Transcript دانلود کنید
نگرش یک سویه در نظام
آموزشی ایران
سمینارمشترک آموزگاران زبان فارسی
لندن نوامبر 2013
سعید پیوندی
دانشگاه لورن (نانسی – فرانسه)
)([email protected]
اسالمی کردن نظام آموزشی از سال 1357
رابطه میان آموزش و قدرت سیاسی را باید مورد بررسی قرار داد.
استفاده ابزاری از مذهب و ایدئولوژی برای مشروعیت بخشیدن به
قدرت سیاسی
در ایران هم آموزش به عنوان نهادی که در بعد تاریخی موضوع
کشمکش میان نهاد مذهب و نیروها و گرایش های اسالم گرا و نهاد
های جدید جامعه بود
اسالمی کردن نظام آموزشی از سال 1357به عنوان یکی از اصلی
ترین محورهای سیاست دولت جمهوری اسالمی
آموزش از دبستان تا دانشگاه به عنوان ابزار مهم برای اسالمی
کردن جامعه و تربیت نسلی وفادار به آرمان ها و اهداف انقالب سال
1357و حکومت اسالمی
تجربه تاریخی پرتنش شکل گیری آموزش جدید
شکل گیری تدریجی نظام آموزشی در قرن نوزدهم میالدی (مدارس
میسیونرها ،دارالفنون ،مدارس جدید)...
دوران پر تنش همزیستی آموزش سنتی و آموزش جدید
مقاومت محافل سنتی و روحانیون با مدرسه جدید
کسروی در تاریخ مشروطیت از دشمنی مالیان با دبستان های جدید
سخن می گوید (ص )38
جمالزاده در خاطراتش می نویسد «در دو نوبت دو شخص خیرخواه
خواستند که در اصفهان مدرسه جدید تأسیس کنند و هر دو بار این مدارس
تخریب و نابود شد» (راوندی.)1364 ،
سرنوشت اولین مدارس رشدیه در تبریز و دشمنی طالب ( تکفیر رشدیه به جرم
آموزش به روش جدید ،حمله به مدرسه و دانش آموزان)
تنش میان سنت و مدرنیته
در بسیاری از کشورهای دنیا مدارس سنتی مذهبی بتدریج علوم جدید و
روش های آموزشی نوین را پذیرفتند و نوعی گذار از مدارس دینی سنتی
به آموزش مدرن و امروزی (سکوالر) بوجود آمد
گذار از آموزش سنتی به آموزش مدرن همراه با درک جدیدی از انسان و
جایگاه او در جهان ،آموزش ،رابطه با دین ،علم و اخالق هم بود.
در ایران این گذار به خاطر عقب ماندگی جامعه و نبودن دولت به معنای
مدرن و نیز مقاومت گروه های سنتی بویژه روحانیون قشری روند گذار از
آموزش سنتی به آموزش جدید کند و پر تنش بود .
دربار هم به آموزش جدید بدبین بود (عامل انقالب و شورش ،مخالفت روحانیون)
گروه های سنتی نگاهی مثبتی به آموزش جدید نداشتند و آن را غربی،
بیگانه و یا ضد اسالمی (رقیب آموزشی دینی) تلقی می کردند
دو نوع علوم «قدیمی» و علوم «جدید» ،غربی و یا علوم غربیه (سکوالر)
قانون تعلیمات اجباری ۱۲۹۰
انقالب مشروطیت به عنوان لحظه تاریخی گسست میان ایران جدید و
قدیم
نخستین بار در ۹آبان ماه ۱۲۹۰ه.ش مجلس شورای ملی ،اولین
قانون آموزش ایران پیرامون تعلیمات اجباری را به تصویب رساند
ماده : 7ملل غیر اسالمی در مدارس دولتی حق تقاضای تحصیل مذهب خودشان
را ندارند و مجبور به تحصیل شرعیات اسالمی نیز نخواهند بود.
ماده : 28مجازات بدنی در مکاتب و مدارس ممنوع است.
در سال ۱۲۹۴ه.ش نظارت دولت در امر آموزش و پرورش به صورت یک اصل
متمم در قانون اساسي وارد شد و از این تاریخ به بعد نظام تعلیم و تربیت در ایران
شکل منظم و متمرکزي به خود گرفت و نظارت دولت بر مراکز آموزشي جنبه
قانونی یافت .نظام آموزشي کشور در آن زمان شامل کودکستان ،دبستان،
دبیرستان ،موسسات عالی و دانشگاه بود.
تفاوت های اصلی مدرسه جدید با آموزش سنتی
ورود علوم جدید به برنامه درسی و کم رنگ شدن «علوم قدیمی»
سازماندهی نظام آموزشی برپایه استانداردها (کالس بندی ،زمان بندی
روزانه ،هفتگی و ساالنه ،ارزشیابی یادگیری ها)...
توجه تدریجی به روش های آموزشی و تربیتی جدید ،رابطه آموزشی
میان معلم و دانش آموز
تعریف جدیدی از جایگاه دانش آموز و دانشجو ،کم رنگ شدن هویت
دینی (مسلمان ،یهودی ،مسیحی و یا زرتشتی) به عنوان تنها و یا اصلی
ترین شاخصه فردی و پذیرش تعریف جدیدی بر پایه شهروند ،فرد به
عنوان عضوی از جامعه مدنی
تعریف جدیدی از جایگاه معلم و رابطه او با دانش آموز ،اهمیت آموزش
ویژه معلم و فراگیری روش های آموزشی جدید برای بهبود یادگیری
رابطه جدید میان آموزش و نهاد دین
شکل گیری تدریجی و توسعه نظام آموزشی جدید ایران همراه بود با
نوعی فاصله گیری تدریجی با نهاد دین ،روحانیت
نظام آموزشی جدید ایران در دوران پس از مشروطیت و در پی به قدرت
رسیدن رضا شاه ،ضد مذهبی و یا مخالف آموزش دینی نبود.
آموزش دینی هیچگاه از مدارس ایران کنار گذاشته نشد.
با وجود نفوذ قابل توجه الگوی فرانسوی نظام آموزشی ،الئیسته
فرانسوی تاثیر چندانی بروی آموزش ایران نداشت
الگویی که در ایران شکل گرفت در پی بوجود آوردن نوعی آشتی و
همزیستی میان علوم جدید و آموزش دینی بود.
انقالب 1357و گسست جدید آموزشی
« اسالمي» کردن برنامهها و محتوای دروس در دوره جمهوري اسالمي
نوعي گسست مهم نسبت به سمت گیري گذشته آموزش به شمار ميرود.
از زمان شکلگیري مدارس نوین در ایران در اواسط قرن گذشته شمسی
به اینسو نهاد آموزش توانسته بود به تدریج از نفوذ یکجانبه مذهب و
مؤسسات سنتي آموزش مذهبي فاصله گیرد و بهنوعی استقالل در برابر
نهاد مذهب دست یابد.
از همین رو ،دستیابي نیروهاي مذهبي به قدرت سیاسي در بهمن ماه
1357و استقرار جمهوري اسالمي در فروردین ماه سال بعد به معناي
پایان دورهاي مشخص از حیات آموزش نوین در ایران نیز به شمار
ميرود.
اسالمی کردن آموزش به عنوان یک اولویت
مسؤوالن جمهوري اسالمي که آموزش را حوزه طبیعي فعالیت هاي دیني به شمار
ميآوردند ،از همان اولین ماههاي پس از انقالب 1357آستینها را براي «اسالمي»
کردن نظام آموزشي باال زدند.
از نظر آنها نظام آموزشی ایران «غیر اسالمي»« ،غربزده» و «ناکارا» قلمداد ميشد.
سه هدف مهم اسالمی کردن از نظر مسئولین :تربیت نسل جدید و باورمند به
«جامعه اسالمي اصیل» و گسترش «فرهنگ و اخالق اسالمي» ،مبارزه با نفوذ غرب
و جلوگیری از «بدآموزيهاي» فرهنگ غرب ،خودکفایی علمی ،فرهنگی و اقتصادی.
آیتهللا خمیني ،مانند سایر رهبران اصلي جمهوري اسالمي بر لزوم دگرگونيهاي
دامنهدار در نظام آموزشي تأکید داشت ،از جمله در همان ابتدای انقالب گفته بود:
«یکي از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاهها خصوصا" دانشگاهها و دبیرستانها تغییرات بنیادي در
برنامهها و خصوصا" برنامههاي تحصیلي و روشهاي آموزش و پرورش است که دستگاه فرهنگ ما
از غربزدگي و از آموزش استعماري نجات یابد».
بدین گونه اسالمی کردن آموزش با شتاب در دستور کار دولت های پس از انقالب
قرار گرفت.
نقشه راه اسالمی کردن آموزش؟
اما اسالمی کردن به چه معنا بود ؟ چه رابطه ای میان آموزش
«اسالمی» و آموزش مدرن و یا آموزش سنتی وجود داشت؟
در سالهاي پیش از انقالب نیروهاي مذهبي توانسته بودند شبکه
کوچکي از مدارس را که در آنها بر آموزش اسالمي تکیه بیشتري
ميشد و شاگردان آنها را بطور عمده فرزندان خانوادههاي مذهبي و
روحانیون تشکیل ميدادند ،به وجود آورند .این مدارس با وجود برخي
از آزادي عمل ها در مجموعه نظام آموزشي رسمي جا داشتند و
برنامههاي درسي همگاني را دنبال ميکردند.
آثار انتقادی پیرامون نظام آموزشی ایران :آل احمد ،شریعتی و یا مطهری
در ابتدا حتي خود مسئوالن نیز تصور روشني از «اسالمي» کردن نظام
آموزشي نداشتند .در جریان تجربه بود که عناصر تشکیلدهنده این
سیاست جدید به تدریج شکل گرفتند.
قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش
نخستین قانون جامع مربوط به اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش در سال
1366به تصویب این شورا رسید و به صورت کار پایه سیاسي-ایدئولوژیک نظام
آموزش درآمد
در فصل اول این قانون اهداف اساسي وزارت آموزش و پرورش در دو ماده بطور
مشروح بیان شده است .در ماده یک بر «تقویت و تحکیم مبانی اعتقادی و معنوی
دانشآموزان از طریق تبیین و تعلیم اصول و معارف احکام دین مبین اسالم و مذهب
جعفری اثناعشری براساس عقل ،قرآن و سنت معصومین» تکیه شده است.
ماده دوم در 14مورد به اهداف آموزش و پرورش در جمهوري اسالمي ميپردازد
که از آن میان ميتوان به «رشد فضائل اخالقی و تزکیه دانشآموزان بر پایه تعالیم
عالیه اسالمي»« ،تقویت ،تحکیم روحیه اتکاء به خدا» ایجاد «روحیه تعبد دینی و
التزام عملی به احکام اسالم» ،و «ارتقاء بینش سیاسی براساس اصل والیت فقیه»
اشاره کرد.
در فصل سوم این قانون از تقدم رتبی تزکیه بر تعلیم در نظام تربیتی اسالمی سخن
رفته است.
قانون 1366در مقایسه با قوانین پیشین
به این ترتیب ،مي توان گفت که ،در مقایسه با قوانین آموزش و پرورش دوران
پیش از انقالب از جمله قانون اساسي فرهنگ مصوب 1290یا قانون تعلیمات
اجباری مصوب ،1322قانون آموزش و پرورش عمومی سال 1353قانون اخیر
دارای اهدافی ایدئولوژیک ،مذهبی و سیاسی است.
قوانین دیگری که از سال 1366در زمینه آموزش و پرورش به تصویب رسیده،
همگي از اهداف و محتواي سیاسي و مذهبی قانون فوق تأثیر یافتهاند.
براي مثال ،در بند یک فصل اول از آئیننامه نحوه انتصاب مدیران و مسئوالن
آموزش و پرورش به «اعتقاد به اسالم و التزام عملی به احکام اسالمی و والیت
فقیه و قانون اساسی» بهعنوان شرط عمومی برای احراز پست مدیریت اشاره شده
است (صافی.)1379 ،
حتی برای داوطلبان عضویت در انجمن اولیاء و مربیان هم «اعتقاد به نظام
جمهوري اسالمي و قانون اساسي و والیت فقیه» شرط الزم به شمار ميرود
(صافی.)1379 ،
تربیت و استخدام معلمان مکتبی
تغییرات مهم در مراکز تربیت معلم از سال 1357به این سو (گزینش
دانشجو ،برنامه های آموزشی متفاوت).
براي مثال درباره شرایط و ضوابط اختصاصي پذیرش دانشجو در مراکز
تربیت معلم وابسته به وزارت آموزش و پرورش موارد زیر مورد تأکید
قرار گرفته است« :خدمت در نظام جمهوري اسالمي در کسوت معلمي گویاي
درک حقیقت انقالب و پاسداري و حفظ ارزشهاي الهي آن است .انقالب مسیر
تکاملي خود را طي نميکند مگر آنکه جوانان مؤمن و معتقد آن با تالش و ایثار و
همت واالي خود آیندهسازان نظام اسالمي را در جهت ساختن و ساخته شدن در
مکتب اسالم رهنمون باشند( ».وزارت فرهنگ و آموزش عالي ،راهنماي آزمون سراسري سال
.)70-1369
داوطلبان نه تنها هنگام ورود به این مراکز مورد تفتیش عقیدتی قرار
ميگیرند بلکه استخدام نهایت آنها در این آموزش 2ساله منوط به
«داشتن تقوي و اخالق اسالمي» ميشود.
امور تربیتی (پرورشی) :نظارت اسالمی بر مدارس
ماده 4از فصل سوم قانون اهداف وزارت آموزش و پرورش مصوب سال 1366مجلس شورای
اسالم جایگاه امور تربیتی را این گونه تعریف می کند « :جهت تقویت بنیه تربیتی نظام «واحد امور
تربیتی» در سطح معاونت وزارت تشکیل مي شود( ».معاونت پرورشی و تربيت بدنی )
بر اساس این مصوبه امور تربیتی با چند هدف عملیاتی سیاسی و ایدئولوژیک
جایگاه قانونی پیدا کرد .وظیفه این نهاد «بسط و گسترش تعلیم و تربیت اسالمی» و
«انجام فعالیتهای تربیتی در كنار تعلیم دانش آموزان» بود.
امور تربیتی نوعی مدرسه موازی ایدئولوژیک و دینی در کنار برنامه درسی بود
تالش در جهت اشاعه فرهنگ اسالمي در بین دانشآموزان و ترغیب آنان به احترام
و عمل به ارزشهاي اسالمي
نظارت بر فعالیتهاي آموزش و پرورش
بكارگیري نیرويهاي فعال و جوان به منظور تقویت بعد پرورش در برنامههاي
درسي و تحقق گسترش فرهنگ اسالمي
نظارت بر برنامههاي انضباطي و اخالقي دانشآموزان
هدایت و ارشاد دانشآموزان از نظر اخالقي و تربیتي از طریق هستة مشاوره
تثبیت سیاست های اسالمی کردن
از اواسط سال های 1360و بویژه پس از تصویب قانون سال 1366
سیاست اسالمی کردن مدارس وارد مرحله جدیدی می شود که دارای
انسجام بیشتری است
آموزش دینی خاص اقلیت های مذهبی به رسمیت شناخته شده است
کتاب های درسی هدف تغییرات گسترده (مطالب دینی در کتاب های فارسی ،تاریخ ،اجتماعی)...
برنامه های درسی (افزایش دروس دینی ،قرآن ،عربی)
فعالیت های فوق برنامه شامل تبلیغات سیاسی و ایدئولوژیک
تربیت و استخدام معلم (تشدید نظارت بر گزینش و آموزش)
تغییرات در دانشگاه ها
فراز و نشیب این سیاست ها در دوره های گوناگون (هاشمی رفسنجانی،
محمد خاتمی ،محمود احمدی نژاد)
مقایسه درصد زمان آموزشی مربوط به
دروس دینی در دوره پیش و بعد از انقالب
آموزش مطالب
دینی در کتاب
های
آموزش درس
دینی
2005
آموزش دینی
پیش از انقالب
)(1975
2005
24%
17%
7%
26%
11%
5,5%
متوسط دوره
راهنمایی
25%
12,7%
6,4%
متوسط همه
سطوح
دوره
آموزش دينی شامل درس دينی و قرآن می شود
آموزش مطالب دينی شامل کتاب های دينی و نيز دروس دينی در کتاب های غير دينی (فارسی،
تاريخ و تعليمات اجتماعی )...می شود
متوسط زمان مربوط به آموزش دينی در سطح بين المللی حدود 8درصد است (يونسکو)2003 ،
سند تحول راهبردی و برنامه درسی ملی
دو سند مهم سال های اخیر تا حدودی گفتمان گذشته را بازتولید می کنند
اصول ناظر بر برنامه های درسی و تربیتی « :تمامی اجزا و عناصر
برنامه های درسی و تربیتی باید مبتنی بر مبانی توحیدی و اصول و ارزش
های اسالم ناب محمدی (ص) باشد .این اصل بر سایر اصول نیز حاکم می
باشد» (ص ، 9برنامه درسی ملی)
ایمان ( :ص ،17برنامه درس ملی-1 )1391 ،ایمان آگاهانه به توحید ،نبوت ،معاد،
امامت ،عدل ،عالم غیب و حیات جاودانه –3 ...ایمان به انبیاء الهی ،قرآن ،پیامبر
خاتم (ص) ،ائمه معصومین علیهم السالم و والیت مطلقه فقیه و نقش بی بدیل آن ها در
هدایت و رستگاری بشر -4باور به نقش دین مبین اسالم و نظامات آن به عنوان تنها
مکتب جامع و کارآمد برای تحقق حیات طیبه
ارزش های اصلی آموزش و تربیت
بند اول سند تحول بنیادی :تربیت بر نظام اسالمی (مبانی و ارزش های
برگفته از قرآن و سنت معصومین (ع) و یا سازگار با آنها) منطبق است
و تربیت دینی و اخالقی در آن محوریت دارد (سند بنیادی ،ص )11
بند دوم برنقش تربیتی و هدایتی و اسوه ای حضرات معصومین (ع) و
بر والیت مداری برای تحقق جامعه عدل جهانی (جامعه مهدوی) تاکید
می کند
هدف آموزش تربیت کسانی است که «دین حق (اسالم) را به عنوان
نظام معیار بر می گزینند و آگاهانه و آزادانه جهت تکوین و تعالی
اخالقی خود و دست یابی به مرتبه ای از حیات طیبه از آن تبعیت می
نمایند» (ص )19
« عدالت تربیتی .تبعیض های قومی ،نژادی ،جنسی ،مذهبی و طبقاتی
در زمینه ی حق بر تربیت بر طرف شود» (ص )44
نظام آموزشی در آیینه پژوهش های مستقل
پژوهش های مستقل و انتقادی که گیرامون نظام آموزشی و کتاب های
درسی صورت گرفته اند بر سر چند نکته مهم همداستانند:
سمتگیری بسیار مذهبی و ایدئولوژیک سیاست ها و برنامه های آموزشی
یک سو نگری و تکیه بر یک خوانش از دین و نبودن حق انتخاب آگاهانه و آزادانه
برای دانش آموزان.
وجود اشکال گوناگون تبعیض (زنان ،اقلیت ها)...
وجود فضای بسته در محیط های آموزشی برای معلمان و دانش آموزان و به کارگیری
روش های آمرانه تربیتی
گذشته گرایی کتاب های درسی
( Heydari, 2002 ; Javanroh, 1998 ; Groiss A. & Toobian, 2007 ; Mehran, 1991 ; Meyer, 1984 ; Nahid, 1993-1994 ; Paivandi,
.)1995, 1998, 2006, 2008, 2012 ; Shorish, 1988 ; Taleghani, 1994 ; Yavari D’Hellencourt
یک سو نگری به این معناست که نظام آموزشی استقالل دانش آموزان در حوزه
باورهای دینی و اخالقی و زندگی شخصی را به رسمیت نمی شناسد و شرایط الزم
آموزش ایران و حقیقت مطلق و یگانه
ارزش ها و اصول اخالقی و دینی در گفتمان آموزشی ایران زمان و مکان
نمی شناسند و درباره آنها چون و چرایی وجود ندارد.
در گفتمان آموزشی ،دین نه یک پدیده اجتماعی و تاریخی که یک حقیقت
ثابت و مجموعه ای از اصول تغییرناپذیراست جدا از تحول انسان و
جامعه و علم و دانش.
الگوی شناختی گفتمان آموزشی مبتنی بر دوگانگی های متضاد و ساده
شده (بد و خوب ،مسلمان و غیر مسلمان ،حقیقت و باطل )...شکل گرفته است.
نسبی گرایی جای چندانی در این روش شناسی ندارد و دوگانگی های
متضاد ساده شده جایگزین آموزش مبتنی بر خردورزی ،سنجشگری،
آزادی اختیار می شود پدیده ها به خوب و بد ،شیطانی و مقدس ،حقیقت و
باطل تقسیم می شود
آموزش دانش مدرن و سکوالر
و باورهای دینی
همزیستی پرتنش علوم جدید و باورهای دینی
مشکل کتاب های درسی این است که می خواهد حقیقت علمی را که بسیار
نسبی ،تمام نشده ،تمام نشدنی و تغییر پذیر است را با حقیقت ثابت و ابدی
دینی آشتی دهد و گاه به گفتمان دینی لباس علمی بپوشاند.
آن بخش از دانش که مخالف ایدئولوژی باشد سانسور ،حذف و یا تحریف
می شود
همزیستی علوم جدید با آموزه ها و اصول دینی که در قالب باورهای
ایدئولوژیک ارائه می شوند ،می توانند تناقض های بزرگی بوجود آورند:
یادگیرنده باید از یکسو با نسبی گرایی و باور به اعتبار تجربی علوم جدید
خو گیرد و از سوی دیگر در برابر حقیقت مطلق و پرسش ناپذیرسر
تعظیم فرود آورد.
علوم جدید و باورها و متون مقدس
« شاید نتوان کتابی را در جهان یافت که در آن به اندازه ی قرآن کریم
برتعقل ،تفکر و علم دوستی تأکید شده باشد( »...دین و زندگی ،سال سوم
دبیرستان ،ص .)46
«همانطور که خداوند در قرآن کریم فرموده است ،یکی از ثمرات مهم
آفرینش زنبور عسل تولید عسل می باشد .برای این که زنبور بتواند این
ماده ی بسیار مفید را تولید کند ،خداوند امکانات خاصی در وجود او قرار
داده است( ».کتاب دین و زندگی ،سال سوم دبیرستان ،ص .)14
« شاید برای شما جالب باشد که بدانید موضوع کمبود اکسیژن در
ارتفاعات و تنگی نفس را قرآن کریم 1400سال پیش خبر داده است».
(کتاب قرآن سال دوم راهنمایی ،ص )37
توضیح اداره جامعه ؟
« در واقع ،رهبری جامعه ی اسالمی در دست کسی است که شایستگی
نمایندگی از طرف امام زمان (عج) را داشته باشد .این نوع رهبری،
"والیت فقیه" نام دارد .پذیرش والیت فقیه در حقیقت ،پذیرش والیت
مکتب اسالم و در نتیجه ،والیت خداست» (کتاب دینی ،دوره راهنمایی ،سال دوم ،ص )101
« اگر حاکم جامعه ی اسالمی فقیه نباشد ،قوانین اسالم در جامعه اجرا
نخواهند شد .در نتیجه ،جامعه از مسیر تکامل و سعادت خارج می گردد
و به فساد و تباهی کشیده می شود .آیا می توانید نمونه هایی از فساد و
تباهی را در جوامع دیگر بیان کنید؟» (تعلیمات اجتماعی ،سال سوم راهنمایی ،ص .)49
« مجموعه ی معارف و احکام موجود در قرآن ،سیره و سنت پیشوایان
دین ،به گونه ای از جانب خداوند طراحی شده که با مراجعه ی به آنها
می توان پاسخ به سؤال ها و نیازهای جوامع را در همه ی دوران ها به
دست آورد» (دین و زندگی ،سال سوم دبیرستان ،ص )34-33
گفتمان یک سویه و دین محور
«یکی از مهم ترین مالک های طبقه بندی حکومت ها ،میزان توجه آن ها به قوانین
الهی است .بر این اساس در یک حکومت الهی ،فرد یا گروه به نمایندگی از طرف
مردم طبق دستورات و قوانین خداوند بر آنان حکومت می کنند» (تعلیمات اجتماعی
سال سوم راهنمایی ،1391 ،ص )28
«در این نوع حکومت ،فرد یا گروه حاکم ر مردم نه بر اساس تشخیص خود بلکه
بر پایه دستورات الهی ،تعالیم پیامبران و اولیلی خدا عمل می کند( ».همانجا ص )29
در درس «حکومت ما الهی است» حکومتی مطلوب تلقی می شود که « قوانین آن
بر اساس دستورات خداوند باشد» « ،رهبری آن در دست فردی باشد که احکام و
دستورات خداوند را به خوبی بداند تا بتواند راه الهی را تشخیص دهد» (همانجا ص
)29
«مسلمانان باید تنها حاکمیت خدا را بپذیرند و در هر حال تابع والیت او باشند»
(ص )52
«رهبری جامعه در دست کسی است که شایستگی نمایندگی ار طرف امام زمان را
داشته باشد» (ص )53
مقایسه ایران با کشورهای غربی
« در بسیاری از کشورهای پیشرفته همانند فرانسه و انگلیس و
آمریکا ،هیچ یک از اقلیت های مذهبی در مجلس نماینده ندارند اما
در ایران بزرگ و آزاد همه ی اقلیت ها ی مذهبی ( ارمنی،
آشوری ،کلیمی و زرتشتی برای دفاع از حقوق مردم خود در
مجلس نماینده یا نمایندگانی دارند» ( .اجتماعی سوم راهنمايی،
،1388ص )55
حقوق و آزادی های فردی ؟
« امام جمعه خطبه ها را در حالت ایستاده و تکیه داده بر سالح
ایراد می کند .می دانید چرا؟ برای این که اعالم کند که جامعه ی
اسالمی در همه حال ...آمادگی رزمی خود را حفظ می کند .او
سالح خود را آماده در دست می گیرد و بر آن تکیه می زند تا
اعالم کند که همواره آماده است در راه تح ّقق "ارزش های الهی"
با منحرفان و ک ّفار و منافقان که سخن ّ
حق را نمی پذیرند و
سرکشی و ستم می کنند ،جهاد کند» (کتاب دینی دوم راهنمایی ،ص
.)93
غیر خودی «درونی» در گفتمان آموزشی
«منافقین یعنی کسانی را که ایمان به خدا و پیامبر و آخرت ندارند ولی خود را
مسلمان اصیل می نامند و در جامعه ی مسلمانان فساد می انگیزند ،بهتر می
شناسند و با قدرت و آگاهی دست آن ها را از جامعه ی خویش کوتاه می کنند»
(دینی دوم راهنمایی ،ص )78
«جهاد داخلی نوعی جهاد دفاعی است .اگر در داخل کشور اسالمی گروهی توطئه
و بلوا به پا کنند ،آرامش جامعه را به هم بزنند ،حکومت اسالم را تضعیف نمایند
و با ترور و تخریب درصدد بر اندازی حکومت اسالم بر آیند ،بر ولی مسلمین-
مقام والیت فقیه – خروج کرده و از پذیرفتن قوانین جامعه ی اسالمی سر باز
زده اند و اطاعت رهبر خارج شده اند .چنین افرادی در اصطالح اهل بغی یا بغات
و خوارج نامیده می شوند .اگر پند و ادارز سودی نبخشید ،ولی مسلمین -مقام
والیت فقیه که از کیان حکومت اسالم دفاع می کند -ناچار اعالن جهاد دفاعی می
دهد تا با قدرت تمام آنان را سرکوب کنند .در این صورت بر مسلمین واجب
است که اطاعت کنند و برای قلع و قمع آنان بکوشند»( .دینی سوم راهنمایی،
ص )71
غیر خودی «درونی» در گفتمان آموزشی
در کتاب تاریخ سال سوم راهنمایی (صفحه )37در درسی به عنوان "فرقه سازی
استعمار" درباره بهائیان و تاریخ پیدایش آنها می خوانیم « :حکومت های انگلیس
و روس از وحدت مسلمانان در ایران به شدت وحشت داشتند .از این رو کوشیدند تا
در میان مردم تفرقه بیندازند و یگانگی آنان را از میان ببرند .یکی از کارهای آنها
در تفرقه اندازی ،حمایت از مذاهب ساختگی جدید بود .از جمله ی این مذهب های
دروغین ،بابیگری و بهائیگری بود .ابتدا سید علی محمد بنیان گذار فرقه ی بابیه
ادعای بابیت کرد (باب در اصطالح این فرقه به کسی گفته می شد که واسطه ی
ارتباط با امام زمان بود) .وی کمی بعد با صراحت خود را مهدی موعود خواند و
سرانجام ادعای پیامبری کرد .ادعای سید علی محمد باب سبب ایجاد فتنه ی بزرگی
بنام "فتنه باب" شد و فرقه بابیه را ایجاد کرد که از طرف روسیه و انگلستان ،مورد
حمایت واقع شد .به دنبال این ماجرا سید علی محمد باب بدستور امیر کبیر تیر باران
شد و پس از او میرزا حسینعلی نوری رهبری پیروان باب را عهده دار گردید .میرزا
حسینعلی نوری که به خود لقب "بهاء" داده بود مدتی بعد خود را پیامبری جدید
خواند و فرقه ی بهائی را بوجود آورد که این نیز مورد حمایت انگستان بود».
کافر یا دشمن مسلمانان
واژه «کافر» بارها در کتاب های درسی مورد استفاده قرار گرفته
است .کافر به عنوان کسی که با دین دشمن است و یا "کسی که منکر
خدا باشد یا برای خدا شریک قرار دهد یا پیامبری پیامبران را قبول
نداشته باشد" (فرهنگ اسالمی و تعلیمات دینی ،سال دوم راهنمایی،
صفحه )83بارها در کتاب های درسی استفاده شده است .در مطلب
پیش گفته در کتاب دینی از کافر به عنوان "نجس" و یکی از مصداق
های دهه گانه "نجاست" در کنار ادرار و مدفوع انسان ،مردار
حیوانات ،سگ و خوک و مشروبات الکلی نام برده شده است « :اگر
بدن یا لباس یا هر چیز دیگری با یکی از این نجاسات برخورد کند ،در
صورتی که یکی از آن ها تر باشد نجس میشود و باید از آن دوری
کرد( ».همان منبع ،ص )82نام برده شده است.
واژه کافر معادل «دشمن» به کار می رود
مسلمان در برابر غیر مسلمان
« مسلمانان باید با کمال صمیمیت و برادری با یکدیگر زندگی کنند و در
مقابل کفر و استکبار جهانی که دشمن مشترک همه ی مسلمانان است،
یکپارچه بایستند .در چنین صورتی دشمن اسالم و مسلمین به ذلت می
افتد و هرگز نمیتواند بخشی از سرزمین بزرگ اسالم را مورد تجاوز
قرار دهد ،ثروت مسلمانان را به یغما ببرد و شرف و عزت و فرهنگ
اصیل آنان را لگدکوب کند( ».فرهنگ اسالمی و تعلیمات دینی ،سال دوم راهنمایی ،ص )64
« اسالم و قرآن کریم این تصور نادرست را نمی پذیرد و مسلمانان جهان
را – در هر کجا که باشند و با هر زبان که سخن بگویند – یک امت
می داند .مرزهای جغرافیایی و نژادی نمی تواند مسلمانان جهان را از
یکدیگر جدا کند»( .همان منبع ،ص )63
« من عالوه بر کشورم در برابر مسلمانان جهان (امت اسالمی) مسئول
هستم»( .کتاب اجتماعی ،سال اول دبیرستان ،ص )8
غیر خودی «بیرونی» :نگاه به غرب
باورتان می شود...
در قرن بیست و یکم ،زمانی که بشر مدعی است به اوج پیشرفت رسیده
است ،در برخی از کشورهای بزرگ و توسعه یافته ای که ما هر روز
تصاویر ساختمان ها و اتوبان های بزرگ و زیبای آنها را از تلویزیون
می بینیم ،اتفاقی میافتد که برای ما باورکردنی نیست .به عنوان مثال:
در بزرگ ترین و پرجمعیت ترین کشورهای دنیا هنوز هم عد ٔه زیادی از
مردم به پرستش حیوانات و بت های بیجان مشغول اند؟
ساالنه در سراسر جهان بیش از چهل میلیون نوزاد ،پیش از اینکه به
دنیا بیایند به درخواست مادرانشان کشته می شوند .این کار وحشیانه
در اغلب کشورهای بزرگ و پیشرفت ٔه دنیا کامالً قانونی است!
غیر خودی «بیرونی» :نگاه به غرب
در کشور امریکا ساالنه بیش از ٨۰۰هزار نفر ناپدید می شوند که
فقط اجساد نیمی از آنان پیدا می شود و از سرنوشت بقیه هیچگاه
خبری بدست نمی آید!
اشغالگران صهیونیست اعضای داخلی بدن کودکان و نوجوانان
فلسطینی را قبل از کشتن آنها در زندا نها از بدنشان جدا میکنند و می
فروشند؟
در بعضی از کشورهای اروپایی بیش از نیمی از مردم به سگ
هایشان بیش از خانواده شان عالقه دارند!
این وضعیت ناپسند شما را به یاد کدام بخش از تاریخ می اندازد؟
اوضاع جزیرة العرب را در زمان جاهلیت به یاد دارید؟ (پیام های
آسمانی ،سال اول متوسطه ،1392 ،ص )39
گفتمان یک سویه و تبعیض؟
گفتمان برنامه درسی با ایده برابری همه انسان ها آنگونه که جامعه مدرن
و حقوق بشر درک می کنند نوشته نشده است.
در این گفتمان "خودی" و "غیر خودی" حضوری ساختاری دارند ،سایه
آنها همه جا بر مطالب سنگینی می کند و دنیا از این بعد تعریف و تفسیر
می شود.
بدین ترتیب است که کلماتی مانند "نجس"" ،کافر"" ،بهایی"" ،غربی"
"منافق"" ،منحرف"" ،فریب خورده" " ،غرب زده" " ،بیگانه " و یا
"دشمن" در فرهنگ جامعه تبدیل به کلمات عادی می شوند و ترسیم کننده
مرزهای هویتی.
نگاه مبتنی بر تبعیض جنسیتی ،هویتی و یا دینی بطور آشکار و رسمی در
کتاب های درسی مورد پذیرش قبول می گیرد و مشروع قلمداد می شود و
ما با نوعی تبعیض مشروعیت بخشیده شده و نهادی مواجه هستیم
فرهنگ مبتنی بر تبعیض
گفتمان مبتنی بر تبعیض نوعی فرهنگ مبتنی بر تبعیض را هم بوجود
می آورد .این فرهنگ نشانه ها ،زبان و ارزش های خود را دارد و
مطالب درسی با تکرار آنها تالش می کند تبعیض و تفاوت گذاری را
بصورت امری "طبیعی" و مشروع ارائه کنند.
رویکرد مبتنی بر نفی رسمی و آشکار برابری انسان ها جایگاه های
مختلفی هم برای افراد جامعه بوجود می آورد .کسانی از همان هنگام
تولد شهروند درجه اول هستند و کسانی هم بخاطر مذهب ،جنسیت و نوع
تفکر خود می نوانند به شهروند درجه دوم وسوم تبدیل شوند .در حقیقت
ما با نظامی سر و کار داریم که در آن افراد بر پایه معیارهای هویتی و
جنسیتی به درجات مختلف پذیرفته و یا رانده می شوند.
برتری جویی شیعی همزیستی برابر حقوق میان پیروان ادیان مختلف و
نیز کسانی که دین خاصی را ندارند را داخل و خارج کشور دشوار میکند
آزادی و اختیار انسان شرط مهم آموزش انسانی
آموزش ایران به مذهب و رابطه با آن به صورت امری فطری نگاه می
کند
کتاب های درسی اخالق ،معنویت و هنجارهای اجتماعی را در یک بسته
بندی کامل به جوانان پیشنهاد می کند .راست و نادرست ،حقیقت و باطل
از دیدگاه یک خوانش از مذهب تعریف شود
آموزش از باال ،آمرانه و بدون حق انتخاب باشد تبدیل به نوعی تلقین و
شستشوی مغزی رسمی می شود تا یادگیری و مشارکت آگاهانه
دانش آموزش پیرامون ارزش های اصلی چون و چرا نمی تواند بکند.
تجربه آموزشی و آزادی های فردی
یک بعد دیگر بحث کنونی چگونگی آموزش اصول دینی و اخالقی است
یادگیری در مفهوم عام آن انتقال ساده و مکانیکی مفاهیم نیست ،یادگیری
یک تجربه فردی و اجتماعی و نوعی رابطه با خود ،دیگران و دنیاست.
آموزش و آموزش اخالقی دو وجه شناخت شناسانه و فردی-عاطفی دارند
وجدان معنوی و وجدان اخالقی نتیجه تحمیل یک الگو از باال نیست بلکه
حاصل تجربه و انتخاب هر فرد است
نیازمحیط های آموزشی به دمکراسی درونی بخاطر اهمیت مشارکت عملی
یادگیرنده و معنا و اهمیتی است که تجربه اجتماعی یادگیری دارد.
در تجربه ایران ،پرسش این است که جایگاه یاددهنده و یاد گیرنده در
آموزش کدامست ؟ کدام آزادی انتخاب به آنها داده شده است ؟ آیا در امور اخالقی و
دینی مانند علوم حق چون و چرا و پرسش و تردید وجود دارد؟
آموزش باز ،آموزش بسته
برای بسیاری اسالمی کردن نظام آموزشی و یا حضور پررنگ مطالب دینی
در دروس مختلف یک امر طبیعی و مشروع است.
جامعه امروز نیاز به نهادهایی دارد که به شهروندان نگاهی بدون تبعیض
(جنسیت ،نژاد ،مذهب و یا زبان )...داشته باشد .رویکرد بدون تبعیض
به معنای داشتن حق آزادی انتخاب است.
ایمان دینی هم جای خود را در آین آزادی انتخاب دارد .دولت و یا نظام
آموزشی از باال در رابطه فرد با خدایش دخالت نمیکنند .این اصلی است
که در بسیاری از نظام های آموزشی دنیا پذیرفته شده است.
آموزش باید حق آزادی باورهای دینی و غیردینی برای همگان را به
رسمیت بشناسد .این حق از جمله انتخاب دین ،رابطه با آن و نوع دینداری است
آموزش جدید آموزشی است متناسب عصر رواداری و عصر همزیستی
هویت های گوناگون و پذیرش غیر خودی است.