Transcript Document

‫بررس ي و تبيين عوامل مؤثر بر‬
‫توانمندسازي نيروي انساني‬
‫شركت عمليات اكتشاف نفت‬
‫سميه رضيئي‬
‫تعريف توانمند سازي)‪(Empowerment‬‬
‫‪ ‬توانمند سازي در لغت نامه اکسفورد به معناي‬
‫«قدرتمندشدن»‪« ،‬مجوز دادن»‪« ،‬ارائه قدرت»‪،‬‬
‫«تواناشدن» آورده شده است که در معناي‬
‫خاص قدرت بخشيدن و دادن آزادي عمل به‬
‫افراد براي اداره خود و در مفهوم سازي به معناي‬
‫تغيير در فرهنگ و شهامت در ايجاد و هدايت يک‬
‫محيط سازماني است‪.‬‬
‫‪ ‬درگير كردن ذهني و عاطفي كاركنان در كار‪.‬‬
‫‪ ‬تعريف توانمند سازي‬
‫‪ ‬باون و الولر که در اين زمينه تحقيقات گسترده اي را انجام‬
‫داده اند توانمند سازي را به مشارکت افراد در چهار مرحله‬
‫سازماني دانسته اند‪ .‬در آغاز ‪ :‬دادن اطالعات در خصوص‬
‫عملکرد سازمان‪ .‬دوم ‪ :‬دادن توانايي و دانش به کارکنان براي‬
‫درک مشارکت در عملکرد سازمان ‪ ،‬سوم ‪ :‬اعطاء پاداش‬
‫مبتني بر عملکرد کارکنان و چهارمين مرحله ‪ :‬انجام‬
‫تصميمگيري به گونه اي كه بر هدايت و عملکرد سازمان‬
‫تاثير بگذارد‬
‫تعريف توانمند سازي‬
‫‪ ‬محققين ديگر سعي داشتهاند تجربيات و نوشته هاي خود را به‬
‫کويين و‬
‫صورت طبقه بندي شده ارائه کنند‪.‬‬
‫اسپريتزرتوانمندسازي را در دو ديدگاه ارائه کرده اند‪:‬‬
‫‪ – 1 ‬ديدگاه مکانيسم ‪ :‬مديران و محققين بر اين باورند كه‬
‫توانمندسازي تفويض اختيار در تصميم گيري در درون مرزهايي‬
‫مشخص و واگذاري مسئوليت به افراد که به ارزيابي کارهاي خود‬
‫بپردازند‪.‬‬
‫‪ – 2 ‬ديدگاه ارگانيک‪ :‬مديران و محققين بر اين باورند که‬
‫توانمندسازي توانايي ريسک پذيري ‪ ،‬توسعه و تغييرات و درک نياز‬
‫کارمندان است‪ .‬ايجاد مدل رفتاري توانمندسازي کارکنان ساخت‬
‫تيم جهت تشويق انجام کارهاي مشارکتي بين افراد و صحت‬
‫گذاشتن بر عملکرد افراد مي باشد‪.‬‬
‫تعريف توانمند سازي‬
‫ً‬
‫‪ ‬نهايتا آنان اشاره دادند که «توانمندسازي در اعتقادات اساس ي و‬
‫نگرش افراد تعريف مي شود‪ ...‬توانمندسازي احساس عزم شخص ي‬
‫( کفايت نفس) به افراد مي دهد‪ ...‬توانمند سازي احساس شايستگي‬
‫به افراد مي دهد‪ ...‬توانمندسازي احساس تاثير گذاري به افراد‬
‫ميدهد»‪ .‬مي توان پيدا کرد‪ ،‬که عناصر شناختي توانمندسازي در‬
‫تعريف زير اشاره کرده است‪.‬‬
‫‪ ‬توانمندسازي يعني دادن قدرت؛ قدرت داراي معناي متفاوتي است‪.‬‬
‫اختيار‪ ،‬همچنين توانمندسازي ميتواند اختيار نيز معنا دهد‪،‬‬
‫ظرفيت‪ ،‬شايستگي ‪ ...‬به هر حال قدرت هميشه به معناي انرژي‬
‫است بنابراين توانمندسازي مي تواند معناي انرژي دادن هم باشد‬
‫واژه توانمندسازي براي ارجاع محتواي انگيزه در يک پارادايم جديد‬
‫مديريت استفاده مي کنيم‪.‬‬
‫تعريف توانمند سازي‬
‫‪ ‬در يک بازنگري بسيار کامل در خصوص توانمند‬
‫سازي نيروي انساني لينا هانولد اشاره دارد که‬
‫«براي موفق شدن هر سازماني بايد توانمندسازي‬
‫را براي افراد خود ايجاد و تعريف کند»‪.‬‬
‫سواالت تحقيق‬
‫سوال اصلي‪ :‬آيا متغيرهاي سازماني ( رفتاري ) با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا‬
‫داري دارند؟‬
‫سواالت فرعي ‪:‬‬
‫سوال فرعي ‪ :1‬آيا آموزش مستمر با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫سوال فرعي ‪ : 2‬آيا پاداش مبتني بر عملکرد با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫سوال فرعي ‪ : 3‬آيا مهارتهاي فردي با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫سوال فرعي ‪ : 4‬آيا تفويض اختيار با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫سوال فرعي ‪ : 5‬آيا جريان اطالعات با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫سوال فرعي ‪ : 6‬آيا نگرش شغلي با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫سوال فرعي ‪ : 7‬آيا جو سازماني با توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري دارد؟‬
‫فرضيات تحقيق ‪:‬‬
‫فرضيه اهم ‪ :‬متغيرهاي سازماني (رفتاري) با توانمندسازي کارکنان رابطه‬
‫معناداري دارند‪.‬‬
‫فرضيه اخص ‪ : 1‬آموزش مستمر با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‪.‬‬
‫فرضيه اخص ‪ : 2‬پاداش مبتني بر عملکرد با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‬
‫فرضيه اخص ‪ : 3‬مهارتهاي فردي با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‪.‬‬
‫فرضيه اخص ‪ : 4‬تفويض اختيار با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‪.‬‬
‫فرضيه اخص ‪ : 5‬جريان اطالعات با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‪.‬‬
‫فرضيه اخص ‪ : 6‬نگرش شغلي با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‪.‬‬
‫فرضيه اخص ‪ :7‬جو سازماني با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد‪.‬‬
‫تعريف مساله‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ثروت سازمانهاي امروزي ديگر سرمايه هاي فيزيکي و تکنولوژي نخواهد بود بلکه شالوده‬
‫ثروت هر سازمان را کارکنان در قالب دانش و مهارت و انگيزه هايشان تشکيل مي دهند‪.‬‬
‫بسياري از سازمانها مهم ترين عامل بهره وري يک سازمان را نيروي انساني مي دانند و خيلي‬
‫از سازمانها به اين امر بي توجه مي باشند و حيات خود را در تکنولوژي جديد و منابع‬
‫روزافزون ميدانند‪.‬‬
‫اين موضوع از آن جهت حائز اهميت است که در اين سده منشاء اصلي برتري رقابتي‬
‫تکنولوژي جديد نخواهد بود‪ ،‬بلکه ابتکار عمل ‪ ،‬خالقيت ‪ ،‬تعهد ‪ ،‬جلب حمايت و‬
‫مشارکت کارکنان خواهد بود كه در سايه توانمندسازي بدست خواهد آمد‪.‬‬
‫کن بالنچارد بيان ميدارد‪ :‬توانمندسازي عبارت از استحصال و آزاد سازي دانايي و تجربه و‬
‫نيروي انگيزش ي موجود در کارکنان خواهد بود‪.‬‬
‫تعريف مساله‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫به عقيده کانگر و کانيو توانمندسازي با ايجاد حس عزم شخص ي (کفايت نفس) به فرد‬
‫قدرت و اعتماد به نفس در استفاده بهينه از توانايي هايشان را مي دهد و از سوي ديگر با‬
‫دادن اختيار و مسئوليت اين فرصت را به کارکنان مي دهد تا در برابر شرايط عکس العمل‬
‫مناسب و سريعي نشان بدهند‬
‫در سازمانهاي سلسله مراتبي که مديريت پير و رويه هاي «امر و نهي» هستند تنها بخش ي از‬
‫ظرفيت ذخاير انساني سازمان به کار گرفته مي شود (شايد ‪ 25‬تا ‪ 30‬درصد) و البد مي‬
‫دانيد که معناي ‪ 25‬تا ‪ 30‬درصد استفاده از ظرفيت تجهيزات موجود چيست؟‬
‫سنگين تر شدن بار مشکالت سازمان و کوتاه شدن عمر مديريت مديران پس چرا فقط از‬
‫بخش ي از ظرفيت استفاده کنيم؟‬
‫توانمندسازي مديران را ياري مي کند تا ظرفيت عملکرد را توسعه ميدهند‪ .‬موفقيت‬
‫شرکتهايي مانند هيولت پاگارد – مايکرو سافت ‪ MBA‬بولينگ‪ ،‬جنرال الکتريک ‪LG ،‬‬
‫نشان ميدهد که برنامه توانمندسازي نقش مهمي در بهرهوري اين سازمانها داشته است‪.‬‬
‫سازمانهاي مختلف روشهاي مختلف را براي توانمندسازي افراد در نظر گرفته اند اما از‬
‫آنجا که هر برنامه بستگي به شرايط خاص زماني و مکاني خود دارد‪ ،‬بنابراين الزم است‬
‫سازمانها با توجه به شرايط و مقتضيات خود ساز و کارهايي را جهت پرورش نيروي خود‬
‫بسيج نمايند‪.‬‬
‫ضرورت تحقيق‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در عصر رقابت بي امان هر شرکتي که نتواند ارزان تر ‪ ،‬مرغوب تر ‪ ،‬سريع تر از رقباي جهاني توليد کند ناچار به‬
‫عقب ماندن از کاروان جهاني خواهد بود ‪.‬‬
‫ً‬
‫در گذشته سازمانهاي سنتي صرفا انرژ ي کارکنان را مديريت مي کردند اما در اين سده عالوه بر انرژي‪ ،‬خالقيت و‬
‫نيروي فکري نيز مديريت مي گردد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تحت اين شرايط شيوه مديريت سنتي مبني بر سلطه مديريت‪ ،‬سلسله مراتب اداري و اطالعات کارکنان موضوعي‬
‫فسخ شده و ناکارآمد خواهد بود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫پيتر دراکر سده ‪ 21‬را چالش خودمديريتي مي داند و اعتقاد دارد که کنترل مديريت به سمت عدم تمرکز قدرت و مهيا‬
‫نمودن فرصت الزم که افراد از نفوذ بيشتري برخوردار گردند سوق داده ميشود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بسياري از مديران در تالش اند تا روش تصميم گيري توسط مدير و اجرا توسط کارکنان را باطل کنند و خود مديريتي‬
‫(که عبارتست از افزايش اعتماد به نفس كه ظرفيتهاي فکري و قوه خالقانه کارکنان)افزايش دهند و اين از طريق‬
‫ايجاد تيم هاي کاري خودگردان حاصل مي گردد‪.‬‬
‫ضرورت تحقيق‬
‫‪‬‬
‫چالش هاي محيطي عبارتست از توسعه دامنه توقعات مشتريان در مورد کيفيت و خدمت كه وسيع‬
‫تر و گسترده تر شده است و از جانبي ديگر توجه سازمان به سود آوري خود و از بعد ديگر‬
‫فشارهايي که از طريق رقباي جهاني وارد مي شود و تغيير ذهنيت مشتريان و تغيير تکنولوژي جديد‬
‫همگي گواه بر اين است که نحوه مديريت گذشته که تا کنون فوق العاده به نظر مي رسيد‪ ،‬اکنون‬
‫بالاستفاده خواهد ماند ‪ ،‬که اگر سازمانها نتوانند خود را با اين تغييرات همسو نمايند شکستي‬
‫سخت در انتظارشان خواهد بود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بنابراين پرورش کارکناني که داراي توان خودمديريتي باشند يک پارادايم جديد مي باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫صاحبنظران اين پارادايم معتقدند که از مزاياي توانمندسازي هم کارکنان هم مديران منتفع‬
‫خواهند شد‪ ،‬توانمندسازي با ايجاد احساس کفايت نفس و به وجود آمدن فضاي آزادي عمل‬
‫براي کارکنان اين فرصت را به وجود خواهند آورد تا تواناييها و مهارتهايشان را بهبود بخشيده و‬
‫موجبات اثر بخش ي خود را فراهم نمايند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫از سوي ديگر توانمندسازي با پرورش کارکنان با انگيزه و توانا به مديران امکان خواهد داد تا در‬
‫برابر پويايي محيط رقابتي از خود عکس العمل مناسب نشان دهند‪.‬‬
‫روش تحقيق‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫در روش توصيفي هدف معين‪ ،‬واقعي و منظم يك موقعيت است به عبارت ديگر محقق‬
‫سعي ميکنند تا آنچه هست را بدون هيچگونه دخالتي يا استنتاج ذهني گزارش دهد و‬
‫نتايج عيني از موقعيت بگيرد‬
‫بنابراين مي توان گفت تحقيق توصيفي آنچه را که هست توصيف و تفسير مي کند و‬
‫به شرايط يا روابط موجود عقايد متداول فرآيندهاي جاري‪ ،‬آثار مشهود يا رو ًندهاي در‬
‫حال گسترش توجه دارد‪ .‬توجه آن در درجه اول به زمان حال است هرچند غالبا رويداد‬
‫و آثار گذشته را نيز که به شرايط موجود مربوط مي شوند مورد بررس ي قرار داد‪.‬‬
‫اين تحقيق به صورت توصيفي – پيمايش ي انجام گرفت که ابزار جمع آوري داده آن‪،‬‬
‫آميزهاي از ابزار کتابخانه اي و ميداني است براي دستيابي به ادبيات تحقيق و پيشينه‬
‫آن از پايگاههاي علمي اينترنت‪ ،‬کتب و مجالت التين و فارس ي استفاده شده در بخش‬
‫مطالعات ميداني از پرسشنامه و مصاحبه و مدارک موجود استفاده شده است‪.‬‬
‫اهداف تحقيق‪:‬‬
‫‪ ‬اين تحقيق با درنظر گرفتن شرايط خاص جهت موفق شدن شرکتها‬
‫در اين سده که ارتباط مستقيم با نيروهاي خالق و متعهد دارند‬
‫درصدد مي باشد که‪:‬‬
‫‪ – 1‬بدست آوردن عواملي که باعث توانمندي افراد‬
‫‪.‬‬
‫‪ – 2‬بدست آوردن درجه اهميت عواملي در توانمندسازي نيروي‬
‫انساني دخيل مي باشد ‪.‬‬
‫‪ – 3‬بدست آوردن الگوي جهت توانمندسازي افراد‪.‬‬
‫مي شود‬
‫قلمرو تحقيق‬
‫‪ ‬قلمرو زماني ‪ :‬تحقيقي که پيش رو داريد با توجه به مطالعات‬
‫اوليه از اول دي ماه ‪ 1383‬آغاز شد و با ياري خدا در دي ماه‬
‫‪ 1384‬به پايان رسيد‪.‬‬
‫‪ ‬قلمرو مکاني ‪ :‬شرکت عمليات اکتشاف نفت ( ‪) OEOC‬‬
‫‪ ‬قلمرو موضوعي ‪ :‬توانمندسازي کارکنان و عوامل موثر بر آن‪.‬‬
‫محدوديت هاي تحقيق ‪:‬‬
‫‪ ‬محدوديت موضوعي ‪:‬‬
‫‪ ‬با توجه به اين امر که موضوع « توانمندسازي » يکي از موضوعات‬
‫نو و جديد در علم مديريت ميباشد اين تحقيق با کمبود منابع‬
‫کتابخانه اي فارس ي روبرو بود و اين پايان نامه اکثرا بر اساس منابع‬
‫التين که شامل کتب ‪ ،‬مقاالت ‪ ،‬اينترنت مي باشد ‪ ،‬جمع آوري شده‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬از سوي ديگر برخي متغيرها قابل سنجش نمي باشند و بايد به طور‬
‫کيفي آنها را سنجيد مانند متغير توانمندسازي‪ ،‬مهارتهاي فردي و ‪...‬‬
‫محدوديت قلمرو‬
‫‪ ‬ازآنجا که تحقيق در شرکت عمليات اکتشاف نفت ( ‪) OEOC‬‬
‫انجام شده است و با توجه به پراکندگي بسيار گسترده اين شرکت‬
‫ً‬
‫در سراسر ايران خصوصا در جنوب ايران از لحاظ جمع آوري‬
‫پرسشنامه و مصاحبه و جمع آوري شواهد در محدوديت به سر مي‬
‫برديم‪.‬‬
‫مدل توماس و ولتوس‬
‫ايشان در يک پژوهش ارزشمند چهار بعد از توانمندسازي رواني را در يک مدل مفهومي‬
‫مشخص کرده اند ‪.‬‬
‫‪ – 1‬تاثير ‪Impact‬‬
‫‪ – 2‬عزم شخص ي ‪Self - Determination‬‬
‫‪ – 3‬شايستگي ‪Competence‬‬
‫‪ – 4‬معنا داشتن‪Meaning‬‬
‫منظور از تاثير آن است که آيا انجام يک شغل يا وظيفه خاص تغييري در کل کار مي آورد ‪ ،‬هر‬
‫قدر اعتقاد کارمندان بر اين تاثير بيشتر باشد ‪ ،‬انگيزش بيشتري را احساس مي کنند عزم‬
‫شخص ي يا انتخاب به معناي تعيين رفتار شخص ي توسط خود فرد مي باشد‪ .‬مطابق اين‬
‫مدل افراد هرچقدر فرصت بيشتري در انتخاب وظايفشان‪ ،‬چگونگي انجام کار و قبول‬
‫مسئوليت نتايج کار داشته باشند‪ ،‬احساس توانمندي بيشتر مي کنند بعد سوم شايستگي‬
‫است براي آنکه توانمندشدن ممکن شود افرادي که کار به آنها واگذار مي شود بايد‬
‫مهارتها‪ ،‬دانش‪ ،‬تجربه و ساير توانمنديهايي که براي حرکت با اعتماد به سمت جلو الزم‬
‫است را داشته باشد‪ .‬در نهايت با معنا بودن کار نوعي حياتي و مهم است‪ .‬اين بعد به ارزش‬
‫شغل يا وظيفه در ارتباط با عقايد‪ ،‬ايده ها و استانداردهاي شخص ي بستگي دارد‪.‬‬
‫مدل باون و الولر‬
‫در مدل باون و الولر‪ ،‬دسترس ي به اطالعات نقش مهمي در تصميم‬
‫گيري ايفا مي کند که موجب توانمندي مي شود اين‬
‫صاحبنظران عامل توانمندي را در چهار جزء سازماني مي‬
‫دانند‪:‬‬
‫‪ – 1‬اطالعات درباره عملکرد سازمان‬
‫‪ – 2‬پاداش بر مبناي عملکرد سازماني‬
‫‪ – 3‬قدرت در اخذ تصميمات موثر بر جهت سازمان‬
‫‪ – 4‬قدرت در اخذ تصميمات موثر بر عملکرد سازمان‬
‫اسپريتزر بر مبناي آزمون مدل توماس و ولتوس در سطح‬
‫کارکنان مياني يک سازمان تجاري و کارکنان سطح عملياتي يک‬
‫سازمان بيمه عوامل موثر بر توانمندي رواني و نتايج حاصله از‬
‫توانمندي رواني را در قالب مدل تصويري چنين بيان مي دارد ‪:‬‬
‫* اثربخش ی سازمان‬
‫* خالقیت‬
‫توانمندی روان‬
‫* تاثير‬
‫* عزم شخص ی‬
‫* شایستگی‬
‫* معناداری‬
‫* دسترس ی به اطالعات‬
‫( ماموریت و عملکرد‬
‫سازمان )‬
‫*پاداشها‬
‫مدل آلفرد باندورا‬
‫باندورا اعتقادات خوداثر بخش ي و نقش آنرا در احساس توانمندي‬
‫شخص ي مفهوم سازي کرده است ‪ .‬حاصل پژوهش وي معرفي مدل‬
‫با چهار عنصر به اين شرح مي باشد‪:‬‬
‫‪ – 1‬استفاده از حمايت احساس ي مثبت در فشارها و هيجانات‬
‫کاري‬
‫‪ – 2‬استفاده از ترغيب و تشويق مثبت‬
‫‪ – 3‬داشتن مدل از افراد موفقي که اعضاء آنها را مي شناسند ‪.‬‬
‫‪ – 4‬تحقيق تجارب واقعي از تسلط در انجام موفق کارها ( تجربه‬
‫موفق )‬
‫مدل ايده آل نولر‬
‫در اين زمينه نولر مدلي چهاربعدي براي توانمندسازي که وي آن را مدل‬
‫ايده آل و بري مينامد را ارائه کرده است وي بيان مي دارد که ما از‬
‫توانمندسازي فرد يا گروهي از افراد در يک موفقيت معين وقتي که‬
‫داراي شرايط زير هستند سخن مي گوييم‪:‬‬
‫‪ – 1‬توانايي کامل تصميم گيري را دارا هستند‬
‫‪ – 2‬مسئوليت کامل اجراء هر نوع تصميم را به عهده مي گيرند‬
‫‪ – 3‬دسترس ي کامل به ابزارهاي مرتبط با تصميم گيري و اجراء آن‬
‫را دارند‬
‫‪ – 4‬مسئوليت کامل پذيرش پيامدهاي هر نوع تصميم گرفته شده‬
‫را دارند‬
‫‪‬‬
‫نمودار جامعه اماري بر اساس ميزان‬
‫سابقه كار‬
‫‪‬‬
‫نمودار جامعه آماري بر اساس جنسيت‬
‫‪70‬‬
‫‪62‬‬
‫‪60‬‬
‫‪50‬‬
‫‪6%‬‬
‫‪4%‬‬
‫‪1%‬‬
‫‪18%‬‬
‫‪7%‬‬
‫‪40‬‬
‫مرد‬
‫‪30‬‬
‫زن‬
‫‪20‬‬
‫‪20%‬‬
‫‪28%‬‬
‫‪5‬‬
‫‪10‬‬
‫‪16 %‬‬
‫‪0‬‬
‫ماب ين ‪ 51‬ت ا‪ 02‬سال‬
‫ماب ين ‪ 01‬ت ا ‪ 51‬سال‬
‫ماب ين ‪ 5‬ت ا‪ 01‬سال‬
‫ك م تر از ‪ 5‬سال‬
‫ب ش تر از ‪ 53‬سال‬
‫ماب ين ‪ 03‬ت ا ‪ 53‬سال‬
‫ماب ين ‪ 52‬ت ا‪ 03‬سال‬
‫ماب ين ‪ 02‬ت ا‪ 52‬سال‬
‫زن‬
‫مرد‬
‫پرسشنامه هاي فوق به منظور جمع آوري داده هاي‬
‫آماري مورد نياز در بين مديران و سرپرستان توزيع شد‬
‫که از بين ‪ 84‬نفر مدير ‪ 70‬عدد پرسشنامه جمع آوري‬
‫شد ‪ ،‬که حدود ‪ 83‬درصد از پرسشنامه هاي جمع‬
‫آوري شده است ‪ .‬داده هاي استخراج شده با‬
‫استفاده از نرم افزار آماري ‪ SPSS‬وبا بهره گيري از‬
‫تکنيک هاي آماري مورد نياز به تجزيه و تحليل‬
‫ً‬
‫پرداخته شده است ‪ .‬نتايج آن مفصال در فصل بعدي‬
‫ارائه شده است ‪.‬‬
‫جامعه آماري‬
‫‪ ‬منظور از جامعه آماري همان جامعه مورد مطالعه است ‪ .‬در واقع‬
‫جامعه عبارتست از همه اعضاي واقعي يا فرض ي که عالقه مند‬
‫هستيم تا نتايج تحقيق و يافته هاي پژوهش را به آنها تعميم دهيم‪.‬‬
‫‪ ‬بر اساس تعريف ديگر جامعه آماري عبارتست از مجموعه اي از‬
‫افراد يا اشيا که داراي ويژگيهاي همگون مشترک و قابل اندازه گيري‬
‫مي باشند ‪.‬‬
‫‪ ‬در اين تحقيق که هدف آن سنجش مديران و سرپرستان در‬
‫توانمندسازي را مدنظر داشته تمامي افراد جامعه آماري را مورد‬
‫تحقيق و بررس ي قرار داده ولذا نيازي نمونه گيري نمي باشد ‪.‬‬
‫متغيرهاي تحقيق‬
‫متغيرهاي مورد بررس ي در اين تحقيق عبارتست از‪:‬‬
‫الف ) متغير وابسته ‪ :‬توانمندسازي‬
‫ب ) متغير مستقل ‪ :‬آموزش مستمر ‪ ،‬کسب مهارتهاي‬
‫تخصص ي ‪ ،‬پاداش مبتني بر عملکرد ‪ ،‬آزادي عمل ‪،‬‬
‫رضايت شغلي ‪ ،‬کسب اطالعات و جو سازماني‬
‫كفايت نفس‬
‫شايستگي‬
‫فرضيات تحقيق‬
‫توانمند سازي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫آزمون فريدمن‬
‫‪ ‬آزمون فريدمن که به نام ابداع کننده آن ميلتن فريدمن اقتصاددان‬
‫معروف ‪ ،‬نامگذاري شده است براي زماني که مقايسه بين بلوک هاي‬
‫مختلف امکانپذير نيست و تعداد تيمارها ‪ 5‬و يا بيشتر از آن بکار گرفته‬
‫مي شود مراحل اين آزمون نيز به شرح زير است ‪:‬‬
‫داده ها ‪ :‬داده ها عبارتند از ‪ b‬متغير تصادفي ‪ k‬متغيره دو به دو متصل که‬
‫‪ b‬بلوک ناميده مي شوند ‪ j = 1 , …. b ،‬متغير تصادفي در بلوک ‪i‬‬
‫است و متناظر با تيمار ‪ j‬است ‪ b .‬بلوک را به شرح زير مرتب مي کنيم ‪.‬‬
‫ بلوکها‬/ ‫تيمارها‬
1
…………
2
1
…………
2
…………
k
x 11
22k2b
121
.
.
.
.
.
.
…………
…………
…………
…………
b
A
bk  k  1  2 k  1 
6
T2 
b  1B 2
 bk  k  1  / 4
A2  B 2
2

‫آماده آزمون عبارتست از‬
‫ضريب همبستگي پيرسون‬
‫ضريب همبستگي درجه ارتباط بين متغيرها را نشان مي دهد هنگامي از‬
‫روش پيرسون براي محاسبه ضريب همبستگي استفاده مي شود که داده‬
‫هاي جمع آوري شده با استفاده از مقياس فاصله اي يا نسبي اندازه‬
‫گيري شده باشند ‪.‬‬
‫هنگامي که رابطه بين دو متغير خطي فرض شود ‪ ،‬از اين ضريب نيز‬
‫استفاده مي شود که با رابطه‬
‫بدست مي آيد که در آن ‪ x‬متغير اول و ‪y‬‬
‫متغير دوم مي باشد ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ x i  x  y i  y ‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪2‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ yi  y ‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪n‬‬
‫‪‬‬
‫‪i 1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪n‬‬
‫‪‬‬
‫‪i 1‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪  xi  x ‬‬
‫‪‬‬
‫‪j 1 ‬‬
‫‪n‬‬
‫‪s xy‬‬
‫‪sxsy‬‬
‫‪ xy  r xy ‬‬
‫آزمون مربع کاي‬
‫‪ ‬آزمون مربع کاي ‪ ،‬مقادير متغيري را به چندين رده تقسيم مي کند و‬
‫سپس آمار را بر اساس تفاوتهاي بين فراواني هاي مشاهده شده و‬
‫مورد انتظار در هر رده محاسبه مي کند ‪ .‬در واقع اگر بخواهيم توزيع‬
‫نسبت مقادير يک متغير در رده هاي مختلف را با توزيع از پيش‬
‫تعيين شده اي مقايسه کنيم و يا ارتباط بين دو متغير را ببينيم ‪،‬‬
‫آزمون مربع کاي را به کار مي بريمداده ها ‪ :‬تعداد ‪ n‬نمونه انتخاب‬
‫شده بطوريکه متغير تصادفي ‪ m , y‬متغير تصادفي ‪ x‬را در جدول‬
‫مرتب مي کنيم ‪.‬‬
x ‫ متغير‬/ y ‫متغير‬
……..
1
……..
1
o 1ijmn
m1n1
.
.
.
.
.
.
……..
m
: ‫آماده آزمون عبارتست از‬
m
x 
2
n

i 1
n
j 1
o
ij
 e ij 
e ij
2
‫آنتروپي‬
‫روش آنتروپي يکي از روشهاي وزن دهي مي باشد که در آن از روش احتمال استفاده مي شود به اين ترتيب که‬
‫ابتدا ماتريس تشکيل مي شود و سپس درايه هاي ماتريس جديد با استفاده از احتمال رويداد هريک از درايه هاي‬
‫ماتريس تصميم گيري مشخص مي شود يعني با استفاده از فرمول زير داريم ‪:‬‬
‫‪J = 1,2,…,m‬‬
‫‪I = 1,2,….,n‬‬
‫‪x ij‬‬
‫‪n‬‬
‫‪x ij‬‬
‫‪‬‬
‫‪p ij ‬‬
‫‪i 1‬‬
‫در مرحله دوم ‪ ،‬ماتريس جديد را تشکيل مي دهيم که درايه هاي آن به صورت زير بدست مي آيد ‪:‬‬
‫‪I = 1,2,….,n‬‬
‫‪J = 1,2,…,m‬‬
‫‪v ij  p ij ln  p ij ‬‬
‫‪1‬‬
‫در مرحله سوم مقدار‬
‫‪ln  x ‬‬
‫‪k ‬‬
‫که ‪ x‬تعداد گزينه هاي ما مي باشند ‪ ،‬را بدست مي آوريم ‪.‬‬
‫در مرحله چهارم جمع هر يک از ستون هاي ماتريس ‪ v‬را بدست آورده و سپس ( ‪ ) -k‬را به تک تک جمع‬
‫هاي بدست آمده ضرب مي کنيم ‪.‬‬
‫پايايي‬
‫‪ ‬روش دو نيم سازي‬
‫در اين روش که متداول ترين سنجش پايايي است‪،‬‬
‫پرسشنامه مطرح در آزمون به دو نيم جور تقسيم و‬
‫ضريب همبستگي ميان نظرات دو نيمه با يکديگر‬
‫مقايسه مي گردند تحت اين روش تکنيکهاي مختلفي‬
‫ابداع گرديده و يکي از جديدترين و متداولترين آنها‬
‫استفاده از ضريب آلفا است‪ .‬براي محاسبه اين‬
‫ضريب از نرم افزار ‪ spss‬استفاده گرديده که مقدار‬
‫آن ‪ 97/0‬شده است ‪.‬‬
‫فرضيه ( ‪ = ) 1‬بين آموزش مستمر و توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود دارد ‪.‬‬
‫‪H0‬‬
‫‪H1‬‬
‫=بين آموزش مستمر و توانمندسازي رابطه معنا داري وجود ندارد‬
‫= بين آموزش مستمر و توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري وجود دارد‬
‫آمارهاي آزمون‬
‫مقدار‬
‫تعداد‬
‫‪69‬‬
‫کاي مربع‬
‫‪12.164‬‬
‫درجه آزادي‬
‫‪3‬‬
‫سطح معني داري‬
‫‪0.007‬‬
‫مقدار بحراني = در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون‬
‫‪.‬‬
‫‪H0 :  0‬‬
‫‪H1 :   0‬‬
‫عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ X 0 .053 , 3  7 . 81‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪X‬‬
‫‪ .‬تصميم گيري = آماره آزمون در ناحيه ‪ x =12/164‬در ناحيه قرار مي گيرد‬
‫همچنين با توجه به آنکه سطح معني داري ‪ 0.007‬کمتر از ‪ 0.05‬شده است‬
‫‪ ،.‬بنابراين در سطح اطمينان ‪ 95‬درصد مي توان گفت که فرضيه پژوهش ي‬
‫تائيد شده است‬
‫‪2‬‬
‫رتبه بندي تاثير آموزش بر ابعاد توانمندسازي‬
‫ابعاد شناختي توانمندسازي‬
‫ميانگين رتبه ها‬
‫رتبه بندي‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪2.35‬‬
‫‪4‬‬
‫شايستگي‬
‫‪2.85‬‬
‫‪1‬‬
‫ارزش شغلي‬
‫‪2.38‬‬
‫‪3‬‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪2.42‬‬
‫‪2‬‬
‫فرضيه ( ‪ = ) 2‬بين مهارتهاي فردي و توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود دارد ‪.‬‬
‫‪H0‬‬
‫‪H1‬‬
‫=بين مهارتهاي فردي و توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري وجود ندارد ‪.‬‬
‫= بين مهارتهاي فردي و توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري وجود دارد‪.‬‬
‫آمارهاي آزمون‬
‫‪H0 :  0‬‬
‫‪H1 :   0‬‬
‫مقدار‬
‫تعداد‬
‫‪66‬‬
‫کاي مربع‬
‫‪8.752‬‬
‫درجه آزادي‬
‫‪3‬‬
‫سطح معني داري‬
‫‪0.033‬‬
‫مقدار بحراني = در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ X 0 . 053 , 3  7 . 81‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪X‬‬
‫تصميم گيري = آمار آزمون در ناحيه درناحيه قرار مي گيرد ‪ .‬بنابراين در سطح اطمينان ‪95‬‬
‫درصد مي توان گفت که فرضيه پژوهش تائيد شده استهمچنين با توجه به آنکه سطح‬
‫معناداري يعني ‪ 0.033‬کمتر از ‪ 0.05‬مي باشد بنابراين فرض تائيد مي شود ‪.‬‬
‫آماره آزمون فريدمن فرضيه مهارتهاي فردي‬
‫ابعاد شناختي توانمندسازي‬
‫ميانگين رتبه‬
‫ها‬
‫رتبه بندي‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪2.66‬‬
‫‪1‬‬
‫شايستگي‬
‫‪2.65‬‬
‫‪2‬‬
‫ارزش شغلي‬
‫‪2.42‬‬
‫‪3‬‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪2.27‬‬
‫‪4‬‬
‫فرضيه ( ‪ ) 3‬بين پاداش مبتني بر عملکرد و توانمندسازي رابطه معناداري وجود دارد‬
‫‪H0‬‬
‫=بين پاداش مبتني برعملکرد و توانمندسازي کارکنان رابطه معنا داري وجود ندارد‪.‬‬
‫‪H0 :  0‬‬
‫‪H1‬‬
‫= پاداش مبتني برعملکرد و توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود دارد ‪.‬‬
‫‪H1 :   0‬‬
‫آماره آزمون‬
‫مقدار‬
‫تعداد‬
‫‪70‬‬
‫کاي مربع‬
‫‪10.087‬‬
‫درجه آزادي‬
‫‪3‬‬
‫سطح معني داري‬
‫‪0.018‬‬
‫مقدار بحراني = در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ x 0 .05 , 3  7 . 81‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x‬‬
‫‪‬‬
‫مي گيرد ‪ .‬بنابراين با اطمينان‬
‫تصميم گيري = آمار آزمون در ناحيه درناحيه ‪ .087 ‬ق‪10‬ر‪‬ار ‪ X‬‬
‫‪ 95‬درصد مي توان گفت که فرضيه پژوهش تائيد مي شودهمچنين با توجه به آنکه سطح‬
‫معناداري ‪ 0.018‬کمتر از ‪ 0.05‬مي باشد بنابراين مي توان گفت رابطه معني داري بين پاداش‬
‫مبتني بر عملکرد و توانمندسازي کارکنان وجود دارد بنابراين فرض تائيد مي شود و فرض رد‬
‫مي شود ‪.‬‬
‫رتبه بندي تاثير پاداش مبتني برعملکرد بر ابعاد توانمندسازي‬
‫ابعاد شناختي توانمندسازي‬
‫ميانگين رتبه بندي‬
‫رتبه ها‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪1‬‬
‫‪2.75‬‬
‫‪2‬‬
‫شايستگي‬
‫‪2.56‬‬
‫‪2‬‬
‫ارزش شغلي‬
‫‪2.28‬‬
‫‪3‬‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪2.41‬‬
‫‪4‬‬
‫فرضيه ( ‪ : ) 4‬بين توزيع اطالعات و توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود‬
‫‪H0‬‬
‫‪H1‬‬
‫دارد ‪.‬‬
‫= بين توزيع اطالعات و توانمندسازي كاركنان رابطه معناداري وجود ندارد ‪H 0 :   0 .‬‬
‫=بين توزيع اطالعات و توانمندسازي كاركنان رابطه معناداري وجود دارد ‪H 1 :   0 .‬‬
‫آماره آزمون‬
‫مقدار‬
‫تعداد‬
‫‪67‬‬
‫کاي مربع‬
‫‪2.596‬‬
‫درجه آزادي‬
‫‪3‬‬
‫سطح معني داري‬
‫‪0.458‬‬
‫مقدار بحراني = در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ X 0 . 053 , 3  7 . 81‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪X‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ‬قرار ‪‬نمي گيرد ‪ .‬بنابراين با اطمينان‬
‫تصميم گيري = آمار آزمون در ناحيه‬
‫‪ 95‬درصد مي توان گفت که فرضيه پژوهش ي تائيد نمي شود همچنين با توجه‬
‫به آنکه سطح معناداري يعني ‪ 0.458‬کمتر از ‪ 0.05‬مي باشد بنابراين فرض رد‬
‫نمي شود يعني رابطه معناداري بين اطالعات کارکنان و توانمندسازي آنها وجود‬
‫ندارد‬
‫‪ 2 . 596‬‬
‫‪2‬‬
‫‪X‬‬
‫رتبه بندي تاثير پاداش توزيع اطالعات بر ابعاد توانمندسازي‬
‫ابعاد شناختي توانمندسازي‬
‫ميانگين رتبه ها‬
‫رتبه بندي‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪2.46‬‬
‫‪3‬‬
‫شايستگي‬
‫‪2.61‬‬
‫‪1‬‬
‫ارزش شغلي‬
‫‪2.40‬‬
‫‪4‬‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪2.53‬‬
‫‪2‬‬
‫فرضيه ( ‪ ) 5‬بين نگرش شغلي و توانمندسازي رابطه معناداري وجود‬
‫دارد ‪.‬‬
‫‪ = H 0‬بين نگرش شغلي کارکنان و توانمندسازي رابطه معناداري وجود ندارد ‪.‬‬
‫= بين نگرش شغلي کارکنان و توانمندسازي رابطه معناداري وجود دارد‪.‬‬
‫‪H1‬‬
‫آماره آزمون‬
‫مقدار‬
‫تعداد‬
‫‪67‬‬
‫کاي مربع‬
‫‪14.839‬‬
‫درجه آزادي‬
‫‪3‬‬
‫سطح معني داري‬
‫‪0.002‬‬
‫‪H0 :  0‬‬
‫‪H1 :   0‬‬
‫مقدار بحراني ‪ :‬در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ x 0 .05 , 3  7 . 81‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x‬‬
‫گيرد ‪ .‬بنابراين در سطح‬
‫‪ ‬تصميم گيري = آمار آزمون در ناحيه ‪ .839 ‬ق‪14‬ر‪‬ار ‪2‬مي‪ X‬‬
‫اطمينان ‪ 95‬درصد مي توان گفت که فرضيه پژوهش ي تائيد مي شود ‪ .‬همچنين با توجه به‬
‫آنکه سطح معناداري يعني ‪ 0.002‬کمتر از ‪ 0.05‬مي باشد بنابراين رابطه معناداري بين‬
‫رضايت شغلي کارکنان و توانمندسازي آنها وجود دارد‬
‫رتبه بندي تاثير نگرش شغلي بر ابعاد توانمندسازي‬
‫ابعاد شناختي توانمندسازي ميانگين رتبه ها‬
‫رتبه بندي‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪2.45‬‬
‫‪3‬‬
‫شايستگي‬
‫‪2.49‬‬
‫‪2‬‬
‫ارزش شغلي‬
‫‪2.28‬‬
‫‪4‬‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪2.78‬‬
‫‪1‬‬
‫فرضيه ( ‪ : ) 6‬بين تفويض اختيار وتوانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود دارد ‪.‬‬
‫= بين تفويض اختيار با توانمندسازي كاركنان رابطه معناداري وجود ندارد ‪.‬‬
‫= بين تفويض اختيار با توانمندسازي كاركنان رابطه معناداري وجود دارد‪.‬‬
‫‪0‬‬
‫‪H0‬‬
‫‪H0 :  0‬‬
‫‪H1‬‬
‫‪H1 :  ‬‬
‫آماره آزمون‬
‫تعداد‬
‫کاي مربع‬
‫‪70‬‬
‫‪19.618‬‬
‫درجه آزادي‬
‫سطح معني داري‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫مقدار‬
‫مقدار بحراني ‪:‬در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ x 0 .05 , 3  7 . 81‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x‬‬
‫ار ‪X‬‬
‫‪19‬ر‪‬‬
‫مي‪‬گيرد ‪ .‬بنابراين در سطح اطمينان ‪95‬‬
‫‪ .618 ‬ق‬
‫‪ ‬تصميم گيري ‪ :‬آمار آزمون در ناحيه‬
‫درصد مي توان گفت که فرضيه پژوهش ي تائيد شده است ‪ .‬همچنين با توجه به آنکه سطح‬
‫معناداري يعني ‪ 0‬کمتر از ‪ 0.05‬مي باشد بنابراين فرض رد مي شود و فرض مبني بر داشتن‬
‫رابطه معناداري بين آزادي عمل کارکنان و توانمندسازي آنها وجود دارد ‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫رتبه بندي تاثير تفويض اختيار بر ابعاد توانمندسازي‬
‫ابعاد شناختي‬
‫توانمندسازي‬
‫ميانگين رتبه‬
‫ها‬
‫رتبه بندي‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪2.85‬‬
‫‪1‬‬
‫شايستگي‬
‫‪2.50‬‬
‫‪2‬‬
‫ارزش شغلي‬
‫‪2.36‬‬
‫‪3‬‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪2.29‬‬
‫‪4‬‬
‫فرضيه ( ‪ ) 7‬بين جو سازماني با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫‪H0‬‬
‫= بين جو سازماني و توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود ندارد ‪.‬‬
‫‪H0 :  0‬‬
‫‪H1‬‬
‫= بين جو سازماني و توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري وجود دارد‪.‬‬
‫‪H1 :   0‬‬
‫آماره آزمون‬
‫تعداد‬
‫مقدار‬
‫‪69‬‬
‫کاي مربع‬
‫‪5.765‬‬
‫درجه آزادي‬
‫‪1‬‬
‫سطح معني داري‬
‫‪0.016‬‬
‫مقدار بحراني ‪:‬در سطح خطاي ‪ 5‬درصد مقدار بحراني آزمون عبارتست از ‪:‬‬
‫‪ X 0 .05 .1  3 . 84‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪X‬‬
‫‪ 5 .765 ‬ق‪‬رار‪ X‬مي گيرد ‪.‬‬
‫‪ ‬تصميم گيري ‪:‬آمار آزمون در ناحيه‬
‫بنابراين در سطح اطمينان ‪ 95‬درصد مي توان گفت که فرضيه‬
‫پژوهش ي تائيد شده است‪ .‬همچنين با توجه به آنکه سطح معناداري‬
‫يعني ‪ 0.016‬کمتر از ‪ 0.05‬مي باشد بنابراين رابطه معناداري بين جو‬
‫سازماني و توانمندسازي کارکنان وجود دارد ‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫بررس ي ميزان اهميت هر يک از متغيرها برتوانمندسازي‬
‫نتايج رتبه بندي اهميت فرضيات بر اساس آنتروپي‪= 5‬‬
‫‪k‬‬
‫فرضيات‬
‫وزن‬
‫رتبه‬
‫آموزش‬
‫‪140/0‬‬
‫‪3‬‬
‫کسب مهارتهاي فردي‬
‫‪278/0‬‬
‫‪1‬‬
‫پاداش مبتني بر عملکرد‬
‫‪190/0‬‬
‫‪2‬‬
‫جريان اطالعات‬
‫‪079/0‬‬
‫‪7‬‬
‫نگرش شغلي‬
‫‪114/0‬‬
‫‪4‬‬
‫تفويض اختيار‬
‫‪113/0‬‬
‫‪5‬‬
‫جو سازماني‬
‫‪088/0‬‬
‫‪6‬‬
‫تعداد‬
‫کاي مربع‬
‫درجه آزادي‬
‫سطح معني‬
‫داري‬
‫آموزش مستمر‬
‫‪69‬‬
‫‪164/12‬‬
‫‪3‬‬
‫‪007/0‬‬
‫مهارتهاي فردي‬
‫‪66‬‬
‫‪752/8‬‬
‫‪3‬‬
‫‪033/0‬‬
‫پاداش مبتني‬
‫برعملکرد‬
‫‪70‬‬
‫‪087/10‬‬
‫‪3‬‬
‫‪018/0‬‬
‫توزيع اطالعات‬
‫‪69‬‬
‫‪596/2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪458/0‬‬
‫نگرش شغلي‬
‫‪67‬‬
‫‪839/14‬‬
‫‪3‬‬
‫‪002/0‬‬
‫تفويض اختيار‬
‫‪70‬‬
‫‪618/19‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫جو سازماني‬
‫‪69‬‬
‫‪765/5‬‬
‫‪1‬‬
‫‪016/0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان آموزش و ابعاد توانمند سازي‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪771/29‬‬
‫‪282/48‬‬
‫‪143/63‬‬
‫‪667/33‬‬
‫شايستگي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان مهارتهاي فردي و ابعاد توانمند سازي‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪373/46‬‬
‫‪571/73‬‬
‫‪85/56‬‬
‫‪043/32‬‬
‫شايستگي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان پاداش مبتني بر عملكرد و ابعاد توانمند سازي بررس ي رابطه ميان توزيع اطالعات و ابعاد توانمند سازي‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪58‬‬
‫‪20/21‬‬
‫‪714/34‬‬
‫‪45‬‬
‫شايستگي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪910/34‬‬
‫‪85/52‬‬
‫‪67/34‬‬
‫‪51/48‬‬
‫شايستگي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان نگرش شغلي و ابعاد توانمند سازي‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪71/34‬‬
‫‪77/57‬‬
‫‪28/40‬‬
‫‪343/74‬‬
‫شايستگي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان تفويض اختيار و ابعاد توانمند سازي‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫عزم شخص ي‬
‫‪48/43‬‬
‫‪46‬‬
‫‪85/43‬‬
‫‪14/31‬‬
‫شايستگي‬
‫ارزش شغلي‬
‫تاثير گذاري‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان سابقه شغلي و فرضيات تحقيق‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫آموزش‬
‫‪672/77‬‬
‫‪70‬‬
‫مهارتهاي فردي‬
‫‪661/46‬‬
‫‪56‬‬
‫‪809/0‬‬
‫پاداش مبتني بر عملكرد‬
‫‪34/112‬‬
‫‪48‬‬
‫‪021/0‬‬
‫جريان ا طالعات‬
‫‪374/83‬‬
‫‪63‬‬
‫‪044/0‬‬
‫نگرش شغلي‬
‫‪450/92‬‬
‫‪63‬‬
‫‪009/0‬‬
‫تفويض اختيار‬
‫‪309/82‬‬
‫‪63‬‬
‫‪052/0‬‬
‫جو سازمان‬
‫‪44/82‬‬
‫‪49‬‬
‫‪002/0‬‬
‫‪2‬‬
‫‪x‬‬
‫‪Df‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪24/0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان جنسيت و فرضيات تحقيق‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫‪2‬‬
‫‪x‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪Df‬‬
‫آموزش‬
‫‪014/13‬‬
‫‪10‬‬
‫‪223/0‬‬
‫مهارتهاي فردي‬
‫‪765/6‬‬
‫‪8‬‬
‫‪28/0‬‬
‫پاداش مبتني بر عملكرد‬
‫‪849/39‬‬
‫‪12‬‬
‫‪0‬‬
‫جريان ا طالعات‬
‫‪267/4‬‬
‫‪9‬‬
‫‪893/0‬‬
‫نگرش شغلي‬
‫‪358/4‬‬
‫‪9‬‬
‫‪886/0‬‬
‫تفويض اختيار‬
‫‪601/22‬‬
‫‪9‬‬
‫‪007/0‬‬
‫جو سازمان‬
‫‪722/5‬‬
‫‪7‬‬
‫‪573/0‬‬
‫بررس ي رابطه ميان سن افراد و فرضيات تحقيق‬
‫نام متغير‬
‫کا اسکور‬
‫‪2‬‬
‫‪x‬‬
‫‪sig‬‬
‫‪Df‬‬
‫آموزش‬
‫‪733/38‬‬
‫‪40‬‬
‫‪527/0‬‬
‫مهارتهاي فردي‬
‫‪337/30‬‬
‫‪32‬‬
‫‪551/0‬‬
‫پاداش مبتني بر عملكرد‬
‫‪545/78‬‬
‫‪48‬‬
‫‪004/0‬‬
‫جريان ا طالعات‬
‫‪681/59‬‬
‫‪36‬‬
‫‪008/0‬‬
‫نگرش شغلي‬
‫‪905/65‬‬
‫‪36‬‬
‫‪002/0‬‬
‫تفويض اختيار‬
‫‪747/41‬‬
‫‪36‬‬
‫‪176/0‬‬
‫جو سازمان‬
‫‪192/22‬‬
‫‪38‬‬
‫‪772/0‬‬
‫پيشنهادات‬
‫آموزش مستمر و افزایش مهارتهای فردی‬
‫آموزش يكي از وظايف مهم سرپرستي و مديريت مي باشد‪ .‬آموزش‬
‫بايد هميشگي باشد زيرا بهترين روش براي تامين نيروهاي بهرور است‬
‫و هر گز بي فايده نخواهد بود‪.‬‬
‫واحد آموزش منابع انساني معموال در روشهاي آموزش تخصص‬
‫دارند اما در امور فني تخصص الزم را ندارند ‪ .‬در اين خصوص‬
‫كاركنان آموزش بايد در نحوه انجام آموزش به سرپرست كمك كنند‬
‫و سرپر ستان نيز نقش مهمي در آموزش امور فني دارند و بايد‬
‫نيروهاي خويش را جهت انجام بهينه كار آماده سازند ‪.‬‬
‫نياز هاي آموزش ي از نظر تغييرات دانش ‪،‬نگرش ها‪ ،‬مهارت ها و رفتار‬
‫ها تعين شود‪.‬‬
‫آموزش مستمر و افزایش مهارتهای فردی‬
‫اهداف آموزش را در راستاي اهداف سازماني تعيين كنييد ‪.‬‬
‫روش متناسب با آموزش مورد نياز خود را تعيين كنيد و از نظر هزينه ها‬
‫؛محتوي ؛امكانات و صول يادگيري آنهنا را مورد ارزيابي قرار دهيد‪.‬‬
‫پس از انجام آموزش ؛ آن را مورد ارزيابي قرار دهيد‪.‬‬
‫اعالم نياز به نوع آموزش و اطمينان از كاربرد آن بايد توسط سرپرستان انجام‬
‫شود‪.‬‬
‫آموزش بين سرپرستان وكاركنان بتيد هميشگي باشد‪.‬‬
‫سعي كنيد در آموزش از تمام ابزارهاي آموزش مانند ويدئو پروژكت ‪ ،‬اورهد‪،‬‬
‫ابزارهاي شبيه سازي وماكتها جهت واقعي وجذاب شدن محيط آموزش‬
‫استفاده كنيد‪.‬‬
‫ارزیابی عملکرد و پاداش مبتنی بر عملکرد‬
‫ارزیابی را برای سازمان شما پیشنهاد می کنیم که نقاط ضعف و‬
‫قوت را تشخیص بدهد و پاداش ی را به شما پیشنهاد می کنیم که‬
‫نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را رفع نماید‪.‬‬
‫در هر سازمانی کارکنان با عملکرد مثبت نیاز به پاداش تقویت کننده‬
‫دارند‪ .‬ارزیابی باید دارای شرایط زیر باشد‪:‬‬
‫ارائه یک روش عادالنه وبدون تبعیض برای تعیين شرایط ارتقا و‬
‫انتقال‬
‫ایجاد آگاهی درباره انتظارات سرپرست از کارکنان در برقراری یک‬
‫رابطه قوی براساس اعتماد متقابل بين سرپرست و کارکنان‬
‫ارزیابی عملکرد و پاداش مبتنی بر عملکرد‬
‫دو عامل در ارزیابی مورد استفاده قرار گيرد‪.‬عوامل عینی و ذهنی ‪.‬عوامل عینی عبارتست از‬
‫حقایق و نتایج قابل اندازه گيری مانند عوامل مبتنی بر کمیتها ‪،‬کیفیتها و واقعیتها می باشد‪ .‬عوامل‬
‫ذهنی که جای بحث زیادی دارد مانند نگرش های جدید ‪،‬طرز تلقی ها‪ ،‬شخصیت ها و توانایی‬
‫سازگاری می باشد‪ .‬مدیران باید بر اسا س عوامل عینی و سپس با کمک سرپرستان در بدست‬
‫آوردن نتایج يك ارزيابي كامل ارائه دهد‪.‬‬
‫جهت دستيابي به نتايج مطلوب تر و پيشنهاد مي شود ارزيابي عملكرد كاركنان در طي چند مرحله در‬
‫سال انجام شود‪.‬‬
‫پاداش بايد بر اساس نتايج ارزيابي باشد و به ابعاد شخصيتي‪ ،‬نيازهاي فيزولوژيكي وشرايط‬
‫سازماني توجه داشته باشد‪.‬جهت تاثير گذاري بيشتر پاداش بر فرد پاداش گيرنده و ساير افراد‬
‫پيشنهاد مي شود در طي مراسمي خاص پاداش اعطا شود ‪.‬‬
‫از پاداشهاي غير مادي مانند تشويقي ‪،‬دادن مسئوليت ‪ ،‬دادن حق تصميم گيري در برنامه هاي‬
‫پاداش بيكار گرفته شود‪.‬‬
‫پاداش بايد با اهداف و استراتژي هاي سازمان هم راستا باشد‪.‬‬
‫تفویض اختیار‬
‫در اجرای توانمندسازی ایجاد تغیيراتی اساس ی در ساختار و‬
‫وظایف الزم و ضروری می باشد‬
‫تغیير در ساختار و وظایف با ویژگی های زیر همراه خواهد بود‬
‫‪:‬‬
‫تغیير ساختار باید سادگی تعامل همراه داشته باشد‪.‬‬
‫هر شغلی که ارزش افزوده ندارد حذف شود‪.‬‬
‫مشاغلی که دارای پیوستگی کاری هستند یک جا جمع شوند‪.‬‬
‫تفویض اختیار‬
‫سطوح مدیریتی به حداقل کاهش یابد‪.‬‬
‫مشاغل بازرس ی و کنترل حذف شود‪ (.‬سازمان بايد به صورت‬
‫افقي رشد كنند)‪.‬‬
‫تیم های خود گردان در سازمان به وجود آید ‪.‬‬
‫احساس مالکیت شخص ی را در کارکنان ایجاد کنند‪.‬‬
‫شک و تردید را در مورد پاسخگویی کاهش دهد ‪( .‬روحيه اعتماد‬
‫به نفس و پاسخگويي را در كاركنان تقويت شود‪).‬‬
‫درحين اجرای توانمندسازی هر نظامی که که با کنترل و مدیریت‬
‫ارتباط داشته باشد باید مورد تردید قرار بگيرد‪.‬‬
‫جریان اطالعات‬
‫‪ ‬مشارکت در اطالعات ابزر اصلی حفظ مداومت در بهبود‬
‫امور می باشد‪ .‬گردش اطالعات به مانند گردش خون در‬
‫بدن یک موجود زنده می باشد بدون اطالعات کارکنان نمی‬
‫توانند توانمندانه فعالیت کنند ‪.‬‬
‫‪ ‬جهت اجرای یک سیستم اطالع رسانی در سازمان بهتر‬
‫است عوامل زیر اجرا شود‪:‬‬
‫‪ ‬ایجاد یک سیستم یکپارچه اطالع رسانی داخلی (اینترانت‬
‫واكسترانت)‬
‫نگرش شغلی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ایجاد نگرش شغلی مثبت در افراد حاصل جمع هر یک از عوامل بررس ی شده می باشد که‬
‫اگر تمام این عوامل اصولی و علمي به کاربرده شده باشد؛ حاصل آن ایجاد یک نگرش‬
‫مثبت نسبت به سازمان و کار در افراد می باشد‪.‬‬
‫جهت دستیابی به این امر توصیه های زیر به شما پیشنهاد می شود ‪:‬‬
‫ایجاد یک دیدگاه مثبت نسبت به سازمان‪.‬‬
‫اجرای یک دوره آموزش ی مثمر ثمردر خصوص انجام وظايف و اهداف سازماني ‪.‬‬
‫انجام ارزیابی های عادالنه‪.‬‬
‫دادن پاداش بر اساس اصول جهت تقویت عملکرد مثبت و رفع عملکرد منفی‪.‬‬
‫دادن اطالعات شغلی جهت انجام بهتر وظایف‪.‬‬
‫ایجاد جو همکاری و تشریک مساعی‪.‬‬
‫دادن اختیارات الزم جهت خود اعتمادی و خودشکفایی شغل‪.‬‬
‫دادن اطالعات در خصوص اهمیت انجام وظایف محوله‪.‬‬
‫جریان اطالعات‬
‫‪ ‬دسترسی افراد به اطالعات مورد نیازدر خصوص شرکت ‪.‬‬
‫‪ ‬در جریان قرار دادن افراد در شرایط خاص سازمانی‪.‬‬
‫‪ ‬نشان دادن موقعیت سازمان در جهت دستیابی به اهداف‪.‬‬
‫‪ ‬ایجاد شبكه اطالع رساني و تعامالت مناسب بین كاركنان‬
‫ومدیریت ‪(.‬استقرار نظام پیشنهادات از طریق جریان‬
‫اطالعات)‬
‫‪PROCESS‬‬
‫‪IN- PUT‬‬
‫آموزش مستمر‬
‫گسترش مهارتهاي فني‬
‫جريان اطالعات‬
‫گروه الف‬
‫ابالغ به گرو ها‬
‫تعيين برنامه‬
‫هاي عملياتي‬
‫گروه ب‬
‫تعيين اهداف و‬
‫استراتژي ها‬
‫شناخت‬
‫*اهداف‬
‫*ارزش ها‬
‫*فوايد و‬
‫*باورها‬
‫مقاصد‬
‫*نتايج‬
‫*اعتقادات‬
‫*نگرشها‬
‫گروه ج‬
‫ايجاد جو مشاركتي‬
‫تجديد ساختار‬
‫توانمند سازي‬
‫كاركنان‬
‫تفويض اختيار‬
‫اجرا‬
‫اصالح‬
‫بهبود مستمر‬
‫ارزيابي عملكرد‬
‫پاداش‬
‫توانمندي سازمان‬
‫‪OUT-PUT‬‬
‫با تشكر و سپاس از‪:‬‬
‫جناب آقاي دكتر حاج كريمي‬
‫جناب آقاي دكتر حقيقي‬
‫جناب آقاي دكتر قوچاني‬
‫جناب آقاي دكتر الجوردي‬
‫جناب آقاي كشاورز‬
‫و‬
‫همسرم جناب آقاي عباس ي‬