برنامه ريزی استراتژيک صنعتي با استفاده از روش Miltenburg
Download
Report
Transcript برنامه ريزی استراتژيک صنعتي با استفاده از روش Miltenburg
هشتمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک
برنامه ريزی استراتژيک صنعتي با استفاده از روش
Miltenburg
يک تجربه ايراني
دانشگاه عالمه طباطبايی
دانشکده مديريت و حسابداری
ارائه دهنده :محمد هاديزاده اندواری 91124319115مديريت صنعتی گرايش توليد
عناوین :
•
•
•
•
•
•
•
•
•
•
– 1مروری بر مفاهیم مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک
– 2سلسله مراتب تصمیمات استراتژیک در سازمان
– 3تعریف وظایف مختلف در یک کسب و کار
– 4معرفی وظیفه تولید و عملیات و تقسیم بندی آن
– 5معرفی استراتژی تولید صنعتی
– 6تقسیم پژوهشهای تولید صنعتی به دو حوزه ” محتوا ” و ” فرآیند ”
– 7مرور کوتاهی بر ” محتوا ” ی استراتژی تولید صنعتی
– 8معرفی ” فرآیند ” های تدوین استراتژی تولید صنعتی
-9معرفی مدل Miltenburgو نحوه استفاده از آن
-10ارایه یک مورد کاربردی در ایران
-1مروری بربرنامه ريزی ومديريت استراتژيک
•
•
•
•
•
•
•
•
•
فرهنگ لغات وبستر ،استراتژی را بعنوان علم برنامه ریزی وهدایت عملیات نظامی تعریف کرده استHill & ( .
.) Jones , 1992 , 7
" اما برخی افراد کلمات استراتژی ،برنامه ،خط مشی و هدف را بایکدیگر اشتباه کرده وبه جای هم مورد استفاده
قرار می دهند.) Pun, 2004,904( ".
اما برای جلوگیری از این اشتباه باید به تعاریف زیر دقت کنیم:
" استراتژی یک برنامه یا بطور معادل یک راهنمایی یا جریانی از اقدامات به سوی آینده و مسیری برای رفتن از اینجا
به آنجا می باشد.) Mintzberg,1994,108( ".
این تعریف نشان می دهد که استراتژی کلمه ای عام تر از برنامه است وبه معنی هدف نمی باشد ،بلکه به معنی راهی
برای رسیدن به هدف است.
برنامه ریزی بعنوان یکی از اصلی ترین وظایف مدیران شالوده وسنگ بنای فرایند مدیریت سازمانهاست .دراین میان
برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) با نگاهی همه جانبه و بلند مدت جایگاه ویژه ای دارد .مدیریت استراتژیک را
می توان به صورت زیرتعریف کرد:
"مدیریت استراتژیک فرایندی است که از طریق آن سازمانها محیط داخلی وخارجی خود را تجزیه وتحلیل نموده و از
آن یاد می گیرند .راهنمایی های استراتژیک بوجود آورده ،استراتژیهایی پدید می آورند که برای دستیابی به اهداف
تعیین شده به آنها کمک می کند وآن استراتژیها را درتالش برای رضایت پدید آورندگان کلیدی سازمان که صاحبان
منافع نامیده می شوند ،اجرا می کنند) Harrison & ST.John, 1998,4( ".
"مدیریت استراتژیک فرآیند مدیریت کردن یکجای اهداف ووسیله هایی است که به تعریف اینکه سازمان چیست (یا می
خواهد باشد) ،کجا می خواهد برود ،چه موقع می خواهد به آنجا برود وچگونه می خواهد این کار را انجام دهد ،
کمک می کند.) Finlay,2000,15( ".
"مدیریت استراتژیک مجموعه ای از تصمیمات و اعمال مدیریتی است که عملکرد دراز مدت یک سازمان را مشخص
می کند وشامل کاویدن محیط (داخلی وخارجی) ،تدوین استراتژی (برنامه ریزی بلندمدت یا استراتژیک) ،اجرای
استراتژی وارزیابی و کنترل می باشد)Wheelen & Hunger,2003,3 (.
جدول :1-2تعاریف کلیدی درمدیریت
استراتژیک
مديريت استراتژيک
فرايند مديريت کردن يکجای اهددا ميدهرهای اسدتراتژياس اسدت کدت ردت ايريد اينکدت سدا مان يدت ( يدا مدس
خواهدد راددد ) ،کجدا مدس خواهدد ردر د ،دز دت مداخس مدس خواهدد ردر د ووهدت مدس خواهدد ردر د ک دک مدس کنددد
ه چنهن دامل فرايندهايس ررای پايش کنترل استراتژی سا مان مس رادد.
استراتژی
ميد د د د د د د ددهر دامند د د د د د د ددت د د د د د د د د د ول ر ندمد د د د د د د ددد سد د د د د د د ددا مان ،کد د د د د د د ددت ترک د د د د د د د د ا اهد د د د د د د دددا
مس رادد.
هد استراتژيک
جايس کت سا مان مس خواهد رداهجا ررسد ماخس کت مس خواهد اين کاز زا اهجام دهد.
ميهراستراتژيک
الووی اقداما ( س ت ها) موزد استفاده ررای زس دن رت هد استراتژيک
ررهامت زيزی استراتژيک
فرايند هظام مندی کت ا طريق آن تفکر استراتژيک تد ين فرمولت مس ددود ررهامدت هدايس ردرای
سا ی استراتژی زيختت مس دود.
تفکر استراتژيک
فرايند يادگهری تفکر خالق کت رت سا مان اجا ه مس دهد تا موقي ت خود زا را حداکثر تاثهر تب هن ه ايد.
خط مش
ز يت يا زاهن ايس کت حد د اقدامااس کت زخ مس دهد زا رت ز دن ر ان مس کند.
ررهامت
مج وعت ای ا اقداما پ نهاد دده
ميد د د د د د د ددهرهای اسد د د د د د د ددتراتژيک
دت باخس ا پ داده
جدول :5تشريح اولويتهای رقابتی
اولويت رقابتي
تعريف
)1هزينتهاي تول د پايهن
هزين ددت اح ددد ه ددر م ددول/خ دددمت ،د ددامل ت دداز مي ددت
مواد ا ل ت هزينتهاي راالسري
)2ع كرد مان ت ويل
ت ويل سريع
برخي راههاي دستيابي
،
طراحي مجدد م وال
فنآ زي تول د جديد
افزايش هرخ تول د
تاهش د ززيزها
تاهش موجودي اهباز
ايهدا اقعيتر
كنترل بهتر تول د سفازدا
س يت اطالعااي بهتر
ت ويل سر موقع
2
)3تاال/خدمت را ك ف ت
دزك م د ددتريان ا دزج د ددت سد د درآمدي عر د ددت د د ددده توس د ددط
تاال/خدمت
بهبود تاال/خدمت ،ج وه تاال
هرخ ع ب يا خرابي
ع كرد تازكرد ،د ام است امت
خدما س ا فر ش
)4اخيطا پذيري خدما م تري
تواه د د ددايي ا ه د د ددر س د د ددريع تول د د ددد ،ر د د ددت م د د ددوال س د د ددفازش
دد ددده/خد دددما سد دداير لي هد دداي تول د ددد ،پا د د وويي رد ددت
م تري
ا هر دز هوع فرآيند تول د استفاده دده
استفاده ا ،CAD/CAMتاهش لي تداز دز فرآيندد ا
زاه ،JITافزايش ظرف ت تول د
•
•
•
•
در ادبیات استراتژي تولید صنعتي دو زمینه مجزا ولي در عین حال كامالً
مرتبط براي مطالعه و پژوهش تعریف شده است .این دو زمینه عبارتند از:
محتوا ) (Contentو فرآیند )(Process
””.....فرآیند“ به فرآیند تدوین (فرموله كردن) و اجراي استراتژي و ”محتوا“ بر
انتخابها ،برنامهها و اعمالي كه یك مسیر استراتژیك را كامل ميكند اشاره
دارد“)Swink & Way ،1995( .
”یك روش معمول براي بررسي استراتژي تولید صنعتي جدا كردن فرآیند
توسعه استراتژي تولید صنعتي و محتواي آن است .محتواي استراتژي تولید
صنعتي به عنوان انتخاب استراتژیك فرآیند و زیر ساخت بررسي ميشود“.
()Voss ،1995
”محتواي استراتژي تولید صنعتي تصمیمات و اعمال خاصي كه نقش ،اهداف و
فعالیتهاي عملیات را مشخص ميكند ،شامل ميشود و فرآیند به روش كه براي
اجراي تصمیمات محتوایي خاص مورد استفاده قرار ميگیرد ،اطالق ميشود“.
()Slack et al ،2001
• فرآیند استراتژی تولید صنعتی :
• ”در ادبیات استراتژي كسب و كار پژوهشگران نیروي قابل مالحظهاي براي
توصیف چگونگي تأثیر تدوین استراتژیها بر تصمیمات و اعمال استراتژیك
سازمان صرف كردهاند .اهمیت اینكه سازمانها یك استراتژي شفاف و قابل فهم
كه به وسیله برنامههاي عملیاتي با جزئیات پشتیباني شود داشته باشند به خوبي
شناخته شده است .اگرچه تعداد انگشت شماري از مطالعات تجربي تدوین
استراتژي تولید صنعتي را بطور رسمي نشان دادهاند“(Acur et al, .
)2003
مطالعات نشان ميدهد كه تدوین استراتژي تولید صنعتي به اندازه سایر
•
استراتژیها فراگیر نشده است .در مطالعهاي كه آندرسون و همكاران انجام
دادهاند دیده شد كه در 53شركت مورد مطالعه استراتژي تولید صنعتي رسمي
خیلي كمتر از استراتژي كسب و كار تدوین شده است(Anderson et al, .
)1991
علیرغم این موضوع ”تان آلو“ در مطالعات خود به این نتیجه رسیده است
•
كه شركتهایي كه استراتژي تولید صنعتي رسمي دارند به داشتن ساختار غیر
متمركز گرایش دارند كه آنها را قادر ميسازد تا به طور اثربخش اهداف خود
را به همه سطوح سازماني ارتباط دهند و به آنها اجازه داشتن برنامه ریزي
اهداف بلند مدت در مقایسه با شركتهایي كه استراتژي تولید صنعتي غیر رسمي
دارند ميدهد(Tunalv, 1990) .
•
•
•
•
•
•
آكور و همكاران در تحقیق خود در جهت كشف روابط بین متغیرها بر سؤاالت
زیر دقیق شدهاند.
" ویژگیهاي تصمیمات استراتژیك انتخاب شده چیست؟ پیامدهاي آن بر حسب
اولویتهاي رقابتي ،اهداف بهبود و برنامههاي عملي و سایر موارد چیست؟
تصمیمات عملیاتي چگونه با نیازهاي بازار در ارتباط است ،چگونه تصمیمات
كسب و كار به تصمیمات عملیاتي ترجمه ميشود و رویكرد باال به پایین یا
برعكس به كار گرفته ميشود؟
تدوین استراتژي تولید صنعتي چگونه بر طراحي تصمیمات آن اثر ميگذارد؟
(پایین به باال در مقابل باال به پایین ،پیوند میان بازار و تصمیمات كسب و
كار)" )(Acur et al, 2003
یكي از قدیمیترین روشهاي تدوین استراتژي الگوي باال به پایین ميباشد كه
در تدوین استراتژیهاي سازماني نیز استفاده ميشود .در تدوین استراتژي تولید
صنعتي نیز از این روش استفاده ميكنند.
" برخي شركتها داراي نوعي از استراتژي تولید صنعتي هستند كه به
پارادایم برنامه ریزي از باال به پایین اسكینر گرایش دارد .ولي برخي دیگر از
شركتها كه مطالعه شدهاند از این فرایند استفاده نميكنند(Swamidass et ".
)“al, 2001
اه ت مو وع :ه ا رت ه يويس
عملکرد
استراتژی توليد
؟
استراتژی کسب و کار
هد :پ دا کردن ووهوس ه يويس
• مدل ميلتن برگ براي تدوين استراتژي توليد صنعتي
• جان میلتنبرگ ) (John Miltenburgدر كتاب خود تحت عنوان
"استراتژي تولید صنعتي -چگونه یك برنامه موفق را تدوین و اجرا كنیم" یك
مدل جامع براي تدوین استراتژي تولید صنعتي معرفي ميكند .وي مدل خود را
با طرح سه سؤال زیر معرفي ميكند:
•
•
•
•
"در طي فرآیند تدوین استراتژي تولید صنعتي سه مورد زیر مورد توجهاند:
)1سیستم تولید در چه وضعي است؟
)2نیاز است كه سیستم تولید در چه وضعي باشد؟
)3بهترین راه براي تبدیل وضعیت تولید از وضع فعلي به جایي كه مورد نیاز
است چیست؟"
•
•
•
•
•
•
،این فرایند شامل 5عنصر ميباشد:
)1خروجیهاي تولید :تولید صنعتي چه چیزي را فراهم
ميكند؟
)2سیستمهاي تولید :تولید صنعتي چگونه نیازمندیها را
فراهم ميكند؟
)3اهرمهاي تولید صنعتي :چه بخشهایي از سیستم تولید
باید سازگار شوند؟
)4تجزیه و تحلیل رقابتي :چه خروجیهایي و در چه
سطحي توسط تولید ایجاد ميشود؟
)5قابلیت تولید صنعتي :آیا تولید قابلیت كافي براي
برآوردن نیازمندیها را دارد؟