AnthropologyAndArchitectureDec2012
Download
Report
Transcript AnthropologyAndArchitectureDec2012
ناصر فکوهی
گروه انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
مدیر «انسان شناسی و فرهنگ»
[email protected]
www.anthropology.ir
جلسه اول :معرفی مختصر انسان شناسی ،انسان شناسی فضا و معماری؛ مفهوم فضا در انسان شناسی :
از بدن انسانی تا بدن کیهانی :مقدمه
استناد نظری :هانری لوفبور( ، )H.Lefebvreایموس راپاپورت( ،)A. Rappaportدیوید
هاروی( ،)D.Harveyادوارد هال( ،)E. Hallفرانسواز شوای()F. Choay
تعاریف
فرهنگ :مجموعه ای از پدیده های مادی (مستقیما محسوس) و غیر مادی ( غیر
مستقیم محسوس) که به صورت انتسابی یا اکتسابی سبب انسجام یک گروه
اجتماعی می شوند و از طریق انتقال خود از خالل فرایندهای تقلید و ابداع،
آموزش رسمی و غیر رسمی ،سبب تداوم یافتن آن فرهنگ و آن نظام اجتماعی می
شوند.
انسان شناسی ،علم شناخت انسان در همه ابعاد و همه زمان ها با تاکید بر بر چهار
بعد در هم تنیده و تفکیک ناپذیر در وجود انسانی
انسان موجودی است «فرهنگی» بنابراین گسسته از طبیعت که این گسست
را عمدتا بر اساس دو فرایند فناورانه(ابزاری) و زبانی (شناختی) انجا مداده
و طبیعت را به «طبیعت انسان ساخته» بدل کرده است.
انسان موجودی است زیستی با تمام خصوصیات ،نیاز ها و قابلیت های
حیات.
انسان موجودی است دارای زبان ،بنابراین موجودی اندیشمند ،نمادین و
دارای شناخت نسبت به مرگ خود و معطوف به اراده ای معنا ساز از جهانی
نه لزوما دارای معنا
انسان موجودی است دارای حافظه تاریخی ،کوتاه و دراز مدت که خود را در
نظام های خطی یا چرخه ای تطور دیده و ادراک می کند.
دو مفهوم خط (زاویه) و انحناء (دایره) اساس نگاه شکلی انسان را می سازند
فضا /زمان
واحدی که ادراک موجودات اعم از مادی و غیر مادی درون آن انجام می گیرد.
پهنه فضایی /زمانی یک رابطه دوگانه ( )dichatomicمیان «فضا» ( )χώρος() khoros()spaceو
«جا» ( )τόπος ( )topos( )placeرا مطرح می کند .فضا با گونه ای پویایی همراه است (رابطه فعال شده با
زمان -سرنوشت) و جا با نوعی ایستایی (رابطه با زمین و رمینیت ،territorialityاسکان
sedentarisationمشناء originو آفرینش cosmologyو فرجام ،eschatologyاالول و االخر ،آلفا و
اومگا)
از نگاه انسان شناسی فضا مسئله را می توان به صورت ساختاری (لوی استروس) به صورت زیر مطرح کرد:
فضا /زمان ظرف مادی (محسوس) برای اندیشیدن یا موجودیت ،برای درک جهان (واقعیت بیرونی) را برای
واقعیت درونی (مغز) می سازند .این عمل بر اساس رابطه بدن انسانی (فردی ،مادیت فی الذاته)( human
)bodyبا بدن اجتماعی (واقعیت ساخته شده)( )social / constructred bodyو بدن کیهانی (واقعیت
طبیعی) ( )cosmic bodyرا تشکیل می دهد.
معماری :بر اساس نظریه کالسیک وییتریوس ،رابطه ای میان پایداری (()firmitasاستحکام ،تداوم
زمانی/فضایی) سودمندی (( )utilitasآسایش ،هماهنگی ،لذت معطوف به هدف) و زیبایی (( )venustasلذت
حسی ،انبساط عاطفی -زیستی)
بنا /ساختار /شهر ...اشکال تبلور یافته ذهنیت نمادین – نشانه شناختی انسانی برای تبدیل بدن فردی به بدن
اجتماعی
تقسیم بندی کالسیک انسان شناسی معماری :معماری پیش از تاریخ؛ معماری معنایی (تحلیل مناسکی چیدمان
های فضایی ،حرکتی و روابط تقدس در فضا)؛ معماری خانگی ازدیدگاه درونی ( عناصر عهویت ساز معماری
درونی ،مکان های خاطره؛ معماری مسکونی ازد یدگاه بیرونی ؛ جنبه های تمدنی معماری(شهر و کالن
ساختارهای آن از پبکه های باستانی آبرسانی تا پبکه های پیچیده خدمات شهری کنونی)
جلسه دوم :فضا به مثابه بدن فردی و بدن جمعی :هویت و فضا
استناد نظری :روبر هرتز( ،)R. Hertzمارسل موس( ،)M. Maussمیشل فوکو( M.
،)Foucaultداوید لوبروتون()D/ Le Breton
قدرت :در آن واحد ابزار و هدف ِ کنشی و ذهنی اعمال اراده یک بدن بدن بر بدنی دیگر.
بدن فردی = بدن خود /بدن دیگری
بدن فردی تنها بدن مستقیما محسوس برای انسان است .نظام حسی شناختی در آن واحد از دو
منشاء بیرونی (جهان «واقعی» بر اساس روایت فردی) و منشاء درونی (نظام شناختی -عصبی)
تنها شکل قابل «ادراک» برای انسان ،از خالل فرایندهای در هم تنیده دریافت حسی
( ،)sensory perceptionطبقه بندی( )classificationو رده شاختی شناختی و زبان
شاختی ( )taxonomic linguistic and cognitionو نام شناختی (. )nomenclature
واقعیت بیرونی ،نه واحد است و نه همگن ،این وحدت و همگنی محصول نسبی اراده قدرت
نظام دهنده ای است که برای جامعه شدگی جامعه مورد نیاز است و از خالل فرایندهای تعمیم
بخشی به نظام های نمادین و نشانه شناختی وارد عمل می شود که مهم ترین آنها رده شناسی
های زبانشناختی و شکلی هستند.
جلسه سوم انسان شناسی و فضای زیستی
استنادهای نظری :شارل فوریه (فاالنستر) ()Ch. Fourier؛ ایموس راپاپورت( ،)A. Rappaortتیم
اینگولد()T. Ingold؛ لوکوربوزیه()Le Corbusier
معماری به مثابه تجربه زیستی حسی /فرایند ساختن زمان/فضا به مثابه ترکیب پیچیده نظام های حسی
دیداری = باز تولید نظام تصویری
شنیداری= بازتولید نظام صوتی
بساوایی = باز تولید نظام لمس
بویایی = باز تولید نظام بویایی
چشایی = بازتولید نظام تغذیه
تابو ها = نظام های ممنوعیت = حریم ها = تخطی = شکست مرزها (برداشتن پوست /پوسته /دیوار)(از
خالل تضعیف ،از شکل انداختن ،باز شکل دادن به فرایندهای سه گانه معماری)
توتم ها = نظام های تعلق = تجویز = دنباله روی = هنجارمندی = تشدید مرزها (از خالل تشدید
فرایندهای و اجزاء سه گانه معماری)
نام گزاری = من آن هستم که نامیده می شوم /دیگر آن است من می نامش = چیزی که نامی ندارد ،وجود
ندارد بنابراین نباید دیده ،شنیده ،گفته ...شود :تابوهای دیاری ،شنیداری ... ،نظام های حریم ها ،تقدس/
تقدس زدایی
جلسه چهارم :انسان شناسی ،زبان ،نشانه و شناخت :از روالن بارت تا آنتونیو گائودی ()11-13
استناد های نظری :روالن بارت ( ،)R. Bathesسورئالیسم (گائودی)()A. Gaudi؛ اومبرتو اکو( U.
)Ecco
نظام زبان در رویکرد بارتی به آن یک نظام آمرانه است که فرد راو ادار می کند که به گونه خاصی
بیاندیشد و در واقع بفهمد .این امر شامل درک فضا و «ساخت فضا» نیز می شود.
ادراک و یازنمایی فضا و کنش های خاصل از آنها از جمله کنش ساخت فضا /زمان معمارانه از خالل
نظام حسی انجام می گیرد.
این فرایند بنا بر افراد ،در زمان ها ،مکان ها ،موقعیت های ایستا و پویا ،و در استراتژی های گوناگون
کالبد فردی و اجتماعی یکسان نیست.
در معنای یدیگر ساخت معمارانه همچون هر پدیده دیگری هربار در «تفسیر» زبان شناختی خود باز
سازی می شود که بنا بر نظام هی حسی و موقعیت های فوق متغییر است (.مثال ها :من/او/آنها – دیروز
/امروز /فردا – اینجا /آنجا/ناکجا – استرتژی سلطه :فرمانبرداری یا فرماندهی و.)...
تفاوت های نظام حسی در گروه های دیگری نیز قابل طبقه بدی است :ژنتیک(تفاوت حس های مختلف با
یکدیگر که به ادراک های متفاوت از واحدهای زمانی/فضایی منجر می شوند)؛ اکتسابی (آموزش و انتقال
و تقلید فرهنگی)؛ تصادفی ( نقش تصادف در ایجاد روابط اجتماعی ،موقعیت ها ،استراتژی ها ،و تاثیر
آ« بر نظام های ذهنی ،کنشی اغلب نادیده گرفته می شود در حالی که شاید مهم ترین نقش راد اشته باشد؛
واقعیت ها بیشتر موقعیت هایی هستند که به صورت بالقوهوجود دارند و به صورت تصادفی به تحقق در
می آیند)
تضاد اساسی میان برداشت ها ادراک ها از یک سو و نیاز و ضرورت به ایجاد نظام های کنشی یکسان
است که مسئله زبان را به امری محوری در «تقلیل» اندیشه و نظام های کنش تبدیل می کند .نظم ،جامعه
را از طریق تقلیل واقعیت های بی شمار بیرونی به واقعیت های محدود نشانه شناختی و نمادین امکان
پذیر می کند.
نظام های نشانه شناختی – نمادین به صورت گسترده در قالب ساختار معمارانه خود را در شکل ها
(ترکیب تعداد محدودی از شکل ها با حرکت دو نظام پایه ای خطی و چرخه ای = خط و دایره) و رنگ
ها (طیف های نور) تعیین می کنند .نگاه کنید به تعریف لو کوربوزیه از معماری در «به سوی یک
معماری» (« :)1923معماری بازی هوشمندانه ،درست و شگفت انگیز حجم ها زیر نور است».
نظام نشانه شناختی همچنین باید بتواند رابطه متضاد و متناقض میان دو موقعیت ایستا و پویا را از میان
برده و این دو را به یکدیگر تبدیل کند .زندگی در امر حیاتی خود را در پویایی نشان می دهد و معماری
قاعدتا در ایستایی؛ معماری مدرن تالش می کند که روابط ایستای فضا/زمانی را به صورت های مختلف
به روابط پویا تبدیل کند تا با امر حیاتی قابل انطباق باشند.
تناقض و گسست طبیعت /فرهنگ ،امر دیگری است که نظام ها ینشانه شناختی باید حل کنند :کالبد فردی
کالبدی طبیعی و ریستی (بیولوژیک) است ،کالبد اجتماعی و نشانه های معمارانه آن ،کالبدی ساخته شده،
بازنموده شده ،تفسیر شده ،این تناقض باید از خالل نظام ها ینشانه – نماد شناسانه از میان برود یا قابلیت
کاربردی شدن پیدا کند (نگاه کنیم به ورود گسترده عناصر طبیعی در ساختارهای جدید معمارانه :معماری
سبز و ارگانیک)
جلسه پنجم انسان شناسی و «نامکان» ها (مارک و اوژه و تحلیل معماری)
بحران معماری در ایجاد ساخت های منطبق با جهانی شدن؛ انقالب اطالعاتی
مارک اوژه( ،)M. Augéفرانسواز شوای()F. Choay؛ آرجون آپادورای ( ،)A. Appaduraiمیشل
بودریار ()M.Baudrillard
اگر «مکان» را جایی بدانیم که تولید «حافظه» می کند و حافظه را فرایندی که ایجاد هویت می کند،
«نامکان» ها ،حوزه های زمانی/مکانی هستند که به دلیل «موقتی» بودن و «تعریف ناپذیری» شان،
ایجاد خافظه های سیال کرده و در نتیجه هویت های سیال و سستی را می آفرینند که تنها در روابط بیرونی
خود یا با نقاط بیرون از خوشان می توانند باز تعریف شوند.
مثال« :پایانه های مسافربری» ،راهروی مترو ها... ،
جهانی شدن ،بنا بر تعبیر و تفسیر یکی از معتبرترین نظریه پردازان آن آپادورای ،نه یک جریان یک
سویه از «مرکز» به «پیرامون» و فرایندی صرفا یکسان ساز () که پیرامون را به صورت خودکار و
ساده به مرکزی جدید تبدیل کند ،بلکه مجموعه از «چشم انداز» ها یا فرایندها است که در دو جهت عمل
می کنند:
Homogenization همگن سازی
Heterogenization ناهمگن سازی
فرایندهای متداخل و پیچیده عبارتند:
ethnoscapeمنظرقومی
technoscapeمنظر فناورانه
mediascapeمنظر رسانه ای
financescapeمنظر مالی
ideoscapeمنظر پنداره ای
انقالب اطالعاتی یکی از سه انقالب بزرگ فاورانه تاریخ بشریت کخه باید ساخت های زیستی ،اسکانی و
اجتماعی خود را بسازد
انقالب کشاورزی :روستا /ما به ازای اجتماعی :جماعت ( )communityنوع رابطه = فیزیکی رودر
رو /آشنا
انقباب صنعتی :شهر /ما به ازای اجتماعی :جامعه ( )societyنوع رابطه = فیزیکی ،عیر مستقیم (شغل،
موقعیت . )...نا آشنا
انقالب اطالعاتی :فراشهر یا ابرشهر؟ ما به ازای اجتماعی :شبکه اجتماعی ( )social networkنوع
رابطه= فیزیکی /مجازی /ناآشنا /شبیه سازی شده /چرخه ای بین واقعیت و فراواقعیت(بودریار)
این امر ما را به سوی فرایند نقد مدرنیته و پسا مدرنیته
جلسه ششم :انسان شناسی و ایدئولوژی ( از معماری فاشیستی تا معماری پسامدرن)
هانا آرنت ( ، )H. Arendtرابرت پاکستون( ،)R. Paxtonاریک هابزباوم( ،)E. Habsbaumجین
جاکوبز()J. Jacobs؛ جارلز جنکز()Ch. Jencks
بحثی درباره ایدئولوژی
ایدئولوژی گروهی از ساختارهای ذهنی است که تمایل به ایجاد یک جهان بینی و تبدیل آ« جهان بینی به
کنش و ساختارهای مادی در زمان و مکان دارد.
ایدئولوژی لزوما فراگیر یا هژمونیک نیست و در نهایت هر انسانی نوعی ایدئولوژی را حمل می کند که
بنا بر نطریه اصالت وجود بر اساس معنی بخشیدن به جهانی بی معنا و به زندگی خود او از خالل انتخاب
هایش به وجود می آید.
ایدئولوژی های فراگیر یا توتالیتاریستی ،تمایل بدان دارند که یک جهان بینی واحد را به کل جامعه تحمیل
کنند و هموراه ر این راه شکست می خورند مگر در تحمیل ساختارهای زبان شناختی ،نشانه شناختی و
نماد شناختی که از جمله در اشکال تجسمی و معماری تبلور می یابند.
معماری ایدئولوژیک بهترین نمونه های خود را در معماری توتالیتاریسیتی می یابد که در قرن بیستم
بیشترین تبلور خود را داشت .زیرا این قرن ،قرن اراده معطوف به قدرت و تمایل به از میان بردن
«فرد» یا همان بدن بیولوژیک به سود بدن اجتماعی ،دارد.
معماری توتالیتاریسیی ،به شدت نمادین است و تمایل بدان دارد که انسان را به مثابه موجودی واحد و
زیستی در برابر ایدئولوژی ها ضعیف و شکننده نشان دهد .هم از این رو به شدت تمایل به ساختارهای
غول آسا ( )monumentalismو استفاده از مصالخ سخت و سنکین دارد.
جلسه هفتم :انسان شناسی ،مصرف و فناوری فضا
هانری لوفبور( ،)H. Lefebvreدیوید هاروی( ،)D. Harveyفرانسواز شوای()F. Choay
از سرمایه داری صنعتی تا سرمایه داری متاخر
مرحله نخست :سرمایه داری صنعتی :شکل گیری شهر صنعتی ،شهر استعماری ،شهر پسا
استعماری ،شهر مدرن و معماری خاص هر یک از آنها
مرحله کنونی :سرمایه داری متاخر:
شکل گیری موقعیت های صنعت زدایی
گذار صنایع به جهان سوم
تبدیل مفهوم کالن شهر به مفهومی جهان سومی
پدید آمدن جهان شهرها
فرایند بازروستایی شدن( )reruralizationو پی آمدهای آن در عرصه معماری ( معماری
منظر ،معماری ساخت های روستایی شهرنشین)...،
فرایند بازاشرافیت شهری ( )gentrificationو پی آمدهای معماری آن :شهر سبز ،شهر
فناورانه ،شهر فرامدرن
جلسه هشتم :معماری و طراحی صنعتی (از باوهاوس تا ایکیا)
اریک هابزباوم ( ،)E. Haubsbaumتئودورد آورنو( ،)Th. Adornoماکس هورکهایمر ( ،)M. Horkheimerهانا آرنت( ، )H. Arendtادوارد هال(،)E. Hall
ریمون ویلیامز()R. Williams
سنت باوهاوس(()Bauhausگزپپیوس ابتدای دهه :)1920تلفیق زبایی و صنعت در آلمان میان
دو جنگ
مختصات جامعه آلمانی در این زمان :چرا باوهاوس در آلمان پدیدار شد
مکتب فرانکفورت ،نقد مصرف به مثابه موتور سرمایه داری
گذار به آمریکا :اهمیت ایدئولوژی «سبک زندگی آمریکایی» پس از جنگ جهانی دوم ،و
ضروت زیبایی صنعتی
شکست نظریه های انقالبی معماری ( نگاه کنید به بخش معماری و ایدئولوژی)
هنرهای تزئینی مدرن :هنر مولف واشرافیت جدید هنری در ساخت اشیا «دیزاین»
مکتب بیرمنگام (مطالعات فرهنگی ) ( ،)cultural studiesمصرف توده ای فرهنگ ،تولید
انبوه شیئی فرهنگی
گسترش ایده آیکیا( :)Ikeaتاسیس در 1947به وسیبه یک جوان 17ساله سوئدی ،در ،2011
322مجموعه در 38کشور جهان ،در آمد در 23 ،2010میلیارد دالرفروش(بیش از دو
میلیارد دالر سود خالص) 12 ،هزار محصول ،بازدید وبسایت ایکیا در فاصله سپتامبر 2997
تا سپتامبر 470 ،2008میلیون نفر ،مفهوم جدید در رابطه با استفاد هاز فضای خانگی درونی،
بسته بندی ،مصرف پایدار ،استفاد هاز نیروی ار و ...ورود به بخش هتلداری از آغاز دهه
127 .2010هزار شاغل
جلسه نهم :معماری و فناوری پیشرفته
جامعه اطالعاتی و نیاز به فناوری پیشرفته در نظام های معماری
مفهوم سرزمین زدایی
تمایل به خروج از اشکال متعارف با استفاده از فناوری های هر چه پیشرفته تر
نوعی غول آساگرایی ( )monumentalismجدید
خطر غیر انسانی شدن به دلیل خارج شدن از کنترل انسانی
ساختاری بسیار عظیم نیاز به کنترلی غیر انسانی دارند که خود نیاز به غیر انسانی کردن
عوامل گوناگون متداخل در طراحی ،ساخت و مصرف بنا دارند
در نهایت ،شکل می تواند بر محتوا به صورت بی معنایی پیشی بگیرد و شکل گرایی مطلق بدل
یه نوعی ایدئولوژی در خود شود.
جلسه دهم :معماری ارگانیک ،سبز و پایدار (ورود گسترده عناصر طبیعی :نور ،باد ،آب ،سبزه ،اشکال
ارگانیک به معماری)
فرایند ساخت (معماری) رابطه ای (قاعدتا) تخریب کننده یا دست کاری کننده ( )manipulatorبا محیط طبیعی
برقرار می کند .فرایندهای «زیباسازی» ( )eugenizationنشانه – نماد شناختی و زبان شناختی برای
امکان دادن به فرازش ( )sublimationاین فرایند و نبدیل آن به فرایندی «سازنده» ایفا می کنند که در گفتمان
های نظم دهنده و هژمونیک اجتماعی چه از لحاظ تاریخی (استعمار) و چه در دوران مدرن ( توسعه) و پسام
مدرن (پسا مدرنیسم و معناری پایدار) خود را قابل پذیرش می کنند.
در این فرایندها ،رویکردهای کارکردی و زیباشناختی با یکدیگر ترکیب می شوند :معماری منظر ،معماری
سبز ،ورود گسترده فضاهای سبز ساخته شده در شهر و در بنا ازد یوار های سبز گرفته تا بام های سبز و
ترکیب های ساختاری ،مادی میان اجزاء بنا برای بیرون آمدن از نظم «مخرب» معنارانه به سوی نظم
«سازنده» تمدن ،مثال :استفاده گسترده از چوب و سنگ که مسئله ای در آن واحد کارکردی و نمادین است؛ ایجا
سازش میان طبیعت محیطی و ساختار معماری از طریق تالش برای نزدیک کردن شکلی و معنایی میان طبیعت
طبیعی و طبیعت باز ساخته.
دو خط برای تامل و اندیشیدن در این زمینه:
رویکرد مثبت :خروج از منطق سختی ایستا و غیر انسانی معمارانه و تالش برای تقلید از طبیعت از خالل
مجموعه های تزئینی (گچ بری ،حکاکی ،دیوار پر نقش و نگار ...و تغییر ناپذیر) برای بازتولید ،باز تفسیر
طبیعت در قالب طبیعت بازنموده (دیوار سفید لوکوربوزیه ،خالء و سکوت و آرامش طبیعی؛ دیوار و بام سبز؛
ورود گسترده آب به بنا؛ ورود گسترده خالء به بنا وغیره .)...نزدیکی بیشتر میان فرهنگ و طبیعت.
ت طبیعی با طبیعت بازنموده و ساخته شده :ایجاد
رویکرد منفی :تغییر شکلی و محتوایی طبیعت :جایگزینی طبیع ِ
امکان بالقوه برای نابودی تعمدی طبیعت و زیر پا گذاشتن حق دیگر موجودات به سود انسان از خالل گفتمان
فرازش یافته و زیبا شده سبز.
نتیجه گیری و چشم اندازهای فرهنگ و فضا
درک هر چه بیشتر مفهوم بین رشته ای بودن در معماری
مدیریت تفاوت و تکثر فرهنگی در شهرهای جهانی و اختالف هر چه بیشتر سبک های زندگی و ما به
ازاهای فضایی آنها
ورود گسترده فرهنگ به عرصه معماری
ورود گسترده عناصر هویتی در معماری :قومیت ،جماعت ،سبک زندگی ،جنسیت... ،
روشن شدن و رسیدن به منطقی پایدار میان فضای مجازی و فضای واقعی
جلوگیری از خطر انفراد اجمتماعی به دلیل گسترش اشکال رابطه الکترونیک فردی در فضایی محدود به
کالبد بدنی (رایانه های همراه و اینترنت وای فی) که به تدریج فضای غیر مجازی را تخریب می کند
خطر جایگزین شدن حس های مستقیم با شبیه سازی این حس ها در سیستم های مجازی و ر نتیجه خطر
جایگزین شدن فضا های مجازی به جای فضا های واقعی که با رابطه اقتصادی سرمایه و سود محور
تشدید می شود .نگاه کنیم به خودکار شدن عمومی فرایندها از جمله فرایندهای ساخت فضا ،متن ،شعر،
تصویر ،انیمیشن ،تحلیل و غیره
معماری چون فرهنگ ،ادبیات ،زبان و تخیل راهی است برای گریز از انسان زدایی از انسان