Transcript Slide 1

‫تعریف برنامه ریزی‬
‫‪ ‬برنامه ريزي عبارت است از تهيه و توزيع امکانات محدود براي رسيدن به هدف‬
‫هاي مطلوب‪ ،‬در حداقل زمان و با حداقل هزينه ممكن‪.‬‬
‫‪ ‬برنامه ریزی عبارت از ”تعیین فعالیتهای موثر برای رسیدن به هدف“‬
‫‪:‬‬
‫تعريف برنامه ريزي‬
‫‪ ‬برنامه ريزي يعني تعيين فعاليت هاي اثربخش در جهت‬
‫تحقق هدف بة بهترين شكل ممكن ( كارآيي )‬
‫برنامه‬
‫ريزي‬
‫هدف‬
‫فعاليت‬
‫برنامه ریزی(ادامه)‬
‫یک برنامه به ما می گوید‪:‬‬
‫‪‬کجا هستیم؟‬
‫‪‬می خواهیم به کجا برویم؟‬
‫‪‬چگونه به انجا می رویم؟‬
‫‪‬چه چیزی به ما می گوید که به انجا رسیدیم؟‬
‫انواع برنامهريزي‬
‫وسعت‬
‫زمان‬
‫تناوب‬
‫استراتژيك‬
‫ّ‬
‫بلندمدت‬
‫يكبار مصرف‬
‫)‪(Strategic‬‬
‫)‪(Long Term‬‬
‫)‪(Single Use‬‬
‫ّ‬
‫عملياتي‬
‫كوتاه ّمدت‬
‫جاري‬
‫)‪(Operational‬‬
‫)‪(Short Term‬‬
‫)‪(Standing‬‬
‫استراتژيك )‪(Strategic‬‬
‫ّ‬
‫بلندمدت و حياتي سازمان و طريقه نيل به ان‪ ،‬با توجه به عوامل محيطي و‬
‫تعيين اهداف‬
‫با درنظر گرفتن اينده سازمان‪.‬‬
‫عملیاتی (‪)Action plan‬‬
‫پيشبيني و تعيين مراحل و توالي ف ّع ّ‬
‫اليتهاي الزم براي تامين اهداف استراتژيك از طريق وسايل ‪,‬و روشها‬
‫بهتفكيك زمان‪ ،‬هزينه‪ ،‬نيروي انساني الزم‪.‬‬
‫‪:‬‬
‫ا‬
‫د ت‬
‫ا‬
‫ي فعاليت ها‬
‫ي د‬
‫د ت ا‬
‫ك د‪0‬‬
‫پيد‬
‫ا‬
‫ت‬
‫ت‬
‫ا ا‬
‫ف وم‬
: ....
.....
0
‫مراحل برنامه ريزي‬
‫‪ ‬بررسي وضعيت موجود ‪ ،‬تشخيص مسائل و مشكالت و اولويت بندي انها‬
‫‪ ‬تعيين اهداف‬
‫‪ ‬تعيين استراتژيها‬
‫‪ ‬تعيين فعاليتهاي مرتبط با استراتژيها‬
‫‪ ‬طراحي و برنامه ريزي براي فعاليتها ( برنامه ريزي تفصيلي )‬
‫‪ ‬اجراي برنامه‬
‫‪ ‬پايش برنامه‬
‫‪ ‬ارزشيابي برنامه‬
‫مراحل طراحي برنامه عملیاتی‬
‫شناسايي‬
‫مشكالت‬
‫‪……..‬‬
‫تعيين استراتژي‬
‫تعيين شاخصهاي‬
‫پايش و‬
‫ارزشيابي‬
‫تعيين‬
‫هدف كلي‬
‫تعيين اهداف‬
‫اختصاصي‬
‫تعيين فعاليتها‬
‫رسم جدول‬
‫تفضيلي‬
‫فعاليت ها‬
‫طراحي سيستم‬
‫پايش و‬
‫ارزشيابي‬
‫ترسيم جدول‬
‫زمانبندي‬
‫برنامه ها‬
‫تعريف سيستم‬
‫‪‬سيستم ‪ ،‬مجموعه اي از اجزاء است كه در يك رابطه‬
‫منظم با يكديگر فعاليت مي كنند ‪.‬‬
‫سيستم ‪ ،‬مجموعه اي از اجزاء مرتبط است كه در راستاي‬
‫دستيابي به ماموريت خاصي ‪ ،‬نوع و نحوه ارتباط بين‬
‫انها بوجود امده باشد ‪.‬‬
‫تعريف سيستم‬
‫– تعريف راسل ايكاف از سيستم ‪:‬‬
‫– سيستم مجموعه اي از دو يا چند عنصر است كه سه شرط زير را داشته‬
‫باشد ‪:‬‬
‫‪ ‬هر عنصر سيستم بر رفتار و يا ويژگيهاي كل سيستم ‪ ،‬مؤثر است ‪ .‬به عنوان مثال‬
‫رفتار اجزايي از بدن انسان مثل قلب و مغز و شش مي توانند عملكرد و ويژگيهاي‬
‫بدن انسان را به عنوان يك كل تحت تاثير قرار دهند ‪.‬‬
‫‪ ‬بين عناصر سيستم از نظر رفتاري و نوع تاثير بر كل سيستم ‪ ،‬وابستگي متقابل وجود‬
‫دارد ‪ .‬يعني نحوه رفتار هر عنصر و نيز نحوه تاثير هر عنصر بر كل سيستم ‪،‬‬
‫بستگي به چگونگي رفتار حداقل يك عنصر ديگر از سيستم دارد ‪ .‬به عنوان مثال در‬
‫بدن انسان ‪ ،‬نحوه رفتار چشم بستگي به نحوه رفتار مغز دارد ‪.‬‬
‫‪ ‬هر زير مجموعه اي از عناصر تشكيل شود ‪ ،‬بر رفتار كل سيستم مؤثر است و اين‬
‫تاثير بستگي به حداقل يك زير مجموعه ديگر از سيستم دارد ‪ .‬به عبارت ديگر اجزاي‬
‫يك سيستم چنان به هم مرتبط اند كه هيچ زير گروه مستقلي از آنها نمي توان تشكيل‬
‫داد‪.‬‬
‫مديريت سيستم گرا و روش سيستماتيك‬
‫–بهبود سازمان در گرو نگاه همه جانبه و كلي‬
‫و وابستگي متقابل واحدها يا سيستمهاي‬
‫فرعي است نه يك سيستم خاص و آن هم به‬
‫صورت انتزاعي و بدون ارتباط با ديگر‬
‫بخش ها‬
‫–روش سيستماتيك‪ :‬روشهايي كه با اتكا به نظم‬
‫و يكپارچگي و انسجام بتواند طرحي سازمان‬
‫يافته را براي حل مسائل سازمان تجويز كند‬
‫عناصر سيستم‬
‫مرز سيستم‬
‫خروجي‬
‫اجزاء سيستم‬
‫بازخورد‬
‫محيط سيستم‬
‫ورودي‬
‫مدل بررسي فرآيند‬
‫‪Impact‬‬
‫حاصل‬
‫نهاي ی‬
‫‪Out come‬‬
‫پ ی امد‬
‫‪Effect‬‬
‫اثر‬
‫‪Chain Model‬‬
‫‪Out put‬‬
‫برون داد‬
‫‪Service Process‬‬
‫فرايند خدمت‬
‫فرايند پشتيبانی‬
‫منابع‬
‫‪In put‬‬
‫درون داد‬
‫فرآيند‬
‫‪ ‬مجموعه فعاليتهای متوالی و مرتبط بوده که محصول‬
‫خاصی را بوجود می آورد و برای ايجاد اين محصول به‬
‫درون دادهای خاصی نياز دارد که زمينه را برای درست‬
‫عمل نمودن آن فراهم می سازند‪.‬‬
‫‪ ‬هر کسی که حداقل در يکی از مراحل عملکرد فرآيند‬
‫درگير باشد‪ ،‬صاحب فرآيند محسوب می گردد‪.‬‬
‫‪ ‬فرآيندهای موجود در هر سازمان برای دستيابی به‬
‫ماموريت سازمان طراحی شده اند؛ تا با عملکرد بهتر‬
‫نيازهای اساسی مردم را تأمين نمايند‪.‬‬
‫اهميت نگرش فرآيندی در سازمان‪:‬‬
‫‪ ‬کارکنان را به شناخت جامع وضعيت موجود سازمان رهنمون می سازد‬
‫وباعث می شود کارکنان به يک تحليل جامع از وضعيت سازمان دست‬
‫يابند‪.‬‬
‫‪ ‬وقتی تمام اجزا و قسمتهای مختلف يک مسئله شناخته شود‪ .‬شناسايی‬
‫عوامل موثر بر قسمتهای مختلف براحتی امکان پذير خواهد بود‪.‬‬
‫‪ ‬کارکنان را در انتخاب راه حل مناسب وکليدی ياری می نمايد‪.‬‬
‫‪ ‬فرهنگ خودسنجی را در سازمان بوجود می آورد‪.‬‬
‫‪ ‬به ايجاد ديدگاه مشترک در کارکنان کمک می کند‪.‬‬
‫‪ ‬با شناخت مشتريها به ايجاد ارتباط با آنها کمک می کند‪.‬‬
‫‪ ‬با شناخت مشتريهای داخلی هماهنگی درون بخشی را تقويت می کند‪.‬‬
‫گام هاي اموزشي براي مساله يابي(درچارچوب بحث گروهي)‬
‫اطالعات مورد نياز که در بررسی وضعيت‬
‫موجود بايد مورد توجه قرار گيرد‬
‫‪ ‬تحليلی از وضعيت شاخص های واحد‬
‫‪ ‬تحليلی از وضعيت منابع (مالي ‪ ،‬انساني ‪ ،‬امكانات و تجهيزات)‬
‫‪ ‬تحليلی از وضعيت ساير منابع موجود ( مالي ‪ ،‬انساني ‪ ،‬امكانات و تجهيزات )‬
‫‪ ‬تحليلی از چگونگي فعاليتهاي بين بخشي ( بخشهاي توسعه )‬
‫‪ ‬تحليلی از چگونگي فعاليتهاي درون بخشي‬
‫‪ ‬ساير اطالعات كه ممكن است بطور موردي ضرورت يابد‬
‫شناسايي مشكالت موجود‬
‫(بررسي وضعيت موجود برنامه)‬
‫‪‬شاخص هاي مرتبط با برنامه و مقايسه أين‬
‫شاخص ها در سالهاي گذشته به حال حاضر‬
‫‪‬بررسي و تحليل عملكرد برنامه هايي كه تا كنون‬
‫وجود داشته است‪0‬‬
‫‪‬شناسايي مشكالت برنامه بر اساس وضعيت‬
‫موجود برنامه يا با توجه به ارزشيابي برنامه هاي‬
‫گذشته‬
‫راههاي جمع آوري اطالعات‬
‫‪ ‬انجام تحقيقات كاربردي‬
‫‪ ‬استفاده از نتايج تحقيقات كاربردي ارائه شده‬
‫‪ ‬آمار و اطالعات موجود‬
‫‪ ‬مشاهده‬
‫‪ ‬مصاحبه‬
‫‪… ‬‬
‫روشهاي شناسايي مشکل‬
‫‪ ‬روشهای غيرفعال‬
‫‪ ‬روشهای فعال‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫روشهاي ي که ما در تشخيص مشکل به طور مستقيم نقش نداريم و مشکل توسط ديگران شناساي ي و تذکر‬
‫داده مي شود و يا خود بروز مي کند روش غير فعال‬
‫و روشهاي ي که خود ما براي تشخيص مشکل پيش قدم شده و بکار مي بريم روش فعال ناميده ميشود ‪.‬‬
‫روشهاي غير فعال شناسايي مشکل‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کنترل و ارزيابي توسط سرپرستان و مديران‬
‫بازرسي شدن‬
‫وقايع بحراني‬
‫بروز شکايت و انتقا د‬
‫‪..........‬‬
‫روشهاي فعال شناسايي مشکل‬
‫‪ ‬ساده کردن کارها‬
‫‪ ‬کنترل اماري‬
‫‪ ‬نياز سنجي‬
‫‪ ‬پايش و کنترل گلوگاهها‬
‫‪ ‬کنترل مالي‬
‫‪ ‬تحليل فرايند زمان انتظار‬
‫‪ ‬مرور متون و اطالعات علمي‬
‫‪ ‬شرکت در دوره هاي اموزشي‬
‫‪ ‬پيش اگهي رويدادها‬
‫کارگروهی اول مدت ‪ 30‬دقيقه‬
‫‪ ‬ابتدا بمدت ‪20‬دقيقه نسبت به تهيه پاسخ سواالت زيراقدام‬
‫نمائيد‪.‬‬
‫‪ ‬شما در واحد خدمتی خود صاحب چه فرآيند هائی هستيد؟‬
‫‪ 5‬مورد آنرا نام ببريد‪.‬‬
‫‪ ‬جدول زير را برای چهار مشکل عمده در واحد خدمتی‬
‫خود تکميل نمائيد‬
‫رديف‬
‫عنوان مشکل‬
‫روش شناسائی‬
‫عنوان فرآيند مرتبط‬
‫صاحبان فرآيند‬
‫مثال برای کارگروهی ‪1‬‬
‫رديف‬
‫عنوان مشکل‬
‫روش‬
‫شناسائی‬
‫عنوان فرآيند‬
‫مرتبط‬
‫صاحبان فرآيند‬
‫‪1‬‬
‫تاخير در تصويب طرح‬
‫های پژوهشی‬
‫غير فعاال‬
‫تصويب طرح های‬
‫پژوهشی‬
‫اعضا هيات علمی –‬
‫دانشجو – محققين –‬
‫کارشناسان پژوهش –‬
‫مديريت و معاونت‬
‫تحقيقات‬
‫اولويت بندي مشكالت‬
‫روش غير ساختاري ‪ ،‬مي توان از نظرات كلي كاركنان با تجربه ‪ ،‬افراد صاحب نظر ‪،‬‬
‫كارشناسان ‪ ،‬مشاوران ‪ ،‬مديران يا سرپرستان استفاده كرد و از مجموع نظرات نتيجه‬
‫گيري نمود ‪.‬‬
‫‪‬استفاده از شيوه هاي بحث گروهي ونتيجه گيری در اين روش مفيد است ‪.‬‬
‫‪‬روش ساختاري ‪ ،‬از معيارهاي ي براي تعيين اولويت كمك گرفته مي شود و پس از‬
‫قائل شدن امتياز براي هر معيار در مورد هر مسئله اولويت ان در مقياس با ساير‬
‫مسائل سنجيده مي شود ‪.‬‬
‫‪ ‬اين روش نياز به بحث در گروه در خصوص هر معيار دارد ‪.‬‬
‫‪ - 1‬تشکيل گروه اسمی‬
‫ ابتدا هر یک از اعضاي گروه نظرات خود را یادداشت می کند‪.‬‬‫ نظرات افراد را یکی یکی و بدون بحث و گ فتگو روي تابلو می نویسیم‪.‬‬‫ براي رفع ابهامات و نهای ی کردن فهرست نظرات‪ ،‬بحث گروهی می کنیم‪.‬‬‫ از اعضاء گروه می خواهیم مشکالت را انتخاب و رتبه بندي کنند (مثال اگر ‪ 4‬مورد مشکل وجود دارد می توان ‪ ،‬موارد را از ‪ 1‬تا ‪ 4‬رتبه بندي کرد)‪.‬‬‫ جدولی تشکیل می دهیم و رتبه هر یک از موارد را جمع می کنیم‪.‬‬‫‪ -‬از میان گزینه هاي رتبه بندي شده‪ ،‬گزینه حائز باالترین رتبه را بعنوان اولویت اول ‪ ،‬انتخاب می کنیم‪.‬‬
‫مثال‪ :‬جدول گروه اسمی براي اولویت بندي علل نارضایتی کارکنان سازمان‬
‫( معیار امتیاز دهی بین ‪ 1-7‬در نظر گرفته شده است)‬
‫مشکل ‪/‬اعضا‬
‫عزيزي‬
‫نظري‬
‫فغانی‬
‫رحمانی‬
‫جمع‬
‫امتياز‬
‫اولويت‬
‫مشکالت فرهنگی‬
‫‪1‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪7‬‬
‫‪14‬‬
‫‪7‬‬
‫عدم توجه به دريافتی کارکنان‬
‫‪7‬‬
‫‪4‬‬
‫‪4‬‬
‫‪6‬‬
‫‪21‬‬
‫‪2‬‬
‫برخورد نامناسب با کارکنان‬
‫‪7‬‬
‫‪5‬‬
‫‪1‬‬
‫‪3‬‬
‫‪16‬‬
‫‪5‬‬
‫ناکارايی سيستم شايسته ساالري‬
‫‪5‬‬
‫‪7‬‬
‫‪4‬‬
‫‪4‬‬
‫‪20‬‬
‫‪3‬‬
‫ناهماهنگی سيستم پرداخت کارکنان‬
‫‪6‬‬
‫‪6‬‬
‫‪6‬‬
‫‪5‬‬
‫‪23‬‬
‫‪1‬‬
‫اشتغال در پست نامناسب‬
‫‪5‬‬
‫‪3‬‬
‫‪7‬‬
‫‪3‬‬
‫‪18‬‬
‫‪4‬‬
‫دريافتی کم کارکنان‬
‫‪2‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪6‬‬
‫‪15‬‬
‫‪6‬‬
‫‪ -2‬رای گیری متعدد‬
‫‪ -1‬عناوین مشکالت را روی برد می نویسیم‪.‬‬
‫‪ -2‬از اعضا گروه درخواست می کنیم از بین مشکالت موجود نیمی (‪ )%50‬مشکالت دارای اهمیت را مشخص نمایند‪.‬‬
‫‪ -3‬سپس اعضا به ترتیب نظر خود را درخصوص موارد دارای اهمیت ‪ ،‬اعالم نمود ویک نفر موارد اعالم شده را بصورت چوب خط بر روی‬
‫برد ‪،‬مشخص می کند ( هیچ بحثی بین اعضا رخ نمیدهد)‬
‫‪ -4‬موارد دارای امتیاز کم یا بدون امتیاز از لیست حذف می شود‪.‬‬
‫ً‬
‫مجددا رای گیری ادامه می یابد تا زمانی که لیستی از ده مشکل دارای اهمیت تهیه گردد‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫‪ -3‬جدول اولويت بندی مشكالت‬
‫رديف‬
‫عنوان مشكل‬
‫ارتباط‬
‫مستقيم‬
‫مناسبت‬
‫داشتن‬
‫اهميت‬
‫زمانی‬
‫قابليت‬
‫اجرا‬
‫مقبوليت‬
‫هزينه‬
‫فايده‬
‫جمع‬
‫امتياز‬
‫اولويت‬
‫نحوه امتیاز بندی‬
‫الگوی ‪: 1‬‬
‫ارتباط مستقيم‪:‬‬
‫ارتباط مستقيم با اهداف دارد ‪ 1‬امتياز‬
‫ارتباط مستقيم با اهداف ندارد ‪ 0‬امتياز‬
‫اهميت زمانی‪:‬‬
‫پرداختن به حل مشکل فوريت دارد ‪ 1‬امتياز‬
‫پرداختن به حل مشکل فوريت ندارد ‪ 0‬امتياز‬
‫الگوی ‪: 2‬‬
‫قابليت اجرا ‪ :‬با توجه به منابع موجود‬
‫بسيار قابل اجرا ‪ 5‬امتياز‬
‫نسبتا ً قابل اجرا ‪ 4‬امتياز‬
‫اجرائی ‪ 3‬امتياز‬
‫نسبتا ً غير قابل اجرا ‪ 2‬امتياز‬
‫کامالً غير قابل اجرا ‪ 1‬امتياز‬
‫‪ -4‬ماتریس تصمیم گیری‬
‫موضوعات‬
‫مشکل‪1‬‬
‫مشکل ‪2‬‬
‫مشکل ‪3‬‬
‫جمع امتیاز ردیف‬
‫مشکل ‪1‬‬
‫مشکل‪2‬‬
‫مشکل ‪3‬‬
‫کد موضوعات‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫جمع امتیاز ردیف ها‬
‫‪0‬‬
‫جمع خانه های خالی‬
‫‪0‬‬
‫جمع کل‬
‫‪0‬‬
‫اولویت‬
‫‪0‬‬
‫قاعده امتیاز دهی‪:‬‬
‫اگر ردیف از ستون مهمتر بود ‪ x‬می زنیم( هر ضربدر یک امتیاز)‬
‫اگر ستون از ردیف مهمتر بود ” خالی “ می گذاریم‬
‫‪ - 5‬ماتریس انتخاب‬
‫معيارها‬
‫جمع امتياز‬
‫اولويت‬
‫عناوين مشکالت‬
‫‪-1‬‬
‫‪-2‬‬
‫‪-3‬‬
‫‪-4‬‬
‫نکته‪:‬‬
‫هزينه کمتر ( امتياز بيشتر ) ‪---------------- 4‬‬
‫زمان کمتر ( امتياز بيشتر ) ‪---------------- 4‬‬
‫کنترل کمتر ( امتياز کمتر ) ‪---------------- 1‬‬
‫منابع کمتر ( امتياز کمتر ) ‪---------------- 1‬‬
‫هزينه بيشتر(امتياز کمتر) ‪1‬‬
‫زمان بيشتر(امتياز کمتر) ‪1‬‬
‫کنترل بيشتر(امتياز بيشتر) ‪4‬‬
‫منابع بيشتر(امتياز بيشتر) ‪4‬‬
‫شناسايي عوامل ايجاد کننده مشکل‬
‫پس از شناخت مشکالت در گام بعدی بايستی عوامل ايجاد گننده مشکالت شناساي ي تا بتوان اولويتها و‬
‫نيازهای اموزش مشخص کرد ‪.‬‬
‫روشهاي شناساي ي عوامل ايجاد كننده مشكل ‪:‬‬
‫‪ ‬نمودار شبكه عليت ‪Web Of Causation‬‬
‫‪ ‬نمودار علت و معلول ( چارت ايشی کاوا ‪ ) Ishikawa Chart‬يا نمودار استخوان ماهي‬
‫‪Fish Bone Chart‬‬
‫‪ ‬نمودار شش كلمه اي‬
‫‪ ‬تجزيه و تحليل ميدان فشار ( ‪Force Field Analysis ) FFA‬‬
‫‪ ‬نمودار زنجيره اي تك علتي‬
‫شبکه عليت سوء تغذيه ‪:‬‬
‫بيماری‬
‫عدم رعايت بهداشت‬
‫فقر تغذيه‬
‫سوء تغذيه‬
‫بی سوادی‬
‫و کم سوادی‬
‫کمبود مواد غذاي ي‬
‫کمبود درامد خانوار‬
‫استفاده نامناسب‬
‫از مواد غذاي ي‬
‫نمودار علت و معلول ( استخوان ماهي ) ‪:‬‬
‫روشها‬
‫وسايل‬
‫كاركنان‬
‫منابع‬
‫تجهيزات‬
‫مديريت‬
‫عنوان مشکل‬
‫کارگروهی دوم مدت ‪ 30‬دقیقه‬
‫‪ ‬ابتدا ‪ 5‬مشکل از مشکالت واحد خود را اولويت بندی نمائيد‪.‬‬
‫‪ ‬علل ايجاد مشکل اصلی واحد (اولويت اول) را تعيين کنيد‪.‬‬
‫تعيين اهداف‬
‫پس از مشخص شدن اولويتها ي بهداشتي و اموزشي بايستي ميزان بهبود مطلوب در هريك مشكالت‬
‫بهداشتي و اموزشي مورد اولويت بطور كمي تهيه و تدوين گردد‪.‬‬
‫ً‬
‫هدف كلي ‪ :‬مقصد اين است كه برنامه نهايتا در پ ي رسيدن به ان است ‪.‬‬
‫از خصوصيات هدف كلي اين است كه كلي و مبهم و غير قابل اندازه گيري مي باشد‬
‫اهداف اختصاصي ‪ :‬در برگيرنده همان مسائل يادشده در اهداف مرحله اي و كلي هستند ولي دقيقتر و‬
‫واقع بينانه تر و داراي ويژگيهاي خاص است‬
‫اين اهداف از نظر كيفيت بايد متناسب ‪ ،‬منطقي ‪ ،‬واضح ‪ ،‬قابل اجرا ‪ ،‬قابل مشاهده و قابل سنجش‬
‫باشند ‪.‬‬
‫اهداف اختصاصي اموزشي ميتواند بر هريك از حيطه هاي دانشي ‪ ،‬نگرشي و رفتاري متمركز باشند ‪.‬‬
‫تعيين اهداف اختصاصي‪:‬‬
‫‪ ‬الف ‪ -‬رسم شبكه عليت يا توضيح آن‬
‫‪ ‬ب ‪ -‬استفاده از علت هاي بي واسطه در ترسيم شبكه عليت‬
‫و يا توضيح آن‬
‫‪ ‬ج ‪ -‬اولويت بندي اهداف اختصاصي بر اساس ماتريس ‪-‬‬
‫هاي تصميم گيري و انتخاب يا توضيح آن‬
‫ويژگيهاي يك هدف اختصاصي ‪:‬‬
‫‪ ‬گروه هدف آن مشخص باشد‬
‫‪ ‬زمان نيل به آن معين باشد‬
‫‪ ‬ميزان ( درصد ) پيشرفت آن تعيين شده باشد‬
‫‪ ‬موضوع آن مشخص باشد‬
‫‪ ‬مكان انجام آن مشخص باشد‬
‫‪ ‬ميزان ( درصد ) پيشرفت آن تعيين شده باشد ‪.‬‬
‫اين ويژگيها را ميتوان با حروف (‪) MART+P‬‬
‫بخاطر سپرد ‪:‬‬
‫‪ ‬قابل اندازه گيري باشد ( درصد پيشرفت ان معين باشد)‬
‫‪measurable‬‬
‫‪ ‬موضوع و گروه هدف ان مشخص باشد ‪Specilic‬‬
‫‪ ‬واقعي باشد دست يافتني و معني دار باشد‪Realistic‬‬
‫‪ ‬صحيح و مناسب باشد ‪ ،‬با مشكالت ‪ ،‬اهداف و استراتژيها هم جهت‬
‫باشد‪Appropriate‬‬
‫‪ ‬مكان انجام ان مشخص باشد‪Place‬‬
‫‪ ‬زمان نيل به ان معين باشد ‪Timebound‬‬
‫تعيين استراتژيها‬
‫‪ ‬استراتژيها در واقع راههاي دستيابي به اهداف مي باشد ‪.‬‬
‫‪ ‬استراتژيهاي اموزشي ‪ :‬يك رشته اقدامات و تكنيكهاي بهم پيوسته اموزشي است‬
‫براي نيل به اهداف تعيين شده كه از نيروي انساني ‪ ،‬تسهيالت ‪ ،‬ملزومات ‪،‬‬
‫تجهيزات و امكانات مربوطه بطور تلفيقي استفاده ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬در واقع ؛ منظور از تعيين استراتژي مشخص كردن جريان كار است ؛‬
‫تعيين فعاليتها‬
‫‪ ‬براي هر استراتژي مجموعه اي از فعاليتها در نظر گرفته مي شود تا عمليات‬
‫اجراي ي را شكل دهد ‪.‬‬
‫ً‬
‫‪ ‬در تعيين فعاليتها بايد روش كار كامال مشخص باشد ‪.‬‬
‫‪ ‬برخي از فعاليتهاي اموزشي مي تواند ‪:‬‬
‫برگزاري كارگاه اموزشي ‪ /‬كالس اموزشي ‪ /‬جلسات اموزشي ‪ /‬جلسات توجيهي ‪/‬‬
‫جلسات بحث گروهي ‪ /‬و … باشد‪.‬‬
‫برنامه ريزي تفصيلي‬
‫‪‬برنامه تفصيلي در واقع روند اجراي ي فعاليتهاي مشخص شده را به‬
‫روشني تعيين مي كند ‪.‬‬
‫‪‬به عبارتي طي يك جدول زماني تعيين ميگردد كه چه فعاليتي ‪ ،‬براي‬
‫كدام گروه هدف ‪ ،‬با چه شيوه اي ‪ ،‬درچه زماني ‪ ،‬توسط چه كسي ‪ ،‬با‬
‫پيگيري چه كسي ‪ ،‬با چه وسايل و امكاناتي ‪ ،‬با چه شيوه ارزشيابي و با‬
‫چه ميزان اعتباري بايد انجام شود ‪.‬‬
‫تعيين استراتژي ( راههاي رسيدن به اهداف اختصاصي )‬
‫اولويت بندي استراتژي بر اساس ماتريس هاي تصميم‬
‫گيري و انتخاب يا توضيح ان‬
‫روند تعيين فعاليت ها‪:‬‬
‫‪‬الف ‪ -‬رسم جدول تفضيلي فعاليتهاي مداخله‬
‫براي هر استراتژي بطور جداگانه‬
‫‪‬ب ‪ -‬ليست كردن فعاليتهاي جاري‬
‫‪‬ج‪ -‬رسم جدول تفضيلي فعاليتهاي جاري‬
‫جدول برنامه تفضيلي‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫هدف اختصاصي ‪:‬‬
‫استراتژي‪:‬‬
‫فعالیت‪:‬‬
‫رديف عنوان فعاليت‬
‫مسئول‬
‫اجرا‬
‫مكان‬
‫اجرا‬
‫زمان‬
‫اجرا‬
‫روش‬
‫اجرا‬
‫وسايل و‬
‫تجهيزات‬
‫مورد نياز‬
‫شيوه‬
‫پايش‬
‫اعتبار‬
‫مورد نياز‬
‫ترسيم جدول زمانبندي برنامه ها‪:‬‬
‫الف ‪ -‬ترسيم جدول گانت براي كليه فعاليت هاي مداخله‬
‫ب ‪ -‬ترسيم جدول گانت براي كليه فعاليت هاي جاري‬
‫ج ‪ -‬ترسيم جدول گانت كلي‬
‫تعيين فعاليتهاي مربوطه‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬فعاليت هاي مداخله‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬فعاليت هاي جاري‬
‫موفق‬
‫باشيد‬