فصل نهم تئوری حسابداری اسکات مهسا براری,علی عبداللهیان,زهرا نوروزی

Download Report

Transcript فصل نهم تئوری حسابداری اسکات مهسا براری,علی عبداللهیان,زهرا نوروزی

‫دانشگاه آزاد اسالمی واحد علوم و تحقیقات گیالن‬
‫استاد گرامی ‪ :‬جناب آقای دکتر محفوظی‬
‫تهیه کنندگان ‪:‬‬
‫مهسا براری‬
‫علی عبداللهیان‬
‫زهرا نوروزی‬
‫ارایه نهم‬
‫تجزیه و تحلیل تضاد منافع‬
‫تئوری بازی ‪:‬‬
‫در تئوری بازی در مورد رابطه متقابل دو یا چند بازیگر‪ ،‬الگوهایی ارائه می‬
‫شود‪ .‬این رابطه متقابل در حالی برقرار می شود که از یک سو پدیده عدم اطمینان‬
‫ناش ی از قابل پیش بینی نبودن رویدادها و از سوی دیگر اطالعات نامتقارن وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫تقسیم بندی بازی ‪:‬‬
‫‪ -1‬تعاونی (تشریک مساعی یا همکاری)‬
‫‪ -2‬غیرتعاونی(بدون تشریک مساعی)‬
‫الگویی از بازی بدون همکاری ‪ « :‬تعارض بین مدیر و سرمایه گذار»‬
‫سرمایه گذاران برای اینکه بتوانند ریسک و ارزش مورد انتظار سرمایه گذاری خود را‬
‫برآوردکنند‪ ،‬نیاز به صورتهای مالی دارند که اطالعات اثرگذار و قابل اعتماد ارائه نمایند‪ ،‬در‬
‫حالیکه مدیران براساس دو دیدگاه فرصت طلبانه یا کارایی قراردادها درصدد دست کاری در‬
‫صورتهای مالی (حساب سازی) برآیند این تعارض را در چارچوب تئوری بازی در قالب یک‬
‫الگوی بازی بدون همکاری ارائه می دهیم‪.‬‬
‫مثال ‪ :‬رابطه بین مدیر و سرمایه گذار در قالب یک بازی بدون همکاری‬
‫بازده مطلوبیت در یک بازی بدون همکاری‬
‫مدیر‬
‫سرمایه گذار‬
‫استراتژی مدیران‪:‬‬
‫خرید‬
‫عدم خرید‬
‫(‪)B‬‬
‫(‪)R‬‬
‫‪ .1‬استراتژی تحریف (‪)D‬‬
‫‪ .2‬استراتژی صداقت (‪)H‬‬
‫صداقت(‪)H‬‬
‫‪40‬و‪60‬‬
‫‪20‬و‪35‬‬
‫تحریف(‪)D‬‬
‫‪ 80‬و ‪20‬‬
‫‪30‬و‪35‬‬
‫استراتژی سرمایه گذار ‪:‬‬
‫‪ -1‬خرید سهام(‪)B‬‬
‫‪ -2‬خودداری از خرید (‪)R‬‬
‫کدام جفت استراتژی انتخاب خواهد شد؟‬
‫تنها ترکیب ‪ RD‬نوعی استراتژی است که با توجه به استراتژی که بازیکن دیگر انتخاب‬
‫خواهد کرد‪ ،‬هر یک از بازیکنان نسبت به استراتژی های خود احساس رضایت خواهد کرد‪ ،‬یک‬
‫چنین ترکیب استراتژی را تعادل نش(‪ )Nash‬می نامند‪.‬‬
‫اما به هر حال‪ RD ،‬نمی تواند نتیجه ای باشد که به طور کامل برای آن بازی رضایت بخش‬
‫است‪ .‬اگر به جای ترکیب ‪ RD‬از استراتژی ‪ BH‬استفاده می شد وضع مالی دو طرف قرارداد از‬
‫نظر مالی بهتر می شد‪.‬‬
‫تفاوت عمده بین تئوری تصمیم انفرادی و تئوری بازی‪:‬‬
‫در تئوری تصمیم فرض بر این است که بازده بال یا پائین ناش ی از یک سازوکار‬
‫تصادفی است که قابل پیش بینی نمی باشد و آن را رویداد (طبیعت) غیرقابل پیش بینی‬
‫می نامند‪ .‬ولی هنگامی که بازده ناش ی از وجود یک نیروی متفکر مخالف (مدیر) باشد و‬
‫نه ناش ی از طبیعت‪ ،‬این روش ناتوان می ماند‪.‬‬
‫شرایط دیگری که موجب تشدید تعارض در حسابداری مالی می شود‪:‬‬
‫مثال دارو و استاگتان(‪ :)1990‬یک بازی بین یک شرکتی که از نظر تولید‪ ،‬بازار را در‬
‫انحصار خود دارد که درصدد است برای یک پروژه جدید با عرضه سهام سرمایه لزم را‬
‫تأمین کند و شرکتی که درصدد ورود به بازاراست‪.‬‬
‫این پرسش مطرح است که آیا شرکت حاکم بر بازار اطالعات را افشا نماید یا خیر؟‬
‫پاسخ به این امر بستگی دارد که شرکت حاکم بر بازار تا چه اندازه سودآور است ‪،‬‬
‫اگر سود ناش ی از انحصاری بودن بال باشد و از طرف دیگر نیاز به سرمایه ای که می‬
‫توان ازطریق انتشار سهام تأمین کرد جدی نباشد‪ ،‬شرکت حاکم بر بازار درصدد بر می‬
‫آید تا بر سر راه ورد شرکت رقیب مانع ایجاد کند‪.‬‬
‫این نتیجه ها بیانگر این هستند که طرح پرسش مربوط به افشای اطالعات کامل‬
‫ریشه در ساختار شرکت(صنعت) دارد‪ .‬در الگوی دارو و استاگتان هر قدر در یک صنعت‬
‫رقابت بیشتر باشد (که این معیار بر مبنای تهدید به ورود به صنعت محاسبه می شود)‬
‫بهتر است که اطالعات افشا شوند‪.‬‬
‫تئوری نمایندگی ‪ :‬قراداد استخدامی بین مالک شرکت و مدیر‬
‫به یک شرکت ساده توجه کنید که از یک مالک و یک مدیر تشکیل شده است‪.‬‬
‫شرکت و مدیر می توان بخش عمده‬
‫بین مالک‬
‫ساده‬
‫فعالیتقرا‬
‫نمونه از‬
‫نامطمئن روبه رو‬
‫رویدادی‬
‫داد و با‬
‫میرکند‬
‫یکزمانی‬
‫استفادهیکازدوره‬
‫این باشرکت برای‬
‫قابل‪ .‬پیش بینی بیان می نمائیم‪ .‬فرض‬
‫قالب رارویدادی‬
‫تئوماریآن را در‬
‫استاز که‬
‫غیرداد‬
‫توضیح‬
‫نمایندگی‬
‫ای‬
‫مدیر‪ ϴ2‬نشان‬
‫عالمتهایو‪ ϴ1‬و‬
‫دوما آنها را‬
‫به که‬
‫کردنباشد‬
‫توجهداشته‬
‫رویداد وجود‬
‫کنیددردو نوع‬
‫بیانگر یک روش الگوسازی است تا‬
‫شخصبا مالک‬
‫مثال زیر‬
‫می دهیم‪ ϴ1 .‬نشان دهنده روزهای خوب و ‪ ϴ2‬روزهای بد ‪.‬‬
‫بتوان مثال را ساده کرد‪.‬‬
‫مالک و مدیر دارای تضاد منافع هستند و در این مثال نمونه ای از تفکیک مالکیت‬
‫شود‪.‬‬
‫وکنتررولزار‬
‫داشته باشد‪ ،‬بازده پایان دوره شرکت‬
‫میوجود‬
‫هایائهخوب‬
‫اگر‬
‫‪ 100‬دالر = ‪X1‬‬
‫و اگر روزهای بد وجود داشته باشد‪ ،‬بازده پایان دوره شرکت‬
‫‪ 50‬دالر = ‪X2‬‬
‫بازده هم‪ ،‬بر حسب سود خالص شرکت مورد توجه قرار می گیرد‪.‬‬
‫اگر ‪ ϴ1‬رخ دهد ‪ ،‬سود خالص برابر‬
‫‪ 100‬دالر = ‪X1‬‬
‫و اگر ‪ ϴ2‬رخ دهد‪ ،‬سود خالص برابر‬
‫‪ 50‬دالر = ‪X2‬‬
‫از این رو ما می توانیم در مورد احتمال متعلق به بازدهی ها همانند احتمال‬
‫متعلق به رخدادها عمل کنیم‪.‬‬
‫حال فرض کنیدکه مالک امور شرکت را اداره نمی کند و این مسئولیت بر عهده‬
‫مدیرگذارده شود‪ .‬فرض کنید که مدیر پس از استخدام دو گزینه پیش روی دارد‪:‬‬
‫سخت کوش ی که با ‪ a1‬نشان داده می شود و کم کاری که با ‪ a2‬نشان می‬
‫دهیم‪ .‬نوع اقدام یا میزان فعالیت مدیر بر احتمال توزیع این بازدهی ها اثر می‬
‫گذارد‪.‬‬
‫از دیدگاه آماری‪ ،‬توزیع بازده مشروط به ‪ a1‬می تواند توزیع بازده مشروط به ‪ a2‬را تحت‬
‫الشعاع قرار دهد‪.‬‬
‫یعنی هر قدر در مورد عملیات شرکت‪ ،‬مدیر تالش بیشتری نماید‪ ،‬احتمال این که بازده بال‬
‫رود‪ ،‬بیشتر است‪ .‬سخت کوش ی مدیر باعث می شود احتمال این که شرکت عملکرد عالی‬
‫داشته باشد‪ ،‬افزایش یابد‪.‬‬
‫البته به همین نسبت این احتمال هم وجود داردکه بازده کم شود‪ ،‬زیرا عواملی ورای کنترل‬
‫مدیر وجود دارند‪ .‬ولی با افزایش تالش او احتمال این که بازده کاهش یابد‪ ،‬بسیارکم می‬
‫شود‪ .‬به بیان دیگر‪ ،‬دست کم‪ ،‬برخی ازعوامل اثرگذار بر بازده‪ ،‬در کنترل مدیریت هستند‪.‬‬
‫همچنین باید تالشهای مدیر را درسطحی بسیارگسترده تفسیر کرد‪ .‬هر قدر مدت زمان کار‬
‫مدیر افزایش یابد‪ ،‬تفسیرکردن واقعی نتیجه تالشها‪ ،‬مشکل تر می شود‪.‬‬
‫بازده برای هر دو طرف قرارداد قابل مشاهده است‪ .‬این فرض باعث می شود بر سیستم‬
‫حسابداری و صورتهای مالی فشار زیادی وارد آید تا اطالعات را‪ ،‬به صورت کامل و دقیق‪ ،‬ارائه‬
‫نمایند‪ ،‬به گونه ای که هر دو بازیگر این صحنه تمایل داشته باشند که سود خالص گزارش‬
‫شده را به عنوان معیاری از بازده بپذیرند‪.‬‬
‫حال از دیدگاه مالک شرکت به این مسئله نگاه کنید‪ .‬مالک خواهان مدیری است که سخت‬
‫کوش باشد‪ ،‬یعنی کس ی که ‪ a1‬را انتخاب کند‪ ،‬زیرا احتمال بازده مشروط ‪ a1‬نسبت به ‪a2‬‬
‫بیشتر است‪.‬‬
‫حال فرض کنید که مدیر یک حقوق ثابت ‪ 25‬دلری دریافت می کند‪ .‬در این حالت‪ ،‬مطلوبیت‬
‫مشروط و مورد انتظار مالک براساس هر اقدامی به صورت زیر می شود‪:‬‬
‫که در این رابطه )‪ EUo(a1‬نشان دهنده مطلوبیت مورد انتظار مالک است‪ ،‬با فرض این که‬
‫مدیر ‪ a1‬را انتخاب کند‪.‬‬
‫درست همانند آنچه در تئوری تصمیم داشتیم‪ ،‬ما فرض می کنیم که بازیگران این صحنه می‬
‫خواهند مطلوبیت مورد انتظار خود را به حداکثر برسانند‪ .‬در نتیجه مالک خواهان این است که‬
‫مدیر ‪ a1‬را انتخاب کند‪ ،‬زیرا مطلوبیت مورد انتظار آن بیشتر است‪.‬‬
‫حال فرض کنید چنین مدیری استخدام شود‪ ،‬آیا در واقع بدان گونه که مورد خواست‬
‫مالک است ‪ a1 ،‬به اجرا در خواهد آمد؟‬
‫در تئوری بازی و بویژه در تئوری نمایندگی یک بازیکن عمل یا اقدامی را که مورد خواست‬
‫بازیکن دیگر است انجام نخواهد داد ‪ ،‬فقط بدان سبب که بازیکن می گوید خواستار آن است‪.‬‬
‫بلکه‪ ،‬هر بازیکن عمل یا اقدامی را انتخاب می کند که مطلوبیت مورد انتظار او را به حداکثر‬
‫برساند‪.‬‬
‫در نتیجه اگر مدیر ‪ a1‬را انتخاب نماید‪ ،‬باید بدین دلیل باشد که مطلوبیت مورد انتظار مدیر‪،‬‬
‫دست کم ‪ ،‬برای ‪ a1‬به اندازه ‪ a2‬است‪.‬‬
‫این فرض با تجزیه و تحلیل اقتصادی متفاوت است‪ ،‬زیرا فرض می شود که شرکت به‬
‫شیوه ای عمل می کند که سود را به حداکثر برساند‪ .‬یکی از ویژگیهای متمایز و مهم تئوری اثباتی‬
‫حسابداری و تئوری بازی این است که همه طرفهای قرارداد به گونه ای رفتار می کنند که‬
‫مطلوبیت مورد انتظار به حداکثر برسد‪.‬‬
‫حال اگر فرض کنید که مدیر ضدکار است‪ ،‬این بدان معنی است که مدیر با‬
‫کارکردن زیاد مخالف است و هر قدر نوع کار نیاز به تالش بیثتری داشته باشد او بیشتر از‬
‫این کار تنفر دارد‪ .‬در نتیجه‪ ،‬ما فرض می کنیم‪:‬‬
‫عدم مطلوبیت میزان فعالیت ‪a1 = 2‬‬
‫عدم مطلوبیت میزان فعالیت ‪a2 = 1.7‬‬
‫حال می توانیم مطلوبیت مورد انتظار مدیر را محاسبه کنیم و برای هر نوع عمل یا‬
‫اقدام‪ ،‬عدد متعلق به عدم مطلوبیت را از آن کم نمائیم‪.‬‬
‫‪EUm (a1) = 3‬‬
‫‪EUm (a2) = 3.3‬‬
‫دراین رابطه )‪ EUm (a1‬نشان دهنده مطلوبیت مورد انتظار مدیر است با فرض‬
‫این که مدیر ‪ a2‬هم به همین شیوه عمل می کند‪.‬‬
‫بنابراین ما می دانیم که مدیر ترجیح می دهد ‪ a2‬را انتخاب کند و این چیزی مغایر‬
‫با خواست مالک شرکت است‪ .‬در این رابطه سایر عوامل تغییر نمی کنند‪ ،‬زیرا بدون‬
‫توجه به هر عامل دیگری‪ ،‬مدیر حقوق ثابتی برابر با ‪ 25‬دلر دریافت می کند‪ .‬این که‬
‫خطر اخالقی می باشد‪.‬‬
‫نماینده میل دارد کم کاری کند نمونه ای از‬
‫طرح ریزی یک قرارداد برای حل مسئله خطر اخالقی‬
‫یک راه این است که مالک چنین مدیری را استخدام نکند‪ ،‬ولی هر مدیر حقوق بگیر‬
‫دیگری که به روش بخردانه عمل کند‪ a2 ،‬را انتخاب خواهدکرد‪ .‬درنتیجه مالک یا باید‬
‫شرکت را تعطیل کند و یا این که خودش مدیریت آن را بر عهده بگیرد‪ .‬بنابراین راه های زیادی‬
‫پیش رو داریم‪:‬‬
‫• استخدام مدیر و اجرای ‪a2‬‬
‫مالک می تواند کار را ادامه دهد‪ ،‬اجازه بدهد مدیر ‪ a2‬را به اجرا درآورد و به جای‬
‫مطلوبیت ‪ 55‬به مطلوبیت ‪ 45‬توجه کند‪ .‬ولی‪ ،‬چنین به نظر می رسد که این کار هم محتمل‬
‫نباشد‪ ،‬زیرا مالک می تواند بهتر از این عمل کند‪.‬‬
‫• نظارت مستقیم‬
‫اگر مالک بتواند‪ ،‬بدون تحمل هزینه‪ ،‬بر نوع عمل و اقدامی که مدیر انجام می دهد‬
‫نظارت نماید‪ ،‬این مسئله حل خواهد شد‪ .‬در چنین حالتی ‪ ،‬مفاد قرارداد استخدامی اصالح‬
‫می شود‪ ،‬مبنی بر این که اگر ‪ a1‬به اجرا درآید حقوق مدیر ‪ 25‬دلر و اگر غیر از آن عمل‬
‫نماید حقوق وی ‪ 12‬دلر خواهد بود‪ .‬می توان به راحتی ثابت کرد که مدیر ‪ a1‬را انتخاب‬
‫خواهد کرد‪ ،‬زیرا انتخاب ‪ a2‬باعث می شود که حقوق و پاداش وی به ‪ 12‬دلر و مطلوبیت‬
‫مورد انتظار او به ‪ 1.76‬برسد‪.‬‬
‫این نوع قرارداد را اولویت نخست می نامند‪ .‬که باعث می شود که مالک شرکت به‬
‫حداکثر مطلوبیت قابل حصول (‪ )55‬دست یابد و نماینده یا مدیر هم می تواند به مطلوبیت‬
‫مورد نظر خود (‪ )3‬دست یابد‪.‬‬
‫•نظارت غیر مستقیم‬
‫با توجه به این که نمی توان به صورت مستقیم‪ ،‬بر میزان کار و تالش مدیریت نظارت‬
‫کرد‪ ،‬ولی تحت شرایطی می توان مقدارکار انجام شده را به مدیر نسبت داد‪ .‬ناگزیریم مثال‬
‫پیشین خود را اندکی تغییر دهیم‪ .‬به جدول ‪ 9-3‬مراجعه کنید‪ .‬تنها تفاوت بین این جدول‬
‫وجدول ‪ 9-2‬این است که بازده برای (‪ ) a2،X2‬در زمان کنونی ‪ 40‬دلر‪ ،‬و نه ‪ 50‬دلر است‪.‬‬
‫ازدیدگاه تئوری نمایندگی این حالت را بازده متغیر (پشتوانه متغیر) می نامند‪ ،‬یعنی مجموعه‬
‫بازدهی های محتمل‪ ،‬متفاوت است و با توجه به نوع اقدامی که به عمل می آید‪ ،‬مقدار آن‬
‫تغییر می کند‪.‬‬
‫با توجه به جدول ‪ 9-3‬این موضوع روشن است که اگر مالک مشاهده نماید که بازده‬
‫‪40‬دلر است‪ ،‬او خواهد دانست که مدیر‪ a2‬را انتخاب کرده است‪ ،‬اگر چه وی به صورت‬
‫مستقیم کار او را مورد مشاهده قرار نداده است‪ .‬از این رو‪ ،‬مالک درصدد برمی آید مفاد‬
‫قرارداد را اصالح و به مدیر پیشنهاد کند که حقوق وی ‪ 25‬دلر خواهد بود‪ ،‬ولی اگر بازده ‪40‬‬
‫دلر باشد حقوق او به ‪ 12‬دلر خواهد رسید‪.‬‬
‫اگر بازده ‪ 40‬دلر باشد‪ ،‬جریمه ‪ 13‬دلری‬
‫دلیلی است که نماینده (مدیر) ‪ a1‬را انتخاب‬
‫کند‪ .‬در مورد جدول ‪ 9-2‬و وجود بازده‬
‫(پشتوانه) ثابت‪ ،‬نظارت کار ساز واقع‬
‫نخواهد شد‪ .‬دلیل این است که اگر بازده ‪50‬‬
‫دلری مشاهده شود آن با ‪ a1‬یا ‪ a2‬سازگار‬
‫است و در مورد بازده ‪ 100‬دلری هم به همین‬
‫شیوه استدلل می شود‪ .‬از این رو‪ ،‬مالک‬
‫با مشاهده بازده نمی تواند نوع عمل را به‬
‫مدیر نسبت دهد‪ .‬و چنین به نظر می رسد که‬
‫ما می توانیم با تکیه بر نظارت غیر مستقیم‬
‫اطمینان یابیم که بتوان قرارداد از نوع‬
‫اولویت نخست را بست‪.‬‬
‫•مالک شرکت را به مدیر اجاره می دهد‬
‫در چنین حالتی‪ ،‬احتمال مالک وسوسه شود و به مدیر بگوید‪ :‬بسیارخوب‪ ،‬من تسلیم می‬
‫شوم‪ .‬شرکت دراختیار شماست‪ ،‬شما آن را اداره کنید واجاره ای به مبلغ ‪ 47.38‬دلر به من‬
‫بدهید‪ .‬در چنین حالتی‪ ،‬مالک هیچ توجهی به نوع کار مدیر نمی کند‪ ،‬زیرا بدون توجه به نوع کار او‬
‫یک اجاره ثابت‪ 47.38 ،‬دلری دریافت خواهد کرد‪ .‬این حالت را شخص ی کردن مسئله تصمیم‬
‫گیری مدیریت می نامند‪ .‬مثل قراردادهای کشاورزی‬
‫•سهمی از بازده به مدیر داده شود‬
‫سرانجام‪ ،‬دومین نوع قرارداد که نسبت به بقیه دارای بالترین کارایی است‪ ،‬بسته می شود‪.‬‬
‫طبق این قرارداد سهمی از بازده را به مدیر می دهند‪ .‬فرض کنید مالک ‪ ٪32‬بازده را به مدیر‬
‫پیشنهاد کند‪ .‬بنابراین‪ ،‬مطلوبیت مورد انتظار مدیر از بابت هر اقدامی که به عمل آورد به صورت‬
‫‪ 3‬و ‪ 2.96‬است که مورد خواست مالک شرکت است و مدیر به جای ‪ a2‬درصدد بر می آید ‪ a1‬را‬
‫انتخاب نماید‪.‬‬
‫این جنبه از قرارداد را انگیزه مشترک (اشتراک منافع) می نامند‪ ،‬زیرا انگیزه مدیر در انتخاب‬
‫‪ a1‬با بهترین منافع مالک سازگار است‪ .‬بنابراین‪ ،‬می توانیم بگوییم که مالک و مدیر اشتراک منافع‬
‫دارند‪ ،‬زیرا هر دو خواهان این هستندکه شرکت به بهترین شکل ممکن عمل نماید‪.‬‬
‫خالصه اینکه‬
‫‪ .1‬چنین به نظر می رسدکه در یک قرارداد بین مالک و مدیر میزان تالش مدیر یا نماینده مالک قابل‬
‫مشاهده نباشد‪ ،‬زیرا در جوامع صنعتی توسعه یافته یکی از ویژگیهای شرکتها این است که مالکیت‬
‫ازکنترل تفکیک می شود‪ .‬این نمونه ای از نامتقارن بودن اطالعات است که منجر به خطر اخالقی‬
‫می شود‪ ،‬بدین معنی که پس از امضاء شدن قرارداد‪ ،‬در صورتی که چنین امکانی وجود داشته‬
‫باشد‪ ،‬مدیری که به روش بخردانه عمل نماید با استفاده از این مزیت که میزان تالش یا فعالیت‬
‫وی قابل مشاهده نیست‪ ،‬دست به کم کاری می زند‪.‬‬
‫‪ . 2‬ماهیت قرارداد مطلوب‪ ،‬به میزان زیادی‪ ،‬به چیزی بستگی دارد که به وسیله هر دو طرف قرارداد‬
‫قابل مشاهده باشد‪ .‬می توان قراردادها را برحسب معیار عملکرد تنظیم نمود که به وسیله مالک و‬
‫مدیر قابل مشاهده باشد‪.‬‬
‫‪ . 3‬به جای سود خالص می توان عملکرد مدیر را بر مبنای شاخص های دیگری ‪ ،‬مانند قیمت‬
‫سهام‪ ،‬تعیین کرد‪ .‬کارآترین معیار سنجش بازده (یا ترکیبی از معیارها) به ساختار سازمانی شرکت و‬
‫عوامل محیطی بستگی دارد‪.‬‬
‫تئوری نمایندگی‪ :‬قرارداد بین مدیر و دارندگان اوراق قرضه‬
‫در اینجا با ذکر مثالی از دیدگاه خطر اخالقی‪ ،‬قرارداد بین دارنده اوراق قرضه (موکل) و مدیر‬
‫شرکت (وکیل) را بررس ی می نماییم‪.‬‬
‫اگر وام دهنده از نظر ریسک خنثی باشد با این مسئله روبرو می شود که آیا ‪ 100‬دلر به‬
‫یک شرکت با نرخ بهره اسمی ‪ %12‬وام بدهد و یا همین مبلغ را در اوراق قرضه دولتی با بازده‬
‫‪ %10‬سرمایه گذاری نماید‪.‬‬
‫مدیر می تواند یکی از دو مورد زیر را انتخاب کند‪:‬‬
‫‪ :a1‬بابت وام هیچ بهره ای پرداخت نمی کند‪.‬‬
‫‪ :a 2‬بهره زیادی پرداخت خواهد کرد‪.‬‬
‫بازده بر اساس قرارداد بین وام دهنده و مدیر‬
‫‪( a2‬بهره)‬
‫‪) a1‬بدون بهره)‬
‫احتمال‬
‫بازده‬
‫احتمال‬
‫بازده‬
‫‪( X1‬بهره پرداخت شده)‬
‫‪( X2‬ورشکستگی)‬
‫‪12‬دالر‬
‫‪-100‬‬
‫‪%99‬‬
‫‪%1‬‬
‫‪12‬دالر‬
‫‪-100‬‬
‫‪%90‬‬
‫‪%10‬‬
‫= )‪ETR= 0/5(12*0/99 – 100*0/01) + 0/5(12*0/9 – 100*0/1‬‬
‫‪0/5*10/88 + 0/5*0/8 = 5/44+0/4 = 5/84‬‬
‫در رابطه فوق ‪ )Expected total return( ETR‬نشان دهنده کل بازده مورد انتظار‬
‫است‪.‬‬
‫اولین عبارت درون پرانتز نشان دهنده بازده مورد انتظار وام دهنده است مشروط بر این‬
‫که ‪(a1‬با احتمال ‪ )%50‬انجام شود‪.‬‬
‫شرکت برای جلب توجه وام دهنده چه نرخ اسمی را اعالم خواهد کرد؟‬
‫(‪10 =0/5(0/99*R - 100*0/01( + 0/5 )0/9*R-100*0/1‬‬
‫‪R=16/40‬‬
‫عدد ‪ 10‬کل بازده مورد نظر سرمایه گذار را نشان می دهد‪.‬‬
‫‪ :R‬نرخ اسمی مورد نظر سرمایه گذار‬
‫مدیر در قرارداد وام بندی به این مضمون میفزاید که‪:‬‬
‫‪ -1‬اگر نسبت پوشش بهره کمتر از سطح معینی برسد شرکت هیچ سود تقسیمی پرداخت‬
‫نکند‪.‬‬
‫‪-2‬اگر نسبت بدهی ها به حقوق صاحبان سهام از سطح معینی بالتر رود شرکت حق گرفتن‬
‫وام اضافی نداشته باشد‬
‫‪-3‬مدیر متعهد می شود که بابت وام هیچ بهره ای پرداخت نکند‪.‬‬
‫محاسبه بازده مورد انتظار وام دهنده تحت شرایط جدید‪:‬‬
‫‪1(12*0/99 – 100*0/01) + 0(12*0/9 – 100*0/1)=10/88‬‬
‫جنبه های کاربردی تئوری اثباتی حسابداری‬
‫الگوی نمایندگی از هلمز ترام‬
‫در الگوی نمایندگی فرض می شود که تالش مدیر (نماینده) به گونه ای است که بوسیله ی‬
‫مالک قابل مشاهده نیست ولی هر دو طرف قرارداد (مالک و مدیر) می توانند بازده را مشاهده‬
‫کنند‪.‬‬
‫مالک از این جهت که می داند مدیر برای افشای اطالعات صادقانه و درست انگیزه ندارد‬
‫به سود خالص گزارش شده اعتماد نکرده و بر مبنای آن قرار دارد منعقد نمی کند‪.‬‬
‫اصول پذیرفته شده حسابداری می تواند قابلیت اعتماد سود خالص را ارتقاء دهد‪.‬‬
‫حسابرس ی به سه طریق موجب افزایش اطمینان به سود خالص گزارش شده می شود‪:‬‬
‫‪ -1‬اطمینان به درستی سیستم کنترل داخلی‬
‫‪ -2‬اطمینان به رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری‬
‫‪ -3‬حسابرس مستقل است و احتمال ندارد که تحت نفوذ نامعقول مدیر قرارگیرد‬
‫از دیدگاه بستن قرارداد سودمندی سود خالص به رویه حسابداری بستگی دارد چون‬
‫سود خالص محاسبه شده بر مبنای هزینه تاریخی با میزان کار و تالش مدیر همبستگی دارد در‬
‫بستن قرارداد مورد استفاده قرار می گیرد‪.‬‬
‫با فرض این که بازده قابل مشاهده است هلمز ترام ثابت می کند که قرارداد مبتنی بر بازده‬
‫در مقایسه با قرارداد مبتنی بر اولویت نخست کارایی کمتری دارد (هزینه برتر است)‬
‫آیا می توان مفاد قرارداد را بر مبنای سود خالص و قیمت سهام گذاشت تا بدین وسیله‬
‫هزینه های نمایندگی متعلق به قرارداد مبتنی بر اولویت دوم را کاهش داد و بر کارایی آن‬
‫افزود؟‬
‫هلمز ترام ثابت می کند که پاسخ به این پرسش مثبت است مشروط بر این که قیمت‬
‫سهام به وسیله هر دو طرف قرارداد مشاهده شود‬
‫ضمانت اجرایی قراردادها‬
‫مفاد قراردادها پس از امضا ضمانت اجرا پیدا می کنند‬
‫با فرض اینکه قراردادها ناقص هستند احتمال زیادی وجود دارد که بتوان درباره مفاد‬
‫قرارداد دوباره به مذاکره نشست ولی به نظر نمیرسد که پس از تغییر در یک اصل پذیرفته شده‬
‫حسابداری بتوان مفاد قرارداد را به گونه ای تغییر داد که موجب کاهش یافتن نگرانی های‬
‫مدیریت درباره رویه های حسابداری شود‪.‬‬
‫در تجزیه و تحلیل نهایی رابطه متقابل بین مدیران و سرمایه گذاران در قالب یک بازی در می‬
‫آید در حالی که تئوری بازی با نگرانی های مدیران درباره رویه های حسابداری سازگار است‪.‬تئوری‬
‫مزبور به درک نتیجه تحقیق لو کمک می کند مبنی بر این که سرمایه گذاران هم نگران رویه‬
‫های حسابداری هستند‪.‬‬
‫یکی از تفسیرهایی که می توان درباره نتیجه تحقیق لو نمود این است که بازار اوراق بهادار‬
‫کارایی لزم را ندارد‪.‬‬
‫تفسیر دیگر از نتیجه تحقیق لو نمود این است که مدرک یا شاهدی درباره کارایی بازار به‬
‫دست می دهد‪.‬‬
‫درک این دیدگاه به اثری که تالشهای موفقیت آمیز بر سود خالص گزارش شده می گذارد‬
‫بر میگردد‪.‬‬
‫تالشهای موفقیت آمیز باعث می شود که ‪:‬‬
‫‪-1‬سود خالص کاهش یابد‪.‬‬
‫‪ -2‬دارای نوسان بیشتری شود‪.‬‬
‫تا آنجا که بدانید‪ ،‬به دیگران بیاموزید‬
‫‪،‬‬
‫مارصفت بر گنجینه علم حلقه مزنید‬
‫و‬
‫جویندگان را از این گنج سرشار بی بهره مسازید‪.‬‬
‫حضرت علی ( ع)‬