تیم - دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان

Download Report

Transcript تیم - دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان

1
‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی رفسنجان‬
‫کارگاه توجیهی دانشجویان پزشکی‬
‫‪‬‬
‫تیم بهداشتی و اهمیت کار تیمی در ارائه خدمات بهداشتی‬
‫دکتر محمد اسدپور‬
‫عضو هیئت علمی گروه پزشکی اجتماعیدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی رفسنجان‬
‫‪2‬‬
‫شنا کردن در خالف جهت‬
‫‪‬‬
‫‪3‬‬
‫برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه‪ ،‬قدرت و جرات الزم است وگرنه هر ماهی مرده ای‬
‫هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪4‬‬
‫مفهوم کار تیمی در حقیقت آنقدر ساده است که اغلب مردم فهم آن را بسیار عادی می‌پندا ‌رند‪.‬‬
‫و همین مسئله که آنها با این فرض‪ ،‬کار تیمی را انجام می‌دهند مشکل‌ساز است چرا که آنها در‬
‫اصل کار گروهی انجام می‌دهند‬
‫به طور معمول هر کس تجربه‌ی حضور در یک جلسه و ایفای نقش در آن و یا مواجهه با یک گروه‬
‫ً‬
‫ی‬
‫جدید از همکاران و انجام کار جمعی را داشته است اما اینها صرفا مثال‌هایی از گروه‌های کار ‌‌اند‬
‫تیم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪5‬‬
‫واژه‌ی تیم برای افراد مختلف معانی گوناگونی دارد‪.‬‬
‫قهرمانی در‬
‫ذهن برخی از شنیدن این واژه به ورزش‪ ،‬مربیگری‪ ،‬و تمرین‌های سخت برای پیروزی و ‌‬
‫یک رشته‌ی خاص کشیده می‌شود‪.‬‬
‫برخی نیز به ارزش‌های کار تیمی همچون مشارکت‪ ،‬همکاری‪ ،‬و کمک به یکدیگر توجه می‌کنند‪.‬‬
‫برخی دیگر فکر می‌کنند هر گروهی که با یکدیگر کار می‌کنند‪ ،‬یک تیم هستند‬
‫و ذهن بعض ی‌ها هم در وهله‌ی اول به مشارکت دو نفر همچون ازدواج و یا شراکت‌های کاری‬
‫معطوف می‌‌گردد‪.‬‬
‫تعریف تیم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪6‬‬
‫"تعریف تیم آسان است‪ .‬به افرادی که با یکدیگر کار می‌کنند یک تیم گفته می‌شود‪.‬‬
‫تیم می‌تواند یک تیم هاکی باشد که از خود بازی قدرتمندی نشان می‌دهد‬
‫یا یک تیم پژوهش ی که سرگرم گره‌گشایی و حل یک معمای عقلی است‬
‫و یا یک تیم نجات که سرگرم نجات کودکی از زیر آوار می‌باشد‬
‫و یا خانواده‌ای که در حال سازندگی زندگی خود است‪.‬‬
‫نکته مهمی که تیم را می‌سازد همین بخش با هم بودن آن است‪.‬‬
‫تعریف تيم‬
‫ي ميكنند‬
‫در جهت رسيدن به هدفي مشترك با يكديگر همكار ‌‬
‫• گروهي ‌از افراد كه ‌‬
‫يكديگر تعامل برقر ‌ار نموده ‌و به منظور‌‬
‫‌‬
‫دو يا چند نفره ‌از افراد است كه به طور‌ مستقيم با‬
‫• ‌‬
‫رسيدن به اهداف‪ ،‬كارها را همآهنگ مي كنند‬
‫• گروه كوچكي ‌از افراد است كه داراي مهارت هاي مكمل هستند ‌و به هدف مشترك‪ ،‬اهداف‪،‬‬
‫در مقابل آن پاسخگ ‌و مي دانند‪ ،‬متعهد هستند‬
‫عملكرد ‌و رويكردي كه خود را ‌‬
‫دو يا چند نفره ‌از افراد كه به طور‌ مستقي ــم با يكديگ ـ ‌ـر تعامل برقر ‌ار كرده ‌و به منظور‌‬
‫• يك گروه ‌‬
‫رسيدن به هدف‪ ،‬كارها را هماهنگ می كنند‪.‬‬
‫ق سه نكته وجود دارد‪:‬‬
‫در تعريف فو ‌‬
‫‌‬
‫در تيم حضور‌ داشته باشند‬
‫دونفر بايستی ‌‬
‫‌‬
‫‪ .1‬حداقل‬
‫‪ .2‬اعضا بايد بطور‌ منظم تعامل برقر ‌ار كنند تا كارهايشان را به صورت هماهنگ انجام دهند‬
‫مشترک باشند‪.‬‬
‫‪ .3‬اعضا بايد دارای هدف ‌‬
‫‪8‬‬
‫تعریف گروه‬
‫مجموعه ای از دو یا چند نفر را که بطور مرتب با هم برای کسب یک یا چند هدف مشترک کار می‬
‫کنند‬
‫انواع گروه ‪:‬‬
‫گروه رسمی‪ :‬مانند‪:‬گروه کاری‪ ،‬گروه پروژه‪ ،‬انواع شوراها‪ ،‬انجمن دانشجویی‪ ،‬بسیج دانشگاه‬
‫گروه غیر رسمی‪ :‬مانند‪:‬گروه دوستی‪ ،‬گروه ذینفع‪ ،‬گروه همشهريان سازمان‬
‫‪9‬‬
‫تفاوت تیم و گروه‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪10‬‬
‫بین یک تیم واقعی و گروه تفاوت وجود دارد‬
‫یک تیم به تعداد کمی از افراد گفته می‌شود که دارای مهارت‌های تکمیل‌کننده‌ی یکدیگر بوده و‬
‫دارای مقاصد‪ ،‬اهداف‪ ،‬و رویکردی مشترک و مهارت های مکمل هستند که بر مبنای آنها به هم‬
‫پیوند می‌خورند و به یکدیگر تکیه می‌کنند‪.‬‬
‫اعضای تیم به یکدیگر وابسته‌اند و این بدین معنی است که عدم فعالیت یک عضو از تیم باعث‬
‫عدم انجام کار تیمی می‌شود‪ .‬در واقع کار آنها اثر متقابل بر یکدیگر می‌گذارد‪.‬‬
‫اما به عکس‪ ،‬گروه دو یا چند نفر که دور هم گرد آمده اند تا هدف های معینی بدست آورند‪.‬‬
‫عملکرد آنها صرفا نتیجه ی مشارکت انفرادی اعضای گروه است‪ .‬گروه‌های کاری‪ ،‬گروهی از‬
‫افراد هستند که با یکدیگر کار می‌کنند و از راهنمایی یک نفر بهره می‌برند‪ .‬کار شخص ی در آنها‬
‫بیشتر نمود دارد‪ ،‬مانند کار حرفه‌ای وکال‬
‫تفاوت تیم با گروه‬
‫‪11‬‬
‫تعریف تیم بهداشتی‬
‫‪‬‬
‫‪12‬‬
‫در یک آرمان بهداشتی مشترک ‌و اهداف مشترکی سهیم هستند‬
‫گروهی ‌از افراد که ‌‬
‫هر عض ‌و‬
‫که با توجه به نیازهای جامعه تعیین شده ‌و برای رسیدن به آن هدف ‌‬
‫دیگر اعضای‬
‫در هماهنگی با عملکردهای ‌‬
‫گروه ‌بر حسب صالحیت ‌و مهارت خود ‌و ‌‬
‫گروه فعالیت می نماید‪.‬‬
13
‫مراحل تشكيل و تکامل تيم اثر بخش‬
‫يك تيم اثر بخش دفعتا و بدون مقدمه تشكيل نمي شود‪ ،‬بلكه مراحلي را طي مي كند تا به‬
‫مرحله بلوغ و كارآمدي دست يابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫با مطالعه مراحل تشكيل تيم‪ ،‬به كنشها و واكنشهاي عقالني و نیز عاطفي كه ممكن است در‬
‫هر يك از اعضاي تيم آشكار شود پي مي بريم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪15‬‬
‫به دنبال تشكيل تيم اثر بخش نظام مديريت قادر خواهد بود با بكار گیري جهت دار منابع‬
‫خود‪ ،‬اثر بخش ي تيم را استمرار بخشد‪.‬‬
‫مراحل تشكيل تيم اثر بخش‬
‫‪.1‬‬
‫شكل گیري‌ ‪Forming‬‬
‫‪.2‬‬
‫طوفاني شدن ‪Storming‬‬
‫‪.3‬‬
‫تعادل ‪Norming‬‬
‫‪.4‬‬
‫كار آمدي ‪Performing‬‬
‫‌‬
‫‪.5‬‬
‫در مواري‌ كه تيم ها براي دستيابي به يك هدف مقطعي بوجود آمده اند)‬
‫انحالل ( ‌‬
‫‪‬‬
‫‪16‬‬
‫در واقع اين مراحل‪ ،‬مراحل رشد گروه است‪ .‬شناخت ‌و درك مكانیزم اين رشد براي اداره كردن‬
‫‌‬
‫هر عض ‌و مفيد است‪.‬‬
‫بهتر ‌‬
‫نیز عملكرد ‌‬
‫در حال رشد ‌و ‌‬
‫گروه ‌‬
‫مرحله شكل گیري‪Forming :‬‬
‫در اين مرحله ورود اعضاي اوليه به گروه است‪.‬‬
‫‪ ‬موضوع اصلي ‌‬
‫در اين مرحله هنوز‌ تيم‪ ،‬تيم نيست‪ ،‬فقط تجمعي ‌از افراد مي‌باشد‪.‬‬
‫‪‌ ‬‬
‫‪ ‬با احساسات ‌و هيجان زيادي همراه است‪‌ :‬از خوش بيني‪ ،‬آرمانگرايي‪ ،‬غرور‪ ،‬پيشبيني آينده تا ترس‪ ،‬شك ‌و ترديد ‌و‬
‫نگراني را شامل مي‌شود‪.‬‬
‫‪ ‬ممكن است تيم به آساني سردرگم شود يا ‌بر موضوعات خارج ‌از حوزه مسؤوليت آن‪ ،‬بپردازد‪.‬‬
‫در تيم تثبيت كنند‪.‬‬
‫كار روي وظايف‪ ،‬تالش كنند هويت خود را ‌‬
‫‪ ‬برخي ‌از اعضاي تيم ممكن است به جاي ‌‬
‫در حقيقت طبيعي ‌و ضروري‌ هستند‪.‬‬
‫‪ ‬اگرچه ممكن است اين قبيل رفتارها‪ ،‬اتالف وقت تلقي شوند ولي ‌‬
‫هر تيم بايد ‌از اين مراحل طبيعي عبور‌ كند‪.‬‬
‫‪‌ ‬‬
‫در اين مرحله‪ ،‬يكي ‌از مديران ارشد مي‌تواند با ارائه دورنما ‌و جهتگیري‌ روشن‪ ،‬به گروه كمك نمايد‪.‬‬
‫‪‌ ‬‬
‫در اين صورت خالقيت ذاتي تيم ‌از بین خواهد رفت‬
‫كار گروه طوالني باشد‪‌ ،‬‬
‫‪ ‬نبايد دستور‌ ‌‬
‫‪17‬‬
‫فتار مي كنند‪.‬‬
‫در اين مرحله همه با احتياط ر ‌‬
‫‪ ‬افراد دور‌ هم جمع مي شوند ‌و ‌‬
‫مرحله شكل گیري‪Forming :‬‬
‫‪‬‬
‫تیم عدم قطعیت را در مورد اهداف گروه‪ ،‬ساختار و رهبری تجربه می کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫سعي مي كنند اولین آغاز گر صحبت نباشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫هر عضو سواالتي در ذهن دارد كه ابتدا به دنبال يافتن پاسخ آنها است‪.‬‬
‫‪ ‬سواالتي نظیر‪ :‬هدف از تشكيل تيم چيست؟ و تيم مي خواهد به چه چیزي دست يابد؟ از من چه انتظاري مي ‌رود؟ آيا‬
‫من از شركت در تيم بهره‌مند مي شوم؟‬
‫در اين مرحله رهبري تيم سعي مي كند‪:‬‬
‫‪ ‬با توضيحاتي در مورد هد ف تيم و اينكه هر كس مي تواند با توجه به تجربيات‪ ،‬اطالعات و تواناييهاي خود در رسيدن‬
‫به هدف مؤثر باشد‪ ،‬محيطي بدون تشنج و مناسب براي ابراز عقايد و سواالت ايجاد نمايد‪.‬‬
‫‪ ‬تبيین اينكه « تا كنون كجا بوده ايم؟»و «حال مي خواهيم كجا برويم؟» بستر مناسب را براي شروع ابراز عقايد و‬
‫سواالت مهيا مي كند(با باز شدن فضا براي طرح نظرات و سواالت تيم وارد مرحله بعد مي شود‪).‬‬
‫‪18‬‬
‫مرحله طوفاني شدن‪Storming :‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله ايست كه اعضاي تيم اهميت اهداف ‌و وظايف را درك مي كنند‬
‫‪‬‬
‫سعي دارند با توجه به تجربيات قبلي به آنها شكل دهند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪19‬‬
‫در ذهنشان‬
‫در كليشه هاي ‌از قبل آماده شده ‌و موجود ‌‬
‫‌و با استفاده ‌از آنها اهداف ‌و وظايف تيم را ‌‬
‫بگنجانند‬
‫نظر كنند‪.‬‬
‫اظهار ‌‬
‫‌و ‌بر اساس آنها ‌‬
‫برداشتها و رفتارهاي غالب در اين مرحله ( طوفاني شدن)‬
‫منجر به ايجاد مقاومت‬
‫‌‬
‫ي خاص ي دارند كه‬
‫‪ ‬اعضا نسبت به نظرات شخص ي خود تعصب ‌و جانبدار ‌‬
‫ابر نظرات ديگران مي شود‪.‬‬
‫در بر ‌‬
‫‌‬
‫‪ ‬اعضا مهارت شنيدن ‌و فعاالنه گوش دادن به نظرات ديگران را ندارند‪.‬‬
‫در صورتي كه‬
‫نظر خود را مخالفت با تمام ابعاد شخصيت خود تلقي مي كنند ‌‬
‫‪ ‬اعضا مخالفت با ‌‬
‫معتبر نباشد‪ ،‬كل فرد را پاك كرده تمام شخصيت ‌او را ز ‌ير سوال مي‬
‫نظرات فردي ‌از ديد آنان مقبول‌ ‌و ‌‬
‫برند‪.‬‬
‫ديگر برنده‪ ،‬شود ‌و عالقه دارند خود‬
‫نظر بايد برتر‪ ،‬يا به بيان ‌‬
‫‪ ‬اعضا تصور‌ مي كنند يك عقيده يا ‌‬
‫برتر باشند‪.‬‬
‫مال ‌و مطرح كننده آن عقيده ‌‬
‫‪‬با توجه به اين نكات دو خطر عمده دراين مرحله تيم را تهديد مي كند‪:‬‬
‫‪ -1‬متالش ي شدن‬
‫‪ -2‬تشكيل زير گروهها و جبهه بندي در مقابل يكديگر‬
‫‪20‬‬
‫مرحله طوفاني شدن‬
‫در اين مرحله رهبري گروه بايد با تذكر چند نكته‪ ،‬در فرصتهاي مناسب‪ ،‬بي ارزش ي تصورات و برداشتهاي فوق را‬
‫گوشزد نمايد‪.‬‬
‫•مشاركت صرفا بدين معنا نيست كه اعضا چه حرفي زده اند يا چه كاري انجام داده اند‪ ،‬بلكه معيار مشاركت آن‬
‫است كه چقدر تيم را به جلو برده اند‪.‬‬
‫•اعضا بايد به افقهاي دورتري‌ نگاه كنند وتاثیر نهايي و كاربردي اعمال و نظرات خود رادر نظر بگیرند ‪ .‬هر چند تحت هر‬
‫شرايطي نمي توان ايده آل عمل كرد‪ ،‬اما با ايجاد وسعت نظر مي توان بر اثر بخش ي رفتارها افزود‪.‬‬
‫•افراد بايد مهارت شنيدن و فعاالنه گوش كردن به عقايد ديگران را در خود پرورش دهند‪ .‬هيچ عضوي نبايد با پيش‬
‫فرضهاي ذهني خود از عضو ديگر نسبت به نظر وي موضع بگیرد‪ .‬چه مثبت و چه منفي هر نظري بايد بدون‌ ارتباط با‬
‫گوينده اش شنيده شود و مخالفت وتقابل با نظرات نبايد به معناي مخالفت با شخصيتها تلقي شود‪ ..‬به بيان ديگر‬
‫تقابل افكار آري‪ ،‬تقابل افراد نه‬
‫•اگر من نیز بانظر عضو ديگري موافق نباشم‪ ،‬با آن عضو به ستیزه جويي بر نخواهم خواست‪ ،‬بلكه داليل مخالفت‬
‫خود با نظر مطرح شده را‪ ،‬براي جمع بيان مي كنم‪.‬‬
‫‪21‬‬
‫مرحله تعادل‪Norming :‬‬
‫اين مرحله يكپارچگي اوليه نیز خوانده مي شود در اين هنگام افراد به تعادل و توازني در رفتارها‬
‫رسيد ه اند‪.‬‬
‫اعضا نقاط ضعف و قوت خود و ديگران را شناخته اند و با توجه به اين شناخت‪ ،‬قدرت‬
‫تشخيص اين را كه در چه نقشهايي براي تيم مؤثر هستند‪ ،‬بدست آورده اند وسعي مي كنند تا‬
‫در آن نقشها ايفاء وظيفه نمايند‪.‬‬
‫‪22‬‬
‫نقشهايي كه در يك تيم توسط افراد ايفا مي گردد‬
‫‪-‬‬
‫پيشنهاد دهنده‪ :‬رفتاري كه منجر به ارايه يك پيشنهاد جديد مي شود‪.‬‬
‫‪-‬‬
‫حمايت كننده‪ :‬اعالم موافقت با آراء قرد يا حمايت از او‬
‫‪-‬‬
‫سازنده‪ :‬بسط و توسعه پيشنهادات يا آراء ديگران‬
‫‪-‬‬
‫منتقد‪ :‬نقد بيانات و اظهارات سايرين‬
‫‪-‬‬
‫ارايه اطالعات‪ :‬توضيح و تبيین نظرات ديگران از طريق ارايه اطالعات جديد‬
‫‪-‬‬
‫‪23‬‬
‫جست و جوي اطالعات‪ :‬سوال از ديگران در خصوص حقايقي كه نظرات خود را بر آن بنا نهاده‬
‫اند‪.‬‬
‫مرحله كارآمدي‪Performing :‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪24‬‬
‫بعد از يكپارچگي اوليه كه در مرحله تعادل رخ مي دهد‪ ،‬گروه كار آمد مي شود و اعضا براي‬
‫پذيرش وظايف فردي و جمعي خود احساس آمادگي مي كنند‪.‬‬
‫معيار ارزش گذاري در كار تيمي پيشبرد تيم است و نه صرفا عملكرد فردي اعضا‬
‫در اين مقطع تيم اثر بخش تشكيل شده است‪ .‬به منظور استمرار فعاليتهاي تيم اثر بخش بايد‬
‫اعتماد متقابل اعضا به يكديگر حفظ شود‪ .‬صداقت و راستي‪ ،‬شايستگي و ثبات شروط الزم‬
‫براي حفظ اعتماد متقابل اعضا به يكديگرند‪.‬‬
‫مرحله كارآمدي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪25‬‬
‫از مهمترين عواملي كه منجر به عبور موفقيت آمیز تيم از مراحل تكامل خود مي شود‪ ،‬ارزش‬
‫هدف و تمايل اعضا براي دستيابي به آن است‪.‬‬
‫لذا رهبري تيم بايد‪:‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫ثانيا از هر فرصتي براي‬
‫اوال خود به هدف و ارزش دستيابي به آن اعتقاد راسخ داشته باشد و ‌‬
‫‌‬
‫جلب توجه اعضا به اصالت و اهميت آن استفاده كند‪.‬‬
‫مرحله انحالل‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪26‬‬
‫در صورتي كه هدفي كه تیم براي دستيابي به آن تشكيل شده است‪ ،‬مقطعي باشد؛ پس از‬
‫دستيابي به هدف‪ ،‬تیم منحل مي شود‪.‬‬
‫ترك اعضا علت ديگر انحالل تيم است‪ .‬ترك اعضا مي تواند علل گوناگوني داشته باشد‪ .‬در اين‬
‫ميان ناتواني تيم در حفظ كارآمدي خود از اهيمت ويژه اي برخوردار است ‪.‬‬
‫ً‬
‫چنانچه در جريان آزاد اطالعات در تيم خللي وارد و امان مشاركت از اعضا سلب شود‪ ،‬تدر ‌‬
‫يجا‬
‫كار آمدي تيم تنزل خواهد كرد و اعضا انگیزه خود را براي ادامه همكاري از دست خواهند داد‪.‬‬
‫اين بدان معناست كه پس از عبور از مراحل طوفاني شدن و تعادل‪ ،‬تيم بايد با دقت و وس ‌واس‬
‫كارآمدي بدست آمده را‪ ،‬حفظ كند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪27‬‬
‫‪ 17‬اصل كار تيمي‬
28
‫انعطافپذيرند‬
‫سازگار نيست‪.‬‬
‫‌‬
‫كار تيمي با خشكي ‌و انعطاف‌ناپذيري‌‬
‫‪‌ ‬‬
‫مؤثر باشيد بايد ‌از انطباق ‌بر تيم ابايي نداشته‬
‫در تيم عضوي‌ ‌‬
‫كار كنيد ‌و ‌‬
‫اگر بخواهيد با ديگران ‌‬
‫‪‌ ‬‬
‫باشيد‪.‬‬
‫‌پذير تيم‪:‬‬
‫سازگار ‌و انعطاف ‌‬
‫‌‬
‫‪‬بازيگران‬
‫الف ‪ -‬آموختن را دوست دارند‬
‫ب ‪ -‬احساس امنيت مي‌كنند‬
‫پ ‪ -‬خالق هستند‬
‫ت ‪ -‬خدمت به مردم را دوست دارند‬
‫جلو خشونت خويش را ميتوان گرفت‪ ،‬بر ترس ميتوان چیره شد و تنبلي را با حربه انظباط از‬
‫خود دور كرد‪ ،‬اما خشكي دماغ عالجي ندارد‪ ،‬و بذر اندام را در درون خود دارد‪.‬‬
‫‪29‬‬
‫هم دست و هم داستانند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪30‬‬
‫يكديگر برنده شد‬
‫‌‬
‫كار كرد‪ ،‬بعد با‬
‫يكديگر ‌‬
‫‌‬
‫اول‌ بايد با‬
‫كار كنيم‬
‫يكديگر ‌‬
‫‌‬
‫همكاري‌ توام با همدلي يعني اينكه با دل ‌و جان با‬
‫در برداشت ‌و بينش‪ :‬به اعضاي تيم به چشم همكاراني همدل ‌و مکمل بنگريد نه به چشم‬
‫تحول‌ ‌‬
‫رقيب‬
‫مسئولیت پذيرند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اگر تعهدي‬
‫لحظه‌اي كه خود را به انجام كاري‌ متعهد مي سازيد‪ ،‬دستهايي به ياري‌ مي‌آيند كه ‌‬
‫نداشتيد نمي‌آمدند‬
‫ً‬
‫دار سختي خود را نشان مي‌دهد‬
‫درگیر ‌و ‌‬
‫معموال ‌‬
‫‌‬
‫تعهد‬
‫‪‬‬
‫تعهد به استعداد ‌و توانايي بستگي ندارد‬
‫‪‬‬
‫اثر شرايط‬
‫اثر انتخاب ايجاد مي‌شود نه ‌بر ‌‬
‫تعهد ‌بر ‌‬
‫‪‬‬
‫تعهدي مي‌ماند كه مبتني ‌بر ارزشها باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫چیز ديگر‬
‫چیز است ‌و پايبندي به آن ‌‬
‫پذيرش تعهد يك ‌‬
‫‪31‬‬
‫صافي هايي كه بر چگونگي گوش كردن ما تاثیر ميگذارند‬
‫ارزشها‬
‫عالئق‬
‫تجارب گذشته‬
‫خاطرات‬
‫مفروضات‬
‫نحوه نگرش‬
‫توقعات‬
‫احساسات‬
‫باورها‬
‫تصوير از گذشته‪،‬‬
‫تعصب‬
‫‪32‬‬
‫محيط فيزيكي‬
‫حال وآينده‬
‫سيستم های فکری‬
‫مظروف ‪ /‬محتوا ‪Content‬‬
‫افكار ‪ /‬باورها ‪ /‬مدل هاي ذهني‬
‫داده های خام‬
‫اطالعات‬
‫منطق‬
‫دانش‬
‫رويکرد‬
‫پايه هاي سيستم تفکر ‪ /‬دستگاه انديشه‬
‫ظرف ‪ /‬زمينه‬
‫‪Context / Container‬‬
‫‪33‬‬
‫درک‬
‫جهان بينی‬
‫خرد‬
‫اليق و با كفايت هستند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪34‬‬
‫آدمهاي اليق ‌و با كفايت تعالي طلب هستند‪.‬‬
‫متمركز مي‌سازند‬
‫‌‬
‫كار خويش‬
‫آدمهاي با كفايت به متوسط قانع نمي‌شوند‪ .‬نیروي خود را ‌بر ‌‬
‫در طبق اخالص مي‌گذارند‪.‬‬
‫‌و ‌‬
‫كار خود را پايین نمي‌آورند‬
‫آدمهاي با كفايت‪ ،‬كيفيت ‌‬
‫قابل اعتماد هستند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪35‬‬
‫گو طفره‬
‫در بحث ‌و گفت ‌‬
‫‌از آنهايي كه بحث ‌و استدالل مي‌كنند نترسيد‪‌ ،‬از كساني بترسيد كه ‌‬
‫مي‌روند‬
‫ي‬
‫مهمتر ‌از‬
‫‌‬
‫اگر نتوان ‌بر ياران تيمي هميشه اعتماد كرد‪ ،‬هيچگاه به آنها اعتماد نكنيد زیرا پايدار ‌‬
‫‌‬
‫استعداد است‪.‬‬
‫انضباط دارند‬
‫‪‬‬
‫در كوره انضباط است كه استعداد به توانايي تبديل مي‌شود‪.‬‬
‫‌‬
‫‪‬‬
‫در سه زمينه انضباط ايجاد كنند تا براي تيم مفيد باشند‬
‫اشخاص بايد ‌‬
‫اگر ذهن خود را فعال نگاه داريد پيوسته به چالشهايي ذهني رو‌ي‬
‫الف ‪ -‬انضباط انديشيدن ‪‌ :‬‬
‫خیر مي‌انديشيد‪.‬‬
‫مي‌آوريد ‌و همواره به چیزهاي ‌‬
‫باز دارد يا به كاري‌ كه‬
‫ب ‪ -‬انضباط احساسات‪ :‬نگذاريد احساسات شما را ‌از كاري‌ كه بايد بكنيد ‌‬
‫نبايد بكنيد وا دارد‪.‬‬
‫در عمل ‌و بي‌عملي است‬
‫پ ‪ -‬انضباط الزم براي اقدام ‌و عمل ‪:‬تفاوت برنده يا بازنده ‌‬
‫‪36‬‬
‫گروه های کاری و تیم های کاری‌‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪37‬‬
‫ی‪ :‬گروهی است که در سهیم شدن در اطالعات و اتخاذ تصمیمات تعامل می ورزد تا به‬
‫گروه کار ‌‬
‫هر یک از اعضا کمک شود تا در حوزه مسئولیت خود عمل کند‪.‬‬
‫تیم کاری‌‪ :‬گروهی است که در آن که پدیده ی هم افزایی مثبت از راه تالش هماهنگ و سا ‌زمان‬
‫یافته مشاهده می شود‪.‬‬
‫مقایسه گروه های کاری و تیم های کاری‌‬
‫‪38‬‬
‫انواع تیم های کاری‬
technology
Problem solving
Functional
‫حل کننده مسائل‬
‫وظیفه ای‬
Self-managed
Cross-functional
‫خودگردان‬
)‫چند وظیفه ای (متخصص‬
Virtual
‫مجازی‬
39
‫تیم کاری‌‬
‫‪‬‬
‫تواناتر نيست‪.‬‬
‫‌‬
‫بعض ی ‌از ما ‌از بعض ی ديگر تواناترند اما هيچ يک ‌از ما ‌از همه ی ما‬
‫‪‬‬
‫آنچه که همین حا ‌ال انجام می دهی حساب است نه آنچه که می خواهی انجام دهی‪.‬‬
‫(هری ترومن)‬
‫(جان ماکسو ‌ل)‬
‫‪‬‬
‫انسانی که دارای باور‌ است برابر ‪ 99‬انسان عالقه مند است‪.‬‬
‫(استوارت ميل)‬
‫‪41‬‬
42
‫ی‬
‫تیم کار ‌‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪43‬‬
‫افرادي با مهارت و تجربيات مكمل‬
‫دستيابی به هدف مشترك‬
‫با سطح دانش متفاوت‬
‫متعهد و مسئوليت پذير‬
‫همسويي و يكپارچگي‬
‫افزايش چشمگیر بهره‌وري‬
‫ياران تيم را باال می کشند‪.‬‬
‫افراد تيم را در تعيین اهداف و استانداردها درگیر نماييد‬
‫گروه كاري‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪44‬‬
‫هدف مشترك از پيش تعيین شده‬
‫هماهنگي اعضا بوسيله هماهنگ‌كننده‬
‫عملكرد شخص ي‬
‫هرج و مرج كلي تا موفقيت چشمگیر‬
‫تفاوت تيم با گروه كاري‬
‫گروه‬
‫ارتباط اندك و ناچیز‬
‫عدم حمايت و پيشنهاد و تبادل نظر‬
‫وجود آرمان شخص ی‬
‫نپذيرفتن افراد تازه وارد‬
‫كار اداري‪ ،‬غیر وابسته‬
‫تمركز اعضا بر خود‪ ،‬برنامه ريزي اهداف درحد خود‬
‫‌تر ‌از كسب نتايج مثبت‬
‫همرنگ شدن با جمع مهم ‌‬
‫ي بعض ي اعضا‬
‫باندباز ‌‬
‫پنهان كردن هويت افراد‬
‫عدم اعتماد به انگیزه افراد‬
‫فکر خود هستند‬
‫بیشتر به ‌‬
‫‌‬
‫اعضا‬
‫اعضا نسبت به هدف حساس نیستند‬
‫پیشنهاد تقویت نمی شود‬
‫‪45‬‬
‫تیم‬
‫ارتباط گسترده ‌و فرصت بحث‬
‫نهايت حمايت ‌از تك‌تك اعضا‬
‫آرماني مشترك با اعتقاد‬
‫استقبال از افراد تازه وارد‬
‫اعضا وابستگی متقابل دارند‬
‫پیشنهاد تقویت می شود‬
‫احساس مالكيت و تعهد‬
‫دستيابي به نتايج مثبت نه لزوما تطابق ‌و سازگاري‌‬
‫تركيب ‌و انسجام براحتي‬
‫کار ‌و عملکردی که ‌از طریق تالش افراد حاصل می شود ‌از‬
‫هم افزایی مثبت(یعنی ‌‬
‫بیشتر است)‬
‫‌‬
‫مجموع عملکرد اعضا‬
‫اعضا هدف را ‌از خود می دانند‪.‬‬
‫ايثار ‌و گذشت شخص ي)‬
‫آشكاركردن هويت تيم ( ‌‬
‫سرشار ‌از اعتماد و اطمينان‪ ،‬بيان آزادانه عقايد متفاوت‪ ،‬مورد تشويق‬
‫‌‬
‫جوي‌‬
‫«همه»‪« ،‬كس ي»‪« ،‬هركس ي» و «هيچ كس»‬
‫نفر به نامهاي «همه»‪« ،‬كس ي»‪« ،‬هركس ي» و «هيچ كس» بودند‪:‬‬
‫چهار ‌‬
‫‪‌ ‬‬
‫كار مهم بايستي انجام مي‌شد ‌و از «همه» خواسته شد تا آن را انجام دهد‪.‬‬
‫‪‬يك ‌‬
‫‪«‬همه» مطمئن بود كه «كس ي» آن را انجام خواهد داد‪.‬‬
‫هر كس ي» مي توانست آنرا انجام دهد ولي «هيچ كس» آنرا انجام نداد‪.‬‬
‫‪‌ «‬‬
‫در اين مورد عصباني شد زيرا آن وظيفه «همه» بود‪.‬‬
‫‪«‬كس ي» ‌‬
‫فكر كرد كه «هركس ي» مي تواند آنرا انجام دهد‪.‬‬
‫‪« ‬همه» ‌‬
‫‪ ‬اما «هيچ كس» نفهميد كه «همه» آنرا انجام نخواهد داد‪.‬‬
‫‪‬نتيجه اين شد زماني كه «هيچ كس» آنچه را كه «هر كس ي» مي‌توانست انجام دهد‪ ،‬انجام نداد‬
‫«همه»‪« ،‬كس ي» را سرزنش نمود‪.‬‬
‫‪46‬‬
47
TEAMWORK
T
E
A
M
W
O
R
K
T
‫استعداد‬
Talent
‫قابل انجام‬
Workable
W
E
‫اشتياق‬
Enthusiasm
‫صداقت‬
Openness
O
A
‫مسئوليتپذيری‬
Accountability
‫احترام‬
Respect
R
M
‫مديريت‬
Management
‫زيرکی‬
Keenness
K
48
‫مزایای تیم‬
‫استفاده از تمام توانایی ها و استعدادهای افراد نخبه‬
‫انعطاف پذیری بیشتر نسبت به سایر شکل های سازمان‬
‫افزایش مشارکت کارکنان در امور و ایجاد انگیزه‬
‫‪49‬‬
‫ويژگي تيم هاي موثر‬
‫اعضای تيم براي رسيدن به هدف مشترک و روشن تالش مي کنند‬
‫تمامي اعضا در ميان نظراتشان احساس آزادي مي کنند و در تصميم گیري ها و مباحث تيمي‬
‫مشارکت دارند‬
‫اعضا به يکديگر اعتماد دارند‬
‫رهبري در موقعيتهاي مختلف تغيیر مي کند‬
‫تصميمات بوسيله اجماع اتخاذ مي شود‬
‫وقتي مشکالتي بوجود مي آيد ‪،‬اعضای تيم بر روي حل مسئله متمرکز مي شوند نه برروي‬
‫عالئم و عوارض آن‬
‫اعضا تيم در مواقع حل مسئله و انجام فرايندهاي کاري منعطف هستند‬
‫اعضای تيم رشد کرده و از اقداماتي که به رشد افراد منجر مي شود حمايت مي کنند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪50‬‬
51
‫چگونه می توان عضو موثری از یک تیم بود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪52‬‬
‫به اعضای تيم به چشم همکاراني همدل بنگريد نه به چشم رقيب‬
‫حل کننده مسائل باشيد‬
‫به اين فکر باشيد که همه برنده شوند‬
‫به جاي خود‪ ،‬تيم را در کانون توجه قرار دهيد‬
‫به نتيجه بينديشيد‬
‫مسئوليت پذير باشيد‬
‫خود را به آموختن عادت دهيد و به ارتقاء دانش خود بيشتر از ارتقاء مقام خود بها دهيد‬
‫مکمل ديگران باشيد‬
‫تعهد ها و ارزش هاي خود را به يکديگر گره بزنيد‬
‫مشکل گشا باشيد‬
‫عادت به کار را تقويت کنيد و پيگیر باشيد‬
‫سعي کنيد هر کاري را در سطح عالي انجام دهيد‬
‫خود را از ديگران جدا نسازيد‬
‫پنج آفت در کار تيمي‬
‫عدم توجه به‬
‫نتيجه کار‬
‫پرهیز از‬
‫مسئوليت پذيري‬
‫نبود تعهد‬
‫ترس از برخورد‬
‫بي اعتمادي اعضای تيم به يکديگر‬
‫‪53‬‬
‫نقاط ضعف و اشتباهاتی که در تیم ها صورت می پذیرد‬
‫‪ -1‬توجه و قدردانی از افراد بجای تیم‬
‫‪ -2‬عضویت طوالنی مدت در تیم‬
‫‪ -3‬نبود استقالل داخلی به اندازه کافی در تیم‬
‫‪ -4‬تشویق نکردن وابستگی متقابل و همسان در میان اعضا تیم‬
‫‪ -5‬استفاده از تیم بجای اعضا جهت اتخاذ همه تصمیمات‬
‫‪ -6‬کم توجهی در توجیه اعضا در تیم‬
‫‪ -7‬تعداد زیاد اعضا در تیم‬
‫‪59‬‬
‫مشکالتی که تیم ها با آن روبه رو هستند‬
‫‪ -1‬زمانی که الگوی کاری موجود نباشد‪ :‬بدون الگوی کار‪ ،‬برنامه ای برای پیروی وجود ندارد‪ .‬در چنین‬
‫فرهنگی‪ ،‬تیم سازی کار ساده ای نیست‪ .‬اما تا وقتی بتوانند مسائلی را که اتفاق می افتد درک کنند‪،‬‬
‫تیم سازی امکان پذیر است‪.‬‬
‫‪ -2‬عملکرد ارزیابی نمی شود‪ :‬سازمان عملکرد را ارزیابی نمی کند ‪.‬کارایی تیم مستلزم مشارکت افراد در‬
‫چالشهای اجرایی دشوار و پرزحمتی است که دستاورد آن برای همه اعضای معنادار خواهد بود‪‌ .‬از‬
‫این رو ارزیابی عملکرد تیم می تواند شاخص مناسبی برای اندازه گیری میزان پیشرفت تیم در نیل به‬
‫اهداف محسوب شود‪.‬‬
‫‪ -3‬تیم های متعدد‪ :‬تیم ها به عنوان پاسخی برای هر گونه شرایطی مطرح می شوند‪.‬‬
‫‪ -4‬تأکید بر افراد‪ :‬سازمان ها افراد را می شناسند نه تیم ها را‬
‫‪ -5‬فرهنگ رقابت‪ :‬فرهنگ سازمان‪ ،‬همکاری را ترغیب نمی کند‪.‬‬
‫‪ -6‬افراد متعدد‪ :‬تیم از افراد بسیاری تشکیل شده است ‪.‬هرچه تعداد بیشتر باشد‪ :‬برقراری ا ‌رتباط با آنها‬
‫مشکل تر خواهد بود‪.‬‬
‫‪60‬‬
‫مشکالت تیم‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪61‬‬
‫نادیده گرفتن امور اجرایی‪ :‬اگر امور اجرایی مطابق با استاندارهای الزم نباشد‪ ،‬احتمال زیادی‬
‫وجود دارد که تیم نتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد‪.‬‬
‫فقدان انضباط ‪:‬تیم برای داشتن ساختار‪ ،‬نیاز به مقررات و انضباط دارد‪.‬‬
‫کمبود ایده ها‪:‬خالقیت و ابتکار الزمه هر تیمی است‪ .‬ایده ها و راه حل های جدید برای غلبه بر‬
‫مشکالت دنیای امروز نیاز اساس ی به نظر می رسند‪ .‬ایده های دیروز ممکن است امروز هم مورد‬
‫استفاده قرار گیرند‪ ،‬بدون شک فردا مورد استفاده نخواهند بود ‪.‬‬
‫محل های پراکنده ‪:‬بدون شک گرد آوری گروهی از افرادی که به عنوان یک تیم می اندیشند و‬
‫کار می کنند در صورتی که همه آنها دریک محل کار کنند‪ ،‬بسیار آسان تر است‪ .‬هر قدر آنها از‬
‫لحاظ فیزیکی دور از هم باشند‪ ،‬کارکردن آنها به عنوان یک واحد مشکل ترمی شود‪.‬‬
‫چرا ما کار تیمی را دوست نداریم؟‬
‫‪62‬‬
‫پایان‬
‫‪63‬‬