انتگرال گیری
Download
Report
Transcript انتگرال گیری
تاریخچه
حساب دیفرانسیل و انتگرال در آغاز برای برآورده کردن نیازهای دانشمندان قرن 17ابداع
شد.البته الزم به ذکر است ریشه های این علم را میتوان تا هندسه کالسیک یونانی میتوان ردیابی
کرد حساب دیفرانسیل و انتگرال به دانشمندان امکان می داد شیب خمها را تعریف کنند ،زاویه
آتشباری توپ را برای حصول بیشترین برد بدست آورند و زمانهایی که سیارات نزدیکترین و دورترین
فاصله را از هم دارند،پیش بینی کنند .پیش از پیشرفتهای ریاض ی که به کشف بزرگ آیزاک نیوتن و
الیب نیتس انجامید،یوهانس کپلر منجم با بیست سال تفکر،ثبت اطالعات،و انجام محاسباث سه
قانون حرکت سیارات را کشف کرد :
.1هر سیاره در مداری بیض ی شکل حرکث میکندکه یک کانونش در خورشید است .
.2خط واصل بین خورشید و ستاره در مدتهای مساوی مساحات مساوی را طی میکنند.
قانون اول کپلر
.3مربع گردش هر سیاره به دور خورشید،متناسب است با مکعب فاصله متوسط آن سیاره از خورشید
ولی استنتاج قوانین کپلر از قوانین حرکت نیوتن با استفاده از حساب دیفرانسیل و انتگرال کار ساده ای
است .
قانون دوم کپلر
قلمرو امروزی حساب دیفرانسیل و انتگرال
امروز حساب دیفرانسیل و انتگرال در آنالیز ریاض ی قلمرو واقعا گسترده ای دارد و فیزیکدانان و ریاضیدانان که
اول بار این موضوع را ابداع کردند مسلما شگفت زده و شادمان می شدند اگر می دیدند که این موضوع چه
انبوهی از مسائل را حل میکند .امروزه اقتصاددانان از حساب دیفرانسیل و انتگرال برای پیش بینی گرایشهای
کلی اقتصادی استفاده می کنند .اقیانوس شناسان برای فرمول بندی نظریه هایی درباره جریانهای دریایی بهره
میگیرند،و هواشناسان آن را برای توصیف جریان هوای جو به کار میگیرند،دانشمندان علوم فضایی آن را برای
طراحی موشکها به کار میبرند.روانشناسان از آن برای درک ثوهمات بصری استفاده می کنندو ...به طور خالصه
حساب دیفرانسیل و انتگرال علمی است که درتمام علوم امروزی کاربرد بسزایی دارد .
بزرگان این علم
این علم عمدتا کار دانشمندان قرن هفدهم اسث .از میان این دانشمندان میتوان به رنه دکات ،کاوالیری،فرما
و جیمز گرگوری اشاره کرد .پیشرفت حساب دیفرانسیل و انتگرال در قرن 18با سرعت زیادی ادامه یافت ،در زمره
مهمترین افرادی که در این زمینه سهم داشتند میتوان به برادران برنولی اشاره کرد.در واقع خانواده برنولی همان نقش ی
را در ریاضیات داشتند که خانواده باخ در موسیقی ایفا کردند .تکمیل ساختار منطقی روشهای حساب دیفرانسیل و
انتگرال را ریاضیدانان قرن 19از جمله لوئی کوش ی و کارل وایرشتراس بر عهده گرفتند .مطلب را با سخنی از جان فون
نویمان که از ریاضیدانان بزرگ قرن بیستم است به پایان میبریم « حساب دیفرانسیل و انتگرال نخستین دستاورد
ریاضیات نوین است و درک اهمیت آن کار آسانی نیست .به عقیده من،این حساب روشنتر از هر مبحث دیگری مرحله
آغازی ریاضیات نوین را توصیف می کند؛و نظام آنالیز ریاض ی ،که توسیع منطقی آن است،هنوز بزرگترین پیشرفت
فنی در تفکر دقیق به شمار می آید ».
ً
نکته :انتگرال واقعا پاد مشتق نیست (یک عدد است)
اما به ما اجازه می دهد تا از پاد مشتق برای محاسبه مقدار انتگرال
استفاده کنیم
تقریب انتگرالهای معین
انتگرال هایی معین ممکن است با استفاده از روش های انتگرال گیری عددی ،تخمین زده
شوند.یکی از عمومی ترین روش ها ،روش مستطیلی نامیده می شود در این روش ناحیه زیر
نمودار تابع به یک سری مستطیل تبدیل شده و جمع مساحت آنها نشان دهنده مقدار تقریبی
انتگرال است .
از دیگر روش هایی معروف برای تخمین مقدار انتگرال روش سیمپسون و روش ذوزنقه ای
است .اگر چه روش های عددی مقدار دقیق انتگرال را به ما نمی دهند ولی در بعض ی از مواقع
که انتگرال تابعی قابل حل نیست یا حل آن مشکل است کمک زیادی به ما می کند .
محاسبه سطح زیر نمودار بوسیله مستطیل هایی زیر نمودار.
هر چه قدرعرض مستطیل ها کوچک میشوندمقدار دقیق تری
از مقدار انتگرال بدست میآید
تعریف های انتگرال
از مهم ترین تعاریف در انتگرال می توان از انتگرال ریمان و انتگرال
لبسکی )(lebesgueاست .انتگرال ریمان بوسیله برنهارد ریمان در سال
1854ارئه شد که تعریف دقیقی را از انتگرال ارائه می داد تعریف دیگر را
هنری لبسکی ارائه داد که طبق این تعریف شرایط تعویض پذیری حد و
انتگرال با شرط مساوی ماندن عبارت ،ارائه می کرد .
از دیگر تعاریف ارائه شده در زمینه انتگرال میتوان به انتگرالriemann-
stieltjesاشاره کرد .پس به طور خالصه سه تعریف زیر از مهمترین
تعاریف انتگرال میباشند:
انتگرال گیری یکی از دو عامل اساسی در حسابان میباشد و از آنجائیکه
برخالف مشتق گیری ،غیر-جزیی می باشد ،جداول انتگرالهای شناخته شده
اغلب مفید می باشند .این صفحه و صفحه بعد عمل معکوس مشتق گیری
های معمول را فهرست نموده است؛ ما از Cبرای یک مقدار ثابت دلخواه در
انتگرال گیری استفاده مینماییم ،که در صورتی قابل تعیین خواهد بود که
اطالعی از مقدار انتگرال در نقطهای داشته باشیم .لذا هر تابع تعداد
نامحدودی انتگرال دارد.
انتگرالهای معین
توابعی وجود دارند که عمل معکوس مشتق گیری را برای آن توابع نمی
توان در شکل بسته نمایش داد .بهرحال ،مقادیر انتگرالهای محدود این
گونه توابع را میتوان در فاصله های متعارف محاسبه نمود .ذیال ،تعداد
کمی از انتگرالهای محدود ارائه شدهاند .
تابع
در ریاضیات ،تابع رابطهای است که رابطه بین اعضای یک مجموعه را با اعضایی از مجموعهای دیگر
(شاید یک عضو از مجموعه) را بیان میکند .نظریه درباره تابع یک پایه اساس ی برای خیلی از شاخههای
ً
ریاض ی به حساب میآید .مفاهیم تابع ،نگاشت و تبدیل معموال مفاهیم مشابهای هستند .عملکرد ها
ً
معموال دو به دو بین اعضای تابع وارد عمل میشوند .در ریاضیات تابع عملکردی است که برای هر
ورودی داده شده یک خروجی منحصر بفرد تولید میکند معکوس این مطلب را در تعریف تابع بکار
نمیبرند .یعنی در واقع یک تابع میتواند برای چند ورودی متمایز خروجیهای یکسان را نیز تولید کند.
برای مثال با فرض y=x2با ورودیهای -5و 5خروجی یکسان 25را خواهیم داشت .در بیان ریاض ی تابع
رابطهای است که در آن عنصر اول به عنوان ورودی و عنصر دوم به عنوان خروجی تابع جفت شده
.
است
به عنوان مثال تابع f(x)=x2بیان میکند که ارزش تابع برابر است با
مربع هر عددی مانند x
در واقع در ریاضیات رابطه را مجموعه جفتهای مراتب معرفی میکنند .با این شرط که هرگاه دو
زوج با مولفههای اول یکسان در این رابطه موجود باشند آنگاه مولفههای دوم آنها نیز یکسان
باشد .همچنین در این تعریف خروجی تابع را به عنوان مقدار تابع در آن نقطه مینامند .مفهوم
تابع اساس ی اکثر شاخههای ریاض ی و علوم محاسباتی میباشد .همچنین در حالت کلی لزومی
ندارد که ما بتوانیم فرم صریح یک تابع را به صورت جبری آلوگرافیکی و یا هر صورت دیگر
نشان دهیم .فقط کافیست این مطلب را بدانیم که برای هر ورودی تنها یک خروجی ایجاد
میشود در چنین حالتی تابع را میتوان به عنوان یک جعبه سیاه در نظر گرفت که برای هر
ورودی یک خروجی تولید میکند .همچنین لزومی ندارد که ورودی یک تابع ،عدد و یا مجموعه
باشد .یعنی ورودی تابع را میتوان هر چیزی دلخواه در نظر گرفت البته با توجه به تعریف تابع
و این مطلبی است که ریاضیدانان در همه جا از آن بهره میبرند .
تاریخچه تابع
نظریه مدرن توابع ریاض ی بوسیله ریاضیدان بزرگ الیب نیتر مطرح شد همچنین نمایش
تابع بوسیله نمادهای (y=f(xتوسط لئونارد اویلر در قرن 18اختراع گردید ،ولی نظریه
ابتدایی توابع به عنوان عملکرهایی که برای هر ورودی یک خروجی تولید کند توسط
جوزف فوریه بیان شد .برای مثال در آن زمان فوریه ثابت کرد که هر تابع ریاض ی سری
فوریه دارد.چیزی که ریاضیدانان ما قبل اوبه چنین موردی دست نیافته بودند ،البته
موضوع مهمی که قابل ذکر است آنست که نظریه توابع تا قبل از بوجود آمدن نظریه
مجموعهها در قرن 19پایه و اساس محکمی نداشت .بیان یک تابع اغلب برای مبتدیها با
کمی ابهام همراه است ،مثال برای توابع کلمه xرا به عنوان ورودی و yرا به عنوان
خروجی در نظر میگیرند ولی در بعض ی جاها y,xرا عوض میکنند .
ورودی یک تابع را اغلب بوسیله xنمایش میدهند .ولی زمانی که ورودی تابع اعداد
صحیح باشد .آنرا با xاگر زمان باشد آنرا با ، tو اگر عدد مختلط باشد آنرا با z
نمایش میدهند .البته اینها مباحثی هستند که ریاضیدانان برای فهم اینکه تابع بر
چه نوع اشیایی اثر میکند بکار میرود .واژه قدیمی آرگومان قبال به جای ورودی بکار
میرفت .همچنین خروجی یک تابع را اغلب با yنمایش میدهند در بیشتر موارد به
جای f(x) , yگفته میشود .به جای خروجی تابع نیز کلمه مقدار تابع بکار میرود.
خروجی تابع اغلب با yنمایش داده میشود .ولی به عنوان مثال زمانی که ورودی
تابع اعداد مختلط باشد ،خروجی آنرا با " "Wنمایش میدهیم . (W = f(z
تعریف روی مجموعهها
یک تابع رابطهای منحصر به فرد است که یک عضو از مجموعهای را با اعضای مجموعهای دیگر مرتبط
میکند .تمام روابط موجود بین دو مجموعه نمیتواند یک تابع باشد برای روشن شدن موضوع ،مثالهایی در زیر
ذکر میکنیم :این رابطه یک تابع نیست چون در آن عنصر ،3با دو عنصر ارتباط دارد .که این با تعریف تابع
متناقص است چون برای یک عنصر از مجموعه ،دو عنصر در مجموعه موجود است این رابطه یک تابع یک به
یک است .چون به ازای هر xیک yوجود دارد .
تعریف ساخت یافته تابع
بطور ساخت یافته یک تابع از مجموعه xبه مجموعه yبصورت f:x→yنوشته میشود و به صورت
سه تایی مرتب ) ( (x,y,G(fنمایش داده میشود .بطوری که (G(fزیر مجموعهای از حاصلضرب
کارتزین xyمیباشد .با این شرط که به ازای هر xدر Xیک Yمتعلق به Yنسبت داد شود .با این شرط
زوج مرتب ) (x,yرا در داخل (G(fمیپذیریم .در این حالت نیز Xرا به عنوان دامنه fو yرا به عنوان
برد fو (G(fرا به عنوان نمودار و یا گراف تابع Fدر نظر میگیرند .
خواص توابع
توابع میتوانند :
زوج یا فرد باشند .
پیوسته یا ناپیوسته باشند .
حقیقی یا مختلط باشند .
اسکالر یا برداری باشند .
توابع چند متغیره
یک تابع ممکن است بیشتر از یک متغیر داشته باشد برای مثال یک تابع از f
است که دارای سه پارامتر x,y,zاست که یک ارزش را برای تابع تولید میکنند.
از توابع چند متغیره میتوان به قانون جاذبه نیوتن اشاره کرد که در آن دو جرم با
متغیر و و نیز یک متغیر برای فاصله هر جرم به نام در آن وجود دارد
مفهوم تایع یکی از مهم ترین مفاهیم علم ریاض ی بوده و به همان اندازه در ریاض ی اهمیت دارد که
مفهوم مجموعه دارد .اغلب ،می گویند تابع ،کمیت متغیری است که از کمیت متغیر دیگر تبعیت
می کند .برای توزیع "معمولی" ،مانند Y=sinx ,y=x2 , y=a+bx :
والی آخر ،این تعریف کامال مناسب می باشد .ممکن است اگر توابع دیگری ،مانند :
y=sin2x+cos2xرا در نظر بگیریم ،می بینیم که مقادیر آن تابعه دیگر تغییر نمی کند و
بنابراین دیگر کمیت متغیری که از کمیت xتبعیت کند ،وجود نداد .
تعریف تایع :
تناظری که به هر عنصر xاز یک مجموعه xفقط و فقط یک عنصر yاز یک مجموعه y
رانسبت را دهد ،تایع گویند .توابع را با حروف fیا حروف کوچک خطی التین نشان می دهیم .
قلمرو و برد تابع
مجموعه xرا قلمرو تابع و مجموعه yرا برد تابع fمی نامند .تابع fرا از مجموعه xبه
مجموعه yرا معموال به صورت ) f:x→y y=f(xنشان می دهند .
مثال هایی از تابع :
تبدیل درجه فارنهایت به سانتیگراد را در نظر می گیریم برای هر عدد حقیقی ، xدرجه فارنهایت
معادل است با درجه سانتیگراد .فرض می کنیم y,xهر دو عدد مجموعه اعداد حقیقی باشند،
در نتیجه این عمل ،به هر عنصر xاز مجموعه Xعنصر یگانه ) f(xاز مجموعه yرا نظیر می
کند .اگر داشته باشیم :پس نتیجه می گیریم برای هر مقدار xیک مقدار xاز منحصر بفردی y
.
f(32)=0
=)f(68
0
است f(212)=0
موجود
گراف تابع :
در تابع f:X→Yمجموعه تمامی زوج هائی که اجزای اول آن ها را عناصر مجموعه Xو اجزای دوم آن ها
را تصویر عناصر مجموعه Xتشکیل می دهند ،گراف تابع خواهد بود .
مفاهیم مربوط به تابع :
برای توابع مفاهیمی مانند "گراف تابع"" ،ناحیه مبدا تابع"" ،ناحیه تعریف تابع"" ،ناحیه
مقادیر تابع" ظاهر می شود چون برای تابع ،ناحیه تعریف با ناحیه مبدا منطبق می شود،
بدین جهت برای تابع فقط ناحیه تعریف را به تنهایی به کار می برند .تابع fرا با ناحیه
تعریف xناحیه مقصد yتابعی را "نوع " x→yمی نامند .
تعبیر هندس ی تابع :
fتابع است اگر خطی موازی محور yها رسم کنیم منحنی تابع را فقط و فقط در یک نقطه قطع کند .یعنی به ازای
یک yفقط و فقط یک xداشته باشیم .
تابع f:x→yرا در نظر می گیریم .منظور از تابع ، fتصویر قلمرو آن است .یعنی مجموعه )f(x)={f(x
معموال تصویر تابع f:x→yرا با نماد ) Im(fنشان می دهند :بنابراین داریم )Im(f)=f(x
به عنوان مثال ،اگر تابع ، fتصویر جانور xبه وسیله نور آفتاب بر روی دیوار yباشد ،آنگاه تصویر تابع fیعنی
)Im(fبرابر سایه جانور بر روی دیوار خواهد بود .در حالت کلی ،در مورد تابع دلخواه f(x), f:x→yمعموال با
yبراتبر نیست .مثال درمثال تصویر جانور xبه وسیله نور آفتاب بر روی دیوار ، yسایه جانور یعنی ) f(xمعموال
نباید تمام دیوار را بپوشاند .البته امکان دارد که برای تابعی داشته باشیم .در این حالت fرا تابعی از مجموعه xبه
روی مجموعه yیا به طور خالصه fرا پوشا می نامیم .
پایان