اهمیت ارتباطx

Download Report

Transcript اهمیت ارتباطx

‫« مهارت های ارتباط با فرزندان»‬
‫(حل تعارض با فرزندان)‬
‫محمد رضا اسدی یونس ی‬
‫‪09125106101‬‬
‫‪[email protected]‬‬
‫َ َ ُّ َ َّ َ َ ُ ْ ْ ُ ْ َ َ ُ ْ َ َ ُ ْ َ َّ ُ ْ ه َ َ َ َّ ُ ْ ُ ْ ُ َ‬
‫ن ﴿‪﴾۲۰۰‬‬
‫وا و ْاتُقوا الَّ لعُّْ تْ ُِِو ْ‬
‫يا أيها ال ِذين آمنوا اص ِبروا وص ِابروا ور ِابط ْ‬
‫اى كسانى كه ايمان آورديد‪ ،‬پايدارى كنيد و يكديگر را به پايدارى فراخوانيد و با يُديگر پيوند داشتَ‬
‫باشيد و پروا گيريد خداى را باشد كه به رستگارى و فالح دست يابيد‪ )۲۰۰( .‬سوره ‪ :۳‬آل عمران ‪ -‬جزء ‪۴‬‬
‫• ايجاد و تحكيم و توسعه روابط همه جانبه و اجتماعى مرتبط در همه شؤون‪ :‬و‬
‫ُ‬
‫ر ِابطوا‪ ،‬كه سراسر احكام عبادى و اقتصادى و اجتماعى‪ ،‬براى ساختن مجتمع‬
‫توحيدى يكسان و تبادل روابط است‪ .‬رابطَ با خدا ْو خّق ْو خود ْو جهان‪ ،‬رابطه با‬
‫يكديگر در صفوف عبادت و جهاد‪ ،‬رابطه با خدا‪ ،‬رابطه با امام و رهبر‪ -‬چنان كه در‬
‫روايات آمده‪ -‬استحكام اجتماع با استحكام روابط است كه در اسالم به صورتهاى‬
‫جز گسستن ا ْز خدا ْو‬
‫جز رابطَ نيست ْو بيدينی ْ‬
‫معنوى و تشريعى در آمده است‪ .‬دين ْ‬
‫امر با آگاهى تُقوايى مستحُْ مىشود ْو د ْوام‬
‫خّق ْو جهان نيست‪ْ ،‬و همَ اين سَ ْ‬
‫َّ‬
‫ُ‬
‫َّ‬
‫مىيابد‪ :‬و اتقوا الله‪ .‬تقوا كه نگهبان و پيش برنده اين روابط است و همه اينها‬
‫َّ ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫محرك و بيرون برنده و رستن از تنگناها و گذشتن از گردنههاى حيات لعلكم تف ِلحون‪.‬‬
‫چهار جنبَ ارتباط‬
‫• روابط اصلي هر كس ي چهار رابطَ است‪:‬‬
‫‪. 1‬رابطة با خدا‬
‫‪. 2‬رابطة با خود‬
‫‪. 3‬رابطة با خّق (روابط بين فردي)‬
‫‪. 4‬رابطة با دنيا‬
‫• امام صادق (ع)‬
‫َ ه ُ َ‬
‫ه ُ َ ُ ُّ ْ‬
‫َ‬
‫• قال َ ُح َس ْ‬
‫ن بن ه‬
‫ين ل ِعبْ على‬
‫الد ْ‬
‫و‬
‫ْ‬
‫يا‪،‬‬
‫ن‬
‫الد‬
‫بيد‬
‫ع‬
‫ْ‬
‫اس‬
‫الن‬
‫‪:‬‬
‫)‬
‫السالم‬
‫عّيَ‬
‫(‬
‫ْ‬
‫على‬
‫ْ‬
‫ي‬
‫ِ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫ْ َ َ َّ َّ ه ُ َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ُّ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ن‪.‬‬
‫ل الديانو ْ‬
‫ت ِب ِ َْ معا ِئشهْ‪ْ ،‬فإذا م ِحصوا ِبالبالء ق ْ‬
‫أل ِسن ِت ِهْ‪ ،‬يحوطون َْ ما دار ْ‬
‫• حضرت امام حسين (عّيَ السالم) فرمود‪ :‬افراد جامعَ بنده ْو تابع دنيا‬
‫إمرار معاش خود‪ ،‬دين‬
‫هستند ْو مذهب‪ ،‬بازيچَ زبانشان گرديده است ْو براى ْ‬
‫قرار داده اند ـ ْو سنگ اسالم را بَ سينَ مى زنند ـ ‪.‬‬
‫را محو ْر ْ‬
‫ه‬
‫موقعيت‪ ... ،‬ـ‬
‫خطر ـ مُقام ْو رياست‪ ،‬جان‪ ،‬مال‪ ،‬فرزند ْو‬
‫اگر بالئى (همانند ْ‬
‫• پس ْ‬
‫)انسان را تهديد كند‪ ،‬خواهى ديد كَ دين داران واقعى كمياب خواهند شد‪.‬‬
‫• محجّ ة البيضاء‪ :‬ج ‪ ،4‬ص ‪ ،228‬بحاراألنوار‪ :‬ج ‪ ،75‬ص ‪ ،116‬ح ‪.2‬‬
‫برای چَ زندگی می کنیْ؟‬
‫• شاندل ‪ Shandle‬متفکر بزرگ اروپای قرن بیستم در مورد‬
‫چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می گوید‪« :‬انسان این عصر‪،‬‬
‫زندگی را وقف تهیَ ی وسایل زندگی می کند‪».‬؟!!‬
‫• ما زندگی را در رنج می گذرانیم تا راحتی و آرامش ایجاد کنیم‪ ،‬تمام‬
‫عمر می دویم به این امید که لحظاتی بنشینیم‪ ،‬تمام عمر زحمت‬
‫می کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می گذرد و راحتی و‬
‫آسایش و نشستن و آرامش را ملس نمی کنیم و نمی یابیم‪ ،‬زیرا مرتبا‬
‫از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقين می شود‪.‬‬
‫‪6‬‬
‫• حضرت فاطمَ (س) ‪ :‬الناس نیام اذا مات ْو انتبهوا‬
‫بیدار می شوند)‪.‬‬
‫(مردم خوابند وقتی کَ مردند ْ‬
‫‪7‬‬
‫اهمیت رابطه مؤثر در مدیریت تعارض ها‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪8‬‬
‫قدرتمندترین منبع کمک به تغیير یک فرد‪ ،‬روابطی است که او‬
‫در آنها مشارکت دارد‪.‬‬
‫روابط سالم و مؤثر قدرت شفابخش دارد‪.‬‬
‫مطالعات نشان داده که اعضای خانواده های مشکل دار‬
‫یکدیگر را به چشم مانع نگاه می کنند تا منبع رشد‪ ،‬پیشرفت‪،‬‬
‫سعادت و سالمت روانی‬
‫این خانواده ها در تار و پود الگوهای تعاملی که بازدارنده رشد‬
‫است گير افتاده اند‪.‬‬
‫مهمترین کاری کَ باید اتْاق بیْتد این است کَ روابط اعضای خانواده‬
‫با یکدیگر تغیير نماید‪.‬‬
‫تغیيری کَ روابط بازدارنده رشد را بَ روابط پیش برنده رشد تبدیل‬
‫کند‪.‬‬
‫همَ اعضای خانواده باید احساس کنند کَ بين شان رابطَ ای گرم‪،‬‬
‫صمیمی و دوستانَ وجود دارد و هر روز بیشتر شود‪.‬‬
‫سالمت عمومی خانواده‪ ،‬و احساس رضایت اعضای خانواده‪ ،‬تحت تأثير‬
‫چگونگی ارتباط اعضا با یکدیگر و حمایت آنها از یکدیگر است‪.‬‬
‫‪9‬‬
‫تر ْاز‬
‫مؤثر ْ‬
‫بهتر ْو ْ‬
‫در ارتباط‪ ،‬زمان های کوتاه ولی مستمروْ مکرر‪ْ ،‬‬
‫• ْ‬
‫زمان های طوالنی گاه گاهی است‪.‬‬
‫در ایجاد‬
‫• چند لُظَ توجَ کامل بَ بچَ ْو گوش دادن بَ او‪ْ ،‬‬
‫مؤثر است‪.‬‬
‫بسیار ْ‬
‫ْ‬
‫در او‪،‬‬
‫احساس خوب ْ‬
‫‪‬محبتی که در نگاه و لحن صدای آدم نباشد‪ ،‬و فقط در کالم‬
‫باشد‪ ،‬تأثير چندانی ندارد‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪11‬‬
‫•‬
‫گرم ‪ ------------------------------‬سرد‬
‫صمیمی‪---------------------------‬غير صمیمی‬
‫عمیق‪------------------------------‬سطحی‬
‫قوی و محکم‪ ----------------------‬ضعیف و سست‬
‫باز ‪ --------------------------------‬بسته‬
‫پذیرنده ‪ ---------------------------‬غير پذیرنده‬
‫منبع رشد ‪ -------------------------‬مانع رشد‬
‫توانمند کننده ‪ -----------------------‬ناتوان کننده‬
‫سالم و سازنده ‪ ------------------‬ناسالم و مخرب‬
‫منسجم ‪ --------------------------‬گسسته‬
‫خوشایند ‪ -----------------------‬ناخوشایند‬
‫طالق حقوقی و عاطفی پیامد تعارضات شدید و ناتوانی در‬
‫حل مؤثر آنها‬
‫• زندگي مشترک در يک خانه‪ ،‬زير يک سقف مشترک‪ ،‬اما دور از هم و بدون‬
‫هم‪ ،‬طالق عاطفي است که در هيچ کجا به ثبت نميرسد و نمود عيني‬
‫ندارد اما مهمترين نوع طالق محسوب ميشود‪ .‬در طالق عاطفي‪ ،‬زن و‬
‫شوهر عواطف خود را از يکديگر دريغ ميكنند و روي از هم بر ميتابند‪،‬‬
‫چرا که اعتمادشان به يکديگر و جذابيتشان براي هم كاهش يافته است‪.‬‬
‫• اينترنت‪ ،‬موبايل و ماهواره از عوامل افزايش طالق عاطفي؟!!‬
‫• زن و مرد خالءهاي عاطفيشان را بيشتر در خارج از منزل پر ميكنند‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫در طالق عاطفي‪ ،‬زن و مرد زير يک سقف زندگي ميکنند ولي رابطه‬
‫دوستانهاي با هم ندارند و با هم در کشمکش و تضاد هستند؛ مهمترين‬
‫علت اين نوع طالق‪ ،‬نبود مهارتهاي همسرداري است چرا که دختران و‬
‫پسران جوان اين مهارتها را کسب نکردند و در مجموع مهارتهاي‬
‫ارتباطي شان ضعيف است‪.‬‬
‫در طالق عاطفي زوجين هيچ گونه حس‪ ،‬نشاط و درک متقابلي ندارند و‬
‫در واقع به صورت اجباري‪ ،‬زير يک سقف زندگي ميکنند‪.‬‬
‫در طالق عاطفي به دليل تفاوتهاي شخصيتي‪ ،‬نداشتن مهارتهاي ارتباطي‬
‫و نبود مهارت گفتوگو‪ ،‬زوجين بلد نيستند مشکالتشان را حل کنند و‬
‫سوء تفاهمها سبب مي شود زوجين از يکديگر فاصله بگيرند‪.‬‬
‫طالق عاطفي از آسيبهاي پنهان محسوب ميشود‪ ،‬اجتماع متوجه اين‬
‫پديده نميشود؛‬
‫پیامد های طالق عاطفی‬
‫• علت بسياري از آسيبهاي اجتماعي‪ ،‬طالق عاطفي است؛‬
‫پرخاشگري فرزندان‪ ،‬بزهكاري‪ ،‬مشکالت تحصيلي‪ ،‬فرار از‬
‫خانواده و ناسازگايها به علت طالق عاطفي والدين است؛‬
‫والديني که با هم ارتباطي ندارند‪ ،‬صميمت و محبتي در کارشان‬
‫نيست‪.‬‬
‫• طالق عاطفي تأثيراتي به مراتب بيشتر از طالق قانوني و حقوقی‬
‫بر فرزندان ميگذارد‪.‬‬
‫ضعف های شخصیتی و ضعف در مهارت های ارتباطی‬
‫عامل اصلی طالق عاطفی‬
‫• ما چرا حرفی دیگه واسه گفتن نداریم‬
‫هر روز پدر و مادرم دعوا میكنن‪ ،‬به اتاقم میرم و گریه میكنم‪،‬‬
‫دیگه از دعوای پدر و مادرم خسته شدم‪ ،‬وقتی به مدرسه میرم‬
‫دائما نگرانم‪ ،‬نمیتونم خوب تكالیفمو انجام بدم‪ ،‬گاهی دعا‬
‫میكنم‪ :‬خدایا كی میشه این دعواها برای همیشه تموم شه‪.‬‬
‫در تمام دنيا است»‪.‬‬
‫«فرزند پروريْ (تربيت فرزند) مهمترين ْو دشوارترين شغل ْ‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫داشتن و تربیت فرزند؛ لذت بخش یا کابوس؟؟‬
‫پدر و مادر شدن با امیدها و آرزوهای فراوان‬
‫تحمل سختی های فراوان‬
‫چَ چيز در انتظار ماست؟‬
‫عشق‪ ،‬مهربانی‪ ،‬احترام‪ ،‬دلگرمی‪ ،‬کلمات تسلی دهنده‪ ،‬گفتگو و‬
‫ارتباط‬
‫روحیه بخش‪ ،‬درک متقابل‪ ،‬مسؤولیت پذیری یا؛‬
‫بی احترامی‪ ،‬سرکش ی‪ ،‬ناسپاس ی‪ ،‬بی مسؤولیتی‪ ،‬درد سر و سلب‬
‫آرامش؟‬
‫حمايت عاطْي باال‬
‫حمايت عاطْي‬
‫باال(گرم)‬
‫مُقتدرانَ‬
‫آسانگير‬
‫كنترل کْ‬
‫حمايت عاطْي پايين‬
‫(سرد)‬
‫كنترل زیاد‬
‫مستبدانَ‬
‫حمايت عاطْي پايين‬
‫طردکننده‬
‫سبک فرزند پروری مسؤوالنه‬
‫دیدگاه اسالمی‬
‫• والدین مسؤول تربیت فرزندان‬
‫هستند‪.‬‬
‫برخی ویژگی های والدین مسؤول و مورد تأکید اسالم‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫عزت و احترام بَ فرزندان را وظیْة خود می دانند‪.‬‬
‫نسبت بَ فرزندان مهربانند و انتظارات بیش از حد توان از آنها ندارند‪.‬‬
‫اهداف و انتظارات روشنی را برای فرزندان ترسیْ می کنند‪.‬‬
‫نسبت بَ سرنوشت فرزندان حساسند و آنان را بَ حال خود رها نمی کنند‪.‬‬
‫الگوی مناسبی برای فرزندان می باشند‪.‬‬
‫کوشش می کنند فرزند را متوجَ پروردگار کنند و از او فردی مطیع پروردگار‬
‫بسازند‪.‬‬
‫می دانند کَ خوب یا بد عمل کردن آنها در روند تربیت فرزند‪ ،‬بَ اجر و پاداش‬
‫اخروی یا کیْر الهی منتهی می شود‪.‬‬
‫می دانند کَ اثر تربیت نیکوی آنان مایة زیبایی و جمال اجتماعی و عزت و‬
‫آبروومندی آنان می گردد‪.‬‬
‫اعتُقاد دارند کَ مصون ماندن از آتش جهنْ و ارتُقاء بَ درجات باالی بهشتی ْو‬
‫عنایت فراوان پروردگار بَ آنها از آثار تربیت خوب فرزندان و آموزش قرآن و دین بَ‬
‫آنها است‪.‬‬
‫ادامَ ویژگی های والدین مسؤول و مورد تأکید اسالم‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫از هر گونَ رفتاری کَ فرزند را بَ عصیان و آزار والدین بکشاند‪ ،‬دوری می کنند‪.‬‬
‫در حضور دیگران فرزند را نصیحت و راهنمایی نمی کنند تا بَ شخصیت او ضربَ‬
‫ای وارد نشود‪.‬‬
‫می دانند فُقدان و یا کمبود محبت زمینَ ساز اضطراب‪ ،‬تشویش‪ ،‬ناراحتی‪ ،‬پدید‬
‫آمدن احساس حُقارت و پناه بردن فرزند بَ دیگران است‪.‬‬
‫می دانند کَ بهترین پاسخدهی والد‪ ،‬محبت بَ فرزند است‪.‬‬
‫فرزندان را زیاد دوست دارند‪.‬‬
‫محترمانَ و دوستانَ با فرزندان سخن می گویند و با آنها بازی می کنند‪.‬‬
‫از فرزندان انتظارات و توقعات واقع بینانَ دارند‪.‬‬
‫پذیرای سخنان‪ ،‬احساسات و عمّکردهای مسؤوالنَ فرزندان هستند‪.‬‬
‫دو جمله قطع کننده ارتباط و گفتگو‪:‬‬
‫• «همان کاری را بکن کَ من می گویْ»‪.‬‬
‫• «هر کاری دلت می خواهد بکن»‪.‬‬
‫پیام والدین امدادگر و آسان گير به فرزند‬
‫• تو ضعیفی و ناتوان‪ ،‬بنابراین نمی توانی بدون‬
‫من کاری را انجام دهی‪.‬‬
‫‪22‬‬
‫پیام والدین سخت گير به فرزند‬
‫• تو خودت صالحیت و توانایی فکر کردن را‬
‫نداری‪ ،‬پس من به جای تو فکر می کنم و‬
‫تصمیم می گيرم‪.‬‬
‫‪23‬‬
‫• والدین و فرزندان هر دو ناراض ی و گله مند‬
‫• فرزندان طلبکار‬
‫• تحمل استرس و اضطراب ناش ی از فشار والدین و مدرسه برای‬
‫درس خواندن‪ ،‬از تنبیه بدنی سخت تر است‪.‬‬
‫چند مورد درد دل دیگر نوجوانان‬
‫• مادرم می گوید که تو توانایی رسیدن به موقعیت‬
‫های بزرگ را نداری‪.‬‬
‫• مادرم در همه امور من (عملکرد و خواسته های‬
‫من) واکنش منفی نشان می دهد و برای نرسیدن‬
‫من به خواسته هایم جو سازی می کند‪.‬‬
‫‪25‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪26‬‬
‫در خانواده ما بطور کامل به حرف های یکدیگر توجه نمی کنیم‬
‫و قبل از پایان صحبت ها قضاوت می کنیم‪.‬‬
‫حرف حرف مادرم باید باشد و من هیچ حرفی نمی توانم بزنم‪.‬‬
‫مادرم خیلی زود عصبانی می شود‪.‬‬
‫مادرم دنبال بهانه می گردد تا به کار ما ایراد بگيرد‪.‬‬
‫مادر من خیلی انسان پر توقعی است‪.‬‬
‫از ناز و نوازش کردن های بچه گانه مادرم متنفرم‪.‬‬
‫من از شلوار پارچه ای متنفرم ولی مادرم مرا وادار می کند که‬
‫شلوار پارچه ای بپوشم‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪27‬‬
‫در تمام بحث ها مادرم به هر نحوی که شده می‬
‫خواهد حرف خود را ثابت نماید (معموال غير‬
‫منطقی)‬
‫شاید برایتان جالب باشد ولی خیلی با مادرم مشکل‬
‫دارم‪ ،‬سر همه چيز (تا جایی که گاهی دلم می‬
‫خواهد اصال نباشد)‪.‬‬
‫مادرم دلش می خواهد همیشه به من سرکوفت‬
‫بزند‪ .‬مثال من را با دیگران مقایسه می کند‪.‬‬
‫مادرم زور می گوید‪.‬‬
‫• مادرم خواهرانم را نيز برای من مراقب گذاشته و فکر می کنم‬
‫که هر ساعت موبایل و ‪ psp‬من را چک می کنند‪.‬‬
‫• مادرم طوری با من رفتار می کند که انگار من هیچ چيز از دین‬
‫نمی دانم‪ .‬من نماز خواندن را از ‪ 13‬سالگی شروع کرده ام و خدا‬
‫شاهد است که هیچ یک از آنها را نادیده نگرفته ام‪.‬‬
‫• به نظر من برخی معلم ها خوب نیستند ولی مادرم فکر می کند‬
‫که همه معلم ها کامل و خوب هستند و همين تفکر‪ ،‬من را‬
‫ناراحت می کند‪.‬‬
‫‪28‬‬
‫• پدرم هر زمان که از راه می رسد من باید در حال درس‬
‫خواندن باشم‪.‬‬
‫• والدینم معتقدند چون همه مهندس شده اند‪ ،‬تو باید‬
‫دکتر شوی‪.‬‬
‫• احساس می کنم که پدرم خیلی از من انتظارات بیجایی‬
‫دارد‪.‬‬
‫• پدر و مادرم من را جدی نمی گيرند‪.‬‬
‫• والدینم نسبت به من واقعا بی توجه ان ولی با ظاهر‬
‫سازی می خواهند نشان دهند که مورد توجه آنها هستم‪.‬‬
‫(نقش بازی می کنند‪).‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫پدرم به نظرات من (در مورد مسؤلیتش – مدیر عامل کارخانه)‬
‫توجهی نمی کند و مرا مسخره می کند و می گوید در کار بزرگترها‬
‫دخالت نکن‪.‬‬
‫بعض ی وقت ها قضاوت های سریع والدینم باعث رنجش من می‬
‫شود‪.‬‬
‫والدینم می گویند که نمره مهم نیست ولی وقتی نمره پایين بگيرم‬
‫مرا سرزنش می کنند‪.‬‬
‫والدینم فکر می کنند که دنیا و آخرت من بسته به نمره ای دارد‬
‫که در پایان ترم خواهم گرفت‪.‬‬
‫پدرم همیشه سعی می کند من را با خودش مقایسه کند‪.‬‬
‫• پدر و مادرم فکر می کنند که پدر و مادری کردن یعنی بر طرف‬
‫کردن نیازهای مالی بچه ها‪ .‬خب اگر کس دیگری هم این بچه را‬
‫به فرزندی قبول کند او هم این کارها را انجام خواهد داد‪.‬‬
‫والدینم اصال به نیازهای عاطفی بچه ها احترام نمی گذارند‪.‬‬
‫• من بچه درس خوانی هستم ولی این را مدیون تالش زیاد خودم‬
‫می دانم که نمرات خوب می گيریم نه پول پدرم‪.‬؟!‬
‫• پدرم صبح زود از منزل خارج و بسیار دیر به منزل می آید و این‬
‫باعث می شود که با پدرم کمتر در ارتباط باشم‪ .‬و صحبت کردن‬
‫با مادر برایم آسان تر از صحبت کردن با پدرم می باشد‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫پدرم موقع امتحانات انتظار دارد مثل یک رباط خود کار سر درسم‬
‫باشم‪ ،‬حتی اگر درسم را کامل خوانده باشم باز هم از من انتظار‬
‫درس خواندن دارد و لحظه ای تنفس را از من دریغ می کند‪.‬‬
‫پدرم اگر نمره مثال شیمی ام خوب نباشد با من بدخلقی می کند‬
‫ولی وقتی نمره درس هایی مثل عربی و اجتماعی (درس های حفظی)‬
‫‪ 20‬هم بشود اصال برایش مهم نیست‪ .‬معیار او فقط دروس فيزیک‪،‬‬
‫ریاض ی‪ ،‬شیمی و کامپیوتر است‪.‬‬
‫من از زیاد نصیحت کردن پدرم خیلی عصبانی می شوم‪.‬‬
‫پدرم همیشَ بَ من زور می گوید و مرا کوچک می کند‪.‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اکثرا تفاوت در مقصد و هدف های بلند مدت فرزند با نظر پدر موجب‬
‫ایجاد اختالف می شود‪ .‬بطوریکه چيزی که پدر برای آینده فرزند ت ّ‬
‫صور‬
‫ّ‬
‫کرده با آینده مد نظر فرزند متفاوت است‪ .‬هر یک سعی در اثبات نظر‬
‫خود دارد و در نتیجه اختالف بوجود می آید‪.‬‬
‫بَ نظر من پدرم بیش از حد مستبدانَ برخورد می کند‪ .‬نمی توانْ بیش‬
‫از زمان معين در کنار او باشْ‪.‬‬
‫با وجودی کَ پدرم جذبَ ی زیادی دارد و افراد زیادی را تحت تأثير قرار‬
‫می دهد اما وجود دائْ او برای من سخت است‪.‬‬
‫پدرم همیشه کار خود را از من بهتر می داند و هیچوقت مرا قبول ندارد‪.‬‬
‫استقالل عمل کمتر فرزندان امروزي‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫چرا؟‬
‫ما بَ جاي آنها؛‬
‫فکر مي کنيْ!‬
‫تصميْ مي گيريْ!‬
‫تالش مي کنيْ!‬
‫براي موفُقيت هايشان بيش از آنها خوشُال مي شويْ!‬
‫براي شکست هايشان بيشتر از خودشان ناراحت مي شويْ!‪.‬‬
‫کنترل ها‪ ،‬دخالت ها و حساسيت هاي بدتر از تنبيَ بدني‬
‫• پديدهاي كه مرحوم شهید بهشتي (ره) نگراني خود را از آن ابراز‬
‫ميكند به پديده «تُثيرخود» شهرت دارد‪ .‬اينكه مربي در پي‬
‫ساختن(و نه تربيت) موجوداتي باشد كه چون او بيانديشند و‬
‫چون او زندگي كنند‪.‬‬
‫در‬
‫• اينكه شاگردان يك مربي‪ ،‬نسخَهاي شبيَسازيْشده ْ‬
‫افكار و رفتار به مربيان و مديران تربيتي خود باشند!‪.‬‬
‫ضرورت وقت گذاری‪ ،‬آگاهی‪ ،‬تْکر و کسب مهارت‬
‫برای تربیت فرزندان‬
‫• برای تربیت درست و مؤثر فرزندانمان هر فرصتی را‬
‫امتحان کنیم و دست به خطر سنجیده‪ ،‬و از روی‬
‫فکر و آگاهی بزنیم‪.‬‬
‫• اغلب پدر و مادرها فرزندان خود را بر اساس‬
‫واکنش های زود گذر و احساسات آنی خود‪ ،‬تربیت‬
‫می کنند‪.‬‬
‫• تربیت لُظَ ای و بدون برنامَ‬
‫‪37‬‬
‫نصیحت سقراط‬
‫• پیش از آن که سقراط را محاکمه کنند‪ ،‬از وی پرسیدند ‪:‬بزرگ‬
‫ترین آرزویی که در دل داری چیست؟وی پاسخ داد‪ :‬بزرگ ترین‬
‫آرزوی من این است که به باالترین مکان در آتن صعود کنم و با‬
‫صدای بلند به مردم بگویم‪ :‬ای رفقا! چرا با این حرص و ولع‬
‫بهترین و عزیزترین سال های عمر خود را به جمع آوری ثروت می‬
‫تربیت‬
‫در تعّیْ ْو ْ‬
‫در حالی کَ آن گونَ کَ باید ْو شاید ْ‬
‫گذرانید‪ْ ،‬‬
‫ی ثروت خود را برای آنان باقی‬
‫فرزندانتان کَ مجبو ْر هستید روز ْ‬
‫گذارید همت نمی گمارید؟‬
‫• این امکان وجود دارد کَ با روش هایی مؤثر‪ ،‬فرزندانی شاد‪،‬‬
‫سالْ‪ ،‬خوشُال‪ ،‬مؤدب و خوشرفتار تربیت کنیْ‪.‬‬
‫• ما از شیوه های نادرستی برای کاهش رفتارهای ناپسند‬
‫استْاده می کنیْ‪ .‬بَ گونَ ای کَ نَ تنها رفتارهای ناپسند را‬
‫کاهش نمی دهد کَ خود بَ عنوان عاملی برای افزایش آن‬
‫عمل می کند‪.‬‬
‫‪39‬‬
‫نیاز بَ یک نظریَ و یا یک الگو در مورد روابط بين فردی‬
‫روش ی کَ چند اصل مهْ در آن رعایت شود؛‬
‫‪ -0‬توجَ بَ خود سازی و اصالح خود قبل از اصالح فرزندان‬
‫‪ -1‬رعایت تعادل در چهار جنبَ ارتباط (ارتباط با خدا‪ ،‬خود‪ ،‬مردم و دنیا)‬
‫‪ -2‬پرهيز از قضاوت و ارزشیابی و کلی گویی‪( .‬تفکیک شخصیت از اعمال و رفتار)‬
‫‪ -3‬پرهيز از مالمت و سرزنش یکدیگر‪.‬‬
‫‪ -4‬پذیرش غير مشروط‬
‫‪40‬‬
‫‪ -5‬افزایش سواد هیجانی (توجه به عواطف‪ ،‬احساسات و هیجانات خود و دیگران)‬
‫‪ -6‬رعایت احترام یکدیگر (پرهيز از توهين و تحقير یکدیگر)‬
‫‪ -7‬عدم استْاده از مُقام و قدرت (پرهيز از استْاده از زور و تهدید)‬
‫‪ -8‬هماهنگی بين گْتار و عمل‬
‫‪ -9‬صداقت‪ ،‬شْافیت و صراحت در روابط (و پرهيز از ریا‪ ،‬نقش بازی‬
‫کردن و رفتار تصنعی)‬
‫‪ -10‬داشتن باورهای منطُقی (لزوم شناسایی افکار منْی‪ ،‬باورها و انتظارات غير منطُقی و اصالح‬
‫آنها)‬
‫‪ -11‬توجَ بَ نیازهای روان شناختی و ارضای آن‬
‫ محبت‬‫ امنیت‬‫‪ -‬احساس شایستگی (عزت نْس) ‪ -‬رابطَ ‪ -‬استُقالل‬
‫لزوم یادگيری زبان ارتباطی جدید و مؤثر‬
‫• زبان بدون زور و خشونت‬
‫• زبان قّب و دل‬
‫‪42‬‬
‫الگوهای ارتباطی منفی و ناکارآمد‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫توهين‬
‫تحقير‬
‫تهدید‬
‫تنبیه‬
‫طعنه زدن‬
‫تفکر منفی و غير منطقی‬
‫تکبر‬
‫سرزنش‬
‫قضاوت‬
‫سرکوفت‬
‫• عدم پذیرش‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫نصیحت بی جا‬
‫مقایسه کردن‬
‫منت گذاشتن‬
‫بدبینی‬
‫بی اعتمادی‬
‫گوش ندادن‬
‫پیش داوری کردن‬
‫کلی گویی‬
‫لحن سرد‬
‫• ناهماهنگی بين کالم و زبان بدن‬
‫الگوهای ارتباطی مثبت و مؤثر‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪44‬‬
‫احترام‬
‫صداقت‬
‫شفافیت‬
‫صراحت‬
‫پذیرش‬
‫همدلی‬
‫امید‬
‫صبوری و بردباری‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫تعادل در روابط چهار گانه‬
‫توصیف رفتار‬
‫توجه‬
‫تشکر‬
‫تشویق‬
‫تفکر منطقی‬
‫توکل‬
‫وقت گذاری‬
47
‫• قال الصادق عليه السالم أصول املعامالت تقع على أربعة أوجه‪:‬‬
‫‪. 1‬معاملة هللا‬
‫‪. 2‬و معاملة النفس‬
‫‪. 3‬و معاملة الخلق‬
‫‪. 4‬و معاملة الدنيا‬
‫و كل وجه منها منقسم على سبعة أركان ‪...‬‬
‫• امام ششْ ما حضرت صادق عّيَ السالم فرمودند‪ :‬روابط اصلي هر كس ي چهار رابطَ‬
‫است‪:‬‬
‫• ‪. 1‬رابطة با خدا‬
‫‪. 2‬رابطة با خود‬
‫‪. 3‬رابطة با خّق‬
‫‪. 4‬رابطة با دنيا‬
‫و در هر كدام از اين روابط نيز هْت ركن اساس ي وجود دارد‪...‬‬
‫•‬
‫مصباح الشريعه‬
‫ارتباط با خدا‪:‬‬
‫در صدر قرار دادن عشق به خدا‬
‫• قال علي عليه السالم‪ :‬من اصلح فيما بينه و بين هللا اصلح هللا‬
‫فيما بينه و بين الناس‬
‫حضرت علي عليه السالم فرمودند‪ :‬هر كس رابطة بين‬
‫خود و خدا را اصالح كند خدا رابطة او با مردم را‬
‫اصالح خواهد كرد‪.‬‬
‫كافي‪ ،‬ج‪ ،8‬ص‪.307‬‬
‫• امام علی عّیَ السالم فرموده اند‪:‬‬
‫• « کثرة التُقریع توغر الُقّوب و توحش االصُاب »‬
‫• مالمت و سرزنش زیاد بَ خصوص در مالعام‪،‬‬
‫باعث می شود تا دل ها بَ کینَ مبتال شوند ْو‬
‫دوستان از انسان فرار کنند‪.‬‬
‫•‬
‫تصنیف غررالحکم‪ ،‬ص ‪ /479‬حدیث ‪ 11006‬به نقل از رساله حقوق امام سجاد علیه السالم شرح نراقی‬
‫• امام صادق عّیَ السالم فرموده اند‪:‬‬
‫بغير السنتکْ ليروا منکْ الورع ْو االجتهاد ْو‬
‫• کونوا دعاة لّناس ْ‬
‫الخير فان ذلک داعیَ‬
‫الصّوة ْو ْ‬
‫غير زبانهایتان ( با اعمالتان ) تا‬
‫• دعوت کننده ی مردم باشید با ْ‬
‫خير را ‪ ،‬پس آن‬
‫نماز ْو ْ‬
‫ببینند ْاز شما ورع ْو اجتهاد ْو ْ‬
‫(انجام دادن اعمال خود بهترین ) دعوت کننده ی اوست‪.‬‬
‫وسائل ‪،‬ج ‪ ،11‬ص ‪ 194‬به نقل از الحیاة •‬
‫َ َ َّ ُ ُ َ ُ َ‬
‫َ ُ ًَ َ ُ َ‬
‫ه‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َّ‬
‫ك‪،‬‬
‫ُقال‪ :‬الرجل يُقول أود ْ‬
‫بد الَّ عّيَ السالم ف ْ‬
‫سأل ا َبا ع‬
‫• رجال ي‬
‫ِ‬
‫َ‬
‫َ َ َ‬
‫َ َ َ َ ُ َ‬
‫َ َ َ َ ُ َّ‬
‫نت َت َو ُّْد ُه َف َّإنَُ‬
‫ُ‬
‫ُّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫حن قّبك‪ ،‬فإن ك‬
‫ُقال‪ِ :‬امت ِ ْ‬
‫فُيف أعّْ أنَ يودنى؟ ف ْ‬
‫َ‬
‫ُّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫يودك؛‬
‫• شخص ی از امام صادق عّيَ السالم پرسيد‪ :‬گاهى بَ من گْتَ‬
‫مى شود‪ :‬دوستت دارم‪ .‬از كجا بدانْ كَ (راست مى گويد و)‬
‫اگر‬
‫دوستْ دارد؟ حضرت فرمودند‪ :‬قّب خودت را بيازماى‪ ،‬پس ْ‬
‫تو او را دوست دارى‪ ،‬بدان كَ او نيز تو را دوست دارد‪.‬‬
‫كافى‪ ،‬ج‪ ،2‬ص‪ ،652‬ح‪• 2‬‬
‫• رسول خدا صلی هللا عّیَ و آلَ و سّْ فرمود‪:‬‬
‫• هر كس بَ خانوادهاش توهين كند‬
‫خوش یزندگى را از دستخواهد داد ‪.‬‬
‫مواعظ العدديه ص ‪ 151‬به نقل از کتاب همسرداری ‪/‬ابراهيم امينی •‬
‫• از رسول خدا صلى هللا عّيَ و آلَ روايت شده است‪:‬‬
‫َ َ َّ َ َ َ َ ُ َ َ َ ه ُ َ ُ َ َ َ ً َ َ َ َّ َ َ َّ َ ُ ه‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫"من قبل ولده كتب الَّ لَ حس ْنة و من فرحَ فرحَ الَّ يوم‬
‫الُق َي َام ِْة"؛‬
‫ِ‬
‫هر كس فرزند خود را ببوسد خدا بر او پاداش ی مىنويسد ْو‬
‫هر كس فرزندش را خوشُال كند خدا او را در روز رستاخيز‬
‫شاد مىگرداند‪.‬‬
‫وسائلالشيعة‪ ،‬ج‪ ،21‬ص‪ .475‬به نقل از مرکز نشر اعتقادات •‬
‫• پيامبر اكرم(ص) فرمودند‪:‬‬
‫• « اكرموا اوالدكْ و احسنوا آدابهْ »‬
‫• فرزندانتان را بزرگ داريد و با آنان رفتارى نيُو‬
‫داشتَ باشید‪.‬‬
‫• بحاراالنوار‪ ،‬ج ‪ ،۱۰۴‬ص ‪.۹۵‬‬
‫پیامبر اکرم صّوت هللا عّیَ و آلَ ‪:‬‬
‫َ َ ُ َ ً‬
‫َ‬
‫أعان َول َده َعلی برهه‬
‫ر ِحْ هللا عبدا‬
‫ِِ‬
‫رحمت خدا بر بنده ای کَ فرزندش را در نیک شدن و نیکی کردن یاری دهد‪.‬‬
‫َ‬
‫حسان ِال ِیَ‬
‫ِ‬
‫باال ِ‬
‫( با نیکی کردن بَ او و خوش رفتاری با او )‬
‫َ َّ‬
‫الت ُّألف َلَُ‬
‫و‬
‫ِ‬
‫( و انس گرفتن با او )‬
‫َ َ‬
‫عّیم َِ‬
‫وت ِ‬
‫( و آموزش دادن بَ او )‬
‫َ َ‬
‫أدیب َِ‬
‫وت ِ‬
‫( و با ادب نمودن او )‬
‫مستدرك ‪/‬ج‪2/626‬‬
‫سْارش بَ فرزندان يتيْ و بازماندگان‬
‫• خطاب بَ امام سجاد (ع)‪:‬‬
‫• فرزندم تو پاكيزه ترين ذريَ و با فضيّتترين خاندان من هستی‪ ،‬بعد از‬
‫من تو سر پرست كودكان و اهل بيت هستی‪ ،‬آنان غريب هستند ‪.‬‬
‫• خوارى و يتيمى و شماتت دشمنان و مصيبت هاى زمان‪ ،‬آنها را در‬
‫برگرفتَ است‪ .‬هرگاه نالَ و گريَ شان بّند شد‪ ،‬آرامشان گردان‪،‬‬
‫درهنگام ترس همراهشان باش‪ ،‬با سخنان نرم تسلى خاطرشان بده‪.‬‬
‫ازمردان آنها‪ ،‬جز تو كس ی كَ مايَ انس و آرامششان باشد‪ ،‬زنده نمانده‬
‫است و جز تو كس ی را كَ شنواى شُوهها و درد دلهايشانباشد‪،‬‬
‫ندارند‪»....‬‬
‫منابع زبان جدید و مؤثر بدون زور‬
‫مؤلف ‪ /‬مترجْ‬
‫ناشر‬
‫تّْن‬
‫رديف عنوان كتاب‬
‫‪1‬‬
‫آموزش مؤثر والدين‬
‫گوردونْ‪ /‬مهدي قراچَ داغي‬
‫پيک بهار‬
‫‪66956788‬‬
‫‪2‬‬
‫چگونَ حرف بزنيْ تا نوجوان ها گوش‬
‫بدهند و چگونَ گوش بدهيْ تا نوجوان ها‬
‫حرف بزنند‬
‫ادل في بر و االين مازليش‪/‬‬
‫مهدي قراچَ داغي‬
‫مهر‬
‫‪88808886‬‬
‫‪3‬‬
‫ارتباط بدون خشونت زبان زندگي‬
‫روزنبرگ ‪ /‬کامران رحيميان‬
‫اختران‬
‫‪66411429‬‬
‫‪4‬‬
‫روان شناس ي بّوغ‬
‫هايْ گينات ‪ /‬مهدي قراچَ‬
‫داغي‬
‫دايره‬
‫‪66491488‬‬
‫منابع اصالح باورها‬
‫رديف عنوان كتاب‬
‫مؤلف ‪/‬‬
‫‪1‬‬
‫راهنمای ازدواج موفق‬
‫الیس‪ /‬نشر رسا‬
‫‪2‬‬
‫تْکر زائد‬
‫محمد جعْر مصْا‬
‫‪59‬‬