258 كيلوبايت

Download Report

Transcript 258 كيلوبايت

‫به نام خدا‬
‫روشهاي‬
‫اندازه گيري و ارزشيابي آموزشي‬
‫تعريف اصطالحات حوزه اندازه گيري‬
‫تعريف اندازهگيري‬
‫تعريف آزمون‬
‫تعريف آزمودن و سنجش‬
‫تعريف ارزشيابي‬
‫مقايسه اندازهگيري و ارزشيابي‬
‫مقايسه آزمودن‪ ،‬سنجش‪،‬اندازهگيري‪ ،‬و ارزشيابي‬
‫ارزشيابي آموزشي و پژوهش آموزشي‬
‫تعريف اندازه گيري‬
‫اندازه گيري عبارتست از فرايندي كه تعيين ميكند يك شخص‬
‫يا يك شئ چه مقدار از يك ويژگي برخوردار است‪.‬‬
‫دراندازه گيري‪ ،‬ويژگي يا صفتي كه اندازهگيري ميشود‬
‫حتما به صورت عدد يا رقم مشخص ميگردد‪.‬‬
‫بيان قواعد اندازه گيري از جنبههاي مهم استاندارد كردن‬
‫يا ميزان كردن آزمونهاي رواني و تربيتي است‪.‬‬
‫تعريف آزمون‬
‫بر خالف ويژگيهاي فيزيكي(جسمي) و رفتارهاي آشكاركه‬
‫به طور مستقيم اندازه گيري ميشوند‪ ،‬ويژگيها و صفات رواني‬
‫را بايد به طور غير مستقيم اندازهگيري كرد‪.‬‬
‫معمولترين وسيله اندازه گيري ويژگيها و صفات رواني‬
‫آزمون ميباشد‪.‬‬
‫آزمون معموال به صورت مجموعهاي سؤال و غالبا به طور‬
‫كتبي براي پاسخگويي در اختيار آزمون شوندگان قرار ميگيرد‪.‬‬
‫تعريف آزمودن و سنجش‬
‫وقتي كه براي اندازه گيري يكي از ويژگيهاي رواني يا تربيتي‬
‫يك فرد يا گروهي از افراد از آزمودن استفاده ميشود به اين‬
‫عمل يا فعاليت آزمودن ميگويند‪.‬‬
‫زماني كه در اندازه گيري به جاي آزمون يا عالوه برآن‪ ،‬وسايل‬
‫ديگري به كار ميروند‪ ،‬به آن سنجش ميگويند‪.‬‬
‫تعريف ارزشيابي‬
‫ارزشيابي به يك فرايند نظامدار براي جمعآوري‪ ،‬تحليل و‬
‫تفسير اطالعات گفته ميشود‪ .‬به اين منظور كه تعيين شود‬
‫آيا هدفهاي موردنظر تحقق يافتهاند يا در حال تحقق يافتن‬
‫هستند و به چه ميزاني‪.‬‬
‫ارزشيابي آموزشي عالوه بر ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با هدفهاي‬
‫ديگري نيز سر و كار دارد‪ .‬ازجمله اينها ميتوان عملكرد معلمان و‬
‫مديران‪ ،‬روشهاي آموزشي‪ ،‬برنامههاي درسي‪ ،‬دورههاي آموزشي‬
‫و… را نام برد‪.‬‬
‫مقايسه اندازهگيري و ارزشيابي‬
‫ارزشيابي شامل داوري ارزشي درباره مطلوب بودن يا مطلوب‬
‫نبودن ويژگي يا موضوع مورد ارزشيابي است‪،‬اما دراندازه‬
‫گيري‬
‫هيچگونه داوري يا قضاوتي درباره نتايج حاصل انجام نميگيرد‪.‬‬
‫اندازه گيري پايه و اساس ارزشيابي درست است‬
‫مقايسه آزمودن‪ ،‬سنجش‪،‬اندازه گيري و ارزشيابي‬
‫ارزشيابي‬
‫اندازه گيري‬
‫آزمودن‬
‫سنجش‬
‫ارزشيابي آموزشي و پژوهش آموزشي‬
‫هم پژوهش آموزشي و هم ارزشيابي آموزشي جزو فعاليتهاي‬
‫علمي به حساب ميآيند؛ زيرا هر دو بر روشها و فنون بررسي‬
‫تجربي متكي اند‪.‬‬
‫هدف ارزشيابي به طور عمده‪ ،‬تصميمگيري است ولي‬
‫هدف پژوهش استنتاج است‪.‬‬
‫در پژوهش آموزشي تعميم پذيري نتايج پژوهش از اهميت‬
‫خاصي برخوردار است؛ در مقابل‪ ،‬ارزشيابي آموزشي بر‬
‫يك پديده آموزشي ويژه متمركز است‪.‬‬
‫ارزشيابي آموزشي با ارزش سر و كار دارد در حالي كه‬
‫پژوهش آموزشي خالي از ارزش است‪.‬‬
‫فصل دوم‪-‬‬
‫مقياسهاي اندازه گيري‬
‫انواع مقياسهاي اندازه گيري‬
‫مقايسه مقياسهاي اندازه گيري با يگديگر‬
‫مقياس پيوسته و گسسته‬
‫حدود واقعي اعداد‬
‫گرد كردن‬
‫انواع مقياسهاي اندازهگيري‬
‫ويژگيهاي متفاوت اعداد را مقياسهاي اندازهگيري مينامند‪.‬‬
‫مقياس اسمي‬
‫مقياس ترتيبي‬
‫انواع مقياسها اندازهگيري‬
‫مقياس فاصلهاي‬
‫مقياس نسبتي‬
‫مقياس اسمي‬
‫مقياس اسمي پايينترين سطح يا سادهترين نوع اندازهگيري‬
‫را معرفي ميكند‬
‫اسم گذاري‪ :‬در اين مقياس از ارقام و اعداد‬
‫براي اسمگذاري و تشخيص اشيا يا افراد استفاده‬
‫ميشود‬
‫طبقهبندي‪ :‬از اعداد و ارقام براي طبقهبندي‬
‫اشيا و افراد نيز استفاده ميشود‪.‬‬
‫مقياس ترتيبي‬
‫درمقياس ترتيبي‬
‫‪ -1‬دستهاي از افراد يا اشيا با توجه به يك صفت از بزرگ‬
‫به كوچك (يا بالعكس) مرتب ميشوند‪.‬‬
‫‪ -2‬معلوم نيست كه هر يك از اين افراد يا اشيا به مفهوم‬
‫مطلق‪ ،‬چقدر از آن صفت را دارد‪.‬‬
‫‪ -3‬مشخص نيست كه اين اشيا يا افراد از لحاظ صفت مورد‬
‫اندازهگيري چقدر از يكديگر فاصله دارند‪.‬‬
‫مقياس فاصلهاي‬
‫درمقياس فاصلهاي‬
‫‪ -1‬رتبه اشيا يا افراد با توجه به يك صفت مشخص است‪.‬‬
‫‪ -2‬هيچ نوع اطالعي راجع به مقدار مطلق صفت براي هيچ يك‬
‫از اشيا يا افراد در دست نيست‪.‬‬
‫‪ -3‬مشخص است كه اين اشيا يا افراد از لحاظ صفت مورد‬
‫اندازهگيري چقدر از يكديگر فاصله دارند‪.‬‬
‫مقياس نسبتي‬
‫درمقياس نسبتي‬
‫‪ -1‬رتبه اشخاص با توجه به يك صفت مشخص است‪.‬‬
‫‪ -2‬مشخص است كه اين اشيا يا افراد از لحاظ صفت مورد‬
‫اندازهگيري چقدر از يكديگر فاصله دارند‪.‬‬
‫‪ -3‬فاصله حداقل يكي از اشخاص از يك صفر منطقي معلوم‬
‫است‪.‬‬
‫خالصه ويژگيهاي مهم مقياسهاي چهارگانه‬
‫مقياس گسسته‬
‫مقياسهايي كه در آنها متغيير مورد نظر تنها ميتواند يكي از‬
‫ارزشهاي معين را به خود اختصاص دهد‪ ،‬مقياسهاي گسسته‬
‫نام دارند‪.‬‬
‫ويژگي مهم اين نوع مقياسها‪ ،‬تساوي واحدهاي شمارش‬
‫آنها در طول مقياس است‪.‬‬
‫مقياس گسسته‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫نمونهاي از مقياس گسسته‬
‫كه در آن متغيرها با نصف‬
‫واحد تغيير ميكنند‪.‬‬
‫‪2.5‬‬
‫‪0.5‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1.5‬‬
‫مقياس پيوسته‬
‫در مقياس پيوسته‪ ،‬متغير مورد نظر ميتواند در فاصله بين نقاط‬
‫مقياس‪ ،‬هر تعدادي ارزش را به خود اختصاص دهد‪.‬‬
‫ويژگي مهم اين نوع مقياسها‪ ،‬تساوي واحدهاي‬
‫اندازهگيري است‪.‬‬
‫حدود واقعي اعداد‬
‫حدود واقعي ارزش عددي يك متغير پيوسته برابر است با‬
‫آن عدد به اضافه يا منهاي نصف واحد اندازهگيري‪.‬‬
‫به عنوان مثال اگر وزن خود را ‪ 61‬كيلوگرم گزارش‬
‫كنيد‪ ،‬حدود واقعي وزن شما بين ‪ 60/5‬و ‪ 61/5‬قرار‬
‫دارد‪.‬‬
‫فصل‬
‫دوازدهم‪ -‬اجرا‪،‬نمرهگذاري و تحليل آزمون‬
‫شرايط اجراي آزمون‬
‫تحليل سؤالهاي آزمون‬
‫تحليل سؤالهاي آزمون تشريحي‬
‫تحليل سؤالهاي آزمونهاي وابسته به مالك‬
‫شرايط اجراي آزمونهاي كتبي‬
‫ترتيب قرار دادن سؤالهاي آزمون به دنبال يكديگر‬
‫‪ -1‬سؤالها را با توجه به نوع آنها دستهبندي كنيد و پشت‬
‫سرهم قرار دهيد‪.‬‬
‫‪ -2‬سؤالها را از ساده به دشوار مرتب كنيد‪.‬‬
‫‪ -3‬سؤالها را به تريب سازمان اصلي مطالب به دنبال هم‬
‫مرتب كنيد‪.‬‬
‫شرايط اجراي آزمونهاي كتبي‬
‫نوشتن دستورالعمل يا راهنماي آزمون‬
‫‪ -1‬زمان الزم براي هر قسمت‬
‫‪ -2‬ارزش هر سؤال‬
‫‪ -3‬مجاز يا غير مجاز بودن حدس زدن‬
‫اجراي آزمون‬
‫سعي كنيد كه در جلسه امتحان از عواملتنشزا‬
‫و اضطراب برانگيز جلوگيري به عمل آوريد‪.‬‬
‫شرايط اجراي آزمونهاي كتبي‬
‫نمرهگذاري آزمونهاي عيني‬
‫‪ -1‬احتساب كليه پاسخهاي درست بدون كسر نمره‬
‫براي حدس زدن‬
‫‪ -2‬كسر مقداري از نمره براي جبران حدس زدن‬
‫تعداد پاسخهاي درست=‪R‬‬
‫تعداد پاسخهاي غلط=‪W‬‬
‫تعداد گزينههاي هر سؤال=‪N‬‬
‫‪W‬‬
‫‪N-1‬‬
‫‪=R -‬نمره اصالح شده‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬مراحل تحليل سؤال‬
‫‪ -1‬برگههاي آزمون را به ترتيب نمره از باال به پايين مرتب‬
‫كنيد‪.‬‬
‫‪ -2‬تعداد برگههاي گروه پايين و باال را مشخص كنيد‪.‬‬
‫‪ -3‬تعداد افراد گروه باال كه هر يك از گزينههاي سؤال را‬
‫انتخاب كرده يا آن را بيجواب گذاشتهاند را مشخص كنيد‪.‬‬
‫‪ -4‬تعداد افراد گروه پايين كه هر يك از گزينههاي سؤال را‬
‫انتخاب كرده يا آن را بيجواب گذاشتهاند را مشخص كنيد‪.‬‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫‪100‬‬
‫انتخابهاي درست‬
‫گروه پايين‬
‫تعداد افراد‬
‫گروه پايين‬
‫آزمون‪-‬محاسبه ضريب دشواري سؤال‬
‫انتخابهاي درست‬
‫گروه باال‬
‫تعداد افراد‬
‫گروه باال‬
‫ضريب دشواري سؤال=‪P‬‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬محاسبه ضريب دشواري سؤال‬
‫هر اندازه ضريب دشواري يك سؤال بزرگتر(به ‪100‬‬
‫نزديكتر) باشد‪ ،‬آن سؤال آسانتر است و هر اندازه كه‬
‫اين ضريب كوچكتر (به صفر نزديكتر) باشد سؤال‬
‫دشوارتر است‪.‬‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬تفسير ضريب دشواري‬
‫هر چه واريانس نمرات حاصل از يك آزمون وابسته به هنجار بزرگتر باشد‬
‫آن آزمون آزمون بهتري است‪ .‬بنابراين‪ ،‬يكي از راههاي قضاوت درباره مفيد‬
‫بودن سؤالهاي يك آزمون اين است كه ببينيم سؤال تا چه اندازه به پراكندگي‬
‫يا واريانس نمرات كمك ميكند‪.‬‬
‫در اين فرمول ‪ P‬ضريب‬
‫دشواري ميباشد‪.‬‬
‫(‪ =P(1-P‬واريانس سؤال‬
‫زماني كه ‪ ، P=0.5‬واريانس سؤال حداكثر(‪ )/25‬خواهد بود‪.‬‬
‫‪ =P(1-P(=./25‬واريانس سؤال‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬محاسبه ضريب تميزسؤال‬
‫ضريب تميز قدرت سؤال را در تمايزگذاري يا تشخيص بين گروه قوي و گروه‬
‫ضعيف آزمونشوندگان مشخص ميكند‪.‬‬
‫انتخابهاي درست‬
‫گروه پايين‬
‫انتخابهاي درست‬
‫گروه باال‬
‫تعداد افراد يك گروه (باال يا پايين)‬
‫ضريب تميز سؤال=‪d‬‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬تفسير ضريب تميز‬
‫هر قدر ضريب تميز بزرگتر باشد‪ ،‬قوه تميز آن سؤال‬
‫بيشتر است و بالعكس‪.‬‬
‫ضريب تميز صفرحاكي از اين است كه آن سؤال به هيچ وجه‬
‫نتوانسته بين گروه قوي و ضعيف تمايز قائل شود‪.‬‬
‫تمامي ضرايب تميز سؤالهاي آزمون بايد مثبت باشد‪.‬‬
‫چرا؟‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬همبستگي سؤال با كل آزمون‬
‫اين ضريب همبستگي كه معموال به صورت همبستگي دو رشتهاي نقطهاي‬
‫محاسبه ميشود‪ ،‬در واقع ضريب توافق سؤال با كل آزمون است‪.‬‬
‫هر چه اين ضريب بيشتر باشد‪ ،‬بدان معني است كه سؤال با مجموعه‬
‫سؤالهاي ديگر همخواني بيشتري دارد؛ و لذا بين گروهها بيشتر تميز‬
‫قائل ميشود‪.‬‬
‫ضريب همبستگي صفر= عدم تمايز بين افراد قوي و ضعيف‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬همبستگي ميان سؤالهاي آزمون‬
‫محاسبه همبستگي تك تك سؤاالت با يكديگر چند فايده مهم دارد‪:‬‬
‫‪ -1‬با در دست داشتن تعداد سؤالهاي آزمون و ميانگين‬
‫ضريب همبستگي بين آنها ميتوان ضريب پايايي آزمون‬
‫را محاسبه كرد‪.‬‬
‫‪ -2‬با استفاده از اين نوع همبستگي ميتوان به مفهوم‬
‫قوه تميز سؤال دست يافت‪.‬‬
‫تحليل سؤالهاي‬
‫آزمون‪-‬رابطه بين ضريب دشواري و ضريب تميز‬
‫‪1‬‬
‫حداكثر ضريب تميز‬
‫‪4/+‬‬
‫ضريب دشواري‬
‫‪0/8 1‬‬
‫‪0/5‬‬
‫‪0‬‬
‫‪4/ -‬‬
‫حداقل ضريب تميز‬
‫‪1-‬‬
‫فصل‬
‫چهاردهم‪ -‬هنجارها و نيمرخها‬
‫تعريف هنجار‬
‫انواع هنجارها‬
‫هنجار سني‬
‫هنجاركالسي‬
‫هنجار سني نمايي‬
‫هنجار سن ذهني‬
‫هوشبهر‬
‫هنجار درصدي‬
‫هنجارهاي مربوط به نمرات معيار‬
‫تعريف هنجار‬
‫اگر براي تفسير نمره يك دانش آموز آن نمره را با نمره‬
‫يك گروه مرجع مقايسه كنيم به آن گروه مرجع گروه هنجار‬
‫ميگويند‪.‬‬
‫فايده هنجار اين است كه براي قضاوت درباره سطح نسبي‬
‫عملكرد يك فرد به عنوان معيار به كار ميرود‪.‬‬
‫هنجاريابي يكي از مراحل اصلي در استاندارد كردن‬
‫آزمونهاي وابسته به هنجار است‪.‬‬
‫انواع‬
‫هنجارها‪-‬هنجار سني‬
‫هنجارسني يا معادل سني بر ميانگين يا ميانه نمراتي مبتني است كه دانش‬
‫آموزان در سنين مختلف كسب ميكنند و به صورت معادلهاي سني نشان‬
‫داده ميشود‪.‬‬
‫از محدوديتهاي هنجار سني اين است كه در آن عملكرد آزمون در قالب‬
‫واحدهاي نامساوي معرفي ميشوند‪ .‬در سنين مختلف‪ ،‬تغييرات الگوهاي‬
‫رشد از يك توانايي به توانايي ديگر سبب ميشوند كه واحدهاي سني‬
‫معني يكساني نداشته باشند‪.‬‬
‫انواع‬
‫هنجارها‪-‬هنجار كالسي‬
‫تنها تفاوت عمده هنجار كالسي نسبت به هنجار سني اين است كه در هنجار‬
‫سني گروههاي مرجع گروههاي سني هستند‪ ،‬اما در هنجار كالسي از‬
‫گروههاي كالسي به عنوان گروههاي مرجع استفاده ميكنند‪.‬‬
‫در اين صورت آزمون را به گروههاي نمونه پايهها يا كالسهاي مختلف‬
‫ميدهند و ميانگين يا ميانه نمرات كالسهاي مختلف را به صورت‬
‫هنجارهاي كالسي به كار ميگيرند‪.‬‬
‫از نظر محدوديت درست شبيه هنجارهاي سني ميباشند‪.‬‬
‫انواع هنجارها‪-‬‬
‫سني نمايي‬
‫براي بهدست آوردن شاخص درست تري‬
‫از نمره متوسط دانشآموزان در يك كالس معين‪ ،‬نمرات‬
‫دانشآموزان خيلي بزرگ يا خيلي كوچك را كنار ميگذارند‪.‬‬
‫اين نوع هنجار كالسي محدود شده را هنجار سني نمايي مينامند‪.‬‬
‫انواع هنجارها‪-‬‬
‫سني ذهني‬
‫هنجار سن ذهني يا سن عقلي نوعي هنجار سني است‬
‫كه در آزمونهاي هوش به كار ميرود‪ .‬روش محاسبه‬
‫سن ذهني شبيه به محاسبه معادلهاي سني است‪.‬‬
‫بنابراين اگر نمره خام يك دانشآموز در يك آزمون هوش برابر با ميانه نمرات خام‬
‫كودكان ‪ 9‬ساله باشد‪ ،‬سن ذهني او ‪ 9‬خواهد بود‪.‬‬
‫هوشبهر‬
‫هوشبهر يا بهره هوشي يك خارج قسمت است كه از فرمول زير‬
‫محاسبه ميشود‪:‬‬
‫‪100‬‬
‫سن ذهني‬
‫سن تقويمي‬
‫هوشبهر=‪IQ‬‬
‫انواع هنجارها‪-‬‬
‫هنجار درصدي‬
‫در هنجار درصدي‪ ،‬فرد با گروه سني با كالسي خودش يعني گروهي كه منطقا‬
‫مي توان او را عضوي از آن دانست مقايسه ميشود‪ .‬در هنجارهاي درصدي‬
‫از رتبههاي درصدي يا صدكها استفاده ميشود‪.‬‬
‫رتبههاي درصدي عملكرد نسبي آزمون شوندگان را نشان‬
‫ميدهند‪ ،‬در حالي كه صدكها به نقاطي بر روي توزيع نمرات‬
‫اشاره ميكنند‪.‬‬
‫هنجارهاي مربوط به نمرات معيار‬
‫در روش نمرات معيار‪ ،‬موقعيت نسبي يك دانشآموز در‬
‫يك گروه با نشان دادن فاصله نمره او از ميانگين نمرات‬
‫معلوم ميشود‪.‬‬
‫نمرات معيار‪ ،‬عملكرد هر دانشآموز را در يك آزمون‪ ،‬بنا بر اختالف عملكرد او از‬
‫ميانگين گروه‪ ،‬بر حسب واحد انحراف معيار نشان ميدهد‪.‬‬
‫نمره ‪Z‬‬
‫آن دسته از نمرات معيار كه داراي توزيعي با ميانگين صفر و انحراف معيار‬
‫واحد هستند به نمرات ‪ ، Z‬شهرت دارند‪ .‬براي تبديل نمرات خام به نمرات ‪Z‬‬
‫از فرمول زيراستفاده ميشود‪:‬‬
‫‪X-X‬‬
‫‪SD‬‬
‫نمره ‪ Z‬معادل نمره خام‬
‫‪X‬‬
‫نمره ‪ Z‬به ما نشان ميدهد كه يك نمره خام به اندازه‬
‫چه تعداد از واحدهاي انحراف معيار باالتر يا پايين تر‬
‫از ميانگين است‪.‬‬
‫نمره ‪T‬‬
‫مقياس نمرات ‪ T‬با ضرب نمرات ‪ Z‬در ‪ 10‬و جمع كردن نمرات حاصل با‬
‫‪ 50‬به دست ميآيد‪ .‬بنابراين‪ ،‬آن دسته از نمرات معيار كه داراي توزيعي با‬
‫ميانگين ‪ 50‬و معيار ‪ 10‬است‪ ،‬توزيع نمرات ‪ T‬نام دارد‪.‬‬
‫از آنجا كه همه نمرات ‪ T‬داراي ميانگين ‪ 50‬و انحراف معيار‬
‫‪ 10‬هستند‪ ،‬هر نمره ‪ T‬به طور مستقيم قابل تفسير و استفاده‬
‫مي باشد‪.‬‬
‫نمره ‪ 9‬بخشي‬
‫نوع ديگري از نمرات هنجار به نام نمرات ‪ 9‬بخشي وجود دارد كه به‬
‫صورت‬
‫نمرات معيار يك رقمي نشان داده ميشود‪.‬‬
‫‪ -9‬بسيار عالي (‪ %4‬باال)‬
‫‪-8‬عالي (‪ %7‬بعدي)‬
‫‪ -7‬خيلي خوب (‪ %12‬بعدي)‬
‫‪ -6‬خوب (‪ %17‬بعدي)‬
‫‪ -5‬متوسط (‪ %20‬وسط)‬
‫‪ -4‬نسبتا ضعيف (‪ %17‬بعدي)‬
‫‪ -3‬ضعيف (‪%12‬بعدي)‬
‫‪ -2‬خيلي ضعيف (‪ %7‬بعدي)‬
‫‪ -1‬بيش از حد ضعيف (‪ %4‬آخر)‬
‫هوشبهر انحرافي‬
‫بعدها در آزمونهاي هوشي ‪ ،‬روش نمرات هوشبهر را كنار گذاشته و به‬
‫جاي آن از هوشبهر انحرافي (‪ )DIQ‬استفاده كردند‪.‬‬
‫هوشبهر انحرافي يك هنجار مربوط به نمرات معيار است كه داراي ميانگين‬
‫‪ 100‬و انحراف معيار ‪ 15‬يا ‪ 16‬است‪ .‬اگر انحراف معيار ‪ 15‬باشد‪:‬‬
‫هوشبهر انحرافي را مانند نمرات ‪ T‬و ‪ Z‬تفسير ميكنند‪.‬‬