استعاره و شناخت.

Download Report

Transcript استعاره و شناخت.

‫رزیتا شوّاخ‬
http://public-psychology.ir/
‫استعاره و شناخت‬
‫مقدمه‬
‫تعریف استعاره‬
‫ویژگی های استعاره‬
‫فرآیندهایی که در درک استعاره نقش دارند‬
‫نگرش فروید به کلمه در چارچوب روان شناس ی عصب پایه‬
‫نگرش ویگوتسکی ولوریا به کلمه و گفتار‬
‫جنبه های پژوهش ی و فرضیه سازی در استعاره‬
‫نقش استعاره در رشد و تحول نگرش های علمی ذهن‬
‫استعاره و جایگاهش در مغز‬
‫گذری بر نقش زبان در ادراک رنگ‪ ،‬عدد و موسیقی‬
‫‪‬کاش اندیشه ها بدون کلمات سخن می گفتند‪.‬‬
‫الکساندر فت‬
‫‪‬نه تنها اندیشه و کلمات باهم منطبق نیستندبلکه اندیشه بیان نشده‪ ،‬نارس باقی می ماند و سرانجام ازبین می رود‪.‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫بنابراین زبان صرفا بیان اندیشه مستقل و کامال شکل گرفته غیبت‪ ،‬بلکه شکل ضروری تحقیق اندیشه است‪.‬‬
‫‪‬اوسیپ ماندلستام به زبان شعر در این باره می گوید‪.‬‬
‫واژه ای را که زمانی می خواستم بر زبان بیاورم‪ ،‬از یاد برده ام و اندیشه بی صدای من به خلوتگه سایه ها می گریزد‪.‬‬
‫‪‬مطالعه افکار و آرای دیگوتسکی‪ ،‬لوریا و آثاری از ورنر‪ ،‬آریتی و میلر توجه را به سوی جنبه بسیار قوی زبان یعنی جنبه‬
‫عاطفی‪ ،‬هیجانی‪ ،‬انگیزش ی آن می برد‪.‬‬
‫در استعاره این جنبه با جنبه های ساختاری نشانه شناختی‪ ،‬منطقی و زبان در هم می آمیزد و الگوی موجز‪ ،‬سیال و انتقال‬
‫پذیری پدید می آورد که به آسانی از زمینه یا خاستگاه خود جدا می شود و به قلمروهای جدید دامن می گسترد‪.‬‬
‫‪‬افراد عامی و دانشمندان‪ ،‬هر یک به سبک و روال خود استعاره می سازند‪.‬‬
‫‪‬استعاره با ساز و کارهای مختلف و متناسب با چارچوب علمی‪ ،‬صنعتی و فرهنگی هر جامعه‪ ،‬هر قشری و هر فردی از‬
‫افراد جامعه به عنوان ابزار شناختی تلقی می شود‪.‬‬
‫تعریف استعاره‪ ،‬شکل و ویژگی های آن‬
‫‪‬انتقال معنی از عنصری به عنصر دیگر‬
‫یعنی عنصری که مفهوم شخص ی تر و شناخته شده تری دارد‪ ،‬تمام یا قسمتی از معنای خود را به عنصر دیگری که اغلب‬
‫کمتر شناخته شده است و دسترس ی زیادی به آن وجود ندارد‪ ،‬منتقل می کند‪.‬‬
‫‪‬متافور (استعاره) کلمه ای یونانی مرکب از ‪ meta‬به معنای فرا یا ورا‪ pherein ،‬به معنای حمل یا انتقال‬
‫شکل استعاره‬
‫چیزی مثل الف به چیز دیگری مثل ب نسبت داده می شود‪ .‬چنانچه جای اولی را می گیرد و رابطه به شکل «الف‪ ،‬ب‬
‫است» پدید می آید‪ .‬کودکان‪ ،‬شکوفه [های زندگی] هستند‪.‬‬
‫است‪.‬‬
‫الف ب‬
‫ویژگی های استعاره‬
‫استعاره حامل پیامی است بصورتیکه قالب پیام رسانی آن موجز‪ ،‬متراکم‪ ،‬پر نفوذ و برانگیزاننده است‪.‬‬
‫ً‬
‫کال در تبیین استعاره به پنج ویژگی اشاره شده است‪.‬‬
‫‪.1‬‬
‫نوظهوری (تازگی یا غرابت) ‪novelty‬‬
‫‪.2‬‬
‫نام هم خوانی‬
‫‪.3‬‬
‫مشابهت‬
‫‪.4‬‬
‫مناسبت یا ارتباط‬
‫‪incongruity‬‬
‫‪similarity‬‬
‫‪integration‬‬
‫فرآیندهایی که در درک استعاره نقش دارند‬
‫‪ .1‬استعاره را در اصل یک ضرورت اجتماعی پدید می آورد‪ .‬استعاره نمی تواند در یک فرد تنها شکل بگیرد بلکه ماهیت آن جمعی‬
‫و اشتراکی است‪ .‬هدف از کاربرد آن خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است‪ ،‬فضایی که جنبه های شناختی و هیجانی بسیار‬
‫قوی دارد و بتواند ذهن شنونده را به نحوی به ذهن گوینده نزدیک کند و اشتراک نظر پدید آورد‪.‬‬
‫‪ .2‬شاید بتوان واحد ساختمانی استعاره را کلمه تلقی کرده‪ .‬بدین اعتبار استعاره یک ابزار و قالب روان شناس ی زبان است و ساز‬
‫و کار اصلی آن را چند معنایی بودن هر کلمه تشکیل می دهد‪ .‬استعاره براساس ظرفیت عظیم کلمه شکل می گیرد و به عنوان‬
‫یک شبکه در حافظه رمزگردانی می شود‪ .‬مانند‪ :‬وقتی کس ی از راه و روش زندگی سخن می گوید می خواهد شنونده را متوجه‬
‫اشتباه ها و خطاهای خود سازد می گوید‪:‬‬
‫«ره چنان رو که رهروان رفتند» منظور از راه سبک و روش زندگی است‬
‫‪ .3‬نقش حافظه‬
‫استعاره پرداز و شنونده‪ ،‬هر دو‪ ،‬برای درک معنای استعاره و چگونگی انتقال معنای آن به حافظه خود رجوع می کنند‪.‬‬
‫•بنظر می رسد حافظه معنایی نقش بسزایی در استعاره ایفا می کند‪.‬‬
‫•سازمان بندی اطالعات را حافظه دراز مدت بر عهده دارد‪ .‬ترکیب استعاری بکشل تشبیه‪ ،‬تمثیل‪ ،‬کنایه و ضرب املثل در قالب‬
‫هایی دراز مدت ذخیره می شوند‪.‬‬
‫•عده ای معتقدند که واسطه درک استعاره همحخوانی (تداعی) کلمات ‪ Word associations‬است‪.‬‬
‫نگرش فروید به کلمه درچارچوب روان‬
‫شناس ی عصب پایه‬
‫شاید نخستین روانشناس ی که وجود مختلف کلمه را در چارچوب روانشناس ی عصب پایه سطوح کرد فروید باشد‪ .‬در‬
‫کتاب «درباره زبان پریش ی‪ -‬یک بررس ی انتقادی» (‪ )1910969‬می گوید‪ :‬اگر شیوه انعکاس اندام های پیرامونی در نخاع‬
‫را فرافکنی ‪ projection‬بنامیم‪ ،‬نظیر آن را در قشر مخ می توان بازنمایی ‪ representation‬نامید‪.‬‬
‫فروید نتیجه می گیرد بازنمایی در مغز بصورت کارکردی است‪ ،‬کلمه مفهوم مرکبی است متشکل از عناصر دیداری‪،‬‬
‫شنیداری و حس ی‪ -‬حرکتی‪.‬‬
‫نگرش ویگوتسکی و لوریا به کلمه و‬
‫گفتار‬
‫ویگوتسکی در کتاب اندیشه و زبان خود می نویسد‪ :‬برای فهم شخص دیگر‪ ،‬فهم کلمات او کافی نیست‪ ،‬باید اندیشه او را‬
‫فهمید‪ ،‬حتی اندیشه او نیز کافی نیست‪ ،‬باید انگیزه او را هم شناخت‪ .‬تحلیل روان شناختی کالم تا زمانیکه این سطح‬
‫منظور نشده است‪ .‬کامل نیست‪( .‬ویگوتسکی‪ ،1371 ،‬ص ‪)199‬‬
‫لوریا در چارچوب نظر ویگوتسکی درباره کالم نظریه ای وضعی کرده که در آن برای انگیزه یا قصدمندی نقش بسیار مهمی‬
‫قائل شده است (لوریا‪ ،1376 ،‬فصل ‪)10‬‬
‫انگیزه‬
‫اندیشه‬
‫گفتاردرمانی‬
‫سطح‬
‫معنایی‬
‫گفتاربیرونی‬
‫• صورت بندی اندیشه‬
‫• واسطه گری از طریق معنای‬
‫کلمات درونی‬
‫• واسطه گری از طریق معنای‬
‫کلمات بیرونی‬
‫• تفسیر سطح معنایی یا هنگامیکه در کلمات قالب بندی می‬
‫شود و انتقال از نحو معنایی به نحو کالمی‬
‫شکل‪ -1‬از انگیزه تا گفتار بیرونی‪ ،‬در چارچوب نظر ویگوتسکی (آخوتینا‪ ،1375 ،‬ص ‪)716‬‬
‫جنبه های پژوهش ی و فرضیه سازی در‬
‫استعاره‬
‫ً‬
‫تحقیقات درباره روان شناس ی استعاره عمدتا سه زمینه اصلی را در بر می گیرد‪:‬‬
‫‪.1‬‬
‫تعیین عواملی که در قابلیت یادسپاری (‪ )memorability‬استعاره اثر می گذارد‪.‬‬
‫‪.2‬‬
‫تعیین عواملی که در قابلیت درک (‪ )Comprehensibility‬استعاره اثر می گذارد‪.‬‬
‫‪.3‬‬
‫تعیین عواملی که در کیفیت زیبا شناختی یا تناسب (‪ )aptness‬اثر می گذارد‪.‬‬
‫‪ .1‬قابلیت یادسپاری استعاره‬
‫الف) تعدادتفسیرهایی که از استعاره قابل استنباط است‪ .‬یادآوری خودانگیخته بیشتردرمورد استعاره هایی‬
‫صدق می کند که تفسیرهای چندگانه یی داشته باشند‪.‬‬
‫مانند شعرحافظ‪:‬‬
‫آری به عن لطف شما خاک زر شود‬
‫از کیمیای مهر تو زر گپشت روی من‬
‫واژه زر‪ :‬اشاره به سه مفهوم «زردی»‪« ،‬خلوص» و «ارزشمندی» دارد‪.‬‬
‫ً‬
‫ب) تصویرسازی‪ :‬استعاره های یادآوری شده در آزمون های یادآوری آزاد‪ ،‬غالبا استعاره هایی هستند که در آن‬
‫ها مشبه از لحاظ تصویرسازی قوی درجه بندی می شود‪:‬‬
‫مانند‪ :‬آن شب‪ ،‬زمین سوخته می نوشید‬
‫(آه) آب از گلوی تشنه ناودان ها‬
‫وز کوچه ها به گوش نمی آمد‬
‫جز های های زاری باران‪.‬‬
‫ج) بافت و قراین‪ :‬زمینه ای که استعاره‬
‫در آن شنیده می شود‪ ،‬در یادآوری استعاره اثر می گذارد‪ ،‬بسیاری از ضرب املثل ها این گونه اند‪.‬‬
‫‪ .2‬قابلیت ادراک استعاره‪:‬‬
‫درمدل چند مرحله ای پردازش‪ ،‬شنونده باید برای تفسیر استعاره بیان مجازی را درمقام مقایسه با معنای حقیقی‬
‫قراردهد‪.‬‬
‫‪ .3‬تناسب‪:‬‬
‫منظور اشاره به جنبه های کیفی استعاره است‪.‬‬
‫از این حیث می توان دو درجه بندی داشت‪:‬‬
‫‪.1‬‬
‫استعاره های نو یا زنده‬
‫‪.2‬‬
‫استعاره های منسوخ یا مرده‬
‫نقش استعاره در رشد و تحول نگرش های علمی‬
‫ذهن‬
‫نمونه هایی از کاربرد استعاره در شناخت‪:‬‬
‫جان الک‪ :‬ذهن را صفحه یا لوحی سفید تلقی می کرد‪.‬‬
‫دیوید هیوم‪ :‬ذهن را به [صحنه] تئاتر تشبیه می کند که در آن ادراک های مختلفی یکی پس از دیگری ظاهر می شوند و در‬
‫حالت ها و شکل های مختلف در هم می آمیزند‪.‬‬
‫فروید‪ :‬استعاره هایی با عنوان‪ ،‬آستانه‪ ،‬اتاق‪ ،‬دربان‪ ،‬نگهبان‪ ،‬ورود‪ ،‬سرکوب کنترل‪ ،‬کوه یخی و‪...‬‬
‫استعاره و جایگاهش در مغز‬
‫‪‬در تولید استعاره هر دو نیمکره درگیرند‪ ،‬اما در مورد استعاره های بدیع بنظر می رسد که فعالیت‬
‫نیمکره راست بیشتر باشد‪ .‬زیرا با فراخوانی معانی دور از ذهن سر و کار دارند‪.‬‬
‫‪‬بنابر مطالعات انجام شده تاکنون به این نتیجه رسیده اند که پردازش استعاره های بدیع فعالیت‬
‫قطعه گیج گاهی راست و به خصوص شکنج فوقانی‪ -‬خلفی آن را افزایش می دهد‪.‬‬
‫گذری بر نقش زبان در ادراک رنگ‪ ،‬عدد‪،‬‬
‫موسیقی‬
‫‪‬در برخی از فرهنگ ها تعداد نام هایی که برای طیف زنگ استفاده می شود بیشتر از برخی دیگر است که خود این امر‬
‫در درک بهتر افراد از رنگ مؤثر است‪.‬‬
‫ً‬
‫‪‬واژه های مربوط به اعداد‪ ،‬می تواند موجب آشفتگی ذهنی کودکان شود‪ .‬مثال سادگی و شفافیت واژه های مربوط به‬
‫اعداد در زبان چینی در عملکرد بهتر دانش آموزان چینی در ریاضیات در مقایسه با کودکان آمریکایی نقش دارد‪.‬‬
‫‪‬تشخیص دقیق اصوات‪ .‬در زبان چینی واژه ‪ ma‬وقتی با ارتفاع باال ادا می شود به معنای مادر است در حالیکه وقتی‬
‫در ارتفاع پایین بکار می رود به معنای حشیش است‪ .‬این نوع کاربری از زبان احتمال شکل گیری توانایی موسیقیایی‬
‫نادری که به آن ارتفاع مطلق می گویند را بیشتر می کند‪.‬‬
‫منابع‬
‫‪.1‬قاسم زاده‪ ،‬حبیب ا‪ .1391 ...‬استعاره و شناخت‪ .‬تهران‪ .‬ارجمند‪.‬‬
‫‪.2‬ویگوتسکی‪ ،‬لی یف سمنیوویچ‪ .1934-1896 .‬اندیشه و زبان‪ .‬حبیب ا‪ ...‬قاسم زاده ‪ ،1387‬تهران‪ ،‬ارجمند‪.‬‬
‫‪.3‬کوزولین‪ ،‬الکس‪ .1896-1934 .‬خلوتگه سایه ها‪ :‬روان شناس ی هنر و سیر و تحول اندیشه های ویگوتسکی‪ .‬حبیب ا‪...‬‬
‫قاسم زاده‪ .1392 .‬تهران‪ ،‬ارجمند‪.‬‬
‫‪.4‬حسینائی‪ ،‬علی‪ .1386 .‬نکاتی درباره نیم کره راست و خالقیت استعاره ای‪ .‬بازتاب دانش‪ .‬دوره دوم‪ .‬شماره ‪ ،5‬ص ‪17‬‬
‫‪.5‬خمسه‪ ،‬اکرم‪ .1388 .‬نقش زبان در ادراک رنگ‪ ،‬عدد و موسیقی‪ .‬بازتاب دانش‪ .‬دوره سوم‪ .‬شماره ‪ 12‬ص ‪19‬‬
‫‪.6‬یادگار‪ ،‬فریبا ‪ .1387‬سیب را بده‪ ،‬نه پرتقال نگاهی به رشداولیه معنا درکودکان‪ .‬بازتاب دانش‪ .‬دوره سوم‪ .‬شماره ‪10‬‬
‫ص ‪18‬‬