Transcript دانلود
By: Dr K Mirzaei 1 تعریف برنامه ریزی :برنامه ریزی شامل : تعریف اهداف کلی و کیفی سازمان ها ایجاد یک استراتژی کلی برای دستیابی به این اهداف تدوین سلسله مراتبی جامع از برنامه ها برای تلفیق و هماهنگی فعالیت ها پس برنامه ریزی به : اهداف :آنچه باید انجام بگیرد ابزار :چگونه باید به هدف رسید مربوط می شود 2 By: Dr K Mirzaei برنامه ریزی رسمی برنامه ریزی غیر رسمی برنامه ریزی غیر رسمی : در این برنامه ریزی آنچه باید تمام و کمال انجام شود تنها در ذهن یک یا چند نفر است اهداف سازمان بندرت بیان می شوند برنامه ها بندرت مکتوب می شوند برنامه ریزی بصورت کلی است و تداوم ندارد 3 By: Dr K Mirzaei خصوصیات : اهداف معینی برای پوشش قراردادن یک دوره زمانی چند ساله تنظیم می شوند اهداف نوشته می شوند و در اختیار اعضای سازمان قرار داده می شوند برنامه های کاری خاصی برای دستیابی به این اهداف وجود دارند در این برنامه ریزی مدیریت به وضوح مسیری را که می خواهد طی کند – در چه نقطه ای هست و به کجا می خواهد برود – را تعریف می کند 4 By: Dr K Mirzaei 5 اگرمدیران در سازمانهایی کار می کنند که هرگز با تغییرات محیط روبرو نیستند ،در این صورت نیاز به برنامه ریزی کم خواهد بود تغییرات تکنولوژی ،اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی و قانونی همیشه وجود دارند .محیطی که مدیران با آن روبرو هستند تاثیری بسیار زیاد بر بقای سازمان دارد و پویا تر از آن است که به دست وقایعی اتفاقی سپرده شود بنابراین مدیران معاصر بایستی به طور موثر برنامه ریزی کنند By: Dr K Mirzaei مدیران به چند دلیل باید به برنامه ریزی بپردازند چهار دلیل مهم نیاز به برنامه ریزی: تعیین مسیر کاهش تاثیر تغییرات به حداقل رساندن ضایعات و اضافات ایجاد استاندارد هایی برای تسهیل کنترل 6 By: Dr K Mirzaei مسیر را تعیین کنند تاثیر تغییرات را کاهش دهند مدیران به برنامه ریزی می پردازند تا ضایعات و اضافات را کاهش دهند 7 By: Dr K Mirzaei استانداردهایی برای تسهیل کنترل به وجود آورند 8 برنامه ریزی می تواند با وادار کردن مدیران به دوراندیشی ،پیش بینی تغییر ،در نظر گرفتن تاثیر تغییر و ایجاد واکنش های مناسب میزان تزلزل در برنامه را کاهش دهد برنامه ریزی ،عواقب اقداماتی که ممکن است مدیران در واکنش به تغییرات نشان دهند ،روشن می سازد برنامه ریزی از فعالیت های اضافه و متداخل می کاهد By: Dr K Mirzaei وقتی در برنامه ریزی ابزار و هدف مشخص باشد ،عدم کارآیی مشهود خواهد شد برنامه ریزی اهداف و استاندارد هایی را بوجود می آورد که کنترل را آسان می کند ( در بخش کنترل عملکرد مدیریت ،عملکرد با اهداف ترسیم شده مقایسه می شود .وقتی انحراف در مسیر هدف مشخص شود ،اقدامات اصالحی به عمل می آید 9 بدون برنامه ریزی ،کنترل موثر ممکن نیست By: Dr K Mirzaei برنامه ریزی رسمی از دهه 1960رایج شده است انتقادات وارده به برنامه ریزی رسمی : برنامه ریزی ممکن است انعطاف ناپذیری به وجود آورد نمی توان برای محیط های در حال تغییر برنامه ریزی کرد برنامه ریزی رسمی نمی تواند جایگذین خالقیت و درک مستقیم باشد برنامه ریزی توجه مدیران را به رقابت امروزی جلب می کند نه به بقای فردا برنامه ریزی موفقیتی را تحکیم می بخشد که ممکن است منجر به شکست شود - 10 By: Dr K Mirzaei 11 تالش برای برنامه ریزی رسمی می تواند سازمان را در مسیر دستیابی به اهداف ویژه ملزم به حفظ چارچوب زمانی خاص نماید بر خالف مدیران انعطاف پذیر ،مدیرانی که به تالش خود برای رسیدن به اهداف از قبل ترسیم شده ادامه می دهند ممکن است نتوانند خود را با محیط در حال تغییر انطباق دهند By: Dr K Mirzaei بسیاری از سازمانهای امروزی با تغییرات پویا در محیط خود رو برو هستند اگر فرض اساسی برنامه ریزی – مبنی بر اینکه محیط تغییر نخواهد کرد – اشتباه باشد ،پس چگونه می توان برنامه ریزی کرد ؟ امروزه محیط کار بعنوان یک محیط بی نظم توصیف می شود ،لذا طبق این توصیف ،بی نظمی یعنی اتفاقی و غیر قابل پیش بینی بودن مدیریت بی نظمی و تبدیل شکست ها به فرصت ها ،نیازمند انعطاف پذیری است و این ممکن است به معنی آن باشد که نباید به برنامه رسمی وابسته بود 12 By: Dr K Mirzaei 13 برنامه ریزی رسمی عموما به دنبال روشی است که در برگیرنده تحقیقات دقیق و کامل از توانایی ها و فرصت های سازمان و نوعی تجزیه و تحلیل مکانیکی باشد و بتواند این دیدگاه ها را به یک مسیر برنامنه ریزی شده هدایت کند By: Dr K Mirzaei 14 برنامه ریزی رسمی بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه می توان در فرصت های تجاری موجود در صنایع ،به نحو احسن سرمایه گذاری کرد اغلب برای مدیران مقدور نیست که ایجاد یا ابداع مجدد صنعت را مد نظر قرار دهند By: Dr K Mirzaei 15 موفقیت در یک محیط نامطمئن شکست را بدنبال داشته باشد تغییر دادن یا کنار گذاشتن برنامه های موفقیت آمیز سخت است برنامه ریزی موفقیت آمیز ممکن است یک حس غلط در مورد ایمنی بوجود آورد ،یعنی ایجاد اطمینان بیشتر به برنامه های رسمی به برنامه های رسمی بیش از آنچه که الزم است By: Dr K Mirzaei نمی توان با تاکید اظهار داشت سازمان هایی که به طور رسمی برنامه ریزی می کنند همیشه بهتر از سازمان هایی عمل می کنند که برنامه ریزی ندارند بر اساس مطالعات انجام شده در رابطه با ارتباط بین برنامه ریزی و عملکرد سازمانها می توان گفت : -1درجایی که برنامه ریزی رسمی در سازمان وجود داشته باشد عموما سودهی باالتر ،بازگشت سرمایه بیشتر و دیگر دستاوردهای مالی مثبت است -2کیفیت فرآیند برنامه ریزی و اجرای مناسب برنامه ها احتماال بیشتر به خاطر وجود عملکرد باالست تا وسعت برنامه ریزی -3در سازمان هایی که برنامه ریزی رسمی منجر به عملکرد بهتر نمی شود ، اشکال از محیط سازمان است 16 By: Dr K Mirzaei معروف ترین را ه های توصیف برنامه بستگی دارد به : وسعت ( استراتژیک در مقابل عملیاتی ) زمان ( دراز مدت در مقابل کوتاه مدت ) عمق ( کلی در مقابل تفضیلی ) تناوت استفاده ( یکبار مصرف در مقابل استفاده مکرر) این طبقه بندی برنامه مستقل از یکدیگر نیستند 17 By: Dr K Mirzaei 18 برنامه هایی که برای کل سازمان طراحی می شوند اهداف کلی سازمان را ترسیم می کنند بدنبال تعیین وضعیت سازمان در محیط می باشند برنامه هایی که تالش های سازمان را برای دستیابی به اهدافش هدایت می کند اجرای این برنامه ها در سازمان ،پایه ای است برای برنامه عملیاتی By: Dr K Mirzaei 19 این برنامه ها جرئیات دستیابی به اهداف کلی را بیان می کنند By: Dr K Mirzaei 20 برنامه عملیاتی از سه جهت عمده با برنامه استراتژیک تفاوت دارد : زمان وسعت واینکه آیا آنها شامل اهداف شناخته شده سازمان هستند یا نه By: Dr K Mirzaei 21 برنامه های عملیاتی بیشتر به زمان های کوتاه تر گرایش دارند مثل برنامه روزانه ،هفتگی ،ماهانه برنامه استراتژیک شامل زمان طوالنی تر – معموال 5ساله یابیشتر – است برنامه های استراتژیک زمینه وسیع تری را می پوشانند و کمتر با جزئیات سرو کار دارند برنامه استراتژیک شامل تعیین اهداف می باشند ،در حالیکه در برنامه های عملیاتی فرض بر این است که اهداف تعیین شده می باشند By: Dr K Mirzaei برنامه های کوتاه مدت کمتر از 5سال را می پوشانند هر جدول زمانی فراتر از 5سال در برنامه های دراز مدت طبقه بندی می شوند دانستن بین برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت به دلیل زیر اهمیت دارد : طول مدت تعهدات آتی و درجه متغیر بودن چهره سازمان را نشان می دهد زمان برنامه بستگی به میزان تاثیر برنامه های جاری بر تعهدات آتی دارد برنامه ها باید به اندازه کافی وسعت داشته باشند تا بتوانند همه تعهدات امروزه را بپوشانند برنامه ریزی بسیار بلند مدت و یا بسیار کوتاه مدت اثر بخش نیست 22 By: Dr K Mirzaei 23 از نظر درجه متغیر بودن ،هرچه قدر عدم اطمینان بیشتر شود به همان اندازه برنامه ها باید کوتاه تر شوند برنامه های کوتاه مدت با توجه به انعطاف پذیر بودن خود شرایط بهتری برای انطباق فراهم می کنند By: Dr K Mirzaei برنامه تفضیلی ( خاص ) :Specific Plans اهداف را به وضوح تعریف کرده اند هیچگونه ابهام و مشکلی برای درک صحیح آنها وجود ندارد مثال :مدیری که برای باال بردن رتبه علمی دانشجویان خود به مقدار سه رتبه طی یک دوره یکساله است ،ممکن است برای رسیدن به این هدف از یک روش خاص کار ،برگزاری کالسهای تقویتی و طراحی یک برنامه عملیاتی استفاده می کند .این اقدامات نشان دهنده برنامه های مشخص هستند . 24 By: Dr K Mirzaei 25 برنامه های تفضیلی بدون ایراد نیستند این برنامه ها باید واضح بوده و قابل پیش بینی باشند که اغلب اینگونه نیست وقتی عدم اطمینان زیاد ،و مدیر مجبور به حفظ انعطاف پذیری خود برای واکنش نشان دادن در قبال تغییرات غیر قابل پیش بینی باشد ، در این صورت برنامه های کلی ترجیح داده می شود By: Dr K Mirzaei 26 این برنامه ها سیاست های کلی را مشخص می کنند این برنامه ها تمرکز ایجاد می کنند ولی مدیران را مجبور به تعیین اهداف معین و یا انجام دادن یک رشته اقدامات خاص نمی کنند اهداف یک برنامه تفضیلی ممکن است حذف هزینه تا تا %10و نیز باال بردن درآمد تا %8در شش ماه آینده باشد ولی هدف برنامه کلی ممکن است باال بردن سود شرکت از 6تا % 12طی شش ماه آینده باشد انعطاف پذیری برنامه کلی مشهود است این امتیاز می بایستی در قبال واضح نبودن برنامه تفضیلی سنجیده شود By: Dr K Mirzaei برنامه یکبار مصرف :Single Use Plan برای برآورده کردن نیاز در یک وضعیت منحصر به فرد و ویژه می باشد 27 برنامه جاری ( چندبار مصرف ) : Standing Plans برنامه هایی که همیشه در جریان هستند این گونه برنامه ها سیاست عملیات تکراری را در سازمان فراهم می کنند مثال :ثبت نام برای ترم بعدی ( از برنامه ثابت ثبت نام در دانشگاه استفاده می شود ،تاریخ تغییر کرده است ولی فرآیند آن در هر ترم یکسان است ) By: Dr K Mirzaei 28 در این روش مدیریت ،اهداف عملیاتی خاص به طور مشترک توسط زیر دستان و مدیرانشان تعیین می شوند . هدف کلی یک سازمان برای هر سطحی – بخش ،اداره و افراد آن سازمان – به هدف های معین تبدیل می گردند از آنجایی که مدیران واحد های کوچک به طور مشترک در تدوین اهدافشان مشارکت می کنند ،لذا مدیریت بر مبنای هدف هم از پایین به باال و هم از باال به پایین عمل می کند در سلسله مراتب اهداف سطح دیگر پیوند داده می شود By: Dr K Mirzaei پیشروی به سوی اهداف به طور مرتب مرور می شود و بر اساس این پیشرفت پاداش تعلق می گیرد در مدیریت بر مبنای هدف به جای استفاده از اهداف برای کنترل ،از آنها برای انگیزه دادن استفاده می شود مدیریت مبتنی بر هدف ،اهداف ،عملکرد خاصی را برای تک تک کارکنان تعیین می کند .لذا هرکس یک مشارکت مشخص در عملکرد واحدش دارد اگر همه افراد سازمان به اهدافشان برسند در این صورت سازمان نیز به اهدافش رسیده است 29 By: Dr K Mirzaei - - 30 چهار عنصر مشترک در برنامه های مدیریت بر مبنای هدف : مشخص نمودن هدف مشارکت در تصمیم گیری جدول زمانی واضح بازخورد نمودن نتیجه عملکرد By: Dr K Mirzaei اهداف مدیریت بر مبنای هدف باید به صورت بیانه ای مختصر و دقیق از کارهای مورد انتظار باشد بیان عالقه به کاهش هزینه ،بهبود خدمات و یا افزایش کیفیت به تنهایی کافی نیست بلکه الزم است چنین عالئقی به اهداف ملموس و قابل ارزیابی و سنجش تبدیل شوند مثال هایی از اهداف معین :کاهش هزینه سازمان تا 12درصد 31 By: Dr K Mirzaei 32 در مدیریت بر مبنای هدف مانند روش سنتی ،اهداف به صورت یک جانبه از سوی رئیس و یا کارمند مسئول تعیین نمی شوند مدیر و کارمند به صورت مشترک اهداف را انتخاب نموده و درباره رسیدن به این اهداف با هم توافق می کنند هر هدفی شامل یک دوره زمانی دقیق است که باید تکمیل شود By: Dr K Mirzaei 33 در MBOهر هدف شامل یک دوره زمانی دقیق است که باید تکمیل شود By: Dr K Mirzaei 34 مدیریت بر مبنای هدف به دنبال بازخورد مستمر در حرکت بسوی هدف است در حالت مطلوب این کار با ارائه بازخورد مستمر به کارکنان انجام می شود بگونه ای که آنان بتوانند با نظارت و کنترل ،در صورت لزوم اعمال خود را اصالح کنند این فرآیند از طریق برگزاری جلسات رسمی ارزیابی انجام می شود که در آن مدیران و زیردستان روند حرکت به سوی اهداف را بررسی نموده و بازخورد بیشتری برای کارکنان فراهم می آورند By: Dr K Mirzaei 35 مطالعات در مورد برنامه واقعی MBOبراین موضوع تاکید می کنند که MBOبه شکل موثرتری عملکرد کارکنان و نیز اثربخش بودن سازمان را افزایش می دهد تاکید دائمی MBOبر روی اهداف خاص و بازخورد است MBOچنین القا می کند که اهداف بجای اینکه صراحتا بیان شوند بایستی به راحتی فهمیده شوند MBOبه شدت طرفدار هدف هایی است که به صورت مشارکتی تهیه شوند By: Dr K Mirzaei علیرغم وجود شواهد قوی دال بر اینکه اهداف خاص برای کارکنان موجب افزایش عملکرد آنها می گردد ،لیکن انتقادی نیز به این نظریه وجود دارد دمینگ :دمینگ معتقد است که اهداف معین در واقع بیشتر از اینکه سودمند باشند ،زیان آورند طی نظر وی ،کارکنان به تمرکز بر روی اهدافی گرایش دارند که بر اساس آن مورد قضاوت قرار می گیرند و در نتیجه ممکن است تالش خود را به سوی کمیت کار ( آنچه که قابل اندازه گیری است ) سوق دهند و از توجه به کیفیت دور شوند 36 By: Dr K Mirzaei برخی منتقدین :اهداف معین ،افراد را برای رسیدن به اهداف فردی تشویق می کنند نه برای ارتقای کار تیمی دمینگ :وقتی اهداف تعیین شدند ،کارکنان می خواهند به آنها به عنوان سقف نگاه کنند نه به عنوان کف یعنی :بعد از هدف گذاری و رسیدن به آن اهداف ،کارکنان به سستی روی می آورند .درنتیجه ،اهداف خاص پتانسیل کارکنان را محدود کرده و انگیزه تالش برای بهبود مستمر را پایین می آورد 37 By: Dr K Mirzaei 38 مدیران باید با MBOبه عنوان یک فعالیت پویا برخورد کنند : بدین معنی که :مدیران بایستی بصورت منظم به همراه کارکنان مورد بررسی قرار گیرند و در صورت نیاز تغییرات الزم را در خود به بوجود آ ورند مدیران بایستی به کارکنان خود به خاطر ارائه برنامه ریزی سخت ، ولو اینکه اهداف به صورت کامل تحقق نیافته باشند ،پاداش بدهند By: Dr K Mirzaei 39 فرآیند مدیریت استراتژیک یک فرآیند 9مرحله ای است : برنامه ریزی استراتژیک ( 7مرحله ) اجرا -ارزیابی By: Dr K Mirzaei شناسایی ماموریت ،اهداف و استراتژی های جاری سازمان تجزیه و تحلیل محیط 2 شناسایی فرصت ها و تهدیدات تجزیه و تحلیل منابع سازمان 3 شناسایی قوت ها و ضعف ها ارزیابی مجدد ماموریت و اهداف سازمان تدوین استراتژی اجرای استراتژی ارزیابی نتایج 40 By: Dr K Mirzaei 1 7 8 9 6 4 5 مرحله اول :به منظور توسعه استراتژی ،اعضای سازمان اول باید ماموریت فعلی سازمانشان را همراه با اهداف و استراتژی های آن مشخص کنند 41 هر سازمان ماموریتی Missionدارد که رسالت آن سازمان را تعریف می کند و به این سئوال که : سازمان به چه کاری مشغول استپاسخ می دهد تعریف محدوده ماموریت سازمان ،مدیریت آن را وادار می کند تا محدوده تولیدات و خدمات خود را به دقت مشخص نمایند By: Dr K Mirzaei مرحله دوم :تجزیه و تحلیل محیط پس از مشخص شدن ماموریت سازمان ،این سازمان می تواند نگاهی به بیرون از سازمان بیندازد تا مطمئن شود که استراتژی اش در انطباق با محیط می باشد 42 با تجزیه و تحلیل محیط خارجی ،مدیران برای تعریف استراتژی های موجود یعنی آنهایی که می توانند با محیط شان سازگار باشند در وضعیت بسیار بهتر قرار می گیرند مرحله دوم فرآیند استراتژی موقعی کامل می شود که مدیریت برداشتی درست از آنچه که در اطرافش رخ می دهد داشته باشد و از حوادث مهمی که بر عملیات آن تاثیر می گذارد آگاهی داشته باشد By: Dr K Mirzaei مرحله :3شناسایی فرصت ها Oppertunitiesو تهدیدها :Threats فرصت ها عناصر مثبت خارج از سازمان هستند در حالیکه تهدیدات عناصر منفی هستند 43 مثال : By: Dr K Mirzaei مرحله :4تجزیه و تحلیل منابع سازمان : این مرحله این شناخت را به مدیریت می دهد که هر سازمانی صرف نظر از بزرگی و قدرت ،از نظر منابع و مهارت های قابل دسترسی در محدودیت می باشد 44 By: Dr K Mirzaei مرحله :5شناسایی نقاط قوت Strengthsو نقاط ضعف :Weaknesses منابع داخلی که در دسترس هستند و یا کارهایی که سازمان می تواند انجام دهد قوت های آن سازمان نامیده می شوند 45 هر کدام از این قوت ها که نشان دهنده مهارت های خاص باشند یا منابعی که لبه تیز رقابت سازمان را تعیین می کنند شایستگی بارز Distinctive Competenceسازمان نامیده می شود از سوی دیگر ،منابعی که سازمان فاقد آن است و یا فعالیتی که سازمان نمی تواند به خوبی آن را انجام دهد ضعف های آن سازمان می باشند By: Dr K Mirzaei 46 در هم ادغام کردن مسائل بیرونی ( مراحل 2و )3و مسائل درونی ( مراحل 4و ) 5منجر به ارزیابی فرصت های سازمان می شود این ادغام را اغلب تجزیه و تحلیل SWOTمی نامند زیرا قوت ها ، ضعف ها ،فرصت ها و تهدیدات سازمان را دریک جا جمع می کند تا زمان انجام کاری را که سازمان می تواند از آن بهره برداری کند شناسایی نماید . By: Dr K Mirzaei مرحله 6ارزیابی مجدد ماموریت و اهداف سازمان : با تکمیل تجزیه و تحلیل ، SWOTسازمان به ارزیابی مجدد ماموریت و اهدافش می پردازد 47 در سایه تجزیه و تحلیل SWOTو شناسایی فرصت های سازمان ، مدیریت به ارزیابی مجدد ماموریت و اهدافش می پردازد By: Dr K Mirzaei مرحله :7تدوین استراتژی ها : تدوین استراتژی برای تمام سطوح سازمان الزم است 48 مدیریت نیاز به توسعه و ارزیابی گزینه های مختلف استراتژی و سپس انتخاب مناسب ترین آنها برای هر سطح دارد و به سازمان این اجازه را می دهد که به بهترین نحو بر روی منابعش و فرصت های موجود در محیط سرمایه گذاری کند . By: Dr K Mirzaei 49 برای بسیاری از سازمانها چهار استراتژی اولیه در دسترس است که اغلب به آنها استراتژی اصلی Grand Strategiesمی گویند که عبارتند از : استراتژی های رشد استراتژی ثبات استراتژی کاهش -استراتژی ترکیبی By: Dr K Mirzaei 50 استراتژی رشد به معنی آن است که سازمان تالش می کند سطح عملیات خود را باال ببرد این رشد می تواند به اشکال مختلف مانند افزایش درآمد فروش ، داشتن کارمند زیاد و ...باشد اگر مدیریت یک سازمان معتقد باشد که هرچه بزرگتر بهتر ،در اینصورت استراتژی رشد را انتخاب می کند By: Dr K Mirzaei 51 ممکن است شرکت ها با ادغام شدن در سایر شرکت ها و یا با تملک سایر شرکت ها رشد کنند ادغام وقتی رخ می دهد که دو شرکت ( که معموال دارای یک اندازه هستند ) منابع خود را برای تشکیل یک شرکت جدید با هم ترکیب می کنند By: Dr K Mirzaei 52 شبیه ادغام است و معموال وقتی رخ می دهد که شرکت های بزرگتر شرکت کوچک تری را به قیمت معین و یا از طریق خرید سهام و یا هردو شکل می خرد و فعالیت این شرکت را با خود یکی می کند By: Dr K Mirzaei 53 در این استراتژی سازمان حضور خود را در همان بازار و با همان بازار و با همان مشتریان ادامه می دهد و سهم بازارش را حفظ می کند این استراتژی موقعی مناسب ترین است که چند شرط وجود داشته باشد : محیط پایدار و تغییر ناپذیر عملکرد رضایت بخش سازمان نبود نقاط قوت یا ضعف های بسیار مهم -فرصت ها و تهدیدهای جزئی By: Dr K Mirzaei 54 این استراتژی ویژه سازمانی است که اندازه خود را کوچک می کند برای مدیریت این به معنی تعیین استراتژی در یک محیط رو به نزول است By: Dr K Mirzaei 55 تبعیت همزمان از دو یا چند استراتژی قبلی است یعنی یک بخش سازمان ممکن است از استراتژی رشد پیروی کند در حالی که بخش دیگر همان سازمان از استراتژی کاهش استفاده کند By: Dr K Mirzaei 56 هر واحدی در سازمان باید استراتژی خود را به یک سری استراتژی هایی که بتواند به سازمان مزیت رقابتی بدهد تبدیل کند یعنی :برای اجرای استراتژی اصلی ،مدیران به دنبال قراردادن واحدهایشان در موقعیتی هستند که بتوانند امتیاز نسبی در مقابل رقبای شرکت به دست آورند . By: Dr K Mirzaei استراتژی هدایت – هزینه Cost- Leadership Str.: تولید کردن با هزینه پایین استراتژی تمایز : Differentiation Str. منحصر به فرد بودن در یک بازار وسیع استراتژی تمرکز: Focus Str. منحصر به فرد بودن در بازار محدود انتخاب هر نوع استراتژی از سوی مدیر بستگی به نقاط قوت سازمان و نقاط ضعف رقبای سازمان دارد . 57 By: Dr K Mirzaei