Slide 1 - مرکز مطالعات و پژوهشهای علم و دین دانشگاه صنعتی سهند تبریز

Download Report

Transcript Slide 1 - مرکز مطالعات و پژوهشهای علم و دین دانشگاه صنعتی سهند تبریز

Slide 1

‫علم و دین و معنویت در عصر ما‬
‫دکتر مهدی گلشنی‬
‫استاد دانشگاه صنعتی شریف‬


Slide 2

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫‪ -1‬علم در پی آن است که نظم موجود در جهان را کشف کند و آن را‬
‫برحسب قوانین بیان نماید‪.‬‬
‫‪ -2‬دین در پی بیان معنا و غایت در جهان و موضع دهی به ما در مورد‬
‫آن است و پاسخی به یک موجود متعال است که حیات ما را تحول می‬
‫بخشد و به آن معنا می دهد‪.‬‬
‫‪ -3‬سنتا ً معنویت وجهی از تجربه دینی بحساب می آمده و دین و معنویت‬
‫جدا ناپذیر بوده اند‪ .‬امّا با تضعیف ادیان رسمی و رشد سکوالریسم در‬
‫جهان غرب دیدی وسیع تر در مورد معنویت بوجود آمد که اشاره به آن‬
‫جنبه هائی از تجارب انسانی دارد که وراء دید صرفا ً ماتریالیستی به‬
‫جهان می رود‪ ،‬بدون آنکه لزوما ً یک واقعیت متعال را در کار آورد‪.‬‬
‫‪ -4‬به طور خالصه سرگذشت رابطه علم و معنویت بطور غالب بر‬
‫سرگذشت رابطۀ علم و دین منطبق می شود‪ ،‬و این صرفا ً در قرن بیستم‬
‫بوده که معنویت به معنائی وسیعتر از آنچه در ادیان بزرگ مطرح است‪،‬‬
‫ارجاع دارد‪.‬‬


Slide 3

‫انقالب علمی وجریانات فلسفی‬
‫با انقالب علمی در قرون ‪ 16‬و ‪ 17‬و ظهور فالسفه در قرون هیجدهم‬
‫ونوزدهم‪ ،‬تجربه گرائی‪ ،‬به معنای اکتفا به حسّ ‪ ،‬فلسفۀ غالب شد و با آن‬
‫متافیزیک و دین و معنویت به حاشیه رفتند‪.‬‬
‫به طور خالصه‪ ،‬از قرن هیجدهم تا نیمه اول قرن بیستم‪ ،‬جریانهای‬
‫مختلفی دین را تضعیف کردند‪ ،‬و همراه با آن‪ ،‬جنبه های غیر فیزیکی (‬
‫معنوی) حیات انسانی را‪ .‬امّا از نیمه دوم قرن بیستم جریان پوزیتیویستی‬
‫و تفکر مکانیکی رو به ضعف نهاد و از دهه ‪ 1970‬یک حرکت قابل‬
‫رویت بطرف دین و خصوصا ً معنویت ( به معنای عام آن ) می بینیم‪.‬‬
‫عوامل احیاء دین و معنویت در نیمۀ دوم قرن بیستم‬
‫در نیمۀ دوم قرن بیستم‪ ،‬چند جریان براه افتاد که به احیاء دین و معنویت‬
‫کمک کرد و بعضی از دانشمندان به نام زمان ما – از جمله بعضی از‬
‫نامعتقدان به خدا‪ -‬بر رفتن و راء جنبه های ما ّدی حیات و توجه به جنبه‬
‫های معنوی آن‪ ،‬از قبیل ارزشها و معانی‪ ،‬تأکید کرده اند‪.‬‬


Slide 4

‫(‪ )1‬آثار منفی علم مدرن‬
‫از دید شوماخر نگرش به علم از « علم برای شناخت » به « علم برای‬
‫بهره برداری » تغییر یافت‪ .‬علم جدید دغدغه های ابدی انسانها را نادیده‬
‫گرفته است و علم را به حوزۀ بهره برداری ما ّدی محدود ساخته و سطوح‬
‫باالتر دانش را نا دیده گرفته است‪.‬‬
‫(‪ )2‬بروز منافع فردی – اجتماعی دین و معنویت‬
‫ مطالعات چند دهه گذشته نشان داده است که دین در تقلیل جرائم و بهبود‬‫امراض روحی موثر است‪ .‬شواهد مثبتی در مورد اثر تعهد دینی روی‬
‫سالمت روانی و بدنی انسانها وجود دارد‪ .‬بعضی از گروهها پژوهشی در‬
‫آمریکا نشان داده اند که ایمان دینی یکی ازموثرترین عوامل در تأمین‬
‫سالمت روحی و خوشی است‪ .‬در اینجا چند نمونه از این مطالعات را‬
‫مختصراً ذکر می کنیم‪:‬‬
‫ دین تعامالت اجتماعي را افزایش میدهد واین خود حمایت اجتماعي را‬‫به دنبال دارد که آن منبعی مؤثر برای ارتقاء سالمت است‪.‬‬


Slide 5

‫ مطالعات در " مرکز مطالعۀ دین ‪ ،‬معنویت و سالمت"‪ ،‬در دانشکاه دوک آمریکا‬‫نشان داده است که افرادی که مرتبا ً به کلیسا می روند ‪ ،‬دعا می کنند و کتاب‬
‫مقدس می خوانند ‪ ،‬کمتر دچار فشار خون هستند ‪ ،‬کمتر در بیمارستان بستری می‬
‫شوند ‪ ،‬سیستم ایمنی قویتری دارند ‪ ،‬کمتر دچار افسردگی می شوند ‪ ،‬سبک زندگی‬
‫بهتری دارند ‪ ،‬و ازدواجهایشان پایدارتراست‬
‫ مراکز درمان سرطان در آمریکا برنامه ا ی را شروع کرده اند که در آن با‬‫همکاری خانواده بیمار به اومشاورۀ معنوی می دهند ( از طریق دعا یا مراسم‬
‫دینی)‬
‫ دکتر الیزابت ماکشری‪ ،‬پروفسوری در دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو ‪،‬‬‫طی پژوهشی به این نتیجه رسید که دالیل طبی و روانشناختی برای در نظر‬
‫گرفتن روح و جسم تواما ً هست‪ .‬وی روی مشاوره روحی بیماران تاکید کرد‪.‬در‬
‫یک گزارش پژوهشی که او در ‪1992‬منتشر کرد‪ ،‬بیمارانی که مشاوره روحی‬
‫دریافت کرده بودند مدت کمتری در بیمارستان بسر برده بودند‪.‬‬
‫ در مطالعه دکتر آکسمن در دانشگاه دارت موت آمریکا روی ‪ 232‬بیماری که‬‫تحت جراحی باز قلب قرار گرفته بودند ‪ ،‬هیچکدام از ‪ 37‬نفری که خود را عمیقا ً‬
‫مذهبی معرفی کرده بودند‪ ،‬نمردند‪.‬‬


Slide 6

‫(‪ )3‬تضعیف تحویل گرائی‬
‫یکی از ایده های غالب که وسیله ای در دست دشمنان دین بوده است تحویل گرائی است‬
‫که بشکلهای مختلف ظاهر شده است ‪:‬‬
‫(الف) در تحویگرائی هستی شناختی‪ ،‬اشیاء پیچیده بر حسب مولفه هایشان توضیح داده‬
‫می شوند و نهایتا ً همه چیز به ماده تقلیل می یابد‪ .‬ماتریالیست ها در سراسر تاریخ مدعی‬
‫بوده اند که ماده تنها واقعیت اساسی جهان است‪.‬‬
‫نقد تحویل گرائی هستی شناختی‬
‫ مسائل تعبیری فیزیک کوانتوم منجر به این شد که فیزیکدانان در مورد محدودیت‬‫واقعیت به حوزه واقعیت تجربی تردید کنند‪ .‬پائولی که از بنیانگذاران نظریه کوانتوم‬
‫بود‪ ،‬نهایتا ً به این نتیجه رسید که ما باید یک عنصر معنوی به تصویرمان از واقعیت‬
‫اضافه کنیم – عنصری که مکمّل عنصر مادی است‪ .‬این عنصر معنوی را نمی توان از‬
‫طریق استدالل عقالنی بدست آورد‪.‬‬
‫بعضی از عالمان برجسته زمان‪ ،‬معتقدند که شعور قابل توضیح از طریق فیزیک و‬‫شیمی نیست‪ ،.‬مثال نورولوژیست معروف انگلیسی و برنده جایزه نوبل در پزشکی‪ ،‬جان‬
‫اکلز‪ ،‬معتقد است که شعور مستقل از زمینه فیزیکی آن وجود دارد ‪:‬‬
‫« یک راز اساسی در وجود شخصی من وجود دارد‪ ،‬که وراء توضیح بیولوژیکی رشد‬‫جسم و ذهن من است‪ .‬این اعتقاد‪ ،‬البته‪ ،‬همساز با ایده دینی روح است که خلقت خاص‬
‫آن توسط خداوند را در بر دارد‪» .‬‬
‫هایزنبرگ ‪ ،‬از فیزیکدانان برجسته قرن بیستم ‪ ،‬نیز معتقد بود که حیات و روح بر‬‫حسب مفاهیم فیزیک موجود قابل توضیح نیستند‪.‬‬


Slide 7

‫(ب) در تحویلگرائی معرفت شناختی‪ ،‬برنامه این است که همۀ علوم‬
‫را به یک علم ( مثال فیزیک ) تقلیل دهند‪ .‬مثال فرانسیس کریک‬
‫صحبت از تحویل بیولوژی به فیزیک و شیمی می کند‪:‬‬
‫« هدف نهائی نهضت های مدرن در بیولوژی این است که تمامی‬
‫بیولوژی را بر حسب فیزیک و شیمی توضیح دهند‪» .‬‬
‫نقد تحویلگرائی معرفت شناختی‬
‫در فیزیک روشن شده است که نمی توان سیستم های پیچیده را‬‫کامالً به مولفه های سازنده شان تقلیل داد‪ .‬وقتی از اجزاء به کل می‬
‫رویم‪ ،‬خواص جدیدی بروز می کند‪.‬‬
‫ قضیه گودل در منطق ریاضی حاکی از این است که در علم نمی‬‫توان یک « نظریۀ همه چیز » ارائه داد که همه حقایق فیزیکی را‬
‫توضیح دهد‪.‬‬


Slide 8

‫(‪ )4‬محدودیت های نظری و عملی علم‬
‫همانطور که تحقیقات و تجارب ما به حوزه های زیر هسته ای نفوذ کرده‬
‫اند و سراغ میدانهای گرانشی قوی و انرژیهای باال و دماهای بسیار پایین‬
‫رفته اند‪ ،‬واضح شده است که ما در کشف جهان محدودیتهای ج ّدی داریم‪:‬‬
‫(الف) اصل عدم قطعیت هایزنبرگ یک محدودیت تجاوز ناپذیر روی‬
‫توانائی ما در پیش بینی های دقیق در مورد سیستم های فیزیکی می‬
‫گذارد‪.‬‬
‫(ب) نظریه آشوب حاکی از آن است که حتی بدون عدم قطعیت کوانتومی‪،‬‬
‫پیش بینی دقیق یک سیستم آشوبناک ممکن نیست‪.‬‬
‫(ج) محدود بودن سرعت نور‪ ،‬محدودیتی روی آنچه ما می توانیم در‬
‫باره جهان بدانیم می گذارد‪ .‬این امکان هست که جهان مرئی ما – یعنی آن‬
‫بخشی از جهان که ما می توانیم علی االصول امروز ببینیم – نتواند‬
‫اطاعات کامل در مورد مشخص کردن کامل قوانین فیزیکی به ما بدهد‪.‬‬
‫(ه) همانطور که بطرف جهان خرد پائین می رویم یا بطرف جهان کالن‬
‫باال می رویم‪ ،‬هزینۀ ابزارهای الزم برای تحقیق بسیار باال می رود‪ .‬پس‬
‫مثال ساختن شتاب دهنده های با انرژیهای باالتر و باالتر مشکل تر و‬
‫مشکل تر می شود‪.‬‬


Slide 9

‫(‪ )5‬ناتوانی علم در پاسخ دهی به سؤاالت اساسی ما‬
‫در حالی که علم اطالعات زیادی به ما در باره حوزه های میکرو و‬
‫ماکرو داده است‪ ،‬آن نتوانسته است به سؤاالت مربوط به دغدغه های‬
‫اساسی انسان پاسخ گوید ‪ :‬ما اینجا چکار می کنیم؟ هدف حیات چیست؟ آیا‬
‫جهان هدفی دارد؟ و غیره‪ .‬ماتریالیست ها بر آنند که علم نهایتا ً به این‬
‫پرسشها پاسخ خواهد داد‪ .‬به قول داکینز‪:‬‬
‫« پس حیات از کجا می آید و چیست ؟ چرا ما اینجا هستیم و برای چه ؟ معنای حیات چیست‬
‫؟ حکمت متداول بر آن است که می گوید علم چیزی ندارد در باره اینها بگوید‪ .‬خوب‪ ،‬آنچه‬
‫که من می توانم بگویم این است که اگر علم چیزی ندارد در این باره بگوید‪ ،‬مطمئنا ً هیچ‬
‫چیز دیگر نمی تواند اصالً در باره آن چیزی بگوید‪ .‬امّا در حقیقت علم مطالب زیادی در‬
‫مورد این سؤاالت می گوید‪» .‬‬

‫امّا بسیاری از دانشمندان یا فالسفه هستند ‪،‬که بعضی از آنها‬
‫خداباورهم نیستند‪ ،‬معتقدند که علم نخواهد توانست چیزیی در باره این‬
‫سؤاالت بگوید‪ .‬مثالًپیتر مداوار الادری گرا و برنده جایزه نوبل‬
‫پزشکی ‪ ،‬می گوید ‪:‬‬
‫« بنابراین‪ ،‬به عهده علم نیست‪ ،‬بلکه به عهده متافیزیک‪ ،‬ادبیات تخیلی یا دین‬
‫است که ما باید برای یافتن پاسخ به سؤاالتی که به اول و آخر قضایا ارجاع‬
‫دارد‪ ،‬رجوع کنیم‪» .‬‬


Slide 10

‫از طرف دیگرآرتورشالو ‪ ،‬فیزیکدان برنده جایزه نوبل می گوید ‪:‬‬
‫« به نظر من‪ ،‬وقتی با عجایب حیات و جهان روبرو می شویم‪ ،‬باید بپرسیم‬
‫چرا و نه فقط چطور‪ .‬تنها پاسخهای ممکن‪ ،‬پاسخ های دینی هستند‪» .‬‬

‫الن ساندیج ‪ ،‬یکی ار برجسته ترین کیهان شناسان معاصر ‪ ،‬همین‬
‫را می گوید ‪:‬‬
‫« این علم من بود که مرا به این نتیجه رساند که جهان بسیار پیچیده تر از آن‬
‫است که بتواند با علم توضیح داده شود‪ ...‬آن فقط از طریق فوق طبیعی‬
‫است که من می توانم راز حیات را بفهمم‪» .‬‬
‫(‪ )6‬اهمیت مفروضات متافیزیکی در علم‬
‫تا اواسط دهه ‪ ،1950‬این مورد قبول دانشمندان بود که علم خالی از تعهدات‬
‫فوق فیزیکی است ‪ .‬امّا تحوالت در فلسفه علم نشان داد که مفروضات‬
‫متافیزیکی در ساختن نظریه ها‪ ،‬گزینش بین نظریه ها و متدولوژی ها و مسائل‬
‫علم بکار می روند‪ .‬در اینجا ما چند نمونه آن را ذکر می کنیم ‪:‬‬


Slide 11

‫ واقعیتی مستقل از ذهن ما وجود دارد که مسئول دریافت های‬‫حسّی ما است‪.‬‬
‫ ما می توانیم طبیعت را از طریق ریاضیات توضیح دهیم‪.‬‬‫به عالوه مفروضات متافیزیکی در گزینش یا تعبیر نظریه ها نقش‬
‫دارند‪ .‬مثال‪:‬‬
‫ بعضی از بیولوژیست ها نظریه تکامل را غیر خداباورانه تعبیر‬‫کرده اند‪ ،‬گرچه تعبیر خداباورانه این نظریه نیز ممکن است‪.‬‬
‫ بعضی ایده های دینی در ترویج یا پیشرفت بعضی از ایده ها در‬‫علم موثر بوده اند‪ .‬مثال بعضی از فیزیکدانان برجستۀ زمان ما‬
‫معتقدند که ایدۀ وحدت بخشی به نیروهای طبیعی ریشه در ادیان‬
‫ابراهیمی دارد‪ .‬به قول لینده ( کیهان شناس برجسته معاصر) ‪:‬‬
‫« این ایده که می توان جهان را از طریق یک ” نظریه همه چیز“ نهائی‬
‫فهمید‪ ،‬ریشه در اعتقاد به خدای یگانه دارد‪» .‬‬


Slide 12

‫(‪ )7‬تضعیف ایدۀ تعارض علم و دین‬
‫ایدۀ تعارض علم و دین به قرن هیجدهم بر می گردد‪ .‬امّا آن با تکون‬
‫نظریه تکامل داروینی تقویت شد‪ .‬دالیل چندی بر این تعارض ذکر‬
‫شده است ‪:‬‬
‫ علم مبنی بر داده های تجربی است و با واقعیت عینی تأیید می‬‫شود‪ ،‬امّا دین مبتنی بر وحی است ‪ ،‬که پذیرش آن یک مسأله ایمانی‬
‫است‪.‬‬
‫ نظریه های علمی قابل اثبات هستند‪ ،‬در حالیکه ادعاهای دینی به‬‫صورت یک مسأله ایمانی پذیرفته می شوند‪.‬‬
‫ موضوع‪ ،‬متدولوژی‪ ،‬هدف و زبان علم متفاوت با موضوع‪،‬‬‫متدولوژی‪ ،‬هدف و زبان دین است‪.‬‬
‫پس علم و دین قیاس ناپذیرند و می توان حداقل آنها را مستقل در‬
‫نظر گرفت‪ .‬اما ماتریالیستها فراتر از این می روند و م ّدعی هستند‬
‫که این دو تعارض دارند و دین مانعی بر سر پیشرفت علم است‪.‬‬


Slide 13

‫نقد ادله تعارض علم ودین‬
‫پژوهشهای اخیر حاکی از آن است که آموزۀ تعارض علم و‬
‫دینمشکالت فراوان دارد و مبتنی بر بعضی اغراقها است ‪:‬‬
‫اوالا‪ ،‬بنیانگذاران علم جدید خود معتقدان ج ّدی به خدا بودند و فعالیت‬
‫علمی خود را به عنوان عبادت خداوند تلقی می کردند ‪.‬‬
‫ثانیا ا ‪ ،‬چنانکه قبال دیدیم‪ ،‬علم خود مبتنی بر بعضی مفروضات اثبات‬
‫نشده است‪.‬‬
‫ثالثا ا ‪ ،‬تمامی کشفیات علم مبتنی بر تجربه نیستند و شهود منشاء‬
‫برخی از مهمترین کشفیات بوده است‪.‬‬
‫رابعا ا ‪ ،‬قضیۀ گودل کامل بودن نظریه های فیزیکی را مورد تردید‬
‫قرار داده است‪.‬‬
‫خامسا ا ‪ ،‬علم و دین به جهات مختلف یک واقعیت یگانه ارجاع دارند‬


Slide 14

‫شواهدی بر احیاء دین و معنویت‬
‫اگر به وضعیت دین در محیطهای آکادمیک بپردازیم‪ ،‬به نحو واضحی‬
‫احیاء عالقه به مطالعات دینی را می بینیم‪ .‬البته بعضی از جوامع و‬
‫بعضی از دانشمندان برجسته عالقه به دین شخصی و یا عرفان و یا‬
‫معنویت سکوالر ( فارغ از دین ) نشان داده اند‪ .‬مثال در سوئد یا سویس‬
‫افزایشی در دین شخصی و یا معنویت سکوالر دیده می شود‪ ،‬که به‬
‫بعضی ارزشها ارج می نهند‪.‬‬
‫به عالوه‪:‬‬
‫افزایش قابل توجهی در تعداد فیلسوفان خداباور مالحظه می شود‪.‬‬‫بسیاری از دانشمندان که قبال نگرش دینی خود را پنهان می کردند‪،‬‬‫اکنون آنرا علنا ً ابراز می دارند ‪.‬‬
‫تعداد روز افزونی از سمینارها در زمینه رابطۀ علم و دین برگزار شده‬‫است ‪ ،‬وتعداد روزافزونی از مجالت در این حوزۀ مشترک منتشر شده‬
‫اند‪.‬‬
‫تعداد روزافزونی از درسهای علم و دین در دانشگاههای سراسر جهان‬‫ارائه شده است ‪.‬‬


Slide 15

‫مساله معنویت و دین‬
‫دیدیم که جریاناتی در قرن بیستم باعث بازگشت به دین و معنویت‬
‫شد‪ .‬البته بازگشت به معنویت هم در زمینه دینی صورت گرفت وهم‬
‫فارغ از آن‪.‬‬
‫معنویت‪ ،‬به معنای کاوش برای معنا‪ ،‬با سئواالت زیر سروکار دارد ‪:‬‬
‫ آیا جهان مورد بحث علم کل واقعیت را می پوشاند یا اینکه یک‬‫واقعیت زیر بنائی وجود دارد که وراء جهان پدیده ها است ؟ به‬
‫عبارت دیگر آیا یک محدودیت ذاتی در مورد ظرفیت دانش علمی‬
‫وجود دارد؟ مثال آیا علم می تواند ارزشهای اخالقی را توضیح دهد ؟‬
‫ آیا انسانها را می توان بطور کامل بر حسب علوم طبیعی فهمید یا‬‫اینکه آنها بعدی فوق علمی دارند؟‬
‫‪ -‬آیا جهان هدفی دارد یا اینکه به وسیله شانس اداره می شود ؟‬


Slide 16

‫در مورد این گونه سؤاالت عالمان فعلی به سه گروه تقسیم می شوند‪:‬‬
‫(الف) بعضی عالمان نظیر داکینز فکر می کنند که علم نهایتا ً به‬
‫تمامی این سئواالت پاسخ خواهد داد‪.‬‬
‫(ب) بعضی عالمان دغدغه در مورد این پرسشها دارند‪ ،‬امّا نمی‬
‫خواهند که به آنها در متن یک چهار چوب مرجع پاسخ دهند‪.‬اینها را‬
‫معنویون سکوالر می نامند‪.‬‬
‫در یک پژوهش که اخیراً توسط یک جامعه شناس آمریکائی‪ ،‬خانم‬
‫‪، Ecklund‬در ‪ 21‬دانشگاه برتر آمریکائی در مورد معنویت‬
‫صورت گرفت ‪ ،‬شصت در صد عالمان خود را ملحد یا الادری گرا‬
‫دانستند ‪ ،‬اما ‪ 22‬در صد از ملحدان اظهار کردند که به نوعی‬
‫معنویت گرایش دارند‪ ،‬به این معنا که در طبیعت زیبائی و شگفتی‬
‫می بینند‪ .‬معنویون سکوالر تأکید روی ترحم‪ ،‬تحمل‪ ،‬بخشش و‬
‫دغدغه برای دیگران دارند‪ ، ....‬امّا به هیچ واقعیت فوق طبیعی‬
‫اعتقاد ندارند‪.‬‬


Slide 17

‫(ج) بعضی عالمان بر آنند که سئواالت ذکر شده را نمی توان با علم‬
‫پاسخ داد و برای پاسخ یابی باید سراغ وراء علم رفت‪ .‬به زبان راجر‬
‫پن رز ‪:‬‬
‫« اصطالح ” تئوری همه چیز“همواره مرا ناراحت کرده است‪ .‬نوعی غرور در‬
‫فیزیکدانان وجود دارد – اینکه پیشنهاد می کنند که با دانستن همه قوانین فیزیکی ما‬
‫همه چیزرا در مورد جهان می توانیم بگوییم‪ .‬آیا تئوری همه چیز مشتمل بر شعور‬
‫هم می شود؟ آیا آن شامل اخالق یا رفتار انسانی یا زیبائی شناسی می شود؟ اگر ایده‬
‫ما در بارۀ علم طوری توسعه پیدا کند که این امور را در بر بگیرد‪ ،‬آیا هنوز آنرا‬
‫فیزیک در نظر می گیریم یا قابل تقلیل به فیزیک هست ؟ »‬

‫اما بعضی از عالمان برجسته بر آنند که برای یافتن پاسخ به این سئواالت‬
‫باید سراغ دین رفت‪ .‬به قول فریمان دایسون ‪:‬‬
‫« بزرگترین اسرار حل نشده‪ ،‬اسرار هستی های ما به عنوان موجودات هشیار‬
‫در یک گوشه کوچک از جهان است‪ .‬چرا ما اینجا هستیم ؟ آیا جهان هدفی‬
‫دارد؟ دانش ما در باره خیر و شر از کجا می آید؟ این اسرار و صدها اسرار‬
‫دیگر مشابه آنها‪ ،‬وراء دسترس علم هستند‪ .‬آنها در طرف دیگر مرز قرار‬
‫دارند‪ ،‬در حوزه حاکمیت دین‪» .‬‬


Slide 18

‫بعضی نظرات در باره معنویت در محیط ما‬
‫در محیط ما بعضی معنویت را بر حسب بعضی لوازم و نتایج آن تعریف‬
‫کرده اند‪ :‬نوعی سیر از ظاهر به باطن و ارتباط درونی با امور متعالی و‬
‫حقایق غیر مادی ‪ ،‬و یا گفته اند زندگی آرمانی باید سه ویژگی خوشی‪،‬‬
‫خوبی و ارزشمندی را داشته باشد؟‬
‫سؤاالت‪:‬‬
‫این ویژگیها را از کجا استنتاج کرده اند؟‬‫ چرا دانش آموختگان باید جهان هستی را فراختر از عالم طبیعت ببینند؟‬‫ چرا باید ارزشهای اخالقی را عینی بدانند؟‬‫ آیا زندگی معنویون مشهور جهان همه این سه ویژگی ذکر شده را در بر‬‫داشته است؟‬
‫اگر اینها کامال قابل استنتاج از عقل بود که اینهمه اختالف بین عقالء‬
‫نبود‪.‬‬


Slide 19

‫ آیا پیروی از برنامه ای که به انسان آرامش‪ ،‬شادی و امید می دهد ‪ ،‬لزوما ً‬‫زندگی انسان را معنوی می کند؟‬
‫اگرغرض ازمعنویت فراهم آوردن نوعی آرامش اعصاب است‪،‬چرا مواد مخ ّدر نه ؟‬

‫ آیا واضح است که عالم هستی منحصر به عالم مادی است ؟ اگر واضح‬‫است‪ ،‬پس چرا اینهمه عقال منکر آن شده اند ؟‬

‫جمع بندی اینجانب‬
‫علم ارزشمند است‪ ،‬امّا آن نمی تواند تمام ابعاد دغدغه های انسانی را در بر‬‫بگیرد‪.‬‬
‫اخالق ومسئولیت انسانی درغیاب یک چهارچوب مرجع معنا ندارد‪.‬‬‫پس ما به چهارچوبی وسیعتر نیاز داریم که نه تنها علم را در بر گیرد‪ ،‬بلکه به دغدغه‬
‫های اساسی ما پاسخ دهد و ارزشهای اخالقی را در بر داشته باشد‪ .‬به عبارت دیگر آن‬
‫باید بتواند یک توضیح منسجم در باره همۀ تجارب انسانی داشته باشد‪.‬‬

‫جهان بینی دینی‪ ،‬خصوصا ا ادیان ابراهیمی‪ ،‬چنین ظرفیتی را دارد‪ .‬آن فعالیت‬
‫علمی را برسمیت می شناسد‪ ،‬و مبنا برای اعتماد به فعالیت علمی فراهم می‬
‫کند‪ ،‬و می تواند تمام تجارب انسانی را معنا دار سازد‪.‬‬