دانلود مقاله
Download
Report
Transcript دانلود مقاله
درس حقوق
موضوع کنفرانس :قانونی بودن جرم و مجازات
استاد مربوطه :جناب آقای ادبی
تهیه و تنظیم :علی اکبر رمضانی
دانشجوی ترم سوم اصالح و تربیت
اصل قانونی بودن جرم و جمازات
چگونگی رسمیت اصل قانونی بودی جرم و مجزات در عصر حاضر و
اصل قانونی بودن جرم و مجازات در اسالم و ایران
مقدمه
بررسی کتب تاریخی حقوق جزا موید آن است که اصل قانونی بودن جرائم و
مجازاتها تا قبل از رنسانس در نظامهای کیفری باستان مورد نظر نبوده و
صرفا” در قوانین بابل جهت پاره ای امور مجازاتهای تعیین گردیده که می توان
آنرا در نوع خود وبا توجه به شرایط زمانی و مکانی آن عصر قابل توجه
دانست در حقوق روم نیز این اصل بصورت ضعیف مورد توجه قرار گرفته
لیکن چون فرامین سلطنتی بصورت کلی به مردم و قضات ابالغ میشد زمینه ها
خود کامگی و استبداد قضایی در برخوردهای سلیقه ای فراهم می گردید .دادگاه
های کلیسایی بصورت خشن و بدون وحدت رویه مبادرت به اصدار حکم و
اجرای مجازات مینمودند همین اعمال زمینه ساز واکنش دانشمندان و نظریه
پردازان قرن هجدهم میالدی مانند منتسیکو در فرانسه ،بنتام در انگلستان ،
بکاریا در ایتالیا گردید که با کتب و نظرات خود سعی در تنسیق جرم و مجازات
،لزوم اعالم قبلی به جامعه و نیز تناسب بین جرم و مجازات داشتند.
حقوق روم این اصل را در مورد جرایم جنایي پیش بیني كرده است .در
دوران قرون وسطي در اروپا،فرمانهاي سلطنتي و منشورهاي رسمي و
حكومتي جرایم و مجازاتها را خطاب به قضات و مردم تعیین و پیش
بییني مي كرده اند ،لیكن باز بودن راه توسل به اصل قیاس در امور
كیفري به قضات امكن مي داد تا اعمالي را كه به موجب فرمانها با
منشورهاي حكومتي جرم تلقي نمیشد ،با قیاس به جرایم و مجازاتهاي
مصرحه ،به دلخواه تعقیب و مجازات كنند.
محاكمات كیفري كلیسایي در اروپا كه در عمل از قواعد و موازین یكسان و
متحدالشكلي تبعیت نمي كرد و به زیاده روي و خشونت قضایي و سلیقه گرایي
در آراء دادگاهها انجامیده بود ،فیلسوفان سده هیچدهم اروپا را به واكنش علیه
این بي عدالتي كیفري و نقد آن در آثار خود برانگیخت.منتسكیو از حمله این
فالسفه است كه در سال 1748موضوع قواي سه گانه دولتي و تفكیك آنها را
براي رسیدن به یك نظام حكومتي قانونمند به نحوي دقیق تر و جذاب تر از
اسالف خود مطرح كرد .هر چند منتسكیو به طور مستقیم به مباحث كیفري و
ازجمله اصل قانوني بودن جرایم و مجازاتها اشاره اي نداشت ،لیكن با بیان این
موضوع كه (( قانون سدي خواهد بود در مقابل خودكامگي و خودسري قضات
كیفري ،انگیزه و زمینه بحث و بررسي عمیقتر را براي معاصران خود فراهم
نمود.
بكاریا ،اندیشمند ایتالیایي،از جمله فالسفه اي است كه با الهام از اندیشه
هاي منتسكیو و ولتر مطالعات و آثار خود را كال به مباحث كیفري و از
جمله اصل قانوني بودن جرایم و مجازاتها اختصاص داد و در سال
1764كتاب مختصر اما بسیار غني و مهم خود را تحت عنوان رساله
((جرایم و مجازاتها)) منتشر نمود .در این اثر كه به منشور ((انقالب
كیفري)) و منبع ((حقوق كیفري مدرن)) نیز شهرت یافته،بكاریا بر
قانونمندي و قانونگرایي در حقوق كیفري در همه ابعاد آن تاكید نهاده
است.
از دیدگاه بكاریا و اصوال مكتب كالسیك،مقوله هاي جرم و مجازات مركز
ثقل حقوق جزا را تشكیل مي داد و از این رو بود كه وي براي رعایت
قواعد دقیق وروشن در خصوص چگونگي وضع و اعمال مجازاتهاي
قانوني اهمیتي خاص قایل بود .نظرات بدیع و كم سابقه بكاریا در باب
مسایل كیفري سرآغاز توجه و عنایت بیشتر دانشمندان حقوق و
قانونگذاران به اصل قانوني بودن جرایم و مجازاتها گردید و تحول
دكترین حقوقي و نیز تصویب قوانین و مقررات كیفري بدیع و دقیقي را به
دنبال آورد.
با پیروزي انقالب اسالمي و آغاز جنبش اسالمي كردن قوانین موجود و
وضع قوانین و مقررات جدید منطبق با موازین اسالمي وشرایط سیاسي
جدید ،خبرگان قانون اساسي و قانونگذار عادي ،با الهام از منابع اسالمي
و نز میراث حقوق كیفري گذشته ایران،قوانین كیفري را در سطح وسیعي
تغییر دادند.
. با توجهه به ریشه هاي عمیقي كه اصل قانوني بودن جرایم و مجازاتها
در حقوق اسالم دارد،و از آنجا كه این حقوق منبع اصلي حقوق كنوني
ایران محسوب مي شود ،قبل از بررسي این اصل در قوانین كیفري
جمهوري اسالمي ایران به بررسي آن در حقوق اسالم پرداخته شودو
توجه و اهمیت اصل قانوني بودن جرایم و مجازتها و بازتاب آن در حقوق
كیفري به طور خالصه اهمیت اصل قانوني بودن جرایم و مجازات ها در
آنجا است كه براي قوه مقننه و قوه قضاییه تكالیف مهمي را ایجاد مي كند
كه عدم رعایت یكي از آنها در واقع نقض این اصل محسوب مي شود.
به طور کلی با استناد به ماده 10اعالمیه جهانی حقوق بشر " نمی توان
کسی را مجازات کرد مگر به موجب قانونی که قبال قابلیت اجرا یافته
باشد " .
اصلی که حالت عمومیت و اولویت را در حقوق کیفری داشته و در واقع
زیر سایه این است که اصول و مواد و احکام ضمانت اجرایی پیدا می
کنند اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها می باشد.
بر طبق این اصل هیچ عملی و یا ترک عملی جرم نمی باشد و مجازاتی
ندارد مگر اینکه قانون آن را جرم انگاری نموده باشد .و ریشه این اصل
را می توان در گفته فالسفه قرن هجدهم یافت:
بکاریا " فقط قانون می تواند برای جرایم مجازات تعیین کند".
- ۱ اصل بر برائت بوده ،این قاضی بی طرف بود که باید با دالیل محکمه
پسند اتهام متهم را ثابت می کرد و در صورت عجز ،دیگر نگهداری او
در زندان یا تحت قرار به هیچ وجه مجاز و قانونی نبود (اصل ۳۷قانون
اساسی و ماده ۱۱اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۲ اصل قانونی بودن جرم و مجازات؛ طبق این اصل عمل ارتکابی از
ناحیه متهم باید جرم بوده و قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده باشد
(اصل ۳۶قانون اساسی و ماده ۲قانون مجازات اسالمی ،بند ۲ماده ۱۱
اعالمیه جهانی حقوق بشر (
با انقالب بزرگ اسالمی ایران صورت گرفت
- ۱ تساوی حقوق مردم و نفی هرگونه تبعیض ،صرف نظر از هرگونه
رنگ ،نژاد ،زبان ،مذهب و( ...اصل ۱۹قانون اساسی و ماده ۱و ۲
اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۲حمایت قانون از تمام مردم و برخورداری آنها از همه حقوق انسانی،
سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی (اصل ۲۰قانون اساسی و ماده ۷
و ۱۲اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۳ جلوگیری از هرگونه تعرض به جان ،حیثیت ،مال ،حقوق ،مسکن و
شغل و دین اشخاص (اصل ۲۲قانون اساسی و ماده ۱۲اعالمیه جهانی
حقوق بشر(
- ۴ممنوعیت تفتیش عقیده؛ هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده
یی مورد تعرض قرار داد یا مجبور به افشای عقیده کرد( .اصل ۲۳قانون
اساسی و ماده ۱۲اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۵ حرمت آزادی بیان و عقیده؛ از حقوق مسلم و تردید ناپذیر آحاد مردم،
صرف نظر از هرگونه تفکر ،حق آزادی بیان و عقیده است( .بند ۷و
اصل سوم و اصل ۲۰قانون اساسی و ماده ۱۱اعالمیه جهانی حقوق
بشر(
- ۶ممنوعیت دولت ها از بازرسی و نرساندن نامه ها ،ضبط و فاش کردن
مکالمات تلفنی و افشای مخابرات تلگرافی و تلکس ،سانسور ،عدم مخابره
و نرساندن آنها و استراق سمع و هرگونه تجسس در امور مردم به موجب
اصل ۲۵قانون اساسی و ماده ۱۲اعالمیه جهانی حقوق بشر
- ۷ آزادی کامل احزاب و هرگونه تشکل به موجب اصل ۲۶قانون اساسی
و ماده ۲۰اعالمیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
- ۸حق راهپیمایی؛ این حق از حقوق مسلم و تردیدناپذیر مردم بوده که به
موجب اصل ۲۷قانون اساسی و بند ۱ماده ۲۰اعالمیه جهانی حقوق
بشر به رسمیت شناخته شده .البته راهپیمایی با سالح ممنوع است .در
صورتی که از مراجع قانونی اجازه راهپیمایی گرفته نشده باشد،
راهپیمایی غیرمجاز بوده و نه غیرقانونی ،زیرا مشروعیت راهپیمایی را
اصل فوق به رسمیت شناخته ،ماموران انتظامی مکلف به جلوگیری از
هرگونه تعرض به راهپیمایان هستند.
- ۹ ممنوعیت دستگیری اشخاص؛ فرد وقتی بازداشت می شود که دالیل
ارتکاب بزه از ناحیه متهم محرز و مسلم باشد .ماموران انتظامی حداکثر
ظرف ۲۴ساعت باید متهم را در اختیار مقامات قضایی قرار داده و
مقامات قضایی نیز مکلفند حداکثر ظرف ۲۴ساعت کتبا ً به وی تفهیم اتهام
کرده و دالیل آن را به متهم تفهیم کنند و در اسرع وقت پرونده را در
اختیار دادگاه صالح قرار دهند ،متخلف از این امر مجازات خواهد شد.
(اصل ۳۲قانون اساسی و ماده ۹اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۱۰ حق استفاده از وکیل؛ هر متهمی که اتهامی بر او وارد می شود حق
دارد از وکیل مورد اعتماد خود بهره گیرد ،این حق عام و مطلق و
مربوط به تمام مراحل دادرسی بوده و حتی با وضع قانون نمی توان این
حق را از مردم سلب کرد( .اصل ۹و ۳۵قانون اساسی و مواد ۱۰و ۱۱
اعالمیه جهانی حقوق بشر
- ۱۱ حکم مجاز؛ حکم به مجازات و اجرای آن باید صرفا ً از طریق دادگاه
صالح و به موجب قانون باشد( .اصل ۳۶قانون اساسی و ماده ۱۰
اعالمیه جهانی حقوق بشر) بنابراین رسیدگی به جرایم مردم در دادسرا و
دادگاه های نظامی و رسیدگی به جرایم عمومی ماموران انتظامی ،نظامی
در دادسرا و دادگاه های نظامی مطلقا ً خالف قانون بوده و حکم صادره
اعتبار قانونی ندارد( .اصول ۱۵۹و ۱۷۲قانون اساسی(
- ۱۲ اصل برائت؛ همان طوری که ذکر شد در قرون وسطی و قبل از
انقالب مشروطه اصل بر مجرمیت فرد دستگیر شده بوده و او باید بی
گناهی خود را ثابت می کرد ،این رویه وحشیانه و خطرناک در دنیای
نوین منسوخ شده و همه حق دارند که بی گناه فرض شوند (اصل ۳۷
قانون اساسی و ماده ۱۱اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۱۳ ممنوعیت شکنجه؛ هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطالع
ممنوع است .اجبار شخص به شهادت ،اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین
شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است .متخلف از این
اصل طبق قانون مجازات می شود( .اصل ۳۸قانون اساسی و ماده ۱۵
اعالمیه جهانی حقوق بشر(
- ۱۴ ممنوعیت هتک حرمت زندانی؛ هتک حرمت و حیثیت کسی که به
حکم قانون دستگیر ،بازداشت ،زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد
ممنوع و موجب مجازات است (اصل ۳۹قانون اساسی و ماده ۱۵
اعالمیه جهانی حقوق بشر) .در احکام اسالمی داریم که نمی توان به
بدترین جنایتکار محکوم کوچک ترین اهانتی کرده یا حتی تلنگری بر او
وارد کرد.
- ۱۵ برخورداری از دادگاه عادالنه ،بی طرف و منصفانه؛ از حقوق مسلم
و تردیدناپذیر مردم برخورداری از دادگاه های بی طرف و عادالنه است
که به دور از پیش داوری های شخص قاضی تشکیل و بی طرفانه در
مورد متهم رسیدگی و صدور حکم کند .البته نمی توان مشخصات دادگاه
های عادالنه و بی طرف را در این مقال تشریح کرد ،کوتاه سخن آنکه
رعایت کلیه حقوق متهم به شرح بندهای شانزده گانه از طرف دادگاه الزم
و واجب است( .اصل ۳۴قانون اساسی و ماده ۱۰اعالمیه جهانی حقوق
بشر)
در تعارض اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها با اصل ۱۶۷قانون
اساسی ونیز ماده ۲۱۴قانون آئین دادرسی کیفری نظرات مختلفی از
جانب حقوقدانان مطرح شده که هر کدام سعی در حل تعارض و ارائه
راهکار نموده اند.
به موجب اصل ۳۶قانون اساسی ( حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها
از طریق دادگاه صالح و بموجب قانون باشد ) این اصل که با قید کلمه
تنها تاکید مطلق بر اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها دارد.
مواد ۲و ۱۱قانون مجازات اسالمی هم که به تعریف جرم پرداخته و
آنرا فعل یا ترک فعلی دانسته که در قانون برای آن مجازات تعیین شده و
عنوان می دارد :مجازات و اقدامات تامینی و تربیتی بموجب قانونی است
که قبل از وقوع جرم مقرر شده باشد و هیچ فعل یا ترک فعلی را بموجب
قانون موخر جرم و قابل مجازات ندانسته و قانون الحق را صرفا” در
موارد تخفیف یا عدم مجازات حاکم می داند ،
متمم قانون اساسی در سال 1325ه.ق این اصل را وارد مباحث حقوقی
ایران کرد .و در نهایت با تصویب قانون اساسی با تکرار در اصول
متعدد و حاکم بر روح آن اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهای وارد
مباحث حقوقی جدید شد.
در ماده 221الیحه جدید قانون مجازات اسالمی آمده است:
"در مورد حدودی که در این قانون ذکر نشده است برابر اصل
یکصدوشصت و هفتم قانون اساسی عمل می شود" .
در بند 4اصل 156قانون اساسی به عنوان یکی از وظایف قوه قضاییه
آمده است " کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای
حدود و مقررات مدون جزایی اسالم " با توجه به این بند و روح قانون
اساسی مشخص می گردد که از نظر قانونگذار ما نیز بین قوانین مدون (
مصوبات مجلس شورای اسالمی ) و قوانین غیر مدون ( منابع فقهی و
فتاوی معتبر ) تمایز قایل گردیده و فقط قوانین مدون را قابل اجرا دانسته
است .و از همین بند برداشت می گردد که منظور قانونگذار از بند 4
اصل 156قانون اساسی قوانین و مقرراتی می باشد که توسط مقامات
صالح بر طبق منابع فقهی به تصویب رسیده باشد ( اصل 4قانون اساسی
.
اصل 169بیان می دارد " هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که
بعداز آن وضع شده است جرم محسوب نمی شودد " .با توجه به این اصل
عمل یا ترکی عملی را میتوان به عنوان جرم قابل مجازات دانست که
توسط قانونی سابق بر آن جرم انگاری شده باشد که این امر با رجوع به
منابع فقهی و یا فتوی معتبرمغایر است چراکه منابع فقهی و یا فتاوی
معتبر قانون نیست و اگر غیر از این بود و میتوانست بدون تصویب و
طی مراحل قانونی برای صدور حکم منابع فقهی و یا فتاوی مراجع عظام
استناد نموده و حکمی صادر کرد در این صورت باید قرآن را نیز به
عنوان قانون اساسی نظام جمهوری اسالمی ایران دانسته و مبادرت به
تصویب قانون اساسی نمی نمودند در حالیکه تصویب قانون اساسی خود
خالف این امر را به اثبات می رساند.
در نهایت ما در کشوری زندگی می کنیم که نظام قانونی بر آن حاکم است
نه نظام فقهی محض و تمامی مردم ما به اصول قانون اساسی که حاکی از
اصل قانونی بودن مجازات ها و جرایم می باشد رای داده اند نه به جرایم
و مجازاتهای فقهی و یا فتاوی علمای عظام اگر قرار باشد که الیحه
اینگونه به تصویب برسد یا باید قوانین اصولی را تغییر داده و از نو به
رفراندم گذاشت و یا الیحه جدید قانون مجازات اسالمی را که بر خالف
روح و نص اصول اساسی حرکت کرده است قبل از هر اقدامی به
تصویب ملت ایران برسد.
در اسالم و ایران این اصل كه بعد از ورود اسالم به ایران و اجراي
احكام و قوانین اسالمي ،این اصل در ضمن قواعد و آیات فراواني كه در
محاكم اسالمي جاري ميشد وجود داشت از جمله:
1الیكلّف هللاُ نفسا ً ّاال ما اتها سوره طالق آیه .72ماك ّنا ّمعذبین حتي نبعث رسوالً .اسراء آیه .15
3حدیث رفع .4اصل اباحه.5قاعده قبح عقاب بالبیان.6الناس في سعة (یا في سعة) ما ال یعلمونو8كل شیئ مطلق حتي یرد فیه نهي.9-كل شیئ هو لك حالل حتي تعلم انه حرام بعینه.
به نظر می رسد شارع مقدس اسالم دو امر را به شرح زیر ممنوع کرده
است؛
الف -نمی توان فعل ارتکابی اشخاص را مجازات کرده مگر آنکه عمل
او به موجب قانون جرم شناخته شده و برای آن مجازات تعیین شده باشد.
(اصل قانونی بودن جرم و مجازات ،اصل ۳۶قانون اساسی و ماده ۲
قانون مجازات اسالمی(
ب -هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعداً وضع شده باشد جرم
محسوب نشده و قابل مجازات نیست (اصل ۱۶۹قانون اساسی ،بند ۲ماده
۱۱اعالمیه جهانی حقوق بشر(
داليل ضرورت اين اصل
-1دلیل منطقي:
-2رعایت آزاديهاي فردي:
-3رعایت نفع جامعه:
-4تقسیم وظایف:
نتایج و آثار اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها
الف ) ۱عطف به ماسبق نشدن مقررات جزایی:
در صورتی که اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها مالک عمل قرار
گیرد قهرا” قوانین مستوجب کیفر به ماسبق معطوف نمی گردد .هر چند
حقوق ما تا حد زیادی متاثر از شرع و فقه است لیکن فقهی صرف نبوده
و در حقوق مدون قاعدتا” قوانین جهت آینده وضع می شود ( ماده ۴قانون
مدنی) و در موارد جزایی نمی توان عملی که در گذشته صورت گرفته و
برای آن مجازاتی معین نشده با قانون جدید حاکی از جرم انگاری آن عمل
مورد عقوبت و کیفر قرارداد لذا ماده ۱۱قانون مجازات اسالمی در این
مورد تعیین تکلیف نموده ، ،استثنایی که در این ماده قید شده و منطبق با
اصول مترقی حقوق می باشد
ب) تفکیک قوا در نتیجه اعمال اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها
تاثیر دیگری که از اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها ناشی است
تفکیک قوای مقننه و قضائیه در حیطه عمل است چرا که در صورت
پذیرش این اصل لزومی نیست قاضی به قانونگذاری پرداخته و یا به غیر
قانون عمل نماید چرا که در فصل یازدهم قانون اساسی و در اصل ۱۵۶
ضمن تاکید بر استقالل قوه قضائیه و بر شمردن وظایف آن کشف جرم و
تعقیب و مجازات و تعریز مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون
جزایی اسالم ،را بر عهده قوه قضائیه گذارده که تاکید بر کلمه مدون به
همراه قوانین حاکی از پذیرش اصل مورد بحث است ،
نتیجه
با وجود ماده ۲قانون مجازات اسالمی که جرم را تعریف نموده بعضی
از حقوقدانان معتقدند که اصل قانونی بودن منحصر به جرائم است و
اقدامات تامینی که جهت جلوگیری از جرائم یا جانشین مجازاتها هستند
نمی توانند مشمول این قاعده شوند .لیکن بنظر می رسد تسری این اصل
به اقدامات تامینی و تربیتی با عدالت سازگارتر است و از آنجا که مساعد
به حال متهم می باشد الزم است اعمال گردد چرا که اگر چه ماده ۲قانون
مجازات اسالمی در تعریف جرم فعل یا ترک فعلی که بموجب قانون
مشمول مجازات است را جرم می داند لیکن ماده ۱۱آن قانون که مجازات
و اقدامات تامینی و تربیتی را بموجب قانون قبل از وقوع جرم قابل اجراء
می داند