بهروري نيروي انساني
Download
Report
Transcript بهروري نيروي انساني
بهره وري نیروی انسانی
استاد:دکتر سهیال بورقانی فراهانی
مقدمه:
تاريخ 200ساله صنعت وورودبه عصرجديد عصرفراصنعتي عصراطالعات
عصر فراملي وارتباطات نتيجه رشدوارتقاءبهره وري است كه نمونه هاي
بارزآن استفاده بيشترازاتوماسيون وكاربردرباتهادرتوليددركنارسيستمهاي
مديريتي نوين مي باشدتنهادرطول 15سال اخيرافزايش بهره وري درسطح
جهان 45برابرشده است تالش براي بهبودبهره وري تالش براي زندگي
بهترافرادجامعه است امروزه دربهبود زندگي اجتماعي واقتصادي تالش همه
جانبه اي جهت ارتقاءبهره وري بطورمستمربراي تداوم حيات ورشدوتوسعه
آغازشده است امروزه تمام كشورهاي جهان در پي بدست آوردن پيشرفتهايئ
درزمينه بهره وري هستند بدين معني كه بتوانند بامصرف منابع كمتربه
مقدارتوليد ملي بيشتري دست يابند زيرا ميان درآمد سرانه هركشور
وشاخصهاي بهره وري رابطه اي مستقيم وجود دارد
اقتصاد ايران هنوزاقتصادي متكي به صدورانرژي است بخش اعظم
ارزموردنيازبراي خريدكاالازخارج ازدرآمدحاصل ازصدورنفت تامين مي
شوداقتصادكشورباوجودمنابع بسيارغني نيروي كارجوان وتحصيلكرده
همچنان دچاركمبود مزمن توليداست.
ساختار نطام اقتصادي واداري فعلي ايران جوابگوي نياز آتي
كشورنيست وبايد تغييرات اساسي وبنياديني درنگرشها
سياستهاونظامهاي مديريتي كشور به وجودآيددرحال حاضر اقتصادكشور
باماهيتي درون گرا وساختاري ناكارآمد ودستگاههاي عريض وطويل
بروكراتيك دولتي روبروست كه فاقدبينش وسياستهاي منسجم جهت
افزايش بهره وري ورشدوتوسعه در كشور است.
طي دو دهه اخير ضرورت ايجادوگسترش بخش بهره وري
درسازمانها براساس ذهنيت وبرنامه استراتژيك توجه صحيح به
ارتقاءانگيزه نيروي انساني بهبود مهارتهاي آنان بازآموزي
وآموزش براي آنها ايجاد زمينه مساعد براي بروز خالقيت
واستعدادها درسازمان افزايش ميزان تحقيق وتوسعه استفاده از علم
ودانش در اداره امورسازمان ها وبهبود كيفيت جهت برقراري
نظامي براي اندازه گيري ارزيابي برنامه ريزي وبهبود بهره وري
درسازمان از طريق استفاده از سيستمهاي مديريتي به امري حياتي
تبديل شده است .
در جزوه حاضر سعي شده به مطالبي چون تعريف بهره وري
سطوح بهره وري بهر ه وري درايران شاخصهاي بهره وري
عوامل موثر در بهره وري وراههاي بهبود وافزايش بهره وري ودر
آخرنتيجه گيري پرداخته شود
تعريف بهره وري :
بهبود بهره وری موضوعی بوده است که از ابتدای تاريخ بشر و در
کليه نظامهای سياسی و اقتصادی مطرح بوده است .اما تحقيق در مورد
چگونگی افزايش بهره وری بطور سيستماتيک و در چهارچوب مباحث
علمی تحليلی از حدود ۲۰۰سال پيش به اين طرف بطور جدی مورد توجه
انديشمندان قرار گرفته است.
واژه « بهره وری» برای نخستين بار بوسيله فرانسوا کنه رياضيدان
و اقتصادان فرانسوي بکار برده شد« .کنه» با طرح جدول اقتصادی ،
اقتدار هر دولتی را منوط به افزايش بهره وری در بخش کشاورزی می
دانست .در سال ۱۸۸۳فرانسوی ديگری بنام ليتره بهره وری را دانش و
فن توليد تعريف کرد .با شروع دوره نهضت مديريت علمی در اوايل
سالهای ،۱۹۰۰فردريک وينسلو ،تيلور و فرانک و ليليان گيلبريث به
منظور افزايش کارائی کارگران ،درباره تقسيم کار ،بهبود روشها و تعيين
زمان استاندارد ،مطالعاتی را انجام دادند کارائی بعنوان نسبتی از زمان
واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پيش تعيين شده تعريف شد.
اما واژه ای که به تدريج جنبه عمومی تر و کلی تر پيدا کرد و در ادبيات
مديريت رايج گرديده « بهره وری» بود که در سال ۱۹۵۰سازمان
همکاری اقتصادی اروپا بطور رسمی بهره وری را چنين تعريف کرد :
" بهره وری حاصل کسری است که از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر
مقدار يا ارزش يکی از عوامل توليد بدست می آيد .بدين لحاظ می توان از بهره
وری سرمايه ،مواد اوليه و نيروی کار صحبت کرد".
همچنين درسال 1958آژانس بهره وري اروپا ( ( EPAبهره وري
رادرجه وشدت استفاده موثرازهريك ازعوامل توليد تعريف كرد همچنين اين
سازمان اعالم داشت كه بهره وري يك نوع طرز فكر وديدگاه است
براين پايه كه هر فرد مي تواند كارهاووظايفش را هرروز بهترازروز قبل
به انجام برساند از نظر اين آژانس اعتقاد به بهره وري يعني داشتن ايمان
راسخ به پيشرفت وتعالي انسانها .ودركل بهره وری مفهومی است که برای
نشان دادن نسبت برون داد بر درون داد يک فرد ،واحد و سازمان به كار
گرفته می شود.
داده /ستانده =بهره وری
از اوايل شروع دهه 1970بهره وري يكي از مهمترين
موضوعاتي بوده است كه درسطح سازمانهاودرسطح
كشورهاتوجه ويژه اي به آن شده است مقدار ونرخ رشد بهره
وري درهركشور تاثير بسزائي برروي سطح زندگي .تورم
.بيكاري .سالمت اقتصادي جامعه ورقابت پذيري در سطح جهاني
دارد در يك نظر سنجي كه از مديران صنايع كشور امريكا انجام
شده است بيش از%90مديران بر اين باور بوده اند كه
"ارتقاءبهره وري يكي ازدو يا سه موضوع مهم وجدي مي باشد
كه كشور باآن روبروست "البته بهره وري در همه بخشهاي
اقتصادي اعم از صنعت خدمات وكشاورزي مطرح است بطوريكه
افزايش بهره وري در بخش خدمات يكي از مشخصه هاي جوامع
پيشرفته امروزي مي باشد.
سطوح بهره وري :
(الف)بهره وري فردي :
منظورازبهره وري فردي استفاده بهينه از استعدادهاوتوانائيهاي بالقوه
فرددر مسير رشد وتعالي زندگي خود مي باشد
(ب)بهره وري در خانه :
ارتقاءبهره وري درخانه موجب پايين آمدن ضايعات ازبين رفتن اسراف وكيفيت زندگي
بهتر دراستفاده از امكانات زندگي مي شود.
(پ)بهره وري درسازمان :
بهبود بهره وري درسازمانها موجب استفاده بهينه از منابع تقليل ضايعات كاهش قيمت
تمام شده بهبود كيفيت ارتقاءرضايت مشتريان ،دلپذيري محيط كار وافزايش انگيزه وعالقه
كاركنان به كار بهتر بوده كه نهايتا موجب رشد وتوسعه سازمان خواهد شد كه اين گونه
سازمانهارا اصطالحأ سازمانهاي يادگيرنده مي نامند .
(ت)بهره وري درسطح ملي:
افزايش بهره وري تنها را ه توسعه اقتصادي كشورها مي باشد كه موجب ارتقاءسطح رفاه
زندگي يك ملت مي گردد تحوالت معجزه آسا دربرخي ازكشورها منجمله ژاپن چين ومالزي
نتيجه افزايش بهره وري واستفاده بهينه كارا واثر بخش ازمنابع فيزيكي وانساني
كشورهايشان بوده است
بهره وري در ايران :
ايران از زمان تاسيس سازمان بهره وري آسيائي ()APOدرسال
1961وتاقبل از انقالب اسالمي در بهمن 1357عضو بوده است كه عضويت
ايران در سال 1979به حالت تعليق درآمده ومجددادرسال 1363به عضويت
اين سازمان درآمدسپس سازمان ملي بهره وري ايران درسال 1364وابسته
به وزارت صنايع سنگين تاسيس شد سازمان ملي بهره وري ايران بعدا به
وزارت صنايع ودرسال 1377به سازمان اموراداري و استخدامي ملحق شد
اين سازمان اكنون زير نظر نهاد رياست جمهوري ومعاونت برنامه ريزي
ونظارت راهبردي آن نهاد مي باشد.
اعضاءاين نهادبه قرارذيل مي باشد :
-1رئيس جمهور به عنوان رئيس شورا
-2رئيس سازمان مديريت وبرنامه ريزي
4-4نفرازوزرابه انتخاب هيئت وزيران
-5سه نفر صاحبنظرومتخصص اموراداري به انتخاب رئيس جمهور
-6دونفرازنمايندگان مجلس به عنوان ناظر
بهره وري نيروي انساني :
گزارشها نشان مي دهد شاخص بهره وري نيروي انساني درايران
حتي درمقايسه با كشورهاي منطقه وشرق آسيا بسيار پائين است
بطورمثال در سال 1369نسبت به سال 1364حدود%25كاهش نشان
مي دهد يعني ميزان بهره وري كار درايران حدود%25رشدمنفي داشته
است درحاليكه در كشورهندوستان %19ودرپاكستان %14بوده است.
بهره وري موادغذائي :
مطالعات نشان ميدهد ايران جزءسه كشوري است كه بيشترين
ضايعات موادغذائي رادرجهان داراست به طوركلي %20ارزش افزوده
بخش صنعت راصنايع غذائي تشكيل مي دهند اما متاسفانه
حدود%30موادغذائي درايران ضايع مي شود كه اين مقدار غذاي
حدودا15ميليون نفراست .
بهره وري ساعات كار :
طبق آمار رسمي منتشر شده ساعات كار مفيد درژاپن
49تا60ساعت كارمفيد درهفته مي باشداين رقم دركره جنوبي
54تا72ساعت ودرامريكا36تا40ساعت بوده درصورتي كه
درصنايع مااين ساعت كارمفيد فقط 6تا9ساعت مي باشد
بهره وري انرژي :
درزمينه مصرف انرژي نرخ مصرف سرانه انرژي
درايران باالترين نرخ مصرف سرانه دردنيا ست چنانچه مصرف
انرژي ايران را 100درنظر بگيريم مصرف سرانه انرژي چين
33هند19واندونزي 14مي باشد.
شاخصهاي بهره وري :
شاخصهاي بهره وري غالبابراي سنجش پيشرفت وكاميابي
سازمانهاوتعيين نقاط قوت وضعف آنها به كار مي روند محاسبه اين
شاخصها به ويژه درسازمانهاي خدماتي كه خدمات يعني محصول غيرقابل
لمس توليد مي كنند بسيار دشواراست تجزيه وتحليل شاخصهاي بهره وري
مشخص مي سازد دركجا امكان وفرصت بهبود بهره وري درسازمان وجود
دارد.
انواع شاخصهاي اندازه گيري بهره وري:
-1شاخص جزئي :
كه نسبت خروجي ياستانده را به هر يك از ورودي ها مثل نيروي
كار سرمايه يا مواد اوليه را در يك دوره زماني معين بررسي مي كند .
-2شاخص كلي:
كه نسبت خروجي ياستانده را بر مجموع ارزش نهاده هاي
مصرفي نيروي كار سرمايه ومواد اوليه را در يك دوره زماني خاص نشان
مي دهد
عوامل موثر در بهره وري :
(الف) عوامل خارجي يا غيرقابل كنترل :
به عواملي اطالق مي شود كه از خارج از سازمان اثرگذار
هستند وتحت اختيار فرد يا مديران سازماني نيستند يعني مديريت در
كوتاه مدت نمي تواند آنها را تحت كنترل خود دراورد يا بر آنها
اثرگذارد بناچار سازمان بايد خودرا با تغييرات جديد منطبق كند مانند
قوانين ومقررات ملي سياست خارجي قوانين مالياتي سياستهاي
پولي وارزي دولت و...
(ب)عوامل داخلي ياقابل كنترل :
اين عوامل تحت حيطه واختيارات مديران سازمانها وافراد
مي باشد كه با تعمق ومديريت صحيح مي تواند با بهره وري باال
بكارگرفته شوند اين عوامل را مي توان بشرح ذيل طبقه بندي نمود:
عوامل سخت افزاري :
اين عوامل شامل ماشين آالت وتجهيزات تكنولوژي بكارگرفته شده مواد
اوليه مصرفي انرژي منابع مالي و..مي باشد
عوامل نرم افزاري :
اين عوامل شامل اطالعات دستورالعملها نقشه ها وفرمولهاي توليد كاال و...مي
باشد
عوامل نيروي انساني :
كاركنان سرمايه هاي باارزش هر سازمان مي باشند دستيابي به هدفهاي
هر سازمان در گرو مديريت هوشمند اين منابع باارزش است نيروي كار عامل
مهم وموثر بهره وري است اين نيرو اگر با آرامش خاطر وانگيزه قوي اشتغال
بكار داشته باشد بهره وري را به باالترين سطح خود خواهد رساند.بطوركلي
مهمترين عاملي كه بر روي بهره وري نيروي انساني موثر است انگيزه در
انجام دادن كاراست .
بطور كلي عواملي كه بر روي انگيزه تاثير دارد به دو دسته تقسيم مي شوند:
-1عوامل مادي كه همان حقوق ومزاياي نيروي كار است .
-2عوامل فرهنگي در سازمان به چه صورت مي باشد يعني جو مديريتي يك
سازمان براي كاركنان چگونه است ؟
شيوه انتخاب مديران :
انتخاب مديران بايد بر اساس مصالح ملي واجتماعي
تخصص وتعهدافرادوكارنامه افراد صورت بگيردچنانچه افرادواجد
شرايط در مشاغل مديريتي گمارده شوند وامكان بروز
عقايدوافكارنورا به مجموعه افرادسازمان بدهند اين نوآوري موجب
ارتقاءبهره وري خواهد شد مديران ذيصالح وباتجربه توانائي تبديل
شرايط نامناسب به شرايط مناسب راداراهستندبراي رشد مشاركت
نوآوري ابتكار وخالقيت درسازمان مديران مي بايست ساختار
مناسب وفرهنگ سازماني مناسب را با مديريت مشاركتي بوجود
آورند دراين بين نظام پيشنهادات مي تواند در بروز افكار خالق
وسازنده بسيار موثر باشد لذا مديران بايد از بين شايشته ترين
وكارآمد ترين افراد انتخاب شوند .
بهره وري وثبات مديريتي :
تغييرات در سطوح عالي مديريت پس از تغيير دولتها امري
عادي است اما تغييرات در سطوح مياني مديريت چنانچه بيش از حد
باشد مي تواند اثرات نامطلوبي داشته ودر گردش ونظم كارها خلل
ايجاد كند جابجائي مديران بيش از همه كاركنان ومديران مياني را
متضرر مي سازد تداوم اين گونه تغييرات نه تنها كاركنان را نسبت
به اهداف آتي سازمان بيمناك مي سازد بلكه خود به خود بي هويتي
در سازمان را به دنبال دارد اگر مدير ناموفقي كنار گذاشته مي شود
بايد مورد پرسش ونقد قرار گيرد نه اينكه به پست ديگري گمارده يا
حتي ارتقاء يابد .البته استمرار وثبات مديريت نبايد جلوي نوآوري
وورود استعدادهاي نو را به سازمان بگيرد بلكه نظام گزينش
مديران بايد بايد براساس ضوابط معين وشايسته ساالري همراه با
تعهد مديران به خدمتگزاري به مردم وپيشرفت كشور همراه باشد .
رهكارهاي افزايش بهره وري در سازمانها:
-1بهبود محصوالت وخدمات وبرنامه ريزي براي آينده :
مديريت سازمان بايد باتوسل به كارگروهي وباتمام
قوا وامكانات موجود سعي كند كه كيفيت محصوالت يا
خدمات خودرا بطور مداوم بهبود بخشد ودر راه رسيدن به
اين هدف بايد در راه توسعه آموزش تجهيزات ماشين آالت
وتعميرونگهداري گام بردارد وبانظارت وراهنمايي زمينه
ارتقاءسطح كيفي محصوالت يا خدمات را افزايش دهد
مديريت بايد باوسعت نظر برنامه ريزي نموده واهداف كوتاه
مدت وبلند مدت خودرا مشخص نمايند .
-2باالبردن كيفيت كاالهاوخدمات :
ما در دوراني اقتصادي زندگي مي كنيم در اين دوران تفكرات
اقتصادي تمامي كاركنان شركت نقش اساسي را درموفقيت شركت
ايجادمي كند واز بروز عواملي كه ممكن است اقتصاد شركت را وادار به
سير نزولي كند جلوگيري خواهد كرد حتي زمانيكه كاال يا خدماتي بي
رقيب است در اين صورت عدم توجه به كيفيت كاال يا خدمات مي تواند
سازمان را با بن بست كهنگي محصول يا كيفيت پائين ارائه خدمات
مواجه سازد به هر حال مديران بايد در سازمانها هميشه متوجه كيفيت
كاال يا خدمات خود باشند.
-3براي فرايند توليد كاال يا ارائه خدمات يك سيستم كنترل كيفيت آماري
ايجاد شود .وجود اين سيستم حتي بطور ساده وابتدائي در
سازمانها نشانگر داشتن يك ديد سيستمي ونگرش نظام گرا به بهره
وري مي باشد از اين رو مديريت سازمان بايد با تخصيص منابع
وامكانات كافي واستفاده از روشها وتكنولوژي مناسب فرايند توليد با
كيفيت را مد نظر قرار دهد .
-4كيفيت مواد اوليه ورودي را بهتر كنيد :
بسياري از معضالت ومشكالت خط توليد وكيفيت محصوالت
نشات گرفته از مواد اوليه وماشين آالت نامناسب است درنتيجه بررسي
ومطاله كيفيت محصوالت وارزيابي واحد كنترل كيفيت در سازمانها از
اهميت خاصي برخوردار است.
-5مشكالت را بيابيد :
جستجو براي يافتن مشكل وتالش در جهت رفع آنها بايد مستمر
باشد توجه كردن به مسائل سازماني زماني كه اثر آنها بطور جدي
نمايان شده است بسيار دير است ومطمئنا مشكالت در اين مرحله
صدمات زيادي به سازمان وارد خواهد كرد مديريت بايد با برنامه ريزي
صحيح قبل از آنكه مشكالت بطور جدي زيانبار باشند آنها را شناسائي
كرده واز رشد آنها جلوگيري كند زيرا اگر ما نتوانيم مشكالت راشناسائي
و برطرف كنيم آنها مارا خواهند يافت .
-6روشهاي مدرن آموزشي را برقراركنيد :
براي استفاده بهينه ار توانمنديهاي مديران وپرسنل بايد از
روشهاي مدرن آموزشي استفاده كرد آموزش ويادگيري علوم وفنون
مرتبط با كار وفعاليت سازمان براي آگاهي از تغييراتدائمي مواد روشهاي
جديد ارائه خدمات ويا ماشين آالت جديد بايد اجباري باشد بعضي از
مديران آموزش را يك كار اضافي وغير توليدي تلقي مي كنند اگر
مديريت تفاوت بين پرسنل آگاه وآموزش ديده را با پرسنل ناآگاه بسنجند
در حقيقت موانعي راكه بر سر راه سود آوري سازمان وجوددارد بررسي
كر ده اند مديران براي بهره وري باال نبايد آموزش ضمن خدمت را
فراموش كنند حتي اگر افراد تحت سرپرستي شما كارشناسان ورزيده اي
باشند مي توان از طريق آموزشهاي توجيهي توان اجرائي اين افراد را
تقويت كرد .
-7روشهاي مدرن سرپرستي را ايجاد كنيد :
براي اينكه كاركنان بتوانند وظايف محوله را به نحو احسن
انجام دهند بايد توسط مديريت پشتيباني هدايت وكنترل شوند توجه
به منطقه اصلي توليد يعني كاركنان بخش صف ركن اساسي پيروزي
در بهره وري است زيرا اين كاركنان پيكره اصلي وعملياتي سازمان
را تشكيل مي دهند روشهاي نوين سرپرستي ايجاب ميكند كه
اقدامات فوري نسبت به گزارشهاي مربوط به مواداوليه غيرمنطبق
تعميرات غيرضروري ابزارهاي نامناسب گردش كار ناصحيح در
اسرع وقت پيگيري ونتيجه اقدامات انجام شده به مديران گزارش
گردد.
-8ترس و وحشت را از خود دور كنيد :
استقرار روشهاي ارتباطي واطالعاتي صحيح در سطوح مختلف
سازماني"بين كاركنان وسرپرستان" "بين سرپرستان ومديران مياني"
"بين مديران مياني ومديران ارشد"وبين مديران ارشد ومديرعامل
باعث مي شود ترس از تشكيالت سازماني دور شود وزمينه ارائه كار
بهتر وبازدهي بيشتر براي تمامي كاركنان مهيا گردد چنانچه ترس از
نادرستي اطالعات ونحوه عملكرد ويا هماهنگي بين واحدها وكاركنان
افزايش يابد مسلما باعث كندي وعدم پيشرفت كارها مي شود آنچه
مسلم است اعتماد واطمينان به مديريت باعث پيشرفت وتسريع در امور
ودرنهايت سود آوري خواهد شد پي مديريت موظف است كه ترس را از
خود واطرافيان دوركرده وتامين شغلي وروشهاي ارتباطي واصالعاتي
صحيح را در سازمان جاري ساخته وبه اين اعتقاد برسد كه از
قابليتهاي افراد در شرايطي كه احترام واعتماد متقابل برقرار باشد بهتر
مي توان استفاده كرد.
-9سدها را بشكنيد :
مديريت بايد موانعي را كه بر سر راه ارتباط وهمكاري بين
واحدها وقسمت هاي مختلف وجوددارد از ميان بردارد واحد هاي مختلف
بايد بر اساس كار گروهي موانع ومشكالت مربوط به توليد كاال يا ارائه
خدمات را برطرف كند .
بايد توجه داشته باشيم كه واحدهاي مختلف بايد با روشن بيني بهتري با
يكديگر برخورد كنند تا امكان همكاري وارائه كار گروهي در قالب
گروههاي كاري وكميته هاي فني بيشتر شود.
ضمنا بايد توجه داشت كه وظيفه مديران هدايت كارهاي گروهي است
چرا كه در كار غيرگروهي افراد به جاي اينكه براي منافع شركت تالش
كنند براي منافع شخصي شان تالش مي كنند واين وضعيت براي سازمان
غير از ضرر وزيان چيز ديگري به همراه نخواهد داشت .
-10از اهداف پراكنده وبدون برنامه ريزي پرهيز كنيد :
مديريت بايد براي آنچه هدف گذاري مي كند زمينه سازي كند
ووسايل وشرايط الزم را نيزفراهم نمايد مثال جهت افزايش توليد
محصول باكيفيت نمي توان از ماشين آالت وتجهيزات نامناسب
استفاده كرد ودر شعار دادن ونصيحت كردن نيروي انساني پيش قدم
شد .
ويااينكه اكثر مديران مي خواهند هزينه هاي جانبي خودرا كم كنند
مانند هزينه ضايعات ولي گاهي كاهش ضايعات به طور جدي منجر
به عدم استفاده از روشهاي جديدتوليد مي شود.
ويا گاهي اوقات نيزمديران مجبورند براي امتحان بخت خود ريسك
كنند واز راههاي مختلفي وارد شوند كه اين خود نيازمند هزينه هاي
جانبي است .
-11از حجم كار استانداردي كه مقدار آن با اعدادمشخص شده پرهيزكنيد:
وقتي حجم كاري كاركنان با اعداد وارقام مشخص شوند معموال
مقدار عددي تعيين شده نسبت به بازدهي كار كاركنان كمتر يا بيشتر
خواهد بود كه هردو باعث افزايش هزينه تمام شده در مقايسه با كيفيت
محصول مي شود .
چنانچه حجم كار تعيين شده كمتر از توانمندي كاركنان وماشين آالت
باشد كاركنان پس از اتمام كار درگوشه وكنار كارگاه بي هدف وبيكار مي
ايستند ويا مجبور مي شوند آهسته تر كار كنند وچنانچه حجم كار تعيين
شده زيادتر از حد توانائي آنان باشد مجبور مي شوند بيش از اندازه كار
كنند واز گوشه وكنار كار بزنند كه عمل عموما باعث افت كيفيت محصول
شده وموجب باالرفتن ناديده گرفتن مسائل ايمني در كار مي شود.
-12موانع را براي رسيدن به سربلندي ازميان برداريد:
مديريت بايد شرايط الزم براي كاركنان پاره وقت وساعتي نيز
فراهم آورد تاآنان هم نسبت به پيشرفت سازمان احساس سربلندي وغرور
كنند بدين ترتيب مديران بايد با كاركنان خود بطرز شايسته اي رفتار كنند
وبراي سهولت كار وسايل وامكانات الزم را در اختيارشان قراردهد وانان را
در برنامه هاي مصوب سازمان شركت داده چرا كه مشاركت فعاالنه پرسنل
باعث ارتقاءسطح كيفي وبهبود مداوم سيستم گردش كار مي شود .
مديريت براي آنكه بتواندحس حق شناسي عالقه مندي وكار گروهي رادر
كاركنان افزايش بخشد بايد به موارد زير توجه كند :
(الف) كاركنان را از جزئيات كاري كه مي كنند آگاه سازند وانان را در
چگونگي انجام كارها ياري رسانند .
(ب)تمامي كاركنان رادربهبود فرايندها مشاركت دهد .
(ج)وسايل ماشين آالت وروشهاي صحيح انجام كاررادر اختيار كاركنان
قراردهد .
(د)دوره هاي آموزشي براي كاركنان برگزاركند .
(چ)مشكالت ومعضالت دست وپا گير كاركنان راشناسائي ورفع كنيد.
-13برنامه هاي پرمحتوادر حين آموزش ضمن خدمت سوادآموزي
برقراركنيد :
آنچه مورد نياز سازمانهاست در اختيار داشتن انسانهاي خوب
نيست بلكه سازمان نيازبه انسانهاي خوبي داردكه دائما در حال آموزش
مطالعه ويادگيري باشند وبايد توجه داشت كه تمامي رقابت هاي سالم
شغلي از علم ودانش ريشه مي گيرد به همين منظور كاركنان بايد تشويق
شوند كه مطالعات فردي وگروهي خودرانيز افزايش دهند وهمگان با
تغييرات تكنولوژيك دنيا در پيشرفت سازمان سهيم شوند
آموزشهاي ضمن خدمت در حقيقت يافته هاي الزم را درمورد تغييراتي
كه در روشها وتكنيكهاپديدمي آيند به كاركنان مي آموزد وافرادي كه
دوره هاي آموزشي الزم را گذرانده باشند مطمئناآمادگي بيشتري براي
انجام وظايفشان خواهند داشت وفضاي وجو سالم سازماني را توسعه مي
بخشند .
-14ايجاد ساختاري مناسب :
مديريت سازمانها موظفند كه مسئوليت بهبود مداوم كيفيت وبهره
وري را عهده دار شوند وتالش كنند كه ساختار سازماني به گونه
اي عمل كند كه تمامي جرئيات اجرائي سيزده مورد قبل انجام شود
چرا كه بدون پشتيباني كامل وسازماندهي مناسب امكان ارتقاءسطح
كيفي محصوالت وخدمات وجود ندارد .ساختار سازماني بايد با توجه
به اين اصل شكل بگيرد كه:
" كيفيت هرگز از بازرسي حاصل نمي گردد"
خالصه ونتيجه گيري:
موانع ومشكالت بهره وري در سازمانهادركشور ما به دو عامل درون
وبرون سازماني تقسيم مي شوند مهمترين مشكالت برون سازماني ما
عمدتا به ساختار اقتصادي جامعه مربوط است چون تعامل ما با اقتصاد
جهاني كم است واقتصادمان منزوي وبسته
است لذا رقابت پذير نيستيم ومسئله بهره وري موضوع قابل مالحضه اي
در سازمانها وشركتها نيست دراين راستا عمده صنايع كشور حتي در
صورت زيان توسط دولت حمايت مي شوند ودرواقع چون بستر فعاليت
شركتها رقابتي نيست افزايش بهره وري هنوز جايگاه ويژه خودرا نيافته
است اين مشكالت وموانع ناشي از اقتصاد دولتي است حتي در بسياري
از شركتهاي پذيرفته شده در بورس مثل شركت سايپا با توجه به سهام
دولت در اين شركتهامديران توسط دولت انتخاب مي شوند چنين مديري
در سود وزيان شركت ذينفع نيست وكارمند آن شركت محسوب مي گردد
لذا اصوال چالشها ومشكالت بدرستي حل وفصل نمي گردند .
از سوي ديگر نظام ارزيابي صالحيت مديران علمي وكارآمد نبوده وهيئت مديره ها
عمدتا صوري هستند همچنين وجود مشكالت ساختاري در اقتصاد كالن كشور نظير
نارسائي نظام بانكي وبروكراسي اداري و...ازديگرموانع رشد بهره وري در كشور
مي باشد .
در اين ميان مي توان به مهمترين عامل درون سازماني يعني نيروي انساني اشاره
كرد:
در حوزه مديريت مشكل اساسي وجودمديران غير متخصص است مديراني كه
دروس ودوره هاي دانشگاهي را نگذرانده اندوبا مفاهيم مديريتي از جمله بهره
وري آشنايي ندارندآنها
بيشتر در پي حفظ وگسترش ارتباطات شخصي هستند
تا بتوانند جايگاه خودرا حفظ نمايند به موازات تفكرات نادرست موجود مبني بر
انتظار سريع دستيابي به نتيجه وبازگشت سرمايه بر مديريت كشور سايه افكنده
است در حالي كه اكثر پروژه هاي بهره وري در بلند مدت به نتيجه مي رسند .
در كشور ما الگوي ملموسي از يك شركت يا سازمان موفق در بهبود بهره وري
وجود ندارد وشركتهاي ايراني همه در سطح پائين وتقريبا همتراز هم فعاليت مي
كنند .
حتي فرهنگ درون سازماني شركتها نيز بحث برانگيز است بطوريكه
كاركنان مقاومت بسيار زيادي در برابر تغييرات ازخود نشان مي دهند
اين در حالي است كه در مدلهاي بهره وري روي كارهاي گروهي تاكيد
مي گردد ومشاركت فكري وعملي بايد جدي گرفته شود اما كاركنان
سازمانها اصوال عالقه اي به كار تيمي ندارند ورابطه و اعتماد متقابل
بين كاركنان ومديران وجود ندارد به ويژه مشاركت علمي در فرهنگ
سازماني كشور بسيار ضعيف و كمرنگ است وافراد از توانائيهاي علمي
خود به عنوان ابزاري جهت رقابتهاي شخصي استفاده مي كنند نه
رسيدن به اهداف سازماني .
ضعف تكنولوژيك چه از لحاظ نرم افزار وچه ازلحاظ سخت افزار باعث
پائين بودن بهره وري نيروي انساني در سازمانها شده است .
بهبود بهره وري بر پايه كنترل روند رشد به مدد آمارها وگزارشات به
روز شده وسيستم اطالع رساني فعال گشته است ولي متاسفانه معدود
شركتهايي در كشور به اين سيستم مجهز گشته اند .
رقابتي نمودن محيط اقتصادافزايش تعامالت بين المللي بهسازي واصالح فرهنگ
درون سازماني انتخاب وارزيابي درست مديران پياده سازي سيستمهاي اطالع
رساني وفرهنگ سازي جهت شناشاندن مفاهيم بهره وري وگسترش آن مهمترين
راهكار رشد بهره وري به حساب مي آيند .
از سوي ديگر به جاي توانمند سازي سازمان ملي بهره وري ايران در اشاعه
فرهنگ بهره وري وبستر سازي جهت آن وبا توجه به تاكيد برنامه هاي سوم
وچهارم توسه كشور بر افزايش بهره وري سعي در انحالل آن وتقسيم وظايف بين
وزارتخانه ها شده است در حاليكه در ساير كشورها سازمانهاي بهره وري از
بانفوذترين وفعالترين سازمانها بوده كه با برگزاري سمينارها ونشست هاي داخلي
وبين المللي دائما در حال تبادل اطالعات وتجربيات هستند اين در حاليست كه با
انحالل سازمان ملي بهره وري عمال ارتباط ما با سازمان بهر ه وري آسياي
((APOوهمچنين سازمان بهره وري ساير كشور ها قطع خواهد شد.
ومن هللا توفیق