منبع شناسي طبّ اسلامي - معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم

Download Report

Transcript منبع شناسي طبّ اسلامي - معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم

‫بسم هللا الرّحمن الرّحیم‬
‫هو الشافی‬
‫احد ایمانی‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬بحث علم دینی در مقابل علم سکوالر ّاول بار در سال ‪ 1930‬میالدی ّ‬
‫توسط ابوالعالی مودودی ـ‬
‫اهل پاکستان ـ مطرح شد‪ .‬بعد ّ‬
‫توسط دکتر نقیب العطاس مالزیایی و اسماعیل الفارقی پی گرفته‬
‫شد و ّ‬
‫توسط دکتر حسین نصر ـ فیلسوف و دانشمند ایرانی مقیم آمریکا ـ در سطح وسیعی‬
‫گسترش یافت؛ و در عصر ما و بخصوص در جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬در حال تبدیل شدن به یک‬
‫گفتمان ّ‬
‫جدی است‪.‬‬
‫طب غربی موجود نیز از جهات مختلفی مورد نقد واقع شده و ّ‬
‫‪ ‬در این فضا ّ‬
‫عده ای بر آن شده اند‬
‫ً‬
‫طب اسالمی را جایگزین ّ‬
‫که ّ‬
‫طب سکوالر غربی کنند‪ّ .‬اما در این میان‪ ،‬ظاهرا برخی ها دچار خبط و‬
‫طب ّ‬
‫سنتی ایران را با ّ‬
‫خطایی شده اند؛ به این صورت که ّ‬
‫طب اسالمی یکی دانسته اند؛ حال‬
‫ً‬
‫طب ّ‬
‫دقیقا همان ّ‬
‫آنکه ّ‬
‫طب اسالمی‪،‬‬
‫سنتی نیست‪.‬‬
‫طب اسالمی با ّ‬
‫‪ّ ‬‬
‫طب غربی در سه مورد تفاوت و بلکه‬
‫ّ‬
‫تعارضات جدی دارد‪.‬‬
‫‪ ‬الف‪ :‬در مبانی؛ یعنی در امور قبل از علم که مبنای آن علم هست‪.‬‬
‫‪ ‬ب‪ :‬در مبادی؛ یعنی در تعاریف و مسائل آغازین و بنیادی علم‪.‬‬
‫‪ ‬ج‪ :‬در آموزه ها و مسائل پسینی علم که مبتنی بر مبانی و مبادی اند‪.‬‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫طب اسالمی و تفاوت آن با طب سنتی‬
‫‪‬‬
‫طب ّ‬
‫ّ‬
‫طب اسالمی نیست‪ ،‬بلکه ترکیبی از ّ‬
‫تصور رایج‪ ،‬صد در صد ّ‬
‫ّ‬
‫طب‬
‫سنتی برخالف‬
‫ً‬
‫یونانی‪ ،‬هندی‪ ،‬ایرانی و اسالمی است‪ ،‬البته عمدتا با مبانی و مبادی یونانی‪.‬‬
‫‪‬‬
‫طب ّ‬
‫طب چینی و مصری و ‪ ...‬هم در ّ‬
‫البته از مکاتب ّ‬
‫سنتی استفاده شده است‪.‬‬
‫ب سنّتی‬
‫م ط ّ‬
‫منابع مه ّ‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ّ‬
‫الحاوی فی الطب‬
‫ّ‬
‫القانون فی الطب‬
‫ذخیره ی خوارزمشاهی‬
‫ّ‬
‫الطبیةّ‬
‫االغراض‬
‫ّ‬
‫خفی عالئی‬
‫کامل الصناعة ّ‬
‫الطب ّیة‬
‫ّ‬
‫مخزن‬
‫االدویه‬
‫و‪...‬‬
‫الحاوی فی الطّب‬
‫مد بن زکریای رازی‬
‫اثر ابوبکر مح ّ‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ب سنّتی شناخته شده‬
‫این کتاب‪ ،‬از بزرگترین دایرة المعارف معتبر ط ّ‬
‫است؛ ولی متأسفانه نسخه های آن پراکنده بوده و اختالف نسخه ها ی‬
‫آن نیز زیاد است‪.‬‬
‫گفته شده که رازی‪ ،‬از حیث تفکّرات فلسفی‪ ،‬تابع مکتب فلسفی پیرون‬
‫بوده است‪ .‬برخی نیز او را از فیثاغورثیان دانسته اند‪ ،‬که این قول‪ ،‬اقوی‬
‫ب رازی‪ ،‬نمی تواند صد در صد اسالمی‬
‫است‪ .‬بر این اساس‪ ،‬مبانی ط ّ‬
‫باشد‪ .‬حتّی در برخی کتب او‪ ،‬شبهه افکنی صریح در مورد دین نیز دیده‬
‫می شود‪ ،‬تا آنجا که برخی او را زندیق دانسته اند‪ ،‬که این نسبت‪ ،‬جای‬
‫حرف دارد‪.‬‬
‫دیگر کتب رازی عبارتند از‪:‬‬
‫المنصوری فی الط ّب‬
‫الفصول فی الط ّب‬
‫الط ّب الملوکی‬
‫ب الفقراء‬
‫من الیحضره الطبیب‪ :‬این کتاب برای عموم نوشته شده است‪ .‬نام دیگر این کتاب‪ ،‬ط ّ‬
‫می باشد‪.‬‬
‫م رازی‬
‫الجدری و الحصبة‪ :‬که در این کتاب تحقیق عمیقی در آبله و سرخک شده‪ ،‬لذا از کتب مه ّ‬
‫است‪.‬‬
‫التقسیم و التشجیر‪ :‬در این کتاب‪ ،‬بسیاری از بیماری ها را معرّفی کرده است‪.‬‬
‫قرابادین‪ :‬در اصول مداوا‬
‫ی و المثانة‪ :‬یعنی سنگ ریزه در کلیه و مثانه‬
‫ی فی الکل ّ‬
‫الحص ّ‬
‫القولنج‬
‫فی النقرس و اوجاع المفاصل‬
‫کتاب السکنجبین‬
‫کتاب دفع مضارّ االغذیة‬
‫خر (آنچه باید پیش یا پس انداخته شود‪ ،‬از میوه ها و‬
‫کتاب ما یقدم من الفواکه و االغذیه و ما یأ ّ‬
‫غذاها)‬
‫ابدال االدویه‪ :‬در این کتاب‪ ،‬جایگزین داروها را معرّفی می کند‪.‬‬
‫ل مکان‪ :‬معرّفی داروهایی که همه جا یافت می شوند‪.‬‬
‫االدویة الموجودة فی ک ّ‬
‫و ‪...‬‬
‫القانون فی الطّب‬
‫حسین بن عبدهللا بن سینا (معروف به ابوعلی سینا و ابن سینا)‬
‫‪‬‬
‫این کتاب‪ ،‬یکی از معروفترین آثار طبّی جهان و بلکه مشهورترین و پربارترین‬
‫اثر طبّی در جهان قدیم است‪ .‬این کتاب‪ ،‬یک دایره المعارف پزشکی است که‬
‫از همه ی امور طبّی سخن گفته است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ابن سینا‪ ،‬دانشمندی مسلمان و تابع فلسفه ی ارسطو می باشد‪ .‬لذا مبانی‬
‫ب‬
‫ب او‪ ،‬متأث ّر از فلسفه ی ارسطویی و اسالم می باشد‪ .‬از این رو‪ ،‬ما ط ّ‬
‫ط ّ‬
‫ب اسالمی نمی دانیم‪ ،‬با اینکه فراوان‬
‫مطرح شده در القانون را صد در صد ط ّ‬
‫از آموزه های دینی بهره برده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ابن سینا‪ ،‬اعتقاد به تاثیرات اندیشه بر جسم نیز بود و آثاری نیز در باب‬
‫روانشناسی دارد‪.‬‬
‫دیگر آثار طبّی ابن سینا‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫االدویة القلبیة‬
‫دفع المضارّ الکلیه عن االبدان االنسانیة‬
‫قولنج‬
‫الشراب‬
‫سیاسة البدن و فضائل‬
‫ّ‬
‫تشریح االعضاء‬
‫الفصد‬
‫االغذیة واالدویة‬
‫ذخیره ی خوارزمشاهی‬
‫حکیم سید اسماعیل جرجاني‬
‫‪‬‬
‫مترین دایرة المعارف طبّی به زبانی فارسی بوده از منابع‬
‫این کتاب‪ ،‬مه ّ‬
‫ب سنّتی است‪.‬‬
‫بسیار ارزنده ی ط ّ‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دیگر آثار طبّی سیّد اسماعیل جرجانی‬
‫االغراض الطّبیّة‬
‫‪‬‬
‫ی عالئی‬
‫خف ّ‬
‫‪‬‬
‫یادگار‬
‫کامل الصناعة الطبّیّة‬
‫علی بن عبّاس اهوازی‬
‫‪‬‬
‫این کتاب در ردیف قانون و الحاوی و ذخیره ی‬
‫خوارزمشاهی‪ ،‬و در مواردی حاوی تحقیقات جدیدی است‪.‬‬
‫از این کتاب با عنوان الملکی هم یاد می شود‪.‬‬
‫مخزن االدویّة‬
‫محمد حسین عقیلی علوی خراسانی‬
‫‪‬‬
‫مخزن االدويه‪ ،‬كاملترين و معتبرترين منبع داروهاي طب‬
‫سنتي با تلفظ صحیح آنها می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫در چاپهای امروزی این کتاب‪ ،‬همه ی عناوين و زيرعنوانهای‬
‫كتاب را كُدگذاري نموده و حتی االمكان اصطالحات‬
‫انگلیسي و التین مفردات دارويي را در لیست مندرجات آن‬
‫گنجاندهاند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫این کتاب‪ ،‬در مقام بیان داروهای ساده و غیرترکیبی است‪.‬‬
‫کتب دیگر عقیلی علوی خراسانی‬
‫‪‬‬
‫وی کتاب دیگری نیز دارد به نام «مجمع الجوامع و ذخایر‬
‫التراکیب که به قرابادین کبیر شهرت یافته و شامل داروهای‬
‫ترکیبی است‪.‬‬
‫ب اسالمی‬
‫منابع ط ّ‬
‫• منبع آموزه های اسالمی‪ ،‬دو چیزند‪ :‬نقل و عقل‪.‬‬
‫• عقل نیز بر سه گونه است‪:‬‬
‫‪1‬ـ عقل استداللی‬
‫شهودی‪ّ :‬‬
‫شم‪ ،‬حدس‪ ،‬الهام‪ ،‬اشراق‪ ،‬مکاشفه‬
‫‪2‬ـ عقل‬
‫‪3‬ـ عقل تجربی‬
‫• نقل نیز بر دو گونه است‪:‬‬
‫‪1‬ـ‬
‫کتاب (قرآن و هر کتاب آسمانی معتبر)‬
‫ّ‬
‫‪2‬ـ سنت و سخن‬
‫معصوم (از آدم تا امام زمان ـ ّ‬
‫عجل هللا تعالی فرجه الشریف)‬
‫عقل‪ ،‬منبع دین‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عقل به شیوه های گوناگون فهم می کند و هر کدام از نحوه ی فهم آن نیز ارزش معرفت‬
‫ّ‬
‫خاص خود را دارد که باید در معرفت شناس ی دینی مورد بحث قرار گیرد‪.‬‬
‫شناختی‬
‫آنچه از متون دینی بر می آید این است که تمام اقسام فهم عقلی‪ ،‬در اسالم مورد ت ّ‬
‫وجه‬
‫ظن آور هستند‪ .‬لکن ّ‬
‫قرار گرفته اند؛ اگر چه برخی از اقسام معرفت عقلی‪ّ ،‬‬
‫ظن هم در‬
‫مقام عمل‪ ،‬ارزش کارکردی دارد‪ ،‬اگر چه در امور نظری محض‪ ،‬ارزش چندانی ندارد‪.‬‬
‫ّ‬
‫نظری از سوی شارع ّ‬
‫ذم ّ‬
‫لذا ّ‬
‫ظن در حیطه ی امور ّ‬
‫مقدس‪ ،‬به معنی نفی کلی آن نیست‪.‬‬
‫ّ‬
‫حتی در فقه اسالمی نیز‪ ،‬برخی ظنون‪ّ ،‬‬
‫حج ّیت دارند‪ ،‬تاچه رسد در اموری مثل طبابت و‬
‫درمان‪.‬‬
‫ّ‬
‫اصل تبین یا تهذیب‬
‫‪‬‬
‫ٌ َ َ َ َ َ َّ ُ َ ْ ُ ُ َ ْ ً َ َ‬
‫َ ُّ َ َّ َ َ ُ ْ َ ُ‬
‫ْ‬
‫فاسق ِبنب ٍإ ف َتبينوا أن تصيبوا قوما ِبجهال ٍة‬
‫قرآن کریم می فرماید‪ « :‬يا أيها الذين آمنوا ِإن جاءكم ِ‬
‫َف ُت ْ‬
‫صب ُحوا َعلى ما َف َع ْل ُت ْ‬
‫نادمين ـ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر فاسقى خبرى براى شما بياورد‪ ،‬درباره‬
‫م‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫آن تحقيق كنيد‪ ،‬مبادا به گروهى از روى نادانى آسيب برسانيد و سپس از كرده ی خود پشيمان شويد!»‬
‫(الحجرات‪)6:‬‬
‫‪‬‬
‫طبق این آیه‪ ،‬ما با هر ّادعایی از سوی افراد دارای مبانی فکری غیر اسالمی ـ ّ‬
‫اعم از مسلمان و غیر مسلمان ـ‬
‫ً‬
‫مواجه شدیم‪ ،‬حتما باید در مورد تطابق آن با مبانی و مبادی اسالمی‪ ،‬تحقیق کنیم تا ندانسته مطلبی غیر‬
‫ً‬
‫اسالمی یا ظاهرا اسالمی را‪ ،‬اسالمی نپنداشته و زمینه ی عمل مسلمین به آموزه های غیر اسالمی را فراهم‬
‫نسازیم‪.‬‬
‫ت مصدر آن سخن است‪.‬‬
‫عمل به هر سخنی‪ ،‬عباد ِ‬
‫‪‬‬
‫در روایات وارد شده که ما از هر سخنی تبعیّت کنیم‪ ،‬عبد‬
‫ق‬
‫ق باشد‪ ،‬عبد ح ّ‬
‫صاحب سخن خواهیم بود‪ .‬اگر سخن‪ ،‬ح ّ‬
‫اال عبد باطل خواهیم بود‪.‬‬
‫خواهیم بود و ّ‬
‫‪‬‬
‫دعیّات‪ ،‬دو گونه‬
‫تحلیل این سخن آن است که آموزه ها و م ّ‬
‫بیشتر نیستند؛ یا مورد تأیید اسالمند یا مورد تأیید اسالم‬
‫نیستند‪ .‬در صورت نخست‪ ،‬سخن‪ ،‬سخن خداست‪ ،‬از زبان هر‬
‫که خارج شود‪.‬‬
‫کتاب‪ ،‬منبع دین‬
‫‪‬‬
‫به حکم عقل و به حکم آنکه قرآن کریم‪ ،‬تمام کتب آسمانی‬
‫را تصدیق می کند‪ ،‬تمام آنها سخن خدا بوده‪ ،‬منبع اسالم‬
‫می باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫جه داشت که کتب آسمانی موجود‪ ،‬تحریف شده‬
‫ا ّما باید تو ّ‬
‫اند‪ .‬لذا برخورد ما با این کتب‪ ،‬مثل برخوردمان با احادیث‬
‫اسالمی خواهد بود؛ یعنی آموزه های آنها را بعد از بررسی‬
‫سندی و متنی و بعد از عرضه به قرآن و عقل (عقل‬
‫استداللی یا شهودی یا تجربی)‪ ،‬خواهیم پذیرفت‪.‬‬
‫ّ‬
‫سنت و سخن معصوم‪ ،‬منبع دین‬
‫ق است‪ .‬لذا از آدم(ع) تا امام زمان(عج) همگی سخنگوی خدا‬
‫‪ ‬سخن معصوم‪ ،‬ح ّ‬
‫هستند‪ .‬پس با رعایت ضوابط علم الحدیث‪ ،‬می توان از هر سخنی که منسوب به‬
‫معصوم است‪ ،‬بهره برد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ب یونان را هرمس پایه گذاری کرده است؛ و هرمس همان ادریس(ع)‬
‫گفته شده که ط ّ‬
‫است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫خواص‬
‫ب مصری مؤث ّر بوده است‪ .‬نیز گفته شده که‬
‫ّ‬
‫همچنین یوسف(ع) در پیدایش و رشد ط ّ‬
‫بسیاری از گیاهان را داود(ع) بیان داشته است‪ .‬محصول تمام اینها وقتی به دست جالینوس‬
‫ب‬
‫ب یونانی را هم ط ّ‬
‫رسید‪ ،‬او همه را در یک قالب علمی ارائه نمود‪ .‬بر این اساس‪ ،‬می توان ط ّ‬
‫دینی دانست‪.‬‬
‫ب چینی و هندی و ایرانی هم منشاء وحیانی‬
‫حتّی قرائنی وجود دارد که ط ّ‬
‫دارند؛ لکن همان گونه که دیگر تعالیم انبیاء‪ ،‬تحریف شده اند‪ ،‬در آموزه های طبّی‬
‫ب یونانی و هر مکتب طبّی دیگری‬
‫آنها نیز تحریفاتی رخ داده است‪ .‬لذا ما با ط ّ‬
‫که منشاء دینی دارند‪ ،‬یا احتمال دینی بودن دارند‪ ،‬باید با اصل تبیّن و تهذیب‬
‫ب اسالمی خواهیم پذیرفت؛ لکن با به‬
‫برخورد کنیم؛ یعنی آنها را در چهارچوب ط ّ‬
‫کار بستن فرایند تبیّن و تهذیب‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫قرآن کریم‬
‫تفاسیر قرآن کریم‪ ،‬بخصوص تفاسیر روایی‬
‫کتب روایی جامع مانند‪:‬‬
‫بحاراالنوار محمدباقر مجلس ی (تولد‪ ۱۰۳۷‬ه‪.‬ق در اصفهان ‪ -‬وفات ‪ ۱۱۱۰‬ه‪.‬ق در اصفهان)‬
‫(‪ ۱۰۷۷ - ۱۰۰۶‬شمس ی) این کتاب به موضوعات غیرفقهی بیش از موضوعات فقهی‬
‫پرداختهاست‪ .‬در چاپ قدیم ‪ ۲۵‬جلد و در چاپ جدید در ‪ ۱۱۰‬جلد منتشر شدهاست‪.‬‬
‫ً‬
‫در بحار االنوار احادیثی نامعتبر و ناصحیح وجود دارد که تماما از سوی مؤلف مشخص‬
‫شدهاست‪ .‬البته برخی بر این باورند که این گونه نیست و عالمه مجلس ی فقط این احادیث‬
‫را جمع آوری کردهاست‪.‬‬
‫‪ ‬حاج میرزا حسین نوری‪ ،‬مشهور به محدث نوری (م ‪ 1320‬ق)‪ .‬این کتاب در‬
‫موضوع احادیث و روایات ائمه اطهار ‪ -‬علیهم السالم ‪ -‬درباره مسائل و احکام‬
‫شرعی است که در استدراک وسائل الشیعه شیخ حرعاملی نگاشته شده است‪.‬‬
‫محدث نوری با جمع آوری بیش از ‪ 23‬هزار روایت‪ ،‬که در وسائل الشیعه نیامده‬
‫اند‪ ،‬خدمت بزرگی در حفظ آثار و روایات اهل بیت ‪ -‬علیهم السالم ‪ -‬نموده است‪.‬‬
‫کتاب مستدرک الوسائل از مجموعه های روایی معتبر شیعه به شمار می آید که‬
‫در قرن اخیر نگاشته شده است‪.‬‬
‫‪ ‬این کتاب در ‪ 18‬جلد به زبان عربی و به همت انتشارات مؤسسه آل البیت الحیاء التراث‪ ،‬در‬
‫سال ‪ 1408‬هـ ‪.‬ق در قم چاپ و منتشر شده است‪.‬‬
‫کنزل العمال‬
‫فى سنن األقوال و األفعال‬
‫‪‬‬
‫نگاشته عالء الدين على بن عبد امللك ابن قاض ی خان قادرى شاذلى هندى‬
‫معروف به متقی هندی (م ‪ 975‬یا ‪ 977‬هـ) از اهل سنّت‪.‬‬
‫این کتاب از گردآوری و تنظیم روایات سه کتاب الجامع الکبیر‪ ،‬الجامع‬
‫الصغیر و زوائد الجامع الصغیر اثر جاللالدین سیوطی بوجود آمده و در ‪۱۸‬‬
‫جلد منتشر شدهاست‪.‬‬
‫‪‬‬
‫این کتاب در نزد علماى اسالم اعم از شيعه و سنی داراى منزلت وااليى است‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬نکته‪ :‬باید دانست که کتب روایی جامع‪ ،‬لزوماً تمام روایات را‬
‫دارا نیستند؛ بلکه تدوین کنندگان این کتب‪ ،‬به دالئلی از ذکر‬
‫برخی روایات یا کتب روایی‪ ،‬خود داری کرده اند‪ .‬لذا باید روایات‬
‫غیر منقول در جوامع روائی را هم از نظر دور نداشت‪.‬‬
‫قـــــرآن کـــــریم‬
‫•‬
‫آیات فراوانی وجود دارند که صریح یا غیر صریح در ارتباط با زیست شناسی و طب‬
‫می باشند‪ .‬بخصوص اگر طب روان را هم در نظر بگیریم‪ ،‬دامنه ی این گونه آیات‪،‬‬
‫گسترده تر خواهند شد‪.‬‬
‫• بسیاری از آیات که ظاهرا ربطی به طب ندارند‪ ،‬با دقت نظر‪ ،‬به مسائل طبی ربط پیدا‬
‫می کنند‪.‬‬
‫•‬
‫در اسالم‪ ،‬چیزی به نام دعا درمانی وجود دارد‬
‫• آیاتی وجود دارند که در روایات‪ ،‬از آنها با عنوان تعویذ یا درمان برخی بیماری ها یاد‬
‫شده است‬
‫• پس برای استخراج آیات طبی‪ ،‬باید به تمام این نکات توجه شود تا استخراجی کامل‬
‫صورت گیرد‪ .‬و باید پیش فرضهای برآمده از علم زدگی را در استخراج آیات و روایات‬
‫طبی کنار گذاشت‪ .‬در استخراج مواد خام از متون‪ ،‬نباید به بهانه های گوناگون‪ ،‬از آوردن‬
‫تمام مواد موجود‪ ،‬حذر کرد‪ .‬بلی در مرحله ی طبقه بندی روایات‪ ،‬باید میزان اعتبار‬
‫سندی آنها ذکر شود‪.‬‬
‫روایات معصومین(ع)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در کتب حدیثی مثل بحاراالنوار‪ ،‬روایات زیست شناس ی و ّ‬
‫طبی‪ ،‬یکجا بیان‬
‫شده اند‪ .‬جلدهای ‪ 57‬و ‪ 58‬و ‪ 59‬بحاراالنوار‪ ،‬مربوط به این مباحث‬
‫هستند‪.‬‬
‫ّ ً ّ‬
‫لکن باید دانست که تدوین کنندگان این کتابها‪ ،‬اوال دقت کافی در طبقه‬
‫ً‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫بندی احادیث نداشته اند‪ .‬ثانیا توجه چندانی به طب روان و‪ ...‬امثال آن‬
‫نداشته اند‪ .‬اینها در بر اساس ابواب علم ّ‬
‫طب موجود در زمان خودشان‪،‬‬
‫روایات را طبقه بندی کرده اند‪.‬‬
‫تهیه یک دائرة املعارف احادیث ّ‬
‫پس برای ّ‬
‫طبی‪ ،‬باید تک تک روایات‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫موجود‪ ،‬با دقت فروان‪ ،‬مورد بررس ی قرار گیرند‪ ،‬و حتی اگر حدیثی ارتباط‬
‫احتمالی با ّ‬
‫طب دارد‪ ،‬آن را هم باید در چنین دایرة املعارفی ذکر نمود‪.‬‬
‫ویژگی های دایرة المعارف آیات و روایات طب اسالمی‬
‫‪‬‬
‫هیچ آیه و روایتی نباید جا انداخته شود‪ّ .‬‬
‫حتی اگر روایتی با اندک تفاوت تعبیری دو یا چند‬
‫بار در منابع آمده‪ ،‬همه ی آنها باید ذکر شوند‪ .‬چه بسا همین تفاوتهای جزئی‪ ،‬راهگشا‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ً‬
‫روایات‪ّ ،‬‬
‫حد االمکان نباید تقطیع شوند‪ ،‬مگر در مواردی که قطعا تقطیع آنها اشکالی تولید‬
‫نمی کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اگر روایتی به چندین موضوع پرداخته‪ّ ،‬‬
‫کل آن در ذیل هر عنوانی باید تکرار نشود‪ ،‬تقطیع‬
‫نشود‪.‬‬
‫‪......................................‬‬
‫‪‬‬
‫اگر مطلبی مشکوک به حدیث بودن است‪ ،‬باید حتماً در این‬
‫دائرة المعارف بیاید‪ ،‬لکن باید ذکر شود که مشکوک به روایت‬
‫ک نیز بیان شود‪.‬‬
‫بودن است؛ و وجه ش ّ‬
‫‪‬‬
‫احادیث مشابه در کنار هم ذکر شوند یا به هم دیگر آدرس‬
‫داده شوند‪ ،‬تا مح ّقق راحتتر بتواند به نتیجه برسد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مفسر نیز دارند‪ ،‬که باید‬
‫برخی آیات و روایات‪ ،‬آیات و روایات‬
‫ّ‬
‫مفسر آنها نیز در کنار خودشان ذکر شود‪ ،‬یا آدرس داده شود‪.‬‬
‫ّ‬
‫‪‬‬
‫اگر در منابع روایی‪ ،‬تدوین کنندگان کتاب‪ ،‬حدیث را تقطیع کرده‬
‫اند‪ ،‬الزم است‪ ،‬اصل روایت تقطیع نشده ذکر شود‪.‬‬
‫‪....................................‬‬
‫‪‬‬
‫اگر راوی یا مدوّن کتاب‪ ،‬ذیل حدیثی سخنی گفته است‪ ،‬در‬
‫ب‪ ،‬آن نیز ذکر شود‪.‬‬
‫صورت ارتباط داشتن به ط ّ‬
‫‪‬‬
‫جه شود که در ثبت روایات‪ ،‬اشتباهاتی از سوی تدوین‬
‫تو ّ‬
‫کنندگان رخ داده است‪ .‬با رجوع به منبع اصلی‪ ،‬باید متن بدون‬
‫خطا را در این دایرة المعارف آورد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اگر حدیث از جوامعی مثل بحاراالنوار نقل می شود‪ ،‬افزون بر‬
‫آدرس آن منبع‪ ،‬آدرس منبع اصلی نیز داده شود‪ ،‬تا در صورت‬
‫لزوم‪ ،‬مح ّقق بتواند به آن مراجعه کند‪.‬‬
‫‪.................................‬‬
‫‪‬‬
‫اگر آیه یا روایتی شأن نزول و شأن صدوری دارد‪ ،‬یا معصوم(ع)‬
‫در مورد خاصّی به آن استشهاد نموده است‪ ،‬این موارد نیز در‬
‫کنار آیه یا روایت ذکر شود‪ .‬چون در فهم مقصود‪ ،‬مؤث ّر است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫چنین دائرة المعارفی حتماً باید ترجمه ای دقیق داشته باشد؛‬
‫و اگر در یک عبارت چندین احتمال معنایی وجود دارد‪ ،‬همگی‬
‫میّت‪ ،‬ذکر شوند‪ .‬حتّی در مواردی الزم است‬
‫باید به ترتیب اه ّ‬
‫که معانی گوناگون یک لفظ به کار رفته در آیه یا روایت‪ ،‬در کنار‬
‫آن ذکر شود تا مح ّققین بهتر بتوانند از آن استفاده کنند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫به هیچ بهانه ای نباید حدیثی را در چنین کتابی کنار گذاشت؛‬
‫حتّی رکیکترین تعابیر هم باید آورده شوند‪.‬‬
‫ب نوشته شده اند‬
‫کتابهایی که در ارتباط با اسالم و ط ّ‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫محمد ّ‬
‫دانش نامه احادیث پزشکی‪ّ ،‬‬
‫محمدی رس شهری‬
‫مفاتیح الحیاة‪ ،‬عبد هللا جوادی آملی‬
‫پژوهش ی در اعجاز علمی قرآن‪ ،‬جلد دوم‪ ،‬دکتر علی رضا اصفهانی‬
‫اعجاز قرآن در علم پزشکی‪ ،‬مریم بیگلری ابهری‬
‫اسالم و ّ‬
‫طب جدید‪ ،‬اسماعیل پاشا و دکتر عبدالعزیز‪ ،‬مترجم‪ :‬غالمرضا سعیدی‬
‫اسالم پزشک بی دارو‪ ،‬احمد امین شیرازی‬
‫مقایسه ای میان تورات‪ ،‬انجیل‪ ،‬قرآن و علم‪ ،‬موریس بوکای‪ ،‬مترجم‪ :‬ذبیح هللا دبیر‬
‫عهدین و قرآن و علم‪ ،‬موریس بوکای‪ ،‬مترجم‪ :‬حسن حبیبی (این کتاب‪ ،‬همان قبلی است)‬
‫مطهرات در اسالم‪ ،‬مهندس مهدی بازرگان‬
‫ّاولین دانشگاه و آخرین پیامبر‪ ،‬دکتر ّ‬
‫سید رضا پاک نژاد‬
‫گیاهان در قرآن‪ ،‬دکتر ّ‬
‫محمد اقتدار حسین فاروقی‬
‫باورهای مذهبی و اثرات آنها در بهداشت روان‪ ،‬دکتر باقر عبادی ثبات‬
‫ّ‬
‫نظریه ی تکامل از دیدگاه قرآن‪ ،‬مسیح مهاجری‬
‫تکامل در قرآن‪ ،‬علی مشکینی‬
‫‪.................................‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بررس ی میزان تأثیر آوای قرآن کریم بر کاهش درد در بیماران‪ ،‬بعد از عمل ّ‬
‫جراحی شکم‪ ،‬پایان نامه علیرضا‬
‫نیکبخت نصر آبادی‬
‫تأثیرات قرآن بر کاهش اضطراب و افسردگی‪( ،‬خالصه مقاالت همایش نقش دین در بهداشت و روان)‪ ،‬مجید‬
‫یوسفی لویه و فاطمه حسن پور‬
‫ّ‬
‫الطب الوقائی فی االسالم‪ ،‬عمر محمود عبد هللا العمید الصیدلی‬
‫حواس االنسان‪ ،‬دکتر ّ‬
‫ّ‬
‫محمد کمال عبد العزیز‬
‫اعجاز القرآن فی‬
‫ّ‬
‫الط ّب الحدیث‪ ،‬دکتر صادق عبد ّ‬
‫الرضا علی‬
‫القرآن و‬
‫ّ‬
‫االعجاز الطبی فی القرآن‪ ،‬دکتر ّ‬
‫سید الجلیلی‬
‫ّ‬
‫الط ّبی فی الکتاب و ّ‬
‫السنة‪ ،‬حسین یاسین عبد القادر‬
‫االعجاز‬
‫ّ‬
‫االعجاز الطبی فی القرآن الکریم‪ ،‬دکتر عبد الحمید ّ‬
‫محمد عبد العزیز‬
‫ّ‬
‫طب در قرآن‪ ،‬عبد الحمید دیاب‪ ،‬مترجم‪ :‬علی چراغی‬
‫طب‪ ،‬محسن ّ‬
‫قرآن و ّ‬
‫عباس نژاد‬
‫کتاب خالصه مقاالت همایش سراسری قرآن پژوهی و طب زنجان‪ ،‬حسین یاوری‬
‫طب چهارده معصوم‪ ،‬طب در قرآن‪ ،‬دعاهای شفابخش‪ ،‬محمود جعفری (گردآورنده)‬
‫خالصه مقاالت کنگره ی داخل دانشگاهی قرآن پژوهی و طب‪ ،‬مهدی مصری و اسالم آقاپور (ویراستار)‬
‫خالصه مقاالت همایش کشوری قرآن و طب‪ ،‬ناشر‪ :‬بوستان کتاب قم‬
‫نقد راهگشا‬
‫‪‬‬
‫ارزنده ترین حرکتی که در گرد آوری آیات و احادیث‬
‫طبّی انجام گرفته‪ ،‬دانش نامه احادیث پزشکی‬
‫است‪ .‬لکن این دانش نامه اشکاالتی نیز دارد که ذکر‬
‫آنها می تواند در تدوین دائرة المعارف بزرگ آیات و‬
‫روایات طبّی‪ ،‬سودمند باشد‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده است‪ « :‬طب تن و طب روان‪ ،‬ارتباط‬
‫بسیار نزدیکی با هم دارند ‪ ...‬اما طب تن و طب جان‪ ،‬در نوشتارهای اسالمی‪ ،‬دو‬
‫موضوع مستقل اند‪ .‬طب روان‪ ،‬موضوع علم اخالق است و اصطالحا به آن طب‬
‫اطالق نمی شود‪ .‬بنا بر این‪ ،‬دانش نامه احادیث طبی‪ ،‬تنها احادیثی را در خود جای‬
‫داده است که در آنها‪ ،‬بهداشت و یا درمان بیماری های جسمی مطرح شده است‪».‬‬
‫‪‬‬
‫در این گفتار‪ ،‬چند اشتباه فاحش وجود دارد‪.‬‬
‫طب س ّنتی و چه در فلسفه‪ ،‬جان و روان‪ ،‬دو مقوله ی متفاوتند‪ .‬جان‪،‬‬
‫‪1‬ـ چه در روایات و چه در ّ‬
‫معادل روح بخاری ّ‬
‫مجرد فالسفه است‪ّ .‬‬
‫عالمه حسن زاده آملی‪،‬‬
‫اطباء‪ ،‬و روان‪ ،‬معادل نفس‬
‫ّ‬
‫فرق این دو را در درس ‪ 129‬و ‪ 130‬دروس معرفت نفس و همچنین در شرح عین یازدهم از‬
‫سرح العیون فی شرح العیون‪ ،‬آورده اند‪.‬‬
‫‪2‬ـ موضوع روانشناسی‪ ،‬غیر از موضوع اخالق است‪ .‬روانشناسی هم از روح بخاری بحث می‬
‫مجرد سر و کار دارد‪ .‬ح ّتی در بخش مشترک‬
‫مجرد‪ ،‬ولی اخالق فقط با نفس‬
‫کند هم از نفس‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫نیز زاویه ی نگاه این دو علم‪ ،‬متفاوت است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫نتیجه‪ :‬عدم ذکر بسیاری از آیات و روایات به این بهانه‪ ،‬در دانش نامه احادیث پژشکی‪،‬‬
‫کاری نادرست بوده که در دایرة المعارف آیات و روایات ط ّبی نباید تکرار شود‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده است‪ « :‬ارزیابی احادیث طبّی از طریق آزمون‪ ،‬انگیزه‬
‫ی اصلی نگارنده از برنامه ریزی برای تألیف دانش نامه احادیث طبّی بوده است‪».‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اینکه بخواهیم آموزه های دینی را با متدهای علوم سکوالر مورد ارزیابی قرار‬
‫دهیم‪ ،‬کاری است غیر منطقی‪ ،‬اگر چه در مواردی منجر به تأیید آموزه های‬
‫دینی هم بشود‪ .‬چرا که متد به کار رفته در علوم سکوالر‪ ،‬کامال ً وابسته به مبانی‬
‫جه شود که تجربه در علم دینی‪ ،‬تفاوتهایی با تجربه در‬
‫فلسفی سکوالر است‪ .‬تو ّ‬
‫علوم سکوالر خواهد داشت‪.‬‬
‫از آنجایی که مؤل ّف‪ ،‬شدیداً تحت تأثیر علوم سکوالر و بلکه مرعوب این علوم‬
‫بوده‪ ،‬در استخراج آیات و احادیث‪ ،‬کاری ناشایست کرده و بسیاری از روایات‬
‫متعارض با علوم سکوالر موجود را در دانش نامه نیاورده است‪.‬‬
‫از آنجایی که مؤل ّف‪ ،‬شدیداً تحت تأثیر علوم سکوالر و بلکه مرعوب این علوم‬
‫ب سکوالر رفتار نموده‬
‫بوده‪ ،‬در طبقه بندی احادیث نیز طبق سر فصلهای ط ّ‬
‫است‪ .‬و این مطلب باعث شده که بسیاری از احادیث طبّی‪ ،‬که در این سرفصلها‬
‫جه به برخی روایات طب ّی‪ ،‬ما‬
‫نمی گنجند‪ ،‬نادیده گرفته شوند‪ .‬در حالی که با تو ّ‬
‫ب اسالمی یقیناً سر فصلهای کامال ً بدیعی خواهیم داشت‪.‬‬
‫در ط ّ‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده است‪ « :‬مخاطب اصلی دانش نامه‬
‫احادیث طبّی‪ ،‬پژوهشگران علوم پزشکی اند‪».‬‬
‫‪‬‬
‫به نظر حقیر‪ ،‬این دانش نامه برای عوام نوشته شده نه برای‬
‫پژوهشگران‪ .‬دانش نامه ی پژوهشگران‪ ،‬باید جامع تمام آیات و‬
‫احادیث مربوطه باشد‪ ،‬حتّی احادیث ضعیف و احادیث ظاهراً کم‬
‫ارتباط با امور طبّی‪ .‬در چنین کتابی حتّی برخی احادیث مربوط‬
‫به طبیعت و موادّ و فیزیک و نجوم و ‪ ...‬نیز بیایند‪ .‬چون گاه‬
‫ب در ارتباطند‪ ،‬و گاه خود خدا و‬
‫منطقاً یا به تجربه‪ ،‬با علم ط ّ‬
‫اهل بیت(ع) این گونه امور را به مسائل طبّی ربط داده اند‪ .‬مثال ً‬
‫« َف َنظَ َر نَ ْ‬
‫سقیم » ابراهیم(ع)‬
‫ل إِنِ ّي َ‬
‫جو ِم ؛ َفقا َ‬
‫ظ َر ًة فِي ال ُّن ُ‬
‫چگونه از نظر به ستارگان‪ ،‬فهمید که بیمار خواهد شد؟‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده‪ « :‬طرح جمع آوری این احادیث‪ ،‬بر‬
‫اساس تقسیم بندی فیزیوژیک بدن ‪ ...‬تهیّه شد‪».‬‬
‫‪‬‬
‫روشن است که با این رویکرد‪ ،‬احادیث و آیات فراوانی بر زمین خواهند ماند‪ .‬مثال ً‬
‫آیات « َف َنظَ َر نَ ْ‬
‫سقیم » به کدام دستگاه بدن نسبت‬
‫ل إِنِ ّي َ‬
‫ُّجو ِم ؛ َفقا َ‬
‫ظ َر ًة فِي الن ُ‬
‫ل َو ال َّنهار» به کدام عضو بدن نسبت دهیم؟ در‬
‫ن آياتِ ِ‬
‫نامك ْ‬
‫دهیم؟ یا « َو ِم ْ‬
‫ه َم ُ‬
‫ُم بِاللَّ ْی ِ‬
‫این دانش نامه‪ ،‬بهداشت خواب‪ ،‬مغفول واقع شده است‪ .‬یا روایات بهداشت ذهن و‬
‫حافظه‪ ،‬که بحثی روانشناختی است‪ ،‬تحت موضوع مغز و اعصاب آمده است‪.‬‬
‫خالصه آنکه با این سبک‪ ،‬بسیاری آیات و احادیث‪ ،‬مغفول می مانند‪ .‬ابتدا باید بدون‬
‫پیش فرض‪ ،‬و لحاظ هر احتمال ممکنی‪ ،‬آیات و روایات را استخراج‪ ،‬و سپس بر‬
‫اساس آیات و روایات موجود‪ ،‬موضوع بندی نمود‪ ،‬نه آنکه بر طبق موضوع بندی‬
‫موجود در علوم‪ ،‬احادیث و آیات را از متون استخراج کرد‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده‪ « :‬احادیث مربوط‪ ،‬از طریق کلید‬
‫واژه های اصلی و مرتبط‪ ،‬جمع آوری شد‪».‬‬
‫‪‬‬
‫روشن است که با این شیوه ی گرد آوری مواد خام‪ ،‬بسیاری از آیات و روایات‬
‫طبی مغفول خواهند بود‪ .‬چون گرد آورنده در واقع دنبال آن کلید واژه هاست نه‬
‫دنبال هر آیه یا حدیث مرتبط با طب‪.‬‬
‫‪‬‬
‫روش درست آن است که تک تک آیات و روایات‪ ،‬توسط افراد مختلف با‬
‫تخصصهای متفاوت‪ ،‬مورد مطالعه ی دقیق قرار گرفته و استخراج شوند‪ ،‬تا‬
‫احتمال بر زمین ماندن آیات و احادیث مرتبط با طب‪ ،‬به صفر نزدیک شود‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده‪ « :‬پس از جمع آوری احادیث و‬
‫مرتبط ساختن آنها با طرح اوّلیّه ‪» ...‬‬
‫‪‬‬
‫ب‬
‫این طرح اوّلیّه از کجا آمده است؟ روشن است‪ ،‬از پیش فرضهایی که ط ّ‬
‫سکوالر برای ما درست کرده است‪ .‬این یعنی تحمیل پیش فرضهای نهان‪،‬‬
‫بر روند تحقیق‪.‬‬
‫‪‬‬
‫روش درست آن است که بدون هیچ طرح پیشین‪ ،‬فقط آیات و احادیث‬
‫ب را استخراج کنیم و آنگاه بر اساس موادّ خام موجود‪ ،‬دست به‬
‫مرتبط با ط ّ‬
‫طبقه بندی آنها بزنیم‪ .‬اساساً خود همین طبقه بندی موادّ خام موجود‪ ،‬قدم‬
‫دوم تأسیس علم دینی است‪ .‬قدم نخست‪ ،‬گرد آوری موادّ خام از متون‬
‫دینی است‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده‪ «:‬بخشی از موارد مورد نیاز را از‬
‫منابع تهیّه شده در دارالحدیث‪ ،‬خود انتخاب کردم‪ ،‬و بخش دیگر ‪...‬‬
‫» و باز آمده‪ « :‬مسئولیّت ارزیابی و انتخاب احادیث‪» ... ،‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫«موارد مورد نیاز» یعنی چه؟ این تعبیر نشان می دهد که گردآورنده‪ ،‬با یک‬
‫سری پیش فرضها دنبال احادیث و آیات می گردد؛ در حالی که گردآورنده‬
‫ب را گرد آوری کند‪ ،‬حتّی آنهایی را که‬
‫فقط باید هر آیه و حدیث مرتبط با ط ّ‬
‫ب را دارند‪.‬‬
‫صرفاً احتمال مرتبط بودن با ط ّ‬
‫تعبیر «خود انتخاب کردم» نیز نشان می دهد که گرد آورنده‪ ،‬بی طرف‬
‫نبوده و در گرد آوری موادّ خام‪ ،‬اِعمال سلیقه کرده است‪ .‬در دانش نامه‬
‫آیات و احادیث طبّی‪ ،‬باید هر آیه و حدیث مرتبطی گرد آوری شود بدون‬
‫حت و سقم روایات‪ .‬قضاوت در مورد‬
‫اِعمال هیچ سلیقه و قضاوتی در مورد ص ّ‬
‫حت و سقم موادّ گرد آوری شده‪ ،‬بر عهده ی استفاده کننده از دانش‬
‫ص ّ‬
‫نامه است‪ .‬بلی گرد آوری کننده‪ ،‬ذیل احادیث می تواند بررسی های‬
‫سندی و متنی هم داشته باشد‪ ،‬ولی اگر بررسی اش به این نتیجه رسید‬
‫حق ندارد حدیث را کنار‬
‫که سند حدیثی ضعیف است یا حتّی جعلی است‪،‬‬
‫ّ‬
‫بگذارد‪ ،‬بلکه نظر خود را ذیل حدیث بیان کرده و قضاوت را به پژوهشگر وا‬
‫می گذارد‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده‪ « :‬اگر متن قوی تری یافت شد‪،‬‬
‫جایگزین متن اصلی گردید‪».‬‬
‫‪‬‬
‫وقتی که محصول کار‪ ،‬مورد استفاده ی متخصّصان خواهد بود‪،‬‬
‫این کار هم در گردآوری اط ّالعات‪ ،‬کار ناشایستی است‪ .‬در‬
‫چنین مواردی‪ ،‬باید هم متن قوی ذکر شود و هم متن ضعیف؛ و‬
‫اگر گرد آورنده ‪ ،‬نظری در قوّت و ضعف احادیث دارد‪ ،‬باید در ذیل‬
‫آنها بیان کند‪ ،‬نه آنکه با تشخیص خود‪ ،‬یک نسخه از حدیث را‬
‫کنار بگذارد و نسخه ی دلخواه خود را ذکر نماید‪ .‬چه بسا بنده‬
‫از همان نسخه ی کنار گذاشته شده‪ ،‬بتوانم نکته ای علمی‬
‫استخراج بکنم که از نسخه ی ذکر شده نتوان آن نکته را‬
‫جه شود که ضعف سندی یا پریشانی متن یا‬
‫استخراج کرد‪ .‬تو ّ‬
‫عجیب بودن یم متن نیز‪ ،‬لزوماً به معنی جعلی بودن آن نیست‪.‬‬
‫در مقدمه این دانش نامه آمده‪ « :‬متن انتخابی در صورت امکان‪،‬‬
‫جامع ترین‪ ،‬استوارترین و معتبرترین متون است‪».‬‬
‫‪‬‬
‫باز همان کار ناشایستی که قبال گفتیم‪ .‬روش درست‪،‬‬
‫آوردن تمام مواد خام موجود است‪ .‬حتی اگر یک حدیث در‬
‫دو منبع آمده‪ ،‬ولی فقط در یک کلمه با هم تفاوت دارند‪ ،‬باز‬
‫الزم است در دانش نامه به این مطلب اشاره شود‪ .‬چون گاه‬
‫از یک کلمه و بلکه از یک حرف‪ ،‬می توان نکته ها‬
‫استخراج نمود‪.‬‬
‫در دانش نامه‪ ،‬الفاظ احترامی که راوی برای اهل بیت(ع) به کار‬
‫برده‪ ،‬حذف شده و به جای همه ی آنها‪« ،‬صلی هللا علیه و آله» و‬
‫«علیه السالم» گذاشته شده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫حتّی این کار هم تصرّف بی جا در روایت است‪ .‬گاه خود همین نحوه ی‬
‫ابراز ارادت راوی‪ ،‬نکته ها دارد‪ .‬و چه بسا از این گونه الفاظ به ظاهر کم‬
‫میّت‪ ،‬بتوان مشکل یا حاالت روحی و روانی راوی یا سوال کننده را حدس‬
‫اه ّ‬
‫زد‪ .‬مثال ً فرض کنید روای می آید و می گوید‪ « :‬ای فرزند رسول خدا! خداوند‬
‫نوجوانت را به سالمت دارد‪ ،‬برای سر درد چه تجویز می فرمایید!» از این‬
‫کالم می توان حدس زد که آن شخص‪ ،‬در مورد سردرد نوجوانی سوال می‬
‫ن می دانند که‬
‫کند؛ با اینکه تصریح به این مطلب نکرده است‪ .‬و اهل ف ّ‬
‫ب‪ ،‬کارساز است‪.‬‬
‫دانستن این نکته های ظریف‪ ،‬تا چه اندازه در علم ط ّ‬
‫نتیجه ی نهایی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ّ‬
‫منبع ّ‬
‫طب اسالمی‪ ،‬عقل و نقل (کتاب و سنت معصوم) است‪.‬‬
‫طب اسالمی‪ ،‬به معنی دور انداختن مکاتب مختلف ّ‬
‫ایده ی تأسیس ّ‬
‫طبی نیست‪ ،‬بلکه اسالم ما را توصیه می کند که از تمام مکاتب‬
‫موجود‪ ،‬اخذ علم کنیم‪ ،‬لکن با به کار بستن اصل ّ‬
‫تبین و تهذیب‪.‬‬
‫اصل ّ‬
‫تبین و تهذیب‪ ،‬وقتی در مورد امور علمی قابل اجراست که ما ابتدا مبانی و مبادی و چهارچوب یک علم را از عقل برهانی و قرآن و‬
‫احادیث چهارده معصوم‪ ،‬استخراج کرده باشیم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫طب اسالمی‪ ،‬استخراج آیات و احادیث ّ‬
‫قدم نخست در تأسیس ّ‬
‫طبی از منابع دینی است؛ که متأسفانه هنوز این قدم‪ ،‬به طور کامل‬
‫برداشته نشده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫قدم دوم‪ ،‬این است که آیات و روایات استخراج شده را به اشکال گوناگون و با مالکات گوناگون‪ ،‬طبقه بندی کنیم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫قدم سوم‪ ،‬ترجمه ی دقیق آیات و روایات استخراج شده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫قدم بعدی‪ ،‬استخراج مبانی و مبادی و چهارچوب ّ‬
‫طب اسالمی از آیات و روایات است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫طب ّ‬
‫طب سکوالر را هم در خدمت شکوفایی ّ‬
‫سنتی و ّ‬
‫بعد از این مرحله می توان تمام کتب ّ‬
‫طب اسالمی قرار داد‪ ،‬البته با به کار بستن‬
‫اصل ّ‬
‫تبین و تهذیب‪.‬‬
‫ً‬
‫در مقاله ی جداگانه ای با عنوان« گامهای نظری و عملی برای تأسیس ّ‬
‫طب اسالمی» تفصیال به این بحث پرداخته شده‪.‬‬