حدود مجاز مواجهه شغلی

Download Report

Transcript حدود مجاز مواجهه شغلی

‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬ماده ‪ 85‬قانون کار‪:‬‬
‫براي صیانت نیروي انسانی و منابع مادي کشور رعایت دستورالعملهایی که از طریق‬
‫شورایعالی حفاظت فنی (جهت تأمین حفاظت فنی ) و وزارت بهداشت ‪ ،‬درمان و آموزش‬
‫پزشکی (جهت جلوگیري از بیماریهاي حرفه اي و تأمین بهداشت کار و کارگر و محیط کار)‬
‫تدوین می شود‪ ،‬براي کلیه کارگاهها‪ ،‬کارفرمایان ‪ ،‬کارگران و کارآموزان الزامی است ‪.‬‬
‫‪ -2‬تبصره ‪ 1‬ماده ‪ 96‬قانون کار ‪:‬‬
‫وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشکی مسئول برنامه ریزي‪،‬کنترل‪ ،‬ارزشیابی و بازرس ی در‬
‫زمینه بهداشت کار و درمان کارگري بوده و موظف است اقدامات الزم را در این زمینه بعمل‬
‫آورد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -3‬بندهاي ‪11‬و‪ 2‬و ‪ 16‬ماده ‪ 1‬قانون تشکیالت و وظایف وزارت بهداشت‪ ،‬درمان وآموزش پزشکی‪:‬‬
‫ً‬
‫بند ‪ :2‬تأمین بهداشت عمومى و ارتقاء سطح آن از طریق اجراي برنامه هاى بهداشتى مخصوصا در‬
‫زمینه بهداشت محیط‪ ،‬کنترل و نظارت بهداشتی بر سموم و مواد شیمیایى‪ ،‬مبارزه با بیماریها‪ ،‬بهداشت‬
‫خانواده و مدارس‪،‬آموزش بهداشت عمومى‪ ،‬بهداشت کار و شاغلین با تأکید بر اولویت مراقبتهاى‬
‫بهداشتی اولیه‪ ،‬به ویژه بهداشت مادران و کودکان با همکارى و هماهنگى دستگاه هاى ذیربط‪.‬‬
‫ب) بند ‪ : 11‬تعیین و اعالم استانداردهاى مربوط به‪:‬‬
‫خدمات بهداشتی‪ ،‬درمانى‪ ،‬بهزیستی و دارویى‪.‬‬
‫مواد دارویى‪ ،‬خوراکى‪ ،‬آشامیدنى‪ ،‬آرایش ی‪ ،‬آزمایشگاهى‪ ،‬تجهیزات‪ ،‬ملزومات و مواد مصرفى‬
‫پزشکى و توان بخش ی‪.‬‬
‫بهداشت کلیه مؤسسات خدماتى و تولیدى مربوط به خدمات و مواد مذکور در فوق‪.‬‬
‫ج) بند ‪ : 16‬تعیین ضوابط مربوط به ارزیابى‪ ،‬نظارت و کنترل بر برنامه ها و خدمات واحدها و مؤسسات‬
‫آموزش ی و پژوهش ی‪ ،‬بهداشتی ‪ -‬درمانى و بهزیستی و انجام این امور براساس استانداردهاى مربوطه‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -4‬ماده ‪ 10‬آیین نامه اجرایی قانون اصالح ماده ‪ 76‬قانون تامین اجتماعی‬
‫‪ ‬وزارت بهداشت ‪،‬درمان و آموزش پزشکی تغییرات حدود تماس شغلی‬
‫آالیند ههاي محیط کار و عوامل بیماریزا را به شورا ي عالی حفاظت فنی‬
‫اعالم و شورا يعالی مذکور مراتب را به کمیت ههاي استانی‪،‬کارهاي‬
‫سخت و زیان آور براي اجرا ابالغ می نماید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 1920‬اداره معادن آمريكا براي ‪ 20‬ماده شيميايي و در آملان براي ‪ 33‬ماده‬
‫(‪)MAC‬‬
‫اصطالح ‪ MAC‬در سال ‪ 1956‬توسط ‪ACGIH‬به ‪ TLV‬تغيیر پيدا كرد‬
‫در كشور روسيه براي ‪ 3500‬ماده حد مواجهه شغلي وجود دارد‬
‫در ايران از سال ‪ 91‬اصطالح ‪ OEL‬جايگزين ‪ TLV‬شد‬
‫برخي موسسات اصطالحاتي تحت عنوان ‪REL ،PEL ، AOE‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫* ارزيابي يا كنترل آلودگي هوا در محيط شهري‬
‫* تخمین سميت مواد در مواجهه مداوم‬
‫* شيفت كاري طوالني و غیر معمول‬
‫* شرايط كاري متفاوت با شرايط متداول و معمول‬
‫* به تنهايي براي اثبات يا رد وجود بيماري يا شرايط خاص جسماني‬
‫* به عنوان مرز قطعي بین جد ايمن و حد خطر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫)‪(OEL-TWA‬متوسط وزنی‪ -‬زمانی‬
‫عبارت است از متوسط غلظت مجاز ماده شیمیایی در ‪ 8‬ساعت کار روزانه و ‪40‬‬
‫ساعت کار در هفته به طوري که مواجهه مستمر و روز به روز با این مقدار تقریبا‬
‫در کلیه کارگران باعث ایجاد عارضه نامطلوبی نگردد مشروط بر آنکه فاصله‬
‫زمانی بین پایان ‪ 8‬ساعت کار و شروع مجدد آن کمتر از ‪16‬‬
‫ساعت نباشد و در این مدت با همان مواد شیمیایی یا عوامل تشدید کننده‬
‫اثرات آنها مواجهه نداشته باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫حد مجاز شغلی کوتاه مدت‪OEL-STEL‬‬
‫‪‬‬
‫عبارت است از حد مجاز مواجهه میانگین وزنی ‪ -‬زمانی ‪ 15‬دقیقهاي با یک عامل شیمیایی‬
‫است که در هیچ زمانی از یک شیفت کاري نباید غلظت آن عامل از این حد بیشتر باشد‬
‫حتی اگر میانگین مواجهه غلظتی از یک عامل شیمیایی است که ‪OEL-STEL .‬باشد‬
‫‪OEL-TWA 8‬ساعته شاغلین کمتر از حداعتقاد بر این است که کارگران می توان براي‬
‫کوتاه مدت با غلظتهاي کمتر از آن بطور مداوم مواجهه داشته باشند بدون آنکه عوارض ی‬
‫زیر را ایجاد کند‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ )1‬تحریک‬
‫‪ )2‬آسیبهاي بافتی مزمن یا غیر قابل برگشت‬
‫‪ )3‬اثرات سمی وابسته به نرخ دز‬
‫‪ )4‬خواب آلودگی‪ ،‬به حدي که باعث ایجاد حادثه شده‪ ،‬و یا عکس العمل هاي فرد را براي دور شدن‬
‫از عامل حادثه ساز مختل ساخته و یا کارایی وي را کاهش دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪STEL‬براي آن دسته از مواد شیمیایی توصیه شده است که عالوه بر اثرات‬
‫سمی ‪.‬مزمن داراي اثرات حاد شناخته شده نیز هستند و اثرات سمی حاد ناش ی از‬
‫تماس کوتاه مدت باغلظت هاي باالي آنها در انسان یا حیوان گزارش شده باشد‪.‬‬
‫زمان مواجهه شغلی با غلظتهاي بین ‪ STEL‬تا ‪ TWA‬نباید از دقیقه تجاوز نماید‪،‬‬
‫این دوره زمانی مواجهه ‪ 15‬دقیقه اي می تواند حداکثر تا ‪ 4‬مرتبه در طول ‪8‬‬
‫ساعت کار مداوم تکرار شود مشروط بر آنکه فاصله بین دو دوره ‪ 15‬دقیقه اي‬
‫کمتر از ‪ 60‬دقیقه نباشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫)‪(OEL-C‬حد مجاز شغلی سقفی‬
‫عبارت است از غلظتی از ماده شیمیایی که مواجهه شغلی بیش از آن حد حتی‬
‫براي یک لحظه نیز‪ ،‬مجاز نیست‪ .‬اگر سنجش لحظه اي ماده شیمیایی براي‬
‫مقایسه با ‪OEL-C‬امکانپذیر نباشدنمونه برداري باید در یک حداقل زمان کافی‬
‫انجام شود تا مواجهه معادل یا بیشتر از حد سقفی تشخیص داده شود‪.‬‬
‫براي برخی مواد مانند گازهاي محرك فقط‪TLV-C‬کاربرد دارد و براي سایر مواد‬
‫می توان برحسب اثرات فیزیولوژیک آنها از یک یا دو حد مجاز استفاده نمود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تعداد کثیري از مواد شیمیایی‪OEL-TWA‬براي آنها معین شده است به دلیل عدم‬
‫وجوداطالعات کافی سم شناس ی‪ ،‬فاقد‪OEL-STEL‬هستندمحدوده هاي نوسان در این‬
‫موارد مورد استفاده قرار می گیرند‪ .‬در صورتی که میانگین غلظت مواجهه هشت‬
‫ساعته کارگران با این مواد کمتر از‪OEL-TWA‬آنها باشد‪ ،‬نوسان کوتاه مدت غلظت‬
‫مواجهه بیشتر از حد مجاز آنها باید کامال کنترل شود‪ .‬نوسانات غلظت مواجهه‬
‫شاغلین می تواند تا ‪ 3‬برابر‪ OEL-TWA‬براي حداکثر ‪ 30‬دقیقه در خالل یک روز‬
‫کاري باشد به شرطی که میانگین مواجهه کارگر بیشتر از‪ OEL-TWA‬نباشد‪.‬‬
‫تحت هيچ شرایطی دامنه نوسانات مواجهه کارگر حتی براي یک لحظه هم نباید از ‪5‬‬
‫برابر‪ OEL-TWA‬تجاوز کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫حد مواجهه شغلی سقف)‪ :(TLV -C‬عبارت است از مرز معینی که غلظت‬
‫نباید از آن حد بیشتر شود و براي گروهی از مواد استفاده می شود که غالبا‬
‫اثرات آنی داشته و‪ TLV‬براساس اثرات اختصاص ی آنها تعیین می شود در‬
‫حالیکه حد تماس شغلی متوسط سنجش زمانی)‪ (TLV -TWA‬حدي است‬
‫که بطور مشروط نوسان مقادیر باالتر از‪ TLV‬را مجاز می سازد زیرا در طی‬
‫زمانی که متوسط سنجش زمانی ‪ TWA‬آن تعیین می شود غلظت ماده می تواند‬
‫به باالتر یا پایین تر از‪ TLV‬نوسان نماید‪ ،‬مشروط بر آنکه مقادیر کمتر از مقادیر‬
‫باالتر از آن را جبران نماید‪ .‬براي تعیین حد تماس شغلی )‪ (C‬سقف‪ ،‬می توان از‬
‫یک نمونه گیري کوتاه مدت و مختصر استفاده نمود ولی براي تعیین حد‪TWA‬‬
‫تعداد کافی نمونه در یک شیفت یا یک دوره کامل کاري نیاز است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مدلهاي ریاض ی متعددي براي تحلیل برنامه هاي زمانبندي کاري غیرمعمول ارائه شده‬
‫است‪ .‬برحسب اصول سم شناس ی‪ ،‬هدف کلی آنها شناسایی دزي است که اطمینان‬
‫حاصل نمود که پیک بار بدنی روزانه یا هفتگی از آنچه که در طی یک شیفت ‪ 8‬ساعته‬
‫روزانه و ‪ 5‬روز در هفته رخ می دهد‪ ،‬تجاوزنمی کند‪.‬‬
‫يكي از مدل هايي كه بيان كننده برنامه زمان بندي غیرمعمول مي باشد ‪ ،‬مدل بریف و‬
‫اسکاال می باشد‪ .‬این مدل حدمجاز را متناسب با افزایش زمان مواجهه و کاهش زمان‬
‫بهبود یا زمان بازگشت (زمان بدون مواجهه)‪،‬کاهش می دهد‪ .‬این مدل معموال براي برنامه‬
‫هاي زمان کار بیشتر از ‪ 8‬ساعت روزانه یا بیشتر از ‪ 40‬ساعت هفتگی مورد استفاده قرار می‬
‫گیرد‪ .‬این مدل نباید براي تحلیل مواجهه هاي بسیار زیاد تحت شرایطی که مدت زمان‬
‫مواجهه خیلی کوتاه است مورد استفاده قرار گیرد (به عنوان مثال مواجهه ‪ 8‬برابر‪OEL-‬‬
‫‪ TWA‬ظرف مدت يك ساعت)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در مدل بریف و اسکاال به این واقعیت توجه شده است که در هر روزکاري ‪ 12‬ساعته‪،‬‬
‫مواجهه بایک عامل شیمیایی ‪ % 50‬بیش از یک شیفت کاري ‪ 8‬ساعته در شرایط مشابه‬
‫میباشد و دوره بازتوانی وسم زدایی بدن نسبت به آن عامل ‪ % 25‬کمتر از شیفت ‪ 8‬ساعته‬
‫است (دوره سم زدایی از ‪ 16‬ساعت به‪ 12‬ساعت کاهش می یابد)‪ .‬همچنین در این مدل به‬
‫این نکته توجه شده است که تکرار مواجهه طی روزهاي کاري در بعض ی موارد ممکن‬
‫است فشار زیادي را بر مکانیسمهاي سم زدایی بدن وارد نماید تا جائی که این احتمال‬
‫وجود داردکه تجمع سموم در ارگانهاي هدف هر ماده روي دهد‪.‬‬
‫براي بکارگیري مدل بریف و اسکاال در مواجهه هاي غیرمعمول ابتدا یک فاکتور یا ضریب‬
‫کاهش روزانه و یا هفتگی با استفاده از روابط زیر محاسبه شده و سپس این ضریب در‬
‫اعداد اعالم شده بعنوان‪ OEL-TWA‬ضرب شده تا ‪ OEL‬اصالح شده بدست آيد‬
‫‪‬‬
‫‪ OEL=OEL-TWA*RF‬اصالح شده‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪RF=8/h×24-h/16‬روزانه‬
‫‪RF= 40/hr×168-h/128‬هفتگي‬
‫در صورتی که ‪ OEL-TWA‬ماده اي ‪ 50‬پي پي ام باشد در يك شيفت ‪ 10‬ساعته اين‬
‫میزان به ‪ 35‬پي پي ام ودر يك شيفت ‪ 12‬ساعته به ‪ 25‬پي پي ام تقليل پيدا مي كند‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تکنیک هاي فوق براي نوبتهاي کاري ‪ 24‬ساعته (نظیر زیر دریائی ها‪ ،‬سفینه هاي‬
‫فضایی یا سایرمحیطهاي مشابه که کار و زندگی در یک محل انجام می شود)‬
‫عملی نمیباشد زیرا در این موارد اصوال‪OEL‬کاربرد ندارد‪.‬‬
‫این تکنیکها براي فرایندهاي کاري کمتر از ‪ 7‬تا ‪ 8‬ساعت در روز و یا کمتر از ‪40‬‬
‫ساعت در هفته کاربرد ندارد‬
‫‪‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلی با مواد شیمیایی بر حسب ‪ mg/m3‬یا ‪ppm‬‬
‫ارائه میشود‪ .‬یک ماده شیمیایی استنشاق شده ممکن است به شکل گاز‪ ،‬بخار یا‬
‫آئروسول باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫گاز‪ :‬ماده شیمیایی است که مولکولهاي آن در فضایی که در آن محبوس شدهاند (مثل سیلندر یا‬
‫مخزن)‪،‬به طور آزاد تحت شرایط دما و فشار نرمال حرکت میکند‪ .‬فرض می شود که گازها هیچ‬
‫شکل یا حجم معینی ندارند‪.‬‬
‫بخار‪ :‬فاز گازي یک ماده شیمیایی است که در شرایط نرمال دما و فشار به شکل مایع یا جامد‬
‫است‪.‬میزان بخار متصاعد شده یک ماده شیمیایی بصورت فشار بخار بیان می شود و تابعی از دما‬
‫و فشار است‪.‬‬
‫آئروسل‪ :‬سوسپانسیونی از ذرات جامد یا قطرات مایع در یک گاز است‪ .‬انواع آئروسل ها عبارتند‬
‫از‪:‬غبار‪ ،‬مسیت‪ ،‬دمه‪ ،‬مه‪ ،‬لیف‪ ،‬دود و مه دود‪ .‬آئروسلها ممکن است با رفتار آئرودینامیکی و محل‬
‫(هاي)ته نشینی آنها در سیستم تنفس ی انسان متمایز شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫حدود مجاز آئروسولها معموال بر حسب مقدار جرم ماده شیمیایی در حجم هوا‬
‫‪ mg/m3‬بيان مي شود‪.‬‬
‫واحد حدود مجاز گازها و بخارات معموال بر حسب قسمت در میلیون حجمی‬
‫‪ PPM‬بيان مي شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نماد ‪ BEI‬مربوط به شاخصهاي بیولوژیکی مواجهه است و در زمانی که این‬
‫شاخص براي یکماده شیمیایی تدوین شده باشد‪ ،‬مورد استفاده قرار میگیرد‪.‬‬
‫سه زیرگروه براي این نماد اضافه شده است‪.‬‬
‫این سه زیرگروه به کاربران کمک میکند تا تشخیص دهند این نمادها فقط‬
‫مربوط به آفت کشهاي بازدارنده استیل کولین استراز یا ایجاد کننده مت‬
‫هموگلوبین میباشند‪ .‬این سه زیرگروه عبارتنداز‪:‬‬
‫‪ :BEIA‬شاخص بیولوژیکی مواجهه براي آفت کشهاي مهارکننده استیلکولین‬
‫استراز‬
‫‪ :BEIM‬شاخص بیولوژیکی مواجهه براي ایجاد کنندههاي مت هموگلوبین‬
‫‪ :BEIP‬شاخص بیولوژیکی مواجهه براي هیدروکربنهاي آروماتیک چند حلقه‬
‫اي‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫این نماد زمانی استفاده میشود که یک ماده فشار بخار کافی براي بودن در هر دو فاز‬
‫ذرهاي و بخار را با نسبت معنی داري از دوز در غلظت ‪ OEL-TWA‬داشته باشد‪.‬‬
‫کارشناس بهداشت حرفه اي باید هر دو فاز ذره و بخار را هنگام انتخاب تکنیک نمونه‬
‫برداري براي بررس ی مواجهه با آالینده هاي ناش ی از شرایط زیر را در نظر بگیرد‪:‬‬
‫الف‪ -‬عملیاتهاي اسپري کردن‬
‫ب‪ -‬فرایندهایی که تغییرات دما روي حالت فیزیکی ماده اثرگذار است‬
‫ج‪ -‬در مواردي که بخش عمدهاي از بخار در داخل ذرات ماده دیگر حل می شود یا بر روي‬
‫آن جذب می شود مثل ترکیبات محلول در آب در محیطهاي مرطوب‬
‫عدد معموال بین ‪ 0.1-10‬مي باشد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نماد حساسیت اشاره به قابلیت یک ماده براي ایجاد حساسیت است که توسط‬
‫مطالعات انسانی و حیوانی اثبات شده است‪ .‬این نماد داللت بر این ندارد که‬
‫حساسیت یک اثر مهم در تعیین‪ OEL‬داشته است يا حساسيت تنها عامل تعيین‬
‫كننده ‪ OEL‬بوده است‪.‬‬
‫در محیطهاي کاري‪ ،‬مواجهه با عوامل حساسیت زا ممکن است از طریق تنفس ی‪،‬‬
‫پوستی و ملتحمه رخ دهد‪ .‬از طرفی عوامل حساسیت زا باعث واکنشهاي تنفس ی‪،‬‬
‫پوستی و ملتحمه اي میشوند‪ .‬در حال حاضر این نماد‪ ،‬بین حساسیت اعضاي‬
‫مختلف تمایز قائل نشده است‪ .‬عدم استفاده از این نماد به معنی فقدان‬
‫قابلیت یک ماده براي حساسیت زایی هم نیست بلکه ممکن است نشانگر‬
‫شواهد علمی اندك یا ناکافی باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نماد پوست نبابد براي مواد شیمیایی که باعث تحریک پوستی میشوند به کار رود‪ .‬البته‬
‫این نمادممکن است همراه با نماد حساسیت براي موادي استفاده شود که به دنبال‬
‫مواجهه جلدي باعث ایجادحساسیت تنفس ی میشوند‪ .‬با وجودي که نماد پوست ممکن‬
‫است براي مواد شیمیایی استفاده نشده باشد‬
‫اما کارشناسان بهداشت حرفه اي باید بدانند که عوامل متعددي هستند که ممکن‬
‫است پتانسیل جذب پوستی یک ماده را که قابلیت ورود جلدي آن کم است را افزایش‬
‫دهد‪ .‬برخی از مواد می توانند به عنوان یک حامل عمل کنند بطوریکه وقتی بر روي‬
‫پوست قرار میگیرند یا با یک ماده اي مخلوط میشوند‪ ،‬می توانند میزان انتقال مواد را‬
‫به داخل پوست افزایش دهند‪ .‬عالوه بر این وجود برخی از شرایط جلدي نیز می تواند‬
‫بر روي میزان ورود مواد از طریق پوست یا زخم تأثیرگذار باشد‪.‬‬
‫اين نماد بر پایه یافته هاي حاصل از سمیت حاد بر روي حیوانات در مورد مواد‬
‫شیمیایی که داراي ‪ LD50‬نسبتا کم ‪ 1000mg/kg‬يا كمتر باشد بكار مي رود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‡ ‪ :‬کاندید تغییر حد مجاز‬
‫‪ :A‬سرطان زایی‬
‫‪ :C‬حد مجاز سقفی‬
‫‪ :D‬خفگی آور ساده‬
‫‪ :E‬حد مجاز صرفا براي ذرات فاقد آزبست و داراي سیلیس بلورین کمتر از ‪1‬‬
‫درصد‬
‫‪ :F‬الیاف قابل استنشاق‪ :‬داراي طول بزرگتر از ‪ 5‬ميكرون و نسبت طول به قطر‬
‫بیشتر از ‪ 3‬که با روش فیلتر غشائی نمونهگیري و با میکروسکوپ فاز کنتراست با‬
‫بزرگنمایی‪ 400-450‬شمارش مي شوند‬
‫‪ :G‬با نمونه گیر داالن ته نشینی عمودي مخصوص پنبه (کتان) اندازه گیري‬
‫شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ :H‬فقط آئروسول‬
‫‪ :I‬ذرات قابل تنفس‬
‫‪ :IFV‬بخار و کسر قابل تنفس‬
‫‪ :K‬نباید جرم ذرات قابل استنشاق بیشتر از‪ 2mg/m3‬باشد‬
‫‪:L‬بایستی با کنترل محیط مواجهه شاغل از طریق کلیه روشها تا حد ممکن کاهش یابد‪.‬‬
‫‪:M‬طبقه بندي انجام شده اشاره به اسید سولفوریک موجود در میستهاي اسیدي قوي‬
‫معدنی دارد‪.‬‬
‫‪:O‬نمونه برداري با روش ی که بخار را جمعآوري نمیکند‪ ،‬انجام شود‪.‬‬
‫‪:P‬کاربرد محدود به شرایطی است که مواجهه با آئروسول قابل صرفنظر است‪.‬‬
‫‪:R‬ذرات قابل استنشاق‬
‫‪:T‬ذرات توراسیک‬
‫‪:V‬بخار و آئروسول‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ :A1‬سرطان زاي تائید شده انسانی‬
‫براساس مدارك مستدل از طریق مطالعات اپیدمیولوژیکی ماده شیمیایی براي انسان سرطان زا می‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ :A2‬مشکوك به سرطان زایی در انسان‪:‬‬
‫اطالعات کیفی مربوط به سرطان زایی ماده شیمیایی در حد کفایت مورد قبول قرارگرفته است ولی در‬
‫اطالعات ارائه شده کمبودهایی به شرح زیر وجود دارد که باعث تردیدهایی در تأثیر سرطان زایی قطعی‬
‫ماده شیمیایی در انسان می گردد‪:‬‬
‫الف‪ -‬اطالعات متناقض‬
‫ب‪ -‬اطالعات ناقص از لحاظ کمیت‬
‫ج‪ -‬ماده شیمیایی در مطالعات انجام شده بر روي حیوانات آزمایشگاهی سرطان زا می باشد و شرایط‬
‫خاص سم شناس ی ماده [دز(ها)‪ ،‬راه(هاي) تماس‪ ،‬اندام(هاي) مورد هدف‪ ،‬نوع بافت و مکانیزم(هاي)‬
‫اثرات وارده] مشابهت الزم با مواجهه هاي شغلی کارگران را دارا می باشد‪.‬‬
‫بطور کلی طبقه بندي ‪A2‬در شرایطی بکار میرود که شواهد سرطان زایی انسانی یک عامل محدود‬
‫بوده اما شواهد کافی در مورد سرطان زایی آن عامل در حیوانات آزمایشگاهی مشابه انسان موجود‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ :A3‬سرطان زاي تایید شده براي حیوان با ارتباط ناشناخته بر انسان‬
‫عواملی که سرطان زایی آنها براي حیوانات آزمایشگاهی در یک دز نسبتا زیاد با‬
‫یک روش(ها)‪ ،‬محل (هاي) اثر‪ ،‬سوابق و مکانیسمهایی که ممکن است چندان‬
‫مرتبط با مواجهه شاغلین نباشد‪ ،‬به اثبات رسیده است‪ .‬مطالعه هاي‬
‫اپیدمیولوژیکی موجود‪ ،‬افزایش ریسک سرطان زایی انسانی این عوامل را تأیید‬
‫نمی کنند‪ .‬شواهد موجود سرطان زایی این عوامل را در شرایط معمول مواجهه‬
‫تأیید نمیکنند مگر مواجهه تحت شرایط غیرمعمول‪ ،‬با روشهاي غیرمحتمل و‬
‫حدود مواجهه غیرطبیعی باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ :A4‬غیرقابل طبقه بندي به عنوان یک عامل سرطان زاي انسانی‪:‬‬
‫عواملی که نگرانی هایی را در مورد سرطان زایی براي انسان پدید آورده است اما‬
‫به دلیل کمبود داده ها امکان ارزیابی جامع در مورد آنها وجود ندارد‪ .‬این مواد‬
‫به علت فقدان اطالعات کافی نمیتواند به طورصحیح مورد ارزیابی قرارگیرد‪.‬‬
‫مطالعه هاي انجامشده بر روي بافت زنده و بر روي حیوانات آزمایشگاهی‪،‬‬
‫شواهدي از سرطانزایی این مواد را بطوري که بتوان آنها را در یکی از گروههاي‬
‫قبلی طبقه بندي نمود‪ ،‬ارائه نشده است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ :A5‬مشکوك نبودن به عنوان یک عامل سرطان زاي انسانی‪:‬‬
‫عواملی هستندکه بر اساس مطالعههاي جامع و صحیح اپیدمیولوژیکی‪ ،‬مشکوك به‬
‫سرطان زایی در انسان نمی باشند‪ .‬این مطالعه هاي اپیدمیولوژیکی داراي جامعیت‬
‫الزم‪ ،‬پیگیري مناسب برنامه پژوهش ی و با سوابق مواجهه شغلی قابل اطمینان در‬
‫دزهاي زیاد بوده است‪ .‬تجزیه و تحلیل آماري اطالعات بهدست آمده از این پژوهشها‬
‫نشانگر عدم افزایش ریسک سرطان زاي انسانی در اثر مواجهه با این عوامل‬
‫میباشد و یا هیچ اطالعاتی در مورد سرطان زایی آنها بر روي حیوانات آزمایشگاهی‬
‫موجود نمی باشد‪.‬موادي که هیچ گونه داده اي در مورد سرطان زایی انسانی یا‬
‫حیوانی براي آنها گزارش نشده است لقب بدون سرطان زایی را به خود اختصاص‬
‫داده اند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫زمانی که شواهد کافی در مورد یک ذره وجود داشته باشد براي آن‪ OEL‬تعیین میشود ‪.‬‬
‫چنانچه این شواهد براي ذرات‪ ،‬کم یا ناکافی باشد در یک گروه خاص ی تحت عنوان ‪PNOS‬‬
‫قرار میگیرند‪،.‬‬
‫كليه ذرات اين گروه داراي یک حد مجاز یکسان میباشند مگر آنکه مطالعه ها و پژوهشهاي‬
‫آتی‪ ،‬اطالعات کافی جهت تعیین حد مجاز مواجهه مستقل براي یک ذره را ارائه نماید که در‬
‫اینصورت‪ ،‬آن ذره از لیست‪ PNOS‬خارج مي شوند‪.‬‬
‫حد مجاز مواجهه گروه‪ PNOS‬براي موارد زیر مورد استفاده قرار میگیرد‪.:‬‬
‫الف‪ -‬ذره فاقد‪OEL‬‬
‫ب‪ -‬ذره باید در آب (یا ترجیحا در مایعات موجود در ریه ها) نامحلول یا انحالل پذیري کمی‬
‫داشته‬
‫باشد‪.‬‬
‫ج‪ -‬سمیت ذره کم باشد‪( .‬سمیت سلولی و ژنتیکی نداشته باشد و به عبارت دیگر هیچ گونه‬
‫واکنش شیمیایی با بافت ریه نداده‪ ،‬پرتوهاي یونساز تابش نکرده‪ ،‬باعث حساسیت زایی‬
‫ایمونولوژیکی نشده یاباعث اثرات سمی به جز التهاب یا مکانیسم اشغال ریه نشود)‪.‬‬
‫‪‬‬
‫باور این کمیته بر آن است که ذراتی که از لحاظ بیولوژیکی خنثی‪ ،‬نامحلول یا‬
‫داراي انحالل پذیري کم باشند‪ ،‬ممکن است داراي اثرات زیان آور باشند و‬
‫توصیه میشود که غلظت ذرات قابل استنشاق هوابرد آنها در مقادیر کمتر‬
‫از‪ 3mg/m3‬و غلظت ذرات قابل تنفس آنها کمتر از‪10mg/m3‬حفظ‬
‫شود تا زمانی که حدود مجاز اختصاص ی براي آنها تعیین شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بسیاري از بیماریهاي شغلی مرتبط با ذراتی هستند که در مناطق معینی از دستگاه‬
‫تنفس ی ته نشین می شوند‪.‬حد مجاز مواجهه ذرات سیلیس آزاد کریستالی در ابعاد‬
‫و اندازه معینی پیشنهاد گردیده است و از سالهاي قبل مشخص گردیده که‬
‫ارتباط معنی داري بین بیماري سیلیکوزیس و غلظت جرمی ذرات قابل تنفس‬
‫سیلیس آزاد کریستالی وجود دارد‪ .‬در حال حاضر کمیته فنی با تکیه بر دو اصل‬
‫ذیل در حال بررس ی مجدد سایر مواد شیمیایی است که به صورت ذره در محیط‬
‫کار منتشر می گردند‪:‬‬
‫‪ 1‬براي هر ماده شیمیایی که بر سالمت انسان مؤثر است اندازه ذرات نقش‬‫تعیین کننده اي دارد‪.‬‬
‫‪ 2-‬غلظت جرمی ذرات مزبور در حد مجاز مواجهه مجاز تأثیرگذار است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬حد مجاز مواجهه ذرات قابل تنفس‪IPM-OEL‬‬
‫مربوط به مواد شیمیایی است که درصورت تهنشین شدن در هر قسمت از‬
‫دستگاه تنفس ی‪ ،‬مخاطره آمیزهستند( قطر باالي ‪ 100‬ميكرون)‬
‫‪ -2‬حد مجاز مواجهه ذرات توراسیکی ‪TPM-OEL‬‬
‫‪‬‬
‫شامل آن دسته از مواد شیمیایی است که درصورت ته نشین شدن در هر قسمت از‬
‫راههاي هوایی ریه وناحیه تبادل گازي ایجاد مخاطره می کنند‪ (.‬قطر بین ‪)10-100‬‬
‫‪ -3‬حد مجاز مواجهه ذرات قابل استنشاق ‪RPM-OEL‬‬
‫‪‬‬
‫شامل آن دسته از مواد شیمیایی است که درصورت تهنشین شدن در ناحیه‬
‫تبادل گازي (کیسه هاي هوایی ریه) ایجاد مخاطره می کنند‪.‬‬
‫ذرات زير ‪ 10‬ميكرون عمدتا زير ‪ 7‬ميكرون‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بیشتر مقادیر‪ OEL‬براي یک ماده شیمیایی منفرد تعریف شدهاند ولی در عمل‬
‫اغلب شاغلین در معرض مواجهه همزمان با چند ماده شیمیایی هستند‪ .‬در این‬
‫شرایط مقایسه مقادیر مواجهه با مقادیر‪ OEL‬باید به شکلی انجام شود که‬
‫کارگران در معرض مخاطرات شغلی قرار نگیرند‪ .‬هنگام مواجهه با مخلوط مواد‬
‫شیمیایی وضعیتهاي مختلفی ممکن است رخ دهد‪ :‬اثر افزایش ی زمانی ایجاد‬
‫میشود که اثر بیولوژیکی ترکیب مواد برابر مجموع اثر هر یک از مواد شیمیایی‬
‫بهتنهایی باشد‪ .‬اثرسینرژیک هنگامی رخ میدهد که اثر ترکیبی حاصل از چند ماده‪،‬‬
‫بزرگتر از مجموع اثر هر یک از مواد به تنهایی باشد و اثر آنتاگونیسم در شرایطی‬
‫است که اثر ترکیبی حاصله‪ ،‬کمتر از مجموع اثر هر یک ازمواد باشد‪.‬‬
‫‪Synergism ‬‬
‫كافین‪+‬الكل‬
‫‪Antagonism‬‬
‫الكل‪+‬تترا كلريد كربن‬
‫‪Potentiation ‬‬
‫‪ Additive‬حشره كش هاي ارگانو فسفره‬
‫سيگار ‪+‬آزبست‬
‫‪‬‬
‫در صورتی که دو یا چند ماده خطرناك با اثرات مشابه سم شناس ی بر روي‬
‫سیستم یا ارگان هدف وجودداشته باشند‪ ،‬اثر ترکیبی آنها باید بیشتر از اثر‬
‫انفرادي آنها مورد توجه قرار گیرد‪ .‬درصورت عدم وجوداطالعاتی که نمایانگر‬
‫تأثیرات متقابل این مواد بر یکدیگر باشد‪ ،‬در مواردي که اثر بهداشتی و سیستم‬
‫یاارگان هدف آنها مشابه باشد‪ ،‬اثرات این عوامل را باید به صورت افزایش ی‬
‫درنظر گرفت‪ .‬در این حالت اگر حاصل جمع رابطه زیر از عدد یک بیشتر شود‪،‬‬
‫مواجهه شغلی با مخلوط مواد بیشتر از حد مجاز می باشد‪:‬‬
‫‪‬‬
‫رابطه محاسباتی اثر افزایش ی براي مواجهه همزمان با عوامل زیانآور با مقادیر‬
‫حدود مجاز شغلی ‪STEL ،TWA‬و ‪ Ceiling‬بکار میرود‪ .‬مقادیر بکار رفته در‬
‫فرمول براي مواد مختلف باید تا حد امکان یکسان بدین معنی که انواع حدود‬
‫مواجهه شغلی با مقادیر مشابه خود بررس ی شوند‪ .‬چنانچه عواملی با اثرات‬
‫سمشناس ی مشابه ‪ OEL‬یکسان نداشته باشند‪ ،‬استفاده از انواع مقادیر حدود‬
‫تماس شغلی امکانپذیر خواهد بود‪ .‬وقتی مادهاي با یک حد ‪ STEL‬يا ‪ C‬با ماده‬
‫اي با ‪ OEL-TWA‬ولي بدون ‪ STEL‬مخلوط شود مقایسه حد کوتاه مدت با‬
‫محدوده نوسان آن بکار میرود‪ .‬محدوده نوسان معادل ‪ 5‬برابر حد‪ TWA‬آن‬
‫ماده خواهد بود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫قانون فوق هنگامی استثناء دارد که براساس دالیل موجه‪ ،‬اثرات اصلی مواد زیان آور‬
‫مختلف‪ ،‬به صورت افزایش ی نباشد و هر یک از مواد مخلوط به صورت مستقل بر بدن‬
‫تأثیر گذارند‪ .‬این وضعیت زمانی رخ میدهد که اثرات سم شناس ی مواد و ارگان هدف‬
‫آنها مشابه نباشد‪ .‬این وضعیت همچنین میتواند زمانی حادث شود که برهم کنش‬
‫مخلوط مواد باعث مهار اثر سمی آنها شود‪ .‬در چنین مواردي مواجهه زمانی بیشتر از حد‬
‫مجاز تلقی میشود که حداقل غلظت یکی از اجزاء بیشتر از حد مجاز خود باشد‪.‬‬
‫رابطه اثرات افزایش ی براي مخلوطی از چند عامل بکار میرود این روابط را نباید براي‬
‫مخلوطهایی که اجزاء آن واکنشهاي بسیار متفاوتی دارند بکار برد‪ ،‬مانند اسید‬
‫سیانیدریک و دي اکسید گوگرد در چنین مواردي باید فرمول اثرات مستقل مورد‬
‫استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫همچنین این رابطه براي مخلوطهاي پیچیده با اجزاء زیاد (مثل بنزین‪ ،‬خروجی دیزل‪،‬‬
‫محصوالت تجزیه حرارتی‪ ،‬خاکستر و ‪ )...‬نباید مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫از کاربرد فرمول مخلوط از مواجهه با مخلوط مواد سرطان زا باید اجتناب نمود‬
‫‪‬‬
‫مواجهه هوابرد كارگري در يك شيفت كاري كامل و مواجهه كوتاه مدت آن ارزيابي‬
‫شده است‬
‫ماده شيميايي‬
‫استن‬
‫نتايج پايش كلي‬
‫‪160‬‬
‫نتايج پايش كوتاه مدت‬
‫‪490‬‬
‫حد مجاز استن‬
‫‪500‬‬
‫‪750‬‬
‫استات بوتيل‬
‫‪20‬‬
‫‪150‬‬
‫حد مجاز استات بوتيل‬
‫‪200‬‬
‫تعيین نشده‬
‫متيل اتيل كتن‬
‫‪90‬‬
‫‪220‬‬
‫حد مجاز متيل اتيل كتن‬
‫‪200‬‬
‫‪300‬‬
‫‪‬‬
‫استن و متیل اتیل کتن اثر بهداشتی مشابهی دارند و بر ‪ CNS‬تاثیر می گذارند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪160/500+20/200+90/200= 0.32+0.1+0.45=0.87‬‬
‫در خصوص ارزیابی کوتاه مدت‬
‫‪490/750+150/1000+220/300= 1.53 ‬‬
‫‪‬‬
‫در یک کارخانه تولید رزین الکیدی بر اساس الگوی استراحت‪ ،‬صرف غذا و‬
‫استراحت‪ ،‬نمونه برداری از بخارات زایلن به عنوان محصول فرعی حاصل از‬
‫فرایند تولید انجام گردیده است متوسط سنجش زمانی مواجهه کارگران چه‬
‫میزان می باشد؟ ساعت ‪ 10/30‬تا ‪ 10/45‬و ‪ 12/45‬تا ‪ 13/30‬و ‪ 15/30‬تا ‪15/45‬‬
‫به علت استراحت کارگران میزان آالینده صفر در نظر گرفته شده است‪.‬‬
‫ساعت کاری‬
‫غلظت ‪ppm‬‬
‫دوره اندازه گیری( ساعت)‬
‫‪8-10.30‬‬
‫‪0.32‬‬
‫‪2.5‬‬
‫‪10.45-12.45‬‬
‫‪0.07‬‬
‫‪2‬‬
‫‪13.30-15.30‬‬
‫‪0.2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪15.45-17.15‬‬
‫‪0.1‬‬
‫‪1.5‬‬
‫‪‬‬
‫هنگامی که اثرات اصلی مواد زیان آور مختلف‪ ،‬به صورت افزایش ی نباشد و هر‬
‫یک از مواد مخلوط به صورت مستقل بر بدن تأثیر گذارند‪ ،‬بدین معنی که اثر‬
‫سم شناس ی مشابهی نداشته باشند و اندام هدف نیز براي مواد موردنظر یکسان‬
‫نباشد‪ ،‬در این موارد حد مجاز مواجهه شغلی مخلوط‪ ،‬مطابق با رابطه زیرخواهد‬
‫بود‪:‬‬
‫‪‬‬
‫هوایی حاوی غلظت سرب معادل ‪0.12mg/m3‬با ‪OEL=0.15‬‬
‫‪0.7mg/m3‬اسید سولفوریک با ‪ OEL=1‬موجود است آیا مواجهه‬
‫باالتر از حد مجاز می باشد؟‬
‫‪‬‬
‫نتایج حاصل از دو نمونه متوالی گردو غبار استنشاقی از هوای تنفس ی کارگران در معرض‬
‫گردو غبار سیلیس به شرح زیر استدر خصوص وضعیت مواجهه قضاوت کنید؟‬
‫دوره نمونه برداری (‬
‫دقیقه)‬
‫حجم نمونه هوا(لیتر)‬
‫وزن گردو غبار‬
‫استنشاقی‪ -‬میلی گرم بر‬
‫متر مکعب‬
‫‪A‬‬
‫‪238‬‬
‫‪405‬‬
‫‪0/855‬‬
‫کوارتز‪5.2 :‬‬
‫کریستوبالیت‪2.3 :‬‬
‫تریدیمیت‪ :‬تشخیص‬
‫داده نشد‬
‫‪B‬‬
‫‪192‬‬
‫‪326‬‬
‫‪0/619‬‬
‫کوارتز‪4.8 :‬‬
‫کریستوبالیت‪1.7 :‬‬
‫تریدیمیت‪ :‬تشخیص‬
‫داده نشد‬
‫مجموع‬
‫‪430‬‬
‫‪731‬‬
‫‪1/474‬‬
‫نمونه‬
‫اجزاء (درصد)‬
‫‪‬‬
‫الف) محاسبه درصد کوارتز ‪ ،‬تریدمیت‪ ،‬کریستوبالیت در نمونه‬
‫(‪Cristobalite= 2.3‬‬
‫‪‬‬
‫میزان مواجهه ‪0.91mg/m3‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تماس شغلی= حجم کل ‪/‬وزن نمونه ‪+A‬وزن نمونه ‪B‬‬
‫‪(0.855+0.619)/0.731=2 mg/m3‬‬
‫تنظیم حدود مجاز بر اساس دوره مواجهه‬
‫‪2mg/m3×{(430min)÷(480min)}=1.8‬‬
‫محاسبه شدت مواجهه‪:‬‬
‫‪1.8÷0.91=2‬‬