AnthropologyAndArchitectureDec2012

Download Report

Transcript AnthropologyAndArchitectureDec2012

‫ناصر فکوهی‬
‫گروه انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران‬
‫مدیر «انسان شناسی و فرهنگ»‬
‫‪[email protected]‬‬
‫‪www.anthropology.ir‬‬
‫‪ ‬جلسه اول ‪ :‬معرفی مختصر انسان شناسی‪ ،‬انسان شناسی فضا و معماری؛ مفهوم فضا در انسان شناسی ‪:‬‬
‫از بدن انسانی تا بدن کیهانی‪ :‬مقدمه‬
‫‪ ‬استناد نظری‪ :‬هانری لوفبور(‪ ، )H.Lefebvre‬ایموس راپاپورت(‪ ،)A. Rappaport‬دیوید‬
‫هاروی(‪ ،)D.Harvey‬ادوارد هال(‪ ،)E. Hall‬فرانسواز شوای(‪)F. Choay‬‬
‫‪ ‬تعاریف‬
‫‪ ‬فرهنگ‪ :‬مجموعه ای از پدیده های مادی (مستقیما محسوس) و غیر مادی ( غیر‬
‫مستقیم محسوس) که به صورت انتسابی یا اکتسابی سبب انسجام یک گروه‬
‫اجتماعی می شوند و از طریق انتقال خود از خالل فرایندهای تقلید و ابداع‪،‬‬
‫آموزش رسمی و غیر رسمی‪ ،‬سبب تداوم یافتن آن فرهنگ و آن نظام اجتماعی می‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪ ‬انسان شناسی‪ ،‬علم شناخت انسان در همه ابعاد و همه زمان ها با تاکید بر بر چهار‬
‫بعد در هم تنیده و تفکیک ناپذیر در وجود انسانی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انسان موجودی است «فرهنگی» بنابراین گسسته از طبیعت که این گسست‬
‫را عمدتا بر اساس دو فرایند فناورانه(ابزاری) و زبانی (شناختی) انجا مداده‬
‫و طبیعت را به «طبیعت انسان ساخته» بدل کرده است‪.‬‬
‫انسان موجودی است زیستی با تمام خصوصیات‪ ،‬نیاز ها و قابلیت های‬
‫حیات‪.‬‬
‫انسان موجودی است دارای زبان ‪ ،‬بنابراین موجودی اندیشمند‪ ،‬نمادین و‬
‫دارای شناخت نسبت به مرگ خود و معطوف به اراده ای معنا ساز از جهانی‬
‫نه لزوما دارای معنا‬
‫انسان موجودی است دارای حافظه تاریخی‪ ،‬کوتاه و دراز مدت که خود را در‬
‫نظام های خطی یا چرخه ای تطور دیده و ادراک می کند‪.‬‬
‫دو مفهوم خط (زاویه) و انحناء (دایره) اساس نگاه شکلی انسان را می سازند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فضا ‪ /‬زمان‬
‫واحدی که ادراک موجودات اعم از مادی و غیر مادی درون آن انجام می گیرد‪.‬‬
‫پهنه فضایی ‪ /‬زمانی یک رابطه دوگانه (‪ )dichatomic‬میان «فضا» (‪ )χώρος() khoros()space‬و‬
‫«جا» (‪ )τόπος ( )topos( )place‬را مطرح می کند‪ .‬فضا با گونه ای پویایی همراه است (رابطه فعال شده با‬
‫زمان ‪ -‬سرنوشت) و جا با نوعی ایستایی (رابطه با زمین و رمینیت ‪ ،territoriality‬اسکان‬
‫‪sedentarisation‬مشناء ‪ origin‬و آفرینش ‪ cosmology‬و فرجام ‪ ،eschatology‬االول و االخر‪ ،‬آلفا و‬
‫اومگا)‬
‫از نگاه انسان شناسی فضا مسئله را می توان به صورت ساختاری (لوی استروس) به صورت زیر مطرح کرد‪:‬‬
‫فضا ‪ /‬زمان ظرف مادی (محسوس) برای اندیشیدن یا موجودیت‪ ،‬برای درک جهان (واقعیت بیرونی) را برای‬
‫واقعیت درونی (مغز) می سازند‪ .‬این عمل بر اساس رابطه بدن انسانی (فردی‪ ،‬مادیت فی الذاته)( ‪human‬‬
‫‪ )body‬با بدن اجتماعی (واقعیت ساخته شده)( ‪ )social / constructred body‬و بدن کیهانی (واقعیت‬
‫طبیعی) ( ‪ )cosmic body‬را تشکیل می دهد‪.‬‬
‫معماری‪ :‬بر اساس نظریه کالسیک وییتریوس‪ ،‬رابطه ای میان پایداری (‪()firmitas‬استحکام‪ ،‬تداوم‬
‫زمانی‪/‬فضایی) سودمندی (‪( )utilitas‬آسایش‪ ،‬هماهنگی‪ ،‬لذت معطوف به هدف) و زیبایی (‪( )venustas‬لذت‬
‫حسی‪ ،‬انبساط عاطفی‪ -‬زیستی)‬
‫بنا ‪ /‬ساختار ‪ /‬شهر‪ ...‬اشکال تبلور یافته ذهنیت نمادین – نشانه شناختی انسانی برای تبدیل بدن فردی به بدن‬
‫اجتماعی‬
‫تقسیم بندی کالسیک انسان شناسی معماری‪ :‬معماری پیش از تاریخ؛ معماری معنایی (تحلیل مناسکی چیدمان‬
‫های فضایی ‪ ،‬حرکتی و روابط تقدس در فضا)؛ معماری خانگی ازدیدگاه درونی ( عناصر عهویت ساز معماری‬
‫درونی ‪ ،‬مکان های خاطره؛ معماری مسکونی ازد یدگاه بیرونی ؛ جنبه های تمدنی معماری(شهر و کالن‬
‫ساختارهای آن از پبکه های باستانی آبرسانی تا پبکه های پیچیده خدمات شهری کنونی)‬
‫‪ ‬جلسه دوم ‪ :‬فضا به مثابه بدن فردی و بدن جمعی‪ :‬هویت و فضا‬
‫‪ ‬استناد نظری‪ :‬روبر هرتز(‪ ،)R. Hertz‬مارسل موس(‪ ،)M. Mauss‬میشل فوکو( ‪M.‬‬
‫‪ ،)Foucault‬داوید لوبروتون(‪)D/ Le Breton‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫قدرت‪ :‬در آن واحد ابزار و هدف ِ کنشی و ذهنی اعمال اراده یک بدن بدن بر بدنی دیگر‪.‬‬
‫بدن فردی = بدن خود ‪ /‬بدن دیگری‬
‫بدن فردی تنها بدن مستقیما محسوس برای انسان است‪ .‬نظام حسی شناختی در آن واحد از دو‬
‫منشاء بیرونی (جهان «واقعی» بر اساس روایت فردی) و منشاء درونی (نظام شناختی‪ -‬عصبی)‬
‫تنها شکل قابل «ادراک» برای انسان‪ ،‬از خالل فرایندهای در هم تنیده دریافت حسی‬
‫(‪ ،)sensory perception‬طبقه بندی(‪ )classification‬و رده شاختی شناختی و زبان‬
‫شاختی (‪ )taxonomic linguistic and cognition‬و نام شناختی (‪. )nomenclature‬‬
‫واقعیت بیرونی‪ ،‬نه واحد است و نه همگن‪ ،‬این وحدت و همگنی محصول نسبی اراده قدرت‬
‫نظام دهنده ای است که برای جامعه شدگی جامعه مورد نیاز است و از خالل فرایندهای تعمیم‬
‫بخشی به نظام های نمادین و نشانه شناختی وارد عمل می شود که مهم ترین آنها رده شناسی‬
‫های زبانشناختی و شکلی هستند‪.‬‬
‫‪ ‬جلسه سوم انسان شناسی و فضای زیستی‬
‫‪ ‬استنادهای نظری‪ :‬شارل فوریه (فاالنستر) (‪)Ch. Fourier‬؛ ایموس راپاپورت(‪ ،)A. Rappaort‬تیم‬
‫اینگولد(‪)T. Ingold‬؛ لوکوربوزیه(‪)Le Corbusier‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫معماری به مثابه تجربه زیستی حسی‪ /‬فرایند ساختن زمان‪/‬فضا به مثابه ترکیب پیچیده نظام های حسی‬
‫دیداری = باز تولید نظام تصویری‬
‫شنیداری= بازتولید نظام صوتی‬
‫بساوایی = باز تولید نظام لمس‬
‫بویایی = باز تولید نظام بویایی‬
‫چشایی = بازتولید نظام تغذیه‬
‫‪ ‬تابو ها = نظام های ممنوعیت = حریم ها = تخطی = شکست مرزها (برداشتن پوست‪ /‬پوسته‪ /‬دیوار)(از‬
‫خالل تضعیف‪ ،‬از شکل انداختن‪ ،‬باز شکل دادن به فرایندهای سه گانه معماری)‬
‫‪ ‬توتم ها = نظام های تعلق = تجویز = دنباله روی = هنجارمندی = تشدید مرزها (از خالل تشدید‬
‫فرایندهای و اجزاء سه گانه معماری)‬
‫‪ ‬نام گزاری = من آن هستم که نامیده می شوم‪ /‬دیگر آن است من می نامش = چیزی که نامی ندارد‪ ،‬وجود‬
‫ندارد بنابراین نباید دیده‪ ،‬شنیده‪ ،‬گفته ‪ ...‬شود‪ :‬تابوهای دیاری ‪ ،‬شنیداری‪ ... ،‬نظام های حریم ها‪ ،‬تقدس‪/‬‬
‫تقدس زدایی‬
‫‪ ‬جلسه چهارم‪ :‬انسان شناسی‪ ،‬زبان‪ ،‬نشانه و شناخت ‪:‬از روالن بارت تا آنتونیو گائودی (‪)11-13‬‬
‫‪ ‬استناد های نظری‪ :‬روالن بارت (‪ ،)R. Bathes‬سورئالیسم (گائودی)(‪)A. Gaudi‬؛ اومبرتو اکو( ‪U.‬‬
‫‪)Ecco‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬نظام زبان در رویکرد بارتی به آن یک نظام آمرانه است که فرد راو ادار می کند که به گونه خاصی‬
‫بیاندیشد و در واقع بفهمد‪ .‬این امر شامل درک فضا و «ساخت فضا» نیز می شود‪.‬‬
‫‪ ‬ادراک و یازنمایی فضا و کنش های خاصل از آنها از جمله کنش ساخت فضا‪ /‬زمان معمارانه از خالل‬
‫نظام حسی انجام می گیرد‪.‬‬
‫‪ ‬این فرایند بنا بر افراد‪ ،‬در زمان ها‪ ،‬مکان ها‪ ،‬موقعیت های ایستا و پویا‪ ،‬و در استراتژی های گوناگون‬
‫کالبد فردی و اجتماعی یکسان نیست‪.‬‬
‫‪ ‬در معنای یدیگر ساخت معمارانه همچون هر پدیده دیگری هربار در «تفسیر» زبان شناختی خود باز‬
‫سازی می شود که بنا بر نظام هی حسی و موقعیت های فوق متغییر است‪ (.‬مثال ها‪ :‬من‪/‬او‪/‬آنها – دیروز‬
‫‪ /‬امروز ‪ /‬فردا – اینجا‪ /‬آنجا‪/‬ناکجا – استرتژی سلطه‪ :‬فرمانبرداری یا فرماندهی و‪.)...‬‬
‫‪ ‬تفاوت های نظام حسی در گروه های دیگری نیز قابل طبقه بدی است‪ :‬ژنتیک(تفاوت حس های مختلف با‬
‫یکدیگر که به ادراک های متفاوت از واحدهای زمانی‪/‬فضایی منجر می شوند)؛ اکتسابی (آموزش و انتقال‬
‫و تقلید فرهنگی)؛ تصادفی ( نقش تصادف در ایجاد روابط اجتماعی‪ ،‬موقعیت ها‪ ،‬استراتژی ها‪ ،‬و تاثیر‬
‫آ« بر نظام های ذهنی‪ ،‬کنشی اغلب نادیده گرفته می شود در حالی که شاید مهم ترین نقش راد اشته باشد؛‬
‫واقعیت ها بیشتر موقعیت هایی هستند که به صورت بالقوهوجود دارند و به صورت تصادفی به تحقق در‬
‫می آیند)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تضاد اساسی میان برداشت ها ادراک ها از یک سو و نیاز و ضرورت به ایجاد نظام های کنشی یکسان‬
‫است که مسئله زبان را به امری محوری در «تقلیل» اندیشه و نظام های کنش تبدیل می کند‪ .‬نظم‪ ،‬جامعه‬
‫را از طریق تقلیل واقعیت های بی شمار بیرونی به واقعیت های محدود نشانه شناختی و نمادین امکان‬
‫پذیر می کند‪.‬‬
‫نظام های نشانه شناختی – نمادین به صورت گسترده در قالب ساختار معمارانه خود را در شکل ها‬
‫(ترکیب تعداد محدودی از شکل ها با حرکت دو نظام پایه ای خطی و چرخه ای = خط و دایره) و رنگ‬
‫ها (طیف های نور) تعیین می کنند‪ .‬نگاه کنید به تعریف لو کوربوزیه از معماری در «به سوی یک‬
‫معماری» (‪« :)1923‬معماری بازی هوشمندانه‪ ،‬درست و شگفت انگیز حجم ها زیر نور است»‪.‬‬
‫نظام نشانه شناختی همچنین باید بتواند رابطه متضاد و متناقض میان دو موقعیت ایستا و پویا را از میان‬
‫برده و این دو را به یکدیگر تبدیل کند‪ .‬زندگی در امر حیاتی خود را در پویایی نشان می دهد و معماری‬
‫قاعدتا در ایستایی؛ معماری مدرن تالش می کند که روابط ایستای فضا‪/‬زمانی را به صورت های مختلف‬
‫به روابط پویا تبدیل کند تا با امر حیاتی قابل انطباق باشند‪.‬‬
‫تناقض و گسست طبیعت ‪ /‬فرهنگ‪ ،‬امر دیگری است که نظام ها ینشانه شناختی باید حل کنند‪ :‬کالبد فردی‬
‫کالبدی طبیعی و ریستی (بیولوژیک) است‪ ،‬کالبد اجتماعی و نشانه های معمارانه آن‪ ،‬کالبدی ساخته شده‪،‬‬
‫بازنموده شده‪ ،‬تفسیر شده ‪ ،‬این تناقض باید از خالل نظام ها ینشانه – نماد شناسانه از میان برود یا قابلیت‬
‫کاربردی شدن پیدا کند (نگاه کنیم به ورود گسترده عناصر طبیعی در ساختارهای جدید معمارانه‪ :‬معماری‬
‫سبز و ارگانیک)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫جلسه پنجم انسان شناسی و «نامکان» ها (مارک و اوژه و تحلیل معماری)‬
‫بحران معماری در ایجاد ساخت های منطبق با جهانی شدن؛ انقالب اطالعاتی‬
‫مارک اوژه(‪ ،)M. Augé‬فرانسواز شوای(‪)F. Choay‬؛ آرجون آپادورای (‪ ،)A. Appadurai‬میشل‬
‫بودریار (‪)M.Baudrillard‬‬
‫اگر «مکان» را جایی بدانیم که تولید «حافظه» می کند و حافظه را فرایندی که ایجاد هویت می کند‪،‬‬
‫«نامکان» ها‪ ،‬حوزه های زمانی‪/‬مکانی هستند که به دلیل «موقتی» بودن و «تعریف ناپذیری» شان‪،‬‬
‫ایجاد خافظه های سیال کرده و در نتیجه هویت های سیال و سستی را می آفرینند که تنها در روابط بیرونی‬
‫خود یا با نقاط بیرون از خوشان می توانند باز تعریف شوند‪.‬‬
‫مثال‪« :‬پایانه های مسافربری» ‪ ،‬راهروی مترو ها‪... ،‬‬
‫‪ ‬جهانی شدن‪ ،‬بنا بر تعبیر و تفسیر یکی از معتبرترین نظریه پردازان آن آپادورای‪ ،‬نه یک جریان یک‬
‫سویه از «مرکز» به «پیرامون» و فرایندی صرفا یکسان ساز () که پیرامون را به صورت خودکار و‬
‫ساده به مرکزی جدید تبدیل کند‪ ،‬بلکه مجموعه از «چشم انداز» ها یا فرایندها است که در دو جهت عمل‬
‫می کنند‪:‬‬
‫‪Homogenization ‬همگن سازی‬
‫‪Heterogenization ‬ناهمگن سازی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فرایندهای متداخل و پیچیده عبارتند‪:‬‬
‫‪ ethnoscape‬منظرقومی‬
‫‪ technoscape‬منظر فناورانه‬
‫‪ mediascape‬منظر رسانه ای‬
‫‪ financescape‬منظر مالی‬
‫‪ ideoscape‬منظر پنداره ای‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انقالب اطالعاتی یکی از سه انقالب بزرگ فاورانه تاریخ بشریت کخه باید ساخت های زیستی ‪ ،‬اسکانی و‬
‫اجتماعی خود را بسازد‬
‫انقالب کشاورزی ‪ :‬روستا ‪ /‬ما به ازای اجتماعی‪ :‬جماعت ( ‪ )community‬نوع رابطه = فیزیکی رودر‬
‫رو‪ /‬آشنا‬
‫انقباب صنعتی‪ :‬شهر‪ /‬ما به ازای اجتماعی‪ :‬جامعه (‪ )society‬نوع رابطه = فیزیکی ‪ ،‬عیر مستقیم (شغل‪،‬‬
‫موقعیت‪ . )...‬نا آشنا‬
‫انقالب اطالعاتی‪ :‬فراشهر یا ابرشهر؟ ما به ازای اجتماعی‪ :‬شبکه اجتماعی (‪ )social network‬نوع‬
‫رابطه= فیزیکی‪ /‬مجازی ‪ /‬ناآشنا ‪ /‬شبیه سازی شده ‪ /‬چرخه ای بین واقعیت و فراواقعیت(بودریار)‬
‫این امر ما را به سوی فرایند نقد مدرنیته و پسا مدرنیته‬
‫‪ ‬جلسه ششم‪ :‬انسان شناسی و ایدئولوژی ( از معماری فاشیستی تا معماری پسامدرن)‬
‫‪ ‬هانا آرنت (‪ ، )H. Arendt‬رابرت پاکستون(‪ ،)R. Paxton‬اریک هابزباوم(‪ ،)E. Habsbaum‬جین‬
‫جاکوبز(‪)J. Jacobs‬؛ جارلز جنکز(‪)Ch. Jencks‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬بحثی درباره ایدئولوژی‬
‫‪ ‬ایدئولوژی گروهی از ساختارهای ذهنی است که تمایل به ایجاد یک جهان بینی و تبدیل آ« جهان بینی به‬
‫کنش و ساختارهای مادی در زمان و مکان دارد‪.‬‬
‫‪ ‬ایدئولوژی لزوما فراگیر یا هژمونیک نیست و در نهایت هر انسانی نوعی ایدئولوژی را حمل می کند که‬
‫بنا بر نطریه اصالت وجود بر اساس معنی بخشیدن به جهانی بی معنا و به زندگی خود او از خالل انتخاب‬
‫هایش به وجود می آید‪.‬‬
‫‪ ‬ایدئولوژی های فراگیر یا توتالیتاریستی‪ ،‬تمایل بدان دارند که یک جهان بینی واحد را به کل جامعه تحمیل‬
‫کنند و هموراه ر این راه شکست می خورند مگر در تحمیل ساختارهای زبان شناختی‪ ،‬نشانه شناختی و‬
‫نماد شناختی که از جمله در اشکال تجسمی و معماری تبلور می یابند‪.‬‬
‫‪ ‬معماری ایدئولوژیک بهترین نمونه های خود را در معماری توتالیتاریسیتی می یابد که در قرن بیستم‬
‫بیشترین تبلور خود را داشت‪ .‬زیرا این قرن ‪ ،‬قرن اراده معطوف به قدرت و تمایل به از میان بردن‬
‫«فرد» یا همان بدن بیولوژیک به سود بدن اجتماعی‪ ،‬دارد‪.‬‬
‫‪ ‬معماری توتالیتاریسیی‪ ،‬به شدت نمادین است و تمایل بدان دارد که انسان را به مثابه موجودی واحد و‬
‫زیستی در برابر ایدئولوژی ها ضعیف و شکننده نشان دهد ‪ .‬هم از این رو به شدت تمایل به ساختارهای‬
‫غول آسا (‪ )monumentalism‬و استفاده از مصالخ سخت و سنکین دارد‪.‬‬
‫‪ ‬جلسه هفتم ‪ :‬انسان شناسی ‪ ،‬مصرف و فناوری فضا‬
‫‪ ‬هانری لوفبور(‪ ،)H. Lefebvre‬دیوید هاروی(‪ ،)D. Harvey‬فرانسواز شوای(‪)F. Choay‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬از سرمایه داری صنعتی تا سرمایه داری متاخر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله نخست‪ :‬سرمایه داری صنعتی ‪ :‬شکل گیری شهر صنعتی‪ ،‬شهر استعماری‪ ،‬شهر پسا‬
‫استعماری‪ ،‬شهر مدرن و معماری خاص هر یک از آنها‬
‫مرحله کنونی‪ :‬سرمایه داری متاخر‪:‬‬
‫شکل گیری موقعیت های صنعت زدایی‬
‫گذار صنایع به جهان سوم‬
‫تبدیل مفهوم کالن شهر به مفهومی جهان سومی‬
‫پدید آمدن جهان شهرها‬
‫فرایند بازروستایی شدن(‪ )reruralization‬و پی آمدهای آن در عرصه معماری ( معماری‬
‫منظر‪ ،‬معماری ساخت های روستایی شهرنشین‪)...،‬‬
‫فرایند بازاشرافیت شهری (‪ )gentrification‬و پی آمدهای معماری آن‪ :‬شهر سبز‪ ،‬شهر‬
‫فناورانه‪ ،‬شهر فرامدرن‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫جلسه هشتم ‪ :‬معماری و طراحی صنعتی (از باوهاوس تا ایکیا)‬
‫اریک هابزباوم (‪ ،)E. Haubsbaum‬تئودورد آورنو(‪ ،)Th. Adorno‬ماکس هورکهایمر (‪ ،)M. Horkheimer‬هانا آرنت(‪ ، )H. Arendt‬ادوارد هال(‪،)E. Hall‬‬
‫ریمون ویلیامز(‪)R. Williams‬‬
‫‪‬‬
‫سنت باوهاوس(‪()Bauhaus‬گزپپیوس ابتدای دهه ‪ :)1920‬تلفیق زبایی و صنعت در آلمان میان‬
‫دو جنگ‬
‫مختصات جامعه آلمانی در این زمان‪ :‬چرا باوهاوس در آلمان پدیدار شد‬
‫مکتب فرانکفورت‪ ،‬نقد مصرف به مثابه موتور سرمایه داری‬
‫گذار به آمریکا‪ :‬اهمیت ایدئولوژی «سبک زندگی آمریکایی» پس از جنگ جهانی دوم‪ ،‬و‬
‫ضروت زیبایی صنعتی‬
‫شکست نظریه های انقالبی معماری ( نگاه کنید به بخش معماری و ایدئولوژی)‬
‫هنرهای تزئینی مدرن‪ :‬هنر مولف واشرافیت جدید هنری در ساخت اشیا «دیزاین»‬
‫مکتب بیرمنگام (مطالعات فرهنگی ) (‪ ،)cultural studies‬مصرف توده ای فرهنگ‪ ،‬تولید‬
‫انبوه شیئی فرهنگی‬
‫گسترش ایده آیکیا(‪ :)Ikea‬تاسیس در ‪ 1947‬به وسیبه یک جوان ‪ 17‬ساله سوئدی ‪ ،‬در ‪،2011‬‬
‫‪ 322‬مجموعه در ‪ 38‬کشور جهان‪ ،‬در آمد در ‪ 23 ،2010‬میلیارد دالرفروش(بیش از دو‬
‫میلیارد دالر سود خالص)‪ 12 ،‬هزار محصول ‪ ،‬بازدید وبسایت ایکیا در فاصله سپتامبر ‪2997‬‬
‫تا سپتامبر ‪ 470 ،2008‬میلیون نفر‪ ،‬مفهوم جدید در رابطه با استفاد هاز فضای خانگی درونی‪،‬‬
‫بسته بندی‪ ،‬مصرف پایدار‪ ،‬استفاد هاز نیروی ار و ‪ ...‬ورود به بخش هتلداری از آغاز دهه‬
‫‪ 127 .2010‬هزار شاغل‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬جلسه نهم ‪ :‬معماری و فناوری پیشرفته‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫جامعه اطالعاتی و نیاز به فناوری پیشرفته در نظام های معماری‬
‫مفهوم سرزمین زدایی‬
‫تمایل به خروج از اشکال متعارف با استفاده از فناوری های هر چه پیشرفته تر‬
‫نوعی غول آساگرایی (‪ )monumentalism‬جدید‬
‫خطر غیر انسانی شدن به دلیل خارج شدن از کنترل انسانی‬
‫ساختاری بسیار عظیم نیاز به کنترلی غیر انسانی دارند که خود نیاز به غیر انسانی کردن‬
‫عوامل گوناگون متداخل در طراحی‪ ،‬ساخت و مصرف بنا دارند‬
‫در نهایت‪ ،‬شکل می تواند بر محتوا به صورت بی معنایی پیشی بگیرد و شکل گرایی مطلق بدل‬
‫یه نوعی ایدئولوژی در خود شود‪.‬‬
‫‪ ‬جلسه دهم ‪ :‬معماری ارگانیک‪ ،‬سبز و پایدار (ورود گسترده عناصر طبیعی‪ :‬نور‪ ،‬باد‪ ،‬آب‪ ،‬سبزه‪ ،‬اشکال‬
‫ارگانیک به معماری)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فرایند ساخت (معماری) رابطه ای (قاعدتا) تخریب کننده یا دست کاری کننده (‪ )manipulator‬با محیط طبیعی‬
‫برقرار می کند‪ .‬فرایندهای «زیباسازی» ( ‪ )eugenization‬نشانه – نماد شناختی و زبان شناختی برای‬
‫امکان دادن به فرازش (‪ )sublimation‬این فرایند و نبدیل آن به فرایندی «سازنده» ایفا می کنند که در گفتمان‬
‫های نظم دهنده و هژمونیک اجتماعی چه از لحاظ تاریخی (استعمار) و چه در دوران مدرن ( توسعه) و پسام‬
‫مدرن (پسا مدرنیسم و معناری پایدار) خود را قابل پذیرش می کنند‪.‬‬
‫در این فرایندها‪ ،‬رویکردهای کارکردی و زیباشناختی با یکدیگر ترکیب می شوند‪ :‬معماری منظر‪ ،‬معماری‬
‫سبز‪ ،‬ورود گسترده فضاهای سبز ساخته شده در شهر و در بنا ازد یوار های سبز گرفته تا بام های سبز و‬
‫ترکیب های ساختاری‪ ،‬مادی میان اجزاء بنا برای بیرون آمدن از نظم «مخرب» معنارانه به سوی نظم‬
‫«سازنده» تمدن‪ ،‬مثال‪ :‬استفاده گسترده از چوب و سنگ که مسئله ای در آن واحد کارکردی و نمادین است؛ ایجا‬
‫سازش میان طبیعت محیطی و ساختار معماری از طریق تالش برای نزدیک کردن شکلی و معنایی میان طبیعت‬
‫طبیعی و طبیعت باز ساخته‪.‬‬
‫دو خط برای تامل و اندیشیدن در این زمینه‪:‬‬
‫رویکرد مثبت‪ :‬خروج از منطق سختی ایستا و غیر انسانی معمارانه و تالش برای تقلید از طبیعت از خالل‬
‫مجموعه های تزئینی (گچ بری‪ ،‬حکاکی‪ ،‬دیوار پر نقش و نگار‪ ...‬و تغییر ناپذیر) برای بازتولید‪ ،‬باز تفسیر‬
‫طبیعت در قالب طبیعت بازنموده (دیوار سفید لوکوربوزیه‪ ،‬خالء و سکوت و آرامش طبیعی؛ دیوار و بام سبز؛‬
‫ورود گسترده آب به بنا؛ ورود گسترده خالء به بنا وغیره‪ .)...‬نزدیکی بیشتر میان فرهنگ و طبیعت‪.‬‬
‫ت طبیعی با طبیعت بازنموده و ساخته شده‪ :‬ایجاد‬
‫رویکرد منفی ‪ :‬تغییر شکلی و محتوایی طبیعت‪ :‬جایگزینی طبیع ِ‬
‫امکان بالقوه برای نابودی تعمدی طبیعت و زیر پا گذاشتن حق دیگر موجودات به سود انسان از خالل گفتمان‬
‫فرازش یافته و زیبا شده سبز‪.‬‬
‫‪ ‬نتیجه گیری و چشم اندازهای فرهنگ و فضا‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫درک هر چه بیشتر مفهوم بین رشته ای بودن در معماری‬
‫مدیریت تفاوت و تکثر فرهنگی در شهرهای جهانی و اختالف هر چه بیشتر سبک های زندگی و ما به‬
‫ازاهای فضایی آنها‬
‫ورود گسترده فرهنگ به عرصه معماری‬
‫ورود گسترده عناصر هویتی در معماری ‪ :‬قومیت‪ ،‬جماعت‪ ،‬سبک زندگی‪ ،‬جنسیت‪... ،‬‬
‫روشن شدن و رسیدن به منطقی پایدار میان فضای مجازی و فضای واقعی‬
‫جلوگیری از خطر انفراد اجمتماعی به دلیل گسترش اشکال رابطه الکترونیک فردی در فضایی محدود به‬
‫کالبد بدنی (رایانه های همراه و اینترنت وای فی) که به تدریج فضای غیر مجازی را تخریب می کند‬
‫خطر جایگزین شدن حس های مستقیم با شبیه سازی این حس ها در سیستم های مجازی و ر نتیجه خطر‬
‫جایگزین شدن فضا های مجازی به جای فضا های واقعی که با رابطه اقتصادی سرمایه و سود محور‬
‫تشدید می شود ‪ .‬نگاه کنیم به خودکار شدن عمومی فرایندها از جمله فرایندهای ساخت فضا‪ ،‬متن‪ ،‬شعر‪،‬‬
‫تصویر‪ ،‬انیمیشن‪ ،‬تحلیل و غیره‬
‫معماری چون فرهنگ‪ ،‬ادبیات‪ ،‬زبان و تخیل راهی است برای گریز از انسان زدایی از انسان‬