مدیریت دانش وکاربرد آن در برنامه ریزی استراتژیک
Download
Report
Transcript مدیریت دانش وکاربرد آن در برنامه ریزی استراتژیک
موضوع:
مدیریت دانش وکاربرد آن در برنامه ریزی
استراتژیک
استاد :جناب آقای دکترحجاریان
دانشجو :بهنام فرهادزارع
مقدمه
سازمانها داراي منابع مختلفي هستند كه گروهي از این منابع غیرقابل تولید و منحصر به
فرد و با ارزش هستند یكي از این منابع دانش است.
تغییرسریع تقاضاها و تقلید رقبا باعث نیاز به ایجاد و مدیریت دانش گردیده است.
رشد مدیریت دانش از 2تغییر اساسي نشات مي گیرد:
- 1كوچك سازي
-2توسعه تكنولوژي
توسعه تكنولوژي از طریق 2منبع مهم گرایش به مدیریت دانش
را افزایش داد:
-1رشد منابع اطالعاتي مانند اینترنت
-2توسعه تكنولوژي كه موجب گردید تهیه و توزیع اطالعات به راحتي صورت گیرد.
علل پیدایش مدیریت دانش
• در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و
آن را یک فناوری میپنداشتند .اما به تدریج سازمانها دریافتند که
برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان ،چیزی ماورای مدیریت
اطالعات موردنیاز است .انسانها در مقابل بعد فناوری و
الکترونیکی ،در مرکز توسعه ،اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار
میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم
مشابهی چون مدیریت اطالعات است
علل پیدایش مدیریت دانش
•
- ۱دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساسا سرمایههای قابل ملس و مالی بودند(امکانات
تولید ،ماشین ،زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل ملس بوده و با دانش ،خبرگی ،توانایی و
مدیریت برای خالق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
•
- ۲افزایش فوق العاده حجم اطالعات ،ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترس ی به اطالعات به طور کلی ارزش دانش
را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطالعات ارزش پیدا میکند ،دانش همچنین ارزش باالیی پیدا
میکند .زیرا به اقدام نزدیک تر است .اطالعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند ،بلکه تبدیل اطالعات به دانش
مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
•
- ۳تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست .بسیاری از
سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است .این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر
اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود ،قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود
•
- ۴ .تخصص ی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج
کارکنان را بهمراه داشته باشد.
مدیریت دانش
مديريت دانش سازمان دادن برای دانستن است .کوشش ی هماهنگ برای تصرف دانش حياتی
سازمان ،اشتراک دانش ميان يک سازمان و برجسته کردن در حافظه جمعی سازمانی برای بهبود
تصميم گیري ،افزايش بهره وری و نوآوری است .مديريت دانش شامل تصرف دانش ،خرد،
تجربيات با ارزش افزوده کارکنان ،آسان کردن بازيابی دوباره و نگهداری آن بعنوان دارايی سازماني
است .مديريت دانش کوشش ی برای تبديل دانش کارکنان (سرمايه انسانی) به دارايی مشترک
سازمانی (سرمايه فکری ساختاری) است
هاينس ،مديريت دانش را فرايندی ميداند که مبتنی بر چهار رکن است :
الف) محتوا :که به نوع دانش (آشکار يا نهفته بودن) مربوط مي شود،
ب) مهارت :دستيابي به مهارت هايي جهت استخراج دانش،
ج) فرهنگ :فرهنگ سازمانها بايد مشوق توزيع دانش و اطالعات باشد،
د) سازماندهی :سازماندهی دانش موجود
تعریف مدیریت دانش
محقق
جونز ()2005
دانرام () 2005
اودل ()2000
اسمیت ()2003
چو ()2005
بكمن ()2004
تعريف
رویكردي یكپارچه و نظام مند در جهت تشخیص ،مدیریت و
تسهیم كلیه دارایيهاي فكري شامل پایگاههاي داده ،مستندات،
رویهها و سیاستها و تجارب موجود در ذهن افراد
كاربرد نظام مند و هدفمند معیارهایي جهت هدایت و كنترل
دارایيهاي دانش ملموس و ناملموس سازمان با هدف استفاده
از دانش موجود در داخل و خارج سازمان جهت خلق دانش
جدید ،ایجاد ارزش ،ابداع و بهبود.
مدیریت دانش رویكردي نظام مند ،جهت یافتن ،درك و استفاده
از دانش جهت خلق ارزش ميباشد.
ساز و كاري جهت ایجاد محیط كاري كه در آن دانش و
تخصص به آساني توزیع شود و ایجاد شرایطي كه دانش و
اطالعات بتواند در زمان مناسب در اختیار افراد قرار گیرد به
گونه اي كه آنها بتوانند بصورت موثرتر و با كارایي بیشتر
فعالیت كنند.
چارچوبي براي اعمال ساختارها و فرآیندهایي در سطوح
فردي ،گروهي ،سازماني در جهت اینكه سازمان بتواند از
آنچه ميداند یاد بگیرد و در صورت نیاز دانش جدید را كسب
كند تا براي مشتریان و ذينفعانش ارزش خلق كند .چنین
چارچوب مدیریتي افراد ،فرآیندها و فناوري را در جهت
توسعه پایدار عملكرد یكپارچه ميكند.
ساز و كاري براي دستیابي به تخصص ،دانش و تجربه كه
قابلیتهاي جدید را فراهم ميكند ،عملكرد بهتري را موجب
ميشود ،نوآوري را تشویق ميكند و ارزش مطلوب ذينفعان
را افزایش ميدهد.
Defining Knowledge Management
Direct Observation
Tacit
Knowledge
Experiences
To: ________
From: _____
Events
Observation
from
Repository
Data
Opinion•
Opinion•
Opinion•
Processes
Data
Information
Things
The Real
World
Analysis
Intuition
Sense-making
Understanding
Capture
Computer-Assisted Correlation
and Organization
KM occurs when knowledge is proactively
collected, shared and re-used
Collaboration
KM in Perspective
KM
Best
Practices
Value
BPR
TQM
Industrial
Engineering
• Teams
• Quality
• Cross• Crossfunctional
functional
processes
processes
• Focus on efficiency
• Speed cycle time
• Reduce elapsed time
Time
• Benchmarks
• Corporate
memory
داده ها
«دادهها» رشته واقعیت های مجرد در مورد رویدادها هستند .دادهها از هر نوع قضاوت ،تفسیر
ومبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب تهی هستند .دادهها برای سازمان ها اهمیت زیادی
دارند ،چراکه مواد اولیه ضروری برای خلق دانش به شمار میروند.
•
•
•
•
•
عالئم ،آمارها ،ارقام و.....
به ترتیب منطقی کنار هم قرار میگیرند
به تنهایی معنی دار نیستند
واقعیتی از یک موقعیت یا یک مورد از یک زمینه خاص
بدون ارتباط با دیگر چیزهاست.
داده ها مفهوم خاص ی را القا نمی کنند
اطالعات (توصیف داده ها )
اطالعات برخالف دادهها ،معنیدار هستند .اطالعات باید متضمن آگاهی و حاوی دادههایی تغییر دهنده
باشد .داشتن ارتباط و هدف ،ویژگی اطالعات است .دادهها زمانی به اطالعات تبدیل میشوند که ارائه
دهنده آن ها ،معنی و مفهوم خاص ی به آنها ببخشد .با افزودن ارزش به دادهها ،در واقع آنها را به
اطالعات تبدیل میکنیم.
• داده های مرتبط برای دستیابی به اهداف
• داده های پردازش شده اطالعات را تشکیل می دهند
• داده ها بعد از (تفکیک ،طبقه بندی ،محاسبه و اصالح بر اساس نیاز
به اطالعات تبدیل می شوند .
دانش (تحلیل اطالعات )
دانش :دانش از اطالعات و اطالعات از دادهها ریشه میگیرند .دانش ترکیب سازمان یافتهای است از دادهها
که از طریق قوانین ،فرایندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است .به عبارت دیگر ،دانش معنا
ومفهومی است که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطالعات و داده تلقی میشود .تنها از طریق این
مفهوم است که اطالعات حیات یافته و به دانش تبدیل میشوند
• ترکیبی از اطالعات +تجربه فرد است
• اطالعات +ادراک +تجربیات = دانش
• دانش موضوعی چند الیه،پیچیده ،پویا و انتزاعی که منجر به اقدام
و تصمیم گیری می شود
دانش
اطالعات
داده
ارتباط بين داده ،اطالعات ،دانش
ویژگی های دانش
•
•
•
•
•
دانش مختص انسان است
حاصل تفکر است
خاستگاه و محل بکار گیری دانش در ذهن انسان است
دانش با همکاری و مشارکت انسان ها در یک گروهی می تواند تولید
شود
کاربردی و مورد استفاده در تصمیمات است
ويژگی های دانش
• اطالعات زمانی که در ذهن افراد پردازش ،تفسیر و بکار بسته شود به
دانش تبدیل می شود.
• دانش زمانی که به تصاویر ،متن و سمبولها تبدیل شود اطالعات می
شود
• تبدیل اطالعات به دانش و برعکس فرایندی دائمی است
طبقه بندی ابعاد دانش سازمانی
-1بعد او ل :تمايز بین دانش فردي و جمعي
-2بعد دوم :تمايز بین دانش نهفته و دانش صريح
-3بعد سوم :دانش عمومي در مقابل دانش خصوص ي
-1بعد اول :تمايز بین دانش فردي و جمعي
دانش فردی :شامل مجموعه شایستگی ها ،اطالعات و دانش فرد می باشد
دانش جمعی :شامل اصول سازماندهی ،طرح های مدیریت ارشد ،تجربیات گذشته ،اهداف،
ومأموریت ها می باشد
-2بعد دوم :تمايز بین دانش نهفته و دانش صريح
دانش نهفته :از طریق تجربه یادگرفته می شود و بیان و انتقال آن بسیار مشکل است و در دو بعد
فردی ( شامل :برنامه های فردی ،مهارت ها ،عادت ها ،و دانش انتزاعی ) و بعد جمعی ( شامل :
طرح های مدیریت ارشد ،اجماع سازمانی بر تجربیات گذشته و فرهنگ سازمانی ) است
دانش صریح :این دانش بر خالف دانش نهفته ،قابل کد گذاری بوده و می توان به طور رسمی و
سیستماتیک انتقال داده شود .مثل قوانین و رویه های
این دانش نیز فردی ( شامل :مهارت ها و دانش قابل آموزش و مکتوب شدن ) و جمعی
( شامل :رویه های عملیاتی استاندارد ،مستندات و سیستم های اطالعاتی ) می باشد.
دانش صریح و نهفته را به کوه یخ نیز تشبیه کرده اند که قسمت اعظم آن دانش
نهفته و در زیرآب می باشد.
رابطه دانش نهفته و دانش صریح
از
به
دانش صريح
دانش نهفته
دانش صريح
تركيب
دروني سازي
بروني سازي
دانش نهفته
انتقال دانش صریح به صریح :موجب ترکیب دانش ها شده که در این فرایند توسعه و گسترشمتون علمی ،پایگاه های اطالعاتی و بانک های آماری را شاهد خواهیم بود .
تبدیل دانش صریح به نهفته :افراد با خالقیت های ذهنی خود ،از نظرات صریح آموخته شده ،دانش های تازه ای ایجاد می کنند ( آگر چه قابل انتقال نیست ولی ) در عملکرد آنان منعکس می
شود .به این فرایند درون سازی می گویند .
دانش نهفته به صریح :اگر این انتقال رخ دهد دانش جدیدی خلق کرده ایم که به این فرایندبرون سازی یا عینی ساختن می گویند.
دانش نهفته به نهفته :در این صورت جامعه پذیری رخ می دهد یعنی الگوهای تفکر و اندیشهافراد با همدیگر تسهیم می شود .
جامعه پذيري
آيا دانش نهفته قابل مديريت كردن است؟
تمام افراد سازمان دارای دانش می باشند که قابل انتقال ،نهادینه شدن است .
فرآيند ايجاد و انتقال وحفظ دانش نهفته شامل مراحل زیر است :
-1ايجاد
-2مشاوره و نظرخواهي مستقيم (مشاركت داوطلبانه و فعال كاركنان در توسعه آن
( فرایند ياد گیري شخص ي است و مستقیم مدیریت نمی شود )
نقش مهمی دارد .این کار مستلزم جو همكاري ،ایجاد تشویق و فرایند گوش دادن و نظرخواهي در
محيط كار است )
-3كدگذاري و رسميت سازي
( که باعث توسعه رويه هاي محيطي و تسهيل اجراي
آموزش به كاركنان جديد می شود (
-4بكار گیري ( که باعث ارتقاي توانمندي و آموزش مي گردد )
فرآیند تبدیل دانش نهفته به دانش صریح
كدگذاري
حفظ
دانش نهفته
انتقال
دانش نهفته
مشاوره و
نظرخواهي
بكارگیري
ايجاد
دانش
نهفته
-3بعد سوم :دانش عمومي در مقابل دانش خصوص ي
دانش خصوص ی :منحصر به سازمان یا شرکت می باشد .مثل فرایند ها ،مستندات یا فن
کار
دانش عمومی :در قلمرو عمومی است .مثل کارکردهای صنعتی از جمله :مدیریت کیفیت
جامع و تولید به موقع و . . .
تمایز این دو باعث مزیت رقابتی متفاوت می شود .
اجرای برنامه های مدیریت دانش در یک سازمان ( به خصوص در مراحل اولیه اش
) می تواند پرهزینه باشد .بنابر این در نظر گرفتن یک الگویی برای اطمینان از انتخاب و
اجرای یک استراتژی مناسب از طرف سازمان الزم است .
چند رهنمود در بكارگیري استراتژی های مناسب در مديريت دانش
-1انتخاب برنامه مناسب مديريت دانش
-2اجرای استراتژی چگونه دانستن
-3ایجاد محیط های حمایتی برای برنامه های
مدیریت دانش
-4ایجاد رهبری مدیریت دانش
•گردهمايي اجتماعي كاركنان
•تخصيص محل در اداره
•اعتماد بین كاركنان
•فرهنگ و زبان متفاوت
•زمانبندي مناسب
•كنترل خطاها و يادگیري
•مشاركت مديران ارشد
*مهارتهاي بین فردي يا ارتباطي
*رهبري بصیر و پرشور
*تیزهوش با شم تجاري
*مهارتهاي تفكر استراتژيك
*پشتيباني تغيیر
*مهارتهاي همكاري
•دانش متمركز
•دانش آشكار
•جستجوگر دانش
•فرهنگ دانش
•ارزياب دانش
•الگوي دانش
-1انتخاب برنامه مناسب مديريت دانش
بنا بر گفته هنسن ( )1999برای تدوین یک استراتژی مدیریت دانش در ابتدا یک موسسه
باید بازار را شناخت و به این سه سؤال مهم پاسخ داد :
نیاز بازار چیست؟ نیروهای اثر گذار کدامند؟ -چگونه ممکن است یک موسسه بتواند بهترین پاسخ ها را ارائه کند؟
از نظرهنسن ،سه رویکرد برای بهبود تسهیم دانش عبارتست از :
-1ترساندن کارکنان
-2توجه به نقش کارکنان و رقابتی ساختن آن
-3دادن پاداش به کارکنان
-2اجرای استراتژی چگونه دانستن
• بردانش متمركزشوند :آنچه در شغل نیاز است
• دانش مهم را آشكارکنند :خلق دانش درون شرکت
• همواره جستجوگر دانش باشند ،بیشتر از رقبا ،مشتریان و عرضه
کنندگان
• یک فرهنگ برای ارزش گذاری به دانش بسازند
• نتایج مدیریت دانش را ارزیابی کنند
• الگوي دانش در اشتراک گذاشتن داشته های خود باشند
-3ايجاد محيط های حمايتی برای برنامه های مديريت دانش
•گردهمايي اجتماعي كاركنان :تشکیل جلسات حمایت از مدیریت دانش
•تخصيص محل در اداره :فضایی برای مالقات غیر رسمی کارکنان جهت تبادل افکار
•ایجاد اعتماد بین كاركنان :باعث بهبود فرصت به اشتراک گذاری دانش می شود
•فرهنگ و زبان متفاوت :با پرورش نیروهای کیفی متناسب با نیاز منطقه و مشتریان
•زمانبندي مناسب :از حمایت آسان فعالیت های
•كنترل خطاها و يادگیري :با ایجاد فضایی دور از ترس و تنبیه و جریمه
•مشاركت مديران ارشد :که باعث تشویق و ایجاد انگیزه کارکنان می شود
ايجاد محيط های حمايتی
برای برنامه های مديريت دانش
-4ايجاد رهبری مديريت دانش
در زمان برنامه ریزی اجرای یک برنامه مدیریت دانش الزم است سازمان به این
امر توجه کند که آیا یک رهبر برای این فرایند الزم است یا نه ؟
خصوصیات الزم برای این فرد :
*
*
*
*
*
*
مهارتهاي بین فردي يا ارتباطي
رهبري بصیر و پرشو ر
تیزهوش با شم تجاري
مهارتهاي تفكر استراتژيك
پشتيباني تغيیر
مهارتهاي همكاري
چرخه دانش (فرآيند ها)
Knowledge Process
• چرخه دانش دارای پنج مرحله می باشد که عبارتند از :تشخيص ،
خلق ،ذخیره ،اشتراک و کاربرد
-1تشخیص
آغازین و حیاتی ترین مرحله مدیریت دانش است .
چه دانش ي ضروري و مورد نياز است
دانش كليدي كه اگر با اين روش جديد بهتر مديريت شوند و يك تفاوت
بزرگ ايجاد ميكنند ،تشخيص دهيد
در این مرحله دانش اساس ی و پايه ،و مورد نیاز برای ساخت هسته
اصلی شایستگی ها در سازمان تشخیص داده میشود .
-2خلق دانش
پر کردن خالء های دانش از طریق تبدیل و تولید دانش جدید
راههای تولید و خلق دانش جدید :
•
سطح فردی
•
سطح گروهی
•
سطح سازمانی
-2خلق دانش
• دانش انسانی :دانش نهفته در یک فرد (مهارت مذاکره )
• دانش اجتماعی یا گروهی :دانش نهفته یک تیم کاری (دانش یک تیم
جراحی )
• دانش سازمان یافته :دانش آشکار یک سازمان (شامل سیستم ها
،رونده ،نظام نامه ها و ابزار ها )
-3ذخیره دانش
• جمع آوری و ذخیره دانش سازمان
• راههای ذخیره دانش
• سازماندهی برای بازیابی
-4اشتراک دانش
• مبادله دانش بطور منظم و پایدار
• توسعه مستمر آموزش برای رسیدن به اهداف کاری
• اعتماد و منفعت متقابل برای توسعه فرهنگ اشتراک
• استفاده از تکنولوژی برای اشتراک دانش بطور فراگیر
-5کاربرد دانش
• بهره برداری و استفاده مجدد از دانش در سازمان
• تبدیل دانش به عمل
• هنگامیکه دانش در بهبود محصوالت و خدمات بکار میرود تنها ارزش
می افزاید
الگوی فرآيند مديريت دانش
• الگوي بوکویتز و ویلیامز فرآیندهاي مدیریت دانش را به دو بخش استراتژیکی و
تاکتیکی تقسیم بندی ميکند .بخش تاکتیکی شامل فرآیند به دست آوردن دانش
مورد نیاز برای فعالیتها ،به کارگیری دانش در ایجاد ارزش ،یادگیری ،مبادله و
تسهیم دانش موجود بین افراد است .فرآیند استراتژیک ،به دست آوردن ارزش از
فرآیند تاکتیکی در جایی است که استراتژی سازمان با اهداف سازماني مورد
استفاده قرار گیرد.
• عواملی که میتوانند به آن فرآیندها کمک کنند (یا مانع آن شوند) ،تحت عنوان
توانمند سازها (محرکها) شناخته میشوند .این توانمندسازها عبارتند از :استراتژی
و رهبری،فرهنگ ،اندازه گیری(معیار) و فناوری .در جریان تحقیق از این الگو
به عنوان الگوی اصلی معرف فرآیندهای مدیریت دانش استفاده شده است
الگوی فرآيند مديريت دانش
عوامل کلیدی جهت پیاده سازی مدیریت دانش
لیبوویتز ( )1999در جهت پیاده سازی مدیریت دانش ،شش عامل کلیدی مطرح
می کند .عوامل کلیدی وی عبارتند از:
نیاز به استراتژی مدیریت دانش با حمایت مدیریت ارشد سازمان وجود مدیر ارشد دانش ()CKO یک زیرساخت مدیریت دانش ابزارها و سیستم های مدیریت دانش تشویق تسهیم د انش و فرهنگ حمایتیوی بیان می کند که ایجاد مراکز حرفه ای بای حوزه های دانش به عنوان یک
استراتژی مدیریت دانش در سازمان امری مهم است.
عوامل کلیدی جهت پیاده سازی مدیریت دانش
در تحقیقی که ماتی ( )2004در آملان انجام داده است عوامل کلیدی مدیریت
دانش عبارتند از:
-
سازمان مبتنی بر دانش
فرهنگ
استراتژی
سیستم ها و زیر ساخت تکنولوژی اطالعات
فرآیند سیستماتیک و اثربخش
سنجه ها.
هدف کلیدی مدیریت دانش
• تبدیل دانش غیررسمی ،ذهنی و شخص ی (ضمنی) به دانش ثبت شده
رسمی (صریح) ،یکی از اهداف کلیدی مدیریت دانش است که باعث
کاهش ریسک از دست رفتن دانش با ارزش سازمان با ترک همکاری
کارکنان و کاهش خطر از دست دادن حافظه شرکت به هنگام تعدیل
نیروی انسانی میشود.
ماسن و پائولین ( )2003مطالعهای در مورد درك استنباط مدیران
شركتهای نیوزیلندی از مدیریت دانش انجام دادهاند .مدیران
مورد تحقیق باید به سؤاالت زیر پاسخ میدادند:
اصليترين هدف بهكارگیري مديريت دانش
چيست؟
• آگاهي يافتن از اهميت دانش
• كارآمدي تكنولوژي مديريت دانش
• تهديد رقبا
بزرگترين موانع بهكارگیري موفقيتآمیز مديريت دانش چيست؟
•فرهنگ سازماني (فقدان اعتماد ،ارتباطات و اشتراك دانش)
•فقدان آگاهي و درك و بصیرت درباره مديريت دانش
مهمترين عامل موفقيت مديريت دانش چيست؟
•
فرهنگ سازماني (افراد ،اعتماد ،اشتراك) است.
فوايد مديريت دانش
تشخيص كمبودها (خالها) در دانش سازمانیبهرهوري بيشتر از سرمايههای انسانیيادگیری كارامدتر و مؤثرتر كاركنانارائه كاالها و خدمات دارای ارزش افزودهافزايش رضايتمندی مشتريانجلوگیری از تكرار اشتباهاتكاهش دوبارهكاریصرفهجويی در زمان به هنگام حل مسئلهبرانگيختن خالقيت و نواوری-ايجاد رابطهای نزديكتر با مشتريان
ارتباط نوع مدیریت دانش و نوع دانش
پويا
سیستم محور
انسان محور
منفعل
زیاد
تمرکز برسطح غیر آشکاری
کم
زیاد
تمرکز برسطح
آشکاری
کم
روش منفعل
• سازمانهایی كه داراي روش منفعل هستند،
تمايل كمي به مدیریت دانش دارند و به صورت
يك روش سيستماتيك اداره نمي شوند.
• در اين نوع از سازمانها تعريف مناسبي از دانش
وجود ندارد ،از اینرو اثربخش ی در سازمانهای
فوق در طول مدت زمان کاهش مییابد.
روش سيستم محور
• سازمانهایی كه از روش سيستم محور استفاده ميكنند ،تأكيد بيشتري بر
كدگذاري و استفاده دوباره از دانش (آشکار) دارند و از طريق فناوری،
اطالعات تأثیر پذيري خود را افزايش ميدهند و در مقابل ،پيچيدگيهاي
دسترس ي به اطالعات و استفاده از آن را كاهش ميدهند .جواب سريعتر به
مشتري و هزينه اندك تبادل اطالعات در اين روش امكانپذيرت است .در اين
روش ،معموال دانش آشکار بهتر تقسيم ميشود و از استفاده مجدد اطالعات
كدگذاري شده ،ميتوان به سطح مناسبتری از دانش دست يافت .برنامههاي
آموزش ي استاندارد و گروهي اين روش ،توانائيهاي سازمانها را باال برده ،نياز
به داشتن اطالعات گسترده را درميان اعضاي يك سازمان كاهش ميدهد.
روش انسان محور
• تأكيدي كه بر روش انسان محور ميشود ،برپايه
تقسيم دانش هاي ضمنی است .در اين روش اطالعات
از راه شبكههاي فردي غیررسمي توزيع ميشود و افراد
خود ميتوانند روشهاي مناسبتري را شناسايي كنند.
چرا كه در اين روش رابطه ميان اعضاي يك سازمان،
بسيار با ارزش در نظر گرفته شده است.
روش پویا
• سازمانهايي كه از روش ديناميك
استفاده ميكنند ،از هر دو نوع دانش
ضمنی و آشکار بهره ميگیرند و آنها را
به بهترين نحو ،مورد توجه و استفاده
قرار ميدهند.
نگاهی دیگر به روشها ی مدیریت دانش
• روشهاي مبتني بر رمزگذاري :استفاده دوباره از دانشها ،تبادل
مستندات دانش بر پايه تكنولوژي
تمرکز بر فنآوری اطالعات و ارتباطات
• روشهاي مبتني بر مبناي فرد :بر پايه كار فردي -تبادل دانش بین
فردي تمرکز بر مديريت منابع انساني
• روشهاي مبتني بر اجتماعي نمودن :بر پايه سازمان ،تبادل و
توليد دانش از طريق ارتباطات ،سازماندهي مجدد تمرکز بر
ساختار
گروهبندی مد لها بر مبنای فرايندهاي دانش
• الف) فرایند تبدیل/تولید دانش ضمنی/آشکار
در سطوح مختلف (فرد ،گروه و سازمان).
• ب) فرایند مراحل انجام مدیریت دانش از قبیل
کشف ،کسب ،توسعه ،تسهیم و...
مروري كلي بر مدلهاي اصلي
• شامل 3تا 8مرحله هستند.
• از نظر محتوایی مشابه هستند ولی دارای واژه ها و فاز
هایی متفاوت هستند
• فرض می شود که فعالیت ها همزمان و پی در پی رخ
می دهد
• تا کید بر استفاده از دانش است
مروری بر مدل های اصلی مدیریت دانش
کلیات
• از آنجا که تاکنون مدل مديريت دانش ی که مورد توافق
همگان باشد وجود ندارد ،لذا الزم است تا ضمن آشنایی با
مدلهاي ارايه شده در این زمینه بر حسب مورد و متناسب
با موضوع مورد نظر آنها را یکپارچه نموده و برحسب م ورد
از آنها بهره جست.
مدل هیسیگ
•
•
•
•
خلقكن :این امر به توانايی يادگیری و ارتباط برمیگردد .توسعه اين قابليت ،دانش
موجود و تجربه تسهيم دانش ،ايجاد ارتباط بین ايدهها و ساختن ارتباطهای متقاطع با
ديگر موضوعات از اهميت كليدی برخوردار است.
ذخیرهكن :به عنوان دومین عنصر مورد نیاز مدیریت دانش است که از طریق آن،
قابليت ذخیره سازمان يافتهای كه امکان جستجوی سريع اطالعات ،دسترس ی به
اطالعات برای كارمندان ديگر و تسهيم موثر دانش فراهم می شود ،بوجود میآيد .در
این سامانه ،میبایست ،دانشهای الزم به آسانی برای استفاده همه ذخیره شود.
نشر كن :اين فرايند به توسعه يك روح جمعی ،كه در آن افراد بعنوان همكاران در
جهت دنبال كردن اهداف مشترك ،احساس پيوستگی به هم میدارند .و در
فعاليتهايشان به يكديگر وابستهاند ،کمک میکند.
بكارببر:چهارمین فرايند از اين ايده شروع میشود كه ايجاد دانش بيشتر توسط كاربرد
عينی دانش جديد ميسر است .اين عنصر ،دايره فرايند مركزی مديريت دانش متحد را
تكميل میكند.
مدل مارک م .مک الروی
• دانش تنها پس از آن که تو لید شد وجود دارد و پس از آ ن می توان آن را
مهار کرد و تسهیم نمود
• توليد دانش :فرايند خلق دانش سازماني جديد است .اين امر توسط
یادگیري گروهي ،کسب دانش و اطالعات و ارزيابي دانش انجام ميگیرد .اين
فرايند مترادف يادگیري سازماني است[
• پيوسته كردن دانش :از طريق برخي فعاليتها كه پخش و تسهيم دانش را
تجويز ميكنند انجام ميگیرد .اين عمل ،كارهايي از قبيل پخش دانش (از
طريق برنامه و غیره) ،جستجو ،تدريس ،تسهيم و ديگر فعاليتهاي اجتماعي
كه موجب برقراری ارتباط ميگردد ،را شامل می شود.
همچنین مكالروي به دو موضوع عرضه و تقاضا توجه
دارد
• سمت عرضه :عمل مديريت دانش ي است كه در هر صورت
براي افزايش عرضه دانش موجود به همكاران يك شركت
طراحي ميشود.
• سمت تقاضا :بر روي عرضه دانش موجود به عدهای از
نیروي كار متمركز شده و سعي در افزايش ظرفيت آنان جهت
توليد دارد.
بسط – تسهيم
در دام انداختن
Contribute
مقيد كردن
تسهيم ايدههاي
Capture
خود براي كمك تعيين ايدههاي بهتر و مستند
به ديگران
نمودن آنان
همکاری
Collaborate
تبادل دانش در سطح عمومي
خلق -ايجاد
Create
ايجاد و تفاهم جديد با كار با
همكاران
مشتريان – و مؤسسات
بيروني
صرف كردن
Consume
استفاده تمامي دانش جمعي براي آنچه كه
بايد انجام دهيم
مبادله – ارتباط
Communicate
كمك به ديگران جهت توجه به دانش و
فايده دانش خارجي و بيروني كه ارزش
فراگيري دارد
فرهنگ
Culture
بسط فرهنگ تسهيم دانش در تمامي
سازمان
مدل هفت س ی
ساختار اصلي چرخه دانش
چه چیزي؟
براي چه؟
بازنگري
توليد كردن
استفاده
بروز كردن
تسهيم
تعميم دادن
عمومي نمودن
چه كس ي؟
چگونه؟
)( Boetz,2000مدل بوتز
استراتژي و رهبري
بهكارگیري
توليد
فرهنگ
انطباق
تعديل – جرح
دانش سازماني
شناسايي
جمعآوري
تسهيم
نظام مند نمودن سازماندهي
تكنولوژي
اندازهگیري
مدل بکو ویتزو ویلیامز
• اجزاي فرآيند مديريت دانش ارايه شده توسط
بكوويتزو ويليامز ،شامل هفت عامل؛ يافتن،
بكارگیري ،يادگیري ،تسهيم ،ارزيابي ،ايجاد،
نگهداري و حذف ،است .این عوامل ميبايست،
براي ايجاد سرمايه بر پايه دانش به صورت
يكپارچه مديريت شوند.
مدل 4س ي
•
•
•
•
•
دانش ،به شكلهاي پويا و نیز انباشته و ايستا قابل تصور است .دانش از اطالعات و اطالعات از
دادهها ريشه ميگیرند .تبديل اطالعات به دانش در عمل بر عهده خود بشر است .اين تبديل ها از
طيف واژه هاي زير – كه در انگليس ي همگي با حروف Cشروع مي شوند – صورت مي پذيرند:
مقايسه :اطالعاتي كه در مورد شرايطي خاص داريم ،چه تفاوتي با اطالعات مربوط به شرايط
ديگر دارد؟
عواقب :از اطالعات موجود ،چه استنباطي مي توان براي تصميم گیري و اقدام كرد ؟
ارتباطات اين بخش از دانش چه ارتباطي با ديگر بخشها دارد ؟
گفت و گو(تبادل و انتقال) :واضح است كه اين عمليات دانش آفرين ،بین انسانها صورت مي
گیرد .ما معموال دادهها را در پرونده هاي آماري داده ها و مبادالت و اطالعات را در پيام ها مي
يابيم ،اما دانش را از افراد يا گروه هاي آگاه و حتي از روندهاي سازماني به دست مي آوريم .دانش
از طريق رسانهاي ساختمند (مثل كتاب و مدارك) و يا از شخص ي به شخص ديگر (چه بصورت
گفتوگو و چه شيوه مثال شاگردي و استادي) گسترش مييابد.
مقايسه
اطالعات
دانش
تبادل و انتقال
/اتصال
اطالعات
اطالعات
ماحصل/نتيجه
فرآيند فرآوري دانش
پويايي از طريق توزيع وظايف عملي
سيستم اجتماعي
ايجاد
انگیزه
دانش
فعاليت
منظور
اختصاص داشتن
تفسیر كردن
ارائه
هدفها
اقدام
معني
فرموله كردن
پذيرش
شرايط
عمليات
سيگنال
مدل مديريت دانش در سا زمان )(Clases,2002
مدل سطو ح شبكه دانش
))Goetz, K. 2000
مدل نونا کا و تا کوچی
آشكار سازي
دانش پنهان
فرد
دانش آشكار
فرد
اجتماعي كردن
تبديل كردن
دانش آشكار
جمع
دانش پنهان
جمعي
دروني كردن
بیروني
گفتمان
اجتماعي
آموز
ش-
تعامل
ارتباط
دروني
اتصال
يادگيري در عمل
نمايي از فرايند تبديل دانش(افرازه(1381-
ي)
نهان به آشكار (بیرونيساز
مثل گفتگوي درون گروه ،پاسخ
سئواالت
نهان به نهان (اجتماعي كردن)
مثل نشستها و مباحثات يك گروه
آشكار به آشكار (تركيب)
مثل ارسال يك گزارش از طريق پست
الكترونيكي
آشكار به نهان (درونيسازي)
مثل آموختن ازخواندن /شنيدن يك
گزارش
درونی كردن
مارپيچ
دانش
آشكار
اتصال
بعد
مكتوب
سازی
بيرونی
اجتماعی
ضمنی
بعد شناختي -آنتولوگي
دسترسی سازمانی
سازمان
گروه
فرد
فرآيند مديريت دانش حركت حلزونی دانش )(Goetz,2000
مدل پایههای ساختمان دانش
•
•
•
•
اين مدل توسط پروبست ،روب و رمهاردت( )2002به نام مدل پایه های
(سنگبناي) ساختمان مديريت دانشنامگذاری شده است .طراحان این
مدل ،مديريت دانش را به صورت يك سيكل ديناميكي ميبينند كه در
چرخش دايم است .مراحل آن ،شامل 8جزء ميباشد كه دو سيكل را
تشكيل ميدهند؛ يكي سيكل دروني و ديگري سيكل بیروني.
سيكل دروني :توسط بلوكهاي ساختماني کشف(شناسايي) ،كسب توسعه،
نگهداری از دانش ساخته ميشود.
تسهیم ،کاربرد(بهرهبرداري) و
سيكل بیروني :شامل بلوکهای دانش و ارزيابي اهداف دانش كه سيكل
مديريت دانش را مشخص مینمایند.
کامل کننده این دو سیکل بازخور است.
مدل پایههایساختمان مديريت دانش
ارزيابي
استفاده
بازخورد
هدفهاي دانش ی
شناسايي
نگهداری
كسب دانش
تسهيم
توسعه
تعيین هدفهاي دانش
• هدفهاي مديريت دانش ميبايد از هدفهاي اصلي سازمان نشئت
در د و سطح استراتژيك و عملياتي مشخص شوند.
گرفته باشد و
مديريت
بر مبناي
در سطح استراتژيك تبديل و نگهداري سازمان
•
در اين زمينه انجام مي
دانش و ايجاد فرهنگ و سياستهاي الزم
شود.
در سطح عملياتي مي بايست با توجه به هدفها :نحوه شناسايي ،
•
استفاده ،توزيع ،كاربرد و نگهداري دانش مشخص شود .برنامههاي
در زمان تعيین شده ريخته شده و به
بر دست يابي به آنها
الزم
مرحله اجرا درآيد.
شناسايي دانش
•
•
•
•
•
با طرح اين سؤال
آيا ميدانيم كه چه ميدانيم؟
انجام اين وظيفه مديريت دانش يعني شناسايي
دانش آغاز مي شود.
بسياري از سازمانها به خاطر عدم آشنايي با دانش
خود در تصميمگیريها و هدف گزاري ها دچار مشكل
مي گردند.
البته شناسايي منابع دانش درون و بیرون سازمان
به صورت توأم انجام ميشود.
كسب دانش
در باز ار داخلي و خارجي دانش بدست آورد .و از
• بايد دانش ها را
ي ،توليد،
منابع شناسايي شده دانشهاي مربوط به مشتر
نیز آنكه چه قابليتهاي را
همكاران ،رقبا و … را كسب نمود و
ميتوان از خارج خريداري نمود.
توسعه دانش
• بايد با توجه به پايه هاي موجود دانش خود را توسعه داد كه اين
امر شامل توسعه قابليت ،محصول ،ايده هاي جديد ،فرآيندها و
… .ميباشد.
تسهيم دانش
– مسائلي مثل چگونگي تسهيم دانش موجود و انتقال آن به
محل مناسب و مورد نياز و چگونگي انتقال دانش به گونهاي
كه در سازمان قابل دسترس ي و استفاده باشد ،و همچنین
چگونگي انتقال دانش از سطح فردي به سطح دانش گروهي و
باالخره سطح دانش سازماني .از جمله مواردي است كه در
دستور كار اين بعد از مديريت دانش قرار ميگیرد .
استفاده از دانش
• اطمين ااان ب ااه اس ااتفاده مفي ااد از دان ااش در س ااازمان ،مرب ااوط ب ااه اي اان قس اامت
اساات .در اياان بخااش ،مااوانعي باار ساار راه اسااتفاده مفيااد از دانااش جديااد اساات
کا ااه بايا ااد شناسا ااايي و رفا ااع شا ااوند تا ااا از آن بتا ااوان ،با ااه طا ااور عملا ااي در ارايا ااه
خدمات و محصوالت (دانش) استفاده کرد.
نگهداري دانش
• ذخیره و حفظ و روزآمد كردن دانش به اين بخش مربوط
ميشود .اين كار از بین رفتن دانش جلوگیري ميكند و به آن
اجازه مورد استفاده قرار گرفتن را ميدهد .
ارزيابي دانش
• ارزيابي نحوه رسيدن به هدفهاي تعيین شده و استفاده از نيايج آن
به عنوان بازخور ،جهت تعيین يا اصالح هدف به اين قسمت
مربوط ميشود .بايد توجه داشت كه نتايج اين فرآيند بعضا”
كيفي بوده و بايد آنها را با توجه به نتايج كمي و هزينه هاي انجام
شده در اين ارتباط مورد نظر و ارزيابي قرار داد.
مرحله
ابزار استفاده از فرآيند دانش
ابزار
هدفهاي دانش
استراتژي دانشها ،آرمانهاي دانش ،مديريت بر مبناي هدفهاي دانش
شناسايي دانش
نقشههههاي دانهش(Knowledge Broker) ،واسهطهههاي (داللهها) انتقهال دانهش ،آشكارسهازي
دروني دانش در سازمان
كسب دانش
ويزيتورها (واسطهها) ،مؤسسات عرضه دانش ،خريد مشاوره ،استراتژي نسخهبرداري
توسعه دانش
)(Linksوص ه ههل كنن ه ههدهه ه ههاي دان ه ههش ،س ه ههناريو ،س ه ههمتگی ه ههري ب ه ههه س ه ههوي مراك ه ههز شايس ه ههتگي
)(Competence center
تسهيم دانش
فنون حل مسئله جمعي ،مديريت فضاسازي Space management
استفاده از دانش
مهندسه ي و چيههنش كههاربردي اسههناد ،آمههوزش در عمههل ) ،(Action Trainingمههديريت دادهههها
)(Data Mining
نگهداري دانش
يادگیري از اتفاقات ) ،(Lessons Learnedحا فظه الكترونيكي
ارزيابي دانش
)(Balanced scorecardترازنامه دارايي ناملموس ،ارزشيابي /اندازهگیري چند بعدي دانش
حوزههاي كار و سطوح مختلف مديريت دانش
فني و ابزاري
مربوط به:
ساختار
شناسايي دانش
چگونه دانشهاي مرتبط با فرآيندهاي كاري را شناسايي كنيم؟
Identification
تولید دانش
چگونه نوآوري دانش مورد حمايت قرار ميگیرد؟
Genertion
اشاعه دانش
چگونه ميتوان تبادل و تسهيم دانش را به صورت موفقيتآمیز
انجام داد؟
Diffusion
استقرار دانش
چگونه ميتوان دانش را در سازمان دروني و آشكار نمود؟
Integration
انتقال دانش به
كسب و كار
چگونه ميتوان از دانش اكتسابي ،در كار بهره جست؟
چگونه ميتوان از آن چیزي آموخت؟
Action
انسان)
نمايش فرآيندهاي كاري ا
استراتژيها
حسگرهاي بیروني و دروني
فاكتورهاي موفقيت و شايستگي
درك شايستگيها
شبكههاي غیررسمي
از نقشها ،وظايف محوله
استخراج اطالعات فرآيندهاي كاري مهم
ابزارهاي پويش ي
Scanning Tools
انبارههاي داده
Datawarehouse
سناريو ،خبرنامه هاي الكترونيكي برای مشتريان
ساختار سازماني
كار گروهي
سازماندهي
)(Hypertextابرمتنها
ساختارهاي شبكهاي
اتص ا اااالت (ارجاع ا ااات) آدرسده ا ااي دانشا ا ا ي
)(Links
آمادگي براي نوآوري
ابزارسازي ايدهها و خالقيت
استفاده از فرصتهاي مشاركت
حمايت كامپيوتري از سيستمهاي كاري
مشاركتي
پالت فرمهاي مجازي براي ايدهها و ارتباطات
)(Platform
ساختارهاي ارتباطي
استفاده از پتانسيلها كارايي
ارايه گزارش
ايجاد مكانهاي توزيع دانش
ايجاد فضاي اعتماد و فرهنگ تسهيم
)(Sharing cultur
ايجاد ابزار براي تبادل دانش
آمادگي براي انتقال دانش غیرآشكار
ساختارهاي زيربناي ارتباطات
رسانهها و كانالها
تلفان ،فاااكس ،شاابكه داخلااي ،ابازار گروهااي ،پساات،
صدا الكترونيكي
)(Tel, Fax , e-mail Groupware
قوام نظريههاي كاري مشترك
آمادگي و انعطافپذيري براي چیزهاي نو
نقشههاي دانش موضوعي
انتخاب
ي
ذخیره ساز
به روزآوري
پااليش –اصالح
تهيه –ايجاد سختافزار –نرمافزار مناسب
مديريت اسناد
ي
ذخیره ساز
ذخیره نمودن مستمر و به روز
ي
شرح كار
صورتبندي دانش فني )(Profile
مشاوره
قابليت آموزش ي بالقوه در محل كار
ايجاد حلقه مابین رفتار و نتايج آن
بازخورد
ادراك موانع فردي و ساختاري انتقال
تحمل خطا
محركهاي ايجاد و نگهداري و تبديل نوآوري ا
ايجاد حوزههايي براي تحقيق در مورد كارهاي
جديد
آزمايشگاه آموزش ي
شبيه سازي
چرا انگیزش کارکنان ،جهت تحقق مشارکت در ابتکارات
مدیریت دانش الزم است؟
-1بیشتر دانش بدست آمده در سازمان نهفته و ضمنی است و خود نوعی مالکیت و
موقعیت و منبع قدرت قدرت می باشد.
-2روابط شغلی :که باعث ناسازگاری بین عالیق کارکنان و مدیریت می شود که یک
نوع تعارض بالقوه نیز می باشد.
-3به رسمیت نشناختن مناسب و پاداش برای تالش های فردی
كاركنان دانش ی چه کسانی هستند:
كساني هستند كه كار آنها از ابتدا ماهيت خردورزانه دارد و شامل
استفاده وسيع و مداوم از دانش ايجاد شده رسمي و سامان بندي
شده است .از اين ديدگاه كاركنان دانش ي نخبگان شغلي
هستند؛كاركناني كه پيشتازان اقتصاد دانش ي هستند و كار آنها به
طور قابل توجهي به عملكرد كارفرمايان آنها كمك مي رساند.
كاركنان دانش ي به وسيله كارفرمايان خود به عنوان
كاركناني در نظر گرفته
مي شوند كه ارزش نگهداشتن دارند.
محدوده شغل هايي كه معموال به عنوان كارهای دانش ي طبقه بندي
مي شوند :
•
•
•
•
•
•
وكال
مشاوران
طراحان نرم افزار و فناوري اطالعات
مديران اجرايي تبليغات
حسابداران
دانشمندان و مهندسان
از ديدگاه الوسون كاركنان دانش ي آمادگي جهت سرمايه گذاري زمان،
و تالش زياد در كار خود را دارند آنها نياز به انگیزه بخشيدن دا رند زيرا
:
* كاركنان دانش ي ذاتا كار خود را جالب وكامياب مي دانند.
* چنین الگوهاي كاري هنجارهايي را درون جوامع آنها ارائه مي دهند.
* كاركنان دانش ي اين كار را با احساس متقابل انجام مي دهند.
(تالش خوب در مقابل شرايط كاري مناسب و پرداختهاي خوب)
* تالش اين كاركنان احساس هويت آنها را به عنوان كارمند دانش ي تقويت مي كند
مهندس دانش کیست؟
مهندس دانش ) (Knowledge Engineerفردی است که در فرآیند
مهندس ی دانش ) (Knowledge Engineeringتبحر دارد؛ وی می
تواند سه فعالیت استخراج ،تحلیل و مدلسازی دانش را انجام دهد .این
سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل
های دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان
محتوای ورودی در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود .در نگاه های
غیرحرفه ای تر مهندس دانش به عنوان نقش ی برای اجرای برخی فرآیندهای
ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند
آغاز مدیریت دانش
آیا دانش یکی از دارایی های کلیدی شماست .....
اگر سازمان شما به تصمیمات دانش محور نیاز دارد
اگر شرکت مشاوره ،موسسه آموزش ی یا حرفه ای که به ایجاد و ارائه دانش
مشغول است ،هستید
اگر نرخ جابجایی یا خروج کارکنان شما باالست
اگر تعداد زیادی از دانش عملیاتی شما در دست افراد در حال بازنشسته
شدن است
اگر درگیر کارهایی با فعالیتهای تکراری هستید که دانش گذشته عملکرد آینده
را بهبود می دهد.
اگر بخشهای مختلف کسب و کار با فرایدهای مشابه ،نتایج متفاوت ارائه می
کنند.
آغاز مدیریت دانش
• به مدیریت دانش نیاز دارید اگر این موارد آشناست:
– چطور می توانم به این دانش دسترس ی داشته باشم؟
– مطمئنم یک نفر درباره این موضوع صحبت کرده بود .کی بود؟
– یک نفر حتما قبال اینکار را انجام داده ،اما کی؟
– وقتی که ....از اینجا رفت همه دانش را با خودش برد.
– واقعا شانس آوردم که ...را دیدم ،او جواب چیزی که دنبالش بودم را
داشت.
– آن کار خیلی عالی انجام شد ،چطور می توانیم این موفقیت راتکرار کنیم.
– ماهم همین اشتباه را در واحدمان انجام دادیم.
آغاز مدیریت دانش
• ارزش مدیریت دانش را با مصاحبه مشخص کنید
•
•
•
•
آیا سطح فعلی دانش به شما اجازه رسیدن به اهداف کوتاه مدت شما
را می دهد؟
برای پاسخ گویی به نیازهای بلند مدت مراجعین و نوآوری به چه دانش ی
احتیاج دارید؟
آیا چالش و مساله ای وجود دارد که به دانش مربوط باشد؟
موفقیت در مدیریت دانش به چه صورت است؟
آغاز مدیریت دانش
• دانش حیاتی را شناسایی کنید
• حیاتی ترین دانش برای سازمان چیست؟
• دانش حیاتی در کجا قرار گرفته است؟
آغاز مدیریت دانش
محدوده پروژه (فرایندها ،پروژه ها ،وظایف یا محدوده دانش)
اهداف و معیارهای عملکردی
اطالعات کلی شرکت
شواهدی در قالب مثالها ،اتفاقات و....
فرصتهایی برای جریان بهتر دانش شامل مزایا
مشکالتی که رفع خواهند شد
فهرست منابع مورد نیاز
ذینفعان اصلی
موانع و ریسکهای موفقیت
هزینه های تخمینی
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
ایجاد اهداف
راهبری استراتژی و گروه مرکزی
فراهم کردن بودجه و تایید رویکردها
شناسایی فرصتهای جدید
فراهم کردن بینش در مورد مسائل اجرایی و مورد لزوم
فراهم کردن پشتیبانی برای تغییر فرهنگ
مدل بودن برای به اشتراک گذاری دانش
تشویق افرا موفق
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
اجرایی کردن رویکردها
مدیریت پروژه
برآورد بودجه و منابع مورد نیاز
ایجاد طرح توجیهی مطابق با نیازهای سازمان
ایجاد تعاریف مشترک
ایجاد فرایندهایی برای مستندسازی ،دسته بندی و دسترس ی به دانش
هماهنگی و پشتیبانی IT
پیشنهاد آموزش ،پاداش و سایر موارد برای پذیرش فرهنگی
فراهم کردن روش ارزیابی و گزارش دهی
ایجاد محیطی برای دریافت نظرات ،پیشنهادات و مشکالت
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
•
•
•
•
•
مهارتهای مربی گری و آموزش
مهارتهای خبرنگاری
مهارتهای تسهیلگری و متقاعد سازی
مهارتهای ارتباطی و بازاریابی
مهارتهای فنی
• مهارتهای مدیریت دانش
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
•
•
•
•
•
•
•
رهبر
سخنگو
مدیر پروژه
مدیر دانش پروژه
متخصص فناوری اطالعات
متخصص فرایندهای سازمانی
متخصص مدیریت دانش
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
ایجاد چشم انداز
دلیل مشخص برای رسیدن به چشم انداز
تمرکز بر انجام کارهای درست
تاثیرگذاری بر رفتار افراد برای همراستا کردن آنها با اهداف
ایجاد اعتماد در تیم
تاثیر گذاری بر تمامی توانمندسازها (پشتیبانی باال ،فرهنگ)
ایجاد شفافیت
تعریف نقشها و فرایندها
آغاز مدیریت دانش (تیم مدیریت دانش)
• مشخص کردن انتظارات
• ایجاد اعتماد (قابلیت پیش بینی)
• مدیریت خروجی ها
الزامات و پيش نيازهاي استقرار نظام مديريت
دانشجانبه تمامي مديران عالي ،مياني و
حمايت و مشاركت فعاالنه و همه
عملياتي به منظو ر
استقرار اثربخش نظام مديريت دانش
در فرايندهاي اجرايي نظام
همكاري و همدلي تمامي كاركنان و مديران
در فرايند هاي اجرايي نظام
تخصيص منابع مالي و فیزيكي مناسب
در بین مديران و كاركنان به منظور ارائه و تبادل تجارب
اعتماد الزم
در خصوص نظام مديريت دانش با كمك
نياز
برگزاري آموزش هاي مورد
اداره آموزش
تشويق و ارائه پاداش به تجارب برتر
چگونه مديريت دانش را اجرا كنيم؟
•
•
•
•
•
•
حوزه هاي دانش كليدي كه اگر با اين روش جديد بهتر مديريت شوند و
يك تفاوت بزرگ ايجاد ميكنند ،شناسايي كنيد.
حول محور اين دانش كليدي شبكههاي دانش ي از افراد ايجاد كنيد.
در زمينه اين دانش كليدي ،پايگاههاي دانش ايجاد كنيد.
افراد را براي اجراي فرايندهاي دانش ي جديد آموزش دهيد.
افراد را براي استفاده از ابزارهاي دانش ي جديد آموزش دهيد.
نتايج را اندازهگیري كنيد.
چگونه مديريت دانش را اجرا كنيم؟
•
•
•
•
•
با يك گروه آزمايش ي كوچك شروع كنيد.
كار دانش ي را قبل از اجراي آزمايش ي ،اندازهگیري كنيد.
اجراي آزمايش ي را براي 6ماه انجام دهيد.
روشهاي بهتر كار كردن را معرفي كنيد.
كار دانش را بعد از اجراي آزمايش ي اندازهگیري كنيد.
رويكرد اجراي مديريت دانش
راهبردهای مدیریت دانش
• -۱راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روش ی جامع و با وسعت
سازمانی برای مدیریت دانش است ،که بیشتر بعنوان یک محصول در
نظر گرفته میشود.
• -۲راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بکارگیری و ارتقای
سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند ،تاکید دارد.
• -۳راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و
آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش
خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
راهبردهای مدیریت دانش
• -۴راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق
واحدهای تحقیق و توسعه تاکید میکند.
• -۵راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهترین فعالیت در بهبود کیفیت امور
و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
• -۶راهبرد دانش مشتری -محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای
آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
چالش های فرا روی مدیریت دانش
اغلب مدیران در فهم جنبه های عملی مدیریت دانش با چالش های مختلفی روبرو هستند .این
چالش ها از آن جهت به وقوع پیوسته که مدیران سنتی در گذشته دائما با منابع فیزیکی و
ملموس سرو کار داشته اند و از سایر موارد غافل شده اند در زیر به مهمترین این چالش ها
اشاره شده است:
•چالش راهبرد تجارت و تکنولوژی
•چالش کنترل سازمانی
•چالش فرهنگ سازمانی
•چالش ساختار سازمانی
•ابهام در سیستم های انگیزش ی
نتیجه
نكته اساس ی پشت پرده مديريت دانش اين است كه بهبود تمام عوامل
منجر به موفقيت يك سازمان ،مثل خالقيت سازمانی ،كيفيت محص والت و
بهتر است.
ی و استفاده كارامد از دانش برتر و
پذير
خدمات ،در گرو دسترس
ً
مسلما تا چند سال آتی ،مقوله دانش به عنوان جزء جداييناپذير تمامی
مجموعههای سازمانی خواهد شد و سازمانهایی در اين زمينه موفق
سازی آن را فراهم كرده و
خواهند بود كه زيرساختهای الزم برای پياده
چارچوب مناسب آن را طراحی كنند.
برنامه ریزی استراتژیک
براي كمك به سازمانها ،براي تدوين يك چشم انداز و تعيین جايگاه خود و
مسیر حركت درآينده ،تدوين برنامه استراتژيك الزم است .فرآيند برنامه
ريزي استراتژيك يك پيام مهم و
اثرگذار دارد و آن اين است:
”تنها چیزي كه براي شروع نياز داريم يك روياست ،رويايي كه بتواند ما را
در بهتر از گذشته بودن ياري دهد .تنها چیزي كه بايد در وجودمان داشته
باشيم باور است ،باوري كه تضمین كند رويايمان به واقعيت خواهد
رسيد .تنها چیزي كه بايد انجام دهيم عمل است و زمان همین حال است“.
برنامه ریزی استراتژیک
تعريف استراتژي) Strategy ( :
استراتژی مفهومی نظامی دارد و ”نقشه یا طرحی برای عمل“ ترجمه شده است .بنا به تعریف استراتژی
برنامه ،الگوي رفتاري ،سياست يا تصميمي است كه سمت و سوي ديدگاهها و جهت حركت سازمان را نشان
مي دهد و به معني راهبرد مي باشد.
تعريف برنامه ريزي استراتژيك(Strategic Planning ) :
فرآيند برنامه ريزي استراتژيك گونه اي از برنامه ريزي است كه در آن هدف ،تعريف و تدوين
استراتژي مطرح است.
داليل بكارگیري برنامه ريزي استراتژيك:
-1برنامه ريزي استراتژيك براي محيط هاي به شدت پيچيده و متغيیر طراحي شده است.
-2برنامه ريزي استراتژيك براي كسب نتيجه است و بخش ي از مديريت نتيجه گرا را تشكيل مي دهد.
-3يك ابزار اساس ي براي اعمال مديريت است.
-4برنامه ريزي استراتژيك خود را تطبيق مي دهد.
-5براي پشتيباني مشتريان الزم است.
-6برنامه ريزي استراتژيك ارتباطات را گسترش مي دهد.
برنامه ریزی استراتژیک
اجزاي تشكيل دهنده و يا عوامل اجرا كننده فرآيند برنامه ريزي استراتژيك:
-1كميته راهبري:
متشكل از مديران سطوح عالي سازمان مي باشد و تدوين و بازنگري چشم انداز مطلوب سازمان
) ،)visionماموريت سازمان ،ارزش ها ،اهداف كالن و تصويب برنامه ها بر عهده اين كميته
مي باشد.
-2كميته برنامه ريزي استراتژيك:
شامل تيم اجرائي است كه مجموع دانش آنها درباره محصوالت ،خدمات ،فرآيندها و سيستم هاي كاري
مي تواند در تعيین يا بازنگري چشم انداز و در تعيین اهداف و پيشرفت كار و نتايج ،موثر واقع شود شامل
مديران سازمان مي باشد كه هر كدام در جايگاه خود به پياده سازي برنامه ها مي پردازند .در اين كميته
مدير مالي ،مدير فني ،مدير كيفيت و كنترل كاال ،مدير منابع انساني ،مدير ITو بقيه مديران مياني
سازمان حضور دارند.
ي استراتژيك:
-3مديريت برنامه ريز
اين كميته جهت مديريت كل فرآيند تشكيل مي گردد و مواردي مانند پشتيباني الزم در جهت نيل به
اهداف ،هماهنگي در جهت پياده سازي برنامه ها ،تهيه جداول زماني و ابزارهاي الزم براي به حركت در
آوردن موتور سازمان بر عهده اين افراد مي باشد.
برنامه ریزی استراتژیک
روش هاي اجرائي برنامه ريزي استراتژيك:
-1تدوين چشم انداز:
چشم انداز سازمان بايد خالصه ،بياد ماندني ،مطلوب و ايده آل مناسب را به تصوير
بكشد و همه سطوح را در نظر بگیرد.
-2تدوين ماموريت:
دليل وجودي سازمان جايگاه مشتريان(ارباب رجوع) و ذينفعان نيازها يا مشكالت بارز فعلي بازبيني ماموريت فعلي سازمان -3ارزش ها و اصو ل رفتاري:
ارزش ها مالك تصميم گیري مشترك در كليه شغلها و موقعيت هاست و باورهاي مشترك
كاركنان هر سازمان است.
برنامه ریزی استراتژیک
-4ارزيابي محیط دروني و بیروني:
ارزيابي محیط دروني نقاط ضعف و قوت سازمان را مشخص مي سازد و ارزيابي محیط بیروني فرصت
ها و تهديدها را تعيین مي كند.
ی های اصلی):
ي هاي سازمان و موضوعات استراتژيك (استراتژ
-5استراتژ
قسمتي از ماموريت وجودي سازمان را به صورت خواسته هاي بلند مدت بيان مي كند و حالت كلي،
چند جانبه و وسيع دارد و در درون خود يك ايده و روش را معین مي كند.
-6اهداف كالن(بلند مدت):
تعيین هدف ،يك تالش جمعي و تيمي است. داشتن ديد سيستمي و يكپارچه ضروري است. براي اهداف پيشنهادي ،علت ها و معلول ها مشخص شود. -7سنجش و ارزيابي عملكرد:
هدف از سنجش و ارزيابي عملكرد ،اندازه گیري دقيق آن میزان اطالعاتی است که در صورت استفاده
درست ،موفقيت سازمان در استراتژي ها و اهداف را تضمین مي كند.
برنامه ریزی استراتژیک
-8تحليل فاصله:
ابزاري براي بكارگیري مقايسه سيستماتيك بین وضع موجود و وضع مطلوب است.
-9اهداف خرد (اهداف سالیانه):
هدف های سالیانه آرمانهای بلند مدت را به بودجه های ساالنه تبدیل می کند .این اهداف
مبنای مشخص ی برای نظارت و کنترل بر عملکرد سازمان ارایه
می دهد.
اهداف خرد (سالیانه) داراي ويژگي هاي زير مي باشد:
خاص و قابل صراحت قابل اندازه گیري قابل دستيابي نتيجه گرا -كوتاه مدت
برنامه ریزی استراتژیک
-10استراتژي هاي عملياتي(وظیفه ای):
استراتژی وظیفه ای فکر یا ایده استراتژی اصلی را به فعالیت های طراحی شده برای
دستیابی به اهداف سالیانه مشخص می کند.
تفاوت استراتژی وظیفه ای و اصلی:
الف) افق زمانی
ب) مشخص بودن
ج) مشارکت کنندگان
-11خط مش ی:
خط مش ی ها چارچوب هایی برای راهنمایی تفکر ،تصمیم گیری و اقدام مدیران و
زیردستان آنها در اجرای استراتژی سازمان است .خط مش ی ها که غالبا ”دستور
عمل های عملیاتی“ نیز نامیده می شوند ،جهت استاندارد کردن بسیاری از تصمیمات
تکراری و کنترل سلیقه و اعمال نظر مدیران و زیردستان در اجرای استراتژی های عملیاتی
می تواند مفید باشند .در حقیقت خط مش ی ها باید از استراتژی های وظیفه ای نشات
گرفته و قصد آنها کمک به اجرای استراتژی باشد.
برنامه ریزی استراتژیک
ویژگی های خط مش ی:
الف) خط مش ی ها کنترل غیر مستقیمی بر فعالیت های مستقل پدید می آورد.
ب) خط مش ی ها برای فعالیت های مشابه راه حل های یکسانی ترویج
می نماید.
د) خط مش ی ها تصمیم گیری را سریع تر می کند.
ه) خط مش ی ها پاسخ از پیش تعیین شده ای را به مسایل تکراری می دهند.
و) خط مش ی ها عدم قطعیت در تصمیم گیری های روزانه را کاهش می دهد.
-12برنامه هاي اجرايي:
پاسخ به اينكه چه كارهايي بايد انجام شود.
-13ارزيابي فرآيند برنامه ريزي استراتژيك:
در نهايت با ارزيابي فرآيند برنامه ريزي استراتژيك مي توان پي به موقعيت سازمان برد.
برنامه ریزی استراتژیک
ويژگيهاي يك برنامه ريزي استراتژيك موفق:
-1از پشتيباني راهبران و مديريت ارشد برخوردار است.
-2يك فعاليت مشاركتي است و فقط به گروهي به نام برنامه ريزان محدود
نمي شود.
-3انعطاف پذير و متناسب با ويژگي هاي سازمان طراحي مي گردد.
-4مسئوليت ها و زمانبندي فعاليت ها را به روشني بيان مي كند و قابل اعتماد
بودن نتايج را تضمین مي كند.
-5مشاركت همگاني و تفاهم را ايجاد مي كند و گسترش مي دهد.
برنامه ریزی استراتژیک
-6نسبت به محيط آگاه است و موضوعات محيطي را با حساسيت پيگیري مي
كند.
-7درباره اهداف ،اقدامات ،نتايج و پيامدها واقع نگر است و موضوعات را به
طور جامع و يكپارچه مورد بررس ي قرار مي دهد.
-8شواهد انگیزه بخش براي توصيه هاي خود ارائه مي دهد.
-9براي رفع اختالف نظرها روش مناسبي ارائه مي دهد.
-10پويا و جاري است و نه ايستا و راكد.
-11فرآيند برنامه ريزي و برنامه ها به طور منظم و مستمر بازنگري
مي شود و بهبود مي يابد.
WHAT IS STRATEGIC PLANNING ?
Plan of results
Plan of changes
What Is
Strategic
Planning?
Means of quality management
Realist
Responsibility of
rendering account
Participatory approach
Company Name
2009-2013 STRATEGIC PLAN
INCREASING VOLUNTARY COMPLIANCE
IMPROVING, COMPREHENDING AND MONITORING
ALL KINDS OF ECONOMIC ACTIVITY
GOALS
BECOMING A GLOBALLY ACTIVE AND
PRODUCTIVE ORGANIZATION
Company Name
مدل برنامهريزي استراتژيك
منطق مدل
A
Awareness
آگاهي
B
Baseline
وضعيتپايه
بهبود
G
Get Better
C
Clear…
Vision
Mission
Goals
...
شفاف
اقدام
D
Down to
Action
E
Evaluation
ارزيابي
F
بازخورد
Feedback (continuous)
مدل برنامهريزي استراتژيك
تحليل
فاصله
برنامه
پيادهسازي
آموزش
استراتژي
درگیري
تعهد رهبري
اسناد و قوانین
محدودكننده
نيمرخ
سازماني
نيازها/
انتظارات ذینفعان
اهداف/
استراتژيها
تدوين
برنامه
اقدامات
ارزشها/
اصول
راهنما
اهداف خرد و
اقدامات
استراتژيك
BSC
ماموريت
منطق مدل
برنامهريزي
براي برنامه
مجدوديتها/
خطوط راهنماي
برنامه
چشمانداز
A
Awareness
B
Baseline
C
…Clear
اهداف كالن و
معيارها
D
Down to
Action
E
Evaluation
F
)Feedback (continuous
G
Get
Better
برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش
فرآيند ايجاد و توليد چشمانداز دانش سازماني ،طراحي مديريت دانش مناسب
و سازماندهي يک سري از فعاليتها و منابع جهت اجراي آن
برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش
نمونه ای از مدل های برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش
o
o
مدل فرآیند گرای p2KSP
برنامه ریزی اجرای مدیریت دانش به عنوان یکی از گام های اصلی
برنامه ریزی
اجرای
مدیریت
دانش
طراحی شکل
بنای مدیریت
دانش
برقراری
استراتژی
مدیریت
دانش
تحلیل
نیازمندی به
aدانش
تحلیل
محیط
تجاری
نقش برنامه ریزی استراتژیک
•خطررفتن به سمت سیستم مدیریت دانش بدون استراتژی
برای توسعه دانش باید موارد زیر را در نظر بگیرند:
( Vision چشم انداز)
( Resources منابع )
( Culture فرهنگ )
نقش برنامه ریزی استراتژیک
نقش برنامه ریزی استراتژیک نمی تواند تضعیف
شود.توسعه دانش باید قادر به پیش بینی آنچه را که
کسب و کار تالش برای دستیابی به آن می کند،
چگونه آن انجام خواهد شد ،و چگونه سیستم جدید
می تواند به اهداف دست یابد باشد .او باید منابع و
فرهنگ شرکت را به شیوه ای که می تواند سیستم
مدیریت دانشبه طور موثر از این منابع برای رسیدن
به منافع خود استفاده کند مطالعه نماید.
vision
کار برای
پیش بینی کند آنچه را که کسب و
دستیابی به آن تالش می کند ،چگونه آن
انجام خواهد شد ،و چگونه سیستم جدید
می تواند به اهداف دست یابد
Resources
بررس ی کردن در استطاعت از کسب و
کار به منظور سرمایه گذاری در یک
سیستم جدید مدیریت دانش
Culture
آیا محیط سیاس ی و اجتماعی
شرکت باز و پاسخگو به اتخاذ یک
سیستم جدید مدیریت دانش
است؟
Strategic Planning
همسوسازی مدیریت دانش با راهبردهای سازمان
ا
• بايد توجه داشت كه اصوال مديريت چیزي ناملموس و ذهني نظیر دانش ،امكانپذير
نيست .آنچه مديريت ميشود ،منابع دانش -تكنولوژيهاي مربوط به آنها -فرايندها و
تكنيكها و از همه مهمتر ،عنصر انساني است كه منبع تمامي دانشهاست .سازمان يا
شركتي كه در كاركنان خود انگیزه الزم براي اشتراك دانش ايجاد نكرده باشد ،حجم
بسيار چشمگیري از دانش خود را از دست خواهد داد.
• نكته اساس ي پشت پرده مديريت دانش اين است كه بهبود تمام عوامل منجر به
موفقيت يك سازمان ،مثل خالقيت سازماني ،كيفيت محصوالت و خدمات ،در گرو
دسترسپذيري و استفاده كارامد از دانش برتر و بهتر است.
تاثیر مدي ريت دانش بر حوزه هاي کليدي سازمان
استراتژي سازمان
ابزار و تكنولوژي
مديريت دانش
ساختار سازماني
سيستمهاي اطالعاتي
فرهنگ سازماني
تاثیر مدي ريت دانش بر حوزه هاي کليدي سازمان
• استراتژي سازمان :استراتژي سازماني بر پايه اطالعات دقيق ،قابل اطمينان و پويا براي
تصميم گیري استوار بوده و نيازمند معرفي شاخصهاي جديد موفقيت بوده تا ارزش واقعي
دانش را كامل تر از آن چیزي كه در صفحات ترازنامه مي آيد ،نشان دهد.اين نگرش جديد
به استراتژي سازماني،راههاي نوآورانه تفكر راجع به سرمايه هاي فكري را پديد آورده است.
• فرهنگ سازماني :مديريت دانش با فرهنگ سازماني مرتبط است.مهمترين چالش سازمان
خلق استراتژي هاي مديريت دانش ي است كه برروي توسعه سيستمهاي تسهيم دانش تمركز
دارد.
• سيستمها :از آنجائيکه دانش يک منبع کليدي براي توسعه شرکت هاي کوچک و متوسط
است ،الزم است که سيستمهاي مورد نياز کاربر در سطوح مختلف مديريت را برآورده کند.
تاثیر مديريت دانش بر حوزه هاي کليدي سازمان
• تكنولوژي :سازمان ها نيازمند درك چگونگي بهبود فناوري اطالعات خود ،به روش ي
كه دانش به آساني شناسائي شده (فناوري اطالعات به عنوان ابزار جستجو ) ،
تخصيص داده شده و براي توليد دانش جديد تركيب شوند ،هستند .
• افراد :سازمان ها نياز به آمورش جديد ،انتخاب و استخدام نیروهاي تازه دارند .
سياست هاي نیروهاي انساني بايد بر مبناي آموزش درازمدت آنها باشد و سازمان ها
بايد به فکر جذابيت شغل و محيط كار باشند .در اين تالش ،سازمان نياز به يافتن
تركيبي متناسب ميان عناصر فرايند خلق دانش دارد .
• عوامل درون سازماني :اگر بخواهيم شغل ها پشتيبان قابليت هاي نواوري سازمان
باشند ،بايدبه گونه اي طراحي شوند كه روح رقابت و شايسته ساالري در آنها وجود
داشته باشد .
• عوامل خارج سازماني :ارتباط با مشتريان و تأمین كنندگان يك سازمان الزم است .
سازمانها بايد براي دست يابي به نيازهاي مشتريان و تأمین كنندگان با فكر باز عمل
کنند .اين مشكالت و نيازها اساس توليدات و خدمات جديد است .
ويژگي سازمانهاي دانش بنيان
• در اقتصاد دانش بنيان و عصر سرعت تغيیرات در حوزه هايي چون فناوري ،دانش،
روشها و شبكه اي شدن بازارها و همينطور شبكه اي شدن سازمانهاي كارآفريني كه در
اصطالح فارس ي آنرا " خوشه هاي توليدارزش ناب " ( ) Lean value clustersمي
نامند ،تنها راه نجات سازمانهاي كارآفريني انعطاف پذيري آن نه تنها در مشاهده تغيیرات
بلكه استفاده كننده ازتغيیرات به منظور ايجاد تعامل با تغيیرات در چهار حوزه دانش
و فناوري ،بازارهاي جديد و بكر روشها و فرآيندهاي نوين و وضعيت رقابت و رقباء مي
باشد.
به
بنوعي يك سیر رشد طبيعي وجود دارد كه با توجه ا
• در مرحله اول بلوغ در سازمانها ا
تغيیرات در حوزه هاي كه طبيعتا خارج از حيطه قدرت كارآفرينان امي باشد ،نتيجتا
سازمان را وادار به ايجاد تغيیرات اساس ي در پايه ريزي اساس ي و كامال متفاوت بارشد
درمرحله اول سازماني مي نمايد.
• فاز دوم ( مرحله دوم ) از بلوغ سازمانها را بايد فرآيند تصنعي و مشتمل بر٩دانايي و
بكارگیري فناوريهاي پيشرفته و مهمتر از همه بكارگیري قابليتهاي جديدي از كارآفرينان
دانست .
• ( ) institutional Growth phaseاين مرحله را مرحله رشد بنيادي مي نامند.
ويژگي سازمانهاي دانش بنيان
در بكارگیري استراتژي دانايي مدا ر و
• دوباره مهندس ي كردن ساختار؛ اولین گام
ورودسازمانهاي كارآفريني به مرحله دوم رشد
• ( )Knowledge-bused Entrepreneursمهمترين و يا متمايزترين تفاوت بین
كارآفرينان دانش مدارباساير كارآفرينان ديگر را ميتوان ،در بكارگیري فرآيندهاي تغيیر و
نهادينه كردن آنها در رسيدن به رشد شتابان متذكر شد.
• در برگیرنده تغيیرات بنيادي در تمامي فعاليتهاي كه با همديگردر تعامل ايجاد زنجیره
ارزش و دسترس ي به باالترين سطح از رضايتمندي مشتريان مي باشند را در برمي گیرد.
ويژگي سازمانهاي دانش بنيان
زنجیره ارزش؛ مولفه اصلي در اقتصاد دانايي محور
o
o
o
o
o
o
o
o
o
فاكتورهاي اساس ي در زنجیره ارزش ي را به شرح زيراست:
انتشار دانش انحصاري
انباشت تجربه و مهارت
گسترش يا كاهش بزرگي حرفه ساخت
تغيیر در هزينه درون داده ها و هزينه هاي پولي
نوآوري در بازرايابي
نوآوري در فرآيند
تغيیر ساختاري در ريز – فرآيندها ( نظیر ارتباط با مشتري ،زنجیره تامین و )....
تعيین اندازه و سطح حجم توليد كاال و زمان ورود به بازار و كنار كشيدن از بازار
استراتژي مبتني بر دانايي و نقش مديريت دانش در SMEs
• عناصر اصلي زنجیره ارزش نشاندهنده تغيیرات وسيع وگسترده اي كه بايد در فعاليت هاي
جديد شركتهاي كوچك و متوسط بكارگرفته شود تا بتواند در استراتژي مبتني بر دانايي
آمادگي الزم را براي حضور دربازارهاي رقابتي و مبتني بر دانايي داشته باشد.
• در حقيقت عملكرد حوزه مديريت كارآفرينان بايد براساس بكارگیري عوامل تاثیرگذار در
حوزه افزايش دانايي در چهار حوزه اصلي يعني سرمايه هاي انساني ،فناوري تكنولوژي و
نوآوري و حوزه مالي و فروش مورد توجه قرار گیرد.
در
استراتژي مبتني بر دانايي و نقش مديريت دانش
SMEs
خالءهاي موجود در شركتهاي كوچك و متوسط را در اقتصاد مبتني بر دانايي را ميتوان
بشرح زير دانست:
• فقدان زيرساختارهاي الزم براي شروع تغيیرات
• عدم ارتباط كامل و كافي كاآفرينان با محيط خارجي و عناصر تغيیر دهند.
• عدم توجه و آگاهي به نقش نوآوري در تداوم حيات شركتها
• عدم شناخت معماري جديد بازارها و عدم اطالع از بازارهاي بكر
• كمبود سطح دانش و قدرت تحليلي كارآفرينان در اجراء تغيیرات اساس ي در شركتهاي
كوچك ومتوسط
استراتژي مبتني بر دانايي و نقش مديريت دانش
• بحران عدم آمادگي الزم و تهديدات جدي كه حيات اقتصادي و وضعيت درآمدها در
شركتهاي كوچك و متوسط بطور جدي در بر گرفت باعث گرايش كارآفرينان شركتهاي
كوچك و متوسط ازبازاراستراتژي مبتني بر حفظ حيات اقتصادي به استراتژي مبتني بر
راهبر شد .
• تفاوتهاي اساس ي بین اين دو استراتژي باعث گرديد تا تغيیرات در سه مرحله :
الف) تغيیر ساختارها و مهندس ي مجدد كسب و كار
ب) تغيیرات در حوزه كسب مهارت و تخصص با رويكرد دانش ( بكارگیري مديريت دانش )
به نوآوري
ج) تغيیر در بكارگیري عميق نوآوري و خارج كردن آن از حالت مقطعي و سطحي ،انجام
گیرد.
استراتژي مبتني بر دانايي و نقش مديريت دانش
• آنچه موفقيت شركتهاي كوچك و متوسط را در به اجراء درآوردن استراتژي مبتني بر
نوآوري تا حدود زيادي تضمین مي كند،تغيیرات وسيع ( بهبود چشمگیر ) در چهار حوزه
فناوري و تكنولوژي ،سرمايه منابع انساني ،نوآوري و فناوري اطالعات مي باشد.
• اين چهار حوزه از اصلي ترين حوزه ها مي باشند كه تغيیرات در آنها بصورت
نامحسوس ي ولي سريع الوصول مي باشد .بنابراين از آنجائيكه حوزه هاي محسوس (
شامل بازار ،مشتريان ،كيفيت ،تنوع و هزينه ) و غیر محسوس بايد در يك حالت تعادل
و تعامل قرار گیرند ،تنها مديريت دانش است كه مي تواند اين تعامل و تعادل را ايجاد
نمايد .
• آنچه باعث مي شود تا استراتژي مبتني برنوآوري قدرت رقابت و حضور در اقتصاد
مبتني بر دانايي قابليت شكل گیري و اجرايي شود ،افزايش سطح دانش و تغيیر وزن
دانش و دانايي در دو دسته حوزه هاي محسوس و غیرمحسوس مي باشد.
باتشکرازتوجه شما