درس اول هدفهاي كلي

Download Report

Transcript درس اول هدفهاي كلي

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫‪ ‬عنوان درس ‪ :‬صرف و نحو كاربردي (‪)4‬‬
‫‪ ‬تعداد واحد ‪ 4 :‬واحد‬
‫‪ ‬نويسنده ‪ :‬دكتر سيد احمد امام زاده‬
‫‪ ‬انتشارات دانشگاه پيام نور‬
‫‪ ‬طراح ‪ :‬ابوالقاسم عارف نژاد‬
‫‪ ‬عضو هيأت علمي دانشگاه پيام نور مركز نيشابور‬
‫معرفی‬
‫كتاب در دو بخش تهيه شده است؛‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫الف ‪:‬مباحث صرفي‬
‫شامل موارد زیر است‪:‬‬
‫حاالت مختلف اسم منسوب‬
‫احکام تصغیر‬
‫‪ ‬ب ‪:‬مباحث نحوي شامل‬
‫‪ ‬حال‬
‫‪ ‬تمییز‬
‫‪ ‬استثنا‬
‫‪ ‬منادي‬
‫‪ ‬مشغول عنه‬
‫‪ ‬تنازع‬
‫‪ ‬اعراب انواع جمله‬
‫درس اول‬
‫هدفهاي كلي‬
‫‪-1‬شناختن اسم منسوب‬
‫‪-2‬نحوه ساختن اسم منسوب‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد‬
‫الف ‪:‬تعريف‬
‫نسبت به مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫بتوانند‬
‫•‬
‫• ب ‪:‬ساختن اسم منسوب از‪:‬‬
‫‪ -1‬اسامي مؤنث‬
‫‪ -2‬اسامي مثني و جمع مذكر سالم و جمع مكسر‬
‫‪ -3‬اسامي مقصور ‪ ,‬منقوص ‪ ,‬ممدود‬
‫‪ -4‬اسمهاي مركب اضافي ‪ ,‬مزجي و اسنادي‬
‫‪ -5‬اسمهاي مختوم به ياء مشدده‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫‪ -6‬از اسمهاي بر وزن ف ِعيله و فعيله‬
‫‪ -7‬از اسمهايي كه حرفي از آنها محذوف است‬
‫ج‪ :‬آشنايي با اسمهاي منسوب بدون ياء نسبت‬
‫نسبت چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫نسبت عبارت است از‪:‬‬
‫نسبت دادن چيزي را به چيز ديگر بوسيله‬
‫آوردن ياء مشدده ماقبل مكسور به آخر اسم‬
‫اسمي كه داراي ياء نسبت باشد منسوب ناميده مي شود مانند‬
‫اصفهاني‬
‫‪ -1‬اسم منسوب چه نوع كلمه اي بوده و در‬
‫جمله داراي چه نقش ي مي باشد؟‬
‫• اسم جامد بوده و در جمله نقش صفت دارد‬
‫• زيرا مفهوم ”موصوف بهذه النسبة“ در تقدير است‬
‫‪ -2‬اسم منسوب چگونه ساخته مي شود؟‬
‫• با آوردن ياء مشدده ما قبل مكسور به آخر اكثر اسامي ‪ ,‬اسم‬
‫منسوب ساخته مي شود مانند‪:‬‬
‫• ايران ‪ +‬ي ّ = ايراني‬
‫‪ -3‬اسم منسوب از اسمهاي مؤنث مختوم به‬
‫تاء تانيث چگونه ساخته مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-1‬تا تانيث حذف مي شود‬
‫‪-2‬ياء نسبت اضافه مي شود مانند‬
‫مكة ‪ +‬ي = مكي‬
‫كوفة ‪ +‬ي = كوفي‬
‫بصرة ‪ +‬ي= بصري‬
‫‪-4‬ساختن اسم منسوب از اسمهايي كه به ”ياء“‬
‫مشدد ختم شده اند‪,‬‬
‫با توجه به چه نكته اي بر چند دسته تقسيم‬
‫• به سه دسته‬
‫مي شوند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫بر اساس تعداد حروف ما قبل از ياء مشدد‬
‫‪ -1‬يك حرف‬
‫‪ -2‬دو حرف‬
‫‪ -3‬بيش از دو حرف‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-5‬از اسمي كه بعد از يك حرف به ياء مشدد‬
‫ختم شده ‪ ,‬چگونه اسم منسوب ساخته‬
‫مي شود؟‬
‫الف‪ :‬ياء اول به اصل خود بر مي گردد‬
‫ب‪ :‬ياء دوم قلب به واو مي شود‬
‫َ‬
‫و‬
‫مانند طي ّ ‪ +‬ي ّ= طو ي‬
‫حي ّ ‪ +‬ي ّ= َ‬
‫حيوي‬
‫‪-6‬از اسمي كه بعد از دو حرف به ياء مشدد ختم‬
‫چگونه اسم منسوب ساخته مي شود؟‬
‫‪ -1‬یاء اول حذف مي شود‬
‫‪ -2‬یاء دوم قلب به واو مكسوره ما قبل مفتوح مي شود‬
‫• مانند نبي ّ ‪ +‬ي ّ= نبوي ّ‬
‫• علي ّ‪ +‬ي ّ = علوي‬
‫‪-7‬اسمي كه به ياء مشدد ختم شده و قبل از ياء‬
‫بيشتر از دو حرف باشد چگونه اسم منسوب‬
‫ساخته مي شود؟‬
‫• ياء مشدد حذف مي شود‬
‫• ياء نسبت به جاي آن قرار مي گيرد‬
‫• مانند الكرس ي ّ ‪ --‬كرس ي ّ‬
‫• االصفهاني ّ ‪ ---‬اصفهاني‬
‫اسم منسوب كلمات ”مهدي ّ و مرمي ّ“ به چند‬
‫صورت ساخته مي شود؟‬
‫• دو صورت‬
‫• مهدي ّ ‪ ---‬مهدوي ّ ‪ ,‬مهدي ّ‬
‫• مرمي ّ ‪ ----‬مرموي ّ ‪ ,‬مرمي‬
‫‪ -10‬به چه دليل اسم منسوب كلماتي‬
‫مانند مهدي ّ دو شكل مختلف دارند؟‬
‫• زيرا ياء مشدده از دو قسمت مختلف تشكيل شده است‪:‬‬
‫‪ -1‬ياء اول زائده است كه حذف مي شود‬
‫‪ -2‬ياء دوم اصلي است كه قلب به واو مي شود‬
‫‪ -11‬اسم منسوب از اسمهاي مقصور با توجه به چه‬
‫نكته اي بر چند دسته تقسيم مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫به سه دسته‬
‫با توجه به اينكه الف مقصوره ؛ بعد از دو حرف‬
‫سه حرف‬
‫چهار حرف و يا بيشتر‪ ,‬آمده باشد‬
‫‪ -12‬اسم منسوب از اسمهاي ثالثي مكسور‬
‫العين چگونه ساخته مي شود؟‬
‫‪ -1‬كسره عين الفعل به فتحه تبديل مي شود‬
‫‪ -2‬ياء نسبت ‪ ,‬اضافه مي شود‬
‫• مانند َملك ‪ +‬ي ّ = َم َلكي ّّ ٌّ‬
‫ِ‬
‫ِإبل ‪ +‬ي ّ = ِإبلي ّ‬
‫•‬
‫‪-13‬اسم منسوب از اسمهاي مثني و جمع سالم‬
‫چگونه ساخته مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫الف‪ :‬عالمت تثنيه و جمع حذف مي شود‬
‫ب‪ :‬ياء نسبت اضافه مي شود‬
‫الحرمين = الحرمي‬
‫مانند ‪:‬‬
‫ِ‬
‫التابعين = التابعي‬
‫التابعات = التابعي‬
‫توجه شود ‪ :‬حمدون = حمدوي و حمدوني‬
‫• العرفات = العرفي و العرفاتي‬
‫‪-14‬اسم منسوب از جمع مكسر چگونه‬
‫ساخته مي شود؟‬
‫• دو صورت دارد‪:‬‬
‫• ‪-1‬اگر بر جمع بودن خودش باقي باشد ‪ ,‬تبديل به مفرد شده و‬
‫ياء نسبت به مفرد آن اضافه مي شود‬
‫• مانند بساتين ‪ --‬بستان ‪ +‬ي = بستاني‬
‫• ‪-2‬اگر جمع مكسر به عنوان اسم مفرد استفاده شود ‪,‬ياء به‬
‫آن اضافه مي شود‬
‫• مانند انصار ‪ +‬ي = انصاري‬
‫• ازهار ‪ +‬ي = ازهاري‬
‫‪-15‬از اسمهايي كه ماقبل آخر آنها به ياء مشدد قرار دارد‬
‫چگونه اسم منسوب ساخته مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫الف‪ :‬ياء دوم كه متحرك است حذف مي شود‬
‫ب ‪ :‬ياء نسبت اضافه مي شود‬
‫َ‬
‫مانند طيب ‪ +‬ي = طيبي ّ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫غزيل ‪ +‬ي = غزيـلي‬
‫‪ -16‬از اسمي كه الف مقصوره سومين حرف باشد‬
‫چگونه اسم منسوب ساخته مي شود؟‬
‫‪ -1‬الف قلب به واو مي شود‬
‫‪ -2‬ياء مشدد اضافه مي شود‬
‫• مانند عصا ‪ +‬ي = عصوي‬
‫• عال ‪ +‬ي = علوي‬
‫• فتي ‪ +‬ي = فتوي‬
‫‪-16‬از اسمي كه الف مقصوره چهارمين حرف باشد‬
‫چگونه اسم منسوب ساخته مي شود؟‬
‫• اگر دومين حرف ساكن باشد مي توان الف را حذف يا قلب به‬
‫واو كرد‬
‫• اگر دومين حرف متحرك باشد بايد الف را حذف كرد‬
‫‪-17‬براي حاالت مختلف اسم منسوبي كه الف‬
‫مقصوره چهارمين حرف باشد مثال بزنيد‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫حبلي ‪ +‬ي = حبلوي ‪ ,‬حبلي ّ‬
‫ملهي ‪ +‬ي = ملهوي ‪ ,‬ملهي ّ‬
‫كندا ‪ +‬ي = كندي ّ‬
‫بنما ‪ +‬ي = بنمي‬
‫‪-18‬از اسمي كه الف مقصوره بعد از چهار حرف و يا‬
‫بيشتر آمده باشد چگونه اسم منسوب ساخته‬
‫مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-1‬الف مقصوره حذف مي شود‬
‫‪-2‬ياء نسبت اضافه مي شود‬
‫مانند فرنسا ‪ --‬فرنس ي ّ‬
‫مستشفي – مستشفي ّ‬
‫توجه ‪ :‬مصطفي ‪ ---‬مصطفوي‬
‫‪-19‬ساختن اسم منسوب از اسمهاي منقوص با توجه‬
‫به چه نكته اي بر چند دسته تقسيم مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫به سه دسته‬
‫به توجه به اينكه ”ياء“ بعد از دو حرف‬
‫سه حرف‬
‫چهار حرف و بيشتر آمده باشد‬
‫‪-20‬از اسم منقوص كه ياء سومين حرف باشد‬
‫چگونه اسم منصوب ساخته مي شود؟‬
‫‪ -1‬ياء قلب به واو مي شود‬
‫‪ -2‬ما قبلش مفتوح مي شود‬
‫• شجي ّ ‪ --‬شجوي ّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫• ع ِمي ‪ --‬عمو ي‬
‫از اسم منقوص كه ياء چهارمين حرف باشد چگونه‬
‫اسم منسوب ساخته مي شود؟‬
‫• جائز است كه ياء قلب به واو شود‬
‫• جائز است كه ياء حذف شود‬
‫• قاض ي ّ ‪ --‬قاضوي ّ = قاض ي ّ ‪ ,‬داعي ّ ‪ --‬داعوي ّ = داعي‬
‫‪-22‬از اسم منقوص كه ياء بعد از چهار حرف و يا‬
‫بيشتر آمده باشد چگونه اسم منسوب ساخته‬
‫مي شود؟‬
‫• ياء حذف مي شود‬
‫• ياء نسبت اضافه مي شود‬
‫• املهتدي ‪ ----‬املهتد ‪ +‬ي ّ = املهتدي‬
‫َ‬
‫‪-23‬چه زماني از اسم منسوب ”ف ِعيله“ ياء‬
‫حذف مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫با داشتن دو شرط ؛ اگر عين الفعل ‪:‬‬
‫صحيح باشد‬
‫مشدد نباشد‬
‫َ َ‬
‫مدينه ‪ --‬مدني ّ‬
‫صحيفه ‪َ --‬‬
‫ص َحفي‬
‫َ‬
‫‪-24‬چه زماني از اسم منسوب ”ف ِعيله“ ياء‬
‫حذف نمي شود؟‬
‫• اگر عين الفعل معتل باشد‬
‫• يا اگر عين الفعل مضاعف باشد‬
‫• مانند طويله ‪ --‬طويلي ّ جليله – جليلي ّ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫‪ -25‬چه زماني از اسم منسوب ”فعيله“ ياء‬
‫حذف مي شود؟‬
‫• وقتي كه عين الفعل آن مضاعف نباشد مانند‬
‫• جهينه ‪ ---‬جنهي ّ ‪ ,‬بثينه ـ بثني ّ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫‪-26‬اسم منسوب از ف ِعيل و فعيل معتل‬
‫الالم چگونه ساخته مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫ياء اول حذف مي شود‬
‫ياء دوم قلب به واو ما قبل مفتوح مي شود‬
‫مانند غني ّ – غنوي ّ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫‪ -27‬اسم منسوب از ف ِعيل و فعيل صحيح‬
‫اآلخر چگونه ساخته مي شود؟‬
‫• بدون هيچ تغييري ياء نسبت به آن اضافه مي شود‬
‫سهيل ‪َ --‬‬
‫• مانند عقيل – عقيلي ّ‪َ ُ ,‬‬
‫سهيلي ّ‬
‫‪ -28‬ساختن اسم منسوب از اسم ممدود با‬
‫توجه به چه نكته اي بر چند دسته تقسيم‬
‫مي شود؟‬
‫به سه دسته‬
‫•‬
‫• با توجه به اينكه همزه اسم ممدود ؛ زائد‬
‫• اصلي مقلوب باشد‬
‫‪ -29‬اگر همزه اسم ممدود زائده باشد‬
‫ساختن اسم منسوب آن چگونه است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫همزه قلب به واو مي شود‬
‫ياء نسبت به آن اضافه مي شود‬
‫مانند صحراء – صحراوي ّ‬
‫عمياء ‪ --‬عمياوي‬
‫‪ - -30‬اگر همزه اسم ممدود اصلي باشد‬
‫ساختن اسم منسوب آن چگونه است؟‬
‫• بدون تغيير ‪ ,‬ياء نسبت به آن اضافه مي شود‬
‫• مانند إنشاء – إنشائي ّ ‪ ,‬إمالء – إمالئي ّ‬
‫‪ --31‬اگر همزه اسم ممدود مقلوب از ”واو“‬
‫يا ”ياء“زائده باشد ساختن اسم منسوب آن‬
‫دو وجه جائز است‪ :‬چگونه است؟‬
‫•‬
‫‪-1‬همزه تغيير نكند‬
‫‪-2‬همزه قلب به واو شود‬
‫• مانند سماء – سمائي ّ = سماوي ّ ‪ ,‬بناء – بنائي ّ = بناوي‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪ -32‬اسم منسوب از اسمهاي مركب با‬
‫توجه به چه نكته اي بر چند دسته تقسيم‬
‫مي شود؟‬
‫به سه دسته‬
‫با توجه به نوع اسم مركب كه عبارتند از‪:‬‬
‫‪ -1‬اسنادي‬
‫‪ -2‬مزجي‬
‫‪ -3‬اضافي باشد‬
‫‪ -33‬ساختن اسم منسوب مركب اسنادي‬
‫چگونه است؟‬
‫• ياء نسبت به اولين قسمت آن اضافه مي شود‬
‫• قسمت دوم حذف مي شود‬
‫ً‬
‫• مانند تابط شرا ‪ --‬تابطي ّ ‪ ,‬جاد املولي – جادي ّ‬
‫‪-34‬ساختن اسم منسوب مركب مزجي‬
‫چگونه است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫ياء نسبت به اولين قسمت آن اضافه مي شود‬
‫قسمت دوم حذف مي شود‬
‫مانند بعلبك – بعلي ّ‬
‫خمسه عشر – خمس ي ّ‬
‫‪ -35‬ساختن اسم منسوب مركب اضافي‬
‫چگونه است؟‬
‫• با توجه به ويژگهاي مضاف بر چهار قسم است‪:‬‬
‫‪-1‬كنيه باشد‬
‫‪-2‬بوسيله مضاف اليه قابل شناسايي باشد‬
‫‪-3‬با حذف مضاف اليه با اسم ديگري اشتباه شود‬
‫‪-4‬هيچكدام از موارد باال نباشد‬
‫‪ -36‬اسم منسوب از مركب اضافي چگونه‬
‫ساخته مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫در اكثر موارد مضاف اليه حذف مي شود‬
‫ياء نسبت به مضاف اضافه مي شود‬
‫مانند بدر الدين – بدر ّي‬
‫إمرئ القيس ‪ ---‬إمر ٌّ‬
‫ئ‬
‫‪ -37‬اسم منسوب مركب اضافي كه مضاف‬
‫آن كنيه باشد چگونه است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫مضاف حذف مي شود‬
‫ياء نسبت به مضاف اليه اضافه مي شود‬
‫مانند ابوبكر – بكري ّ‬
‫أم كلثوم – كلثومي ّ‬
‫ابن عباس – عباس ي‬
‫‪ -38‬اسم منسوب مركب اضافي كه بوسيله‬
‫مضاف اليه قابل شناسايي باشد چگونه‬
‫مضاف حذف مي شود است؟‬
‫•‬
‫• ياء نسبت به مضاف اليه اضافه مي شود‬
‫• مانند غالم ز ٍيد – ز ّ‬
‫يدي ٌ‬
‫ّ‬
‫أحمدي ٌ‬
‫• بيت أحمد –‬
‫‪ -39‬اسم منسوب مركب اضافي كه در‬
‫صورت حذف مضاف اليه با اسم ديگري‬
‫اشتباه شود چگونه است؟‬
‫مضاف حذف مي شود‬
‫•‬
‫• ياء نسبت به مضاف اليه اضافه مي شود‬
‫شمس ‪ --‬شمس ّي ٌ‬
‫• مانند عبد‬
‫ٍ‬
‫• عبد القيس ‪ ---‬قيس ّي ٌ‬
‫‪ -40‬اسم منسوب اسمهايي كه الم الفعل آنها‬
‫حذف شده است بر چند قسم است؟‬
‫• بر دو قسم‪:‬‬
‫• الف ‪ :‬الم الفعل آنها در تثنيه و جمع برگردد‬
‫• ب‪ :‬الم الفعل آنها در تثنيه و جمع برنگردد‬
‫‪ -41‬اسمي كه الم الفعل محذوف آن در‬
‫تثنيه و جمع برمي گردد اسم منسوب آن‬
‫است؟‬
‫در اسم منسوب حرفچگونه‬
‫گردد‬
‫محذوف بر مي‬
‫•‬
‫• مانند أب – أبوان = أبوي ّ‬
‫• أخ – أخوان = أخوي ّ‬
‫ّ‬
‫أخواتي‬
‫• أخت – أخوات =‬
‫‪ -42‬اسمي كه الم الفعل محذوف آن در‬
‫تثنيه و جمع برنمي گردد اسم منسوب آن‬
‫چگونه است؟‬
‫‪-1‬حرف محذوف برگردد‬
‫‪-2‬حرف محذوف بر نگردد‬
‫مانند‬
‫• إبن ــ إبنان = إبنيّ ّ ‪ ,‬بنويّ ّّ‬
‫• ید – یدان = یديّ ّ ‪ ,‬یدويّ‬
‫‪ -43‬اسم منسوب اسمهايي كه فاء الفعل آنها‬
‫حذف شده است بر چند قسم است؟‬
‫• بر دو قسم‬
‫• الف‪ :‬صحيح الالم باشد‬
‫• ب‪ :‬معتل الالم باشد‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪ -44‬از اسم صحيح اآلخري كه فاء الفعل‬
‫آن محذوف باشد چگونه اسم منسوب‬
‫ساخته مي شود؟‬
‫حرف محذوف بر نمي گردد‬
‫ياء نسبت به آخرش اضافه مي شود‬
‫مانند‬
‫عده – ّ‬
‫عدي‬
‫ّ‬
‫صفي‬
‫صفه –‬
‫‪ -45‬از اسم ناقص ي كه فاء الفعل آن‬
‫محذوف باشد چگونه اسم منسوب‬
‫ساخته مي شود؟‬
‫حرف محذوف بر مي گردد‬
‫•‬
‫• ياء نسبت به آخرش اضافه مي شود‬
‫مانند‬
‫• ِشيه – وشو ّي‬
‫• ديه – ودو ّي‬
‫‪ -46‬چه صيغه هايي بدون ياءنسبت ‪,‬‬
‫داللت بر نسبت مي كنند؟‬
‫• اسمهايي كه بر اوزان زير باشند‬
‫َ‬
‫‪-1‬فعال مانند عطار‬
‫‪-2‬فاعل مانند تامر‬
‫َ‬
‫‪-3‬ف ِعل مانند رجل طعم ( صاحب طعام)‬
‫‪ -47‬اسمهاي منسوب شاذ مشهور كدامند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫مرو – مروزي (مرو ّيّ)ّ‬
‫شتاء – َشتوي ( شتائي‪ ,‬شتاو ّيّ)ّ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫قريش – قرش ّيّ ( قريش ي )‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ي‬
‫ي‬
‫باديه – بدو ( بادو ‪ ,‬بادي ّ)‬
‫درس دوم‬
‫تصغير‬
‫هدفهاي كلي‬
‫• شناختن اسم تصغير‬
‫• نحوه ساختن اسم تصغير‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعريف تصغير‬
‫‪-2‬فوائد لفظي و معنوي تصغير‬
‫‪-3‬اوزان اسم تصغير‬
‫‪ -4‬مصغر كردن اسمهاي ثالثي مجرد و مزيد‬
‫‪-5‬مصغر كردن اسمهاي رباعي مجرد و مزيد‬
‫‪-6‬مصغر كردن اسمهاي خماس ي مجرد و مزيد‬
‫‪-7‬نحوه حذف حروف از اسمهاي مصغر‬
‫‪-8‬مصغر كردن اسمهاي مثني و جمع‬
‫‪-9‬مصغر كردن اسمهاي معتل‬
‫‪ -10‬مصغر كردن اسمهاي مقصور ‪ ,‬منقوص ‪ ,‬ممدود‬
‫‪ -11‬مصغر كردن اسمهاي مؤنث لفظي و معنوي‬
‫‪ -12‬مصغر كردن اسمهاي كه بعض ي از حروف اصلي آنها محذوف‬
‫است‬
‫‪-1‬تصغير چيست؟‬
‫• معناي لغوي تصغير ‪ ,‬تحقير كردن و كاهش دادن است‬
‫ُ‬
‫ُ ًَ ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫• و اصطالحا تغيير اسم به يكي از اوزان فعيل ‪ ,‬فعي ِعل و فعي ِعيل‬
‫مي باشد‬
‫ُ َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫• مانند جـبـيل ‪ ,‬جـع ِيفر ‪ ,‬قنيـ ِديل‬
‫‪-2‬فائده لفظي تصغير چيست؟‬
‫• مختصر كردن جمله است زيرا شجيره مختصرتر از شجره‬
‫صغيره است‬
‫‪-3‬تصغير از نظر معنا چه فايده اي دارد؟‬
‫• الف‪ -‬نشان دادن كوچكي = بحيره‬
‫• ب‪ -‬تحقير كردن = شويعر‬
‫• ج‪ -‬نشان دادن كمي = دريهمات‬
‫• د‪ -‬نزديك بودن زمان يا مكان = قبيل الفجر‬
‫• ه‪ -‬اظهار محبت = بني ّ‬
‫• و‪ -‬گاهي اوقات تصغير براي نشان دادن بزرگي چيزي است =‬
‫د ًويهيه‬
‫‪-4‬شروط اسمي كه مصغر مي شود‬
‫چيست؟‬
‫‪-1‬اسم باشد‬
‫‪-2‬معرب باشد‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫‪-3‬بر اوزان اسم مصغر نباشد‪ #‬كميت‬
‫‪-4‬قابل تصغير باشد ‪ #‬كبير‬
‫‪-5‬مصغر اسم ثالثي مجرد بر چه وزني‬
‫آورده مي شود؟‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫• بر وزن فعيل‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫• مانند جـبيـل‬
‫‪-6‬ياء تصغير چيست؟‬
‫• ياء ساكني كه بعد از حروف دوم براي مصغر كردن آورده مي‬
‫شود‬
‫‪-7‬مصغر اسم رباعي مجرد بر چه وزني‬
‫آورده مي شود؟‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫• بر وزن فعي ِعل مانند جع ِيفر‬
‫‪ -8‬مصغر اسم خماس ي مجرد و مزيد بر‬
‫چه وزني آورده مي شود؟‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫• حرف پنجم و ديگر حروف زائد حذف مي شود و بر وزن فعي ِعل‬
‫ساخته مي شود‬
‫َ‬
‫• مانند ُعنيـ ِدل‬
‫‪-8‬چه زماني جائز است كه مصغر خماس ي‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ً‬
‫مجرد بر وزن فعي ِعيل آورده مي شود؟‬
‫• اگر اسم بدون ياء باشد جايز است كه بر اين وزن نيز ساخته‬
‫شود مانند سفيريج‬
‫‪-9‬مصغر اسم ثالثي مزيدي كه چهار حرفي‬
‫باشد چگونه ساخته مي شود؟‬
‫• حرف زائد باقي مي ماند مانند شاعر = ُ َ‬
‫شوي ِعر‬
‫‪ -10‬مصغر اسم ثالثي مزيدي كه بيش از دو حرف‬
‫زائد داشته باشد و حرف لين زائد ماقبل حرف آخر‬
‫نداشته باشد ‪ ,‬چگونه ساخته مي شود؟‬
‫• فقط يك حرف زائد كه داراي ارجحيت باشد باقي مي ماند‬
‫‪ -11‬در حذف حروف زائد اسم تصغير ‪,‬‬
‫بقاءكدام حرف بر حروف ديگر اولويت‬
‫دارد؟‬
‫‪-1‬ميم بر همه حروف اولويت دارد‬
‫‪-2‬تاء بر سين اولويت دارد‬
‫‪-3‬سين بر همزه اولويت دارد‬
‫• مانند منطلق = مطيلق‬
‫• استخراج = تخيريج‬
‫‪-12‬مصغر اسم ثالثي و رباعي مزيدي كه پنج حرفي‬
‫بوده و ماقبل حرف آخر ‪ ,‬حرف لين باشد ‪ ,‬چگونه‬
‫ساخته مي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫بر وزن فعيـ ِعيل ساخته مي شود‬
‫مانند مصباح = ُ َ‬
‫مص ِيبيح‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫قنديل = قنيـ ِديل‬
‫ُ َ‬
‫حلقوم = حـلـ ِيقيم‬
‫‪ -13‬مصغر اسم رباعي مزيدي كه بيش از يك‬
‫حرف زائد داشته باشد ‪ ,‬چگونه ساخته مي‬
‫شود؟‬
‫• تمام حروف زائد به جز حرف لين ما قبل آخر حذف مي شود‬
‫َ‬
‫َ‬
‫• مانند مدحرج = ُدح ِيرج‬
‫َ‬
‫• متسلسل = ُسلي ِـسل‬
‫‪ -14‬در هنگام تصغير ‪ ,‬اگر حروف زائد‬
‫هيچكدام بر ديگري اولويت نداشته باشد ‪ ,‬چه‬
‫مي بايست كرد؟‬
‫• جائز است يكي را حذف و ديگري را باقي گذاشت‬
‫َ‬
‫َ‬
‫• مانند علندي = ُعلي ِند ‪ُ ,‬عليـ ٍد‬
‫‪ -15‬در اسم تصغير چه حرفي به جاي‬
‫حروف محذوف ‪ ,‬جائز است بيايد؟‬
‫• اگر اسم ياء نداشته باشد جائز است قبل از حرف آخر ياء‬
‫ساكن آورد‬
‫• مانند سفرجل = سفيرج ‪ ,‬سفيريج‬
‫‪ -16‬تصغير غير قياس ي كدام است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اگر مصغر اسمي ‪ ,‬بر وزني غير از اوزان سه گانه‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫فعيل ‪ ,‬فعي ِعل و فعي ِعيل‬
‫بيايد اين تصغير غير قياس ي و شاذ مي باشد‬
‫مانند مغرب = مغيربان ‪ ,‬ليله = ُ َليـيلَـيهَ‬
‫‪ -17‬چه زماني حرف بعد از ياء تصغير‬
‫مفتوح مي شود؟‬
‫• وقتي كه حرف مذكور واقع شده باشد قبل از‪:‬‬
‫‪-1‬تاء تانيث‬
‫‪-2‬الف مقصوره تانيث‬
‫‪-3‬الف ممدوده تانيث‬
‫‪-4‬الف جمع بر وزن افعال‬
‫‪-5‬الف صفت بر وزن فعالن‬
‫‪-6‬در اسم علم بر وزن فعالن‬
‫‪ -18‬چه اسمهايي مانند اسمهاي رباعي‬
‫مصغر مي شوند؟‬
‫• هر اسمي كه بعد از چهار حرف به آن متصل شده باشد ‪:‬‬
‫‪-1‬تاء تانيث‬
‫‪-2‬الف تانيث ممدوده‬
‫‪-3‬ياء نسبت‬
‫‪-4‬الف و نون زائده‬
‫‪ -19‬اسمهاي مركب اضافي چگونه مصغر‬
‫مي شوند؟‬
‫• مضاف مصغر شده و مضاف اليه تغييري نمي يابد‬
‫• مانند‪ :‬عبد هللا = عبيدهللا‬
‫‪ -20‬اسمهاي مركب مزجي چگونه مصغر مي‬
‫شوند؟‬
‫• قسمت اولش فقط مصغر شده و قسمت دوم هيچ تغييري پيدا‬
‫نمي كند‬
‫• مانند بعلبك = ُ َ‬
‫بعيـل َـبك‬
‫‪ -21‬در چه مواردي مصغر فعالن بر‬
‫ُ‬
‫وزن ُفعيالن آورده مي شود؟‬
‫‪-1‬اگر صفت باشد و مؤنثش بر وزن فعلي بیاید‬
‫مانند َ‬
‫ُعطیشان‬
‫‪-2‬اسم علم باشد مانند ُس َلیمان‬
‫‪ -22‬در چه مواردي مصغر فعالن بر‬
‫ُ‬
‫وزن ُفعيلين آورده مي شود؟‬
‫• زماني كه اسم جنس باشد‬
‫• مانند سلطان = سليطين‬
‫• فنجان = فنيجين‬
‫‪ -23‬اسمهاي مثني و جمع چگونه مصغر مي‬
‫شوند؟‬
‫• مفرد آنها مصغر شده و سپس عالمتهاي مثني و جمع به آنها‬
‫اضافه مي شود‬
‫• مانند مسلمين = ُ‬
‫مس ِيل َميـ ِن‬
‫ِ‬
‫مسلمات = ُ َ‬
‫مسيـ ِلمات‬
‫‪ -24‬جمع مكسر چگونه مصغر مي شود؟‬
‫‪-1‬اگر جمع قلت باشد بر همان وزن مصغر مي شود‬
‫‪-2‬اگر جمع كثرت باشد ‪ ,‬مفردش مصغر شده و سپس عالمت جمع‬
‫مذكر سالم و يا جمع مؤنث سالم اضافه مي شود‬
‫‪ -25‬اسمهاي مختوم به الف مقصوره كه الف‬
‫چهارمين حرف باشد ‪ ,‬چگونه مصغر مي شوند؟‬
‫• الف مقصوره وجوبا باقي مي ماند‬
‫• ماقبل الف مفتوح مي شود‬
‫َ‬
‫• مانند بشري = ُبشيري‬
‫‪ -26‬اسم مختوم به الف مقصوره كه‬
‫حرف سوم مد زائد باشد‪ ,‬چگونه مصغر‬
‫مي شود؟‬
‫• دو وجه جائز است‪:‬‬
‫‪-1‬حرف مد زائد حذف شده و الف باقي بماند‬
‫‪-2‬الف حذف شده و مد زائد باقي بماند‬
‫َ ّ‬
‫• مانند حباري = ُ َ‬
‫حبيري ‪ُ ,‬حبـيِـر‬
‫‪ -27‬اسم مختوم به الف مقصوره كه سومين حرف ‪,‬حرف مد‬
‫نباشد و الف چهارمين حرف و يا بعد از آن باشد چگونه‬
‫مصغر مي شود؟‬
‫• حذف الف واجب است‬
‫• مانند قرقري = ُ َ‬
‫قريـقر‬
‫‪-28‬اسمي كه حرف دوم آن حرف‬
‫عله ”یاء“ باشد ‪ ,‬چگونه مصغر مي‬
‫شود؟‬
‫• الف‪ -‬اگر مقلوب از واو و همزه باشد به اصل خود بر‬
‫مي گردد‬
‫• ب – اگر در اصل حرف صحیح بوده به آن بر مي‬
‫گردد‬
‫• ج‪ -‬اگر اصلي باشد به حالت خود باقي مي ماند‬
‫‪ -29‬اسمي كه حرف دوم آن حرف‬
‫عله ”واو“ باشد ‪ ,‬چگونه مصغر مي‬
‫شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-1‬اگر مقلوب باشد به اصل خود بر مي گردد‬
‫‪-2‬اگر اصلي باشد تغییر پیدا نمي كند‬
‫مانند موقن = ُ َمییــقنن‬
‫ثوب = َثوی ــب‬
‫لوم = لُ َؤی ــم‬
‫‪ -30‬اسمي كه حرف دوم آن الف‬
‫منقلبه یا زائده باشد ‪ ,‬چگونه مصغر‬
‫مي شود؟‬
‫• به اصل خود بر مي گردد مانند باب = ُ َبو ـیب ‪ ,‬فار‬
‫= ُ َفؤی ــر‬
‫• اگر زائده باشد قلب به واو مي شود مانند شاهد‬
‫شوی ــ نهد‬
‫=ُ َ‬
‫‪ -31‬اگر الف منقلبه در اصل همزه باشد‬
‫در هنگام تصغیر در چه صورتي قلب به‬
‫واو مي شود؟‬
‫• در صورتي كه قبل از الف نیز همزه باشد‬
‫• مانند أا ندم = ُ َأوی ــ ندم‬
‫‪ -32‬اسمي كه سومین حرف آن الف‬
‫باشد چگونه مصغر مي شود؟‬
‫• قلب به یاء مي شود‬
‫• مانند عصا = عصـي ّ ‪ ,‬فتي = فتي ّ ‪ ,‬كتاب = ُكتـَـیب‬
‫‪ -33‬اسمي كه سومین حرف آن واو‬
‫باشد چگونه مصغر مي شود؟‬
‫• قلب به یاء مي شود‬
‫خطوة= خـ َطـیـَّه‬
‫• مانند‬
‫َ‬
‫• دلو = ُد َلي ّ‬
‫‪ -34‬اسمي كه سومین حرف آن یاء‬
‫باشد چگونه مصغر مي شود؟‬
‫• یاء هیچ تغییري نمي كند‬
‫• مانند سبیل = ُسبـَیــل‬
‫• نبیل = ُنـبـَیـل‬
‫‪ -35‬در چه صورتي در هنگام‬
‫تصغیر ‪ ,‬حرف اصلي محذوف بر‬
‫مي گردد؟‬
‫• به جز تاء تانیث ‪ ,‬حداقل دو حرف باقي مانده باشد مانند‬
‫عده = وعُیدَ ه‬
‫‪ -36‬در چه صورتي در هنگام‬
‫تصغیر ‪ ,‬حرف اصلي محذوف بر‬
‫نمي گردد؟‬
‫• به جز تاء تانیث حداقل سه حرف باقي مانده باشد‬
‫• مانند ناس ( أناس) = ُنـ َویـس‬
‫‪ -37‬اسم مؤنث معنوي سه حرفي‬
‫چگونه مصغر مي شود؟‬
‫• به آخر آن تاء تانیث اضافه مي شود‬
‫• مانند هند = هنیده ‪ ,‬نار = نویره‬
‫درس سوم‬
‫هدفهاي كلي‬
‫• ‪-1‬شناختن مفهوم حال‬
‫‪ -2‬نحوه تشخيص حال در جمله‬
‫‪ -3‬نحوه آوردن حال‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعريف حال‬
‫‪-2‬شناختن ويژگيهاي حال‬
‫‪-3‬شناختن اركان حال‬
‫‪-4‬شناختن انواع حال‬
‫‪-5‬شناختن انواع حال تاكيدي‬
‫‪-6‬شناختن موارد حال جامد‬
‫‪-7‬شناختن موارد حال معرفه‬
‫‪-8‬شناختن ترتيب حال با ذوالحال‬
‫‪-9‬شناختن حال با عامل‬
‫‪ -10‬آوردن حال متعدد‬
‫‪ -11‬موارد حذف عامل حال‬
‫‪-1‬تعريف حال چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اسم‬
‫مشتق‬
‫نكره‬
‫منصوبي‬
‫است كه از اركان غير اساس ي جمله بوده‬
‫و حالت فاعل و يا مفعول و يا هردو و يا غير از آن دو را‬
‫در زمان وقوع فعل بيان مي كند‬
‫‪-2‬جمله حاليه از چه اركاني تشكيل شده‬
‫است؟‬
‫• سه ركن و عبارتند از‪:‬‬
‫‪-1‬عامل حال‬
‫‪-2‬ذوالحال (صاحب حال)‬
‫‪-3‬حال‬
‫‪-3‬صاحب حال چيست و چه اعرابي دارد؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اسم غالبا معرفه اي است كه بوسيله حال ‪ ,‬حالت آن‬
‫مشخص مي شود‬
‫و اعرابهاي زير را مي تواند داشته باشد‪:‬‬
‫مرفوع= فاعل ‪,‬نائب فاعل ‪ ,‬مبتدا ‪ ,‬خبر‬
‫منصوب = كليه مفعولها‬
‫مجرور‬
‫‪-4‬مقصود از حال متنقله چيست؟‬
‫• حالي است كه در اكثر موارد فقط براي مدت معيني همراه‬
‫ذوالحال باشد و گاهي ذوالحال بدون آن مي آيد‬
‫‪-5‬در چند مورد حال ثابت و غير متنقله مي‬
‫باشد؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫سه مورد‬
‫الف‪ -‬حال مؤكده باشد‬
‫ب‪ -‬عامل بر تجدد و پيدايش ذوالحال داللت كند‬
‫ج‪ -‬حال صفتي غير قابل انفكاك از ذوالحال باشد‬
‫‪-6‬در چه مواردي حال به صورت جامد مؤول‬
‫به مشتق آورده مي شود؟‬
‫• اگر حال داللت كند بر‪:‬‬
‫– تشبيه‬
‫– ارتباط دو طرفه‬
‫– ترتيب‬
‫– قيمت‬
‫ً‬
‫‪-7‬در جمله ” كر ّ الجندي ّ أسدا “ چه نوعي از‬
‫حال آورده شده است؟‬
‫• أسدا حال جامد مؤول به مشتق است‬
‫• و بر تشبيه داللت مي كند‬
‫ً‬
‫• و به معني مشبها باالسد مي باشد‬
‫ً‬
‫بيد “چه‬
‫‪-8‬در جمله ” سلمت البائع النقود يدا ٍ‬
‫نوعي از حال آورده شده است؟‬
‫ً‬
‫• يدا بيد حال جامد مؤول به مشتق است‬
‫• و بر ارتباط دو طرفه داللت مي كند‬
‫• و به معني متقابضا مي باشد‬
‫ً‬
‫ً‬
‫‪ -10‬در جمله ” أدخلوا الصف واحدا واحدا“‬
‫چه نوعي از حال آورده شده است؟‬
‫ً‬
‫• واحدا حال جامد مؤول به مشتق است‬
‫• و بر ترتيب داللت مي كند‬
‫• و به معني مرتبين مي باشد‬
‫ً‬
‫‪ -11‬در جمله ” إشتريت القمح مدا بدرهم “ چه‬
‫نوعي از حال آورده شده است؟‬
‫ً‬
‫• مدا حال جامد مؤول به مشتق است‬
‫• و بر قيمت داللت مي كند‬
‫َّ ً‬
‫• و به معني مسعـرا مي باشد‬
‫‪ -12‬آيا حال مي تواند به صورت معرفه‬
‫بيايد؟‬
‫• گاهي حال به صورت معرفه مي آيد ولي مؤول به نكره است‬
‫• مانند جاء ٌيد وحدهَ‬
‫ز‬
‫ً‬
‫• وحده حال است و به معني منفردا مي باشد‬
‫‪ -13‬چه زماني مصدر مي تواند به عنوان حال‬
‫آورده شود؟‬
‫• نكره باشد‬
‫• مؤول به مشتق باشد‬
‫ً‬
‫ٌ‬
‫• مانند جاء زيد بغتة ً يعني مباغتا‬
‫‪ -14‬چه زماني جائز است كه ذوالحال نكره‬
‫بيايد؟‬
‫‪-1‬حال مقدم بر ذوالحال باشد‬
‫‪-2‬ذوالحال نكره مخصصه باشد‬
‫‪-3‬اداه نفي يا شبه نفي قبل از ذوالحال بيايد‬
‫‪ -15‬حال و ذوالحال به چه ترتيبي در جمله مي‬
‫آيند؟ و چند حالت دارند؟‬
‫• سه حالت‬
‫‪-1‬جواز تقديم و تأخير حال بر ذوالحال‬
‫‪-2‬وجوب تقديم حال بر ذوالحال‬
‫‪-3‬وجوب تقديم ذوالحال بر حال‬
‫‪ -16‬چه زماني تقديم حال بر ذوالحال واجب‬
‫است؟‬
‫• ذوالحال محصور باشد‬
‫‪ -17‬چه زماني تقديم ذوالحال بر حال واجب‬
‫است؟‬
‫‪ -1‬حال محصور باشد‬
‫‪-2‬ذوالحال مجرور به حرف جر باشد‬
‫‪ - 3‬ذوالحال مجرور به اضافه باشد‬
‫‪ -18‬در چه مواردي جائز است حال براي‬
‫مضاف اليه بيايد؟‬
‫‪-1‬ذوالحال بوسيله مصدر يا وصف مجرور شده باشد‬
‫‪-2‬مضاف ‪ ,‬جزء حقيقي مضاف اليه باشد‬
‫‪-3‬مضاف به منزله جزء مضاف اليه باشد به نحوي كه حذف‬
‫مضاف صحيح باشد‬
‫‪ -19‬حال با عاملش به چه ترتيبي مي آيند؟‬
‫چند حالت دارند؟‬
‫• سه حالت‬
‫‪-1‬جواز تقديم حال بر عامل‬
‫‪-2‬وجوب تأخير حال از عامل‬
‫‪-3‬وجوب تقديم حال بر عامل‬
‫‪ -20‬در چه مواردي تقديم حال بر عاملش جائز‬
‫است؟‬
‫‪-1‬عامل فعل متصرف باشد‬
‫‪-2‬عامل شبه فعل متصرف باشد مانند اسم فاعل‪ ,‬اسم مفعول ‪,‬‬
‫صفت مشبهه‬
‫‪ -21‬در چه مواردي تأخير حال بر عاملش واجب‬
‫است؟‬
‫‪-1‬عامل فعل جامد باشد‬
‫‪-2‬عامل صفت شبيه به فعل جامد باشد مانند اسم تفضيل‬
‫‪-3‬عامل معنوي باشد مانند اسم اشاره ‪ ,‬حروف تشبيه و تمني ‪,‬‬
‫ظرف و جار و مجرور‬
‫‪ -22‬در چه مواردي تقديم حال بر عامل واجب‬
‫است؟‬
‫‪-1‬حال اسم استفهام باشد‬
‫‪-2‬حال اسم شرط باشد‬
‫‪ -23‬حال متعدد به چند صورت مي آيد؟‬
‫• سه صورت‬
‫‪-1‬حال متعدد و ذوالحال يك باشد‬
‫‪-2‬حال متعدد و ذوالحال متعدد باشد‬
‫‪-3‬حال واحد و ذوالحال متعدد باشد‬
‫‪ -24‬هنگامي كه حال متعدد و ذوالحال نيز متعدد ولي‬
‫فاقد قرينه باشد ‪ ,‬چگونه ذوالحال تعيين مي شود؟‬
‫• حال اول براي ذوالحال نزديك تر به آن‬
‫• و حال دوم براي ذوالحال دورتر‪ ,‬قرار داده مي شود‬
‫‪ -25‬حال مؤكده چيست؟‬
‫• حالي كه معناي جديدي را نمي رساند و مي توان مفهوم آن را از‬
‫كلمات قبل از آن فهميد ولي براي تاكيد همان معنا آورده مي‬
‫شود‬
‫‪ -26‬حال مؤكده بر چند نوع است؟‬
‫• سه نوع‬
‫‪-1‬تاكيد كننده عامل‬
‫‪-2‬تاكيد كننده ذوالحال‬
‫‪-3‬تاكيد كننده مضون جمله‬
‫‪ -27‬حالي كه براي تاكيد عامل مي آيد بر چند‬
‫قسم است؟‬
‫• دو قسم‬
‫‪-1‬فقط معناي آن با عاملش يكسان باشد‬
‫‪-2‬هم از نظر لفظ و هم از نظر معنا با عاملش يكسان باشد‬
‫‪ -28‬حال مؤكده براي تاكيد ذوالحال چگونه‬
‫است؟‬
‫• حالي است كه بر همان چيزي داللت مي كند كه ذوالحال نيز بر‬
‫آن داللت دارد‬
‫‪ -29‬حال تأكيدي كه مضمون جمله را تأكيد‬
‫مي كند چه شرايطي دارد؟‬
‫‪-1‬جمله از دو اسم معرفه تشكيل شده باشد‬
‫‪-2‬هر دو جزء جمله اسم جامد باشد‬
‫‪-3‬عامل حال محذوف باشد‬
‫‪-4‬واجب است حال بعد از جمله بيايد‬
‫‪-30‬حال مؤسس چيست؟‬
‫• حالي كه بيان كننده مفهوم جديدي براي ذوالحال مي باشد و‬
‫چنانچه حذف شود مفهوم آن از جمله فهميده نمي شود‬
‫‪ -31‬نام ديگر حال مؤسس چيست؟‬
‫• حال غير تاكيدي‬
‫• حال مبين‬
‫‪ -32‬حال از نظر لفظ بر چند نوع است؟‬
‫• سه نوع‬
‫‪-1‬مفرد ‪ :‬صلي املؤمن خاشعا‬
‫‪-2‬شبه جمله ‪ :‬شاهدت الرجل بين املصلين‬
‫ً‬
‫‪-3‬جمله ‪ :‬رأيت سعيدا يلعب في الساحة‬
‫‪ -33‬اگر حال به صورت جمله آورده شود چه‬
‫شرايطي بايد داشته باشد؟‬
‫‪-1‬خبريه باشد‬
‫‪-2‬بر آينده داللت نكند و سين وسوف و لن نداشته باشد‬
‫‪-3‬مشتمل بر كلمه اي براي ارتباط با ذوالحال باشد‬
‫‪ -34‬چه كلماتي جمله حاليه را به ذوالحال‬
‫ارتباط مي دهند؟‬
‫‪-1‬ضمير‬
‫‪-2‬واو‬
‫‪-3‬واو و ضمير با هم‬
‫ٌ‬
‫ٌ‬
‫• مانند جاء زيد و هو راكب سيارة ً‬
‫‪ -35‬ارتباط دادن جمله حاليه با واو چه‬
‫احكامي دارد؟‬
‫‪-1‬واجب‬
‫‪-2‬ممتنع‬
‫‪-3‬جائز‬
‫‪ -36‬چه زماني ارتباط جمله حاليه با واو واجب‬
‫است؟‬
‫‪-1‬جمله حاليه فعليه باشد‬
‫‪-2‬مضارع مثبت همراه با قد باشد‬
‫‪-3‬ماض ي منفي با ”ما“ باشد‬
‫• مانند لم تذموني و قد تعلمون صدق ودي‬
‫‪ -37‬چه زماني ارتباط جمله حاليه با واو ممنوع‬
‫است؟‬
‫• وقتي كه جمله حاليه‪:‬‬
‫‪-1‬مضارع مثبت بدون قد باشد‬
‫‪-2‬بعد از حرف عطف آمده باشد‬
‫‪-3‬تاكيد كننده مضمون جمله باشد‬
‫‪ -38‬چه زماني ارتباط جمله حاليه با واو جائز‬
‫است؟‬
‫• وقتي كه جمله حاليه‪:‬‬
‫‪-1‬اسميه باشد‬
‫‪-2‬مضارع منفي باشد‬
‫‪-3‬ماض ي مثبت بدون قد باشد مانند إنتفض العصفور بلله‬
‫القطر‬
‫‪ -39‬حذف عامل حال چه احكامي دارد؟‬
‫‪-1‬جائز‬
‫‪-2‬واجب‬
‫‪ -40‬چه زماني حذف عامل حال ممنوع‬
‫است؟‬
‫• وقتي كه حال‪:‬‬
‫‪-1‬تاكيد كننده مضمون جمله باشد‬
‫‪-2‬ساد مسد خبر باشد‬
‫‪-3‬بر ازدياد و يا كاهش تدريجي داللت كند‬
‫‪ -41‬چه زماني حذف عامل حال جائز‬
‫است؟‬
‫• هر گاه كه قرينه اي لفظي و يا معنوي بر وجود آن داللت كند‬
‫‪ -42‬چه زماني حال ساد مسد خبر است؟‬
‫‪-1‬وقتي كه جمله اسميه باشد‬
‫‪-2‬مبتدا جمله اسميه ‪,‬مصدر باشد‬
‫‪-3‬در جمله اسميه ‪ ,‬خبر ذكر نشده باشد‬
‫ُ‬
‫‪ -43‬در جمله ” ضربي العبد مسيئا“ مسيئا چه‬
‫نقش ي دارد و چه كلمه اي آن را منصوب كرده‬
‫است؟‬
‫‪-1‬ساد مسد خبر و حال است‬
‫‪ -2‬فعل كان تامه محذوف‬
‫ً‬
‫ُ‬
‫‪ -44‬تقدير جمله ” ضربي العبد مسيئا“ چگونه‬
‫بوده است؟‬
‫ً‬
‫ُ‬
‫• ضربي العبد حاصل إذا كان العبد مسيئا‬
‫درس چهارم‬
‫تمييز‬
‫هدفهاي كلي‬
‫‪-1‬شناختن تمييز‬
‫‪-2‬نحوه آوردن تمييز در جمالت مختلف‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعريف تمييز‬
‫‪-2‬شناختن انواع تمييز ذات‬
‫‪-3‬شناختن انواع تمييز نسبت‬
‫‪-4‬شناختن تمييز محول و غير محول‬
‫‪-5‬موارد جواز مجرور شدن تمييز به من‬
‫‪-6‬شناختن عامل تمييز‬
‫‪-7‬شناختن ترتيب تمييز با عامل‬
‫‪-8‬تشخيص انواع تمييز كم‬
‫‪-9‬شناختن حاالت اعرابي كم‬
‫‪ -10‬شناختن تمييز اعداد‬
‫‪ -11‬شناخت متشابهات و تفاوتهاي حال با تمييز‬
‫‪ -1‬تعريف تمييز چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اسم‬
‫نكره‬
‫جامدي‬
‫كه باعث رفع ابهام از كلمه و يا جمله ماقبل مي شود‬
‫‪ -2‬تمييز بر چند نوع است؟‬
‫‪-1‬تمييز ذات كه تمييز مفرد ناميده مي شود‬
‫‪-2‬تمييز نسبت كه تمييز جمله ناميده مي شود‬
‫تمييز چه اعرابي دارد؟‬
‫‪-1‬در اكثر موارد منصوب است‬
‫‪ -2‬در بعض ي موارد به وسيله ِمن مجرور مي شود‬
‫‪-4‬تمييز ذات چيست؟‬
‫• اسمي كه بعد از كلمات زير قرار گرفته تا ابهام آن كلمه را رفع كند‬
‫‪-1‬وزن‬
‫‪-2‬مساحت‬
‫‪-3‬كيل‬
‫‪-4‬عدد‬
‫‪-5‬شبه مقدار ( كه شامل تمییز جنس و كلماتي مانند ”مثل و غیر“‬
‫مي شود)‬
‫‪-5‬مقصود از شبه مقدار چيست؟‬
‫• هر كلمه مبهمي كه بر ميزان غير مشخص ي داللت كند و ابزار‬
‫خاص ي براي اندازه گيري آن وجود نداشته باشد‬
‫ً‬
‫• مانند عندي مد َّ البصر ارضا‬
‫‪-7‬چه زماني تمييز مفرد فقط مجرور مي‬
‫شود؟‬
‫• اگر اسم مبهم عدد ‪ 3‬الي ‪ 1000000 ,1000 ,100 , 10‬باشد‬
‫‪ -8‬چه زماني تمييز مفرد جائز است‬
‫منصوب و يا مجرور شود؟‬
‫الف ‪ -‬اسم مبهم‪ ,‬عدد نبوده و مقدار يا شبه مقدار باشد‬
‫ب‪ -‬اسم مبهم به كلمه اي اضافه شده باشد كه حذف مضاف‬
‫اليه جائز باشد‬
‫ً‬
‫ٌ‬
‫• مانند زيد أحسن الناس رجال‬
‫‪-8‬چه زماني تمييز مفرد فقط منصوب مي‬
‫شود؟‬
‫‪-1‬اسم مبهم عدد ‪ 11‬تا ‪ 99‬باشد‬
‫‪ -2‬اسم مبهم به كلمه اي اضافه شده باشد كه حذف مضاف اليه‬
‫جائز نباشد‬
‫ً‬
‫• مانند ما في السماء قدر راح ٍة ححابا‬
‫‪-9‬تمييز نسبت چيست؟‬
‫• تمييزي كه از جمله ماقبل خود رفع ابهام كند‬
‫‪ -10‬تمييز نسبت بر چند نوع است؟‬
‫‪-1‬تمييز محول از فاعل‬
‫‪-2‬تمييز محول از مفعول‬
‫‪-3‬تمييز محول از مبتدا‬
‫‪-4‬تمييز غير محول‬
‫‪ -11‬مقصود از تمييز محول چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫تمييزي كه در حقيقت فاعل يا مفعول و يا مبتدا بوده‬
‫و مضاف اليه داشته است‬
‫و نقش خود را به مضاف اليه داده‬
‫و خود در آخر جمله به صورت تمييز آمده است‬
‫‪ -12‬تمييز محول در چه مواردي وجوبا‬
‫منصوب است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-1‬تمييز محول از فاعل‬
‫‪-2‬تمييز محول از مفعول‬
‫‪ -3‬تمييز محول از مبتدا‬
‫‪ -13‬در چند مورد تمييز افعل تفضيل‬
‫وجوبا منصوب است؟‬
‫• در دو مورد‬
‫‪-1‬اگر افعل تفضيل به كلمه اي غير از تمييز اضافه شده باشد‬
‫‪-2‬اگر تمييز از نظر معنا ‪ ,‬فاعل افعل تفضيل باشد‬
‫‪ -14‬چه زماني تمييز افعل تفضيل وجوبا‬
‫مجرور است؟‬
‫• اگر تمييز از نظر مفهوم و معنا ‪ ,‬فاعل اسم تفضيل نباشد‬
‫• مانند فاطمه أكرم إمرا ٍة‬
‫‪ -15‬تمييز غير محول چيست؟‬
‫• تمييزي است كه براي رفع ابهام از جمله ماقبل آمده است و در‬
‫واقع فاعل ‪ ,‬مفعول و مبتدا نبوده است‬
‫‪ -16‬تمييز غير محول در چه مواردي آورده‬
‫مي شود؟‬
‫بزيد ِّ‬
‫‪-1‬بعد از صيغه تعجب قياس ي‪ :‬مانند أكرم ٍ‬
‫ً‬
‫‪-2‬بعد از صيغه تعجب سماعي مانند هلل دره فارسا‬
‫‪ -17‬تمييز غير محول چه اعرابي دارد؟‬
‫• جائز است منصوب باشد و جائز است بوسيله ِمن مجرور گردد‬
‫ً‬
‫ً ً‬
‫جل‬
‫• مانند ما أشجع زيدا رجال = ما أشجع زيدا من ر ٍ‬
‫‪ -18‬در چه مواردي جائز است تميير با ِمن‬
‫مجرور شود؟‬
‫‪-1‬اگر تمييز غير محول باشد‬
‫‪-2‬اگر تمييز براي غير عدد باشد‬
‫‪-3‬اگر تمييز محول از مفعول باشد‬
‫‪ -19‬در جمله ” عندي ٌ‬
‫شبر ارض“ چه نوع‬
‫تمييزي آورده شده و چه اعرابي دارد؟‬
‫• تمييز مفرد‪.‬‬
‫• جائز است منصوب باشد و مي تواند بوسيله من مجرور شود‬
‫‪ -20‬در جمله ” غرست أالرض شجر“چه نوع‬
‫تمييزي آورده شده و چه اعرابي دارد؟‬
‫• تمييز محول از مفعول‬
‫• جائز است منصوب باشد و مي تواند بوسيله من مجرور شود‬
‫‪ -21‬در چه مواردي مجرور كردن تمييز به‬
‫وسيله من ممنوع است؟‬
‫‪-1‬تمييز عدد‬
‫‪-2‬تمييز محول از فاعل‬
‫‪-3‬تمييز منصوب بعد از أفعل تفضيل‬
‫‪ -22‬عامل تمييز چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اگر تمييز مفرد باشد همان اسم مبهم ‪ ,‬عامل تمييز است‬
‫اگر تمييز نسبت باشد ‪,‬‬
‫فعل‬
‫يا وصف عامل‬
‫يا اسم تفضيل ‪,‬‬
‫عامل تمييز محسوب مي شود‬
‫‪ -23‬در چند مورد تأخير تمييز از عاملش‬
‫واجب است؟‬
‫• سه مورد‬
‫• وقتي كه عامل تمييز ‪:‬‬
‫‪-1‬مفرد باشد‬
‫‪-2‬فعل جامد باشد‬
‫‪-3‬فعل متصرفي كه به دليل داللت بر تعجب ‪ ,‬شبه جامد باشد‬
‫مانند كفي باملوت واعظا‬
‫‪-24‬چه زماني تقديم تمييز بر عاملش جائز‬
‫است؟‬
‫ً‬
‫• زماني كه عامل تمييز فعل متصرف باشد مانند ك ُـر َم ع ٌلي خلقا‬
‫‪-25‬كم بر چند نوع است؟‬
‫• دو نوع‬
‫‪-1‬استفهاميه‬
‫‪-2‬خبريه‬
‫‪-26‬كم خبريه بر چه مفهومي داللت مي‬
‫كند؟‬
‫• كنايه از تعداد زيادي است كه ميزان آن مبهم است و به معني‬
‫”چه بسيار“ مي باشد‬
‫‪-27‬چگونه مي توان كم خبريه را تشخيص‬
‫داد؟‬
‫• تمييز كم خبريه مجرور است و به دو صورت آورده مي شود‬
‫الف – اضافه شدن كم به تمييز‬
‫كتب عندك‬
‫ب‪ -‬مجرور شدن تمييز به وسيله من مانند كم ٍ‬
‫‪ -28‬چگونه مي توان كم استفهاميه را‬
‫تشخيص داد؟‬
‫• تمييز كم استفهاميه مفرد و منصوب است‬
‫‪-28‬چه زماني تمييز كم استفهاميه مجرور‬
‫مي شود؟‬
‫• بعض ي مواقع حرف جر بر اول كم استفهاميه آمده و كم و تمييز‬
‫تومان إشتريت هذا الكتاب؟‬
‫آن مجرور مي شود مانند بكم‬
‫ٍ‬
‫‪-29‬كداميك از حاالت اعرابي را كم مي‬
‫تواند داشته باشد؟‬
‫ً‬
‫• تمام حاالت رفع ‪ ,‬نصب ‪ ,‬جر را مي تواند محال داشته باشد‬
‫‪-30‬چه زماني كم مرفوع است؟‬
‫‪-1‬مبتدا باشد‬
‫• مانند كم كتابا عندك؟‬
‫‪-2‬خبر مقدم باشد‬
‫• مانند كم یوما ً سفرك؟‬
‫‪ -31‬چه زماني كم منصوب است؟‬
‫‪-1‬مفعول مطلق باشد‬
‫• مانند كم أكلة ً أكلت؟‬
‫‪-2‬مفعول به باشد‬
‫• كم كتابا ً قرأت؟‬
‫‪-3‬مفعول فیه باشد‬
‫• كم یوما ً سافرت؟‬
‫‪ -32‬چه زماني كم مجرور است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫مضاف اليه واقع شود مانند غالم كم جل َ‬
‫لقيت؟‬
‫ر ٍ‬
‫هم إشتريت‬
‫به وسيله حرف جر مجرور شود مانند بكم در ٍ‬
‫الكتاب؟‬
‫‪ -33‬تمييز اعداد چه زماني مجرور است؟‬
‫‪-1‬تمييز اعداد ‪ 3‬الي ‪ 10‬جمع و مجرور‬
‫‪-2‬تمييز اعداد ‪ 1000000 ,1000 ,100‬مفرد و مجرور‬
‫جل‬
‫• مانند رأيت مأئه ألف ر ٍ‬
‫‪ -34‬تمييز اعداد چه زماني منصوب است؟‬
‫• تمييز اعداد ‪ 11‬الي ‪ 99‬مفرد و مجرور است‬
‫ُ‬
‫• مانند إني رأيت أحد عشر كوكبا ً‬
‫‪ -35‬تمييز در چه مواردي شبيه حال است؟‬
‫‪-1‬اسم بودن‬
‫‪-2‬از اركان غير اساس ي جمله بودن(فضله)‬
‫‪-3‬نكره بودن‬
‫‪-4‬منصوب بودن‬
‫‪-5‬بر طرف كردن ابهام‬
‫‪ -36‬ويژگيهاي تمييز چيست؟‬
‫‪-1‬عمدتا جامد است‬
‫‪-2‬فقط به صورت اسم مي آيد‬
‫‪-3‬براي هر اسم مبهمي فقط يك تمييز آورده مي شود‬
‫‪ -4‬بيان كننده ذات موجودات است‬
‫‪-5‬تقدم بر عاملش بسيار نادر است‬
‫‪-37‬ويژگيهاي حال چيست؟‬
‫‪-1‬عمدتا مشتق است‬
‫‪-2‬به صورت مفرد ‪ ,‬شبه جمله و جمله آورده مي شود‬
‫‪-3‬براي يك ذوالحال مي توان چند حال آورد‬
‫‪-4‬بيان كننده حاالت است‬
‫‪-5‬تقدم حال بر عامل حال در اكثر موارد جائز است‬
‫درس پنجم‬
‫استثنا‬
‫هدفهاي كلي‬
‫‪-1‬شناختن استثنا‬
‫‪-2‬شناختن احكام مختلف مستثني‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعريف استثنا‬
‫‪-2‬اركان استثنا‬
‫‪-3‬استثنا متصل و منقطع‬
‫‪-4‬استثنا تام و مفرغ‬
‫‪-5‬احكام استثنا به اال‬
‫‪-6‬احكام اال در صورت تكرار‬
‫‪-7‬حكم مستثني به غير و سوي‬
‫‪-8‬حكم مستثني به خال ‪ ,‬عدا ‪ ,‬حاشا‬
‫‪-9‬حكم مستثني به ماخال و ماعدا‬
‫‪ -10‬حكم مستثني به ليس و اليكون‬
‫‪ -11‬حكم بيد و مستثناي آن‬
‫‪-1‬تعریف استثنا چیست؟‬
‫• خارج ساختن چيزي به وسيله حرف استثنا از مجموعه اي‬
‫كه جزو آن بوده و يا به منزله آن مجموعه قرار داده شده است‬
‫ً‬
‫• مانند جاء الطالب اال عليا‬
‫‪-2‬استثنا چند ركن دارد؟‬
‫• سه ركن‬
‫‪-1‬مستثني منه‬
‫‪-2‬اداه استثنا‬
‫‪-3‬مستثني‬
‫‪-3‬ادوات استثنا بر چند دسته هستند؟‬
‫• چهار دسته‬
‫‪-1‬حرف و عبارت است از ‪ :‬اال‬
‫‪-2‬فعل و عبارتند از ‪ :‬ليس ‪ ,‬اليكون‬
‫‪-3‬اسم و عبارتند از ‪ :‬غير ‪ ,‬سوي ‪ ,‬بيد‬
‫‪-4‬هم حرف و هم فعل ‪ :‬خال ‪ ,‬عدا ‪ ,‬حاشا‬
‫‪-4‬استثناي متصل چيست؟‬
‫• استثنايي كه مستثني از جنس مستثني منه باشد‬
‫ً‬
‫• مانند جاء املسافرون اال سعيدا‬
‫‪-5‬استثناي منقطع چيست؟‬
‫• استثنايي كه مستثني از جنس مستثني منه نباشد‬
‫ً‬
‫• مانند جاء القوم اال حمارا‬
‫‪-6‬استثناي تام چيست؟ و چرا به اين نام‬
‫خوانده شده است؟‬
‫• استثنايي كه در آن مستثني منه ذكر شده باشد‬
‫• زيرا در آن تمام اركان استثنا وجود دارد‬
‫‪-7‬استثناي مفرغ چيست؟ و چرا به اين نام‬
‫خوانده شده است؟‬
‫• استثنایي كه در آن مستثني منه ذكر نشده باشد‬
‫• زیرا عامل قبل از اال در مستثني با دست باز و فراغ‬
‫بال مي تواند عمل كند‬
‫‪-8‬در چند مورد مستثني به اال واجب است‬
‫منصوب شود؟‬
‫‪-1‬در استثناي متصل مثبت‬
‫‪-2‬در استثناي منقطع مثبت و منفي‬
‫‪-3‬در استثنایي كه مستثني بر مستثني منه مقدم شده باشد‬
‫‪-9‬در چند حالت مستثني به اال جائز است‬
‫منصوب شود و يا از مستثني منه تبعيت‬
‫كند؟‬
‫• الف ‪:‬نظر مشهور‬
‫‪-1‬در استثناي متصل منفي‬
‫• ب‪ :‬نظر غير مشهور‬
‫‪-2‬در استثناي منقطع‬
‫• در استثناي متصل منفي كه مستثني مقدم بر مستثني منه شده‬
‫باشد‬
‫‪ -10‬اگر در استثنا اداه ” اال“ تكرار شود ‪ ,‬چه‬
‫حكمي دارد؟‬
‫• دو حكم دارد؛‬
‫‪-1‬براي تاكيد باشد كه در مابعدش تاثيري نخواهد داشت‬
‫‪-2‬براي غير تاكيد باشد كه باعث نصب مي شود‬
‫‪ -11‬اال در چه مواردي براي تاكيد تكرار مي‬
‫شود؟‬
‫‪-1‬بدل مانند ما رأیت احداً اال زیداً اال أخاك‬
‫‪-2‬عطف مانند حضر الطالب اال محمداً و اال علیا ً‬
‫‪ -12‬در صورتي كه اال تكرار شود چه زماني‬
‫مستثني منصوب مي باشد؟‬
‫‪-1‬مستثني بر مستثني منه مقدم شده باشد‬
‫‪-2‬استثنا تام مثبت باشد‬
‫‪ -13‬در صورت تكرار ” اال غير تاكيدي“ چه زماني‬
‫مستثني مرفوع مي باشد؟‬
‫• فقط اولين مستثنا مرفوع مي باشد‬
‫‪-1‬در استثنا مفرغ ( فاعل يا‪)...‬‬
‫‪-2‬در استثنا تام متصل منفي بنا بر بدليت‬
‫‪ -14‬حكم مستثني به غير چيست؟‬
‫‪-1‬اعراب مستثني به غير منتقل مي شود‬
‫‪-2‬مستثني به غير مجرور است چون مضاف اليه مي باشد‬
‫‪-15‬حكم مستثني به سوي چيست؟‬
‫ً‬
‫‪-1‬سوي تقديرا اعراب اسم واقع بعد از اال را مي پذيرد‬
‫‪-2‬مستثني به سوي مجرور است چون مضاف اليه مي باشد‬
‫‪ -16‬چه زماني مستثني به خال ‪ ,‬عدا ‪ ,‬حاشا‬
‫مجرور است؟‬
‫• اگر قبل از اين سه كلمه ‪ ,‬ما مصدريه قرار نگيرد جائز است‬
‫حرف جر محسوب شوند و مستثني مجرور شود‬
‫‪ -17‬چه زماني مستثني به خال ‪ ,‬عدا ‪ ,‬حاشا‬
‫منصوب است؟‬
‫• اگر ما مصدريه قبل از خال و عدا قرار گيرند ‪ ,‬مستثني به عنوان‬
‫مفعول به وجوبا منصوب مي شود‪.‬‬
‫• ”ما“ قبل از حاشا آورده نمي شود‬
‫‪ -18‬چه زماني مستثني به خال ‪ ,‬عدا ‪ ,‬حاشا‬
‫جوازا منصوب است؟‬
‫• اگر قبل از اين سه كلمه ما مصدريه قرار نگيرد جائز است به‬
‫عنوان فعل محسوب شده و مستثني به عنوان مفعول به‬
‫منصوب شود‬
‫‪ -19‬حكم مستثني به ليس و اليكون‬
‫چيست؟‬
‫• به جاي اال در جمله قرار مي گيرند‬
‫• مستثني منصوب است چون خبر آنها محسوب مي شود‬
‫ً‬
‫• مانند جاء القوم ليس زيدا‬
‫‪ -20‬بید چه نوع كلمه اي است و چه‬
‫حكمي دارد؟‬
‫‪-1‬اسمي است به خاطر استثنا هميشه منصوب است‬
‫‪-2‬فقط در استثنا منقطع آورده مي شود‬
‫‪-3‬به مصدر مؤول به أن ّ اضافه مي شود‬
‫‪ -21‬حكم مستثني به بيد چيست؟‬
‫• مستثني به بيد جمله مؤول به مصدر بوده كه درمحل جر‬
‫مضاف اليه است‬
‫‪ -22‬مستثني منه چه خصوصيتي دارد؟‬
‫• معرفه و يا نكره مفيده است‬
‫• مستثني منه عامتر و كلي تر از مستثني است‬
‫‪ -23‬نكره مفيده چه خصوصيتي دارد؟‬
‫• شامل افراد مشخص ي شود و اين وقتي است كه ‪:‬‬
‫‪-1‬مضاف اليه داشته باشد‬
‫‪-2‬صفت داشته باشد‬
‫‪-3‬بعد از نفي يا استفهام و يا نهي واقع شود‬
‫‪ -24‬مستثني چه خصوصيتي دارد؟‬
‫• معرفه و يا نكره مخصصه مي باشد‬
‫• توضيح‪ :‬نكره مخصصه اسم نكره اي است كه مضاف اليه و يا‬
‫صفت داشته باشد‬
‫‪ -25‬اال بر چند نوع است؟‬
‫• دو نوع‪:‬‬
‫‪-1‬اكثرا بر استثنا داللت مي كند‬
‫‪-2‬گاهي اوقات وصفيه بوده و به معني غير است‬
‫‪ -26‬غير بر چند نوع است؟‬
‫• دو نوع ‪:‬‬
‫‪-1‬اكثرا وصفيه است‬
‫‪ -2‬گاهي اوقات بر استثنا داللت مي كند‬
‫درس ششم‬
‫ندا‬
‫هدفهاي كلي‬
‫‪-1‬شناختن ندا‬
‫‪-2‬شناختن انواع منادا و اعراب منادي‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعريف ندا‬
‫‪-2‬حروف ندا‬
‫‪-3‬موارد جواز حذف حرف ندا‬
‫‪-4‬موارد ممنوعيت حذف حرف ندا‬
‫‪-5‬انواع منادي‬
‫‪-6‬اعراب منادي‬
‫‪-7‬احكام مناداي اسمي كه ”ال“ دارد‬
‫‪-8‬احكام نداي لفظ جالله هللا‬
‫‪-9‬موارد كاربرد ايها و ايتها‬
‫‪ -10‬احكام مناداي مضاف به ياء متكلم‬
‫‪ -11‬احكام مناداي أب و أم‬
‫‪ -12‬احكام مناداي مستغاث‬
‫‪ -13‬اركان مناداي مستغاث‬
‫‪ -14‬ندا كردن تعجب‬
‫‪ -15‬احكام مناداي مندوب‬
‫‪-1‬تعریف ندا چیست؟‬
‫• تقاضاي روي آوردن مخاطب به وسيله حرف ”يا“ و ديگر‬
‫حروف ندا است‬
‫‪-1‬تعریف ندا چیست؟‬
‫• تقاضاي روي آوردن مخاطب به وسيله حرف ”يا“ و ديگر‬
‫حروف ندا است‬
‫‪-2‬حروف ندا چند حرف هستند؟‬
‫• هفت حرف و عبارتند از‪:‬‬
‫‪-1‬أ‬
‫‪-2‬یا‬
‫‪-3‬أي‬
‫‪-4‬آ‬
‫‪-5‬أیا‬
‫‪-6‬هیا‬
‫‪-7‬وا‬
‫‪-3‬حروف ندا چند نوع هستند؟‬
‫پنج نوع ؛براي مناداي‪:‬‬
‫‪ -1‬قريب‪ :‬أ‬
‫‪-2‬قريب و متوسط و بعيد ‪ :‬يا‬
‫‪-3‬بعيد ‪ :‬أي ‪ ,‬آ ‪ ,‬أيا ‪ ,‬هيا‬
‫‪-4‬مندوب ‪ :‬وا ‪ ,‬يا‬
‫‪-5‬مستغاث ‪ :‬يا‬
‫‪-4‬كدام حرف ندا فقط براي مناداي مندوب‬
‫استفاده مي شود؟‬
‫• حرف ”وا“ مانند وامحمداه‬
‫‪-5‬در چه مواردي حذف حرف ندا جائز‬
‫است؟‬
‫• در اكثر مواردجائز است و فقط در هشت مورد جائز نمي باشد‬
‫• مانند يوسف أعرض عن هذا‬
‫‪-6‬در چه مواردي حذف حرف ندا ممتنع‬
‫است؟‬
‫• در هشت مورد ‪ .‬در مناداي ‪:‬‬
‫‪-1‬مندوب‬
‫‪-2‬مستغاث‬
‫‪-3‬بعيد‬
‫‪-4‬ضمير‬
‫‪-5‬نكره مقصوده‬
‫‪-6‬نكره غير مقصوده‬
‫‪-7‬اسم اشاره‬
‫‪-8‬لفظ جالله‬
‫‪-7‬منادا چند قسم است؟‬
‫• پنج قسم‬
‫‪-1‬مفرد معرفه ‪ :‬يا محمد‬
‫‪-2‬نكره مقصوده ‪ :‬يا طالـب‬
‫ً‬
‫‪-3‬نكره غير مقصوده‪ :‬يا رجال خذ بيدي‬
‫‪-4‬مناداي مضاف ‪ :‬يا عبدهللا‬
‫ً‬
‫ً‬
‫‪-5‬مناداي شبه مضاف ‪ :‬يا طالعا جبال‬
‫‪-8‬در چند مورد مناداي مبني بر ضم است؟‬
‫• دو مورد‪:‬‬
‫‪-1‬مفرد معرفه ‪ :‬يا زيدان‬
‫‪-2‬نكره مقصوده ‪ :‬يا طالبات‬
‫‪-9‬در چند مورد منادا منصوب است؟‬
‫• سه مورد‬
‫ً‬
‫‪-1‬نكره غير مقصوده ‪ :‬يا رجال خذ بيدي‬
‫‪-2‬مناداي مضاف ‪ :‬يا غالم زيد‬
‫ً‬
‫ً‬
‫‪-3‬مناداي شبه مضاف ‪ :‬يا طالعا جبال‬
‫‪ -10‬مناداي شبه مضاف چه نوع كلمه اي‬
‫است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫هر اسم عاملي از قبيل‪:‬‬
‫اسم فاعل ‪ ,‬اسم مفعول و صفت مشبهه كه معمولش بدنبال‬
‫آن آورده شود‬
‫شبه مضاف است‬
‫ً‬
‫مانند يا معمورا داره‬
‫‪ -11‬چه زماني جائز است كه منادا فتحه و‬
‫ضمه داشته باشد؟‬
‫‪-1‬علم باشد‬
‫‪-2‬إبن يا إبنه‪:‬‬
‫• الف‪ :‬بعد از آن بدون فاصله بيايند‬
‫• ب‪ :‬به عنوان صفت بيايند‬
‫• ج ‪:‬به اسم علم اضافه شده باشند‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫علي‬
‫• مانند يا حسن ُ بن ٍ‬
‫‪ -12‬چه زماني همزه إبن و أبنه حذف مي‬
‫شود؟‬
‫‪ -1‬هنگامي بين دو اسم علم واقع شوند‬
‫‪ -2‬به عنوان صفت آورده شوند‬
‫‪ -3‬به ما بعد خود اضافه شوند‬
‫• مانند قال علي بن أبي طالب‬
‫‪-13‬مناداي اسمي كه ”ال“ دارد چگونه‬
‫است؟‬
‫• در اكثر موارد قبل از لفظ مذكر ”أيها“ و يا ”هذا“ قرار مي گيرد‬
‫• و قبل از لفظ مؤنث ”أيتها“ و يا ”هذه“ قرار مي گيرد‬
‫‪ -14‬چرا اسمي كه ”ال“ دارد را نمي توان بدون‬
‫”ايها“ منادا قرار داد؟‬
‫• زيرا ”ال“ براي معرفه ساختن است و حرف ندا نيز چنين است‬
‫• و دو عامل معرفه در يك اسم ‪ ,‬جمع نمي شود‬
‫‪ -15‬در چه مواردي جائز است اسمي كه داراي‬
‫”ال“ مي باشد منادا قرار داد؟‬
‫‪-1‬لفظ جالله‬
‫‪-2‬جمالت محكيه كه با ال شروع مي شود‬
‫‪-3‬ضرورت شعري‬
‫‪-4‬الذي ‪ ,‬التي‬
‫‪ -16‬اسم جالله چگونه منادا واقع مي‬
‫شود؟‬
‫‪-1‬آوردن ”يا“ بر اول آن مانند يا هللا‬
‫‪-2‬حذف ”يا“ ندا و آوردن ميم مشدده در آخر لفظ مانند اللهم‬
‫‪ -17‬اگر منادا اسم صحيح اآلخري به جز أب و‬
‫أم بوده و مضاف به ياء متكلم شود ‪ ,‬چند‬
‫حالت دارد؟‬
‫• چهار حالت‬
‫‪-1‬ياء ساكن باشد ‪ :‬يا غالمي‬
‫َ‬
‫غالمي‬
‫‪-2‬ياء مفتوح باشد ‪ :‬يا‬
‫غالم‬
‫‪-3‬ياء حذف شده و به جايش كسره بيايد‪ :‬يا ِ‬
‫‪-4‬ياء قلب به الف شود ‪ :‬يا أسفا‬
‫‪ -18‬اگر منادا اسم ناقص مضاف به ياء متكلم‬
‫باشد چه حالتي دارد؟‬
‫َّ‬
‫• ”ياء“ بايد حتما مفتوح شود مانند يا قاضـي‬
‫‪ -19‬اگر منادا صفت صحيح اآلخر باشد و به‬
‫ياء متكلم اضافه شود‪ ,‬چه حالتي دارد؟‬
‫• ياء مي تواند ساكن باشد ‪ :‬يا معلمـي‬
‫َ‬
‫معلمي‬
‫• ياء مي تواند مفتوح باشد‪ :‬يا‬
‫‪ -20‬اگر أب و أم مضاف به ياء متكلم ‪ ,‬منادا‬
‫واقع شود چند حالت مخصوص به خود دارد؟‬
‫‪-1‬حذف ياء و آوردن تاء تانيث مكسور و يا مفتوح‬
‫‪-2‬ابدال تاء مذكور به هاء وقف‬
‫‪-3‬آوردن تاء و قلب ياء به الف با هاءسكت يا بدون آن‬
‫‪ -21‬اگر أب و أم مضاف به یاء متكلم‬
‫شوند كالً به چند حالت آورده مي شوند؟‬
‫• نه حالت‬
‫أبي ‪ -3‬يا أب ‪ -4‬يا أبا ‪ -5‬يا أبتَ‬
‫‪-1‬يا أبي ‪ -2‬يا َ‬
‫ِ‬
‫أبت ‪ -7‬يا َأبه ‪ -8‬يا أبتا ‪-9‬يا أبتاه‬
‫• ‪ -6‬يا ِ‬
‫‪ -22‬مناداي مستغاث چيست؟‬
‫• صدا زدن كس ي جهت ياري خواستن از او مي باشد و تنها با‬
‫حرف ندا ”يا“ صدا زده مي شود و حذف آن جائز نيست‬
‫‪ -23‬مناداي مستغاث چند ركن دارد؟‬
‫• چهار ركن‬
‫‪-1‬حرف ندا‬
‫‪-2‬الم استغاثه‬
‫‪-3‬مستغاث‬
‫‪4‬مستغاث له‬
‫‪ -24‬الم مستغاث چه حركتي دارد؟‬
‫• مفتوح است و مستغاث را مجرور مي كند‬
‫َ‬
‫• مانند يا للمسلمين ِللمظلوم‬
‫‪ -25‬حرف الم كه بر اول مستغاث له آورده مي‬
‫شود ‪ ,‬چه حركتي دارد؟و چه نوع حرفي مي‬
‫باشد؟‬
‫• مكسور است‬
‫• و حرف جر مي باشد‬
‫‪ -26‬اگر بر مستغاث ‪ ,‬مستغاث ديگري عطف‬
‫شود و حرف ”يا“ تكرار شده باشد‪ ,‬معطوف‬
‫چگونه خواهد بود؟‬
‫• الم استغاثه مستغاث دوم ‪ ,‬حتما بايد مفتوح شود‬
‫َ‬
‫َ‬
‫سعيد ِللمسكين‬
‫زيد و يا ل ٍ‬
‫• مانند يا ل ٍ‬
‫‪ -27‬اگر بر مستغاث ‪ ,‬مستغاث ديگري عطف‬
‫شود و حرف ”يا“ تكرار نشده باشد‪ ,‬معطوف‬
‫چگونه خواهد بود؟‬
‫• الم استغاثه دوم حتما بايد مكسور شود‬
‫َ‬
‫• مانند يا لزيد و ِلسعيد ِللمسكين‬
‫‪ -28‬ندا تعجب چيست؟ و در چه صورتي‬
‫مي آيد؟‬
‫• ندايي است كه هدف از آن اظهار تعجب نسبت به منادا است‬
‫و حرف ندا آن فقط ”يا“ بوده و حذف آن ممنوع است‬
‫َ‬
‫العشب‬
‫• مانند ‪ :‬يا لكثره‬
‫ِ‬
‫‪-29‬ترخيم منادا چيست؟‬
‫• حذف بعض ي حروف آخر منادا به خاطر مختصر كردن آن‬
‫است‬
‫• مانند يا فاطمة = يا فاطم‬
‫‪ -30‬چه منادايي قابل ترخيم است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫تاء داشته باشد و يا اينكه؛‬
‫‪-1‬بيش از سه حرف داشته باشد‬
‫‪-2‬علم باشد‬
‫‪ -3‬مبني بر ضم باشد‬
‫‪ -31‬ترخيم منادايي كه به تاء ختم شود از‬
‫كدام شرايط معاف است؟‬
‫‪-1‬علميت‬
‫‪-2‬بيشتر از سه حرف بودن‬
‫‪ -32‬مناداي مرخم چه حركتي دارد؟‬
‫• جائز است آن را مبني بر ضم كرد‬
‫• جائز است كه بر همان حركت اصلي ‪ ,‬كلمه را باقي گذاشت‬
‫‪ -33‬جواب ندا چيست؟‬
‫• جمله اي كه بعد از منادا آورده مي شود‪.‬‬
‫• كه هدف گوينده از ندا همان جمله مي باشد‬
‫• مانند يا سريع الرضا اغفر ملن اليملك اال الدعاء‬
‫‪ -34‬احكام مناداي تعجب مانند كداميك از‬
‫انواع منادا مي باشد؟‬
‫• در كليه احكام مانند مناداي مستغاث مي باشد جز اينكه‬
‫حذف الم از متعجب منه جائز است‬
‫‪ -35‬مناداي مندوب چيست؟‬
‫• منادايي است كه براي آن گريه و زاري مي شود و يا از آن‬
‫احساس درد مي كند‬
‫• مانند واحسيناه ‪ ,‬واظهراه‬
‫‪ -36‬كدام یك از حروف ندا به مناداي‬
‫مندوب اختصاص دارد‪،‬‬
‫• حرف ”وا“‬
‫‪ -37‬مناداي مندوب چه ويژگيهايي دارد؟‬
‫• واجب است كه ‪:‬‬
‫‪-1‬علم باشد‬
‫‪-2‬یا مضاف به معرفه باشد‬
‫‪-3‬یا اسم موصولي باشد كه فاقد ال بوده و به وسیله صله‬
‫اش مشهور شده باشد‬
‫• مانند وا من ضحي بدمه في سبیل االسالم بكربالء‬
‫‪ -38‬مناداي مندوب به چند صورت آورده‬
‫مي شود؟‬
‫• سه صورت؛‬
‫‪-1‬مانند مناداي غیر مندوب آورده شود‬
‫‪-2‬الف زائده به آخرش اضافه شود‬
‫‪-3‬الف زائده و هاء سكت به آخرش اضافه شود‬
‫• مانند واحسیناه‬
‫‪ -39‬كلمه اي كه از منادا تبعيت كند چه نقش ي‬
‫مي تواند داشته باشد؟‬
‫‪-1‬بدل‬
‫‪-2‬معطوف‬
‫‪ -3‬نعت‬
‫‪-4‬توكيد‬
‫‪ -40‬چه زماني جائز است كه تابع منادا مبني بر‬
‫ضم و يا منصوب باشد؟‬
‫‪-1‬منادا مبني بر ضم باشد‬
‫‪-2‬تابع نيز مفرد باشد‬
‫•‬
‫ً‬
‫مانند يا معلم زيد ُ زيدا‬
‫‪ -41‬در عبارت” يا زيد ُ العالم “ ‪ ,‬كلمه العالم چه‬
‫نقش ي دارد؟‬
‫• صفت است و جائز است مبني بر ضم و يا منصوب شود‬
‫‪-42‬در عبارت” يا زيدون كلكم“ ‪,‬كلمه كل چه‬
‫نقش ي و اعرابي دارد؟‬
‫• تاكيد است ‪ ,‬جائز است مبني بر ضم و يا منصوب شود‬
‫درس هفتم‬
‫اشتغال‬
‫هدفهاي كلي‬
‫‪-1‬شناختن مفهوم اشتغال‬
‫‪-2‬احكام مشغول عنه‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعریف اشتغال‬
‫‪ -2‬اركان باب اشتغال‬
‫‪-3‬حاالت مختلف اسم مشغول عنه‬
‫‪-4‬موارد وجوب نصب مشغول عنه‬
‫‪-5‬موارد وجوب رفع مشغول عنه‬
‫‪-6‬موارد ترجیح نصب مشغول عنه‬
‫‪-7‬موارد ترجیح رفع مشغول عنه‬
‫‪-8‬موارد جواز نصب و رفع مشغول عنه‬
‫‪-1‬تعريف اشتغال چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اگر بعد از اسم‪ ,‬فعلي آورده شود كه ضمير منصوب داشته‬
‫باشد‬
‫و مرجع آن ضمير اسم ماقبل فعل باشد‬
‫جمله در باب اشتغال است‬
‫ً‬
‫مانند زيدا أكرمته‬
‫‪-2‬اشتغال داراي چند ركن است؟‬
‫• سه ركن‬
‫‪-1‬مشغول عنه ( اسم اول جمله)‬
‫‪-2‬مشغول ( فعل بعد از اسم)‬
‫‪-3‬مشغول به ( ضمیر بعد از فعل)‬
‫‪-3‬اسم مشغول عنه چند حالت مي تواند‬
‫داشته باشد؟‬
‫• دو حالت‪:‬‬
‫‪-1‬مرفوع به عنوان مبتدا‬
‫‪ -2‬منصوب به عنوان مفعول به‬
‫‪-4‬چه زماني مشغول عنه واجب است‬
‫منصوب باشد؟‬
‫• اگر بعد از كلماتي قرار گیرد كه مخصوص جمله فعلیه‬
‫هستند‬
‫• و عبارتند از‪:‬‬
‫‪-1‬ادوات شرط‬
‫‪-2‬ادوات تحضیض‬
‫‪-3‬ادوات استفهام به غیر از همزه‬
‫‪-4‬ادوات عرض‬
‫‪-5‬در چه مواردي مشغول عنه واجب است‬
‫مرفوع باشد؟‬
‫‪-1‬مشغول عنه بعد از كلماتي بيايد كه مخصوص جمله فعليه‬
‫هستند‬
‫‪ -2‬كلمات الزم الصدر بعد از مشغول عنه آورده شوند‬
‫‪-6‬چه كلماتي الزم الصدر هستند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫ادوات استفهام‬
‫ادوات شرط‬
‫ادوات تحضیض‬
‫ادوات عرض‬
‫ما نافیه‬
‫كم خبریه‬
‫حروف ناسخه‬
‫ما تعجبیه‬
‫‪-7‬چه كلماتي مخصوص جمله اسميه‬
‫هستند؟‬
‫‪-1‬إذا فجائيه‬
‫‪-2‬واو حاليه‬
‫‪-3‬ليتما‬
‫‪ -8‬در چه مواردي نصب مشغول عنه بهتر‬
‫است ؟‬
‫‪-1‬قبل از مشغول عنه كلماتي بيايد كه بيشتر بر اول جمله فعليه‬
‫مي آيند‬
‫‪-2‬بعد از مشغول عنه ‪,‬فعل طلبي آورده شود‬
‫‪-3‬قبل از مشغول عنه حرف عطف بيايد و معطوف جمله فعليه‬
‫باشد‬
‫‪-9‬چه زماني مشغول عنه بهتر است مرفوع‬
‫باشد؟‬
‫• اگر عواملي كه باعث وجوب نصب و رفع و يا باعث ترجيح‬
‫نصب مي شود در جمله وجود نداشته باشد‬
‫ٌ‬
‫• مانند زيد ضربته‬
‫‪-10‬در چه زماني منصوب و مرفوع شدن‬
‫مشغول عنه يكسان مي باشد؟‬
‫• اگر مشغول عنه بعد از حرف عطفي آورده شود كه معطوف‬
‫عليه جمله اسميه اي بوده كه خبرش جمله فعليه باشد‬
‫ٌ‬
‫• مانند زيد قام و سعيد أكرمته‬
‫‪ -11‬اگر حرف جر يا مضاف مشغول به را از‬
‫فعل جدا كرده باشد‪ ,‬مشغول عنه چه حكمي‬
‫دارد؟‬
‫• احكام مشغول عنه مانند حاالت اتصال است و هيچ فرقي‬
‫ندارد‬
‫ً‬
‫• مانند إن زيدا مررت بغالمه فاضربه‬
‫درس هشتم‬
‫تنازع‬
‫هدفهاي كلي‬
‫‪-1‬شناختن تنازع‬
‫‪ -2‬شناختن احكام متنازع فیه‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫تعريف تنازع‬
‫اركان تنازع‬
‫شروط تنازع‬
‫اعراب اسم متنازع عليه‬
‫حكم آوردن ضمير براي عامل اهمال شده‬
‫‪-1‬تعريف تنازع چيست؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫اگر در كالم دو عامل وجود داشته باشند‬
‫ولي فقط يك معمول ذكر گردد‬
‫و هر دو نياز به آن معمول داشته باشند‬
‫بين دو عامل تنازع رخ مي دهد‬
‫‪-2‬تنازع داراي چه اركاني است؟‬
‫‪-1‬دو عامل تنازع ( متنازعان)‬
‫‪-2‬متنازع فیه‬
‫‪-3‬متنازع فيه چيست؟‬
‫• همان كلمه اي كه دو عامل بر سر آن به تنازع و جنگ‬
‫برخاسته اند و هريك مي خواهد آنرا معمول خود قرار دهد‬
‫‪-4‬شروط تنازع كدامند؟‬
‫‪-1‬هر دو عامل در اول جمله آمده باشند‬
‫‪-2‬معمول بعد از عاملها ذكر شود‬
‫‪-3‬عاملها دو فعل متصرف و يا شبه فعل‪,‬يا يكي فعل و ديگري شبه‬
‫فعل باشند‬
‫‪-5‬معمول متعلق به كدام يك از دو عامل‬
‫است؟‬
‫دو نظر وجود دارد‪:‬‬
‫‪-1‬متعلق به عامل اولي است چون زودتر آمده است‬
‫‪-2‬متعلق به عامل دومي است چون به معمول نزديك تر است‬
‫‪-6‬چه كساني متنازع فيه را معمول عامل اول‬
‫مي دانند؟‬
‫• علماي نحوي مكتب كوفه‬
‫‪-7‬چه كساني متنازع فيه را معمول عامل دوم‬
‫مي دانند؟‬
‫• علماي نحوي مكتب بصره‬
‫‪ -8‬معمول فعل اعمال شده چيست؟‬
‫• معمول فعل اعمال شده همان اسم ظاهري است كه بر سر آن‬
‫تنازع وجود دارد‬
‫‪ -9‬معمول فعل اهمال شده چيست؟‬
‫• يا فاقد معمول است‬
‫• و يا ضميري( بارز و يا مستتر) معادل اسم ظاهر براي آن آورده‬
‫مي شود‬
‫‪ -10‬در جمله ” إجتهد فاكرمتهما أخواك“ متنازع‬
‫فيه كدام كلمه است؟‬
‫• و معمول كدام عامل قرار داده شده است؟‬
‫• اخواك‬
‫• معمول إجتهد‬
‫‪ -11‬در جمله ”قاما و قعد أخواك“ كدام فعل‬
‫اهمال شده است؟چرا؟‬
‫• فعل قام‬
‫• زيرا ضمير تثنيه كه معادل أخواك است براي آن آورده شده‬
‫است‬
‫‪ -12‬چه زماني براي فعل اهمال شده هيچ‬
‫ضميري آورده نمي شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫عامل اهمال شده فعل اولي باشد‬
‫بخواهد متنازع فيه را به عنوان مفعول به غير ضروري‬
‫منصوب كند‬
‫‪ -13‬چه زماني مفعول به يكي از اركان اساس ي‬
‫(عمده) جمله محسوب مي شود؟‬
‫• هرگاه عامل جمله فعل قلب باشد‬
‫‪ -14‬اگر در جمله ”ظن ّ و ظننت زيدا قائما“‬
‫فعل اول اهمال شود جمله به چه صورتي‬
‫خواهد بود؟‬
‫ً‬
‫ً‬
‫• ّ‬
‫ظنني و ظننت زيدا قائما إياه‬
‫• فاعل فعل اول ضمير مستتر هو بوده و‬
‫• ياء متكلم و إياه مفعول اول و دوم آن است‬
‫‪ -15‬چه زماني اسم متنازع فيه مرفوع‬
‫است؟‬
‫• هنگامي كه براي فعل اعمال شده ‪ ,‬فاعل و يا نائب فاعل باشد‬
‫‪ -16‬چه زماني اسم متنازع فيه منصوب‬
‫است؟‬
‫• هنگامي كه فعل اعمال شده ‪ ,‬فاعل و يا نائب فاعل داشته‬
‫باشد و‬
‫• متنازع فيه را به عنوان مفعول ‪ ,‬نياز داشته باشد‬
‫‪ -17‬چه زماني اسم متنازع فيه مجرور‬
‫است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫هنگامي كه حرف جر و يا مضاف قبل از آن آمده باشد‬
‫ضميري معادل متنازع فيه براي فعل اهمال شده آورده شود‬
‫‪ -18‬حكم اضمار در عاملي كه در اسم ظاهر‬
‫عمل نكرده چيست؟‬
‫• ضميري معادل اسم ظاهر از نظر‬
‫• جنس و عدد‬
‫• براي فعل اهمال شده آورده مي شود‬
‫•‬
‫•‬
‫درس نهم‬
‫جمالت‬
‫هدفهاي كلي‬
‫شناختن انواع جمله‬
‫اعراب جمالت داراي اعراب و فاقد اعراب‬
‫هدفهاي آموزش ي‬
‫دانشجويان پس از بررس ي درس بايد بتوانند به‬
‫مطالب زير احاطه پيدا نمايند‬
‫‪-1‬تعریف جمله‬
‫‪-2‬تعریف كالم‬
‫‪-3‬فرق میان جمله و كالم‬
‫‪-4‬انواع كالم‬
‫‪-5‬انواع جمله‬
‫‪-6‬شناختن جمالتي كه محالً مرفوع هستند‬
‫‪-7‬شناختن جمالتي كه محالً منصوب هستند‬
‫‪ -8‬شناختن جمالتي كه محالً مجرور هستند‬
‫‪ -9‬تشخیص تفاوتهاي جمله خبریه با جمله انشائیه‬
‫‪-1‬تعریف جمله چیست؟‬
‫• گفتاري كه داراي مسند و مسنداليه باشد‬
‫‪-2‬كالم چيست؟‬
‫• كالم جمله اي است كه مفهوم كاملي را برساند به نحوي كه‬
‫مخاطب منتظر نماند‬
‫‪-3‬فرق ميان كالم و جمله چيست؟‬
‫• كالم ممكن است از يك جمله و يا بيشتر از يك جمله باشد‬
‫• بنابراين هر جمله اي كالم نيست‬
‫‪-4‬كالم بر چند نوع است؟‬
‫• شش نوع‬
‫• كالم تشكيل شده است از‪:‬‬
‫‪-1‬دو اسم‬
‫‪-2‬فعل و اسم‬
‫‪-3‬دو جمله‬
‫‪-4‬فعل و دو اسم‬
‫‪-5‬فعل و سه اسم‬
‫‪-6‬فعل و چهار اسم‬
‫‪-5‬جمالتي كه از دو اسم تشكيل شده‬
‫باشند چند صورت دارند؟‬
‫• چهار صورت‬
‫‪-1‬مبتدا و خبر‬
‫‪-2‬مبتدا و فاعل ( ساد مسد خبر)‬
‫‪-3‬مبتدا و نائب فاعل (ساد مسد خبر)‬
‫‪-4‬اسم فعل و فاعل‬
‫‪-6‬كالمي كه از فعل و يك اسم تشكيل‬
‫شده باشند چند صورت دارند؟‬
‫• دو صورت‪:‬‬
‫‪-1‬فعل و فاعل‬
‫‪-2‬فعل ونائب فاعل‬
‫‪ -7‬كالمي كه از دو جمله تشكيل شده باشد‬
‫چند صورت دارد؟‬
‫• دو صورت‪:‬‬
‫‪-1‬جمله شرط و جزاء شرط‬
‫‪-2‬جمله قسم و جزاء قسم‬
‫‪ -8‬چه كلمه اي از يك فعل و سه اسم‬
‫تشكيل شده است؟‬
‫• كالمي كه داراي فعل معلوم متعدي دو مفعولي باشد‬
‫ُ ً‬
‫ً‬
‫• مانند علمت زيدا فاضال‬
‫‪ -9‬چه كلمه اي از يك فعل و چهار فعل‬
‫تشكيل شده است؟‬
‫• كالمي كه داراي فعل معلوم متعدي سه مفعولي باشد‬
‫ً ً‬
‫ُ ً‬
‫• مانند أعلمت زيدا خالدا عاملا‬
‫‪ -10‬جمله بر چند نوع است؟‬
‫• دو نوع ؛‬
‫‪-1‬اسمیه‬
‫‪-2‬فعلیه‬
‫‪ -11‬جمله فعليه با توجه به اركانش بر‬
‫چند نوع است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫سه نوع ‪:‬‬
‫فعل و فاعل‬
‫فعل و نائب فاعل‬
‫فعل ناقص و اسم و خبر آن‬
‫‪-12‬جمالتي كه محلي از إعراب دارند ‪,‬‬
‫داراي چه خصوصياتي هستند؟‬
‫• اين جمالت قابل مؤول به مفرد بوده و در نتيجه به عنوان‬
‫بخش ي از جمله ديگر محسوب مي شوند‪.‬‬
‫‪ -13‬جمالتي كه محلي از إعراب دارند بر‬
‫چند قسم هستند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫هفت قسم ‪:‬‬
‫خبر‬
‫مفعول به‬
‫مضاف اليه‬
‫جواب شرط جازم‬
‫حال‬
‫صفت‬
‫تابع جمله اي باشد كه اولي داراي إعراب است‬
‫‪ -14‬جمله اي كه خبر واقع شود در چه‬
‫ً‬
‫مواردي محال مرفوع است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫خبر مبتدا باشد‬
‫خبر و حروف مشبهه بالفعل باشد‬
‫خبر الي نفي جنس‬
‫ً‬
‫‪ -15‬در چه مواردي جمله محال منصوب‬
‫است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫خبر افعال ناقصه باشد‬
‫مفعول به باشد‬
‫حال باشد‬
‫صفت اسم منصوب باشد‬
‫ً‬
‫تابع جمله اي باشد كه جمله متبوع محالمنصوب است‬
‫ً‬
‫‪ -16‬چه زماني جمله ‪ ,‬محال مجزوم است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫جواب شرط جازم باشد‬
‫همراه با فاء يا إذا فجائيه باشد‬
‫مانند و إن تصبهم سيئه بما قدمت أيديهم إذا هم يقنطون‬
‫ً‬
‫‪ -17‬چه زماني جمله ‪ ,‬محال مجرور است؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫هر گاه جمله بعد از اسماء دائم االضافه زير‪ ,‬قرار گيرد مضاف‬
‫ً‬
‫اليه بوده و محال مجرور است‪:‬‬
‫إذا‬
‫ملا‬
‫حيث‬
‫بعض ي از ظروف مانند يوم ‪ ,‬حين‬
‫‪- -18‬جمالتي كه محلي از إعراب ندارند ‪ ,‬بر‬
‫چند قسم هستند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫هفت قسم ‪:‬‬
‫جمله إبتدائیه ( تعلیلیه ‪ ,‬مستأنفه)‬
‫معترضه‬
‫مفسره‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫جمله جواب قسم‬
‫جواب شرط غیر جازم‬
‫صله موصول‬
‫تابع جمله اي باشد كه داراي محلي از اعراب نیست‬
‫‪ -19‬كدام جمالت در حكم جمله ابتدائيه بوده‬
‫و هيچ محلي از اعراب ندارند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫جمله مستأنفه‬
‫جمله تعليليه ( اين جمله گاهي همراه با فاء تعليل است)‬
‫‪-20‬جمله معترضه در چه مواردي آورده مي‬
‫شود؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫بين مبتدا و خبر‬
‫بين فعل و معمول مرفوعش‬
‫بين شرط و جواب شرط‬
‫بين صفت و موصوف‬
‫‪ -21‬چه زماني جمله اي كه جواب شرط‬
‫باشد محلي از اعراب ندارد؟‬
‫• هرگاه جمله شرط بعد از ادوات غير جازم قرار بگيرد كه عبارتند‬
‫از ‪:‬‬
‫• لو ‪ ,‬لوال ‪ ,‬إذا‬
‫‪ -22‬جمالت چه زماني صفت هستند؟‬
‫• وقتي كه بعد از يك اسم نكره آورده شوند‬
‫ً‬
‫ُ‬
‫• مانند رأيت رجال يركب الفرس‬
‫‪ -23‬جمالت چه زماني حال هستند؟‬
‫• وقتي كه بعد از يك اسم معرفه آورده شوند‬
‫‪-24‬جمالت با توجه به قابل صدق و كذب‬
‫بودن بر چند نوع هستند؟‬
‫• دو نوع‬
‫‪-1‬جمالت خبريه‬
‫‪-2‬جمالت انشائيه‬
‫‪-25‬جمالت خبريه چيست؟‬
‫• جمله اي كه احتمال صدق و كذب آن وجود داشته باشد‬
‫‪-26‬جمله انشائيه چيست؟‬
‫• جمله اي كه احتمال صدق و كذب آن وجود نداشته باشد‬
‫‪-27‬جمالتي كه انشائيه محسوب مي شوند‬
‫بر چند دسته هستند؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-1‬یازده دسته و عبارتند از جمالتي كه داللت كنند بر ‪:‬‬
‫‪-2‬امر‬
‫‪-3‬نهي‬
‫استفهام‬
‫‪-4‬تمني‬
‫‪-5‬ندا‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪-6‬عقود‬
‫‪-7‬رجاء‬
‫‪-8‬تعجب‬
‫‪-9‬مدح‬
‫‪ -10‬ذم‬
‫‪ -11‬قسم‬
‫توجه‪ :‬چهار مورد آخر اختالفي است‪.‬‬