طبیعت شناسی از دیدگاه قرآن دکتر مهدی گلشنی استاد دانشگاه صنعتی شریف منظور ما از طبیعت ، عالم ما ّدی است . در قرآن در.

Download Report

Transcript طبیعت شناسی از دیدگاه قرآن دکتر مهدی گلشنی استاد دانشگاه صنعتی شریف منظور ما از طبیعت ، عالم ما ّدی است . در قرآن در.

‫طبیعت شناسی از دیدگاه قرآن‬
‫دکتر مهدی گلشنی‬
‫استاد دانشگاه صنعتی شریف‬
‫منظور ما از طبیعت‪ ،‬عالم ما ّدی است‪ .‬در قرآن در بیش از ‪ 750‬آیه به مطالعه‬
‫پدیده های طبیعی و تدبّر در آفرینش خداوندی توصیه شده است‪ .‬از نظر قرآن‬
‫پدیده های طبیعی آیات شناخت حقتعالی هستند و طبیعت شناسی باید ما را از آیات‬
‫به صاحب آیات برساند ‪:‬‬
‫« و من آیاتة خلق السموات و االرض و اختالف السنتکم و الوانکم‪ .‬انّ فی ذلک‬
‫آلیات للعالمین‪ ( » .‬روم ‪) 22 /‬‬
‫ در قرآن آیات زیادی هست که بشر را به مطالعه طبیعت دعوت می کند ‪:‬‬‫« قل انظروا ماذالسموات واالرض ‪ ( » ...‬یونس ‪) 101 /‬‬
‫« و فی االرض آیات للموقنین و فی انفسکم افال تبصرون » ( ذاریات ‪20-21 /‬‬
‫)‬
‫ همچنین آیاتی هست که حاکی از امکان شناخت طبیعت است ‪:‬‬‫« سنریهم آیاتنا فی اآلفاق و فی انفسهم حتی یتبین ا ّنه الحق ‪ ( » ...‬فصلت ‪/‬‬
‫‪) 53‬‬
‫« و قل الحمد هلل سیریکم آیاته فتعرفونها ‪ ( » ...‬نمل ‪) 93 /‬‬
‫طبیعت شناسی قرآن چند مسألۀ مهم را شامل می شود که به آنها می پردازیم‪.‬‬
‫تکون موجودات‬
‫‪ -1‬کشف مبدأ پیدایش و نحوۀ ّ‬
‫« افال ینظرون الی االبل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف‬
‫نصبت و الی االرض کیف سطحت » ( غاشیه ‪) 17-20 /‬‬
‫« اولم یرالذین کفروا انّ السموات و االرض کانتا رتقا ً ففتقناهما ‪ ( » ...‬انبیاء ‪30 /‬‬
‫)‬
‫‪ -2‬کشف نظم و انسجام و هدفداری در طبیعت‬
‫« و ما خلقنا السموات و االرض و ما بینهما العبین ‪ ،‬ما خلقنا هما االّ بالحق ‪» ...‬‬
‫( دخان ‪) 38-39 /‬‬
‫« والشمس و القمر بحسبان » ( الرحمن ‪) 5 /‬‬
‫« و کل شیئ عنده بمقدار » ( رعد ‪) 8 /‬‬
‫‪-3‬استفاده مشروع از امکانات طبیعی( تکنولوژی در خدمت اهداف الهی)‬
‫« و لقد مک ّنا کم فی االرض و جعلنا لکم فیها معایش ‪ ( » ...‬اعراف ‪) 10 /‬‬
‫و البته گفته شده که از این امکانات نباید استفادۀ نا مشروع بعمل آید‪:‬‬
‫صالحِها‪ ( “...‬اعراف‪)56/‬‬
‫" َوال ُت ْفسِ دُوا فِي ْاْلَ ْر ِ‬
‫ض َب ْعدَ إِ ْ‬
‫مجاری شناخت طبیعت‬
‫در قرآن چند مجرا برای شناخت طبیعت معرفی شده است ‪:‬‬
‫‪ -1‬حواس و عقل‬
‫« هللا اخرجکم من بطون امهاتکم التعلمون شیئا ً و جعل لکم السمع و‬
‫االبصار و االفئدة ‪ ( » ...‬نحل ‪) 78 /‬‬
‫• فوأد را به قوّ ه درک امور تعبیر کرده اند‪.‬همچنین مراد از قلب در قرآن‬
‫مبدأ شعور و فکر انسانی است‪ ،‬که عالمه طباطبائی از آن به عنوان‬
‫«نفس انسانی» تعبیر می کنند ‪:‬‬
‫« انّ فی ذلک لمن کان له قلب ‪ ( » ...‬ق ‪) 37 /‬‬
‫« لهم قلوب الیفقهون بها » ( اعراف ‪) 179 /‬‬
‫• در بعضی از روایات اسالمی‪ ،‬قلب به معنای ابزار تعقل آمده است‪.‬‬
‫مثال از امام صادق (ع) آمده است که ‪:‬‬
‫« فمنها قلبه الذی به یعقل و یفقه و یفهم ‪ ( » ...‬کلینی ‪ /‬اصول کافی )‬
‫• از نظر قر آن مشاهده و تعقل وسیله شناخت طبیعت هستند ‪:‬‬
‫« قل سیروا فی االرض فانظروا کیف بدء الخلق » ( عنکبوت ‪) 20 /‬‬
‫اما قرآن حسّ را کافی برای فهم طبیعت نمی داند‪ ،‬بلکه مشاهده باید همراه تعقل‬
‫باشد ‪:‬‬
‫«و ّ‬
‫سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره ان فی ذلک آلیات‬
‫لقوم یعقلون » ( نحل ‪) 12 /‬‬
‫امام صادق در پاسخ ابوشاکر دیصانی که می گفت ما جز آنچه را که بوسیله‬
‫حواس دریافت می کنیم ‪ ،‬قبول نداریم‪ ،‬فرمودند ‪:‬‬
‫« ذکرت الحواس الخمس و هی التنفع فی االستنباط ّاال بدلیل‪ ،‬کما التقطع الظلمة بغیر‬
‫مصباح » ( ارشاد شیخ مفید )‬
‫• قرآن اشاره به این دارد که بعضی چشم دارند ولی نمی بینند و گوش دارند ولی نمی شنوند‬
‫‪:‬‬
‫« لهم قلوب الیفقهون بها و لهم اعین الیبصرون بها و لهم آذان الیسمعون بها ‪» ...‬‬
‫(اعراف ‪) 179 /‬‬
‫و لذا پیامبر (ص) فرمودند ‪:‬‬
‫« لیس االعمی من یعمی بصره‪ ،‬ا ّنما االعمی من تعمی بصیرته » ( کنز العمال )‬
‫اینها نشان می دهد که حواس ابزار اولیه هستند و کار آنها بوسله عقل تکمیل می شود‪.‬‬
‫• اما قرآن از اینهم باالتر می رود و می گوید تمام شناختهای ما مبدأ‬
‫حسّی ندارند‪ .‬لذا قوم حضرت موسی را شماتت می کند که می گفتند‬
‫ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه خدا را آشکار ببینیم ‪:‬‬
‫« و اذ قلتم یا موسی لن نؤمن لک حتی نری هللا جهرة ‪ ( » ...‬بقره ‪) 55 /‬‬
‫• در واقع ما برخی از حقایق عالم طبیعت را با حواس ظاهری خود‬
‫درک نمی کنیم ‪:‬‬
‫« سبحان الذی خلق االزواج کلها مما تنبت االرض و من انفسهم و مما‬
‫الیعلمون » (یس ‪) 36 /‬‬
‫• قرآن به ما می آموزد که تنها خداوند بر غیب آسمانها و زمین دانا‬
‫است‪:‬‬
‫« وهلل غیب السموات و االرض و الیه یرجع االمر کلّه» ( هود ‪) 23 /‬‬
‫بعد از رواج تفکر پوزیتیویستی در غرب که منشاء همۀ دانشها را تجربه حسّی‬
‫می دانست‪ ،‬ع ّده ای از متفکران مسلمان این فکر را ترویج کردند که تجربه‬
‫تنها راه بدست آوردن معرفت است و مطالعه تجربی کتاب طبیعت به تنهائی ما‬
‫را به معرفت خداوند نائل می سازد‪.‬‬
‫• از نظر قرآن همه اطالعات ما در باره طبیعت منشاء حسّی ندارد و‬
‫مشاهدات و تجارب ما نیز بدون تکیه به اصول عقلی هر گز منشاء‬
‫هیچگونه علمی نخواهد شد‪.‬به قول ماکس پالنک‪:‬‬
‫« کمال مطلوب یک فیزیکدان این است که واقعیت خارجی را‬
‫بشناسد‪ .‬اما وسایلی که او برای این هدف بکار می گیرد‪ ،‬که در‬
‫اصطالح فیزیک به اندازه گیری موسومند‪ ،‬اطالعات مستقیمی در‬
‫باره واقعیت خارجی به او نمی دهند‪ .‬آنها تنها نمایشی از عکس‬
‫العمل در برابر پدیده های طبیعی هستند و بدین صورت اطالعات‬
‫( پالنک ‪/‬‬
‫صریحی به ما نمی دهند‪ ،‬بلکه باید تفسیر شوند‪» .‬‬
‫تصویر دانشمندان از جهان فیزیکی )‬
‫• به طور خالصه قرآن به ما می آموزد که نباید تنها به محسوسات‬
‫قناعت ورزیم‪ ،‬بلکه باید با دریافتن پشت ظواهر طبیعت خود را به‬
‫خالق آن نزدیک کنیم‪.‬‬
‫(‪ )2‬نقش وحی و الهام در شناخت طبیعت‬
‫قرآن ‪ ،‬خداوند را معلم همۀ علوم معرفی می کند ‪:‬‬
‫« اقراء باسم ر ّبک الذی خلق ‪ ...‬علم االنسان ما لم یعلم » ( علق ‪) 105 /‬‬
‫« و علّم آدم االسماء کلها ‪ ( » ...‬بقره ‪) 31 /‬‬
‫آین آیات حاکی از آن است که خداوند استعداد و کسب دانش و ابزار‬
‫آنرا در انسان بودیعه نهاده است‪.‬‬
‫• حکمای اسالمی معتقدند که ابزارهای تجربه و تعقل ‪ ،‬نفس را برای افاضۀ عالم قدس‬
‫آماده می کند که از خداوند دانش افاضه شود‪ .‬اما بعضی از طریق سیر فکری به برخی‬
‫حقایق دست می یابند وبرخی بدون سیر فکری حقایق بسیاری را در می یابند‪.‬‬
‫• برخی از آیات قرآن حاکی از آن هستند که خداوند علوم خاصی را به بندگان خاصی‬
‫افاضه می کند‪ .‬مثالً در بعضی آیات صحبت از وحی به انبیاء است ‪:‬‬
‫رب قد آتیتنی من الملک و علّمتنی من تأویل االحادیث » ( یوسف ‪) 101 /‬‬
‫« ّ‬
‫• برخی از آیات هم حاکی از وحی به غیر انبیاء است ‪:‬‬
‫« و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه ‪ ( » ...‬قصص ‪) 7 /‬‬
‫در این مورد وحی به الهام تعبیر شده است‪.‬‬
‫بنا بر این در حالیکه در حالت کلی یافتن ح ّد وسط مستلزم دانستن برخی مقدمات است‪،‬‬
‫در حاالت خاصی افراد بدون آگاهی از مقدمات به ح ّد وسط و مطلوب دست می یابند‪.‬‬
‫این استعداد ذهن برای رسیدن به مطلوب‪ ،‬بدون سیر فکری حدس نامیده شده و ح ّد‬
‫اعالی آنرا قوۀ قدسیه نامیده اند‪.‬‬
‫• بسیاری از علمای درجه اوّ ل معاصر به وجود این قوه اعتراف کرده اند‬
‫‪.‬مثالً دکتر الکسیس کارل می گوید‪:‬‬
‫« به یقین اکتشافات علمی تنها محصول و اثر فکر کردن آدمی نیست و‬
‫نوابغ عالوه بر نیروی مطالعه و درک قضایا‪ ،‬از خصایص دیگری چون‬
‫اشراق و تصور خالقه نیز برخوردارند‪ [ .‬آنها ] با اشراق چیزهائی را که‬
‫بر دیگران پوشیده است می یابند و روابط مجهول بین قضایائی را که‬
‫ظاهراً ارتباطی با هم ندارند می بینند و وجود گنجینه های مجهول را به‬
‫فراست در می یابند‪» .‬‬
‫و به قول چارلز تاونز‬
‫« دانش علمی در اذهان عمومی از طریق استنتاج منطقی با جمع آوری‬
‫اطالعات‪ ،‬که به روش های متداول ‪ ...‬تحلیل می شود‪ ،‬بدست می آید‪.‬‬
‫امّا چنین توصیفی از کشف علمی تحریفی آشکار از موضوع واقعی است‪.‬‬
‫غالب کشفیات مهم علمی به طریقی کامال متفاوت صورت می گیرد و‬
‫خیلی بیشتر شبیه الهام است‪ ...‬در جوامع علمی [ از آن ] صحبت از‬
‫شهود یا کشف اتفاقی می شود‪» .‬‬
‫مراتب شناخت طبیعت‬
‫• همواره در قرآن ذکر شده که دست یابی به فهم قضایا مستلزم تعقل و تفقه ‪ ...‬است ‪.‬‬
‫پس در حالیکه فهم برخی از امور برای افراد غیر دانشمند میسر است‪ ،‬برای فهم مسائل‬
‫علمی و امور مربوط به نفس انسانی‪ ،‬تفقه و بحث نظری الزم می باشد‪.‬‬
‫مثال خداوند شناخت صحیح را از غیر اهل ایمان نفی کرده است ‪:‬‬
‫« قل انظروا ما ذا فی السموات و االرض وما تغنی االیات والنذرعن قوم الیؤمنون »‬
‫( یونس ‪) 101 /‬‬
‫« انّ فی اختالف اللیل و النهار و ما خلق هللا فی السموات و االرض آلیات لقوم یتقون‬
‫» ( یونس‪)8/‬‬
‫• اما چرا فهم برخی از آیات خداوندی به اهل ایمان و تقوی نسبت داده شده است‪ ،‬در‬
‫حالیکه تفکر منطقی از همه ساخته است ؟‬
‫جواب را از خود قرآن می گیریم ‪:‬‬
‫« انّ تتقوهللا یجعل لکم فرقانا ً » ( انفال ‪) 29 /‬‬
‫« و من یومن باهلل یهتد قلبه » ( تغابن ‪) 11 /‬‬
‫یعنی انسان در اثر ایمان و تقوی‪ ،‬نیروی تمیز حق از باطل را پیدا می کند‪ .‬لذا‬
‫امیرالمؤمنین (ع) فرمود ‪:‬‬
‫« من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل » ( غرر الحکم و دررالکلم )‬
‫آفات شناخت‬
‫گاهی بعضی عوامل بر عقل انسان چیره می شوند و باعث می گردند که عقل‬
‫نتواند نقش خود را ایفا کند‪ .‬در اینجا است که گرچه ما قضاتها را به عقل نسبت‬
‫می دهیم ولی در واقع آنها ناشی از عقل آلوده به شوائب هستند‪.‬‬
‫ّ‬
‫غزالی در احیاء علوم الدین‪ ،‬قلب انسان را به یک آئینه تشبیه می کند که در اثر‬
‫جالدادن ( صفات شریفه)‪ ،‬تصویر را بهتر نشان می دهد و در اثر صفات رذیله‪،‬‬
‫مثل حالتی که روی آینه را گرد گرفته باشد‪،‬کدورت پیدا می کند و حقایق را نشان‬
‫نمی دهد‪.‬‬
‫در اینجا عوامل عمده ای را که از نظر قرآن مانع شناخت صحیح می شوند بیان‬
‫می کنیم‪.‬‬
‫(‪ )1‬بی ایمانی‬
‫بی ایمانی مانع بزرگی در راه شناخت صحیح می باشد ‪:‬‬
‫« ذلک با ّنهم آمنوا ثم کفروا فطبع هللا علی قلوبهم فهم الیفقهون » ( منافقون ‪/‬‬
‫‪)3‬‬
‫از نظر قرآن صرف اتکاء به علم بدون وجود عنصر ایمان‪ ،‬نمی تواند به شناخت‬
‫صحیح طبیعت منجر شود‪:‬‬
‫« قل انظروا ما ذا فی السموات و االرض و ما تغنی اآلیات و النذر عن قوم‬
‫الیومنون » ( یونس ‪) 101 /‬‬
‫(الف) پیروی از هوی و هوس ‪:‬‬
‫« فاحکم بین الناس بالحق و ال تتبع الهوی فیضلک عن سبیل هللا ‪ ... ( »...‬ص ‪) 26 /‬‬
‫از امیرالمؤمنین نقل شده است که ‪:‬‬
‫عدوالعقل » ( غررالحکم و دررالکلم )‬
‫« الهوی ّ‬
‫صب بی جا‬
‫حب و بعض کورکورانه و تع ّ‬
‫(ب) ّ‬
‫« ذلک با ّنهم کرهوا ما انزل هللا فاحبط اعمالهم ‪ ( » ...‬محمّد ‪) 9 /‬‬
‫« و لقد جئناکم بالحق و لکن اکثرکم للحق کارهون » ( زخرف ‪) 78 /‬‬
‫از پیامبر اعظم (ص) روایت شده است که فرمود‪:‬‬
‫صم » ( عوالی الئالی )‬
‫« ح ّبک للشیئ یعمی و ی ّ‬
‫( ج ) غرور‬
‫چه بسا انسان در اثر غرور پیرو حق نمی شود ‪:‬‬
‫« فلما جأتهم آیاتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبین و جحدوا بها واستیقنتها انفسهم ‪» ...‬‬
‫( نمل ‪)13-14 /‬‬
‫ت ه‬
‫ش ْرهُ ِب َع َذا ٍ َ‬
‫هللاِ ُت ْت َلى َعلَ ْی ِه ُث هم ُیصِ ُّر ُم ْس َت ْك ِبراً َكأَن له ْم َی ْس َم ْع َها َف َب ِّ‬
‫س َم ُع آ َیا ِ‬
‫ِیم »‬
‫« َی ْ‬
‫ب أل ٍ‬
‫(جاثیه ‪) 8 /‬‬
‫و از امیرالمؤمنین نقل شده که ‪:‬‬
‫« العجب یفسد العقل» ( غررالحکم و دررالکلم )‬
‫( د ) تبعیت کورکورانه از آراء گذشتگان و ارباب قدرت‬
‫« فل ّما جائتهم رسلهم بالبینات فرحوا بما عندهم من العلم ‪ ( » ...‬غافر ‪) 83 /‬‬
‫« و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل هللا و الی الرسول قالو حسبنا ما وجدنا‬
‫علیه آبائنا‪ ،‬او لو کان آبائهم الیعلمون شیئا ً و الیهتدون » ( مائده ‪) 104 /‬‬
‫( ه ) عجله در قضاوت‬
‫« وال تعجل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه و قل ّرب زدنی علما ً »( طه‬
‫‪)114 /‬‬
‫و از امام علی (ع) نقل شده است که ‪:‬‬
‫« العجلة تمنع االصابة » ( غررالحکم و دررالکلم )‬
‫( و ) جهل‬
‫« فلم تحاجون فیما لیس لکم به علم ‪ ( » ...‬آل عمران ‪) 66 /‬‬
‫( ز ) پیروی از ظنّ‬
‫« وما یتبع اکثرهم ّاال ظ ّنا ً ‪ ،‬انّ ال ّظنّ الیغنی من الحق شیئا ً‪ (» ...‬یونس‪) 36 /‬‬
‫( ح ) نفی و اثباتهای بی دلیل‬
‫تحاجون فیما لیس لکم به علم ‪ ( » ...‬آل‬
‫حاججتم فیما لکم به علم فلم‬
‫ّ‬
‫« ها انتم هؤالء ّ‬
‫عمران ‪) 66 /‬‬
‫سمع و البصر و الفوأد کل اولئک کان عند مسئوال ً »‬
‫« وال تقف ما لیس لک به علم‪ ،‬انّ ال ّ‬
‫( اسراء ‪) 36 /‬‬
‫امام صادق (ع) در حدیثی می فرمایند ‪ :‬خداوند در قرآن سرزنش کرده بندگانی را‬
‫که چیزی را که نمی دانند در باره آن صحبت می کنند و یا چیزی را که نمی دانند‬
‫رد می کنند‪( .‬االمالی صدوق )‪.‬‬
‫ابن سینا در اشارات می گوید ‪:‬‬
‫« حماقت در تکذیب چیزهائی که وضع آنها بر تو روشن نیست ‪ ،‬کمتر از حماقت در‬
‫تصدیق چیزهائی که برایت اثبات نشده نمی باشد »‪.‬‬
‫( ط ) سطحی نگری‬
‫قرآن مجید افرادی را که با پدیده های طبیعی برخورد سطحی دارند نکوهش می‬
‫کند ‪:‬‬
‫« و کاین ّمن آیة فی السموات و االرض یمرون علیها و هم عنها معرضون » ( یوسف ‪/‬‬
‫‪) 105‬‬
‫« یعلمون ظاهرا ً من الحیوة الدّنیا و هم عن االخرة هم غافلون » ( روم ‪) 7 /‬‬
‫( ی ) طالب یا پذیرای حق نبودن‬
‫« لقد جائک الحق من ر ّبک فال تکوننّ من الممترین » ( یونس ‪) 94 /‬‬
‫« و من اظلم م ّمن افتری علی هللا کذبا ً او ک َذب بالحق ل ّما جائه ‪ ( »...‬عنکبوت ‪) 68 /‬‬