دانشگاه شهید بهشتی تهران بنیاد ایرانشناسی درس مسایل عمومی ایرانشناسی ( )1 استاد : دکترناصر فکوهی پژوهشگر : سارا وطن دوست پاییز 1389 [email protected] فهرست مطالب آغاز روابط بین.
Download
Report
Transcript دانشگاه شهید بهشتی تهران بنیاد ایرانشناسی درس مسایل عمومی ایرانشناسی ( )1 استاد : دکترناصر فکوهی پژوهشگر : سارا وطن دوست پاییز 1389 [email protected] فهرست مطالب آغاز روابط بین.
دانشگاه شهید بهشتی تهران
بنیاد ایرانشناسی
درس مسایل عمومی ایرانشناسی ()1
استاد :دکترناصر فکوهی
پژوهشگر :سارا وطن دوست
پاییز 1389
[email protected]
فهرست مطالب
آغاز روابط بین ایران و آلمان
زمینه های ظهور شرق شناسی
اولین سیاحان و شرق شناسان آلمانی در ایران
شرق شناسی جدید
آلمان شرقی آلمان غربیدانشگاهها
دیدگاه مردم ایران و آلمان درباره یکدیگر
منابع فارسی
منابع غیر فارسی
آغاز روابط بین ایران و آلمان
قدیمی ترین سند روابط ایران و آلمان ،نامه ای است که در شوال سال 929هجری ( 1519م ) از طرف شاه
اسماعیل صفوی برای کارل پنجم ( شارل کنت ) امپراطور آلمان و اتریش و اسپانیا فرستاده شده است .در این
نامه پادشاه صفوی ،امپراطور آلمان را خیلی ساده « کارل پسر فیلیپ » خطاب می کند .دو پاسخ کارل پنجم
به نامه ی شاه اسماعیل در 11ربیع الثانی 931ه 25 /اوت 1525و 10ذی الحجه 935ه 15 /فوریه 1529م
در شهر «تولدو » اسپانیا نوشته شده در دست است.
20اكتبر .1600م ( 979ه.ش ) تاریخ آغاز روابط سیاسي بین ایران و آلمان است .حسینعلي بیك بیات و
آنتوني شرلي ،سفیران شاهعباس اول ،در شهر پراك به حضور امپراتور آلمان رسیدند و دعوت پادشاه صفوي
به ایجاد اتحادي با آلمان بر ضد دولت عثماني را اعالم نمودند .در پی این دعوت بود که هر دو بر ضد دشمن
مشترك ،یعني امپراتوري عثماني ،عمل ميكردند .
ازین طریق روابط این دو كشور با اعزام هیئتهاي سفارت گسترش پیدا كرد و آلمانيها توانستند با زبان،
فرهنگ و تمدن ایران آشنایي پیدا كنند و در حقیقت به ایرانشناسي اقدام نمایند (.باست ) 1376 ،
زمینه های ظهور شرق شناسی
در قرن هفدهم ( عهد لویی چهاردهم ) بود که مکتب خردگرایی فرانسوی به عنوان یک جهان بینی غالب در
بیشتر کشورهای اروپایی منتشر شد و نهضت « روشنگری » را بوجود آورد .بر مبنای اصل مدارای
عصر روشنگری بود که اروپایی ها – که حدود ده قرن تصویری مغرضانه از اسالم ارائه داده بودند –
تالش کردند تا با بررسی بهتر درباره ی اسالم ،با عقاید و باورهای مسلمانان آشنایی پیدا کنند و در این
باب به مطالعه ی بیشتری بپردازند ،مطالعه ای به دور از پیش داوری و تعصب .بدین ترتیب عصر
رنسانس توانست زمینه ای خوب برای شرق شناسی و آغاز مسافرت های اروپاییان به دنیای شرق فراهم
آورد (.شکری ) 1389،
البته ناگفته نماند که شرق شناسی در اروپا تا حدودی نیز متاثر از دوره ی رمانتیک تثبیت یافت ،چنان که
ترجمه های آلمانی اشعار فارسی و عربی در این زمان الهام بخش بسیاری از شاعران آلمانی زبان گردید
در خلق آثار ادبی ،از جمله « دیوان غربی – شرقی » گوته را می توان نام برد .پس از این بود که برای
اولین بار در افکار عمومی مردمان مغرب زمین این تلقی بوجود آمد که شرق محلی غریب و پر رمز و
راز است .در آغاز امر کرسی های شرق شناسی از سوی اشراف زادگان و درباریان حمایت می شد و
نتیجه ی این حرکت ،سفرنامه های فراوانی ست که از آن روزگاران برجای مانده است .
اولین سیاحان و شرق شناسان آلمانی در ایران
یوهانس شیلتبرگر ( 783ه1381/م – 844ه1440/م
Johann ( Hans) Schiltberger
نخستین آلمانی که به برخی مناطق شمال ایران سفر کرده است یوهانس ( هانس ) شیلتبرگر است .یوهانس
کرد ،در پس از اینکه بخدمت سیگیسموند – پادشاه مجارستان – درامد و در نبرد نیکوپولیس شرکت
پایان نبرد زمانی که سلطان بایزید پیروز شد دستور به کشتن بسیاری از اسیران جنگی را داد ،ولی
سربازان جوانتر را برای بردگی و غالمی نگه داشت .یوهانس نیز جزء آن دسته از سربازانی بود که
سلطان یلدرم بایزید او را زنده نگه داشت .او پیغام رسان سلطان در بسیاری از نقاط آسیای صغیر و
مصر بود .پس از شکست سلطان بایزید از تیمور در نبرد انکارا ( 804ه 1402 /م ) ،یوهانس ارباب
جدیدی یافت و به سمرقند برده شد .در آنجا وی با دنیای وسیعی آشنا شد و انچه را دیده بود در سفرنامه
اش نگاشت .او همچنین درباره یزد ،شیراز ،اصفهان و خلیج فارس نیز مطالبی نوشته است .نگاشته
های او درباره اسالم ،مسلمانان و آداب و رسوم مردمان این مناطق با وجود تمامی کمبودها و کاستی ها
بسیار جالب و دقیق است .سالها بعد که وی باالخره توانست فرار کند موفق شد در سال 830ه 1427 /م
از راه قسطنطنیه به وطن خود باواریا بازگردد (.یزدان پناه ) 1387 ،
آدام الئاریوس ( 1012ه1603/م – 1081ه1671/م )
Adam Oehlschaeger
نام اصلی او آدام اولشلگر بود که آدام الئاریوس شکل التین ان است
.الئاریوس ریاضیدان ،جغرافیدان و کتابدار دوک هولشتاین گتتورب
بود .تا اینکه در سال 1043ه1633/م دوک تصمیم می گیرد
الئاریوس را به عنوان منشی گروه به همراه دو نفر دیگر راهی
سفری کند که نهایتش سفارت مسکو و ایران است .آنها بایستی تالش
می کردند تا بتوانند شهر تازه تاسیس فردریش شتات را به مرکز
تجارت ابریشم وارداتی تبدیل کنند .مقصد ابتدایی انها مسکو بود و
در انجا آنان موفق به عقد قراردادی سوداور با تزار روسیه شدند و
پس از آن به هامبورگ بازگشتند .انها بار دیگر در سال 1045ه /
1635م از هامبورگ راه افتادند و به سوی مسکو حرکت کردند .از
راه ولگا به دریای خزر رسیدند و از طریق دربند ،اردبیل ،
سلطانیه و قزوین به مرکز ایران وارد شدند و در نهایت در
1047ه1637/م وارد اصفهان شدند و شاه انان را پذیرفت اما
متاسفانه آنها موفق به دستیابی به هدف خود در ایران نشدند .
Adam Oehlschaeger
) 1603-1671م)
الئاریوس بیش از یک سال در دربار صفویان ایران زندگی کرد و در این زمان ،او که فارسی را از طریق
صحبت با مردم محلی یاد گرفته بود ،توانست شرایط مکانهایی را که از آنها گذر کرده و هم چنین وقایع
روزانه و ماجراهایی را که مردم محلی برای او تعریف می کردند را به نگارش درآورد در« توصیفات
سفر به مسکو و پارس » .
درست است که اطالعات علمی الئاریوس گاهی کافی نبود و به اندازه ی کافی به زبانهای روسی و عربی
مسلط نبود ولی بسیار تالش کرد تا جزئیات را با دقت بسیار ثبت کند و این کار بزرگی ست آنهم در قرن
هفدهم .به همین دلیل آثار وی در روسیه یکی از اصلی ترین منابع تاریخ آن دوره است .سفرنامه تنها اثر
ماندگار او نیست .الئاریوس گلستان سعدی را ترجمه کرد و این کتاب در سال 1064ه1654/م منتشر شد .
او همچنین داستانهای لقمان را ترجمه و به گلستان ضمیمه نمود .کتابهایش به زبانهای متفاوت ترجمه شده
و تاثیرات فراوانی در اروپای قرون هفده و هجده داشته است .وی در سال 1057ه1647/م نخستین چاپ
سفرنامه خود را منتشر کرد و سپس چاپ دوم .مزیت چاپ دوم ،توضیحات بسیار زیادتر و گسترده تر ان
بود .این متن به سرعت در اروپا طرفدار پیدا کرد و به زبانهای اروپایی ترجمه شد .بدین ترتیب
الئاریوس ،آلمان و اروپا را با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا کرد .چنانکه مونتسکیو در کتاب هجوآمیز
خود « نامه های ایرانی » از نوشته های وی برای ایجاد فضای محلی استفاده کرده است (.یزدان پناه ،
) 1387
یوهان البرشت فون ماندلسلو ( 1025ه1616/م1054 -ه1644/م )
Johann Albrecht Von Mandelslo
ماندلسلو همان کسی است که در سفر ادام الئاریوس همراه وی بود اما در ایران از الئاریوس جدا شد و به هند
سفر کرد .هنگامی که در ایران بود مورد توجه شاه صفی قرار گرفت و حتی شاه به او پیشنهاد حقوق
هنگفتی داد تا وی را در ایران نگاه دارد ولی یوهان خواستار ماندن نبود و به هند سفر کرد .وی در سال
1047ه1638/م در سر راهش به بندر عباس از پاسارگاد که در آن موقع « مشهد مادر سلیمان » و
پرسپولیس که « چهل منار » خوانده می شدند دیدن کرد .تصاویر عجیبی که در کتاب او دیده می شود ،
احتماال زاییده خالقیت ویرایشگر یا گراوورساز و مبتنی بر توضیحات اوست و نقاشی های خود او نیست .
فون ماندلسلو در بندرعباس به مقصد هند سوار کشتی شد و از انجا به هولشتاین بازگشت .وی در سال
1054ه 1644 /م در نبردی کشته شد ،ولی سفرنامه اش به همت الئاریوس منتشر شد و از ان به بعد
سفرنامه ی او معموال در چاپهای مختلف در کنار سفرنامه ی الئاریوس و در همان مجلد چاپ می شود .
سفرنامه ی او به عنوان « توصیفات سفر یوهان البرشت فون ماندلسلو نجیب زاده به شرق » به سرعت
به زبانهای متفاوت اروپایی ترجمه و منتشر شد (.یزدان پناه ) 1387 ،
انگلبرت فون کمپفر ( 1061ه1651/م1128 -ه1716/م )
Engelbert Von Kaempfer
شاید بتوان گفت معروفترین کسی که در دوره ی صفویه به ایران سفر کرد ،انگلبرت فون کمپفر ،طبیعی دان
،سیاح و پزشک المانی بود .او دقیق ترین مشاهدات علمی را در ایران انجام داد .کمپفر پس از تحصیل
فلسفه ،تاریخ ،زبانهای باستانی و جدید و طب در المان ،به سبب عالقه به سفر شرق ،تصمیم گرفت در
خدمت هیئت اعزامی کارل یازدهم ( پادشاه سوئد ) به روسیه و ایران درآید .هیئت اعزامی پس از عبور از
خاک روسیه در سال 1095ه 1684 /م وارد رشت شدند و از آنجا به قزوین ،قم و کاشان رفتند و در
نهایت به اصفهان رسیدند .کمپفر در مجموع بیست ماه در اصفهان اقامت کرد و مجموعه مشاهداتش در
این دوران از مهم ترین اسناد سلسله ی صفوی به شمار می آید ،زیرا با تیزبینی و همچنین آشنایی با زبان
فارسی و ترکی ،زندگی مردم و وضع حکومت را بررسی کرده است .هنگام بازگشت هیئت اعزامی ،از
آنان جدا شده و به خدمت ناوگان کمپانی هند شرقی هلند در بندرعباس درآمد .در نهایت او در سال
1103ه1692/م به اروپا بازگشت و کتاب
« » Amoenitatum exoticarum politico-physico-medicarum
را تالیف کرد .او در این کتاب وضعیت سیاسی ،جغرافیایی و گیاهان مناطقی را که مشاهده کرده بود شرح
داد و به تصویر کشید .به نظر می آید که او نخستین کسی بود که واژه ی « خط میخی » را به کار برد (.
یزدان پناه ) 1387 ،
کارستن نیبور ( 1145ه1733/م – 1230ه1815/م )
Carsten Niebuhr
کارستن نیبور برای مدتی کوتاه در دوره زندیه به ایران آمد .این سفر کوتاه او
موفقیت بسیاری به همراه داشت .نیبور که در گوتینگن ریاضیات ،مساحی و
مطالعات شرقی خوانده بود در سفر اکتشافی پادشاه دانمارک فریدریک پنجم
به یمن رفت اما از میان این گروه اعزامی ،نیبور ،نقشه کش جوان تنها کسی
بود که توانست با استفاده از آداب و رسوم محلی ،جان سالم به در برد و به
ایران برسد .او در مسیر بازگشتش از بوشهر و شیراز گذر کرد و تخت
جمشید ،پاسارگاد و جزیره خارک را مشاهده نمود .او موفق شد نقشه ها و
طراحی های کاملی از بناهای قدیمی ترسیم کند .و دیگر اینکه کمپفر به
درستی جایگاه پاسارگاد را در محلی معروف به مشهد مادر سلیمان ذکر کرد
در حالی که در ان دوران تصور می شد که شاید فسا محل پاسارگاد باشد .او
در سال 1180ه1767/م به اروپا بازگشت و در کپنهاگ ،توصیفات سفرش
به عربستان را با عنوان « توصیفات عربستان » منتشر کرد .به دنبال ان
توصیفات سفر به شبه جزیره عربستان و سرزمینهای همسایه اش را با نام «
توصیفات سفر عربستان و سایر کشورهای همجوار » منتشر کرد .نسخه
برداری های نیبور از تخت جمشید را می توان گام نخست در رمزگشایی
خطوط میخی دانست .ولی این رمزگشایی نه به دست خود او بلکه به دست
گئورگ فریدریش گروتفند در شهر گوتینگن انجام شد (.یزدان پناه ) 1387 ،
Carsten Niebuhr
)1733-1815م)
آغاز مطالعات ایرانشناسی در آلمان
مطالعات جدید ایرانشناسی در زبان آلمانی از اوایل قرن 19میالدی در
نتیجه ی تحقیقات « گئورگ فردریک گروتفند » و کشف رمز نوشته
های خط میخی کتیبه های بیستون آغاز شد .گروتفند نخستین کسی
است که برخی از واژگان به خط میخی را رمزگشایی نمود از
اینرو میتوان او را نخستین یابنده رمز خواندن خط میخی دانست.
او کارش را با بررسی دو نگاره که جهانگرد آلمانی کارستن نیبور
از روی دو سنگ نبشته کوچک در تخت جمشید به سال1179ه/
1765م از داریوش بزرگ و پسرش خشایارشا برداشته بود آغاز
نمود و سرانجام در سال1217ه1802 /م توانست برخی از واژگان
این خط را بخواند .گروتفند با این اقدام در واقع شکل جدیدی از
مطالعات ایرانشناسی را در آلمان و سایر کشورها بنیان نهاد (.
آسموسن ) 1389،
Georg Friedrich Grotefend
) 1775-1853م (
شرق شناسی جدید
مطالعات ایرانشناسی در شکل علمی آن در زبان المانی از اوایل قرن نوزدهم در ادامه ی کار بزرگ گئورگ
فردریک گروتفند ،معلم ریاضی ساده و بعدها متخصص زبانشناسی زبانهای کهن اغاز شد .حدود 25
دانشگاه در آلمان دروس شرق شناسی ارائه می دهند گرچه عمده ی توجهشان به مباحث فقه اللغوی است.
زیر شاخه های شرق شناسی جدید :
-1اسالم شناسی
-2هند شناسی
-3ایران شناسی
-4عرب شناسی
-5ترک شناسی
-6زبان شناسی تاریخی ( فقه اللغه )
-7سامی شناسی
آلمان شرقی
سنت مطالعات ایرانشناسی ( زبان شناسی و فقه اللغه ایرانی ) در المان شرقی با بزرگ علوی و هاینریش
یونکر پایه گذاری شد و توسط شاگردانشان ادامه پیدا کرد .اهتمام اصلی این محققان ایرانشناس عمدتا به
مسئله ی فرهنگ نویسی و دستور زبان فارسی معطوف بوده و فرهنگ فارسی – المانی علوی و لورنتس
و دستور زبان پشتو از نتایج ان شمرده می شود .در المان شرقی به ادبیات فارسی نیز توجه زیادی شده
است .ترجمه های فراوانی که از آثار فارسی به زبان المانی صورت گرفته ،حاصل این گرایش بوده
است .یکی از مهمترین این آثار ،کتاب « تاریخ و تطور ادبیات نوین ایران » نوشته بزرگ علوی است
که حتی بعد از گذشت بیش از دو دهه همچنان جامع ترین و مفصلترین اثر درباره ادبیات جدید ایران است
.زمینه ی دیگر مورد عالقه ایران شناسان جمهوری دموکراتیک آلمان سابق ،تحقیق و مطالعه درباره ی
زبانهای ایرانی جدید متداول در جمهوری های استقالل یافته شوروی مثل زبان اسی و تاجیکی است (.
شکری ) 1389 ،
بزرگ علوی ( 1282ه1375-1904/ه1997/م )
بزرگ علوی را می توان جزو اولین کسانی دانست که سهم بزرگی در
پاگیری مطالعات ایرانشناسی در برلین شرقی ایفا کرد ه اند .علوی مدتی
پیش از وقوع کودتای 28مرداد و در نتیجه شکست محمد مصدق ،
نخست وزیر ایران 10 ،فروردین سال 1332ه1953/م از ایران خارج
شده و تا هنگام وقوع انقالب 57در برلین شرقی سکونت داشت .او در
این زمان در دانشگاه هومبولت به عنوان استادیار اشتغال یافته و
ماموریت یافت در پایه گذاری رشته ایرانشناسی و زبان فارسی شرکت
نماید .در سال 1337ه1958/م کرسی استادی دریافت کرد و تا سال
1347ه1968/م در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت .از جمله
ثمرات این دوران تدوین لغت نام ٔه فارسی – آلمانی با همکاری پروفسور
یونکر است.برخی از شاگردان مجرب او مانند پروفسور زوندومن و
پروفسور لورنس در دانشگاههای برلین و بعضی دیگر در کتابخانههای
آلمان مشغول فعالیت هستند .او سمت و سوی مطالعات ایرانشناسی در
برلین شرقی ( دانشگاه هومبولت ) را مطالعه در باب ادبیات فارسی
نوین قرار داد.آثار تالیفی علوی در زمینه ایرانشناسی :
تاریخ و تطور ادبیات نوین ایران ( ) 1964 -فرهنگ فارسی به آلمانی ( فرهنگ علوی و یونکر )
-دستور زبان فارسی برای مدرسین آلمانی
بزرگ علوی
(1904-1997م )
آلمان غربی
دومین مرکز مطالعه در فقه اللغه ایرانی در ساحت سنتی « گروه فقه اللغه ایرانی » در آکادمی علوم جمهوری
دموکراتیک آلمان سابق ( آکادمی علوم براند نبورگ برلین ) بوده که زیر نظر ورنر زوندرمن فعالیت می
متمرکز کرده
کرده است .این گروه تحقیقات خود را روی مجموعه ای موسوم به « متون تورفان »
بود که حاوی اسناد و متون بازیافته دین مانی توسط گروههای کاوشگر آلمانی اعزامی به تورفان در
آسیای مرکزی در سالهای قبل از جنگ اول جهانی بوده است .بخش اعظم این متون و اسناد در برلین
شرقی نگاهداری می شده اند .آلمان غربی سابق دارای سه گروه دانشگاه بود که زبانشناسی و فقه اللغه
ایرانی همچنان در هامبورگ و گوتینگن و برلین غربی تدریس می شد ،در هامبورگ ،رونالد امریک
درس میداد که متخصص در زبانهای ایرانی میانه ،سکایی ،کردی و پشتو بود .در برلین نیز این رشته
را گونبر گوبرخت تدریس میکرد که تحقیقاتش را در زبانهای ایرانی کهن ،میانه و جدید بسط داده بود و
در زبان کردی نیز تحقیق میکرد ( .شکری ) 1389 ،
ورنر زوندرمن (1960 -.......م )
Werner Sunderman
ورنر زوندرمن از جمله ی بهترین شاگردان بزرگ
علوی است که جدای از استاد ،در برلین غربی
(دانشگاه آزاد ) کرسی ایران شناسی راه انداخت ،
منتها با گرایش به فارسی کهن و تاریخ ایران پیش از
اسالم .
اولین مرکز مطالعه در فقه اللغه ایرانی در ساحت
سنتی « گروه فقه اللغه ایرانی » در آکادمی علوم
جمهوری دموکراتیک آلمان سابق بوده که زیر نظر
ورنر زوندرمن فعالیت میکرده .این گروه تحقیقات
خود را بر روی مجموعه ای موسوم به متون تورفان
( طرفان ) متمرکز کرده بود که حاوی اسناد و متون
بازیافته دین مانی توسط کاوشگران آلمانی اعزامی به
تورفان در آسیای مرکزی در سالهای قبل از جنگ
اول جهانی بوده است.
Werner Sunderman
) 1960-…….م (
دانشگاهها
دانشگاه فیلیپ در ماربورگ
http://www.unimarburg.de/
با سابقه ی صد ساله ی مطالعات شرقی که دارای
بخش مطالعات ایرانی نیز می باشد .
توجه به تاریخ و فرهنگ ایران پس از اسالم و
تاریخ و زبانهای ایرانی پیش از اسالم
Marburg University
دانشگاه هامبورگ
http://www.uni-hamburg.de/
توجه به تاریخ و فرهنگ ایران در دوران پیش از
اسالم ،پس از اسالم و معاصر و همچنین زبانهای
ایرانی باستان ،میانه و فارسی امروزی
Hamburg University
دانشگاه اتوفریدریش در بامبرگ
دانشگاه گئورگ اگوست در گوتینگن
www.unibamberg.de/
http://www.unigoettingen.de/
دارای بخش مطالعات شرقی با تمرکز بر مطالعات
ایرانی ،ترکی و عربی .بخش ایرانشناسی (
تاریخ ،زبان و فرهنگ ) تمرکز بر زبانهای
ایرانی .
با اصالت ترین دانشگاه در سراسر آلمان
پرداختن به ایران پیش از اسالم و پس از اسالم
و زبانهای ایرانی از جمله :اوستایی ،فارسی
باستان ،فارسی میانه ،فارسی مدرن و
زبانهای شاخه شرقی ( پشتو و )...
Barmberg University
Goettingen University
دانشگاه آزاد برلین
http://www.fu-berlin.de/en/
1949م – تاسیس دانشگاه ازاد برلین در بخش غربی و گنجانده شدن رشته مطالعات ایرانی از همان ابتدا
1949-1970م -مطالعات ایرانی زیرمجموعه مطالعات هند و اروپایی
1963م -افتتاح بخش فقه اللغه ایرانی و فقه اللغه هندی ( گرایش بیشتر به فقه اللغه ایرانی )
1964م -تاسیس کرسی زبان فارسی
1978م -افزوده شدن بخش مطالعات کردی
1980م -مطالعات ایرانشناسی زیرمجموعه فلسفه و علوم اجتماعی دو
1985م -ایجاد کرسی تاریخ و فرهنگ ایران
1989م -فروریختن دیوار برلین و قرار گرفتن منابع تورفانی
در اختیار محققان بخش غربی آلمان
1992م -همکاری با آکادمی علوم براندنبورگ
1995م -تمرکز روی تدریس تاریخ ،
Free Berlin University
فرهنگ و زبانهای ایرانی پیش و پس از اسالم
دیدگاه مردم ایران و آلمان درباره ی یکدیگر
توجه مردم و دولت ایران در ابتدای امر به توازن قدرت در اروپا جلب شد .آلمان به عنوان کشوری قدرتمند
در پایان قرن 19و ابتدای قرن 20م .دشمن امپراطوری روسیه و امپراطوری بریتانیا به شمار می رفت
،پس می توانست دوست ایران باشد و این مسئله ،نور امید را برای رهایی از استثمار بریتانیا و روسیه
در دل ایرانیان روشن نگاه می داشت ،حتی پس از ان نیز ،بدون توجه به شرایط واقعی سیاسی میان دو
کشور ،ایرانیان همواره نگاهی مثبت به آلمان داشته ا ند .قطعا نمی توان این محبوبیت را نتیجه ی فعالیت
های فرهنگی موفق آلمان در چند وقت اخیر دانست .بلکه شاید بتوان این محبوبیت را مجموعه ای پیچیده
دانست که در آن همکاری های اقتصادی و کیفیت کاالهای المانی نیز بی تاثیر نیستند ( .یزدان پناه ،
. ) 1387
انچه در این میان برای خود آلمانی ها نیز بسیار جالب به نظر می رسد ،عالقه ای است که بسیاری از
ایرانیان ( بخصوص جوانان ) به شخصیت هیتلر و دوران ناسیونال سوسیالیستی آلمان دارند و این مسئله
که ایرانیان نیز بر این باورند که با آلمانی ها هم نژاد هستند و این البته بر میگردد به تالش های گسترده ی
ناسیونالیست های آلمانی در جهت یافتن مبنای ماقبل تاریخی برای ادعاهایشان .بر این اساس در آلمان
توجه عمومی به زبانشناسی و فقه اللغه ایرانی ناشی از انگیزه های اقتصادی و میل به سلطه ی مستقیم
نبود بلکه انگیزه ی سیاسی توجه به موضوعات ایرانی ،مبنایی ذهنی و مرامی داشت .
و المانها که در پی یافتن نژاد مشترک با ایرانیان بودند برای پیشبرد اهدافشان در ایران ،در نهایت این تلقی
را چه در ایران و چه در آلمان بوجود آوردند که هر دو کشور از یک نژاد مشترک هستند و بهم نزدیک .
و این شایعه هنوز هم در ذهنیت بسیاری از مردمان دو کشور زنده مانده است و برمثبت شدن روابط تاثیر
گذاشته .با همه ی اینها پس از انقالب اسالمی با توجه به کاهش روابط دیپلماتیک بین دانشگاههای ایران و
آلمان و همچنین عدم توجه مسئوالن ایرانی به گسترش روابط با آلمان به نظر می رسد مقامات المانی نیز
دیگر مثل گذشته انگیزه ای برای ارتباط با ایرانی ها بخصوص حمایت از مطالعات ایرانی در دانشگاههای
کشور خود نداشته باشند .با توجه به مطالعات انجام شده ،چنین به نظر می رسد که همپای بی اعتنایی
المانها به ایرانیان ،مطالعات ایرانشناسی هم در این کشور در سراشیبی سقوط افتاده باشد .چرا که از
طرف مسئوالن انقالب اسالمی چونان گذشته ،هیچ تالشی برای حمایت ازین مطالعات صورت نمی گیرد
که خیلی ها این امر را نتیجه ی عدم تفاهم های سیاسی دانسته اند .اطالعات علمی به ندرت بین
دانشگاههای دو کشور مبادله شده و امکان سفر استادان و بورس دانشجویان وجود ندارد .لذا در حال
حاضر در بعضی از دانشگاههای المانی ،وضع به گونه ای وخیم است که گویا مطالعات ایرانشناسی با
تالش چندین استاد و محقق عالقه مند به این رشته ،انهم در کنار مطالعات عربی ،ترکی و کردی به کار
خود ادامه می دهد .
pdfمقاله.
docxمقاله.
منابع فارسی
شفا ،شجاع الدین .جهان ایرانشناسی ،تهران 1324 ، باست ،الیور ( . ) 1376آلمانی ها در ایران ،ترجمه حسین بنی احمد ( ، )1377تهران :سپهر نقش آسموسن ،یس پیتر .ایرانشناسی در دانمارک ،ترجمه منیژه احدزادگان ،تهران :طهوری 1389 ، ح .یزدان پناه ،ایرانشناسی و ایران شناسان آلمانی ( ،کارشناسی ارشد ،بنیاد ایرانشناسی ) 1387 ، -م .شکری فومشی ،مسائل ایرانشناسی ،بنیاد ایرانشناسی 1389 ،
-راهنمای مدارس عالی آلمان
منابع غیر فارسی
- GERMANY:
IRANIAN STUDIES IN GERMAN , PRE-ISLAMIC AND ISLAMIC PERIOD ,
GERMAN – PERSIAN DIPLOMATIC RELATIONS
IN: IRANICA
-http://www.uni-marburg.de/
-http://www.uni-hamburg.de/
-www.uni-bamberg.de/
-http://www.uni-goettingen.de/
-http://www.fu-berlin.de/en/