مهارت زندگی

Download Report

Transcript مهارت زندگی

‫تعریف مهارتهای زندگی‬
‫سازمان جهانی بهداشت مهارتهای‬
‫زندگی را چنین تعریف نموده است‪:‬‬
‫توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت ‪‬‬
‫به گونه ای که فرد بتواند با چالشها و‬
‫ضروریات زندگی روزمره خود کنار‬
‫بیاد‬
‫‪‬‬
‫تاریخچه مهارتهای زندگی‬
‫• در سال ‪ 1993‬از طریق یونیسف‬
‫به عنوان مدلی برای پیشگیری از‬
‫آسیبهای روانی اجتماعی به‬
‫جهانیان معرفی شد ‪.‬‬
‫سطوح مهارتهای زندگی‬
‫کارشناسان مهارتهای زندگی را در چندین سطح دسته بندی می‬
‫کنند‪:‬‬
‫سطح اول ‪ :‬مهارتهای پایه ای و اساسی روان شناختی و • ‪‬‬
‫اجتماعی هستند این مهارتها به شدت متاثر از فرهنگ و ارزش‬
‫های اجتماعی هستند نظیر خودآگاهی و همدلی‬
‫سطح دوم ‪ :‬مهارت هایی هستند که تنها در شرایط خاص • ‪‬‬
‫مورد استفاده قرار می گیرند نظیر مذاکره ‪ ،‬رفتار جرات مندانه‬
‫و حل تعارض‬
‫سطح سوم ‪ :‬مهارت های زندگی کاربردی هستند نظیر • ‪‬‬
‫امتناع از سوء مصرف مواد‬
‫‪‬‬
‫پژوهش های متعدد نشان داده اند که خودآگاهی ‪ ،‬عزت‬
‫نفس واعتماد به نفس شاخص های اساسی توانمندی‬
‫ها وضعف های هر انسان است‪ .‬این سه ویژگی فرد را‬
‫قادر می سازد که فرصت های زندگی اش رامغتنم‬
‫شمرده برای مقابله با خطرات احتمالی آماده باشد به‬
‫خانواده و جامعه اش بیاندیشد ونگران مشکالتی که در‬
‫اطرافش وجود دارد باشد و به به چاره اندیشی‬
‫بپردازد‪ .‬مهارت های زندگی به عنوان واسطه های‬
‫ارتقای سه ویژگی فوق الذکر در آدم ها می توانند فرد‬
‫وجامعه را در راه رسیدن به اهداف فوق کمک نمایند‬
‫‪‬‬
‫گزارش پایگاه اطالع رساني پلیس‪ ،‬پژوهش هاي‬
‫بي شمار نشان داده اند كه بسیاري از مشكالت‬
‫بهداشتي و اختالالت رواني – عاطفي ریشه هاي‬
‫رواني – اجتماعي دارند‪ .‬براي مثال پژوهش در‬
‫زمینه اعتیاد و سوء مصرف مواد نشان داده است‬
‫كه سه عامل مرتبط با سوء مصرف مواد عبارتند‬
‫از‪ :‬عزت نفس ضعیف‪ ،‬ناتواني در بیان احساسات‬
‫و فقدان مهارتهاي ارتباطي است‬
‫‪‬‬
‫علت اصلی افزایش‬
‫آمار طالق نداشتن‬
‫مهارتهای زندگی است‬
‫‪‬‬
‫انواع مهارت هاي زندگي‬
‫‪ -1‬خود آگاهی ‪ -2‬همدلی ‪ -3‬توانایی‬
‫ارتباط مؤثر ‪ -4‬ارتباط بین فردی‬
‫‪ -5‬تصمیم گیری ‪ -6‬مهارت حل مسأله‬
‫‪ -7‬تفکر خالق ‪ -8‬تفکر انتقادی‬
‫‪ -9‬مقابله با استرس ‪ -10‬مقابله با ‪‬‬
‫هیجانهای منفی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫خود آگاهی‬
‫توانایی شناخت و آگاهی از‬
‫خصوصیات ‪،‬نقاط قوت ‪،‬ضعف‬
‫‪،‬تصویر واقع بینانه از خود ‪،‬آگاهی‬
‫از حقوق و مسئولیتها ‪،‬ارزشها‬
‫وانگیزش برای شناخت خود‬
‫‪‬‬
‫مؤلفه های خود آگاهی‬
‫شناخت احساسات و خود پنداره‬
‫( برداشتی که هر کسی از خودش ‪‬‬
‫دارد )‬
‫عزت نفس و احساس ارزشمندی ‪‬‬
‫هویت و هویت یابی ‪‬‬
‫‪‬‬
‫همدلی‬
‫برقراری رابطه تؤام با احترام متقابل با‬
‫دیگران ‪،‬گاهی اوقات به آن پیوستگی‬
‫اجتماعی می گویند یعنی احساس تعلق به‬
‫افراد ‪،‬گروهها و نهادهای اجتماعی ‪،‬یعنی‬
‫اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی در‬
‫زمانی که خود در آن شرایط قرار ندارد‬
‫درک کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مهارت ارتباط مؤثر‬
‫ارتباط‬
‫چیست؟‪‬‬
‫ارتباط عبارت است از هر گونه‬
‫تعاملي كه شامل انتقال پيام‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪16‬‬
‫دكتر فرشته موتابي‪ -‬دکتر الدن فتی‬
‫اهميت ارتباط‬
‫‪17‬‬
‫ارتباط تنها وسيله انتقال اطالعات به ديگران است‪.‬‬
‫ارتباط تنها وسيله دريافت اطالعات از ديگران است‪.‬‬
‫از طريق برقراري ارتباط است كه عاطفه به ديگران ‪‬‬
‫منتقل ميشود‪.‬‬
‫تصحيح سوءبرداشت ها و سوءتفاهم ها فقط از طريق ‪‬‬
‫برقراري ارتباط ميسر ميباشد‪.‬‬
‫مهار هيجان‌هاي منفي نظير خشم تنها از طريق برقراري ‪‬‬
‫ارتباط سالم ميسر است‪.‬‬
‫بلوغ يك اجتماع منوط به سيالي ارتباط های بين فردي ‪‬‬
‫است‪.‬‬
‫ارتباط دستمايه هر نوع رشد فردي و اجتماعي است‪.‬‬
‫اولین قدم در فرزند‬
‫پروری هنر برقراری‬
‫ارتباط است ‪.‬‬
‫عناصر اصلي ارتباط‬
‫عناصر كالمي ارتباط‪‬‬
‫عناصر غير كالمي ارتباط‪‬‬
‫گوش دادن‬
‫شنیدن در مقابل گوش دادن‬
‫فعال‬
‫‪‬‬
‫گوش دادن فعال به اندازه ‪‬‬
‫حرف زدن و يا حتي بيشتر از‬
‫آن انرژي مصرف ميكند‬
‫كودك انسان ظرف دو سال ‪‬‬
‫صحبت كردن را مي آموزد‬
‫اما گاهي شصت سال طول‬
‫مي كشد تا كس ي گوش‬
‫‪.‬كردن را بياموزد‬
‫شخصی که بتواند‬
‫ارتباط زیبایی برقرار‬
‫کند یک هنرمند است‪.‬‬
‫مهارت ابراز وجود‬
‫فرد حرف و هدف خود را به صورت مسالمت‬
‫آمیز بیان کند ‪.‬‬
‫انواع ابراز وجود ‪ :‬الف – منفعالنه (انفعال )اصال ‪‬‬
‫حرف نمی زند ‪ .‬ب – پرخاشگر ج‪ -‬ابراز وجود یا‬
‫جرأت مندی‬
‫ویژگی رفتار پرخاشگر تحقیر دیگران است ‪.‬در ‪‬‬
‫ابراز وجود قضاوت در مورد خود به عنوان مثال‬
‫بجای ‪ :‬تو چرا دیر آمدی ؟ باید گفت من دیرم شد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫انواع رفتارهای جرأت مندانه‬
‫منفی ‪‬‬
‫‪ -1‬بیان احساسات مثبت و‬
‫‪ -2‬قبول نکردن و مقاومت در برابر‬
‫خواسته های نابجای دیگران‬
‫(مهارت نه گفتن) ‪‬‬
‫‪ -3‬ابراز نظرات شخصی ‪‬‬
‫‪‬‬
‫شرح مورد‬
‫آقای ص‪،‬جوان ‪ 23‬ساله ای است که در کوچه شما ‪‬‬
‫ساکن است‪ .‬و کارمند است ‪ .‬یک بار با شما درد دل‬
‫کرده بود ((که هیچ وقت نمی تواند به دیگران بگوید با‬
‫آنها مخالف است ‪ .‬هیچ وقت نمی تواند روابط خود را‬
‫با کسی که حتی ممکن است از او متنفر باشد قطع کند ‪.‬‬
‫جرات ندارد در جمع با نظر افراد مخالفت کند و ‪))....‬‬
‫به تازگی کمتر مسجد می رود ‪ .‬خیلی گوشه گیر شده ‪‬‬
‫است ‪.‬یک بار اتفاقی اورا در خیابان می بینید می گوید‬
‫‪:‬‬
‫چندی پیش به خواستگاری خواهر همکارم رفتم‬
‫که دو بردار دیگر هم دارد ‪ .‬آنها مرا به جمع‬
‫خود راه دادند ‪ .‬مرا به جشن تولدشان دعوت می‬
‫کنند ‪ .‬با آنها به کوه می روم ‪ .‬چند باری با هم‬
‫مسافرت رفته ایم ‪ .‬تقریبا با آنها جور شده ام اما‬
‫متاسفانه اخیرا آنها به من مشروب تعارف می‬
‫کنند و می خواهند که با آنها سیگارو مواد مخدر‬
‫مصرف کنم ‪ .‬من نیز نمی توانم به آنها نه بگویم‬
‫‪ .‬از طرفی به خواهرشان هم عالقمند هستم‪ .‬نمی‬
‫دانم چه کار کنم ؟‬
‫‪‬‬
‫بحث‬
‫کنید ‪:‬‬
‫راههاى متفاوت یك نه گفتن منطقى و معنى دار‬
‫‪: -1‬استفاده از روش مستقیم و ساده •‬
‫وقتى شخصى از شما مى خواهد كارى را انجام دهید كه •‬
‫امكان آن وجود ندارد‪ ،‬خیلى مختصر و به دور از هرگونه‬
‫دلیل تراشى‪ ،‬مخالفت خود را اعالم كنید‪.‬حاشیه پردازي‬
‫‪.‬نكنید‬
‫براى مثال دوستى از شما مى خواهد تحقیق او را انجام •‬
‫دهید‬
‫اگر امكان این كار وجود ندارد خیلى ساده بگویید‪ :‬نه‪• ،‬‬
‫متاسفم ‪،‬من این كار را انجام نمي دهم‬
‫‪:‬روش بازتابى •‬
‫رضایت و عالقه مندى خود را نسبت به این پیشنهاد نشان •‬
‫دهید و به دنبال آن مشخص كنید در حال حاضر شرایط‬
‫‪.‬پذیرش این درخواست را ندارید‬
‫اگه شرایطم اجازه مي داد دوست داشتم تحقیقتان را بنویسم •‬
‫اما االن نمي توانم و امكانش نیست‬
‫‪:‬گفتن نه همراه با دلیل •‬
‫دلیل كوتاه و واقعى رد تقاضا را بدون •‬
‫پرداختن به حاشیه و ذكر جزئیات‪ ،‬مطرح‬
‫‪.‬كنید‬
‫نمى توانم تحقیق شما را انجام دهم چون •‬
‫براي انجام كارهاي خودم وقت كم دارم‬
‫این روش با مطرح كردن پیشنهادى •‬
‫دیگر در واقع حسن نیت خود را به‬
‫‪.‬درخواست كننده نشان مى دهید‬
‫این هقته نمي توانم با شما تفریح •‬
‫بیم‪،‬براي هفته بعد اگه فرصت شد‬
‫چطوره؟‬
‫نه گفتن همراه با پرس و جو براى یافتن •‬
‫‪.‬كارى دیگر‬
‫راه دیگر این است كه به درخواست كننده نشان دهیم براى •‬
‫انجام امرى دیگر آمادگى داریم و رد كردن این مورد خاص‬
‫‪.‬به منزله رد تمام موارد ارتباطى نیست‬
‫نمي توانم تحقیق تو را انجام دهم اما اگه كتاب یا منابعي •‬
‫خواستي مي تونم در اختیارت بزارم‬
‫و این هم یك نوع از نه گفتن است درست مانند «نوارى كه •‬
‫سوزنش گیر كرده است‪ ».‬موقعیت ساده و خاص خود را‬
‫تكرار كنید‪ .‬بدون هیچ شرح و توضیح‪ .‬فقط تكرار‬
‫نه من نمى توانم جزوه ام را به تو امانت دهم (نزدیك ‪• -‬‬
‫امتحان است و شما فرصت كمي دارید‬
‫‪.‬اما خواهش مى كنم زیاد طول نمى كشد •‬
‫نه نمى توانم جزوه ام را به تو دهم ‪• -‬‬
‫‪ .‬قبول‪ ،‬چند فصل اول یا آخرش را بده ‪• - -‬‬
‫‪.‬نه من نمى توانم جزوه ام را به تو دهم االن دارم مي خونم ‪• -‬‬
‫یك نه بگویید و از عواقب احتمالى بله خالص شوید ‪• -‬‬
‫داستان كودك عاقلى! را كه •‬
‫با تالش پى در پى معلم‬
‫(الف) را نگفت‪ ،‬او حرف‬
‫اول را تكرار نكرد تا مجبور‬
‫نباشد تا آخر حروف الفبا‬
‫پیش رود‬
‫انواع نه گفتن‬
‫نه گفتن به خود•‬
‫نه گفتن به دیگران•‬
‫ارتباط بین فردی‬
‫همکاری و مشارکت‬
‫‪،‬تشخیص مرزهای بین‬
‫فردی مناسب ‪،‬دوستیابی‬
‫‪،‬شروع و خاتمه‬
‫ارتباطات‬
‫‪‬‬
‫حل مسئله "‬
‫عبارت است از فرایند شناختي‪ -‬رفتاري‬
‫ای كه توسط خود فرد هدایت ميشود و‬
‫فرد سعي ميكند با كمك آن راهحلهاي‬
‫مؤثر یا سازگارانهاي براي مسایل زندگي‬
‫روزمره خویش پیدا كند‪ .‬به این ترتیب‬
‫حل مسئله یك فرایند آگاهانه‪ ،‬منطقي‪،‬‬
‫تالش بروهدفمند است‪.‬‬
‫ ناسازگارانه‬‫هیجان مدار (هیجان محور)‪ -:‬سازگارانه‬
‫ناسازگارانه‬‫مسئله مدار(مسئله محور)‪-:‬سازگارانه‬
‫اصوال هنگامی که یک مشکل برای هر شخص پیش می آید‪،‬بسته به‬
‫شدت مشکل‪،‬ما از خود رفتارهای هیجانی بروز می دهیم‪.‬به عنوان‬
‫مثال کودکی که با شما نسبت نزدیکی دارد دچار بیماری سختی می‬
‫شود‪.‬مسلم است که با توجه به عواطفی که هر فرد نسبت به کودک‬
‫دارد ‪ ،‬رفتارهای هیجانی مختلف نشان می دهد‪.‬مانند گریه ‪ ،‬بی‬
‫‪ ......‬قراری ‪،‬عصبانیت و‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫گروهی از افراد در مواجهه با مشکالت هیجان مدار رفتار می‬
‫کنند‪.‬اگر این هیجانات به حد معمول بوده (گریه ‪،‬دعا و‪)....‬و باعث‬
‫شود شخص با تخلیه هیجان خود بتواند بروی مسئله تمرکز پیدا‬
‫‪.‬کند‪،‬به آن" هیجان محور سازگارانه" می گوییم‬
‫‪‬‬
‫اما اگر باعث بروز هیجان بیشتر(جیغ زدن ‪،‬غش‬
‫کردن‪،‬خودزنی و‪ )...‬و تقویت آن شود بطوریکه شخص‬
‫قدرت تفکر و تصمیم گیری برای حل مسئله نداشته‬
‫‪.‬باشد‪،‬به آن "هیجان محور ناسازگارانه" می گوییم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در مواجهه بروش مسئله مدار نیز به همین طریق‪،‬اگر به‬
‫راههای درست برای حل مسئله فکر کنیم به آن‬
‫"مسئله مدار سازگارانه" و اگر راههای اشتباه و غلط را‬
‫انتخاب کنیم"مسئله مدار ناسازگارانه" می گوییم‪.‬بعنوان‬
‫نمونه در مواجهه با مسئله ای مانند بیکاری‪،‬میتوان هم‬
‫به پیدا کردن یک شغل مناسب فکر کرد(سازگارانه)وهم‬
‫‪).‬میتوان به سرقت و کالهبرداری اندیشید(ناسازگارانه‬
‫‪‬‬
‫مقابله‌‌ي‌مسئله‌مدار‌و‌مقابله‌ي‌هيجان‌مدار‬
‫هدف مقابلهي مسئلهمدار‪ ،‬تغییر شرایط •‬
‫استرسآفرین در جهت بهبود وضعیت و‬
‫كاهش فشار و حل مسئله است‪.‬‬
‫هدف مقابلهي هیجانمدار‪ ،‬مدیریت •‬
‫هیجانهاي ایجادشده در اثر موقعیت‬
‫استرسآفرین است‪.‬‬
‫مقابله‌ي‌مسئله‌مدار‌مستلزم‌عبور‌از‌چهار‌مرحله‌‬
‫است‬
‫تعریف و فرمولبندي مسئله ‪1.‬‬
‫تولید وخلق راهحلهاي متعدد ‪2.‬‬
‫ارزیابي سود و زیان یا بررسی معایب ‪3.‬‬
‫و محاسن هر راه حل‬
‫بهكارگیري راهحل و ارزیابي و ‪4.‬‬
‫بازنگري آن‬
‫با تعریف دقیق مشکل ‪،‬‬
‫نیمی از راه حل آن را‬
‫یافته ایم‬
‫مثال جهت جدول حل مسأله‬
‫مشکل‪ :‬فرزندم در درسها یش‬
‫موفقیت چندانی ندارد و به خواندن‬
‫دروس اشتیاقی نشان نمی دهد‬
‫مسئله‪ :‬چطور رفتار کنم تا فرزندم‬
‫بهتر به درسهایش بپردازه‬
‫بارش ذهنی‪:‬ف رض می کنیم راه •‬
‫حلهای مختلف را نوشته ایم و‬
‫اولویت اول ما"تشویق "است‬
‫جدول سود و زیان برای "تشویق‬
‫سود یا محاسن‬
‫انرژی مثبت به فرزندم می دهم‬
‫خودم اذیت نمی شوم(حرص‬
‫نمیخورم)‬
‫فرزندم هم اذیت نمی شه‬
‫نیازهایش را هم با این هدایا بر‬
‫طرف می کنم‬
‫با سرعت و هدفمند کار می کنه‬
‫زیان یا معایب‬
‫وابسته به تشویق میشه‬
‫ممکن است باعث حسادت بقیه‬
‫فرزندانم بشه‬
‫عادت به زیاده خواهی و کمرنگ‬
‫شدن اثر تشویق‬
‫مهارتهای تفکر خالق‬
‫تفکر مثبت ‪،‬یادگیری فعال •‬
‫(جستجوی اطالعات جدید‬
‫)تشخیص راه حل جدید برای‬
‫مشکالت‬
‫مهارت مقابله با هیجانات‬
‫شناخت هیجانهای خود و دیگران •‬
‫‪،‬مقابله با ناکامی ‪،‬خشم‪،‬بی‬
‫حوصلگی ‪،‬ترس و اضطراب‬
‫‪،‬مقابله با هیجانهای شدید دیگران‬
‫پایان •‬