موسیقی - مرکز دانشگاه تهران

Download Report

Transcript موسیقی - مرکز دانشگاه تهران

‫اصغر رکوفیان‬
‫گفتار نخست‬
‫جریان عبارت است از ‪ :‬تشکل ‪ ،‬جمعیت و گروه‬
‫اجتماعی معینی که عالوه بر مبانی فکری ‪ ،‬از نوعی‬
‫رفتار ویژه اجتماعی برخوردار است ‪.‬‬
‫دارا بودن صبغه اجتماعی و اندیشه مشخص ‪ ،‬رفتار‬
‫معین و مرتبط با آن اندیشه و داشتن تعدادی پیرو ‪،‬‬
‫ویژگی های جریانهای اجتماعی اند ‪.‬‬
‫چهار دسته اند ‪ :‬فکری ‪ ،‬فرهنگی ‪،‬‬
‫سیاسی و اقتصادی‬
‫جریان شناسی عبارت است از شناخت‬
‫منظومه و گفتمان ‪ ،‬چگونگی شکل گیری ‪،‬‬
‫معرفی مؤسسان و چهره های علمی و‬
‫تأثیر گذار در گروه های فکری ‪ ،‬فرهنگی ‪،‬‬
‫سیاسی و اقتصادی است ‪.‬‬
‫مثال حلقه کیان که با گفتمان روشنفکری‬
‫دینی آقای سروش توانست مؤسسه‬
‫فرهنگی صراط را در سال ‪ 1376‬تأسیس‬
‫کند و در پیدایش حزب مشارکت مؤثر بوده‬
‫است ‪.‬‬
‫فرهنگ در زبان فارسی به معنای کشیدن‪ ،‬سپس به معنای‬
‫دانش ‪ ،‬ادب ‪ ،‬عقل است‪.‬‬
‫در عربی با کلمه ثقافه به معنای تیز هوشی است ‪.‬‬
‫در اصطالح تعارف گوناگونی گفته اند ‪:‬‬
‫تامسپون ‪ :‬فرهنگ به مثابه ترقی و تکامل فرد و جامعه لحاض‬
‫میگردد ‪.‬‬
‫عالمه جعفری ‪ :‬شیوه بایسته برای آن دست از فعالیتهای‬
‫مادی و معنوی انسانها که به طرز تعقل سلیم در حیات معقول‬
‫تکاملی مستند می باشد ‪.‬‬
‫تالیور ‪ :‬دانش ‪ ،‬دین ‪ ،‬هنر ‪ ،‬قانون ‪ ،‬اخالقیات ‪ ،‬آداب و رسوم و‬
‫هر گونه توانایی و عادتی که آدمی به عنوان عضو جامعه به‬
‫دست می آورد ‪.‬‬
‫خاطرات ‪ ،‬ذهنیات ‪ ،‬اندیشه ها ‪ ،‬ایمانها ‪ ،‬باورها ‪،‬‬
‫سنت ها ‪ ،‬آداب و ذخیره های فکری و ذهنی برای‬
‫یک ملت است ‪.‬‬
‫فرهنگ ‪ ،‬جهت دهنده ذهنیت های انسان و عامل‬
‫اصلی و تعیین کننده رفتارهای فردی و اجتماعی‬
‫است ‪.‬‬
‫ما از اول گفته ایم که وجهه انقالب ‪ ،‬یعنی آن بخش‬
‫نمادین و چهره بیرونی انقالب ‪ ،‬چهره فرهنگی است‬
‫‪ .‬سیاست ما هم مقهور فرهنگ ما است ‪ .‬فرهنگ ما‬
‫ساخته شده تاریخ و مکتب و انقالب ما است ‪.‬‬
‫پلورالیزم به معنای کثرت گرائی می باشد ‪.‬‬
‫پلورالیست در حال حاضر به کسانی که به کثرت فرهنگی ‪،‬‬
‫سیاسی ‪ ،‬اجتماعی ‪ ،‬معرفتی و دینی اصالت می دهند ‪ ،‬گفته‬
‫می شود ‪.‬‬
‫پس پلورالیزم فرهنگی ‪ ،‬به معنای اصالت و حقانیت و تعدد و‬
‫تکثر فرهنگ ها و آداب و رسوم اجتماعی و گوناگون است ‪.‬‬
‫اسالم با مبانی پلورالیزم فرهنگی ناسازگار است همچنین با‬
‫اومانیسم ( خدا انگار انسان ) تولرانس ( نفی حقانیت ارزشهای‬
‫اسالمی ) و نسبی گرائی ( نفی معیار حقانیت ) مخالفت می‬
‫ورزد‬
‫مقام معظم رهبری در تبیین تهاجم فرهنگی از‬
‫مفاهیم دیگری بهره برده است از جمله ‪:‬‬
‫الگوسازی منحط و خط دهی روانی دشمنان اسالم‬
‫تهاجم به بنیان های فرهنگی و اعتقادی ملت ایران‬
‫تحقیر جریان ادب ‪ ،‬هنر و فرهنگ انقالبی کشور‬
‫منصرف کردن جوانان مؤمن از پایبندی متعصبانه به‬
‫دین‬
‫اقدام آرام و بی سرو صدا ‪ ،‬اشاعۀ فرهنگ غلط‬
‫بی محتوا کردن نظالم اسالمی و ‪.....‬‬
‫نباید مفهوم تهاجم فرهنگی را با تبادل فرهنگی و‬
‫انتقال فرهنگی یکسان دانست ‪.‬‬
‫اصلی ترین عنصر تهاجم فرهنگی غرب بر ضد اسالم‬
‫‪ ،‬ترویج معرفت شناسی نسبی انگارانه و شکاکانه ‪،‬‬
‫پلورالیزم دینی ‪ ،‬لیبرالیسم و سکوالریسم و علم‬
‫گرایی است ‪.‬‬
‫برای تحقق تهاجم فرهنگی نظریه جهانی شدن را‬
‫مطرح کردند ‪.‬‬
‫تغییر سبک زندگی ‪ ،‬زبان ‪ ،‬حرکت بدنی ‪ ،‬موسیقی‬
‫‪ ،‬منش ‪ ،‬کنش زندگی ‪ ،‬رواج نمادهای غربی در‬
‫پوشاک ورزشی و ‪، ...‬‬
‫خرده فرهنگ ‪ ،‬یکی از راههای شناخت فرهنگ یک‬
‫کشور است ‪.‬‬
‫خرده فرهنگ های یک کشور اعم از فرهنگ های‬
‫قومی ‪ ،‬مذهبی و طبقه ایی در جامعه شناسی از‬
‫اهمیت خاصی برخوردار است ‪.‬‬
‫گرچه خرده فرهنگ ها در یک فرهنگ بزرگ تری جا‬
‫می گیرند ‪ ،‬ولی نسبت همانگی و ناهماهنگی آن‬
‫ها با فرهنگ کلی جامعه یکسان نیست ‪.‬‬
‫باید مواظب بود این اصطالح با ضد فرهنگ خلط نشود‬
‫‪.‬‬
‫به فرهنگی گفته می شود که با فرهنگ رایج جامعه‬
‫ضدیت داشته باشد ‪.‬‬
‫نکته دقیق این است که این ضد فرهنگ چگونه در جامعه‬
‫رواج پیدا می کند ؟‬
‫مثال فرقه گرائئ در شیعه از آن جهت که وحدت و انسجام‬
‫تشیع را مخدوش می شازد منشأ اختالف و زوال مذهب‬
‫است ‪.‬‬
‫ویژ گی مهم ضد فرهنگ ‪:‬‬
‫‪ _)1‬رسمیت نداشتن در جامعه‬
‫‪ _)2‬مخالفت با فرهنگ رایج و شایع پذیرفته شده در‬
‫جامعه‬
‫‪ _)3‬مدیرت و کنترل ذهنی اعضا به وسیله رهبر خودکامه‬
‫در ساختار هرمی قدرت با بهر گیری از تکنیک های عضو‬
‫گیری و نگه داری ‪.‬‬
‫‪ _)1‬دهکده جهانی و ارتباط حداکثری رسانه ای‬
‫‪ _)2‬روحیه تسامح و تساهل و تنوع و راحت طلبی‬
‫‪ _ )3‬جهل و بی اطالعی افراد از اعتقادات و رفتارهای‬
‫انحرافی فرقه ها‬
‫‪ _)4‬جنگ نرم و استفاده کردن از اختالفات داخلی‬
‫گفتار دوم‬
‫واژه فراماسونری از واژه انگلیسی ‪freestone‬‬
‫‪ mason‬به معنی سنگ تراش و ظریف کار یا بنّای‬
‫آزاد گرفته شده است ‪.‬‬
‫اعضای فراماسونری را فراماسون یا ماسون و‬
‫ساختمان و مرکز فعالیت ماسون ها را لژ می نامند ‪.‬‬
‫فراماسونری اولین جنبش روشنفکری در ایران بود ‪.‬‬
‫میرزا ملکم خان ‪ ،‬روشنفکر تحصیل کرده فرانسه‬
‫اولین لژ فراماسونری در ایران را با حمایت میرزا اقا‬
‫خان صدر اعظم تاسیس کرد ‪.‬‬
‫لژ های فراماسونری متعددی همچون لژ پهلوی و لژ‬
‫مولوی در ایران تاسیس شد ‪.‬‬
‫اعتقادات متفاوت در ماسون ها دلیل بر نفی‬
‫اعتقادات مشترک نیست ‪.‬‬
‫برای نمونه ‪ ،‬تقدیس شیطان ‪ ،‬الهه های ملل باستان‬
‫‪ ،‬اعتقاد به اومانیسم ‪ ،‬عدم اعتقاد به روح و امور فرا‬
‫مادی ‪ ،‬اعتقاد به سلیمان نه به عنوان نبی بلکه به‬
‫عنوان پادشاه ‪ ،‬جادوگر و ماسون اعظم ‪ ،‬عالقه‬
‫افراطی به علوم طبیعی ‪ ،‬اعتقاد به ساخت معبد‬
‫سلیمان ‪ ،‬اعتقاد به ظهور ضد مسیح و ‪. ،...‬‬
‫‪ _)1‬یک ماسون تنها مجبور به پیروی از قوانین‬
‫اخالقی است تعهدی جز این ندارد ‪.‬‬
‫‪ _)2‬فاش نکردن اسرار و رموز سازمان و اعضای آن ‪.‬‬
‫‪ _)3‬آغاز ورود یک فرد به لژ ‪ ،‬معرفی سه ماسون بعد‬
‫از تحقیقات و انجام آزمایشات و سپس رأی نهای‬
‫مجمع شورای عالی‬
‫آزمایشهای ویژه مردان‬
‫آزمایش هوا ‪ ،‬آزمایش آتش ‪ ،‬آزمایش خون و آزمایش‬
‫آب‬
‫فعالیتهای فراماسونری در کشورهای مختلف متنوع و در‬
‫بردارنده عرصه های مختلف سیاسی ‪ ،‬اقتصادی ‪،‬‬
‫فرهنگی ‪ ،‬نظامی و امنیتی است ‪.‬‬
‫فعالیتهای اقتصادی ‪ ،‬سیاسی و نظامی این جریان در‬
‫قرن اخیر توسط امریکا و اسرائیل برای حمایت از گروه‬
‫های شیطان پرستی و ترویج فساد است ‪.‬‬
‫با نفوذ در ادیان اسالم و مسحیت به دنبال فرقه گرایی‬
‫هستند ‪.‬‬
‫رواج بهائیت ‪ ،‬وهابیت ‪ ،‬در اسالم و نو انجیلی ها در‬
‫مسیحیت در همین راستاست ‪.‬‬
‫‪ _1‬نابودی تمام مظاهر یکتا پرستی‬
‫‪ _2‬تخریب مسجد االقصی و بازسازی معبد سلیمان‬
‫‪ _3‬دست یابی به قدرت جهانی و حکومت جهانی‬
‫شیطان با حاکمیت دجال‬
‫آیا نماد های فراماسونر ها مهم است یا در عمل‬
‫اعتقاد آنها ؟‬
‫چرا بیشتر نماد ها معرفی میشوند ؟ آیا این تبلیغ‬
‫فراماسونر ها نیست ؟‬
‫چرا نماد های خود را علنی کرده اند؟‬
‫نماد ظاهری است که ما مشغول به خود و غافل از‬
‫باطن می کند و به آرامی مشغول اهداف پشت پرده‬
‫خود هستند و در تغییر اعتقادات خود در متن زندگی‬
‫و سبک زندگی تالش میکنند ‪.‬‬
‫به همین دلیل فعال اصول اعتقادی آنها را بیان میکنیم‬
‫جریان شیطانی‪ ،‬بسیاری از نمادهایی را که در دیگر‬
‫آیینها و مسلکها ریشه دارد‪ ،‬امروزه به سود خویش و‬
‫در خدمت خود به کار گرفته است ‪.‬‬
‫آنها این نمادها را تصاحب کردهاند‪ ،‬هدف از این‬
‫تردستی‪ ،‬اثبات ریشهدار بودن آیینشیطان پرستی و‬
‫تثبیت آن و اعتماد بخشی به یاران شیطان است‪.‬‬
‫پارهای از این نمادها در تمدنهای باستانی مصر و یونان‬
‫ریشه دارد و بعضی دیگر متعل ّق به شرق است؛ چنانکه‬
‫«آنتوان الوی» در کتابش «کالی» و «شیوا» را که در میان‬
‫هندوها و یوگیها جایگاه خاصی دارند و از خدایان هندو‬
‫به حساب میآیند‪ ،‬همان شیطان معرفی میکند‪ ،‬بعضی‬
‫از نمادهای ماسونها یا کاباال نیز اکنون در خدمت این‬
‫آیین قرار گرفته است‬
‫نمادها لزوماً معنای واحد ندارند‪ ،‬عل ّت این است که‬
‫فرهنگهای مختلف از هم دیگر تأثیر پذیرفتهاند و‬
‫اقوام و ملتها‪ ،‬در تعامل با دیگر فرهنگها‪ ،‬دست به‬
‫اقتباس زده و به سود خود‪ ،‬تغییراتی در محصوالت‬
‫دیگران ـ البته به نسبت آرمانها و ارزشهای بومی‬
‫خود ـ دادهاند و به مرور این فرآورده جدید‪ ،‬نماد‬
‫ارزشها و باورهای ایشان شده است؛ بنابراین‬
‫نمادها نه ریشه واحد دارند و نه معنای واحد‪.‬‬
‫چون نماد ابزاری قوی و نافذ است و چون برخورداری‬
‫از نمادهای گویا و متنوّع‪ ،‬قدرتی بیبدیل محسوب‬
‫میشود‪ ،‬نسبت دادن نمادهای دیگر آیینها به‬
‫شیطانپرستی‪ ،‬تالش غیر مستقیم برای تبلیغ این‬
‫مرام انحرافی و کمک ناخواسته به آن است؛ بنابراین‬
‫منظور از نمادهای شیطانپرستان‪ ،‬نمادهایی است‬
‫که امروزه شیطانگرایان به سود خود استخدام‬
‫کردهاند‪ ،‬آنچه نباید از آن غفلت شود‪ ،‬این است که‬
‫نمادهایی که امروزه در خدمت این جریان ضد دینی و‬
‫ضد توحیدی ایفای نقش میکند؛ باید برای انتساب‬
‫این جریان به عقبه سیاسی خود و فهم ریشهها و‬
‫مبانی استکباری آن مورد توجه قرار گیرد؛ نه استقالل‬
‫دادن به این جریان و در نتیجه تبلیغ و تثبیت آن‪.‬‬
‫"آنتوان الوی " موسس شیطان پرستی نوین با کمک سازمان‬
‫جاسوسی آمریکا " سی‪.‬آی ‪.‬ای" و شخص رونالد ریگان ‪،‬‬
‫کلیسای شیطان را تاسیس کرد‪ .‬مهمترین تالیف آنتوان الوی "‬
‫انجیل شیطان" است که حاوی مطالب توهین آمیز نسبت به‬
‫خداوند متعال و حضرت عیسی علیه السالم بوده و نزد شیطان‬
‫پرستان نوین از احترام و قدسیت باالیی برخوردار است‪.‬‬
‫چیزی که در این نوع از تصوف جلب توجه می کند این است که‬
‫پیروان آن جهان را شر مطلق و انسان را یک موجود متمرد تصور‬
‫می کنند بنابراین جهان ‪ ،‬جهنم تصور شده و انسان موجودی‬
‫است که مجبور به زندگی در این جهنم است که یا دیگران را‬
‫نیست و نابود کند یا خود سرنگون خواهد شد و به حسب میل و‬
‫فطرت خویش اقدام به انتشار ویرانی و کشت و کشتار در‬
‫سرتاسر جهان می نماید‪ .‬این عالوه بر آن است که شیطان‬
‫پرستی نوین پیروان خود را به لذت بردن از روزهای کم باقی مانده‬
‫در دنیا توصیه می کند ‪.‬‬
‫" انجیل شیطان " مقدس ترین کتاب نزد شیطان پرستان‬
‫است که در بیش از ‪ 300‬صفحه به زبان فارسی ترجمه‬
‫شد این کتاب با جمالتی چون ‪ " ،‬خدا مرده است " آغاز‬
‫می شود و در ادامه می گوید که ابلیس زنده است و بر‬
‫همه واجب است تا از او تبعیت کنند‪.‬‬
‫تاسیس و ترویج ادیان و مذاهب ساختگی از برنامه های‬
‫آمریکا و هرم حکومتی آن است تا بتواند با استدالل به‬
‫اینچنین مذاهبی کفر و شرک را در جهان تبلیغ نموده و‬
‫سیاست های الحادی خود را پیش ببرد جالب آنجاست‬
‫که در کشوری که ادعای جدایی دین از سیاست می کند‬
‫( سکوالریسم ) و از حکومت های الئیک و ضد دین‬
‫حمایت های فراوانی بعمل می آورد اما برای رسیدن به‬
‫اهداف شوم خود از دین به عنوان توجیه گر اعمال‬
‫شرورانه خود استفاده می کند‪.‬‬
‫‪ .1‬شیطان سمبل لذت جویی و آزادی و افراط است نه ریاضت‬
‫کشی‪.‬‬
‫‪ .2‬شیطان نماد وجود و زندگی شاداب و مادی است نه خوابی‬
‫هم و تظاهر‬
‫ناچیز و معنوی ( امور معنوی و غیر مادی‪ ،‬تو ّ‬
‫است)‪.‬‬
‫‪ .3‬شیطان می گوید کم عقلی و بی عفتی بهتر از ریاکاری و‬
‫خودفریبی است‪.‬‬
‫‪ .4‬شیطان می گوید مهربانی با کسانی که شایسته آن‬
‫هستند بهتر است از عشق ورزیدن از روی ظاهر و برای جلب‬
‫توجه‪.‬‬
‫‪ .5‬شیطان سمبل انتقام جویی است نه گرداندن آن طرف‬
‫صورت!‬
‫‪ .6‬شیطان سمبل مسئولیت پذیری برای مسئول است به‬
‫جای دل مشغولی برای خون آشامان خالی ( اشاره به ترس‬
‫مؤمنان از معاد و جهنم و انجام اعمال خوب)‪.‬‬
‫‪ .7‬شیطان انسان را با دیگر حیوانات کامال ً همانند‬
‫می داند‪ ،‬گاه بهتر و اغلب بدتر از آن حیواناتی که بر‬
‫چهار دست و پا راه می روند‪ .‬بارها و بارها شدیدتر از‬
‫آن هایی که در این راه به طور اجباری آلوده شده اند‪،‬‬
‫به خاطر خدای معنوی اش و ظهور عقالنی‪ ،‬به صورت‬
‫حیوانی شرور تبدیل شده است‪.‬‬
‫‪ .8‬شیطان تمام آنچه را گناه نامیده شده مایه ی‬
‫خرسندی و مسرت روانی‪ ،‬فکری و عاطفی می داند‪.‬‬
‫‪ .9‬شیطان بهترین دوستی است که کلیسا تاکنون‬
‫داشته‪ ،‬چرا که در تمام این سال ها کلیسا را‬
‫مشغول داشته است‪.‬‬
‫در میان مراکز و پاتوق های شیطان پرستان دو جا از همه مهم تر است‪:‬‬
‫‪.1‬کلیسای شیطان‪ :‬اولین سازمان فلسفی برای معتقدین به مبادی فلسفه‬
‫ی شیطان پرستی است که توسط آن توان الوی در‪30‬آوریل‪ 1966‬در‬
‫سنفرانسیسکو تاسیس شد‪.‬‬
‫‪.2‬معبد ست‪:‬ست نام یکی از خدایان مصر باستان است و این معبد یکی از‬
‫مخوف ترین ‪،‬مشهور ترین ومخفیترین سازمان های شیطان پرستی‬
‫است‪.‬معبد ست اولین جامعه مخفی ای است که ادعای رهبری جهانی‬
‫((طریقت دست چپ))در جهان را دارد‪.‬معبد ست در سال ‪ 1975‬توسط مایکل‬
‫آکینو در سنفرانسیسکو بنیان گذاری شد‪ .‬اوو گروهی دیگر از کشیشان‬
‫کلیسای شیطان‪،‬از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند‬
‫گفتار سوم‬
‫جریانهای ضد فرهنگی در کشورهای جهان در یک‬
‫رتبه نیستند ‪.‬‬
‫برخی به بخشی از فرهنگ جامعه آسیب می‬
‫رسانندو دسته دیگر ‪ ،‬تمام هویت فرهنگی ‪.‬‬
‫واژه لمپنیسم یا ابتذال فرهنگی ‪ ،‬در تالیفات مارکس‬
‫به کار رفته و معادل ‪ ،‬اوباش ‪ ،‬قمار باز ‪ ،‬فاحشه ‪،‬‬
‫الوات ‪ ،‬جیب بر ‪ ،‬ولگرد ‪ ،... ،‬در یک جمله همان‬
‫ابتذال فرهنگی است ‪.‬‬
‫لمپنیسم در رژیم پهلوی به دو صورت بود ‪.‬‬
‫‪ _)1‬حکومتی در قالب ساواک ‪ ،‬شعبان بی مخ ها‬
‫‪ _)2‬غیر حکومتی در پدیده موسیقی و سینما‬
‫ضمن احترامی به همه نویسندگان و هنرمندان‬
‫لمپنیسم فرهنگی با هدف آسیب رساندن به فرهنگ‬
‫ما در چند شاخه فعالیت دارد ‪.‬‬
‫‪ _)1‬ابتذال ادبی‬
‫گروهی از روشنفکران متجدد سکوالر و لیبرال در‬
‫ایران با شیوه ادبی با تشکیل کانون روشن فکران‬
‫ادبی به نشر تفکر خود و ترویج ابتذال اعتقادی و‬
‫رفتاری میپردازند و اندیشه ای فرانکفورت ‪ ،‬هابر ماس‬
‫‪ ،‬گلدمن ‪ ،‬تفکیک دین از سیاست را شعار خود قرار‬
‫دادند ‪.‬‬
‫افرادی مانند احمدشاملو ‪ ،‬هوشنگ گلشیری ‪،‬‬
‫سیمین بهبهانی و ‪. ،...‬‬
‫تعریف سینما‬
‫سینما شاخه ای از هنر است که در آن یک داستان‬
‫به وسیله دنباله ای از تصاویر متحرک ( فیلم ) نمایش‬
‫داده میشود ‪.‬‬
‫سینما جدیدترین شاخه هنر است که به آن هنر‬
‫هفتم یا هشتم شهرت یافته و از محبوب ترین‬
‫هنرهاست ‪.‬‬
‫عوامل گوناگونی در پیدایش سینما از جمله اختراع‬
‫سینماتوگراف ( اولین دوربین فیلم برداری ) توسیط‬
‫برادران لومیر در سال ‪ 1895‬و پیشرفته ای بسیار در‬
‫عرصه نگاتیو موثر بوده است ‪.‬‬
‫تاریخ سینما دو دوره صامت و ناطق تقسیم میشود و‬
‫تا سال ‪ 1926‬فیلمها صامت بودند ‪.‬‬
‫جایزه آکادمی هنرها و علوم سینمایی آمریکا (‬
‫اسکار) در سال ‪ 1927‬انجام گرفت ‪.‬‬
‫هر چند عده ایی تاریخ سینما را همان فلسفه‬
‫سینما میدانند و این باعث شده هویت اصلی سینما‬
‫پرداخته نشود و همیشه وابسته بماند ‪.‬‬
‫سینما هشت ژانر مهم و پایه ایی دارد‬
‫‪ _)1‬خیالی فانتزی مثل ارباب حلقه ها ‪ ،‬هری پاتر‬
‫‪ _)2‬علمی تخیلی مثل حمله بیگانگان به زمین‬
‫‪ _)3‬درام مثل بر باد رفته‬
‫‪ _)4‬کمدی‬
‫‪ _)5‬اکشن‬
‫‪ _)6‬نوآر‬
‫‪ _)7‬وسترن‬
‫‪ _)8‬ترسناک‬
‫نخستین فیلمبرداری در زمان مظفرالدین شاه به‬
‫ایران آمد و نخستین فیلم صدا دار ‪ ،‬فیلم « دختر لر »‬
‫بود که در یال ‪1317‬شمسی ساخته شد ‪.‬‬
‫از سال ‪ 1315‬تا ‪ 1327‬به خاطر جنگ جهانی دوم‬
‫فعالیت سینمای آیران رکود داشت و چندان فعالیتی‬
‫نداشت ‪.‬‬
‫در فیلمهای قبل از انقالب فیلمهای انگشت شماری‬
‫بوده که به دست فیلم سازان داخلی ساخته شده و‬
‫بقیه تقلید از سینمای هند و غرب بود ‪.‬‬
‫بعد از انقالب و تا سال ‪ 1362‬که ظوابط فیلم سازی‬
‫تدوین شد چندان فعالیتی نداشت ‪.‬‬
‫استاد ‪ :‬اصغر رکوفیان‬
‫برای موسیقی در چهار موضوع‬
‫میشود بحث کرد ‪:‬‬
‫‪_ (1‬‬
‫‪_ (2‬‬
‫‪_ (3‬‬
‫‪_ (4‬‬
‫چیستی موسیقی‬
‫موسیقی در اسالم‬
‫جریان شناسی موسیقی‬
‫آثار روانشناختی موسیقی‬
‫چیستی موسیقی‬
‫آیا تا کنون به اینکه موسیقی چیست فکر کرده ایم ؟‬
‫آیا ما با موسیقی هر روز سرو کار نداریم ؟‬
‫چرا فقط به جوان میگوییم گوش نده؟‬
‫چرا نمی گوییم موسیقی چیست ؟ و چه آثاری دارد؟‬
‫از کجا آمده و چه تاریخی دارد؟‬
‫آیا موسیقی در درمان ‪،‬در ورزش‪ ،‬در انگیزه برای کار‪،‬‬
‫در عشق و ‪ ...‬مفید است ؟ و دهها سوال دیگر‪.....‬‬
‫می باشد‪Muse .‬و مشتق از کلمه ‪ Mousika‬واژه‬
‫موسیقی‬
‫که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان‬
‫باستان است‪.‬‬
‫یونانیها هرمس را به دلیل بخشیدن موسیقی‬
‫ستایش می کنند‪.‬‬
‫ارسطو و ابن سینا موسیقی را از شاخه های ریاضی‬
‫میدانند‪.‬‬
‫پس از قرنها موسیقی به صورت یک دانش و تئوری در‬
‫آمده‪.‬‬
‫تئوری موسیقی‪:‬علمی که از قواعد و اصطالحات‬
‫موسیقی گفت و گو کند ‪.‬‬
‫‪ ‬واژة موسیقي از موزيكاي يوناني (نام يكي از نه‬
‫«ربالنوع» اساطیر يونان)‪ ،‬گرفته شده است ‪.‬‬
‫‪ ‬يونانیان هر يك از فرشتگان هنرهاي زيبا را موز‬
‫ميگفتند و لفظ موزيك (موسیقي) از اين واژه‬
‫مشتق شده است‪.‬‬
‫‪ ‬موزيك در فلسفه به معناي تعلیمات روحي در برابر‬
‫ژيمناستیك به معناي تعلیمات جسمي وضع شده‬
‫است‪ .‬شعر‪ ،‬رقص‪ ،‬علم بیان‪ ،‬دستور زبان و همة‬
‫هنرهاي زيبا در يونان جزو موزيك بودند‬
‫افالطون ‪:‬‬
‫‪« ‬موسیقي يك ناموس اخالقي است كه روح به‬
‫جهانیان‪ ،‬و بال به تفكر‪ ،‬و جهش به تصور‪ ،‬و ربايش به‬
‫غم و شادي‪ ،‬و حیات به همه چیز ميبخشد‪ .‬جوهر‬
‫نظمي است كه خود برقرار ميكند و تعالي آن به‬
‫سوي هر چیزي است كه نیك و درست و زيباست‪ .‬و با‬
‫اينكه نامرئي است‪ ،‬شكلي است خیرهكننده‪،‬‬
‫هوسانگیز و جاويدان‪».‬‬
‫‪« ‬روح انساني از راه موسیقي تناسب و هماهنگي را‬
‫ياد ميگیرد‪ .‬و حتي استعداد پذيرايي عدالت را نیز پیدا‬
‫ميكند‪»...‬‬
‫ابونصر فارابي‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪« ‬موسیقي‪ ،‬علم شناسايي الحان است و شامل دو‬
‫علم است‪ :‬علم موسیقي عملي‪ ،‬و علم موسیقي‬
‫نظري‪».‬‬
‫ابوعبداله محمد خوارزمي‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪« ‬موسیقي‪ ،‬تركیب الحان است‪ ،‬و اين لفظ يوناني‬
‫است‪ .‬نغمة صوتي را گويند كه از لحاظ زير و بم‬
‫دگرگوني نپذيرد‪».‬‬
‫شیخالرئیس ابوعلي سینا ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪« ‬موسیقي‪ ،‬علمي است رياضي كه در آن از چگونگي‬
‫نغمه ها‪ ،‬از نظر ماليمت و تنافر و چگونگي زمانهاي بین‬
‫نغمه ها‪ ،‬بحث ميكند‪ ،‬تا معلوم شود كه لحن را چگونه‬
‫بايد تألیف كرد»‬
‫تع‬
‫ر‬
‫ي‬
‫ف‬
‫ا‬
‫ص‬
‫ط‬
‫ل‬
‫اح‬
‫ي‬
‫تع‬
‫ر‬
‫ي‬
‫ف‬
‫ا‬
‫ص‬
‫ط‬
‫ل‬
‫اح‬
‫ي‬
‫ابن خلدون ‪:‬‬
‫‪« ‬موسیقي‪ ،‬از آخرين صنايعي است كه در اجتماع و‬
‫عمران پديد ميآيد‪ ،‬زيرا‪ ،‬اين فن از هنرهاي تفنني و‬
‫مربوط به دوران كمال اجتماعات است و به جز خاصیت‬
‫آلودگي و شادي و تفريح‪ ،‬به هیچيك از خصوصیات‬
‫اجتماع وابستگي ندارد‪ .‬و نیز اين هنر‪ ،‬از نخستین‬
‫صنايعي است كه در هنگام ويراني سیر قهقداني يك‬
‫اجتماع‪ ،‬از آن رخت برميبندد و زايل ميشود‪».‬‬
‫بتهوون ‪:‬‬
‫‪« ‬موسیقي نشانة جنبش و زندگي است‪ .‬موسیقي‬
‫زبان احساسات و عواطف است‪ .‬موسیقي بیان زندگي‬
‫و انسانیت است‪»...‬‬
‫چون موسیقی از شاخه هنر است تعرف جامعی‬
‫برای آن ارائه نشده ‪،‬لذا به ویژگیهای آن اشاره‬
‫میشود‪.‬‬
‫موسیقی یک نوع زبان انتقال مفاهیم است ‪.‬گویند‪«:‬‬
‫هر جا سخن باز ماند موسیقی آغاز میشود»‬
‫موسیقی بر گرفته از طبیعت است و انتقال مفاهیم‬
‫طبعیی می باشد البته بستگی دارد به کدام‬
‫طبیعت انسان را ببرد‬
‫طبیعت حیوانی یا انسانی ؟‬
‫موسیقی هنر بیان احساسات و عواطف به وسیله‬
‫صدا هاست ‪.‬‬
‫دن های بینالنهرین‬
‫دن موسیقیایی در تم ّ‬
‫کهن ترین تم ّ‬
‫و مصر باستان(معابد و کاخ ها) بوده است‪.‬‬
‫موسیقی ایران قبل از اسالم میان هخامنشیان‬
‫‪،‬سلوکیان و ساسانیان رواج داشت ‪.‬‬
‫در دوره خلفا و امویان و عباسیان هم به شکل دیگری‬
‫مطرح گشت‪.‬‬
‫بزرگانی مثل رودکی ‪ ،‬فارابی ‪،‬بوعلی سینا ‪ ،‬خواجه‬
‫نصیرالدین ‪ ،‬جامی و فرقه هی صوفیه در توسعه‬
‫دانش موسیقی نقش داشتند‪.‬‬
‫‪ )1‬دستگاه شور‪ :‬عموم پسند موافق ذوق‬
‫‪)2‬دستگاه همایون ‪ :‬آوازی مجلل و آرام و زیبا و دل فریب‬
‫‪)3‬دستگاه ماهور ‪ :‬با وقار و ابهت و شوکت خاصی به‬
‫شنونده القا میکند‬
‫و دستگاه چهار گاه ‪ ،‬سه گاه ‪ ،‬دستگاه نوا و‬
‫دستگاه راست پنج نوا‬
‫‪ )1‬آهنگ موسیقی‬
‫‪ )2‬متن موسیقی‬
‫‪ )3‬خواننده موسیقی‬
‫‪ )4‬غرض و هدف از موسیقی‬
‫آیا تا کنون به خواننده موسیقی توجه کرده ایم که با چه انگیزه‬
‫ایی میخواند ؟ خودش کیست ؟ آیا کم کم در جامعه الگو‬
‫نمی شود؟ رفتارش ؟ مد لباسش ؟ و اعتقاداتش ؟‬
‫اگر موسیقی نفوذ از ناخود اگاه هست قرار است خواننده دل‬
‫ما را کجا ببرد؟ مثل نشستن در تاکسی که نمیدانیم کجا‬
‫می رود ‪.‬‬
‫ایا همه میدانیم که غرض از ساخت این موسیقی چیست ؟ یا‬
‫نمیخواهیم بدانیم و برای سرگرمی است ؟‬
‫صد حجاب از دل به سوی‬
‫چون غرض آمد هنر پوشیده شد‬
‫دیده شد‬
‫موسیقی در اسالم‬
‫• فیثاغورث در حدود ‪ 6‬قرن پیش از میالد با مطرح كردن نظرية‬
‫اعداد‪ ،‬مباني موسیقي را در مغرب زمین بنیان گذارد‪.‬‬
‫فیثا غورث‬
‫• شرايط زماني و اوضاع فرهنگي در استفاده از نوع موسیقي‬
‫دخالت دارد و آهنگهاي حزنانگیز كه با روحیة حماسي و جهاد‬
‫ديت و‬
‫مردان و تالش زنان سازگار نیست‪ ،‬نبايد در شرايط خاص ج ّ‬
‫جهاد و جنگ و شور آفريني استفاده شود‪.‬‬
‫• از موسیقي ميتوان در بسیاري از شئون زندگي‪ ،‬تربیت‪ ،‬سرگرمي‪،‬‬
‫درمان‪ ،‬خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد‪ .‬گرچه پر‬
‫كردن اوقات فراغت امري الزم است‪ ،‬بايد با نوعي از موسیقي مفید و‬
‫تعاليبخش پر شود‪ .‬لذت موسیقي نبايد هدف اصلي زندگي قرار گیرد و‬
‫تمام اوقات را پر كند زيرا انسان هر قدر و با هر وسیله كه به كمال و‬
‫سعادت خويش نزديكتر شود به لذت حقیقي زندگي دست مييابد‬
‫افالطون‬
‫ارسطو‬
‫‪ ‬ابن خلدون در كتاب مقدمة خود آورده است‪:‬‬
‫«پارسیان به موسیقي میلي فراوان داشته و‬
‫موسیقي در آنان رواج فراواني داشت و پادشاهان‬
‫بدان توجهي خاص ميكردند‪ .‬خنیاگران و‬
‫موسیقيدانان را در دربار سالطین ايران منزلتي‬
‫ارجمند بود‪ .‬در زمان ساسانیان موسیقي ايران‬
‫ترقي كرد‪ .‬زيرا كه موسیقيدانان و نوازندگان را‬
‫پادشاهان ساساني بسیار نوازش ميكردند‪.‬‬
‫اردشیر اول بین طبقات مردم براي موسیقيدانان‬
‫درجهاي خاص معین كرد‪ .‬بهرام گور مقام آنها را‬
‫باالتر برد و حتي در زمان او چند نفر موسیقيدان از‬
‫هندوستان به ايران آمدند و به همین جهت‬
‫موسیقي هندي در ايران را پیدا كرد‪».‬‬
‫‪ ‬علي زرياب‬
‫‪ ‬او بزرگترين موسیقيدان اسپانیاي مسلمان است كه‬
‫بعضي او را ايراني تبار دانستهاند‪ .‬استاد وي در موسیقي‬
‫اسحاق موصلي بود‪.‬‬
‫‪ ‬محمد بن زكرياي رازي‬
‫‪ ‬رازي از بزرگترين اطباي ايراني است‪ .‬به موسیقي آشنايي‬
‫داشت و از او مقاله هايي در زمینة موسیقي باقي مانده‬
‫است‪ .‬كتاب «في الجمل موسیقي» اثر اوست‪.‬‬
‫‪ ‬ابوالفرج اصفهاني‬
‫‪ ‬ابوالفرج در اصفهان متولد شد و در دورة جواني به بغداد رفت‬
‫و پس از تحصیل ادبیات و علوم‪ ،‬كتابهايي در تاريخ‪ ،‬شعر‪،‬‬
‫اخبار و موسیقي نوشت‪ .‬معروفترين اثر او كتاب االغاني‬
‫است كه در مدت پنجاه سال آن را تألیف و به سیفالدولة‬
‫حمداني تقديم كرد‪.‬‬
‫‪ ‬ابونصر فارابي‬
‫‪ ‬ابونصر مشهور به معلم ثاني (متوفي ‪ 339‬ه) در قرية‬
‫فارياب خراسان به دنیا آمد و تحصیالت خود را در اين شهر‬
‫آغاز كرد‪.‬‬
‫‪ ‬فارابي كتابهاي زيادي در زمینة فن موسیقي نوشته است‬
‫از آن جمله‪ :‬المدخل الي صناعة الموسیقي (در زمینة‬
‫قواعد و فواصل موسیقي)‪ ،‬كتاب احصاء العلوم (داراي پنج‬
‫فصل است كه فصل سوم آن به فن موسیقي اختصاص‬
‫صناعه في الموسیقي‪ ،‬كتاب‬
‫االيقاعات‪،‬‬
‫دارد)‪،‬‬
‫الموسیقي (بحثي در زمینة سازها‪ ،‬پرده ها‪ ،‬رموز‪ ،‬فني و‬
‫تكنیكي موسیقي) و كتاب موسیقي الكبیر كه بزرگترين‬
‫و مهمترين كتاب وي در زمینة فن موسیقي به شمار‬
‫ميرود‪.‬‬
‫‪ ‬ويل دورانت تاريخنگار معروف آمريكايي مينويسد كتاب‬
‫موسیقي فارابي معروفترين كتاب قرون وسطا در‬
‫موسیقي نظري است و اگر از همة كتابهاي موسیقي‬
‫يونان كه به ما رسیده برتر نباشد‪ ،‬كمتر نیست‬
‫‪ ‬جماعت اخوان الصفا‬
‫‪ ‬آنان در مجموعة رسائل خود رسالة مستقلي را به‬
‫موسیقي اختصاص دادند‪.‬‬
‫‪ ‬ابوعلي سينا‬
‫‪ ‬نابغة حكمت و دانش از دو بعد نظري و عرفاني به طرح‬
‫موسیقي در كتاب « شفا »‪ « ،‬حكمت عالئي » و «‬
‫اشارات » پرداخت‪ .‬بوعلي سینا بخش موسیقي شفا را‬
‫«جوامع علم موسیقي» نامید و با نوشتن كتاب «‬
‫اللواحق » سعي كرد مطالب ناتمام موسیقي شفا را‬
‫تكمیل كند‪.‬‬
‫‪ ‬خواجه نصيرالدين طوسي‬
‫‪ ‬او نیز رسالهاي دربارة موسیقي گرد آورد و در شرح نمط‬
‫نهم اشارات ابن سینا مطالب ارزندهاي نگاشت‪.‬‬
‫‪ ‬با مراجعه به قرآن مالحظه می كنیم كه واژه «غنا»‬
‫مستقیم به كار نرفته‪ ،‬ولی آیاتی وجود دارد كه در‬
‫روایات يكي از مصداقهاي آن را به «غنا» نسبت‬
‫داده اند؛ از جمله در آیاتی كه لهوالحدیث‪ ،‬لغو و‬
‫قول زور آمده‪ ،‬با غنا همراه شده است‪.‬‬
‫‪ ‬سوره لقمان آیه‪« 6‬و من الناس من یشتری‬
‫ضل عن سبیل هللا بغیر علم و تتخذها‬
‫لهوالحدیث لی ّ‬
‫هزوا اولئك لهم عذاب مهین»‪ ،‬عده ای از مردم‬
‫خریدار سخنان بیهودهاند تا بدون علم مردم را گمراه‬
‫كنند و قرآن را به مسخره می گیرند برای آنها‬
‫عذابی خوار كننده است آياتي كه لهو و لغو بكار‬
‫رفته اگر چه از آنها نكوهش كرده است ولي حرمت‬
‫استفاده نمي شود ‪.‬‬
‫‪ ‬در روایت صحیحی وارد شده است كه «الغنی مما قال‬
‫ا‪ ...‬عزوجل‪ :‬و من الناس‪ ،»...‬یعنی غنا از مواردی است‬
‫كه خداوند در قرآن فرموده عده ای از مردم‪....‬‬
‫‪ ‬در روایت صحیح دیگری آمده است‪« :‬الغنی مما وعدا‪...‬‬
‫علیه النار و تال هذه االیه»‪ ،‬یعنی غنا از آن مواردی‬
‫است كه خداوند وعده آتش داده است‪.‬‬
‫‪ ‬در آیاتی نظیر آیه‪31‬سوره حج «واجتنبوا قول الروز»‪ ،‬از‬
‫سخن باطل دوری گزینید‪ .‬در روایتی آمده است‪« :‬قول‬
‫الروز الغنی» و در آیاتی نظیر آیه‪« 3‬والذین هم عن اللغو‬
‫معرضون»‪ ،‬مومنان كسانیاند كه از لغو دوری می‬
‫نمایند‪ .‬در بعضی از روایات آمده است كه «عن الغنی و‬
‫المالهی»‪.‬‬
‫‪ ‬در مجموع آیات و روایات حرمت غناي لهوي قطعی است‪،‬‬
‫ولی غنا در تعریف شرعی آن با غنا در عرف تفاوت دارد و‬
‫فقهای بزرگ بعضی به صراحت فرمودهاند‪ .‬غنا در عرف اعم‬
‫از غنای لهوی و غیرلهوی است‪ ،‬ولی غنای حرام در شرع‬
‫غنای لهوی است‪ .‬بعضی عالمان تصریح كردهاند غنا همان‬
‫موسیقی و موسیقی همان غناست‪ ،‬ولی بعضی دیگر لفظ‬
‫موسیقی را بر آهنگ حاصل از ابزارهای موسیقی می‬
‫دانند‪ ،‬یعنی هر غنا‪ ،‬موسیقی هست‪ ،‬ولی هر موسیقی‪،‬‬
‫غنا نیست و كاربرد امروزي نیز همین است‪.‬‬
‫‪ ‬لغویون در مفهوم «غنا» مطالبی را ذكر كردهاند كه عبارت‬
‫است از «صدای شادی آفرین»‪« ،‬آواز خوش و طرب انگیز»‪،‬‬
‫«صدای كشیده و زیبا كه در گلو غلتانده شود»‪« ،‬صدایی‬
‫كه طرب آور باشد»‪ ،‬و منظور از طرب «یك نوع سبكی است‬
‫كه از شدت شادی یا اندوه به وجود آید»‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫امام خمینی (ره) می فرمایند‪« :‬صدایی كه به صورت آواز‬
‫در گلو بچرخاند یا آنچه در عرف غنا گویند گرچه طرب آور‬
‫نباشد‪ ،‬صدای لهوی‪ ،‬صدای اهل فسق و گناه و آنچه با‬
‫مجالس لهو سازگاری دارد‪ ،‬آنچه با آالت لهو و لعب‬
‫سازگاری دارد‪ ،‬صدای آماده شدن برای مجالس لهو و‬
‫لعب‪ ،‬صدای برانگیزاننده شهوت جنسی‪ ،‬صدای در‬
‫بردارنده چرخش در گلو و طرب آور‪ ،‬صدایی كه به گونه ای‬
‫است كه در اكثر مردم طرب انگیزد و طرب آن سبكی و‬
‫سستی است؛ به طوری كه عقل در آن حالت از بین برود‪،‬‬
‫صدایی كه زیبایی ذاتی دارد؛ به گونه ای كه اكثر مردم را‬
‫تحت تاثیر طرب خود قرار دهد»‬
‫اکثر اهل لغت « اطراب » را حالتی دانسته اند که انسان‬
‫از شدت شادی و سرور و یا حزن و اندوه ‪ ،‬دچار نوعی‬
‫خفت و سبکی نفس می گردد ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫«بهتر است غناء را چنین تعریف کنیم ‪ :‬صورت رقیق و نازک‬
‫انسان که ( بطور اجمال) دارای زیبایی ذاتی باشد و بخاطر‬
‫تناسبی که دارد ‪ ،‬شأنیت و قابلیت ایجاد طرب را برای‬
‫عموم مردم داشته باشد ‪.‬‬
‫« اگر صدا ‪ ،‬نازک ‪ ،‬نرم ‪ ،‬دلنشین‪ ،‬باطراوت و مطبوع (و‬
‫متناسب با نتهای موسیقی ) باشد و موجب طرب گردد ‪،‬‬
‫غناء به شمار می آید ‪».‬‬
‫امام خمینی مانند اكثر فقهاء و مفسران قران در حرمت‬
‫غناء به آيات و رواياتي استناد كرده اند از جمله آیه کریمه «‬
‫واجتنبوا قول الزور» كه روایاتی در تفسیر این آیه وارد شده‬
‫که « قول زور» را به غناء تفسیر نموده است ‪.‬‬
‫عبارت « قول زور» درگفته باطل مانند دروغ ‪ ،‬شهادت باطل‬
‫و افتراء ( نه صوت ) ظهور دارد و حال آنکه گفتیم غناء از‬
‫مقوله صوت یا کیفیت صوت است نه کالم و قول ‪.‬‬
‫‪ ‬اگـر « قـول زور» ( کالم باطل) با کیفیتی خاص‬
‫اظهار گردد ‪ ،‬مصداق « غنــاء » است ‪ .‬به عبارت‬
‫دیگـر ‪ ،‬قول ( موصوف) و زور ( صفت ) با یکدیگر‬
‫متحدند و این « زور» اگر با کیفیتی خاص ( غناء )‬
‫ظاهر گردد ‪ ،‬همان کیفیت تماماً مصداق « قول‬
‫زور» در آیه شریفه قرار می گیرد‪.‬‬
‫‪ ‬امام خمینی در تفسیر « لهو الحدیث » روایات‬
‫چندی وارد شده که آن را به غناء تفسیر کرده اند ‪،‬‬
‫و همان استداللی که در مورد صدق « قول زور» بر‬
‫غناء گفته آمد ‪ ،‬در مورد لهو الحدیث هم صادق مي‬
‫دانند‪.‬‬
‫‪ ‬عالمانی چون آیات تبریزی ‪،‬سیستانی ‪،‬مکارم ووحید‬
‫لهوی بودن (مناسب مجالس فساد ) راموجب حرمت‬
‫میدانند وعالمانی چون آیات امام خمینی ‪،‬فاضل ‪ ،‬خامنه‬
‫ای ‪،‬نوری مطرب ولهوی بودن را موجب حرمت‬
‫میدانند(رک استفتائات مراجع )‬
‫‪ ‬لهو از منظر مرحوم عالمه طباطبايي‪:‬‬
‫«كلمه لهو به معنای هر چیزی كه آدمی را از مهمش باز‬
‫بدارد‪[ ،‬است]‪ ،‬و لهوالحدیث آن سخنی است كه آدمی‬
‫را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد مانند‬
‫حكایات خرافی و داستانهایی كه آدمی را به فسق و‬
‫فجور می كشاند و یا از قبیل سرگرمی به شعر و‬
‫موسیقی و مزمار و سایر آالت لهو است كه همه اینها از‬
‫مصادیق «لهوالحدیث»اند‪( .‬لیضل عن سبیل ا‪ ...‬بغیر‬
‫علم) به مقتضای سیاق این است كه مراد از سبیل ا‪...‬‬
‫قرآن كریم ومعارف حقه از اعتقادات و دستورالعملها‬
‫مخصوصا داستانهای انبیا و امم گذشته بوده است»‬
‫‪ ‬از منظر آيت هللا خويي‪:‬‬
‫منظور از غنای لهوی سازگاری آواز وآهنگ با مجالس فساد می‬
‫باشد‪.‬‬
‫آیت ا‪ ...‬خویی در این باره می فرمایند‪« :‬غنا برحسب معنای‬
‫لغوی از غنای حرام وسیعتر است و همه صداهای خوش را در‬
‫برمی گیرد و به همین جهت در بعضی از روایات به غنا در قرآن‬
‫فرمان داده شده است»‪.‬‬
‫‪ ‬از منظر فقیه برجسته صاحب جواهر‪:‬‬
‫«از كسبهای حرام غنا است كه هیچ اختالفی در آن نیست‪،‬‬
‫بلكه اجماع و اتفاق علما بر آن داللت دارد و روایاتی وجود دارد‬
‫كه بیان كننده آن است كه غنا عبارت از لغو و لهو و باطل‬
‫است كه در قرآن از آنها نهی شده است‪ .‬بنابراین دلیلهایی از‬
‫قرآن‪ ،‬سنت و اجماع بر حرمت غنا داللت دارد به طوری كه‬
‫حتی می توان گفت از ضروریات مذهب شیعه حرمت غنا‬
‫است»‪.‬‬
‫‪ ‬شیخ انصاری نیز می فرماید‪« :‬صدای لهوی باطل‪،‬‬
‫حرام است» و «صدای لهوی باطل در خارج در همه‬
‫نمونه های غنا محقق است»‪.‬‬
‫‪ ‬محدث كاشانی می فرماید‪« :‬آنچه از روایات به‬
‫دست می آید حرام بودن غنا و‪ ...‬به غنای دوران‬
‫بنی امیه اشاره دارد‪ ،‬از جمله غنای زنان آواز خوان‬
‫كه كالم باطل بر زبان جاری می كردند و‪ ...‬حرام‬
‫است‪».‬ونیز «جایز است قرآن را با غنا خواندن و‬
‫روایاتی كه در مورد نهی از غنا آمده است‪ ،‬در مورد‬
‫آوازهای اهل گناه و فسق است كه در زمان‬
‫امامان‪ ،‬این نوع غنا در میان خلفای اموی و‬
‫عباسی و مردم فاسق رواج داشته است»‬
‫‪ ‬محقق سبزواری می فرماید‪« :‬به نظر ما در حرمت غنا‬
‫اختالف نیست و روایاتی كه داللت بر حرمت آن دارند‬
‫بسیار است‪ ...‬ولی روایاتی وجود دارد كه جایز است و‬
‫بلكه مستحب است قرآن را با غنا خواندن‪ .‬پس جمع بندی‬
‫این روایات این است كه غنای لهوی كه زنان آواز خوان در‬
‫مجالس گناه می خوانند و حتی قرآن را با آن لحن بخوانند‪،‬‬
‫حرام است‪».‬‬
‫‪ ‬عالم بزرگ سید محمد ابراهیم بحرانی كه خود در فن‬
‫موسیقی دست داشته‪ ،‬می نویسد‪« :‬ما و همه كسانی‬
‫كه به تفصیل نظر داریم‪ ،‬یعنی غنا را دو قسم‪ ،‬غنای حالل‬
‫و غنای حرام قائلیم‪ ،‬می گوییم غنای ممنوع صداهای‬
‫لهوی بوده كه كنیزكان خوش صدا از خود در می آوردهاند و‬
‫مردان فاسق آنان را همراهی می كردهاند و با دایره و‬
‫امثال آن تزیین می شده است»‬
‫منشا اختالف غالب كساني كه غنا را در مفهوم‬
‫شرعي آن حرام دانسته ولي غناي در عرف را اعم از‬
‫غناي در شرع ميدانند (مانند آيت هللا خويي) و‬
‫كساني كه غنا در مفهوم شرعي و عرفي آن را‬
‫تفاوت قائل نبوده و آن را به دو نوع حالل و حرام‬
‫تقسیم كردهاند (مانند امام خمیني) آن است كه‬
‫گروه اول غنا را حقیقت شرعیه دانستهاند و اصل‬
‫بودن حقیقت شرعیه را پذيرفتهاند‪ .‬ولي گروه دوم غنا‬
‫را حقیقت شرعیه نميدانند و اصل بودن حقیقت‬
‫شرعیه را نپذيرفتهاند‪.‬‬
‫‪ -1‬حرمت مطلق غنا كه مشهور بين فقها است‪.‬‬
‫‪ -2‬عدم حرمت غنا و حرام شدن آن بواسطه گناهان مقارن با آن بوده است‪.‬‬
‫‪ -3‬ديد گاه تفصيل بين غناي شهواني و مبتذل و غناي غيرشهواني‬
‫• اشعار عاشقانه به معنای جنبه های جنسی آن‬
‫• خوانندگی همراه با رقص و نوازندگی با ابزارهایی موسیقی‬
‫• هر نوع موسیقی با حضور مشترك زنان و مردان در مجالس عیش و نوش‬
‫• موسیقی مناسب مجالس شرابخوارگی‪ ،‬قمار و به طور كلی مجالس فسق و فجور و گناه‬
‫• موسیقی لهوی ‪ ،‬لهو چیزی است كه موجب انحراف انسان از مسیر الهی‬
‫• موسیقی كه موجب اشاعه فحشا شود‬
‫• موسیقی كه محتوی و اشعار آن باطل و ناحق باشد‬
‫• موسیقیی كه انسان را به بی حالی‪ ،‬سرخوردگی‪ ،‬واخوردگی و سرانجام خودكشي بكشاند‬
‫• موسیقی به گونه ای باشد که انسان را ازحال طبیعی خارج وموجب زوال عقل گردد‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪5‬‬
‫‪6‬‬
‫‪7‬‬
‫‪8‬‬
‫‪9‬‬
‫آهنگ‬
‫محتوي‬
‫آهنگ‬
‫شرايط‬
‫آهنگ‬
‫‪ ‬به طور كلی می توان گفت در هر موردی كه یقین داشتیم‬
‫موسیقی لهوی یا حرام است خواه موسیقی ایرانی باشد یا‬
‫غربی‪ ،‬با آهنگ باشد یا با كالم‪ ،‬اجتناب از آن واجب است ‪.‬‬
‫‪ ‬اما گر چنین یقین و علمی پیدا نكردیم‪ ،‬چه از جهت مثبت‬
‫بودن و منفی بودن آن‪ ،‬بنابر قاعده مشهور اصولی كه در‬
‫شبهات حكمیه‪ ،‬یعنی جایی در حكم یك موضوع شك داریم‪،‬‬
‫اصل برائت جاری میشود یعنی اشكال ندارد و حالل است‪.‬‬
‫‪ ‬عموما فقیهان بزرگ در غنا و بسیاری موضوعات به عرف‬
‫ارجاع دادهاند البته عرف به تنهایی دلیل مستند در برابر كتاب‬
‫و سنت و اجماع و عقل محسوب نمی شود بلكه اعتبار آن‬
‫منوط به كاشفیت از امضاء شارع است كه در این صورت در‬
‫سنت داخل می شود‪ .‬ولی پس از توجه به مالكهایی كه ذكر‬
‫آن گذشت‪ ،‬انطباق آهنگ و موسیقی و صدا با عرف سنجیده‬
‫میشود‪.‬‬
‫جریان شناسی موسیقی‬
‫موسیقی در غرب و مسیحیت تحول چشم گیری داشته‬
‫است ‪.‬‬
‫کلیسا در قرون وسطا (‪ )450-1450‬بر جریان موسیقی‬
‫حکومت می کرد ‪.‬برجسته ترین موسیقی دانان‬
‫کشیش های خدمت گذار کلیسا بودند در آواز نماز و‪...‬‬
‫استفاده میشد‪.‬‬
‫در رنسانس لئوناردو داوینچی (‪ )1452-1519‬نماینده تمام‬
‫عیار نقاشی ‪،‬پیکر سازی ‪ ،‬معماری و موسیقی بوده‬
‫که فرد گرا و اومانسیتی بود ‪ .‬در هنر خود با توجه به‬
‫فرهنگ کفر الوده یونان باستان به هنر برهنه گرایی‬
‫روی آورد و مریم مقدس دیگر نه دخترکی با ظاهری‬
‫کودکانه و پاک بلکه زنی زیبا و جوان و برهنه برای او‬
‫بود‪.‬‬
‫‪ )1‬سبک کالسیک ‪:‬کاری گروهی و منظم به‬
‫رهبری یک نفر و از سازهای ویولون و پیانو‬
‫استفاده می شود‪.‬‬
‫‪ )2‬سبک جز‬
‫‪ )3‬سبک بلوز‪ :‬در آواز های مذهبی کار برد دارد‪.‬‬
‫‪ )4‬سبک پاپ ‪ :‬عامه پسند و مقابل کالسیک و‬
‫هدف از تولید آن تجارت است وبرای سود مالی‬
‫‪،‬‬
‫طوری طراحی شده که برای همه جالب است ‪،‬‬
‫بیشتر به عنوان یک صنعت است نه هنر ‪،‬‬
‫درخشان ترین دوره آن‪1950‬تا‪ 1980‬بوده که اکثر‬
‫گروه های آن فاسد و ضد اخالقند‬
‫‪ )5‬سبک راک ‪ :‬نام راک کوتاه شده ‪:‬راک اند رول‬
‫است‪،‬یعنی جنباندن و تکان خوردن ‪،‬‬
‫مشخصه بارز آن آنارشیزم بود که با گذشت زمان این‬
‫مشخصه نادیده گرفته شد وبه سمت کسب مهارت وایجاد‬
‫تحول رفت ‪.‬‬
‫در اواخر دهه ‪ 60‬و ‪ 70‬به خاطر جنگ ویتنام و تورم و بیکاری‬
‫گروههایی مثل پانک رو تشکیل دادند اما ارتباطش با‬
‫مسائل روز مره گی کم شد ‪.‬‬
‫در برخی مقاطع عامل اصلی موج اعتراض در غرب بوده ‪.‬‬
‫بعد از مدتی رو به انحراف رفت و متال از آن بیرون آمد ‪.‬‬
‫‪ )6‬سبک متال ‪ :‬شاخصه اصلی آن خشن بودن‬
‫آواهاست و در اشعارش اعتراض را به گونه مستقیم‬
‫بیان میکند ‪.‬‬
‫متال به عنوان شیوه ایی جدید برای بیان عقیده های‬
‫سیاسی فاجتماعی ف فرهنگی و مذهبی که‬
‫معموال ساختار اعتراضی داشت شناخته شد ‪.‬‬
‫ماهیتش خشونت آور است واز گیتار های خشن و پر‬
‫سروصدا استفاده میکند ‪.‬‬
‫امروزه گرههای متال مهم ترین مروج شیطان پرستی‬
‫در دنیا هستند و ترانه های متال در باره خودکشی ‪،‬‬
‫قتل ‪ ،‬خشونت‪ ،‬سکس ‪ ،‬و مواد مخدر است ‪.‬‬
‫‪ )7‬سبک رپ ‪ :‬برای اعتراض به تبعیض نژادی در‬
‫آمریکا موسیقی رپ به وجود آمد ‪.‬‬
‫رپ از سیاهان آمریکایی شروع شد به همراه رقص و‬
‫دیوار نویسی به نهضت سیاهان تبدیل گشت ‪.‬‬
‫از سقراط نقل شده که می گفت ‪ :‬موسیقی کشوری‬
‫را به من بدهید ار کشوری که بخواهید تحویلتان‬
‫میدهم ‪.‬‬
‫رپرها عاشق درگیری ‪ ،‬دزدی ‪ ،‬دعوا‪ ،‬شرارت ‪ ،‬و اهل‬
‫فحش های رکیک هستند و در ایران هم رپ تقلیدی‬
‫ناقص از رپر های آمریکاست ‪.‬‬
‫مهم ترین دلیل زیر زمینی ( اعتراض ) شدن‬
‫موسیقی را به زیر زمینی شدن هنر و موسیقی‬
‫دانست ‪ ،‬در جوامع غربی و شرقی ‪ ،‬ولی زمینه و‬
‫دالیل این اعتراض فرق دارد ‪.‬‬
‫در جوامع غربی به دلیل انتقاد این گروهها به صنعت‬
‫فرهنگ و موسیقی به شدت تجاری در جهان‬
‫سرمایه داری اشاره کرد ‪.‬‬
‫دومین دلیل به چالش جوانان و گروههای خرده‬
‫فرهنگ ‪ ،‬علیه فرهنگ رسمی جوامع معاصر غربی‬
‫باز میگردد ‪.‬‬
‫پس زیر زمینی بودن به معنای عصیان و اعتراض علیه‬
‫ارزشهای جامعه سرمایه ساالر نیز قلمداد می شود ‪.‬‬
‫موسیقی زیر زمینی معموال به موسیقی ایی گفته‬
‫می شود که بدون مجوز رسمی و در استودیوی‬
‫خانگی یا اختصاصی ظبط یا خلق میشود و به سبب‬
‫انگیزه های غیر تجاری ‪ ،‬معموال فضایی کامال متفاوت‬
‫با فضای موسیقی روز جامعه و حتی خرده فرهنگ‬
‫های دیگر آن دارد ‪.‬‬
‫البته نوعی پارادوکس در موسیقی زیر مینی ایران‬
‫مشاهده میشود ‪ ،‬این موسیقی به سبب اعتراض‬
‫سیاسی و انتقاد از جریان پاپ تجاری می خواهد زیر‬
‫زمینی باشد و از طرفی به دلیل تمایل به داشتن‬
‫مخاطب و انتشار آثارش میخواهد رو زمینی باشد ‪.‬‬
‫‪ _)1‬رشد جمعیت شهر نشینی پس از انقالب‬
‫‪ _)2‬جوان شدن جمعیت کشور به ویژه در شهرها پس از‬
‫انقالب‬
‫‪ _)3‬فضای آزاد اجتماعی پس از سال ‪76‬‬
‫‪ _)4‬گسترش ارتباط با جهان خارج مثل مسافرت ‪ ،‬رسانه‬
‫های الکترونیکی ( ماهواره ‪ ،‬اینترنت و موبایل )‬
‫دسترسی به موسیقی غربی را گسترش داد ‪.‬‬
‫‪ _)5‬استفاده روز افزون از موسیقی پاپ در برنامه های‬
‫تلویزیونی اعم از برنامه کودک تا سریال های دنباله دار و‬
‫تبلیغات بازرگانی و ‪. ، ...‬‬
‫‪ _)6‬ورود سازهای پاپ مثل گیتارهای آکوستیک و‬
‫الکتریکی و دستگاههایی که نوازندگی را راحت و به سن‬
‫کمتر از ‪ 20‬سال در نوجوانان رواج داده است ‪.‬‬
‫آیا زیر زمینی بودن هدف است ؟ یا بناست همیشه‬
‫زیر زمینی باشند؟ یا اصال مهم است زیر زمینی بودن‬
‫یا رو زمینی بودن ؟‬
‫محسن نامجو از چهرهای سرشناس راک ایران می‬
‫گوید ‪ :‬موسیقی زیر زمینی نتیجۀ نوعی اختالف نظر‬
‫قدرت حاکم با گروههای موسیقی است که بنا به‬
‫دالیل مختلف اجازۀ کار و فعالیت ندارند و به دلیل‬
‫ممنوعیتی که از سوی نظام حاکم اعمال میشود زیر‬
‫زمینی شدند ‪.‬‬
‫یعنی در حقیقت به دنبال رو زمینی شدن و تجاری‬
‫شدن هستند اما بدون قید و محدودیت ‪.‬‬
‫موسیقی همواره از ابزارهای مورد استفاده و بسیار‬
‫مؤثر برای کسب مقاصد مختلف بوده است ‪ .‬در هر‬
‫دورۀ زمانی می توان شاهد ظهور سبک جدیدی در‬
‫موسیقی بود که این امر نشاندهندۀ پویایی و‬
‫انعطاف پذیری بی اندازۀ این پدیده است ‪.‬‬
‫دشمنان کشور با علم به آثار و پتانسیلهای موسیقی‬
‫سالهاست‬
‫از این ابزار برای دیکته کردن افکار فاسد و زیان بار‬
‫خود به اذهان ساده و آمادۀ انحراف جوان ایرانی‬
‫استفاده می کندو متأسفانه نتایج این اقدام متفکرانه‬
‫در وضعیت امروز سطح جامعه به وضوح قابل رؤیت‬
‫است‬
‫‪_1‬مقابله با اعتقاد به وجود خدا بدون داشتن هیچ دلیل‬
‫منطقی‪،‬‬
‫‪ _2‬عدم اعتقاد به زندگی پس از مرگ باز بدون تفکر و منطق‪،‬‬
‫‪_3‬انکار اخالقیات و اعتقاد به آزادی کامل بشر در همۀ جوانب‬
‫زندگی به این دلیل که زندگی فقط در همین دنیا وجود دارد‪،‬‬
‫همه و همه از افکاریست که در کنج ذهن کنجکاو‬
‫یک نوجوان ایرانی در حال خانه کردن و رشد کردن است و این‬
‫امر تنها به این دلیل قابل توجیه است‬
‫که دلسوزان فرهنگ و اصالت ایران نتوانسته اند به طور کامل و‬
‫مؤثر پاسخی به سؤاالت ذهن تشنۀ‬
‫نوجوان ایرانی بدهند ‪ .‬سؤاالتی که اقتضای سن یک نوجوان‬
‫هستند‪ ،‬سؤاالتی که فطرت بشر آنها را‬
‫پیش روی او قرار می دهد‪ ،‬سؤاالتی که روزی خودمان هم با‬
‫آنها روبرو بودیم‪.‬‬
‫موسیقی و آثار‬
‫روانشناختی‬
‫موسیقی درمانی چیست ؟‬
‫موسیقی درماني فرايندي از طريق مداخله درمانگر با‬
‫موسیقي‪،‬براساس طراحي تمرين و راهنمايي كردن‬
‫نیازهاي خاص در افراد با هدف بوجود آوردن میل‬
‫تغییرپذيري است‪.‬موسیقي درمان با ايجاد مكان‬
‫وتمرين خاص درمانگر كه براساس ارزيابي دقیق‬
‫است‪.‬‬
‫شواهدی از موسیقی به عنوان وسیله قدرتمند که کار خوب بر‬
‫روی اطالعات گذشته افراد در باستان بوده است‪.‬به هر‬
‫حال‪،‬موسیقی درمانی یکی از قدیمی ترین رشته های بوجود‬
‫آمده است‪.‬پدیدار شدن موسیقی درمانی به عنوان رشته در‬
‫سال ‪ 1940‬به عنوان گروهی در رشته رواپزشکی شروع به‬
‫نظریه طرز درمان کردند‪ .‬برای مثال روانپزشک برجسته کارل‬
‫منجر‪ ،‬کسی که با ارزیابی شواهد نیاز های مرجع با تنوع‬
‫زیادی به بهتر کردن کیفیت آنها پرداخت‪.‬از این زما ن موسیقی‬
‫کارکرد تشخیصی گرفت و به عنوان عامل اساسی در فرایند‬
‫درمان شناسی بود که تایید کننده این مولفه ها از طریق‬
‫تحقیقات علمی و تجربی بود‪.‬در حقیقت هدف موسیقی درمان‬
‫پذیرش درداخل رشته پزشکی است‪ .‬موسیقی درمانی درطول‬
‫جنگ جهانی دوم رشد خاصی کرد تمرینات موسیقی درمانی‬
‫برای کمک به سربازان سابق دیدن آنها به عنوان منابع فوق‬
‫العاده درذ بازبینی بود‪ .‬امروزه شمار موسیقی درمانگر در انواع‬
‫زیادی از محیط ها ‪،‬بیمارستان‪ ،‬آموزش وپرورش وهمچنین در‬
‫تمرینات خاص روان درمانی است‪.‬‬
‫موسیقی درمانی برای کودکان بزرگساالن با ناتوانی‬
‫های روحی وجسمی ‪ ،‬ناتوانی های یادگیری‬
‫‪،‬اختالالت طیف اتیسم‪ ،‬اختالالت رفتاری یا سلوکی‪،‬‬
‫آسیب حسی‪ ،‬سوءاستفاده جسمی‪ ،‬ضربه‪ ،‬الزایمر‪،‬‬
‫دیوانگی واشخاص در مراقبت درمراقبت های آرام‬
‫استفاده می شود‪ .‬گرایش از نظریه های بستگی به‬
‫سوابق افراد موسیقی درمان‪ ،‬همچنین نیاز های‬
‫مراجع در جمعیت های خاص ‪ ،‬ابزای ممکن به سوی‬
‫نظریه های رفتار شناختی یا پایه و اساس نظریه‬
‫روان درمانی است‪.‬‬
‫رونالد هاس استاد دانشگاه موتسارت شهر‬
‫سالزبورگ اتريش مي گويد از طريق موسیقي مي‬
‫توان مصونیت انسان ها را در برابر بیماري ها تقويت‬
‫كرد‪ ،‬دردها را كاهش داد و از بروز حوادث جلوگیري به‬
‫عمل آورد‪.‬‬
‫همین آقاي هاس در تحقیقي كه انجام داده‪ ،‬به اين‬
‫نتیجه رسیده كه براساس شواهد تجربي برخي از‬
‫ملودهاي قديمي مشرق زمین براي از بین بردن‬
‫سردردها و كوفتگي بدن موثر است‪.‬‬
‫يك محقق دانشگاه علوم پزشكي تبريز هم مي گويد‬
‫كه موسیقي‪ ،‬دقت‪ ،‬هوش‪ ،‬حس مشاهده‪ ،‬استنباط‬
‫و عواطف روحي انسان را تقويت مي كند‪.‬‬
‫نتايج تحقیقي كه در خرم آباد انجام شده هم نشان‬
‫میدهد كه استفاده از موسیقي هاي مخصوص كودكان‬
‫باعث انحراف ذهن آنان نسبت به درد ناشي از اقدامات‬
‫تهاجمي كوتاه مدت مثل رگ گیري مي شود‪.‬‬
‫''رگ گیري'' يكي از شايعترين اقدامات دردناك پزشكي‬
‫است و به صورت مكرر بعنوان الزمه و مقدمه تشخیص يا‬
‫درمان بیماريها مورد استفاده قرار مي گیرد‪.‬‬
‫اين تحقیق كه بر روي ‪ 30‬كودك شش تا ‪ 12‬ساله مبتال‬
‫به تاالسمي در بیمارستان شهید مدني خرم آباد انجام‬
‫شده‪ ،‬نشان مي دهد كه شدت درد رگ گیري در‬
‫كودكاني كه فكرشان در زمان رگ گیري به سمت‬
‫موسیقي كودكان معطوف شده به طور معني داري كمتر‬
‫از ساير روشها بوده است‬
‫يك محقق ژاپني در دانشگاه ناگويا نیز به اين نكته پي برده كه‬
‫شنیدن موسیقي هايي كه برمبناي ضرباهنگ قلب تدوين شده‬
‫اند‪ ،‬در آرامش اعصاب و كاستن تنش افراد موثر است‪.‬‬
‫اين محقق از ‪ 22‬داوطلب خواست كه در اتاقي به پاسخگويي‬
‫يك سلسله پرسش كه مرتب سخت تر مي شد‪ ،‬بپردازند‪.‬‬
‫براي نیمي از داوطلبان‪ ،‬موسیقي متكي به ضرباهنگ قلب آنان‬
‫پخش شد و ديگران در سكوت به حل مسائل ادامه دادند‪.‬‬
‫پرسشهاي تنظیم شده در پرسشنامه به منظور اندازه گیري‬
‫میزان استرس و اضطراب داوطلبان و احساس خستگي آنان‬
‫تدوين شده بود‪.‬‬
‫نتايج حاصله از پاسخ ها حكايت از آن داشت داوطلباني كه به‬
‫موسیقي قلب خود گوش مي داده اند به مراتب از آرامش‬
‫بیشتري برخوردار بوده ان‬
‫برخی بر این باورند که‬
‫‪ )1‬روح انسان از طریق موسیقی تناسب و و هماهنگی را‬
‫فرا می گیرد‬
‫‪ )2‬نفس را لطیف می کند‬
‫‪ )3‬در درمان مفید است‬
‫‪ )4‬باعث ایجاد انگیزه می شود‬
‫البته این کارها ی مثبت زمانی اتفاق می افتد که در‬
‫انتخاب آهنگ ‪،‬ساز ‪،‬کنترل ریتم ‪ ،‬دقت کامل صورت گیرد‬
‫‪1‬ـ گمراهی و غفلت ازخدا ‪:‬‬
‫قرآن در سورة لقمان يكى از عوامل گمراهى و ضاللت را‬
‫من یشتری‬
‫«لهو الحديث» دانسته است‪« .‬و ِ‬
‫اس َ‬
‫من النّ‬
‫ِ‬
‫سبيل هللا «لهویعنی غفلت ‪،‬یعنی‬
‫ل عن‬
‫لَهوالحدی ِ‬
‫ليض َّ‬
‫ِ‬
‫ث ُ‬
‫دورشدن از ذکرخدا ‪ ،‬دورشدن از معنویت ‪ ،‬دورشدن از‬
‫واقعيتهای زندگی ‪ ،‬دورشدن ازکار وتالش و فرو غلتيدن در‬
‫ابتذال و بی بند وباری»‬
‫‪ -2‬گرايش به فساد ‪:‬‬
‫غنا و آواز مطرب و لهوى‪ ،‬انسان را به سوى شهوت و فساد‬
‫اخالقى مىكشاند و از راه پرهيزكارى باز مىدارد‪.‬مجالس‬
‫غنا و موسيقى‪ ،‬معموال ً جزو مراكز مفاسد گوناگون است و‬
‫این خود دليل روشنی است بر این که موسيقی درگرایش به‬
‫فساد نقش مؤث ّری دارد ‪ .‬در حديثى از نبى اكرم(ص) آمده‬
‫است ‪« :‬الغنا ُء رقية الزنا»‪«:‬غنا نردبان زنا است»‪.‬‬
‫‪ -3‬قساوت قلب ‪:‬‬
‫‪،‬آية ‪ 6‬و‪ 7‬سورة لقمان ‪،‬که در آية ‪ 6‬در مورد اهل «لهوالحدیث»‬
‫توضیح و بالفاصله درآية ‪ 7‬که مورد بحث ما است مي فرمايد‪ :‬و‬
‫چون آيات و گفتارما بر اهل لهو خوانده شود دوري گزينند و روي‬
‫برگردانند و تکذيب آن گفتار نمايند مانند کسي که آن را نشنیده‬
‫و گويا در گوش هاي ايشان سنگیني است از شنیدن آيات ما‬
‫پس به ايشان عذابي دردناک را مژده بده ‪.‬‬
‫‪ -4‬از بین رفتن حیا ‪:‬‬
‫امام صادق(ع) در این رابطه در حدیثی می فرمایند ‪«:‬من ضرب‬
‫في بیته بربط ٌ أربعین يوماً سلَّط هللا علیه شیطاناً يقال له القفندر‬
‫إال قعد علیه فإذا كان كذلك نزع منه‬
‫فال يبقي عض ٌو من أعضائه ّ‬
‫الحیاء ولم يبال ما قال و ال ما قیل فیه‬
‫میت حیا نیز خوب است بدانید رسول خدا (ص) در‬
‫در خصوص اه ّ‬
‫این باره فرموده اند ‪« :‬حیا و ايمان با همديگر وابستهاند چون‬
‫يكى از میان برود‪ ،‬ديگرى هم از میان مىرود»‪(.‬‬
‫‪5‬ـ از بین رفتن قوّة تفکّر(تخیلی شدن انسان )‪:‬‬
‫موسیقی بوسیله ارتعاشات خود‪ ،‬اعصاب راتحت تأثیر‬
‫خودقرارداده وکم کم برقوای ادراکی چیره می شود‪.‬به‬
‫عبارت دیگر«موسیقی به حسب انواع هنری که دارد‬
‫وهریک از آن انواع مختلف یک حالت دراعصاب ادراکی‬
‫بر می انگیزد‪ ،‬ازشهوت و بی بندوباری ویا شادی‬
‫ونشاط و اندوه و یا خیاالت عرفان گونه و یا دیگرحاالت‬
‫که همۀ آنهاحاالتی است خیالی و اوهام ساز ‪،‬دیگر‬
‫ادراکات را بر کنار کرده و همان خیاالت جای آن‬
‫راگرفته و در مسیر انگیزه های موسیقی به حرکت در‬
‫می آورد ‪ .‬در این حال پای عقل و ذهن و اندیشه به‬
‫همان خیاالت و اوهام بسته شده و درهمان مسیر‬
‫خیال بافی های موسیقی درحرکت است و دیگر نمی‬
‫تواند به خود آید‪.‬‬
‫‪ -6‬از بین رفتن غیرت‪:‬‬
‫الرجل‬
‫«إ ّ‬
‫ن شیطاناً يقال له القفندر إذا ضرب في منزل َّ‬
‫أربعین صباحاً بالبربط و دخل الرّجال وضع ذلك‬
‫م‬
‫ل‬
‫الشیطانك َّ‬
‫عضو منه علي مثله من صاحب البیت ث ّ‬
‫ّ‬
‫ٍ‬
‫نفخ فیه نفخ ًة فال يغار بعدها حتّي تؤتي نساؤه‬
‫فاليغار‪ ».‬كسي كه چهل روز در خانه اش بربط نوازند و‬
‫مردمان بر او وارد شوند شیطاني به نام قفندر اعضاي‬
‫خود را به تمام اعضاي بدنش مس مي نمايد ‪ ،‬پس‬
‫غیرت از آن مرد برداشته مي شود تا به حدي كه با‬
‫زنانش اگر فعل قبیحي كنند بدش نمي آيد »‪.‬‬
‫با اين روايت شاید بتوان به يكي از علل اصلي رواج بد‬
‫حجابي و فحشا در جامعه پي برد‪ ،‬چراكه براساس اين‬
‫روايت به هر مقدارموسیقي در جامعه رواج پیدا كند‬
‫غیرت از مردان زايل شده و نسبت به بد حجابي‬
‫وتعرّض نامحرمان به ناموسشان ‪،‬بي تفاوت تر مي‬
‫شوند‬
‫‪ 7‬ـ جنون و دیوانگی‪:‬‬
‫فشار شدید موسیقی بر روی اعصاب ‪ ،‬قدرت اندیشه‬
‫و تفکّر را از انسان می گیرد لذا منجر به انجام‬
‫کارهایی که با عقل تضاد دارد می شود‪.‬نمونه ای‬
‫ازاین کارهای جنون آمیز را ذکرمی کنیم ‪« :‬درملیون‬
‫پنجاه هزار نفر بعد ازگوش کردن به یک کنسرت‬
‫موسیقی چنان موسیقی آنها را به هیجان آوردکه‬
‫ناگهان همه به هم ریختند و بدون جهت‪ ،‬هم دیگر را‬
‫زخمی و مصدوم کردند و قبل از این که پلیس خود را‬
‫برساند چند نفر به ضرب چاقو از پای درآمدند و به‬
‫چندین دختر ‪ ،‬تجاوز شد وتعداد زیادی مجروح شدند‪.‬‬
‫یا« درایالت «لتیل راک» جوانی پیانو یاد می گرفت‬
‫نغمات موسیقی چنان درروح اوهیجان ایجادکرد که‬
‫بدوندلیل ازجای برخاست وبا‪19‬ضربه چاقو‪،‬معل ّم خودرا‬
‫ازپای درآورد ‪.‬‬
‫‪8‬ـ افسردگی‪:‬‬
‫کسی که درموسیقی غوطه ور شد‪ ،‬حالت خمودی‬
‫وافسردگی‪،‬یکی ازحاالتی است که بر او عارض می‬
‫شود‪.‬این مسئله در کسانی که با مطالعه ودرس‬
‫وبحث سروکار دارند بیشتر نمود دارد ‪ .‬به گونه ای‬
‫که بعد از موسیقی رغبت آنها نسبت به مطالعه‬
‫کمترشده و نیروی فکر آنها ضعیف می شود‪.‬‬
‫روانشناس معروف ‪ ،‬دکتر «الکسیس کارل» درکتاب‬
‫«راه و رسم زندگی» می نویسد ‪« :‬برخی دانش‬
‫آموزان می خواهند با توجه به رادیو درس خود را یاد‬
‫بگیرند و در راه تحصیل پیشرفت کنند ‪ ،‬باید گفت‬
‫رادیو نیز مانند سینما و موسیقی کاهلی کاملی می‬
‫بخشد به کسانی که به آن سرگرمند‬
‫‪ -9‬نزول بالهاي ناگهاني و عدم استجابت دعا ‪:‬‬
‫هم اكنون بسیاري به دنبال پاسخ اين پرسش مي‬
‫گردند كه چرا زندگي هايمان با وجود رفاه ظاهري با‬
‫بالها و مصیبت ها آمیخته شده و يا اينكه چرا هرچه‬
‫دعا مي كنیم مستجاب نمي شود ؟ یکی ازعوامل این‬
‫گونه مسائل راشاید بتوان در روايتي که از امام صادق‬
‫(ع) نقل شده پیدا کرد‪.‬که فرموده اند ‪« :‬بیت الغناء‬
‫التؤمن فیه الفجیعة و ال تجاب فیه ال َّدعوة و ال يدخله‬
‫الملك‪».‬‬
‫«خانه اي كه در آن غناء خوانده مي شود از مصیبت و‬
‫بالي ناگهاني ايمن نیست و دعا در آن مستجاب نمي‬
‫شود و فرشته داخل آن نمي گردد ‪».‬‬
‫اینها بخشهایی از مضرّات موسیقی بر روان و معنویّت‬
‫انسان ها بود و اینک‪ ،‬اثرات جسمانی و مادی آن را‬
‫بررسی می کنیم‪.‬‬
‫دربدن انسان‪ ،‬یک سلسله اعصاب وجود دارد که به آن‪ ،‬سلسله‬
‫اعصاب نباتی می گویند‪ .‬سلسله اعصاب نباتی به دو دسته تقسیم‬
‫می شوند ‪1 :‬ـ اعصاب سمپاتیک‪2 .‬ـ اعصاب پاراسمپاتیک‪.‬اعصاب‬
‫سمپاتیک وظیفه اش تنگ کردن مردمک چشم‪ ،‬جلوگیری ازترشح ‪،‬‬
‫باال بردن فشارخون‪ ،‬تنگ کردن ضربان قلب و‪ ...‬می باشد و باعث می‬
‫شود که انسان در کارهای زندگی بیدار و در امور‪،‬کوشا و ف ّعال‬
‫باشد‪.‬اعصاب پاراسمپاتیک برعکس اعصاب سمپاتیک عمل می کند ‪.‬‬
‫ارمغان آن برای انسان‪ ،‬رخوت وسستی و بی حالی‪،‬خواب‪ ،‬غفلت‪،‬‬
‫سهو و نسیان و اندوه حزن و بیهوشی است و وظیفه اش انقباض‬
‫عضالت صاف ‪ ،‬ایجاد ترشح ‪ ،‬تقلیل فشارخون‪ ،‬تنگ کردن مردمک‬
‫چشم وکند کردن ضربان قلب و‪ ...‬می باشد‪.‬‬
‫بدیهی است وقتی از خارج تحریکاتی روی اعصاب شروع می شود‬
‫اعصاب سمپاتیک وپاراسمپاتیک به میزان تحریکات خارجی تعادل خود‬
‫را از دست داده پائین یا باال می روند‪ .‬ازجلمه تحریکات خارجی که‬
‫منجر به عدم تعادل بین اعصاب سمپاتیک وپاراسمپاتیک می شود‬
‫ارتعاشات موسیقی است که باعث اثراتی دربدن می شود که ما به‬
‫گوشه ای ازآن ها اشاره خواهیم کرد‪:‬‬
‫‪1‬ـ ضعف اعصاب ‪:‬‬
‫ازبین رفتن تعادل بدن که منوط به مختل شدن تعادل‬
‫وتوازن بین دوسیستم اعصاب سمپاتیک وپاراسمپاتیک‬
‫است منجر به پدیدآمدن ضعف اعصاب می شود‪.‬دکتر‬
‫«آرنولدفریدمانی» پزشک بیمارستان نیویورک ورئیس‬
‫کلینیک سردرد‪ ،‬باکمک دستگاههای الکترونی تعیین امواج‬
‫مغز وتجربیاتی که بدست آورده ثابت کرده که یکی از‬
‫عوامل مهم خستگیهای روحی وفکری وسردردهای‬
‫عصبی‪،‬گوش دادن به موسیقی رادیو است مخصوصاً برای‬
‫جه می کنند‪.‬‬
‫کسانی که به موسیقی آن دقّت وتو ّ‬
‫شورای مل ّی تحقیقات کانادا هم نتایجی از تحقیقات خود‬
‫جه است ‪ :‬صدای موسیقی ‪ ،‬هر‬
‫اعالم کرده که قابل تو ّ‬
‫قدر هم که ضعیف باشد ‪ ،‬آشفتگی فوق العاده شدیدی‬
‫در کار مغز ایجاد می کند ‪ ،‬صدای مالیم موسیقی حتّی‬
‫درموقع خواب دشمن سالمت است‪.‬خطرناک ترین و‬
‫بدترین عذاب برای کسی که به خواب رفته است‪،‬صدای‬
‫آهستة موسیقی درحال پخش است‬
‫‪2‬ـ عمرکوتاه‪:‬‬
‫متوسط انسان‪ ،‬حدود ‪120‬سال می باشد ولی‬
‫گفته می شود عمر‬
‫ّ‬
‫علل وعوامل مختلفی درکاهش یا افزایش این مقدار مؤثر است ‪.‬‬
‫عواملی چون تغذیه‪،‬تفریح ‪،‬خنده‪،‬گناه و‪...‬امام صادق (ع ) می فرمایند‪:‬‬
‫«بیت الغنا ال تؤمن فیه الفجیعة و التجاب فیه ال َّدعوة والیدخله‬
‫الملک‪«.‬خانه ای که در آن غنا باشد‪ ،‬از مرگ و مصیبت دردناک ایمن‬
‫نیست و دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی‬
‫شوند»‪.‬‬
‫طبق یافته های دانشمندان نیز از جملة عوامل کاهش طول عمر‬
‫انسان‪ ،‬سرو صداها و صدای موسیقی می باشد به طوری که‬
‫اکثرموسیقی دان ها به نصف عمر طبیعی هم نرسیده اند و بعضاً با‬
‫عوارض و مرگ ناگهانی از دنیا رفته اند‪ ،‬حتّی در قرون قبل هم که‬
‫مردم از این آلودگی ها به دور بوده ودارای عمرهای طوالنی بوده اند‪،‬‬
‫کار گزاران موسیقی ازعمرطبیعی محروم بوده اند‪ .‬آمارهایی که در این‬
‫زمینه اعالم شده است مؤیّد این مطلب است که نوع موسیقی دانان‪،‬‬
‫دارای عمرهای کوتاهی بوده اند و ما دراین نوشتار به جهت اختصار ‪،‬‬
‫فقط به ذکر نام برخی از این موسیقی دانان بسنده می کنیم تا فقط‬
‫شواهدی بر این مطالب ذکر شده‪ ،‬ارائه شده باشد و عزیزان را جهت‬
‫اط ّالعات بیشتر به کتب مربوطه ارجاع می دهیم‪.‬تذکر‪ :‬الف ـ البتّه‬
‫ممکن است ازموسیقی دانان کسانی هم باشندکه عمرآنها بیش از‬
‫اینها بوده باشد ولی در اینموردآن چه راکه غالب بوده درجدول‪ ،‬بیان‬
‫کرده ایم‬
‫نام‬
‫تاریخ تولد‬
‫تاریخ مرگ‬
‫مدت عمر‬
‫لئونارد دولئو‬
‫‪1694‬‬
‫‪1744‬‬
‫‪50‬سال‬
‫مليّت‬
‫ایتالیایی‬
‫پرگولوزی‬
‫‪1710‬‬
‫‪1736‬‬
‫‪26‬‬
‫ایتالیایی‬
‫هرولد‬
‫‪1791‬‬
‫‪1833‬‬
‫‪43‬‬
‫فرانسوی‬
‫ژرژبیژه‬
‫‪1838‬‬
‫‪1875‬‬
‫‪43‬‬
‫فرانسوی‬
‫مندلسن‬
‫‪1809‬‬
‫‪1847‬‬
‫‪38‬‬
‫آلمانی‬
‫بتهون‬
‫‪1770‬‬
‫‪1826‬‬
‫‪56‬‬
‫آلمانی‬
‫اسکریابین‬
‫‪1872‬‬
‫‪1915‬‬
‫‪43‬‬
‫روسی‬
‫ایوانویچ گلینکا ‪1804‬‬
‫‪1857‬‬
‫‪53‬‬
‫روسی‬
‫در‪:‬‬
‫‪ 3‬ـ گرایش به مواد مخ ّ‬
‫بسیاری ازموسیقی دانان به عل ّت عارض شدن ضعف‬
‫در پیدا کرده تا شاید درمانی‬
‫اعصاب گرایش به مواد مخ ّ‬
‫در در نگاه اول مسکّن‬
‫برای این بیماری پیداکنند‪ .‬مواد مخ ّ‬
‫خوبی برای اعصاب وروان است لذا غافل از مضرّات زیاد‬
‫آن ‪،‬به آن روی آورده و در دام آن گرفتار می آیند ‪.‬‬
‫‪ 4‬ـ ضعف چشم‪:‬‬
‫حساسترین اعضای بدن چشم ها وگوش ها‬
‫از جمله‬
‫ّ‬
‫هستند‪ .‬حرکت چشم ها توسط اعصاب سمپاتیک و‬
‫پاراسمپاتیک انجام می شود وگفته شدکه بوسیله‬
‫ارتعاشات موسیقی تعادل این سیستم به هم می ریزد‬
‫و موجب ضعف اعصاب می شود ‪ ،‬ادامه این عملکرد‬
‫حساس و در نتیجه‬
‫موجب تأثیرات عمیق دراین اعضای‬
‫ّ‬
‫با عث ضعف چشم و حتّی کوری می شود‪.‬‬
‫‪ 5‬ـ فشارخون ‪:‬‬
‫این مسئله را پزشکان با بررسی های خود دریافته اند و به کسانی که‬
‫با موسیقی و سروصدای زیاد در ارتباط اند در مورد عوارض آن هشدار‬
‫داده اند‪.‬‬
‫دکتر «گورلدواین» پس از مطالعات زیاد به این نتیجه رسید که رادیو‪،‬‬
‫عل ّت اساسی فشارخون به شمار می رود و برای اطمینان از این‬
‫موضوع بازوبند فشار خون را به خود بست و این نتیجه بدست آمدکه‬
‫هرقدر انسان از یک قطعة موسیقی بدش بیاید‪ ،‬همان اندازه فشار خون‬
‫او باال می رود ‪ ،‬دکتر «واین» از تغییر فشار خون در اثر شنیدن چند‬
‫جب بود و باألخره برای این که دچار خطر رادیو‬
‫قطعة موسیقی درتع ّ‬
‫نشود رادیو را خاموش کرد‪.‬‬
‫از همه مهمتر مشاهده حاالت روانی خود موسیقی دانان است که‬
‫بزرگترین نمایش تجربیات و آزمایش های علمی و عملی است که زیان‬
‫موسیقی را در این قسمت برای ما تشریح می کند ‪ ،‬زیرا آنها به تدریج‬
‫حساسیّت های بی جا شده و در نتیجه‪،‬‬
‫‪،‬گرفتار اختالالت عصبی و‬
‫ّ‬
‫اغلب دچار انقباض عروق و فشارخون و سکته های مغزی گردیده و‬
‫حتّی بعضی ها در هنگام نواختن موسیقی‪ ،‬فشار خون آنها باالرفته ودر‬
‫اثر سکتة ناگهانی جان‬
‫خود را فدای تحریکات و ارتعاشات موسیقی کرده اند‪ .‬آیا همین سکته‬
‫های نوازندگان‪ ،‬در هنگام اجرای برنامه های موسیقی؛ خود ‪،‬دلیل بارز‬
‫دیگری نیست ‪ ،‬مبنی براین که موسیقی تا چه اندازه در ایجاد فشار‬
‫خون مدخلیّت دارد ؟‬
‫شيطان پرستی‬
‫رویکردی دین ستيزانه‬
‫‪ .1‬گروه های الحادی مانند‪ :‬رائیلیان و کلیسای شیطانی‪.‬‬
‫‪ .2‬گروه هایی که منشأ شرقی داشته و تبلیغات آن ها‪،‬‬
‫ظواهر مذهبی دارند؛ مانند‪ :‬مهربابا‪ ،‬سای بابا‪ ،‬اشو‪ ،‬سیک و‬
‫‪...‬‬
‫‪ .3‬گروه هایی که به ظاهر با تبلیغ‪ ،‬روش ها و آیین های‬
‫مذهبی منافاتی ندارند؛ مانند‪ :‬فالون دافا‪ ،‬یوگا‪ ،‬ریکی‪ ،‬اکنکار‪،‬‬
‫تی ام‪.‬‬
‫‪ .4‬گروه هایی که از مذاهب اسالمی انشعاب یافته اند؛ اعم‬
‫از اینکه در اعتقاد به دین اسالم پایدار بوده باشند یا این که از‬
‫آن عدول کرده باشند؛ مانند‪ :‬بهائیت‪ ،‬وهابیت و فرقه های‬
‫صوفیه بومی همچون ذهبیه و نعمت اللهی سلطان‬
‫علیشاهی و ‪...‬‬
‫‪ .5‬گروه هایی که زیر شاخه های مسیحیت و یهودیت‬
‫هستند؛ مانند‪ :‬مورمون ها و مونیسم و شاهدان یهود‪)1( .‬‬
‫اعضای فرقه های جدید‪ ،‬دلبسته تر و پایبندتر و‬
‫متعصب ترند‪.‬‬
‫‪ .2‬عضوگیری اعضا در این فرقه های جدید‪ ،‬به صورت‬
‫زیر زمینی و مخفی است‪.‬‬
‫‪ .3‬رهبران فرقه های نوظهور در زندگی فردی‪ ،‬غذا و‬
‫لباس و همسر و اعضای فرقه دخالت می کنند‪.‬‬
‫‪ .4‬همه فرقه های نوظهور بدون دلیل ادعا می کنند‬
‫که راه سریع تر و روشن تری به حقیقت دارند‪.‬‬
‫‪ .1‬عوامل روان شناختی‪ :‬ضعف ایمان و استعداد‬
‫باالی نوکیشی و تغییر اعتقاد‪.‬‬
‫‪ .2‬عوامل جامعه شناختی‪ :‬نیروهای محیطی اند که‬
‫فرد را جهت تغییر سریع نگرش سوق می دهند‬
‫‪ .3‬عوامل گوناگونی مانند‪ .1 :‬شکست های زندگی؛‬
‫‪ .2‬فقدان هم صحبت و احساس تنهایی؛ ‪ .3‬اوصاف‬
‫بد و رذایل برخی دین داران و ریاکاری و بی عاطفگی‬
‫آن ها؛ ‪ .4‬عالقه به رابطه نزدیک تر به خدا و کمبود‬
‫معنویت در فضای اجتماعی؛ ‪ .5‬کم کاری عالمان و‬
‫مبلغان دینی‬
‫شیطان‪ ،‬اسم جنس و از ماده «شطن» گرفته شده‬
‫و «شاطن» به معنای خبیث و پست و شیطان به‬
‫معنای موجود رانده شده به کار رفته است و ابلیس‪،‬‬
‫فراحسی‬
‫نیز اسم خاص است‪ .‬شیطان‪ ،‬موجودی‬
‫ّ‬
‫است که مظهر رذیل و در ادیان شمرده می شود‪.‬‬
‫شیطان در یهود به عنوان دشمن خدا شناخته نشده‬
‫است‪ ،‬بلکه یک خادم خدا است که وظیفه دارد ایمان‬
‫بشریت را مورد آزمایش قرار دهد‪.‬‬
‫کلمه «الشیطان» در عربی به معنای خطاکار‪ ،‬متجاوز و‬
‫دشمن است‪ .‬این یک عنوان است که معموال ً به موجودی‬
‫به نام ابلیس‪ ،‬داده می شود‪ .‬ابلیس‪ ،‬یک جن بوده که از‬
‫حکم خدا نافرمانی کرده و توسط حق تعالی محکوم شده‬
‫است و موجبات گمراهی انس و جن را فراهم می آورده و‬
‫از این طریق‪ ،‬ایمان آن ها سنجیده می شود‪.‬‬
‫پس شیطان‪ ،‬موجودی فراحسی است که از روی اختیار‬
‫با دستور الهی مخالفت کرد و مورد لعنت و طرد خداوند‬
‫متعال قرار گرفت‪ .‬او نیز به جهت عبادت چند هزار ساله‬
‫اش‪ ،‬عمری طوالنی به دست آورد‪ .‬شیطان هیچ تسلطی‬
‫بر آدمیان ندارد و تنها آن ها را از طریق وسوسه و‬
‫نمایاندن زینت به خود فرا می خواند و به مرحله شیاطین‬
‫االنس نزدیک می سازد‪.‬‬
‫برخی‪ ،‬شیطان را به عنوان خدا و خالق تاریکی می‬
‫پرستند و دسته ای‪ ،‬او را به عنوان یک نیرو و شر‬
‫بزرگ پرستش می کنند‪.‬‬
‫عده ای شیطان را پیروی می کنند و برخی بدون‬
‫اعتقاد به وجود شیطان‪ ،‬کارکرد او را به عنوان تمرد از‬
‫دستورات الهی می پذیرند و پیرو زینت ها و شهوات‬
‫دنیوی می شوند‪.‬‬
‫گروهی از شیطان پرستان‪ ،‬کسانی هستند که‬
‫ربوبیت و استقاللیت شیطان را پذیرفته و او را عبادت‬
‫می کنند و وی را «الهه سیاه» می دانند‪.‬‬
‫شیطان پرستی به شکل های گوناگون مطرح بوده‬
‫است از جمله‪ :‬شیطان پرستی زرتشتی‪ ،‬شیطان‬
‫پرستی مانوی‪ ،‬شیطان پرستی قبل از مسیحیت در‬
‫امریکای التین و افریقای مرکزی؛ شیطان پرستی بعد‬
‫از مسیحیت قرن ‪ 15‬و ‪ 16‬در انگلیس؛ شیطان‬
‫پرستی معاصر در دهه پایانی قرن ‪ 19‬در امریکا و‬
‫اروپا؛ شیطان پرستی مدرن که در سال ‪1966‬‬
‫میالدی توسط آنتوان الوی پایه گذاری شد و شیطان‬
‫پرستی خداگرایانه که اهریمن را خدا می داند‪.‬‬
‫شیطان گرایی یا شیطان پرستی مدرن‪ ،‬جریان و جنبش‬
‫نوپدیدی است که ریشه در باورهای کهن و به ویژه‬
‫اعتقادات و عرفان یهودی و مسیحی دارد و امروزه به‬
‫صورت مجموعه ای از رفتارهای ناهنجار و انحرافات‬
‫اجتماعی پدید آمده است‪.‬‬
‫به اعتقاد ویل دورانت‪ ،‬مطالعات تمدنی و مردم شناسی‪،‬‬
‫رد پای باور شیطان پرستی در میان قبایل بدوی را نشان‬
‫می دهد به گونه ای که شاید بتوان آن را نخستین‬
‫انحراف مردم از آموزه های دینی پیامبران دانست‪ .‬مردم با‬
‫آموزه های پیامبران‪ ،‬نعمت های طبیعی را به خداوند‬
‫نسبت می دادند‪ ،‬ولی مسأله شرور طبیعی مانند‪ :‬سیل‬
‫و زلزله و بیماری و مرگ‪ ،‬پرسش دیگری را در ذهن آن ها‬
‫پدید آورد؛ پرسشی که باعث ارتقاء جایگاه شیطان گردید‬
‫‪.‬‬
‫لوسیفر در متون و فرهنگ مسیحیت‪ ،‬آن قدر نیرومند‬
‫و مسلط و آگاه به همه امور معرفی شده که با‬
‫خداوند متعال و دارای قدرت و مشیت مطلقه و عالم‬
‫مطلق برابری می کند‪ .‬شاید انگیزه کلیسا این بود‬
‫که مردم از شیطان بهراسند و از او پرهیز کنند ولی‬
‫نتیجه عکس شد و از ترس شیطان به پرستش او‬
‫پرداختند‪ .‬خداوند سبحان در قرآن این تصویر نادرست‬
‫را به مردم نشان می دهد و خداوند را فاعل ما یشاء‬
‫معرفی می کند‪.‬‬
‫‪ .‬امروزه‪ ،‬شیطان پرستی در غرب معاصر به صورت‬
‫چندین جریان از جمله‪ :‬شیطان گرایی الوایی‪ ،‬معبد‬
‫ست و شیطان پرستی گوتیک مطرح است‬
‫جریان شیطان پرستی الوایی توسط «آنتوان شزاندر‬
‫الوایی» به وجودآمد؛ وی با تاسیس کلیسای‬
‫شیطانی و نوشتن انجیل شیطانی در سال ‪ 1965‬به‬
‫عنوان پاپ کلیسای شیطانی مطرح گردید‪ .‬الوی در‬
‫خانه سیاهی زندگی می کرد و به وجود خارجی‬
‫شیطان اعتقادی نداشت و تنها او را به عنوان نماد‬
‫تمرّد و مخالفت از دستورات خدا و دین می دانست‪.‬‬
‫الوی می گوید‪« :‬خدای باعظمت و با شکوهی وجود‬
‫ندارد و جهنمی که در آن گناه کاران کباب می شوند‪،‬‬
‫هم وجود ندارد‪ .‬این جا و حاال روز شکنجه و سختی‬
‫ماست‪ .‬حاال و این جا روز خوشی ماست‪ .‬این جا و‬
‫حاال فرصت ماست‪ .‬این روز‪ ،‬این ساعت را انتخاب کن‬
‫که زندگی رهایی بخشی نیست»‪.‬‬
‫معبد ست را دوست آنتوان الوی؛ یعنی «مایکل‬
‫آکینو»‪ ،‬بعد از اختالف عقیده با الوی و جدایی از او به‬
‫وجود آورد‪ .‬آکینو‪ ،‬سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا‬
‫است که مکتب خود را با تأسیس معبدی در‬
‫سانفرانسیسکو توسعه داد‪ .‬وی به وجود خارجی‬
‫شیطان اعتقاد داشت‪ .‬الگوهای معبد ست‪ ،‬از‬
‫اسطوره های مصری و یونانی است‪.‬‬
‫شیطان پرستی گوتیک‪ ،‬توسط نئو وایکینگ ها‪ ،‬در‬
‫شمال اروپا مانند نروژ‪ :‬به وجود آمد‪ .‬نروژ‪ ،‬یکی از‬
‫مهمترین کشورهای شیطان پرستی معاصر شد‬
‫حق تعالی می فرماید‪« :‬و اتَّبعوا ما تتلوا‬
‫الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمن و‬
‫َّ‬
‫الشیاطین کفروا یعل ّمون ال َّناس و ما انزل‬
‫لکّن‬
‫َّ‬
‫علی الملکین ببابل هروت و مروت و ما یعل ّمان‬
‫ه فال تکفر‬
‫من اح ٍد حتی یقوال انَّما نحن فتن ٌ‬
‫فیتعلَّمون منهما ما یفرّقون به بین المرء و زوجه و‬
‫ضارین به من اح ٍد ا َّال باذن هللا و یتعل َّمون‬
‫ما هم ب َّ‬
‫ما یض ُّرهم و ال ینفعهم و لقد علموا لمن اشتراه ما‬
‫ق و لبئس ما شروا به‬
‫له فی االخره من خال ٍ‬
‫انفسهم لو کانوا یعلمون»‬
‫گروهی از زردشتی ها با رویکرد ثنویت‪ ،‬مدل دیگری از‬
‫شیطان پرستی را ترویج کردند‪ .‬یزیدیان (کردهای یزیدی‬
‫در نواحی کردنشین ایران و عراق) نیز به عنوان بقایای یک‬
‫فرقه صوفی‪ ،‬مدل دیگری از جایگاه شیطان را مطرح می‬
‫کنند‪ .‬این جریان توسط یکی از صوفیان قرن ششم‪ ،‬به نام‬
‫«عدی بن مسافر»(‪ 476‬تا ‪ )557‬پایه گذاری شد‪ .‬وی‬
‫زاهدی از تبار مروان بن حکم است که در کوهستان‬
‫هکاریه از توابع موصل به دنیا آمد‪ .‬او به جهت تقوا و‬
‫ریاضت مورد احترام ساکنان منطقه قرار گرفت و مرشد‬
‫مردم شد و هر سب و لعنی حتی لعن شیطان را ممنوع‬
‫کرد و شیطان را شریک خدا در خلق انسان دانست‪.‬‬
‫یزیدی ها‪ ،‬دو کتاب مقدس به نام جلوه و مصحف رش یا‬
‫کتاب سیاه دارند‪ .‬اولی‪ ،‬منسوب به شیخ عدی و شامل‬
‫اوراد و اذکار است و دومی‪ ،‬دو قرن بعد از شیخ‪ ،‬تحریر‬
‫شده و حاوی برخی اصول این آیین است‪.‬‬
‫شیطان پرستی فلسفی‪ ،‬به آنتوان شزاندر الوی‬
‫منتسب است‪.‬‬
‫محور و مرکزیت عالم هستی در نظر شیطان پرستان‬
‫فلسفی‪ ،‬خود انسان است‪ ،‬و بزرگ ترین آرزو و شرط‬
‫رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع‬
‫ایشان نسبت به دیگران است‪ .‬شیطان پرستان‬
‫فلسفی عموماً به خدایی برای پرستش قائل نیستند‬
‫و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده ای‬
‫ندارند‪ ،‬البته زندگی این گروه از شیطان پرستان‪،‬‬
‫عاری از نوعی معنویت کاذب نیست‪ .‬در نظر شیطان‬
‫پرستان فلسفی‪ ،‬هر شخصی‪ ،‬خدای خودش است‪.‬‬
‫مکتب فراماسونری‪ ،‬احیا کننده جادوگری و شیطان پرستی در‬
‫قاره اروپا در قرن شانزدهم میالدی می باشد‪ .‬گسترش سریع‬
‫جادوگری و شیطان پرستی در اروپا در آن دوران‪ ،‬به ویژه در بین‬
‫زنان باعث شد تا در قرن شانزدهم و هفدهم میالدی در اروپا‬
‫در جنبش پاکسازی جادوگری و شیطان پرستی بیش از شصت‬
‫هزار نفر از جادوگران که اکثر آن ها زن بودند‪ ،‬اعدام شوند‪.‬‬
‫بعضی از اشراف انگلستان در اوائل قرن نوزدهم‪-‬که عضو گروه‬
‫فراماسونری ( )‪orients Temple ordo‬به رهبری‬
‫«سرفرانسیس داشود»‪ ،‬بودند‪-‬گروه شیطان پرستان به نام‬
‫«باشگاه آتش جهنم» را در شهر لندن تأسیس نمودند و از‬
‫اوائل قرن نوزدهم شهر لندن مرکز شیطان پرستان در اروپا‬
‫گردید‪ .‬استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی‪،‬‬
‫فعالیت اصلی این گروه های شیطان پرست را تشکیل می داد‪.‬‬
‫شیطان پرستی در دهه ‪ 1960‬میالدی‪ ،‬توسط سرمایه داران‬
‫یهود مورد حمایت قرار گرفت و چند گروه شیطان پرست در‬
‫انگلستان و ایاالت متحده امریکا به وجود آمد که معروف ترین آن‬
‫ها «کلیسای شیطان» در شهر سانفرانسیسکو می باشد‪.‬‬
‫‪ . .1‬شیطان پرستان قدیم‪ ،‬زمان اجرای مراسم را هنگام‬
‫کسوف و خسوف می دانستند و به اعتقاد آنها‪ ،‬شیطان و‬
‫خدای تاریکی از انسان ها در این وضعیت‪ ،‬عصبانی‬
‫هستند و منتظر هدیه و قربانی اند‪.‬‬
‫‪ .2‬نماز سیاه همانند مراسم عشای ربانی مسیحیت‬
‫انجام می شود؛ اما تمام کارها را برعکس انجام می‬
‫دهند؛ صلیب وارونه آویخته‪،‬‬
‫‪ .3‬در جمع شیطان پرستان اصوال ً تجاوز جنسی یک ارزش‬
‫و شرط برای ورود و استمرار حضور در گروه به حساب می‬
‫آید‪.‬‬
‫‪ .4‬قتل‪ ،‬یک عمل شیطانی بزرگ به حساب آمده و‬
‫شیطان پرستی که تعداد و کیفیت قتل هایش بیشتر‬
‫باشد به درگاه شیطان نزدیک تر خواهد شد‪.‬‬
‫موسیقی متال که از دهه های ‪ 1980‬به بعد سیر‬
‫قهقرایی داشته‪ ،‬حکم دارویی دارد که اجازه می دهد‬
‫به روش غیرخشونت آمیز‪ ،‬خشم‪ ،‬تنش و میل به‬
‫تهاجم ارضا شود؛ و هر آنچه را که انسان در دل دارد‪،‬‬
‫د‬
‫بر زبان جاری کند‪ .‬موسیقی متال‪ ،‬عصیانی بر ض ّ‬
‫تمدن است‪ .‬متال‪ ،‬یک جنبش فکری‪ ،‬و تحوّلی درونی‬
‫برای انسان ها است که بعد از جنگ جهانی دوم پایه‬
‫گذاری شد‪ .‬متال‪ ،‬راهی برای اعالم اعتراض است‪،‬‬
‫اعتراض به این که چرا من به دنیایی که تعلق ندارم‬
‫فرا خوانده می شوم‪ .‬چرا دو راه در جلوی من‬
‫هست‪ ،‬خوب یا بد‪ ،‬جهنمی و یا بهشتی‪ .‬متال‪،‬‬
‫راهی برای شناخت درون خود‪ ،‬راهی برای رها شدن‬
‫از همه چیز است‪.‬‬
‫مدل های گوناگونی از موسیقی متال در میان‬
‫شیطان پرستان مدرن رواج دارد که برای نمونه به پاره‬
‫ای از آنها اشاره می شود‪ :‬متال آشغال (به همراه‬
‫خشونت‪ ،‬تندی‪ ،‬غضب و مرگ)؛ متال جشن و پارتی‬
‫(تمایل به مسایل جنسی و اجتماعی)؛ متال سیاه‬
‫(تمایل به شیطان‪ ،‬زنای با محارم‪ ،‬تجاوز‪ ،‬شکنجه و‬
‫قربانی کردن انسان ها)‪.‬‬
‫اشعار گروهی از متال «در درون خویش‪ ،‬در این‬
‫خیابان های کثیف قدم می زنم‪ ،‬با نفرتی که در ذهن‬
‫دارم و با احساس حقارتی که از دنیا دارم‪ .‬هرگز از‬
‫قوانین شما پیروی نخواهم کرد‪ .‬در درون وجودم‪،‬‬
‫احساس ناهماهنگی دارم‪ .‬من تنها از درون وجودم‪،‬‬
‫پیروی خواهم کرد‪ ،‬راهم را تغییر نخواهم داد‪.‬‬
‫‪ .1‬انسان گرایی؛‬
‫‪ .2‬تأکید بر لذت بردن و رواج فساد‬
‫اخالقی؛‬
‫‪ .3‬ضدیت با ادیان و تخریب و تمسخر‬
‫آنها؛‬
‫‪ .4‬القا مفاهیم شیطانی از طریق‬
‫موسیقی؛‬
‫‪ .5‬سکوالریسم‪.‬‬
‫‪ .1‬تأکید بر وجود یا نماد شیطان؛‬
‫‪ .2‬تاکید بر بی همتایی مطلق یک فرد و حق رهایی‬
‫انسان از هویتی که جامعه بر او تحمیل کرده؛‬
‫‪ .3‬تاکید بر کلیسای شیطانی در مقابل کلیسای‬
‫مسیحی؛‬
‫‪ .4‬شیطان‪ ،‬همه گناهان را لذت فیزیکی می داند؛‬
‫‪ .5‬خدایی جز انسان وجود ندارد؛‬
‫‪ .6‬انسان حق دارد با قانون خودش زندگی کند؛‬
‫‪ .7‬عشقت را به هر مقدار و هر طور که دوست داری‬
‫انتخاب کن و در هر زمان یا مکانی‪ ،‬مزاحمان را نابود کن؛‬
‫‪ .8‬پلیدی و پاکی جدایی ناپذیرند؛‬
‫‪ .9‬اگر خدا‪ ،‬شیطان را خلق کرده و به او آگاهی داشته‬
‫پس خدا‪ ،‬شیطان است ‪.‬‬
‫‪« -1‬پنج ضلعی وارونه»‪ )2(:‬نشانه ستاره صبح‪ ،‬نامی‬
‫که به شیطان تعلق دارد‪.‬‬
‫‪« -2‬دیو یا بافومت»‬
‫‪ -3‬عدد «‪»666‬‬
‫‪« -4‬آنخ»‬
‫‪« -5‬صلیب شکسته یا چرخ خورشید ‪.‬‬
‫‪« -6‬چشمی که به همه جا می نگرد»‬
‫‪« -7‬صلیب وارونه»‬
‫دجال‪ ،‬ستم کاری است که در آخرالزمان مردم را‬
‫گمراه خواهد کرد‪ .‬این واقعیت‪ ،‬در هر سه دین‬
‫یهودیت‪ ،‬مسیحیت و اسالم مطرح شده است‪.‬‬
‫یکی از نشانه های حتمی ظهور حضرت ولی‬
‫عصر(عج)‪ ،‬خروج شخصی به نام «دجال» است‪ .‬وی‪،‬‬
‫شخصی طاغوتی و نیرنگ باز است که به فریب‬
‫تعدادی زیادی از مردم می پردازد‪.‬‬
‫«دجال» از واژه «دجل» گرفته شده و در لغت‪ ،‬به‬
‫معنای‪ ،‬حق پوشی‪ ،‬نیرنگ بازی‪ ،‬دروغ پردازی و تغییر‬
‫حقایق است‪.‬‬
‫حضرت امیرالمؤمنین (علیه السالم) می فرماید‪:‬‬
‫«پیامبر(صلی هللا علیه و آله) برای من نقل فرمود‪:‬‬
‫پیش از قیامت‪ ،‬چند امر حتمی واقع می شود‪ :‬خروج‬
‫سفیانی؛ دجال‪ ،‬دود؛ دابه االرض؛ خروج قائم؛ طلوع‬
‫خورشید از مغرب؛ نزول عیسی؛ فرو رفتن گروه‬
‫سفیانی در مشرق جزیره العرب؛ بیرون آمدن آتشی‬
‫از قعر یمن‪ ،‬که مردم را به محشر براند‪.‬‬
‫عده ای از بزرگان استفاده کرده اند که دجال منحصر‬
‫در فرد معینی نیست؛ بلکه لقبی کلی برای افراد پر‬
‫تزویر و حیله گر است که برای کشیدن توده های‬
‫مردم به دنبال خود‪ ،‬از هر وسیله ای استفاده می‬
‫کنند‪.‬‬
‫استفاده از موسیقی بلک متال یکی از مهم ترین ابزار‬
‫شیطان پرستی در جهت تبلیغ عقاید شیطانی و در‬
‫راستای تضعیف بنیان های ارزشی و دینی به شمار‬
‫می آید‪.‬‬
‫مشاور اسبق امنیت ملی کاخ سفید در کتاب‬
‫«شکست بزرگ» می گوید‪« :‬ما نه روی قدرت‬
‫سیاسی و نه روی قدرت نظامی و اقتصادی تکیه‬
‫کردم‪ ،‬ما از طریق فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانه‬
‫توانستیم به این هدف برسیم‪ .‬رسانه هایی که به‬
‫صورت هدفمند و متمرکز برای نفوذ به درون کشورها‬
‫به راه انداخته شدند‪.‬‬
‫اولین کاست موسیقی متال به نام «پنهان» در سال ‪82‬‬
‫در ایران منتشر گردید و به عنوان اثر برگزیده از سوی‬
‫جشنواره موسیقی اعالم شد‪.‬‬
‫هم چنین برخی در صدد ترجمه و نشر اشعارگروه های‬
‫مختلف موسیقی راک و متال و توجیه و ترویج این‬
‫موسیقی برآمدند‪ .‬این دسته از کتاب های اشعار‬
‫موسیقی مدرن با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‬
‫در سال های ‪ 1380‬تا ‪ 1384‬شمسی منتشر و پخش‬
‫گردید‪ .‬برخی از انتشارات هم به نشر و توزیع کتب مربوط‬
‫به این گروه ها پرداخته و حتی در نمایشگاه های کتاب به‬
‫توزیع آن ها اقدام نموده اند که در مواردی با استقبال‬
‫زیادی هم روبه رو شده است‪.‬‬
‫این همان سیاستی است که غرب برای نفوذ در‬
‫ایدئولوژی های دیگر و صدور این رفتار به کشورهای دیگر‬
‫اتخاذ کرده و در دستور کار خود داده است‪.‬‬