Transcript islamic-acc

‫موضوع ارایه‪:‬‬
‫حسابداری اسالمی‬
‫ارائه دهنده‪:‬‬
‫رضا خاکی‬
‫حسابداری اسالمی‬
‫حسابداري اسالمي عبارت است از فرايند شناسايي‪ ،‬اندازهگيري و گزارشگري مشروعيت فعاليتهاي مالي كه‬
‫براي تصميمگيري‪ ،‬محاسبـه زكات و محاسبه سود واقعي عمليات سرمايهگذاري اسالمي براساس دستورات‬
‫اسالم‪ ،‬مفيد باشد‪.‬‬
‫تعاريف ديگري نيز غير از اين وجود دارد‪ .‬در اينجا بهجز بحث مشروعيت‪ ،‬مسئله زكات اضافه شده است‪.‬‬
‫يكي از مسائلي كه در كشورهاي اسالمي در مذهب سني مورد توجه جدي است اندازهگيري عناصر صورتهاي‬
‫مالي براي محاسبه زكات است‪ .‬اين موضوع در حوزه بانكداري اسالمي بعضا نيز پياده شده است‪ .‬يعني‬
‫زكات بهعنوان آخرين رقم سود و زيان گزارش ميشود‪ .‬محاسبه زكات بايد مبتنيبر ارزشهاي جاري داراييها‬
‫باشد‪.‬‬
‫در مذهب شيعه زكات به كاالهاي معدودي (شتر‪ ،‬گاو‪ ،‬گوسفند‪ ،‬خرما‪ ،‬جو‪ ،‬كشمش‪ ،‬طال و نقره) تعلق‬
‫ميگيرد‪،‬اما به منفعت كسب بهطورعام تعلق نميگيرد‪ .‬لذا نميتوان در ايران مسئله زكات را‬
‫به عنوان يكعامل مهم در تعريف حسابداري اسالمي بيان كرد‪ .‬حوزه گزارشگري مالي اساسا مربوط به‬
‫شركتها و ديگر شخصيتهايي است كه محاسبه زكات براي آنها مورد ندارد‪ .‬در مذهب شيعه خمس به‬
‫منفعت كسب تعلق ميگيرد اما خمس هم اساسا در حوزه فردي است و انتقال آن يا پرداخت آن توسط‬
‫شخصيت حقوقي يا شركت تاكنون مطرح نشده است‪.‬‬
‫حسابداري اسالمي در سطح نظري‬
‫شايد آنچه كه بهعنوان تفاوت بنيادي محيطي قابل طرح است حضور دين در زندگي فردي و تجزيه آن از مسائل‬
‫اجتماعي است‪ .‬در كشورهاي اسالمي نقش تعاليم اسالمي در زندگي جمعي پررنگ ميباشد و در قوانين و مقررات‬
‫حكومتداري‪ ،‬قرآن و سنت درنظر گرفته ميشود‪.‬بعض ي از صاحبنظران مباني اقتصاد اسالمي را بـا اقتصاد غربي‬
‫كامال متفاوت ميدانند ‪(Taheri, 1999; Rahman, 1999, Baydoun and Willet,‬‬
‫)‪.2000‬‬
‫در اسالم انسان امانتدار است‪ .‬درصورتي كه در غرب انسان مالك نهايي شناخته ميشود‪ .‬لذا پاسخگويي نهايي‬
‫مسلمان از نظر مسائل مالي در برابر خداوند است و چنين پاسخگويي از طريق زكات و خمس در عمل پياده‬
‫ميشود‪.‬‬
‫در غرب حداكثرسازي سود‪ ،‬فردگرايي‪،‬منافع شخص ي زيربناي حركتهاي اقتصادي است اما يك مسلمان پايبند به‬
‫ارزشهاي اسالمي درپي سود معقول‪ ،‬منافع جمعي و انصاف و عدالت است‪ .‬در اسالم بعض ي از معامالت رايج در‬
‫غرب مانند ربا ‪ ،‬قمار ‪ ،‬تجارت مشروبات الكلي عملي حرام است و ممنوع است‪.‬‬
‫بعض ي از رهبران ديني معتقدند‪ ،‬فعاليتهاي اقتصادي در اسالم بر دو ستون اخالقي عدالت و احسان استواراست‪.‬بنابراين‬
‫تجارت اسالمي بايدبرپايه اين ارزشها انجام شود‬
‫)‪. (Yaya and Hameed, 2004‬‬
‫اين تفاوتها محرك اصلي حسابداران مسلمان براي ارائه يك تعريف و الگو براي حسابداري اسالمي ميباشد‪.‬زيد‬
‫)‪ (Zaid, 1997‬حسابداري اسالمي را بهشرح زير تعريف كرده است ‪:‬‬
‫حسابداري فرايند منظم ثبت معامالت مشروع در دفاتر و اندازهگيري نتايج مالي برمبناي اين معامالت بهمنظور استفاده‬
‫در تصميمگيري است‪.‬‬
‫در اينجا تنها تفاوت اصلي آن با تعريف حسابداري سنتي اضافه كردن واژه ” مشروع“ است‪ .‬به نظر نميرسد با‬
‫اضافهكردن اين واژه بتوان حسابداري سنتي را به حسابداري اسالمي تغيير داد‪ .‬اين موضوع در كشور ما كه تمام قوانين‬
‫ازجمله قوانين حاكمبر تجارت توسط شوراي نگهبان ازنظر انطباق با شرع بررس ي ميشود بيشتر زير سؤال ميرود‪ ،‬زيرا‬
‫بنابر مشروع بودن معامالت است‪ .‬افزون بر اين‪ ،‬حسابداري بايد تمام معامالت را ثبت و گزارش كند‪ .‬حتي اگر برخالف‬
‫شرع‪ ،‬معامله غيرمشروع انجام شود حسابداري ناگزير به ثبت واقعيت است و نميتوان بهدليل غيرمشروع بودن از‬
‫گزارش آن خودداري كرد‪ .‬الخدش عـالوهبر مشروعيت‪ ،‬مسئـله زكـات را در تعريف حسابـداري اسالمي گنجـانـده‬
‫است)‪.(AL-Khadash, 2001‬‬
‫اهداف و خصوصیات حسابداری اسالمی‬
‫خصوصیات فعالیتهای تجاری اسالمی‬
‫اسـالم اسـاسـا مجمـوعـهای از رهنمـودهـای اخالقی است‪ .‬رهنمودهای اخالقی دین اسالم حاکمبر‬
‫زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است‪ .‬بعض ی از رهبران دینی عقیده دارند‪ ،‬فعالیتهای اقتصادی‬
‫در اسالم بر دو ستون اخالقی عدالت و احسان استوار است‪ .‬این ارزشها‪ ،‬ارزشهایی بنیادی است‬
‫که برای تمام زوایای زندگی انسان‪ ،‬رهنمود دارد‪ .‬بنابراین تجارت اسالمی باید برپایه این ارزشها‬
‫انجام شود‪.‬‬
‫عدالت‬
‫قرآن‪،‬حفظ عدالت راتحت هر شرایطی و در تمام جوانب زندگی انسان الزم میداند‪ .‬پیامبر‬
‫گرامی(ص) نيز بر حفظ عدالت اصرار داشتند و با بیعدالتی بهشدت برخورد میکردند‪.‬‬
‫قـرآن بـه مسلمـانان دستور میدهد که برای شهادت دادن و تصمیم گيری در موضوعات‬
‫مناقشهانگيز بين مسلمانان و حتی در رابطه با دشمنان‪ ،‬از مسير عدالت خارج نشوند‪ .‬بنابراین‬
‫مسلمانان باید برای برقراری عدالت تالش جمعی کنند‪ .‬بهعبارت دیگر مسلمانان نباید به دیگران‬
‫ستم کنند یا زیر بار ستم دیگران روند‪.‬‬
‫احسان‬
‫احسان بهمعنای رفتار حسنه یا کمک به دیگران بدون چشمداشت یا ایجاد تعهد برای آنان است‪ .‬بعض ی از دینداران احسان‬
‫را حتی برتر از عدالت میدانند‪ .‬احسان زندگی را زیبا میکند‪ .‬اگر عدالت جامعه را از استثمار و رنجها محافظت میکند‪ ،‬احسان‬
‫زندگی را شيرین و گوارا میسازد‪ .‬در حوزه تجارت‪ ،‬روشهایی مانند مدارا‪ ،‬انگيزه خدمتگزاری‪ ،‬توجه به خداوند و رضامندی او‬
‫موجب تقویت احسان میشود‪ .‬مدارا از پایههای احسان است‪ .‬مدارا از صفات خداوندی است و مسلمانان تشویق شدهاند که‬
‫این صفت را در درون خود زنده نگهدارند‪ .‬مدارا را میتوان در قالب احترام به دیگران‪ ،‬گذشت‪ ،‬و بر طــرف کـردن مشکـالت‬
‫دیگـران بیـان کـرد‪ .‬منظـور از انگیـزه خدمتگذاری این است که سازمانهای تجاری باید نیازها و منافع دیگران را درنظر بگيرند‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬مسلمان در فعالیتهای تجاری باید در پی ارائه خدماتی باشد که مورد نیاز واقعی جامعه او و جامعه انسانی‬
‫است‪.‬اگرچه قرآن تجارت را مشروع میداند اما نباید مشغله تجارت‪ ،‬انسان را از خداوند و دستورهای او غافل کند‪ .‬مسلمان‬
‫باید در هر حالت‪ ،‬چه موفقیت ‪ ،‬چه شکست به یاد خدا باشد‪ .‬رضایت او باید مسير زندگی انسان را تعیين کند‪.‬فعالیت تجاری‬
‫باید منطبق با ارزشهای اخالقی قرآن باشد‪ .‬قرآن انسان را از نعمات این جهان منع نکرده است‪ ،‬اما نباید لذات دنیوی چشم او‬
‫را کور کند‪.‬‬
‫اهداف حسابداری اسالمی‬
‫محاسبه زكات‬
‫بعض ي از محققين محاسبه زكات را بهعنوان هدف اصلي در حسابداري اسالمي بيان كردهاند‬
‫)‪.(Gambling and Karim, 1991; Baydoun and Willet, 1994‬‬
‫اگر زكات به عنوان هدف اصلي قرار گيرد هر شخص از فريبكاري يا ظاهرآرايي ناخواسته پرهيز ميكند‬
‫زيرا هميشه خدا را ناظر بر اعمال خود ميبيند‪ .‬در نتيجه اطالعات حسابداري بهطور غيرمستقيم هم‬
‫پاسخگوي نيازهاي استفادهكنندگان است و هم پاسخگوي مسئوليت اجتماعي ‪(Adnan and‬‬
‫)‪.Gaffikin , 1997‬‬
‫طرفداران اين رويكرد معتقدند حداكثرسازي زكات بايد جايگزين حداكثرسازي سود شود‪ .‬چنين روش ي‬
‫افراد را در تعقيب حداكثرسازي سود بهنفع توجه به مسائل اجتماعي و انساني تعديل ميكند‪.‬‬
‫نارسايي اين ديدگاه اين است كه تمركز بر زكات‪ ،‬موجب محدود شدن حوزه گزارشگري مالي ميشود و الزم‬
‫است اهداف گستردهتري درنظر گرفته شود‪ .‬همانگونه كه قبال عنوان شد‪ ،‬محدوديت موارد مشمول زكات در‬
‫مذهب شيعه عمال ناقض قرار دادن محاسبه زكات بهعنوان يك هدف اصلي در گزارشگري مالي است‪.‬‬
‫نكته ديگري كه درمورد زكات وجود دارد اين است كه مفاهيم نظري در حسابداري براي گزارشگري مالي با‬
‫مقاصد عمومي است‪ .‬اگر هدف را به زكات محدود كنيم مثل اين است كه در حسابداري كنوني هدف را‬
‫محاسبه ماليات بدانيم‪ .‬چنين رويكردي در حسابداري مالي مردود است‪.‬‬
‫تضاد ديگري كه اين رويكرد گرفتار آن است بحث جايگزيني حداكثرسازي زكات بهجاي حداكثرسازي سود‬
‫است‪ .‬معموال زكات در كشورهاي اسالمي ذيربط تابعي از افزايش داراييها (شامل درآمد و سود) است و نرخ آن‬
‫درحدود ‪ 5/2‬درصد خالص داراييهاست‪ .‬در استاندارد حسابداري شماره ‪ 9‬سازمان حسابداري و حسابرس ي‬
‫مؤسسات مالي اسالمي نحوه محاسبه زكات تشريح شده است (جدول ‪.)1‬‬
‫لذا زكات زماني حداكثر ميشود كه سود حداكثر شود‪ .‬ضمن اينكه اگر حداكثرسازي سود در چارچوب شرع‬
‫باشد چه ايرادي دارد؟ حداكثرسازي سود خود انگيزهاي براي افزايش كارايي است و در جوامع مسلمان بايد‬
‫افزايش كارايي براي استفاده بهتر از منابع اقتصادي محدود تشويق شود تا جامعه اسالمي از دام فقر رها شود‪.‬‬
‫پاسخگويي اسالمي‬
‫هدف پاسخگويي اسالمي متكي به مفهوم خالفت است‪ .‬انسان خليفههللا است و امانت بزرگي به او سپرده‬
‫شده است كه هيچ مخلوقي ياراي پذيرش آن را نداشته است‪ .‬براساس اين مفاهيم انسان نهايتا در برابر‬
‫پروردگار بايد پاسخگو باشد‪ ،‬لذا هم بايد به حق هللا و هم به حقالناس توجه داشته باشد‪ .‬نحوه‬
‫پاسخگويي انسان در برابر خدا در قرآن و سنت مشخص شده است‪ .‬پاسخگويي ثانويه از قرارداد بين‬
‫سرمايهگذار و مدير ايجاد ميشود‪.‬‬
‫يك شركت براي ايفاي مسئوليت پاسخگويي اوليه و ثانويه‪ ،‬بايد فعاليتهاي مربوط به موضوعات اسالمي‪،‬‬
‫اجتماعي‪ ،‬اقتصادي و محيطي را شناسايي‪ ،‬اندازهگيري و گزارش كند‪ .‬در اين نوع پاسخگويي اهداف ثانويه‬
‫ديگري مانند رعايت شريعت‪ ،‬محاسبه و توزيع زكات‪ ،‬توزيع عادالنه ثروت را نيز تعريف شده است و‬
‫شركتها تشويق ميشوند در حل مشكالت امت اسالمي مشاركت كنند ‪(Yaya and Hameed,‬‬
‫)‪.2004‬‬
‫اين نگاه به اهداف حسابداري اسالمي حوزهاي گستردهتر از زكات را در بر ميگيرد و نكته اساس ي‬
‫كه در آن نمايان ميشود توجه بيشتر به مسائل اجتماعي و حسابداري اجتماعي است‪.‬‬
‫اما بايد توجه داشت در بعض ي از كشورهاي غيرمسلمان نيز چنين مسائلي البته نه از ديد‬
‫خليفههللا بودن انسان ولي از نگاههاي ديگر مطرح ميشود‪.‬‬
‫اگر در كشورهاي مسلمان‪ ،‬صاحبان سرمايه عمال پايبند به شرع باشند و خواستار افشاي موارد‬
‫مغاير شرع باشند‪ ،‬چنين خواستي بدون نياز به اضافه كردن واژه ” اسالمي“ ميسر است‪.‬‬
‫پاسخگويي از طریق زکات‬
‫نتایج تحقیق عدنان و گافیکين نشان میدهد که هدف اصلی اطالعات حسابداری اسالمی‪ ،‬ارائه اطالعات برای‬
‫ایفای تعهد پاسخگویی به صاحب اصلی (خدا) است‪ .‬بنابراین‪ ،‬پاسخگویی کلی زمانی در عمل محقق میشود که در‬
‫راستای ایفای تعهد زکات باشد‪ .‬اگر زکات به عنوان هدف اولیه قرار گيرد هر شخص از فریبکاری یا ظاهرآرایی‬
‫ناخواسته پرهيز میکند‪ ،‬زیرا همیشه خدا را ناظر اعمال خود میبیند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬اطالعات حسابداری بهطور‬
‫غيرمستقیم هم پـاسخگوی نیازهای استفادهکنندگان است و هم پاسخگوی مسئولیت اجتماعی‪.‬‬
‫تریووانو پیشنهاد کرده است که سازمانهای اسالمی باید زکاتمدار باشند نه سودمدار‪ .‬یعنی سود خالص نباید به‬
‫عنوان مبنای ارزیابی عملکرد استفاده شود بلکه هدف باید متوجه پرداخت زکات بیشتر باشد‪ .‬برای اینکه جهت‬
‫سازمان در راستای زکات باشد سیستم حسابداری نيز باید مبتنی بر زکات باشد‪ .‬این نگرش منجربه تقویت اسالم‬
‫در سازمانها میشود‪ .‬برای رسیدن به این هدف‪ ،‬ابتدا باید از حداکثرسازی سود به سمت حداکثرسازی زکات حرکت‬
‫کرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬سود به عنوان یک هدف میانی است در صورتی که زکات هدف نهایـی است‪ .‬اگـر زکات هدفی نهایی‬
‫باشد سیاستهای یک سازمان باید منطبق با شریعت اسالمی باشد‪.‬‬
‫نهایتا این شیوه عمل باعث تعادل بين مسائل فردی و اجتماعی میشود‪ ،‬زیرا مفهوم زکات مسلمانان را تشویق‬
‫میکند که با رعایت شریعت سود کسب کنند و بخش ی از آن را به عنوان زکات برای رفاه اجتماعی بپردازند‪ .‬این‬
‫نگرش‪ ،‬واحدهای اقتصادی را تشویق میکند برای رهایی انسانها از فشارهای ناش ی از عوامل اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و‬
‫فکری و پاکسازی محیط از استثمار تالش کنند‪ .‬سرانجام چنين روش ی‪ ،‬پل میان دنیا و آخرت است زیرا زکات باعث‬
‫بیداری وجدان انسان میشود و او را به یاد توشه آخرت میاندازد‪.‬‬
‫به نظر میرسد قراردادن زکات به عنوان هدف نهایی‪ ،‬دیدگاه اســالمـی دربـاره موضوعات اقتصـادی را محدود‬
‫میکند؛ اگرچه شکی نیست که زکات یکی از ستونهای اصلی اسالم است‪.‬سادهانگاریاستاگر بگوییم زکات‬
‫مشکالت اقتصادی موجود را تماما حل میکند‪.‬‬
‫در حقیقت‪ ،‬اهداف اقتصادی ‪-‬اجتماعی اسالم شامل دامنه وسیعی از مـوضوعات مختلف است‪ :‬اعتقاد بر این‬
‫است که زکات تنها یکی از ابزارهای اصلی برای دستیابی به این اهداف است‪.‬‬
‫چپرا در این زمینه میگوید سیستم تجارت اسالمی باید بتواند به مقصد شریعت برسد‪ .‬مقصد شریعت شامل هر‬
‫چيزی است که برای فالح (موفقیت در دنیا و آخرت) و حیات طیبه (زندگی پاک)در چارچوب شریعت الزم است‪.‬‬
‫تعيين مبناي زكات‬
‫زكات براساس استاندارد حسابداري مالي شماره ‪: 9‬‬
‫روش خالص داراييها مشمول زكات‬
‫ريال‬
‫وجه نقد و معادل وجه نقد‬
‫‪204 ،554 ،392‬‬
‫حسابهاي دريافتني (خالص)‬
‫‪428 ،234 ،216‬‬
‫كسر ميشود ‪:‬‬
‫بدهيها‬
‫حسابهاي جاري‬
‫‪21 ،130 ،727‬‬
‫تأمين مالي مضاربه‬
‫‪20 ،000 ،000‬‬
‫حسابهاي پرداختني‬
‫‪49 ،561 ،094‬‬
‫تأمين مالي مشاركت‬
‫‪000‬ر‪000‬ر‪30‬‬
‫ساير بدهيها‬
‫‪53 ،185 ،054‬‬
‫استثنـا‬
‫‪000‬ر‪000‬ر‪20‬‬
‫حقوق متعلق به دولت و اوقاف‬
‫‪4 ،000 ،000‬‬
‫موجودي كاال‬
‫‪15 ،814 ،130‬‬
‫حقوق اقليت‬
‫‪20 ،000 ،000‬‬
‫اوراق بهادار قابل خريد و فروش‬
‫‪180 ،542 ،229‬‬
‫امالك تجاري‬
‫‪16 ،330 ،659‬‬
‫ساير سرمايهگذاريهاي تجاري‬
‫‪000‬ر‪000‬ر‪45‬‬
‫جمع‬
‫‪960 ،475 ،626‬‬
‫حقوق دارندگان حسابهاي سرمايهگذاري محدود نشده‬
‫‪684 ،504 ،716‬‬
‫جمع بدهيها وحقوق صاحبان‬
‫(‪)832 ،381 ،591‬‬
‫مبناي زكات(خالص داراييها مشمول زكات )‬
‫‪128 ،094 ،035‬‬
‫محاسبات زكات‪:‬‬
‫زكات دوره مالي ‪128 ،094 ،035 %5775/2 = 3 ،301 ،624‬‬
‫‪3 ،301 ،624‬‬
‫هيئت استانداردهاي حسابداري آمريكا )‪ (FASB‬بهعنوان پيشرو تدوين مفاهيم نظري اقرار كرده است‬
‫كه اين مفاهيم براي محيط اقتصادي‪ ،‬سياس ي و اجتماعي آمريكا تدوين شده است‪ .‬بنابراين شرايط‬
‫محيطي بر حسابداري مؤثر است‪ .‬در يك كشور مسلمان اگر محيط اقتصادي مبتنيبر رعايت ارزشهاي‬
‫اسالمي باشد قاعدتا چنين محيطي برگزارشگري مالي مؤثر خواهد بود‪ .‬اما نيازي نيست كه براي انعكاس‬
‫اين نياز واژه ” اسالمي“ را به حسابداري بيفزاييم‪ .‬زيرا كار حسابداري مالي ارائه اطالعات است و اين‬
‫اطالعات براساس نيازهاي استفادهكنندگان تعريف ميشود‪ .‬البته اگر منظور از حسابداري اسالمي اين‬
‫باشد شايد اختالفها بيشتر برسرنام باشد‪.‬‬
‫آنگونه كه شاعر بزرگ مولوي ميفرمايند ‪:‬‬
‫اختالف خلق از نام اوفتاد‬
‫چون به معني رفت آرام اوفتاد‬
‫سودمندی برای تصمیم گيری‬
‫سازمان حسابداري وحسابرس ي مؤسسات مالي اسالمي در بيانيه شماره ‪ ،1‬اهداف‬
‫حسابداري مالي بانكها و مؤسسات مالي اسالمي‪ ،‬هدف اصلي حسابداري مالي را ارائه‬
‫اطالعات براي كمك به تصميمگيريهاي استفادهكنندگان تعريف كرده است‪.‬‬
‫در اين بيانيه آمده است آنهايي كه با بانكهاي اسالمي سر و كار دارند در درجه اول به‬
‫اطاعت و رضايت خدا در معامالت اهميت ميدهند‪.‬‬
‫اهداف حسابداري مالي براي ساير بانكها‪ ،‬اكثرا در كشورهاي غيراسالمي تعريف شده‬
‫است‪ .‬بنابراين طبيعي است كه تفاوتهايي بين اهداف تعيين شده براي بانكهاي اسالمي با‬
‫اهداف تعيين شده براي ساير بانكها وجود داشته باشد (سازمان حسابداري و حسابرس ي‬
‫مؤسسات مالي اسالمي‪.)1999 ،‬‬
‫اين سازمان براي تعيين اهداف از دو رويكرد استفاده كرد ‪:‬‬
‫الف‪.‬تعيين اهداف برمبناي اصول و روشهاي اسالم و سپس بررس ي اين اهداف‬
‫باتوجه به مباني نظري موجود‪.‬‬
‫ب‪ .‬شروع كار از مباني نظري موجود و تطبيق آن با شريعت اسالم‪.‬‬
‫رويكرد اول را يكي از علماي شريعت انجام داده است و رويكرد دوم توسط يك‬
‫متخصص حسابداري‪ .‬نهايتا تعريف اهداف براساس رويكرد دوم پذيرفته شد‪.‬‬
‫طبق اين بيانيه‪ ،‬هدف گزارشگري مالي ارائه اطالعات زير است‪:‬‬
‫‪ )1‬اطالعات مربوط به رعايت شريعت توسط بانكها‪.‬‬
‫‪ )2‬اطالعات مربوط به منابع اقتصادي و تعهدات و آثار رويدادها‪.‬‬
‫‪ )3‬اطالعات الزم براي تعيين زكات‪.‬‬
‫‪ )4‬اطالعات الزم براي برآورد جريانهاي نقدي‪ ،‬زمان و خطرات تحقق آن‪.‬‬
‫‪ )5‬اطالعات الزم براي ارزيـابـي مسئوليتهـاي امانـي بانكهـا بـراي حفاظت منـابـع و‬
‫سرمايهگذاريهاي آن‪.‬‬
‫‪ )6‬اطالعات مربوط به ايفاي مسئوليت اجتماعي توسط بانك‪.‬‬
‫بعض ي از صاحبنظران معتقدند چارچوب نظري سازمان حسابداري و حسابرس ي مؤسسات مالي اسالمي‬
‫بيشتر همجهت با حسابداري سنتي است‪ ،‬اگرچه در اهداف آن جوهره اسالمي مشاهده ميشود‪ .‬در‬
‫ديدگاه سنتي‪ ،‬اطالعات مربوط براي استفادهكنندگان‪ ،‬اطالعاتراجع به وضعيت مالي وعملكرد مالي‬
‫است‪.‬عملكرد مالي هم درقالب سود اندازهگيري ميشود‪.‬سودبيشتر معياري از موفقيت بيشتر است‬
‫)‪.(Yaya and Hameed, 2002‬‬
‫شايد از اين جهت بعض ي از صاحبنظران‪ ،‬اهداف حسابداري سنتي را براي حسابداري اسالمي‬
‫نامناسب بدانند‪ ،‬چون معتقدند در اسالم بايد در پي سود معقول بود‪ .‬تمام اهدافي كه در اينجا بررس ي‬
‫شد به نوعي از حسابداري معاصر گرفته شده است‪ .‬ماهيت اصلي بحث اين است كه در كشورهاي‬
‫مسلمان‪ ،‬اطالعات مورد نياز استفادهكنندگان متفاوت است و استفادهكنندگان درمورد مسائلي مانند‬
‫رعايت شريعت و محاسبه زكات خواهان اطالعات هستند‪.‬‬
‫بنابه داليل زير نيازي نيست كه براي انعكاس اين تفاوتها ‪،‬‬
‫حسابداري را به حسابداري اسالمي تغيير دهيم ‪:‬‬
‫‪ )1‬هدف حسابداري مالي تأمين نيازهاي اطالعاتي افراد برون سازماني است و اين نيازها تا حدودي تابع‬
‫محيط است‪ .‬بنابراين مسائل محيطي بر حسابداري مؤثر است و اگر درجايي عالوهبر اطالعات معمول در‬
‫سطح بينامللل‪ ،‬اطالعات ديگري هم مورد نياز باشد‪ ،‬ميتوان آن را ارائه كرد‪.‬‬
‫‪ )2‬در اكثر كشورهاي اسالمي بنگاهداري و تجارت همانند ديگر كشورها انجام ميشود و درموارد زيادي‬
‫اصول تجارت باهم يكسان ميباشد‪ .‬اهداف حسابداري هم بايد همه بنگاهها را پوشش دهد‪.‬‬
‫‪)3‬دنبالكردن هدف سودحداكثر اگردرچارچوب شرع باشد براي يك مسلمان امر نامشروعينيست‪ .‬در عمل‬
‫هم به نظر نميرسد انگيزه كسب سود يك مسلمان با غيرمسلمان متفاوت باشد‪.‬‬
‫‪ )4‬درمورد معامالتي كه ويژه مسلمانان است ميتواند استاندارد خاص براي تكميل استانداردهاي رايج‬
‫تدوين كرد‪ ،‬مانند استانداردهاي مربوط به عقود اسالمي‪.‬‬
‫‪ )5‬تأكيد بر زكات اوال دامنه كاربرد را محدود ميكند و ثانيا در كشور ما به دليل محدود بودن موارد‬
‫مشمول زكات‪ ،‬مناسب نيست‪.‬‬
‫‪ )6‬اهداف حسابداري را هم ميتوان برپايه سودمندي براي تصميمگيري و هم براساس پاسخگويي تدوين‬
‫كرد‪ .‬در موارد زيادي ممكن است اطالعات مورد نياز براي تصميمگيري براي پاسخگويي هم مناسب‬
‫باشد‪ .‬چون اطالعات هم براي تصميمگيري مورد نياز است و هم پاسخگويي‪ ،‬در مفاهيم نظري بايد هر دو‬
‫پوشش داده شود‪ .‬لذا تأكيد صرف برپاسخگويي يا پاسخگويي اسالمي در محيط تجارت كنوني جوابگو‬
‫نيست‪.‬‬
‫لذا حسابداري بايد همان حسابداري بماند و نيازي نيست واژه ” اسالمي“ را به آن اضافه كنيم‪.‬اما بايد به‬
‫مسائل محيطيدركشورهاي مسلمان توجهشود‪ .‬مثال حسابداري معامالت اسالمي ميتواند مطرح‬
‫شود‪ .‬سازمان حسابداري و حسابرس ي‪ ،‬براي عقود اسالمي‪ ،‬استاندارد حسابداري تدوين كرده است‪ .‬زيرا‬
‫استانداردهاي بيناملللي در اين زمينه كافي نيست‪ .‬دبيركل پيشين اين سازمان اعتقاد دارد كه اين‬
‫استانداردها مكمل استانداردهاي بيناملللي است‪ ،‬نهاينكه تافته جدا بافته )‪.(Abdel Karim, 2004‬‬
‫خصوصیات حسابداری اسالمی‬
‫مباحث مربوط به خصوصیات حسابداری اسالمی بر دو موضوع اندازهگيری‬
‫مالی و ارائه و افشا متمرکز شده است‪ .‬بنابراین در بخشهای زیر‪ ،‬خصوصیات‬
‫حسابداری اسالمی در قالب این دو موضوع مطرح میشود‪.‬‬
‫اندازهگيری مالی‬
‫در اغلب مطالب ادبیات حسابداری اسالمی‪ ،‬زکات به عنوان سنگ بنای تعیين ابزارهای اندازهگيری معرفی‬
‫شده است‪.‬‬
‫دالیل انتخاب زکات برای تعیين مبانی اندازهگيری به شرح زیر است‪:‬‬
‫‪ -1‬اسالم زکات مفهومی است که مستقیما با اندازهگيری دارایيها سروکار دارد‪ .‬در قرآن و حدیث رهنمودهایی در‬
‫مورد زمان و روش محاسبه زکات وجود دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬بسیاری از آیات قرآنی بالفاصله پس از دستور نماز‪ ،‬زکـات بر مسلمانان واجب شده است و زکات یکی از‬
‫ستونهای اصلی اسالم است‪ .‬بنابراین مسلمانان برای ایفای این تعهد بـایـد ابـزارهای الزم (شامل حسابداری) را‬
‫بهکار گيرند‪.‬‬
‫‪-3‬توسعه حسابداری در دولتهای اولیه اسالمی ارتباط مستقیم با زکات دارد‪ .‬در آن زمان‪ ،‬دولت اسالمی دفترها‬
‫و گزارشهای حسابداری را برای تعیين زکات و پاسخگویی در مورد آن‪ ،‬تهیه میکرد‪.‬‬
‫دیدگاه غالب در تعیين زکات‪ ،‬استفاده از قیمت فروش در زمان ایجاد تعهد بابت زکات است‪ ،‬لذا سازمانهای تجاری‬
‫اسالمی باید از بهای جاری‪ ،‬نه بهای تمام شـده تاریخی‪ ،‬اسـتفاده کنند‬
‫سازمان حسابداری و حسابرس ی موسسات مالی اسالمی در بیانیه مفاهیم حسابداری به مفهوم ارزشهای جاری‬
‫دارایيها‪ ،‬بدهيها و سرمایهگذاريهای محدود شده اشاره کرده است‪،‬اما به دلیل فقدان ابزارهای کافی‪ ،‬بهکارگيری آن‬
‫توصیه نشده است‪ .‬در عمل از بهای تمام شده تاریخی استفاده میشود و ارزشهای جاری تنها به صورت اطالعات‬
‫مکمل ممکن است ارائه شود‪ .‬بنابراین بانکهای اسالمی از بهای تمام شده تاریخی استفاده میکنند ميرزا و بیدون‬
‫نگاه متفاوتی نسبت به این موضوع دارند‪ .‬به عقیده آنان در حسابداری اسالمی‪ ،‬هم میتوان از بهای تمام شده‬
‫تاریخی و هم ارزشهای جاری استفاده کرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬سیستم حسابداری اسالمی سیستم دوگانهای برای ارزشیابی‬
‫دارایی دارد‬
‫این نظریه مبتنی بر این فرض است که واحد اقتصادی اسالمی هم باید پایبند به قرارداد باشد و هم تعهد خود در‬
‫مورد زکات را درنظر بگيرد‪ .‬زیرا قرارداد مبتنی بر معامالت گذشته و زکات مبتنی بر ارزشهای جاری است‪ .‬بنابراین‬
‫باید مبانی اندازهگيری برای هر یک از این اهداف وجود داشته باشد‪.‬‬
‫ادعای ميرزا و بیدون در مورد بهکارگيری بهای تمامشده تاریخی در تمام موارد (به استثنای مورد زکات) تکی به‬
‫قابلیت اتکای این مبناست‪ .‬به عقیده آنها بهای تمامشده تاریخی با مفهوم مباشرت سازگار است‪ .‬ميرزا و بیدون‬
‫مباشرت را به عنوان هدف حسابداری اسالمی معرفی کردند‪ .‬روش بهای تمامشده تاریخی‪ ،‬مسئولیت امانی مدیران‬
‫و وظیفه مباشرت آنها را بهتر منعکس میکند‪ .‬این روش مناسبترین روش اندازهگيری است چون قراردادها براساس‬
‫ارقام بهای تمامشده تاریخی نوشته میشود و قرنها این شیوه عمل دوام یافته است ‪.‬اـگر روش ارزیابی کارامدتری‬
‫وجود داشت بیشک جایگزین بهای تمامشده تاریخی میشد‪.‬‬
‫به نظر میرسد بهای تمامشده تاریخی برخالف روش ارزش جاری هیچ پایه قابل دفاعی در شریعت ندارد‪ .‬اصل ایفای‬
‫تعهدات مربوط به قرارداد در اسالم نمیتواند به عنوان پایهای برای بهکارگيری بهای تمامشده تاریخی بهکار رود زیرا‬
‫خود قرارداد یک فعالیت تاریخی است اما در آینده محقق میشود‪ .‬بنابراین در زمان اندازهگيری باید از ارزشهای‬
‫جاری استفاده شود‪ .‬استفاده از بهای تمامشده تاریخی ممکن است موجب تحریف اصل افشای واقعیت شود‪.‬‬
‫واقعیت‪ ،‬ارزش جاری است و باید افشا شود ‪.‬در وضعیت تورم و تغیير قیمت‪ ،‬بهکارگيری بهای تمامشده تاریخی‬
‫موجب دوری از واقعیت میشود ‪.‬‬
‫ارائه و افشا‬
‫حنیفه و حودیب اهمیت ارائه و افشا را در ایفای وظایف و تعهدات طبق شریعت اسالمی میدانند‪.‬‬
‫برای دستیابی به این هدف‪ ،‬یک واحد تجاری اسالمی باید حداقل موارد زیر را افشا کند‪:‬‬
‫‪-1‬هرگونه معامالت ممنوی که صورت گرفته است‪.‬‬
‫‪-2‬تعهدات زکات که باید پرداخت شودیا قبالً پرداخت شده است‪.‬‬
‫‪-3‬مسئولیت اجتماعی‪.‬‬
‫مسئولیت اجتماعی شامل وجوه خيریه‪،‬دستمزدکارکنان و حفظ محیطزیست است‪ .‬بنابراین محتوای‬
‫گزارشگری مالی در یک جامعه اسالمی احتماالً مفصل تر از جوامع غربی است‪.‬‬
‫نظر بیدون و ویلت این است که پاسخگویی اجتماعی و افشای کامل‪ ،‬مبنای گزارشهای شرکتهای اسالمی است‪.‬‬
‫بنابراین ترازنامه مبتنی بر ارزشهای جاری یکی از الزامات اصلی برای شرکتهایی است که در جامعه اسالمی‬
‫فعالیت میکنند‪ .‬جایگاه سودوزیان باید به یادداشتهای توضیحی تنزل یابد زیرا صورت سود وزیان موجب‬
‫تقویت گرایش مردم به سود مفرط میشود و در نتیجه در جامعه اسالمی اثر منفی دارد‪ .‬به جای صورت‬
‫سودوزیان‪ ،‬باید صورت ارزش افزوده ارائه شـود‪ ،‬زیرا خصوصیات توزیعی صورت ارزش افزوده‪ ،‬پاسخگویی‬
‫در اسالم را پشتیبانی میکند‪.‬‬
‫باید توجه داشت صورت ارزش افزوده تغیير آرایش صورت سودوزیان است ‪.‬بنابراین وجود صورت ارزش‬
‫افزوده برای ارائه اطالعات متفاوت نسبت به صورت سودوزیان‪ ،‬سوال برانگيز اسـت‪ .‬صـورت ارزش افـزوده‬
‫همـاننـد صـورت سودوزیان‪ ،‬گذشتهنگر است که تاثير قابل توجهی بر ایفای مسئولیت اجتماعی در سال جاری‬
‫ندارد‪ .‬اما تا حدودی کارکنان میتوانند برای تاثيرگذاری بر واحدتجاری در مواردی مانند پاداش از آن استفاده‬
‫کنند‪ .‬عالوه براین‪ ،‬جامعه نيز میتواند برای وادار ساختن واحد تجاری جهت توجه بیشتر به مسئولیت اجتماعی‬
‫از صورت ارزش افزوده استفاده کند‪ ،‬در صورتی که صورت سودوزیان چنين قابلیتی را ندارد‪.‬‬
‫از دیدگاه اسالمی‪ ،‬رشد میتواند عدالت اجتماعی را بهبود بخشد و توزیع قدرت و ثروت را عادالنه تر سازد‪.‬‬
‫صورت ارزش افزوده میتواند اطالعاتی را در مورد توزیع ثروت بين بخشهای مختلف جامعه ارائه کند و‬
‫عملکرد شرکت را با توجه به منافع تمام ذینفعان نشان دهد‪ ،‬در نتیجه سیاست آگاهانه توزیع مجدد ثروت و‬
‫انتقال منابع بين گروههای مختلف جامعه را تقویت میکند‬
‫به هرحال‪ ،‬اسالم عالوه بر توزیع منابع به تحصیل آن نيز توجه دارد‪ .‬اسالم انسان را مکلف کرده است تنها‬
‫منابع حالل را تحصیل کند‪ .‬صورت ارزش افزوده متمرکز بر توزیع است و تحصیل منابع را منعکس نمیکند‪.‬‬
‫لذا‪ ،‬اعتقاد داریم که صورت ارزش افزوده برای ایفای الزامات گزارشگری اسالمی کافی نیست‪.‬‬
‫ميرزا و بیدون در زمینه افشا پیشنهاد کردهاند که تاکید صورتهای مالی باید بر شفافیت و پرهيز از دستکاری‬
‫باشد‪ .‬این هدف با رعایت اصل افشای کامل در گزارشهای شرکتهای اسالمی محقق میشود ‪.‬اما خان نسبت‬
‫به این اصل بهویژه در موارد افشای اطالعات منفی توسط شرکتها در مورد خودشان‪ ،‬نظير برخورد ناعادالنه‬
‫با کارکنان‪ ،‬آلودگی محیطزیست و فرار مالیاتی‪ ،‬خوشبين نیست‪ .‬شرکتها احساس میکنند که با افشای این‬
‫مسائل به دام قانون میافتند ‪.‬بنابراین‪ ،‬خان پیشنهاد کرده است که تنها معامالت خاص ی وجود دارد که در‬
‫چارچوب سرمایهداری مجاز است اما در اسالم ممنوع میباشد (مانند بهره‪ ،‬تضمين سود سرمایهگذاری بدون‬
‫پذیرش خطر و سایر معامالت ربوی‪ ).‬این گروه معامالت باید در صورتهای مالی شرکتهای تجاری اسالمی افشا‬
‫شود‪.‬‬
‫چالشهاي حسابداري اسالمي در ايران‬
‫در محافل دانشگاهي و مراجع حرفهاي كشورهاي مسلمان مدتي است كه بحث حسابداري اسالمي مطرح و در اين زمينه‬
‫سمينارهايي نيز برگزار شده است‪ .‬گروهي از حسابداران مسلمان معتقدند بنابه مالحظات جهان بيني اسالمي و غربي‪،‬‬
‫حسابداري سنتي كه مبتنيبر جهانبيني غربي است نميتواند پاسخگوي تأمين نيازهاي گزارشگري مالي در كشورهاي‬
‫اسالمي باشد‪ .‬لذا حسابداران مسلمان بايد در كشورهاي اسالمي تعريفي از حسابداري اسالمي ارائه كنند و با تبيين‬
‫اهداف و خصوصيات حسابداري اسالمي‪ ،‬الزامات گزارشگري را روشن كنند‪ .‬در اين زمينه تحقيقاتي انجام شده است‬
‫كه نتايج آنها همه در يك جهت نميباشد‪ .‬گروه ديگري از حسابداران مسلمان اصرار دارند كه حسابداري اسالمي يا غربي‬
‫ندارد‪ ،‬اگر حسابداري اسالمي مطرح شود قاعدتا حسابداري مسيحي يا حسابداري يهودي هم ميتواند مصداق داشته‬
‫باشد‪.‬جانكالم مخالفان حسابداري اسالمي اين است كه حسابداري‪ ،‬حسابداري است‪.‬‬
‫نتایج تحقیق انجام شده در اندونزی‬
‫در این تحقیق‪ ،‬دانشگاهیان مسلمان استان یوگیاکارتای اندونزی به عنوان مخاطب انتخاب شدند و‬
‫پرسشنامهای در مورد اهداف حسـابـداری اسـالمـی‪ ،‬استفـادهکننـدگـان اطـالعـات و تاکید حسابداری‬
‫اسالمی بر اطالعات مذهبی برای آنها ارسال شد‪ .‬تعداد این افراد در استان یادشده ‪ 235‬نفر بوده که برای‬
‫‪ 161‬نفر آنها پرسشنامه ارسال شد‪ .‬تعداد ‪ 87‬پرسشنامه تکمیل و عودت داده شده است‪.‬‬
‫نتـایـج تحقیق نشان میدهد که ‪79‬درصد پاسخدهندگان پاسخگویی اسالمی را به عنوان هدف اصلی‬
‫حسابداری اسالمی انتخاب کردهاند‪ .‬در مورد استفادهکنندگان‪ ،‬پاسخها نشان میدهد که سهامداران به‬
‫عنوان استفادهکننده اصلی تلقی نمیشوند و اهمیتی بیش از سایر استفادهکنندگان ندارند‪ .‬عالوه بر این‬
‫پاسخدهندگان اعتقاد داشتهاند که در حسابداری اسالمی باید بر اطالعات مذهبی و اجتماعی تاکید‬
‫شود‪.‬‬
‫نتيجهگيري‬
‫اسالم به عنوان یک روش زندگی توجه زیادی به فعالیتهای تجاری دارد‪ .‬خداوند در قرآن راهنمایيهای الزم را برای‬
‫رستگاری انسان در دنیا و آخرت ارائه کرده است‪ .‬در فعالیتهای اقتصادی باید فالح و رستگاری به عنوان هدف‬
‫نهایی انتخاب شود و حسابداری هم به عنوان ابزار ارائه اطالعات در محیط اقتصادی باید با این هدف سازگار‬
‫باشد‪ .‬بنابراین اهداف و خصوصیات حسابداری اسالمی نه تنها باید موجب ارائه تصویر درست درباره واحد تجاری‬
‫شود بلکه باید بهگونهای باشد که واحدهای تجاری را به سوی احسان و پرهيز ازبی عدالتی تشویق کند‪ .‬برای‬
‫حسابداری اسالمی اهداف متفاوتی مانند محاسبه زكات‪ ،‬پاسخگویی اسالمی‪ ،‬پاسخگویی از طریق زکات و سودمندی‬
‫برای تصمیمگيری‪ ،‬مطرح شده است‪ .‬در تحقیق انجام شده در اندونزی‪ ،‬مخاطبان‪ ،‬پاسخگویی اسالمی را به عنوان‬
‫هدف اصلی انتخاب کردهاند‪.‬‬
‫در زمینه خصوصیات حسابداری نيز مباحث‪ ،‬متمرکز بر اندازهگيری و افشاست‪ .‬در حوزه اندازهگيری نظر غالب این‬
‫است که برای مقاصد اسالمی‪ ،‬بخصوص تعیين زکات‪ ،‬باید از ارزشهای جاری استفاده شود‪.‬در بعد افشا‪ ،‬تاکید بر‬
‫پيروی از شریعت و ارائه اطالعات الزم‪ ،‬بخصوص در زمینه مسئولیتهای اجتماعی است‬
‫موضوعي كه هماكنون با عنوان حسابداري اسالمي مطرح ميشود بسيار جوان است و از مباني استدالل قوي‬
‫برخوردار نيست‪ .‬اگر حسابداري را علم بدانيم مانند علوم ديگر خواهد بود و نميتوان به آن يك واژه‬
‫” ارزش ي“ اضافه كرد‪ .‬وظيفه حسابداري مالي اطالعرساني متناسب با نياز استفادهكنندگان است‪ .‬نياز استفادهكننده‬
‫خود نيز تابع محيط است‪ .‬اگر در كشورهاي مسلمان‪ ،‬از قوانين قرآني در عمل و بيريا پيروي شود‪ ،‬حسابداري مالي‬
‫هم از اين امر متأثر ميشود اما نيازي نيست كه اسم آن را تغيير دهيم‪ .‬اگر چنين شد بايد منتظر شنيدن‬
‫حسابداري يهودي هم باشيم‪ .‬اما حسابداري معامالت اسالمي بامعني است‪ ،‬مثل حسابداري عقود اسالمي مشاركت‬
‫و مضاربه‪ .‬بعض ي از اين معامالت در بانكداري اسالمي انجام ميشود و نياز به الزامات خاص هم دارد‪.‬‬
‫پیشنهاد‬
‫باتوجه به جوان بودن اين ديدگاه‪ ،‬الزم است تحقيقات درمورد مباني نظري مبتني بر شرايط‬
‫محيطي كشورهاي اسالمي ادامه يابد و مباحثي كه مطرح ميشود بايد فارغ از تعصبات مذهبي و‬
‫افراطگرايي باشد‪.‬‬
‫اگر هم بحثي با عنوان حسابداري اسالمي مطرح ميشود بايد به محتواي آن بحث توجه شود و‬
‫انديشمندان مسلمان با توجه به تمام مذاهب اسالمي ديدگاههاي خود را ارزيابي و عرضه كنند‪.‬‬
:‫منابع‬
‫ استانداردهاي حسابداري مؤسسات مالي‬.1999 .‫ سازمان حسابداري و حسابرس ي مؤسسات مالي اسالمي‬-1
.‫ ترجمه علياكبر جابري‬،)164 ‫ سازمان حسابرس ي (نشريه‬.‫اسالمي‬
.‫ سازمان حسابرس ي‬.‫ استانداردهاي حسابداري‬.1381 .‫كميته فني سازمان حسابرس ي‬- 2
3 - Valayvtham, S. 2004. Islamic Accounting and Conventiand Accounting: Incompatible
or Complimentany: Conference Paper.
4 - Yaya, R and S. Hameed. 2004. Objectives and Characteristics of Islamic Accounting:
Perceptions of Muslim Accounting Academicians in Yogyakarta, Indonesia, Conference
paper.
5- Baydoun, N. and Willet, R. 2000. Islamic Corporate reports Abacus . 36(1): 21-91.
6- Zaid, O. A. 1997. Accounting books and reports in the Islamic State proceedings of
the International conference 1: Accounting Commerce and Finance: The Islamic
Perspective. Sydney, Australia.
7- Taheri, M. 1999. The basic principles of Islamic Economy and their Effects on
Accounting Standard Setting. www. islamic-finance.net
8- Adnan, M. and M.J.R. Gaffikin. 1997. The Shari’ah, Islamic Banks and Accounting
Concepts and Practices. Proceedings of the First International Conference an
Accounting, Commerce and Finance Islamic Perspective.