بیماریهای شایع عضلانی
Download
Report
Transcript بیماریهای شایع عضلانی
بیماری های داخلی
عضله بافت بدنی است که چون قدرت انقباض دارد،حیوانات عالی تر را
قادر می کند تا بدنشان را تکان دهند.عضالت به دو گروه بزرگ تقسیم
می شوند:ارادی و غیر ارادی.عضالت ارادی با اراده کنترل می شوند و
عضالت غیر ارادی به طور مستقل کار می کنند.اکثر عضالت ارادی به
اسکلت متصل اند و از لحاظ شکل و اندازه متناسب با کارهای خاص ی که
انجام می دهند،طبقه بندی شده اند.آنها در چند صدم ثانیه به کار می
افتند و کشش عظیمی را روی استخوانی که به آن متصل اند اعمال می
کنند و در صورت لزوم هزار برابر وزن خودشان را تحمل می کنند.
عضالت غیر ارادی ،عضالت قلب و سیستم گوارش ی را در بر می گیرند و
الیافهایی که این عضالت از آنها تشکیل شده اند ،خیلی کوچکتر از الیاف
عضالت ارادی هستند.عضله به خاطر ذخیره خونی سرشار و استثنائی اش
،بیش از بافتهای اساس ی بدن در معرض عفونت و بیماری است.اگر بار
اضافی بر عضله تحمیل شود،خسته می شود و از انقباض باز خواهد
ماند،اما اگر به طور معمولی مورد استفاده قرار گیرد،دردسر کمتری ایجاد
خواهد کرد.
میاسنتىگراويس ()MGنوعى اختالل عصبى
عضالنى خودايمنى است که باعث ضعف و
خستگىپذيرى عضالت اسکلتى مىشود و علت
آن اتوآنتىبادىهاى ض ٌد گیرندههاى استیلکولین
()AChRsدر محل اتصال عصب به عضله ( NMJs
)است.
در هر سنى مىتواند بروز کند .عالئم آن در طول
روز کم و زياد مىشود و با فعالیت بدتر مىشود.
توزيع مشخصى دارد به اين صورت که عضالت
جمجمهاى (پلک ،عضالت خارج چشمي،ضعف
صورت ،گفتار 'تودماغي' يا نامشخص و ديسفاژي)
و در %۸۵موارد عضالت اندامها (غالباً پروگزيمال و
غیر قرينه) درگیر مىشوند.
رفلکسها و حس بیمار طبیعى هستند .ممکن
است خصوصاً در افراد مسن فقط به عضالت خارج
چشمى محدود باشد .عوارض :پنومونى
آسپیراسیون (ضعف عضالت بولبار) ،نارسائى
تنفسى (ضعف عضالت قفسه سینه) ،تشديد
میاستنى بر اثر تنفسى (ضعف عضالت قفسه
سینه) ،تشديد میاستنى بر اثر مصرف داروهائى
که اثرات بلوککننده بر محل اتصال عصب به عضله
دارند (تتراسايکلین ،آمینوگلیکوزيدها ،پروکائینآمید،
پروپرانولول ،فنوتیازينها ،لیتیوم).
آنتىبادىهاى ض ٌد گیرنده استیلکولینى -هیچ ارتباطى باشدت بیمارى ندارد .در ۸۰%کل میاستنىگراويسها مثبت
است .در ۵۰%موارد که فقط يافتههاى چشمى دارد مثبت
است .مثبت بودن آنتىبادى در اين بیمارى
تشخیصى است.
1.
- تست تنسیلون (ادروفونیوم) -نوعى آنتىکولین
استراز کوتاهاثر -براى بررسى بهبودى سريع و
گذراى قدرت عضالنى بهکار مىرود .امکان مثبت
کاذب (پاسخ پالسبو ،بیمارى نورون حرکتي) و
منفى کاذب شدن تست وجود دارد.
- EMG - تحريک مکرر و با فرکانس پائین ( ۴-۲هرتز)
باعث کاهش آمپلیتود پاسخهاى حرکتى برانگیخته
مىشود.
CT - و MRIقفسه سینه -جستجوى تیموما
- بررسى تیروئید و مطالعات ديگر ( )ANAدر مورد
ساير بیمارىهاى خودايمنى
داروى آنتیکولین استراز پیريدوستيگمین (متسينون) به فعاليتهاى عملى
بيمار کمک مىکند (جويدن ،بلع ،قدرت عضالنى در هنگام فعاليت).
دیستروفی ماهیچه ای دوشن(به اختصار
،)DMDشایعترین و شدیدترین نوع از بیماریهای
دیستروفی ماهیچهای از گونه ( Xپیوند یافته) و
ژنتیکی است .از عوارض اصلی این بیماری تحلیل و
نابودی ماهیچههای ارادی (که در کنترل بدن نقش
حیاتی دارند) است که در مواقع شدید نهایتاً منجر
به عدم توانایی در راه رفتن ۹۶%،معلولیت،
مشکالت تنفسی و مرگ می شود.
فراوانی دوشن ۱در ۳۵۰۰کودک پسر است .این
بیماری در اثر تغییرات و نقض در ژن ( )DMDواقع در
کروموزوم Xایجاد میشود .این ژن مسؤل ساخت
پروتئین دیستروفین که مادهای ضروری برای حفظ و
ثبات ماهیچهها است میباشد و در غشاء سلولی
قرار دارد .به طور کلی بانوان دارای کروموزوم X
ناقص و حامل این بیماری هستند و میتوانند این
بیماری را به نیمی از فرزندان پسر خود منتقل کنند
ناقص بودن یکی از کروموزوم Xدر بانوان غالباً ارثی
است یا ممکن است در اثر جهشهای ژنتیکی
باشد .به طور کلی عالیم بیماری در ۶سالگی
ظاهر میشود گرچه در دوران نوزادی هم نمایان
است .نوزاد در موقع تولد کامال ً سالم به نظر
میرسد ،ولی هنگامی که شروع به حرکت
میکند ،حتی زمانی که با چهار دست و پا و یا
سینه خیز مینماید حرکت او کندتر از همساالن
خود است و زود به زود خسته میشود.
شیوع بیماری دوشن ۱در ۳۵۰۰کودک پسر
است .به این دلیل این بیماری فقط در جنس
مذکر بروز میکند که جنس مذکر فقط یک
کروموزوم Xدارد .جنس مؤنث به این بیماری
مبتال نمیشود زیرا که در بدن آنها دو
کروموزوم Xوجود دارد و دوشن فقط در اثر
اختالل یکی از کروموزومهای Xایجاد
میشود بنابراین آن یکی کروموزوم سالم
می ماند و نهایتاً فقط پسران به این بیماری
مبتال میشوند.
بیماری دیستروفی ماهیچه ای دوشن در اثر نقض
در کروموزوم Xو فقدان پروتئین دیستروفین ایجاد
میشود .ژن مسئول ساخت این پروتئین ()DMD
است و بر روی کروموزوم Xقرار دارد .پروتئین
دیستروفین اطراف سلولهای ماهیچهای برای
محافظت ساختمان ماهیچه ساخته میشوند و
مانع از خروج عناصر داخل سلول ماهیچه ای به
فضای خارج از سلول میشود.بدون دیستروفین
سلول ماهیچه ای قابل نفوذ خواهد بود و مواد
بافت خارج سلولی وارد سلول ماهیچه شده و
باعث تخریب و مرگ ماهیچه خواهد شد و در
نهایت بافت چربی جای ماهچه را میگیرد.
مهمترین نشانه بیماری دیستروفی ماهیچه ای دوشن
اختالل در ماهیچه هاست که موجب مشکل در راه
رفتن ،ضعف ماهیچههای اندام تحتانی و لگن و برزگ
شدن غیر طبیعی ماهیچههای ساق پا میشود.
همچنین ضعف ماهیچه ای در دستها ،بازو و شانه نیز
بروز میکند .نشانهها معموال ً تا قبل از ۶سالگی ظاهر
میشود ،هرچند در دوران نوزادی هم نمایان است.
نهایتاً پیشرفت این بیماری که موجب نابودی ماهیچهها
میشود با عدم توانایی راه رفتن ۹۶% ،معلولیت ،انحنا
در ستون فقرات و قفسه سینه ،مشکالت تنفسی و
مرگ خاتمه می یابد .سایر نشانهها و عوارض اصلی
دوشن به شرح زیر است:
_ ناهنجاری در راه رفتن و قدم برداشتن (بیماران
معموال ً روی قسمت جلویی کف پا و سر پنجه ،راه
میروند که ناشی از انقباضات شدید ماهیچههای
پشت پا میباشد و ضعف زانوها را نشان میدهد)
- خستگی زود هنگام و درد در ماهیجههای ساق پا
پس از مدت کوتاهی پیاده روی
_ زمین خوردن مکرر
_ مشکل در دویدن ،جستن و پریدن
_ مشکل در باال رفتن و پایین آمدن از پله
............._
باال بودن میزان آنزیم ماهیچهای کراتین کیناز
« »)Creatine kinase (CPK-MMدر خون
تست ژنتیک نقض در کرموزوم ایکس را افشا می
کند
الکترومیوگرافی از بافت عضالنی نشان می دهد
که تحلیل عضالت ناشی از با نفوذ شدن بافت
عضالنی در اثر نقص در تولید پروتئین دیستروفین
است نه در اثر اعصاب.
نمونه برداری از بافت ماهیچه ای فقدان پروتئین
دیستروفین را تایید می کند.
فیبرومیالژی وضعیتی است که در آن درد مزمن و
تندرنس عضالنی و نقاط اتصال عضالنی مشخصه
آن است .این بیماری نوعی روماتیسم بافت همبند
است .وجود مجموعه عالیمی غیر از درد باعث
شده که اصطالح نشانگان فیبرومیالژیا نیز در مورد
این بیماری به کار رود.
فیبرومیالژیا معموال ً به صورت بروز ناگهانی دردی
منتشر و مزمن ،به ندرت با محل مشخص عضالنی
دیده می شود .این درد معموال ً در پی خستگی و
اختالالت خواب مشاهده میشود .در معاینه بالینی
عضالت طبیعی هستند ،تندرنس به خصوص در
محل ورود تاندونها دیده میشود ،کاهش عمومی
آستانه درد نیز وجود دارد.
این بیماری در ۲درصد از جمعیت ( ۷درصد خانمها)
مشاهده میشود .در یک سوم موارد سابقه
آسیب قبلی دارند .یک سوم سابقه عفونت
ویروسی و یک سوم هیچ سابقه قبلی ندارند.
محل نه نقطه قرینه حساس به درد جهت
کرایترای تشخیصی ای سی آر ()ACR
وجود سابقه درد مزمن (باالی ۳ماه) و منتشر (باال
و پایین کمر و دو طرفه)
درد در ۱۱نقطه از ۱۸نقطه حساس در معاینه
(لمس) تشخیصی (تصویر)
اطمینان بخشی به بیمار ،که این بیماری پیشرونده
یا فلج کننده یا تهدیدکننده حیات نیست.
دارو :استفاده از آمیتریپتیلین و سایکلوبنزاپیرین در
درمان این بیماری موثر بوده است .همچنین از
مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین ()SSRI
در درمان این بیماری استفاده میشود.
ورزش :تمرینهای آئروبیک نقش درمانی در این
بیماری دارند.
نوروفیدبک :از روش های جدید در درمان این
بیماری است که عمدتا بر روی کاهش درد،تخفیف
عالئم روانی وبهبود کیفیت زندگی این بیماران موثر
است.
شايعترين گروه اکتسابى و بالقوه قابل
درمان عضالت اسکلتى است .سه شکل
اصلى دارد:
پلىمیوزيت ()PM
درماتومیوزيت ()DM
میوزيت انکلوزيونبادى ()IBM
معموال ً بهصورت ضعف پیشرونده و قرينه عضالت تظاهر
مىکند .عضالت خارج چشمى درگیر نمىشوند ولى
ضعف عضالت حلقى و افتادگى گردن شايع استIBM .
با درگیرى زودرس عضالت چهار سر ران و ديستال
مشخص مىشود.
پیشرفت بیمارى در PMو DMهفتهها تا ماهها است
ولى در IBMبهطور تیپیک به چندين سال مىرسد.
درگیرى پوستى DMممکن است شامل موارد زير
باشد :بثورات هلیوتروپ (تغییر رنگ آبى -ارغواني) بر
روى پلکهاى فوقانى با ادم ،بثورات قرمز مسطح بر
روى صورت و قسمت فوقانى تنه ،يا اريتم روى بند
انگشتان.
انواع مختلفى از سرطانها از قبیل سرطان تخمدان،
پستان ،مالنوم و کولون با DMارتباط دارند.
درمان غالباً در PMو DMمؤثر است اما در IBM
تأثیرى ندارد.
مرحله اول :گلوکوکورتیکوئیدها (پردنیزون)
mg/kg/d۱براى ۴-۳هفته و سپس قطع بسیار
تدريجى آن).
مرحله دوم :آزاتیوپرين (حداکثر )mg/kd/d۳يا
متوترسکات ( mg ۵/۷در هفته که بهتدريج به
mg۲۵در هفته افزايش مىيابد).
مرحله سوم :ايمونوگلوبولین وريدى ( g/kg۲در
دوزهاى منقسم براى ۵-۲روز).
مرحله چهارم :سیکلوسپورين ،کلرامبوسیل،
سیکلوفسفامید يا مايکوفنوالت موفتیل IBM .عموماً
به داروهاى سرکوبگر ايمنى مقاوم است بیشتر
مؤلفین يک کارآزمائى کوتاهمدت گلوکوکورتیکوئید
بههمراه آزاتیوپرين يا متوترکسات را توصیه مىکنند
پلي میوزيت و درماتومیوزيت التهاب بافت همبند،
همراه تغییرات تخريبي در عضالت (پلي میوزيت ) و
پوست (درماتومیوزيت ).
اين تغییرات باعث ضعف و تحلیل عضالت به ويژه
عضالت اندام هاي فوقاني و تحتاني مي شود .اين
بیماري شباهت هاي بسیاري با آرتريت روماتويید و
لوپوس اريتماتوي دارد و شیوع آن در خانم ها دو
برابر آقايان بوده و بیشتر بین سنین ۵۰-۳۰سال
بروز مي كند.
بروز ناگهاني يا تدريجي موارد زير:
ضعف در عضالت كمربند لگن و كمربند شانه
بثورات پوستي بر روي صورت ،شانه ها ،بازوها و
بر روي مفاصل كه ممكن است خارش دار باشد.
سردي دسته ها و پاها
افتادن مكرر و سختي در برخاستن از جا
اختالل در تكلم يا بلع
عفونت همراه با تب ،ضعف عضالني ،كاهش وزن
و در مفاصل (گاهي ) مقدم بر ساير عاليم
احتماال ً يك بیماري بیش حساسیتي يا خود ايمني
است اگرچه علت واقعي آن مشخص نشده است
.ارتباط اين بیماري با مصرف برخي داروها و در پي
عفونت هاي باكتريايي ،ويروسي و تزريق برخي
واكسن ها مشاهده شده است .
اين بیماري ممكن است به طور ناگهاني يا تدريجي
بروز كند .اكثر بیماران در نهايت به دلیل ضعف
عضالني نیازمند استفاده از صندلي چرخ دار شده
يا به كلي زمین گیر مي شوند .برخي عاليم
بیماري يا درمان قابل كنترل است .ولي گاهي
بیماري در اندك زماني به مرگ مي انجامد .فروكش
بیماري يا بهبود خودبه خود ممكن است رخ دهد به
خصوص در كودكان .
بررسي هاي تشخیصي ممكن است شامل آزمايش
هاي خون براي اندازه گیري پادتن هاي ضد هسته
( )ANAو آنزيم هاي عضالني ،و نوار عضله (بررسي
اختالالت عصب و عضله به وسیله ثبت فعالیت
الكتريكي عضالت ) باشد .ارزيابي از نظر بدخیمي هاي
احتمالي همراه نیز ضروري است .
معموال ً مراقبت بیماران در منزل انجام مي شود ولي در
طي مرحله حاد ممكن است بستري در بیمارستان الزم
باشد.
كمپرس آب سرد ممكن است خارش پوستي را تسكین
دهد.
جراحي در صورت بروز انسداد روده ضرورت مي يابد.
درمان فیزيكي و توانبخشي توصیه مي گردد.
داروهاي كورتوني تا برطرف شدن عاليم حاد با
مقادير باال و پس از آن با مقادير كمتر تجويز مي
شود.
داروهاي سیتوتوكسیك يا سركوبگر دستگاه ايمني
در صورت ناموفق بودن ساير درمان ها ممكن است
تجويز شوند.
داروهايي براي كنترل خارش ممكن است تجويز
شوند.
همچنین ممكن است مسكن نیز تجويز شود