مطالعه سوره

Download Report

Transcript مطالعه سوره

‫مدرسه عمومی و تخصصی تدبر‬
‫نمای کلی مقدمات تدبر در قرآن‬
‫مقدمه و فاتحه‬
‫ویژگی ها‪ ،‬روشها و‬
‫مفهوم تدبر در قرآن‬
‫دروس جزوه‬
‫مقدمات‬
‫تدبر در‬
‫سور مبارکه‬
‫ملحقات (آداب‬
‫قرائت قرآن)‬
‫دانستن ویژگیهاي قرآن‬
‫برخی از روشهاي مطالعه‬
‫و فهم قرآن‬
‫بررسی مفهوم تدبر در‬
‫قرآن و معرفی روشهاي آن‬
‫با هدف تقویت‪:‬‬
‫فلق‬
‫ایمان به غیب‬
‫ناس‬
‫ایمان به غیب‬
‫نصر‬
‫ایمان به غیب‬
‫ماعون‬
‫توجه روزافزون به خدا‬
‫همزه‬
‫درک نیازهاي مردم‬
‫زالزال‬
‫توجه به آخرت‬
‫ضحی‬
‫ایمان به وحی‬
‫انشراح‬
‫ایمان به وحی‬
‫عبس‬
‫ایمان به وحی‬
‫مدرسه عمومی و تخصصی تدبر‬
‫پرهيز از دوگانگی و توجه کامل به خدا‬
‫مدرسه عمومی و تخصصی تدبر‬
‫نگاهی اجمالی به فرآیند درس‬
‫مرحله اول‪:‬‬
‫تفکر درباره‬
‫موضوعات‬
‫سوره‬
‫مرحله دوم‪:‬‬
‫گزاره نویسی‬
‫مطالعه سوره‬
‫مبارکه‬
‫ماعون‬
‫مرحله سوم‪:‬‬
‫تدبر در سوره با‬
‫نزدیک شدن به‬
‫غرض سوره‬
‫مرحله چهارم‪:‬‬
‫طهارت براي‬
‫تدبر‬
‫مطالعه سوره مبارکه ماعون‪:‬‬
‫مطالعه‬
‫سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نویسی‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫بِسمِ اهلل الرَّحمنِ الرَّحیمِ‬
‫به نام خداوند هستى بخش مهربان‬
‫أَ رَأَیتَ الَّذي یُکَذِّبُ بِالدِّینِ (‪)1‬‬
‫آيا آن کس که دين را تکذيب ميکند ديدهاي؟‬
‫فَذلِکَ الَّذي یَدُعُّ الیَتیمَ (‪)2‬‬
‫پس او همانست که يتيم را ميراند و تحقير ميکند‪.‬‬
‫وَ ال یَحُضُّ عَلى طَعامِ المِسکینِ (‪)3‬‬
‫و ديگران را بر غذا دادن بر مسکين تحريک و تشويق‬
‫نميکند‪.‬‬
‫فَوَیلٌ لِلمُصَلِّینَ (‪)4‬‬
‫پس واي بر نمازگزاران‬
‫الَّذینَ هُم عَن صَالتِهِم ساهُونَ (‪)5‬‬
‫همان کساني که از نمازشان دچار سهوند‬
‫الَّذینَ هُم یُراؤُنَ (‪)6‬‬
‫همان کساني که رياکاري ميکنند‬
‫وَ یَمنَعُونَ الماعُونَ (‪)7‬‬
‫و از احسان و خير رساني به ديگران جلوگيري ميکنند‪.‬‬
‫مرحله اول‪ :‬تفکر درباره موضوعات سوره‬
‫مطالعه سوره‬
‫الف‪ .‬بررسی‬
‫مفهوم کلمات‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫ب‪.‬‬
‫تصویرسازی‬
‫کلمات‬
‫تفکر درباره‬
‫موضوعات‬
‫سوره‬
‫ج‪ .‬ارتباط بین‬
‫کلمات سوره‬
‫الف‪ :‬بررسی مفاهيم کلمات‬
‫هو النظر المطلق بأىّ وسيلة کان‪ ،‬بالعين‬
‫الباصرة‪ ،‬أو بقلب بصير‪ ،‬أو بشهود روحانىّ‪،‬‬
‫أو بمتخيّلة مفکّرة بترکيب الصور و المعاني‪.‬‬
‫و أمّا مفهوم العلم أو الظنّ أو التدبّر أو‬
‫التعقّل و غيرها‪ :‬فانّما هي من آثار الرؤية‬
‫(مطلق النظر)‪ ،‬و تستفاد منها في مواردها‬
‫مطلق نظر (نگريستن) است به هر وسيله‬
‫که باشد؛ باچشم بينا يا با قلب بينا يا با‬
‫شهود روحاني و يا با قوه خيال که به وسيله‬
‫ترکيب تصورات و معاني مي انديشد‪ .‬اما‬
‫مفاهيم علم و ظنّ وتدبر و ‪ ،...‬از آثار رويت‬
‫(مطلق نظر) هستند واز موارد مختلف‬
‫استعمال آن فهميده مي شوند‬
‫کذب‬
‫هو ما يقابل الصدق‪ ،‬فهو ما‬
‫يخالف الواقعيّة و الحقّ‪ ،‬کما أنّ‬
‫الصدق هو ما يکون على حقّ و‬
‫على واقعيّة‪.‬‬
‫در مقابل صدق است و آن‬
‫چيزي است که با واقعيت و حق‬
‫مخالف است‪.‬‬
‫دعع‬
‫هو الدفع بشدّة و عنف‪.‬‬
‫به معناي دفع همراه با شدت و‬
‫خشونت است‬
‫مطالعه سوره‬
‫رأي‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫الف‪ :‬بررسی مفاهيم کلمات‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫یتم‬
‫(یتیم)‬
‫حضض‬
‫(یحضّ)‬
‫الترغيب و البعث على أمر هو‬
‫دون شأنه و لو اعتبارا و توهّما‪.‬‬
‫ترغيب و برانگيختن براي امري‬
‫است که آن امر دون شأن فرد‬
‫است حال يا بر اساس مالکهاي‬
‫اعتباري يا توهمي‬
‫طعم‬
‫(طعام)‬
‫هو أکل شيء أو شربه مع اشتهاء‬
‫و ذوق‬
‫خوردن يا نوشيدن که با اشتها و‬
‫ذائقه همراه و هماهنگ است‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫هو انقطاع عمّا يتعلّق به و انفراد‬
‫فى ضعف‪ .‬اليتم بفقدان األب‬
‫المربّى المدبّر المدير لمعيشته و‬
‫اموره‪.‬‬
‫يتم به قطع شدن از چيزي که به آن‬
‫تعلق دارد و در ضعف قرار گرفتن‬
‫گويند‪ .‬و يتيم کسي است که مربي و‬
‫سرپرست امور و معيشت خود را از‬
‫دست داده است‪.‬‬
‫الف‪ :‬بررسی مفاهيم کلمات‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫سکن‬
‫ویل‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫صلو‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫هو االستقرار في مقابل الحرکة و هو‬
‫أعمّ من االستقرار المادّيّ و الروحي‬
‫تقرار در مقابل حرکت را گويند و‬
‫اين استقرار ميتواند از نظر مادي يا‬
‫روحي مد نظر باشد‪.‬‬
‫أنّ الکلمة تستعمل في مقام إنشاء ذ ّم‬
‫شديد و قدح أکيد أو دعاء على ضرر و‬
‫شرّ‪ ،‬و هذا هو األغلب في استعمالها‪.‬‬
‫و الويل بمعنى البليّة الشديدة القريبة‬
‫من الهالکة‬
‫اين کلمه براي مذمت شديد يا دعايي‬
‫براي ضرر رسيدن به کسي استفاده‬
‫ميشود و ويل به معناي بالي شديدي‬
‫که بسيار نزديک به هالکت است‬
‫مأخوذة من السريانيّة و اآلراميّة‪،‬‬
‫و هي بمعنى العبادة المخصوصة‪،‬‬
‫و يعبّر عنها بالعربيّة‪ :‬بالصالة‪ .‬هو‬
‫الثناء الجميل المطلق الشامل‬
‫للتحيّة و غيرها‬
‫اين کلمه از زبانهاي سرياني و آرامي‬
‫گرفته شده و به معناي عبادت‬
‫مخصوص است و در عربي به آن نماز‬
‫گويند و معناي ريشه آن مطلق‬
‫ستايش زيباست که شامل تحيت و‬
‫سالم و ‪ ...‬مي شود‬
‫الف‪ :‬بررسی مفاهيم کلمات‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫سهو‬
‫(ساهون)‬
‫منع‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫معن‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫هو الغفلة عن عمل يقصده و يريد أن‬
‫يعمل به‪ .‬کلّا أو جزءا‪ ،‬ظاهريّ أو‬
‫معنويّ‬
‫غافل شدن از عملي که انجام آن قصد شده‬
‫بود و يا اراده بر انجام آن بوده است‪.‬و آن‬
‫عمل مي تواند به صورت کلي يا جزئي ‪،‬‬
‫ظاهري يا معنوي باشد‪.‬‬
‫هو إيجاد ما يتعذّر به الفاعل القادر في‬
‫عمله‪ ،‬أو إيجاد ما به يتوقّف جريان‬
‫عمل‪.‬‬
‫ايجاد چيزي است که به وسيله آن انجام‬
‫فعل براي فاعلي که بر عملش قدرت دارد ‪،‬‬
‫دشوار مي شود يا به وسيله آن جريان‬
‫عملي متوقف ميشود‬
‫هو ماليمة و اعتدال في أمر و و هذا المعنى‬
‫يختلف باختالف الموضوعات‪ .‬و في کلّ منها‬
‫بحسبه‪ :‬ففي الماء کونه هنيئا في مقام‬
‫الشرب‪ .‬و في الجريان کونه ماليما طبيعيّا‬
‫سهال‪ .‬و في أثاث البيت ما کان في جريان في‬
‫البيوت و من جملة األشياء و األسباب‬
‫المعمول بها في المتعارف‪ .‬و في اإلنفاقات ما‬
‫يکون عند الناس معروفا غير منکّر و فيه‬
‫ماليمة ال صعوبة فيه‪.‬‬
‫ماليمت و اعتدال در يک امر را گويند‪ .‬اين‬
‫معني در موضوعات مختلف متفاوت است‪ .‬در‬
‫مورد آب به معناي گوارا بودن آنست‪ .‬در‬
‫جريان به معناي ماليم و طبيعي بودن و‬
‫سهولت آن است‪ .‬در وسايل منزل به معناي‬
‫آن چيزي است که به طور معمول در خانه‬
‫يافت ميشود‪ .‬و در انفاقها به معناي آن چيزي‬
‫است که ميان مردم معروف است و ناشناخته‬
‫نيست و نيز در دادن آن سختياي وجود ندارد‪.‬‬
‫ب‪ :‬تصویرسازی کلمات‬
‫واژه‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫نمونه اي در خارج‬
‫رأي‬
‫با چشم ديدن‪.‬‬
‫کذب‬
‫دروغ گفتن‪.‬‬
‫دین‬
‫اطاعت‪.‬‬
‫دعّ‬
‫راندن چيزي يا کسي‪.‬‬
‫یتیم‬
‫کسي که پدر ندارد‪.‬‬
‫حضّ‬
‫اشتياق کسي را براي چيزي برانگيختن‪.‬‬
‫طعم‬
‫مزه داشتن‪.‬‬
‫سکن‬
‫آرام گرفتن‪.‬‬
‫صلو‬
‫نيايش و ستايش کردن‪.‬‬
‫سهو‬
‫غفلت‪.‬‬
‫منع‬
‫دست برداشتن از چيزي‪.‬‬
‫معن‬
‫ماعون آنست که پيوسته در گردش و جريان است‪ ،‬چنانکه آن را تبر‪ ،‬ديک‪،‬‬
‫دستاس و مانند آن که معموال به عاريه داده ميشوند‪ ،‬معنى کردهاند و ايضا‬
‫مانند قرض دادن‪ ،‬صدقه دادن‪ ،‬و زکات که در ميان مردم جريان دارند‪.‬‬
‫نمونه هاي دیگر‬
‫ج‪ :‬ارتباط بين کلمات سوره‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫ب) تصويرسازي‬
‫کلمات در ارتباط با‬
‫هم‬
‫الف) اعراب‬
‫سوره‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫ارتباط بين‬
‫کلمات سوره‬
‫ج‪ :‬ارتباط بين کلمات سوره‪ :‬اعراب سوره‬
‫مطالعه سوره‬
‫(أَ رَأَیتَ الَّذِي یُکَذِّبُ بِالدِّینِ)‬
‫همزه استفهام است‪ .‬رأيت فعل ماضي و فاعل آن انت است‪ .‬الذي موصول و يکذب بالدين صله است‪ .‬بالدين متعلق به‬
‫يکذب است‪ .‬جمله صله در محل مفعول دوم براي رأيت است‪.‬‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫(فَذلِکَ الَّذِي یَدُعُّ الیَتِیمَ)‬
‫فاء در جايگاه فاء جواب شرط است‪ ،‬زيرا جمله در جواب شرطي است که در تقدير است و آن اين است که «اگر‬
‫ميخواهي بداني يا اگر او را نميشناسي» پس آن کسي است که يتيم را از خود ميراند‪ .‬ذلک مبتدا و الذي خبر آن بوده‬
‫و جمله يدعّ اليتيم صله است‪.‬‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫(وَ ال یَحُضُّ عَلى طَعامِ المِسکِینِ)‬
‫واو عاطفه و ال نافيه است و يحضّ فعل مضارع مرفوع و فاعل آن مستتر که در تقدير هو است‪ .‬على طعام المسکين‬
‫متعلقان به يحضّ است‪.‬‬
‫(فَوَیلٌ لِلمُصَلِّینَ)‬
‫فاء نتيجه است و ويل مبتدا و للمصلين خبر آن است‪.‬‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫(الَّذِینَ هُم عَن صَالتِهِم ساهُونَ)‬
‫الذين نعت براي مصلّين است و هم مبتدا و عن صالتهم متعلق به ساهون است و جمله اسميه محلي از اعراب ندارد چون‬
‫صله الذين است‪.‬‬
‫(الَّذِینَ هُم یُراؤُنَ وَ یَمنَعُونَ الماعُونَ)‬
‫الذين بدل براي الذين قبلي بوده‪ ،‬هم مبتدا و جمله يراءون خبر آن است‪ .‬اين جمله صله براي الذين بوده و جمله‬
‫يمنعون الماعون عطف بر يراءون است‪ .‬مفعول اول يمنعون محذوف و الماعون مفعول دوم آن است‪.‬‬
‫ج‪ :‬ارتباط بين کلمات سوره‪ :‬تصویرسازی کلمات در ارتباط با هم‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫* ويژگيهاي برخي از افراد جامعه که دور از حقيقت دين هستند‪.‬‬
‫* دورويي و فريب که در عبادتهاي فردي و اجتماعي ظهور مييابد‪.‬‬
‫* افرادي در جامعهاند که اوضاع نابسامان مادي و معنوي دارند‪ .‬افرادي گرسنه‪ ،‬افرادي با توان معنوي بسيار‬
‫پايين‪ ،‬افرادي که هيچ کار و شغلي ندارند‪ ،‬بچه هايي يتيم‪ ....،‬که در جامعه کسي به فکر آنها نيست‪.‬‬
‫* جامعهاي که قرار است ديندار باشد‬
‫* افرادي که نماز ميخوانند‪ ،‬اما براي منفعتهاي خودشان ميخوانند‬
‫* دينداري واقعي که با توجه‪ ،‬درك و مساعدت به نيازمندان همراه است‪.‬‬
‫* آسيبهاي اجتماعي‬
‫* ‪........................................‬‬
‫* ‪........................................‬‬
‫مرحله دوم‪ :‬گزاره نویسی‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫الف‪ .‬گزاره هاي‬
‫جزوه‬
‫ج‪ .‬گزاره هاي‬
‫الميزان‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫گزاره نويسي‬
‫الف‪ :‬گزاره های کتاب‬
‫أرأیت الذي یکذب بالدین‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫* دين به معناي پذيرش قوانين مشخص حاکم بر اعمال و باورهاست که به پاداش يا جزا منجر ميشود‪ .‬بنابراين ميتوان در‬
‫تکذيب آن‪ ،‬يکي از سه قيد (پذيرش‪ +‬قوانين‪ +‬پاداش يا جزا) را در قول يا عمل و يا در قول و عمل انکار کرد‪.‬‬
‫* با توجه به تعريف دين‪ ،‬دين فقط متعلق به خداوند است که از طريق انبيا و اولياي الهي در اختيار بشر قرار ميگيرد لذا‬
‫خطاب اصلي در سوره پيامبر صلي اهلل عليه و آله است‪.‬‬
‫* مهمترين آسيب اجتماعي تکذيب دين است؛ زيرا در اين صورت تنها منافع شخصي‪ ،‬تعيين کننده ضوابط جامعه خواهد بود‪.‬‬
‫در اين صورت منافع فرد اقتضا ميکند تا از برخي از احکام دين تبعيت کند‪ .‬اين تبعيت باعث دورويي در جامعه ميشود‪ .‬بدين‬
‫ترتيب تکذيب دين با دورويي همراه است‪.‬‬
‫* شناخت کساني که تکذيب کننده دين هستند براي جلوگيري از آسيبهاي احتمالي الزم است‬
‫* ‪...................................................................‬‬
‫فذلک الذي یدع الیتیم و ال یحض علی طعام المسکین‬
‫* اين آيات در مقام معرفي تکذيب کنندگان دين است‪.‬‬
‫* نحوه برخورد با يتيم و مسکين شاخصه دينداري است‪ .‬و اگر منظور از دين‪ ،‬جزا باشد‪ ،‬عاقبتنگري مد نظر بوده است‪.‬‬
‫* نحوه برخورد با يتيم و مسکين‪ ،‬نيّات باطني فرد را آشکار ميسازد‪.‬‬
‫* اطالع از اوضاع ديگر افراد جامعه که از توان مادي و معنوي ضعيفي برخورداند‪ ،‬از وظايف ديندار است‪.‬‬
‫* کسي که به فکر رفع محروميت از جامعه نباشد‪ ،‬ديندار نيست‪.‬‬
‫* دفع يتيم با شدت در صورتي ايجاد ميشود که فرد به کلي از عاطفه و احسان تهي باشد‪.‬‬
‫* حضّ بر طعام مسکين به معناي در نظر نگرفتن تعينات اجتماعي و منظر نامطلوب مردم در تشويق رسيدگي به مساکين‬
‫است‪.‬‬
‫* ‪...................................................................‬‬
‫الف‪ :‬گزاره های کتاب‬
‫فویل للمصلین الذین هم عن صالتهم ساهون‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫* خداوند برخي از نمازگزاران را شايسته هالکت دانسته‪ ،‬آنها را از جرگه نمازگزاران خارج ميکند‪.‬‬
‫* نمازي که صرفاً جنبه شخصي پيدا کند و فرد را در جهات مصالح مردم قرار ندهد‪ ،‬نماز مطلوب خداوند نيست‪(.‬فاء در ابتداي‬
‫ويل فاي نتيجه است) لذا اگر نماز انسان واقعي باشد فرد را از تکذيب دين مصون ميسازد‪ .‬در اين صورت چنين کسي از دور‬
‫کردن يتيم و رها ساختن مسکين خودداري ميکند‪.‬‬
‫* بهره بردن معنوي از نماز با پذيرش يتيم‪ ،‬تشويق در طعام مسکين و کمک به ديگران‪ ،‬امکانپذير ميشود‪.‬‬
‫* خداوند در دين خود بين احکام فردي و اجتماعي تفاوتي نگذاشته است‪ .‬و هر يک را به منزله ظاهر و باطن ديگري قرار داده‬
‫است‪.‬‬
‫* خطراتي وجود دارد که فرد را نسبت به نمازش دچار غفلت ميکند‪.‬‬
‫* اين غفلت از جنبه اجتماعي و تبديل شدن به يک حرکت اجتماعي بسيار خطرناك است‪.‬‬
‫* سهو از نماز به معناي غفلت و بيبهره بودن از منافع الهي آن است‪.‬‬
‫* ‪...................................................................‬‬
‫الذین هم یراؤن‬
‫* نمازي که انسان براي منفعت شخصي (مادي) بخواند‪ ،‬نمازي ريايي است‪ .‬نشانه ريايي بودن نماز در اين است که اگر فرد از‬
‫طريق ديگري به آن منفعت برسد آن نماز را ترك خواهد کرد‪( .‬مگر به عادت)‬
‫* ديده شدن براي هر انساني بسيار مهم است‪ .‬اگر نتواند خود را براي خدا مهيا کند تا فقط توسط او ديده شود دچار ريا‬
‫ميشود‬
‫* ‪...................................................................‬‬
‫الف‪ :‬گزاره های کتاب‬
‫و یمنعون الماعون‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫* منع از ماعون به معناي بيتوجهي همراه با منع نسبت به وجود حداقلهاي زندگي براي ساير افراد جامعه است‪ .‬چنيني‬
‫افرادي وضعيتي که براي خود در نظر دارند با وضعيت ديگران متفاوت است‪ ،‬زيرا خود را داراي فهم و کمال بيشتري ميدانند و‬
‫ديگران را با ضعف فکري يا رفتاري محسوب ميکنند‪.‬‬
‫* کساني که از حداقلهاي زندگي ديگران منع ميکنند‪ ،‬در واقع به داراييهاي خود فخر نموده ديگران را بي دست و پا فرض‬
‫ميکنند اين افراد قبل از آنکه منع ماعون کنند‪ ،‬دچار همز و لمز ميشوند‪.‬‬
‫* خداوند که نماز را نشانه ارتباط بنده با خود ميداند‪ ،‬آن را در وابستگي کامل با ارتباط با ديگر افراد جامعه معرفي کرده است‪.‬‬
‫رسيدگي به احوال بندگان خدا معياري در قرب يا بعد انسان از خدا و دين خداست‪.‬‬
‫* ساده ترين داشته هاي انسان ميتواند بهانه کمک و ارتباط او با ديگر افراد جامعه باشد‪.‬‬
‫* ‪...................................................................‬‬
‫ج‪ :‬گزاره های الميزان‬
‫* اين سوره تهديد کسانى است که خود را مسلمان معرفى کردهاند ولى متخلق به اخالق منافقيناند‪،‬‬
‫*[اخالق منافقين] از قبيل سهو از نماز‪ ،‬ريا کردن در اعمال و منع ماعون‪،‬‬
‫* که هيچ يک از اينها [اعمال فوق] با ايمان به روز جزا سازگارى ندارد‪.‬‬
‫* اين سوره هم احتمال دارد مکى باشد و هم مدنى‪.‬‬
‫أَ رَأَیتَ الَّذِي یُکَذِّبُ بِالدِّینِ‪:‬‬
‫* کلمه «رؤيت» هم مىتواند به معناى ديدن با چشم باشد‪ ،‬و هم به معناى معرفت‪.‬‬
‫* و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا صلي اهلل عليه و آله است‪ ،‬بدان جهت که فردى شنونده است‪ ،‬نه بدان جهت‬
‫که پيامبر صلي اهلل عليه و آله است‪،‬‬
‫* در نتيجه خطاب [در آيه اول] به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود‪.‬‬
‫* و مراد از «دين»‪ ،‬جزاى يوم الجزاء است‪ ،‬پس کسى که دين را تکذيب کند منکر معاد است‬
‫گزاره هاي المیزان از سوره مبارکه ماعون‬
‫(جهت مطالعه‪ ،‬روي آیکون روبرو کلیک کنید)‬
‫فهرست‬
‫مرحله سوم‪ :‬تدبر در سوره با نزدیك شدن به غرض آن‬
‫مطالعه سوره‬
‫‪ .1‬تفکر‬
‫درباره‬
‫موضوعات‬
‫‪ .2‬گزاره‬
‫نويسي‬
‫‪ .3‬غرض‬
‫سوره‬
‫‪ .4‬طهارت‬
‫براي تدبر‬
‫فهرست‬
‫برخی از نکاتی که میتواند بیان کننده وجوهی از غرض سوره باشد عبارتند از‪:‬‬
‫‪ .1‬مهمترين مؤلفه امامت در جامعه ارائه و اجراي صحيح دين است‪ ،‬ديني که غايت هر انساني (هر عمل و باور) را مشخص کرده‬
‫است و بيان ميدارد که ظاهر و باطن دين در عبادات فردي و اجتماعي است‪.‬‬
‫‪ .2‬امام و دين در جامعه تبيين کننده شاخصههاي عبوديت در جامعه است‪ .‬شاخصه عبادتهاي اجتماعي پذيرش منطقي و‬
‫صحيح يتيم و سعي در برطرف کردن چهره فقر و مسکنت از جامعه است و شاخصه عبادتهاي فردي نماز است‪ .‬اين دو‬
‫شاخصه با هم ميزان شده و ارتباط تنگاتنگ آنها نشانهاي براي کمال آفريني آنهاست‪.‬‬
‫‪ .3‬تبيين دين و دينداري و آسيبهاي آن از وظايف رهبري جامعه است و پرهيز از اين آسيبها نيز از وظايف قطعي پيروان‬
‫دين است‪ .‬بنابراين اين سوره انسانهاي ديندار را نسبت به آسيبهايي هشدار ميدهد که اگر از آن مراقبت نکنند‪ ،‬از زمره کساني‬
‫هستند که دين را به تمسخر گرفته و آن را تنها براي منافع دنيوي خويش خواستهاند‪ .‬اين هشدار بسيار قوي است که لعنت‬
‫خدا را در پي دارد‪ .‬لذا ميتوان دور شدن از موانع ارتباط با خدا در ساحت جامعه را به عنوان غرضي دانست که تدبر در اين‬
‫سوره به ما عطا ميکند‪.‬‬
‫‪................................................................... .4‬‬
‫جمع بندي سوره‬
‫* با توجه به اين سوره چه داراييهايي از خود را به عنوان ماعون تشخيص ميدهيد؟‬
‫* آيا داراييهايي که ميتوانيد در اختيار ديگران قرار دهيد صرفاً مادي است؟ مواردي از آن را نام ببريد‪.‬‬
‫* برخي از مصاديق دعّ يتيم و حضّنداشتن بر مسکين چيست؟‬
‫* چگونه ميتوان از ريا خارج شد؟‬
‫* عامل ريا چيست؟‬
‫* آيا رياکار ميتواند موحد باشد؟ چرا؟‬
‫* اين سوره براي خروج انسان از رياکاري چه راهکارهايي پيشنهاد ميکند؟‬
‫* اعتقاد به پيامبر صلي اهلل عليه و آله و اهل بيت عليهم السالم چگونه ميتواند انسان را از آسيبهاي دينداري نجات دهد؟‬
‫* آيا ميتوان مصداق اتم دين را واليت وليّ الهي قرار داد؟‬
‫* آيا ميتوان گفت با مالك و معيار واليت وليّ الهي‪ ،‬مصاديق کمک به يتيم و مسکين مشخص ميشود؟ چرا؟‬
‫* اگر نظام امامت در سوره در نظر گرفته نشود آيا امکان پيادهسازي مضامين سوره وجود دارد؟ چرا؟‬
‫مرحله چهارم‪ :‬طهارت برای تدبر‬
‫براي به دست آوردن طهارت از برکت همنشيني و مصاحبت با سوره مبارکه ماعون به موارد زير توجه کنيد‪:‬‬
‫الف‪ .‬توجه داشتن به یتیم و مسکین‬
‫* با تفحص در اطراف خود افراد نيازمند را شناسايي کرده و براي برطرف کردن ناتواني آنها ديگران را تشويق نماييم‪.‬‬
‫* توجه به اين نکته ضروري است‪ :‬پيشنهاد ميشود ابتدا نيازمنديهاي مادي در نظر گرفته شود و پس از موفقيت نسبي‬
‫نيازهاي معنوي اطرافيان را مورد توجه قرار دهيم‪.‬‬
‫* سعي کنيم وسايلي که نيازي به آن نداريم را به ديگران هديه کنيم‪ .‬اين موضوع منافاتي با آيه «انفقوا مما تحبون»‬
‫ندارد‪ ،‬زيرا بسياري از لوازم و وسايلي که دوستشان داريم ممکن است براي ما بدون استفاده باشد‪ .‬در عين حال وسايلي‬
‫که براي ما مصرفي ندارد ممکن است بتواند نياز ديگران را برطرف کند‪.‬‬
‫ب‪ .‬توجه به نماز‬
‫* با مطالعه هفتگي بخشهايي از يک کتاب درباره اسرار نماز‪ ،‬هر هفته حضور قلب خود را بيشتر نماييم‪.‬‬
‫* همچنين سعي کنيم براي تقويت توجه به نماز قبل از هر نماز صدقهاي ولو اندك کنار گذاريم‪.‬‬
‫روایت صدقه و نماز‬
‫براي مطالعه روي آیکون روبرو کلیک کنید‬
‫فهرست‬
‫اللهم صل علی محمد و آل‬
‫محمد و عجل فرجهم‬
‫‪...‬‬
‫در طلبش هر قدر ای دل که توانی بکوش‬
‫الحمدهلل رب العالمین ‪...‬‬
‫مدرسه عمومی و تخصصی تدبر‬
‫برای مطالعه بيشتر‬
‫ردیف‬
‫نام فایل‬
‫‪1‬‬
‫ريا‪ -‬چهل حديث‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪5‬‬
‫‪6‬‬
‫‪7‬‬
‫لینک فایل‬
‫مدرسه عمومی و تخصصی تدبر‬