Transcript Slide 1

‫پروژه تاسيسات الكتريكي‬
‫‪‬‬
‫حفاظت الکتریکی‬
‫منظور از حفاظت الکتریکی مجموعه اقداماتی است که باید در تأسيسات‬
‫الکتریکی انجام داد تا خطرات و خسارات ناشی ازجریان برق به افراد و‬
‫تأسيسات به حداقل ممکن برسد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ولتاژ تماس‪:‬‬
‫در صورت اتصال یک فاز به بدنه فلزی دستگاه اختالف پتانسيلی بين بدنه و‬
‫زمين به وجود می آید ( زیرا زمين به عنوان نقطه صفر یا مبنا می باشد)‪.‬‬
‫حال اگر شخص بدنه دستگاه را لمس کند جریان توسط بدن شخص به‬
‫زمين منتقل می شود‪ ،‬هر چه مقدار این جریان بيشتر باشد خطرناکتر‬
‫خواهد بود‪ .‬بطوریکه اگر مقدار جریان عبوری از بدن انسان در حدود ‪001/0‬‬
‫آمپر باشد در آستانه احساس کردن است و اگر مقدار آن در حدود ‪01/0‬‬
‫آمپر شود به حد دردناک خواهد رسيد و اگر جریان حدود ‪ 03/0‬آمپر شود‬
‫حالت شوک شدید ایجاد می کند و جریان بيش از ‪ 05/0‬آمپر سبب مرگ‬
‫شخص برق گرفته خواهد شد‪ .‬بنابراین ولتاژ تماس عبارت است از اختالف‬
‫پتانسيلی که در بدن شخص در هنگام برق گرفتگی ایجاد می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬ولتاژ گام‪:‬‬
‫اگر یکی از فازها به هر دليلی به زمين ارتباط پيدا کند این نقطه دارای ‪‬‬
‫بيشترین پتانسيل الکتریکی می باشد و هر چه در جهات مختلف از این‬
‫محل دور شویم به علت وجود مقاومت زمين‪ ،‬افت پتانسيل بيشتر شده‪ ،‬در‬
‫نتيجه پتانسيل الکتریکی کمتر می شود‪ .‬بنابراین اگر شخصی در محدودۀ‬
‫‪ 20‬متری از محل اتصال سيم فاز به زمين قرار گيرد بين دو پای شخص‬
‫اختالف پتانسيل وجود خواهد داشت ‪ ،‬این اختالف پتانسيل را ولتاژ گام‬
‫گویند‪ .‬چنانچه ولتاژ گام از ‪ 65‬ولت بيشتر باشد خطر مزگ را به همراه‬
‫خواهد داشت‪.‬‬
‫‪ 1 ‬ـ حفاظت توسط سيم زمين‪:‬‬
‫‪ ‬در این روش حفاظت قسمت های دستگاه که با شبکه تغذیه ارتباط‬
‫الکتریکی ندارد توسط سيم به زمين اتصال می یابد‪ .‬در صورت اتصالی‬
‫جریان از بدنه دستگاه به زمين انتقال می یابد‪ .‬مقدار این جریان باید به‬
‫اندازه ای باشد تا جریان خطا باعث قطع سریع وسيله حفاظتی ( مثال ً فيوز)‬
‫در کمتر از ‪ 5/0‬ثانيه شده و ولتاژ تماس قطع گردد‪.‬‬
‫مقدار جریان قطع بستگی به مقاومت سيم زمين و مقاومت محدوده محل تماس‬
‫سيم با زمين دارد‪ .‬کاربرد این سيستم حفاظتی برای مصرف کننده های با قدرت‬
‫کم ميباشد‪ ،‬زیرا در صورت باال بودن جریان مصرف کننده باید مقاومت زمين خيلی‬
‫کم باشد که ایجاد چنين مقاومتی نيز مشکل است‪ .‬زمين کردن‪ ،‬توسط نوار فلزی‪،‬‬
‫لوله و صفحه امکان پذیر است‪ .‬در نوع نواری از تسمه فوالدی قلع اندود با ضخامت‬
‫‪ 3‬ميلی متر و با سطح مقطع ‪ 100‬ميلی متر و یا از سيم فوالدی به هم تابيده قلع‬
‫اندود شده‪ ،‬که حداقل قطر هر کدام از سيم ها ‪ 5/2‬ميلی متر و سطح مقطع کل‬
‫‪ 95‬ميليمتر مربع است استفاده می شود‪ .‬در صورت استفاده از تسمه می باید‬
‫سطح مقطع آن حداقل ‪ 35‬ميليمتر مربع باشد‪ .‬که این تسمه حداقل در عمق نيم‬
‫تا یک متری سطح زمين قرار گيرد‪ .‬در اتصال زمين لوله ای یا ميله ای می توان از‬
‫لوله یا ميله های فلزی به قطر یک تا دو اینچ و به طول یک تا ‪ 6‬متر که قلع اندود‬
‫شده و به صورت عمود در زمين کوبيده می شوند استفاده کرد‪ .‬در صورتيکه امکان‬
‫کوبيدن لوله ها نباشد می توان از چند لوله که مجموع آنها برابر طول مورد نياز‬
‫باشد استفاده کرد‪ .‬در این حالت باید لوله ها به فاصله بيشتر از طول هر یک‪ ،‬از‬
‫یکدیگر در زمين کوبيده شوند و سر آنها را به یکدیگر وصل کنيم‪ .‬مقاومت زمين را‬
‫می توان توسط دستگاهی بنام ميگر اندازه گيری کرد‪ .‬از طرفی محل مقاومت‬
‫زمين باید هر چند ماه یکبار مورد بررسی قرار گيرد‪ .‬در صورت زیاد شدن مقدار‬
‫مقاومت زمين می توان با اضافه کردن آب یا محلول آب نمک و یا پودر کربن و براده‬
‫فلزاتی که زنگ نمی زنند مقاومت آن را کم کرد‪ .‬در هر حال مقاومت محدوده زمين‬
‫به جنس تسمه یا صفحه یا لوله بستگی نداشته و تابعی از سطح آنها و قابليت‬
‫هدایت خاک اطراف آن می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 2‬ـ سيستم حفاظتی نول‪:‬‬
‫در این سيستم بجای سيم زمين از سيم نول شبکه استفاده‬
‫می شود که به بدنه دستگاه اتصال می یابد‪ .‬در این روش برای‬
‫حفاظت مطمئن تر بهتر است حفاظت نول توسط یک سيم‬
‫جداگانه ( جدا از نول مصرف کننده ) انجام پذیرد‪ .‬الزم به ذکر‬
‫است که به کار بردن دو نوع حفاظت نول و زمين در یک‬
‫تأسيسات الکتریکی مجاز نيست‪ .‬زیرا باعث بوجود آمدن ولتاژ‬
‫خطرناکی روی دستگاهی که مجهز به حفاظت توسط سيم زمين‬
‫می شود‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ حفاظت توسط کليد خطای جریان ( ‪:)F1‬‬
‫این دستگاه از محفظه ایی که در آن یک کليد مغناطيسی و یک‬
‫مبدل جریان قرار دارد تشکيل شده است‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ حفاظت بوسيله عایق کردن‪:‬‬
‫در این نوع حفاظت تمام قسمت در دسترس مصرف کننده را که‬
‫در صورت اتصال بدنه می توانند نسبت به زمين ولتاژ داشته‬
‫باشند عایق می نامند‪ .‬برای این کار می تنوان تمام بدنه دستگاه‬
‫را عایق نمود و یا اینکه تمام قسمت های الکتریکی مانند کليد و‬
‫ترمينالها و موتور را توسط عایق از بدنه و چرخ دنده ها و ‪ ...‬جدا‬
‫نمود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 5‬ـ حفاظت توسط ولتاژ کم‪:‬‬
‫از ولتاژ های کمتر از ‪ 42‬ولت برای حفاظت استفاده می شود‪.‬‬
‫برای ایجاد چنين ولتاژی باید از ترانسفورماتور با دو سيم جداگانه‬
‫استفاده نمود و نمی توان از مقاومتهای پيش گذار یا‬
‫ترانسفورماتورهای حرفه ایی ( اتوترانس) و یا روشهای دیگر که‬
‫ولتاژ کم با ولتاژ شبکه ارتباط الکتریکی داشته باشد استفاده‬
‫نمود‪ .‬و چنانچه بخواهيم از این سيستم در محلهایی که حيوانات‬
‫وجود دارند استفاده کنيم ولتاژ نباید بيشتر از ‪ 24‬ولت باشد‪ .‬زیرا‬
‫برای احشام ولتاژ بيش از ‪ 24‬ولت خطرناک است‪ .‬از این نوع‬
‫حفاظت می توان در اتاقکهای فلزی‪ ،‬اسباب بازیها و موارد مشابه‬
‫استفاده نمود‪.‬‬
‫فيوزها‪:‬‬
‫در کليه تأسيسات الکتریکی برای جلوگيری از صدمه دیدن و‬
‫معيوب شدن وسایل یا قطع کردن دستگاههای معيوب از شبکه از‬
‫وسایل حفاظتی استفاده ميشود‪ ،‬که فيوز یکی از آنها است‪ .‬فيوز‬
‫وسيله ای است که جریان مصرف کننده از آن عبور کرده ( با‬
‫مصرف کننده ها به صورت سری قرار می گيرد) و مصرف کننده را‬
‫در مقابل اتصال کوتاه یا جریان زیاد محافظت می کند‪ .‬فيوزها و‬
‫وسایل حفاظتی در انواع مختلفی ساخته می شود‪ ،‬که در زیر به‬
‫تعدادی از آن می پردازیم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ فيوز فشنگی‪:‬‬
‫این فيوز به فيوز ذوب شونده نيز معروف است‪ .‬سيم‬
‫حرارتی داخلی فيوز به ازاء جریان بخصوصی در زمان‬
‫معينی ذوب می شود و سبب قطع مدار می گردد‪.‬‬
‫دستگاه فيوز از دو قسمت پایه و کالهک تشکيل شده‬
‫است‪ .‬سيم حرارتی ذوب شونده در داخل براده ایی (‬
‫پودرهایی ) از سراميک یا خاک نرم کوارتز همراه ماسه‬
‫قرار داد تا جرقه حاصل از قطع شدن سيم حرارتی را‬
‫سریعاً خنک کرده و از بين ببرد‪ .‬جریانهای مجاز این نوع‬
‫فيوزها معموال ً توسط رنگ پولک آن مشخص می شود ‪.‬‬
‫پس از سوختن سيم حرارتی فيوز پولک فلزی که تحت‬
‫کشش فنر کوچکی قرار دارد آزاد شده و به بيرون می‬
‫پرد‪ .‬جنس سيم ذوب شونده معموال ً از نقره ساخته می‬
‫شود که درجه حرارت ذوب آن ‪ 950‬درجه سانتيگراد است‬
‫و برای رفع این عيب سيم حرارتی را از دو تکه که توسط‬
‫لحيم بهم متصل می شود می سازند زیرا لحيم در‬
‫حرارت تقریبی ‪ 230‬درجه سانتيگراد ذوب می شود‪.‬‬
‫فيوزها در دو نوع تند کار و کند کار (فرز و تنبل) وجود‬
‫دارند‪ ،‬که فيور کند کار جریانهای زیادتر را دیرتر از فيور تند‬
‫کار قطع می کند‪ .‬فيوز های کند کار معموال ً برای راه‬
‫اندازی موتورها و ‪ ...‬استفاده می شود و فيوزهای تند‬
‫کار معموال برای مدارات روشنایی بکار می رود‪ .‬ترميم‬
‫کردن فيوز فشنگی سوخته شده صحيخ نيست و باید از‬
‫فيوزهای جدیدی استفاده شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 2‬ـ فیوز اتوماتیک یا آلفا‪:‬‬
‫نوعی فيوز خودکار است که عبور جریان بيش از حد مجاز از‬
‫آن باعث قطع مدار می شود و می توان دوباره شستی آنرا‬
‫به داخل فشرده تا ارتباط برقرار گردد‪ .‬بعضی از فيوزهای‬
‫خودکار دو عمل جریان زیاد و بار زیاد را در مدارها کنتر ل‬
‫ميکنند و پس از قطع شدن باید مدت کمی صبر کرد تا دوباره‬
‫شستی مربوط به آن را فشار داد تا مدار را وصل کند‪ .‬در‬
‫فيوزهای آلفا دو عنصر مغناطيسی و حرارتی وجود دارد که‬
‫قسمت مغناطيسی آن اتصال کوتاه یا تجریان زیاد و قسمت‬
‫حرارتی آن ( بی مثال) بار زیاد ( افزایش جریان تدریجی ) را‬
‫قطع می کند‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ کلید مینیاتوری‪:‬‬
‫نوعی فيوز اتوماتيک است که از نظر ساختمان‬
‫داخلی شبيه فيوز آلفا است و از سه قسمت رله‬
‫مغناطيسی ( رله جریان زیاد زمانی سریع) رله حرارتی یا رله‬
‫بی مثال ( رله جریان زیاد تأخيری) و کليد تشکيل شده است‬
‫‪ .‬این مجموعه را کليد موتوری نيز می نامند‪ .‬این کليدها در دو‬
‫نوع ‪ G‬و ‪ L‬ساخته شده است‪ .‬نوع ‪ L‬در مصارف روشنایی به‬
‫کار می رود و تند کار است و نوع ‪ G‬برای راه اندازی وسایل‬
‫موتوری به کار می رود و کند کار است‪ .‬این کليدها در انواع‬
‫تک فاز ـ دو فاز و سه فاز ساخته می شوند و از کليدهای‬
‫مينياتوری در منازل برای جداسازی خطوط مورد نياز مثال ً‬
‫آشپزخانه ـ اطاق خواب و ‪ ...‬استفاده می شود که در تابلوی‬
‫کوچکی می توانند قرار گيرند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 4‬ـ رله ( کلید ) دیفرانسیل‪:‬‬
‫بهترین تکنيک حفاظتی که از پنجاه سال پيش تا کنون مورد‬
‫استفاده می باشد حفاظت دیفرانسيلی ( تفاضلی ) می باشد‪.‬‬
‫در این روش جریانهای ورودی و خروجی یک منطقه حفاظتی با‬
‫یکدیگر مقایسه می شوند‪ .‬اگر تفاضل جریان ورودی و خروجی‬
‫صفر باشد چنين تلقی می شود که در محدودۀ حفاظتی عيب یا‬
‫اتصال کوتاهی وجود ندارد‪ ،‬ليکن در صورتيکه این تفاضل صفر‬
‫نباشد‪ ،‬خود این تفاضل جریان سبب به کار انداختن رله های‬
‫حفاظتی مربوطه می گردد‪.‬‬
‫‪ 5‬ـ رلۀ حرارتی ( بی مثال)‪:‬‬
‫می دانيم در اثر گرما فلزات منبسط می شوند‪ ،‬این انبساط برای‬
‫فلزات مختلف متفاوت است‪ .‬هر گاه دو قطعه فلز مختلف که‬
‫دارای ضریب انبساط متفاوت هستند را به هم جوش دهيم و آنرا‬
‫در مسير جریان برق بگذاریم‪ .‬در اثر عبور جریان هر دو فلز گرم‬
‫می شوند و طول آنها ازدیاد می یابد‪ .‬چون ازدیاد طول یکی از‬
‫فلزات بيشتر از دیگری است لذا دو فلز با هم خم می شوند‪ ،‬این‬
‫حرکت مستقيماً بوسيله اهرمهایی به یک کنتاکت منتقل شده و‬
‫مدار را قطع و یا وصل می کند‪ .‬از این رله جهت حفاظت موتورها‬
‫در مقابل اضافه بار استفاده می شوند‪ .‬معموال ً بی مثالها عالوه‬
‫بر کنتاکت بسته‪ ،‬مجهز به یک کنتاکت باز نيز می باشند که می‬
‫توان از آن در مدار فرمان برای خبر و یا وصل مدارهای اضطراری‬
‫دیگر استفاده کرد‪ .‬در صورت استفاده از یک بی مثال سه فازه‬
‫برای یک مصرف کننده یک فاز‪ ،‬باید قطع کننده یکی از فازها را با‬
‫قطع کننده فاز دیگر سری نموده و از کنتاکت باقی مانده برای‬
‫اتصال به مصرف کننده استفاده نمود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مصرف کننده های الکتریکی‪:‬‬
‫مصرف کننده ها کليه وسایلی هستند که انرژی الکتریکی را به‬
‫سایر انرژی ها تبدیل می کنند که اصطالحاً بار نيز ناميده می‬
‫شوند و بطور کلی به دو دسته یک فازه و سه فازه تقسيم می‬
‫شوند‪ .‬مراکز صنعتی اغلب مصرف کننده ها از نوع سه فازه‬
‫هستند‪.‬‬
‫کلید گردان ( پاکو)‬
‫‪ 1‬ـ کليد غلتکی‬
‫کليدهای گردان به دو دسته تقسيم می شوند‪:‬‬
‫‪ 2‬ـ کليد زبانه ای ( انگشتی)‬
‫کلید غلتکی‪ :‬این کليد از یک استوانه عایق ساخته شده است‬
‫که حول محوری به صورت غلتک دوران می کند عمر مفيد این‬
‫کليدها به علت تماس زیاد کنتاکت ها کم است‪ .‬بنابراین امروزه از‬
‫آنها زیاد در صنعت استفاده نمی شود‪.‬‬
‫کلید زبانه ای ‪ :‬کليدهای زبانه ای کليدهایی هستند که‬
‫ساختمان داخلی آنها بصورتی است که کنتاکتهایی که بایستی‬
‫به حالت قطع و وصل درآیند به شکل پالتينهای ثابت و متحرک‬
‫ساخته می شوند و پالتينهای متحرک به پالتينهای ثابت می‬
‫چسبند و عمل وصل را انجام می دهند و در هنگام قطع همان‬
‫پالتينهای متحرک از پالتينهای ثابت جدا می گردند‪ .‬امروزه در‬
‫صنعت از کليدهای زبانه ای به دليل مزایای زیاد آنها نسبت به‬
‫کليد اهرمی و کليد غلتکی عمر زیادتری دارد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫** آشنایی با شستی استپ و استارت **‬
‫حهت فرمان های لحظه ایی یعنی رساندن جریان برق به صورت موقت و‬
‫یا قطع موقت از شستی های استپ و استارت استفاده می شود‪ .‬تا‬
‫زمانی که نيروی خارجی بر آنها وارد آمده باشد شستی استارت عمل‬
‫وصل ( عبور جریان) و شستی استپ عمل قطع ( مانع از عبور جریان) را‬
‫انجام می دهد‪ ،‬و با از بين رفتن نيروی خارجی به حالت اوليۀ آن باز می‬
‫گردد‪ .‬که نمونه ایی از شستی استارت را ميتوان به شستی های زنگ‬
‫اخبار اشاره کرد و یا از شستی استپ به شستی که در یخچالها جهت‬
‫خاموش و روشن کردن المپ روشنایی داخلی آن استفاده می شود‬
‫ميتوان نام برد‪.‬‬
‫کنتاکتور ( کليد مغناطيسی) ‪:‬‬
‫اساس کار کنتاکتور بر مبنای مغناطيس شدن یک هسته آهنی بوسيله‬
‫یک بوبين است هستۀ آهنی دارای دو قسمت ثابت و متحرک است‪.‬‬
‫بدنه کنتاکتور از جنس کائوچو یا پالستيک مخصوص است که پالتينهای‬
‫ثابت و پيچهای اتصال روی آن نصب شده است‪ .‬روی قسمت متحرک‬
‫هسته و پالتينهای ارتباط دهنده وجود دارند‪ .‬که با حرکت هسته متحرک‬
‫به پالتينهای ثابت وصل یا از آن جدا ميشوند‪ .‬به کنتاکتورها کليدهای‬
‫مغناطيسی نيز می گویند‪ .‬کنتاکتورها دارای کنتاکتهای ( تيغه های)‬
‫اصلی و فرعی هستند که کنتاکتهای اصلی را اصطالحاً کنتاکتهای قدرت‬
‫نيز می گویند‪ .‬این تيغه ها دارای تحمل آمپر زیادی می باشند و جریان‬
‫مصرف کننده ها از این تيغه ها عبور می کند‪ .‬بنابراین به لحاظ شکل‬
‫ظاهری بزرگتر از کنتاکتهای فرعی می باشند‪ .‬ولی کنتاکتهای فرعی که‬
‫اصطالحاً کنتاکتهای فرمان نيز گفته می شوند جهت آمپرهای کم و برای‬
‫رساندن جریان به سيم پيچ ( بوبين) کنتاکتورهای دیگر با جریان دادن به‬
‫المپهای خبر و غيره استفاده می شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مزایای کنتاکتورها‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ کنترل مصرف کننده از راه دور ‪ 2‬ـ کنترل مصرف کننده‬
‫از چند محل ‪ 3‬ـ امکان طراحی مدار فرمان اتوماتيک ‪ 4‬ـ‬
‫سرعت قطع و وصل زیاد و کم بودن استهالک ‪ 5‬ـ حفاظت‬
‫مناسبتر و کاملتر ‪ 6‬ـ عمر طوالنی ‪ 7‬ـ در صورت قطع برق‬
‫و وصل مجدد آن مصرف کننده خود به خود به کار نمی‬
‫افتد و نياز به راه اندازی مجدد دارد‪.‬‬
‫مشخصات پالک کنتاکتورها‪:‬‬
‫بر روی پالک کنتاکتورها همچنين حروف و اعدادی به‬
‫صورت زیر می آید‪ .‬مثال ً ‪ HL07/52‬بيان کنندۀ تعداد تيغه‬
‫های باز و بستۀ موجود در آن است که در مثال فوق‬
‫کنتاکتور مجموعاً دارای ‪ 7‬کنتاکت است که دارای ‪ 5‬تيغه‬
‫باز و ‪ 2‬تيغه بسته است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫دیمر‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬دیمر وسيله ای است که توسط آن می توان شدت نور‬
‫المپ را کم و یا زیاد کرد‪ .‬در این وسيله از یک جزء‬
‫الکترونيکی به نام ترایاک استفاده شده است‪ .‬در واقع‬
‫ترایاک مانع عبور قسمتی از موج متناوب ورودی می‬
‫شود‪ .‬معموال ً دیمر به صورت سری با مصرف کننده قرار‬
‫می گيرد و ميزان جریان مجاز آن نيز قبال ً تعيين می شود‪.‬‬
‫در داخل هر دیمر یک فيوز تعبيه شده که حفاظت مدار‬
‫الکترونيکی دیمر را به عهده دارد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫کنسل‪:‬‬
‫‪‬‬
‫رلۀ کنسل مکانيکی دستگاهی است که از آن در بيمارستانها‪،‬‬
‫ادارات‪ ،‬کارخانه ها و ‪ ...‬استفاده می شود‪ .‬این رله دارای یک‬
‫بوبين و سه تيغه است که یک طرف تيغه ها باز و طرف دیگر به‬
‫هم وصل است‪ .‬در داخل کنسل یک المپ وجود دارد که این‬
‫المپ با مدار کنسل کار می کند‪ .‬وقتی که بوبين مغناطيس‬
‫شده تيغه های باز به هم وصل می شوند‪.‬‬
‫و با فشار دادن یک شستی که به تيغه های رله مربوط است‬
‫رله از کار می افتد‪ .‬برای بکار انداختن دوباره آن باید بوبين را‬
‫مجدداً تحریک کرد‪ .‬طرز کار رله کنسل به این ترتيب است که‬
‫برای هر اطاق بيمارستان و هر اتاق ادارات و ‪ ...‬یک رله کنسل‬
‫قرار می دهند‪ .‬این رله با یک شستی که در باالی تخت بيمار‬
‫قرار می دهند تحریک می شود‪ .‬در بعضی مواقع برای اینکه خبر‬
‫ببا المپ کافی نيست‪ .‬از یک بيزر نيز استفاده می شود‪ .‬برای از‬
‫کار انداختن رله باید شستی رله را فشار داد تا مدار قطع شود‪.‬‬
‫ولتاژ کار این رله ها ‪ 24‬ولت است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬مدار مکالمه داخلی‪:‬‬
‫‪‬‬
‫مدارات مکالمه به دو دسته تقسیم می شوند‪ 1 :‬ـ‬
‫مدار مکالمه نیمه الکترونیک ‪ 2‬ـ مدار مکالمه تمام‬
‫الکترونیک‬
‫‪ ‬در مدار مکالمه نيمه الکترونيک یک گوشی‪ ،‬یک بلند گو و‬
‫دو ميکروفن بکار می رود اما در مدار مکالمه تمام الکترونيک‬
‫عالوه بر ميکروفن‪ ،‬بلندگو و گوشی از دو تقویت کننده‬
‫الکترونيکی نيز استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬اجزاء مدار مکالمه‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ میکروفن‪:‬‬
‫‪ ‬همانطور که ميدانيم فرکانس ارتعاشات صوتی بين ‪ 20‬هرتز‬
‫تا ‪ 30‬کيلو هرتز است و فرکانس صوتی قابل شنيدن برای‬
‫انسان بين ‪ 80‬هرتز تا ‪ 15‬کيلو هرتز است ارتعاشات هوا‬
‫سبب بروز ارتعاشات در گوشی شده و از طریق اعصاب‬
‫مربوط به آن صدا شنيده می شود‪ .‬دستگاهی که‬
‫ارتعاشات مکانيکی صورت را تبدیل به ارتعاشات الکتریکی‬
‫صورت می کند ميکروفن ناميده می شود‪ .‬در اصطالح‬
‫عمومی ميکروفن را دهنی نيز می نامند‪ .‬ميکروفن دارای‬
‫انواع بسياری است که متداولترین آنها عبارتند از ‪ :‬الف ـ‬
‫ميکروفن ذغالی ب ـ ميکروفن دیناميکی ج ـ ميکروفن‬
‫خازنی د ـ ميکروفن کریستالی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 2‬ـ گوشی‪:‬‬
‫وقتی بوسيله ميکروفنی انرژی مکانيک صوت تبدیل به انرژی‬
‫الکتریکی صوت می شود‪ .‬برای تبدیل مجدد آن به انرژی مکانيک‪،‬‬
‫صوت از وسيله ای به نام گوشی یا بلندگو استفاده می کنند‪.‬‬
‫بنابراین دستگاهی که انرژی الکتریکی صوتی را تبدیل به انرژی‬
‫مکانيکی صوتی می کند بلندگو یا گوشی ناميده می شود‪.‬‬
‫گوشی ها نيز انواع مختلفی دارند که ميتوان به گوشی‬
‫الکترومغناطيسی و گوشی کریستالی اشاره کرد‪.‬‬
‫طرز تشکيل مدار مکالمه‪:‬‬
‫الف ـ مدار مکالمه یک طرفه‪:‬‬
‫هر گاه یک گوشی و یک ميکروفن را با هم سری ببندیم و یک‬
‫باطری یا ولتاژ مستقيم به دو سرآن بدهيم جریانی به طور دائم از‬
‫آن عبور ميکند‪ .‬حال اگر در ميکروفن صحبت کنيم جریان مدار تغيير‬
‫می کند و این تغيير جریان به گوشی نيز منتقل می شود اگر‬
‫گوشی را روی گوش خود قرار دهيم می توانيم صدایی که به‬
‫ميکروفن داده ایم بشنویم‪ .‬به این ترتيب یک ارتباط یک طرفه برقرار‬
‫شده است برای اینکه صدا خوب منتقل شود باید ميزان تغييرات‬
‫جریان زیاد باشد‪ .‬بدین منظور معموال ً ميکروفن را از نوع کریستالی‬
‫یا زغالی و گوشی را از نوع الکترومغناطيسی انتخاب می کنند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ب ـ مدار مکالمه دو طرفه‪:‬‬
‫‪‬‬
‫هر گاه یک گوشی و یک ميکروفن در یک طرف و یک گوشی و یک ميکروفن در‬
‫طرف دیگر قرار گيرد و مدار طوری بسته شود که گوشی یک طرف با ميکروفن‬
‫طرف مقابل به صورت سری بسته شود یک مدار مکالمه دو طرفه تشکيل می‬
‫شود‪.‬‬
‫مدار ارتباط دو طرفه با شستی قطع و وصل‪:‬‬
‫اگر جریان الکتریکی بطور مداوم در مدار گوشی و ميکروفن برقرار باشد‪ .‬از عمر‬
‫دستگاه کم می شود‪ .‬برای قطع جریان در زمانی که از مدار مکالمه استفاده‬
‫نمی شود از شستی های مخصوص چنگالی شکل ( قالب مانند) استفاده می‬
‫کنند‪ .‬طرز کار این شستی ها طوری است که وقتی گوشی و دهنی را روی‬
‫دستگاه می گذارند مدار قطع و به مجرد برداشتن آن مدار وصل می شود ممکن‬
‫است این کليدها یک کنتاکت‪ ،‬دو کنتاکت یا چند کنتاکت باشند‪.‬‬
‫فتوسل‪:‬‬
‫می دانيم که نيمه هادی ها مثل سيلسيم و ژرمانيم شبکه کریستاليشان به‬
‫این صورت است که اتم های آن بصورت کوواالنسی بهم بستگی دارند و نظر به‬
‫اینکه مدار آخر آنها دارای چهار الکترون می باشد و هر اتم با چهار اتم اطرافش‬
‫در یک الکترون مشترک است‪ .‬حال اگر بيائيم به نحوی این قيد کوواالنسی را‬
‫بشکنيم و یک الکترون را از تحت این قيد آزاد کنيم‪ .‬این الکترون را آزاد گویند و‬
‫این الکترون آزاد می تواند ایجاد جریان را امکان پذیر کند‪ .‬به عبارت دیگر قبل از‬
‫آزاد شدن الکترون واالنس از قيد کوواالنسی جسم نيمه هادی بوده حال پس از‬
‫آزاد شدن الکترون آزاد جسم هادی تر‪ ،‬یعنی مقاومت مدار کمتر شده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫خوب اگر ما بتوانيم به نحوی این انرژی را به هر الکترون واالنس‬
‫بدهيم الکترون آزاد بدست مياید و معموال به دو روش این عمل‬
‫تحقق پيدا می کند‪ .‬حرارتی و نورانی که به توضيح حالت نورانی‬
‫می پردازیم‪.‬‬
‫هر گاه اشعه نورانی به جسم نيمه هادی بتابد انرژی فوتون های‬
‫اشعۀ تابيده شده باعث می شود الکترون های واالنس را به‬
‫حرکت وادارد و اگر این انرژی مقدارش مساوی یا بيشتر از ( انرژی‬
‫الزم برای جدا کردن الکترون واالنس از باند) باشد الکترونها به‬
‫نوسان درآمده تا از باند جدا گردد و بصورت الکترون آزاد درآید‪ .‬از‬
‫طرفی می دانيم که انرژی امواج تابيده شده به طول موجشان‬
‫بستگی دارد‪ .‬به این معنی که هر چه طول موج اشعه تابيده‬
‫شده بيشتر باشد انرژی اشعه کمتر است‪.‬‬
‫به این چنين وسيله ای با این خاصيت فوتورزیستور می گویند (‬
‫مقاومت متغير در مقابل نور) که معموال در مقابل تغيير شدت‬
‫روشنایی ‪ fc ( 100 fc‬مخفف کلمات ‪ ،foot – candle‬فوت‬
‫کاندل است که واحد روشنایی است و بر حسب کاندل یا شمع‬
‫بر واحد سطح‪ ،‬فوت مربع) روی سطح یک فوتورزیستور تجارتی‬
‫حدود چند کيلو اهم تغيير مقاومت ایجاد ميکند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫موارد استفاده‪:‬‬
‫در صنعت به سه صورت از این وسيله استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ 1‬ـ اندازه گيری شدت روشنایی ( نور سنج)‬
‫‪ 2‬ـ ضبط و پخش صدا و نور به صورت هماهنگ ( در مورد پخش نور اصطالحاً رقص نور و‬
‫صدا گویند)‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ بصورت یک رلۀ قطع و وصل در کنترل مدارها ( مثال ً مدار تغذیه یک کنتاکتور که‬
‫المپهای روشنایی شهری را قطع و وصل می کند و به آن فتوسل گویند)‪ .‬وسائل‬
‫فوتورزیستوری را فتوسل هم می گویند‪ .‬در صنعت فتوسل ها با بيشترین دامنۀ کاربرد را‬
‫از جنس سولفات کادميوم می سازند‪ .‬سطح حساس فتوسل مرکب از یک الیۀ‬
‫شيميایی کادميوم ‪ cas‬و مقداری ناخالصی نقره و سنگ سرمه واینيدیم می باشد‪.‬‬
‫در تاریکی مطلق مقاومت سلول حدود ‪ 2‬مگا اهم است و وقتی که تحت نور شدید قرار‬
‫می گيرد به کمتر از ‪ 10‬اهم می رسد‪.‬‬
‫ابتدایی ترین برتری فتوسل های سولفات کادميمی عبارتند از‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ توانایی متنوعشان ( از نظر قدرت الکتریکی)‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ حساسیت عالی شان در مقابل اشعه های مرئی مثل نور خورشید‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ کم بودن مقاومتشان وقتیکه توسط نور تحریک شده باشد‪.‬‬
‫این سلولها برای ‪ 300 mW‬ساخته می شود و ميتواند طوری طراحی شود که تا چند‬
‫وات هم قادر به عمل باشد‪ .‬بنابراین فتوسل های کادميوم می توانند مستقيماً در مدار‬
‫تغذیه یک رله و یا خروجی مدارهای آمپلی فایر ( تقویت ) متوسط قدرت قرار گيرند‪ .‬انواع‬
‫دیگر فتوسلها برای کارهای معين دیگری قابل استفاده هستند مثال ً فتوسل سولفات‬
‫سرب در طول موج کامال ً حساس است‪ .‬بنابراین برای کشف اشعه مادون قرمز ( در‬
‫صنعت دوربين هایی ساخته اند که ميتوان با آنها در شب با اشعه مادون قرمز‬
‫جاسوسی کرد و با این فتوسلها ميتوان این جاسوسی را افشا کرد) و با اندازه گيری‬
‫ميزان اشعه مادون قرمز که در یک نور جذب شده و همراه آن است استفاده کرد‪.‬‬
‫‪ ‬نوع دیگر فتوسل سلنيم است که در مقابل انتهایی باند نور مرئی بطرف غير مرئی‬
‫بخصوص حوالی نور بنفش حساسيت دارد‪.‬‬
‫‪ ‬از فتوسل معموال برای خاموش و روشن کردن اتوماتيک المپهای معابر استفاده می‬
‫شود‪ .‬و بطور کلی طرز کار آن به گونه ایی است که در روز فتوسل ولتاژی را توليد‬
‫می کند و باعث تحریک رله ایی می شود که باعث تغيير حالت کنتاکتها می شود و‬
‫باعث فرمان قطع مدار روشنایی معابر می شود‪ .‬با تاریک شدن هوا چون نوری وجود‬
‫ندارد فتوسل دیگر ولتاژی توليد نمی کند و جریانی به رله نمی رسد در نتيجه‬
‫المپهای معابر روشن می شوند‪.‬‬
‫‪ ‬اندازه گيری انرژی الکتریکی و دستگاههای مربوطه‬
‫‪ ‬دستگاههای اندازه گيری و مدارهای آنها‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دستگاههای اندازه گیری معموالً به سه منظور بکار می روند‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ دستگاههای اندازه گیری تابلویی‬
‫‪ 2‬ـ دستگاههای اندازه گیری قابل حمل و نقل‬
‫‪ 3‬ـ دستگاههای اندازه گیری آزمایشگاهی‬
‫‪ ‬در اینجا به دستگاههای اندازه گيری تابلویی اشاره می کنيم‪ .‬منظور از دستگاههای‬
‫اندازه گيری تابلویی دستگاههایی می باشند که مخصوص نصب تابلوها هستند و‬
‫معموال ً فقط یک رنج سنجش دارند‪ .‬کالس دستگاههای اندازه گيری تابلویی ( ‪-5‬‬
‫‪ ) 5/1 -5/2‬می باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سنجش جریان‪:‬‬
‫آمپر متر شدت جریان مصرف کننده را می سنجد‪ .‬بنابراین با مصرف کننده به طور سری قرار می گيرد‪.‬‬
‫مقاومت داخلی آمپرمتر بسيار کم است و آن به دليل کم کردن افت ولتاژ دو سر آمپر است‪ .‬برای‬
‫توسعه حدود سنجش آمپرمتر از مقاومت شنت ( موازی) استفاده ميشود و برای استفاده در شبکه‬
‫فشار قوی از ترانسفورماتور جریان استفاده می شود‪.‬‬
‫سنجش ولتاژ‪:‬‬
‫ولتمتر برای سنجش ولتاژ استفاده می شود و با هر قسمت که نياز به سنجش ولتاژش است بصورت‬
‫موازی قرار می گيرد‪ .‬مقاومت داخلی ولتمتر زیاد است تا ایجاد خطای اندازه گيری نکند و هر چقدر‬
‫مقاومت داخلی ولتمتر بزر گتر باشد مرغوبتر است‪ .‬برای اندازه گيری ولتاژهای زیاد از ترانسفورماتور‬
‫ولتاژ استفاده می شود‪ .‬سيم پيچ اوليه این ترانسفورماتور به شبکه فشار قوی و ثانویه آن به دستگاه‬
‫اندازه گيری وصل می شود و با توجه به نسبت تبدیل آن ولتاژ قرائت می شود‪.‬‬
‫سنجش انرژی الکتریکی‪ ،‬ساختمان و طرز کار کنتور‪:‬‬
‫برای اندازه گيری الکتریکی مصرفی از کنتور استفاده می شود‪ .‬کنتورها به دو صورت تک فاز و سه فاز‬
‫ساخته می شوند که هر یک با توجه به نوع سنجش انرژی الکتریکی ( اکتيو یا راکتيو) نيز ميتواند‬
‫دسته بندی شوند‪.‬‬
‫طرز کار کنتور تکفاز‪:‬‬
‫بوبين جریان که بصورت سری با مصرف کننده قرار می گيرد و بوبين ولتاژ که به دوسيم شبکه اتصال‬
‫دارد کارشان ایجاد ميدان مغناطيسی متناوبی می باشد که این دو ميدان در صفحۀ آلومينيومی توليد‬
‫جریان فوکو ميکند در اثر تاثير متناوب ميدانهای مغناطيسی روی صفحه‪ ،‬حرکت دورانی بوجود می آید‪.‬‬
‫چون شدت ميدان مغناطيسی متناسب با شدت جریان و کميت ولتاژ است بنابراین حرکت صفحه نيز‬
‫متناسب با حاصل ضرب شدت جریان کل و ولتاژ خواهد بود‪ .‬حرکت چرخ دنده ها نگهداری زمان را به‬
‫عهده دارند‪ ،‬یعنی حاصلضرب قدرت الکتریکی در زمان که به آن انرژی الکتریکی گفته می شود برای‬
‫جلوگيری از حرکت کنتور در حالت بی باری از زبانه فلزی که روی هسته بوبين ولتاژ قرار دارد و با محور‬
‫دیسک در تماس است استفاده می شود و برای خنثی کردن اصطکاک و خواندن جریانهای ضعيف از‬
‫ميله اتصال کوتاه در هسته بوبين ولتاژ استفاده می شود‪ .‬کار آهنربای دائم نعلی شکل ترمز کردن و‬
‫یکنواخت کردن حرکت صفحه آلومينيومی می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کنتور سه فازه‪:‬‬
‫کنتور سه فاز تشکيل شده است از دو یا سه کنتور تکفاز که در یک دستگاه نصب شده‬
‫باشند‪ .‬در کنتور سه فاز دستگاههای تنظيم کننده شبيه کنتور یک فاز وجود دارد بطوری‬
‫که هر سيستم دارای تنظيم کننده مخصوص به خود است‪ .‬در کنتور سه فاز دو مغناطيس‬
‫دائمی جهت تنظيم تعداد دور صفحه آلومينيومی به کار می رود‪ .‬بطوریکه هر کدام روی یک‬
‫صفحه آلومينيومی اثر می گذارد‪.‬‬
‫کنتور سه فاز اکتيو‪:‬‬
‫کنتورهای اکتيو سه فاز را برای کيلو وات ساعت مصرفی در شبکه های سه سيمه و چهار‬
‫سيمه به کار می برند‪ .‬اتصال کنتور سه فاز سه سيمه یا چهار سيمه به شبکه می تواند‬
‫بطور مستقيم یا توسط ترانسفورماتورهای جریان و ولتاژ باشد‪.‬‬
‫نمره اندازه کنتور که برای اتصال بدون واسطه به شبکه ساخته شده است مستقيماً‬
‫مقدار کيلو وات ساعت را نشان می دهد‪ .‬در مورد کنتورهایی که برای اتصال مستقيم‬
‫ساخته شده اند ولی توسط ترانسفورماتورهای اندازه گيری در مدار بسته می شود باید‬
‫مقدار خوانده شده توسط نمراتور را در ضریب تبدیل ترانسفورماتورها ضرب کرد تا کيلو وات‬
‫ساعت طرف پریمر ( اوليه) مبدلهای جریان و ولتاژ بدست آید‪ .‬کنتورهایی نيز ساخته می‬
‫شوند که باید با مبدل جریان و ولتاژ بکار روند ولی احتياج به ضرب نمودن ضریب تبدیل‬
‫ترانسفورماتورها را ندارند و مستقيماً کيلو وات ساعت طرف اوليه مبدلها را نشان می‬
‫دهند‪ .‬در شکل ( ‪ ) 3-4‬نحوۀ اتصال کنتور سه فاز سه سيمه و چهار سيمه با مبدل و بدون‬
‫مبدل نشان داده شده است‪.‬‬
‫کنتور سه فاز راکتيو‪:‬‬
‫در کارخانجات و مراکز صنعتی برای اندازه گيری مصرف دواته (کيلو ولت آمپر راکتيو) از کنتور‬
‫راکتيو استفاده می شود ساختمان داخلی و طریقه عمل کنتور درست مانند کنتور اکتيو‬
‫می باشد ولی در اینجا بایستی مدار اتصاالت سيم پيچهای داخل کنتور طوری باشد که‬
‫بين جریان سيم پيچ ولتاژو سيم پيچ جریان ‪ 90‬درجه اختالف فاز ایجاد شود تا مقدار مصرف‬
‫راکتيو مدار نشان داده شود این عمل یعنی تغيير سربندی داخل آن توسط کارخانجات‬
‫سازنده کنتور انجام می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کنتور دو تعرفه‪:‬‬
‫به علت یکنواخت نبودن مقدار مصرف برق در ساعات مختلف‪ ،‬کارخانه توليد‬
‫کننده برق نيز باید برای تــأمين آن همزمان با افزایش مصرف مقدار توليد انرژی‬
‫الکتریکی را باال ببرد مثال در اوایل شب مصرف خيلی زیاد و در نيمه شب خيلی‬
‫کم می باشد برای پایين آوردن مقدار پيک مصرف در اوایل شب و تشویق‬
‫مشتریان به تغيير زمان مصرف از ساعاتی که کارخانه برق با پيک (ماکزیمم) کار‬
‫می کند به ساعات کم مصرف دیگر قيمت مصرف برق در دو زمان ذکر شده‬
‫متفاوت در نظر گرفته می شود برای محاسبه مقدار کيلو وات ساعت در دو زمان‬
‫یاد شده احتياج به کنتوری است که دارای دو شماره اندازه باشد و حرکت صفحه‬
‫های کنتور توسط چرخ دنده در ساعات مناسب به یکی از شماره اندازه ها مرتبط‬
‫گردد بدین منظور کنتورهای یک فاز و سه فاز دو تعرفه ساخته می شوند در این‬
‫کنتورها گردش محور کنتور بوسيله یک رله مغناطيسی به یکی از شماره اندازها‬
‫منتقل شده و توسط یک زبانۀ فلزی نيز می توان از خارج کنتور تشخيص داد که‬
‫کدام یک از نمره اندازها کار می کند‪.‬‬
‫رله مغناطيسی داخل کنتور معموال ً توسط یک ساعت الکتریکی بصورت اتوماتيک‬
‫فرمان می گيرد این ساعت دارای صفحه ای است که به ‪ 24‬قسمت (‪24‬‬
‫ساعت) تقسيم شده است بر روی این صفحه دو زبانه وجود دارد که می توان‬
‫آنها را در محل مناسب تنظيم و محکم نمود این ساعت توسط یک موتور‬
‫الکتریکی کوک شده و صفحه آن هر ‪ 24‬ساعت یکبار می چرخد با گردش صفحه‬
‫یکی از زبانه ها در زمان تعيين شده کنتاکتهای کليد داخل ساعت را قطع و یا‬
‫وصل می کند این کليد نيز مدار رله داخل کنتور را قطع و یا وصل نموده و نمره‬
‫انداز کنتور تعویض می شود‪.‬‬
‫برای محل هایی که دارای چندین کنتور دو تعرفه بوده و بخواهيم همزمان نمره‬
‫اندازهای آنها تغيير کند می توان از یک ساعت استفاده کرد در این صورت باید‬
‫رله تمام کنتورها با یکدیگر موازی شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کابل‬
‫بعد از توليد انرژی الکتریکی توسط نيروگاه باید آنرا جهت‬
‫مصارف صنعتی‪ ،‬خانگی‪ ،‬روشنایی و‪ ...‬انتقال داد چون‬
‫انتقال انرژی الکتریکی در فواصل دور باعث تلفات بسيار‬
‫زیاد می شود لذا برای انتقال این انرژی حياتی روشهایی‬
‫اتخاذ می شود که تلفات را به حداقل برساند بدین منظور‬
‫از ترانسفورماتورهای فشار قوی ولتاژ را از حدود ‪ 20‬کيلو‬
‫ولت به حدود ‪63‬و ‪ 132‬و ‪ 400‬کيلو ولت می رسانند و‬
‫سپس آنرا بوسيله سيم های هوایی انتقال می دهند در‬
‫محل توزیع انرژی الکتریکی دوباره این ولتاژ را بوسيله‬
‫ترانسفورماتورهای کاهنده به ولتاژهای استاندارد شده‬
‫تبدیل می کنند توزیع انرژی الکتریکی به دو صورت انجام‬
‫می پذیرد یکی بوسيله سيم های هوایی و دیگری‬
‫بوسيله کابل که در این قسمت به بررسی و شناخت کابل‬
‫و کابل کشی پرداخته و در بخش دیگر به شبکه هوایی‬
‫خواهيم پرداخت‪.‬‬
‫کابل‪:‬‬
‫هر نوع هادی که بتواند جریان برق را از داخل خود عبور‬
‫داده و توسط موادی از محيط اطراف خود عایق شده باشد‬
‫بطوریکه ولتاژ روی سطح عایق نسبت به زمين برابر صفر و‬
‫در روی سطح سيم یا هادی نسبت به زمين دارای ولتاژ‬
‫فازی باشد کابل ناميده می شود برای عایق کردن کابلهای‬
‫الکتریکی بسته به نوع مصرف از مواد مختلفی استفاده‬
‫می شود که مهمترین آنها کاغذهای آغشته به روغن های‬
‫مخصوص‪ -‬مواد پالستيکی و ‪ P.V.C‬و مواد مختلف دیگری‬
‫می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬ساختمان کابل‪:‬‬
‫‪ ‬کابلهای فشار ضعيف بسيه به موارد استفاده آنها به صورتها و مشخصه های‬
‫گوناگون ساخته می شوند کابلهایی که در فشار ضعيف حامل جریان زیادی نمی‬
‫باشند دارای ساختمان ساده ای نسبت به کابلهای با جریان زیاد می باشند و‬
‫اغلب هادی آن ها از جنس مس و عایق بسته به مواد استفاده از جنس‬
‫الستيک و پالستيک مخصوص (‪ )P.V.C‬که بنام پروتو دور معروف است تشکيل‬
‫شده است‪.‬‬
‫‪ ‬مزایای کابل پروتو دور‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬کابل کشی با شعاع خمش کم‬
‫‪ -2‬وزن کم‬
‫‪-3‬عدم وجود مواد مذاب روغن‬
‫‪ -4‬قابل اشتغال نیست و در صورت آتش سوزی باعث هدایت آتش‬
‫سوزی نمی شود‪.‬‬
‫‪ -5‬در مقابل مواد شیمیایی و اثرات جوی پایدار است‪.‬‬
‫عایق کابل ‪:‬‬
‫‪ ‬عایق کابل از مواد مختلفی از قبيل مواد کائوچویی مخلوط با گوگرد‪ -‬مواد‬
‫ترموپالستيک و سنتيک که مهمترین آن ماده (‪ )P.V.C‬است که به روش‬
‫الکستروژن بر روی هادی کشيده می شوند جهت تشخيص دادن سيم های‬
‫کابل از یکدیگر عایق آنرا رنگی می سازند‪.‬‬
‫‪ ‬که رنگ ترکيبی سبز‪ -‬زرد برای سيم اتصال زمين است و مصرف غير آن مجاز‬
‫نيست و از سيم آبی رنگ به عنوان سيم نول استفاده می شود ولی در صورت‬
‫نبودن سيم نول از آن به عنوان هر سيمی غير از سيم حفاظتی می توان‬
‫استفاده کرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هادی کابل‪:‬‬
‫بطور کلی به دو دسته مسی و آلومينيومی تقسيم می شود و از نظر نوع سطح مقطع و‬
‫شکل آن و همچنين تک رشته یا چند رشته بودن نيز به دسته های مختلفی تقسيم می‬
‫شوند‪.‬‬
‫برای مشخص شدن کابلها‪ ،‬در روی قرقره کابل و یا در بعضی موارد روی بدنه کابل حروفی‬
‫که مشخص کننده نوع غالفها و عایقهای بکار رفته می باشند نوشته می شود‪.‬‬
‫غالف کابل ‪:‬‬
‫جهت جلوگيری از ورود رطوبت به داخل عایق کابل باید عایق کابل با یک غالف فلزی‬
‫پوشيده شود جنس غالف یا روپوش کابل که امروزه جهت حفاظت عایق بکار برده می‬
‫شود از پوسته سرب یا آلومينيوم می باشد و در مواردی نيز از ماده ‪ P.V.C‬جهت تامين‬
‫حفاظت در برابر صدمات و ضربات مکانيکی به روی کابل کشيده می شود‪.‬‬
‫حفاظت کابل ‪:‬‬
‫در بعضی از کابلها برای تأمين حفاظت در برابر برق گرفتگی ناشی از ضربه خوردن به کابل‬
‫دور آن حفاظتی از مس وجود دارد این حفاظ متشکل از تعدادی مفتول مسی است که بر‬
‫روی محيط کابل قرار گرفته و نواری مسی به صورت مارپيچ به دور آن پيچيده می شود از‬
‫حفاظ به عنوان سيم زمين نيز استفاده می شود‪.‬‬
‫عوامل موثر در تعيين سطح مقطع کابل ‪:‬‬
‫‪ -1‬جریان مجاز عبوری از کابل‬
‫‪ -2‬درجه حرارت محیط‬
‫‪ -3‬تعداد کابلهایی که در کنار هم قرار می گیرند‬
‫‪ -4‬درصد افت ولتاژ مجاز‬
‫‪‬‬
‫کابل کشی مراکز صنعتی – تجاری ‪:‬‬
‫در این مراکز معموال ً ارتباط مصرف کننده ها با دستگاه های فرمان‪ ،‬تابلوهای تقسيم و شبکه‬
‫توسط کابل های چند سيمه انجام می شوند‪ .‬جهت کابل کشی از روشهای مختلفی استفاده‬
‫می شود که می توان از قرار دادن کابلها در داخل لوله های فوالدی یا عایق قرار دادن کابل در‬
‫داخل کانالها و ‪ ...‬نام برد‪.‬‬
‫در موارد زیادی کابلها را در داخل کانالهایی قرار می دهند که بر روی زمين کنده شده و معموال ً‬
‫دیواره های آنها از بتن بوده و روی آن ها توسط روقه های فلزی آجدار و یاصفات بتن پوشيده می‬
‫شود عمق این کانالها ‪ 30‬سانتی متر بوده و عرض آنها نيز بين ‪ 30‬تا ‪ 100‬سانتی متر است و در‬
‫محلهای مخصوص انشعابات در نظر گرفته می شود فاصله گابلها از یکدیگر در داخل کانال‬
‫بایستی حداقل ‪ 5‬سانتی متر باشد در مواردیکه امکان استفاده از کانال های زمينی نباشد می‬
‫توان از کانال هایی که از فلز یا عایق ساخته شده و در کنار دیوار یا زیر سقف قرار می گيرند‬
‫استفاده نمود‪.‬‬
‫طریقه متداول دیگر کابل کشی روی دیوار می باشد که برای اینکار بایستی از بست استفاده‬
‫شود‪.‬‬
‫مواردی که جهت انتخاب بستها در کابل کشی باید مورد توجه قرار گيرد ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬اندازه قطر خارجی کابل‬
‫‪ -2‬نوع کابل کشی از نظر موقعیت مکانیکی‪ ،‬حرارتی و شیمیایی محل‬
‫‪ -3‬نوع کابل کشی از نظر قابل رویت (روی دیوار) و یا غیر قابل رویت (بین سقفها)‬
‫‪ -4‬امکان بستن ساده کابل‬
‫‪ -5‬قیمت مناسب مونتاژ‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در کابل کشی روی دیوار که قابل رویت می باشد بهتر است بيشتر از ‪ 5‬کابل کنار‬
‫یکدیگر قرار نگيرند و فاصله کابلها از یکدیگر بایستی حداقل به اندازه قطر کابلها باشد‬
‫فاصله بست ها از یکدیگر بستگی به قطر خارجی‪ ،‬طول و نحوه قرار گرفتن کابل روی‬
‫دیوار (عمودی – افقی) دارد که بطور متوسط ‪ 50‬سانتی متر می باشد که برای کابلها‬
‫با مقاطع کوچک و مسيرهای کوتاه ‪ 30‬سانتی متر و در مسيرهای طویل و کابل با‬
‫مقطع بزرگ به ‪ 80‬سانتی متر نيز می رسد‪ .‬فاصله بست ها در حالتی که بصورت‬
‫عمودی روی دیوار نصب شده اند می تواند بيشتر از حالت افقی باشد‪.‬‬
‫در کشيدن چند کابل در کنار هم می توان از بست های رکابی استفاده نمود که‬
‫توسط یک بست رکابی چند کابل کنار یکدیگر را نگه می دارد و کار را بسيار آسان‬
‫می نماید‪.‬‬
‫سينی کابل کشی ‪:‬‬
‫در کارخانجات و کارگاهها جهت کابل کشی و عبور کابلها از محلهای مختلف به دالیل‬
‫مختلف از قبيل محدودیتهایی در مورد عبور مسير کابلها‪ ،‬برخورد با ستونهای بتونی یا‬
‫فلزی و‪ ...‬از سينی کابل استفاده می کنند که می توان با قرار دادن کابلها بر روی‬
‫سينيهای کابل که از صفحات مشبک استفاده می شوند کابل کشی کرد در این‬
‫حالت تبادل حرارتی بهتر انجام شده و تعویض کابلها و کم و زیاد کردن کابلها به‬
‫راحتی انجام می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کابل کشی زمينی ‪:‬‬
‫قبل از کشيدن کابل باید محل کابل کشی دقيقاً معلوم گردد سپس‬
‫جهت دوام کابل باید خاک را از نظر دارا بودن اسيد‪ ،‬آهک‪ ،‬نمک‪ ،‬کلر و‬
‫غيره آزمایش کرد چون این موارد کابل را خورده و از بين می برد در صورت‬
‫نامساعد بودن خاک کابلهایی که دارای محافظ مخصوص جهت جلوگيری‬
‫از عوامل زنگ زدگی و فساد هستند باید انتخاب نمود در موقع کابل‬
‫کشی باید دقت شود که کابل پيچانده نشود تا نخورد‪ ،‬جمع نشود و‬
‫خيلی تحت نيروی کششی قرار نگيرد کانالها باید بصورت‬
‫کنده شود علت کندن کانال با زاویه برای جلوگيری از ریختن خاک به‬
‫داخل کانال و همچنين استحکام دیواره های کانال می باشد‪.‬‬
‫خاکهای برداشته شده باید ‪ 30‬سانتی متر بعد از لبه کانال ریخته شود‪.‬‬
‫قبل از قرار گرفتن کابل در کانال قسمت تحتانی کانال (کف کانال) آجر‬
‫فرش شده و سپس به ضخامت ‪ 10‬سانتی متر ماسه نرم روی آن ریخته‬
‫و بعد کابل را روی آن قرار می دهند و مجدد روی کابل به ضخامت ‪15‬‬
‫سانتی متر ماسه ریخته و روی آن را توسط آجر فرش می کنند و بر وری‬
‫آجر خاک می ریزند اگر کابل را مستقيماً در زمين چال کنند از نظر‬
‫اقتصادی ارزانتر خواهد بود و از کابل نيز بيشتر می توان بار گرفت و یا به‬
‫عبارت دیگر استعداد باردهی کابل به علت تشعشع بيشتر حرارت بيشتر‬
‫می شود ولی به لحاظ تحمل فشارهای ممکنه از سوی زمين به کابل در‬
‫اثر وارد آمدن نيروهای مختلف کمتر بوده و نيز برای تعميرات کابل و کندن‬
‫مجدد کانال جهت یافتن کابل پر هزینه تر و زمان بيشتری نياز دارد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عمق کانال‪ ،‬فاصله کابلها از یکدیگر در داخل کانال ‪:‬‬
‫در داخل شهر معموال ً کابل را در پياده رو چال می کنند و عمق کانال از سطح‬
‫زمين بستگی به تعداد کابلهایی که روی یکدیگر قرار دارند دارد کابل طبقه‬
‫فوقانی باید حداقل ‪ 60‬سانتی متر زیر خاک پياده رو و یا یک متر زیر سطح خيابان‬
‫باشد عرض کانال بستگی به تعداد کابلهایی دارد که پهلوی یکدیگر قرار می‬
‫گيرند اگر از یک کانال برای عبور کابل فشار قوی و فشار ضعيف استفاده نمودیم‬
‫بهتر است که کابل فشار قوی در زیر و کابل فشار ضعيف را در باالی آن قرار‬
‫دهيم و مابين این دو کابل را توسط آجر و ماسه از یکدیگر جدا سازیم‪.‬‬
‫چنانچه چند کابل در یک کانال و به موازات هم قرار گرفته باشند باید فاصله آنها از‬
‫یکدیگر حداقل ‪ 20‬سانتی متر باشد و هنچنين فاصله کابل با لوله آب یا گاز که به‬
‫موازات هم هستند نباید کمتر از ‪ 30‬سانتی متر باشد و بطور کلی کابلها تا ‪500‬‬
‫ولت باید حداقل ‪ 60‬سانتيمتر و کابلها تا ‪ 20‬کيلو ولت یک متر از سطح زمين‬
‫فاصله داشته باشند و فاصله آنها از یکدیگر نيز کمتر از ‪ 20‬سانتی متر نباشد‪.‬‬
‫شعاع خمش کابل ‪:‬‬
‫در کابل کشی ما نمی توانيم کابل را به هر شعاعی خمش دهيم زیرا شعاع‬
‫خمش کم سبب صدمه دیدن به کابل خواهد شد لذا در کابل کشی شعاع‬
‫خمش کابل به قطر کابل بستگی دارد و حداقل شعاع خمش کابل ‪ 15‬برابر قطر‬
‫کابل است که با توجه به چند رشته بودن یا تک رشته بودن و همچنين نوع‬
‫روپوش کابل این ضریب تغيير می کند‪.‬‬
‫تابلوهای الکتریکی ‪:‬‬
‫تابلوهای توزیع جهت تقسيم و تنظيم و کنترل انرژی الکتریکی به کار می روند که‬
‫به دو دسته فشار قوی و فشار ضعيف تقسيم می شوند که در اینجا به‬
‫تابلوهای فشار ضعيف می پردازیم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تابلوهای فشار ضعيف ‪:‬‬
‫پس از تبدیل ولتاژ فشار قوی به ولتاژ فشار ضعيف در پست های ترانس‬
‫جهت تقسيم انرژی الکتریکی از تابلوهای فشار ضعيف استفاده می شود‬
‫تنوع مصرف کننده ها احتياجات مختلف در مورد طرح و اندازه تابلوهای‬
‫فشار ضعيف را ایجاب می کند این تابلوها از جنس‪ :‬عایق‪ ،‬چدن‪ ،‬ورقه‬
‫های آهنی و به شکلهای مختلف‪ ،‬دیواری‪ ،‬توکار و روکار ساخته ميشوند‬
‫بر روی آنها و داخل تابلوها بسته به نياز از المپهای سيگنال – وسایل‬
‫اندازه گيری – دکمه های فشاری – دسته کليد ها نصب می شوند‪.‬‬
‫طراحی تابلوهای فشار ضعيف ‪ :‬برای طراحی یک تابلو فشار ضعيف به‬
‫کار گرفتن مطالب زیر الزامی است‪.‬‬
‫‪ -1‬مشخص شدن ولتاژ وردی و نوع جریان و فرکانس آن‬
‫‪ -2‬با توجه به نوع و تعداد مصرف کننده ها بایستی قدرت مصرفی‬
‫قسمتی که تابلو را برای آن طرح می نمایيم مشخص گردد‪.‬‬
‫‪ -3‬نوع کليدها و دستگاههای حفاظتی با توجه به کاتالوگ ها و جداول‬
‫تهيه شود‪.‬‬
‫‪ -4‬کابلهای ورودی و خروجی و همچنين شين ها تحمل بار مورد نظر را‬
‫داشته باشند‪.‬‬
‫‪ -5‬فضای داخل تابلو بيشتر از اندازه خالص وسایل در نظر گرفته شود‪.‬‬
‫‪ -6‬در نظر گرفتن حفاظت های الزم طبق استاندارد‬
‫‪ -7‬نصب دستگاه های اندازه گيری در محلهایی که به راحتی قابل رویت‬
‫باشند و مقایسه آنها راحت باشد‪.‬‬
‫‪ -8‬حرارت داخل تابلو از حد معينی نباید بيشتر شود و هوا داخل تابلو‬
‫امکان جابجایی داشته باشد‪.‬‬
‫‪ -9‬درب تابلو حتماً دارای قفل یا کليد مخصوص باشد تا در دسترس‬
‫همگان به راحتی قرار نگيرد‪.‬‬
‫‪ -10‬سيم ها یا شين ها با رنگهای مخصوص مشخص شوند که جهت‬
‫تشخيص آنها سيم زمين به رنگ «سبز و زرد» سيم نول آبی و فازها به‬
‫ترتيب ‪ R‬زرد –‪ S‬سبز – ‪ T‬بنفش استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ -11‬محل کابلهای ورودی و خروجی مشخص شود‪.‬‬
‫‪ -12‬کشيدن نقشه تک خطی تابلو‬
‫‪ ‬محاسبه سطح مقطع کابلها ‪:‬‬
‫‪ ‬با توجه به تعداد مصرف کننده ها و نوع آنها می توان از تابلو اصلی‬
‫چندین انشعاب یا مسير مجزا در نظر گرفت که سر راه هر یک فيوز‬
‫مناسبی قرار دهيم لذا برای هر مسير با توجه به توان مصرفی آن مسير‬
‫می توان سطح مقطع کابل مورد نظر را محاسبه نمود الزم به ذکر است‬
‫که در انتخاب سطح مقطع استاندارد هميشه باید مقطعی را انتخاب‬
‫کنيم که از مقدار محاسبه شده بيشتر باشد تابه راحتی قادر به تحمل‬
‫جریان عبوری باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫شبکه هوایی‬
‫انرژی الکتریکی توليد شده در نيروگاه توسط سيم های هوایی و یا‬
‫کابلهای زمينی فشار قوی به محلهای مصرف هدایت می شوند‪.‬‬
‫هادیهای بکار رفته در شبکه هوایی‪:‬‬
‫بين فلزاتی که به عنوان هادی انتخاب می شوند مس از همه آنها بيشتر‬
‫مورد استفاده قرار می گيرد زیرا‪ 1 :‬ـ بعد از نقره ( که به ندرت یافت می‬
‫شود و گران قيمت است ) مس بهترین هادی جریان الکتریکی می باشد‬
‫( مقاومت مخصوص آن کم است)‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ فراوان است و استحکام مکانيکی خوبی دارد‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ به راحتی انعطاف پذیر است لذا با خم و راست شدن زود نمی‬
‫شکند‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ در برابر تأثيرات جوی ( مثل رطوبت) پایدار است و اکسيده نمی شود‪.‬‬
‫‪ ‬بعد از مس آلومينيوم به عنوان هادی الکتریکی درشبکه ها به کار می رود اگر‬
‫چه هدایت مخصوص آن کمتر از مس است ليکن وزن آن نيز کمتر است و اگر‬
‫بخواهيم هادی آلومينيومی از نظر هدایت الکتریکی معادل هادی مس گردد باید‬
‫مقطع آن ‪ 6/1‬برابر مقطع هادی مسی انتخاب نمائيم‪ .‬استحکام مکانيکی هادی‬
‫آلومينيومی به مراتب کمتر از هادی مسی است برای افزایش استحکام‬
‫مکانيکی عموماً آنرا به صورت آلياژ به کار می برند مانند آلدری که ‪ 7/98‬درصد‬
‫آلومينيوم خالص ‪ 5/0‬درصد منيزیم ‪ 5/0‬درصد سيلسيم و ‪ 3/0‬درصد آن آهن‬
‫است‪ ،‬که به این ترتيب استحکام و دوام آن را باال می برند و یا راه دیگر افزایش‬
‫استحکام مکانيکی هادی آلومينيومی استفاده آن به صورت آلومينيوم فوالد می‬
‫باشد که در وسط آن یک یا چند رشته سيم فوالدی قرار می دهند ( مغزی‬
‫فوالدی) برای باال بردن قابليت انعطاف پذیری هادیها آنها را به صورت چند رشته‬
‫ای می سازند‪.‬‬
‫‪ ‬جهت چرخش هر الیه در هادیهای چند رشته ای بر خالف الیه ای مجاور می‬
‫باشد تا از باز شدن رشته ها جلوگيری شود‪.‬‬
‫‪ ‬ازطرفی تأثير رطوبت بر هادی آلومينيومی به مراتب بيشتر از هادی مسی است‪.‬‬
‫به طوری که در هوای مرطوب به سرعت اکسيده می شود لذا اتصاالت الکتریکی‬
‫با هادی آلومينيومی باید با دقت فراوان همراه باشد‪ .‬مخصوصاً چنانچه اتصال‬
‫آلومينيوم با مس باشد در این صورت در اثر تأثير رطوبت یک پيل با مدار بسته ای‬
‫بوجود خواهد آمد که قطب مثبت آن را مس وقطب منفی آن را آلومينيوم می‬
‫سازد‪ .‬دراین وضعيت پس از مدتی در نتيجه عبور جریان‪ ،‬هادی آلومينيومی خورده‬
‫می شود‪ .‬ليکن بهتر است در اینگونه موارد از کلمپ های مخصوصی که برای‬
‫اتصال قسمت آلومينيومی به قسمت مسی درست شده اند استفاده شود (‬
‫کلمپ های بی مثالی)‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫حداقل سطح مقطع‪:‬‬
‫حداقل سطح مقطع برای سيم های هوایی از جنس مسی ‪ 6‬ميلی متر مربع‬
‫می باشد به شرط اینکه فاصله تيرها از ‪ 45‬متر بيشتر نشود‪ .‬چنانچه فاصله‬
‫تيرها بشتر از ‪ 45‬متر شود از سيم مسی با مقطع ‪ 10‬ميليمتر مربع استفاده می‬
‫شود‪ .‬اگر بخواهيم از سيم آلومينيومی بجای سيم مسی استفاده کنيم بجای‬
‫سيم مسی ‪ 6‬ميلی متر مربع از سيم ‪ 16‬ميليمتر مربع آلومينيومی و بجای‬
‫مسيم مسی ‪ 10‬ميليمتر مربع از سيم آلومينيومی ‪ 25‬ميليمتر مربع استفاده‬
‫نمود‪.‬‬
‫فاصله بين سيم ها‪:‬‬
‫مجموع تأثيرات الکتریکی و مکانيکی سبب تعيين فاصله بين سيم ها خواهد‬
‫شد‪ .‬از نقطه نظر الکتریکی هر چه فاصله بين سيم ها زیادتر باشد‪ .‬افت ولتاژ در‬
‫شبکه نيز زیادتر خواهد شد‪ .‬از طرف دیگر فاصله بين سيم ها را نمی توان از حد‬
‫معينی کمتر انتخاب نمود زیرا ممکن است سيم ها به یکدیگر برخورد کنند و در‬
‫شبکه اتصال کوتاه رخ دهد‪ .‬از نقطه نظر مکانيکی این فاصله باید طوری باشد که‬
‫در اثر وزش باد‪ ،‬و نيز قرار گرفتن برف و یخ روی سيم مقدار فاصله از حد معينی‬
‫کمتر نشود‪ .‬البته هر فاصله بين پایه ها زیادتر باشد امکان جابجایی سيم ها نيز‬
‫زیادتر می شود‪ .‬لذا متناسب با افزایش فاصله بين پایه ها باید فاصله بين سيم‬
‫ها را نيز افزایش داد‪ .‬بنابراین فاصله بين سيم ها تابعی از ولتاژ شبکه و فاصله‬
‫بين دو پایه می باشد‪.‬‬
‫فاصله بین پایه ها ( اسپان یا اسپن)‪:‬‬
‫فاصله بين دو پایه متوالی را اسپان می نامند‪ .‬هر چه این فاصله زیادتر باشد‬
‫تعداد پایه ها و متعلقات آن کمتر شده در نتيجه هزینه شبکه کاهش خواهد‬
‫یافت‪ .‬البته این فاصله نباید از حد معين خود بيشتر شود که معموال ً بين ‪ 40‬تا ‪70‬‬
‫متر می باشد‪ .‬و با (‪ ) l‬نمایش می دهند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فلش یا شکم سیم‪:‬‬
‫فاصله بين رأس تير تا پائين ترین نقطه سيم را فلش یا شکم سيم‬
‫می گویند و به عبارت دیگر اگر رأس دو تير مجاور را به یکدیگر‬
‫متصل کنيم بيشترین فاصله بين سيم و خط و اصل دو تير را شکم‬
‫سيم می گویند‪.‬‬
‫فاصله آزاد‪:‬‬
‫فاصله بين پائين ترین نقطه سيم تا زمين را فاصله آزاد می گویند‪.‬‬
‫پایه ها‪:‬‬
‫برای حمل و نگهداری سيم در شبکه های هوایی از پایه استفاده‬
‫می شود پایه ها انواع مختلفی دارند از قبيل پایه های چوبی‪،‬‬
‫فوالدی‪ ،‬بتونی‪ ،‬برج یا دکل و ‪...‬‬
‫پایه های چوبی‪:‬‬
‫دالیل استفاده از پایه های چوبی در شبکه های هوایی‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ پایه های چوبی عایق طبيعی هستند‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ در مناطقی که چوب فراوان باشد ارزانتر است‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ به علت وزن کم حمل و نقل آنها آسانتر است‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ سهولت در نصب به علت وزن کم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انواع پایه های چوبی‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ سرو آزاد‪ :‬این نوع پایه ها از بادوامترین نوع پایه های چوبی است و‬
‫پر از گرده های کوچک است‪ .‬همچنين سبک و محکم و نسبتاً راست‬
‫است و به طور منظم به ترتيب از پائين به باال باریک می شود‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ شاه بلوط‪ :‬چوبی است محکم و با دوام و دارای گرده هایی کمتر از‬
‫سرو ولی نسبتاً کج و معوج است و نسبت به تيرهای چوبی دیگر دیرتر‬
‫می پوسد‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ کاج‪ :‬این نوع پایه نيز از پائين به باال باریک شده و ظاهر خوب و‬
‫استحکام قابل قبولی دارد‪.‬‬
‫پایه های بتونی‪:‬‬
‫این پایه ها به علت آرماتورهایی که در داخل آنها قرار دارد دارای‬
‫استحکام زیادی است‪ .‬وزن این پایه ها زیاد بوده و به همين جهت هزینه‬
‫حمل ونقل و نصب آنها نسبتاً زیاد است و برای نصب آنها نياز به جرثقيل‬
‫می باشد‪ .‬بنابراین معموال ً در نقاطی که تعداد زیادی از آن الزم باشد‪.‬‬
‫سعی می کنند که حتی االمکان پایه ها را در همان نقاط بسازند‪ .‬پایه‬
‫های بتونی برای نقاط مرطوب به مراتب مناسبتر از پایه های چوبی می‬
‫باشد و دارای عمر بيشتری نيز می باشند‪ .‬رایج ترین طول پایه های‬
‫بتونی در ایران به ارتفاعهای ( ‪7‬و ‪ 8‬و ‪ 9‬و ‪ 10‬و ‪ 12‬و ‪ ) 14‬متر و برای‬
‫قدرت های کششی ( ‪ 200‬و ‪ 400‬و ‪ 600‬و ‪ 800‬و ‪ 1000‬و ‪) 1200‬‬
‫کيلوگرم ساخته می شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫پایه های فلزی ( فوالدی)‪:‬‬
‫مزیت این پایه ها نسبت به پایه های چوبی این است که در معرض حمله‬
‫حشرات مثل موریانه و نيز تحت تاثير عوامل جوی مثل رطوبت قرار نمی گيرند و‬
‫استحکام بيشتری دارند‪.‬‬
‫مزیت پایه های فوالدی نسبت به پایه های بتونی این است که ارتفاعش را به‬
‫هر ميزانی که مورد نياز باشد می توان ساخت همچنين قابليت انعطاف پذیری‬
‫پایه های فوالدی بيشتر از پایه های چوبی و بتونی است‪ .‬الزم به ذکر است که‬
‫جهت باال بردن عمر پایه های فوالدی فلز مصرف شده بصورت گالوانيزه باشد و‬
‫سپس رنگ آميزی شود‪.‬‬
‫طول پایه ها‪:‬‬
‫دو عامل مهم در انتخاب پایه ها مهم بوده و نقش اساسی داردند‪ 1 .‬ـ طول پایه‬
‫ها ‪ 2‬ـ استحکام نسبت به طول و قطر آنها استحکام مورد نياز پایه ها بستگی به‬
‫وزن بازوهای افقی‪ ،‬محل نصب مقره ها و بازوهای نگاه دارنده‪ ،‬کراس آرم‪ ،‬مقره‬
‫ها‪ ،‬اتریه ها‪ ،‬سيم ها و سایر تجهيزات شبکه دارد‪.‬‬
‫عمق گودال جهت نصب پایه ها‪:‬‬
‫در تعيين عمق گودال یک پایه بایستی به مطالب زیر توجه کرد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ طول پایه ‪ 2‬ـ شرایط خاک ‪ 3‬ـ وزن و عوامل کشش‬
‫اما طبق یک محاسبه تجربی عمق چاله ها را به اندازه طول پایه به عالوه ‪60‬‬
‫سانتی متر حفر می کنند‪.‬‬
‫مثال ً اگر طول پایه ‪ 9‬متر باشد عمق گودال جهت نصب این پایه ‪ 150‬سانتی متر‬
‫است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مقره ها‪:‬‬
‫برای جدا کردن سيم حامل جریان از پایه ها و تجهيزات نگهدارنده (‬
‫کنسولها و اتریه ها) از مقره استفاده می شود‪ .‬عيبی که مقره ها‬
‫دارند این است که چون جنس آنها از چينی یا شيشه است در اثر‬
‫بی احتياطی و ضربه می شکند و یا ترک می خورد مقره ها برای‬
‫ولتاژهای معينی ساخته می شوند‪.‬‬
‫انواع مقره ‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ مقره چرخی یا قرقره ای‪:‬‬
‫از این نوع مقره در شبکه فشار ضعيف بيشتر از انواع دیگر استفاده‬
‫می کنند و علت آن عمودی بودن شبکه های فشار ضعيف می‬
‫باشد‪ .‬در گذشته که شبکه بيشتر به صورت افقی بود از مقره های‬
‫سوزنی استفاده می شد وسط مقره دارای سوراخی است که در‬
‫تمام طول مقره وجود دارد از داخل این سوراخ ميله ای عبور می‬
‫کند که مقره را از دو طرف یعنی از باال و پائين به اتریه می بندد و‬
‫اتریه توسط پيچ و مهره هایی به پایه محکم می شود‪ .‬در شکل (‬
‫‪ ) 5-3‬پنج سيم هوایی که به پنج مقره چرخی محکم شده نشان‬
‫داده می شود‪ .‬همچنين ممکن است این مقره ها دارای ‪ 2‬شيار‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ مقره مهاری‪:‬‬
‫در شبکه های فشار ضعيف برای نصب مهارهایی الزم در خطوط از‬
‫مقره مخصوص مهار برای جداسازی یا عایق کردن سيم مهار از‬
‫شبکه استفاده ميشود‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ مقره سوزنی ( ثابت یا ميخی) ‪:‬‬
‫عموماً در پایه های ميانی شبکه های هوایی بکار می رود و ابعاد‬
‫آن متناسب با ولتاژ شبکه می باشد‪ .‬در داخل هر یک از مقره ها‬
‫ميله ایی بنام پایه به مقره عبور می کند و آنها را روی کنسول‬
‫مربوطه محکم می سازد‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ مقره آویز یا بشقابی‪:‬‬
‫این مقره ها را طوری می سازند که می توان تعداد آن را کم ویا‬
‫زیاد کرد‪ .‬هر چه ولتاژ شبکه قوی تر باشد تعداد مقره ها نيز بيشتر‬
‫است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کنسولها ( کراس آرم ها)‪:‬‬
‫برای نگهدای سيم های هوایی روی پایه ها‪ ،‬همچنين جهت دور نگه‬
‫داشتن سيم های هر فاز از فازهای دیگر و باالخره جهت رعایت فواصل‬
‫استاندارد مقره ها ( در نتيجه هادیهای هر فاز) از کنسول ( کراس آرم)‬
‫استفاده می شود‪ .‬کراس آرمها بر حسب موارد استعمالشان می‬
‫توانند چوبی یا آهنی ( نبشی یا ناودانی ) ساخته می شوند‪ .‬از لحاظ‬
‫نحوه نصب روی پایه ها به صورتهای افقی ـ جانبی ( پرچمی ) ـ جناقی‬
‫(کانادائی ) تقسيم می شوند‪.‬‬
‫ترتيب قرار گرفتن سيم های فاز و نول روی شبکه‪:‬‬
‫در شبکه هوایی در اثر صاعقه و سایر عوامل جوی و همچنين قطع و‬
‫وصل مصرف کننده های پر قدرت ولتاژی بيشتر از ولتاژ مجاز ایجاد می‬
‫شود‪ .‬برای حفاظت شبکه در مقابل ضربات صاعقه از سيم نول و زمين‬
‫کردن آن استفاده می شود‪ .‬بدین ترتيب که در خطوط هوایی اولين‬
‫سيم از باال سيم نول می باشد سپس سيم نول را در نقاط مختلف‬
‫زمين می کنند و در صورت برخورد صاعقه با خطوط هوایی انرژی آن در‬
‫سيم نول تخليه شده و از آنجا به زمين هدایت می شود‪ .‬دومين سيم‬
‫شبکه از باال مربوط به فاز شب یا معابر است که جهت تأمين انرژی‬
‫الکتریکی روشنایی معابر استفاده می شد‪ .‬سومين و چهارمين و‬
‫پنجمين سيم مربوط به سه فاز است که به ترتيب فاز ‪ R‬و ‪ S‬و ‪ T‬نام‬
‫گذاری می شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اصلی کردن سيم ها به مقره ( اتصال سيم ها روی مقره)‪:‬‬
‫هادیها توسط سيم هایی به گردن مقره بسته می شوند‪ .‬در مسيرهای‬
‫مستقيم سيم حامل جریان در قسمت داخلی مقره قرار می گيرد تا در‬
‫صورت پاره شدن بند نگهدارنده‪ ،‬سيم آزاد شده روی زمين نيفتد بلکه بر‬
‫روی پایه مقره یا کنسول آویزان بماند‪ .‬الزم به ذکر است چنانچه هادی‬
‫مسی است باید سيم اتصال نيز مسی می باشد و اگر هادی‬
‫آلومينيومی باشد سيم اتصال نيز آلومينيومی باید باشد‪.‬‬
‫برای بستن سيم ها بر روی مقره های انتهایی از بستهای پيچی‪،‬‬
‫پرسی و کلمپ استفاده می شود‪ .‬امروزه در ایران برای اصلی کردن‬
‫هادیها به مقره های ابتدا و انتها و ميان خط مطابق استاندارد از گره ها و‬
‫کلمپ استفاده می شود‪.‬‬
‫اتصاالت و انشعابات‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ اتصاالت سيم های مسی‪ :‬در گذشته برای بستن سيم ها به یکدیگر‬
‫آنها را کنار هم قرار داده و به هم می تاباندند امروزه از اتصاالت‬
‫مخصوصی استفاده می شود که می توانند در مقابل نيروی کششی‬
‫زیاد به خوبی مقاومت کنند‪ .‬این نوع اتصاالت عبارتند از ‪ :‬اتصاالت پرچی ـ‬
‫پيچی و پرسی و همچنين می توان با بافتن سيم به یکدیگر اتصال محکم‬
‫و خوبی بدست آورد‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ اتصاالت سيم های آلومينيومی‪ :‬جهت اتصال سيم های آلومينيومی از‬
‫اتصاالت پرچی‪ ،‬پيچی‪ ،‬پرسی استفاده می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فاصله آزاد از ساختمانها و درختان‪:‬‬
‫سيم های فشار ضعيف از ساختمانها به اندازه ای باید فاصله داشته باشند که‬
‫افراد به آنها دسترسی نداشته باشند‪ .‬بدین منظور بایستی فاصله افقی سيم‬
‫ها از خارج ترین نقطه ساختمان حداقل ‪ 3/1‬متر و فاصله عمودی آن از باالترین‬
‫نقطه ساختمان ‪ 3‬متر باشد‪ .‬حداقل فاصله سيم های هوایی تا ولتاژ ‪ 20‬کيلو‬
‫ولت از درختان بایستی ‪ 3‬متر باشد که در منحنی های صفحه بعد آمده است‪.‬‬
‫فاصله آزاد سيم ها از زمين‪:‬‬
‫حداقل فاصله سيم های هوایی فشار ضعيف از زمين در قطع خيابانها ـ کوچه ها‬
‫و جاده های مناطق شهری یا روستایی یا موازات خيابانها و کوچه ها در مناطق‬
‫شهری ‪ 5/5‬متر و در جاده های اصلی ‪ 5/6‬متر و در عبور از روی ریلهای قطار ‪2/8‬‬
‫متر می باشد‪.‬‬
‫فاصله آزاد سيم ها از هادیهای شبکه های دیگر‪:‬‬
‫حداقل فاصله سيم های فشار ضعيف از شبکه های تا ‪ 3/6‬کيلو ولت یک متر و از‬
‫شبکه های ‪ 11‬تا ‪ 20‬کيلو ولت ‪ 5/1‬متر و از سيم های مخابرات ‪ 2/1‬متر و از‬
‫سيم های مهار و سرویس ‪ 6/0‬متر می باشد‪.‬‬
‫سيستم های اعالم کننده حریق‬
‫اطالع از وقوع آتش در کمترین زمان ممکن پس از شروع آن بسيار حياتی است‬
‫چرا که شدت رشد حریق به صورت نمایی افزایش می یابد‪ .‬بنابراین روشن است‬
‫که هر چه فعاليت های مقابله با آن سریعتر آغاز شود امکان موفقيت نيز بيشتر‬
‫است‪ .‬شبکه های اعالم حریق که جزئی از شبکه های اطالع رسانی به شمار‬
‫می روند‪ .‬عموماً خود بر حسب هدف اصلی به چند نوع کلی تقسيم می شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫حفاظت از اموال‬
‫حفاظت از جان‬
‫تشخيص حریق‪:‬‬
‫شبکه های تشخيص‪ ،‬محصوالت حریق را تشخيص می دهند‪ .‬انسان‬
‫حریق را از طریق دیدن آن شنيدن صدا و بوی دود تشخيص می دهد‪ .‬در‬
‫صورتيکه برای یک سيستم خودکار‪ ،‬این از طریق حساسيت به گرما ـ دود‬
‫ـ نور ( طول موجهای ماورای بنفش و زیر قرمز) و حرکات متالطم هوا‬
‫انجام می گيرد‪.‬‬
‫انواع سيستم های اعالم کننده حریق‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ سيستم های دستی‪:‬‬
‫شاید بهترین تشخيص دهندگان دود و حریق در یک محل یا ساختمان‬
‫انسانها باشند زیرا انسان قادر به تشخيص حریق از طریق صدا ـ بو و نور‬
‫آن است و پس از تشخيص می تواند در سریعترین‪ ،‬زمان ممکن یک‬
‫تصميم منطقی اتخاذ نماید‪.‬‬
‫می توان از آژیرهایی که توسط دست به صدا در می آیند مانند زنگهای‬
‫دستی ـ صفحه فلزی که توسط ميله فلزی یا چکش به آن ضربه زد‪.‬‬
‫( مانند زنگ مدارس قدیمی ) ـ زنگهایی شبيه ناقوس نام برد‪.‬‬
‫مزایای این سيستم‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ هزینه اندک ‪ 2‬ـ سهولت تهيه و دسترسی ‪ 3‬ـ استفاده آسان‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫معایب‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ صدای این وسایل در محدوده کوچک و مشخص قابل شنيدن است ‪ 2‬ـ تمام یاقسمتی از وسيله‬
‫اعالم کننده ممکن است مفقود گردد‪ 3 .‬ـ تا زمانی صدا (آژیر) خواهد بود که فردی آنرا به کار اندازد‪ 4 .‬ـ‬
‫ترک محل به هنگام حریق و اعالم نکردن به موقع آن توسط مسئول آن‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ سيستم های دستی ـ برقی ‪:‬‬
‫این گونه دستگاهها برای شروع به کار به طور دستی راه اندازی می شوند ولی نيروی الزم برای‬
‫ادامه کار را از منابع اصلی یا منبع ذخيره دریافت می کنند‪ .‬که جهت شروع به کار سيستم معموال ً از‬
‫شستی هایی که با شکستن پوشش شيشه ای دکمه آن آزاد می شود( شستی بشکن) استفاده‬
‫می شود که در چندین محل نصب می گردند‪.‬‬
‫مزایای این سيستم‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ دستگاه بعد از به کار افتادن باید توسط انسان قطع شود در غير این صورت آژیر به صورت مستمر‬
‫ادامه می یابد‪ 2 .‬ـ به طور واضح در داخل ساختمانها قابل شنيدن است‪ 3 .‬ـ شخص مسئول راه‬
‫اندازی آژیر پس از راه اندازی می تواند محل را ترک کند زیرا دستگاه به کار خود ادامه می دهد‪.‬‬
‫معایب‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ هزینه نصب آن نسبتاً زیاد است ‪ 2‬ـ نياز به تعمير و نگهداری مداوم دارد‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ سيستم های اتوماتيک‪:‬‬
‫برای کشف و اعالم حریق یا وقوع آتش سوزی اتکاء بر روی افراد است ولی به دالیلی افراد هميشه‬
‫در محل وقوع حریق ممکن است نباشد تا آنرا به موقع توسط سيستم های فوق بتوانند اعالم کنند‪.‬‬
‫مثال ً در قسمتهایی از ساختمان که فقط بعضی مواقع مورد بازدید قرار می گيرند مثل انبار و ‪ ...‬یا‬
‫محلهایی که هنگام شب خالی از خدمه یا نگهبان است‪ .‬پس برای چنين محلهایی یک سيستم اعالم‬
‫کننده اتوماتيک حریق ارزش زیادی خواهد داشت‪.‬‬
‫کاشفهای حریق ( نوع اتوماتيک) طوری طرح ریزی شده اند که یک یا چند ویژگی آتش سوزی را‬
‫تشخيص بدهند بنابراین می توان کاشفهای حریق را به سه نوع دسته بندی می کرد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ کاشفهای حرارتی ‪ 2‬ـ کاشفهای دودی ‪ 3‬ـ کاشفهای شعله ای (نور)‬
‫‪ 1 ‬ـ کاشفهای حرارتی‪:‬‬
‫‪ ‬تشخيص دهنده های حرارت کاربرد عمومی داشته و نسبت به یک مقدار معينی‬
‫دما و یا سرعت افزایش دما واکنش نشان می دهند‪ .‬در بسياری از تشخيص‬
‫دهنده های حرارتی از یک مقاومت کوچک الکترونيکی به عنوان حسگر دما‬
‫استفاده می شود‪ .‬دمای عملکرد این تشخيص دهنده ها بطور معمول حدود ‪65‬‬
‫درجه سانتيگراد است و عکس العمل این نوع سيستم خيلی سریع نيست‪.‬‬
‫‪ 2 ‬ـ کاشفهای دودی‪:‬‬
‫‪ ‬بيشتر سيستم های خودکار کشف حریق از طریق تشخيص ذرات دود عمل می‬
‫کنند‪ .‬اینها در مقایسه با تشخيص دهنده های حرارتی معموال ً سریعتر و در‬
‫مراحل ابتدایی تری از حریق فعال می شوند‪ .‬کاشفهای دودی معموال ً به دو‬
‫صورت یونيزاسيون و اپتيکال ( نوری) موجود می باشند‪ .‬البته نوعی نيز موجود‬
‫است که به هر دو صورت مجهز است‪ .‬اساساً تشخيص دهنده های یونيزاسيون‬
‫دود با اندازه گيری مداوم مقدار جریان الکتریسيته که به علت وجود یک منبع‬
‫رادیو اکتيو کوچک در فضای خالی بين دو صفحه مثبت و منفی جاری است کار‬
‫می کند‪ .‬منبع رادیو اکتيو باعث یونيزه شدن مولکولهای موجود در هوا می شود‬
‫در نتيجه یک جریان الکتریکی کوچک جاری است‪ .‬حضور ذرات دود باعث کاهش‬
‫ميزان جریان الکتریسته ميگردد که این افت جریان سبب فرمان دادن خواهد شد‪.‬‬
‫‪ ‬در نوع اپتيکال یا نوری وجود دود باعث شکسته شدن نور شده که وقتی به‬
‫سمت یک سلول فتوالکتریک منحرف می شود سلول فتوالکتریک باعث فعال‬
‫کردن سيستم های اعالم حریق ( خطر) خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ 3 ‬ـ کاشفهای شعله ای ( نور)‪:‬‬
‫‪ ‬حسگرهای اشعه ماورای بنفش و زیر قرمز را ميتوان برای تشخيص شعله‬
‫استفاده کرد که البته از این نوع کاشف برای موارد تخصصی تر استفاده می‬
‫شود‪ .‬در این تشخيص دهنده ها انرژی تابشی آتش در طيف ماورای بنفش یا زیر‬
‫قرمز باعث تحریک یک لوله گازی حساس و یا یک سلول فتوالکتریک می شود‪.‬‬
‫این نوع تشخيص دهنده ها معموال ً در اماکنی که دارای حجم زیاد می باشند‬
‫بيشتر مورد استفاده قرار می گيرند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عالئم دستگاههای مختلف اعالم حریق‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ دکمه فشار آتش سوزی‬
‫‪ 2‬ـ دارای لحيم ذوب شونده‬
‫‪ 3‬ـ نوع بيمثالی‬
‫‪ 4‬ـ دستگاه اعالم آتش سوزی یا سيستم کوک‬
‫‪ 5‬ـ دستگاه اعالم آتش سوزی کوکی با استارت الکتریکی‬
‫روشنایی فنی‬
‫نور ـ منابع روشنایی ـ روشنایی فنی‬
‫برای تفهيم هدف روشنایی از نقطه نظر مهندسی ـ جمعيت مهندسان روشنایی‬
‫واژۀ نور را به عنوان انرژی تشعشعی ارزیابی شده توسط چشم تعریف کرده اند‪.‬‬
‫از نقطه نظر فيزیکی‪ ،‬نور به عنوان قسمتی از طيف الکترومغناطيسی تلقی می‬
‫شود که بين طول موجهای ‪ 380‬تا ‪ 780‬نانومتر قرار دارد‪ .‬این حدود در اشخاص‬
‫مختلف ممکن است تغييرات جزئی داشته باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ماهيت نور‪:‬‬
‫از ماهيت نور تا کنون تغييرات زیادی به عمل آمده است که بطور اختصار به آنها می‬
‫پردازیم‪.‬‬
‫‪ 1‬ـ تئوری ذره ایی‪:‬‬
‫این تئوری بوسيله نيوتن بيان شده و بر اصول زیر متکی است‪.‬‬
‫الف ـ جسم نورانی انرژی تشعشعی را بصورت ذره از خود ساطع می کند‪.‬‬
‫ب ـ این ذرات بدنبال هم به خط مستقيم پرتاب می شوند‪.‬‬
‫ج ـ این ذرات بر شبکيه چشم اثر کرده و اعصاب نوری ( بينایی) را تحریک و ایجاد احساس‬
‫نور می نماید‪.‬‬
‫* پس بطور اختصار در این نظریه منبع نور انرژی نورانی را بصورت ذرات ریزی بنام فوتون در‬
‫خط مستقيم از خود پرتاب می کند‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ تئوری الکترومغناطيسی‪:‬‬
‫این تئوری توسط ماکسول بيان شده و متکی بر اصول زیر است‪.‬‬
‫الف ـ اجسام نورانی از خود نور را بصورت انرژی تشعشعی ساطع می کنند‪.‬‬
‫ب ـ این انرژی تشعشعی به شکل امواج الکترومغناطيسی انتشار می یابد‪.‬‬
‫ج ـ امواج الکترومغناطيسی بر روی شبکيه چشم عمل کرده و با تحریک اعصاب بينایی‬
‫ایجاد احساس نور می نماید که امواج الکترومغناطيسی با سرعت ‪ 300‬هزار کيلومتر بر‬
‫ثانيه از منبع نور منتشر می شود‪.‬‬
‫تئوری های دیگری نيز دربارۀ ماهيت نور بيان شده و چون از حوصله این مقوله خارج است‬
‫در اینجا فقط به نام آن ها اشاره کرده و از توضيح آن خودداری می شود‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ تئوری موجی هویگنس‬
‫‪ 4‬ـ تئوری کوانتا‬
‫‪ 5‬ـ تئوری تلفيقی‬
‫که در مهندسی روشنایی تئوری کوانتا و تئوری الکترومغناطيس بيشترین کاربرد را دارند و‬
‫در اینجا تئوری الکترومغناطيس مبنای کار ما می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫منحنی حساسيت چشم‪:‬‬
‫قدرت بينایی در افراد متفاوت بوده و بستگی به زمان ـ سن و حالت‬
‫چشم از نظر سالمتی دارد‪ .‬حساسيت چشم افراد بطور کلی در برابر‬
‫طيف نورانی قابل رویت به طول موج نور بستگی دارد و ماکزیمم‬
‫حساسيت چشم در ناحيه طيف سبز ـ زرد یا طول موج ‪ 555‬نانومتر می‬
‫باشد‪.‬‬
‫امواج غير قابل رویت که طول موج آن ها بين ‪ 100‬تا ‪ 380‬نانومتر می‬
‫باشد تشعشعات ماوراء بنفش (‪ ) UV‬و امواج با طول موج ‪ 780‬نانومتر تا‬
‫یک ميليمتر تشعشعات مادون قرمز (‪ ) IR‬ناميده می شوند‪ .‬اگر چه این‬
‫امواج بوسيله چشم قابل رویت نمی باشند ولی اگر به اندازه کافی‬
‫متراکم شود بصورت گرما روی پوست بدن محسوس هستند‪.‬‬
‫کميتهای اصلی نور و روشنائی‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ جریان نوری ـ شار نوری ـ توان نوری ‪:‬‬
‫مقدار کل انواری را که در تمام جهات از یک منبع نور در هر ثانيه در فضا‬
‫پخش می شود جریان نوری ناميده می شود از آنجائيکه انرژی بر واحد‬
‫زمان را توان می نامند بنابراین جریان نوری را می توان توان نوری یک‬
‫منبع نور نيز دانست‪ .‬جریان نوری را با نشان می دهند و واحد آن لومن‬
‫می باشد و با (‪ ) Lm‬نشان می دهند‪.‬‬
‫تعریف یک لومن‪:‬‬
‫عبارت است از جریان نوری که از یک جسم کامال ً تيره به سطح ‪5805/0‬‬
‫ميليمتر مربع در درجه حرارت ‪ 2042‬درجه کلوین ساطع می گردد و یا‬
‫اینکه یک لومن عبارت است از وات در طول موج ‪ 5550‬انگسترم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 2‬ـ ضریب بهره نوری‪:‬‬
‫عبارت است از نسبت توان نوری منبع نور ( ) به توان الکتریکی (‪P‬‬
‫) آن و واحد آن لومن بر وات است‪.‬‬
‫در منابع نور الکتریکی فقط قسمتی از توان الکتریکی آن به نور‬
‫تبدیل و ما بقی آن به حرارت تبدیل می شود توان الکتریکی داده‬
‫شده به المپ بر حسب وات و توان نوری گرفته شده از المپ بر‬
‫حسب لومن می باشد‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ شدت نور‪:‬‬
‫عبارت است از تراکم شار نوری در فضا و واحد آن شمع یا کاندال‬
‫می باشد که آنرا با حرف ( ‪ )cd‬نشان می دهند‪.‬‬
‫تعریف یک شمع‪:‬‬
‫عبارت است از توان نوری که از یک سانتيمتر مربع جسم کامال ً‬
‫تيره در درجه حرارت ‪ 2042‬درجه کلوین ساطع می گردد‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ درخشندگی (تراکم نور) ‪:‬‬
‫نسبت شدت نور به سطحی که نور از آن ناميده می شود را تراکم‬
‫نور می نامند و با حرف (‪ )L‬نمایش می دهند‪ .‬واحد آن ( ) است‪.‬‬
‫واحد دیگری که برای درخشندگی نور مورد استفاده قرار می گيرد‬
‫استليب می باشد که با حرف (‪ ) sb‬نمایش می دهد‪.‬‬
‫‪ ‬تعریف یک استليب‪:‬‬
‫‪ ‬عبارت است از تراکم نوری است که منبعی با شدت نور یک ( ‪ ) cd‬با‬
‫سطح مقطعی برابر ‪1cm2‬بطور عمود می تاباند‪.‬‬
‫‪ ‬آپواستليب نيز واحد دیگری است که برای درخشندگی سطوح بکار می‬
‫رود ‪.1sb=31400asb‬‬
‫‪ 5 ‬ـ شدت روشنایی‪:‬‬
‫‪ ‬شدت روشنایی یک سطح نشان می دهد که این سطح تا چه اندازه‬
‫تحت تشعشع نورانی قرار گرفته و طبق تعریف عبارت است از نسبت‬
‫مقدار جریان نوری که بطور عمودی بر سطح مورد نظر می تابد‪ .‬شدت‬
‫روشنایی را با حرف ( ‪ ) E‬نمایش می دهند و مقدار آن در صورتيکه شار‬
‫نوری بطور یکنواخت در سطح بخش شود برابر است با و واحد آن لوکس‬
‫می باشد‪A .‬سطحی است که نور به آن تابيده شده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تعریف یک لوکس‪:‬‬
‫عبارت است از شدت روشنایی که جریان نوری یک لومن در روی سطح‬
‫یک متر مربع ایجاد می کند‪.‬‬
‫منحنی پخش نور‪:‬‬
‫منحنی پخش نور یکی از مشخصه های مهم منابع روشنایی می باشد‬
‫که به پارامترهایی از قبيل نوع المپ مشخصات و ساختمان چراغ از قبيل‬
‫نور حباب‪ ،‬رفلکتور و غيره بستگی دارد و‬
‫‪‬‬
‫بطور کلی منابع نوری را به پنج گروه تقسيم کرده اند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ پخش نور مستقيم‪:‬‬
‫در این نوع پخش نور تقریبا تمامی نور ( حدود ‪ 90‬تا ‪ 100‬درصد ) به سمت پایين ( سطح‬
‫کار) با جهت مشخص تابيده و قسمت اندکی از آن ( حدود ‪ 0‬تا ‪ 10‬درصد) به سمت باال‬
‫تابيده می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مورد استفاده این نوع پخش جایی است که به نور متمرکز شده نياز داشته باشيم مانند‬
‫سوراخکاری با مته و یا در ماشينهای تراشکاری و نظایر آن ها که نور باید مستقيماً به‬
‫قطعه کار بتابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 2‬ـ پخش نور نيمه مستقيم‪:‬‬
‫در این نوع پخش قسمت کمتری از نور ( حدود ‪ 10‬تا ‪ 40‬درصد) به باال و قسمت بيشتری‬
‫از آن ( حدود ‪ 60‬تا ‪ 90‬درصد) به سمت پایين تابانيده می شود مانند بعضی از المپهای‬
‫فلورسنت که در محفظه شيشه ای قرار دارند‪.‬‬
‫مورد استعمال این نوع پخش در اطاقهای کار‪ ،‬کالسها‪ ،‬دفاتر و بانکها و نظایر آنها می‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ پخش نور یکنواخت‪:‬‬
‫در این روش توزیع نور از منبع بطور یکنواخت در تماممی جهات پخش می شود ( حدود ‪40‬‬
‫تا ‪ 60‬درصد) باال و ( جدود ‪ 60‬تا ‪ 40‬درصد) بسمت پائين تابيده می شود‪.‬‬
‫مورد استعمال این نوع توزیع برای کارهای معمولی و یا محوطه بکار می رود‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ پخش نور نيمه نور مستقيم‪:‬‬
‫در این روش پخش قسمت بيشتری از نور به سمت باال ( حدود ‪ 90‬تا ‪ 60‬درصد) و قسمت‬
‫کمتری به سمت پایين ( حدود ‪ 10‬تا ‪ 40‬درصد) از منبع نور تابيده می شود‪.‬‬
‫مورد استعمال این نوع تابش در مهمانخانه ها و هتل ها و نظائر اینها می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 5‬ـ پخش نور غير مستقيم‪:‬‬
‫در این نور پخش قسمت اعظم نور به سمت باال ( حدود ‪ 100‬تا ‪ 90‬درصد) و قسمت کمی‬
‫از آن به سمت پایين ( حدود ‪ 0‬تا ‪ 10‬درصد) تابيده می شود‪.‬‬
‫مورد استعمال این نوع توزیع در دکوراسيون ـ سينماها ـ ویترینها و اینگونه کارها می باشد‪.‬‬
‫المپها‬
‫المپها را به سه دسته ميتوان تقسيم کرد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ المپهای ملتهب‪:‬‬
‫عبور جریان از یک فلز باعث گرم شدن و بحالت التهاب درآمدن فلز شده و در نتيجه ازفلز‬
‫گداخته شده نور متصاعد می شود‪ .‬طيف نورانی آنها پيوسته و تابع درجه حرارت و جنس‬
‫رشته المپ می باشد‪.‬‬
‫که اولين المپ الکتریکی ملتهب در سال ‪ 1879‬توسط ادیسون ساخته شد‪.‬‬
‫منظور از طيف نور رنگهایی که در نور طبيعی وجود دارند و قابل رویت هستند‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ المپهای تخلیه در کار‪:‬‬
‫عبور جریان برق در فضای تخليه باعث ارتعاش مولکولهای گاز می شود که نتيجه اش‬
‫تشعشع نور است ‪ .‬طيف نور آنها از یک عده خطوط تشکيل شده و تابع نور گاز یا بخار فلز‬
‫ـ فشار گاز و درجه حرارت است‪ .‬المپهای سدیم ـ جيوه ای ـ متال هاليد ـ المپهای مخلوط‬
‫( جيوه ای ـ رشته ای ) و غيره از این نوع هستند‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ المپهای فلورسنت‪:‬‬
‫تخليه در گاز مانند المپهای فوق ( تخليه در گاز) بوده ولی به علت اینکه درجه حرارت و‬
‫فشار داخل گاز کم می باشد بيشتر تشعشعات ماوراء بنفش است‪ .‬اشعه ماوراء بنفش‬
‫به مواد فلورسانس که به بدنه داخلی حباب المپ اندود شده برخورد کرده و باعث ایجاد‬
‫نور مرئی می شوند‪ .‬طيف نور آن ها مخلوطی از طيف پيوسته و خطی است المپهای با‬
‫قوس کوتاه نيز ساخته می شدند که مصرف آنها کم بوده و در موارد خاص مورد استفاده‬
‫قرار می گيرند مانند المپهای با بخار جيوه‪ ،‬جيوه ـ گزنون وگزنون می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫المپهای رشته ای‪:‬‬
‫المپهای رشته ای حدود یک قرن است که ساخته شده و در این مدت تغييرات و پيشرفتهای قابل توجهی‬
‫کرده اند‪ .‬مورد استعمال این المپها خيلی زیاد بوده و در منازل مسکونی‪ ،‬کارخانجات‪ ،‬و ادارات و ساختمانهای‬
‫عمومی‪ ،‬مغازه ها‪ ،‬وسائل نقليه‪ ،‬معابر‪ ،‬تابلوها و غيره از آنها استفاده می شود‪.‬‬
‫در داخل حباب شيشه ای المپ‪ ،‬یک رشته فلزی که معموال ً از نوع تنگستن و یا ولفرام با درجه ذوب حدود ‪c‬‬
‫‪ 3400‬می باشد قرار گرفته است‪ .‬در اثر عبور جریان برق‪ ،‬رشته سرخ شده و تشعشع ميکند‪ .‬طيف نورانی‬
‫المپ رشته ای تابع درجه حرارت و جنس رشته المپ می باشد‪.‬‬
‫گاز داخل المپ‬
‫در صورتيکه رشته فلزی در هوا قرار گيرد در اثر حرارت با اکسيژن ترکيب شده و ميسوزد‪ ،‬لذا الزم است آن را‬
‫در حباب شيشه ای و دور از اکسيژن قرار دهند‪ .‬اگر در حباب خال ایجاد کنيم چون مانعی در برابر اتم های فلز‬
‫وجود ندارد و فشار بر روی سطح فلز ملتهب نيست در موقع گرم شدن‪ ،‬این اتمها به تدریج از سطح خارجی‬
‫فلز جدا شده ( تبخير سطحی) و پس از زمانی رشته نازک شده و می سوزد‪ .‬در عوض به علت نبودن گاز در‬
‫داخل حباب انتقال حرارت از طریق کنوکسيون ( جابجائی) وجود نداشته و تلفات انرژی کمتر خواهد بود‪ .‬اغلب‬
‫حباب المپ را پس از تخليه از یک گاز خنثی پر می کنند‪ .‬در نتيجه تبخير سطحی را بمقدار قابل مالحظه ای‬
‫کاهش داده ولی انتقال انرژی حرارتی از طریق کنوکسيون بوسيله گاز انجام گرفته و تلفات انرژی بيشتر‬
‫خواهد شد‪.‬‬
‫گازی که در داخل حباب قرارمی دهيم بایستی امکان تهيه آن آسان بوده ضمناً هر چه جرم اتمی آن بيشتر‬
‫باشد بهتر مانع تبخير سطحی رشته فلز شده و ميتوان المپ را در حجم کوچکتر ساخت‪.‬‬
‫همانطوریکه ميدانيم گاز ازت به مقدار زیاد در هوا وجود دارد ( ‪ 78‬درصد) و تهيه آن آسان و ارزان است ولی‬
‫جرم ملکولی آن کم می باشد در صورتيکه گازهای آرگن (یک درصد) و کریپتون (‪ 1/1‬درصد در ده هزار) و گزنون‬
‫( ‪ 9‬در ميليون) به ترتيب درصد کمتری از هوا را تشکيل می دهند در عوض جرم اتمی آنها زیادتر می باشد‪.‬‬
‫گاز موجود در المپهای معمولی مخلوطی از ازت و آرگن می باشد‪ .‬المپ هائی که از ازت و آرگن پر ميشوند به‬
‫نوع ‪ D‬معروف هستند‪ .‬از نيتروژن نيز برای جلوگيری از تمایل جرقه زدن بين سيم های ورودی در المپ ها‬
‫استفاده می شود نسبت مخلوط آرگن و نيتروژن بستگی به ولتاژ ساختمان فيالمان‪ ،‬درجه حرارت و نوع سر‬
‫پيچ دارد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫درصد آرگن که معموال ً به کار می رود بشرح زیر است‪:‬‬
‫‪ 6/99‬درصد‬
‫‪ 6‬ولتی‬
‫برای المپ های‬
‫‪ 95‬درصد ( المپ های نوع ‪D‬‬
‫‪ 120‬ولتی‬
‫برای المپ های‬
‫)‬
‫‪ 90‬درصد‬
‫‪ 230‬ولتی‬
‫برای المپ های‬
‫اگر حباب المپ از مخلوط کریپتن و ازت ( ‪ 85‬درصد کریپتن و ‪ 15‬درصد ازت) پر‬
‫شود المپ را نوع ‪ K‬می نامند‪.‬‬
‫به علت سنگينی ملکول های کریپتن تبخير سطحی رشته تنگستنی کندتر شده‬
‫بهره نوری المپ نسبت به المپ نوع ‪ D‬حدود ده درصد افزایش یافته و حجم آن‬
‫نيز کاهش می یابد‪ .‬استعمال گاز گزنون بعلت نادر بودنش خيلی کم است و فقط‬
‫در المپ های مخصوص از آن استفاده می شود‪ .‬فشار گاز داخل حباب معموال ً ‪50‬‬
‫تا ‪ 65‬ميلی متر جيوه می باشد‪ .‬که تعادل فشار را با فشار جو ( خارج المپ)‬
‫موقعی که المپ مشغول کار است بوجود می آورد و تقليل تبخير سطحی امکان‬
‫باال بردن درجه حرارت رشته المپ را می دهد‪.‬‬
‫رشته المپ‪:‬‬
‫تا سال ‪ 1913‬تقریبا تمام المپ های رشته ای دارای فيالمان ساده (پيچيده‬
‫نشده) در حباب خالء بودند سپس از فيالمان ها با رشته مارپيچ مضاعف به‬
‫شکل مختلف استفاده کردند‪ .‬معموال ً رشته سيم المپ را بشکل مارپيچ در می‬
‫آوردند و سيم های حاصله را مجددا مارپيچ ميکنند ( با سطح بزرگتر ) در این‬
‫صورت این رشته مارپيچ مضاعف تشعشع حرارت را محدود نموده و هر چه حلقه‬
‫های مارپيچ بيکدیگر نزدیکتر باشند بعلت تاثير حرارت حلقه ها بر روی یکدیگر‬
‫درجه حرارت سيم باال رفته و جریان نوری المپ زیادتر ميشود و افت کنوکسيون‬
‫کمتر خواهد شد‪ .‬ضمناً تبخير سطحی نيز کاهش خواهد یافت‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فيالمان المپها را بخاطر مزایای فلز تنگستن که ذیال ً شرح داده می شود معموال ً از این فلز‬
‫می سازند‪.‬‬
‫‪ 1‬ـ فشار خيلی کم برای تبخير سطحی الزم دارد‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ درجه ذوب باال ( حدود ‪ ) 3400 c‬به ما اجازه می دهد که درجه حرارت رشته را باال‬
‫برده و در نتيجه بهره نوری المپ افزایش یابد‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ قدرت کشش فلز تنگستن زیاد بوده در نتيجه ميتواند بطور یکنواخت در مفتولهای نازک‬
‫تهيه گردد‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ در اثر افزایش درجه حرارت مقاومت آن زیاد شده بطوریکه در درجه حرارت حدود ‪2100‬‬
‫تا ‪ 2700‬درجه سانتی گراد مقاومت آن ‪ 12-16‬برابر حالت سرد ميشود‪.‬‬
‫حباب المپ‪:‬‬
‫حباب المپ با توجه به قدرت المپ توان‪ ،‬توان الکتریکی و ولتاژ آن نوع گاز داخل المپ و‬
‫کاربرد آن به اندازه های مختلف و شکلهای متنوع ساخته می شود‪.‬‬
‫شيشه حباب بایستی طوری باشد که بتواند درجه حرارت المپ و فشار گاز را تحمل کند‪.‬‬
‫حبابهای مختلف المپهای ملتهب‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ حباب از شیشه شفاف‪:‬‬
‫این شيشه از ذوب شدن شن ـ سود ـ پتاسيم و اکسيد سرب بدست می آید از معایب‬
‫این نوع المپ دیده شدن رشته المپ ودرخشندگی زیاد آن و ایجاد خيرگی است‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ حباب مات‪:‬‬
‫برای از بين بردن معایب فوق شيشه مات را ساخته اند که نور را پراکنده پخش ميکند‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ حباب شیری‪:‬‬
‫چون این نوع شيشه خيلی شکننده است با اندود کردن شيشه سفيد رنگ با الیه ای از‬
‫شيشه معمولی استقامت شيشه را زیادتر ميکند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 4‬ـ شیشه رنگی‪:‬‬
‫با داشتن بعضی از ترکيبات فلزی ميتوان شيشه رنگی بدست آورد‪.‬‬
‫به عنوان مثال اکسيد آهن رنگ سبز ـ زرد مایل به آبی ایجاد ميکند ـ اکسيد کروم رنگ‬
‫سبز ـ اکسيد کوبالت رنگ آبی می دهد ـ اکسيد مس رنگ قرمز ایجاد ميکند‪.‬‬
‫‪ 5‬ـ شیشه رنگ شده‪:‬‬
‫رنگ را روی شيشه می کشند این نوع المپها را با توان زیاد نمی سازند زیرا در اثر درجه‬
‫حرارت زیاد رنگ پوسته‪ ،‬پوسته شده و می ریزد از این نوع المپ با شيشه رنگ شده‬
‫بيشتر در تزئينات استفاده می شود‪.‬‬
‫اثر تغييرات ولتاژ بر کار المپ‪:‬‬
‫عمر مفيد متوسط المپ های رشته ایی ملتهب تحت ولتاژ نامی یک هزار ساعت می‬
‫باشد هر چه فشار الکتریکی المپ زیادتر شود‪ .‬جریان بيشتری گذشته و توان نوری آن‬
‫افزایش مييابد ولی این جریان زیاد باعث کوتاه شدن عمر المپ نيز می گردد‪.‬‬
‫بطوریکه وقتی جریان از حد معينی تجاوز کرد‪ ،‬المپ در زمان خيلی کوتاهی ميسوزد‪ .‬اگر‬
‫ولتاژ المپ به اندازه ‪ 5/0‬افزایش یابد ضریب بهره نوری آن نيز حدود ‪ %20‬افزایش خواهد‬
‫یافت اما عمر المپ تقریبا نصف می شود‪.‬‬
‫اثر زمان کارکرد بر بهره نوری المپ‪:‬‬
‫چنانچه قبال مالحظه شد در موقعيکه المپ روشن است تبخير سطحی در رشته تنگستن‬
‫انجام می شود‪.‬‬
‫البته این تبخير در المپ ها با حباب خالء بيشتر و در المپهای با حباب پر شده از گاز خنثی‬
‫خيلی کمتر است که در نتيجه این تبخير‪ ،‬سطح‪ ،‬داخلی المپ کدر شده و از توان نوری‬
‫المپ ميکاهد و بهره نوری آن کاهش می یابد‪ .‬ضمناً مقدار زمانی که المپ بازاء هر بار‬
‫روشن کردن کار می کند‪ .‬بر روی عمر المپها تاثير می گذارد و چنانچه المپ را با فواصل‬
‫زمانی کوتاه خاموش و روشن کنيم عمر آن کم می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫برای جلوگيری از تبخير در داخل شيشه المپ با شرایط معينی گاز وارد حباب المپ می‬
‫کنند این عمل باعث می شود که ذرات حاصل از تبخير به ذرات گاز داخل حباب برخورد‬
‫کرده و به جهات مختلف که اغلب منتهی به جهت اوليه ( بطرف رشته المپ ) می شود بر‬
‫می گردد و امکان کدر کردن حباب را خيلی کم می کند‪.‬‬
‫انواع المپها‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ المپ رشته ای معمولی‬
‫با رشته مارپيچ مضاعف و با رشته مارپيچ ساده ساخته می شود‪ .‬المپهای با مخلوط گاز‬
‫آرگن و ازت را نوع ‪ D‬و المپهای با مخلوط گاز کریپتون و ازت را نوع ‪ K‬ناميده و اندازه این‬
‫المپها از المپهای نوع ‪ D‬کوچکتر و ضریب بهره نوری آنها حدود ‪ 10‬درصد بيشتر می باشد‪.‬‬
‫عمر متوسط این المپها حدود ‪ 1000‬ساعت است و ضریب بهره نوری حدود ‪ 15‬لومن بر‬
‫وات است‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ المپهای حرارتی‪:‬‬
‫برای استفاده حرارتی المپهای ساخته شده که بيشتر تشعشع آنها در قسمت مادون‬
‫قرمز است و رشته آن ها مثل المپ های معمولی از فلز تنگستن می باشد‪ .‬عمر متوسط‬
‫این المپها ‪ 5000‬ساعت بوده و مورد استفاده آنها در کشاورزی جهت خشک کردن ميوه‬
‫جات‪ ،‬در جوجه کشی برای رشد سریع جوجه ها‪ ،‬در زمستان برای گرم کردن لوله های‬
‫یخ زده‪ ،‬و در صحافی و ‪ ...‬بکار می رود‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ المپهای هالوژنی‪:‬‬
‫در المپهای رشته ای معمولی با اینکه با گاز خنثی پر شده بودند ولی در اثر تبخير‬
‫سطحی به تدریج رشته تنگستن نازک شده‪ ،‬حباب داخل المپ کدر گردید‪ .‬عمر المپ‬
‫کوتاه شده و بهره نوری المپ نيز در اثر کار کردن به سرعت کاهش می یابد در المپهای‬
‫هالوژنی گاز داخل المپ از ید یا برم استفاده می شود فيالمان در این المپ که از رشته‬
‫تنگستن درست شده نه تنها درجه حرارت زیاد را تحمل می کند بلکه خيلی نزدیک به هم‬
‫پيچيده شده تا مقدار توان نوری زیادتر در طول کمتری را بدهد‪.‬‬
‫‪ ‬مزایای المپ های هالوژنی‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ ضریب بهره نوری باال‪:‬‬
‫‪ ‬ضریب بهره نوری این المپها حدود ‪ %20‬بيشتر از المپهای رشته ای معمولی‬
‫است و در حدود ‪ 17‬تا ‪ 25‬لومن بر وات می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 2‬ـ عمر زیاد‪:‬‬
‫‪ ‬به علت اینکه تبخير سطحی رشته به مراتب کمتر است عمر المپ بيشتر می‬
‫باشد و عمر این المپها حدود ‪ 2000‬ساعت می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 3‬ـ توان نوری تقریبا ثابت در طول عمر المپ‪:‬‬
‫‪ ‬چون هالوژن از کدر شدن حباب المپ جلوگيری می کند توان نوری المپ در سر‬
‫تا سر عمر المپ تقریبا ثابت می ماند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 4‬ـ حجم کم و بسته بندی آسان‪:‬‬
‫‪ ‬حجم المپهای هالوژنی به مراتب کمتر از المپهای رشته ایی است بطوریکه المپ‬
‫‪ 500‬وات هالوژنی حدود یک صدم المپ رشته ایی ‪ 500‬وات می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 5‬ـ فشار داخلی المپ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫فشار داخلی المپ ‪ 5/1‬تا ‪ 10‬اتمسفر بوده و این فشار باعث کندی تبخير‬
‫سطحی می گردد‪.‬‬
‫موارد استعمال ‪ :‬المپهای مدادی ـ المپهای پرژکتور و عکاسی ـ المپهای دستگاه‬
‫های چاپ ـ نور افکن ها و المپهای اتومبيل نيز از موارد استعمال آن می باشد‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ المپهای بخار سدیم‪:‬‬
‫المپهای سدیم را ميتوان بطور کلی به دو دسته تقسيم کرد‪:‬‬
‫ب ـ المپ سدیم با فشار زیاد‬
‫الف ـ المپ سدیم با فشار کم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫الف ـ المپ سدیم با فشار کم‪:‬‬
‫‪ ‬شامل یک لوله داخلی با دو الکترود اصلی می باشد‪ .‬که در آن‬
‫قوس الکتریکی ایجاد می شود و برای اینکه این لوله جای زیادی‬
‫نگيرد آنرا بشکل ‪ U‬می سازند با این عمل عالوه برکوچک کردن‬
‫حجم کلی المپ از اتالف انرژی حرارتی نيز تا حدی جلوگيری می‬
‫شود‪ .‬ضریب بهره نوری آن بين ‪ 130‬تا ‪ 180‬لومن بر وات و عمر‬
‫متوسط آن ها حدود ‪ 3000‬ساعت می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬گاز داخل المپ‪:‬‬
‫‪ ‬ذرات سدیم که در درجه حرارت کمتر از ‪ 98‬درجه سانتيگراد‬
‫بصورت جامد می باشد‪ .‬در داخل لوله تخليه قرار دارند و نظر به‬
‫اینکه فشار تبخير سدیم خيلی کم می باشد‪ .‬لذا الزم است‬
‫مقداری گاز خنثی جهت شروع یونيزاسيون و گرم کردن سدیم در‬
‫داخل لوله قرار دهند‪ .‬به همين منظور از گاز نئون استفاده می‬
‫شود و مقداری آرگن حدود یک درصد جهت پائين آوردن فشار‬
‫استارت به گاز نئون اضافه می کنند‪ .‬الکترودها از رشته مارپيچ‬
‫تنگستن درست شده که مقداری اکسيد فلز که دارای قدرت‬
‫صدور الکترون است قرار داده اند‪ .‬در المپ سدیم با فشار کم‬
‫حدود ‪ 5/99‬درصد از تشعشعات مرئی در ناحيه رنگ زرد با طول‬
‫موج ‪ 589‬تا ‪ 6/589‬نانومتر می باشد‪ .‬در شروع کار ( زمان‬
‫استارت) نور قرمز توليد شده ناشی از تخليه در گاز نئون بوده که‬
‫کم کم به نور زرد ناشی از بخار سدیم تبدیل می شد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اتصال المپ به شبکه‪:‬‬
‫بطور کلی در المپها تخليه پس از روشن شدن مقاومت گاز المپ کاهش‬
‫یافته و در نتيجه جریان المپ افزایش می یابد‪ .‬جهت کنترل و جلوگيری از‬
‫افزایش جریان می توان از چوک یاترانسفورماتور با پراکندگی زیاد استفاده‬
‫کرد‪.‬‬
‫مزایا و مورد استعمال المپ سدیم با فشار کم‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ نور توليدی زرد رنگ بوده و برای چشم انسان ماکزیمم حساسيت را دارا‬
‫می باشد‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ حشرات بيشتر به نور آبی تمایل داشته و کمتر به نور زرد نزدیک می‬
‫شوند لذا در تابستان حشرات در اطراف المپ جمع نمی شوند‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ درخشندگی المپ حدود ‪ 10‬استليب بوده لذا باعث ناراحتی چشم نمی‬
‫گردد‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ در صورت خاموش کردن المپ در مدت کمتر از یک دقيقه دو مرتبه ميتوان‬
‫آنرا روشن کرد‪.‬‬
‫‪ 5‬ـ ضریب بهره نوری آن خيلی باال و توان نوری آن در سرتاسر عمر المپ‬
‫تقریبا ثابت می ماند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫موارد استعمال‪:‬‬
‫در جاهائيکه رنگ نور مطرح نبوده و بطور کلی در جاده های اصلی ـ‬
‫بندرگاهها ـ کارخانجات و ‪ ...‬استفاده می شود‪.‬‬
‫ب ـ المپ سدیم با فشار زیاد‪:‬‬
‫المپ سدیم با فشار زیاد نيز دارای دو حباب می باشد حباب‬
‫داخلی استوانه ای شکل با طول کمتر نسبت به المپ سدیم با‬
‫فشار کم‪ ،‬درجه ذوب باال و مقاوم دربرابر ضربات‪ .‬حباب خارجی از‬
‫نوع شيشه مخصوص ساخته شده و داخل آن خالء می باشد و از‬
‫اتالف انرژی حرارتی جلوگيری کرده و مانع خروج تشعشعات‬
‫ناخواسته از المپ می گردد‪.‬‬
‫رنگ نور المپ سدیم با فشار زیاد سفيد طالیی است هر چه فشار‬
‫گاز زیادتر می شود ضریب بهره نوری کاهش می یابد‪.‬‬
‫گاز داخل پالمپ‪:‬‬
‫در المپ سدیم با فشار زیاد مقداری سدیم به اضافه مقداری جيوه‬
‫قرارداده شده وزن جيوه حدود ‪ 4‬برابر وزن سدیم می باشد گاز‬
‫کمکی داخل المپ معموال ً گاز گزنون است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در المپ سدیم با فشار زیاد الکترود کمکی وجود ندارد لذا برای‬
‫شروع کار المپ ولتاژی حدود ‪ 2000‬ولت یا بيشتر برای چند ميلی‬
‫ثانيه با فرکانس باال روی محل الکترودها قرار می دهند این ولتاژ‬
‫باعث یونيزاسيون گاز گزنون و روشن شدن المپ می گردد و به‬
‫تدریج سدیم و جيوه بخار می شوند‪ .‬در المپ جيوه به عنوان یک‬
‫گازضربه خور یا سپر عمل می کند که باعث افزایش امپدانس گاز‬
‫شده و در نتيجه افت ولتاژ ایجاد می نماید‪ .‬زمان استارت تا زمانی‬
‫که المپ به نور نهایی خود می رسد برای المپ سدیم با فشار‬
‫زیاد حدود ‪ 4‬تا ‪ 6‬دقيقه می باشد و برای دوباره روشن کردن المپ‬
‫‪ 1‬تا ‪ 2‬دقيقه وقت الزم است‪.‬‬
‫مزایا و مورد استعمال المپ سدیم با فشار زیاد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ ضریب بهره نوری باال حدود ‪ 100‬لومن بروات‬
‫‪ 2‬ـ نور سفید طالیی زیبا‬
‫‪ 3‬ـ قابلیت تعویض با المپهای جیوه ای و متال هالید با‬
‫قدرتهای مشابه‬
‫‪ 4‬ـ زمان دوباره روشن شدن کوتاه ( ‪ 1‬تا ‪ 2‬دقیقه )‬
‫‪ 5‬ـ طول عمر آن بیش از ‪ 10‬هزار ساعت می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫موارد استعمال‪:‬‬
‫این المپها بيشتر در خيابانها‪ ،‬ميدانها‪ ،‬مراکز خرید‪ ،‬زمينهای ورزش‪ ،‬در نور افکنها‬
‫جهت نمایش نمای ساختمان و آثار تاریخی و غيره بکار می رود‪.‬‬
‫‪ 5‬ـ المپ های جيوه ای ‪:‬‬
‫المپهای جيوه ای بطور کلی مصرف زیاد داشته و مانند دیگر المپهای تخليه دارای‬
‫حباب داخلی استوانه ایی شکل ( حباب تخليه) و حباب خارجی استوانه ایی یا‬
‫بيضوی ( با اندود فسفر یا شفاف ) می باشد‪ .‬الکترودها معموال ً از رشته‬
‫تنگستن که روی ميله ای از تنگستن یا مولبيدن پيچيده شده درست شده‬
‫است‪ .‬الکترود فرعی با فاصله یک تا ‪ 3‬ميلی متر در مجاورت الکترود اصلی قرار‬
‫می دهند و جنس آنها نيز از تنگستن می باشد‪ .‬المپهایی که با فشار زیاد‬
‫روشن می شود احتياج به الکترود کمکی نيست‪.‬‬
‫گاز داخل حباب تخليه‪:‬‬
‫در داخل حباب تخليه مقداری جيوه قرار می دهند که پس از روشن شدن المپ‬
‫تمام جيوه بخار می شود مقداری گاز کمکی جهت شروع تخليه الزم است که‬
‫بدین منظور از گاز آرگون استفاده می شود‪ .‬المپهای جيوه ایی نيز مانند دیگر‬
‫المپهای تخليه در گاز وسيله محدود کننده جریان داشته لذا از چوک جهت محدود‬
‫کردن جریان المپ استفاده می شود و جهت تصحيح ضریب قدرت نيز خازنی‬
‫بطور موازی در مدار المپ قرار می دهند‪.‬‬
‫مقاومت سر راه الکترود فرعی زیاد بوده ( بين ‪ 10000‬تا ‪ 30000‬اهم ) و تقریبا‬
‫جریانی از مسير الکترود فرعی عبور نکرده و تمام جریان از طریق گاز جيوه بين دو‬
‫الکترود اصلی برقرار می شود‪ .‬المپهای جيوه ای معموال ً به دو صورت فشار‬
‫متوسط و فشار زیاد ساخته می شود که فشار بخار حالت عادی آن بين ‪ 2‬تا ‪10‬‬
‫اتمسفر می باشد‪ .‬زمان الزم برای استارت بين ‪ 3‬تا ‪ 6‬دقيقه می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫رنگ نور و ضریب بهره نوری المپ‪:‬‬
‫بيشتر تشعشعات جيوه در طول موج ماوراء بنفش و همچنين آبی و سبز و زرد‬
‫می باشد که نور توليد شده توسط المپ سفيد مایل به آبی بوده و ضریب بهره‬
‫نوری آن با توجه به نوع آن می تواند بين ‪ 35‬تا ‪ 65‬لومن بر وات داشته باشد و‬
‫طول عمر آن در حدود ‪ 7500‬ساعت می باشد‪.‬‬
‫‪ 6‬ـ المپ فلورسنت‪:‬‬
‫در بين المپهای تخليه در گاز در حال حاضر المپهای فلورسنت بيشتر از همه مورد‬
‫استفاده دارند‪ .‬توليد آنها بصورت سری سازی خيلی آسان و ارزان می باشد‪ .‬نور‬
‫آنها متناسب و دارای رنگهای مختلف بوده و به فرمها و اندازه های متفاوت موجود‬
‫است‪ .‬طرز کار این المپها مانند المپهای تخليه در گاز است‪ .‬در یک لوله شيشه‬
‫ای که از داخل بوسيله مواد فسفر سانس اندود شده است پس از تخليه‬
‫مقداری جيوه و گاز آرگن با فشار کم قرار می دهند‪ .‬گاز آرگن برای شروع تخليه‬
‫الزم است در دو سر لوله الکترودها قرار دارند‪ .‬هر گاه بين کاتدهای المپ جریان‬
‫الکتریکی برقرار شود الکترونها با سرعت زیاد در فضای تخليه حرکت کرده و در‬
‫برخورد با بخار جيوه توليد اموج الکترومغناطيسی می نمایند‪ .‬این المپها بعلت‬
‫فشار کم بخار جيوه ( حدود ‪ 01/0‬ميليمتر جيوه) از نظر توليد نور مرئی خيلی‬
‫ضعيف بوده و بيشتر تشعشعات آنها در ناحيه ماوراء بنفش با طول موج ‪7/253‬‬
‫نانومتر ميباشد‪.‬‬
‫در اثر برخورد این اشعه با ماده فلورسنت داخل المپ‪ ،‬باعث تحریک آن شده و در‬
‫نتيجه نور مرئی توليد ميشود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ماده فلورسنت که اشعه ماوراء بنفش را به نور مرئی تبدیل می کند دارای‬
‫خواص زیر می باشد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ رنگ نور المپ فلورسنت بستگی به ماده فلورسنت دارد که سطح داخلی‬
‫لوله را پوشانيده و با تغيير ترکيبات شيميایی آن می توان رنگهای مختلف را‬
‫بدست آورد‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ در برابر حرارت ثابت بو ه و دیر فرسوده ميشود‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ بهره تبدیل اشعه ماوراء بنفش به نور مرئی در آنها زیاد است‪.‬‬
‫لوله المپ فلورسنت به اشکال استوانه ای‪ ،‬دایره ای و ‪ U‬شکل با توان الکتریکی‬
‫‪ 4‬تا ‪ 125‬وات ساخته شده است‪ .‬المپهای گرد ‪ 220‬وات باقطر ‪ 210‬سانتيمتر‬
‫‪ 32‬وات با قطر ‪ 305‬ميليمتر و ‪ 40‬وات با قطر‪ 406‬ميليمتر ساخته می شود که‬
‫ميتواند در داخل یکدیگر قرار گيرند‪.‬‬
‫قيمت این المپها زیادتر و ساختن آنها مشکل تر می باشد‪.‬‬
‫المپهای ‪ U‬شکل از ‪ 10‬وات تا ‪ 65‬وات ساخته می شوند که المپهای ‪ 40‬وات از‬
‫همه معمولتر می باشد‪.‬‬
‫المپهای فلورسنت معمولی از نوع کاتد گرم بوده که کاتدها در دو سر لوله نصب‬
‫ميشوند‪ .‬کاتد از یک صفحه فلز تنگستن آغشته به ماده با قدرت تشعشع‬
‫الکترون زیاد (اکسيد باریم ) ساخته شده که به وسيله یک فيالمان جداگانه با‬
‫مقاومت زیاد که در مجاورت آن قرار دارد گرم می شود‪.‬‬
‫مقدار مقاومت فيالمان در حالت خاموش و سردی بين ‪ 5/1‬تا ‪ 10‬اهم و در هنگام‬
‫روشن شدن المپ بين ‪ 3‬تا ‪ 7‬برابر این مقدار می باشد‪.‬‬
‫پس از روشن شدن المپ فيالمان از مدار خارج می گردد‪.‬‬
‫‪ ‬در داخل حباب المپ از گاز آرگن به عنوان گاز کمکی با فشار ‪ 1‬تا ‪ 3‬ميليمتر جيوه‬
‫استفاده ميشود‪ .‬برای ایجاد امواج الکترومغناطيس نيز از بخار جيوه که فشار کار‬
‫آن در درجه حرارت ‪ 40‬درجه سانتيگراد حدود ‪ 008/0‬تا ‪ 01/0‬ميليمتر جيوه است‬
‫استفاده ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬رنگ نور المپ بستگی به ترکيبات شيميایی ماده فلورسنت دارد که با آن سطح‬
‫داخلی حباب المپ اندود شده است‪ .‬مثال ً برای رنگ سبز از سيليکات روی و‬
‫برای رنگ قرمز از برات کادميوم و برای رنگ صورتی از سيليکات کلسيم استفاده‬
‫می شود‪.‬‬
‫‪ ‬المپهای رنگی معموال ً برای دکوراسيون مورد استفاده قرار می گيرند‪ .‬المپهای‬
‫سبز و آبی خيلی ساده و با استفاده از نوع مخصوص فسفرساخته ميشوند‪.‬‬
‫رنگهایی که با ماده فسفر امکان توليد شان وجود ندارد از ماده رنگی بصورت‬
‫اندود در قسمت داخلی حباب بين فسفر و شيشه استفاده می شود مانند‬
‫المپهای قرمز و طالیی‪ ،‬وقتی عمر المپ فلورسنت به پایان می رسد که ماده‬
‫تشعشع کننده الکترون یکی از کاتدها و یا هر دو کاتد ها خارج شده و تقریباً تمام‬
‫شده باشد‪.‬‬
‫‪ ‬در المپهای با الکترود گرم عمر المپ بستگی به سرعت تشعشعات الکترون از‬
‫سطح کاتد دارد با اینکه فيالمان ها طوری طراحی شده اند که کندگی ذرات از‬
‫سطح کاتدها کم باشد‪ .‬ولی بهر حال در موقع استارت و همچنين در موقع عمل‬
‫المپ مقداری الکترون از سطح فيالمان جدا ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬فرکانس برق نيز بر روی عمر المپ اثر ميگذارد‪ .‬چون در هر فرکانس‬
‫مقداری الکترون کنده ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬خاموش و روشن کردن پشت سر هم عمر المپ را کاهش می دهد‪.‬‬
‫‪ ‬سلف ( چوک ) و استارتر نيز بر روی عمر المپ اثر دارند‪ .‬عامل دیگر ولتاژ‬
‫خط می باشد که تغييرات آن بر زمان استارت اثر گذاشته و باعث تغيير در‬
‫عمر المپ ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬عمر المپ فلورسنت در اثر تکامل از ‪ 2000‬به ‪ 3000‬و ‪ 5000‬ساعت‬
‫افزایش یافته است‪ .‬حتی در حال حاضر المپهایی با عمر ‪ 7500‬ساعت با‬
‫قدرتهای ‪ 80 – 65-40‬و ‪ 125‬وات ساخته ميشود‪ .‬المپهایی که پس از‬
‫اتصال برق مرتباً خاموش و روشن شده و بحالت کار عادی خود نميرسند‬
‫علت آن کهنگی المپ و کاهش مقدار ماده تشعشع کننده الکترون در‬
‫الکترودهای آن می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬تيرگی ایجاد شده در دو سر المپ بعلت تشعشعات اتمهای کند شده از‬
‫سطح کاتدها بوده و باعث کاهش توان نوری المپ ميگردد‪ .‬علت دیگر‬
‫وجود ماده فسفر سانس است که پس از مدتی کار کردن راندمان اوليه‬
‫را نداشته و باعث کم شدن توان نوری المپ می گردد‪.‬‬
‫‪ ‬طرز کار المپهای فلوئورسنت‪:‬‬
‫‪ ‬برای المپهای فلوئورسنت مدارهای متنوعی درست شده که یکی از مهمترین‬
‫آنها که در مدار المپهای فلوئورسنت معمولی استفاده ميشود بشرح زیر است‪.‬‬
‫‪ ‬این مدار برای المپهای فلورسنت کاتد گرم بکار برده ميشود‪ .‬در این جا استارتر‬
‫عمل یک کليد اتوماتيک را انجام می دهد و قبل از اینکه المپ روشن شود‪ ،‬مدار‬
‫را بسته و جریان برق باعث گرم شدن کاتدها می گردد ميتوان بجای آن از کليد‬
‫دستی نيز استفاده کرد‪.‬‬
‫‪ ‬این استارتر از یک بی مثال تشکيل شده که در داخل یک محفظه بسته محتوی‬
‫گاز نئون قرار دارد و در حالت عادی کنتاکت آن باز بوده و پس از وصل مدار بين‬
‫کنتاکتهای استارتر تخليه الکتریکی ( جرقه) ایجادو باعث گرم شدن بی مثال‬
‫ميگردد و در نتيجه کنتاکت بسته می شود در مدت زمانی که کنتاکت بسته‬
‫است جریان برق از کاتدهای المپ عبور کرده و آنها را گرم می کند‪ .‬ضمناً در این‬
‫فاصله زمانی‪ ،‬بی مثال استارتر نيز سرد شده و به حالت عادی خود برگشته و‬
‫مدار باز ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬در اثر قطع مدار و وجود سلف ( چوک) ولتاژ لحظه ای حدود ‪ 1000‬ولت برای مدت‬
‫چند ميلی ثانيه در دو سر المپ قرار می گيرند و باعث یونيزاسيون گاز و بخار‬
‫جيوه موجود بين کاتدها شده و المپ روشن می شود‪.‬‬
‫‪ ‬در صورتيکه المپ روشن نشود دو مرتبه استارتر عمل می کند‪ .‬در المپهای کهنه‬
‫که کاتد قدرت صدور الکترون به اندازه کافی ندارد این عمل مرتبا ادامه یافته و‬
‫المپ دائماً چشمک می زند و بحالت کار عادی خود نمی رسد و این عمل آن‬
‫اندازه ادامه می یابد تا استارتر خراب شود‪.‬‬
‫‪ ‬همانطور که گفتيم قوس جيوه در المپ فلوئورسنت توليد امواج الکترومغناطيس‬
‫می کند که این امواج بر روی گيرنده های مجاور اثر ميگذارد مخصوصاً برروی موج‬
‫‪ FM‬موثر بوده‪ ،‬اما بر روی موج ‪ AM‬و تلویزیونی کمتر تاثير دارد برای رفع این عيب‬
‫و برطرف کردن پارازیت‪ ،‬استارتر مجهز به یک خازن بظرفيت حدود ‪006/0‬‬
‫ميکروفاراد ميباشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انواع المپ های فلوئورسنت‪:‬‬
‫انواع المپ های فلوئورسنت بترتيب زیر معرفی می شوند‪.‬‬
‫‪ 1‬ـ لوله راست (‪) L‬‬
‫از نظر شکل‪:‬‬
‫‪ 2‬ـ لوله گرد (‪) C‬‬
‫‪ 3‬ـ ‪ U‬شکل‬
‫از نظر نوع رنگ و جریان نور‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ سفيد با بهره نور زیاد (‪) White‬‬
‫‪ 2‬ـ سفيد سرد با بهره نور زیاد (‪) Cool- White‬‬
‫‪ 3‬ـ سفيد گرم‪ ،‬رنگ کمی شبيه المپهای رشته با بهره نور خوب ( – ‪Warm‬‬
‫‪) White‬‬
‫‪ 4‬ـ سفيد گرم دولوکس‪ ،‬رنگ گرمتر از نوع باال (‪) Warm – White- deluxe‬‬
‫‪ 5‬ـ سفيد سرد دولوکس‪ ،‬رنگ نسبتاً مطبوع که جایگزین همه نوع المپ می‬
‫گردد‪Cool- White - deluxe .‬‬
‫‪ 6‬ـ رنگ روز ( ‪) Daylight‬‬
‫‪ 7‬ـ سفيد طبيعی ‪Natural – White‬‬
‫‪ ‬ضمناً المپهای فوق با عالئم اختصاری زیر نشان داده میشود‪.‬‬
‫‪1 ‬ـ‪W‬‬
‫‪ 2 ‬ـ ‪C- W‬‬
‫‪3 ‬ـ‪W–W‬‬
‫‪ 4 ‬ـ ‪W- W- X‬‬
‫‪ 5 ‬ـ ‪C- W- X‬‬
‫‪ 6 ‬ـ ‪Day‬‬
‫‪ 7 ‬ـ ‪N- W‬‬
‫‪ 7 ‬ـ المپ نئون‪:‬‬
‫‪ ‬در المپهای نئون لوله های شيشه ای‪ ،‬محتوی گاز نئون هستند که این گاز فشاری در‬
‫حدود یک هزارم فشار جو دارد‪.‬‬
‫لوله های المپ با قطر ‪ 18‬ميليمتر در طولهای مختلف حداکثر تا ‪ 16‬متر ساخته می شوند‬
‫و برای هر متر طول لوله تقریباً ‪ 500‬ولت الزم است و تقریبا ‪ 300‬ولت هم برای شروع جرقه‬
‫درلحظه اوليه به آن اضافه می شود‪ .‬چون مصرف این المپها خيلی کم است کمتر گرم‬
‫‪ ) 50‬عمر المپهای نئون در حدود ‪ 1000‬ساعت ‪c‬ميشود ( الکترودها تا ‪ 150‬درجه و گاز تا‬
‫است ولی نور رنگين و ضریب بهره کم (ده لومن بر وات) دارند و بعلت نياز به ولتاژهای زیاد‬
‫برای روشنایی بکار نميروند‪ .‬ولی در حجم وسيعی برای تابلوهای نورانی و تزئينات و‬
‫چراغانی متداول هستندو با استفاده از گازهایی مانند هليوم و جيوه رنگهایی از قبيل‬
‫قرمز‪ ،‬نارنجی‪ ،‬زرد‪ ،‬بنفش‪ ،‬آبی‪ ،‬سبز و غيره ایجاد می کنند‪ .‬برای روشن کردن این المپها‬
‫از ترانسهای خاصی استفاده ميشود تا در ابتدا ولتاژ زیاد تأمين کنند و پس از روشن شدن‬
‫المپ اختالف سطح آنها پائين آید‪ ( .‬چون مقاومت گازهای در اثر گرم شدن کم ميشود)‬
‫همچنين برای اصالح ضریب توان این المپها که در حدود ‪ 5/0‬است از خازن استفاده‬
‫ميشود‪ .‬استفاده از مقره و عایق بندی بعلت ولتاژهای زیاد در تأسيسات چنين المپهایی‬
‫ضروری است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫محاسبه روشنایی داخلی‪:‬‬
‫مسائلی که در طرح روشنائی در نظر گرفته می شوند عالوه براجرای هدف خواسته شده‬
‫از جانب سفارش کننده عبارتند از‪:‬‬
‫الف ـ اصول اقتصادی‬
‫ب ـ اصول بهداشتی‬
‫ج ـ اصول زیبائی‬
‫‪‬‬
‫الف ـ اصول اقتصادی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در بررسی اصول اقتصادی طرح روشنایی نوع المپ و نوع روشنایی مورد نظر است‪ .‬در‬
‫سيستم هائيکه بيشتر بطرف سيستم مستقيم روشنایی تمایل دارند جنبه اقتصادی‬
‫بيشتر در نظر گرفته ميشود و تعداد المپهای کمتری در اینگونه موارد الزم است ‪ .‬بدین‬
‫جهت اگر مسئله را فقط از جنبه اقتصادی بررسی نمائيم سيستم مستقيم اقتصادی ترین‬
‫نوع روشنائی است‪.‬‬
‫در رابطه با انتخاب نوع المپ از نظر اقتصادی دو نوع هزینه مورد توجه است‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ هزینه اولیه‬
‫‪ 2‬ـ هزینه نگهداری و تعمیر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بعنوان مثال هزینه اوليه المپهای فلوئورسنت از المپهای رشته ای بيشتر است در صورتی‬
‫که عمر این المپها بيشتر از رشته ای است و نگهداری آنها هزینه کمتری دارد‪.‬‬
‫عالوه بر آن بهره نوری المپ فلوئورسنت در مقایسه با المپ رشته ای خيلی بيشتر است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ب ـ اصول بهداشتی‬
‫‪‬‬
‫یک طرح روشنایی هنگامی مورد قبول است که اصول بهداشتی در مورد آن رعایت شده‬
‫باشد‪ .‬در مرحله اول بایستی نور توليد شده یکنواخت باشد تا خيرگی برای چشم ایجاد‬
‫نشود و از ایجاد سایه های مزاحم جلوگيری شود‪.‬‬
‫در مرحله بعدی باید روشنایی کافی بوده و تا حد امکان به نور روز نزدیک باشد‪ .‬در طراحی‬
‫و محاسبه روشنایی بایستی دو عامل اقتصادی و بهداشتی تواماً در نظر گرفته شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ج ـ اصول زیبائی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در رعایت اصول زیبائی بایستی شکل المپ و محل المپها و چگونگی قرار دادن آنها و‬
‫فواصل المپها از یکدیگر و نيز معماری محل‪ ،‬مورد نظر قرار گيرد و هماهنگی الزم بين آنها‬
‫وجود داشته باشد‪.‬‬
‫این جنبه نيز با در نظر گرفتن اصول اقتصادی و بهداشتی بایستی بررسی شود‪.‬‬
‫انواع طراحی روشنایی‪:‬‬
‫برای طرح روشنایی با توجه به محل و هدف یکی از دو نوع روشنایی زیر را باید انتخاب‬
‫نمود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ روشنایی عمومی‬
‫‪ 2‬ـ روشنایی عمومی ـ موضعی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در روشنایی عمومی محيط کار بطور یکنواخت روشن شده و در آن سایه کمتر بوده‪،‬‬
‫بهداشتی تر است‪ .‬مانند روشنایی کالس درس ـ اطاق نشيمن‬
‫در حاليکه در روشنایی عمومی ـ موضعی‪ ،‬سطح کار نسبت به بقيه محيط از روشنایی‬
‫بيشتری برخوردار است‪.‬‬
‫این روشنایی گر چه باعث خستگی چشم می شود‪ ،‬اقتصادی تر ميباشد‪ .‬مانند روشنایی‬
‫کالس رسم‪ ،‬کارگاه تراشکاری‪ ،‬کارگاه خياطی و نظایر اینها‪.‬‬
‫‪ ‬عوامل مؤثر در محاسبه روشنایی داخلی‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ تعیین شدت روشنایی مناسب‬
‫‪ 2‬ـ انتخاب نوع روشنایی ( عمومی یا عمومی موضعی)‬
‫‪ 3‬ـ انتخاب سیستم روشنایی‬
‫‪ 4‬ـ انتخاب نوع المپها و نوع حباب آن‬
‫‪ 5‬ـ انتخاب ضریب آلودگی‬
‫‪ 6‬ـ تعیین و محاسبه ضریب فضا‬
‫‪ 7‬ـ مشخص نمودن وضع و رنگ سقف و دیوارها‬
‫‪ 8‬ـ تعیین ضریب بهره روشنایی‬
‫‪ 9‬ـ محاسبه جریان نوری کل‬
‫‪ 10‬ـ تعیین فاصله حباب یا المپ و تعداد المپها‬
‫‪ 11‬ـ تعیین و محاسبه روشنایی موضعی در صورت نیاز‬
‫‪ ‬ضریب آلودگی‪:‬‬
‫‪ ‬بطور کلی درضریب آلودگی سه عامل را باید در نظر گرفت‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1‬ـ آلودگی المپ و فرسودگی آن‬
‫‪ 2‬ـ آلودگی حباب‬
‫‪ 3‬ـ آلودگی محیط ( تمیز ـ متوسط ـ کثیف)‬
‫ضریب آلودگی را با ‪ MF‬نشان می دهند و این ضریب برای المپها و حبابهای‬
‫مختلف عددی متفاوت است‪.‬‬