دانلود جزوه ی سلولهای ایمنی

Download Report

Transcript دانلود جزوه ی سلولهای ایمنی

‫به نام خالق سلولهای ایمنی‬
‫مروری بسیار خالصه از‬
‫سلولهای ایمنی ذاتی‬
‫‪2‬‬
‫سلولهای سیستم ایمنی‬
‫چند نوع تقسیم بندی وجود دارد ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫بر اساس محل تولید ‪:‬‬
‫الف‪ -‬سلولهای مشتق شده از مغز استخوان ‪ :‬مونوسیت‪ /‬ماکروفاژ ‪،‬‬
‫گرانولوسیتهای چند هسته ای ( نوتروفیل ‪ ،‬ائوزینوفیل ‪ ،‬بازوفیل ) ‪،‬‬
‫مست سل ‪ ،‬پالکت ‪ ،‬گلبول قرمز ‪ ،‬سلول ‪ ،DC‬لنفوسیت ‪ T‬و ‪ ،B‬سلول‬
‫کشنده طبیعی یا ‪ NK‬و سلول ‪NKT‬‬
‫ب‪ -‬سلولهای مشتق شده از خارج مغز استخوان ‪ :‬سلول دندرتیک فولیکوالر‬
‫‪ ،‬سلولهای غشایی یا ‪ (M-cell‬دارای ‪ ، )MHCII‬سلول اپیتلیال روده یا‬
‫انتروسیت ‪ ،‬سلولهای اندوتلیال عروق‬
‫‪‬‬
‫بر اساس رده سلولی ‪:‬‬
‫الف‪ -‬رده میلوئیدی ‪ :‬مونوسیت ‪/‬ماکروفاژ ‪ ،‬گرانولوسیتهای چند هسته‬
‫ای ‪ ،‬مست سل ‪ ،‬پالکت ‪ ،RBC ،‬سلول دندرتیک‬
‫ب‪ -‬رده لنفوئیدی ‪ :‬لنفوسیت ‪ T‬و ‪ ،B‬سلول کشنده طبیعی یا ‪ NK‬و‬
‫سلول ‪NKT‬‬
‫‪‬‬
‫‪3‬‬
‫بر اساس نقش‪:‬‬
‫‪ -1‬لنفوسیتها‪ :‬سلولهای ‪، ) Marginal zone Bcell ،B-2،B-1 (B‬سلولهای‬
‫‪ T‬که شامل سلولهای ‪ ، )NKTcell،TCD8،TCD4 (αβT‬سلولهای ‪ T‬گاما‬
‫دلتا هستند و ‪NKcell‬‬
‫‪ -2‬فاگوسیتها ‪ :‬تک هسته ای(مونوسیت‪/‬ماکروفاژ) ‪ ،‬چند هسته ای‬
‫(نوتروفیل ‪ ،‬ائوزینوفیل)‬
4
‫فراوانی سلولهای ایمنی‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪6‬‬
‫گرانولوسیت ها را براساس‬
‫مورفولوژي سلولی و ویژگی‬
‫هاي رنگ آمیزي سیتوپالسم به‬
‫نوتروفیل ها‪ ،‬ائوزینوفیل‬
‫ها و بازوفیل ها تقسیم‬
‫بندي می کنند‪.‬‬
‫نوتروفیل داراي هستۀ چند‬
‫قسمتی و سیتوپالسم گرانوالر‬
‫می باشد که با رنگ هاي‬
‫اسیدي و بازي رنگ می گیرد‬
‫و اغلب به خاطر وجود هسته‬
‫پلی‬
‫لکوسیت‬
‫قسمتی‪،‬‬
‫چند‬
‫مورفونوکلئار(‪ )PMN‬نامیده‬
‫می گردد‪.‬‬
‫ائوزینوفیل ها داراي هسته‬
‫سیتوپالسم‬
‫و‬
‫قسمتی‬
‫دو‬
‫گرانوالر بوده که با رنگ‬
‫قرمز ائوزین رنگ آمیزي می‬
‫شوند‪.‬‬
‫بازوفیل هسته تک قسمتی و‬
‫سیتوپالسم گرانوالر داشته و‬
‫با رنگ بازي متیلن بلو رنگ‬
‫آمیزي می شود‪.‬‬
‫گرانولوسیت ها‬
‫نوتروفیلها‬
‫نوتروفیل‪:‬‬
‫از رده میلوئیدی که به ان میکروفاژ هم می گویند ‪.‬‬
‫بیشترین درصد گلبولهای سفید در خون ‪ ،‬عمر ان ‪6‬‬
‫ساعت در خون که یا می میرند و یا وارد بافت می شوند‪.‬‬
‫در گرانولهای انها مواد اسیدی و بازی توامان قرار دارد و‬
‫لذا هر دو رنگ را جذب می کنند‪ .‬در عفونتهای باک تریای ی‬
‫افزایش می یابند‪ .‬نخستین سلول در التهاب حاد و اولین‬
‫خط دفاعی علیه باک تریهای خارج سلولی است‪ .‬مانند‬
‫ماکروفاژ ها خاصیت ‪ ADCC‬دارند که با واسطه‬
‫‪ IgG‬و ‪ IgA‬این کار را انجام می دهند‪.‬‬
‫محتوی انزیمی این سلولها از ماکروفاژها خیلی بیشتر‬
‫است‪.‬‬
‫گرانولهای نوتروفیل‬
‫نوتروفیلها چهار دسته گرانول دارند‬
‫‪:‬‬
‫‪8‬‬
‫‪ ‬اولیه یا آزروفیل یا نوتروفیلیک ‪ 10 :‬تا‬
‫‪ 20‬درصد گرانول را شامل می شوند ‪ .‬در‬
‫مرحله پروملیوسیت ظاهر می شوند و در‬
‫واقع لیزوزم های حاوی لیزوزیم ‪،‬‬
‫پروتئاز‪ ،‬نوکلئاز ‪ ،‬لیپاز ‪،‬‬
‫میلوپرواکسیداز ( شاخص گرانول اولیه )‬
‫دفنسین ‪ ،‬کاتلیسیدن ‪ ،‬کاتسپین ‪ G‬و‬
‫‪ ......‬می باشند‬
‫‪ ‬گرانولهای ثانویه ‪ 80 :‬درصد گرانولها را‬
‫تشکیل می دهد‪ ،‬به گرانولهای اختصاصی هم‬
‫معروف هستند‪ .‬در مرحله میلوسیت ظاهر می‬
‫شوند و حاوی موادی مانند کالژناز ‪،C‬‬
‫الکتوفرین ( شاخص گرانول ثانویه ) ‪،‬‬
‫رنگهای بازی دارند که رنگهای‬
‫اسیدی را جذب می کنند‪ .‬همانند‬
‫نوتروفیل ها سلول هاي فاگوسیت‬
‫متحرك می باشند ‪.‬‬
‫می توانند از خون به داخل فضاهاي‬
‫بافتی مهاجرت کنند‪ .‬ائوزینوفیلها‬
‫به واسطه موادی نظیر ‪ ECF-A‬که‬
‫توسط ‪ TC‬و بازوفیلها و ماست سلها‬
‫ترشح می شوند جذب می شوند ‪.‬‬
‫این سلول ها با ترشح محتویات‬
‫خود‬
‫ائوزینوفیلیک‬
‫هاي‬
‫گرانول‬
‫)‪Major‬‬
‫‪basic‬‬
‫نمونه‪MBP‬‬
‫برای‬
‫‪( protein‬که می تواند غشاي انگل‬
‫ها و گاهی بافتها را تخریب کند‪،‬‬
‫نقش دفاعی علیه‬
‫و بدین صورت‬
‫ارگانیسم هاي انگلی دارند و در‬
‫عالوه بر‬
‫آلرژی سهیم می باشند‪.‬‬
‫ترشح‬
‫با‬
‫ائوزینوفیلها‬
‫این‬
‫هیستامیناز ‪ ،‬آریل سولفاتاز در‬
‫کاهش یا خاتمه پاسخهای التهابی و‬
‫هموستاز موثر هستند‪ .‬ائوزینوفیل‬
‫دارای گیرنده برای قطعه ‪IgG ، FC‬‬
‫(‪ )CD32‬هستند ‪ ،‬و لذا در ‪ADCC‬‬
‫هم نقش دارند‪.‬‬
‫این سلولها فاگوسیتوز کمی دارند ‪،‬انفجار‬
‫ائوزینوفیلها‬
‫چند نکته در مورد‬
‫تنفسی ضعیفی دارند ‪ IL5 ،‬در بلوغ این‬
‫سلولها نقش دارد‪ .‬توانایی ‪ ADCC‬دارند‪.‬‬
‫قدرت تکثیر ندارند ( سلول ‪) end stage‬‬
‫‪ MBP‬عالوه بر اثرات سمی بر جدار سخت‬
‫کرمها بر مست سلها اثر نموده و آنها را‬
‫وادار به ترشح هیستامین می کنند و لذا‬
‫در آلرژی هم نقش دارند‪.‬‬
‫عالوه بر ‪ ECP ، MBP‬یا پروتئین کاتیونی‬
‫ائوزینوفیلی هم از گرانولهای خود آزاد‬
‫می کند که این ماده هم برای جدار کرمها‬
‫بسیار سمی است‪.‬‬
‫اما یک ماده بسیار سمی دیگر تولید می‬
‫کند تحت عنوان ‪ EPO‬یا پراکسیداز‬
‫ائوزینوفیلی که یونهای هالیت را به‬
‫هیپوهالیت اکسید نموده و بدین ترتیب قوی‬
‫ترین مکانیسم کشندگی علیه برخی از‬
‫انگلها فراهم می کند‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫بازوفیل ها‬
‫‪11‬‬
‫کمترین درصد گلبولهای سفید‬
‫دسته‬
‫از‬
‫‪،‬‬
‫(‪)5/0-۱%‬‬
‫گرانولوسیتهای خونی که از‬
‫نظر ساختاری و عملکردی به‬
‫مست سل ها شباهت زیادی‬
‫دارند( البته از مست سلها‬
‫بازوفیلها‬
‫‪.‬‬
‫کوچکترند)‬
‫اسیدی‬
‫دارای گرانولهایی‬
‫هستند که به رنگ های بازی‬
‫متصل می شوند ‪ .‬مانند مست‬
‫سلها ‪FcεRI‬در سطح خوب بیان‬
‫ان‬
‫بواسطه‬
‫که‬
‫کنند‬
‫می‬
‫‪IgE‬و آلرژنها‬
‫گیرنده به‬
‫متصل شده و با آزاد کردن‬
‫مواد ترشحی خود در آلرژی و‬
‫مبارزه با انگل نقش دارند‪.‬‬
‫به طور طبیعی در بافت دیده‬
‫نمی شود مگر به وقت التهاب‪.‬‬
‫فاگوسیتوز کمی دارد‪.‬‬
‫دارد‪ .‬پیش سازهاي ماست سل ها که طی‬
‫خونسازي در مغز استخوان تولید می‬
‫شوند‪ ،‬به صورت سلول هاي تمایز ‪CELL‬‬
‫نیافته وارد گردش خون می شوند‪ .‬آنها‬
‫زمانی که خون را ترك کرده و وارد‬
‫بافت ها می شوند‪ ،‬تمایز می یابند(به‬
‫طور طبیعی در گردش خون یافت نمی‬
‫شوند)‪ .‬ماست سل ها را می توان در‬
‫طیف وسیعی از بافتها مثل پوست‪ ،‬بافت‬
‫همبند اعضاي مختلف و اپی تلیال‬
‫مجاري تنفسی‪ ،‬تناسلی و گوارشی یافت‪.‬‬
‫مست سلهای انسانی دارای هسته گرد‬
‫بوده و سیتوپالسم آنها حاوی‬
‫گرانولهای متصل به غشاء و اجسام‬
‫لیپیدی است‪ .‬به دو گروه مخاطی و‬
‫همبند تقسیم می شوند که از لحاظ‬
‫موقعیت آناتومیک ‪ ،‬محتوای گرانولی و‬
‫عملکرد مقداری با هم تفاوت دارند‪.‬‬
‫این سلول ها همانند بازوفیل هاي در‬
‫حال گردش‪ ،‬حاوي مقادیر باالیی از‬
‫گرانو ل هاي سیتوپالسمی حاوي‬
‫هیستامین ‪ ،‬هپارین ‪ ،‬واسطه های‬
‫لیپیدی و سایتوکایین هستند‪.‬‬
‫می‬
‫و سایر مواد موثر در آلرژی‬
‫باشند و بواسطه اتصال ‪ IgE‬ها( ‪FC ε‬‬
‫‪ )RI‬و آلرژنها نقش مهمی در ایجاد‬
‫مست سل‬
‫‪12‬‬
‫‪MAST‬‬
‫مونوسیت ‪ /‬ماکروفاژ‬
‫‪13‬‬
‫ماکروفاژها در بیشتر ارگانهای‬
‫حیاتی ما موجودند!!‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪14‬‬
‫‪‬‬
‫به ماکروفاژهای کبد ‪ ،‬سلولهای کوپفر‬
‫‪Kupfer‬‬
‫به ماکروفاژهای ‪ Glial cell، CNS‬یا ‪Micro‬‬
‫‪glial cell‬‬
‫به ماکروفاژهای واقع در مایع مفصلی ‪،‬‬
‫‪Type A cell‬‬
‫به ماکروفاژهای ‪ Basal Light zone‬در‬
‫فولیکولهای غده لنفاوی ‪ ،‬ماکروفاژهای‬
‫رنگ پذیر ‪Tingble Body M‬‬
‫به ماکروفاژهای واقع در ریه ‪ ،‬آلوئوالر‬
‫ماکروفاژ‬
‫به ماکروفاژهای کلیه ‪ ،‬سلول مزنژیال‬
‫‪Mesengial cell‬‬
‫به ماکروفاژهای بافت همبند ‪Histocyte ،‬‬
‫اتصال و تشکیل فاگوزوم‬
‫در فاگولیزوم ‪:‬‬
‫‪ -1‬مستقل از اکسیژن بوسیله انزیمهای‬
‫پروتوئلیتیک یا شامل‪ :‬پروتئینهای‬
‫کاتیونی مانند کاتپسین ‪ ،‬لیزوزیم‪،‬‬
‫پروتائزها‬
‫‪ -2‬کشتن اکسیداتیو‪ :‬انفجار تنفسی و‬
‫تولید ‪ ROI‬و ‪ RNI‬در سلول را‬
‫شامل میشود‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫انفجار تنفسی و تولید ‪ROI‬‬
‫انزیم سوپراکسید دسموتاز سبب تبدیل‬
‫انیون سوپر اکسید به ‪ H2O2‬میشود‪.‬‬
‫کاتاالز اب اکسیژنه را به اب و اکسیژن‬
‫تبدیل میکند‪.‬‬
‫در نهایت رادیکالهای ازاد در این مسیر‬
‫ازاد می شوند که هم برای میزبان و هم‬
‫میکروبها به شدت سمی هستند و مهمترین‬
‫انها ‪ :‬انیون سوپر اکسید (‪ ،)O2-‬رادیکال‬
‫هیدروکسیل (‪ ،)Oh‬اسید‬
‫هیپوکلرو(‪ )Hocl‬و اکسیژن نوزاد‬
‫(‪)1/2O2‬‬
‫‪16‬‬
‫تولید رادیکالهای ازاد ‪HNO2 ،NO2 ، No‬در مسیر ‪RNI‬‬
‫‪17‬‬
‫بیماری گرانولوماتوز مزمن )‪(CGD‬‬
‫‪ ‬به علت جهش در ژن انزیم اکسیداز فاگوسیتی به‬
‫وجود می اید‪.‬‬
‫‪ ‬نوتروفیلها و ماکروفاژها نمی توانند میکروبهای ی را‬
‫که فاگوسیت کرده اند را بکشند‪.‬‬
‫‪ ‬تست تشخیصی ‪. NBT‬‬
‫‪18‬‬
‫اعمال اجرای ی ماکروفاژها‬
‫ماکروفاژها در کشتن عوامل درون سلولی ‪ ،‬در تشکیل گرانولوما ‪،‬‬
‫در دفاع علیه تومور ‪ ،‬درالتهاب مزمن و در حساسیت تیپ ‪ 4‬یا‬
‫‪ ،DTH‬در گزینش منفی ‪ ، Tcell‬و حتی در رگ زای ی و‬
‫التیام هم نقش دارد‪.‬‬
‫نک ته ‪ :‬ماکروفاژ قدرت اتصال به شیشه را دارد ‪.‬‬
‫نک ته ‪ :‬این سلول قدرت فاگوسیتوز اجسام درشت را دارد اما وقتی‬
‫فعال می شود به ان ماکروفاژ عصبانی ‪Angry M‬یا‬
‫ماکروفاژ بیش فعال ‪ Full active M‬می گویند‬
‫نک ته ‪ :‬خاصیت ‪ Killing‬این سلول کمتر از نوتروفیل است‪.‬‬
‫نک ته ‪ :‬ماکروفاژ در حالت استراحت ‪ MHCII‬را یا بیان نمی‬
‫کند یا به مقدار خیلی کم بیان می کند‪ .‬اما در هنگام فعال شدن‬
‫بیان این مولکول سازگار نسجی افزایش می یابد‪.‬‬
‫‪19‬‬
‫سلول دندریتیک ‪)DENDRITIC CELL (DC‬‬
‫در سال ‪ 1868‬در طی بررسی آناتومی پوست توسط پاول‬
‫النگرهانس شناسایی شدند و بدلیل حضور امتدادهاي طویل‬
‫غشایی مشابه دندریتیک هاي سلول هاي عصبی می باشد‪ ،‬سلول‬
‫ً‬
‫دندرتیک نام گرفتند‪ .‬در حقیقت سلولهای دندریتیک ‪ ،‬عمدتا‬
‫گروهی از سلولهای خونساز رده میلوئیدی هستند و از پیش‬
‫سازهایی مشتق شده اند که فقط می توانند به مونوسیت و نه‬
‫گرانولوسیت تمایز یابند‪ .‬انواع مختلفی از سلول هاي‬
‫دندریتیک وجود دارند که حداقل چهار رده از آنها شناسایی‬
‫شده است‪:‬‬
‫• سلول هاي دندریتیک النگرهانس‬
‫• سلول هاي دندریتیک میان بافتی‬
‫• سلول هاي دندریتیک مشتق از منوسیت‬
‫•‬
‫سلول هاي دندریتیک پالسماسایتوئید‬
‫‪20‬‬
‫‪21‬‬
‫اپیدرم پوست و‬
‫غشاهای مخاطی حضور‬
‫دارند‪ .‬سلول هاي‬
‫دندریتیک میان بافتی‬
‫در فضاهاي بین بافتی‬
‫تمام اعضا به جز مغز‬
‫حضور دارند‪ .‬سلول هاي‬
‫دندریتیک مشتق از‬
‫منوسیت‪ ،‬از منوسیت‬
‫هاي در گردش که به‬
‫بافت ها مهاجرت کرده‬
‫اند‪ ،‬به وجود می آیند‬
‫و سلول هاي دندریتیک‬
‫پالسماسایتوئید از‬
‫سلول هاي‬
‫پالسماسایتوئید ( به‬
‫خاطر شباهتی که به‬
‫پالسماسلهای ترشح‬
‫کننده آنتی بادی‬
‫دارند ‪ ،‬این نام را‬
‫گرفتند) ایجاد می‬
‫شوند که یکی از منابع‬
‫اصلی سایتوکاینهای ضد‬
‫ویروسی اینترفرون نوع‬
‫‪ I‬در پاسخ به ‪PAMP‬‬
‫ویژگیهای‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪22‬‬
‫کلی سلولهای ‪DC‬‬
‫تمامی سلول هاي دندریتیک‪ ،‬مولکول هاي‪ MHCI‬و ‪ II‬و‬
‫همچنین مولکولهای کمک تحریکی ‪ CD80‬و ‪ CD86‬را‬
‫عرضه می کنند‪ .‬سلولهای دندرتیک حاوی ‪ CD40‬هم‬
‫هستند که با اتصال به گیرنده خود روی سلول ‪، T‬‬
‫رفتار آنها را تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬‬
‫در طول فرآیند بلوغ‪ ،‬ظاهر دندریتیک ها از شکل‬
‫پذیرنده آنتی ژن به شکل عرضه کننده آنتی ژن به‬
‫سلولهای ‪ T‬تغییر می یابد‪ .‬یعنی اینکه با عبور از‬
‫خصوصیات جدید ظاهر می شوند ‪،‬‬
‫این مرحله‪ ،‬برخی‬
‫مثالا خصوصیاتی مانند توانایی بیگانه خواري و‬
‫مقادیر باالي پینوسیتوز را از دست می دهند‪ .‬و در‬
‫عوض عرضه مولکول هاي ‪ MHCII‬و مولکولهای کمک‬
‫تحریکی را می دهند‪ .‬بدین صورت سلول هاي دندریتیک‬
‫طی بلوغ‪ ،‬بافت هایی که در آنجا اقامت دارند را‬
‫ترك کرده و وارد گردش خون یا لنف شده و به اعضاي‬
‫لنفاوي مهاجرت می کنند و آنتی ژن را عرضه می‬
‫نمایند‪.‬‬
‫اما چه مواردی موجب می شود که قوی ترین‬
‫‪ APC‬بدن نام گیرند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫این خانواده متنوع ‪ ،‬در اپتلیال و اکثر بافتها‬
‫حضور دارند و با زوائد شبه دندانه ای خود آماده‬
‫شناسایی هر نوع آنتی ژنی ( که می تواند میکروب‬
‫مهاجمی هم باشد ) را دارند‬
‫نسبت به سلولهای دیگر بدن انواع متنوع تری از‬
‫‪ TLR‬ها و دیگر انواع ‪ PRR‬ها در سطح خود بیان‬
‫می کنند و لذا با میل بیشتری به ساختارهای حاوی‬
‫‪ PAMP‬و ‪ DAMP‬متصل می گردد‪.‬‬
‫دسته ای از این سلولها ( پالسماسیتوئیدها ) از‬
‫منابع مهم سایتوکاینهای ضد ویروسی هستند‪.‬‬
‫این سلولها عالقه ای وافری دارند که به محض گرفتن‬
‫بلع ساختاری ‪ ،‬به طرف گره ها و ساختاری لنفاوی‬
‫حرکت کرده و آنرا را عرضه نمایند‪.‬‬
‫‪ DC‬ها جزء معدود سلولهای هستند که به طور ذاتی‬
‫‪ MHCII‬را بیان می کنند‪.‬‬
‫‪23‬‬
‫پس بی جهت نیست که سلول اصلی عرضه آنتی ژن به‬
‫سلول ‪ T‬بکر و تعیین کننده نوع پاسخ سلول ‪T‬‬
‫چند نکته در مورد ‪DC‬‬
‫سلول ‪ DC‬چند گیرنده ایی دارد که دارای‬
‫خواص اعجاب انگیزی هستند ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪24‬‬
‫گیرنده های دکتین ( انواع ‪ 1‬و ‪ ) 2‬که مسئول‬
‫شناسایی ساختار ‪ PAMP‬بتاگلوکان و الیگوساکاریدهای‬
‫غنی از مانوز به ویژه بر روی کاندیدا آلبیکنس‬
‫هستند‪ .‬هر دوی این گیرنده با اتصال به این ‪PAMP‬‬
‫ها موجب تحریک سلول ‪ DC‬و متعاقب آن عرضه باکیفیت‬
‫آن به سلول ‪ TCD4+‬و القای این سلول به ‪ TH17‬می‬
‫شود که در دفاع علیه عفونتهای قارچی بسیار موثر‬
‫است ( اگر این گیرنده نبود تا حاال هزار بار‬
‫کاندیدا مهاجم شده بود و ما می مردیم!!!)‬
‫گیرنده النگرین (‪ ) CD207‬که به طور‬
‫سلولهای النگرهانس اپیدرمی بیان می شود‪.‬‬
‫عمده‬
‫توسط‬
‫‪ DC-SIGN‬که بر روی اکثر سلولهای دندریتیک بیان می‬
‫شود و سوای نقشش متاسفانه می تواند مدخلی برای‬
‫آلوده شدن ‪ DC‬توسط ویروس ‪ ( HIV‬گیلکوپروتئین‬
‫‪ ) gp120‬و به دنبال آن آلوده کردن ‪ TCD4+‬توسط‬
‫‪25‬‬
‫این سلول ها بر خالف انواع دیگر‬
‫استخوان‬
‫گروه از مغز‬
‫این‬
‫مشتق ‪FOLLICULAR DENDRITIC CELLS‬‬
‫فولیکوالر‬
‫دندریتیک‬
‫سلولهای‬
‫نمی شوند و عملکرد آنها به طور‬
‫)‪(FDCS‬‬
‫دندریتیک‬
‫کامل با سلو ل هاي‬
‫هاي‬
‫سلول‬
‫باشد‪.‬‬
‫می‬
‫متفاوت‬
‫دندریتیک فولیکولی مولکول هاي‬
‫‪MHCII‬را در سطح خود بیان نمی‬
‫کنند‪ .‬و در نتیجه به عنوان‬
‫سلولهای ‪APC‬نقشی ندارند‪.‬‬
‫اما این سلو لها به دلیل مکان‬
‫منحصر به فرد خود در مراکز‬
‫زایگر فولیکولهای غدد لنفاوي ‪،‬‬
‫طحال و بافتهای لنفاوی مخاطی‬
‫بسیار مهم هستند بدین صورت که‬
‫میزان بسیار زیادی از گیرنده‬
‫های آنتی بادی در سطح خود بیان‬
‫می کنند و لذا مانند آهن ربایی‬
‫مجموعه آنتی ژن و آنتی بادی را‬
‫به دام انداخته و این آنتی ژنها‬
‫را به شکل قابل شناسایی برای‬
‫مدتهای طوالنی به لنفوسیت ‪B‬‬
‫عرضه می کنند‪ .‬بدین صورت یک‬
‫مجموعه با ارزش آموزشی را برای‬
‫سلول ‪ B‬فراهم می کنند ‪.‬‬
‫به قطر ‪ ۲ - ۴‬میکرون هستند که از‬
‫قطعه قطعه شدن سیتوپالسم مگا‬
‫کاریوسیتها در مغز استخوان حاصل‬
‫میشود‪ ،‬فاقد هستهاند‪ .‬با وجود این‬
‫در مهرهداران پست سلولهای هسته‬
‫داری به نام ترومبوسیت معادل پالکت‬
‫میباشد‪ .‬در بعضی منابع به آنها‬
‫ترومبوسیت نیز می گویند‪ .‬تعداد‬
‫پالکتها ‪ ۲۰۰ - ۴۰۰‬هزار در هر‬
‫میکرولیتر خون میباشد‪ .‬و عمر آنها‬
‫‪ ۸ - ۱۱‬روز میباشد‪ .‬هر پالکت توسط‬
‫غشایی غنی از گلیکوپروتئین محصور‬
‫شده است ‪ .‬دارای آلفاگرانول و دنس‬
‫گرانول مملو از واسطه های مهم‬
‫انعقادی است‪ .‬تا مدتها پیش تنها‬
‫نقش ضد انعقادی برای این سلول قائل‬
‫بودند اما مشخص شده که با داشتن‬
‫‪ CD40L‬در ایزوتایپ سوئچینگ نقش‬
‫دارد‪ .‬دارای گیرنده هم برای ‪FC‬‬
‫ایمنوگلوبولین ‪ IgG‬و هم ‪ IgE‬است‬
‫لذا هم در ‪ ADCC‬نقش دارد هم در‬
‫آلرژی تیپ ‪ ( I‬به غیر از اینکه‬
‫برای گیرنده ‪ IgE‬دارد تعدادی از‬
‫واسطه های شیمیایی دخیل در آلرژی‬
‫هم ترشح می کند ) ‪ .‬این سلول‬
‫پالکت‬
‫‪26‬‬
‫حاال این سلولهای ایمنی چگونه به محلهای‬
‫التهاب رهنمون می شوند‪:‬‬
‫‪ -1‬جذب و فراخوانی سلولها به محل ‪:‬‬
‫عوامل کموتاکتیک کدامند؟‬
‫‪ ‬پروتئینهای با متیونین فرمیله‬
‫‪ ‬بعضی از پروتئینهای انعقادی مانند‬
‫ترومبین و پپتید ‪ B‬فیبرین‬
‫‪ ‬آنافیالتوکسینهای کمپلمان‬
‫‪ ‬کموکاینها‬
‫‪ ‬سایتوکینهای التهابی‬
‫‪ -2‬خروج سلولها از خون ( دیاپدز ) که‬
‫در ونولها اتفاق می افتد‪.‬‬
‫‪28‬‬
‫‪29‬‬
‫که این مرحله شامل ‪ :‬غلتیدن ‪ ،‬اتصال محکم به‬
‫اندوتلیال رگ می باشد‪ .‬این مراحل تحت کنترل مولکولهای‬
‫چسبنده سلکتین و اینتگرین هست‪.‬‬
‫غلتیدن بواسطه سلکتینها(‬
‫اتصال سست)‬
‫‪P-Selectin ‬‬
‫اندوتلیوم‬
‫دارد‪.‬‬
‫که روی‬
‫قرار‬
‫‪ E-Selectin ‬که روی‬
‫اندوتلیوم قرار‬
‫دارد‪.‬‬
‫‪30‬‬
‫‪ L-Selectin ‬که روی‬
‫لکوسیت قرار‬
‫دارد‪.‬‬
‫سلکتینها‬
P-selectin
glycoprotein ligand-1
sialylated Lewis X
Ag or DC15
31
‫افزایش میل ترکیبی اینتگرینها‬
‫‪32‬‬
‫اتصال محکم لکوسیتها به اندوتلیال رگ ( که اینتگرینها در ان ً‬
‫عمدتا نقش دارند)‬
‫اینتگرینها‬
‫مولکولهای چسبان از خانواده ایمونوگلوبولینها‬
‫‪35‬‬
‫بیماریهای مربوط به مولکولهای چسبان‬
‫‪ : LAD-1 ‬نقص در ‪CD18‬‬
‫‪ : LAD-2 ‬نقص در سیالیل لویس ‪X‬‬
‫‪36‬‬
‫پس آنکه فاگوسیتها به محل عفونت رسیدند‬
‫‪.1‬‬
‫عامل می گردد که شامل مراحل زیر است‪:‬‬
‫شناساییآغاز‬
‫فاگوسیتوز‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫‪.5‬‬
‫‪.6‬‬
‫میکروبی توسط‬
‫گیرنده های‬
‫سطح سلول‬
‫فاگوسیت کننده‬
‫اتصال سلول‬
‫فاگوسیت کننده‬
‫به عامل‬
‫میکروبی‬
‫تشکیل فاگوزوم‬
‫و فاگولیزوزوم‬
‫تخریب میکروب‬
‫بلعیده شده‬
‫عرضه قطعاتی‬
‫از آنتی ژنهای‬
‫پروتئینی بر‬
‫سطح مولکولهای‬
‫‪HLA‬‬
‫اگزوسیتوز‬
‫قطعات‬
Neutrophil
migration to site
of infection,
mediated by
macrophage-derived
cytokines and
chemokines
38
39
‫سلوهای ‪NK‬‬
‫‪ ‬لنفوسیتهای ی هستند که ‪ %5-20‬از سلولهای تک هسته ای خون و طحال را تشکیل می‬
‫دهند‪.‬‬
‫‪ ‬نام دیگر انها ‪ LGL‬می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬کار این سلولها ‪.....‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫لیز سلولهای الوده به ویروس‬
‫لیز سلولهای الوده به باک تریهای داخل سلولی‬
‫لیز بعضی ازانواع سلولهای توموری‬
‫‪ ‬این سلولها سایتوکاینهای التهابی تولید می کنند‪.‬‬
‫‪ ‬در روزهای اغازین و قبل از این که سلولهای ‪ T‬فعال شوند نقش اساسی در دفاع ضد‬
‫ویروسی دارد‪.‬‬
‫‪40‬‬
‫فعالیت سلول ‪NK‬‬
‫‪41‬‬
42
‫التهاب ماحصل پاسخ فاگوسیتها به اسیبهای بافتی است‬
‫‪ ‬در پاسخ به آسیبهای بافتی و پیامهای خطر خروج سلولهای فاگوسیتی‬
‫و پالسما از رگها انجام میشود که به آن التهاب میگویند‪.‬‬
‫‪ ‬التهاب شامل تجمع لکوسیتها و بعضی از پروتئینهای پالسمایی در محل‬
‫عفونت و فعال شدن لکوسیتها و پروتئینها برای حذف عامل عفونی می‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ ‬عوامل فیزیکی ‪ ،‬شیمیایی و عفونی از مهمترین عوامل ایجاد کننده‬
‫التهاب هستند‪.‬‬
‫‪ ‬بر اساس زمان به دو دسته حاد و مزمن تقسیم می گردد‪.‬‬
‫‪43‬‬
‫عالئم التهاب‬

First described almost 2000 years ago,
swelling (tumor),
 redness(rubor),
 heat (calor),
 pain (dolor),


and loss of function
44
‫عوامل درگیر در یک پاسخ التهابی‬
‫‪ ‬عوامل سلولی‪:‬‬
‫‪ ‬در التهاب حاد نوتروفیلها؛ ماست سلها ‪،‬‬
‫بازوفیلها ماکروفاژها و سلولهای‬
‫‪TH1‬دخالت دارند‪.‬‬
‫‪ ‬در التهاب مزمن بیشتر سلولهای منوسیتی‬
‫ماکروفاژی و ‪TH1‬هستند‪.‬‬
‫‪45‬‬
‫‪ ‬عوامل محلول‪ :‬شامل مدیاتورهای التهابی‬
‫هستند که از سلولهای تحریک شده ترشح‬
‫میشوند و یا از خون وارد بافت ملتهب‬
‫میشوند‪.‬‬
46
‫چگونه در یک پاسخ التهابی مدیاتورهای التهابی تولید میشوند‪:‬‬
‫‪ ‬مدیاتورهای التهابی محصوالت چهار سیستم هستند‪:‬‬
‫‪ ‬کمپلمان‬
‫‪ ‬کینین‬
‫‪ ‬انعقادی‬
‫‪ ‬فیبرینولیتیک یا پالسمین‬
‫‪ ‬فعال شدن این اجزا سبب افزایش خونرسانی و افزایش نفوذپذیری رگهای ناحیه التهاب میشوند‪.‬‬
‫‪47‬‬