Transcript Slide 1

‫آنچه باید بدانیم‬
‫‪1‬‬
‫•‬
‫مسائل حفاظت از پارکها و مناطق بر کشور ما کماکان الینحل به قوت خود باقی مانده‬
‫اند و طی تقریبا دو دهه گذشته بدون اینکه ارتقا نسبی آگاهی عمومی مورد تایید قرار‬
‫گیرد‪ ،‬می توان گفت پشتوانه حمایت از آنها تغییر چندانی نکرده است‪.‬‬
‫•‬
‫بسیاری از سازمانهای زیربط‪ ،‬مراکز آموزش ی‪ ،‬سازمانهای غیر دولتی‪ ،‬مسئولین‪،‬‬
‫کارشناسان و بالطبع محیط بانان از مسائل مبتال به پارکهای ملی و مناطق حفاظت‬
‫شده نقش و وظایف جدیدی که به آنها محول شده است آگاهی چندانی ندارند‪.‬‬
‫•‬
‫مواضع محیطی زیستی مردم و تصمیم گیران سیاس ی می تواند سرنوشت مناطق‬
‫حفاظت شده و پارکهای ملی را رقم بزند زیرا که پایداری و ثمربخش ی این مناطق از یک‬
‫سو وابسته به حمایت عمومی است و از سوی دیگر نیاز به پشتیبانی تصمیم گیران‬
‫دارد‪.‬‬
‫‪ ‬در برخی کشورها جریان مداوم اطالعات باعث شده است که تصمیم گیران روزبه روز‬
‫بیشتر بر تزلزل و ناباوری خود نسبت به فایده مندی حفاظت فایق آیند و در نتیجه‬
‫مواضع استوارتری در قبال حفاظت از محیط زیست اتخاذ کنند‪.‬‬
‫‪ ‬بسیاری از کشورها مسئولین تراز اول آنها هنوز پارکها و مناطق حفاظت شده را مانند‬
‫چند دهه قبل محلی برای پرورش حیات وحش‪ ،‬شکارگاه و در تحلیل نهایی سرمایه ای‬
‫راکد به حساب می آورند‪ .‬در حالی که این مراکزارزش ی همتراز باالترین مراکز خدماتی‪،‬‬
‫آموزش ی و پژوهش ی نظیر دانشگاه ها دارند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ ‬امروزه در بسیاری از کشورها فاصله بین متخصصان و تصمیم گیران به‬
‫دلیل عدم درک مشترک و یکسان از مسائل محیط زیستی روزبه روز بیشتر‬
‫می شود‪ .‬به همین دلیل تصمیم گیران اغلب بدون حضور کارشناسان تصمیم‬
‫گرفته و دست به اقدام می زنند‪ .‬طبیعی است که این گونه تصمیم ها عاری از‬
‫خطا نیست و این به نفع حفاظت از طبیعت و منابع زنده نیست‪.‬‬
‫‪ ‬گرایش اخالقی دوران ما که اخالق نوین محیط زیستی نامیده می شود به‬
‫سمتی میل می کند که روابط انسان و طبیعت را به نقد می کشد‪ .‬هرچند که‬
‫در تعارض با مناسبات موجود در جهان روند کندی را دارد با این حال اثر‬
‫خود را به نمایش می گذارد‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪‬‬
‫این بینش هر چقدر در برابر خطای مردم و عملکرد آنها نرمش نشان می دهد به‬
‫همان اندازه در برابر کوتاهی دولتها و مسئولین که منجر به تخریب و نابودی‬
‫طبیعت گردد سخت بی گذشت و انعطاف ناپذیر است‪ .‬طرح اولیه مجرمین محیط‬
‫زیست و لغو اعتبارنامه ذخیره گاههای زیست کره و حذف عناوین پارکهای ملی‬
‫برخی کشورها از فهرست جامعه ملل در صورت عدم مسئولیت پذیری‪ ،‬برخاسته‬
‫از این داوری سختگیرانه است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫البته در این بین متخصصان و سازمانهای غیر دولتی نیز مصون از نقد و نظر‬
‫نیستند! این گروه ها به عنوان مروجین و اندامهای حسی و هشداردهنده دولتها و‬
‫مردم‪ ،‬وظیفه دشوار و حساسی دارند‪ .‬طبیعی است هرگونه سکوت و بی اعتنایی‬
‫آنها نسبت به فعالیتهای پنهان و آشکاری که طبیعت را به نابودی بکشاند از نقد‬
‫داوری دور نمی ماند‪ .‬این گروه نیز می تواند پشتوانه حمایتی مطلوبی برای‬
‫پارکهای ملی و مناطق به وجود آورند‪.‬‬
‫‪ ‬هنگامی که دیوارهای جدایی شرق و غرب فرو ریخت ما خود را با فراوانی‬
‫کاالهای مادی و کمیابی ارزشها وشکاف عمیق تکان دهنده میان شمال و جنوب‬
‫رو در رو دیدیم‪.‬‬
‫‪ ‬در کشورهای شمال که دانش اندوخته اند‪ ،‬جمعیتی سالمند اکثریت عظیم منابع‬
‫جهان را با حالتی جنون آمیز به مصرف می رسانند‪ .‬در حالی که جمعیتهای‬
‫جوانترجنوب باید برای بقای خود مبارزه کنند و در عین حال بار سنگین‬
‫خشکسالی و قحطی‪ ،‬کمبود آب آشامیدنی‪ ،‬بی سوادی‪ ،‬دیون خارجی و موانع‬
‫اقتصاد حمایتی را به دوش بکشند‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫‪ ‬زمانی که فشار بر منابع طبیعی و محیط زیست به طور فزاینده ای افزایش‬
‫می یابد‪ ،‬کشورهای ثروتمند سعی‪ ،‬فکر و سرمایه گذاری نمی کنند تا انواع‬
‫انرژی و فناوریهای متفاوت را فراهم سازند‪.‬‬
‫‪ ‬با وجود آگاهی از پیامدهای کوتاه و بلند مدت از الگوهای بهره برداری‬
‫ناسازگار با محیط زیست و اینکه ما می دانیم که منابع ما محدود است‪،‬‬
‫سوختهای فسیلی ما محدودند و هنوز دانش کافی برای ذخیره انرژی‬
‫خورشیدی با هزینه کم را نداریم‪ ،‬دست به نابودی تنوع زیستی که ادامه‬
‫حیات ما بدان وابسته است می زنیم‪.‬‬
‫‪ ‬باید راه همبستگی میان فقیر و غنی را انتخاب کنیم و راههای دستیابی به‬
‫توزیع عادالنه تر منابع و فرصتها را جستجو کنیم‪.‬‬
‫‪6‬‬
‫‪ ‬در راه حقوق بشر نسلهای آینده مبارزه کنیم و جهانی را برای آنان به ارث‬
‫بگذاریم که در آن استعدادها خود را شکوفا کنند و از فرصتهای الزم برای‬
‫ارتقا سطح زندگی و رفاه خود برخوردار باشند‪.‬‬
‫‪ ‬پیش از آنکه تاثیر بوم شناختی بر کره زمین برگشت ناپذیرشود‪ ،‬تمام تالش‬
‫و نیروی خود را یکی کنیم و خود را برای از خودگذشتگی مهیا کنیم‪.‬‬
‫‪ ‬آماده باشیم تا از روی میل منابع اساسی را با دیگران تقسیم کنیم‪ ،‬نه آنکه‬
‫فقط مازاد آنچه که به شیوه های زندگی ما لطمه نزند را به دیگران واگذار‬
‫کنیم‪.‬‬
‫‪7‬‬
‫‪ ‬هیچ یک از این موارد در غیاب آزادیهای عمومی‪ ،‬که در چارچوبی به‬
‫راستی دموکراتیک است‪ ،‬امکان پذیر نخواهد بود‪ .‬انتقاد مسالمت آمیز‬
‫سیاستها و روشها تنها در نظامهای دموکراتیک میسر است‪ .‬تنها در‬
‫دموکراسی است که شهروندان می توانند در تحلیل نهایی صدای خود را به‬
‫گوش دیگران برسانند‪ .‬تنها در جایی که آزادی هست‪ ،‬انصاف و عدالت‬
‫توفیق خواهد یافت تا بی عدالتیها و عدم تعادلها را اصالح کنند و تفاوتها را‬
‫کاهش دهند‪.‬‬
‫‪ ‬همه چیز به تحلیل ما از توسعه بستگی دارد‪:‬‬
‫‪ ‬توسعه چه چیز؟‬
‫‪ ‬توسط چه کسی؟‬
‫‪ ‬برای چه کسی؟‬
‫‪8‬‬
‫‪9‬‬
‫‪‬‬
‫در حفاظت از بوم سازگان (اکوسیستمها) بی تردید باید مسائل اقتصادی اجتماعی را‬
‫نیز دخیل نمود‪ .‬انسانها محور آگاهی از بوم سازگانها هستند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫از دهه ‪ 1970‬که مفهوم ذخیره گاههای زیست کره به وجود آمد‪ ،‬براین اصل تاکید‬
‫شده که نقش نوع بشر در حفاظت از طبیعت به رسمیت شناخته شود‪ .‬معلوم شده‬
‫است که تاکید ذخیره گاههای زیست کره در این زمانه بی آرام و قرار بسیار به جا‬
‫بوده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫قبل ازهر چیز‪ ،‬این مناطق بقای نمونه های شاخص بوم سازگانها و تنوع زیستی‬
‫آنها را تضمین می کنند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ذخیره گاههای زیست کره شبکه ای بین دولتی را تشکیل می دهند که در عین‬
‫احترام به حاکمیت دولتها‪ ،‬درصدد آن هستند که در کنار سایر تالشها‪ ،‬همکاری در‬
‫تحقیق را تقویت کنند‪ ،‬آمارها و اندازه گیریهای الزم را تهیه و نظارت مداوم را‬
‫برقرار کنند‪.‬‬
‫‪ ‬آنها کانون آموزش‪ ،‬تجربه‪ ،‬آزمایش و مرکز تالش برای شناسایی شیوه های‬
‫پایدار بوم شناختی جهت بهره مندی از منابع زیستی به منظور تامین نیازها و‬
‫خواستهای جوامع محلی به شمار می روند‪.‬‬
‫‪ ‬تنوع زیستی تنها در صورتی حفظ می شود که نیازهای جمعیتهای ساکن‬
‫مناطق حفاظت شده و همجوار آن در نظر گرفته شود‪.‬‬
‫‪ ‬ما نیازمند پاسخگویی به برخی سواالت در این زمینه هستیم‪:‬‬
‫‪ ‬کدام الگوی توسعه قابل پذیرش است؟‬
‫‪ ‬یک نظام اجتماعی و فرهنگی معین چه مقدار تغییر و با چه سرعتی را می‬
‫تواند جذب نماید؟‬
‫‪10‬‬
‫‪11‬‬
‫‪‬‬
‫چگونه میتوانیم از تحمیل یک الگوی کلیشه ای برای توسعه که می تواند تنوع زیستی‬
‫و فرهنگ را که به هرکس خصلتی فردی می بخشد‪ ،‬اجتناب ورزیم؟‬
‫‪‬‬
‫اقدام برای حفاظت از اکوسیستمها‪ ،‬تغییر جهت گیری علوم‪ ،‬سنجش توسعه کیفی و‬
‫محافظت از میراث فرهنگی تنها با دگرگونی ریشه عادات و نگرشهای کل جامعه‬
‫وهمراهی نهادهای اجتماعی به موفقیت خواهد رسید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫کسب منافع کوتاه مدت مادی با هزینه سنگین و گزاف محیط زیستی نمی تواند در‬
‫دنیای منابع محدود تا بی نهایت ادامه یابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫نگرشهای سلطه جویانه‪ ،‬مادی گرایانه و جنگ طلبانه باید جای خود را به روح‬
‫آشتی‪ ،‬هماهنگی و بخشندگی بدهند‪ .‬دگرگونیها را تنها به یاری آموزش باید در همه‬
‫اشکال آن‪ ،‬از سوادآموزی گرفته تا باالترین سطوح تخصص‪ ،‬به وجود آورد‪.‬‬
‫‪ ‬برای آنکه این دگرگونی در نگرشها روی دهد‪ ،‬باید همه بخشهای جامعه با‬
‫مسائل مربوط به محیط زیست و توسعه حساس شوند‪ .‬مناطق حفاظت شده‬
‫نقش مهمی را بر عهده دارند‪ ،‬زیرا واریانسهای پیش بینی ناپذیر ذاتی در‬
‫نظامهای طبیعی‪ ،‬ارزشها وخدمات بلند مدت عالم طبیعت و مسایل و راه‬
‫حلهای حفظ این اکوسیستمها برای نسلهای آینده را می توان در آنها به صورت‬
‫زنده و واقعی مورد مطالعه قرار داد‪.‬‬
‫‪ ‬مناطق حفاظت شده به ویژه ذخیره گاههای زیست کره نقش بسیار ارزنده ای‬
‫به عهده دارند‪:‬‬
‫‪ .1‬تشویق حفاظت از اکوسیستمها و تنوع زیستی‪،‬‬
‫‪ .2‬جهت دادن دوباره به علوم برای تاکید بر مسایل محیط زیستی‪،‬‬
‫‪ .3‬ترغیب جست و جوی الگوهای قابل قبول توسعه‪،‬‬
‫‪ .4‬شکل دادن به نگرشها و عاداتی که اساس فعالیتها را تشکیل می دهند‪.‬‬
‫‪12‬‬
‫‪ ‬تالشهایی که ما برای حفاظت از جهان طبیعت انجام میدهیم‪ ،‬بیش از حد‬
‫تصورمان خودخواهانه است‪ ،‬زیرا در تحلیل نهایی به خاطر خود ما و نوع‬
‫بشر که بدان تعلق داریم می خواهیم آن را حفظ کنیم‪.‬‬
‫‪ ‬میراث ما شامل فرهنگ و طبیعت است‪ .‬هردوی آنها از شرایط الزم زندگی‬
‫بشر به شمار می روند‪.‬‬
‫‪ ‬به طور غریزی میدانیم که سعادت ما در مقام افراد وابسته‪ ،‬به این اطمینان‬
‫خاطر است که ریشه های ما‪ ،‬با امید به جهانی امن تر و عادالنه تر برای‬
‫نسلهای آینده‪ ،‬در بستر گذشته‪ ،‬در میراث فرهنگی و طبیعت به ارث برده شده‬
‫از نیاکانمان محکم و استوار می باشد‪.‬‬
‫‪13‬‬
‫‪ ‬تمام تالش ما برای حفظ این میراث از طریق مناطق حفاظت شده مستلزم‬
‫ارزیابی‪ ،‬برنامه ریزی و اجرای دقیق است‪ .‬با حفظ عالم طبیعت‪ ،‬بشریت را‬
‫محفوظ می داریم‪.‬‬
‫درک اجتماعی مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬چگونه می توان به حمایت سیاسی بیشتر دست یافت؟‬
‫‪ ‬سواالت‪:‬‬
‫‪ ‬چه عواملی باعث عدم حمایت سیاسی از مناطق حفاظت شده (از جانب‬
‫سیاستمداران‪ ،‬طرح ریزان و مسئولین اداری) می شود؟‬
‫‪ ‬برای چیره شدن به این مقاومت چه اقدامی می توان انجام داد؟‬
‫‪ ‬شرایط مطلوب سیاسی و اجتماعی برای اتخاذ تصمیم های صحیح در‬
‫خصوص استفاده پایدار از منابع طبیعی چیست؟‬
‫‪ ‬متخصصان حفاظت در شرایط محدود سیاسی‪ ،‬اجتماعی (پایین تر از شرایط‬
‫مطلوب) چگونه کار می کنند؟‬
‫‪ ‬چه راه حل هایی را شما پیشنهاد می کنید؟‬
‫‪ ‬چه چیز باعث مقبولیت و پذیرش طرح ریزان پارک و دست اندرکاران محیط‬
‫زیست از جانب دولت می شود؟‬
‫‪14‬‬
‫‪ ‬از بین عواملی نظیر پشتوانه و آراء هواخواهان‪ ،‬بازده اقتصادی پارک ها یا‬
‫فشار سایر دولتها کدام یک موثرند؟‬
‫‪ ‬چگونه می توان در بحث و بررسی و فرایند تصمیم سازی در سطح محلی‪،‬‬
‫منطقه ای و ملی به نتایج روشنی رسید؟‬
‫‪ ‬چگونه می توان بر مخالفت‪ ،‬عناد و پنهان کاری دولتها چیره شد؟‬
‫‪ ‬فرایند تصمیم گیری جمعی تا چه حد مهم است؟ چگونه می توان در‬
‫سیستمهای اقتصادی و اجتماعی متفاوت به آن دست یافت؟‬
‫‪ ‬چه نمونه هایی از حمایت دولت و در نتیجه موفقیت در امر تقویت پارکها و‬
‫پذیرش توسعه پایدار به عنوان یک رکن اساسی برای دولت وجود دارد؟‬
‫‪  15‬چه نمونه هایی در جهت عدم حمایت دولت و در نتیجه بهره برداری بی رویه‬
‫از منابع و تخریب مناطق حفاظت شده وجود دارد؟‬
‫عوامل عدم حمایت سیاسی از سیستم های حفاظت شده‬
‫‪16‬‬
‫‪ -1 ‬عدم آگاهی از ارزش و مفهوم مناطق حفاظت شده و نیازهای علمی‬
‫‪ -2 ‬تعارضات مناطق حفاظت شده در رابطه با رشد اقتصادی و اهداف توسعه‬
‫‪ ‬مهار آب و سد سازی‬
‫‪ ‬احداث نیروگاه های برق آبی‬
‫‪ ‬جاده سازی‬
‫‪ ‬بهره برداری از منابع چوبی‬
‫‪ ‬بهره برداری از معادن‬
‫‪ -3 ‬تعرضات مشاهده شده در مناطق حفاظت شده با منافع جوامع محلی بیشتر‬
‫متوجه‬
‫‪ ‬دسترسی به منابع طبیعی‬
‫‪ ‬چرای دام‬
‫‪ ‬کشت و زرع است‪.‬‬
‫‪ ‬راه حل ها‬
‫‪ ‬مهمترین راه حل برای به دست آوردن حمایت سیاسی‪ ،‬آموزش‪ ،‬پرورش و‬
‫استفاده از تمام ابزارهای اطالع رسانی و از جمله رسانه های گروهی‬
‫برای ارتقا سطح آگاهی ها می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬متداول کردن حفاظت‬
‫‪ ‬استفاده از فشارهای جهانی‬
‫‪ ‬تقویت شبکه های جهانی سازمانهای غیر دولتی‬
‫‪ ‬جلب حمایت از طریق گونه یا گونه های بارز و برجسته‬
‫‪ ‬تهیه و اجرای طرح های ملی برای شبکه مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬حمایت و تقویت سازمان های غیر دولتی در سطح ملی‬
‫‪ ‬آگاهی دادن نسبت به این که محاسبه ارزش واقعی گونه ها و اکوسیستم ها‬
‫کار بسیار دشواری است و تنها بیانگر حداقل ارزش آنها است‪.‬‬
‫‪17‬‬
‫‪18‬‬
‫‪‬‬
‫آشکار کردن این که بین توسعه و حفاظت تعارضی وجود ندارد‪ ،‬بلکه بین منافع‬
‫اقتصادی کوتاه رشد و فواید بلند مدت توسعه پایدار تعارض وجود دارد‬
‫‪‬‬
‫تلفیق توسعه با بوم شناسی (ارتباط دادن مسایل حفاظت با فقر و عدالت اجتماعی)‬
‫‪‬‬
‫بسیاری از کشورها شرایط الزم و انگیزش مردم برای بحث درباره آینده مناطق‬
‫حفاظت شده را فراهم نمی آورند‪ .‬این کشورها اطالعات کافی و مناسب در‬
‫خصوص اهمیت مناطق حفاظت شده و پیامدهای زیست محیطی فعالیتهای اقتصادی‬
‫در داخل این مناطق را در اختیار اقشار مختلف مردم نمی گذارند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫دولتها باید به این امر واقف باشند که دسترسی به اطالعات‪ ،‬حق طبیعی و اساسی‬
‫مردم است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫دولتها حق آزادی بیان برای سازمانهای غیر دولتی و غیر انتفاعی را تضمین نموده‬
‫و زمینه فعالیت موثر آنها را برای تقویت و توسعه شبکه مناطق حفاظت شده را‬
‫فراهم نمایند‪.‬‬
‫اقتصاد مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬اقتصاد – فنون و کاربری آنها‬
‫‪ ‬پیشرفتهایی که در کاربرد تجزیه و تحلیل اقتصادی به ویژه در زمینه‬
‫ارزشیابی هزینه و درآمدهای غیر پولی مناطق حفاظت شده صورت گرفته‬
‫بسیار چشم گیر است‪ .‬در هر صورت باید به سوی جلوگیری از کاهش‬
‫تنوع زیستی پیش رفت که نتیجه اثرات جهانی شدن و نابرابری توزیع‬
‫درآمد است‪.‬‬
‫‪ ‬در کشورهای در حال توسعه که نیاز به توسعه در اولویت است و در‬
‫ضمن فقر بر اکثریت جامعه چیره است باید بر روشهای تجزیه و تحلیل‬
‫اقتصادی تاکید ویژه ای صورت گیرد زیرا می توانند زیستگاه های طبیعی‬
‫را حفظ کرده و همزمان فقر را کاهش دهند‪.‬‬
‫‪19‬‬
‫‪ ‬امکان ارزشیابی تنوع زیستی به دلیل فقدان اطالعات علمی و سطح نازل‬
‫دانش ما درباره روابط بین گونه ها‪ ،‬اکوسیستمها و محیط فیزیکی بسیار‬
‫محدود است‪.‬‬
‫‪ ‬تجزیه و تحلیل اقتصادی قادر نیست تمام هزینه ها و درآمدهای مناطق‬
‫حفاظت شده را برآورد نماید‪ .‬بنابراین بایستی از سایر روشهای ارزیابی‬
‫اثرات توسعه بر محیط زیست مانند تجزیه و تحلیل چند معیاری استفاده‬
‫شود‪.‬‬
‫‪20‬‬
‫‪ ‬تجزیه و تحلیل اقتصادی در مقیاس ُخرد‬
‫‪ ‬توزیع درآمدها و هزینه ها‬
‫‪ ‬بررسی اثرات بین نسلی‬
‫‪ ‬به حداکثر رساندن درآمد پارکها از طریق نرخ گذاری مناسب مانند ورودیه‬
‫‪ ‬خودکفایی مالی در اثر سرمایه گذاری در مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬استفاده از ابتکارات ویژه برای بهبود بار مالی در سطح محلی‬
‫‪ ‬توسعه تجزیه و تحلیل‬
‫‪ ‬در سطح میدانی به خارج از مرزهای مناطق کشیده شود تا کاربری زمین و‬
‫سایر جوامع محلی و روابط آنها با طرح ریزی و توسعه منطقه ای را در‬
‫برگیرد‪.‬‬
‫‪21‬‬
‫‪‬‬
‫تجزیه و تحلیل اقتصادی در سطح کالن‬
‫توجه ویژه به ارتباط بین محیط زیست‪ ،‬اقتصاد و سیاستها در بعد کالن‬
‫سیاستهای بخشی نظیر قیمت گذاری انرژی‬
‫هردو مورد بایستی به اختالالت بازار و تعیین قیمتهایی که بیانگر همه هزینه های‬
‫اقتصادی از جمله سیمای محیط زیست باشد تاکید شود‬
‫‪‬‬
‫اقتصاد‪ -‬استراتژی استفاده چند جانبه و پیامدهای آن بر جوامع محلی‬
‫هیچ منطقه ای نمی تواند مورد حفاظت قرار گیرد مگر اینکه مدیریت آن مورد‬
‫قبول جوامع محلی بوده و آنها در این مناطق خود را ذینفع بدانند و با زندگی‪ ،‬کار‬
‫و حضور خود از آن بهره مند گردند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫راه حل های مسالمت جویانه‬
‫‪‬‬
‫شیوه بررسی میدانی در محل از نظر فرهنگی‪ ،‬تنها و بهترین امید برای یافتن راه‬
‫حلهای مسالمت جویانه است‪ .‬بخشی از تجزیه و تحلیلهای اقتصادی‪ -‬اجتماعی باید‬
‫به استفاده جوامع محلی از منطقه حفاظت شده‪ ،‬تعیین نیازهای محلی و مزیتها‬
‫اختصاص یابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪22‬‬
‫‪‬‬
‫آموزش‬
‫وسیله ای اساسی برای زمینه سازی توسعه برای همه مردم است و به سطح معاش و سواد‬
‫جوامع بستگی دارد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ترویج‬
‫فعالیتهای ترویجی و استفاده از تکنولوژیهای مناسب برای بهبود کاربریهای سرزمین و‬
‫کاهش فشاربر مناطق حفاظت شده باید مورد تحقیق و ترغیب قرار گیرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مالکیت زمین‬
‫حق مالکیت بر اراضی هم برای جامعه و هم افراد باید محفوظ باشد‪ .‬انگیزه های تجاوز باید‬
‫به کلی از بین بروند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫کجروی های اقتصادی‬
‫حذف اقدامات مخدوش کننده اقتصاد مانند سوبسیدهای آب‬
‫آموزش و تشویق جهت کاهش فعالیتهای ازبین برنده تنوع زیستی‬
‫‪‬‬
‫بخشنامه های تشکیالتی‬
‫احکام‪ ،‬بخش نامه ها و هرنوع دستورالعمل تشکیالتی نباید ماهیت متناقض و دوگانه داشته‬
‫باشند تا زمینه سو استفاده را فراهم نیاورند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪23‬‬
‫‪‬‬
‫اقتصاد‪ -‬مدیریت توریسم و توریستها‬
‫توریست مبتنی بر طبیعت (تماشا و لذت) حدود ‪ %40 - %60‬از کل توریسم‬
‫دنیاست‪ .‬درآمد آن میلیاردها دالر است ولی تجارت عظیمی نیست‪ .‬بلکه می تواند‬
‫به عنوان وسیله ای برای حفاظت باشد‪ .‬توریسم باید در جهت توسعه پایدار باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫درک و شناخت توریسم و توریستها‬
‫تعریف اکوتوریسم ساده نیست‪ .‬آنها اغلب به فرهنگ هم عالقه دارند‪ .‬تفرجگاه ها‬
‫هم مورد توجه توریستها است و هم مردم محلی‪ .‬برای همین باید انگیزه و رضایت‬
‫همه توریستها و چرخه حیات توریسم در مناطق مورد بررسی و توجه قرار گیرد‪.‬‬
‫توریستها به امکانات با کیفیت نیاز دارند و در قبال آن هزینه می پردازند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مشارکت مردم محلی‬
‫در پارکهایی که فعالیت توریستی وجود دارد بیشتر توسط جوامع محلی فقیر احاطه‬
‫شده و تجارت توریست در اختیار گروه کوچک ثروتمند است‪ .‬بایستی بخش عمده‬
‫درآمد در جلب مشارکت مردم محلی در حفاظت و ارتقای سطح زیستی آنها صرف‬
‫شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪24‬‬
‫‪ ‬آموزش‬
‫‪ ‬برای توریستها و مردم محلی‪ .‬توریستهای آگاه و مطلع به راهنمایان با آگاهی‬
‫باالتری نیاز دارند‪.‬‬
‫‪ ‬صدور گواهینامه برای راهنمایان‪ -‬تبادل اطالعات بین همه گروه های‬
‫وابسته به توریست‪.‬‬
‫‪ ‬از آنجا که توریسم نقش موثری در آموزش عمومی دارد‪ ،‬می تواند برای‬
‫سیستمهای مناطق حفاظت شده زیر بنای محکمی به وجود آورد‪.‬‬
‫‪ ‬قیمت گذاری مناسب‬
‫‪ ‬برای حمایت از مناطق حفاظت شده باید از طریق کسب درآمد از توریسم‬
‫بدون ایجاد خسارت به استفاده از آنها در سطح ملی راه های مناسبی جستجو‬
‫شود‪ .‬ورودیه از راه های کسب درآمد در جهان به شمار میرود‪.‬‬
‫‪25‬‬
‫‪ ‬ظرفیت بُرد‬
‫‪ ‬جهت تعیین ظرفیت برد اطالعات زیادی مورد نیاز است و این اطالعات‬
‫باید در اختیار مدیران محلی پارکها قرار گیرد‪ .‬این اطالعات می تواند در‬
‫زونبندی مناطق توریسم و اعمال محدودیت بر استفاده کنندگان موثر باشد‪.‬‬
‫‪ ‬امکانات و هزینه های الزم برای احیا و بازسازی مناطق تخریب یافته‬
‫ناشی از توریسم نیز باید بر استفاده بازدید کنندگان موثر باشد‪.‬‬
‫‪26‬‬
‫مردم و مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬مناطق حفاظت شده باید با جوامع محلی همزیستی داشته باشند‪ .‬برای‬
‫مشارکت مردم در احداث‪ ،‬مدیریت و نظارت پیوسته مناطق و درک عمیق‬
‫آنها به وسیله مردم تالش زیادی باید صورت گیرد‪ .‬برای این منظور باید‬
‫شناخت فرهنگ آنها و نیازهای مادی و معنوی آنها مد نظر قرار گیرد که‬
‫شامل مسائلی مانند سیستمهای مالکیت سنتی‪ ،‬حق مالکیت در فعالیتهای‬
‫حفاظتی و نقش زنان در حفاظت می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬دولتها در این زمینه باید‪:‬‬
‫‪ ‬طرح ریزی مناطق حفاظت شده را با سیاستهای توسعه برای بهبود اقتصاد‬
‫محلی تلفیق نمایند‪.‬‬
‫‪ ‬حفظ پایداری ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جوامع درون و حاشیه مناطق‪.‬‬
‫‪27‬‬
‫‪ ‬استفاده از تجربیات سنتی مردم‪ ،‬استفاده کنندگان‪ ،‬کارگزاران امور تفرج و‬
‫افراد با تجربه در زمینه های حفاظت و اقتصاد برای برنامه ریزی‪.‬‬
‫‪ ‬حفظ جوامع بومی و جلوگیری از مهاجرت بی رویه به داخل مناطق و برهم‬
‫خوردن تعادل اجتماعی و فرهنگی بومی‪.‬‬
‫‪ ‬جلوگیری از رشد سریع جمعیت بومی که نتیجه آن گسترش فقر در جوامع‬
‫بومی و همچنین فشار بیشتر بر منابع محلی است‪.‬‬
‫‪ ‬ایجاد مناطق ضربه گیر ‪ Buffer zone‬به کمک جوامع محلی‬
‫‪28‬‬
‫‪ ‬تعیین اولویتهای آموزشی و خط مشی های الزم برای اجرای آموزش زیست‬
‫محیطی در مناطق‬
‫‪ ‬نقش توریست در گسترش حمایت از مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬در صورت مدیریت مطلوب‪ ،‬توریسم می تواند بالقوه در حفاظت آن موثر‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ ‬اکوتوریسم‪ :‬مسافرت مسئوالنه به مناطق طبیعی است که ضمن تاثیر در‬
‫رفاه جامعه محلی‪ ،‬حفاظت محیط زیست را تضمین می کند‪.‬‬
‫‪ ‬تعریف جدید از اکوتوریسم‪ :‬اهمیت حیاتی تکامل بخشیدن به سیستم ارزشی‬
‫جدیدی برای توریسم مبتنی بر مسافرت متکی بر طبیعت که براساس اصول‬
‫حفاظت‪ ،‬هدایت می شود‪.‬‬
‫‪29‬‬
‫‪ ‬خطرات توریسم‪:‬‬
‫‪ -1 ‬عدم فواید کافی برای جوامع محلی‬
‫‪ -2 ‬فقدان طرح ریزی و مدیریت = آسیب منابع‬
‫‪ -3 ‬بودجه ناکافی برای حفاظت از منابع‬
‫‪ -4 ‬تربیت ناکافی راهنمایان محلی و مدیران‬
‫‪ -5 ‬فقدان حمایت تشکیالتی در سطح بین المللی‬
‫‪ -6 ‬فقدان روشهای ارزش یابی استاندارد‬
‫‪ ‬فواید توریسم‪:‬‬
‫‪ -1 ‬مشارکت در اهداف حفاظت‬
‫‪ -2 ‬ایجاد اشتغال و زمینه های توسعه اقتصادی اجتماعی‬
‫‪ -3 ‬ترویج آموزش‪ ،‬پژوهش و تربیت نیروی انسانی در زمینه های محیط‬
‫زیستی‬
‫‪30‬‬
‫‪ ‬تامین منابع مالی‬
‫‪ ‬منابع ملی تامین بودجه‪:‬‬
‫‪ -1 ‬که از مالیات عمومی تامین می گردد (در ایران از درآمد نفتی)‬
‫‪ -2 ‬سازمان دولتی مانند سازمان آب‪ ،‬وزارت کار‪ ،‬دانشگاه ها‪ ،‬سرمایه‬
‫گذاران خصوصی (که امتیاز استفاده از منابع ملی به آنها داده میشود)‪.‬‬
‫‪ -3 ‬پرداخت ورودیه‬
‫‪ ‬منابع خصوصی‬
‫‪ -1 ‬بستگی به نوع منطقه و نوع مدیریت دارد (پارک ملی‪ ،‬ذخیره گاه‬
‫زیست کره)‬
‫‪ -2 ‬سرمایه گذارهایی که در مناطق حفاظت شده برای بخش خصوصی‬
‫دارای جذابیت بیشتری هستند‪:‬‬
‫‪31‬‬
‫‪32‬‬
‫‪ - ‬تحصیل اراضی‬
‫‪ - ‬امکانات زیربنایی مانند مرکز بازدیدکنندگان‬
‫‪ - ‬آموزش محیط زیستی‬
‫‪ - ‬احداث اردوگاه‬
‫‪ - ‬توسعه جوامع محلی‬
‫‪ - ‬تربیت نیروی انسانی‬
‫‪ - ‬مدیریت ویژه گونه ها‬
‫‪ ‬منابع مالی جهانی‬
‫‪ ‬مخصوصا کمکهای بالعوض بین المللی به کشورهای در حال توسعه به‬
‫منظور حفاظت‬
‫‪ ‬صندوق های اعتباری‪:‬‬
‫‪ ‬تسهیالت محیط زیستی جهانی (وام کشورهای توسعه یافته در قبال‬
‫بخشودگی بدهی یا معاوضه بدهی)‬
‫‪‬‬
‫‪33‬‬
‫این تسهیالت می تواند برای موارد زیر باشد‪:‬‬
‫‪ ‬نیروی اجرایی پارکها‬
‫‪ ‬ماشین آالت و نگهداری آنها‬
‫‪ ‬سوخت‬
‫‪ ‬نگهداری امکانات زیر بنایی‬
‫‪ ‬نگهداری جاده ها‬
‫‪ ‬تنویر افکار عمومی‬
‫‪ ‬هزینه های اداری‬
‫‪ ‬طرحهای مدیریت‬
‫‪ ‬مدیریت حیات وحش (مهره داران)‬
‫‪ ‬چرا حفاظت؟‬
‫‪ ‬به چه دلیل باید حفاظت شکل بگیرد تا برای تحقق آن نیازمند توسعه دانش‬
‫مدیریت مهره داران و مناطق حفاظت شده باشیم؟‬
‫‪ ‬سیاره زمین دائما درحال تغییر است و اکوسیستمهای کنونی با‬
‫اکوسیستمهای طبیعی قرنهای گذشته بسیار تفاوت دارد‪ .‬نابودی و انقراض‬
‫گونه ها با شتاب بیشتری نسبت به گذشته در جریان است که این تغییر‬
‫شدید ناشی از گسترش فعالیتهای بشر امروزی در سطح طبیعت است‪.‬‬
‫‪ ‬بشر چرخه های هیدرولوژیکی و شیمیایی طبیعت را به شدت تغییر داده‬
‫است‪ .‬ساالنه میلیاردها متر مکعب از خاک سطحی در اثر این تغییرات‬
‫شسته شده و از دست می رود‪.‬‬
‫‪34‬‬
‫‪ ‬تنوع ژنتیکی درون گونه ای و اکوسیستمی زمین کاهش یافته‪.‬‬
‫‪ ‬در نهایت آب و هوای کره زمین به شدت دستخوش تغییر شده است‪.‬‬
‫‪ ‬عامل اصلی این تغییرات شگرف چیزی جز سرعت روز افزون رشد‬
‫جمعیت و تکنولوژی بشری نیست که فشاری افزون بر توان سیاره را برآن‬
‫وارد می سازد‪ .‬به نظر می رسد که این فشار فراتر از قابلیت برگشت‬
‫پذیری زمین است‪.‬‬
‫‪35‬‬
‫‪ ‬در دوره یونان باستان ارسطو به تخریب گسترده جنگلهای نواحی بالتیک‬
‫اشاره دارد‪ .‬در همین زمان در جنوب آسیا‪ ،‬درختان به منظور تامین نیاز‬
‫برای چوب جهت ساختن کشتیهای تجاری بر زمین انداخته شدند‪ .‬بسیاری‬
‫از نواحی عریان در خاورمیانه نظیر ترکیه‪ ،‬سوریه‪ ،‬عراق و ایران قربانی‬
‫بهره برداری بی رویه بوده است‪ .‬یا این که نواحی مدیترانه ای در ایتالیا و‬
‫یونان دارای جنگلهای بسیار انبوهی قبل از استقرار بشر بوده است‪.‬‬
‫‪Dimond 1992 ‬معتقد است که هر جا بشر استقرار یافته است‪ ،‬تخریب‬
‫محیط زیستی یک اصل غیر قابل انکار بوده است‪.‬‬
‫‪36‬‬
‫‪ ‬تنها راه باقی مانده برای نجات تنوع زیستی مدیریت علمی موثر آنها در‬
‫فرایند جامع حفاظت است‪ .‬اگرچه حفاظت ایده آل و صد درصد دست‬
‫نیافتنی است و فرصتها یکی پس از دیگری از دست می روند‪ ،‬ولی نمی‬
‫توان همچنان دست بر روی دست گذارد و ناظر این نرخ سرسام آور‬
‫انقراض بود‪.‬‬
‫‪ ‬مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬سازمان جنگلها و مراتع‪:‬‬
‫‪ ‬ذخیره گاه های جنگلی‬
‫‪ ‬پارکهای جنگلی‬
‫‪ ‬سازمان میراث فرهنگی‪:‬‬
‫‪ ‬ابنیه تاریخی و فرهنگی‬
‫‪ ‬سازمان حفاظت محیط زیست‪:‬‬
‫‪ ‬مناطق تحت مدیریت حفاظت از حیات وحش‬
‫‪37‬‬
‫‪ ‬دو گروه اصلی که مواضع محیط زیستی آنها می تواند سرنوشت مناطق‬
‫حفاظت شده را رقم بزند‪:‬‬
‫مردم ‪ +‬تصمیم گیران سیاسی‬
‫‪- ‬جریان مداوم اطالعات←افزایش آگاهی عمومی← آگاهی بیشتر تصمیم‬
‫گیران ← حفاظت بیشتر از محیط زیست‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ - ‬فاصله بین متخصصان و تصمیم گیران به دلیل عدم درک مشترک و‬
‫یکسان از مسائل محیط زیست روز به روز بیشتر می شود ←تصمیم گیری‬
‫بدون حضور کارشناسان ← تصمیمات همراه با خطا و تخریب محیط‬
‫زیست‬
‫‪38‬‬
‫‪ * ‬دیدگاههای مدیریت حیات وحش= مدیریت تنوع زیستی‬
‫‪ -1 ‬تنظیم طبیعی (‪ . (Natural Regulation‬مدیریت حراستی‬
‫‪ -2 ‬مدیریت محصول پایدار‪ :‬مدیریت برای دست یابی حداکثر بهره برداری‬
‫پایدار از آن‪ ،‬در حقیقت برای بهره کشی انسان از طبیعت است‪،‬‬
‫خودخواهانه و اقتصاد محور‪.‬‬
‫‪ -3 ‬مدیریت اکوسیستم‪ :‬از قوانین اکولوژیک برای حفاظت از اکوسیستمها و‬
‫حیات وحش استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬مدیریت اکوسیستم‪:‬‬
‫‪ -1 ‬مدیریت مستقیم‪ :‬دستکاری مستقیم در اکوسیستم‬
‫‪ -2 ‬مدیریت غیرمستقیم‪ :‬دستکاری شرایط پیرامونی‬
‫‪39‬‬
‫‪ ‬فرایند فعالیتهای حفاظتی← پژوهشی‪ ،‬آموزشی‪ ،‬مدیریت اداری و فنی‪،‬‬
‫قانونی‪ ،‬روابط عمومی‪.‬‬
‫‪ ‬به طور کلی شامل سه بخش‪ :‬علمی‪ ،‬اقتصادی‪ -‬اجتماعی‪ ،‬مدیریتی‬
‫(اجرایی)‬
‫‪ ‬در اولین یا زیربنایی ترین بخش‪ ،‬بخش علمی که شامل شناسایی زیستگاه و‬
‫منابع است توسط محققان انجام می شود‪.‬‬
‫‪ ‬بخش اقتصادی جوابگوی هدف ما از حفاظت است‪ .‬کارکردهای حفاظت در‬
‫متن جامعه مهم است‪ .‬بخش اقتصادی‪ -‬اجتماعی‪ :‬به سئواالت زیادی پاسخ‬
‫می دهد‪ -1 :‬هدف‪ -2 ،‬کارکردها‬
‫‪40‬‬
‫‪ ‬پژوهشها از بخشهای اساسی در مدیریت مناطق به حساب می آیند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هدف از حفاظت چیست؟‬
‫حفاظت چه کارکردهایی را برای جامعه فراهم می کند؟‬
‫‪ ‬فرایند حفاظت با مسائل اقتصادی‪ -‬اجتماعی پیچیده شده است و امروزه یکی‬
‫از پایه های حفاظت مسائل اقتصادی‪ -‬اجتماعی است و بدون توجه به افراد‬
‫بومی و محلی امکان مدیریت مناطق وجود ندارد‪.‬‬
‫‪ ‬توجه به اعتقادات مذهبی افراد بومی نقش زیادی در حفاظت از مناطق دارد‬
‫و از این عقاید می توان در کنترل بهره برداری آنها استفاده نمود‪.‬‬
‫‪ ‬مطالعه روی این موارد وظیفه جامعه شناسانی است که اطالعات کافی در‬
‫مورد حفاظت داشته باشند‪.‬‬
‫‪41‬‬
‫‪ ‬نتایج این بخش و بخش اول می تواند زمینهساز بخش آموزش باشد و به‬
‫کمک این داده ها می توان نحوه برخورد با محیط را به افراد محلی آموزش‬
‫داد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫آموزش‬
‫"آموختن این که بهره برداری نباید یک جانبه باشد"‬
‫در بخش اقتصادی اجتماعی کلیه مسائل مربوط به جوامع را می توان به صورت‬
‫ضربههایی از تک تک افراد محلی به دست آورد‪ .‬هرکدام از این موارد می تواند‬
‫عنوان یک تحقیق و یا پژوهش باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مجموع این عوامل بعد از تجزیه و تحلیل می توانند به بخش مدیریت برای اجرا‬
‫ارجاع شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫هسته مرکزی این فرایند بخش مدیریت است و افرادی که در این بخش هستند‬
‫وظیفه بخش مدیریت را بر عهده دارند و بخش بعدی مردم می باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪42‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬اولویت بندی‪ -2 ،‬طراحی چگونگی رسیدن به اهداف حفاظتی‪ -3 ،‬تامین اعتبار‬
‫و ‪ ...‬برعهده بخش مدیریت می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تامین نیازهای حفاظتی‪ ،‬نیروی انسانی و ‪ ...‬همه برعهده مدیریت است‪.‬‬
‫مدیریت گونه های حساس و در خطر انقراض شاه کلید مدیریت مناطق می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬عوامل موثر بر مدیریت‬
‫‪ - ‬کافی بودن آگاهی از شرایط زیستی گونه ها‪ ،‬ویژگیهای جمعیت شناسی و‬
‫پویایی گونه های مهم‪.‬‬
‫‪ - ‬تعیین سن و سیر روند تغییرات جمعیتی‬
‫‪ - ‬سوله راهکارهایی را برای حفاظت گونه های در معرض خطر عنوان می‬
‫کند‪.‬‬
‫‪ ‬برای مدیریت جمعیت این گونه ها باید یک سری سواالت پاسخ دهد‪:‬‬
‫‪-1 ‬سواالتی در خصوص محیط زیست گونه‪:‬عوامل زیستگاهی‬
‫موثر بر گونه‪ ،‬بالیای طبیعی منطقه زیستگاهی و نتیجه آنها در‬
‫زیستگاه و مفید بودن آنها‪ ،‬فعالیتهای انسانی و تاثیر آنها بر محیط‬
‫زیست گونه و‪...‬‬
‫‪43‬‬
‫‪-2 ‬سواالتی در خصوص گسترش جغرافیایی گونه‪ :‬رفتارهای‬
‫اجتماعی گونه و پراکنش آنها‪ ،‬مهاجرت گونه‪ ،‬زمان مهاجرت‪،‬‬
‫چرخه های فعالیت گونه‪ ،‬نقش انسان بر گسترش جغرافیایی‬
‫‪-3 ‬سواالتی در خصوص کنشهای زیستی گونه‪ :‬چه منابعی را نیاز دارد‪،‬‬
‫چگونگی دسترسی به منابع‪ ،‬وجود و عدم وجود نوع رقابت و نتیجه آن‪ ،‬و‬
‫خود طعمه خوارها و انگلها و تاثیر آنها بر گونه‪ ،‬تاثیرات انسانی که سبب‬
‫تغییر ارتباط بین گونه ها می شود‪.‬‬
‫‪-4 ‬سواالتی در خصوص ویژگیهای ریخت شناسی‪ :‬مشابه بودن خصوصیات‬
‫ظاهری در والدین و فرزندان‪ ،‬حداقل و حداکثر اندازه جثه گونه‪ ،‬یکسان بودن‬
‫شکل ظاهری در بین افراد‪ ،‬ارتباط بین شکل ظاهری با رفتارها‪ ،‬آیا اجزا بدن‬
‫و ویژگیهای ظاهری عملکرد خاصی دارد که بتوان در حفظ و بقا گونه موثر‬
‫باشد؟ ارتباط بین بقا و چند شکلی بودن جاندار‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪44‬‬
‫‪-5 ‬سواالتی در خصوص فیزیولوژی گونه‪:‬‬
‫افراد به چه منابعی برای تولید مثل نیاز دارند‪ .‬افراد در استفاده از منابع چه کارکردهایی‬
‫دارند‪ ،‬گونه در شرایط مختلف آب و هوایی چه رفتاری دارد؟ چه آسیبهایی می بیند؟‬
‫بحرانهایی که برای گونه در شرایط مختلف ایجاد می شود؟ نیازهایی که افراد در شرایط‬
‫سنی مختلف دارند‪.‬‬
‫‪ -6 ‬سواالتی در خصوص ویژگیهای جمعیت شناسی‪:‬‬
‫‪ ‬اندازه جمعیت چقدر است؟ در حال رشد است؟‬
‫‪ -7 ‬سواالتی در خصوص رفتار گونه ها‪:‬‬
‫‪ ‬چه رفتارهایی دارد؟ این رفتارها به حفظ یا نابودی جانور کمک می کند؟ آیا‬
‫افراد درون جمعیت باهم کنش مقابل دارند؟ آیا رقابت بین افراد درون‬
‫جمعیت وجود دارد؟‬
‫‪-8 ‬سواالتی در خصوص ژنتیک گونه ها‪:‬‬
‫‪ ‬تنوع ژنتیکی گونه ها چقدر است؟ خصوصیاتی که از این تنوع ژنتیکی‬
‫حاصل می شود برای گونه مفید است یا مضر؟ تفاوت ژنتیکی در افراد‬
‫جمعیت چقدر است؟ تنوع ژنتیکی در جمعیتهای مشابه چقدر متفاوت است؟‬
‫آیا جمعیت همگی به یک شکلند؟ آلل ها متنوع هستند یا یکنواخت؟‬
‫‪45‬‬
‫‪ ‬جمع آوری اطالعات اکولوژیک‪:‬‬
‫‪ ‬سه منبع وجود دارد‪:‬‬
‫‪ ‬منابع علمی منتشر شده‪-2 ،‬منابع علمی منتشر نشده‪ -3 ،‬اطالعات مطالعات‬
‫صحرایی‬
‫‪* ‬کارهای صحرایی ضروری عاملی ضروری است و مشکل مطالعات‬
‫امروزی تکیه بر اطالعات کامپیوتری است‪.‬‬
‫‪ ‬به دست آوردن اطالعات صحرایی از برخی از گونه ها بسیار دشوار است‬
‫مانند گونه هایی که در ارتفاعات باال زندگی می کنند ولی نمی توان از آنها‬
‫چشم پوشی کرد و باید در مدیریت گونه به آنها توجه کرد‪.‬‬
‫‪46‬‬
‫‪ ‬تغییرات زیستگاه باید در طول زمان مورد بررسی قرار گیرند تا بتوان‬
‫مدیریت گونه را بهتر انجام داد‪.‬‬
‫‪ ‬در تجزیه و تحلیل داده ها کارهای کوتاه مدت ممکن است باعث بروز‬
‫مشکالتی شوند و برنامه های مدیریت باید بر اساس پایش طوالنی مدت‬
‫طراحی و برنامه ریزی شوند‪.‬‬
‫‪ ‬در مطالعات اکولوژیک‪ ،‬بررسیهای مقطعی نمی توانند مالک عمل باشند و‬
‫باید به صورت مداوم بررسی صورت پذیرد‪.‬‬
‫‪ ‬باید در پایشها‪ ،‬سری های زمانی (تغییرات جمعیت گونه در طول زمان) را‬
‫نیز مورد توجه قرار دهیم‪ .‬یکی از مواردی که می تواند سریهای زمانی را‬
‫مشخص کند نرم افزارهای ‪ Vortex‬می باشند که با مجموعه ای از داده ها‬
‫احتمال در خطر انقراض بودن گونه را مشخص می کند‪.‬‬
‫‪47‬‬
‫‪ ‬ایجاد و انتخاب مناطق حفاظت شده‬
‫‪ ‬قدیمی ترین مناطق حفاظت شده در ایران به شکل شکارگاه ها بوده است‪.‬‬
‫‪ ‬اولین پارک یلوستون بوده درسال ‪.1872‬‬
‫‪ ‬تنوع بسیار زیادی از مناطق تحت مدیریت در جهان با توجه به شیوه های‬
‫متفاوت مدیریت و ‪ ...‬به وجود آمد‪ .‬برای شکل دهی به این مناطق سازمانی‬
‫تحت عنوان ‪ IUCN‬شکل گرفت‪.‬‬
‫‪ 82 ‬کشور و ‪ 111‬آژانس دولتی‪ ،NGO 800 ،‬و تعداد زیادی متخصص‬
‫برای حفاظت از مناطق طبیعی ‪ IUCN‬را تشکیل می دهند‪.‬‬
‫‪48‬‬
‫‪ ‬اولویت ‪ ،IUCN‬توسعه پایدار‪ ،‬بهره برداری پایدار از منابع طبیعی است‪.‬‬
‫‪ ‬اساس تحقق این اولویت وجود تنوع زیستی است (سال ‪ 2010‬به این نام)‬
‫‪ IUCN ‬مشتمل بر‪ 6‬کمیته است‪:‬‬
‫‪ -1 ‬مدیریت اکوسیستمهای طبیعی و تغییر شکل یافته‬
‫‪ -2 ‬آموزش پایداری‪ ،‬آموزش ارتباطات‬
‫‪ -3 ‬فاکتورهای اقتصادی – اجتماعی‬
‫‪ -4 ‬قوانین محیط زیست و کاربرد آنها‬
‫‪ -5 ‬مناطق حفاظت شده (دریایی‪ ،‬خشکی و ‪)...‬‬
‫‪ -6 ‬بقا و حمایت از گونه ها‬
‫‪49‬‬
‫‪ ‬برای ‪IUCN‬در دنیا ‪ 10‬طبقه و در ایران ‪ 4‬طبقه وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬در ایران بخشی از مناطق زیر نظر سازمان میراث فرهنگی‪ ،‬برخی‬
‫سازمان جنگلها و مراتع و برخی سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد‪.‬‬
‫‪ ‬اصلی ترین هدف‪ :‬آموزش و پژوهش (مناطق در رتبه بعدی قرار می‬
‫گیرد)‪.‬‬
‫‪ ‬در ایران بیشتر حراست صورت می گیرد تا حفاظت‪.‬‬
‫‪ ‬در سال ‪1978‬طبقه بندی ‪ IUCN‬تغییر کرد و در سال ‪ 1990‬به ‪ 6‬طبقه‬
‫تقسیم گردید‪.‬‬
‫‪50‬‬
‫‪ ‬معیارهای انتخاب مناطق حفاظت شده ‪:‬‬
‫‪ -1 ‬تحت مدیریت دولتی‬
‫‪ -2 ‬تحت مدیریت خصوصی با نظارت دولتی‬
‫‪ ‬می تواند براساس نحوه زندگی جوامع محلی باشد‪.‬‬
‫‪ ‬حدود ‪ 8600‬منطقه با مساحت ‪ 8‬میلیون کیلومتر مربع (‪ %6‬سطح کره‬
‫زمین) منطقه حفاظت شده در دنیا وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬بزرگترین آنها ‪ 972000‬هکتار مساحت داشته و با نام ‪ Greenland‬بین‬
‫امریکا و شوروی است که تحت مدیریت آمریکا می باشد‪ .‬در آلمان ‪%25‬‬
‫کشور حفاظت شده می باشد‪.‬‬
‫‪51‬‬
‫‪ ‬بخشی در مناطق دریایی و بخشی در خشکیها قرار دارد‪.‬‬
‫‪ ‬تقسیم بندی مناطق دریایی مشکل است با این حال براساس جریانهای‬
‫دریایی‪ ،‬جزایر‪ ،‬دمای آب و‪ ...‬می توان حدود ‪ 40‬پروانس جغرافیایی در‬
‫دریاها در نظر گرفت‪.‬‬
‫‪ ‬اگرچه وسعت مناطق حفاظت شده کم است ولی حد باالیی از تنوع زیستی‬
‫را در خود جای داده اند‪.‬‬
‫‪52‬‬
‫‪ ‬تا زمانی که مناطق حفاظت شده دستخوش جزیره ای شدن‪ ،‬اثرات انسانی‬
‫و ‪ ...‬نشوند‪ ،‬می توانند نقش مهمی در حفاظت از حیات وحش داشته باشند‪.‬‬
‫‪ ‬یکی از مسائلی که در حفاظت مدنظر قرار دارد بحث اولویت بندی است‬
‫اینکه تعیین کنیم اولویت با حفاظت کدام منطقه یا گونه است‪.‬‬
‫‪ ‬به همین دلیل ‪ 3‬سئوال مطرح می شود‪:‬‬
‫‪ -1 ‬چه چیزی را باید حفاظت کنیم‪.‬‬
‫‪ -2 ‬در کجا باید حفاظت کنیم‪.‬‬
‫‪ -3 ‬چگونه باید حفاظت کنیم‪.‬‬
‫‪53‬‬
‫‪‬‬
‫معیارهای حفاظت‬
‫‪-1‬منطقه دارای گونه بومی بیشتری باشد‪.‬‬
‫‪-2‬منطقه نشانگر باشد‪.‬‬
‫‪-3‬گونه های بی همتا را دارا باشد (آخرین جنس از آخرین گونه از خانواده موجود‬
‫باشد)‪.‬‬
‫‪-4‬جنس خاصی داشته باشد که باالترین تعادل گونه را داشته باشد‪.‬‬
‫‪-5‬یک گروه یا یک جمعیت که دارای ویژگی ژنتیکی و مورفولوژیکی خاص‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫برای انتخاب مناطق حفاظت شده باید دید که چه چیزی را در کجا و چگونه باید‬
‫حفاظت کرد؟‬
‫‪‬‬
‫یک سری فاکتورهایی را برای پاسخ به این سئواالت ارائه می دهند‪:‬‬
‫‪- ‬نشانگر بودن (منطقه دارای گونه آندمیک و نادر باشد‪ ،‬گونه های عمومی با‬
‫گسترش وسیع وجود داشته باشند‪ ،‬خانواده هایی که تنوع زیاد گونه ای داشته‬
‫باشند‪ ،‬جنسهای متنوع از یک گونه وجود داشته باشد‪ ،‬جمعیت منحصربه فرد)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪54‬‬
‫‪55‬‬
‫‪‬‬
‫در خطر انقراض بودن گونه ها‬
‫‪‬‬
‫سودمند بودن گونه ها‬
‫‪‬‬
‫گونه های کلیدی (سرطاق) که خود نشان دهنده حفظ اکوسیستم می‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گونه هایی که ارتباط زیاد و یا کامال تخصصی را در یک اکوسیستم‬
‫ایجاد می کنند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گونه ای که برای حفاظت گونه های دیگر الزم است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گونه شاخص یک اکوسیستم خاص باشد‪.‬‬
‫‪56‬‬
‫‪‬‬
‫گونه های پرچم (‪(Flagship‬‬
‫‪‬‬
‫گونه های چتر )‪ :(Umbrella‬معموال مهره داران بزرگ جثه هستند‪.‬‬
‫به شکلی هستند که تمایل به وجود سایر گونه ها دارند‪ ،‬حساسیت زیادی‬
‫دارند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گونه شاخص باشد‪ ،‬گونه ای بودن و نبودن آن‪ ،‬تراکم جمعیت آن و ‪...‬‬
‫مهم است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫محل جوجه آوری گونه های مختلف باشد که این موضوع از حساسیت‬
‫زیادی برخوردار است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫گونه های شاخص به دو تقسیم می شوند‪:‬‬
‫‪ -1‬گونه به عنوان اندیکاتور تنوع زیستی است‪.‬‬
‫‪ -2‬گونه به عنوان عالمت زیستگاه به حساب می آید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫پروانه ها چون تخصصی کار می کنند می توانند شاخص زیستگاه به حساب آیند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪57‬‬
‫‪‬‬
‫یکی دیگر از رویکردهای انتخاب مناطق حفاظت شده‪ ،‬نقاط ‪ Hotspot‬است‪(.‬‬
‫این نقاط توسط کنوانسیونها و مطالعات مختلف‪ ،‬به انواع گوناگونی معرفی می‬
‫شوند)‪.‬‬
‫‪ 25‬منطقه ‪ Hotspot‬گیاهی در دنیا که ‪ %44‬گونه های گیاهی را در خود جای‬
‫داده است که ‪ 9645‬گونه مهره دار که ‪ %35‬کل مهره داران نیز در همین ‪25‬‬
‫منطقه قرار دارند‪.‬‬
‫با ‪ Overlay‬نقشه های ‪ Hotspot‬گیاهی و جانوری می توان مناطق حفاظت‬
‫شده را معرفی نمود‪.‬‬
‫جنبه جمعیتي ‪POPULATION PERSPECTIVE‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫براي حفاظت از حیات وحش ← بقا و حفاظت از افراد موجودات زنده← جمعیتهایي كه این افراد بدان تعلق‬
‫دارند ← جوامعي كه جمعیتها در آن ظاهر مي شوند ← اكوسیستمهایي كه در آن جوامع ظاهر مي شوند ←‬
‫پتانسیل تكاملي طوالني مدت نسلها پیش بیني گردد‬
‫براي مطالعه و مدیریت موفق زیستگاه یك گونه‪ ،‬نیاز به دانش پویایي شناسي و رفتارجمعیتها است‪.‬‬
‫چرا مطالعه پویایي جمعیت و روند آنها؟ پاسخ ←هرچند زیستگاه براي بقاي تمام گونه ها ضروري است‬
‫ولي به خودي خود برازش طوالني مدت افراد و زیستایي جمعیتها را ضمانت نمي كند‪.‬‬
‫بنابراین اغلب داشتن دانش كافي از توزیع واقعي‪ ،‬فراواني‪ ،‬و روند جمعیت و نیز دانش زیستگاهي مورد‬
‫عالقه بوده و جمعیت و زیستگاه همراه هم داستانهاي مكملي را بازگو مي كنند‪.‬‬
‫‪58‬‬
‫جمعیتها‪ ،‬دم ها و فواصل‬
‫‪‬‬
‫جمعیت ← مجموعه ای از جانداران با تبار مشترک که تنها قادر به تولیدمثل میان خود بوده و معموال از‬
‫نقطه نظر جغرافیایی مجزا هستند‪.‬‬
‫‪← Deme ‬مجموعه موضعی از جانداران که درست نمایی باالیی از مشارکت مواد ژنتیکی از طریق‬
‫میان گشنی دارند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در جمعیت حیات وحش‪ ،‬دم ها می توانند جدا افتاده یا بطور جزیی اثر متقابل داشته باشند‪.‬‬
‫زیرجمعیت ← یک دم یا بخشی از جمعیت در یک منطقه جغرافیایی ویژه یا به عنوان مفهومی بر مبنای‬
‫معیار غیرزیستی (برای مثال مرزهای اجرایی یا سیاسی)‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تنها تعداد محدودی از مجموعه موجودات زنده بطور کامل میان گشنی دارند (یعنی کامال ‪panmitic‬‬
‫هستند‪ ،‬یعنی افراد جمعیت احتمال یکسانی در به اشتراک گذاردن آنها دارند)‪.‬‬
‫‪‬‬
‫موانع میان گشنی )‪ (interbreeding‬یا ‪ panmixia‬در جمعیتهای حیات وحش‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬صافی ها و موانع انتشار که فواصل و مکانهای طی شده توسط افراد در حال انتشار را محدود می کند‬
‫‪‬‬
‫‪ 59‬منابع در طول فضا‬
‫‪ -2‬پهروشدگی‬
‫تعاریف و مثالهایي از اصطالحات كلیدي مربوط به جمعیتها‪ ،‬گونه ها‪ ،‬و سامانه ها و اهمیت آنها در امر حفاظت‬
‫تعريف‬
‫اصطالح‬
‫مثال‬
‫اهميت در حفاظت‬
‫جمعيت‬
‫مجموعه اي از جانداران كه ميان خود زادآوري دارند‬
‫سمندرهاي درون يك بركه ‪(Wissinger‬‬
‫)‪and Whiteman 1992‬‬
‫يك مولفه بنيادين از يك گونه مانا‬
‫فرا جمعيت‬
‫مجموعه اي از جمعيتهاي يك گونه كه بطور اتفاقي ميان‬
‫خود زادآوري مكرر دارند‬
‫شيرهاي كوهي )‪ (Puma concolor‬در ميان‬
‫كوههاي سان اندرس در ايالت نيومكزيكو‬
‫)‪(Sweanor et al. 2000‬‬
‫ارتباط توليدمثلي بين جمعيتها برقرار مي كند‪.‬‬
‫اطميناني از پرگنه زايي دوباره و‬
‫پيوسته)‪ (Recolonization‬به زيستگاه مي‬
‫دهد‪.‬‬
‫زيرجمعيت‬
‫يكي از مولفه هاي جمعيتي يك فراجمعيت‪ .‬توليدمثل درون‬
‫يك زيرجمعيت خيلي شايع تر از توليدمثل ميان زيرجمعيتها‬
‫است‪ .‬تمركز روي جمعيت شناختي است‪.‬‬
‫پرگنه هاي محلي داركوب تاج قرمز ‪(Picoides‬‬
‫)‪ borealis‬در ايالت فلوريدا ‪(Mc‬‬
‫)‪Connell 1999‬‬
‫مولفه اي از يك فراجمعيت؛ همچنين ممكن‬
‫است كوچكترين واحد توليدمثلي مانا باشد‪،‬‬
‫مانند يك پرگنه‪.‬‬
‫دم‬
‫يك جمعيت محلي يا همسايه از يك گونه تحت مطالعه به‬
‫عنوان گروهي كه اغلب بطور تصادفي ميان يكديگر توليدمثل‬
‫دارند )‪(Morris 1992‬؛ تمركز روي جريان ژني است‪.‬‬
‫همسايگان موضعی پرگنه هاي باكالن گاالپاگوس‬
‫)‪(Compsohalieus harrisi‬‬
‫در جزاير گاالپاگوس )‪.(Valle 1995‬‬
‫واحد توليد مثلي موثر ميان افراد براي‬
‫اطمينان از تنوع ژنتيكي درون جمعيتها را‬
‫توصيف مي كند‪.‬‬
‫نژاد‬
‫يك زير گروه مولد از يك گونه كه افراد آن از نظر جغرافيايي‪،‬‬
‫فيزيولوژيكي يا كروموزومي از ديگر اعضاي گونه متمايزند‬
‫)‪.(Morris 1992‬‬
‫اشكالي از تركيب گونه ‪Amphibolurus‬‬
‫‪( decresii‬از مارمولكهاي خانواده آگاميده) كه‬
‫به واسطه اليه هاي فرعي صخره اي با رنگ‬
‫متفاوت‪ ،‬در استراليا از هم متمايز مي شوند‬
‫)‪(Gibbons and Lillywhite 1981‬‬
‫تضمين كننده تنوع كامل ژنتيكي درون يك گونه‬
‫است؛ سازگاري محلي‪ ،‬گونه زايي و پتانسيل‬
‫تكاملي را ميسر مي سازد‪.‬‬
‫واريته‬
‫يك رتبه آرايه شناختي گياه شناس ي پايين تر از زيرگونه‪،‬‬
‫داللت بر جانداري دارد كه مي تواند با زير گونه ها يا گونه ها‬
‫آميزش نمايد ولي با برخي خصوصيات ريخت شناس ي فرعي‬
‫متمايز ميگردد؛ واريته ها معموال در گونه هاي زراعي يا باغي‬
‫توليد مي شوند)‪.(Morris 1992‬‬
‫اغلب در منابع براي گياهان زراعي بكار مي رود‬
‫ولي در گونه هاي وحش يا بومي‪ ،‬كم وبيش‬
‫مترادف زيرگونه است‪.‬‬
‫باعث ابقاي تنوع ژنتيكي درون گونه مي گردد‪.‬‬
‫نژاد موضعي‬
‫)‪(Ecotype‬‬
‫افراد يك گونه كه به اقليم و منابع محلي يا ديگر شرايط‬
‫سازگاري يافته و به ديگر بخشهاي محدوده همان گونه برازش‬
‫كمتري خواهند داشت‪.‬‬
‫گوزن كاريبوي بيشه زار ‪(Rangifer‬‬
‫)‪ tarandus caribou‬در اياالت آيداهو و‬
‫بريتيش كلمبيا )‪(Warren et al. 1996‬‬
‫باالترين برازش را ميسر ساخته و مناسب ترين‬
‫شرايط زيست محيطي براي جمعيتهاي موضعی‬
‫را مشخص مي كند‪.‬‬
‫‪60‬‬
‫اصطالح‬
‫تعريف‬
‫مثال‬
‫ريخت‬
‫هر يك از دو يا چند واريته رخ مانهاي )‪ (phenotypic‬در يك جمعيت‬
‫چند ريختي )‪.(Morris 1992‬‬
‫باكالنهاي جزيره استوارت ‪(Phalacrocorax‬‬
‫)‪chalconotus‬؛ اغلب در يك پرگنه‪ ،‬ريختهايي به رنگ‬
‫برنزي تيره و سفيد و سياه ابلق ديده مي شود‪.‬‬
‫تنوع ژنتيكي و اشكال سازگار شده محلي با برازش بيشتر‬
‫درون يك گونه يا تركيب فوق گونهاي را ميسر مي سازد‪.‬‬
‫زيرگونه‬
‫يك رتبه آرايه شناختي بالفاصله در زير گونه‪ ،‬كه داللت بر گروهي از‬
‫جانداران دارد كه از نظر جغرافيايي جدا افتاده بوده و ممكن است برخي‬
‫تفاوتهاي ريخت شناس ي را از ديگر جمعيتهاي يك گونه نشان دهد‪ ،‬ولي با‬
‫اين حال قادر است با ديگر گروههاي درون گونه‪ ،‬جاييكه محدوده آنها‬
‫همپوشاني دارد‪ ،‬توليد مثل نمايد‪.‬‬
‫دو زيرگونه پري شاهرخ باغي كه مهاجران مسافت دور‬
‫)‪ (Icterus spurious spurious‬و مسافت نزديك‬
‫)‪ (Icterus spurious fuertesi‬در شرق آمريكاي‬
‫شمالي هستند )‪.(Baker et al. 2003‬‬
‫تنوع جغرافيايي و پتانسيل تكاملي (گونه زايي) را ميسر مي‬
‫سازد‪.‬‬
‫گونه‬
‫مجموعه اي از جانداران بالقوه مولد‬
‫مثالهاي فراواني در آرايه ها وجود دارد‪Jones et al. :‬‬
‫)‪(1992‬در مورد پستانداران؛ ‪Collins and‬‬
‫)‪ Taggart (2002‬در مورد دوزيستان و خزندگان؛‬
‫اتحاديه پرنده شناسان امريكا در مورد پرندگان؛‬
‫معموال واحد بنيادين حفاظت از جانداران است؛ مولفه‬
‫هاي بنيادين اغلب سطوح باالتر سازمان زيست شناختي‬
‫است (مانند جوامع)‬
‫اجتماع‬
‫)‪(Assemblage‬‬
‫گروهي از گونه ها‪ ،‬اغلب از گروه آرايه شناختي مشابه‪ ،‬كه با هم ديده‬
‫ميشوند‬
‫گروهي از گونه هاي دوزيستان كوهستاني در پارك ملي‬
‫پناالرا در اسپانيا ‪(Martinez Solano et al.‬‬
‫)‪2003‬‬
‫در تنوع كامل گونه ها در يك ناحيه مشاركت دارد‪.‬‬
‫صنف )‪(Guild‬‬
‫بطور سنتي گونه هايي (پرندگان) كه يك سبك تغذيه اي و اليه فرعي‬
‫متعارف را به اشتراك مي گذارند )‪(Root 1967‬؛ بطور وسيعتر هر‬
‫دسته از گونه ها با الگوهاي متعارف مصرف منابع با التزام به رقابت‬
‫درون دستهاي و بين گونهاي بر سر منابع ‪(Blondel 2003).‬‬
‫دسته هاي پرندگان مورچهخوار مرتبط با حاشيه جنگل‪،‬‬
‫مركز جنگل و فضاهاي خالي درون جنگل )‪ (Gap‬در‬
‫نيكاراگوئه )‪.(Cody 2000‬‬
‫بخش ي از پتانسيل تكاملي كامل (گونه زايي) يك جامعه را‬
‫براي آرايهاي از گونه ها در طول طيف رقابتي ميسر مي‪-‬‬
‫سازد‪.‬‬
‫گروه كاركردي‬
‫‪(Functional‬‬
‫)‪group‬‬
‫يك دسته از گونه هايي كه در كنار هم مشاهده شده و نقشهاي‬
‫اكولوژيكي مشابهي در اكوسيستم هايشان دارند؛ لزوما مستلزم رقابت‬
‫بين گونهاي نيست ‪.(Blondel 2003).‬‬
‫گروههايي از گونه هاي پستانداران با نقشهاي اكولوژيكي‬
‫متعارف‪ ،‬در جنگلهاي سوزني برگ غرب اياالت متحده‬
‫امريكا ‪(Marcot and Aubry 2003).‬‬
‫دسته اي از كاركردهاي اكولوژيكي و افزونگي‬
‫)‪ (Redundancy‬آنها در يك سامانه؛ به انعطاف‬
‫پذيري اكوسيستمها در مقابل آشفتگيها كمك ميكند‪.‬‬
‫جامعه‬
‫گروهي از تمام گونه ها در يك منطقه و روابط متقابل اكولوژيكي ميان‬
‫آنها‬
‫طبقه بندي علفزار و جوامع گياهان مرتعي ‪(Pieper‬‬
‫)‪.1982‬‬
‫يك واحد بنيادين در امر حفاظت (مانند جوامع نادر يا‬
‫بومي)‪.‬‬
‫بوم سازگان‬
‫دستهاي از تمام شرايط غير زيستي و ماهيت هاي زيستي و روابط متقابل‬
‫اكولوژيكي ميان آنها در يك منطقه‬
‫طبقه بندي يكپارچه بوم سازگانهاي آبي و خشكي در‬
‫شمال غرب اقيانوس آرام )‪(Rieman et al. 2000‬‬
‫يك واحد بنيادين در امر حفاظت؛ فراهم كننده گستره‬
‫الزم براي ديگر عناصر حفاظتي است‪.‬‬
‫‪61‬‬
‫اهميت در حفاظت‬
‫پویایی شناسی و مانایی جمعیت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فاکتورهای خارجی و داخلی که می تواند مانایی جمعیت را تحت تاثیر قرار دهد ‪:‬‬
‫پویایی شناسی جمعیت‬
‫ژنتیک جمعیت‬
‫پویایی شناسی فراجمعیتها‬
‫اتفاقات تصادفی زیستمحیطی‬
‫جغرافیای زیستی گونه ها‬
‫سازگاریهای تکاملی و مکانیسمهای انتخابی‬
‫اکولوژی و رفتار تولیدمثلی‬
‫اثرات دیگر گونه ها‬
‫اثرات فعالیتهای بشری‬
‫مانایی جمعیت ← احتمال ابقای جمعیتهای توزیع شده بطور مناسب‪ ،‬برای یک دوره زمانی مشخص در‬
‫آینده‪ ،‬به ویژه یک قرن یا بیشتر‬
‫‪62‬‬
‫برخي از فاكتورهاي اصلي اكولوژیكي كه مانایي طوالني مدت جمعیتهاالف را تحت تاثیر قرار مي دهد ‪.‬‬
‫جمعيت نگاري جمعيت‬
‫روند جمعيت‪ ،‬نرخ تغيير‬‫درست نمايي هاي انقراض و شبه انقراض (‪(Quasi extinction‬‬‫نرخهاي حياتي (زاد و ولد‪ ،‬مرگ و مير)‬‫‪-‬حساسيت نرخ تغيير جمعيت (المبدا) به نرخهاي بقاي ويژه گروههاي سني يا مرحله اي‬
‫ژنتيك جمعيتها‬
‫ميزان افت هتروزيگوتي تاريخي يا جاري در ژنوم‬‫علل هر نوع افت هتروزيگوتي (درون گشني‪ ،‬رانش ژنتيكي و غيره)‬‫‪-‬پتانسيل اثر موسس )‪ (founder effect‬در ساده سازي ژنوم در سكني گزيني مجدد براي آينده و پويايي شناس ي اثر رهايي )‪(rescue effect‬‬
‫پويايي شناس ي فراجمعيتها‬
‫تعداد زيرجمعيتهاي پيوسته‬‫تعداد جمعيتهاي دورافتاده‬‫پويايي شناس ي اندازه آتي جمعيتها و تعداد جمعيتها‬‫درست نمايي افت (انقراض) يا نزديك به افت (شبه انقراض) جمعيتها‬‫‪-‬مكانها و شرايط ارتباطات كليدي موجود و تاريخي ميان زيرجمعيتها‬
‫وقايع تصادفي زيستمحيطي‬
‫انواع آشفتگيهاي مرتبط با پايداري يك جمعيت و گونه ويژه‬‫پويايي شناس ي يك آشفتگي‪ :‬نوع‪ ،‬بسامد‪ ،‬شدت‪ ،‬مكان‪ ،‬استمرار‪ ،‬و اثر‬‫اثرات آشفتگي روي جدا افتادگي جمعيت‪ ،‬اندازه جمعيت (مرگ و مير مستقيم)‪ ،‬اكولوژي (چون از طريق تاثير روي گونه هاي ديگر مانند رقبا يا صيادات تعديل شده است)‪ ،‬و روند‬‫جمعيت و نرخهاي حياتي‬
‫توصيف نحوه تغيير فرآيندهاي تصادفي‪ ،‬نحوه تغيير اثرات آنها در طول ساليان متمادي (مثال تاثير روي پويايي فراجمعيتها از طريق تغيير در رژيم هاي آتش سوزي و تغييرات متعاقب آن در‬‫ارتباط با ساختار و تراكم تاج پوشش جنگل؛ افزايش بسامد آتش سوزي در جوامع درمنه زار در دشتهاي "اسنيك ريور" و گسترش متعاقب گياه ‪ Cheatgrass‬و رقابت آن با علف هاي‬
‫بومي)‬
‫جغرافياي زيستي‬
‫ذخاير منبع گونهاي‬‫نواحي انتشار و گسترش‬‫‪-‬نرخهاي انتشار‬
‫‪63‬‬
‫سازگاريهاي تكاملي و سازوكارهاي انتخاب‬
‫‪-‬گونه زايي دگرجا (ناهمبوم)‬
‫ساز و كارهاي جدا افتادگي‬‫‪-‬استغراق گونه اي )‪ (species swamping‬و دورگه پروري‬
‫بوم شناس ي و رفتار توليد مثلي‬
‫دورگه پروري‬‫پويايي شناس ي انتشار‬‫‪-‬محورهاي گرده افشاني نهاندانگان و وضعيت آنها‬
‫تاثیر گونههاي ديگر‬
‫صيادي‬‫رقابت‬‫‪-‬انگلي‪ ،‬پاتوژن و بيماريها‬
‫كاهش جمعيت‪ ،‬تحت تاثیر انسان‬
‫بهره برداري ماقبل تاريخي (ديرين بوم شناس ي)‪ ،‬تاريخي و اخیر از جمعيتها‬‫تهاجم گون هاي خارجي و بيگانه به درون محيط هاي تخريب يافته به دست انسان‬‫آتش سوزي‬‫قطع‬‫چرا‬‫تبديل به زمينهاي كشاورزي‬‫‪-‬تبديل به مناطق شهري‬
‫الفچنین فاكتورهایي باید در یك تحلیل "زیرساختي )‪ "(hard core‬كمي مانایي جمعیت بیان شود‪.‬‬
‫‪64‬‬
‫‪‬‬
‫تحلیل مانایی جمعیت وابسته به برآورد درست نمایی های ابقا یا بالعکس انقراض است‬
‫‪ ‬چهار نوع انقراض‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬انهدام موضعی )‪ (Local extirpation‬یک گونه در قسمتی از دامنه آن به ویژه در اثر فعالیتهای‬
‫بشری‬
‫‪ -2‬انقراض جهانی )‪ (Global extinction‬یک گونه در سراسر کل محدوده جغرافیایی آن‬
‫‪ -3‬شبه انقراض )‪(quasi extinction‬یک گونه یا جمعیت هنگامیکه به پایینتر از حد فراوانی مورد‬
‫نظر تعریف شده سقوط می کند‪.‬‬
‫‪ -4‬انقراض نژادی )‪ (phyletic extinction‬یک تبار گونه ای در خالل زمان تکاملی هنگامیکه آن‬
‫گونه تکامل می یابد و با یک شکل گونه ای متفاوت موفق می گردد‪.‬‬
‫گستره زمانی که در طول آن مانایی جمعیت ارزیابی می گردد باید بر اساس ←چرخه زندگی گونه‪،‬‬
‫اندازه بدن و طول عمر و خصوصا طول نسل مقیاس بندی گردد‪.‬‬
‫قانون سرانگشتی ← حداقل ‪10‬نسل برای اندازه گیری اثرات تاخیر پویایی دموگرافیکی و حداقل‪ 50‬نسل‬
‫برای اندازه گیری تاخیر پویایی ژنتیکی نیاز است‪.‬‬
‫‪65‬‬
‫انواع انقراض و تاثیر آنها در حفاظت‬
‫مثال‬
‫تاثير در امر حفاظت‬
‫تعريف‬
‫اصطالح‬
‫انهدام موضعي‬
‫افت موضعي تعداد افراد يك گونه‪،‬‬
‫معموال با حضور متوالي در مكان ديگر‬
‫افت موضعي و معرفي مجدد گورخر آسيايي ‪(Equus‬‬
‫)‪ hemionus‬در اسرائيل ‪(Saltz and‬‬
‫)‪Rubenstein 1995‬؛ افت موضعي پرندگان‬
‫زمستانگذران در امريكاي شمالي )‪(Koenig 2001‬‬
‫باعث ايجاد شكاف در توزيع جانداران‬
‫ميگردد؛ باعث جدا افتادگي دمها و زير‬
‫جمعيتها مي گردد؛ تنوع زيستي موضعي را‬
‫كاهش ميدهد ‪(Breininger et al.‬‬
‫)‪1998‬‬
‫انقراض جهاني‬
‫نابودي تمام افراد يك گونه در سراسر‬
‫جهان‬
‫نابودي پرندگان آندميك جزيرهاي به دليل مارهاي‬
‫شكارچي )‪(Savidge 1987‬‬
‫تمام گونه ها به همراه نقش ويژه‬
‫اكولوژيكي آنها را در اكوسيستمها از بين‬
‫برده و بنابراين باعث كاهش تنوع زيستي‪،‬‬
‫كاركرد اكوسيستم و پتانسيل تكاملي مي‬
‫گردد‪.‬‬
‫شبه انقراض‬
‫سطوح غيرصفر جمعيت كه به پايين تر از‬
‫تعداد معين يا موردنظر سقوط مي كند‪.‬‬
‫سطوح مورد استفاده براي تخمين احتمال انقراض در‬
‫مدل سازي مانايي جمعيت ‪(Ginzburg et al.‬‬
‫)‪1982‬‬
‫ميتواند به عنوان يك آستانه هشدار‬
‫اوليه براي انقراض يا انهدام باشد‪.‬‬
‫انقراض گروهي يا نژادي‬
‫(انقراض كاذب)‬
‫تكاملي كه در آن يك گونه منقرض شده‬
‫ولي با گونه ديگري كه مستقيما از آن زاده‬
‫ميشود جايگزين ميگردد‪ ،‬بنابراين تبار‬
‫گونه ها ادامه مي يابد‪.‬‬
‫به سبب انقراضهای وسيع پس از دوران پرمين مياني‪،‬‬
‫‪ %75‬انقراض كاذب روي داده است ‪.(Patteron‬‬
‫)‪and Smith 1989‬‬
‫زمان استمرار تبار گونه ها را بيان مي‪-‬‬
‫كند؛ ميتواند براي تصحيح برآوردهاي‬
‫انقراض جهاني روي گروهها و تبارهاي‬
‫هم ريشه بكار رود‪.‬‬
‫‪66‬‬
‫‪‬‬
‫تغییرات تصادفی در نرخهای حیاتی بقا و باروری ویژه سنی توزیعی در کل افراد مولد درون یک نسل‪،‬‬
‫مانند واریانس تعداد نوزادان‪ ،‬به نام "تصادفی بودن دموگرافیکی " ‪(Demographic‬‬
‫)‪ "stochasticity‬معروف است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تغییرات تصادفی در میانگین ارزشهای جمعیت از نرخهای حیاتی در طول زمان‪ ،‬مانند تعداد متوسط‬
‫نوزادان در طول فصل تولیدمثلی موفقیت آمیز‪ ،‬به نام "تصادفی بودن زیست محیطی"‬
‫(‪ )Environmental stochasticity‬معروف است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تصادفی بودن دموگرافیکی ←جاییکه تعداد موثر افراد مولد کوچک است و دامنه تغییرات نوزادان به‬
‫ازای بالغ مولد باال است‪ ،‬در مانایی جمعیت موثر است‪.‬‬
‫‪67‬‬
‫‪ ‬تصادفی بودن زیستمحیطی ←جاییکه فاکتورهای خارجی‪ ،‬مرگ و میر یا‬
‫زادوولد را در طول زمان بطور تصادفی تحت تاثیر قرار می دهد‪ ،‬مانند‬
‫سطوح غذایی یا تناسب مکانهای آشیانه تحت تاثیر شرایط آب و هوایی‪،‬‬
‫مانایی جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد‬
‫‪ ‬در مدل سازی مانایی جمعیت‪ ،‬آستانه ها شرایطی از محیط هستند که باعث‬
‫درهم شکستن جمعیتها می گردد‪.‬‬
‫‪ ‬برعکس برخی مدلهای جمعیت اشاره به آستانه های بهره برداری دارد که‬
‫در واقع شرایط زیست محیطی هستند که منجر به افزایش جمعیت می گردند‪.‬‬
‫‪ ‬چنین شرایط آستانه ای باعث ظهور مفهوم جمعیت کمینه زیستا‬
‫)‪ (minimum viable populations MVPs‬شده است‪.‬‬
‫‪68‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ← MVP‬کوچکترین جمعیتی است که می تواند خود را در طول زمان ابقا نماید و در حد پایین تر از‬
‫آن انقراض اجتناب ناپذیر است‪.‬‬
‫)‪Reed et al.(2003‬واژه ‪ MVP‬را به صورت اندازه ای از جمعیت که با احتمال‪ %99‬برای ‪40‬‬
‫نسل باقی می ماند تعریف نمود و تحلیل مانایی جمعیت ‪(PVA) Population viability‬‬
‫‪ analysis‬را روی ‪ 102‬گونه مهره دار برای تعیین اندازه ‪ MVP‬بکار برد‪.‬‬
‫‪ ‬راههای آزمون تجربی ‪: PVA‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬دست کاری آزمایشی جمعیتهای واقعی در خطر که معموال تحت شرایط ناخواسته هستند‪ ،‬به جز‬
‫شرایط کمیابی جمعیتهای آزمایشی (همانند آنچه توسط سرویس حیات وحش و آبزیان ایاالت متحده آمریکا‬
‫شده است)‬
‫‪ -2‬مقایسه پیش بینی های ‪ PVA‬با پیامدهای تجربی میان چندین جمعیت و گونه‬
‫‪69‬‬
‫دموگرافی جمعیت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دموگرافی جمعیت ← مجموعه ای از عوامل است که برازش فرد و مانایی جمعیت را تحت تاثیر قرار‬
‫می دهد‬
‫سه الگو برای رابطه کاهش جمعیت بر اساس انداره آن وجود دارد‪:‬‬
‫‪-1‬مدل صفر← اندازه نرخ تغییر را که به صورت به ازای واحد اندازه گیری می شود تحت تاثیر قرار‬
‫نمی دهد‪ .‬یعنی جمعیتهای کوچک و بزرگ‪ ،‬در صورتیکه دیگر فاکتورها برابر باشند‪ ،‬بطور یکسان نرخ‬
‫ساالنه مشابهی به ازای واحد تغییرات را تجربه خواهند نمود‪ .‬این الگو غیرمتحمل است‪ ،‬چون فاکتورهای‬
‫زیادی که مانایی جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهند تاثیر بیشتری روی جمعیتهای کوچک نسبت به‬
‫جمعیتهای بزرگ دارند‪.‬‬
‫‪ -2‬اثر خطی از اندازه جمعیت روی نرخ ← جمعیتهای کوچکتر سریعتر از جمعیتهای بزرگتر کاهش‬
‫می یابند‪ ،‬ولی اثر صرفا یک افزایش خطی در نرخ کاهش با توجه به اندازه جمعیت است‪ .‬به اغلب‬
‫موارد واقعی نزدیکتر است‪.‬‬
‫‪-3‬الگوی سوم ← جمعیتهای کوچکتر خیلی سریعتر از جمعیتهای بزرگتر و به صورت غیرخطی کاهش‬
‫می یابند←الگوی غالب در جمعیتهای حیات وحش است‪.‬‬
‫‪70‬‬
‫ژنتیک جمعیتها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دو جنبه از ژنتیک جمعیت برای مدیران حفاظت حائز اهمیت است‪←:‬بحران درون گشنی و رانش ژنتیکی‬
‫بحران درون گشنی )‪ ← (breeding depression‬تثبیت و بروز فنوتیپی منفی آلل های زیان آور در‬
‫یک جمعیت که از طریق تولیدمثل میان افراد خویشاوند ایجاد می گردد‪.‬‬
‫سه جلوه از بحران درون گشنی ‪:‬‬
‫‪ -1‬بحران مانایی فردی که عدم بلوغ یک فرد جوان است‬
‫‪ -2‬بحران باروری که افزایش سترونی است‬
‫‪ -3‬بحران نسبت جنسی که همان تراکم بیش از اندازه نرها است‪.‬‬
‫‪71‬‬
‫‪‬‬
‫)‪ Daniels et al. (2000‬روشهای کاهش درون گشنی شامل‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬ابقای یک جمعیت پایدار درحال افزایش از طریق دستکاری زیستگاه‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬ارتقاء انتشار به کمک ابقای جمعیتهای چندگانه در یک ناحیه و اتصال نواحی سکونتی منفصل‬
‫‪‬‬
‫‪ -3‬جابجایی افراد به جمعیتهای کوچک بدون مهاجرت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫"قانون‪ ←" 50-500‬جمعیتهایی با حداقل ‪50‬فرد بارور باید برای اطمینان از مانایی کوتاه مدت دوام و بقا‬
‫یابند و حداقل ‪ 500‬جانور بارور برای مانایی طوالنی مدت‬
‫‪ bottlenek‬ژنتیکی شدید ← اندازه جمعیت موثر کوچکتر از ‪10‬فرد و فقدان جریان ژنی با دیگر‬
‫جمعیتهای برون گشن‬
‫‪72‬‬
‫‪ ‬توصیه هایی برای دفع فرسایش تغییر ژنتیکی ‪:‬‬
‫‪-1 ‬به حداقل رساندن کاهش اندازه موثر جمعیت‬
‫‪-2 ‬به حداقل رساندن تغییر سطوح طبیعی جریان ژنی که ممکن است‬
‫نیازمند جابه جایی مصنوعی باشد‪.‬‬
‫‪-3 ‬به حداقل رساندن از دست رفتن واحدهای مدیریتی مجزا‪.‬‬
‫‪-4 ‬به حداقل رساندن از دست رفتن جمعیتهای پیرامونی‪ ،‬خصوصا جایی که‬
‫کشانه ها (‪ )cline‬حضور دارند‪.‬‬
‫‪-5 ‬ابقای دامنه اکولوژیکی گونه از طریق ابقای جمعیتها در محیطهای‬
‫متفاوت‬
‫‪-6 ‬ابقای نوسانات طبیعی زمانی‬
‫‪73‬‬
‫فراجمعیتها در زیستگاههای پهروشده و الزاماتی برای مدیریت زیستگاه‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫توزیع‪ ،‬فراوانی و پویایی یک جمعیت در یک سیمای منظر تحت تاثیر خصوصیات گونهای‪ ،‬و‬
‫خصوصیات زیستگاهی است‪.‬‬
‫خصوصیات گونه ای ← الگوهای حرکتی و انتشاری؛ تخصص یافتگی زیستگاهی؛ دموگرافی شامل‬
‫روابط وابسته به تراکم؛ و ژنتیک جمعیتها‬
‫خصوصیات زیستگاهی ←کیفیت‪ ،‬اندازه‪ ،‬فاصله بندی‪ ،‬ارتباط و پهروشدگی پهروهای زیستگاهی که‬
‫منجر به قابلیت دسترسی و توزیع غذا‪ ،‬آب و پناه می گردد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ساختار فراجمعیت می تواند در طراحی برنامه های تولیدمثل در اسارت بکار رود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اگر فشار درون گشنی شدید نباشد‪ ،‬یک جمعیت بزرگتر ساخته شده با جانوران مخلوط از جمعیتهای‬
‫جداافتاده می تواند تغییر ژنتیکی بزرگتر و شاید برازش فردی بیشتر نسبت به حالتی داشته باشد که در آن‬
‫جمعیت هرگز تقسیم نشده است‪.‬‬
‫‪74‬‬
‫‪ ‬یکی از مواردی که برای مدیریت مهره داران در مناطق الزم است وجود‬
‫شناخت از گونه ها و تغییرات جمعیتی گونه می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬سن بلوغ‪ ،‬سن زادآوری‪ ،‬میزان زادآوری‪ ،‬میزان بقا نوزادان‪ ،‬طول عمر‪،‬‬
‫محدوده پراکنش‪ ،‬نسبت جمعیتی و‪ ...‬از جمله مواردی است که به آنها نیاز‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬نقشه پراکنش گونه‪ ،‬تغییرات جمعیت در طی زمان نیز مهم است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬برای جمع آوری داده ها می توان از مشاهده مستقیم‪ ،‬نصب دستگاه و ‪...‬‬
‫استفاده کرد‪.‬‬
‫‪75‬‬
‫‪ ‬بیومتری نمونه هایی که از طرق مختلف (تصادف‪ ،‬شکار و ‪ )...‬به دست‬
‫می آیند می تواند کمک کند‪.‬‬
‫‪ ‬امروزه نمونه های بیولوژیک (خون و بافت و‪ )...‬از جانداران تهیه می شود‬
‫و از آنها در مطالعات ژنتیک استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ ‬می توان غنای ژنتیکی را به این روش به دست آورد و تصمیمات بعدی را‬
‫در خصوص مدیریت جمعیت گرفت‪.‬‬
‫‪ ‬یکی دیگر از موارد مهم‪ ،‬نرخ بقا برای افراد در زمانهای مختلف است‪.‬‬
‫گاهی تعدادی از افراد جمعیت را گرفته و عالمتگذاری کرده و همانها را‬
‫مطالعه می کنند تا تغییرات آنها را بررسی کنند‪.‬‬
‫‪76‬‬
‫‪ ‬دوره های آسیب پذیر بودن گونه ها و جمعیت آنها نیز مهم است‪ .‬برخی از‬
‫گونه ها در تابستان و برخی در زمستان آسیب پذیرند‪.‬‬
‫‪ ‬مثال برای مرالها سن بلوغ نرها دوران بحرانی است چون از گله جدا می‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪ ‬برای گوشتخواران زمان جدایی توله ها از مادراز دوران آسیب پذیر آنها‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬در کشور ما مراکز تحقیقاتی برای حیات وحش وجود ندارد چه در مراکز‬
‫دانشگاهی و چه سازمان حفاظت محیط زیست (به دلیل کمبود متخصص در‬
‫این زمینه)‪.‬‬
‫‪77‬‬
‫‪ ‬پایش جمعیتها از موارد مهم است‪.‬‬
‫‪ ‬آیا تعداد افراد جمعیت برای بقا کافی است و اگر جمعیت به حال خود رها‬
‫شود می تواند خود به خود حفظ شود؟‬
‫‪ ‬چه عواملی در بلند مدت می توانند جمعیت را تحت تاثیر قرار دهند؟‬
‫‪ ‬اقدام خاصی برای تغییر و افزایش جمعیت گونه الزم است؟‬
‫‪ ‬اقدامات جانبی تا چه حد مفیدند و اثرات مضر آنها چیست؟‬
‫‪ ‬این سواالت برای گونه های در خطر با حساسیت باالتری مطرح می شوند‪.‬‬
‫‪ ‬چگونه می توان میزان تاثیر یک طرح مدیریت حیات وحش بر تغییرات‬
‫جمعیت گونه و موفقیت آن را بررسی کرد؟‬
‫‪78‬‬
‫‪ ‬چه عواملی سبب موفقیت و عدم موفقیت طرحها می شود؟‬
‫ممیزی نیازمندیهای جمعیت از روی الگوهای انتخاب زیستگاه و تخصص گرایی‬
‫‪‬‬
‫درجه تغییرپذیری در انتخاب زیستگاهها میان افراد یک جمعیت‪ ،‬بیان کننده درجه تخصص گرایی یا‬
‫اختصاص استفاده از زیستگاه است ←اغلب به نام پهنای ماوا یا پهنای استفاده از زیستگاه یا پهنای زیستگاه‬
‫معروف است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫توصیه نمی شود که مشاهدات الگوی استفاده از زیستگاه توسط افراد جمعیت از بوم ویژه ها ‪ ،‬جمعیتها‪،‬‬
‫نواحی جغرافیایی یا ‪ecoregions‬های مختلف با هم ترکیب شوند ‪ .‬ترکیب افراد به این روش می تواند‬
‫تنوع گاما از الگوهای انتخاب زیستگاه را پنهان نماید‪ ،‬تنوع گامایی که در طول نواحی جغرافیایی متغیر‬
‫است‪.‬‬
‫‪79‬‬
‫گستره خانه‬
‫‪‬‬
‫نحوه تشکیل و استفاده گستره خانه توسط جانداران در مدیریت زیستگاه برای جمعیتها حائز اهمیت است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫الگوریتم های متفاوت جنبه های مختلفی از استفاده فضایی را برآورد می کنند‪ .‬مثالهایی در این مورد عبارتند‬
‫از← مساحت کل مشخص شده توسط حرکت یک جاندار در یک دوره زمانی ویژه (اندازه گیری شده یا‬
‫تخمین زده شده با استفاده از الگوریتم های چندضلعی کوژ حداقل یا حداکثر)؛ نواحی جغرافیایی تمرکز‬
‫حضور یک جاندار (میانگین موزون‪ ،‬هسته انطباقی ‪(adaptive kernel‬؛ کل مساحت استفاده حداکثری‬
‫توسط یک جاندار (‪ %95‬اطمینان بیضوی‪.(Confidence ellipse‬‬
‫‪‬‬
‫دو روش محاسبه گستره خانه←چندضلعی کوژ حداقل )‪ (Minimum Convex Polygon MCP‬و‬
‫روش هسته انطباقی )‪(adaptive kernel‬‬
‫‪‬‬
‫روش هسته انطباقی یک روش محبوب و معروف است چون ← برخالف روش ‪ ،MCP‬اجازه تخمین‬
‫اندازه گستره خانه ای را می دهد که آن نیز به نوبه خود اجازه تشخیص نواحی منفصل فعالیت را می دهد‬
‫‪80‬‬
‫فعالیت مخرب بشری‬
‫تخریب زیستگاه ‪ /‬فروافت‬
‫تلفات مستقیم‪ /‬بهره برداری‬
‫گونه های مهاجم بیگانه‬
‫بالیای طبیعی‬
‫آلودگی اتمسفری‬
‫مهمترین فرایندهای تهدیدکننده‬
‫تلفات غیرمستقیم‬
‫پرندگان‬
‫آلودگی آب‪ /‬خاک‬
‫پستانداران‬
‫گیاهان‬
‫‪100‬‬
‫‪90‬‬
‫عوامل ذاتی‬
‫‪80‬‬
‫‪70‬‬
‫‪60‬‬
‫‪50‬‬
‫‪40‬‬
‫‪30‬‬
‫‪20‬‬
‫‪10‬‬
‫‪0‬‬
‫درصد گونه های تهدیدشونده‬
‫تهدیدکننده عمده تاثیرگذار بر روی پرندگان‪ ،‬پستانداران و گیاهان‪ .‬اقتباس از ‪Mace and Reynolds 2001‬‬
‫فرایندهای‬
‫‪81‬‬
‫‪‬‬
‫برخی از عومل انسان ساختی که جمعیت حیات وحش را تحت تاثیر قرار می دهد‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬معرفی جمعیت ←موفقیت معرفی حیات وحش مرتبط با اندازه اولیه جمعیت‪ ،‬درجه تصادفی بودن محیط‬
‫زیست‪ ،‬فشار شکار غیرمجاز و بهره برداری و دیگر عوامل است‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬شکار ‪ -3 ،‬توسعه‪ -4 ،‬جاده‪-5 ،‬آفت کشها‬
‫اطالعات زیستشناختی‬
‫ظرفیت برد موردنظر‬
‫تراکم جاری‬
‫نسبتهای جنس ی‬
‫‪+‬‬
‫مدیریت اهدافی که اطالعات‬
‫زیست شناختی و اقتصادی را در‬
‫نظر می گيرد‬
‫=‬
‫ميزان و نوع برداشت‬
‫نسبتهای سنی‬
‫بازگشت ‪Recruitment‬‬
‫خصوصیات بوم شناختی دیگر‬
‫تصمیمات سیاس ی‬
‫اطالعات زیست شناختی و اهداف مدیریتی اغلب تحت تاثیر تصمیمات سیاسی در مجموعه سطوح برداشت هستند‪.‬‬
‫اقتباس از ‪.Krausman 2002‬‬
‫‪82‬‬
‫راهبردهایی برای مدیریت منطقه برای فراجمعیت ها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫راهبردهای مدیریت زیستگاه ممکن است شامل چهار طبقه زیر باشد‪:‬‬
‫‪-1‬راهبردهایی برای دوام و بقای غنای گونه ای و تنوع زیستی کل←در سه مقیاس الف‪ -‬درون‬
‫پهروهای زیستگاه یا همان تنوع آلفا؛ ب‪ -‬بین پهروهای زیستگاه یا تنوع بتا؛ و ج‪ -‬میان نواحی جغرافیایی‬
‫وسیعتر یا تنوع گاما‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬راهبردهایی برای دوام و بقا درون شرایط پهرو‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬راهبردهایی برای دوام و بقای نرخ ویژه ای از اشغال پهروهای زیستگاه‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬راهبردهایی برای فضابندی زیستگاه‬
‫‪83‬‬
‫عناصر قابل نقشه برداری از توزیع و الگوی زیستگاه برای دوام و بقای فراجمعیت ها‬
‫عنصر قابل نقشهبرداری‬
‫تعریف‬
‫اهمیت برای دوام و بقای جمعیتها‬
‫مناطق جداافتاده زیستگاه‬
‫بخشهایی از توزیع گونه یا توزیع زیستگاه که حداقل با یک انحراف استاندارد از‬
‫میانگين فاصله انتشار (برای دوام و ابقای استمرار ژنتیکی)‪ ،‬یا دو برابر میانگين‬
‫فاصله انتشار (برای دوام و ابقای استمرار دموگرافیکی) گونه از تمام بخشهای دیگر‬
‫جدا میشود‪.‬‬
‫جداگانه مدلسازی گردند‪.‬‬
‫جمعیتها یا افراد مولد جداافتاده یا منفصل باید‬
‫جمعیتهای کوچک جداافتاده بنا به عوامل متعدد‪ ،‬استعداد کاهش یا انقراض باالتری‬
‫دارند‪ .‬زیرجمعیتها برای بقای استمرار خود‪ ،‬نیازمند ارتباط ژنتیکی و دموگرافیکی هستند‪.‬‬
‫معبر باریک )‪(bottleneck‬‬
‫زیستگاه‬
‫یک تنگشدگی زیستگاه جهت انطباق تنها یک ارتباط میان دمها یا جمعیتها در یک‬
‫ناحیه‪ ،‬به جای ارتباطات اضافی در چندین جهت‪.‬‬
‫وجود ‪bottleneck‬های زیستگاه ممکن است بطور جزئی یا کلی دمها یا جمعیتها را جدا‬
‫نماید‪ .‬این معابر باریک میتوانند در تشخیص نواحی حفاظت زیستگاه یا اولویت بازسازی‬
‫کمک نماید‪.‬‬
‫گذرگاههای زیستگاه‬
‫نواحی با زیستگاه کموبیش ثابت که مراکز جمعیت را مرتبط به یکدیگر میکند‪.‬‬
‫گذرگاهها میتوانند حرکات واقعی جانداران میان مراکز را تسهیل نمایند و یا برای‬
‫افراد تولیدمثلکننده توشه فراهم نمایند بطوریکه این مراکز از طریق انتقال ژنتیکی‬
‫با یکدیگر پیوند مییابند‪.‬‬
‫گذرگاهها باعث افزایش اندازه موثر جمعیت میگردد که درستنمایی مانایی جمعیت را‬
‫افرایش میدهد‪ .‬در هرحال برخی از این گذرگاهها ممکن است به صورت تلههایی برای‬
‫صیادان یا یک معبر اصلی برای گونههای خارجی نامطلوب باشند‪.‬‬
‫نواحی فاقد شرایط مساعد‬
‫مناطقی که فاقد زیستگاه برای یک گونه است‪.‬‬
‫نواحی نامناست میتواند در صورت نیاز برای اندازه جمعیت یا اتصال آنها‪ ،‬به تشخیص‬
‫اولویتهای بازسازی یا ایجاد زیستگاه کمک نماید‪ .‬به واسطه مطالعه و مدلسازی تجربی‪،‬‬
‫این نواحی میتوانند در تعیين انتظارات واقعبینانه برای حضور موجوداتزنده کمک نمایند‪.‬‬
‫موانع زیستگاهی‬
‫موانع چيزی فراتر از نواحی با شرایط نامناسب هستند‪ ،‬آنها موانع مطلق در برابر‬
‫حرکت و عکسالعمل جانداران هستند‪.‬‬
‫موانع‪ ،‬مرزهای دموگرافیکی جمعیتها را مشخص نموده و برای تدبير راهبردهای واقعبینانه‬
‫برای پیوند جمعیتها مهم هستند‪.‬‬
‫پهروهای زیستگاهی با ارتباط کلیدی‬
‫واحدهای منفردی که به عنوان حلقههای ارتباطی حیاتی در توزیع زیستگاه در یک‬
‫ناحیه عمل میکنند‪.‬‬
‫ارتباطات کلیدی ممکن است مجاری حیاتی برای اطمینان از پیوند درون یک جمعیت باشد‪.‬‬
‫ميزان مطلوبیت زیستگاه‬
‫در سادهترین واژهها‪ ،‬دو سطح مطلوبیت را میتوان توضیح داد‪ )1( :‬مطلوبیت اولیه‬
‫یا منبع؛ زیستگاهی با مساحت‪ ،‬اندازه پهرو‪ ،‬غذا‪ ،‬وآب کافی موردنیاز گونه که باعث‬
‫بقا و دوام جمعیت میگردد؛ (‪ )2‬مطلوبیت ثانویه یا تهنشینی ‪sink‬؛ زیستگاهی که‬
‫میتواند موقتا افراد غير مولد یا سرگردان را در خود نگه دارد‪ .‬در این زیستگاهها‪،‬‬
‫احتماال جمعیتها خودپشتیبان نیستند‪.‬‬
‫ميزان مطلوبیت زیستگاه انتظارات واقعبینانهای از تولیدمثل درون هر طبقه ارائه نموده و‬
‫زیستگاههای هستهای حساس را مشخص میکند‪.‬‬
‫زیستگاه پيرامونی یا حاشیهای‬
‫زیستگاه موجود در حاشیههای دامنه توزیعی یک گونه‪ .‬باید توجه داشت که زیستگاه‬
‫ثانویه نيز ممکن است در جای دیگری از محدوده گونه اتفاق افتد‪.‬‬
‫زیستگاههای پيرامونی میتوانند شرایطی (فشار انتخابی) را برای ظهور زیرگونهها‪ ،‬بومویژهها‪،‬‬
‫ریختها و یا نهایتا گونهها فراهم نماید‪.‬‬
‫تراکم پهروی زیستگاه‬
‫تعداد پهروهای زیستگاه درون یک ناحیه‪ .‬اندازه پهروها و ناحیه عمومی بر اساس‬
‫اندازه بدن گونه‪ ،‬تاریخچه حیات و اندازه گسترهخانه متفاوت خواهد بود‪.‬‬
‫تراکم پهروی زیستگاه‪ ،‬پایهای برای محاسبه تراکم خام و تراکم اکولوژیکی فراهم میکند‪.‬‬
‫‪84‬‬
‫شرایط جانداران‪ ،‬جمعیتها‪ ،‬و گونه ها که تضمین کننده توجه مدیریتی ویژه به حفاظت از تنوع زیستی است‪.‬‬
‫مولفه اکولوژیکی‬
‫توصیف‬
‫مثال‬
‫غنای گونهای‬
‫تعداد کل گونهها با گروه آرایهشناختی‬
‫در یک ناحیه‬
‫معرف کل آرایه تکامل نژادی است‬
‫افزونگی گونههای‬
‫کارکردی‬
‫تعداد گونههای دارای کارکرد اکولوژیکی‬
‫کلیدی مشابه‬
‫علفخواران سمدار در ساواناهای افریقا؛‬
‫کاوشگران حفرات درختی اولیه؛ کاوشگران‬
‫سوراخهای زیرزمینی اولیه‬
‫افزونگی‪ ،‬پیوستگی کارکردهای اکولوژیکی‬
‫(حداقل در سطح کلی) را باعثشده و برخی‬
‫گونهها را از بين میبرد‪.‬‬
‫جمعیتهای جداافتاده‬
‫یا منفصل‬
‫دمها و جمعیتهای جداشده از دیگر‬
‫گونههای مشابه با بیشاز میانگين‬
‫فاصله انتشار آنها‬
‫موش جهنده غربی )‪(Zapus princeps‬‬
‫در رشتهکوههای جداافتاده ناحیه ‪Great‬‬
‫‪ Basin‬در غرب آمریکای شمالی‬
‫جمعیتهای جداافتاده موضعی میتوانند با‬
‫شرایط موضعی بصورت مراحل اولیه گونه‪-‬‬
‫زایی ناهمبوم یا تکامل بومویژهها سازش یابد‪.‬‬
‫حاشیههای محدودههای‬
‫پراکندگی گونه‬
‫بخشهای پيرامونی دامنه یک گونه‪،‬‬
‫اغلب با شرایط زیستگاه تهنشینی‬
‫شبهبهینه‬
‫‪ Coati‬با نامعلمی ‪ Nasua nasua‬در‬
‫جنگلهای باز جنوبشرق آریزونا‬
‫افتراق صفت جانداران یا سازگاری موضعی‬
‫نسبت به شرایط‪ ،‬متفاوت از آنهایی که در‬
‫مرکز دامنه یک گونه است‪ ،‬میتواند در‬
‫حاشیههای دامنه رخ دهد‪.‬‬
‫مجموعههای گونهای‬
‫همتکامل‬
‫گونههایی (با نیازمندیهای زیستگاهی‬
‫آنها) که در شرایط همزیستی یا همیاری‬
‫تکامل یافتهاند‪.‬‬
‫روابط گردهافشانی گیاهی‪ :‬برای مثال خفاش‪-‬‬
‫ها و درخت ‪ Crescentia‬یا کاکتوسهای‬
‫‪ Carnegiea‬در بیابانهای جنوبغرب‬
‫ایاالت متحده امریکا‬
‫تغیير در جمعیتهای یک گونه میتواند‬
‫جمعیتهای گونههای دیگر را تغیير دهد‪.‬‬
‫مجموعههای گونهای‬
‫همنیا یا پنهان‬
‫گونههای خیلی نزدیک بههم و تقریبا‬
‫قابلتشخیص از روی ریختشناس ی ولی‬
‫با خصوصیات استفاده از زیستگاه‬
‫متفاوت‪.‬‬
‫مگسگير تيره ‪(Empidonax‬‬
‫)‪ oberholseri‬در جنگلهای جوان و‬
‫میانسال و مگسگير ‪E. hammondii‬در‬
‫جنگلهای کهنسال در بخش غربی آمریکای‬
‫شمالی‬
‫دامنه کلی نیازمندیهای منبعی و زیست‪-‬‬
‫محیطی تمام گونههای یک مجموعه تنها با‬
‫یک گونه از مجموعه نمایندگی نمیشود‪.‬‬
‫‪85‬‬
‫اهمیت برای تنوعزیستی‬
‫مولفه اکولوژیکی‬
‫توصیف‬
‫مثال‬
‫اهمیت برای تنوعزیستی‬
‫حلقههای متحرک‬
‫)‪(Gilbert 1980‬‬
‫جانداران مهم در دوام و بقای چندین گونه‬
‫گیاهی که شبکههای غذایی مجزایی را‬
‫پشتیبانی میکنند‪.‬‬
‫زنبورهای عسل‪ ،‬پروانهها و بیدها‪ ،‬مگسها و‬
‫برخی سوسکها به عنوان گردهافشانهای‬
‫ضروری برای بسیاری از گونههای گیاهی در‬
‫بسیاری از مناطق جهان‬
‫حلقههای متحرک چندین شبکه غذایی در یک‬
‫جامعه و تعداد بیشماری از گونههای وابسته را‬
‫پشتیبانی میکند‪.‬‬
‫همزیستهای سرطاق‬
‫)‪(Gilbert 1980‬‬
‫جاندارانی (اصوال گیاهان) که مجموعههای‬
‫بزرگی از حلقههای رابط را پشتیبانی میکنند‬
‫درختان انجير )‪(Ficus spp.‬در بسیاری از‬
‫مناطق استوایی قدیم و جدید‬
‫از دسترفتن همزیستهای سرطاق باعث از دست‬
‫دادن افزونتر حلقههای متحرک‪ ،‬گیاهان‬
‫وابسته به حلقههای متحرک و باعث کاهش‬
‫تنوع حشرات دارای ميزبان ویژه خواهدشد‪.‬‬
‫گونههای آندمیک موضعی‬
‫یک گونه آرایهشناختی یا مجموعه ریخت‪-‬‬
‫گونهای ‪ ، morphospecies‬تنها در یک‬
‫مکان جغرافیایی کوچک‬
‫حشرهخوار )‪ (Sorex alaskanus‬که گونه‬
‫آندمیک جنوبشرق آالسکا است‬
‫گونههای آندمیک موضعی نشاندهنده یک‬
‫ماهیت ژنتیکی بدیع است‪.‬‬
‫زیرگونهها‪ ،‬شکلها و‬
‫واریتههای آندمیک موضعی‬
‫زیرگونههای آرایهشناختی یا فنوتیپهای‬
‫منحصربفرد یک گونه یافتشده در یک‬
‫ناحیه جغرافیایی کوچک‬
‫سنجاب پرنده ‪(Glaucomys sabrinus‬‬
‫)‪ griseifrons‬واقع در جزیره ‪Prince of‬‬
‫‪Wales‬‬
‫زیرگونهها‪ ،‬شکلها‪ ،‬و واریتههای آندمیک‬
‫موضعی نشاندهنده یک روند بالقوه درجهت‬
‫سازگاری با شرایط زیستمحیطی موصغی و‬
‫ظهور بالقوه تبار گونههای جدید است‪.‬‬
‫بومویژهها‬
‫ژنوتیپهای سازشیافته موضعی که در‬
‫محیطهای بومیشان نسبت به سایر بخش‪-‬‬
‫های دامنه گونههای والدینیشان‪ ،‬عمل می‪-‬‬
‫کنند‬
‫بومویژهای کوهستانی و شمالی گوزن کاریبو‬
‫)‪(Rangifer tarandus‬در شمال ایالت‬
‫آیداهو‬
‫بومویژهها نشاندهنده تکامل سازگاریهای‬
‫موضعی بوده و در تنوعژنتیکی کلی گونهها سهیم‬
‫هستند‪.‬‬
‫ریختهای منحصربفرد و‬
‫جمعیتهای چندریختی‬
‫حضور موضعی جانداران با تفاوتهای‬
‫فنوتیپی منحصر در مریستیک یا رنگآميزی‬
‫ریختهای رنگی سمندرآبی پوستکلفت‬
‫)‪(Taricha g. granulosa‬در آبگيرهای‬
‫غرب ایاالتمتحده آمریکا‬
‫ریختهای منحصربفرد و جمعیتهای چندریختی‬
‫میتواند نشاندهنده اهمیت سازش ی باشد‪،‬‬
‫مانند بقای متفاوت در مقابل صیادی یا شرایط‬
‫زیستمحیطی سخت‪ ،‬یا ظهور نهادهای ژنتیکی‬
‫جدید‪.‬‬
‫‪86‬‬
‫زیستگاهها در میان فضا و زمان‪ :‬ناهمگنی و آشفتگی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫زیستگاه یک گونه ← یک مکان خاص و مجموعه ای از شرایط مورد استفاده توسط افراد جمعیت‬
‫برای رسیدن به تمام یا بخشی از احتیاجات حیاتیشان‬
‫مولفه های زیستگاه ← غذا‪ ،‬آب و پوشش و پناه و فاکتورهای متنوع زیست محیطی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫چرا باید زیستگاه حیات وحش را در سیمای منظر مطالعه نمود؟‬
‫‪-1‬روابط متقابل افراد به صورت جمعیت‪ ،‬ترکیب گونه ها در جوامع‪ ،‬و همپوشانی جوامع با‬
‫عناصرغیرزیستی اکوسیستم ها‪ ،‬درون سیماهای منظر صورت می گیرد‪.‬‬
‫‪-2‬رژیمهای پویایی و اغتشاش که اثر متقابل با تغییر همیشگی زیستمندان در خالل مقیاس از محدوده‬
‫آتش سوزیهای فاجعه آمیز جامع و فورانهای آتشفشانی‪ ،‬تا گودالهای خاک و رگه های نور آفتاب ایجاد‬
‫شده توسط درخت افتاده دارند‪ ،‬درون سیماهای منظر قرار می گیرد‪.‬‬
‫بوم شناسی سیمای منظر ←مطالعه علمی گونه ها‪ ،‬جوامع و اکوسیستم ها در نواحی جغرافیایی بوده و با‬
‫مرزهای هیدرولوژیک و اجرایی تعریف می گردد‪.‬‬
‫طراحی و معماری سیمای منظر شروع به همگرایی با اکولوژی سیمای منظر کرده ←روانشناسی‬
‫زیست محیطی و طراحی سیمای منظر محیط زیست‬
‫‪87‬‬
‫تعریف و طبقه بندی سیماهای منظر‬
‫‪‬‬
‫سیمای منظر← قسمتی از فضای روی سطح زمین که شامل اجتماعی از سامانه های شکل گرفته با فعالیت‬
‫سنگ‪ ،‬آب‪ ،‬هوا‪ ،‬گیاهان‪ ،‬جانوران و مردم بوده و به کمک سیما شناختی اش‪ ،‬موجودیت مشخصی را شکل‬
‫می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫سیمای منظر لزوما دارای اندازه ویژه ای نیست و ممکن است در مقیاس متنوعی بسته به ناحیه ای که صور‬
‫ویژه ای از فرایندهای اکولوژیکی مسئول تشکیل موجودیت یا نهادهای قابل تشخیص هستند‪ ،‬در نظر گرفته‬
‫شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بنابراین یک سیمای منظر برای یک گونه همانند تکه دوزی ناهمگنی از زیستگاههای ویژه انتخابی‪ ،‬منابع و‬
‫شرایط زیست محیطی و تمام صفات زیستی و غیرزیستی است که آن شرایط را در مقیاس فیزیکی مناسب‬
‫گستره جغرافیایی که یک موجودزنده یا جمعیت در طول مهاجرت و توزیع اش مواجه می شود‪ ،‬تحت تاثیر‬
‫قرار می دهد‪.‬‬
‫‪88‬‬
‫بوم شناسی سیمای منظر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تعریف‪ :‬مطالعه پاسخ موجودات زنده‪ ،‬گونه ها‪ ،‬جوامع اکولوژیکی و فرایندهای اکوسیستم نسبت به یکدیگر‬
‫در محیط های فضایی و زمانی ناهمگون و تغییرپذیر در طول یک ناحیه وسیع که اساسا با مرزهای‬
‫هیدرولوژیکی محلی یا ناحیه ای مشخص می گردد‪.‬‬
‫)‪ Forman and Godron (1986‬سیماهای منظر را براساس درجه تخریب انسانی به شش تیپ کلی‬
‫تقسیم نمود‪:‬‬
‫طبیعی←منبعی برای گونه های حساس به تخریب انسانی و پایه ای را مهیا میکنند که میتوان تغییر در تنوع‬
‫زیستی‪ ،‬ساختار جامعه‪ ،‬پویایی جمعیت و فرایندهای اکوسیستم متاثر از دخالت انسانی را اندازه گیری نمود‬
‫مدیریت شده )‪ (managed‬شامل جنگلهای مدیریت شده‪ ،‬چراهگاههای دامهای اهلی‪ ،‬و زمینهای‬
‫کشت شده )‪ (Cultivated‬کشاورزی همه با هم تشکیل حقیقتی را میدهند که آنرا سیماهای منظر شبه‬
‫طبیعی می نامیم‬
‫برون شهری )‪ (Suberban‬مواردی را در ارتباط با ایجاد پارکها‪ ،‬کمربندیهای سبز‪ ،‬باقیماندههای‬
‫جنگلی‪ ،‬پوشش درختی و دیگر عناصر مطالعه شده در مدیریت حیات‬
‫وحش شهری را به چالش می کشد‬
‫شهری )‪(Urban‬‬
‫کالن شهر )‪← (Megalopolis‬بزرگترین چالش را به عنوان نواحی جغرافیایی که در آن اغلب زیستمندان بومی از‬
‫بین رفته و غالبا گونه های مهاجم و خارجی پیشرفت نموده اند‬
‫‪89‬‬
‫مقیاس مسئله مدیریتی و اکولوژیکی‬
‫مثالهایی از مقیاس در سه سطح بزرگی‬
‫حالت مقیاس‬
‫اندازه بزرگ مقیاس‬
‫اندازه متوسط مقیاس‬
‫گستره جغرافیایی‬
‫ک ل ح وزه ه ای زهکش ی‪ ،‬ی ا ک ل ‪ecoregions‬‬
‫(مطالعه بزرگ مقیاس)‬
‫زی ر ح وزه ه ا ی ا آبخيزه ای محل ی‪ ،‬ی ا‬
‫من اطق(‪)province‬فيزی وگرافیکی محل ی‬
‫ت ر؛ گروهه ای بزرگ ی از لک ه ه ای پوش ش‬
‫گیاهی (مطالعه متوسط مقیاس)‬
‫مناطقی کوچکتر از زیر حوزه ها یا‬
‫آبخيزهای محلی؛ گروههای کوچکی از‬
‫لکه های پوشش گیاهی یا الیه های‬
‫فرعی )‪((substrate‬مطالعه‬
‫کوچک مقیاس)‬
‫مقیاس نقشه‬
‫نقشه های کوچک مقیاس یعنی ≥‪1:1000000‬‬
‫نقش ه ه ای متوس ط مقی اس یعن ی‬
‫≥‪1:100000‬‬
‫نقش ه ه ای ب زرگ مقی اس یعن ی‬
‫≥‪1:24000‬‬
‫تفکیک فضایی‬
‫بط ور نمون ه زب ر دان ه‪ ،‬مانن د توص یف ش رایط‬
‫پوشش گیاهی و زیس ت محیط ی در ان دازه پیکس ل ‪1‬‬
‫کیلومتر مربعی‬
‫لک ه ه ای زیس ت محیط ی درون زیرح وزه ه ا‬
‫یا آبخيزهای محلی یعنی ≥ ‪ 10‬هکتار‬
‫ری ز دان ه‪ ،‬یعن ی ان دازه لک ه ه ا ˃‪10‬‬
‫هکتار‬
‫دوره زمانی‬
‫دیرین بوم شناس ی گذشته و تکامل آینده‬
‫گذش ته ت اریخی و تقریب ا ی ک ق رن ب ه س مت‬
‫آینده‬
‫گذشته مدیریتی موخر و شرایط جاری‬
‫که تنها برای چند سال آینده طراحی‬
‫شده است‬
‫سلسله مراتب اجرایی‬
‫پیمانه ای ب ين االلل ی‪ ،‬م ثال م رتبط ب ا تن وع زیس تی و‬
‫گی اهی و ج انوری؛ ني ز ق وانين مل ی و م دیریت‬
‫س رزمين ی ا نظ ام نام ه ه ای من ابع؛ مقی اس‬
‫استراتژیک‬
‫نمایندگی فردی یا سیاستهای قبیله ای‬
‫خاص و راهبردهای قانونی؛ سیاستهای‬
‫نمایندگی در سطوح محلی و استانی‪ ،‬و‬
‫اهداف مدیریت منابع زمين داران خصوص ی‬
‫سیاس تهای م وثر م دیریت محل ی در‬
‫س طح یگ ان‪ ،‬ت ا عملی ات در س طح‬
‫پروژه؛ مقیاس تاکتیکی‬
‫سطح سازمان زیست‬
‫شناختی‬
‫فراوان ی کل ی جوام ع گی اهی‪ ،‬تی پ ه ای پوش ش‪ ،‬و‬
‫مراح ل س اختاری؛ مکانه ای نقش ه س ازی ش ده از‬
‫‪ ecoregions‬ی ا اکوسیس تمها؛ اس تنتاج جوام ع‬
‫اکول وژیکی وس یع و اجتماع ات گون ه ه ا؛ عناص ر‬
‫درشت صافی‬
‫توزی ع و فراوان ی ه ر گون ه ی ا گروه ی از گون ه‬
‫ها‬
‫گون ه؛ ذخ ایر ژنتیکی ی ا دم؛ زیرگون ه ی ا‬
‫واریت ه ه ا؛ ب وم وی ژه )‪ (ecotype‬؛‬
‫ریخ ت ه ا )‪(morph‬؛ عناص ر ری ز‬
‫صافی‬
‫‪90‬‬
‫اندازه کوچک مقیاس‬
‫توصیف‬
‫مولفه‬
‫منبع‬
‫مثال‬
‫غنا و تنوع تیپ پهرو‬
‫تعداد و مساحت نسبی تیپهای زیستگاهی‬
‫برای یک گونه درون یک سیمای سرزمين‬
‫تعداد پهروهای تیپهای مختلف‪ ،‬غنای گونه ای‪ ،‬تنوع‪ ،‬و چيرگی عددی یک گونه در‬
‫جامعه را تحت تاثير قرار می دهد‬
‫‪Bascompte et al.2002, Fitzsimmons‬‬
‫‪2003‬‬
‫پویایی پهروها‬
‫هجوم پهروها در طول زمان به عنوان تابعی‬
‫از آشفتگی و رشد توالی گیاهی‬
‫توزیع پهروهای پوشش گیاهی در طول زمان که منتج از پوشش گیاهی جایگزین پس از‬
‫آتش سوزی و رشد مجدد ثانویه است‬
‫‪Wu and Loucks 1995‬‬
‫ارتباط پهروها‬
‫درجه همجواری پهروها با شرایط مشابه در‬
‫یک سیمای منظر‬
‫ارتباط زیستگاه حاشیه حصارکش ی شده در یک محیط کشاورزی‪ ،‬بطور متفاوتی حیات‬
‫وحش را با ظرفیتهای توزیع طوالنی مدت تحت تاثير قرار می دهد‬
‫‪Schooley and Wiens 2003, Walker‬‬
‫‪et al. 2003‬‬
‫دورافتادگی پهرو‬
‫فاصله از یک نوع پهرو تا نزدیکترین پهروی‬
‫مجاور (یا ‪n‬امين پهرو) مشابه‬
‫پهروهای دورافتاده به ندرت توسط گونه ای که به سادگی در محیط های نامناسب‬
‫پراکنده نمی شوند اشغال می شوند‪ ،‬مانند گنجشک ‪ Aimophila aesstivalis‬در‬
‫جنگلهای سوزنی برگ کارولینا‬
‫‪Bender et al. 2003, Tischendorf et‬‬
‫‪al. 2003‬‬
‫پهروشدگی‬
‫شکستگی پهروهای زیست محیطی یا‬
‫زیستگاهی پیوسته به پهروهای کوچک تر‪،‬‬
‫ناسازگارتر‪ ،‬و دورافتاده تر از انواع متفاوت‬
‫پهروشدگی علفزارها‪ ،‬گونه های پرندگان را با حساسیت متفاوت نسبت به مساحت‬
‫زیستگاه تحت تاثير قرار می دهد؛ اثرات افتراقی پهروشدگی جنگل روی کیسه داران‬
‫درخت زی در استرالیا‬
‫‪Silva et al. 2003, Tallmon et al.‬‬
‫‪2003‬‬
‫گذرگاهها‬
‫آرایش کم و بیش خطی یا منقبض محیطها‬
‫یا زیستگاهها در یک سیمای منظر به منظور‬
‫ارتباط پهروهای بزرگتر‬
‫گذرگاههای حرکتی در جنگلهای کنار رودخانه ای دست نخورده برای شير کوهی ‪Felis‬‬
‫‪ concolor‬در کوهستانهای کالیفرنیای جنوبی؛ جنگلهای کنار رودخانه ای و‬
‫گذرگاههای کمربند جان پناه )‪(shelterbelt‬در داکوتای شمالی که پشتیبانی کننده‬
‫جمعیت پرندگان مهاجر است‬
‫‪Mabry and Barrett 2002, Haddad‬‬
‫‪et al. 2003‬‬
‫نفوذپذیری‬
‫درجه ای که در آن یک موجود زنده می‬
‫تواند میان پهروها درون یک سیمای منظر‬
‫حرکت کند‬
‫اثرات خردزیستگاهها و خردمحیطها درون جنگلهای پاک تراش ی شده روی پراکنش‬
‫قورغه های پاسرخ ‪Rana aurora‬‬
‫‪Stamps et al. 1987, Chan McLeod‬‬
‫‪2003‬‬
‫اثر حاشیه ای‬
‫تهاجم خرد آب وهوا و پوشش گیاهی به‬
‫درون پهرو‪ ،‬مشخصا جنگلی‪ ،‬از یک حاشیه‬
‫دست خورده یا یک عرصه بازشده در‬
‫جنگل‬
‫پاک تراش ی که باعث کاهش تراکم درختان ‪ ،‬رشد فزاینده‪ ،‬و تولیدمثل درختان چيره‪،‬‬
‫مرگ و مير بیشتر درختان‪ ،‬و تهاجم خرد آب و هوای گرم و خشک تر به درون جنگلهای‬
‫بالغ مجاور می گردد‬
‫‪Chen et al. 1992, 1995‬‬
‫تباین )‪(contrast‬‬
‫حاشیه‬
‫درجه تفاوت در ساختار پوشش گیاهی بين‬
‫دو پهروی مجاور‬
‫تباین بزرگ در میانگين روزانه دمای هوا و خاک‪ ،‬سرعت باد‪ ،‬تابش با طول موج کوتاه‪،‬‬
‫و رطوبت هوا و خاک بين جنگلهای پاک تراش ی شده و بالغ‬
‫‪Chen et al. 1993‬‬
‫‪91‬‬
‫ناهمگنی موثر‪:‬‬
‫باال‬
‫شدت رقابت‪:‬‬
‫کم‬
‫تنوع گونه ای‪:‬‬
‫بیشترین‬
‫ناهمگنی موثر‪:‬‬
‫کم‬
‫شدت رقابت‪:‬‬
‫باال‬
‫تنوع گونه ای‪:‬‬
‫کم‬
‫ناهمگنی موثر‪:‬‬
‫کم‬
‫شدت رقابت‪:‬‬
‫باال‬
‫تنوع گونه ای‪:‬‬
‫کم‬
‫ناهمگنی موثر‪:‬‬
‫کم‬
‫شدت رقابت‪:‬‬
‫باال‬
‫تنوع گونه ای‪:‬‬
‫کمترین‬
‫تحرک‪ /‬ادراک‪ /‬اندازه موجود زنده‬
‫زیاد‬
‫کم‬
‫ناهمگنی فيزیکی حقیقی در محیط‬
‫کم‬
‫زیاد‬
‫اثرات تحرک گونه‪ ،‬ناهمگنی فیزیکی محیط‪ ،‬و رقابت روی تنوع گونه ای‪ .‬ناهمگنی موثر ترکیبی از‬
‫دو عنصر اولیه است‪ .‬تحرک می تواند به عنوان توانایی موجودات زنده در درک محیط زیست‬
‫تعریف شده و مرتبط به اندازه بدن گردد (اقتباس از ‪.)HUSTON 1994‬‬
‫‪92‬‬
‫اندازه گیری ناهمگنی زیستگاه ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ناهمگنی زیستگاه عموما با استفاده از سامانه اطالعات جغرافیایی )‪ (GIS‬و بسته های نرم افزاری تحلیل‬
‫رایانه ای مانند ‪FRAGSTATS‬و برنامه هندی ‪BIOCAP‬محاسبه می گردند‪.‬‬
‫روشهای ارائه و تحلیل آرایش پهروهای زیستگاه ← اندازه گیریهای به دست آمده از هندسه‪ ،‬مکان شناسی‬
‫)‪ ,(Topology‬تئوری نمایشی هندسی )‪ ,(Graph theory‬جبر ماتریسی‪ ،‬و ‪….‬‬
‫اگر هدف از تحلیل روابط حیات وحش با ناهمگنی زیستگاه افزودن به ادراک اکولوژیکی است در آن‬
‫صورت‪:‬‬
‫(‪ )1‬تنها نمایه هایی را برای وقایع تجربی بکار برید که برخی پاسخهای مستقیم زیست شناختی یا رفتاری را‬
‫از طریق جاندار به سئوال شما بدهد‬
‫‪‬‬
‫‪93‬‬
‫‪ )2( ‬از وسوسه برای تولید نمایه های بیش از اندازه و سپس ادعا نمودن به‬
‫اینکه "آنها از جهاتی مهم هستند" بپرهیزید و نیز هرگز ادعا نکنید که تمام‬
‫این نمایه ها ناشی از فعالیتهای بشری بوده و همگی تاثیر منفی روی گونه‬
‫ها‪ ،‬جوامع اکولوژیکی یا اکوسیستم دارند‪.‬‬
‫‪ )3( ‬مولفه های ناهمگنی زیستگاه را تشریح نمایید‪ ،‬در جستجوی‬
‫همبستگی های باال میان نمایه ها باشید (تنها فرض نکنید که تمام نمایه ها‬
‫نماینده پهروشدگی هستند)‬
‫‪ )4( ‬از جنبه ایجاز‪ ،‬ابتدا ساده ترین نمایه ها با بیشترین قدرت توضیحی را‬
‫بکار برید‪.‬‬
‫‪94‬‬
‫برخی نمایه های ناهمگنی زیستگاه‬
‫نمایه‬
‫‪95‬‬
‫تعریف‬
‫پر پهرو (شدگی)‬
‫اندازه نسبی و دورافتادگی پوشش گیاهی پهروها‬
‫تخلخل‬
‫تعداد پهروها یا تراکم پهروها درون یک تیپ گیاهی ویژه بدون توجه به اندازه‬
‫پهرو‬
‫پراکندگی‬
‫شمارش ی از پهروهای مجاور غير مشابه و اختالط درونی تیپهای پوشش گیاهی‬
‫در سرتاسر یک سیمای منظر‬
‫شکل‬
‫ميزان انحراف از یک دایره‬
‫بوم شناسی اختالل و آشفتگی )‪(DISTURBANCE ECOLOGY‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بوم شناسی آشفتگی روی پویایی شناسی زیستگاهها بر سیماهای منظر متمرکز است‪.‬‬
‫بوم شناسی آشفتگی ← شامل پویایی شناسی خاک‪ ،‬بوم شناسی آتش سوزی‪ ،‬توالی گیاهی‪ ،‬هواشناسی‪ ،‬اقلیم‬
‫شناسی و دیرین اقلیم شناسی است‪.‬‬
‫فهم بهتر اثرات آشفتگیها روی حیات وحش← بر اساس بسامد‪ ،‬شدت‪ ،‬طول مدت‪ ،‬مکان و گستره جغرافیایی‬
‫آشفتگی نمایش داده می شوند‪.‬‬
‫در یک طبقه بندی ساده‪ ،‬می توان چهار طبقه آشفتگی را براساس شدت و گستره جغرافیایی آنها تشخیص‬
‫داد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬آشفتگیهای نوع ‪← I‬بالیای زیست محیطی عمده ای که نسبتا کوتاه مدت و شدید بوده و نواحی وسیعی را‬
‫تحت تاثیر قرار می دهند←آتشفشانها‪ ،‬آتش سوزیهای بزرگ‪ ،‬سیالب و گردبادها‬
‫‪96‬‬
‫‪-2 ‬آشفتگی های نوع ‪ ← II‬تغییرات زیست محیطی شدید موضعی از‬
‫وقایعی مانند باد‪ ،‬کوالک و شیوع موضعی حشراتی که از برگ تغذیه می‬
‫کنند‪.‬‬
‫‪-3 ‬آشفتگی های نوع ‪← III‬تغییرات مزمن یا منظم (سیستماتیک) در طول‬
‫نواحی وسیع بوده و شامل تغییر آرام سیماهای منظر بومی برای اسکان‬
‫بشری‪ ،‬توالی اکولوژیکی و تغییرات اقلیمی طوالنی مدت است‪.‬‬
‫‪-4 ‬نوع چهارم آشفتگی ها ← تغییرات زیست محیطی کوچک و موضعی‬
‫←آتش سوزیهای موضعی‪ ،‬توسعه نه چندان شدید روستایی در طول حاشیه‬
‫سیماهای منظر طبیعی و پویایی شناسی فضای باز پوشش گیاهی تاج پوشش‬
‫ها‬
‫‪97‬‬
‫ناحیه جغرافیایی تحت تاثير‬
‫محلی و موضعی (‪1-1000‬هکتار)‬
‫گسترده (˂‪ 1000‬هکتار)‬
‫نوع ‪2‬‬
‫آشفتگيهای زیست محیطی موضعی (باد‪،‬‬
‫کوالک‪ ،‬حشرات‪ ،‬بیماریها)‬
‫نوع ‪1‬‬
‫بالیای زیست محیطی عمده (آتشفشانها‪،‬‬
‫آتش سوزیهای بزرگ‪ ،‬گردبادها)‬
‫باال‬
‫نوع ‪4‬‬
‫تغیير زیست محیطی کوچک (آتش‬
‫سوزیهای موضعی‪ ،‬انواع توسعه)‬
‫نوع ‪3‬‬
‫تغیير شدید یا منظم در طول نواحی وسیع‬
‫(شکارچیان‪ ،‬رقابت‪ ،‬جنگل داری)‬
‫پایين‬
‫درجه آشفتگی‬
‫چهار نوع آشفتگی نمایش داده شده بر اساس درجه‪ ،‬یا شدت و ناحیه جغرافیایی تحت تاثیر‬
‫‪98‬‬
‫درسهای مدیریتی‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬در اغلب اکوسیستمها‪ ،‬پویایی پوشش گیاهی و فاکتورهای زیست محیطی شامل ترکیب پیچیده ای از تغییرات‬
‫اتفاق افتاده در فهرستهای چندگانه است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬سیماهای منظر باید تک تک برای تعیین نوع آشفتگی اتفاق افتاده‪ ،‬تاریخچه مکان موضعی‪ ،‬و احتماال‬
‫پاسخهای پوشش گیاهی به هر رژیم آشفتگی مرتبط با فعالیتهای مدیریتی ارزیابی گردد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬حیات وحش می تواند نقش اصلی را در رژیمهای آشفتگی موثر و نحوه پاسخ زیستگاه به آشفتگیها همانند‬
‫صیادی و انتقال عوامل آشفتگی (مانند عوامل بیماریزای جنگل) و تاثیر علفخواری روی پوشش گیاهی ایفا نماید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬مدیریت ممکن است به دنبال مطالعه کاملتر نحوه عمل فعالیتها روی تغییر رژیمهای آشفتگی بومی و نحوه‬
‫پاسخ رفتاری (عملکردی) و جمعیت شناسی (عددی) به چنین تغییراتی باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬پاسخهای آتی اغلب اکوسیستم هایی که متحمل آشفتگی در مقیاسهای چندگانه فضا‪ ،‬شدت و زمان هستند‪ ،‬چندان‬
‫قابل پیش بینی نیستند‪.‬‬
‫‪-6‬مطالعات رژیمهای آشفتگی می تواند به راهنمایی سرزمین و مدیریت منابع کمک کند‬
‫‪‬‬
‫‪99‬‬
‫اثرات سه نوع آشفتگی بر روی مولفه های جنگل‬
‫آتش سوزی‬
‫باد‬
‫قطع یکسره‬
‫نوع اثر باقیمانده‬
‫خشکه دار (درختان مرده سرپا)‬
‫فراوان‬
‫اندک‬
‫وجود ندارد‬
‫تنه درختان افتاده بر روی زمين‬
‫متعارف‬
‫فراوان‬
‫به تعداد اندک یا اصال وجود ندارد‬
‫پایين‬
‫پرپهرو‬
‫باال‬
‫سنگين‬
‫خفیف‬
‫سنگين‬
‫آشفتگی درخاک‬
‫نشانزد یا اثر بر روی جامعه آشکوب پایینی‬
‫‪100‬‬
‫حیات وحش در سیماهای منظر‪ :‬جمعیتها و پهروها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫پاسخ حیات وحش به ناهمگنی زیستگاه‬
‫مساحت زیستگاه و فاصله از ذخایر گونه های سکنی گزین (‪← ،)Colonizing‬تعداد گونه های حاضر در‬
‫زیستگاههای ویژه‪ ،‬و درست نمایی تصرف و اشغال توسط گونه ها برای استفاده از زیستگاه را تحت تاثیر‬
‫قرار می دهد‬
‫تاثیر ناهمگنی زیستگاه بستگی به درجه تخصصی بودن زیستگاه و استفاده از محیطهای واسط توسط‬
‫جانداران دارد‬
‫‪ ‬اثرات حاشیه روی پوشش گیاهی حیات وحش‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در طول زمان‪ ،‬حاشیه به عنوان مولفه های کمتر خوش آیندی از سیماهای منظر مدیریت شده برای حیات‬
‫وحش مطرح گشته است‪.‬‬
‫حاشیه ها (که در معنای اخص‪ ،‬کنار بوم و در معنای وسیعتر "بوم دگرگونی" یا ‪ ecocline‬نامیده می شود)‬
‫مناطقی هستند که جوامع مختلف با یکدیگر مخلوط می گردند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫غنای گونه ای در طول حاشیه اغلب بیشتر از غنای درون پهروهای همگون منابع مجاور است← بیشتر‬
‫محصول همپوشانی فضایی اجتماعات گونه ها در طول حاشیه هااست تا جهت گیری اکولوژیکی جانداران‬
‫نسبت به محیط حاشیه به خودی خود‬
‫‪101‬‬
‫اثر حاشیه ای‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عمق تاثیر حاشیه ای‬
‫"تله صیادان" یا محل اجتماع صیادان‬
‫‪ ‬اثرات مرزی )‪(Boundary effects‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مرز←حاشیه های پهروهای زیستگاه در یک سیمای منظر و نیز مرزهای اجرایی نواحی تحت حفاظت‬
‫جداافتادگی پارکها و مناطق حفاظت شده ← از دست رفتن و انهدام شکارچیان رده باال و گوشتخواران‬
‫خشکی زی با گستره وسیع‬
‫‪‬‬
‫برای جبران اثرات ناسازگار مرزی ناشی از سکونت گاه های بشری و استفاده از سرزمین در طول حاشیه‬
‫های پارکها و نواحی حفاظت شده← زونهای ضربه گیر‬
‫‪‬‬
‫دو ادعای مخالف در استفاده از مناطق ضربه گیر اطراف پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده‪:‬‬
‫‪ -1‬ضربه گیرها باید نواحی دست نخورده باشند‬
‫‪-2‬مناطق ضربه گیر باید در جهت تکامل یا قوام حضور و فعالیت های بشری بکار رود‬
‫‪‬‬
‫بهترین پاسخ احتماال ترکیبی از هر دو ادعای باال است‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪102‬‬
‫درباره جمعیتها و فراجمعیتها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نگرانی درباره قطعه قطعه شدن و تضعیف جمعیتها در پهروها و مناطق جدا افتاده زیستگاه‪ ،‬مربوط به‬
‫اثرات منفی آن روی مانایی جمعیت است‬
‫"مانایی جمعیت" ← احتمال بقا و پایداری یک جمعیت در یک ناحیه مشخص در طول زمان معین‬
‫اغلب جمعیتهای حیات وحش در طبیعت به صورت موجودیت ‪ panmictic‬واحد (کامال میان‬
‫گشنی‪ )interbreeding‬نیستند‪ ،‬بلکه در خالل زمان و مکان به صورت زیرجمعیتهای نسبتا یا کامال دور‬
‫افتاده پراکنده شده باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫در یک فراجمعیت‪ ،‬انتشار و تولیدمثل در درون زیرجمعیتها نسبت به بین زیرجمعیتها بیشتر اتفاق می افتد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مانایی فراجمعیتها به طرق مختلفی می تواند بیان گردد‪ ،‬مانند تعداد و اندازه زیرجمعیتهایی که در دوره‬
‫زمانی معینی باقی می مانند‪ ،‬انتشار فضایی زیرجمعیتهای غیر صفر‪ ،‬و طرق دیگر‬
‫‪103‬‬
‫پویایی سکنی گزینی )‪(COLONIZATION‬‬
‫بنیانگذاران و رهانندگان )‪(FOUNDERS AND RESCUERS‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫یکی از فاکتورهای اساسی نرخ اشغال زیستگاه ← پویایی سکنی گزینی و انقراض موضعی و محلی است‪.‬‬
‫سکنی گزینی جزایر اقیانوسی و تا حدی سکنی گزینی پهروها و سیماهای منظر قاره ای←‬
‫‪ -1‬گونه های متحرکتر (یعنی موفقتر بوده‪ ،‬مهاجرتهای طوالنی تر را انجام می دهند مانند حرکات در‬
‫گستره خانه‪ ،‬انتشار زایشی‪ ،‬مهاجرت فورانی‪ ،‬و مهاجرت فصلی)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬زادگان بیشتری را به ازای هر فصل زادآوری یا واحد زمان تولید یا منتشر می کنند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -3‬قادر به مقاومت در برابر شرایط نامناسب بین جزایر یا پهروهای منابع هستند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫یکی از جنبه های پویایی سکنی گزینی جانداران در محیطهای پهروشده یا جزیره ای ← نحوه شروع‬
‫جمعیتهای موضعی و تنوع ژنتیکی و مانایی آنها است‪.‬‬
‫سکنی گزین ها که هسته آغازین جمعیتها را فراهم می کنند ← "بنیانگذار" یا "جمعیتهای بنیانگذار"‬
‫‪104‬‬
‫‪‬‬
‫مشارکت بنیانگذاران در پایداری کلی فرا جمعیت بستگی به ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬پایداری زیست محیطی مکان برای ابقای گونه به محض حضور گونه‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬نسبت زادگان با ارزش یا پراکنده کنندگان جمعیت منبع‬
‫‪‬‬
‫‪ -3‬ارزش مکان به عنوان جاپا (‪ )Stepping stone‬برای اشغال کنندگان پهرو‬
‫‪‬‬
‫تعداد جانداران بنیانگذار‪ ،‬نرخ میان گشنی با جمعیتهای مجاور‪ ،‬و نرخ مهاجرت از سمت جمعیتهای منبع‬
‫که فاکتورهایی موثر در تنوع ژنتیکی جمعیت موضعی است‪ ،‬حتی مهمتر از پویایی شناسی گونه بنیانگذار‬
‫است‬
‫‪105‬‬
‫‪ " ‬اثر بنیانگذار" ←اگر تعداد بنیانگذاران پایین باشد و متعاقب آن تولیدمثل یا‬
‫مهاجرت به درون پایین باشد‪ ،‬در آنصورت جمعیت دستخوش یک تنگنای‬
‫ژنتیکی خواهد شد‪ .‬در اغلب شرایط غایی‪ ،‬چنین جمعیتی از اثرات درون‬
‫گشنی رنج خواهد برد‪.‬‬
‫‪ ‬سکنی گزینها نقش حساسی را در نجات جمعیتهای موضعی کوچک (که‬
‫بطور بالقوه بواسطه فقدان تنوع ژنتیکی و تعداد بسیار کم مولدین در خطر‬
‫هستند) ایفا می کنند‪.‬‬
‫‪ ‬دو نوع نجات را می توان تعریف نمود‪:‬‬
‫‪"-1 ‬نجات ژنتیکی" ← ضمیمه کردن ژنهای جدید به یک جمعیت موضعی‬
‫که به اجتناب از مشکالت ناشی از تثبیت آللهای زیان آور و افزایش‬
‫هوموزیگوتی ژنتیکی ناشی از رانش ژنتیکی‪ ،‬درون گشنی یا اثر بنیانگذار‬
‫کمک می کند‪.‬‬
‫‪106‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫"نجات دموگرافیکی" ← ضمیمه کردن افراد جهت افزایش اندازه موثر جمعیت موضعی‪ ،‬بطوریکه جمعیت‬
‫به واسطه تغییرات تصادفی در موفقیت تولیدمثلی فردی یا تعداد نوزادان منقرض نمی شوند‪.‬‬
‫تعداد مهاجران مورد نیاز برای نجات دموگرافیکی تقریبا نیازمند حجم بزرگی نسبت به تعداد مهاجران برای‬
‫نجات ژنتیکی است‪ ،‬ولی این امر بستگی به طول نسل‪ ،‬طول عمر و ارزش تولیدمثلی ویژه سنی و میزان‬
‫تغییر زیستمحیطی و استرس و دیگر عوامل دارد‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬پویایی شناسی انقراض‬
‫‪‬‬
‫عوامل موثر در انقراض‪:‬‬
‫‪-1‬تحرک‬
‫‪-2‬مساحت‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬زمان سپری شده پس از جداافتادگی جزیره یا پهروی منبع‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪107‬‬
‫تاثیرات تزایدی جداافتادگی‬
‫‪‬‬
‫اثرات جداافتادگی‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬در تنگنا قراردادن غنای گونه ای‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬اثرات ژنتیکی معکوس مانند تثبیت آللهای زیان آور‪ ،‬افزایش هوموزیگوتی‪ ،‬و کاهش کلی تنوع آللی ذخایر‬
‫ژنتیکی را که منتج از رانش ژنتیکی است افزایش می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬مشکل درون گشنی (شامل باروری و حاصلخیزی محدود شده‪ ،‬مرگ ومیر فزاینده نوزادان‪ ،‬و کاهش سن‬
‫سالخوردگی تولیدمثلی)‪.‬‬
‫‪108‬‬
‫‪‬‬
‫افت و کاهش می تواند در گذر زمان پس از جداافتادگی یا تغییر محیطها رخ دهد‪ ،‬بطوریکه انقراض‬
‫نهایتا با شرایط ویژه اش اتفاق افتد‪ .‬بنابراین پدیده "بدهی انقراض "‪ extinction debt‬واقعی بوده و‬
‫باید در امر حفاظت و طراحی ذخیره گاهها در نظر گرفته شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫سیماهای منظری که تنها اخیرا در معرض تخریب زیستگاه و پهروشدگی قرار گرفته اند‪ ،‬ممکن است‬
‫تعداد غیرمعمولی گونه های نادر در یک دوره کوتاه داشته باشند که به نوبه خود می تواند نمایه ای از‬
‫بدهی انقراض قریب الوقوع باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫جداافتادگی شرایط زیستمحیطی در محیطهای قاره ای در توسعه "جانوران باقیمانده " ‪relictual‬‬
‫‪ ، faunas‬یا ابقای گونه های قدیمی به دلیل شرایط زیستمحیطی مناسب موثر است‪.‬‬
‫گونه های باقیمانده تمایل به حضور به صورت فردی و در مکانهای مجاور دارند‪ ،‬بنابراین لزوما نماینده‬
‫شرایط اوج اقلیمی یا ناحیه ای نیستند‪.‬‬
‫‪109‬‬
‫آیا جداافتادگی و پهروشدگی همیشه بد است؟‬
‫‪‬‬
‫یکی از نتایج مثبت جلوگیری از گسترش بیماریها‪ ،‬انگلها و پاتوژنها است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ایجاد چندین جمعیت بنیانگذار در مکانهای مختلف با پویایی آشفتگی متفاوت و بنابراین احتماالت موفقیت‬
‫متفاوت‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ابقای جانوران باقیمانده که بطور طبیعی با تغییر در اقلیم‪ ،‬پوشش گیاهی یا تغییرات سطح زمین جدا افتاده اند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گونه ها می توانند از دو طریق بطور ناحیه ای یا موضعی آندمیک (در هیچ نقطه دیگر یافت نمی شوند) باشند‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪"-1‬دیرین آندمیک ها" یا ‪← Paleoendemic‬گونه هایی هستند که در حال حاضر در پناهگاههای محیطهای‬
‫مناسب که به دلیل تغییرات بزرگ مقیاس طوالنی مدت شرایط زیستمحیطی جدا افتاده اند‪ ،‬حضور دارند‬
‫‪"-2‬نوآندمیک ها (‪← ")Neoendemic‬گونه هایی هستند که تنها اخیرا به صورت یک گونه مجزا در آمده اند‬
‫(معموال در محیطهای منفصل یا جداافتاده)‬
‫واژه "نیمه آندمیک‪ " Semiendemic‬را در اشاره به گونه هایی که مهاجرت نموده و بخشی از چرخه ساالنه‬
‫خود را درجای دیگر سپری کرده ولی توزیع شان را درطول بخشی از سال تنها به ناحیه جغرافیایی ویژه ای‬
‫محدود می کنند‪ ،‬بکار برد← شامل گونه های مهاجر مانند بسیاری از پرندگان غیرمقیم مناطق استوایی‬
‫‪110‬‬
‫روابط گونه‪ -‬مساحت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در ساده ترین حالت‪ ،‬تعداد گونه(‪ )S‬تحت تاثیر مساحت پهروی منبع)‪ (A‬براساس معادله ‪S  CA Z‬است‬
‫‪ C‬عبارت است از یک مقیاس ثابت که براساس آرایه و مکان متفاوت است و ‪ Z‬نرخی است که در آن تعداد‬
‫گونه ها با افزایش مساحت افزایش می یابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫با دو برابر شدن تعداد گونه ها به نظر می رسد که نیاز به منطقه ای با ‪10‬برابر مساحت اولیه است‬
‫"تابع شیوع" ‪← Incidence function‬رابطه بین حضور یا فراوانی حضور یک گونه در پهروهای‬
‫زیستگاه ← برای پرندگان خشکی زی قاره ای‪ ،‬پرندگان دریایی‪ ،‬پروانه ها و بسیاری دیگر از آرایه ها‬
‫محاسبه شده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫محیط زیستهای جداافتاده درسیماهای منظر قاره ای از جزایر اقیانوسی از چندجنبه و کارکرد متفاوت است‪:‬‬
‫‪-1‬حرکات جانداران بین پهروهای زیستگاه درون سیماهای منظر ممکن است نسبت به جزایر پیچیده تر باشد‪.‬‬
‫این پیچیدگی به این دلیل است که محیط های بینابینی در سیماهای منظر ممکن است درجات متنوعی از منابع‬
‫مورد نیاز را مهیا کند و بنابراین ممکن است به صورت جاپا یا منطق ته نشینی (‪)Sink‬عمل کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪111‬‬
‫‪-2 ‬فرایندهای سکنی گزینی و انقراض ممکن است در سیماهای منظر نسبت‬
‫به جزایر پیچیده تر باشد‪.‬‬
‫‪-3 ‬پهروهای زیست محیطی کوچکتر در سیماهای منظر‪ ،‬ممکن است باعث‬
‫توقف عملکرد شود همچنانکه اگر اندازه پهرو و مساحت منابع نسبت به‬
‫نیازمندیهای کلیدی تاریخچه حیات کوچک باشند‪ ،‬در آنصورت زیستگاه‬
‫عامل توقف گونه خواهد شد‪ .‬همچنین‪ ،‬اثرات حاشیه و مرز می توانند‬
‫پهروهای کوچک را برای برخی گونه های ساکن مناطق درونی پهروها‬
‫نامطلوب سازند و بافت (‪ )context‬پهرو در زمینه سیمای منظر می‬
‫تواند استفاده آنرا شدیدا تحت تاثیر قرار دهد‪.‬‬
‫‪-4 ‬زیستگاه انتشاری ویژه گونه ها در سیماهای منظر ممکن است زیربهینه‬
‫ولی قابل استفاده باشد درحالیکه در حالت جزیره ای‪ ،‬امتدادهای اقیانوسی به‬
‫ندرت زیستگاه انتشاری مناسب برای جانداران خشکی زی فراهم می کنند‪.‬‬
‫تمام این چهار شرط می تواند منجر به غنای گونه ای بیشتر و اثرات پایینتر‬
‫تضعیف گونه ای در پهروهای زیستمحیطی واقع در محیط قاره ای نسبت‬
‫به جزایر اقیانوسی با مساحت مشابه گردد‪.‬‬
‫‪112‬‬
‫ارزش حفاظتی پهروهای باقی مانده از محیطهای طبیعی‬
‫‪‬‬
‫تمام آن چیزی باشد که در یک سیمای منظر‪ ،‬آبخیز یا ناحیه جغرافیایی برای بازسازی یک بیوتا یا اکوسیستم‬
‫طبیعی تر باقیمانده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫پهروهای باقی مانده بومی می توانند یک نیاز سودگرایانه و انسان محوری را (مانند تهیه منابع گیاهی‪،‬‬
‫دارویی و غذایی با ارزش) پاسخ دهند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تجربیات آموزشی با ارزشی را برای مدیریت استقرار مجدد ارائه دهند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫پهروهای باقیمانده از محیطهای طبیعی می تواند به عنوان اتصال دهنده بین پهروهای بزرگتر عمل نمایند‪.‬‬
‫‪113‬‬
‫سیمای منظر به عنوان یک ناحیه برنامه ریزی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫شاید محتاط ترین دیدگاه در برنامه ریزی برای زیستگاه حیات وحش در نظرگرفتن سیمای منظر به عنوان‬
‫یک کل و سپس تصمیم گیری در این مورد است که کدام عناصر درون سیمای منظر بهترین مشارکت را در‬
‫اهداف ویژه حفاظتی دارد‪.‬‬
‫دسته بندی اهداف غیرجاه طلبانه و دقیق ← در این صورت مشخص است که کدام گونه ها‪ ،‬جوامع‪،‬‬
‫زیستگاهها و شرایط رویشی و زیست محیطی دارای ارزش حفاظتی بوده و عالقه مندی در مورد گونه هایی‬
‫است که نادر‪ ،‬جداافتاده‪ ،‬منفصل یا درحال کاهش هستند‪.‬‬
‫یکپارچه کردن اهداف مدیریتی در میان مالکین و طبقات تخصیص اراضی‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫توجه به پویایی شناسی آشفتگی و نحوه ایجاد‪ ،‬تخریب یا تغییر ارتباط شرایط زیستگاه توسط آنها‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دیدگاه باید شامل محاسبه‪ -1‬مساحت زیستگاه ویژه مورد نیاز برای رسیدن به اهداف مدیریتی؛ ‪ -2‬تناوب و‬
‫مساحت تحت تاثیر آشفتگی؛ ‪ -3‬زمان بهبود و اصالح پس از آشفتگی برای ایجاد مجدد شرایط مطلوب باشد‪.‬‬
‫شبیه سازی و تحلیل سامانه اطالعات جغرافیایی (‪ )GIS‬ممکن است در این راه مفید باشد‬
‫‪114‬‬
‫پایش زیستگاهها و آمادگی حیات وحش در سیماهای منظر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫برای چندین دهه مدیران برخی جنبه های زیستگاه حیات وحش را در مقیاس سیمای منظر بکار برده‬
‫اند←شامل استفاده از لیسه گاهها و گودالهای آب برای سمداران‪ ،‬جعبه های آشیانه برای مرغابی سانان‪ ،‬و‬
‫بسیاری دیگر‬
‫در سالیان اخیر تمرکز بر روی ←فرایندهای اکوسیستم و گونه های چندگانه و نیاز به پایش محیط زیست و‬
‫عکس العمل حیات وحش در مقیاس سیمای منظر بوده است‪.‬‬
‫‪115‬‬
‫‪ ‬پایش اثرات سیمای منظر روی حیات وحش ←شامل پیگیری روندها در‬
‫جمعیتها و اشغال زیستگاه و تعیین رفتار انتخاب زیستگاه و عکس العملهای‬
‫عددی و کارکردی جانداران می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬چون گونه ها به نحو احسن و بطور یکنواخت توزیع نشده اند ←تهیه‬
‫مجموعه کاملی از منابع برای کمک به حضور مطمئن یک جمعیت باید‬
‫شامل زیستگاههای حرکات فصلی و محدوده ای؛ زیستگاههای مهاجرتی‪،‬‬
‫انتشاری و استراحتی؛ و زیستگاههای موردنیاز برای ابقای تنوع ژنتیکی با‬
‫اطمینان از یک جمعیت موثر بزرگ و زیرجمعیت متصل به هم باشد‪.‬‬
‫‪ ‬بعالوه فراهم آوری زیستگاه پیرامونی‪ ،‬زیستگاههای زیربهینه یا ثانویه‪،‬‬
‫مخزنها (‪ ، )Sink‬گذرگاهها‪ ،‬حلقه ها و اتصاالت کلیدی و دیگر مواردی‬
‫که برای بقای فراجمعیتها ضروری به نظر می رسد‪.‬‬
‫‪116‬‬
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133