دریافت فایل

Download Report

Transcript دریافت فایل

Slide 1

‫آفتاب‬
‫و‬

‫سايه ها‬
‫نگرش ي بر جريان نوظهور معنويت گرا‬
‫مؤلف‪ :‬دكتر محمدتقي فعالي‬
‫تهيه و تنظيم پاور پوينت‪ :‬مجموعه فرهنگي و هنري صرير‬


Slide 2

‫بسمه تعالي‬
‫توضيحات‪:‬‬
‫• كتاب آفتاب و سايه ها با موضوع شناخت جريان هاي نو معنوي و‬
‫عرفانهاي بدون شريعت و نوظهور توسط حجت االسالم و املسلمين دكتر‬
‫فعالي (جانباز) در سال ‪ 1386‬به چاپ دوم رسيده است‪.‬‬
‫• اين كتاب كه توسط انتشارات نجم الهدي در قم منتشر شده است عرفان‬
‫هاي نوظهور هندي‪ ،‬آمريكايي‪ ،‬يهودي‪ ،‬مسيحي و ‪ ...‬را مورد بررس ي و نقد و‬
‫تحليل قرار داده است‪.‬‬
‫• اين كتاب در ‪ 416‬صفحه به چاپ رسيده كه خالصه آن براي استفاده‬
‫عموم در ‪ 168‬تصوير در اين پاور پوينت تنظيم شده است‪.‬‬


Slide 3

‫هندي‬
‫فرا علم‬

‫آمريكايي‬

‫عرفان هاي‬
‫نوظهور‬

‫ذن‬

‫مسيحي‬

‫يهود‬


Slide 4

‫عرفان هاي هندي‬


Slide 5

‫آيين‬
‫ودايي‬

‫آيين‬
‫برهمنيسم‬

‫آيين‬
‫تنتره‬

‫(هندوييسم)‬

‫آيين هاي‬
‫باستاني‬

‫آيين‬
‫بودا‬

‫آيين‬
‫جين‬


Slide 6

‫آيين ودايي‬
‫• در اين آيين قوای طبیعی مقدس بوده و مورد تقدیس قرار می گيرد‬
‫• چندگانه پرستي و خدایان متعدد رواج دارد‪.‬‬
‫• شراب خواري و آتش به عنوان یک پدیده مقدس مورد احترام است‬
‫• ودا در لغت به معنای دانش است و دارای چهار بخش مي باشد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ ریگ ودا‪ :‬قطعات حمد و ستایش است‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ سامه ودا‪ :‬سروده هایی است که به هنگام نوشیدن شراب میخورند‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ ریجور ودا‪ :‬ادعیه مخصوص قربانی و ذبح است‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ آتهروه ودا‪ :‬قصد سحر‪ ،‬جادو و نفرین كردن است‪.‬‬


Slide 7

‫آيين‬
‫هندوييسم‬

‫سه‬
‫راه نجات‬

‫آيين‬
‫برهمنيسم‬
‫(هندوييسم)‬

‫نظام كاست‬

‫كتاب ها‬


Slide 8

‫آيين هندوئيسم‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫اواخر قرن ‪ 7‬ق از م مسیح برهمنان صاحب قدرت شدند‪.‬‬
‫آنها معتقد بودند روحانیون مرتبه باالیی در اجتماع دارند‪.‬‬
‫به تدریج چندگانه پرستی را رها کردند و به وحدت روي آوردند‪ .‬بنابراین‬
‫اندیشه‪،‬وحدت و اعتقاد به روح مطلق ازلی وابدی را «ایندرا» يا «میترا» یا‬
‫«آگنی» می نامند‪.‬‬
‫قائل به مسئله تناسخ یا قانون سمساره بوده و جهان را سه مرحله می‬
‫دانند ‪ :‬زایش‪ ،‬زیست‪ ،‬نابودی‬
‫قانون سمساره قانونی است باالتر از حاکم که آنرا قانون عمل و عکس‬
‫العمل مي دانند‪.‬‬


Slide 9

‫نظام كاست‬

‫• طبقات مختلف در اين نظام‪:‬‬

‫ـ طبقه برهمنان يا روحانيون‬
‫ـ طبقه کشتریه ها یا اشراف و امرا‪.‬‬
‫ـ طبقه ویسیه ها یا کشاورزان و صنعتگران‪.‬‬
‫ـ طبقه شودره ها یا طبقه چاکران و خدمتگزاران‪.‬‬

‫• هر كس در ‪ 4‬طبقه فوق نبود جزء نجس ها یا پاریا محسوب مي شد‪.‬‬
‫• یکی از نتایج مهم که نظام طبقاتي کاست در هند داشت اين بود كه‪:‬‬
‫ـ هرگونه سعی و تالش بشر برای ایجاد برابری یا عدالت اجتماعی بی فایده است‪،‬‬
‫تالش برای عدالت‪ ،‬امر ضداخالقی است‪.‬‬

‫• اين طبقات را آرياييها در قرن هفتم قبل از ميالد در هند تشكيل دادند‪.‬‬


Slide 10

‫كتاب ها‬
‫• کتاب ها‪ :‬کتاب وداها‪ ،‬کتاب اپنیشادها (حضور در مجلس معلم)‬
‫• مهمترین اصول عرفانی‪:‬‬
‫ـ وجود اصالت وحدت یا مرنیسم‬
‫ـ ریشه هاچه مادی و چه غيرمادی‪ ،‬در دریای حقیقت و وحدت مستغرقند‪.‬‬
‫ـ عالم وحدت فوق عالم محسوسات است و در منتهای عالم ماده قرار دارد و‬
‫ذاتا قائم به نفس است و از آن معموال به برهمن تعبير می شود‪.‬‬
‫ـ غير از آن هر چه هست وهم و خیالی بیش نیست که به آن «مایا» گفته می‬
‫شود‪.‬‬


Slide 11

‫سه راه نجات‬
‫• عرفان برهمنان سه طریق (راه نجات) برای انسانی معرفی می کند‪:‬‬
‫• الف) طریقه عمل‪ :‬سالک باید سعی کند به وسیله عمل و عبادت به منزل نجات دست یابد‪.‬‬
‫این روش در کتابی به نام مانو جمع آوری شده است‪.‬‬
‫• ب) طریقه علم‪ :‬سبب اصلی تمام دردها و شرور انسان؛ جهل و خطای فکری است‪.‬‬
‫مراحلي که سالک باید طی کند به شرح زير است‪:‬‬
‫ـ مرحله طلب و تحصیل‪ :‬طالب باید بر طبق دستور شریعت عمل کند‪ .‬کمربندی به کمر‬
‫ببندد‪ ،‬در خانه معلمی اقامت كند تا اینکه به ‪ 25‬سالگی برسد‪.‬‬
‫ـ مرحله ازدواج‪ :‬که باید همسر برای خود اختیار نماید و فرزندی تربیت کند که وارث او باشد‪.‬‬
‫عوامل‬
‫ـ مرحله رهبانیت‪ :‬باید از دنیا به کلی اعراض نماید و به جنگلی پناه برد‪ .‬سرنوشت‬
‫خود را به فرزندش واگذار نماید‪.‬‬
‫ـ مرحله ترک دنیا‪ :‬مراقبه و تفكر عميق و استغراق‬

‫• ج) طریقه اخالص‪ :‬روش اخالص یا بهکتی عبارت است از عالقه خالصانه و ایمان خاص‬
‫به یکی از خدایان هندو‪.‬‬


Slide 12

‫آيين جين‬

‫آيين‬
‫جين‬
‫اعمال‬
‫روحاني‬

‫اعتقادات‬


Slide 13

‫آيين جين‬
‫• مؤسس آيين جينيسم کس ی است به نام مهاویره (مرد بزرگ یا‬
‫پهلوان بزرگ)‪.‬‬
‫• در سال ‪ 527‬ق از م در ایالت بهار متولد شده ودر سال ‪ 599‬ق از‬
‫م در همان ایالت بهار چشم از جهان فروبست‪ .‬وي در هیچ قریه ای‬
‫بیش از یک روز و در هیچ شهری بیش از پنج روز نماند‪.‬‬
‫• دو آيين مقابل برهمنيسم با شعار نجات انسان قيام كرد‪ .‬يكي‬
‫جينيسم و ديگري بوديسم‪.‬‬


Slide 14

‫اعمال روحاني آيين جين‬
‫• پرهيز از قتل و آزار موجودات زنده‪.‬‬
‫• پرهيز از دروغ و هر قول و فعلی که موجب غضب یا حرص شود‪.‬‬
‫• اجتناب از هر چيزی که به انسان اعطاء نشده باشد‪.‬‬
‫• اجتناب از شهوت جنس ی‪.‬‬
‫• خودداری از هرگونه عالقه به هر چيز‪.‬‬
‫(‪ 5‬عمل فوق مخصوص مرتاضان اين فرقه مي باشد ضمن اينكه‬
‫اعتقاد به تناسخ و قانون كرمه نيز از اصول آنها بشمار مي رفت و براي‬
‫مردم نيز ‪ 12‬دستور ساده تر صادر كرده بودند)‬


Slide 15

‫اعتقادات آيين جين‬
‫• نجات روح از تمام آالم بدون تحمل رنج وریاضت شدید به دست نمی‬
‫آید‪.‬ریاضت و کشتن نفس به صورت افراطی‪ ،‬اولين و مهمترین اصل در‬
‫مکتب جين است‪.‬‬
‫• پيروی از قاعده اهیمسا‪ ،‬بدين معنی كه هیچ جانداری مورد تعرض قرار‬
‫نگيرد‪.‬‬
‫• کشاورزی ازدیدگاه آنها حرام است‪.‬‬
‫• استمداد از بشر یا کتاب بشری بی اثر است‪.‬‬
‫• روحانیون هيچ تاثيری در زندگی ندارند‪،‬وداها مقدس نیستند و هر فرد‬
‫باید از درون خود استمداد و كمك جوید و تنها وسیله براي نجات‪ ،‬ریاضت‬
‫است‪.‬‬


Slide 16

‫معرفي‬
‫بودا‬
‫آموزه هاي‬
‫بودا‬

‫اخالقيات از‬
‫نظر بودا‬

‫آيين‬
‫بودا‬

‫مراحل سير‬
‫و سلوك از‬
‫منظر بودا‬

‫نقد‬
‫بودا‬

‫قواعد‬
‫ده گانه‬
‫بودا‬

‫كتاب‬
‫و فرق‬
‫بودا‬


Slide 17

‫معرفي بودا‬
‫• بودا حدود ‪ 560‬ق از م در شمال هند نزدیک شهر بنارس در خانواده ای‬
‫ازطایفه کشتریه متولد شد‪ .‬نامش در کودکی سیدارته گوتمه بود که بعدها به‬
‫بودا مشهور شد‪.‬‬
‫• بر اساس غيبگويي پيشگويان‪ ،‬پدرش تا ‪ 23‬سالگی در قصري او را از منظر‬
‫عموم دور کرده بود‪.‬وي در‪ 36‬سالگي از قصر خارج شد و به حقيقت نايل آمد‬
‫و پس از آن در شهر بنارس (شهر عرفاني) به ترويج انديشه هاي خود پرداخت‪.‬‬
‫تا اينكه پس از ‪ 45‬سال كه دائم به وعظ و خطابه مشغول بود‪ ،‬سرانجام در‬
‫سفري در شمال بنارس بيمار شد و در همان مكان درگذشت‪.‬‬
‫• بودا به قانون كرمه‪ ،‬تناسخ‪ ،‬ترك دين‪ ،‬رهايي از آالم روحي و ‪ ...‬معتقد بود‪.‬‬


Slide 18

‫اخالقيات از نظر بودا‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫زندگی رنج است‪.‬تولد‪ ،‬ازدواج‪ ،‬بیماری‪ ،‬پيری و مرگ همه رنج است‪.‬‬
‫اما تناسخ رنجی باالتر که باید از آن رهایی جست‪.‬‬
‫منشاءرنج‪ ،‬آرزوی انسان یا تشنگی است و يا خوش ی هایی که ناپایدار‬
‫است‪ ،‬میل به شهوت‪ ،‬شوق به خوشگذرانی و مال‪ ،‬همه از علل رنج‬
‫است‪.‬‬
‫از رنج بایدخالص شدوتنها راه آن ترک امیال وهواهای نفسانی و‬
‫رهایی از آرزوهاست‪ .‬انسان باید از چهار میل‪ :‬آرزو‪ ،‬شهوت‪ ،‬خطا و‬
‫نادانی بگذرد تا به نيروانه نایل آید‪.‬‬
‫راههای ترک رنج همان برنامه سير و سلوک است و ‪ 8‬طريق دارد‪.‬‬


Slide 19

‫آموزه هاي بودا‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫داشتن اعتقاد به قانون تناسخ و کرمه‪.‬‬
‫رد كردن هرگونه تفکرغامض و پیچیده فلسفی كه آن را مايه نجات بشر‬
‫نمی دانست‪.‬‬
‫استفاده ازروش روانشناس ی درهدايت انسانها به جاي روش فلسفي‬
‫اعتقاد به اينكه عالم مملو است از خدایان مذکر و مؤنث‪ ،‬شیاطين‪،‬‬
‫ارواح و اشباح‪،‬ولی همه آنها محدود وفانی اند ومحکوم به تناسخ‪ ،‬و روح‬
‫انسان باید به مقام نفي و فنا برسد‪.‬‬
‫اعتقاد به اينكه هرچه دراین عالم وجود دارد چه در آفاق و چه در انفس‬
‫و چه در ظاهر و باطن در حال سير و حرکت است‪ ،‬همواره در حال تغيير و‬
‫تحول است‪.‬‬


Slide 20

‫مراحل سير و سلوك از منظر بودا‬
‫• ‪ 8‬گام بودا براي ترك رنج‪:‬‬
‫ـ شناخت درست‬
‫ـ اندیشه درست‬
‫ـ گفتار درست‬
‫ـ کردار درست‬
‫ـ زیست درست‬
‫ـ سعی درست‬
‫ـ آگاهی درست‬
‫ـ یکدلی درست‬

‫• بودا اساس مكتب خود را بر مهرباني و محبت به ديگران بنا‬
‫كرده است (محبت آري‪ ،‬تعلق هرگز) لذا ‪ 10‬قاعده در اين‬
‫رابطه وضع كرده است‪.‬‬


Slide 21

‫قواعد ده گانه بودا‬
‫‪ .1‬اجتناب از بیجان کردن جانوان‪.‬‬
‫‪ .2‬احتراز تصرف در مالی که به شخص عطا نشده است‪.‬‬
‫‪ .3‬پرهيز از بی عصمتی و ناپاکدامنی‪.‬‬
‫‪ .4‬احتراز از مکر و فریب‪.‬‬
‫‪ .5‬خودداری از مستی و شراب خواری‪.‬‬
‫‪ .6‬خودداری از پرخوری و شکم پروری خاصه به هنگام بعد از ظهر‪.‬‬
‫‪ .7‬چشم پوشیدن از تماشای رقص و آواز طربناک و تماشای لهو و لعب‪.‬‬
‫‪ .8‬اجتناب از استعمال زیور و عطریات و آرایشها‪.‬‬
‫‪ .9‬نخفتن در بسترهای نرم‪.‬‬
‫‪ .10‬احتراز از پذیرش زر و سیم (رشوه)‪.‬‬


Slide 22

‫كتاب و فرق بودا‬
‫• قدیمی ترین کتاب مقدس بودا به زبان پالی نوشته شده که تی‬
‫پیتکه یا سبدهای سه گانه است‪.‬‬
‫• فرق منشعب از بودا‪:‬‬
‫ـ «مهایانه» که در چين‪ ،‬کره‪ ،‬ژاپن‪ ،‬تبت و مغولستان (المائیسم) توسعه یافت‪.‬‬
‫ـ «هینیانه» که در برمه‪ ،‬تایلند و کامبوج رونق یافت‪.‬‬
‫ـ توسعه فرهنگ بوديسم در کشور آمریکا‪.‬‬


Slide 23

‫نقد بودا‬
‫• عدم وجود فلسفه به طور عام در مكتب بودا‬
‫• بودا اعتقادی به خدا ندارد و به تعبيری بودسیم یک نظام‬
‫سکوالر است و عرفان اين تفكر عرفان انزوا مي باشد‪.‬‬
‫• بودا با تصور اینکه آزاد است و می تواند آینده خود را‬
‫هرگونه که می خواهد بسازد تقدیر جهان را منتفی مي‬
‫داند‪.‬‬
‫• بودا مدافع اصل تناسخ است‪.‬‬
‫(توضيح اينكه اصل تناسخ منشعب ازعرفان يهود دركتاب زوهر مي باشد‪).‬‬


Slide 24

‫معرفي‬
‫تنتره‬

‫اعتقادات‬
‫تنتره‬

‫آيين‬
‫تنتره‬
‫نقد‬
‫تنتره‬

‫احكام‬
‫تنتره‬


Slide 25

‫معرفي تنتره‬
‫• تنتره از شاخه های مکاتب عرفانی و رازآلود هندی است که آدمی‬
‫را به بهره گيری از همة جنبه های وجودی خویش فرا می خواند‪.‬‬
‫• انسان از تمام توان مادی و معنوی به ویژه امکانات جسمی و‬
‫مادی برای کمال وتعالی استفاده ميکند‪.‬از نفی دنیا خبری نیست‪،‬‬
‫بلکه باید از تمام مواهب الهی استفاده کند و گوشه گيری و انزوا‬
‫در این مکتب معنا ندارد‪.‬‬
‫• کتاب مقدس تننزه‪ ،‬کامه سوتره است‪.‬‬


Slide 26

‫اعتقادات تنتره‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫جهان از قطب های متضاد تشکیل شده است‪ :‬مانند سرد و گرم‪ ،‬نرم و سخت‬
‫دو قطب مهم از نظر انرژی کيهانی را «شیوا» و «شکتی» می نامند‪.‬‬
‫نيروی شیوا در مرد و نيروی شکتی در زن ظهور می کند‪.‬‬
‫عالم کيهانی بر اساس جنسیت اداره می شود‪ .‬در متون «هاتایوگا» دو نيروی بزرگ که جنبه‬
‫جنسیتی دارد مطرح شده است‪ .‬یکی بنام «آیدا» که نيروی فکری یا هوشیاری یا منفی یا نيروی‬
‫مونث است و دیگری نيروی «پینگاال» یا نيروی حیات یا نيروی جسمی‪ ،‬مثبت یا نيروی‬
‫مذکراست‪.‬اتحادی که بين این دونيرو است انسان رابه حقیقت ميرساند‪.‬‬
‫مقام زن را از مرد باالتر می داند‪ .‬مقصود آنها برتری اجتماعی نیست‪ ،‬بلکه تنها حالت روحانی و‬
‫سطح آگاهی باالتری برای زن قائل است‪.‬‬

‫•‬
‫•‬

‫بیداری نيروی روحی یعنی کندالینی در بدن زن زودتر پایدار می شود‪.‬‬
‫وقتی که مرد به عمیق ترین الیه های ذهنی می رود و بر می گردد قادر نیست تمامی تجارب خود‬
‫را به یادآورد ولي زن اينطور نيست‪.‬‬
‫حاالت و تجارب بيرونی زن مانند عالقه به زیبایی و همدردی بیشتر از مرد است‪.‬‬
‫زن همیشه انتقال دهنده اصلی انرژی است اما مرد تنها یک رابط است‪.‬‬
‫مفهوم کندالینی به معنای حوض انرژی است که به آن قدرت ً مار هم می گویند‪ ،‬زیرا به صورت‬
‫مار در کنار ستون فقرات به صورت حلقوی قرار دارد و معموال خفته است‪.‬‬

‫•‬

‫مفهوم زن در مكتب تنتره‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬


Slide 27

‫احكام تنتره‬
‫• اعمال دسته جمعی که پيروان تنتره انجام می دهند تا به مقام‬
‫عالی برسند‪:‬‬
‫ـ انجام تمرین های یوگا‪.‬‬
‫ـ خواندن اذکار مقدس‪.‬‬
‫ـ خوردن گوشت‪.‬‬
‫ـ تشریفات نوشیدن شراب‪.‬‬
‫ـ استفاده از برخی مواد نيروزا‪.‬‬
‫ـ برگزاری مراسم آميزش جنس ی به صورت دسته جمعی‪.‬‬


Slide 28

‫نقد تنتره‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫جسم‪ ،‬بزرگترین مانع برای صعود معنوی است آئين تانتریک جسم را تا حد پرستش‬
‫باال برده و آن را به معبد مبدل ساخته است‪.‬‬
‫قائل به تناسخ می باشند که برگرفته از اوپنیشادها است‪ .‬بنابراین توبه‪ ،‬انابه‪،‬‬
‫شفاعت‪ ،‬عفو و غفران نه تأثير گذارند و نه معنا و مفهومی خواهند داشت‪( .‬تناسخ‬
‫نخستين مبنا و مهمترین اصل آئين های عرفانی هند است)‪.‬‬
‫در نوشته ها‪،‬اوپنیشادها به سمت اصالت وحدت می روند و در بیشتر کلمات آنها‪:‬‬
‫افکار بشری مطرح است و انسان را به سوی امر‬
‫حقیقت‪ ،‬مظهر‪ ،‬هستی‪ ،‬اعمال و ً‬
‫واحد سوق می دهند كه آن امر قطعا خدا نيست‪.‬‬
‫تمام کتاب هایی که در عرفانهای هندی مقدس شمرده می شود حاصل تجربیات‬
‫درونی انسان است‪.‬‬
‫ریاضت در عرف هندیان زجر دادن یا ميراندن نفس است که اعتقاد آئين جين مي‬
‫باشد‪.‬‬


Slide 29

‫يوگا‬
‫اشو‬

‫كريشنا‬

‫آيين هاي‬
‫عرفاني‬
‫نوظهور‬

‫يوگاناندا‬

‫دااليي‬
‫الماي‬

‫ساي بابا‬

‫رام هللا‬


Slide 30

‫پيشينه‬
‫تاريخي‬

‫انواع‬

‫يوگا‬
‫اهداف‬
‫و فوايد‬

‫بدنها‪،‬‬
‫ناديها‪،‬‬
‫چاكراها‬


Slide 31

‫پيشينه تاريخي‬
‫• یوگا به معنای پیوستن‪ ،‬مهار کردن و جفت کردن بوده و معادل فارس ی آن‬
‫یوغ است‪.‬‬
‫• مکاتب فلسفی هند‪:‬‬
‫ـ نیابه‬
‫ـ ویشیشیکه‬
‫ـ یوگا‬
‫ـ پوروه میمانسا‬
‫ـ سانکهیه‬
‫ـ ویدانته‬
‫الف) شنکره‬
‫ب) رامانوجه‬
‫ج) مدوه‬


Slide 32

‫منتره‬
‫كنداليني‬

‫انواع‬
‫يوگا‬

‫كرمه‬

‫بهكتي‬

‫راجا‬
‫پاتانجلي‬


Slide 33

‫منتره يوگا‬
‫• اين نوع ازيوگامربوط به راهبه هايي است كه در‬
‫معبدهاي تبتي به خواندن اوراد مي پردازند‪.‬‬
‫• منتره يوگا برآن است كه بصيرت وآگاهي دروني تنها از‬
‫طريق به زبان آوردن اصوات و كلمات و جمالت مرسوم‬
‫به منتره به دست مي آيد‪.‬‬
‫• آنها معتقدند كه اذكار منتره به تمركز فرد براي تعالي‬
‫فكر كمك مي كند‪.‬‬


Slide 34

‫كرمه يوگا‬
‫• اين شاخه يوگا بر اساس اين تفكر شكل گرفته است‬
‫كه از طريق سكوت و آرامش مي توان به تعهدات‬
‫زندگي دست يافت‪ .‬فقدان نظم و برنامه ريزي از‬
‫ويژگيهاي كرمه يوگاست‪ .‬آنها ميگويند در زمان حال‬
‫غوطه ور شدن و فراموش كردن گذشته وآينده به‬
‫انسان استقرار وآرامش ميدهد‪.‬‬


Slide 35

‫بهكتي يوگا‬
‫• اين يوگا بعنوان يوگاي عبادت براي افراد مذهبي‬
‫مطرح است‪ .‬در واقع در اين روش‪ ،‬عبادت نقش ي ندارد‪،‬‬
‫بلكه تمركز بر مفهوم خدا (مفهوم ذهني) در مراقبه مد‬
‫ً‬
‫نظر است و انسان از اين طريق (مثال) به دانش و‬
‫معرفت دست مي يابد‪.‬‬


Slide 36

‫كنداليني يوگا‬
‫• اين شاخه از يوگا براساس تحريك مركز انرژي‬
‫انسان يعني كنداليني شكل مي گيرد و روش ي است‬
‫براي باز كردن و فعال ساختن چاكراهاي انسان‪.‬‬


Slide 37

‫راجا يوگا‬
‫• اين شعبه از يوگا نوعي مراقبه علمي است كه‬
‫به صورت سلسله مراتبي انجام مي شود‪.‬‬


Slide 38

‫يوگا پاتانجلي‬
‫• پاتانجلي حكيمي است كه در قرن دوم ميالدي مي زيسته و رساله اي بنام يوگا سوتره دارد‬
‫كه ‪ 8‬مرحله دارد‪:‬‬
‫‪ 1‬ـ مرحله يمه (پرهيزكاريها)‪ :‬اهيمسا (بي آزاري) ـ ستيه (راستگويي) ـ آستيه (دزدي نكردن) ـ‬
‫براهمه چاريا (پرهيز از ارتباط جنس ي) ـ آپاري گراها (عدم حرص)‪.‬‬
‫‪ 2‬ـ نياما (واجبات)‪ :‬سوچا (نظافت و پاكي) ـ سانتوشا (قناعت) ـ تپس (رياضت) ـ سوادايا‬
‫(تعمق) ـ پرانيدانا توجه محض)‪.‬‬
‫‪ 3‬ـ آسانا (نشستن)‬
‫‪ 4‬ـ پراناياما (علم تنفس)‬
‫‪ 5‬ـ پراتيهارا (كنترل ارگان هاي حس ي)‬
‫‪ 6‬ـ دهارانا (تمركز نيروي معنوي)‬
‫‪ 7‬ـ ديانا (مراقبه ـ مديتيشن)‬
‫‪ 8‬ـ سمادهاي (پيوستن و اتصال)‬


Slide 39

‫بدنها‬

‫بدنها‪،‬‬
‫ناديها و‬
‫چاكراها‬
‫چاكراها‬

‫ناديها‬


Slide 40

‫بدنهاي لطيف يا بدنهاي انرژي‬
‫• در يوگا اعتقاد بر اين است كه انسان داراي هفت بدن است كه هر يك داراي ارتعاشات‬
‫مخصوص ي مي باشد‪ .‬انواع بدنها به شرح زير مي باشد‪:‬‬
‫ـ بدن مادي يا فيزيكي‬
‫ـ بدن اثيري يا اتري‬
‫ـ بدن ستاره اي يا احساس ي يا اختري‬
‫ـ بدن ذهني‬
‫ـ بدن روحاني‬
‫ـ بدن كيهاني‬
‫ـ نيرواني‬
‫مي گويند‪ :‬هر كدام از اين بدن ها داراي ارتعاشات و فركانس هاي خاص هستند‪.‬‬


Slide 41

‫ناديها يا كانالهاي انرژي‬
‫• ناديها به منزله شبكه ظريفي از شريانها است‪.‬‬
‫• اصطالح نادي در زبان سنسكريت به معناي ني‪،‬رگ ياسياهرگ است‪.‬‬
‫عملكرد آن حمل انرژي حيات يا پرانه به تمام سيستم انرژي انسان‬
‫است‪.‬انرژي بدن از قسمت انتهايي ستون فقرات سرچشمه گرفته و از‬
‫طريق ناديها به كل بدن و بيرون هدايت مي شود‪.‬‬
‫• در بدن سه نادي اصلي وجود دارد يكي نادي مستقيم كه از كنداليني شروع‬
‫و به سمت باال كشيده مي شود كه نام آن سوشومنا مي باشد‪ .‬دركنار اين‬
‫نادي دوكانال انرژي ديگر به صورت مارپيچ از كنداليني تا مغز سر ادامه‬
‫دارد‪ :‬يكي به نام آيدا و ديگري به نام پينگاال‪ .‬آيدا به سوراخ چپ بيني و‬
‫پينگاال به سوراخ راست بيني منتهي مي شود‪.‬‬


Slide 42

‫چاكراها يا مراكز انرژي‬
‫• جايي كه دو نادي اصلي يعني آيدا وپينگاال به هم ميرسندچاكرا ناميده مي شود‪.‬‬
‫• چاكراها مراكزانرژي بدن هستندكه به هفت مركزتقسيم ميشوند‪:‬‬

‫ـ چاكراي اول كه به آن چاكراي پايه گفته مي شود‪ .‬در انتهاي ستون فقرات ـ مربوط به حس‬
‫رنگ سرخ آتشين‬
‫جنس ي با‬
‫ـ چاكراي دوم كه به آن چاكراي خاجي گفته مي شود‪ .‬در نزديكي ناف است ـ مربوط به غدد‬
‫رنگ نارنجي‪.‬‬
‫ـ چاكراي سوم كه به آن شبكه خورشيدي گفته مي شود‪ .‬باالتر از ناف است‪ .‬مربوط به حس بينايي با‬
‫رنگ زرد طاليي‪.‬‬
‫ـ چاكراي چهارم كه به آن چاكراي قلبي گفته مي شود‪ .‬وسط سينه است‪ .‬ـ مربوط به حس المسه‬
‫به رنگ سبز و يا صورتي‪.‬‬
‫حس‬
‫ـ چاكراي پنجم كه به آن مركز ارتباطات گفته مي شود‪ .‬بين گردن و حنجره است ـ مربوط به‬
‫شنوايي با رنگ آبي‪.‬‬
‫ـ چاكراي ششم كه به آن چاكراي فرمان يا چشم گفته مي شود‪ .‬در پيشاني است ـ مربوط به همه‬
‫احساس ها و فراحس به رنگ آبي تيره‪.‬‬
‫ـ چاكراي هفتم كه به آن لوتوس هزار گلبرگ گفته مي شود‪ .‬در قله سر است ـ مربوط به كمال انساني با‬
‫رنگ سفيد و بنفش‪.‬‬
‫بويايي با‬

‫• اهل يوگا بر موسيقي درماني‪ ،‬سنگ درماني‪ ،‬رايحه درماني‪ ،‬انرژي درماني‪ ،‬كريستال درماني‪ ،‬ازدواج درماني‪،‬‬
‫خانواده درماني و ‪ ...‬اصرار دارند‪..‬‬


Slide 43

‫فوايد‬
‫كالبدهاي‬
‫انرژي‬

‫فوايد‬
‫كالبد‬
‫مادي‬

‫اهداف و‬
‫فوايد يوگا‬
‫آرامش‬
‫و‬
‫تعادل‬

‫يوگا در‬
‫زندگي‬
‫روزمره‬


Slide 44

‫فوايد كالبد مادي‬
‫• براي يوگا فوائد ومنافعي تعريف شده است كه ضمن اثرداشتن انسان را‬
‫به طريقت هاي عرفاني شرقي رهنمون مي سازد‪.‬‬
‫• برخي از پيامد هاي مثبت تكنيك هاي يوگا ‪ ،‬به جنبه مادي و كالبد فيزيكي‬
‫باز مي گردد‪ .‬آثاري از قبيل‪ :‬كاهش سردردهاي شديد‪ ،‬پاك شدن سينوس ها‬
‫‪ ،‬داشتن اندامي مناسب ‪ ،‬درمان تنگي نفس ‪ ،‬كاهش فشارخون ‪ ،‬پيشگيري‬
‫از ضايعات استخواني و بروز پوكي استخوان ‪ ،‬انعطاف مفاصل بدن‪ ،‬صاف‬
‫شدن شكم‪ ،‬تسكين كمر دردهاي مزمن‪ ،‬جريان مناسب خون و استحكام‬
‫ستون فقرات‪.‬‬
‫• بايد از كساني كه به يوگا روي آورده اند سوال كرد چقدر در درمان هاي‬
‫فوق موفق بوده اند؟‬


Slide 45

‫فوايد كالبدهاي انرژي‬
‫• بخش ديگري ازآثارمثبت وپيامدهاي موزون يوگابه كالبد غير فيزيكي‬
‫ولطيف باز ميگردد‪.‬آثار مثبتي از قبيل‪ :‬كاهش اختالالت روحي ـ رواني ‪،‬‬
‫مهار طغيان هاي عاطفي‪ ،‬آرامش فكر‪ ،‬زندگي صلح آميز‪ ،‬عملكرد بهتر‬
‫احساسات وعواطف و فرار از آشفتگي ها و پراكندگي ها‪.‬‬
‫(البته از نظر علمي ثابت نشده كه اتفاقات فوق در رابطه با يوگا به عنوان پيامدهاي‬
‫مثبت تلقي مي شود‪،‬بلكه عده اي نيز دراثرممارست دچاراختالالت رواني شده اند)‪.‬‬


Slide 46

‫يوگا در زندگي روزمره‬
‫• تكنيكهاي يوگاميتواندخردمندانه درزندگي روزمره انساني نقش آفرين باشد‬
‫و در سطحي ترين اليه هاي حيات به كارانسان بيايد‪ .‬اموري از قبيل‪:‬‬
‫كاهش بي حوصلگي دركار‪،‬ازكوره درنرفتن هنگام جيغ هاي متمادي بچه‪ ،‬كنترل خشم هنگام رانندگي‪ ،‬غلبه‬
‫بر سرما و گرما‪ ،‬رهايي ازخشمهاي سركوب شده‪ ،‬كاهش فرسودگي هاي درازمدت دركار‪ ،‬افزايش انطباق‬
‫بامحيط براي معلوالن و آسيب ديدگان‪ ،‬كاهش دردهاي زايمان براي زنان باردار‪ ،‬تقويت قدرت تجسم‬
‫براي كودكان‪ ،‬ايجاد نشاط براي ساملندان و پيشگيري از افزايش بيماريهاي صعب العالج‪.‬‬

‫(البته از نظر علمي ثابت نشده كه اتفاقات فوق در رابطه با يوگا به عنوان پيامدهاي‬
‫مثبت تلقي مي شود‪،‬بلكه عده اي نيز دراثرممارست دچاراختالالت روحي و رواني‬
‫شده كه منجر به متالش ي شدن نهادهاي اجتماعي نيز شده است)‪.‬‬


Slide 47

‫آرامش و تعادل‬
‫• بيشتر مردم كشورهاي صنعتي امروزه بر اثر زندگي ماشيني به سختي‬
‫افسرده شده اندوداراي زندگي پر از تنش و استرس زا هستند و به همين‬
‫لحاظ احساس مي كنند‪:‬‬
‫برد‪.‬‬

‫ـ حركات يوگا باعث كاهش استرس بوده و به حالت خلسه و بي ارادگي‬

‫فرو مي‬

‫ـ يوگا باعث آرامش دهي و هماهنگي ميان ذهن و بدن مي شود به همين علت‬
‫استقبال زيادي از آن شده است‪.‬‬
‫ـ يوگا باعث مي شود انسان بر مشكالت دروني خود فايق آمده و مصرف‬
‫داروهاي اعصاب و روان را كاهش مي دهد‪.‬‬
‫ـ معلمان بزرگ يوگا به شاگردان خود قدرت فراواني براي رويارويي با‬
‫مشكالت روزمره مي بخشند‪.‬‬


Slide 48

‫گاهشمار‬
‫زندگي‬
‫نام و‬
‫شخصيت‬

‫تحليل و‬
‫بررس ي‬

‫اشو‬
‫اصول‬

‫آثار‬

‫تعاليم‬

‫استادان‬


Slide 49

‫گاهشمار زندگي اشو‬
‫•‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫در‪ 11‬دسامبر ‪ 1931‬در روستای کوچوادا دراستان مادیاپرادش هند دیده به جهان‬
‫گشود‪ .‬او والدينش را زوجی عاشق و یکدل می داند‪.‬‬
‫در سال ‪ 1938‬پدر بزرگ خود را از دست داد ‪.‬‬
‫گفته ميشود در سال ‪ 1952‬در ‪ 21‬سالگی نورالهی و حالت روشن بینی و اشراق برای او‬
‫حاصل شد‪.‬‬
‫درسال ‪1953‬از دانشگاه سائوگردر رشته فلسفه دانش آموخته و‪ 9‬سال دردانشگاه جبال‬
‫پور به تدریس فلسفه مشغول بود‪.‬‬
‫در اواخر دهه ‪ 60‬به ابداع تکنیکهای منحصر به فرد مراقبه پرداخت‪.‬‬
‫درسال‪1974‬درپونای هندکمونی تأسیس کرد‪(.‬کمون بين املللی اوشو) بزرگترین مرکز‬
‫مراقبه در هند است ‪.‬‬
‫در سال ‪ 1981‬به آمریکا رفت و در آمریکا‪،‬مرکزی را خریداری کردند و نام آن را(راجنیش‬
‫پورام) گذاشتند‪.‬‬
‫در سال ‪ 1985‬به خاطر فساد اخالقی از آمریکا اخراج شد و در سال ‪ 1990‬از دنیا رفت‪.‬‬


Slide 50

‫استادان اوشو‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫ماگابابا‪ ،‬یعنی فنجان بزرگ‪ ،‬او عادت داشت همیشه فنجانش‬
‫همراهش باشد‪.‬‬
‫پاگال بابا‪ :‬او يكي از مردان برجسته هند مي باشد كه نقش ي مؤثر‬
‫بر اوشو داشته است‪.‬‬
‫ماستا بابا‪ :‬از او بعنوان انسان درجه يك و در برابر او هميشه‬
‫اظهار ادب و تسليم مي كرده است‪.‬‬
‫بودا‪:‬اشو از بودا وشيخ كبير(رام ا‪)...‬بيش از همه تأثيرپذيرفته و از‬
‫آندو بعنوان راهنما و الگو ياد مي كند‪.‬‬


Slide 51

‫آثار اشو‬
‫• اشو کتاب مدون ندارد ولی ‪ 7000‬سخنرانی و ‪ 1700‬نوار ویدئوکاست از وی‬
‫برجای مانده است‪.‬‬
‫• آثار اوشو دارای ویژگی های زیر است‪:‬‬
‫ـ از زبان بسیار ساده و روزمره بهره می گيرد تا برای همگان قابل فهم‬
‫ـ از قصه و حکایت زیاد استفاده کرده است‪.‬‬
‫ـ از آثار و رنجه و تعالیم رهایی بخش سخن گفته است‪.‬‬

‫باشد‪.‬‬

‫• طبقه بندی آثار اوشودر كتابهاي ديگران‬
‫نوین‪.‬‬

‫ـ سخنرانی‪ :‬در موضوعات بلوغ‪ ،‬راز بزرگ‪ ،‬راز شهامت و خالقیت‪.‬‬
‫ـ پرسش و پاسخ‪ :‬مزه ای از ملکوت‪ ،‬یک زندگی یک ترانه یک رقص‪،‬‬

‫کودک‬

‫ـ کلمات قصار‪ :‬اشاره به کتابهای آفتاب در سایه‪ ،‬یک فنجان چای‪،‬‬
‫شورش ی‪ ،‬پیوند‪ ،‬بشنو از این خموش‪ ،‬عشق رقص زندگی‪،‬املاسهاي اوشو‪.‬‬


Slide 52

‫نام و شخصيت اشو‬
‫• نام كامل او باگوان شري راجنيش است‪ .‬راجنيش نام پدري‬
‫اشو است‪ .‬لقب باگوان به معناي آقا و سرور است و‬
‫شري‪ ،‬لقبي احترام آميز به معناي مقرب و مقدس است‪.‬‬
‫نخستين بار ويليام جيمز‪ ،‬روانشناس آمريكايي نام اشو را‬
‫بر او نهاد‪.‬‬
‫• در کودکی عصیانگر و متمرد و روح استقالل طلبی داشته‬
‫است‪ .‬بسیار متکبر و غرور و حتی خود را باالتر از مارکس‪،‬‬
‫لنين‪ ،‬مائو و حتی مسیح می داند‪.‬‬


Slide 53

‫تعاليم اشو‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫بخش ی از آن برگرفته از آئين بوداست‪.‬‬
‫بخش ی برگرفته از افکار و تعلیمات تانتریک است‪.‬‬
‫بخش ی برگرفته از حرکات یوگا می باشد‪.‬‬
‫اوشو از عرفان اسالمی هم تأثيراتی را گرفته است‪.‬‬

‫• اشو پيرو آئینهای عرفانی هند است‪.‬‬


Slide 54

‫اصول عرفاني مكتب اشو‬
‫• عشق‪:‬‬

‫یکی ازمهمترین اصولی است که اوشو به شدت بر آن تأکید دارد‪،‬اصل عشق و عشق ورزی است‪ .‬کتابهایی‬
‫که پیامهای اوشو را نقل کرده است‪ :‬یک فنجان چای‪ ،‬عشق و رقص زندگی است‪.‬اوشو قائل است که عشق‬
‫باید زمینی باشد‪ ،‬عشق متعلق ندارد‪ ،‬بلکه خود عشق‪ ،‬خداست‪.‬‬

‫• نفس‪ ،‬سم است‪:‬‬

‫ً‬
‫اوشو بشدت به نفس می تازد و صراحتا می گوید نفس برای انسان و برای رشد همانند سم است‪.‬‬

‫• نفی ذهن‪:‬‬

‫ذهن هرگز توانایی دیدن کل را ندارد‪ .‬این محدودیت بزرگ ذهن است که همیشه بخش ی از هر چيز را می بیند‬
‫نه کل آن را‪ .‬اوشو منتقد علم و تکنولوژی و فلسفه است و بنابر نظر اوشو انسان تنها با قلب به خدا می رسد‪.‬‬

‫• درون‪:‬‬

‫یکی ازراههای بی خود شدن و به عمق درون رسیدن رقص وپایکوبی تا حد افراط است‪.‬‬

‫• مراقبه‪:‬‬

‫یعنی تهی شدن ذهن از تمام محتویات‪ ،‬افکار‪ ،‬تصورات‪ ،‬خاطرات‪ ،‬امیال و آرزوها‪ .‬مراقبه هدیه ای الهی‬
‫است‪ .‬تمام هنر مراقبه‪ ،‬ایجاد آرامش‪ ،‬سکوت و سروی جاودانه در وجود تو است که معجزه وار درونت را‬
‫سرشار می سازد‪.‬‬


Slide 55

‫تحليل و بررس ي‬
‫•‬
‫•‬

‫مکتب عرفانی اوشو‪ ،‬متشكل از سه آئين تنتره‪ ،‬یوگا و بودا است‪.‬‬
‫درباره خدا نیازی نیست قضاوتی انجام گيرد‪ .‬اوشو معتقد است خدا را فراموش کنيد‪ .‬حقیقت را‬
‫فراموش کنيد‪ .‬من به شما می گویم تنها به دنبال عشق باشید‪ .‬چهره اصیل هر کودک چهره خدا است‪.‬‬
‫نفی زهد و توبه‬
‫نفی زیارت‬
‫نفی الگوهای ارزش ی‪ :‬هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه خود شما یک بودا باشید‪.‬‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫نقی تقدیر‬
‫جواز بت پرستی‬
‫نفی اعتقادات‬
‫نفی مذهب‪ :‬اوشو خود را یک مذهب و خودش را مدرس دیانت نو می شمارد‪.‬‬
‫علم و فن آوری نفی می شود ‪ ،‬فلسفه نفی می شود‪ ،‬زیارت ‪ ،‬دعا ‪ ،‬نیایش ‪ ،‬اعتقادات ‪ ،‬توسل به واسطه‬
‫توبه و زهد نفی می شود‪ .‬مذهب هم سرانجام نفی می شود‪.‬‬
‫تنها چيزی که اثبات می شود عشق است‪،‬آن هم زمینی و خاکی که در نهایت به شهوت و سکس می انجامد‪.‬‬
‫تنها چيزی که مقدس است و پل آسمان است و باعث اتحاد با نيروانه است رابطه جنس ی طوالنی مدت‬
‫است و این است عرفان مدرن اوشو‪.‬‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬


Slide 56

‫معرفي‬
‫ساي بابا‬

‫ساي بابا‬
‫نقد‬

‫آموزه هاي‬
‫ساتيا ساي بابا‬


Slide 57

‫معرفي ساي بابا‬
‫• ساي بابا اول‪،‬سای باباشيردی در‪28‬دسامبر‪ 1835‬در حیدرآباد‬
‫بدنیا آمد و در خانواده ای برهمن بزرگ شد و درسال ‪ 1918‬از‬
‫دنیارفت‪.‬‬
‫• او تعالیمش را از کتابهای مقدس هندوها و اسالم گرفت و‬
‫قائل به تناسخ و قانون کرمه است‪.‬او درهندچندان طرفدارندارد‪.‬‬
‫• دومين ساي بابا‪ ،‬سوامی ساتیا سای بابا است كه یکی از فرق‬
‫فعال وجذاب در هند است که متأثر از عرفان بودا است‪ .‬سوامی‬
‫در نوامبر ‪ 1926‬در هند متولد شد‪ .‬اين فرقه در ايران هم‬
‫طرفداراني دارد‪.‬‬


Slide 58

‫آموزه هاي ساتيا ساي بابا‬
‫ً‬
‫• سای بابا همانند عارفان هندی به اصول اعتقادی هندی کامال‬
‫معتقد و پایبند است‪ .‬وي اصل یوگا را پذیرفته است‪.‬‬
‫یکی از اصول خیلی مهم در اندیشه سای بابا ذکر خداست‪.‬‬
‫توجه به عالم درون واعتقاد به ثروت اندوزی نيز از اصول اين فرقه‬
‫مي باشد‪.‬‬
‫• عوامل تأثير گذار در سير و سلوک‪:‬‬
‫ـ خدا‬
‫ـ پرهيز از خوردن گوشت‬


Slide 59

‫نقد ساي بابا‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫سای بابا دربارة خدا تعابير خاص ی دارد که تصویر روشنی از خدا ندارد‪.‬گاهی‬
‫قائل به حلول همه خدایی یا پانتئیسم و گاه خدا را از سنخ روح کيهانی و‬
‫انرژی می داند‪.‬‬
‫در عرفان ساي بابا مهمترین پدیده که ازآسیبهاوبیماريهای روحی ـ روانی‪،‬‬
‫انسان مدرن را التیام می دهد‪ ،‬عشق و محبت است که متأثر از تعالیم‬
‫بوداست‪.‬‬
‫تمامی ادیان و مذاهب در اين عرفان برابرند و هیچ دینی برتری ندارد‪.‬‬
‫اندیشه های مسیحیت در افکار سای بابا موج می زند‪.‬‬
‫او مي گويد ذكر مراتبي دارد‪ ،‬ظاهري‪ ،‬خفي و حقيقي كه انسان را به آرامش‬
‫مي رساند ولي با روزه مخالف است‪.‬‬


Slide 60

‫رام هللا‬
‫• راماننده در قرن ‪ 13‬میالدی به عنوان یکی از مصلحان و پیشوایان بزرگ هندی ظهور‬
‫کرد‪.‬او در يكي ازمذاهب معروف هند به نام مكتب ويشنو اصالحاتي پديد آورد و مكتبي‬
‫موسوم به نئوويشنوييسم بنا كرد‪.‬‬
‫• شيخ كبير نيز در سال ‪ 1440‬میالدی به دنیا آمد و درسال ‪ 1518‬از دنیا رفت‪ .‬شغلش‬
‫بافندگي و به شعر و شاعري نيز عالقه وافري داشت‪ .‬در مكتب اوخوردن گوشت‬
‫حیوانات حالل شد‪ .‬او ملقب به پانتیس بود و مادرش تابع آيين سيك و پدرش مسلمان‬
‫بود‪ .‬اعتقاد به تناسخ و چرخش گوناگون ارواح بود و از سوی دیگر اعتقاد به خدای‬
‫یگانه داشت‪.‬‬
‫• بابانانک‪ :‬یکی از شاگردان شیخ کبير است درسال ‪ 1469‬میالدی بدنیا آمد و در سال‬
‫‪1538‬میالدی فوت کرد‪ .‬بابانانک آئين سیك را پایه گذاری کرد و حمایت كننده اين فرقه‬
‫به طور مستقیم بريتانيا بود که این مکتب مخلوطی از افکار اسالم و تفکر هندو است‪.‬‬
‫وي ترکیبی میان خدای اسالم و خدای وشینو فراهم آورده است‪ .‬خدای اسالم «هللا» و‬
‫خدای ویشنو «رام» است و از اینجا فرقه ای بنام «رام هللا» پدید آمد‪.‬‬


Slide 61

‫معرفي‬
‫كريشنا‬

‫كريشنا‬
‫در ايران‬

‫اعتقادات‬

‫كريشنا‬
‫نقد‬
‫كريشنا‬

‫آثار‬


Slide 62

‫معرفي كريشنا‬
‫• کرشینا مورتی‪ :‬متولد ‪ 1896‬میالدی در جنوب هند است که پس از‬
‫عمری تالش به سال ‪ 1986‬در سن ‪ 91‬سالگی دیده از جهان فرو بست‪.‬‬
‫اودرخانواده اي برهمن متولد شد‪.‬تحصیالت وي دراروپا در رشته روان‬
‫شناس ی بود‪.‬‬
‫• چكيده اعتقادات اوبه خودشناس ی وآزادشناس ي دروني است‪.‬‬
‫• او اعتقاد به سفر روحي و دروني داشت و طي مسافرت هاي متعددي‬
‫كه به سراسر اروپا و آمريكا انجام داد‪ ،‬بر آن بود كه يكايك آدميان در‬
‫درون خود به رستاخيزي بزرگ همراه با صلح و آرامش برسند‪.‬‬


Slide 63

‫اعتقادات كريشنا‬
‫• در مجموع اعتقادات كريشنا به دو دسته تقسيم مي شود‪:‬‬
‫ـ دعوت به خودشناس ی که نتیجه آن کم شدن آالم و رنج های روحی‬
‫انسان است‪.‬‬
‫ـ رو آوردن به درون كه تنها راه بصيرت و بينش است و اين بصيرت‬
‫وبينش است كه انسان را از تنهايي بيمارگونه مي رهاند‪.‬‬


Slide 64

‫آثار كريشنا‬
‫• تعالیم کرشینا مورتی‬
‫• حضور در هستی‬
‫• حقیقت و واقعیت‬
‫• پرواز عقاب‬
‫• برای جوانان‬
‫• قدرت تغیير‬
‫• نگاه در سکوت‬
‫• خشونت و خالقیت‬
‫• عرفان خودشناس ی‬
‫(بنیادی در هند مسئول ترویج افکار و اندیشه های کرشینا مورتی است)‪.‬‬


Slide 65

‫كريشنا در ايران‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫ً‬
‫رهبرگروه شخص ی بنام«وارناکریشنا» است و مریدان عمدتا از‬
‫قشر جوان هستند‪.‬‬
‫داشتن محافل هفتگی‪،‬در محافل ابتداسازهای هندي نواخته‬
‫مي شود و بعد چراغ ها را خاموش میکنند و به يك رقص‬
‫خاص ی می پردازند و البته گاهي از ذکرهای هندی و «هللا اکبر»‬
‫نيز استفاده مي شود‪.‬‬
‫در محفل کریشنا مخلوطی از اندیشه های بودا‪ ،‬سای بابا‪،‬‬
‫یوگاآموزش داده ميشود‪.‬به جزاين موارد‪،‬پاره اي انحرافات در‬
‫اين جماعت نيز قابل تامل است‪.‬‬


Slide 66

‫نقد كريشنا‬
‫• اساس تفکرکریشنا مورتی ترکیبی از عناصرآئینهای هندو‪ ،‬یعنی تناسخ‪ ،‬قانون کرمه‬
‫و یوگا از یک سو و اندیشه روان شناختی که امروز مطرح است از سوي ديگر‪.‬‬
‫• دوارنا کریشنا‪:‬یکی از بزرگترین کتاب هندوها که درعالم ادبیات هند شهرت زیادی‬
‫دارد‪ .‬خدا را مظهر و نماینده کريشنا می نامند‪ .‬یکی از آنها ميرزا غالم احمد قادیانی‬
‫(‪1255-1326‬ق) است که پيروانش او را مظهر جدید از کریشنا معرفی می کنند که‬
‫جماعت احمدیه یا قادیانیه پدید آمد‪.‬‬
‫• کریشنادر ابتدا هندو بود‪،‬ولی بعد مسیحی‪،‬سپس بودایی و پس از آن مسلمان شد و‬
‫در نهایت به آئين هندو بازگشت‪.‬‬
‫• او معتقد بود خداگاهی بنام کریشنا‪،‬گاهی عیس ی‪ ،‬گاهی بودا‪،‬گاهی رام‪ ،‬گاهی‬
‫محمد(ص) جلوه می کند‪.‬جوهره اصلی پیام راما کریشنا مدارا و مصالحه است تمام‬
‫ادیان و مذاهب برابرند و انسان را به سرمنزل مقصود می رسانند‪.‬‬


Slide 67

‫معرفي‬
‫يوگاناندا‬

‫آثار ترجمه‬
‫شده‬

‫يوگاناندا‬

‫اعتقادات‬

‫شاگردان‬


Slide 68

‫معرفي يوگاناندا‬
‫• موکوندالعل گوش‪،‬که مشهوربه یوگاناندا است‪.‬در پنجم ژانویه ‪ 1893‬در‬
‫گوراکپور بدنیا آمد تا ‪27‬سالگی در هند بود‪.‬درسال ‪ 1920‬به آمریکا رفت‪ .‬پس‬
‫از ‪ 32‬سال زندگی در آمریکا از دنیا رفت‪ .‬استادش شخص ي به نام سوآی شری‬
‫یوکتشوار است‪ .‬يوگاناندا معبدی در سرامپور داشت که نزدیک کلکته بود‪.‬‬
‫یوگاناندا در لغت به معنای سرور و بهجت از طریق اتصال الهی است‪.‬‬
‫• در سال‪1935‬به هند بازگشت و لقب«پاراهانسا» به معنای قوی و برتر را‬
‫گرفت وي لقب «کریایوگا» را از استادش‪ ،‬یعنی الهيری ماهاسایا و نيز از‬
‫آواتاربزرگ باباچی دریافت کرده بود‪.‬‬
‫• وي در سال ‪ 1920‬در کنگره بين املللی لیبرالهای مذهبی در بوستون آمریکا‬
‫شركت كرد و در سال ‪1925‬م انجمن خودشکوفایی را تأسیس نمود‪.‬‬


Slide 69

‫شاگردان مكتب يوگاناندا‬
‫•‬

‫شاگردان برجسته اي كه به لحاظ مراتب عرفاني اين مكتب را‬
‫ياري كردند به شرح زير هستند‪:‬‬
‫ـ راجارس ی جاکاناندا (‪)1892 -1955‬‬
‫ـ شری دایاماتارئیس انجمن خودشکوفایی(‪ )SRF‬است‪.‬‬
‫ـ سوآمی کریاناندا از بهترین شاگردان یوگاناندا است که در تفسير کتاب گیتا وي‬
‫(يوگاناندا) را كمك کرد‪.‬‬

‫•‬

‫شخصیتهای مشهوری که با يوگاناندا دیدار داشته اند‪:‬‬
‫ـ رابیند رانات تاگور‬
‫ـ ماهاتا گاندی‬
‫ـ رئیس جمهور آمریکا بنام کالوین لولیج‬


Slide 70

‫اعتقادات يوگاناندا‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫کشف عالم درون و بيرون و همانند کردن آنها‬
‫دانش عینی و تجربیات درونی را گسترش دادن تا انسان به ورای محدودیتهای دانش تجربی برده شود‪.‬‬
‫کس ی كه بر خود مسلط است از کس ی که بر طبیعت تسلط دارد برتر است‪.‬‬
‫خدا دارای جلوه های گوناگون است‪.‬برای مثال‪ :‬ایشوارا جلوه حکمران بودن‪ ،‬کالی یا مادر الهی‬
‫قائل بودن به تثلیث (همچون مسيحيت)‬
‫علت خداپرستی ‪ :‬نیاز به رفع رنج‪ ،‬دین‪ ،‬نظم در جهان و قانون علت و معلول‪.‬‬
‫اعتقاد به اين جمله كه خداوند‪ ،‬فراسوی عقل و خرد است‪.‬‬
‫انرژی کيهانی جرقه هایی ازهوش است که لطیف تر از انرژی اتمی وتشکیل دهنده زندگی است‪.‬‬
‫مایا‪ ،‬قدرت اغفال کننده موجود در ساختار خلقت است که بوسیله آن وحدت به صورت کثرت ظاهر می‬
‫شود مایا اصل نسبيت‪،‬تعکیس‪ ،‬تضاد‪ ،‬دوگانگی‪ ،‬مراتب مخالف وضدشیطان و اهریمنی است‪.‬‬
‫او معتقد است‪ ،‬خلقت رویای خدا است‪ .‬کل کيهان و کائنات‪ ،‬بازتاب اندیشه آفریدگار است‪.‬‬
‫تأثير ستارگان در عالم و زندگی انسانی قطعي است‪.‬‬
‫قائل به سنگ درمانی است‪.‬‬
‫اعتقاد به تناسخ و نوزایی دارد‪.‬‬


Slide 71

‫آثار ترجمه شده به فارس ي‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫سرگذشت یک یوگی‬
‫انسان در جستجوی جاودانگی‬
‫سخنانی از پاراماهاسنا یوگاناندا‬
‫او کجاست؟‬
‫خوشه هایی از باغ عشق‬
‫تقویم معنوی (اندیشه های الهام بخش برای هر روز)‬
‫پيروزمندی در زندگی‬
‫شور عشق الهی‬
‫زندگی بدون هراس‬
‫خروش خمها (نقدی بر رباعیات خیام)‬
‫گرد معبد عشق‬


Slide 72

‫معرفي‬

‫دااليي‬
‫الماي‬
‫نقد‬

‫افكار‬


Slide 73

‫معرفي دااليي الماي چهاردهم‬
‫• تنزین گیاتسو در ششم جوالی ‪ 1935‬در روستایی بنام تاکتسر‪ ،‬در تبت و در خانواده‬
‫ای کشاورز و پر جمعیت بدنیا آمد‪ .‬بودائیان تبت برای مقام داالیی الما اهمیت بسیاری‬
‫قائل هستند وآنهاراتناسخهای بودای مهرمی دانند که برای خدمت رسانی به مردم‬
‫تجسمی دوباره می یابد‪.‬‬
‫• الماییسم شاخه ای از دو مذهب اصلی بودیسم و ماهیانه است‪ .‬در هشتم اکتبر ‪1939‬‬
‫وارد لهاسا شد و در ‪ 22‬فوریه ‪ 1940‬در پنجسالگی تاجگذاری کرد و در سن ‪ 24‬سالگی‬
‫یعنی سال ‪ 1959‬در امتحانات دکترا در لهاسا به مقام گش الرامپا رسید‪ .‬در سال ‪1951‬‬
‫در شهر دارمو اقامت داشت و در سال ‪ 1954‬از مقام رین پوچه پس از‪ 12‬سال به مقام‬
‫گلونگ رسید و نخستين آئين مصروف به کاالچاکرا را در کاخ نوربولینگ كا به جا آورد‪.‬‬
‫• در سال ‪ 1956‬با مائو زدونگ و دیگر رهبران چين ازجمله چوان الی‪ ،‬چوت‪ ،‬دنگ‬
‫زیائوپنگ دیدار کرد و در سال ‪ 1957‬به هند رفت‪ .‬در سال ‪ 1959‬دولت تبت را تشکیل‬
‫داد و در سال ‪ 1963‬مجلس نمایندگان مردم تبت را پایه گذاری کرد و تاکنون ‪ 52‬کشور‬
‫جهان را دیده است‪ .‬در ‪ 10‬دسامبر ‪ 1989‬جایزه نوبل به او اعطا شد‪ .‬درسال ‪ 1992‬قوه‬
‫قضائیه تبت را تشکیل داد و درسال ‪ 2006‬عنوان افتخاری و استادی در دانشگاه موری‬
‫آمریکا را پذیرفت‪.‬‬


Slide 74

‫افكار دااليي الما‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫مهمترین هدف زندگی رسیدن به شادی است‪.‬‬
‫اساس و طبیعت اولیه انسان متانت‪ ،‬مهربانی و خوبی است نه تهاجم و تجاوز‪.‬‬
‫همدردی واقعی نزد او نوعی احساس احترام برای دیگران و درک حق شاد زیستن‬
‫آنهاست ‪ ،‬نه تاسف خوردن برای دیگران یا رابطه دوستی داشتن با نزدیکان‬
‫قائل به قانون تناسخ و کرمه است‪.‬‬
‫انتخاب دین امری است مرتبط با حقوق فردی انسان ‪ ،‬بنابراین همانگونه که افراد‬
‫مختلف حق دارند غذای متناوب انتخاب کنند این به ذائقه آنها بستگی دارد‪ ،‬گزینش‬
‫دین هم با شرایط روحی افراد فرق دارد‪.‬‬
‫بر اساس تعالیم بودا نادانی و جهل سرمنشاء ارزشهای منفی اخالقی است‪.‬‬
‫صلح جهانی پایدار در پرتو آرامش باطن رخ می دهد و تنها امری که ثابت است‪ ،‬جمال‬
‫باطنی است بر این اساس آئين بودا ‪ ،‬بهترین آئين برای صلح جهانی است‪.‬‬


Slide 75

‫نقد افكار دااليي الما‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫او از یک سو معتقد به آئين عرفانی هندو است و از سوی دیگر تحت تأثير‬
‫عرفان مسیحیت و اصول و قواعد روان شناس ی است‪.‬‬
‫محور اصلی افکار داالیی الما شاد زیستن و زندگی شادمانه است‪.‬‬
‫دنیا به لحاظ ساختار و ماهیت محل آرامش و شادی کامل نمی باشد‪.‬‬
‫الما در زمینه معرفت و دینداری ‪ ،‬قائل به تنوع و تکثر و به اصطالح‬
‫پلورالیسم است‪.‬‬
‫داالیی الما معتقد به هراگماتیسم آمریکایی است يعني آنکه هر آنچه مفید‬
‫است حقیقت است‪.‬‬


Slide 76

‫عرفان هاي آمريكايي‬


Slide 77

‫تولتك‬

‫عرفان هاي‬
‫سرخپوستي‬
‫ساحري‬

‫سو‬


Slide 78

‫معرفي‬

‫روش هاي‬
‫اهلي شدن‬

‫تولتك‬

‫نقد‬

‫آموزه ها‬


Slide 79

‫معرفي تولتك‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫تولتکها خردمندانی از مردان و زنان بودند که درخطه جنوبی مکزیک زندگی‬
‫می کردند که هزاران سال پیش برای رهایی از رنج و هدایت واقعی انسان و‬
‫حفظ معرفت معنوی پدید آمده اند‪.‬‬
‫تولتکها به صورت گروهی که متشکل از نادال (استاد) و شاگردان در تئوتی‬
‫هواکان(شهرقدیمی اهرام درخارج ازمکزیکوسیتی ودرصحرای مکزیک) گرد هم می‬
‫آمدند تا در آنجا به خدا تبدیل شوند‪.‬‬
‫شخصیت حکیمی بنام «دون میگوئل روئيز» به عنوان یک ناوال‪ ،‬اما ناوال‬
‫جدید از سلسله تولتکها و عقابان سلحشور به میان آمده است تا آموزه‬
‫های پرقدرت آنان را به بشریت عرضه کند‪.‬‬
‫گفتنی است‪ :‬کارلوس کاستاندا و پائولوكوئیلو هم از ميراث خواران‬
‫خردمندی تولتکها به شمار می آیند‪.‬‬


Slide 80

‫آموزه هاي عرفان تولتك‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫هر آنچه می بینیم یا می شنویم چيزی جز یک رؤیا نیست‪.‬‬
‫موجودات بشر پیش از تولد‪ ،‬در حال دیدن رؤیا هستند‪.‬‬
‫نظام باورها و هنجارها‪ ،‬یک کتاب قانون است که انسان را مقید‬
‫به انجام آن می کند‪.‬‬
‫چيزی درون هر انسانی وجود دارد که درباره آن قضاوت می‬
‫کند که قاض ی درون است‪.‬‬
‫شکستن مقررات كتاب قانون‪ ،‬زخم های عاطفی شدیدی بر‬
‫انسان وارد می سازد و اینها سم عاطفی نام دارد‪.‬‬


Slide 81

‫روش هاي اهلي شدن‬
‫• نکته اساس ی که تولتک ها بر آن تأکید دارند‪ ،‬این است که روند اهلی‬
‫شدن سرآغاز رنج بشر است‪.‬‬
‫الف) تسلط برآگاهی‪ :‬اگر انسان نداند که از کجا آمده است یا در‬
‫جستجوی چیست نمی تواند آزاد باشد‪.‬‬
‫ب) تسلط بر دگرگونی‪ :‬چگونه رویایی‪ ،‬تغيير زندگی و چهار میثاق بعنوان‬
‫خالصه ای از تسلط بر دگرگونی است‪.‬‬

‫ـ با کالم خود گناه نکنید‪( .‬گفتار نيك)‬
‫ـ هیچ چيز را به خودتان ربط ندهید‪( .‬كردار نيك)‬
‫ـ تصورات باطل نکنید‪( .‬پندار نيك)‬
‫ـ همیشه بیشترین تالش خود را انجام دهید‪.‬‬

‫است‪.‬‬

‫ج) تسلط بر عشق‪ :‬عشق همان قصد و نیت است که بخش ی از زندگی‬


Slide 82

‫نقد عرفان تولتك‬
‫• بیشتر گزاره های آنها اخالقی و سطحي است در‬
‫صورتیکه درعرفان و اخالق اسالمی به الیه هاي‬
‫عمیق تر پرداخته مي شود‪.‬‬
‫• اصول و عناصر عرفان تولتک ‪ ،‬بیشتر از آن که يك‬
‫عرفان باشد‪،‬یک سلسله گزاره های اخالقی ناقص‬
‫است‪.‬‬


Slide 83

‫معرفي‬

‫آثار‬

‫عرفان‬
‫سو‬
‫آئين‬
‫چپق‬

‫آموزه ها‬


Slide 84

‫معرفي عرفان سو‬
‫• قوم داکوتا درقرن ‪19‬شناخته شدندو به عنوان قویترین‬
‫قوم دشتهای مکزیک به دلها هراس انداختند‪.‬‬
‫• شاخه اوگ ال السر‪ ،‬دارای آئين کنهی است که امروزه بیشتر‬
‫به عنوان خرد معنوی سو مطرح است‪.‬‬
‫• رئیس دسته بنام گوزن سیاه‪ ،‬در سال ‪ 1862‬متولد و در‬
‫سال ‪ 1950‬فوت كرده است‪.‬‬


Slide 85

‫آموزه هاي عرفان سو‬
‫• گاومیش نماد کل جهان است که همه چيز را در خود دارد و‬
‫نماد نوع انسان است‪.‬‬
‫• گوشت (سردست) گاومیش است كه مقدس مي باشد‪.‬‬
‫• كل آفرينش مقدس است‪.‬‬
‫• تمام خويش ي هاي روي زمين‪ ،‬رمز خويش ي بزرگ و حقيقي‬
‫است كه انسان را به آسمان وصل مي كند‪.‬‬
‫• نماد اتصال انسان به آسمان‪ ،‬چپق مقدس است‪.‬‬


Slide 86

‫آثار عرفان سو‬
‫• گوزن سیاه سخن میگوید‪:‬نوشته جان‪.‬ج‪.‬نيهارت‬

‫• چپق مقدس؛ نوشته جوزف براون‬


Slide 87

‫آئين چپق‬
‫• تطهير با دود به وسیله گیاه های مقدس‪.‬‬
‫• گسترش چپق برای اینکه تمامی عالم را در برگيرد‪.‬‬
‫• قربانی کردن کل عالم در آتش چپق‪.‬‬
‫(زبان عرفان سو همراه با رمز و ابهام بسيار است و پيچيدگي‬
‫زيادي دارد)‬


Slide 88

‫معرفي‬
‫كاستاندا‬

‫ميراث‬
‫مكتوب‬

‫نقد‬

‫ساحري‬
‫فنون‬
‫راهگشا‬

‫آموزه هاي‬
‫كاستاندا‬


Slide 89

‫معرفي كاستاندا‬
‫• نماینده عرفان ساحری‪:‬کارلوس کاستاندا مهمترین نماينده نوعي عرفان سرخ‬
‫پوستی است که بنام عرفان عقاب معروف است‪.‬‬
‫• در سال ‪ 1935‬در نزدیکی سائوپائولو‪ ،‬در کشور برزیل متولد شد و در ‪6‬‬
‫سالگی به بوينس آیرس سفر کرد‪ .‬وي در ‪16‬سالگی به لس آنجلس آمد و در‬
‫طی سفری به میالن رفت ومجسمه سازی را آموخت‪.‬در سال ‪1959‬‬
‫شهروندآمریکا شد و در سال ‪ 1973‬در رشته مردم شناس ی دکترا گرفت‪ .‬در‬
‫سال ‪ 1998‬از دنیا رفت و موسسه اي در آمریکا آثارش را توزیع می کند و در‬
‫سال ‪ 1998‬فیلم گذر جادویی کاستاندا تولید شد‪.‬‬
‫• گفتنی است هانری کربن یکی از طرفداران و عالقه مندان کاستاندا به شمار‬
‫می آید‪.‬‬


Slide 90

‫ميراث مكتوب كاستاندا‬
‫•‬

‫•‬

‫از او به طور کلی ‪ 12‬کتاب و یک دوره ماهنامه چهار شماره ای است که از سال ‪ 1968‬تاکنون چاپ شده‬
‫است‪ .‬کتابهای وی بیشتر جهت پرده برداری از سیمای فرهنگ و عرفان سرخ پوستان آمریکا دارد‪.‬‬
‫کتابهای کاستاندا‪:‬‬
‫ـ آموزشها دون خوان‪ :‬رساله فوق لیسانس وی است‪.‬‬
‫ـ واقعیت جاودانه‪ :‬در مورد جادو و جادوگری صحبت می کند‪.‬‬
‫ـ سفر به ایکستالن که در فارس ی بنام سفر به دیگر سو ترجمه شده است‪.‬‬
‫ـ داستانهای اقتدار‬
‫ـ دومين حلقه اقتدار‬
‫ـ ارمغان عقاب‬
‫ـ آتش درون‬
‫ـ قدرت سکوت‬
‫ـ هنر رؤیابينی‬
‫ـ حرکات جادویی‪ :‬حکمتهای علمی شمنهای مکزیکی باستان‬
‫ـ چرخ زمان‪ :‬اندیشه شمنهای مکزیکی درباره زندگی‬
‫ـ جنبه فعال بی نهایت‬
‫ـ آئين جنگاوران‬


Slide 91

‫آموزه هاي كاستاندا يا عرفان جادو‬
‫• رویابینی‪ :‬دنیایی که می بینی توهمی بیش نیست‪ .‬راه ما راه دل است نه عقل‪،‬‬
‫دنیای هر کس ی تصویر او از دنیا است‪.‬‬
‫آموزه های رویابینی‪ :‬الف ـ خاموش ساختن ذهن‪ ،‬ب ـ متوقف کردن گفتگوی‬
‫درونی‬
‫• چهار دشمن‪ :‬در طریق معرفت باید جنگید و انسان برای رسیدن به مقصود‬
‫باید با این چهار دشمن بجنگد‪.‬‬
‫الف) ترس‪ :‬ترس از ناشناخته ها و تازگيها‪ ،‬ترس دشمن انسان‪.‬‬
‫ب) وضوح‪ :‬همیشه این توهم را ایجاد می کند که در آستانه هدف رسیده ایم و تجربیات ما قطعی‬
‫است‪ .‬ولي راه رسيدن به قله دور است‪ .‬در نهايت بايد بر وضوح چيره شد‪.‬‬
‫ج) اقتدار‪ :‬غلبه فكري بر همنوعان و وقايع و رسيدن به واقعيت از طريق معرفت‪.‬‬
‫د) کهولت‪ :‬آشنايي با فكر پيري‪ ،‬اين دشمن بتدريج نيروي حياتي ما را مي ربايد و انرژي ما را كم مي‬
‫كند‪.‬‬


Slide 92

‫فنون راهگشا‬
‫• فنون راهگشا شامل چهار تكنيك مي باشد‪:‬‬
‫ـ تكنيك اول‪ :‬شكارچي بودن‬
‫ـ تكنيك دوم‪ :‬نفي وابستگي‬
‫ـ تكنيك سوم‪ :‬قواعد و وظايف طريقت معرفت‬
‫ـ تكنيك چهارم‪ :‬فنون راهگشا كه شامل چهار قسم مي باشد‪:‬‬
‫الف) عمل کردن بدون چشم داشت‪.‬‬
‫ب) درست راه رفتن‬
‫ج) خيره شدن‪ :‬افزایش قدرت ذهن‬
‫د) از بين بردن گذشته شخص ی‬


Slide 93

‫نقد عرفان ساحري‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫سحر به هر شکلی حرام است و به هیچ وجه قابل تائید شریعت اسالمي‬
‫نیست‪.‬‬
‫رؤیابینی درعرفان سرخپوستی به معنای تفسيروبرداشت از دنیاست‪.‬‬
‫ایده آلیسم شکلی از شکاکیت است‪.‬‬
‫استفاده از مواد توهم زای گیاهی ‪ ،‬نه تنها انسان را به واقعیت نمی‬
‫رساند بلکه از واقعیت دور می کند‪.‬‬
‫در افکار عرفان ساحری نوعی بحران هویت موج می زند‪.‬‬
‫مرگ برای بهینه سازی زندگانی مادی نیست‪.‬‬
‫بیشتر گزاره های کاستاندا اخالقی ناقص است نه عرفاني‪.‬‬


Slide 94

‫نقد‬

‫مراتب‬
‫انسان‬

‫طبقات‬
‫عام‬

‫معرفي‬
‫آثار‬

‫عرفان‬
‫اكنكار‬

‫روش هاي‬
‫اكنكار‬
‫اصول‬
‫سه گانه‬
‫توئيچل‬

‫نفسانيات‬

‫آموزه ها‬
‫سفر روح‬


Slide 95

‫معرفي عرفان اكنكار‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬
‫•‬

‫ً‬
‫یکی از مکاتب عرفانی کامال نو است که در آمریکا پدید آمده است و درایران‬
‫پيروان زیادی دارد‪.‬مؤسس اين گروه پال توئیچل می باشد‪.‬‬
‫وي در اواخر قرن حاضر در کنتاکی آمریکا بدنیا آمد‪ .‬در خالل جنگ جهانی‬
‫دوم عضو نيروی دریایی آمریکا شد و در سال ‪ 1971‬از دنيا رفت‪.‬‬
‫نامبرده درسال ‪ 1965‬کارگاه آموزش ی سفر روح را در ایالت کالیفرنیا دایر‬
‫ساخت و مؤسسه اکنکار درسال ‪ 1970‬تأسیس شد‪.‬‬
‫از سال ‪ 1981 - 1971‬سری داروین گرایس‪ ،‬به عنوان استاد حق در طریقت‬
‫اکنکار كالس هايي را براي آموزش داير نمود‪.‬‬


Slide 96

‫آثار ترجمه شده به فارس ي‬
‫• شریعت کی سوگماد‬
‫• دندان ببر‬
‫• نسیم تحول‬
‫• سرزمين های دور‬
‫• اکنکار کلید جهان های اسرار‬
‫• کتیبه رشیدیه خداوند‬
‫• امثال الحکم‬
‫• کالم زنده‬
‫• نامه هایی به گیل‬
‫برخي از كتاب هاي فوق توسط آقاي اهرپور در ايران ترجمه شده است‪ .‬اهرپور كه استاد‬
‫اين فرقه بود مدت ها پيش فوت كرده است‪.‬‬


Slide 97

‫آموزه هاي اكنكار‬
‫•‬
‫•‬

‫سفر روح يا انعكاس روح و يا جدايي روح از بدن با داشتن دانش اصيل باستاني‪.‬‬
‫مؤلفه های اساس ی اکنکار‪:‬‬
‫ـ دانش سفر باستاني روح‪.‬‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫روش ها‬
‫مراتب انسان‬
‫طبقات عالم‬
‫استادان حق‬
‫اکنکار در زندگی‬

‫ـ تفكر‪ ،‬نور و صوت‪.‬‬
‫ـ ركن موثر در بدن و بازگشت روح است‪.‬‬


Slide 98

‫سفر روح‬
‫• روح (آتماساروپ) کالبد طبیعی انسان است که اکثریت نسل متفکر طی‬
‫اعصار متمادی استفاده از آن را فراموش کرده اند‪ .‬هدف اکنکار (حکمت‬
‫باستانی برای سفر روح) قادر ساختن روح برای ترک کالبد فيزیکی و سفر آن‬
‫به سمت دنیاهای معنوی ماوراء و در نهایت وصول به سرزمين بهشت حقیقی‬
‫(آنامی لوك) جایی که سوگماد درآن به سر می برد‪.‬‬
‫• نام های سفر روح‪:‬‬
‫ـ انعکاس‬
‫ـ جدایی روح از بدن‬
‫ـ تجربه بيرون از کالبد‬
‫ـ سفر معنوی‬
‫ـ سفير روح‬
‫ـ فرد مقدس‬
‫ـ نماینده خدا‬
‫ـ ست گودو‬


Slide 99

‫نفسانيات از ديدگاه اكنكار‬
‫• کاما یا شهوت‬
‫• کرودا یا خشم‬
‫• لوبها یا طمع‬
‫• موها یا وابستگی‬
‫• آهنکار یا خودپرستی نقره ای مجرای قابل رؤیتی است که ازپشت گردن انسان آغاز‪،‬‬
‫از‬
‫• ریسمان نقره ای‪ :‬ریسمان کالبد ذهنی می گذرد و به روح اتصال می یابد‪.‬‬
‫• حالت استغراق یا خلسه عمیق‪:‬حالتی است که درآن بطورکلی ارتباط جهانهای بيرون‬
‫جهانهای درون رابطه برقرار مي كند‪.‬بیشتر آموزه های اکنکار شبیه‬
‫قطع میشود وفقط با‬
‫ً‬
‫آموزه های هندی خصوصا بوداست‪.‬‬
‫• جهان بینی در اکنکار طیف بسیار گسترده ای دارد که شامل علوم و جهان بیني های‬
‫مذاهب می شود‪.‬دانش اکنکار به دور از جهان مادی است‪.‬آنها درباره خلقت و نظام‬
‫هستی با کشف شخص ی طی طریق می کنند‪.‬‬


Slide 100

‫اصول سه گانه توئيچل‬
‫• تتوری ذهنی‬
‫• تئوری آگاهی کيهانی‬
‫• سفر روح‬

‫ـ تئوری ذهنی‪ :‬اصل ذهن است و مبدا مقدس ذهن خداست‪ .‬همه چيز از این نقطه آغاز‬
‫و به همين نقطه می انجامد‪ .‬اين مكتب متاثراست از انديشه هاي‪ :‬الک‪ ،‬کانت‪ ،‬برکلی‪،‬‬
‫کنفوسیوس‪.‬‬
‫ـ تئوری آگاهی کيهانی‪ :‬كه ازمكتب هاي هندي سرچشمه گرفته است‪.‬‬
‫ـ سفر روح انشعابی از ‪ 3‬منبع است‪:‬‬
‫الف) آناهادیوگا‪ :‬که شاخه ای از یوگاست در هند باستان تکوین یافته است‪.‬‬
‫ب) صوفی گری‪ :‬جریان معنویت گرایی در هند‪.‬‬
‫ج) المائیسم‪ :‬صورتی از بودا که در تبت ظهور کرد‪.‬‬


Slide 101

‫روش هاي اكنكار‬
‫• روش تخیلی‪ :‬ازقانونی پيروی می کند که «صورتی در زیر دارد آنچه در‬
‫باالست»برای انعکاس روح کافی است خود رادر مکان معين و زمان مشخص‬
‫تصور کنیم‪.‬‬
‫• روش صوتی‪ :‬این همان روش ی است که عارفان درکوههای هیمالیا از آن بهره‬
‫می برند‪.‬‬
‫• روش هیپتونيزم‪:‬شما ازمرحله آگاهی جسمانی خارج شده وبا تمرکز بر روی‬
‫شیئی براق مانند‪ :‬سکه‪ ،‬وارد نوع دیگر از آگاهی خواهید شد‪.‬‬
‫• روش سوگماد‪ :‬بر روی زمين نشسته پاها را به طرف جلو دراز کرده و چشم را‬
‫بسته نفس عمیقی بکشیم و با دست پاهارا ملس کرده و کلمه سوگماد را تکرار‬
‫کنیم‪.‬‬


Slide 102

‫مراتب انسان‬
‫• انسان‪ ،‬هر خدایی راكه می خواهد می تواند بپرستد‪ ،‬اما اولين وظیفه‬
‫کشف خود است‪ .‬یکی از مسائل مهم اکنکار این است که انسان دارای‬
‫کالبدهای مختلف است‪( .‬شبیه بحث ‪ 7‬بدن در یوگا)‬
‫ـ شناخت بدن فيزیکی یا حیوانی خود که با چشم دیده می شود‪.‬‬
‫ـ کالبدنورانی که بنام سوخشام ساروپ که این همان بدن اثيری است‪.‬‬
‫ـ کالبد تجلي كه به آن‪ ،‬کاران ساروپ مي گويند كه درون كالبد اثيري قرار دارد‪.‬‬
‫ً‬
‫ر‬
‫ـ کالبد ذهنی که بنام نیج ماناس ساروپ است که معموال به صو ت تخم مرغ وجود‬
‫دارد‪( .‬قانون تناسخ یا کرمه)‬
‫ـ طبقه روح است كه بعد ازگذشتن از‪ 4‬كالبد فوق انسان خود را به صورت روح‬
‫خالص نظاره مي كند‪.‬‬


Slide 103

‫طبقات عالم‬
‫•‬

‫توئیچل طبقات عالم را در ‪ 3‬قسمت خالصه می کند‪:‬‬

‫ـ طبقه سوگماد‪ :‬دارای سه خصوصیت تثلیثی‪ :‬هست‬
‫بودن‪ ،‬اینجا بودن‪ ،‬قادر متعال به تمامی جهان ها‪.‬‬
‫ـ فرشتگان سکوت‬
‫ـ سفيران روح‬


Slide 104

‫نقد اكنكار‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫سفر روح که مهمترین اصل عرفان اکنکار است‪ .‬همان خلع بدن یا موت‬
‫اختیاری است‪( .‬در عرفان اسالمی این پایين ترین مرحله سالک است)‪.‬‬
‫نور وصوت محور اساس ی عرفان اکنکار است و این چيزجدیدی نیست‪.‬‬
‫عرفان اکنکار آمیخته با عرفان هندی است‪.‬‬
‫تاکید بر قانون کرمه که همان عمل و عکس العمل است‪.‬‬
‫در این آئين جایی برای خدا نیست‪.‬‬
‫فقط سخن از بهشت است که ارتباطی با خدا ندارد و معتقد است جهنم‬
‫توسط کلیسا اختراع شد ه تا بشر را از قتل و خونریزی نجات دهد و بشر را به‬
‫سوی تمدن سوق دهد‬


Slide 105

‫كتب‬
‫ترجمه‬
‫شده‬

‫معرفي‬

‫عرفان‬
‫پائولو كوئيلو‬

‫نقد‬

‫آثار‬


Slide 106

‫معرفي پائولو كوئيلو‬
‫• پائولودر اوت ‪ 1947‬در شهر ریودوژانيرو‪،‬پایتخت سابق برزیل در یک خانواده متوسط به دنیا‬
‫آمد‪ .‬پدرش مهندس و مادرش خانه دار بود‪.‬در‪ 7‬سالگی او را به مدرسه يسوعیان گذاشتند که‬
‫محیط و مقررات آن مطلوب پائولو نبود‪ .‬از نوجوانی عاشق شعر و شاعری و نویسندگی بود و در‬
‫جوانی به کار تئاتر و روزنامه نگاری روی آورد که خانواده اش خیلی راض ی نبودند‪ .‬او در سال‬
‫‪ 1960‬به جنبش هیپی گری روی آورد و متأثر از مارکس انگلس‪ ،‬وچگوارا بود و در نهايت متاثر از‬
‫فرقه رام (‪ )RAM‬شد‪.‬‬
‫• پائولو که دچار بحران معنوی شده بود به بی ایمانی‪ ،‬مواد مخدر‪ ،‬مواد توهم زا‪ ،‬سحر و جادو‬
‫و استفاده فراوان از مشروبات الکلی پناه برد‪.‬‬
‫• پائولو در سال ‪ 1973‬با هدف دفاع از آزاديهای فردی‪ ،‬عضو سازمانی شد که مخالف سرمایه‬
‫داری بود و یک سلسله داستانهای مصور طنز بنام کرینگها منتشر کرد‪.‬‬
‫• در سال ‪ 1977‬پس از ازدواجش به لندن رفت‪ .‬وي در زندگی فردی شکست خورده محسوب مي‬
‫شود زيرا تا سال ‪ 3 ،1979‬مرتبه ازدواج کرد‪.‬‬
‫• پائولو مالقاتی را با شیمون پرز داشت و از او هدیه ای دریافت کرد‪ .‬در خرداد ‪ 1379‬به ایران‬
‫سفر کرد و نخستين نویسنده غيرمسلمان که پس از انقالب به ایران سفر کرده است‪.‬‬


Slide 107

‫آثار پائولو كوئيلو‬
‫• بیشتر آثار پائولو را ‪ ،‬آرش حجازی بر اساس اجازه کتبی او به‬
‫فارس ی برگردانده که توسط نشر کاروان منتشر شده است‪.‬‬
‫• تاکنون بیش از‪ 52‬میلیون نسخه از کتابهای او به فروش رفته وبنا‬
‫به گزارش نشریه فرانسوی ليردرسال ‪1999‬پائولو كوئيلو دومين‬
‫نویسنده پرفروش جهان در سال ‪ 1998‬است‪.‬‬


Slide 108

‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫كتب ترجمه شده به فارس ي‬

‫خاطرات یک مغ‬
‫راهنماي دالور نور‬
‫کیمیاگر‬
‫دومين مكتوب‬
‫بریدا‬
‫نامه هاي عاشقانه يك پيامبر‬
‫عطیه برتر‬
‫ورونيكا تصميم مي گيرد بميرد‬
‫والکريها‬
‫شيطان و دوشيزه پريم‬
‫مکتوب‬
‫كمياگر ‪( 2‬يازده دقيقه)‬
‫کوه پنجم‬
‫زهير‬
‫قصه هايي براي پدران‪ ،‬فرزندان‪ ،‬نوه ها‬
‫کنار رود پیدرا نشستیم و گریستیم‬
‫چون رود جاري باش‬

‫ـ موضوعات زير در كتاب هاي پائولو موج مي زند‪:‬‬
‫الف) عشق در قالب داستان هاي متفاوت‬
‫ب) عرفان و اشراق از نوع ساحري‬
‫ج) سياست با گرايش همبستگي جهاني و ضديت با ظلم‬


Slide 109

‫نقد عرفان پائولو كوئيلو‬
‫• متأثر از عهد عتیق‪ ،‬عهد جدید و عرفان هندی است‪.‬‬
‫• از شخصیت شیمون پرز و داستانهای يهودی الهام گرفته است‪.‬‬
‫• از پلورالیسم مذهبی و فرقه ای حمایت می کند‪.‬‬
‫سفر زمینی و‬
‫• او بر این باور است که قلب ما بهترین راهنمای ماست‪ .‬چه در ً‬
‫درونی و چه در سفر بيرونی و ره توشه همان عشق است که لزوما باید زمینی و‬
‫جنس ی باشد‪.‬‬
‫• تمام آثارش در قالب رمان و قصه است‪.‬‬
‫• عرفان جدیدی را معرفی می کند که همان عرفان مردمی است‪.‬‬
‫• متأثر از عقاید مارکس و اعتقاد به جهان بدون طبقه است‪.‬‬
‫• اندیشه های اومتأثرازعرفان ساحری‪ ،‬عرفان مسیحیت‪ ،‬عرفان يهود و‬
‫افکارش مارکسیستی است‪.‬‬


Slide 110

‫عرفان مسيحي‬
‫تعريف عرفان‬

‫عارفان مسيحي‬

‫انديشه عرفان‬

‫پولس قديس‬

‫قرون اوليه‬

‫قرون وسطي‬

‫فرقه فرانسيسيان‬

‫عارفان انگليس ي‬

‫عرفان آملان‬

‫اسپانيا‬

‫فرانسوي‬

‫شاهدان يهوه‬

‫نقد‬

‫تحليل‬


Slide 111

‫عرفان از منظر مسيحيت‬
‫• عرفان‪:‬شهودمستقیم و تجربه بی واسطه خداست‪،‬بنابراین عرفان را میتوان‬
‫نوعی تجربه دانست و در این باره از تجربه عرفانی سخن گفت‪ .‬بنابر نظر‬
‫نویسندگان مسیحی معرفت ما به خدا از ‪ 3‬منبع است‪:‬‬

‫ـ مراجعه به جهان طبیعت که الهیات طبیعی است‪.‬‬
‫ـ الهیات جزئی که طریق متون مقدس و نيزتجلی خداوند در صورت مسیح‬
‫است‪ .‬الهیات جزئی در قالب تثلیث ‪ ،‬هبوط و خلقت مطرح می شود‪.‬‬
‫ـ تجربه‪،‬بی واسطه و رؤیت مستقیم خداست که به آن الهیات عرفانی‬
‫گفته می شود‪.‬‬


Slide 112

‫عارفان مسيحي‬
‫• عارفان مسيحي را مي توان به دو بخش تقسيم كرد‪:‬‬
‫خدا محور‪:‬‬
‫عرفان خدا محور از طریق آگوستين قدیس به جهان مسیحیت راه‬
‫یافت‪.‬‬
‫مسیح محور‪:‬‬
‫بر اساس تعالیم پولس مقدس در سده نخستين میالدی شکل گرفته‬
‫است‪.‬‬


Slide 113

‫انديشه عارفان مسيحي‬
‫• اندیشه عارفان مسیح محور بر ‪ 3‬اصل تاکید دارند‪:‬‬
‫ـ تزکیه‪ :‬تهذیب نفس و کناره گيری از عالیق دنیوی است که تا اندازه ای به واسطه‬
‫ندامت و تالش خود سالک از هنگامی که با جدیت؛ حیات معنوی را آغازمی‬
‫کندکه عبارت طریق تزکیه کننده ازسوی قدیس یوحنای صلیبی مطرح شده‬
‫است‪.‬‬
‫ـ اشراق‪ :‬همراه با آرامش سالک به خدا و ادراک ارزشهای حقیقی زیستن در نور اوکه‬
‫پاداش اراده تسلیم شده است‪ .‬همانگونه که آنجال فولینیويی گفته که تمام عالم‬
‫آکنده از خداست‪ .‬تمام هنرمندانی که در وجودشان‪ ،‬عشق به زیبایی از عشق به‬
‫خود قوی تر است بهره ای از این اشراق دارند‪.‬‬
‫ـ اتحاد‪ :‬به معنای هماهنگی کامل و عاری از خود بینی و اراده تولد یافته با خداست‬
‫که نسبت عارف کامل به خيرازلی را همچون نسبت دست انسان به خود او قرار‬
‫می دهد‪ .‬معنای حقیقی نکاح روحانی نفس ‪ ،‬یعنی اتحاد با خدا که در اعمال‬
‫فرقه فریسیان مي باشد ‪ ،‬نظير قدسیه ترزا ‪ ،‬قدسیان فرقه کواکر‪.‬‬


Slide 114

‫پولس قديس‬
‫• معروف به يهودی طرسوس؛ یکی از بزرگترین رسوالن؛ مبلغان و متألهان مسیحی است‪ .‬وی از یک خانواده‬
‫يهودی و به عنوان یک شهروند رومی متولد شد‪ .‬او به ساخت خیمه سازی مشغول بود‪.‬‬
‫پولس در مدرسه يهودی غماالئیل به تحصیل پرداخت و متون مقدس و ادبیات قدیم يهود و روم را آموخت و‬
‫سرانجام در میان فرقه فریسیان به مقام استادی رسید‪ .‬وی هرگز در دوران حیات حضرت عیس ی با او‬
‫مالقاتی نداشت‪ .‬هر چند هنگام تصلیب در اورشلیم بود‪ .‬پس از عروج مسیح وی یکی از بی رحم ترین شکنجه‬
‫گران مسیحیان بود و در تعقیب و نابودی مسیحیان از هیچ اقدامی فرو گذار نمی کرد سه سال در‬
‫عربستان عزلت گزید و پس از آن به اورشلیم بازگشت و جانشين يهودای «اسخریو طی» شد‪.‬‬
‫• اختالفی میان پولس و پطروس است‪ :‬پطروس معتقد بود مسیحیت شعبه ای از آئين يهود است و باید‬
‫قوانين موسایی را با دقت و بدون مسامحه اجراء کرد و ظهور مسیح صرفا برای نجات يهود بوده و يهود قوم‬
‫برگزیده خدا و وارث سرزمين موعود است‪.‬‬
‫• پولس معتقد بودمسیح مبلغ آئين عشق است وعشق قومیت و ملیت نمی شناسد و مسیح برای نجات و‬
‫رستگاری نوع بشر به صلیب کشیده شده بنابراین باید آئين عشق مسیح را درسراسر جهان گستراند‪ .‬و‬
‫اوسفرهای زیادی انجام داد ودر عهد جدید چهارده رساله به پولس نسبت داده شده است که چهار رساله آن‬
‫به اذعان تمامی علمای مسیحی به دست پولس نوشته نشده است‪ .‬اساس جامعه مسیحیت نخستين‬
‫درحوزه معنویت عرفان؛حیات عبادی خود را مرهون عهد عتیق ادبیات يهود وحتی شعر يهود است ‪.‬بسیاری از‬
‫راهبان مسیحی همچون بندیکت؛ برنارد؛ لویوالیی از پولس متاثر بود‪.‬‬


Slide 115

‫كاسين‬

‫عرفان در قرون‬
‫اوليه مسيحي‬
‫قديس‬
‫آگوستين‬


Slide 116

‫كاسين‬
‫• یکی از عارفان مسیحی در دوره های اولیه مسیحیت مي باشد كه‬
‫نمادی از فرهنگ معنوی مسیحیت است‪.‬‬
‫• کتاب کاسين «گفتگوها» می باشد که پس از آنکه سالیانی در‬
‫صحراها و دیرهای مصر به ریاضت پرداخت ارتباط با خدا را امری‬
‫امکان پذیر دانست و نشان داد که با تزکیه نفس می توان به حالتی‬
‫از پرستش و ستایش خالصانه رسید‪.‬‬


Slide 117

‫قديس آگوستين‬
‫• آگوستين یکی از عارفان مسیحی قرن چهارم است که کتاب‬
‫اعترافات او متأثر از نامه های پولس می باشد‪.‬‬
‫• آگوستين در کتاب «عظمت روح» مرحله آخر صعود‬
‫معنوی راتوصیف کرده ووصول به حیات روحانی همراه با‬
‫آرامش را به تجلی می نشیند‪.‬‬
‫• آگوستين بااشتياق به احسان وميل به رها شدن‪ ،‬محبت‬
‫خدا را به موجي خروشان در درون خود تبديل كرده و واجد‬
‫تجربه بي واسطه مواجهه با خدا مي شود‪.‬‬


Slide 118

‫هيلدگارد‬

‫عرفان مسيحي‬
‫در قرون وسطي‬
‫برنارد‬

‫ريچارد‬


Slide 119

‫هيلدگارد‬
‫• نخستين زن عارفی است که به رغم وضع جسمانی‬
‫نامناسب و نامساعد تأثير حيرت آوری برحیات عرفانی‬
‫مسیحیت از خود برجای گذارد‪.‬‬
‫• از نظر هیلدگارد خدا نور است‪ .‬هرجا دراندیشه های‬
‫عرفانی عالم مسیحیت اندیشه نور مطرح است ‪ ،‬از او متأثر‬
‫است‪.‬‬


Slide 120

‫ريچارد‬
‫• ساکن صومعه سنت ویکتور است‪.‬او عرفان عاطفی و رمانتیک را‬
‫مطرح و در واقع عقل و عشق را در هم آمیخت‪.‬‬
‫• وي معتقد بود با کمک عقل می تواند در حریم الهی تأمالت فکری‬
‫کند و به وسیله فهم عرفانی می تواند سه مرحله انبساط ذهن‪،‬‬
‫صعود ذهن و بیگانگی ذهن را تحقق بخشد‪.‬‬
‫• کتابهای ریچارد‪:‬‬
‫ـ بنیامين صفير یا آمادگی روح‬
‫ـ بنیامين کبير یا تامل عرفانی‬
‫ـ رساله مراتب چهارگانه محبت سوزان‬


Slide 121

‫برنارد‬
‫• قدیس برنارد در اوان جوانی به فرقه سیسترسیان پیوست‪ .‬این‬
‫فرقه مسیحی که نخستين بار در اوایل قرن ‪11‬به دست روبر‪ ،‬در‬
‫فرانسه ایجاد شد‪ .‬معتقد به ریاضت همراه با عشق به خدا بود‪.‬‬
‫• کتاب های برنارد‪:‬‬

‫ـ سرودهای روحانی‬
‫ـ درباره محبت خدا‬


Slide 122

‫فرقه فرانسيسيان‬
‫• فرانسیس قدیس بنیانگذار فرقه است‪ .‬در این فرقه فقر‬
‫جایگاه ویژه دارد‪.‬‬
‫• عرفان فرانسیس يك عرفانی است که از ندامت آغاز‬
‫می شود‪ .‬باعزلت گزینی استمرارمی یابدو تا مسیح شدن پیش‬
‫می رود‪.‬‬


Slide 123

‫ريچارد‬
‫رول‬

‫عرفان انگليسيي‬
‫قرون وسطي‬

‫جوليان‬
‫نوروي چي‬

‫والتر‬
‫هيلتون‬


Slide 124

‫ريچارد رول‬
‫• ريچاردرول درقرن چهاردهم م ظهورکرد‪.‬رول معتقدبودکه برای سلوک‬
‫معنوی ‪ 3‬مرحله را سالک باید طی کند‪:‬‬
‫ـ حرارت‬
‫ـ حالوت‬
‫ـ ترنم‬
‫• رول قديس هميشه خودرا در ميان انضباطي سخت و نشاطي روح افزا‬
‫ميديد و از اين طريق عرفان آفرینشگروآزادی عقیده رابه جهان مسیحیت در‬
‫انگلیس هدیه کرد‪.‬‬


Slide 125

‫والتر هيلتون‬
‫• ادبیات او مسیحی محور‪ ،‬نوشته های آمیخته با کتاب مقدس و نگاهش‬
‫بیشتر کشیش مآبانه و تابع آگوستين بود‪ .‬او به اورشلیم هم سفر کرد و‬
‫معتقد است به دست آوردن محبت و به قله رسیدن در اورشلیم ممكن‬
‫است‪.‬‬
‫• کتاب ها‪:‬‬
‫ـ ميزان کمال‬
‫ـ آواز مالئک‬
‫• وي در اين دو كتاب درصدد ساختن دوباره شخصيت آدمي است‪.‬‬
‫• هيلتون وظايف اجتماعي رامحكوم كرده و انسانها را به سمت معنويت فرا‬
‫مي خواند‪.‬‬


Slide 126

‫جوليان نوروي چي‬
‫• وي متولد ‪ 1343‬ميالدي است و همواره از ضعف بدن رنج مي برد تا در سن ‪ 70‬سالگي با‬
‫دنيا وداع كرد‪.‬‬
‫• جولیان عارفی درون گراست و تا حدی اهل فلسفه است‪ .‬او خود را به عنوان زنی ادیب‬
‫که دارای عمق و اندیشه ‪ ،‬احساسات عرفانی ‪ ،‬تواضعی دلنشين و استعدادی فلسفی‬
‫است معرفی می کند‪.‬‬
‫• کتاب های وی‪:‬‬
‫ـ تجلیات عشق الهی‬
‫ـ الهامات‬

‫وي در اين دو كتاب گزارش يي از الهامات معنوي و مكاشفات خود را ارائه كرده است‪.‬‬


Slide 127

‫عرفان آملان‬
‫• عرفان مسیحیت درآملان به جززوزو (‪1295‬ـ ‪1365‬م) و رد سیبروک (‪ 1293‬ـ‬
‫‪ ،)1381‬اکهارت را دارد‪.‬‬
‫• اكهارت متولد‪ 1260‬م و پدر عرفان آملان است و از برجستگی هاي خاص ی‬
‫برخوردار مي باشد‪.‬‬
‫• اکهارت در آملان موسس فرقه دوستان خداست‪.‬‬
‫• اكهارت سعي كرد وحدت وجود را با انديشه هاي مسيحيت سازگار كند و‬
‫مفاهيم ذهني را ساده نمايد‪ .‬او مي گفت براي رويت خدا نبايد آني به چيز‬
‫ديگري توجه شود‪.‬‬


Slide 128

‫عرفان اسپانيا‬
‫• قدیس لویوالیی‪،‬قدیس پیترالکانتارایی وقدیس یوحنای صلیبی از‬
‫عارفان بزرگ اسپانیا بوده که همگی درقرن‪16‬زندگی میکردند‪.‬‬
‫• اما قدسیه ترزا جایگاه واالیی دارد‪.‬او دختری بود ازطبقه اشراف با‬
‫روحیه رمانتیک؛ پرشور و با معاشرت های اجتماعی و در سن ‪ 20‬سالگی‬
‫نوآموز فرقه کرمليها شد‪.‬‬
‫• ترزا بعد از بيماري و زمينگير شدن تسليم عرفان شد و مدارج عبادت‬
‫را در سكون و اتحاد طي كرد و به اوج عرفان و خلسه رسيد‪.‬‬


Slide 129

‫عرفان فرانسوي‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫مادام آکاری‪ ،‬قدسیه شانتال‪ ،‬پاسکال و فنلون نقش مهمی در‬
‫عرفان فرانسوی در قرن ‪ 17‬داشتند که توانستند فرقه‬
‫جماعت اهل توکل را تاسیس کنند‪.‬‬
‫عارفان جدید مسیحیت‪ :‬روان توی (‪1868‬ـ ‪ ،)1905‬ماری‬
‫اسلسر (‪1847‬ـ ‪ )1915‬شارل دوفوکاله (‪1858‬ـ ‪ )1916‬و در‬
‫نهایت شخص ی که هنوز در قید حیات است‪ ،‬مبلغ تغیير کیش‬
‫داده هندی به نام سادهو و سادرسینگ است‪.‬‬
‫عرفان مسيحيت همراه با تأمالت و تجارب عرفاني با تاكيد بر‬
‫دو عنصر توان معنوي و تجربة عرفاني توانست حيات بخش‬
‫كليساي مقدس تاكنون باشد‪.‬‬


Slide 130

‫گروه شاهدان يهوه‬
‫• مدتی است گروهی به نام شاهدان يهوه در ایران در میان‬
‫جوانان مشغول فعالیت اند‪ .‬آنها از راهبه های زن فراوان‬
‫استفاده می کنند و یکی از ابزارهای مهم آنها تشکیل‬
‫کلیسای خانگی است‪ .‬اقدامات آنها ارائه جاذبه های صلح‬
‫ودوستی از مسیحیت و عرضه صورتی خشن و ضد صلح از‬
‫اسالم است‪.‬‬


Slide 131

‫نقد عرفان مسيحيت‬
‫•‬

‫•‬

‫متفکران و الهیون مسیحی پذیرفته اند که ‪ ،‬اعتقادات‬
‫مسیحیت و مسئله تثلیت قابل دفاع عقالنی نیست‪ .‬از این‬
‫رو الزم دانستند که دین را از عقل به دل منتقل کنند‪.‬‬
‫طرح تجربه دینی بنا بر مکتب پراگماتیسم شکل گرفته‬
‫است‪ .‬دین مسیحیت امروز از جامعه و نيز از سیاست کنار‬
‫رفته و این همان شعار دین از سیاست جداست‪.‬‬


Slide 132

‫تحليل عرفان مسيحيت‬
‫•‬
‫•‬

‫مهمترین محور اساس ی عرفان مسیحیت تجربه عرفانی است‪ .‬یعنی تجربه دینی (آگاهی بی واسطه از‬
‫مقام الوهیت) است‪.‬‬
‫تجربه دینی در ‪ 6‬قسم تقسیم می شود‪:‬‬

‫ـ تجربه تفسيري‬
‫ـ تجربه شبه حس ی‬
‫ـ تجربه وحیانی‬
‫ـ تجربه احیاگر‬
‫ـ تجربه مینوی‬
‫ـ تجربه عرفانی تجربه ای است که در ارتباط با خدا باشد و‬
‫انسان را از قید زمان و مکان رها کند‪.‬‬


Slide 133

‫عرفان يهود‬


Slide 134

‫معرفي عرفان يهود‬
‫• عرفان يهود در فارس ی به نام ‪ :‬آئين قباله ‪ ،‬قباال ‪ ،‬کاباال می گویند‪.‬‬
‫• آئين قباالدر واقع عرفان و اشراقي است که در برگيرنده دو مفهوم‬
‫اشراق و یزدان شناس ی است‪ .‬قباال دارای ویژگی های مشترکی با آئين‬
‫رازوار نو افالطونی است و هم با عرفان مسیحی‪.‬‬
‫• آئين پارس ي ـ زرتشتي بر ساختارآئين قبااليي بي تأثيرنبوده است‪.‬‬
‫• بعد از طرح اين آئين در اروپا‪ ،‬شيادان به دعوي مسيحيت كاذب‬
‫برخواستند و موجب زحمت اهل ايمان شدند‪.‬‬


Slide 135

‫نقد عرفان يهود‬
‫• يهود اساسا عرفان ندارد و اگر چيزی به نام قباال‬
‫مطرح است در واقع ترکیب و اختالطی ازکیشهای‬
‫عرفانی دیگراست‪.‬کیش هایی مثل عرفان مسیحیت‪،‬‬
‫یوگا و آئين های هندی و تفکر نو افالطونی‪ ،‬آئين‬
‫زرتشتي و تصوف‪.‬‬


Slide 136

‫آيين ذن‬


Slide 137

‫تائوئيسم‬
‫•‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫برگرفته از چين باستان است و این نظریه برای کیفیت تبدل هر موجودی از‬
‫موجودات و نيز برای چگونگی تناسب و انتظامی که در عالم طبیعت وجود دارد‬
‫رضیه ای به وجود می آید و آن اینکه حسن تناسب و کمال انتظام که‬
‫درسراسرطبیعت از آسمان و زمين نمودار است‪.‬نتیجه قوه کيهانی تائو است‪.‬‬
‫تائو قائل به خير و شراست‪.‬دیانت چینیان با پرستش زمين و طبیعت آمیخته‬
‫است‪.‬‬
‫چینی ها معتقدند که سراسر عالم طبیعت‪ ،‬با وجود ارواح گوناگون زنده‬
‫است‪ .‬بنابراین آنها به پرستش ارواح هم معتقدند‪.‬‬
‫مبدع تائوئیسم کس ی است به نام الئوتزو‪،‬که درایالت چو‪،‬در سال ‪ 604‬ق‪.‬م به‬
‫دنیا آمده است و رساله تائو كه به كنفوسيوس داد از او است‪.‬‬


Slide 138

‫عرفان تائو‬
‫• تائو فلسفه اي است داراي ‪ 3‬صورت‪:‬‬
‫ـ صورت فلسفي که مشتمل بر تعالیم عرفانی است و در قرن ‪4‬‬
‫و ‪ 5‬میالد شکل گرفته است‪.‬‬
‫ـ جنبه سحری و جادویی که مربوط به قرن دوم قبل از میالد‬
‫است‪.‬‬
‫ـ جنبه رسمی که از سال ‪165‬میالدی به عنوان یک دین در چين‬
‫رسمیت یافت‪.‬‬

‫• در عرفان تائو براي نيل به وحدت وتناسب بايد عقل را رها كرد‬
‫و به مشاهده روي آورد‪.‬‬


Slide 139

‫اصول ذن‬
‫•‬

‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫ذن واژه ای ژاپنی است ولی منشاء چینی داردکه این مکتب گرفته شده از مکتب بودایی است درقرن‬
‫ششم م ‪ ،‬یک راهب سیالنی مذهب بودایی را به چين برد که نام این راهب بودیدارما است و موسس‬
‫معبد شائولين در سال ‪ 496‬میالدی است که ترکیبی از افکار تائوئيسم را با هم مخلوط کرد و ذن‬
‫بودیسم را پایه گذاری نموده است‪.‬‬
‫ذن به معناي مراقبه‪ ،‬مديتيشن يا تفكر است‪( .‬به مراقبه نشستن)‬
‫هوشیاری و آگاهی‬
‫برطرف ساختن پريشاني های درونی انسان است که از دوگانه انگاری ذهن حاصل می شود‪.‬‬
‫نداشتن متون مقدس و اخذ تعاليم از مكتب يوگا كارا‪.‬‬
‫ساتوری را نمی توان تعریف کرد‪ ،‬زیرا جایگاه آن فراتر از مفاهیم و خارج از حیطه زمان‪ ،‬در حالتی از‬
‫بیگانگی‪ ،‬قبل از تولد یک و دو‪ ،‬قرار دارد‪.‬‬
‫ساتوری شهودی قدرتی است که در هر ذهنی وجود دارد‪.‬‬
‫ساتوری در طول زندگی روزانه تجربه می شود‪.‬‬
‫هیچ استاد ذنی چيزیرا تدریس نمی کند‪ .‬چيزی برای تدریس وجود ندارد‪.‬‬
‫راه نجات را فقط در مراقبه و مدیتشين می دانند و آموختن فلسفه‪ ،‬علم و تاریخ هیچ تأثيری ندارد‪.‬‬


Slide 140

‫اقسام ذن‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫ذن بون پو‪ :‬افزایش سالمتی جسمی‬
‫ذن گدو‪ :‬تمرینهایی برای شکوفایی نيروهای فوق طبیعی‪.‬‬
‫ذن شوجو‪:‬حالتی است که همه ادراکات حس ی قطع شده و‬
‫انسان تنها به آرامش درونی می رسد‪.‬‬
‫ذن داي جو‪ :‬يك نوع حالت پیوستگی و وحدت با همه‬
‫موجودات‪.‬‬
‫ذن سای جوجو‪ :‬یافتن بودای درون‪.‬‬


Slide 141

‫نقد آيين ذن‬
‫• در مكتب ذن‪ ،‬متون مقدس جايگاهي ندارد‪،‬مناسك و علم و ساختن‬
‫معبد نفي شده است‪ ،‬انزوا طلبي مطلق‪ ،‬حاكم است هر گونه‬
‫عقالنيت و فلسفه مطرود است‪ .‬علم هم در نظر اين مكتب جايي‬
‫ندارد‪.‬‬
‫ً‬
‫• در آيين ذن‪ ،‬خدا نيست‪ ،‬معاد نيست‪،‬وحي و نبوت نيست و اساسا‬
‫ديني وجود ندارد‪.‬آنچه دراين آيين به چشم مي خورد نيروي تائو و‬
‫عوامل طبيعي است كه هيچ ارتباطي به عرفان ندارد‪.‬‬
‫• اساس مكتب ذن ‪ ،‬بوداست و اين آيين سرشار از ايده هاي فرهنگ‬
‫هندوست‪.‬‬


Slide 142

‫فراعلم‬

‫(فراروانشناس ي و فرادرماني)‬

‫فنگ شويي‬

‫ريكي‬

‫تاروت‬

‫ان‪ .‬ال‪ .‬پي‬

‫هيپنوتيسم‬

‫مديتيشن‬

‫تجسم خالق‬

‫مؤفقيت‬

‫چهره شناس ي‬

‫كف شناس ي‬

‫تأثير ستارگان‬

‫تأثير حيوانات‬

‫پيشگويي‬

‫طالع بيني‬

‫روانشناس ي‬

‫رنگ درماني‬

‫موسيقي درماني‬

‫معنا درماني‬

‫بازي درماني‬

‫هنر درماني‬

‫مغناطيس درماني‬

‫خنده درماني‬

‫هاله بيني‬

‫سنگ درماني‬

‫ازدواج‬

‫نقد‬


Slide 143

‫فنگ شويي‬
‫• ترجمه لغوی باد و آب است و مفهوم آن این است که هرچه در‬
‫پيرامون ماست از انرژی فعال به وجود آمده است‪ .‬حتی اشیاء بی‬
‫جان‪.‬‬
‫• فنگ شویی هنر و علم‪ ،‬زندگی متعادل و هماهنگ بين انسان و‬
‫طبیعت پيرامون و مبداء آن در تعالیم تائو است‪.‬‬
‫• بزرگترین هدف فنگ شویی ‪ ،‬یافتن مکانی است که سالمت روحی‬
‫و جسمی و به طور کلی ‪ ،‬زندگی ما در آن از انرژی مثبت تأثير‬
‫پذیرد‪.‬‬


Slide 144

‫ريكي‬
‫• واژه ای است ژاپنی و به معنای انرژی نيروی حیاتی است «ری» به معنای‬
‫روح متعالی‪ ،‬جهان و قدرت پنهان و «كی» به معنای انرژی نيروی حیاتی‬
‫است‪ .‬همه ما انرژی ریكی را از دوران کودکی دارند‪ .‬همه می توانند‬
‫دستشان را روی بدن دیگری بگذارندو با انتقال انرژی مغناطیس ی فرایند‬
‫شفا را سرعت ببخشند‪ .‬ریكی هرگز فرستاده نمیشود بلکه از طریق کانال‬
‫گرفته می شود‪.‬‬
‫• در میان قرن ‪ 19‬شیوه ریكی یا شفا با دست‪ ،‬به همت دکتر میکائوئو سویی‬
‫تجدید حیات شدوپس ازاودکترچی جيروها یا ش ی ء جایگزین او شد و دومين‬
‫استاد اعظم ریکی در این سنت بود‪.‬‬


Slide 145

‫تاروت‬
‫• مجموعه ای از کارت ها است که به گونه مختلف در کنار‬
‫هم قرار می گيرند‪ .‬کارتها تلفیقی از ‪ 2‬دسته کارت است که‬
‫بیشترشبيه رمل واسطرالب است و از روی این کارت ها‬
‫شخصیت و آینده بینی را انجام می دهند‪.‬‬
‫• تعداد‪،‬نام كارتها‪ ،‬نوع استفاده وتفسيرآنها دركشورهاي‬
‫مختلف فرق دارد‪.‬‬


Slide 146

‫ان‪ .‬ال‪ .‬پي‬
‫•‬

‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫مخفف ‪ Neuro Linguistic Programming‬یا برنامه‬
‫ریز عصبی ـ زبانی است‪ .‬انسانها معموال اطالعات خود را از طریق دنیای‬
‫پيرامون از کانال های دیداری و شنیداری به دست می آورند‪ .‬اگر ما از بين‬
‫کانال های ارتباطی از کانال های ترجیحی و برتر خود استفاده کنیم می‬
‫توانیم با دیگران ارتباط برتری برقرار کنیم‪.‬‬
‫مبدع ریچاردبندلر و جان گریندر است‪ 1970( .‬ميالدي)‬
‫دين علم بطورطبيعي از علم زبان شناس ي‪،‬عصب شناس ي‪،‬روانشناس ي و‬
‫علم ارتباطات مايه مي گيرد‪.‬‬
‫گفته مي شود با تلفيق دين ‪ ،‬علوم قدرت تأثير گذاري انسان ارتقاء مي‬
‫يابد‪.‬‬


Slide 147

‫هيپنوتيسم‬
‫• در لغت به معنی خواب است‪ .‬البته هیپنوتیسم خواب نیست‪،‬‬
‫نوعی حالت خواب گونه ای است که در واقع حالتی از روان آدمی‬
‫است‪.‬‬
‫• خواب مصنوعی که از زمان دکتر آنتوان مسمر در سال ‪ 1774‬ارزش‬
‫درمانی پیدا کرد‪.‬‬
‫• در اين خواب عميق تمركز فكري به ميزان صددرصد ميرسد و‬
‫توجه به كلي از همه چيز سلب مي شود و لذا گفته مي شود ميتوان‬
‫فرد خواب رفته را تا اندازه اي درمان كرد‪.‬‬


Slide 148

‫مديتيشن‬
‫• هدف مدیتیشن آن است که بخش ی از وجود را که محو و ناشناخته‬
‫مانده است‪ ،‬شناخته شود‪.‬‬
‫• مدیتشين‪،‬افزایش کارایی در زندگی روزمره است‪ .‬بر اساس ساختمان‬
‫شخصیت انسان به ماکمک می کند تا مشکالت را در زندگی روزمره بهتر‪،‬‬
‫راحت تر و آسان تر حل کنیم‪ .‬مدیتیشن بازگشت به خانه است و به معنای‬
‫تفکر و مراقبه و تمرکز است‪.‬‬
‫• برخي از گروندگان به اين تعليم متأسفانه مديتيشن را بجاي نماز قرار مي‬
‫دهند‪.‬‬
‫(گاه مديتيشن آثار سويي بر فكر‪ ،‬جسم و روح مي گذارد و گاه توأم با بي غذايي و يا مصرف‬
‫داروهاي توهم زا مي شود)‬


Slide 149

‫تجسم خالق‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬

‫•‬

‫خالقیت مجموعه ای از توانائيها و ویژگی هایی است که‬
‫موجب تفکر خالق می شود‪.‬‬
‫خالقیت شکل دادن به عناصرمختلف برای پدیدآوردن‬
‫صورتی جدید است‪.‬‬
‫امروزه خالقيت را ويژگي ذاتي نمي دانند ‪ ،‬بلكه علم‬
‫اكتسابي تلقي مي شود‪.‬‬
‫در اين حركت مباحث معنوي و ‪ ...‬جاي ندارد و فقط به‬
‫عنوان يك پديده علمي مورد توجه است‪.‬‬


Slide 150

‫مؤفقيت‬
‫• مؤفقیت تکنیکهایی است که درحوزه های گسترده ای به کار می رود و مورد‬
‫نیاز انسان است‪.‬‬
‫• تكنيك هاي مقابله با اضطراب‪ ،‬افسردگي‪،‬تنهايي‪ ،‬كم رويي‪ ،‬شكست‪،‬‬
‫دلسردي‪ ،‬ترس‪ ،‬درد‪ ،‬خشم‪ ،‬پيري و تكنيك هاي ارتباط مؤثر‪ ،‬تصميم‬
‫گيري‪ ،‬اعتماد به نفس‪ ،‬خوشبختي‪ ،‬شاد زيستن‪ ،‬پولدار شدن‪ ،‬كلمات‬
‫شفابخش‪ ،‬ذهن برتر‪ ،‬مهارت هاي زندگي‪ ،‬مديريت و ‪ ...‬از آن جمله مي‬
‫باشد‪.‬‬
‫• در تكنيك هاي مؤفقيت كمتر مباحث ديني مطرح است و سعي شده از كتاب‬
‫هاي ترجمه شده استفاده شود‪.‬‬
‫(كساني كه در اين مسائل به بيراهه رفته اند بيشتر خود را دچار آسيب كرده اند تا‬
‫مؤفقيت!)‬


Slide 151

‫چهره شناس ي‬

‫(قيافه شناس ي)‬

‫• درساختمان وخطوط صورت می توان سرگذشت‪،‬طرز فکر‪،‬ویژگيهای‬
‫اخالقی‪ ،‬ميزان نیاز به صمیمیت‪ ،‬اخالق کاری سالیق شخص ی را پیدا کرد‪.‬‬
‫صورت را می توان همچون نقشه ای تلقی کرد که راه را برای درک عمیق تر‬
‫خود و دیگران به ما نشان می دهد و مانند یک نقشه این اطالعات را در‬
‫اختیار اشخاص قرار دهد‪.‬‬
‫• صورت به ‪ 3‬منطقه تقسیم شده است‪:‬‬
‫ـ آسمانی‪ :‬از پیشانی مرز رویش مو تا شقیقه ها است‪.‬‬
‫ـ منطقه انسانی‪ :‬از شقیقه تا نوک بینی است‪.‬‬
‫ـ منطقه زمینی‪ :‬از نوک بینی تا انتهای چانه‪.‬‬

‫• در اين روش با تشخيص عرض و طول پيشاني‪ ،‬صورت‪ ،‬بيني‪ ،‬چانه و ‪...‬‬
‫گذشته و آينده افراد خوانده مي شود‪.‬‬
‫(اين روش بيشتر شبيه روش هاي خرافي مي باشد)‪.‬‬


Slide 152

‫كف شناس ي‬

‫(كف بيني)‬

‫• به طور متوسط تعداد س ی خط در کف دست وجود دارد که ‪ 6‬خط آن به عنوان‬
‫اساس کف بینی است‪:‬‬

‫ـ خط زندگی‬
‫ـ خط سر‬
‫ـ خط قلب‬
‫ـ خط شغل‬
‫ـ خط مؤفقیت‬
‫ـ خط ازدواج‬
‫• خطوط دست تركيب هايي را به وجود مي آورند كه كف بين ها از ان براي پيش بيني‬
‫براي آينده افراد استفاده مي كنند‪.‬‬
‫(اين روش بيشتر خرافي تلقي مي شود)‪.‬‬


Slide 153

‫تاثير ستارگان بر سرنوشت انسان‬

‫• تأثير ستارگان بر سرنوشت انسان ها‬
‫• همان برج های ‪ 12‬گانه است كه در طول سال‬
‫وضعیت متولدان در آن ماه را مشخص می کند‪.‬‬
‫• بر مبناي اين ماه ها‪ ،‬هوش‪،‬فعاليت‪،‬خودمحوري‪،‬‬
‫تحمل ‪ ،‬عمل گرايي ‪ ،‬احساسات و ‪ ...‬در افراد‬
‫ً‬
‫ً‬
‫تشخيص داده مي شوند‪.‬مثالً مي گويند متولدين‬
‫فروردين (برج حمل) افرادي فعال مي باشند‪.‬‬


Slide 154

‫تأثير حيوانات بر انسان‬
‫• برخي افراد معتقدند که حیوانات بر زندگی آنها تأثير گذاشته و در‬
‫خلق و خوی آنها تأثير می گذارد‪.‬‬
‫• حيوانات به دسته هاي مختلف تقسيم مي شوند مانندپرندگان‬
‫خزندگان و‪ ...‬كه هر يك تأثيراتي بروضعيت ظاهري و باطني انسان‬
‫دارند‪.‬‬
‫• در اين روش مؤفقيت ها‪،‬آرامش‪ ،‬سالئق و ‪ ...‬با حضور انواع‬
‫ٌ‬
‫حيوانات سنجيده مي شود‪.‬مثال مي گويند‪ :‬مار ماهي ها به ما مي‬
‫آموزند كه كنار بايستيم و منتظر فرصت ها بمانيم‪.‬‬
‫(در گروه ايليا رام ا‪ ...‬اعتقاد فوق بسيار قوي مطرح شده است)‪.‬‬


Slide 155

‫پيشگويي‬
‫• آدمي از زماني كه خودش را شناخت ‪ ،‬توان پيشگويي پيدا كرد‪.‬‬
‫چون درون خود نيرويي را يافت كه مي توانست با آن آينده را‬
‫ببيند‪ .‬انسان مي تواند نيروي روحي خود را چنان تقويت كند تا‬
‫بتواند با وسايلي كه در خانه در اختيار دارد‪ ،‬مثل شمع‪ ،‬سيب‪،‬‬
‫آب ‪ ،‬يخ ‪ ،‬تفاله چايي و امثال آن دست به پيش بيني بزند‪ .‬مهم‬
‫اين است كه انسان ذهن خود را آماده كند تا نيروهاي فوق‬
‫طبيعي را بپذيرد‪.‬‬
‫(برخي شيادان از اين روش براي تاثيرگذاري بر ديگران استفاده ميكنند)‪.‬‬


Slide 156

‫طالع بيني‬
‫• گسترش انواع طالع بيني ‪ ،‬مانندچيني‪ ،‬هندي ‪ ،‬آريايي‪،‬‬
‫ايراني‪،‬مصري‪،‬خورشيدي‪،‬فيثاغورثي‪ ،‬شمس ي و‪ ...‬امروزه‬
‫بسيار زياد شده است بخصوص ترجمه كتابهاي خارجي به‬
‫اين مساله دامن زده است‪.‬‬
‫• دراين روش از طریق اعداد وجداول خاص سرنوشت‬
‫انسان را پیش گویی می کنند‪.‬‬
‫• مي گويند در اين روش بازشناس ي انرژي هاي زندگي‪،‬‬
‫تعادل‪ ،‬ثبات‪ ،‬و انضباط و ‪ ...‬به زندگي باز مي گردد‪.‬‬


Slide 157

‫روانشناس ي كاربردي‬
‫• بخش مهمي از روانشناس ي امروزه به روانشناس ي كاربردي يا به‬
‫تعبيري به كاربرد روانشناس ي در امور مختلف مي پردازد‪.‬‬
‫• اهم مباحث روانشناس ي كاربردي عبارت اند از‪ :‬روانشناس ي در‬
‫عمق‪ ،‬روانشناس ي روابط انسان‪ ،‬روانشناس ي زن‪ ،‬روانشناس ي‬
‫پول‪ ،‬روانشناس ي رنگها‪ ،‬روانشناس ي افراد موفق‪ ،‬روانشناس ي‬
‫شرم وگناه‪،‬روانشناس ي عشق‪،‬روانشناس ي خالقيت روانشناس ي‬
‫اضطراب‪ ،‬روانشناس ي قضايي‪ ،‬روانشناس ي اهمال‬
‫كاري‪،‬روانشناس ي ترس‪،‬روانشناس ي كمال‪ ،‬روانشناس ي تنبلي‪،‬‬
‫روانشناس ي خشم‪ ،‬روانشناس ي پيروزي‪ ،‬روانشناس ي معنوي و‬
‫روانشناس ي بازي‪.‬‬


Slide 158

‫رنگ درماني‬
‫• رنگ زماني ظاهر ميگردد كه فركانس نوري درمحيطي متناسب شدت گرفته‬
‫و متظاهر گردد‪ .‬رنگ به رغم داشتن ويژگي هاي ايجاد انگيزه‪،‬‬
‫هوس‪،‬شادماني‪،‬ساختاري وحتي تهييجي‪ ،‬داراي خصوصيات سوزاننده و‬
‫براننده نيز هست‪.‬‬
‫• هر رنگ داراي ويژگي هاي منحصر به فرد درماني و تعادل برانگيزي است‬
‫كه مي توانند تا اعماق نيروي ادراك و شعور ما نفوذ كنند‪.‬‬
‫ً‬
‫• در اين روش هر رنگ مفهومي دارد‪،‬مثالرنگ سفيد احساسات را بيان مي‬
‫كند‪ ،‬رنگ سرخ روح افزايي و ‪...‬‬


Slide 159

‫موسيقي درماني‬
‫• يك سلسله اصول به ما مي گويد كه جوهر بشر انرژي است و اگر حالت‬
‫هاي انرژي بدن و ارگان انساني از تعادل خارج گردد‪ ،‬نقاط ضعف و‬
‫بيماريها به انسان روي مي آورد‪ .‬بهبهودي در گرو تعادل انرژي بدن است‪.‬‬
‫• در اين روش يكي از شيوه هاي موثردر تعادل انرژي بدن‪،‬موسيقي درماني‬
‫است كه چهار اصل دارد‪:‬‬
‫ـ اصل اول‪ :‬ارتعاش‪.‬‬
‫ـ اصل دوم‪ :‬ريتم‪.‬‬
‫ـ اصل سوم‪ :‬اصل تن يا طنين‪.‬‬
‫ـ اصل چهارم‪ :‬صدا حالتي از انرژي است‪ .‬از اين طريق مي توان روي‬
‫الگوهاي مختلف انرژي بدن تاثيرگذار بود‪.‬‬


Slide 160

‫معنا درماني‬
‫• مفهوم درمان به وسيله «معنا»تقريباعكس روان درماني سنتي است‪.‬‬
‫زيرادر روان درماني سنتي با بيمارمانند يك انسان رفتار نشده است‪.‬‬
‫• زندگي ميتواند داراي معنا باشد يا از معنا وارزش تهي شده باشد‪ .‬اگر‬
‫يك زندگي خالي از معنا شود‪ ،‬بيماريهاي فراواني آغاز خواهند شد‪.‬بنابراين‬
‫يكي ازشيوه هاي درماني انساني‪،‬استفاده از معنا درماني است؛بدين معنا‬
‫كه بايد به زندگي معناوهدف بخشيد و از اين طريق اميد و شادي را به‬
‫ارمغان آورد‪.‬‬

‫• اين شيوه تحت تاثير مكتب اگزيستانسياليسم است‪.‬‬


Slide 161

‫بازي درماني‬
‫• مانميتوانيم به شيوه مشاوره با بزرگساالن به مشاوره باكودكان بپردازيم به‬
‫گونه اي كه عدم پيروي ازاين موضوع دركساني كه هرگز مشاوره اي با‬
‫كودكان نداشته اند ‪ ،‬به چشم مي خورد‪ .‬مشاوره با بزرگساالن از راه نشستن‬
‫در كنار آنها و دعوت آنها براي صحبت كردن با ماست‪.‬‬
‫• اگر به عنوان مشاوره با كودكان كار مي كنيم بايد بگذاريم كودكان به طور‬
‫آزاد و راحت درباره موضوعاتي كه آزارشان ميدهد‪ ،‬صحبت كنند پس الزم‬
‫است از مهارت هاي مشاوره اي كالمي همراه با روشهاي ديگر استفاده كنيم‪.‬‬
‫• هدف اين روش توانا ساختن كودكان براي ايجاد رابطه و ‪ ...‬است‪.‬‬


Slide 162

‫هنر درماني‬
‫• با هنر انسان قادر است به عواطف عميق دست يابد‪ .‬هنرها مي توانند نحوه‬
‫احساس انسان را نسبت به جهان و خودمان تغيير دهند‪.‬‬
‫• هنر درماني نيازمند برخورد عاطفي با اثر است‪ .‬نيازمند تعاملي دوگانه با‬
‫نمادهاست‪.‬‬
‫• هنر درماني مانند ساير درمانها تقويت كننده اميد رهايي از دردهاي رواني‬
‫است‪ .‬انسان احساسات بهتري پيدا مي كند و شانس بهبهودي او افزايش مي‬
‫يابد‪.‬‬
‫• شكلهاي هنري‪ ،‬عواطف قدرتمندي رابراي انسان به ارمغان مي آورد‪ .‬مانند‬
‫تئاتر‪ ،‬شعر و ‪...‬‬


Slide 163

‫مغناطيس درماني‬
‫• انسان مي تواند با كمك درمان مغناطيس ي‪ ،‬پزشك خود باشد‪ .‬بر اساس اين‬
‫روش‪ ،‬درمان با استفاده از مغناطيس طبيعي صورت مي گيرد‪.‬‬
‫• زمين يك مغناطيس عظيم و داراي ميدان مغناطيس ي بزرگ است‪ .‬همه‬
‫اجرام سماوي داراي ميدان مغناطيس ي هستند‪.‬‬
‫• دراين روش انسان به طور مداوم در دريايي از امواج مغناطيس ي غوطه ور‬
‫است‪ ،‬بنابراين مي تواند با استفاده از ميدان مغناطيس ي كنترل شده يا‬
‫مغناطيس مصنوعي سالمتي رابازگرداند وآرامش ازدست رفته راباز يابد‪.‬‬
‫( در مورد اجراي اين روش ‪ ،‬بدون استفاده از متخصصان كار به اشكاالت عديده بر‬
‫ميخورد)‪.‬‬


Slide 164

‫خنده درماني‬
‫• دنيا از آن كساني است كه از آن استفاده ميكنند و تنها انسان‬
‫هاي مسرور و شاد مالكان حقيقي دنيا به شمار مي آيند‪.‬‬
‫• انسان بايد عقل و هوش خود را با نشاط و شادي دمساز كند‬
‫تاهزاران آسيب از او دور شود‪ .‬كس ي كه شاد و خندان است‬
‫هميشه وسيله شاد وخندان راخواهد يافت‪.‬انسان بايد همواره‬
‫شادمان و خشنود باشد و نعمت هاي خود را بشناسد و نه‬
‫محروميت ها را‪.‬‬
‫(در اين روش اسالم دستورات خاص ي دارد و اال صرف خنديدن به هر‬
‫چيز تمسخر و تحقير ديگران را در پي دارد)‪.‬‬


Slide 165

‫هاله بيني و انرژي درماني‬
‫• هاله‪ ،‬حوزه انرژي اطراف بدن است كه تمام موجودات زنده آن‬
‫را دارند‪ .‬هاله ها رنگها و طرحهاي مختلفي دارند‪.‬‬
‫• كساني كه توان هاله بيني دارند‪،‬از مشاهده طرحها و رنگ ها‬
‫وفرمهاي هاله اطراف بدن يك انسان ميتوانندتمامي اطالعات‬
‫درون او را به دست آورند كه از آن جمله بيماري هاي تك تك‬
‫اعضاء بدن است‪.‬‬
‫• در اين روش از شيوه عكاس ي كرليان نيز استفاده مي شود‪.‬‬
‫(در اين روش گاه مسائل خرافي نيز مطرح مي باشد)‪.‬‬


Slide 166

‫سنگ درماني‬

‫(جوهر درماني يا كريستال درماني)‬

‫• مي توان ازشفابخش ي با كريستال به عنوان درمانگري استفاده كرد‪.‬‬
‫• خواص شفا بخش ي كريستال ها از هزاران سال پيش شناخته شده‬
‫بود‪.‬كريستال ها فوايد بي شماري دارند؛از جمله‪:‬دور شدن از تنشها و‬
‫فشارها‪،‬سرشار كردن محيط كار و زندگي از آرامش‪ ،‬محافظت در مقابل‬
‫انرژي هاي منفي و مخرب‪ ،‬افزايش قدرت تمركز و مديتيشن‪ ،‬تقويت‬
‫قدرت ذهن و خالقيت و افزايش نيروي ذهن و حيات‪.‬‬
‫• مساله سنگ درماني با هفت چاكراي يوگاارتباط نزديك دارد زيرا براي‬
‫هر چاكرا يك نوع سنگ توصيه كرده اند‪.‬‬


Slide 167

‫ازدواج درماني‬
‫• ازدواج درماني يا خانواده درماني نوعي روان درماني مربوط به زن و‬
‫شوهر است كه معطوف به بهبهود روابط زناشويي و از اين طريق نيل‬
‫به آرامش است‪.‬‬
‫• ازدواجي كه درآن زن و شوهرفقط در پي تأمين نيازهاي خود باشند‬
‫تعارضاتي الينحل باقي مي گذارد‪ ،‬اما هدف كلي ازدواج در ماني‬
‫افزايش تقابالت و تعامالت دو جانبه مثبت ميان زن و شوهر است‪.‬‬
‫( نگاه هاي متفاوت به اين روش‪ ،‬باعث شده كه گاه ازدواج ها به تعالي نرسد‬
‫)‪.‬‬


Slide 168

‫نقد فراعلم و فراروانشناس ي‬
‫• بعض ي از اين دستاوردها واقعيت علمي ندارد و بيشترايجاد‬
‫هيجانات آني و كاذب است‪.‬‬
‫• بعض ي از اين پديده ها از نظر علم تأييد نشده اند و بعض ي‬
‫ديگر پژوهش هاي علمي در باره آنها هنوز ناقص است‪.‬‬
‫• از سوي ديگر بايد گفت اگر هم نسبت به بعض ي از موارد‬
‫مطالعات فراعلم تاثيري و تاييدي ديده شد‪ ،‬اينها هيچ ارتباطي‬
‫به عرفان ندارند‪ ،‬زيرا چنان كه بارها گفته شد‪:‬‬
‫عرفان ‪ ،‬فقط معرفت و تقرب به خداست‬