جهت دانلود اینجا کلیک کنید

Download Report

Transcript جهت دانلود اینجا کلیک کنید

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫حسین اقبالی نسب‬
‫جهت اطالع از سمینارها‬
‫و‬
‫دانلود فایلهای سخنرانی‬
‫مراجعه فرمایید به‪:‬‬
‫‪WWW.EGHBALINASAB.IR‬‬
‫ه‬
‫دع‬
‫َ ف‬
‫هو‬
‫ه إ‬
‫َيُّ ال إ‬
‫غافر ‪65 :‬‬
‫الح‬
‫هو‬
‫َ ْ‬
‫َاْ‬
‫ِلَ‬
‫ُوُ‬
‫ِالَّ ُ‬
‫ُ‬
‫ِّ اْل َ‬
‫عالمین‬
‫َب‬
‫دِّلِل ر‬
‫َّ‬
‫َِ‬
‫الح‬
‫الدین‬
‫ه‬
‫ِصین‬
‫مخْل‬
‫َ ْ‬
‫َ‬
‫ِّ‬
‫مُ‬
‫ْ‬
‫َ َلُ‬
‫ُ‬
‫وَ‬
‫وَ ف أَسأمائَ َه َسيُجأ َز أو ََ ما كانُوا يَ أع َملُ َ‬
‫ذين ي أُل َح ُُد َ‬
‫األعراف ‪َ 180 :‬و َ هّلِلَ أاألَسأما ُء أال ُحسأنى فَا أد ُعوهُ بَها َو َذرُوا اله َ‬
‫سمینار‬
‫درمان روان با اسماء الهی‬
‫با تمرکز بر اختالالت شایع‬
‫افسردگی و اضطراب‬
‫جلسه ی دوم‬
‫شفاءموقعیت‬
‫(عامل فعال‬
‫کننده ی اضطراب و افسردگی )‬
‫ذکر‬
‫تداعی (علم ‪،‬خیرخواهی و‬
‫توانایی) الهی است در مقابل‬
‫مسایل تو‬
‫حاق اذکار در تمامی ادیان ‪:‬‬
‫شفای ذهن ‪:‬ترمیم و بهبود بستر‬
‫ادراکی مستعد اضطراب و افسردگی‬
‫شفای موقعیت ‪ :‬کنترل و مدیریت‬
‫عامل فعال کننده ی بستر ادراکی‬
‫تکمیل مبحث شفای‬
‫ذهن‪:‬‬
‫معنویت و تصور از خدا امری‬
‫همگانی است و همانند هیجان‪،‬‬
‫درجات و جلوههای مختلفی دارد؛‬
‫ممکن است هوشیار یا نا هوشیار‪،‬‬
‫رشد یافته یا رشد نایافته‪،‬‬
‫سالم یا بیمارگونه‪ ،‬ساده یا‬
‫پیچیده‪ ،‬و مفید یا خطرناک باشد‬
‫(وگان‪ .)2002 ،‬بنابراین تصور‬
‫تعريف نظری‬
‫افسردگی‬
‫افسردگی يک اختالل خلقی است که با چهار مجموعه نشانه‬
‫شناخته میشود‪:‬‬
‫نشانههای خلقی يا هيجانی افسردگی عبارتند‬
‫از‪ :‬غمگين‪ ،‬دمغ‪ ،‬بدبخت‪ ،‬درمانده‪ ،‬نااميد‪ ،‬تنها‪،‬‬
‫ناخشنود‪ ،‬اندوهگين‪،‬‬
‫بیمصرف و گناهکار‬
‫بیارزش‪،‬‬
‫شرمنده‪،‬‬
‫حقير‪،‬‬
‫نگران‪،‬‬
‫نشانههای شناختی افسردگی‪ :‬اعتقاد منفی نسبت به‬
‫خود (او باور دارد که فاقد ويژگیهای الزم برای موفق شدن‬
‫در زمينههايی از زندگی خويش است که برای او اهميت‬
‫دارند‪ ،‬خواه اين ويژگیها هوش‪ ،‬جذابيت‪ ،‬ثروت و تندرستی‬
‫باشد يا استعداد‪ .‬اين برداشتها از شکست و بیلياقتی‬
‫اغلب تحريف شده هستند)‪ ،‬اعتقاد نااميدانه نسبت به‬
‫آينده (او معتقد است که اقدامات وی حتی اگر بتواند از‬
‫عهده آن برآيد‪ ،‬محکوم به شکست است)‪.‬‬
‫نشانههای انگيزشی‪ :‬مشکل در شروع فعاليت و در‬
‫حالت شديد‪ ،‬عدم شروع پاسخ‪« ،‬فلج اراده» است‪ .‬فرد‬
‫نمیتواند حتی خود را برای کارهايی که برای زندگی ضروری‬
‫هستند وادارد‪.‬‬
‫تعريف نظری اضطراب‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اضطراب‪ ،‬ترسی است که ويژگی آن‬
‫انتظار خطر نامشخص‪ ،‬وحشت‪ ،‬دلهره يا‬
‫واکنش‬
‫به‬
‫معموال‬
‫ا‬
‫و‬
‫است‬
‫تشويش‬
‫اضطراری«حمله و دفاع » میانجامد‪.‬‬
‫پاسخ اضطراب دارای چهار عنصر است‪:‬‬
‫‪ )1‬عناصر شناختی‪ :‬انتظار خطری‬
‫مبهم‪،‬‬
‫‪ )2‬عناصر هيجانی‪ :‬دلهره‪ ،‬وحشت‪،‬‬
‫تشويش‬
‫‪ )3‬عناصر بدنی‪ :‬واکنش اضطراری بدن‬
‫به خطر به عالوهی تغييرات موجود در‬
Workshop
‫تصور شما راجع به خودتان‬
‫چیست ؟‬
possitive
Self
image
negative
‫نحوه ی شکل گیری تصور خدا‬
‫‪ David hume‬معتقد است انسانها‬
‫•‬
‫گرایش دارندکه همه هستی ها را‬
‫مانند خود پنداشته و ویژگیهایی‬
‫را که برای خودشان آشنا و ملموس‬
‫هستند‪ ،‬به هر پدیده دیگری‪ ،‬از‬
‫جمله خدا نسبت می دهند ‪.‬‬
‫نتیجه ‪:‬‬
‫وقتی تالش کنی خصلت های خوب را در‬
‫ادراک‬
‫خود باال بیاوری میزان‬
‫تو از خداوند تغییر خواهد کرد‬
‫مسئولیت دایمی ما ‪:‬‬
‫هستی افزایی در دانش ‪،‬خیرخواهی و‬
‫توانایی‬
‫تمرین مبتنی بر ذکر ‪:‬‬
‫و توکل علی الحی الذی الیموت و سبح بحمده‬
‫و کفی به بذنوب عباده خبیرا (فرقان )‬
‫الحمدّلِل العلیم‬
‫‪،‬الحمدّلِل القادر‪،‬الحمدّلِل‬
‫البار‬
‫جمله ی درمانی زمینه ی‬
‫روانشناختی‬
‫‪A&D‬‬
‫خدای من‬
‫ای آگاهی برتر‪،‬ای توانایی مطلق‬
‫‪،‬ای بهترین خیر خواه‬
‫از این که به من نزدیک ترینی و‬
‫مهربانترین سپاسگزارم‬
‫و با تمام ایمانم به تو اعتماد‬
‫دارم‬
‫و‬
‫ْر‬
‫ِك‬
‫َ هذا ذ‬
‫و‬
‫األنبیاء ‪50 :‬‬
‫ٌ‬
‫ه‬
‫ُم‬
‫نت‬
‫َأ‬
‫َ ف‬
‫ه أ‬
‫َكٌ أ‬
‫مبار‬
‫نزْ‬
‫َْ‬
‫َْ‬
‫ْ َلُ‬
‫َلناُ‬
‫ُ‬
‫ن‬
‫ِر‬
‫ْك‬
‫من‬
‫ُوَ‬
‫ُ‬
‫مفصل مسایل و مشکالت خود را بنویسید‪.‬‬
‫خالصه ی یک پاراگرافی آنرا تهیه کنید‪.‬‬
‫کلمات کلیدی پاراگراف را استخراج‬
‫نمایید ‪.‬‬
‫مترادف قرآنی آنها را بیابید‪.‬‬
‫آیاتی که این کلمات در آنها آمده را‬
‫احصاءنمایید‪.‬‬
‫معنای آیات را بنویسید ‪.‬‬
‫خالصه ی معانی را در قالب یک پاراگراف‬
‫بنویسید‪.‬‬
‫آن پاراگراف را به یک یا چند جمله ی‬
‫دعایی تبدیل نمایید ‪.‬‬
‫شفای موقعيت‬
‫تمرين خودکاوی در عيب‬
‫يابی سيستم روانی شما‬
‫• ساخت‬
‫امن‬
‫• عامل‬
‫افسرد‬
‫ه ساز‬
‫• ساخت‬
‫ناامن‬
‫سطوح‬
‫‪p.i.e.s.‬‬
‫‪m.Q‬‬
‫مواد‬
‫ناام‬
‫ن‬
‫کنند‬
‫ه‬
‫‪+++‬‬
‫‪+++‬‬
‫‪----‬‬‫‪----‬‬‫• عامل‬
‫اضطراب‬
‫ساز‬
‫تعاريف مبنا‬
‫اضطراب‪:‬‬
‫تجربه ی زندگی با حضور مولدهای ناایمن‬
‫کننده ی سازمان روانشناختی شماویا‬
‫تهدید فقدان مولدهای ایمن کننده‪.‬‬
‫افسردگی‪:‬‬
‫تجربه ی زندگی با فقدان واقعی و یا‬
‫ذهنی مولدهای ایمن کننده سازمان‬
‫روانشناختی شما‪.‬‬
‫مراحل عیب یابی سیستم‬
‫مراحل تشخیص تا درمان‬
‫‪ .1‬یافتن عامل افسرده گی ساز‬
‫‪/‬اضطراب آور‬
‫‪.2‬تعریف دقیق عامل فعال کننده‬
‫‪.‬‬
‫‪ .3‬استنباط مفهوم (مخالف)خنثی‬
‫کننده ی مولد نامتعادل کننده ‪.‬‬
‫با‬
‫‪ .4‬تطبیق مفهوم بدست آمده‬
‫اسامی حسنا ‪.‬‬
‫‪ .5‬درک عمیق ذکر یافته شده و‬
‫شکل گيری کودک درون‬
‫مفهوم احساس شده از زندگی‬
‫نمایش نامه ی زندگی‬
‫در زمان هاي كودكي‪ ،‬پیام هایي كه فرد درباره ارزش‬
‫خود و دیگران دریافت مي دارد كه بر اساس این تصویر‬
‫او دست به رفتارهایي مي زند كه ممكن است از طرف خود‬
‫یا والدین یا دیگران تقویت شود‪ .‬شكل گیري نمایشنامه‬
‫در بدو تولد به صورت غیر كالمي بوده و نوزاد بر اساس‬
‫تجربیات خود از لمس شدن توسط دیگران در مورد ارزش‬
‫خود به نتایجي دست مي یابد و به تدریج با دریافت‬
‫پیام هاي شفاهي از والدین و سایر بزرگساالن‬
‫باقیمانده‪ ،‬نمایشنامه زندگي خود را طرح ریزي مي‬
‫نماید‪.‬‬
‫• مهمترین پیام ها و آموزش هاي تأثیرگذار‪،‬بازدارنده‬
‫ها و سوق دهنده ها هستند‪.‬‬
‫• رهایي از نمایشنامه زندگي تنها در صورتي امكان‬
‫پذیر است كه فرد به طورشخصي و یا با كمك درمانگر‬
‫از نمایشنامه خود آگاه شود و تصمیم به تغییر آن‬
‫بگیرد ‪ .‬هر نمایشنامه اي شامل میزان متفاوتي از‬
‫بازدارنده ها‬
‫• بازدارنده ها دستوراتي هستند كه فرد را از‬
‫انجام كار‪ ،‬رفتار و یا تجربه احساس به‬
‫خصوصي نهي مي نماید و او مجاز به انجام‬
‫دادن آنها نیست‪ .‬بازدارنده ها نقش مهمي در‬
‫نمایشنامه زندگي دارند‪ .‬این بازدارنده ها‬
‫به « نكن » و « نباش » در هر فرد اشاره‬
‫میکنند كه اغلب به صورت كلمات غیركالمي به‬
‫كودك منتقل مي شوند ‪.‬‬
‫از آنجایي كه بازدارنده ها در مرحله پیش‬
‫كالمي به ما انتقال داده میشوند آنها را به‬
‫صورت‬
‫كلمات در ذهن خود نمي شنویم بلكه به صورت‬
‫هیجان یا حس هاي بدني‪ ،‬احساس مي كنیم ‪.‬‬
‫غیركالمي بودن بازدارنده ها سبب مي شود‬
‫کودک درون مسدود شده با‬
‫بازدارنده های زیر‪:‬‬
‫‪ )1‬وجود نداشته باش ‪.‬‬
‫تو یك ناخواسته بودي‪.‬‬
‫‪ )2‬خودت نباش‪.‬‬
‫تو باید پسر‪/‬دختر میشدي‪.‬‬
‫‪ )3‬بچه نباش ‪.‬‬
‫بزرگتر از سن خودت باش‪.‬‬
‫‪ )4‬بزرگ نشو‪.‬‬
‫همیشه مثل بچه ها باش‪.‬‬
‫‪ )5‬موفق نشو ‪.‬‬
‫هرگز هیچ كاري را درست انجام نمي دهي‪.‬‬
‫‪ )6‬مهم نباش‪.‬‬
‫هیچ گاه مطرح نیستي‪.‬‬
‫‪ )7‬صمیمي نباش‪.‬‬
‫به هیچ كس اعتماد نكن‪.‬‬
‫‪ )8‬تعلق نداشته باش‪.‬‬
‫تاثیر ذکرو دعا در شفای موقعیت‬
‫گذشته‬
‫(کودک درون )‬
‫‪ )1‬وجود نداشته باش‪.‬‬
‫الحمدّلِل الذی یحی و یمیت‬
‫‪ )2‬خودت نباش‪.‬‬
‫الحمدّلِل الذی یقر فی االرحام مایشاء‬
‫‪ )3‬بچه نباش‪.‬‬
‫اغفر لوادی وارحمهما کما ربیانی صغیرا‬
‫‪ )4‬بزرگ نشو‪.‬‬
‫هللا اکبر وّلِل الحمد‬
‫‪ )5‬موفق نشو‪.‬‬
‫رب وفقنی للتی هی ازکی‬
‫‪ )6‬مهم نباش‪.‬‬
‫حسبناّلِل و نعم الوکیل‬
‫‪ )7‬صمیمي نباش‪.‬‬
‫احسن کما احسن هللا الیک‬
‫‪ )8‬تعلق نداشته باش‪.‬‬
‫ان اکرمکم عندهللا اتقیکم‬
‫‪ )9‬سالم نباش‪.‬‬
‫خُدانگهُدار‬