارمي کنند ‪ ،‬نگاه كنيم‬
‫ناحيه مشترك بين دو دايره ‪ ،‬نمايانگر معاني مشترك بين دو فرد است ‪ .‬هرچه ميزان اشتراك‬
‫بيشتر باشند ارتباط قويتر است ‪.‬‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال و اشتراک معاني وعقايد ‪،‬تصاوير و انديشه ها‬
‫هرچه ميزان اشتراک معاني بيشتر باشد ‪ ،‬ارتباط قويتر و موثر است‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال و اشتراک معاني وعقايد ‪،‬تصاوير و انديشه ها‬
‫هرچه ميزان اشتراک معاني بيشتر باشد ‪ ،‬ارتباط قويتر و موثر است‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال و اشتراک معاني وعقايد ‪،‬تصاوير و انديشه ها‬
‫هرچه ميزان اشتراک معاني بيشتر باشد ‪ ،‬ارتباط قويتر و موثر است‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال و اشتراک معاني وعقايد ‪،‬تصاوير و انديشه ها‬
‫هرچه ميزان اشتراک معاني بيشتر باشد ‪ ،‬ارتباط قويتر و موثر است‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال و اشتراک معاني وعقايد ‪،‬تصاوير و انديشه ها‬
‫هرچه ميزان اشتراک معاني بيشتر باشد ‪ ،‬ارتباط قويتر و موثر است‬
‫ارتباط عبارت است از انتقال و اشتراک معاني وعقايد ‪،‬تصاوير و انديشه ها‬
‫هرچه ميزان اشتراک معاني بيشتر باشد ‪ ،‬ارتباط قويتر و موثر است‬
‫دقت کنيد‬
‫چهار كس را داد مردي يك درم‬
‫آن يكي رومي بگفت ‪ :‬اين قيل را‬
‫آن يكي ديگر عرب بد گفت ‪ ،‬ال‬
‫در تنازع‪ ،‬آن نفر جنگي شدند‬
‫آن يكي ترك بد و گفت اين بنم‬
‫مشت بر هم مي زدند از ابلهي‬
‫آن يكي گفت اين به انگوري دهم‬
‫ترك كن‪ ،‬خواهيم استافيل را‬
‫من عنب خواهم نه انگور‪ ،‬اي دغا‬
‫كه زسر نامها غافل بدند‬
‫من نمي خواهم عنب خواهم ازوم‬
‫پر بدند از جهل و از دانش تهي‬
‫در يک فرايند ارتباط ‪7‬بخش وجود دارد ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫منبع ارتباط ‪sender‬‬
‫به رمز درآوردن پيام ‪encoding‬‬
‫پيام ‪message‬‬
‫کانال ‪channel‬‬
‫از رمز خارج کردن پيام ‪decoding‬‬
‫گيرنده پيام ‪reciever‬‬
‫بازخورد نمودن نتيجه ‪feedback‬‬
‫پارازيت ‪noise‬‬
‫فرایند ارتباط بين فردی‬
‫اجزاي ارتباط‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫محتواي كالم‬
‫توجه به ابعاد فرهنگي و خرده فرهنگي‬
‫چگونگي شروع صحبت‬
‫نحوه جمله بندي‬
‫زمان بندي ارتباط كالمي‬
‫مالحظات موقعيتي‬
‫چگونگي جمع بندي و ختم ارتباط‬
‫تن صدا‬
‫آهنگ صدا‬
‫تماس چشمي‬
‫حاالت چهره اي‬
‫ژست ها‬
‫حاالت بدني‬
‫عناصر كليدي فرايند ارتباط‬
‫‪‬‬
‫منبع‪:‬‬
‫فردي كه پيام دارد‬
‫‪‬‬
‫گيرنده‪:‬‬
‫فرد يا گروهي كه منبع‪ ،‬پيام خود را آگاهانه يا ناآگاهانه به سمتشان هدف گيري مي كند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫پيام‪:‬‬
‫آنچه ميخواهيم بيان مي كنيم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫كانال‪:‬‬
‫مسير عبور پيام بين منبع و گيرنده‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اختالل‪:‬‬
‫هرآنچه كه در ارسال‪ ،‬دريافت و تفسير درست پيام مداخله كند‪.‬‬
‫عناصر كليدي فرآيند ارتباط‬
‫‪‬‬
‫رمزگذاري‪:‬‬
‫تبديل ايده ها‪ ،‬آرا و عقايد يك نماد(رمز)‬
‫‪‬‬
‫رمزگشايي‪:‬‬
‫استخراج ايده ها‪ ،‬آرا و عقايد از نمادها(رمزها)‬
‫‪‬‬
‫زمينه‪:‬‬
‫محيط فيزيكي ‪ -‬رواني ارتباط‬
‫‪‬‬
‫بازخور‪:‬‬
‫واكنشهاي كالمي – غير كالمي به پيام‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬منبع‪ ،‬فرستنده ( مخاطب)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫منبع يا فرستنده در واقع همان منشاء پيام است ‪ .‬البته منبع گيرنده هم مي تواند باشد ‪ .‬به اين‬
‫ترتيب برخي عوامل بر ميزان تاثير و قابليت اطمينان منبع ( كه مولد پيامها است ) مؤثر است ‪.‬‬
‫برخي از اين عوامل عبارتند از‪:‬‬
‫‪ ‬مهارتهاي ارتباطي ( توانايي صحبت كردن و شنيدن )‬
‫‪ ‬برخورداري از تسلط و معلومات كافي و عقايد صحيح نسبت به موضوع‬
‫‪ ‬باور داشتن‪ ،‬همنوايي و همدردي با مخاطبين‬
‫‪ ‬رفتار و عملكرد او نسبت به موضوع‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬پيام‪ ،‬محتوي‬
‫‪ ‬پيام ‪ ،‬نظري است كه مبادله مي شود ‪.‬‬
‫پيام ممكن است به اشكال زير منتقل شود ‪:‬‬
‫‪ ‬انتقال دانش و اطالعات ‪،‬‬
‫‪ ‬انتقال نگرش ‪ ،‬تشويق ‪ ،‬انگيزه دادن‬
‫‪ ‬انتقال مهارت ‪ ،‬تصحيح اشتباهات‬
‫‪ ‬پيامها را مي توان به صورت غير كالمي هم بيان كرد ‪ :‬مانند تن صدا ‪ ،‬حركات‬
‫بدن ‪ ،‬حركات و اشكال دستها و صورت و تصاوير‬
‫انواع پیام‬
‫سمعي‬
‫بصري‬
‫کتبي‬
‫سمعي – بصري‬
‫بصري – کتبي‬
‫سمعي ‪ -‬کتبي‬
‫گفتاري‬
‫نوشتاري‬
‫غير گفتاري‬
‫شفاهي‬
‫غير شفاهي‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬گيرنده‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫گيرنده فرد يا افرادي هستند كه با آنها صحبت مي شود و پيام منتقل شده را تفسير مي كند‬
‫براي اينكه يك ارتباط مؤثر داشته باشيد بايد ‪:‬‬
‫مخاطبانتان را بشناسيد ‪ .‬شنوندگان يا دريافت كنندگان شما ‪ ،‬چه كساني هستند ؟ آنها پير‬
‫هستند يا جوان ؟ مجرد هستند يا متأهل ؟ به چه زباني صحبت مي كنند ؟‬
‫قدرت يادگيري آنها را بشناسد‪ .‬سطح تحصيالت آنها چيست ؟ ميزان اطالعات آنها در مورد‬
‫موضوع چيست ؟‬
‫عاليق ‪ ،‬نگرش ها و ارزشهاي آنها را بشناسد‪ .‬ارزشهاي آنها در مورد موضوع چيست ؟‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬اثرات‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اثرات عبارت از تغييراتي است كه بدنبال انتقال پيام شما در دريافت كننده روي مي دهد‪.‬اثرات‬
‫در دو دسته اصلي تقسيم بندي مي شوند‬
‫گروه اول ‪:‬‬
‫‪ ‬تاثيرات کوتاه مدت‬
‫‪ ‬تاثيرات بلند مدت‬
‫گروه دوم ‪:‬‬
‫‪ ‬تغييرات در دانسته هاي دريافت كننده‬
‫‪ ‬تغيير در احساسات و عقايد مراجعه كننده‬
‫‪ ‬تغييرات در اعمال و رفتار يك دريافت كننده‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬اهداف‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هدف ‪ ،‬منظوري است که ارتباط براي تامين آن انجام مي شود‬
‫هدف ممكن است به اشكال زير بيان شود ‪:‬‬
‫‪ ‬انتقال دانش و اطالعات ‪،‬‬
‫‪ ‬انتقال نگرش ‪ ،‬تشويق ‪ ،‬انگيزه دادن‬
‫‪ ‬انتقال مهارت ‪ ،‬تصحيح اشتباهات‬
‫هدف ارتباط ‪ ،‬رسيدن به نتايج مطلوب است ‪ .‬اين نتايج يا اثرات مطلوب ممكن است يكي از‬
‫تغييرات فوق الذكر باشد ‪ .‬تالشهاي شما در برقراري ارتباط ممكن است موجب ايجاد هر يك از‬
‫تغييرات باال شود ‪.‬‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬موقعيت‬
‫‪‬‬
‫ارتباط ‪ ،‬درموقعيت هاي متفاوت انجام مي شود ‪.‬‬
‫‪ ‬فضا ( باز و بسته و‪)...‬‬
‫‪ ‬زمان ( شب ‪ ،‬روز‪،‬صبح ‪ ،‬عصرو‪)...‬‬
‫‪ ‬مکان ( اداري ‪ ،‬ورزش ي‪ ،‬منزل و‪)...‬‬
‫‪ ‬نور ‪ ،‬صدا ‪ ،‬دما و‪....‬‬
‫‪ ‬دراختيار بودن مخاطبين‬
‫اجزاي فرآيند ارتباط ‪ /‬ابزار و وسايل‬
‫‪‬‬
‫ارتباط ‪ ،‬با استفاده از ابزار و وسايل انجام مي شود ‪.‬‬
‫‪ ‬شنيداري‬
‫‪ ‬ديداري‬
‫‪ ‬چند حس ي‬
‫‪‬‬
‫الکترونيک‬
‫انتخاب ابزار و وسايل براي برقراري ارتباط‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انتخاب ابزار و وسايل بستگي به عوامل زير دارد‬
‫پيام‬
‫هدف‬
‫مخاطب‬
‫موقعيت‬
‫منابع‬
‫بازخورد ( فيدبک)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عبارت است از واکنش يا پاسخي که د رمورد اعمال يا افکار يک فرد به او داده مي‬
‫شود يا از او دريافت مي شود‪.‬‬
‫فيدبک را مي توان يک رابطه کمک کننده – بين دهنده و گيرنده – که موجب‬
‫افزايش يا بهتر شدن کيفيت درک متقابل مي شود ‪ ،‬تعريف کرد‪.‬‬
‫فيد بک مثبت‪ :‬موجب تقويت عقايد و تشويق اعمال مثبت مي شود‬
‫فيدبک منفي‪ :‬باعث درک بهترفرد از وضعيت مي شود تا درمورداعمال و رفتارش‬
‫بيانديشد و براي بهبود يا تغيير آن اقدام کند‬
‫راهنما براي دادن بازخورد ( فيدبک)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فيد بک بايد مفيد باشد‬
‫‪ ‬فرد بايد فيد بک را درک کند‬
‫‪ ‬فرد بايد آماده و راغب دريافت فيدبک باشد‬
‫‪ ‬فرد بايد قادر باشد براي آن کاري انجام دهد‬
‫فيد بک بايد اختصاص ي باشد ‪ ،‬نه کلي ومبهم‬
‫فيدبک بايد در مورد رفتاري باشد که قابل تغيير است‬
‫مثالي از رفتار جديد ذکر شود‬
‫پيش از ارائه فيدبک‪ ،‬در مورد دريافت و پذيرش با ديگران مشورت شود‬
‫فيد بک بايد احساس اعتماد متقابلي با دريافت کننده ايجاد کند‬
‫فيد بک بايد توصيفي باشد ‪ ،‬نه ارزيابي کننده‬
‫به هنگام ارسال فيدبک بايد مطمئن شد فکر دريافت کننده جاي ديگر نيست‬
‫در هر بار تنها روي يک يا حداکثر دو مورد تاکيد شود‬
‫امکان بحث در مورد فيد بک بايد فراهم شود‬
‫پارازيت‬
‫‪‬‬
‫پديده اي است که منجر به ناتواني و حتي مرگ جريان ارتباطي دريک مقطع زماني مي‬
‫شود‪.‬‬
‫‪ ‬فرستنده ‪ ،‬پرت شدن حواس در هنگام بيان مطلب‬
‫‪ ‬گيرنده ‪ ،‬وجود سروصدا و همهمه در کنار محل ارتباطات‬
‫‪ ‬پيام ‪ ،‬وجود ناراحتي يا بيماري يا ناتواني خاص‬
‫‪ ‬کانال ارتباطي ‪ ،‬ارسال پيام با کدهاي ناشناخته براي مخاطب در بين جريان‬
‫ارتباطي‬
‫بخاطر وجود اختالل‪ ،‬همه پيامهاي ارتباطي به گيرنده نمي رسند‪.‬‬
‫بازخور‬
‫گيرنده‬
‫پيام‬
‫اختالل‬
‫فرستنده‬
‫مراحل ارتباطات‬
‫فرستنده‬
‫پيام‬
‫گيرنده‬
‫به حواس برسد‬
‫توجه را جلب كند‬
‫پيام درك و فهميده شود‬
‫مورد قبول قرار گيرد‬
‫تغيير رفتار‬
‫مرحله ‪ 1‬ـ دسترس ي به گروه مخاطب‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ارتباط نمي تواند مؤثر باشد مگر اين كه در گروه مخاطب خود شنيده و يا ديده شود ‪ .‬ممكن‬
‫است اين امر واضح بنظر رسيده و نياز به تئوريهاي پيچيده براي توضيح نداشته باشد اما‬
‫بسياري از برنامه ها حتي در اين مرحله ساده دچار شكست مي شوند ‪.‬‬
‫اين امر مستلزم مطالعه گروه مخاطب براي درك اين مسئله است كه عادات شنيداري و‬
‫خواندني آنان چه مي باشد ‪.‬‬
‫مرحله دوم ـ جلب توجه مخاطب‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هر ارتباطي بايد توجه را به نحوي جلب كند كه مردم براي گوش كردن و يا خواندن آن تالش‬
‫كنند ‪ .‬مثالهايي از شكست ارتباطي در اين مرحله عبارتند از ‪:‬‬
‫رد شدن از كنار پوستر بدون زحمت دادن به خود براي نگاه كردن به آن‬
‫توجه نكردن به صحبت بهداشتي يا نمايش عملي در كلينيك‬
‫در هر موقعيت زماني ‪ ،‬حدود وسيعي از اطالعات را از طريق پنج حس مان يعني المسه ‪ ،‬بويايي‬
‫‪ ،‬بينايي ‪ ،‬شنوايي و چشايي دريافت مي كنيم ‪ .‬توجه روندي است كه به وسيله آن فرد ‪،‬‬
‫بخش ي از اين مجموعه پيچيده را براي دقت و تمركز انتخاب مي كند ‪.‬‬
‫مرحله سوم ـ فهميدن پيام ( درك )‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫به محض آنكه توجه فرد به پيام جلب شود ‪ ،‬سعي به درك آن مي كند ‪.‬‬
‫درك واژگان براي فهميدن پيامهاي بصري نوشتاري و درك تصويري براي فهميدن‬
‫ا‬
‫تصاوير بكار ميرود ‪ .‬درك كردن ‪ ،‬روندي كامال ذهني است ( دو نفر ممكن است‬
‫ا‬
‫يك پيام راديويي يكسان را بشنوند و پيام آن را كامال متفاوت از آنچه كه فرستنده‬
‫قصد داشته ‪،‬فهميده و درك كنند ) ‪.‬‬
‫سوء تفاهم مي تواند بسادگي درموقعيتي رخ دهد كه از زبان پيچيده ‪،‬كلمات نا‬
‫آشنا و تكنيكي استفاده شود ‪ .‬يا زماني که تصاوير حاوي جداول پيچيده و جزئيات‬
‫غير جذاب باشد يا اطالعات بيش از حدي عرضه شده باشد و مردم نتوانند آن را‬
‫جذب كنند ‪.‬‬
‫مرحله چهارم ـ ارتقاء و تغيير ( پذيرفتن )‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫يك ارتباط نبايد فقط دريافت و يا فهميده شود بلكه بايد مورد قبول واقع و به آن معتقد شد ‪.‬‬
‫ا‬
‫تغيير باورها موقعي كه جديدا كسب شده باشد ‪ ،‬آسانتر هستند ‪ .‬تاثير و نفوذ بر باوري كه مدت‬
‫ا‬
‫طوالني وجود دارد و يا مردم نسبت به آن كامال اعتقاد يافته باشند مشكل تر است ‪.‬‬
‫ا‬
‫ر‬
‫معموال ارتقاء يك باو موقعي كه تاثير آن بتواند براحتي نشان داده شود ‪ ،‬ساده تر است ‪.‬‬
‫مرحله پنجم ـ ايجاد يك تغيير در رفتار‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ارتباط ممكن است منتج به تغيير باورها و نگرش شود اما هنوز بر رفتار ‪ ،‬تاثير و نفوذ نداشته‬
‫باشد ‪ .‬اين امر موقعي مي تواند رخ دهد كه ارتباط بر باوري هدف گيري نكرده تا بيشترين تاثير بر‬
‫نگرش مردم در جهت رفتار را داشته باشد ‪.‬‬
‫دليل ديگري كه يك فرد ممكن است رفتاري را از خود نشان ندهد فقدان عوامل توانمند ساز‬
‫مثل پول ‪ ،‬وقت ‪ ،‬مهارتها يا خدمات بهداشتي و نقش فرهنگ ‪ ،‬اعتقادها و فشار اجتماعي مي‬
‫باشد ‪.‬‬
‫چرا ارتباط برقرار مي کنيم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫براي تغيير در رفتار ديگران‬
‫‪‬‬
‫درخواست براي‬
‫يك اقدام‬
‫‪‬‬
‫تبادل اطالعات‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫حصول اطمينان از درك‬
‫ترغيب ديگران‬
‫‪‬‬
‫اشتراک پيدا کردن در ايده ها و عقايد‬
‫تامين بازخورد مناسب و قوي براي ديگران‬
‫تبادل اطالعات‬
‫کسب قدرت و تاثيرگذاري‬
‫توسعه ارتباطات اجتماعي‬
‫حفظ اعتماد به نفس و فرهنگ خودي‬
‫تغيير در رفتار ديگران‬
‫درخواست انجام اقدامات مختلف‬
‫اطمينان از درك طرف مقابل‬
‫ترغيب ديگران‬
‫اهميت ارتباط‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ارتباط تنها وسيله انتقال اطالعات به ديگران است‪.‬‬
‫ارتباط تنها وسيله دريافت اطالعات از ديگران است‪.‬‬
‫از طريق برقراري ارتباط است كه عاطفه به ديگران منتقل ميشود‪.‬‬
‫تصحيح سوءبرداشت ها و سوءتفاهم ها فقط از طريق برقراري ارتباط ميسر ميباشد‪.‬‬
‫مهار هيجانهاي منفي نظير خشم تنها از طريق برقراري ارتباط سالم ميسر است‪.‬‬
‫بلوغ يك اجتماع منوط به سيالي ارتباط های بين فردي است‪.‬‬
‫ارتباط دستمايه هر نوع رشد فردي و اجتماعي است‪.‬‬
‫تمامي آسيبهاي فردي و اجتماعي ريشه در ارتباط ناسالم دارند‪.‬‬
‫چه عواملي رفتار ارتباطي ما را تحت تاثير قرارمي دهند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عوامل ژنتيکي‬
‫عوامل فرهنگي‬
‫عوامل اقتصادي‬
‫محيط دروني‬
‫تجربه آموزش ي‬
‫تجربه هاي زندگي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عوامل معنوي‬
‫ارزشها و باورهاي اخالقي‬
‫الگوها و مشاوران‬
‫عصر الکترونيک‬
‫فرايندهاي کاري‬
‫ما چگونه ارتباط برقرار مي کنيم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫گفتاري ( صحبت کردن)‬
‫نوشتاري ( نوشتن)‬
‫گوش دادن‬
‫زبان غير کالمي و زبان حركات بدن‬
‫موسيقي ‪ ،‬هنر‪ ،‬صنايع دستي‬
‫شیوه برقراری ارتباط‬
‫‪‬‬
‫بسته به موقعيت ‪ ،‬يک شيوه از ارتباطات مي تواند بهتر از ديکري باشد‬
‫‪ ‬فرد با فرد‪ /‬چهره به چهره‬
‫‪ ‬جلسات ‪ /‬گروههاي کوچک‬
‫‪ ‬ارائه ها (سخنراني ‪ ،‬گويندگي ‪ ،‬بازي و‪ ، )...‬گروههاي بزرگ‬
‫‪ ‬نامه‬
‫‪ ‬يادداشت‬
‫‪‬‬
‫‪Email/ Voice mail‬‬
‫انتخاب رسانه‬
‫‪‬‬
‫براي تعيين بهترين رسانه براي پيامتان ‪ ،‬مشخص کنيد‪:‬‬
‫‪ ‬بعنوان فرستنده نياز داريد چه چيزي بدست آوريد‬
‫‪ ‬گيرنده نيازمند دانستن چيست‪ .‬گيرنده چه چيزي را مي خواهد که بداند‬
‫‪ ‬جزئيات و اطالعات مهمي که در پيام داريد ‪ ،‬چيست‬
‫‪ ‬بر روي کدام رفتار و چگونه مي خواهيد اثر بگذاريد‬
‫توجه کنيد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اعمال گوياتر از الفاظ هستند‪.‬‬
‫دو صد گفته چون نيم کردار نيست‪.‬‬
‫رنگ رخساره خبر مي دهد از سر ضمير‬
‫قسم حضرت عباس را باور کنيم يا دم خروس را‬
‫چيزي که عيان است چه حاجت به بيان است‬
‫انواع ارتباطات‬
‫ارتباطات‬
Communication
‫ارتباطات انساني‬
Human
Communication
‫ارتباطات حیواني‬
Animal َ
Communication
‫ارتباطات ماشیني‬
Machine to Machine
C.
‫انواع ارتباطات‬
‫ارتباطات انساني‬
‫‪Human‬‬
‫‪Communication‬‬
‫انسان با ماشین‬
‫انسان با حیوان‬
‫‪Human‬‬
‫‪to Machine C.‬‬
‫‪Human‬‬
‫‪to Animal َC.‬‬
‫انسان با انسان‬
‫‪Human‬‬
‫‪to Human C.‬‬
‫انواع ارتباطات‬
‫انسان با انسان‬
‫‪Human to Human C.‬‬
‫فرد با فرد( بین فردي)‬
‫‪Inter Personal C.‬‬
‫ارتباطات غیر کالمي ‪Non-verbal C.‬‬
‫ارتباطات کالمي ‪Verbal C.‬‬
‫ارتباطات سازماني‬
‫‪Organizational َC.‬‬
‫ارتباطات کالمي ‪Verbal C.‬‬
‫ارتباطات غیر کالمي ‪Non-verbal C.‬‬
‫ارتباطات کالمي ‪Verbal C.‬‬
‫ارتباط جمعي‬
‫‪Mass C.‬‬
‫ارتباطات غیر کالمي ‪Non-verbal C.‬‬
‫ارتباط درون فردي‬
‫‪Intra Personal C.‬‬
‫ارتباطات غیر کالمي ‪Non-verbal C.‬‬
‫ارتباطات کالمي ‪Verbal C.‬‬
‫عناصر اصلي ارتباط‬
‫‪‬‬
‫عناصر كالمي ارتباط‬
‫‪‬‬
‫عناصر غير كالمي ارتباط‬
‫ارتباط ميان فردي ‪:‬‬
‫ارتباط بين دو يا چند فرد صورت مي گيرد و به دو دسته کلي تقسيم مي شود‬
‫‪ )1 ‬ارتباط غير کالمي‬
‫‪ )2 ‬ارتباط کالمي‬
‫ارتباط غير کالمي خود به دو صورت امکان پذير است ‪:‬‬
‫‪ (1‬زبان بدن ‪ : body language‬که ارتباط از طريق حاالت ‪ ، gestures‬حاالت‬
‫چهره ‪ facial expressions‬و يا ديگر حرکات بدن صورت مي گيرد ‪.‬‬
‫‪ )2‬تون کالم ‪ :verbal intonation‬که در واقع تاکيد و تشديدي است که در ارتباط بکار رفته و‬
‫در انتقال معني موثر مي باشد‪.‬‬
‫در ارتباط کالمي همواره ارتباطات غير کالمي نيز وجود داشته که اين ارتباطات غير کالمي داراي اثرات‬
‫به مراتب بيشتري در ايجاد معني در مخاطب دارند‪.‬‬
‫عوامل موثر در انتخاب نوع ارتباط‬
‫تنوع وسيعي از اشکال ارتباطي وجود دارد که انتخاب آن بستگي به عوامل زير دارد ‪:‬‬
‫‪ ‬نياز فرستنده پيام‬
‫‪ ‬نياز گيرنده پيام‬
‫‪ ‬خصوصيات و ويژگيهاي پيام‬
‫‪‬‬
‫خصوصيات و ويژگيهاي کانال‬
‫ويژگي هاي ارتباطات کالمي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سمبليک ‪ ،‬معنا دار و داراي الگوهاي مشخص‬
‫استفاده از واژگان براي برقراري ارتباط‬
‫آگاهانه‬
‫تنها ‪ %7‬از مجموع ارتباطات با آن انجام مي شود‬
‫تک حس ي – تنها حس شنوائي تحريک مي شود‬
‫عدم استفاده از رفتارهاي غير کالمي‬
‫توصيه هایي براي كارآمدتر كردن ارتباط كالمي هنگام صحبت كردن ‪:‬‬
‫‪ ‬مطمئن شويد كه شنونده فرصت سوال يا اظهار نظر كردن را دارد‪.‬‬
‫‪ ‬سعي كنيد خود را جاي شنونده قرار دهيد و احساسات او را در نظر بگيريد‪.‬‬
‫‪ ‬آنچه را ميخواهيد بگوييد‪ ،‬واضح بيان كنيد‪.‬‬
‫‪ ‬به شنونده نگاه كنيد‪.‬‬
‫‪ ‬مطمئن شويد كه آنچه كه ميگوييد با تن صدا و زبان بدني شما هماهنگي دارد‪.‬‬
‫‪ ‬تن و آهنگ صداي خود را تغيير دهيد‪.‬‬
‫‪ ‬مبهم صحبت نكرده و با بيان جزئيات زياد مو ضوع را پيچيده نكنيد‪.‬‬
‫‪ ‬از ديدن عالئم آشفتگي در شنونده غفلت نكنيد‪.‬‬
‫ويژگي هاي ارتباطات غير کالمي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سمبليک ‪ ،‬معنا دار و داراي الگوهاي مشخص‬
‫در سطح ناخودآگاه و اغلب غريزي‬
‫در جريان اجتماعي شدن فراگرفته مي شوند‬
‫چند حس ي – ديداري و شنيداري و غير مستقيم‬
‫باعث تقويت ؛ جانشيني و انکار رفتارهاي کالمي هستند‬
‫داراي محدوده فرهنگي هستند‬
‫اغلب مبهم و داراي ارزشهاي دو يا چندگانه مي باشند‬
‫‪ %93‬از مجموع ارتباطات را شامل مي شود‬
‫‪ %38 ‬لحن و تن صدا‬
‫‪ %55 ‬رفتارهاي غير کالمي‬
‫جنبه هاي نگرش ي قوي دارد‬
‫هميشه معتبر تر ‪ ،‬قابل اطمينان تر‬
‫اشکال ارتباطات غير کالمي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ارتباط چشمي ( ‪ 30‬ثانيه اول‪ ،‬بيان دردها و احساسات‪ ،‬عالقمندي ‪ ،‬شوق و قصدها و‪)...‬‬
‫تن صدا (منعکس کننده عکس العمل دروني و حالت گوينده ‪ ،‬تقويت پيام هاي بينائي و‪)...‬‬
‫ملس ( نحوه تماس‪ ،‬دست دادن‪ ،‬در آغوش گرفتن و‪)...‬‬
‫ژست ها ( حاالت ‪ ،‬اطوار ‪ ،‬ادا ها و ‪)...‬‬
‫وضعيت بدن ( محل قرار گرفتن بازوها ‪ ،‬دستها ‪ ،‬پاها ‪ ،‬نحوه نشستن ‪ ،‬ايستادن و‪)...‬‬
‫ظاهر فيزيکي ( روش لباس پوشيدن ‪ ،‬حمل وسايل خاص و‪)...‬‬
‫حريم و فاصله شخص ي ( حفظ حريم و فضا به هنگام ارتباط با سايرين ‪ ،‬فضائي که فرد درآن‬
‫احساس آرامش کند‪ ،‬دوري و نزديکي و‪)...‬‬
‫بيان صورتي ( تغييرحاالت چهره به اشکال مختلف براي ارسال پيامهاي گوناگون )‬
‫زبان بدن ( فرمهاي رمز شده در مورد سيستم هاي حرکات به شکل مکتوب ‪،‬اشاره براي سوار شدن‬
‫به ماشين ؛ عالمت پيروزي و‪)...‬‬
‫فرا زبان ( کاربرد گفتار بدون استفاده از لغات )‬
‫بکارگيري وسايل ( نمايش اشياء مادي ‪ ،‬لباس ‪ ،‬ترتيب مبل و اثاثيه و‪)...‬‬
‫گوش دادن ( نحوه توجه و تمرکز به هنگام برقراري ارتباط و درک پيام )‬
‫فرا زبان‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فرا زبان )‪ ( Paralanguage‬يک زبان گفتاري است که مي تواند معنا داشته باشد ‪ ،‬اما‬
‫همواره با استفاده از لغات نيست‪.‬‬
‫آه کشيدن ‪ ،‬گلو صاف کردن ‪ ،‬خميازه کشيدن ‪ ،‬با زبان به کام ضربه زدن ‪ ،‬سکوت ‪ ،‬مکث و‪....‬‬
‫به اشتراک گذاردن ايده ها‬
‫چه موقع و چرا ضرورت دارد افکارتان را به اشتراک بگداريد؟‬
‫‪ ‬بيان عقيده و موقعيت‬
‫‪ ‬ارائه دادن آموزش و راهنمائي‬
‫‪ ‬بيان کردن يک تغيير‬
‫‪ ‬ساخت و ارائه يک برنامه‬
‫‪ ‬شرکت در جلسات‬
‫‪ ‬برقراري ارتباط با ماموريت ‪ ،‬ديدگاه و ارزشهاي سازماني‬
‫موانع به اشتراک گذاردن ايده ها‬
‫چه چيزهائي مي تواند مانع به اشتراک گذاردن ايده ها و افکار شود؟‬
‫‪ ‬خجالتي بودن شما‬
‫‪ ‬ترس از رد شدن‬
‫‪ ‬فشار همگروه ها‬
‫‪ ‬تفکر سازمان نيافته‬
‫‪ ‬ساير چيزهائي که مي تواند باعث حالت دفاعي شود‬
‫‪ ‬ناتوانب هاي جسمي و ذهني و رواني‬
‫‪‬‬
‫ارتباط با افراد تند خو و عصبي‬
‫نکاتي در برقراري ارتباط‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اگر فرستنده پيام از راه های متعدد ارتباطی استفاده کند ؛تنوع ارتباطی بيشترخواهد بود‬
‫اگر ديدگاه های فرستنده پيام و گيرندگان ؛ هما هنگ باشد ؛ ارتباط موثرتر خواهد بود‬
‫زمانی که از فرايند بحث برای تصميم گيری استفاده می شود ؛ ارتباط تاثيرکارآتری بر رفتا ر و نگر ش های گر وهی‬
‫دارد‬
‫زمانی که فرستنده و گيرنده پيام در موقعيت هايي قرار می گيرند که هر دو در آن زمينه تجربيات قبلی دارند ؛ ارتباط‬
‫موثرتر می شود ‪.‬‬
‫اگر شيوه و روش ی که فرستنده پيام انتخاب می کند ؛ با انتظارات گيرندگان پيام مطا بقت داشته باشند ؛ اثر‬
‫بخش ی ارتباط بيشتر است ‪.‬‬
‫اگر فرستنده پيام به شباهتها و تفاوتهای فردی؛ اجتماعي؛ معلومات و سن خود و گيرندگان توجه نمايد ؛ارتبا‬
‫ط موثرتر خو اهد شد ‪.‬‬
‫اگر فرستنده پيام به ويزگیهای شخصيتی خود و گيرندگا ن پيام تو جه کند ؛ تا ثير ارتباط بيشتر است ‪.‬‬
‫اگر فرستنده پيام های کالمی و اشارات غير کال می فرستنده پيام ؛ يکديگر را تقويت کنند ؛ ارتباط ؛اثر بخش ی‬
‫بيشتري خواهد داشت‬
‫توانايی برقراری ارتباط شفاهی با فرزندان نه فقط دست مايه او ليه پدر و مادر است بلکه جزء اولين ابزار های‬
‫يک مر بی نيز می باشد ؛ تحقيقات نشان می دهد که تقريبا ‪ ۵۰‬تا ‪ 93‬درصد از اوقا ت روزانه انسان صرف‬
‫ارتباط های اجتماعی و آن هم به شکل شفاهی می شود ‪.‬‬
‫ارتباط بهتر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کاهش موانع محيطي‬
‫غلبه بر تفاوتهاي فردي‬
‫تقويت حس همدلي و همدردي‬
‫غلبه بر بي تفاوتي‬
‫غلبه بر اختالفات‬
‫ارتباط اثر بخش بين فردي‬
)‫ ( گشودگي‬Openness
)‫ (همدلي‬Empathy
)‫ ( حمايتگري‬Supportiveness
)‫ ( مثبت گرائي‬Positive ness
)‫( تساوي‬Equality





‫اهرمهاي برقراري ارتباط موثر‬
‫مثبت نگري‬
‫گشاده رويي‬
‫همدلي‬
‫حمايت گري‬
‫تساوي‬
‫اشتراك سازي‬
‫شنود موثر‬
‫صراحت‬
‫ويژگي هاي ارتباطات موثر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-۱‬اصل هم سطح شدن‬
‫‪-۲‬اصل توجه به وجوه مشترک‬
‫‪-۳‬اصل توجه به راههای مختلف‬
‫‪-۴‬اصل انعطاف پذيری‬
‫‪ -۵‬اصل همگام شدن‬
‫‪ -۶‬اصل احترام متقابل‬
‫‪-۷‬اصل اطمينان‬
‫‪ -۸‬اصل تفاوتهای فردی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -۹‬اصل مقابله به مثل‬
‫‪-10‬اصل توجه به حسهای مختلف‬
‫‪ -۱۱‬اصل نفوذ کالم‬
‫‪-۱۲‬اصل کاهش مخالفت يا مقاومت‬
‫‪-۱۳‬اصل متقاعد سازی‬
‫‪ -۱۴‬اصل پذيرش پيام‬
‫‪-۱۵‬اصل گذشت و جوانمردی‬
‫‪ -۱۶‬اصل خوش اخالقی‬
‫ويژگي هاي ارتباطات موثر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫صحت ‪ :‬پيامي معتبر و عاري از خطا در واقعيت ‪ ،‬تفسير و قضاوت‬
‫فراهم بودن ‪ :‬پيام ( پيام هاي مورد نظر يا ساير اطالعات ) در جايي ارائه شود يا فراهم باشد كه‬
‫مخاطب بتواند به آن دسترس ي يابد ‪ .‬آرايش و جايابي ( پيام ) بسته به مخاطب ‪ ،‬پيچيدگي پيام و‬
‫هدف از شبكه هاي بين فردي و اجتماعي تا بيلبردها و پيامهاي ارتباط جمعي طراحي شده براي‬
‫ساعات پر بيننده تلويزيوني يا راديويي تا دكه هاي عمومي رسانه هاي چاپي و الكترونيك و تا اينترنت‬
‫بسيار متفاوت مي باشد ‪.‬‬
‫توازن ‪ :‬پيام در مكان مقتض ي ‪ ،‬مزايا و مخاطرات اقدامات بالقوه را منعكس سازد يا تفاوت ها و‬
‫چشم انداز معتبر مباحث را مشخص سازد ‪.‬‬
‫پايداري ‪ :‬ساختار دروني پيام با گذشت زمان غير قابل انكار باشد و در قبال اطالعاتي كه از ساير‬
‫منابع كسب مي شود نيز پايدار باشد ‪ .‬عبارت فوق ‪ ،‬وقتي كه محتواي معتبر يا در دسترس ي وجود‬
‫نداشته باشد ‪ ،‬آسان نيست )‬
‫قابليت فرهنگي ‪ :‬طراحي ‪ ،‬اجرا و ارزشيابي فرآيند با توجه به مباحث ويژه گروه هاي هدف‬
‫منتخب ( براي مثال ‪ :‬قومي ‪ ،‬نژادي و زباني ) و نيز سطوح آموزش ي و ناتواني آنها‬
‫ويژگي هاي ارتباطات موثر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مبتنی بر شواهد ‪ :‬شواهد علمي مناسب منتج از بررس ي هاي جامع و تحليل هاي همه جانبه براي تنظيم‬
‫دستورالعمل هاي كاربردي ‪ ،‬سنجش اجرا ‪ ،‬بررس ي معيار و تكنولوژي ارزيابي كاربرد ارتباطات مخابراتي سالمت‬
‫رسيدن به گروه هدف ‪ :‬پيام به بيشترين تعداد ممكن از جمعيت گروه هدف برسد يا در دسترس آنها باشد‬
‫اعتبار‬
‫تكرار ‪:‬‬
‫‪ :‬منبع پيام موثق و خود پيام منطبق با زمان باشد‬
‫ارائه ‪ /‬دسترس ي به پيام تداوم يافته يا در طول زمان تكرار شود ‪ ،‬هم براي تقويت تاثير بر مخاطبان معين و‬
‫هم براي رسيدن به گروه جديد مخاطبان‬
‫به موقع بودن ‪ :‬پيام هنگامي كه مخاطب بيشترين پذيرش يا نياز به اطالعات ويژه را دارد ‪ ،‬ارائه شود يا در‬
‫دسترس باشند ‪.‬‬
‫قابل فهم بودن‬
‫‪ :‬سطح خواندن يا زبان ( يا فرمت مولتي مديا ) براي مخاطب مربوطه مناسب باشد ‪.‬‬
‫اهميت ارتباطات اثربخش‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ )1‬بهبود ارتباط با خانواده‬
‫نياز مبرم در جامعه فعلي‬
‫تعامل با خانواده تاثير گذاري بسزايي در سايه تعامالت انسان دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬بهبود روابط با دوستان‬
‫‪ )3‬بهبود روابط با همكاران‬
‫موفقيت و يا عدم موفقيت اغلب بستگي به ماهيت و سطح روابط با همكاران‪ ،‬روساء و‬
‫زيردستانمان دارد‬
‫‪ )4‬بهبود سالمت جسمي و رواني‬
‫عدم وجود و يا از دست دادن ارتباط مي تواند باعث افسردگي و يا ‪ ...‬گردد‬
‫‪1‬ـ تشريح مفهوم و عقيده براي خود‪ ،‬قبل از ورود به فرايند ارتباطات‪.‬‬
‫‪2‬ـ بررس ي دقيق از مقصد و هدف فرايند ارتباطي‪.‬‬
‫‪3‬ـ درك و شناخت محيط مادي و انساني به هنگام ارتباط‪.‬‬
‫‪4‬ـ در برنامهريزي ارتباطات با ديگران مشورت كنيد و حمايت آنها را جلب نمائيد‪.‬‬
‫‪5‬ـ محتواي پيام و فراز و نشيبهاي آنرا در نظر داشته باشيد ‪.‬‬
‫‪6‬ـ حتياملقدور چيزي را براي ارتباط با ديگري مطرح كنيد كه براي گيرنده مهم باشد و يا به او كمكي نمايد‬
‫‪7‬ـ ارتباطات مؤثر نيازمند پيگيري مكرر است‪.‬‬
‫‪8‬ـ پيامهايي را ارسال داريد كه در وهلة نخست در‬
‫كوتاه مدت و سپس در بلندمدت حايز اهميت باشند ‪.‬‬
‫‪9‬ـ كردار (رفتار غيركالمي) ميبايد با پيام شفاهي (كالمي) هماهنگ باشد ‪.‬‬
‫‪10‬ـ شنوندة خوبي باشيد ‪.‬‬
‫تساوي‬
‫حمايت گري‬
‫ارتباط‬
‫اثربخش‬
‫گشودگي‬
‫همدلي‬
‫مثبت گرايي‬
‫كليد ارتباطات مؤثر خودگشودگي است‬
‫با خود ديگران را بشناسيد‬
‫نواحی چهارگانه شخصيت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫شخصيت افراد و از جمله مديران بر حسب آنچه براي خود مدير يا ديگران شناخت شده يا‬
‫ناشناخته است به چهار ناحيه تقسيم ميشود ‪:‬‬
‫ناحيه عمومي‪ :‬رفتارها و ويژگيهايي که هم براي مدير و هم براي ديگران شناخته شده‬
‫است ‪.‬‬
‫ناحيه خصوص ي‪ :‬آن رفتارها و ويژگيهايي که براي مدير شناخته شده ولي براي ديگران‬
‫ناشناخته است ‪.‬‬
‫ناحيه کور‪ :‬آن رفتارها و ويژگيها که براي مدير ناشناخته و براي ديگران شناخته شده است‬
‫ناحيه ناشناخته‪ :‬که هم براي خود مدير و هم براي ديگران ناشناخته باقي مانده است ‪.‬‬
‫ناشناخته براي خود‬
‫منطقه ناشناخته‬
‫منطقه گشوده‬
‫منطقه پنهان‬
‫شناخته براي ديگري‬
‫منطقه كور‬
‫شناخته براي خود‬
‫خود‬
‫ناشناخته‬
‫شناخته‬
‫كور‬
‫عمومي‬
‫شناخته‬
‫ناشناخته‬
‫مخفي‬
‫ناشناخته‬
‫ديگران‬
‫نواحي چهارگانه شخصيت‬
‫ناشناخته‬
‫شناخته‬
‫كور‬
‫عمومي‬
‫ناشناخته‬
‫مخفي‬
‫شناخته‬
‫ناشناخته‬
‫بازخور‬
‫ناشناخته‬
‫شناخته‬
‫افشاء‬
‫كور‬
‫عمومي‬
‫شناخته‬
‫ناشناخته‬
‫مخفي‬
‫ناشناخته‬
‫راهکارهای توسعه ناحيه عمومی شخصيت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫توسعه منطقه عمومي از طريق دو مکانيزم بازخورد و افشاء انجام ميگيرد‪.‬‬
‫در افشاء‪ ،‬مديران مايل به در ميان گذاشتن اطالعات مربوط به خود با ديگران هستند‪ .‬اين کار‬
‫منطقه خصوص ي را کاهش ميدهد‬
‫بازخورد هم باعث ميشود تا مديريت آن قسمت از رفتار و ويژگيهاي خود را که نميشناسد‪،‬‬
‫شناسايي کند و ناحيه کور کاهش يابد‬
‫موانع ارتباط موثر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فقدان دانش و اعتبار يكي از طرفين‬
‫گوش نكردن‪ ،‬شنيدن مطالب دلخواه و با تعصب در شنيدن‬
‫وجود افكار‪/‬اعتقادات از پيش پنداشته شده و پيش داوري ها‬
‫خساست در دادن و يا رد و بدل كردن اطالعات‬
‫گوشه و كنايه زدن‬
‫زود نتيجه گيري كردن‬
‫درگيري در بحث و جدل‬
‫كمبود وقت‬
‫مشخص نبودن اولويت هاي ارتباط براي خود و مخاطب‬
‫از دست دادن صبر و حوصله و ضريب پايين شكيبايي‬
‫عدم توجه به نيازهاي روحي و شخصيتي مخاطب‬
‫اندرز دادن و لحن اندرزگويانه داشتن‬
‫انحراف از موضوع اصلي‬
‫قضاوت كردن افراد‬
‫در لفافه صحبت كردن‬
‫موانع موجود بر سر راه ارتباط مؤثر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫قضاوت كردن‬
‫ارجاع به خود‬
‫بي توجهي به احساسات فرد مقابل‬
‫قطع كردن صحبت فرد مقابل‬
‫ارائه راه حل‬
‫مسخره كردن‬
‫تهديد كردن‬
‫برچسب زدن‬
‫موانع موجود بر سر راه ارتباطات اثربخش‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫از صافي گذراندن‪ : Filtering‬دستکاري عمدي اطالعات توسط گيرنده براي مطلوب نظر کردن آن‬
‫ويژگیهاي شخص ي ‪ : personal character‬ما واقعيت را نميبينيم زيرا چيزهايي را که ميبينيم از ديدگاه خود‬
‫تفسير کرده و واقعيت ميناميم‬
‫جنسيت ‪ : Sex‬زنان و مردان به داليل مختلف بايد بين خود ارتباط گفتاري برقرار کنند‬
‫عواطف‪ : Emotions‬نوع احساس گيرنده پيام هنگام گرفتن پيام بر تفسيري که او از محتواي پيام ميکند اثر‬
‫ميگذارد‬
‫حالت دفاعي‪ :Defensiveness‬رفتاري که متعاقب احساس تهديد ايجاد مي شود ارتباط موثر را تحت تاثير قرار مي‬
‫دهد‪.‬‬
‫ارتباطات غيرگفتاري‪ :non verbal‬اکثر اوقات ارتباطات گفتاري با ارتباطات غيرگفتاري همراه است‬
‫ادراک ‪ :Selective Perception‬هر فرد حوادث را برحسب زمينه فرهنگي‪ ،‬اجتماعي و رواني مختص به خود‬
‫درک ميکند‪.‬‬
‫زبان‪ Language‬و سخن غير مصطلح‪ : jargon‬يکي از موانع ارتباط موثر بين افراد وجود زبان متفاوت بين آنها‬
‫بوده و حتي در بين افراد هم زبان نيز اصطالحات و کلمات نا آشنايي وجود دارد که فهم آن براي همه افراد ممکن بنوده‬
‫و مانعي در ايجاد ارتباط موثر مي باشد‪.‬‬
‫تفاوتهاي فرهنگي‪ :National Culture‬افراد با فرهنگهاي متفاوت روشهاي ارتباطي متفاوتي داشته و گروهي فرد‬
‫گرا و گروهي جمع گرا بوده که ارتباط را تحت تاثير قرار مي دهد‪.‬‬
‫راهکارهای رفع موانع ارتباطی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫استفاده از بازخورد ‪Use Feedback‬‬
‫سادگي زبان ‪Simplify Language‬‬
‫گوش دادن فعال ‪Active Listening‬‬
‫توجه به عالئم غيرکالمي‪Cues Nonverbal watch‬‬
‫فيلترهاي ارتباطي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ارزيابي شتاب زده‬
‫نتيجه گيزي عجوالنه‬
‫پيش داوري‬
‫حواس پرتي‬
‫بي توجهي‬
‫حدس و گمان‬
‫فکر قالبي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فشار دروني‬
‫فقدان مهارت گوش دادن‬
‫دشواري هاي جسمي‬
‫انتخاب در شنيدن‬
‫افکار خشک و بيخردانه‬
‫پيش پنداشت ها‬
‫‪1‬ـ ضعف در برنامهريزي ارتباطات‬
‫‪2‬ـ داشتن مفروضات نامعين و تعريف نشده براي خود‬
‫‪3‬ـ گسست ناش ي از معاني كلمات و زبان قراردادي‬
‫‪4‬ـ پيامهاي توجيه نشده براي خود‬
‫‪5‬ـ افت پيام بر اثر انتقال به ديگري‬
‫‪6‬ـ ضعف در شنيدن و ارزيابي زودتر از موعد مقرر (عجله)‬
‫‪7‬ـ ارتباطات غير شخص ي و غيردوستانه‬
‫‪8‬ـ عدم اعتماد‬
‫‪9‬ـ وجود شرايط تهديدآميز و حالت توأم با ترس‬
‫‪10‬ـ زمان ناكافي براي بيان و طرح مسأله و گشودن آن‬
‫هفت باور اشتباه در خصوص ارتباط‬
‫‪(1‬‬
‫ما فقط وقتي مي خواهيم‪ ،‬ارتباط برقرار مي كنيم‪.‬‬
‫‪(2‬‬
‫واژه ها براي گوينده و شنونده معني يكسان دارند‪.‬‬
‫ا‬
‫ما عمدتا از طريق لغات ارتباط برقرار مي كنيم‪.‬‬
‫‪(3‬‬
‫‪(4‬‬
‫ارتباط مسيري يكسويه است‪.‬‬
‫‪(5‬‬
‫پيامي كه ما مي فرستيم همان پيامي است كه شنونده دريافت مي كند‪.‬‬
‫‪(6‬‬
‫هرچقدر اطالعات بدهيم هنوز هم كم است‪.‬‬
‫‪(7‬‬
‫كلمات بيشتر باعث شفافيت موضوع مورد بحث مي شود‪.‬‬
‫گوش دادن‬
‫‪‬‬
‫شنيدن در مقابل گوش دادن فعال‬
‫گوش كردن‪ ،‬سوي ديگر ارتباط‬
‫بسياري از مردم ارتباط را تنها در سخن گفتن ميدانند‪.‬‬
‫سوالي كه بايد از خود بكنيد اينست‪:‬‬
‫آيا واقعا گوش ميكنيد يا منتظر نوبت خود براي گفتن هستيد؟‬
‫اگر پيش از پايان سخنان ديگري درباره پاسخ خويش مي انديشيد در واقع شنونده نيستند‪.‬‬
‫اهداف گوش دادن‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫راهنمايي گرفتن‬
‫درك ديگران‬
‫حل مشكالت‬
‫فهميدن احساسات ديگران‬
‫حمايت عاطفي ديگران‬
‫كسب اطالعات‬
‫خصوصيات گوش دادن فعال‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اختصاص زمان بيشتر به گوش دادن بجاي صحبت كردن‬
‫عدم تكميل جمالت ديگران‬
‫عدم پاسخ به سوال با يك سوال ديگر‬
‫آگاه بودن از سوگيري هاي شخص ي‬
‫نپرداختن به تخيل يا عدم اشتغال ذهني با مسائل ديگر‬
‫عدم سلطه جويي در مكامله‬
‫پاسخ دادن به فرد مقابل پس از پايان يافتن صحبتهاي وی‬
‫دادن بازخورد‬
‫پرسيدن سواالت باز‬
‫گوش دادن فعال به اندازه حرف زدن و يا حتي بيشتر از آن انرژي مصرف ميكند‬
‫‪1‬ـ كمتر سخن بگوئيد‪.‬‬
‫‪2‬ـ سخنگو را در شرايط خوشايند و مطبوعي قرار دهيد‪.‬‬
‫‪3‬ـ به سخنگو نشان دهيد كه به حرف او عالقه داريد و به آن به دقت گوش ميدهيد‪.‬‬
‫‪4‬ـ عوامل بازدارنده (مثل تلفن‪ ،‬رفت و آمد ديگران ‪ ) ...‬را از محيط ارتباطي دور كنيد‬
‫‪5‬ـ با سخنگو همدلي)‪ (Empathy‬كنيد‪.‬‬
‫‪6‬ـ صبور و پرحوصله باشيد‪.‬‬
‫‪7‬ـ خود را كنترل كنيد و با حرف ناماليم و خارج از انتظار از كوره در نرويد‪.‬‬
‫‪8‬ـ در انتقادها ماليم باشيد و دوستانه برخورد كنيد‪.‬‬
‫‪9‬ـ تا ميتوانيد سئوال كنيد ‪.‬‬
‫‪10‬ـ كمتر سخن بگوييد‪.‬‬
‫توصيه هايي براي افزايش كيفیت گوش دادن فعال‬
‫•‬
‫آنچه را كه مي خواهيد بيان كنيد به وضوح ابراز كنيد‪.‬‬
‫به جنيه هاي مثبت موضوع و فرد اشاره كنيد‪.‬‬
‫مشخص و متمركز اظهار نظر كنيد‪.‬‬
‫•‬
‫از واژه هاي كلي مبهم نظير اين و آن كمتر استفاده كنيد‪.‬‬
‫بر رفتار فرد متمركز باشيد ‪ ،‬نه بر خود فرد‪.‬‬
‫به رفتارهايي بپردازيد كه قابل تغيير دادن هستند‪.‬‬
‫توصيفي بازخورد بدهيد ‪ ،‬نه قضاوتي و ارزشيابانه‪.‬‬
‫با اول شخص مفرد و ضمير من بازخورد بدهيد‪.‬‬
‫كمتر از واژه هايي نظير هميشه و هرگز استفاده كنيد‪.‬‬
‫حتي االمكان نصيحت نكنيد‪ .‬بيشتر آدم ها ازنصيحت شدن گريزان هستند‪ .‬به جاي آن‪ ،‬به فرد كمك كنيد تا به درك‬
‫بهتري از موضوع و جايگاه خودش در آن برسد‪.‬‬
‫نياز به شنيدن را در خود ايجاد كنيد و بيانديشيد كه چه چيزي را از سخنران ميتوانيد بياموزيد‬
‫زمان را فقط به شنيدن اختصاص دهيد تا دغدغه خاطر ديگري نداشته باشيد‬
‫پايه قضاوت خود را نه براساس سخنران كه بر محتواي سخن قرار دهيد‬
‫بر كيفيت شنيداري خود نظارت كنيد و از خود بپرسيد كه آيا بدرستي توانستيد گوش فرادهيد ويا نه؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪‬‬
‫كودك انسان ظرف دو سال صحبت كردن را مي آموزد اما گاهي شصت سال طول مي كشد‬
‫تا كس ي گوش كردن را بياموزد‪.‬‬
‫روشهاي مؤثر براي گوش دادن فعال‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫توجه كردن به فرد مقابل‬
‫سؤال كردن‬
‫باز خورد دادن‬
‫با عباراتي ديگر بازگوكردن‬
‫خالصه نمودن‬
‫مديريت فرايند ارتباط‬
‫توجه كردن به فرد مقابل‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫به فردي كه صحبت مي كند‪ ،‬نگاه كنيد‪ .‬در عين حالي كه ساير افراد حاضر را نيز مد نظر داريد و‬
‫به واكنشهاي آنها توجه ميكنيد‪ ،‬بيشترين تماس چشمي را با فردي كه سخن ميگويد برقرار‬
‫كنيد‪.‬‬
‫نشان دهيد كه به حرفهاي گوينده عالقمند هستيد‪ .‬از واژهها و اصواتي كه نشانه توجه هستند‬
‫استفاده كنيد‪ .‬واژهها و اصواتي نظير بله‪،‬آهان‪ ،‬متوجه ام‪ ،‬تكان دادن سر‪ ،‬لبخند زدن‪،‬گره در‬
‫ابرو انداختن از نشانههاي كالمي و غيركالمي توجه كردن هستند‪.‬‬
‫بيشتر اوقات كمي به گوينده متمايل شويد‪ .‬حالت بدني آسوده و راحتي به خود بگيريد‪ .‬حركت و‬
‫جنبش فيزيكي خود را به حداقل برسانيد‪.‬‬
‫نشانههاي غيركالمي گوينده را به شيوهاي ظريف تكرار كنيد‪ .‬با تكرار كلماتي از آنچه كه وي گفته‬
‫است او را به صحبت بيشتر در مورد موضوع تشويق كنيد‪ .‬به عبارت ديگر واكنشهاي شما بايد‬
‫منطبق با موضوع صحبت باشد و اين هماهنگي و انطباق به شيوهاي مناسب به فرد مقابل‬
‫منتقل شود‪.‬‬
‫توجه كردن به فرد مقابل‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ا‬
‫از گوينده حرف بيرون بكشيد! مثال به او بگویيد‪ :‬من مايلم در اين زمينه بيشتر بدانم‪ .‬ويا كمي‬
‫بيشتر برايم بگو‪.‬‬
‫مترصد شنيدن چيزهايي كه گفته نشدهاند‪ ،‬باشيد‪ .‬از خود بپرسيد چه چيزهايي بايد گفته ميشد‬
‫و يا شما انتظار داشتيد بشنويد ولي گفته نشدند؟‬
‫ا‬
‫ببینيد هر چيزي چگونه گفته مي شود‪ .‬هيجان و نگرش پشت كلمات حتي از آنچه كه عمال گفته‬
‫ميشود مهمتر هستند‪ .‬بنابراين به چيزي بيشتر از كلمات به زبان آورده شده توجه كنيد‪ .‬به ياد‬
‫بياوريد كه زبان بدن و آهنگ صدا بسيار مهم هستند‬
‫كمتر صحبت كنيد‪ .‬زماني كه كس ي صحبت مي كند كمتر مي تواند گوش كند‪.‬‬
‫به گوينده نشان بدهيد كه گوش ميكنيد و به آنچه كه وي ميگويد‪ ،‬عالقمند هستيد‪ .‬اين كار را‬
‫باپرسيدن سؤال‪ ،‬بازخورد دادن‪ ،‬تكرار صحبتهاي او با استفاده از عباراتي متفاوت‪ ،‬و خالصه‬
‫كردن حرف هايش انجام دهيد‪ .‬البته به خاطر داشته باشيد كه در اوايل صحبت فرد مقابل‪،‬‬
‫كالم او را قطع نكنيد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫سؤال كنيد (سؤالهاي باز و سوالهاي بسته)‬
‫اهداف سؤال كردن‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سؤال كردن به فرد راوي نشان ميدهد كه شما به صحبتهاي اوگوش ميكنيد‪.‬‬
‫سؤال كردن وسيله خوبي براي جمع آوري و سازمان بندي اطالعات است‪.‬‬
‫سـؤال كـردن روشـ ي اســت بـراي ابـراز آنچــه كـه اگـر جـز بــه حالـت سـؤال مطــرح مـيكرديـد‪ ،‬جنبـه‬
‫موعظه و يا درس كالس ي و نصيحت پيدا ميكرد‪.‬‬
‫باز خورد بدهيد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بازخورد دادن راهي براي بررس ي اين است كه آيا برداشت شما درست است يا خير‪ .‬زماني كه‬
‫گوينده مكث ميكند‪ ،‬فرصت مناسبي براي شما فراهم ميكند تا در يابيد آيا آنچه را كه شنيده يا‬
‫ديدهايد به درستي فهميدهايد يا خير‪ .‬اين كار با استفاده از بازخورد انجام ميشود‪ .‬بازخورد دادن‬
‫از يك سو وسيلهاي است براي محك زدن شنيدهها وديدههاي شما و از سوي ديگر وسيلهاي‬
‫ا‬
‫است براي كمك به فرد مقابل تا در يابد كه آيا واقعا آنچه را كه احساس ميكند به درستي‬
‫منتقل كرده است يا خير‪.‬‬
‫براي بازخورد دادن‪ ,‬آنچه را كه گوينده گفته است تكرار نموده يا با عباراتي ديگر بازگو نمایيد‪ .‬مي‬
‫توان عين همين كار را در مورد احساسات نهفته در پشت كالم راوي نيز انجام داد‪ .‬بعد از بازخورد‬
‫دادن مكث كنيد و به گوينده فرصت دهيد تا واكنش ي نسبت به بازخورد شما نشان دهد‪ .‬نشانه‬
‫اينكه شما به درستي بازخورد داده ايد اين است كه فرد مقابل سرش را به عالمت تاييد تكان مي‬
‫دهد و يا مي گويد بله‪ ،‬همين طور است‪ ،‬درست است‪.‬‬
‫با عباراتي ديگر بازگو كنيد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫گاهي تكرار چند كلمه آخر گوينده او را به ادامه گفتار تشويق مي كند‪ .‬بهترين راه اين است كه‬
‫نسبت به واژه هاي كليدي و مهم طرف مقابل حساس باشيد و همانها را با عبارتي ديگرتكرار‬
‫كنيد‪.‬‬
‫يك صورت بندي تازه از محتواي صحبت ارائه دهيد‪ .‬صورت بندي مجدد سبك خاص ي از‬
‫بازخورد دادن و يكي از بهترين ابزار گوش دادن فعال است‪ .‬بازگوكردن آنچه كه گوينده بيان كرده‬
‫است باعث می شود كه اصل موضوع معلوم گردد‪،‬بار منفي صحبت برداشته شود‪ ،‬و ارتباط‬
‫تداوم يابد‪ .‬بازگو كردن و صورت بندي مجدد همچنين وسيله اي است جهت ترجمه جمالت‬
‫موقعيتي به جمالت مربوط به عاليق و نيازها‪.‬‬
‫خالصه كنيد‬
‫‪‬‬
‫خالصه كردن‪ ،‬بخش ي از بيشتر انواع بازخوردها است‪ ،‬اما زمان هايي هست كه خالصه كردن‬
‫ا‬
‫اهميت خاص و ويژه خود را دارد‪ .‬مثال وقتي يك قسمت از صحبت تمام شده‪ ،‬مي خواهيم آن را‬
‫ببنديم و به قسمت ديگر صحبت برويم‪ .‬براي خالصه كردن‪ ،‬هسته اصلي صحبت تكرار شده و‬
‫نكات مهم مورد تاكيد قرار مي گيرند تا شنونده بفهمد كه آيا همه چيز را درست برداشت كرده‬
‫است يا خير‪.‬‬
‫فرايند ارتباط را مديريت كنيد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مرتبط با موضوع صحبت پيش برويد‪ .‬ممكن است بخواهيد چيز ديگري بگوييد ولي بهتر است اول‬
‫اجازه بدهيد كه صحبت گوينده تمام شود‪.‬‬
‫از سكوت نهراسيد‪ .‬دير يا زود يك نفر شروع به صحبت مي كند‪ .‬سكوت را به عنوان يك سرنخ‬
‫درفرايند كالمي بشناسيد كه به شما اطالعات فراواني مي دهد‪.‬‬
‫چهار مرحله گوش كردن‬
‫تفسير‬
‫شنيدن‬
‫ارزيابي‬
‫پاسخ‬
‫چهار مرحله گوش كردن ‪:‬‬
‫‪ .1‬شنيدن(توجه كردن)‬
‫‪ .2‬تفسير‬
‫‪‬‬
‫تفسير غلط به درك غلط منجر ميشود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫واژگان‪ ،‬رفتار ‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬دانش‪ ،‬و تجربيات متفاوت به تفسير متفاوت منجر ميشود‪.‬‬
‫‪ .3‬ارزيابي(قضاوت در مورد محتوا)‬
‫‪ .4‬پاسخ‬
‫پاسخ هاي بياني يا حركتي كه به گويند اطمينان ميدهد شما پيامش را درك كرده ايد‪.‬‬
‫استفاده از عناصر غيركالمي براي گوش دادن‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫چهره خود را به سمت گوينده بچرخانيد‪.‬‬
‫از ساير گيرندههاي بدني غير از گوشها نيز استفاده كنيد ‪.‬‬
‫ازچشمهای خود به عنوان يكي از بهترين ابزارهاي دريافت پيام استفاده کنید‪.‬‬
‫به پيامهاي غير كالمي كه توسط گوينده ارسال ميگردند بازخورد دهيد ‪.‬‬
‫از چه چيزي بيش از همه مي ترسيد؟‬
‫‪‬‬
‫بر اساس پژوهشهاي جديد‪ ،‬ترس از سخن گفتن در انظار‪،‬گاه بدتر از ترس از مردن‪،‬‬
‫شكست تجاري و يا عقرب و مار است‪.‬‬
‫‪ ‬در پژوهش ي مستقل مشخص گرديده كه ترس از سخن گفتن در مجامع‬
‫در بين مديران رتبه اي باالتر از ترس از مرگ دارد‪.‬‬
‫سخن گفتن‬
‫متداول ترين ترس ها از سخن گفتن‬
‫‪‬‬
‫اشتباه كردن‬
‫‪‬‬
‫كسل كننده بودن‬
‫‪‬‬
‫فراموش ي مطالب در حين سخن گفتن‬
‫موانع سر راه سخن گفتن موفق‬
‫‪‬‬
‫خجالتي بودن گوينده‬
‫‪‬‬
‫ترس از مقبول نبودن‬
‫‪‬‬
‫فشار افكار عمومي(گروهها)‬
‫‪‬‬
‫تفكر ساختار نيافته‬
‫‪‬‬
‫جبهه گرفتن ديگران‬
‫‪‬‬
‫ناتوانيهاي جسمي(مشكالت شنوايي‪ ،‬گويايي‪)... ،‬‬
‫‪‬‬
‫مواجهه با افراد پرخاشگر‬
‫سبكهاي سالم و ناسالم برقراري ارتباط‬
‫‪ ‬پرخاشگرانه‪:‬‬
‫در اين نوع ارتباط فرد از تهديد كردن‪ ،‬تضييع حق ديگران‪ ،‬و برخورد توهين آميز استفاده مي كند‪.‬‬
‫‪ ‬منفعالنه‪:‬‬
‫دراين نوع ارتبـاط فـرد بـا عـذر خـواهي افراطـي و كوچـك انگـاري خـود تمـامي افكـار‪ ،‬احسـاس هـا و حقـوق‬
‫شخص ي خود را به نفع طرف مقابل ناديده مي‪ -‬گيرد‪.‬‬
‫‪ ‬جرأت مندانه‪:‬‬
‫ارتباط جرأت مندانه گونه اي از ارتباط است كه در آن هر احساس ي بجز اضطراب با سيالي ابـراز شـده‬
‫و نتيجه آن حرکت به سوی اهداف و مقاصد شخص ي است بدون آنكه حق ديگران ضايع گردد‪.‬‬
‫ارتباطات در سازمان‬
‫ارتباط سازماني فرايندي است که مديران را براي گرفتن اطالعات و تبادل معني با افراد فراوان‬
‫داخل سازمان و افراد در ارگانهاي مربوط به خارج از آن سيستم توانا ميسازد‪.‬‬
‫کليه الگوها ‪ ،‬شبکه ها و سيستمهاي ارتباطي در يک سازمان را به خود اختصاص مي دهد‪.‬‬
‫انواع ارتباط سازماني‬
‫‪ ‬ارتباطات عمودي در سازمان که شامل ‪:‬‬
‫الف) ارتباطات عمودي از باال به پايين ‪ Downward‬با اهداف هدايت‪ ،‬آموزش‪ ،‬اطالع و‬
‫ابالغ دستورات مقامات مافوق به زيردستان ميباشد‬
‫ب)ارتباطات عمودي از پايين به باال ‪Upward‬جهت ارائه گزارش‪ ،‬پيشنهاد‪ ،‬اداي توضيحات‬
‫و درخواستهاي گوناگون ميباشد‬
‫‪ ‬ارتباطات افقی در سازمان بين کارمندان با هم ويا بين مديران با هم‬
‫‪ ‬ارتباطات رسمي‬
‫‪‬‬
‫ارتباطات غيررسمي‬
‫‪ ‬ارتباط رسمي شامل‬
‫شبکههاي همه جانبه ‪ all-channel‬چرخي ‪ wheel‬زنجيرهاي ‪chain‬‬
‫ارتباط غير رسمی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫افراد به دليل عاليق و سليقههاي مشترک‪ ،‬همفکريها و همدليها‪ ،‬الفت و نزديکيها و غيره با هم‬
‫رابطه برقرار ميکنند و شبکه ارتباطات غير رسمي را تشکيل ميدهند ‪.‬‬
‫ا‬
‫يکی از ارتباطات غير رسمی در سازمان شايعه ‪ Grapevine‬است که تقريبا در تمالم سازمانها‬
‫وجود داشته ومی تواند‪:‬‬
‫منبع مهمی از اطالعات محسوب شود‬
‫موجب اضطراب و نگرانی کارمندان آن سازمان می شود‬
‫جهت انتشار اطالعات مهم می توان از آن استفاده نمود‬
‫به هيچ وجه نمی توان شايعه را در سازمان حذف نمود‪.‬‬
‫مديريت ارتباطات‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در مديريت ارتباطات اموري چون ارتباطات انساني‪ ،‬عوامل مؤثر بر ارتباطات‪ ،‬گروههاي‬
‫غيررسمي و رسمي‪ ،‬راههاي بهبود ارتباطات در رفع موانع ارتباطي و مدنظر داشتن مراودات‬
‫انساني در سازمان مطرح است‬
‫ارتباطات براي مديريت به دليل برقراري رابطه مؤثر و کاهش تنشها در محيط کاري مهم است‬
‫ارزيابي متد هاي ارتباطي‬
Feedback ‫فيدبک يا بازخورد‬
Complexity capacity ‫پيچيدگي‬
Breadth potential ‫پتانسيل وسعت‬
Confidentiality ‫محرمانه بودن‬
Encoding ease ‫کد گذاري آسان‬
Decoding ease ‫کد برداري آسان‬
Time-space constraint ‫اجبار زمان و مکان‬
Cost ‫هزينه‬
Interpersonal warmth ‫صميميت بين فردي‬
Formality ‫تشريفات‬
Scanability ‫قابليت جستجو‬
Time of consumption ‫زمان دسترس ي‬












‫روشهاي بهبود ارتباطات سازمانی‬
‫از جمله ويژگيهايي کاهش دهنده تنشهاي ارتباط مديران و کارکنان در محيط سازمان عبارتند از ‪:‬‬
‫‪ ‬آگاهی مديران و کارکنان از نواحي چهارگانه شخصيت هر فرد‬
‫‪ ‬بازخورد نمودن‬
‫‪ ‬افشاء يا خودگشودگي‬
‫‪ ‬زبان ساده‬
‫‪ ‬گوش دادن صحيح‬
‫‪ ‬کنترل احساسات و توجه به عالئم غيرگفتاري است ‪.‬‬
‫در مديريت چهار ويژگی ارتباطات ضروری است‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ایجاد تغیير‬
‫رهبری تغیير‬
‫مدیریت تعارض‬
‫قاطعیت مدیریت‬
‫ایجاد تغیير‬
‫پيش از آغاز فرآيند تغيير‪ ،‬چهار معيار بايد برآورده شود ‪:‬‬
‫‪ ‬مسير يا نتيجه بايد تعيين شود ‪.‬‬
‫‪ ‬افراد بايد بدانند که ماندن در شرايط فعلي خيلي سختتر از رسيدن به نتايج تغيير‬
‫است ‪.‬‬
‫‪ ‬يک سيستم يا استراتژي اجرا و اندازهگيري بايد بکار گرفته شود تا فاصله بين شرايط‬
‫فعلي و آينده مطلوب به خوبي پر شود ‪.‬‬
‫‪ ‬مهارتها و منابع مورد نياز براي دستيابي به نتايج بايد واقعي و دستيافتني باشند ‪.‬‬
‫عوامل ضروری برای ايجاد تغيير‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪C‬تشويق )‪ : (Courage‬ريسک پذيري‪ ،‬پرسش‪ ،‬چالش و تأمين نيازهاي آينده‬
‫را تشويق کنيد ‪.‬‬
‫‪H‬شناخت داشتن )‪ : (Have‬از خود و ديگران درک و شناخت مناسبي داشته‬
‫باشيد ‪.‬‬
‫‪A‬تحليل )‪ : (Analyze‬واژههاي عمومي و تخصص ي را تحليل کنيد‪.‬‬
‫‪N‬نياز )‪ : (Need‬نياز به دانستن‪ ،‬پژوهش و توسعه ‪.‬‬
‫‪G‬حرکت )‪ : (Go‬با بيشترين نقاط قوت خود حرکت کنيد ‪.‬‬
‫‪E‬مورد انتظار )‪ :(Expected‬نتايج مورد انتظار بايد تعيين شوند ‪.‬‬
‫عوامل موثر در ايجاد مقاومت در برابر تغيير‬
‫مقاومت کارکنان ميتواند به يکي از داليل زير باشد ‪:‬‬
‫‪ ‬موفقيتهاي گذشته؛ اگر افراد در گذشته موفق بودهاند ممکن است تمايلي به‬
‫تغيير به آينده ناشناخته نداشته باشند ‪.‬‬
‫‪ ‬احساس آشنايي با روشها و چيزهاي موجود ‪.‬‬
‫‪ ‬حس ايمني و امنيت ‪.‬‬
‫‪ ‬سطحي از اطمينان که به واسطه سنن‪ ،‬استانداردها و رقبا ايجاد شده است ‪.‬‬
‫برخورد با مقاومت و حذف سد تغيير‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫به ديدگاههاي مختلف احترام بگذاريد ‪.‬‬
‫موارد توافق را پيدا کنيد ‪.‬‬
‫در مقابل ايدههاي جديد پذيرا و انعطافپذير باشيد ‪.‬‬
‫موارد مختلف و مسئلهساز را تعيين کنيد ‪.‬‬
‫رهبري تغيير‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫رهبري تغيير مدلي است که با استفاده از ترکيبي از سبکهاي رهبري سعي در آماده نگاه‬
‫داشتن کارکنان و سازمان براي يادگيري و رشد مستمر دارد‪.‬‬
‫اين سبک تا حد زيادي متفاوت از مدل رهبري سنتي است که معطوف به کنترل کارکنان‬
‫از طريق مديران است‬
‫مديران با کسب دانش و آگاهي از نظريههاي حوزه کسب و کار خود‪ ،‬يادگيري استفاده از‬
‫فناوريهاي نو‪ ،‬توانمندسازي خود در تطبيق و اقتباس مهارتها و پذيرا بودن تفکر خالق‬
‫ميتوانند به رهبران تغيير تبديل شوند‪.‬‬
‫رهبران تغيير از تواناييهاي خود و افراد پيرامون خود به خوبي استفاده ميکنند‪ .‬آنها بايد‬
‫درباره کارگران فني (آنهايي که مهارت مشخص ي دارند) و کارگران دانش (آنهايي که دانش‬
‫عمومي دارند) اطالعات مناسبي داشته باشند ‪.‬‬
‫سه استراتژي رهبري تغيير‬
‫سه استراتژي رهبري متفاوت براي کار با تغيير وجود دارد‪ .‬هر يک از اين استراتژيها ميتوانند به‬
‫صورت منفرد يا ترکيبي بکار گرفته شوند ‪.‬‬
‫‪ ‬رهبري تغيير از طريق قدرت‬
‫‪ ‬پاداشها‪ ،‬ترفيعها و ارتقاءها را کنترل ميکند ‪.‬‬
‫‪ ‬تمام تصميمها را با مشارکت حداقل کارکنان اتخاذ ميکند ‪.‬‬
‫‪ ‬يک رهبر مستبد و هدايتگر است ‪.‬‬
‫‪ ‬اين سبک رهبري هنگام يک بحران که تصميمها بايد به سرعت اتخاذ شوند ميتواند اثربخش‬
‫باشد ‪.‬‬
‫سه استراتژي رهبري تغيير‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫رهبري تغيير از طريق استدالل‬
‫پيش از تغيير‪ ،‬اطالعات الزم را اشاعه ميدهد ‪.‬‬
‫با کارکنان مانند بزرگساالن رفتار ميکند و چرايي تغيير را به آنها توضيح ميدهد ‪.‬‬
‫انگيزهها‪ ،‬نيازها‪ ،‬سنتها و استانداردهاي کارکنان و سازمان را تشخيص ميدهد‬
‫اين استراتژي رهبري وقتي به کار ميرود که تغيير اجتنابناپذير بوده و زمان عامل تعيين کنندهاي‬
‫نيست ‪.‬‬
‫سه استراتژي رهبري تغيير‬
‫‪ ‬رهبري تغيير از طريق بازآموزي‬
‫‪ ‬تشخيص ميدهد که نه قدرت و نه استدالل‪ ،‬به تنهايي موجبات تغيير موفق را فراهم‬
‫نميآورند ‪.‬‬
‫‪ ‬به آموزش و توسعه ارزش ميدهد ‪.‬‬
‫‪ ‬به کارکنان اجازه ميدهد براي چالشهاي جديد مهارتهاي جديد را فرا گيرند ‪.‬‬
‫‪ ‬کارکنان را به انجام بيش از آنچه که نياز است تشويق ميکند‪ ،‬آنها را به ماوراء سطح‬
‫اعتمادشان حرکت ميدهد‬
‫اين استراتژي براي رهبري تغيير هنگام رشد‪ ،‬تغيير سريع و رقابت شديد اثربخش است‪.‬‬
‫مديريت و تعارض سازماني‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تعارض پديدهاي است که آثار مثبت و منفي روي عملکرد افراد و سازمانها دارد‪.‬‬
‫استفاده صحيح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقاي سطح سالمتي سازمان ميگردد‬
‫استفاده غير مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ايجاد کشمکش و تشنج در سازمان ميشود‬
‫نظريات در مورد تعارض در سازمانها‬
‫آنچه که تعارض را ايجاد ميکند‪ ،‬وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاري يا ضد و نقيض بودن آن‬
‫نظريات است‬
‫سه نظريه متفاوت در مورد تعارض در سازمانها وجود دارد‪:‬‬
‫‪ ‬نخستين ديدگاه نظريه سنتي تعارض (تئوري يگانگي) اعتقاد دارد که بايد از تعارض دوري جست‬
‫به اين ديدگاه ميگويند ‪.‬‬
‫‪ ‬دومين ديدگاه‪ ،‬نظريه روابط انساني است که تعارض را امري طبيعي دانسته که ضرري ندارد و‬
‫نيروي مثبتي را براي عملکرد سازمان ايجاد ميکند ‪.‬‬
‫‪ ‬سومين نظريه معتقد است که تعارض نه تنها ميتواند يک نيروي مثبت در سازمان ايجاد کند‪،‬‬
‫بلکه يک ضرورت بديهي براي فعاليتهاي سازماني است که به اين نگرش‪ ،‬نظريه تعامل تعارض‬
‫ميگويند ‪.‬‬
‫‪. ‬‬
‫در موارد زير تعارض ميتواند سازنده باشد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هنگامي که بتواند کيفيت تصميمات را بهبود بخشد‬
‫زماني که موجب ابتکار عمل و نوآوري و خالقيت شود‬
‫هنگامي که مايه کنجکاوي و تشديد عالقه اعضاي گروه به يکديگر گردد‬
‫هنگامي که بتواند جو و محيط سيستم داوري و پديده تحول را تقويت کند ‪.‬‬
‫داليل بروز تعارض‬
‫اختالفهاي شخص ي(تفاوتهاي فردي) ‪ :‬اولين منشأ تعارض‪ ،‬تفاوتهاي فردي يا اختالفهاي‬
‫شخص ي است‬
‫اختالفهاي ساختاري‪ :‬زماني به وجود ميآيد که روي اهداف سازماني‪ ،‬شقوق تصميمگيري‪،‬‬
‫معيارهاي عملکرد‪ ،‬تخصيص منابع‪ ،‬قوانين و مقررات و روشها و رويه ها‪ ،‬توافق وجود‬
‫نداشته باشد‬
‫اختالفهاي ارتباطي‪ :‬اختالفهاي ارتباطي‪ ،‬عدم توافقهايي هستند که از پيچيدگيهاي علم‬
‫معاني‪ ،‬عدم درک پيام و اختالف در مجاري ارتباطي ناش ي شده است‪.‬‬
‫راه حلهاي کاهش تعارض‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫استراتژي اجتناب‬
‫تقويت مشترکات کارکنان‬
‫استفاده از قدرت (اجبار)‬
‫به کارگيري استراتژي سازش (نرمي (‬
‫به وجود آوردن زمينه مشارکت‬
‫مصالحه‬
‫تدوين و طراحي دستورالعملهاي‬
‫وحدت آفرين‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫گذشت (ايثار)‬
‫توزيع عادالنه امکانات سازماني‬
‫تغيير فلسفه ارزيابي عملکرد‬
‫گردش شغلي‬
‫اعتماد و احترام متقابل‬
‫استفاده از نظام پيشنهادات‬
‫شفاف کردن ارتباطات سازمانی‬
‫تغيير روابط سازماني‬
‫آموزش کارکنان‬
‫استراتژي ايجاد تعارض سازنده در سازمان‬
‫‪‬‬
‫فرهنگ سازماني را تغيير دهيد‬
‫‪‬‬
‫از افراد بيرون از سازمان استفاده کنيد‬
‫‪‬‬
‫سازمان (ساختار سازماني) را مورد تجديد نظر قرار دهيد‬
‫قاطعيت در مديريت‬
‫قاطعيت يکي از جنبه هاي قابل اصالح ارتباط ميان افراد است‪ .‬اين مهارت مي تواند افراد را در‬
‫برخورد با همکاران مافوق و زيردست بسيار ياري دهد ‪.‬‬
‫قاطعيت داراي چهار مؤلفه است‪:‬‬
‫‪ ‬اول‪ ،‬رد تقاضا‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دوم‪ ،‬جلب محبت ديگران ومطرح کردن درخواستهاي خود‬
‫سوم‪ ،‬ابراز احساسات مثبت و منفي‬
‫چهارم‪ ،‬شروع‪ ،‬ادامه و خاتمه گفتگوها ‪.‬‬
‫کارکرد قاطعيت‬
‫استفاده ماهرانه از قاطعيت به فرد کمک مي کند که ‪:‬‬
‫‪ ‬جلوگيری از پايمال شدن حقوق خود‬
‫‪ ‬رد تقاضاهاي نامعقول ديگران‬
‫‪ ‬داشتن درخواستهاي معقول از ديگران‬
‫‪ ‬برخورد درست با مخالفتهاي نامعقول ديگران‬
‫‪ ‬به رسميت شناختن حقوق ديگران‬
‫‪ ‬تغيير رفتار ديگران در برابر خود‬
‫‪ ‬خودداري از رفتارهاي پرخاشگرانه‬
‫‪ ‬بيان موضع خود با اعتماد به نفس و آزادانه‬
‫طبقه بندي رفتار افراد‬
‫به طور کلي مي توان رفتار افرادرا به سه دسته تقسيم کرد‪:‬‬
‫‪ ‬افراد پرخاشگر ‪:‬که به تحقير ديگران مي پردازند‪ ،‬حقوق ديگران را ناديده گرفته و‬
‫فقط به اهداف خود توجه دارند‪،‬‬
‫‪ ‬افراد کمرو ‪ :‬که فاقد قاطعيت هستند‪ ،‬نمي توانند احساسات خود را نشان دهند‪،‬‬
‫احساس رنجش دارن ـ ــد و حق انتخاب خود را به ديگران مي دهند‬
‫‪ ‬افراد قاطع‪ :‬که با صداقت احساسات خود را بيان مي کنند‪ ،‬اغلب به هدف مي‬
‫رسند‪ ،‬حتي اگر به هدف نرسند احساس خوبي دارند زيرا رفتار مناسبي داشته اند‪.‬‬
‫مديريت افراد پرخاشگر‬
‫‪‬‬
‫به آنان گوش سپارند و در هنگام بحث نگاهشان کنند‬
‫‪‬‬
‫روي مواردي تاکيد کنند که با آنان توافق دارند‬
‫‪‬‬
‫به طور تلويحي نشان دهند که مي شود در پايان همه پيروز باشند‬
‫‪‬‬
‫به خاطر مشارکتشان از آنان تشکر کنند ‪.‬‬
‫مديريت افراد کمرو‬
‫‪‬‬
‫هنگامي که صحبت مي کنند هشيارانه به آنان گوش بسپارند و نگاهشان کنند‬
‫‪‬‬
‫مشارکت آنان در بحث ولواندک را ارج نهند‬
‫‪‬‬
‫مسئوليت انجام کاري را به آنان واگذار کنند‬
‫‪‬‬
‫آنان را تشويق کنند که به هنگام نياز کمک بخواهند‬
‫مديريت افراد قاطع‬
‫‪ ‬اين افراد مديرانی فعال هستند‬
‫‪ ‬مديريت اين افراد بسيار راحت است‬
‫‪ ‬ولی در مواردی نداشتن قاطعيت بهتر است ‪:‬‬
‫اول‪ :‬وقتي احساس کنيد طرف مقابل در مخمصه افتاده است‪.‬‬
‫دوم‪ :‬هنگام تعامل با شخص بسيار حساس‬
‫س ــوم‪ :‬هنگامي که متوجه اشتباه خود شده ايد‬
‫چهارم‪ :‬هنگامي که با افراد سلطه جو و اصالح نشدني مواجه هستيد‬