اصول پذیرفته شده حسابداری
Download
Report
Transcript اصول پذیرفته شده حسابداری
فصل4
تئوری حسابداری( ۱هندریکسون)
THE SEARCH FOR PRINCIPLES
در جستجوی اصول حسابداری
استاد گرامی :سرکار خانم
دکتر نصیرزاده
(مجید انصاری -آبان ماه )91
1
پس از مطالعه این فصل شما قادر خواهید بود:
روند اندیشه های حسابداری طی 50سال گذشته را ردیابی نمایید.
معانی مختلف واژه ”اصول“ را با هم مقایسه کنید .
”اصول پذیرفته شده حسابداری“ را تعریف نمایید .
معنی و مقصود از ”فرض مسلم یا بدیهیات“ را بیان و آن را تعریف کنید .
”استاندارد“ را تعریف کرده و تفاوت آن را با ”اصل“ بیان نمایید .
در این باره توضیح دهید که چرا جست و جو در راه اصول تا این اندازه استیصال آور بود .
آغاز جستجو The search begins
ماهیت کلمه اصول از همان ابتدا مورد بحث بوده است .ریشه واژه
«اصول» همان کلمه التین principleبه معنای «پایه یا ابتدایی»
است .از آنجا که نخستین درس حسابداری که دانشجو می خواند ،
عبارت ”اصول حسابداری“ بسیار مناسب است .
و لی این بدان مفهوم نیست که از نظر منطق حرف اول را می زنند یا
سنگ بنای حسابداری را بر زمین می گذارند .می توان اصول حسابداری
را نخستین واحد درس ی دانست که در زمینه حسابداری ارائه می شود
ولی نباید آن را درس ی به حساب آورد که در آن بتوان با حقایق بنیادی
حسابداری آشنا شد .ا
ماهیت اصول (مناظره The Nature of principles
تاریخی)
« گیل
برت برن » (عضو جامعه حسابداری آمریکا )در مقاله ای در
سال 1937ارائه کرد براین نکته تاکید کرد که اصول همانا «
حقایق بنیادی » هستند .فرهنگ نوین بین املللی وبستر نیز تعریفی از
این کلمه ارائه کرده است :
یک حقیقت بنیادی؛ یک دیدگاه ،نظریه یا قانون فراگیر که سایر
قوانین از آن استخراج می شود ،یک فرض مسلم و یا یک امر
بدیهی (مانند یک ضرب املثل ) می باشد.
«جورج می»به سرعت در برابردیدگاه «برن»مبنی بر اینکه
اصول باید «حقایق بنیادی» باشند واکنش نشان داد و
استدالل کرد که در فرهنگ آکسفورد تعریف مناسبتری از
این واژه ارائه شده است.
تعریف مزبور بدین گونه است که اصل ،یک قاعده یا
قانون کلی پذیرفته شده ،اقرار یا ابراز شده است که برای
عملی به عنوان یک رهنمود ،مبنای رفتار یا عمل قرار می
گیرد .یک بستر تعیین شده یا مبنای رفتار یا عمل .
وی مدعی شد که این همان معنی است که کمیته انجمن
حسابداران آمريكا هنگام کاربرد واژه در نظر داشت .
بین این دو دیدگاه باید به تفسیری که جورج می ارائه کرد
اعتبار بیشتری داد.
نخستین تالش ها
First Efforts
اظهار نظر پیرامون اصول حسابداري از دهه 1930آغاز گرديد.
از همان آغاز در این وادی مطالب مطروحه توسط جامعه حسابداري آمريكا
دررابطه با اصول ،باعث آزردگي خاطر انجمن حسابداري آمريكا گرديد.
درسال 1936نخستین تحقیق زیر نظر«ویلیام پی تن» استاد دانشگاه
میشیگان تحت نظارت جامعه حسابداری آمریکا انجام شد .جامعه
حسابداری آمریکا در ژوئن 1936نخستین گزارش از رهنمود هایی درباره
اصول حسابداری با عنوان «گزارش آزمایش ی يا موقت از اصول
حسابداری براساس صورت های مالی شرکت ها»را منتشر کرد .
هدفهای وی از انتشار این رهنمودها به شرح ذیل می باشد :
نفی رویه های مختلف حسابداری که نتیجه دیدگاه های متنوع
مدیران مالی ومدیران اجرایی در خصوص مطالبی بود که از نظر
آنها در یک مقطع زمانی برای سرمایه گذاران مصلحت آمیز است
.
حذف ابهام ناش ی از تعدیل مجدد ارزش دارایی ها با تأکید
برمبنای بهای تمام شده
اقدامات مزبور به عنوان نوعی تالش با هدف اعمال یک سیستم
یکنواخت در حسابداری تلقی مي شد .در واقع این تالشها بازتابی از
عدم اطمینان دانشگاهیان به قضاوت ذهنی مدیران مالی بود و
متاسفانه عدم اطمینان الزاما به یک تئوری خوب حسابداری نمی
انجامد .
4سال پس از انتشار«گزارش آزمایش ی یا موقت»« ،پی تن و
لیتلتون» از اساتید دانشگاه ،که هر دو عضوکمیته جامعه
حسابداری آمریکا بودند رساله ای به نام «مقدمه ای بر
استانداردهای حسابداری شرکت ها» منتشر کردند که اهداف
زیر را دنبال می کرد :
(1
(2
(3
برای تئوری حسابداری چارچوبی را ترسیم کنند که به تصور
خودشان مجموعه ای دانش ”منسجم ،موزون و یکپارچه
”است که می تواند اصول ارائه شده در گزارش 1936را تایید
کند.
از واژه استاندارد به جای واژه اصول استفاده کنند.
مفهوم تطبیق هزینه ها با درآمد ها را مطرح کردند.
نشريه ها پس از رساله (1936از جامعه حسابداری آمریکا)
از نظر محتوا تغيیرات عمده اي نداشت و پيوسته عناوين
متناسب با ديدگاه دانشگاهيان و نظريه پردازان تغيیر مي
نمود مثال“ در نشريه 1941صفت «آزمايش ي يا موقت
«مفاهيم
عبارت
شد-درنشريه1948
»حذف
واستانداردها» بجاي واژه اصول استفاده شد.
درسال 1957يك سند كه خالصه اي از كارهاي پيشین بود
انتشار يافت واجازه داد از واژه «ارزش» به عنوان معيار
مناسبي براي دارايي ها استفاده شود.
اثر دقيق اين گزارشات به راحتي تعیین نمی شود ،زيرا به سبب منابع محدود
وديدگاه هاي نظري (تئوريك)اعضا ،ديدگاه كلي اين بود كه اصولی پایه و
فراگیر( ،ونه قوانین خاص) تدوين کنند این در حالی بود که بسیاری از اعضای
جامعه حسابداری آمریکا در حالی خدمات خود را ارائه کردند و کماکان هم
ارائه می کنند که عضو کمیته قانونگذاری هستند و در جایی این خدمات ارائه
می گردد که اصول فراگیر کاربرد دارند .از سوی دیگر به سبب عدم اطمینان
دانشگاهیان از قضاوت های فردی حسابداران و مدیران شرکتها ،و همسویی
این قضاوت ها با نظریات کمیسیون بورس و اوراق بهادار ،در نهایت به
صورت دیدگاه حاکم درآمد .
نخستین بنیادها
Early Foundation
گزارش آزمایش ی جامعه حسابداری آمریکا درباره اصول حسابداری که
به آن اشاره به یکباره بوجود نیامد ،بلکه «پی تن» پایان نامه
دکتری خود را در سال 1922تحت عنوان « تئوری حسابداری »
ارائه داد ودر رساله مزبور وی عنوان کرده است که :
« از همه مهمتر این است که گزارشات حسابدار بتواند تصویری درست و
دقیق از داده های جاری برحسب دالر واقعی در تاریخ ارائه گزارش ،
ارائه نماید ».
دیدگاه هنرهای آزاد که ”پی تن“ به آن معتقد بود بیانگر دیدگاهی بود که
اگر در سطح آرمانی و مطلوب رعایت شود باید همه تغییرات مورد
تایید را در هرجهت و به هر علت در حساب ها منعکس کرد .
رساله مزبور با فهرستی از بدیهیات یا فرض های مسلم پایان می یابد
که بیانگر مفروضات اصلی حسابداری هستند.
فرضیات مورد نظر پی تن عبارتند از :
(1وجود واحد تجاری مشخص و متمایز
(2فرض تداوم فعالیت
(3معادله ترازنامه
(4فرض واحد پولی
(5فرض بهای تمام شده
(6فرض شناخت درآمد
«پی تن» تنها نخستین کس ی نبود که در ادبیات حسابداری نقش ارزنده ای ایفا کرد
« .جان کنینگ»استاد دانشگاه استنفورد نیز در زمینه تئوری های حسابداری در
اثر مشهور خود به نام «اقتصاد حسابداری» نقش ارزنده ای ایفا کرد .وی در این
کتاب اندیشه های جاری حسابداری را با اندیشه های حاکم بر تئوری های
اقتصادی ،به ویژه با اندیشه های ارائه شده توسط «ایروینگ فیشر»
اقتصاددان آمریکایی مقایسه میکند .
تعیین ارزش دارایی ها و محاسبه سود از مهمترین مطالب مورد بحث این استاد
بودند .او در این زمینه ها تعریف هایی از دارایی ها و بدهی ها می کند که بیشتر
ریشه در علوم اقتصادی دارند .
افزایش سرمایه گذاران
The Rise of Investors
پس از اين گزارشات و مباحث مطرح شده مهم ترین تغییری که در اندیشه های
حسابداری در اواخر دهه 1920و اوایل دهه 1930رخ داد ،مربوط به تغییر در هدف
حسابداری است که به جای تاکید بر ارائه اطالعات به مدیریت و بستانکاران به
ارائه اطالعات برای سرمایه گذاران و سهامداران اصرار می ورزد واين تغيیر در
سايه فشار بخش مالي وبازار بورس رخ داد .رشد سریع مالکیت شرکتهای سهامی به
ویژه طی نخستین سالهای پس از جنگ جهانی اول موجب شد که در مورد
اطالعات حسابداری نیازهای جدیدی مطرح شود .
تغییر در اهداف صورت های مالی به نتیجه های زیر منجر شد :
تاکید بیشتر بر صورت سود و زیان نسبت به ترازنامه به عنوان یک
صورت مالی با ارزش
نیاز به افشای اطالعات مهم و اثرگذار از طریق ارائه صورت های مالی
کامل تر و افزایش استفاده از یادداشت های پیوست صورت های مالی
تاکید بر ثبات رویه در گزارشگری به ویژه در رابطه با صورت سود و زیان
میانگین تعداد سهام پذیرفته شده در بورس نیویورک در 1900به حدود 60
میلیون می رسید .در حالی که در 1917این عدد به 180میلیون و در
1930به 1212میلیون رسید .این امر باعث شد توجه گزارشگری مالی از
مالکین و بستانکاران به سمت سهامداران تغییر کند.
سایر تالش های قابل ذکر
The Notable Attempts
در سال ،1938به درخواست بنیاد «هسکینزاند سلز» ؛ «توماس
هنری سندرز»استاد دانشگاه هاروارد به همراه «هنری رند
هتفیلد» استاد دانشگاه کالیفرنیا و «آندرهیل مور» استاد
دانشکده حقوق ییل« ،گزارش اصول حسابداری» را منتشر
کردند.
هدف :ارائه اصول و مقررات حسابداری بود که تعیین
کنندۀ اقالمی است که باید در صورت های مالی و در
حساب هایی که این صورت ها بر اساس آن ها تهیه می
شوند رعایت شود .
انتقال زیان به دوره های بعد را برای شرکتها مجاز می دانستند
بدین صورت که زیان را به عنوان دارایی در ترازنامه گزارش و در
طول چند سال مستهلک نمایند .
به شرکتها اجازه داده می شد که کسر اوراق قرضه را به عنوان
دارایی ثبت و به تدریج آن را مستهلک نمایند .
نویسندگان مذکور بخش کوچکی از این رساله را به بحثی به نام ” عرف “
تخصیص دادند و آنرا در قالب روشهای عملی دیرپا توصیف کردند
که برای تهیه ترازنامه مورد استفاده قرار می گرفت .
این رساله با توجه به همه نقاط ضعف و کاستی هایش یکی از مخازن
ارزنده مربوط به جنبه های اجرایی حسابداری در این زمان است
و به عنوان منبع مهمی از داده هایی به حساب می آید که در
تحقیقات حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد.
اثر دیگری که می توان به آن اشاره کرد «تئوری های سود حسابداری » از
استیفن گیل من است که نخستین بحث جامع درباره تئوری های حسابداری
از زمانی است که تغییر در دیدگاه (از نظر تاکید بر صورتهای مالی ) رخ داد و
قرار گرفت.
توجه
مورد
زیان
و
سود
صورت
این رساله توانست به این دوره تدوین تئوری های حسابداری پایان دهد
Search With More Acceleration
The
واحد مستقل تحقیقات حسابداری )(ARD
Accounting Research Division
انجمن حسابداران آمریکا که درسال 1959در زمینه ارائه توصیه هایی به «کمیته ویژه
برنامه های تحقیقاتی» کار می کرد ،تجدید سازمان یافت تا برای رهنمود اعضای خود
و دیگران ،مفاد تشکیل دهنده اصول پذیرفته شده حسابداری را به صورت مکتوب ارائه کند.
یکی از هدف های تجدید سازمان این بود که بتوان مسائل گسترده مطرح در چهار
زمينه حسابداری مالی را حل کرد:
.1
تعیین و شناسایی فرض های مسلم و اساس ی
تنظیم اصول گسترده و فراگیر
تدوین مقررات یا ارائه رهنمود هایی برای کاربرد این اصول در شرایط خاص
.4
تحقیقات
.2
.3
تعدادی نیروی تحقیقاتی به صورت دائم استخدام شدند تا برنامه های تحقیقاتی را به
اجرا درآورند و هدف این بود که نتیجه های این تالش ها به عنوان اصول
حسابداری پذیرفته شده به وسیله هیئت ،به عنوان مبنایی برای اعالمیه های آینده
انجمن ،برای مطالب حسابداری درآید و مبنای نشریه های جدید باشد.
«موریس مونیتز» استاد دانشگاه کالیفرنیا که به تازگی رئیس بخش تحقیقات شده بود،
ریاست گروه تولید «نشریه شماره 1از مطالعات تحقیقات حسابداری» را بر عهده
گرفت و مطالب این نشریه درباره «بدیهیات یا فرض های مسلم» حسابداری بود.
نمونه ای از این فرضیات اساس ی شامل مطالبی می شود که درباره محیط ابراز شده
است :
« فعالیت های اقتصادی در واحدهای خاص انجام میشوند لذا هر گزارش باید به
گونه ای روشن معرف واحد تجاري خاص یا واحد سازمانی درگیر اين فعاليت باشد
».
همچنین درباره فرآیند حسابداری مطالبی ابراز می نماید مانند :
نتیجه های فرآیند حسابداری در یک مجموعه ابراز می گردد که اصوال
صورت های مالی با یکدیگر همخوانی (ارتباط متقابل ) دارند و بر پایه همان
داده گذاشته شده اند.
و سرانجام تعدادی بدیهیات یا فرض های مسلم هنجاری وجود دارند که از
ویژگی های آنها این است که در میان آنها از واژه ”باید “استفاده می شود .
مانند :
«گزارشات مالی باید آنچه را که الزم است ومانع از گمراه کنندگی می شود را افشا
نمایند».
شاخص های اصلی برای انتخاب این بدیهیات و فرضیات مسلم :
.1از نظر ارائه منطق حسابداری آنها باید مهم و اثر گذار باشندو مبنايي براي
استخراج ساير قضايا باشند.
.2مشارکت کنندگان در بحث باید آنها را به عنوان حقیقت یا واقعیتی که
میتواند قابل اتکا باشند ،بپذیرند.
پس از آن«مونیتز و رابرت تی اسپروز» ریاست تهیه کنندگان «نشریه
شماره 3مطالعات تحقیقاتی حسابداری» را بر عهده گرفتند ،نشریه
مزبور درباره اصول حسابداری بود.
انجمن حسابداران رسمی آمریکا درسال 1958چنین ابراز داشت :
”بدیهیات یا فرض های مسلم انگشت شمارند و مفروضات مبنایی
هستند که اصول بر پایه آنها قرار مي گیرد .الزاما آنها از محیط های
اقتصادی و سیاس ی و از منشأ اندیشه و رسوم همه بخش های جوامع
تجاری نشأت می گیرند .ولی ،حرفه باید درک و تفسیری که از آنها می
شودرا روشن سازد و برای تنظیم اصول و ارائه قواعد و مقررات ،یا
رهنمودهای دیگر جهت کاربرد اصول در شرایط خاص ،مبنای معقولی
ارائه نماید“.
از اين رو چنین استدالل شدکه اگر ،اصول حسابداری فقط قواعد و مقررات
هستند ،در آن صورت باید بتوان مفروضات اصلی دیگری به نام «بدیهیات یا
فرض های مسلم» از آنها استخراج کرد.
درنشريات سالهاي 1961و 1962پاسخهايي سريع ونسبتا چشمگیر به دوتحقيق
فوق داده شد وابراز گردید که آن ها به سبب اینکه با اصول پذیرفته شده
حسابداری آن زمان تفاوت عمده اي دارند ،مورد قبول انجمن واقع نشده
است .
به سبب پذیرفته نشدن نشريات شماره های 1و 3از مطالعات تحقیقات
حسابداری «،پال گری دی» ریاست گروهی را بر عهده گرفت که وظیفه آن
بررس ی اصول حسابداری موجود بود.
نتیجه این بررس ی منجر به انتشارنشریه شماره 7مطالعات تحقیقات حسابداری
به نام «موجودی اصول پذیرفته شده حسابداری برای شرکتها» گردید .
نشریه شماره 7مطالعات تحقیقاتی حسابداری نیز مانند
نشریه های دیگر نتوانست یک سیستم یکنواخت حسابداری
ارائه کند ،بلکه بر روش های گوناگون حسابداری به عنوان
یک اصل اساس ی تاکید کرد .تفاوت عمده بین این تحقیق و
نشریه های 1و 3این بود که درآنها بر روش های استقرایی
و عملی تاکید می شد ،و نه بر روش قیاس ی یا استنتاجی.
***(توضیح :به دلیل اینکه در نشریه شماره 3انجمن حسابداران آمریکا فرض شده است که
اصول بر پایه فرض های مسلم و بدیهیات قرار می گیرند ،این دیدگاه به نام دیدگاه اصول
– بدیهیات مشهور شد ).
تغییر موضع جست وجو
The search shifts
روش مبتنی بر«بدیهیات -اصول» از چندین جهت مورد حمله قرار
گرفت«.ویلیام واتر» استاد دانشگاه برکلی کل موضوع را مورد پرسش
قرار داد .او پیش از هر چیز چنین استدالل کرد :پیش از اینکه کس ی
بخواهد در حسابداری پرسش ی مطرح کند باید هدف آن را تعیین
نماید .
از این رو وی بر این باور بود که به جای توجه به بدیهیات باید به هدف
ها توجه شود زیرا آن ها سنگ بنای ساختمان یک تئوری حسابداری
می باشند.
سپس او چنین استدالل کرد؛ اصول وسیله ای است برای دستیابی به هدف
ها .آن ها یا تابع «عرف» می باشند ،مانند توافق بر سر ارائه گزارشات مالی
ساالنه و یا تابع «عقاید ونظریه ها» هستند ،مانند تمایل به حفظ ثبات
رویه در گزارشگری .
در چنین چارچوبی بدیهیات یا فرضیات همانند «حلقه ای» عمل می کنند که
زنجیره گسسته منطق را به هم متصل و تکمیل می نمایند .وی بیان داشت
که در یک تئوری کامل چیزی به نام امر بدیهی یا فرض مسلم وجود ندارد.
تئوری بنیادی حسابداری
A Statement of Basic Accounting Theory
حمله «واتر» بر روش مبتنی بر «بدیهیات -اصول» در سند جدیدی که درسال 1966
به وسیله جامعه حسابداری آمریکا با عنوان«تئوری بنیادی حسابداری»
منتشرشد ،منعکس گردید.
«حسابداری عبارت است ازفرایند شناسایی،اندازه گیری ورساندن اطالعات
اقتصادی به ديگران تا استفاده کنندگان از این اطالعات بتوانند قضاوتی
آگاهانه بنمایند و تصمیمات معقولی اتخاذ کنند ».
«تئوری بنیادی حسابداری» به عنوان نخستین سند تئوری حسابداری مطرح شد
که در آن با صراحت بر خواست استفاده کنندگان صورت های مالی تأکید کرد
و اصرار داشت که اين مهم مقدم بر نیازها و خواستهای متخصصان و
صاحب نظران (یعنی حسابدارانی که گزارش ها را تهیه می کنند)مي باشد .
اهداف تئوری بنیادی حسابداری :
(1
(2
(3
(4
اتخاذ تصمیم در مورد استفاده از منابع محدود
هدایت کردن و اعمال کنترل اثر بخش بر منابع مدیریتی و انسانی سازمان
حفظ تصدی گری بر منافع و گزارش نمودن این موضوع
انجام دادن وظایف اجتماعی و اعمال کنترل های مربوطه
اما مسئله اینجا بود که چطور می توان در ارائه اصول حسابداری ،همه اهداف
استفاده کنندگان از صورت های مالی را گنجانید وچگونه می توان اطالعات
حسابداری را با وجود تضاد منافع استفاده كنندگان با رفاه اجتماعي مرتبط
ساخت ؟
طیف وسیع استفاده کنندگان ناهمگون با منافع و خواست های متفاوت موجب می
شود تا از نظر رفاه اجتماعی مساله بزرگی به وجود آید که در تئوری حسابداری
هیچگاه مورد توجه قرار نگرفت .
هیات استانداردهای مالی معتقد بود راه حل این مشکل گسترش
داده ها است .یعنی از طریق گزارش کردن چندین معیار و عدد
متعلق به سود بایست بتوان به شیوه ای معقول نیاز های آن
طیف وسیع استفاده کنندگان را تامین کرد .غافل از این که
دردسر ناش ی از این روش این بود که به سرعت باعث افزایش
بیش از حداطالعات می شود و استفاده کنندگان با انبوهی از
عبارات و اصطالحات فنی روبه رو می شوند .
تالش برای حل این معضل منجر به ارائه این پیشنهاد گرديد که
اطالعات مالی ارائه شده بایدمبتنی بر 4استاندارد یا شاخص
باشد که 5رهنمود نیز به آن ها پیوست می شود:
استانداردها :
رهنمودها :
”تئوری بنیادی حسابداری“ بسیار بیش از بیانیه های جامعه
حسابداری آمریکا اثر گذار بود .توجه به استفاده کنندگان از
صورت های مالی باعث بوجود آمدن جوی شد که استاندارد ها
حسابداری به اهداف توجه خاص داشته باشد .
بطور کلی این آخرین تالش ی بود که جامعه حسابداری آمریکا در
صحنه مشارکت در تدوین استانداردها به عمل آورد .
(دیدگاههای پی تن کارساز واقع شده بودند).
بیانیه شماره 4از هیئت اصول حسابداری
APB STATEMENT NO.4
انجمن حسابداران رسمی آمریکا که در تدوین تئوری نسبت به تالش های پیشین ناخشنود بود،
توصیه کرد در نخستین فرصت ممکن هیئت باید هدف های بلند مدت حسابداری را تعیین نماید
مفاهیم اصلی و اصول حسابداری را مشخص کند و آنها را شرح دهد و نیز واژگان و عبارت های
مورد استفاده در حسابداری ،از جمله عبارت «به شیوه ای منصفانه» و «اصول پذیرفته شده
حسابداری» را تعریف کند.
هیئت اصول حسابداری مالی 5سال بعد در واکنش به این دستورالعمل ،بیانیه شماره 4
به نام « مفاهیم اساس ی و اصول حسابداری مبنای صورت های مالی شرکت ها و
واحدهای تجاری » را منتشرکرد .
این بیانیه نیز همانند «تئوری بنیادی حسابداری»دیدگاه مبتنی بر استفاده کنندگان
صورت های مالی را پذیرفته و حسابداری را اینگونه تعریف کرد :
«یک نوع فعالیت خدماتی ( ...که ) وظیفه آن عبارت است از ارائه اطالعات
کمی درباره واحدهای اقتصادی (اطالعاتی که) از نظر ماهیت مالی باشند و
هدف این است که بتوان در تصمیم گیری های اقتصادی آنها را مورد
استفاده قرار داد».
هیات اصول حسابداری ،اصول پذیرفته شده حسابداری را بدین گونه تعریف کرده
است :
اصول« ،عرف ،سنت ها ،قواعد و فرضیاتی هستند که برای تعریف از شیوه عمل
حسابداری در یک زمان خاص مورد نیاز می باشند».
هیات استانداردهای مالی بر یکسری ویژگی حسابداری تاکید می کند که آنها را ”مبانی“
نامید (.این ویژگیها از دید پی تن به عنوان امر بدیهی یا فرض مسلم یاد شده بود ).
بیانیه شماره 4هیئت اصول حسابداری یک سند بسیار مهم است.
بخش های اصلی آن در «چارچوب نظری هیئت استانداردهای
حسابداری مالی» گنجانده شده اند .اما از دید بسیاری از صاحب
نظران انتقادهایی هم بر این بیانیه وارد است از جمله :
.1بیشتر جنبۀ توصیفی دارد تا دستوری
.2توجیهات کافی برای موارد اظهار شده در این بیانیه وجود ندارد .
.3بین هدف های بلند مدت ،ارکان اصلی حسابداری مالی و اصول
فراگیر و تفصیلی هیچ رابطه روشنی وجود ندارد .
در هر صورت بیانیه شماره 4یکی از تئوری های حسابداری عملی (در عمل) نمی باشد و
نیز یکی از اصول پذیرفته شده حسابداری هم شناخته نمی شود .
جورج استاباس استاد دانشگاه کالیفرنیا یکی از منتقدین بیانیه شماره می گوید:
”این بیانیه مجموعه زیبایی از هدفهای بلندمدت حسابداری مالی است که در کنار هم و در
برابر یک مجموعه از اصولی قرار گرفته است ،اما به صورتی بسیار روشن نمی تواند
نیازهای گنجانده شده در هدفهای مربوطه را تامین نماید“ .
چارچوب نظری The conceptual Framework
هنوز جوهری که هیئت اصول حسابداری با آن بیانیه شماره 4را نوشته بود خشک نشده بود ،که به حیات
هیئت خاتمه داده شد و «هیئت استانداردهای حسابداری مالی» تشکیل گردید.
انجمن حسابداران آمریکا در پاسخ به انتقاداتی که بر گزارشگری مالی شرکت ها وارد می آمد و پی بردن به
این واقعیت که تدوین یک چارچوب نظری برای حسابداری ضرورت دارد در آوریل 1971تشکیل دو گروه
را اعالم کرد :
گروه اول کمیته ”ویت“ نام گرفت و مسئولیت اصالح فرآیند تدوین استانداردهای حسابداری را برعهده
گرفت (گزارش این کمیته منجر به تشکیل هیات استانداردهای حسابداری شد) .
گروه دوم کمیته تروبالد نامیده شد و عهده دار تعیین هدفهای مالی شد .
این گروهها متشکل از نه عضو بود که همگلی از اعضا هیات علمی ،صنعت و تحلیلگر مالی بودند .
کمیته «ویت» پس از بررس ی تاریخچه «جست و جو برای اصول» پیشنهاد کرد که برای تدوین استانداردها باید یک
سازمان جدید تشکیل شود و یادآور شد که:
ثابت شده است که «اصول حسابداری» عبارتی است که دارای معنی و مفهوم کلی و مبهم
می باشد و برای غیر حسابداران ( ونیز بسیاری از حسابداران ) بیانگر چیزهای بنیادی و
اساس ی است ،از نوعی که می توان آن را در چند کلمه بیان کرد ،اما از نظر ماهیت تقریبا
در چارچوب زمان قرار نمی گیرد و به هیچ وجه با تغییرات تجاری یا نیازهای جامعۀ سرمایه
گذار که پیوسته سیر تکاملی می پیمایند ،وابسته نیست .
“کمیته ویت” اينگونه عنوان مي كند كه واژه ”اصول“ اندكي
مبهم است ودر مورد علوم طبيعي معنا مي يابد حال آنكه
قوانین حسابداري ساخته دست بشر اند ولذا درستي
قطعي ،در موضوعات آن وجود ندارد ؛ همانند رانندگي در
سمت راست خيابان در آمريكا و تصميم به رانندگي در سمت
چپ خيابان در انگليس ولذا تنها راه ساده انجام كار هستند.
از این رو کمیته پیشنهاد کرد که واژۀ «استاندارد» جایگزین واژۀ
«اصول» شود وآن را بدین گونه تعریف کرد:
« راه حل هایی برای مسائل حسابداری مالی »
نکته :
در ظاهر اگرچه به نظر می رسید که جست وجوی طوالنی برای
یافتن اصول به پایانی ناخوشایند انجامید ،اما این اقدام
بیشتر یک تغییر بود تا یک پایان ؛ زیرا در بسیاری از موارد
جست وجو تحت عنوانی متفاوت ادامه یافت.
تقریبا همان کارهایی را که نهاد پیش از آن برای بدیهیات یا فرضیات
انجام می داد دوباره در یک سلسله از «بیانیه های مفاهیم
حسابداری مالی» به نام «چارچوب نظری»انجام می شد.
تاریخچه :
The search in Retrospect
تالش 50ساله به وسیله نخبگان و متخصصان از خود گذشته نتوانست
چیزی بیش از چند جمله و عبارت پرهیاهو به سیستمی اضافه نماید که
500سال پیش ارائه شد.
عبارت «اصول پذیرفته شده حسابداری» علی رغم ارائه در همۀ گزارش های
حسابرس ی هم اکنون نیز همانند زمانی که برای اولین بار ساخته شد ،پوچ
و بی معنی است .درواقع هنوز هم در رابطه با اینکه چه چیزی اصل را
تشکیل می دهد ،چگونه اصول با فرضیات مرتبط می شوند ونیز در مورد
شیوه ای که باید استانداردهای حسابداری از آن ها استخراج شود ،هیچ
توافق نظری وجود ندارد .
در واقع اصول پذیرفته شده حسابداری چیزی بیش از روش های الزم االجرای
حسابداری نمی باشند .این تعریف بر اساس «رویه» و نه بر پایۀ معنی واژه قرار
دارد .
نبودن اجماع یا توافق نظر در مورد اصول حسابداری درون مایه گزارش کمیته
ای بود که تحت ریاست جامعه حسابداران آمریکا در سال 1973با عنوان
«بیانیه تئوری حسابداری و پذیرش تئوری» ارائه شد .
نویسندگان بیانیه مزبور به این نتیجه رسیدند که در این زمان یک تئوری
حسابداری اصولی مورد قبول همگان وجود ندارد ،و هدف آن ها کشف این
موضوع بود که :
چرا جامعۀ حسابداری نتوانسته است از دیدگاه نظری به یک توافق نظر برسد ؟
تئوری حسابداری پیچیده است Accounting Theory is complex
پيشرفت نكردن حسابداران در ارائه مجموعه اي از اصول ناش ي از مشكل بودن كار و نبود
جامعه ايده آل فرض ي است ؛ اقتصاددانان در يك دنياي آراسته تئوري هايي مانند
وجود بازار رقابت كامل ويا اطالعات آزاد در دسترس همه را عنوان مي دارند در حالي كه
حسابداران از چنین مفروضاتي بواسطه وجود اهداف متفاوت منع شده اند درنتيجه
الگوي اقتصادي بسيار پيچيده اي وجود خواهد داشت.
« هر نوع تغییری در هدف مستلزم تغییر در اصول است» .
پیچیدگی این تجزیه و تحلیل باعث شده است که در مورد هدف های دقیق حسابداری و
ماهیت محیط اقتصادی که حسابداری در آن فعالیت می کند ،اختالف نظر مستمر به
وجود آید.
در ایاالت متحده آمریکا ،حسابداری در ابتدا به بستانکاران توجه کرد ،سپس برای
سرمایه گذاران نقش یک متولی را ایفا نمود و به تازگی در صدد برآمده است تا برای
تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری ها ،اطالعات ارائه نماید .
حسابداری پیامد های اقتصادی به همراه دارد
Accounting has Economic Consequences
یکی دیگر از مشکالتی که بر سر راه دستیابی به اصول بنیادی قرار دارد این است
که حسابداری یک رشته عملی است در حالی که در روش مبتنی بر «فرضیات-
اصول» به حسابداری بیشتر از این دیدگاه توجه می شود که یک سیستم نظری
(تئوریک) است و نتیجه چنین دیدگاهی این است که در آن به نقش استفاده
کننده اهمیت چندانی داده نمی شود ،یعنی جنبه کاربردی این رشته مورد
توجه قرار نمی گیرد .
در واقع در این روش « نتیجه های اقتصادی را که اطالعات برای افراد و سازمان
ها به بار می آورند ،نادیده انگاشته می شود ».
در مورد نتیجه های مستقیم و غیر مستقیم اقتصادی حاصل از قواعد
حسابداری می توان مثال های زیادی ارائه کرد :
برای مثال ،اگر کس ی طبق یک استاندارد جدید مجبور باشد وضعیت مالی
ضعیف تری را نسبت به آنچه که مورد انتظار بوده است ،افشا کند،
امکان دارد به سبب کاهش قیمت سهام ،سهامداران کنونی شدیدا زیان
ببینند .همچنین پاداش های بسیاری از مدیران ارشد که بر پایۀ سود
گزارش شده قرار دارد ،نیز کاهش خواهد یافت.
حقیقت یا نتیجه های اقتصادی Truth or Consequences Economic
اگر چه توجه به نتایج اقتصادی در فرایند تدوین استاندارد ها مهم است ولی نباید اجازه
داد که این نتیجه ها بر ماهیت « استاندارد ها » اثر بگذارند .
همانند قوانین راهنمايي ورانندگي كه درآن ناراحتي برخي بعلت ماندن پشت چراغ قرمز
ناديده گرفته ميشود(بدلیل اینکه در مقابل ،عده بیشتری به موقع و سالمت به مقصد می
رسند) .
هیئت استاندارد های حسابداری مالی با استدالل از دیدگاه فوق اعتقاد دارد که
استانداردهای حسابداری مالی را نباید با توجه به اثرات آنی آنها بر افراد ،مورد قضاوت قرار
داد ،بلکه باید از زاویۀ فایده ای که این استانداردها می توانند برای جامعه داشته
باشند ،به آن ها نگاه کرد .
« دنیس آر برسفورد » رئیس هیئت استاندارد های حسابداری مالی در برابر انتقاد هایی
که از این دیدگاه مطرح شده بود؛ با طرح این پرسش ،این گونه پاسخ داد که :
«آیا هدف استاندارد حسابداری باید پرداختن به رفتار واثرتغییرات اقتصادی یا
اجتماعی باشد یا فراهم آوردن اطالعات مربوط و قابل اتکا ؟ معتقدم که اکثر
صاحب نظران در این مورد اتفاق نظر دارند که هدف استاندارد های مالی؛ بهبود
کیفیت گزارشگری مالی است نه حل مشکالت اقتصادی و اجتماعی » .
در حالی که این موضوع واقعیت دارد که هیئت استاندارد های حسابداری مالی و
نهادهای پیشین آن چندین بار در برابر امواج بسیارتند مربوط به نتیجه های اقتصادی
تسلیم شده اند ولی از سوی دیگر این امر هم واقعیت دارد که نمی توان آن را
سیاست هیئت استاندارد های مالی دانست .
نتیجه
CONCLUSION
در واقع رمز بی طرفی در حسابداری( ،چه در تدوین استانداردها و چه در عمل و
زمان اجرا) در دست همان عامل همیشگی یعنی در دست صداقت و
مسئولیت شخص ی کسانی است که کار حسابداری را انجام می دهند.
حسابداری در سایۀ وجود این ارزش هاست که تمام اطالعاتی که
برای قضاوت عینی در باالترین سطح ممکن ،مورد نیاز است را
ارائه می کند .
با تشکر از همراهی شما