سلطه قدرتمند انتخاب عصر انفجار تنوع كاال و خدمات مصرف كننده معمولي روزانه حدود ٣٠٠٠ پيام بازرگاني مديران هوشمند “ : چرا مشتري بايد از.

Download Report

Transcript سلطه قدرتمند انتخاب عصر انفجار تنوع كاال و خدمات مصرف كننده معمولي روزانه حدود ٣٠٠٠ پيام بازرگاني مديران هوشمند “ : چرا مشتري بايد از.

‫سلطه قدرتمند انتخاب‬
‫عصر انفجار تنوع كاال و خدمات‬
‫مصرف كننده معمولي روزانه حدود ‪ ٣٠٠٠‬پيام بازرگاني‬
‫مديران هوشمند‪“ :‬چرا مشتري بايد از ميان اين همه گزينه‪ ،‬كاال يا خدمت سازمان ما را خريداري كند؟”‬
‫بهترین‬
‫استراتژی ‪:‬‬
‫جك تراوت (پدر تمایز)‬
‫تمرکز بر روی نقاط‬
‫قوت‬
‫"موتور بازارهاي رقابتي‪ ،‬حق انتخاب است"‬
‫وجود گزينه هاي مناسب متعددي براي انتخاب‬
‫از چنگ در آمدن کسب و کار توسط رقبا‬
‫هر گونه اشتباه‬
‫فراموش کردن «منحصر به فرد بود ن»‬
‫همه چيز براي همگان‬
‫داستان‬
‫شورولت‬
‫ازدست دادن تمایز‬
‫توليدکننده يك ماشين باارزش خانوادگي‬
‫توليد اتومبیل هاي گران قيمت‪ ،‬اتومبيل هاي ورزش ي‪،‬‬
‫اتومبیل هاي كوچك وكاميون‬
‫تضعیف تمایز و قدرت‬
‫تعریف پیشنهاد فروش منحصر به فرد‬
»Unique selling proposition (U.S.P) «
‫نخستين گام برای تمایز ساختن نام تجاری است‬
‫تميز قائل شدن برای کاالها‬
‫• مشخص کنید ‪(Identify).‬‬
‫موزهای بهتر با برچسب ‪Chiquita‬‬
‫• مجسم کنید‪(Personify) .‬‬
‫شخصیت کارتونی ‪ Green Giant‬برای معرفی انواع مختلف خانواده سبزیجات‪.‬‬
‫• یک طبقه بندی جدید به وجود آ ورید‪.‬‬
‫رد ه محصول جدیدی "طالبی کرنشا« به جای "طالبی بزرگ"‬
‫• تغیير اسم بدهید‪.‬‬
‫با تغییر اسم یک نوع خاص توت فرنگی چینی به اسم کوی‬
‫• رده کاال را دوباره موقعیت یابی کنید‪.‬‬
‫گوشت “پورک “به نام خوک بعد از موقعیت یابی گروه گوشتهای سفید‪.‬‬
‫راهبرد های موفقیت آميز‪:‬‬
‫زندگی بخشیدن مجدد به پیشنهاد «فروش منحصر بفرد»‬
‫• عرصه سیل آسای فراورده های‬
‫محصول‬
‫جدید باعث‬
‫ناکافی بودن اتکا به تفاوت ها یا فایده های یک‬
‫• ادعاهای متضاد یا اشاره به تفاوت های خیلی ریز در محصوالت‬
‫کنندگان‬
‫• مهندس ی معکوس‬
‫باعث‬
‫باعث‬
‫سر در گمی مصرف‬
‫کپی برداری سریع و تولید محصوالت خیلی شبیه‬
‫در این شرایط ایجاد تمایز راه ناممکنی نیست ولی کار سختی است‪..‬‬
‫تمایز یعنی‪:‬‬
‫بهتر کنید (‪)Improve‬‬
‫ترفیع دهید (‪)Upgrade‬‬
‫از نو بیافرینید(‪) Reinvent‬‬
‫با همان شرکت همان تکنیک و روش و فرآ ورده های متفاوت‬
‫مثال‬
‫شرکت ژیلت‬
‫هر چند سال یک بار نوآوری جدید‬
‫محصول جدید ریش تراش سه تیغه نشانگر‬
‫کار سخت و طاقت فرسا و اشتیاق یک شرکت برای از رده خارج کردن پرفروش ترین محصول اخير خود‬
‫آنهاست‪.‬‬
‫‪ ٧٥٠‬ميليون دالرسرمايه‬
‫‪ ٣٥‬حق امتياز انحصاري‬
‫تيغه هاي تنظيم شده به صورت متناوب‬‫ تیزي و راحتي تيغه ها به منظور کمتر “كشاندن ”روي صورت‬‫محور جلو برنده‬‫نتیجه اين همه نوآور ي ها و تالشها چيست؟‬
‫(سهم بازار تقریبا انحصاري)‬
‫«کیفیت و مشتری مداری» به ندرت در زمره ایده های متمایز کننده قرار می گيرند‬
‫• كيفيت يك امر مفروض و مسلم است‪.‬‬
‫• شناختن و دوست داشتن مشتريان مزيت رقابتي نیست‪.‬‬
‫رضايت مشتري به معني تعهد او نیست‪...‬‬
‫تعویض تامين کننده بدون‬
‫• بیشتر از ‪ ٤٠%‬مشتريان مدعی رضایت از تامين کننده‬
‫مراجعه مجدد‬
‫• با وجود اعالم رضایت خیلی زیاد ‪ 89 %‬صاحبان اتومبيل ازيك كارخانه خاص و‬
‫ا‬
‫اظهار‪ % ٦٧‬آنها از داشتن قصد خرید دوباره كم تر از ‪ % ٢٠‬از آنها عمال چنين كردند‪.‬‬
‫مايكل پورتر‬
‫جدا کردن اثربخش ي عملياتي و موقعيت يابي راهبردي‬
‫اثربخش ي عملياتي‪:‬‬
‫انجام كارها و عمليات بهتر از رقبایتان (مزیت در کوتاه مدت)‬
‫موقعيت يابي راهبردي‪:‬‬
‫متفاوت بودن‬
‫انتخاب موقعيت‬
‫منحصر به فرد و هدفمند‬
‫پيدا كردن يك نقطه متمايز‬
‫‪Harvard Business School‬‬
‫خدمت می تواند به عنوان يك راهبرد متمايز استفاده شود ولی تا آنجا اثربخش است كه رقباي شما آن قدر‬
‫احمق باشند كه بگذارند اين كار را بكنيد‪.‬‬
‫«خالقیت» یک ایده متمایز کننده نیست‬
‫تبلیغات ابتکاری و سر گرم کننده «ابهام جانشين اغراق»‬
‫پر از صحنه هاي عاطفي « فرآورده» نقش كوچكي به عهده دا رد ‪.‬‬
‫تمایز خالق مهم است‪..‬‬
‫سرگرم ساختن يا رندانه بودن‬
‫ناديده گرفتن عامل خبري‬
‫ا‬
‫اگر مردم فكر كنند كه شما مي خواهيد پيام مهمي را به آنها منتقل كنيد معموال چشم وگوش شان را تا زماني كه الزم‬
‫بدانند براي جذب پيام شما باز مي گذارند‪.‬‬
‫رمز موفقيت اين كار دراين است كه اطالعات را فداي آن چيزي كه عده اي خالقيت مي نامند نكنيم‪.‬‬
‫«قیمت» غالبا دشمن تمایز است‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫تضعيف شانس منحصر به فر د‬
‫وقتي قيمت در قلب يك پيام يا فعاليت بازاريابی يك شركت (دليل اصلي)‬
‫به نظر رسيدن فرآورده ‪.‬‬
‫ا‬
‫كاستن از قیمت ها‪ ،‬اگر رقباي شما نيز بتوانندقيمت هاي خود را در همان حد شما بكاهند ‪ ،‬معموال بي عقلي‬
‫است‪.‬‬
‫مزيت قيمتي برای شروع خوب است ولی بدون برخورداري از يك مزيت ساختاري قابل تکیه نیست‪.‬‬
‫ره آورد هاي ترويج قيمت موقتي‬
‫جابجايي‬
‫موجوديها‬
‫كمك در جبران عقب ماندگي از اهداف فروش‬
‫(با تحمل يك هزينه)‬
‫تعويق از دست دادن فضاي‬
‫قفسه فروشگاه ها‬
‫(تا تهديد بعدي) و‪...‬‬
‫تحت تأثير قرار دهنده های بهتری‬
‫شركت هاي با قيمت هاي گران‬
‫‪ 2‬اصل‪:‬‬
‫كيفيت باال = گران تر اما باكيفيت مشهود‬
‫فرآورده هاي با قيمت باال = آبرو و اعتباربراي صاحبش‬
‫)‪JOY( most expensive perfume‬‬
‫"عرض خط " راه مشکلی برای متمایز کردن است‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫در بعض ي از كسب و كارها تنوع انتخاب يك متمايزكننده‬
‫خرده فروش ی ها – فروشگاههای خیلی بزرگ (رده شکن ها) بزرگان صنعت‬
‫خرده فروش ی با شعار« همه چيز زیر یک سقف» بیشترین انتخابها‬
‫عرض خط در وب‬
‫“عرض خط ” مشکلی شبیه “قيمت ” نبودن راهي براي جلوگيري از‬
‫تقلید رقبا‬
‫در مقايسه با رهبري يا رجحان يا تفاوت هاي فرآورده قدرت تمايزكنندگي‬
‫بسيار کمتر‬
‫نمایشگاه مبلمان آلپرتس‬
‫(فروش منحصر بفرد بر اساس رجحان) بخاطر‬
‫ساختمان بسیار بزرگ با انتخابات بسیار زیادی از‬
‫مبلمان‪.‬‬
‫گام های به سوی تمایز‬
‫در زمینه فعالیت خود معنی دار باشید‪.‬‬
‫•‬
‫نقطه شروع بحث و پیام شما باید معنی دار باشد‪.‬‬
‫ایده متمایز کننده ای بیابید‪.‬‬
‫•‬
‫شرکت یا فرآورده های خود را می توانید از نظر های زیادی متمایز کنید‪.‬‬
‫اعتبار داشته باشید‪.‬‬
‫•‬
‫برای حمایت از ایده متمایز کننده باید دارای اعتبار باشید‬
‫موارد تفاوت خود را به دیگران اطالع دهید‪.‬‬
‫موقعیت یابی کردن مهمترین اصل‬
‫برای بیان وجوه تمایز‬
‫تمایز در فکر اتفاق می افتد‬
‫"چگونگی متمایز جلوه دادن یک فرآورده در ذهن مشتریان"‬
‫• فکر ها محدود هستند‬
‫برداشت واستنباط انسان ها انتخابي است و حافظه او هم بسيار گزينش ي عمل مي كند ‪.‬‬
‫• افکار از سر درگمی و آشفتگی تنفر دارند‬
‫• بهترين راه براي نفوذ در افكاري كه از پيچيدگي و آشفتگي تنفر دارند اين است كه پيام خود را به نحو بسيار‬
‫ساده اي بيان كنيد‪.‬‬
‫• خریدن آن چيز هایی که دیگران می خرند‬
‫اگر سابقه حضور شما در بازار زياد باشد مردم بيشتر به شما اعتماد مي كنند و از شما با اطمينان بيشتري‬
‫خريد مي كنند‪.‬‬
‫ریشه تزلزل و عدم اطمينان در انجام كار مهمي مثل خريددر ادراك خطر ها است‪...‬‬
‫پنج گونه مختلف از ادراك خطر‪:‬‬
‫‪- ١‬خطر پولي ‪monetary risk‬‬
‫‪ -2‬خطر كاركردي ‪functional risk‬‬
‫‪- ٣‬خطر جسمي ‪physical risk‬‬
‫‪- ٤‬خطر اجتماعي ‪social risk‬‬
‫‪- ٥‬خطر رواني ‪psychological risk‬‬
‫موارد فوق روشنگر اين هستند كه چرا مردم فرآورده هاي با نام تجاري كه از نظر آنها رهبر بازار هستند را خريداري می كنند ‪.‬اگر ديگران فرآورده با آن نام‬
‫تجاري را بخرند من نيز همان را خواهم خريد‪.‬‬
‫اولین بودن موجب؛‬
‫شکل گیری انگیزه مضاعف‬
‫‪+‬‬
‫تالش روزافزون‬
‫“ اولين بودن” يك ايده متمايزكننده است‬
‫جلب اعتماد مخاطبان‬
‫ُ‬
‫دومی‪،‬سومی و ‪ N ....‬امی مقلد به حساب‬
‫می آیند‬
‫آنها روی نقاط ضعف محصول اولی‬
‫مانور خواهند داد‪.‬‬
‫ادیسون ‪:‬‬
‫خود را عادت بدهید تا همیشه در جستجوی ایده های جالب و بدیعی‬
‫که دیگران را به موفقیت رسانیده باشید‬
‫بنابراین؛‬
‫ارایه یک ایده در سویی از جهان ‪ ،‬مانع ارایه همان ایده توسط فردی دیگر در نقطه ای دیگر از جهان نمی شود‪.‬‬
‫“مالكيت بر يك خصوصيت” راهي براي تمايز است‬
‫خصوصیت‬
‫‪roll up‬‬
‫(تجمیع)‬
‫‪Break down‬‬
‫(شکست)‬
‫الزامی در ؛‬
‫تقلید و پیگيری راه‬
‫رهبران بازار وجود ندارد‬
‫بلکه ؛‬
‫خیلی مهم است که ؛‬
‫یک ایده متمایزکنند ممکن است بسیار ساده باشد‪.‬‬
‫فرد‬
‫یا‬
‫شئ‬
‫گاهی باید؛‬
‫در جهت متضاد با رهبران بازار حرکت‬
‫کرد!‬
‫چرا ؟‬
‫چون؛‬
‫ا‬
‫راهی که رهبران بازار رفته اند‪ ،‬الزاما‬
‫بهترین راه نیست !‬
‫“رهبري” راهي براي ايجاد تمايز است‬
‫ساختن یک نام تجاری‬
‫پذیرش حرفش توسط دیگران‬
‫رهبری‬
‫عالقمند به خودنمایی و عرضه آنچه که‬
‫تخصصش را دارد باشد‪.‬‬
‫انواع‬
‫رهبری‬
‫قدرت رهبر‬
‫فروش‬
‫همه بدانند که شما چقدر خوب می فروشید!‬
‫فناوری‬
‫همه بدانند که شما چه فناوری نوینی ارایه می‬
‫دهید!‬
‫عملکرد‬
‫همه بدانند که شما چه عملکرد قدرتمندی‬
‫نسبت به سایرین دارید!‬
‫ایجاد موقعیتی واال در ذهن دیگر رقبا و مخاطبان (‪)BRAND‬‬
‫برافراشتن پرچم برفراز قله توسط کوهنورد نشان دهنده‬
‫عظمت کار اوست و نه خودنمایی!‬
‫“ميراث” يك ايده متمايزكننده است‬
‫داشتن ریشه (میراث)‬
‫‪+‬‬
‫سنن و فرهنگ سازمان‬
‫شکل گیری شناخت‬
‫مرور زمان‬
‫در ذهن مردم به‬
‫شباهت بوش پسر با بوش پدر و‬
‫در کل داشتن میراث ریاست‬
‫جمهوری‪ ،‬موجب امتیاز بوش‬
‫پسر نسبت به سایر رقبا گردید‪.‬‬
‫شکل گيری نام تجاری جغرافیایی‬
‫جغرافیای شناخت ‪ +‬جغرافیای تولید‬
‫(‪)Commercial Geography‬‬
‫ایجاد تفکر توانمند بودن رهبری در‬
‫اداره امور‬
‫سیطره‬
‫بر اذهان‬
‫“ تخصص بازار” يك ايده متمايزكننده است‬
‫آموزش خوبی در یک زمینه خاص دیده‬
‫متخصص‬
‫آگاهی زیادی در یک زمینه خاص دارد‬
‫اعتماد بیشتر مخاطبان‬
‫روی یک زمینه خاص متمرکز شده‬
‫تبدیل به اسم مشهور‬
‫مسلح به سالح تخصص است‬
‫نام تجاری معرفی کننده تمام و کمال‬
‫دنباله رو نیست‬
‫بلکه یک رهبر و پیشرو است‬
‫نحوه ساخت يك فرآورده ميتواند يك ايده متمايزكننده باشد‬
‫برای مردم مهم نیست نحوه‬
‫ساخت فرآورده چگونه است!‬
‫اعتقاد‬
‫بازاریاب ها‬
‫برای مردم مهم است که فرآورده‬
‫برایشان چه کار می کند!‬
‫همه محصوالت یک کار را انجام‬
‫می دهند‬
‫انواع فرآیندهای تولید یک فرآورده‬
‫مهم روش ساخت فرآورده‬
‫است‬
‫‪ .a‬راه درست‬
‫ناش ی از صرف‬
‫هزینه بیشتر‬
‫‪ .b‬راه غلط‬
‫ناش ی از صرفه جویی‬
‫در هزینه ها‬
‫راه درست تولید می تواند مزیت‬
‫محسوب شود‪.‬‬
‫“جديدتربودن” ميتواند ايده اي متمايزكننده باشد‬
‫سرعت بسیار باالی تغییر‬
‫جهان‬
‫‪+‬‬
‫توقع مردم از‬
‫تولیدکنندگان‬
‫جذابیت و جالب بودن جدید و به روز بودن فرآیند تولید برای‬
‫مخاطبان‬
‫‪ .a‬به دغدغه ها و مشکالت جامعه‬
‫هدفمان پاسخ داده شود‪.‬‬
‫نکته‪:‬‬
‫‪ .b‬گاهی مردم سنت های قدیم را دوست‬
‫دارند پس پایبندی به سنت ها یک اصل‬
‫است‪.‬‬
‫‪ .c‬فناوری مزاحم (معرفی یک فناوری و‬
‫تکنولوژی نوین ممکن است در ابتدا با‬
‫ریسک روبرو باشد)‬
‫راه تسخير آینده؟‬
‫روز!‬
‫خودمان و تشکیالتمان همگام با پیشرفت های روز پیشروی نماییم؛ حتی گاهی سریع تر از پیشرفت های‬
‫“چشمگير بودن” راهي براي متمايزكردن است‬
‫صعود همای سعادت یک مجموعه با انجام فعالیت چشمگیر و ایجاد‬
‫نام تجاری محقق می گردد‪.‬‬
‫پس از قرارگیری در‬
‫مدار‬
‫حفظ شرایط پایدار در اوج مستلزم انجام اقداماتی از نوع دیگر است‪.‬‬
‫خودستایی بهتر است یا ستوده شدن از زبان دیگران؟‬
‫پاسخ‪ :‬چون مخاطبان شما‪ ،‬شخص ثالث (حقیقی یا حقوقی) را بیطرف می داند‬
‫جلوه خواهید داشت‪.‬‬
‫بنابراین ؛ اینگونه در چشم مخاطبانتان بیشتر‬
‫“رشد و توسعه” ميتواند تمايز را از بين ببرد‬
‫ما نیاز شدیدی برای رشد کردن نداریم‪ ،‬بلکه؛ اشتیاق شدیدی داریم تا رشد کنیم‪( .‬میلتون فریدمن)‬
‫اگر اشتیاق به رشد کنترل‬
‫نشود‬
‫=‬
‫چون موجب؛‬
‫‪ )1‬عدم تمرکز بر روی تخصص‬
‫‪ )2‬سردرگمی مجموعه می گردد‪.‬‬
‫بالی جان سیستم و مجموعه می شود‪.‬‬
‫بنابراین ؛ آنچه را که اندوخته ایم‪ ،‬از دست خواهد رفت‪.‬‬
‫تمايز غالبا ً نيازمند فداسازي است‬
‫یکپارچگی به چه معناست؟‬
‫فداسازی به چه معناست؟‬
‫فداسازی‬
‫یک نوع فرآورده بهتر است؟‬
‫فداسازی‬
‫فراورده‬
‫چند نوع فرآورده بهتر است؟‬
‫انواع فداسازی‬
‫فداسازی‬
‫خصوصیت‬
‫فداسازی‬
‫بازار هدف‬
‫تمرکز روی یک خصوصیت‬
‫فرآورده بهتر است؟‬
‫چندخصوصیت برای فرآورده بهتر‬
‫است؟‬
‫تمرکز روی یک بازار هدف مناسب‬
‫است؟‬
‫حرکت به سوی بازارهای هدف‬
‫جدید ارجحیت دارد؟‬
‫یکپارچگی‬
‫متفاوت بودن در جاهاي مختلف‬
‫نام تجاری واحد‬
‫تسخیر جهان‬
‫با‪:‬‬
‫طراحی واحد‬
‫صرفه جویی و کاهش هزینه تبلیغات‬
‫‪ .a‬بهاء دادن به ایده های قدیمی‬
‫‪ .b‬پذیرفتن ریسک باالی ایده های نوین‬
‫جهانی شدن یک‬
‫ایده‬
‫‪ .c‬نیاز به تغییر ایده با توجه به جغرافیای فرهنگی‬
‫‪ .d‬قبول عدم پذیرش ایده در جغرافیایی خاص‬
‫‪ .e‬تنوع در کاال و فراورده ها‬
‫موجب محو شدن ایده می گردد‬
‫یک نام تجاری ‪ +‬ارایه ایده متمایز(وابسته به جغرافیای کاری)‬
‫جذب سالیق مخاطب‬
‫حفظ تمايز‬
‫‪ .a‬حفظ تمایز با رقبا‬
‫‪ .b‬حفظ برتری با گذشت زمان‬
‫چند اصل‬
‫‪ .c‬انتقال مفهوم حفظ تمایز به مدیران‬
‫نسل بعد‬
‫‪ .d‬جلوگیری از گم شدن هدف‬
‫‪ .e‬اصرار در حفظ تمایز‬
‫مدیر عامل کیست؟‬
‫“هماهنگ سازی و هدایت مجمو عه به هدفی واحد‪،‬‬
‫زمانی که هرکس مسیر خود را می پیماید‪”.‬‬
‫تغییر رویکرد‬
‫فقط و فقط‬
‫زمانی که بازار هدف به مدیر پشت می کند ضروری است‪.‬‬
‫چه كس ي مسئول تمايز است؟‬
‫‪ .a‬تعیین راهبرد‬
‫مدیر ارشد کیست؟‬
‫‪ .b‬نظارت و در صورت نیاز تذکر به عناصر‬
‫فعال بابت فعالیت در چارچوب‬
‫‪For‬‬
‫‪Example‬‬
‫‪ .c‬رسیدگی به مشکالت بر سر راه اجرای‬
‫راهبرد‬
‫‪ .d‬توجه به میزان صحت گزارشات مدیران میانی‬
‫(به علت نقش تعیین کننده گزارشات)‬
‫پتر دراکر‪:‬‬
‫تفکر درباره؛‬
‫ارایه تعریف کامل؛‬
‫رهبری اثربخش‬
‫تحکیم و منسجم ساختن؛‬
‫تبیین درست‪ ،‬روشن و صریح برای؛‬
‫تمایز سازمانی‬