قواعد عربی 2

Download Report

Transcript قواعد عربی 2

‫ّ‬
‫بسم هللا الذی‬
‫َ‬
‫ق‬
‫خل‬
‫َ ُ ُ ً َ ًّ ّ ُ‬
‫َ‬
‫ّ‬
‫عقلو ًن‪...‬‬
‫إنا أنزلناه قرءانا عربي ًا لعلکم ت ِ‬
‫عربی عمومی دوم دبيرستان‬
‫قواعد عربی ‪2‬‬
‫‪1‬‬
‫فهرست‬
‫‪2‬‬
‫درس اول (معرفه و نکره)‬
‫اسم را از نظر شناختن به دو نوع تقسيم مي كنند‪:‬‬
‫اسم معرفه و اسم نكره‬
‫ّ‬
‫اسم مَعرفه‪ :‬اسمي شناخته شده است كه بر فرد يا چيزمشخص ي‬
‫داللت مي كند و يا براي بار دوم در جمله تكرار مي شود‪.‬‬
‫اما اسم نَكره‪ :‬اسمي ناشناس است كه بر فرد يا چيز نامعلومي دالل‬
‫مي كند‪.‬‬
‫ُ‬
‫ّ‬
‫أمس‪.‬‬
‫ق ًِ‬
‫در باز ًار ديدم‪ :‬رأيت ولداَ فـﻰ السو ِ ً‬
‫مثال‪ :‬ديروز پسري را ً‬
‫نکره‬
‫‪3‬‬
‫معرفه‬
‫نکره‬
‫معرفه‬
‫درس اول (معرفه و نکره)‬
‫ً‬
‫در فارس ي‪ ،‬معموال معرفه نشانه ندارد ولي نشانه نكره سه چيز است‪:‬‬
‫يك‪ ،‬يكي‪ ،‬ی‪ ،‬يك‪ +‬ي ‪ .‬مثال‪:‬‬
‫معرفه‪ :‬مرد‬
‫مردي‬
‫نكره يك مرد‬
‫يك مردي‬
‫ً ٌ‬
‫ً‬
‫معموال نشانه نكره در عربي تنوين است‪ :‬ـ ـ ٍـ‬
‫‪4‬‬
‫درس اول (معرفه و نکره)‬
‫آيا اسم خاص داراي تنوين نكره است؟‬
‫معرفه‬
‫خير اسم خاص حتي اگر تنوين داشته باشد؛ نكره نيست بلكه ً‬
‫است‪.‬‬
‫ّ ً‬
‫ُ‬
‫َّ‬
‫ُ‬
‫مثال‪َ :‬‬
‫ل‬
‫هللا‪.‬‬
‫أشهد أن محمدا رسو ًِ‬
‫ً‬
‫محمدا» معرفه است‪.‬‬
‫ً‬
‫در اين مثال‪« ،‬‬
‫‪5‬‬
‫درس اول (معرفه و نکره)‬
‫انواع اسم معرفه‪ :‬در زبان عربي‪ ،‬اسم معرفه شش نوع است‪:‬‬
‫ّ‬
‫الذئب‪ :‬گرگ‬
‫‪ -1‬اسم معرفه به « ال » ‪ِ :‬‬
‫‪ -2‬ضمير‪ :‬هو‪ً ِ ،‬‬
‫أنت‬
‫‪ -3‬علم‪ٌ :‬‬
‫ًُ‬
‫بغداد‬
‫سوسن‪،‬‬
‫ًُ‬
‫ناصر‪،‬‬
‫ََ‬
‫(اسم علم يعني اسم خاص‪ .‬نامي كه مخصوص يك فرد‪ ،‬يك مكان و يا يك چيز‬
‫است)‬
‫ّ َ ّ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫اللتـﻰ‪ ،‬من‪ ،‬ما‬
‫‪ -4‬موصولَ‪ :‬الذى‪ ،‬التـى‪ ،‬الذين‪ً ،‬‬
‫هؤالء‪ ،‬ذلك‪ ،‬تلك‪ ،‬أولئك‬
‫هاتان‪،‬‬
‫هذان‪،‬‬
‫‪ -5‬اشاره‪ :‬هذا‪ ،‬هذه‪،‬‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ُ‬
‫ُ ُ‬
‫جواد‪.‬‬
‫باب الغرفة‪ ،‬محفظة ٍ ً‬
‫‪ -6‬اسم معرفه به اضافه‪:‬‬
‫(هر گاه اسمي به اسم معرفه اي ديگر اضافه شود؛ اسم ّاول از نكره بودن خارج شده‬
‫معرفه مي گردد‪).‬‬
‫‪6‬‬
‫درس اول (معرفه و نکره)‬
‫آيا به نظر شما «ال» و «تنوين» با هم در يك اسم مي آيند؟‬
‫خير‪ ،‬زيرا ال نشانه معرفه و تنوين‪ ،‬نشانه نكره است و نمي شود با هم‬
‫بيايند‪.‬‬
‫مضاف « ال» و « تنوين» نمي گيرد‪.‬‬
‫‪7‬‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫ی‬
‫ظاهر ً‬
‫علمت های اعراب محلی‬
‫تقديریً‬
‫َُ ًٌ ْ‬
‫علمت های اعراب‪ ،‬عبارتند از‪ :‬ـ ـ ِـ ـ ـ ٍـ ًـ‬
‫به اين علمت ها اعراب ظاهري مي گويند‪.‬‬
‫هرگاه اعراب كلمه اي ظاهر شد؛ مي گوييم اعراب آن كلمه ظاهري است‪.‬‬
‫ً‬
‫مثل در اين كلمات مي بينيم كه اعراب كلمات‪ ،‬ظاهر شده پس اعراب آنها‬
‫ظاهري است‪.‬‬
‫ُ‬
‫ٌ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫اللوح‪.‬‬
‫جبل علي ِ ً‬
‫القربة ثقيلة للمر ًِ‬
‫أة‪ .‬يرسم الطالب صورة ٍ‬
‫‪8‬‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫كلمات مبني است كه در كلس اول با آن آشناشده ايد‪.‬‬
‫ًِ‬
‫اعراب محلي در‬
‫كدام كلمات مبني هستند؟ ضميرها‪ ،‬اسم هاي اشاره‪ ،‬اسم استفهام‪،‬‬
‫اسم موصول‪ ،‬فعل ماض ي‪ ،‬فعل امر‪ ،‬دو صيغه جمع مؤنث در فعل‬
‫مضارع‪ ،‬حروف‪.‬‬
‫ً‬
‫اعراب اسم هاي مبني‪ ،‬محلي است‪ .‬ضمنا اعراب جمله و شبه جمله‬
‫ّ‬
‫نيز محلي است‪.‬‬
‫شبه جمله چيست؟ شبه جمله همان جار و مجرور است‪.‬‬
‫‪9‬‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫اعراب ظاهری اصلی‬
‫فرعی‬
‫اعراب ظاهري نيز دو نوع است‪ :‬اصلي و فرعي‬
‫اعراب اصلي همان علمت هاي معرو ِف اعراب است كه عبارت است از‪:‬‬
‫ٌ‬
‫ّ‬
‫ﹻًٍـ ‪ /‬جزمﹿـ‬
‫نصبﹷﹱ ‪ /‬رفعﹹـ ‪ /‬جر‬
‫ّ‬
‫مطلب جديدي است كه در اين درس با آن آشنا مي‬
‫فرعي‪،‬‬
‫اب‬
‫ر‬
‫اع‬
‫ا‬
‫ام‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫شويم‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫َ ًُ ٌْ‬
‫گاهي علمت اعراب ـ ِـ ـ ـ ٍـ ـ ـ نيست‪.‬‬
‫اعراب فرعي در پنج مورد است‪:‬‬
‫‪ -1‬اسم مثنيّ‬
‫ّ‬
‫‪ -2‬اسم جمع مذكر سالم‬
‫‪ -3‬اسماء خمسه‬
‫ّ‬
‫‪ -4‬اسم جمع مؤنث سالم‬
‫‪ -5‬اسم غير منصرف‬
‫‪ -6‬فعل مضارع‬
‫‪11‬‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫‪ -1‬اسم مثنیّ‬
‫مفرد مذکر‬
‫مفرد مؤنث‬
‫ّ‬
‫مثنی مذکر‬
‫ّ‬
‫مثنی مؤنث‬
‫‪12‬‬
‫مرفوع‬
‫ٌ‬
‫تلميذً‬
‫ٌ‬
‫ً‬
‫تلميذة‬
‫تلميذان ِ‬
‫تلميذتان ِ‬
‫منصوب‬
‫ً‬
‫ً‬
‫تلميذا‬
‫ً‬
‫ً‬
‫تلميذة‬
‫َ‬
‫تلميذ ِ ً‬
‫ين‬
‫ََ‬
‫تلميذت ِ ً‬
‫ين‬
‫مجرور‬
‫تلميذً‬
‫ٍ‬
‫تلميذةً‬
‫ٍ‬
‫َ‬
‫تلميذ ِ ً‬
‫ين‬
‫ََ‬
‫تلميذت ِ ً‬
‫ين‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫‪ -2‬جمع مذکر سالم‬
‫مرفوع‬
‫ّ‬
‫معل ًمٌ‬
‫جمع مذکر سالم‬
‫ّ نَ‬
‫معلمو ً‬
‫مفرد مذکر‬
‫مجرور‬
‫ّ‬
‫معل ٍ ًم‬
‫ّ‬
‫مينَ‬
‫معل ً‬
‫منصوب‬
‫ّ ً‬
‫معل ً‬
‫ما‬
‫ّ‬
‫مينَ‬
‫معل ً‬
‫ّ‬
‫ن است‪.‬‬
‫علمت ر ِفع جمع مذكر سالم‪ ،‬حرف و در و َ‬
‫ّ‬
‫علمت نصب و ّ‬
‫جر جمع مذكرسالم ‪ ،‬حرف ی در ِـينَ است‪.‬‬
‫‪13‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫اسماء خمسه‪:‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫«اسماء خمسة» يعني اسم هاي پنج گانه و عبارتند‪:‬‬
‫أب‪ :‬پدر‪ /‬أخ‪ :‬برادر‪ /‬ذو‪ :‬داراي‪َ /‬حم‪ :‬پدر شوهر وخويشاوندان شوهر‬
‫َ‬
‫فم‪ :‬دهان‬
‫‪ ‬از حم و فم چون ُپر كاربرد نيستند؛ صرف نظر مي كنيم‪.‬‬
‫‪14‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫مرفوع‬
‫أبو‬
‫أخو‬
‫ذو‬
‫منصوب‬
‫أبا‬
‫أخا‬
‫ذا‬
‫مجرور‬
‫أبـی‬
‫أخی‬
‫ذی‬
‫‪ ‬علمت ر ِفع اسماء خمسه حرف و است‪.‬‬
‫نصب اسماء خمسه حرف ا است‪.‬‬
‫‪ ‬علمت‬
‫ِ‬
‫‪ ‬علمت ّ‬
‫جر اسماء خمسه حرف ی است‪.‬‬
‫ّ‬
‫‪ ‬علمت ر ِفع مثني ‪ ،‬حرف الف در ان ِ است‪.‬‬
‫ن است‪.‬‬
‫‪ ‬علمت نصب و علمت جر‪ ،‬حرف ی در ـ ْي ِ َ‬
‫‪15‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫‪ -4‬جمع مؤنث سالم‬
‫ّ‬
‫مفرد مؤنث‬
‫ّ‬
‫جمع مؤنث سالم‬
‫مرفوع‬
‫ٌَ‬
‫كا ِتب ًة‬
‫كاتباتٌ‬
‫ً‬
‫مجرور‬
‫منصوب‬
‫ً‬
‫كاتبة‬
‫ً‬
‫كاتبةً‬
‫ٍ‬
‫كاتباتً‬
‫ٍ‬
‫كاتباتً‬
‫ٍ‬
‫ّ‬
‫در جمع مؤنث سالم‪ ،‬علمت نصب وجود ندارد و كلمه در حالت نصب‪،‬‬
‫كسره مي گيرد‪.‬‬
‫‪16‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫‪ -5‬اسم غير منصرف (ممنوعَ ِمن الصرف)‪:‬‬
‫بيشتر اسم ها منصرفند يعني تنوين پذير هستند‪ّ .‬اما اسم هايي كه‬
‫تنوين پذير نيستند؛ در اصطلح غير منصرف ناميده مي شوند‪ .‬اين‬
‫اسم ها همچنين بيشتر اوقات به جاي كسره‪ ،‬فتحه مي گيرند‪.‬‬
‫اسم هاي غير منصرف عبارتند از‪:‬‬
‫ََ‬
‫ّ‬
‫‪ -1‬علم مؤنث (نام زنان و دختران و شهرها و كشورها)‪:‬‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫فريدة‪.‬‬
‫ً‬
‫فاطمة‪ / .‬سوسن أمام‬
‫ً‬
‫هذه‬
‫ََ‬
‫ْ‬
‫‪ -2‬علم غير عربي (نام هاي فارس ي‪ِ ،‬عبري‪ ،‬التين و ‪:)....‬‬
‫هذا بهرو ًُز‪َ / .‬‬
‫إسماعيل‪.‬‬
‫ًُ‬
‫جاء‬
‫‪17‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫‪ -3‬صفت ًبر وزن ْأف َعل‪ُ :‬‬
‫الر ّمان ِ‪ْ ،‬‬
‫أح َم ًر‪ُ.‬‬
‫هللا ْأك َب ًُر‪َ / .‬لو ُن ُّ‬
‫ّ‬
‫َ‬
‫فاعل و َمفاعيل و يا شبيه اين دو وزن‪:‬‬
‫‪ -4‬جمع مكسر بر وزن م ِ‬
‫ماء ُّ‬
‫الس َ‬
‫« َو َزَّي ّنا َّ‬
‫صابيح » ‪ :‬آسمان جهان را با چراغهايي زينت داديم‪.‬‬
‫ًَ‬
‫الدنيا ًِب َم‬
‫ٌ‬
‫كثيرة‪.‬‬
‫فـﻰ ُزقا ِقنا َمناز ًُل ً‬
‫ََ‬
‫ً‬
‫ّ‬
‫ن‬
‫ر‬
‫منصرفند‪.‬‬
‫ً‬
‫‪ -5‬ضمنا نام اغلب شهرها و كشو ها چو علم مؤنث هستند نيز غير‬
‫ََْ ُ َ‬
‫بغداد‪َ.‬‬
‫ً‬
‫ذهبت إلي‬
‫ً‬
‫نام هاي غير عربي را چگونه تشخيص دهيم؟ معموال نامهاي غير عربي داراي‬
‫وزن يا حروف اصلي نيستند‪ .‬مثال‪:‬‬
‫إسماعيل‪ ،‬إبراهيم‪ ،‬داود‪ ،‬يعقوب‪ ،‬يوسف‪ ،‬بنيامين‪ ،‬آدم‪ ،‬ميكائيل‪،‬‬
‫إسرافيل‪ ،‬يونس‪ ،‬مريم‪ّ ،‬أيوب‪،‬دقيانوس‪ ،‬فرعون‪ ،‬شهربانو‪ ،‬شهرزاد‪.‬‬
‫‪18‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫‪ -6‬فعل مضارع‪:‬‬
‫حالت رفع‪ ،‬همر ِاه نونً ِ إعراب مي آيد‪ .‬مانند‪:‬‬
‫فعل مضارع‪ ،‬در ِ‬
‫ِ‬
‫نَ‬
‫نَ‬
‫تذهبينَ‬
‫ً‬
‫يذهبان ِ‪ /‬يذهبو ‪ /‬تذهبان ِ‪ /‬تذهبو ً ‪/‬‬
‫ّاما در حالت نصب و جزم اعراب آن فرعي مي شود يعني با حذف نون اعراب‪،‬‬
‫منصوب يا مجزوم مي شود‪ .‬مانند‪:‬‬
‫لم يذهبا ‪ /‬لن يذهبوا ‪ /‬ال تذهبا ‪ِ /‬لتذهبوا ‪ /‬أن تذهبـی‬
‫‪19‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫تا به حال با اعراب ظاهري و محلي آشنا شده ايم‪ .‬حال نوبت اعراب تقديري است‪.‬‬
‫اعراب تقديري در اسم مقصورَ و اسم منقوص است‪.‬‬
‫مهمترين كلماتي كه اعراب آنها تقديري است عبارتند از ‪:‬‬
‫‪ -1‬اسم مقصورً‪ -2‬اسم منقوص‪ -3‬اسم مضاف به ياي متكلم‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫كبريً مصطفي عيس ي‬
‫َ‬
‫َ‬
‫موس ي‬
‫مرتض ي‬
‫ُه َدي‬
‫اسم مقصورً‬
‫َ‬
‫َفتيَ‬
‫مجت َبي يحييَ‬
‫عليا‬
‫رضا دنيا‬
‫‪20‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫چه كس ي مي تواند بگويد اسم مقصور چه علمتي دارد؟ اسم مقصور‪ ،‬اسمي است‬
‫كه آخرين حرف آن الف ( ا‪ -‬ي) باشد‪ .‬گاهي كلمات مقصور مانند َ‬
‫كبري به‬
‫صورت كبر ٰي نوشته مي شود‪َ :‬‬
‫كبريً ‪ :‬كبر ٰيً‬
‫اسم منقوص‪ :‬قاض ی‪ ،‬باقی‪ ،‬حامی‪ ،‬هادی‪ ،‬ساعی‪ ،‬راعی‪ ،‬راض ی‪ ،‬ماش ی‪ ،‬متعدی‬
‫اسم منقوص دارای ال‬
‫اسم مقصور دارای ال‬
‫اسم منقوص بدون ال‬
‫اسم مقصور بدون ال‬
‫‪21‬‬
‫مرفوع‬
‫منصوب‬
‫مجرور‬
‫القاض ی‬
‫َ‬
‫الف َتي‬
‫القاض َیً‬
‫ا َلف َتي‬
‫القاض ی‬
‫َلف َتي‬
‫قاضً‬
‫ٍ‬
‫ًً‬
‫فتی‬
‫ً‬
‫قاضياً‬
‫ًً‬
‫فتی‬
‫قاضً‬
‫ٍ‬
‫ًً‬
‫فتی‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫چه كس ي مي تواند بگويد كه اسم منقوص چه علمتي دارد؟‬
‫اسم منقوص‪ ،‬اسمي است كه آخرين حرف آن ِـی است‪.‬‬
‫درجدولً صفحه قبل‪ِ ،‬اعراب تقديري نمايش داده مي شود‪.‬‬
‫َ َ‬
‫َ‬
‫العادل‪ُ.‬‬
‫ً‬
‫حكم القاض ی‬
‫ً‬
‫فاعل تقديرا مرفوع‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫العادل‪َ.‬‬
‫َ‬
‫ً‬
‫أحت ِرم القاض ًی‬
‫مفعول به منصوب‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫العادل‪.‬‬
‫ًِ‬
‫نحن بحاجة إلي القاض ی‬
‫ً‬
‫تقديرا مجرور به حرف جر‬
‫‪22‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس دوم و سوم (انواع اعراب)‬
‫ي است‪.‬‬
‫ديديد که اعراب اسم منقوص‪ ،‬در حالت نصب‪ ،‬تقديري نيست بلكه ظاهر ً‬
‫حال با اسم مضاف به ياي متكلم آشنا شويم‪:‬‬
‫اسم مضاف به ياي متكلم اسمي است كه به ضمير متكلم وحده (ی) اضافه شود‪.‬‬
‫مانند‪َ :‬بيتـی‬
‫ً‬
‫ٌ‬
‫حميد صديقـی‪ :‬خبر‪ ،‬تقديرا مرفوع‬
‫ً‬
‫َ‬
‫شاه ْد ُت صديقـی‪ :‬مفعو ٌل به‪ ،‬تقديرا منصوب‬
‫َ َّ ُ َ َ‬
‫ً‬
‫سلمت علي صديقـی‪ :‬تقديرًا مج ًروًر به حرف جر‬
‫‪23‬‬
‫فهرست اعرابهای فرعی‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫‪ -1‬انواع فاعل ‪ -2‬شناخت فعل ال م و ّ‬
‫متعدي ‪ -3‬جار و مجرور ‪ -4‬مفعول‬
‫ز‬
‫ّ‬
‫انواع جمله‪ :‬جمله ّ‬
‫اسميه‬
‫فعليه – جمله‬
‫جمله ّ‬
‫الربيع‪.‬‬
‫ًُ‬
‫ًَ‬
‫جاء‬
‫فعليه با فعل شروع مي شود‪ .‬مثال‪:‬‬
‫ّ‬
‫جاء‪.‬‬
‫الربيع ًَ‬
‫ًُ‬
‫اسميه با اسم شروع مي شود‪ .‬مثال‪:‬‬
‫جمله‬
‫اجزاي جمله ّ‬
‫فعليه‪ :‬فعل ‪ +‬فاعل (مرفوع) ‪ +‬مفعول (منصوب) ‪ +‬بقيه جمله‬
‫ّ‬
‫اسميه‪ :‬مبتدا ‪ +‬خبر (كه هر دو مرفوعند)‬
‫اجزاي جمله‬
‫در صيغه هاي غايب جمله ي ّ‬
‫فعليه‪ ،‬هر گاه بعد از فعل‪ ،‬فاعل به صورت اسم‬
‫ظاهر باشد‪ ،‬فعل به صورت مفرد مي آيد‪.‬‬
‫ً‬
‫‪24‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫األوالد ‪ :‬پسرها خنديدند‪.‬‬
‫ً‬
‫ض ِح ً‬
‫ك‬
‫فعل مفرد فاعل جمع‬
‫َ َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫نات ‪ :‬دخترها خنديدند‪.‬‬
‫ض ِحكت الب ً‬
‫فعل مفرد فاعل جمع‬
‫آيا اگر بعد از فعل‪ ،‬فاعل نيامد باز هم فعل به صورت مفرد مي آيد؟‬
‫خير طبيعي است كه چنانچه بعد از فعل‪ ،‬فاعل به صورت اسم ظاهر نيايد‪ ،‬اين‬
‫نكته ص ْ‬
‫دق نمي كند‪ .‬مثال‪:‬‬
‫ِ‬
‫َ َ‬
‫ن‬
‫يذهبو إلي املدارس‪ :‬به مدارس مي روند‪.‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫وت مرتفع‪ :‬با صداي بلند خنديدند‪.‬‬
‫ص‬
‫ب‬
‫كوا‬
‫ح‬
‫ض‬
‫ِ ِ ٍ‬
‫‪25‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫اسم ظاهر‬
‫انواع فاعل ضمير بارزً‬
‫ضمير مستتر‬
‫ّ‬
‫اسم ظاهر به فاعلي مي گويند كه كلمه مستقلي باشد‪ .‬مثال‪:‬‬
‫ُُ ّ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫الخريف‪.‬‬
‫ًِ‬
‫ح املزرعة ِفى‬
‫يحصد الفل ً‬
‫ضمير بارز همان ضمير متصل فاعلي است كه در درس ششم با آن آشنا شديم‪.‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫خس ًران ِ ِفى البيع‪.‬‬
‫مثال‪ :‬ذهبتم عند أصدقائكم‪ِ .‬ار ِجعوا من املكتبة‪ .‬ت ً‬
‫‪26‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫ضمير مستتر نيز در بعض ي از صيغه ها مي باشد‪ .‬مثال‪:‬‬
‫واجب ًه‪ُ.‬‬
‫واجب ًه‪ُ:‬‬
‫َك َت َب (هو) َ‬
‫َك َت َب َ‬
‫َ ََ‬
‫َ ََ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫َ‬
‫هى) ِمن السيار ًِة‪.‬‬
‫نزلت ( ً‬
‫نزلت ِمن السيار ًِة‪:‬‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ك‪.‬‬
‫أنت) ِفى غرف ِت َ ً‬
‫ك‪ :‬تدخ ُل ( َ ً‬
‫تدخ ُل ِفى غرف ِت َ ً‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫بوظائفنا‪.‬‬
‫نعمل (نحن)‬
‫بوظائفنا‪:‬‬
‫نعمل‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫الحديقة‪.‬‬
‫ًِ‬
‫ألع ُب (أنا) ِفى‬
‫الحديقة‪:‬‬
‫ًِ‬
‫ألع ُب ِفى‬
‫آيا امكان دارد در فعلي هر دو شكل جايز باشد يعني فاعل به صورت اسم ظاهر و ضمير‬
‫مستتر بيايد؟‬
‫آري در صيغه شماره ‪ 1‬ماض ي و مضارع‪ ،‬فاعل‪ ،‬هم مي تواند به صورت ضمير مستتر‬
‫ً‬
‫سالة‪.‬‬
‫املسافر ر ً‬
‫ًُ‬
‫و هم به صورت اسم ظاهر بيايد‪ .‬مثال‪ :‬أر َس َل‬
‫‪27‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫فاعل به صورت اسم ظاهر‪:‬‬
‫ً‬
‫ضمير مستتر ه ًو بعد از أر َس ًل)َ‬
‫ً‬
‫سالة‪ ( .‬فاعل‪،‬‬
‫أر َس َل ر ً‬
‫َ‬
‫فاعل و نوع آن را در « ذ َه َب ْت َم َع األسرة» معلوم كنيد‪:‬‬
‫« ضمير مستتر َ‬
‫هى كه بعد از فعل قرار مي گيرد‪.‬‬
‫َ‬
‫حرف ت فاعل نيست و نشانه‬
‫در فعل ماض ي در دو صيغه للغائبة و للغائبتين ِ‬
‫ّ‬
‫مؤنث است‪ .‬مثال‪:‬‬
‫ََ ْ َ‬
‫َ‬
‫ذهبت إلي البيت‪ ( .‬فاعل‪ ،‬ضمير مستتر ه ًی )‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ذهبتا هناك ( فاعل ضمير ا در ذهبتا)‬
‫‪28‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫مفعول به‪:‬‬
‫تعريف مفعو ٌل به‪ :‬كلمه اي در جمله است كه كار بر آن انجام شده و در دستورً‬
‫فارس ي به آن مفعول مي گويند‪.‬‬
‫ََ َ ّ‬
‫ً‬
‫ُ‬
‫كشاورز‪ ،‬درختي را كاشت‪.‬‬
‫شجرة ‪:‬‬
‫ً‬
‫غرس الفلح‬
‫َ‬
‫َ َّ َ‬
‫ُ‬
‫نظف الطفل‬
‫كودك‪ ،‬اتاق را تميز كرد‪.‬‬
‫الغرفة ‪:‬‬
‫ً‬
‫جاي مفعول كجاي جمله است؟ فعل ‪ +‬فاعل ‪ +‬مفعول ‪ +‬بقيه ي اجزاي جمله‬
‫حروف جر‪:‬‬
‫ََ‬
‫ِفى ‪ :‬در علي‪ :‬بر‪ ،‬روي ِبـ ‪ :‬با‪ ،‬به وسيله‬
‫ِمن‪ :‬از‬
‫َ‬
‫ي‬
‫َعن‪ :‬از‪ ،‬درباره كـ ‪ :‬مانند ِلـ ‪:‬براي‪ ،‬دارد إلي ‪ :‬به‪ ،‬به سو ‪ ،‬تا‬
‫ُ نَ‬
‫يدخلو ًِفی دين ًِ‬
‫هللا‬
‫به اسم بعد از حرف جر‪ ،‬مجرور مي گويند‪ .‬مثال‪ً :‬‬
‫‪29‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫به مجموع « حرف جر و اسم بعد از آن» جار و مجرور مي گويند‪.‬‬
‫ّ‬
‫الحديقة‪.‬‬
‫ًِ‬
‫مثال‪ :‬ذهب الطلب إلي‬
‫ّ‬
‫تذكر‪ِ :‬من را با َمن اشتباه نگيريد‪.‬‬
‫َم ْن ُهم‪ :‬آن ها كيستند؟‬
‫مثال‪ِ :‬م ْن ُهم‪ :‬از آن ها‬
‫فعل الزم فعلي است كه معني آن با فاعل كامل مي شود‪.‬‬
‫مثال‪ :‬حميد خنديد‪َ :‬‬
‫حميد‪.‬‬
‫ًٌ‬
‫ض ِح َ ً‬
‫ك‬
‫ّاما فعل ّ‬
‫متعدي فعلي است كه براي كامل شدن معني‪ ،‬علوه بر فاعل به مفعو ًل‬
‫هم احتياج دارد‪.‬‬
‫ً‬
‫مثال‪ :‬حميد سعيد را خنداند‪ْ .‬‬
‫ٌ‬
‫سعيدا‪.‬‬
‫ً‬
‫حميد‬
‫أض َح َك‬
‫‪30‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫مبتدا و خبر‪:‬‬
‫ُ‬
‫هللا ر ًٌ‬
‫حيم‬
‫ً‬
‫مبتدا و خبر تقريبا همان نهاد و گزاره فارس ي هستند‪.‬‬
‫ّ‬
‫اسميه مي آيد و مرفوع است يعني‬
‫مبتدا‪ :‬اسمي است كه در ابتداي جمله‬
‫ٌُ‬
‫علمت ًـ دارد‪.‬‬
‫خبر‪ :‬كلمه يا كلماتي است كه بعد از مبتدا مي آيد و همان طور كه از اسمش‬
‫پيداست‪ ،‬خبري است كه درباره مبتدا گفته مي شود و مرفوع است يعني‬
‫ٌُ‬
‫علمت ًـ دارد‪.‬‬
‫‪31‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫ّ‬
‫تذكر‪ :‬در اين دو جمله كلمه « بهار» در هر دو جا فاعل است‪.‬‬
‫‪ -2‬آمد بهار‪.‬‬
‫‪ -1‬بهار آمد‪.‬‬
‫فعل فاعل‬
‫فاعل فعل‬
‫ً‬
‫ً‬
‫ّاما همان طور كه قبل نيز آموخته ايم در عربي چنين نيست‪ .‬مثل دو جمله باال‬
‫به عربي چنين است‪.‬‬
‫جاء‪.‬‬
‫ًَ‬
‫ًُ‬
‫الربيع‬
‫‪-1‬‬
‫مبتدا خبر‬
‫‪32‬‬
‫الربيع‪.‬‬
‫ًُ‬
‫‪ًَ -2‬‬
‫جاء‬
‫فعل فاعل‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫انواع خبر‪:‬‬
‫ً‬
‫انواع خبر‪ :‬غالبا خبر به يكي از سه نوع زير است‪.‬‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ًُ‬
‫محترمات‬
‫العاملات‬
‫محترم ‪ /‬العاملان ِ محترمان ِ ‪/‬‬
‫العال ُم‬
‫‪ -1‬خبر مفرد‪:‬‬
‫ِ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫‪ -2‬خبر جمله ّ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫الط‬
‫الط‬
‫فل‬
‫يلع‬
‫ب‬
‫فعلي‬
‫فلتان يلع ِ ً‬
‫بان‬
‫‪/‬‬
‫ً‬
‫‪:‬‬
‫ه‬
‫ِ‬
‫ّ ُ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫‪ -3‬خبر جار و مجرور‪ :‬النظافة ِمن اإليمان ِ ‪ /‬اإليمان ِبالعم ِ ًل‪.‬‬
‫منظور از مفرد در خبر مفرد‪ ،‬در مقابل جمله است ‪ .‬به زبان ساده تر مفرد‪،‬‬
‫ً‬
‫همان طور كه در مثال شماره « ‪ »1‬مي بينيم واقعا مفرد نيست بلكه خبر مفرد‬
‫يعني خبر غير جمله است‪.‬‬
‫به جار و مجرور‪ ،‬شبه جمله نيز گفته مي شود‪.‬‬
‫‪33‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫إعراب به دو شكل است‪ :‬اعراب ظاهري و اعراب محلي‬
‫َ ًُ ٌْ‬
‫إعراب ظاهري عبارت است از‪ ( :‬ـِ ـ ـٍ ـًـ)‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ّاما إعراب محلي چنين نيست‪ .‬همه كلمه هاي مبني داراي إعراب محلي هستند‪.‬‬
‫مانند‪ :‬ضميرها‪ ،‬اسم موصول‪ ،‬اسم هاي اشاره‪ ،‬كلمه هاي پرسش ي‪ ،‬فعل هاي امر‬
‫و ماض ي‪.‬‬
‫آخر كلمه هاي مبني بدون تغيير است‪.‬‬
‫همان طور كه مي دانيم‬
‫ِ‬
‫علمت ِ‬
‫حرف ِ‬
‫يعني نه در حالت فاعلي‪ ،‬مرفوع مي شوند و نه در حالت مفعولي‪ ،‬منصوب‪.‬‬
‫‪34‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫همان طور كه مي دانيد مبتدا و خبر نيز هر دو مرفوع هستند‪.‬‬
‫ٌ‬
‫ُ‬
‫ٌ‬
‫سعيد َّ‬
‫‪ُ -1‬‬
‫عاملة‬
‫مؤد ٌب ‪ -3 /‬فريدة ً‬
‫العلم نو ًٌر ‪-2 /‬‬
‫حال اگر يك كلمه مبني در جاي مبتدا يا خبر قرار بگيرد؛ در اصطلح مي گوييم‪:‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫مبتدا محل مرفوع يا خبر محل مرفوع‪.‬‬
‫َّ‬
‫َّ‬
‫ب‪.‬‬
‫مؤد ٌ ً‬
‫ًَ‬
‫هو‬
‫ب‪.‬‬
‫مؤد ٌ ً‬
‫ًٌ‬
‫سعيد‬
‫ً‬
‫مبتدا محل مرفوع خبر مرفوع‬
‫مبتدا مرفوع خبر مرفوع‬
‫ّ‬
‫إعراب «جمله» و « شبه جمله» (جار و مجرور) محلي است‪.‬‬
‫ُ‬
‫ًفی َ‬
‫عليكم‪.‬‬
‫ًُ‬
‫السلم‬
‫حر‪.‬‬
‫الب ًِ‬
‫ً‬
‫الحوت‬
‫ِ‬
‫ً‬
‫ً‬
‫مبتدا مرفوع خبر محل مرفوع‬
‫مبتدا مرفوع خبر محل مرفوع‬
‫‪ -2‬آمد بهار‪.‬‬
‫‪ -1‬بهار آمد‪.‬‬
‫الربيع جاء ‪:‬‬
‫ًُ‬
‫فعل فاعل‬
‫فاعل فعل‬
‫فعل‬
‫فاعل‬
‫‪35‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫ً‬
‫ً‬
‫ّاما همان طور كه قبل آموخته ايم در عربي چنين نيست‪ .‬مثل دو جمله با ًال به‬
‫عربي چنين است‪:‬‬
‫الربيع ‪.‬‬
‫ًُ‬
‫‪ًَ -2‬‬
‫جاء‬
‫جاء‪.‬‬
‫ًَ‬
‫ًُ‬
‫الربيع‬
‫‪-1‬‬
‫فعل فاعل‬
‫مبتدا خبر‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫تبديل اسم مذكر به مؤنث‪:‬‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ر‬
‫برخي صفات و مشتقات با تاي مدو ه (ة)‪ ،‬مؤنث مي شوند‪.‬‬
‫ٌ‬
‫ً‬
‫طالبة‬
‫ًٌ‬
‫طالب‬
‫مانند‪:‬‬
‫َ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫مشتقاتی مانند أصغ ًر و أحمر‪ ،‬چگونه مؤنث می شوند؟‬
‫اما‬
‫‪36‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫ّ‬
‫ز ُ ْ ََ‬
‫أصغر‪ ،‬اسم تفضيل است و اسم تفضيل مؤنث بر و ن فعلَي مي باشد‪ .‬مثال‪:‬‬
‫َ ُ َ‬
‫َ ُ‬
‫َ ُ ْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ل‬
‫ي‬
‫ي‬
‫أطو ً‪ :‬طولي‬
‫أصغر‪ :‬صغر ً أكبر‪ :‬كبر ً‬
‫َ ُ ْ‬
‫ْ َ ُ َْ‬
‫َ ُ َْ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫أحسن‪ :‬حسني (أفعل‪ :‬فعلي)‬
‫أجمل‪ :‬جملي أعظم‪ :‬عظمي‬
‫َ‬
‫ّ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫أحم ًر به معني سرخ و صفت ّ‬
‫ز‬
‫مشبهه است و مؤنث آن بر و ن فعلء مي آيد‪.‬‬
‫مثال‪:‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫أسود‪َ :‬س ْوداء‬
‫أحمر‪َ :‬حمراء‬
‫َ‬
‫َ‬
‫أخضر‪َ :‬خ ْ‬
‫أصفر‪َ :‬‬
‫ص ْفراء‬
‫ً‬
‫ضراء‬
‫‪37‬‬
‫َ‬
‫أبيض‪َ :‬ب ْيضاء‬
‫أز َرق‪َ :‬ز ْرقاء‬
‫َ َ‬
‫ْ‬
‫(أفعل‪ :‬فعلء)‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫ة « تاي ّ‬
‫مدوره» (طالبة)‬
‫ّ‬
‫ی‬
‫علئم مؤنث ي‪ ،‬ا « املقصوره» (کبر ً)‬
‫اء « الف ممدوده» (زهراء)‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫علئم مؤنث سه چيز است‪ :‬تاي مدوره ‪ ،‬الف مقصوره و الف ممدوده‪.‬‬
‫خوب است بدانيم الف مقصوره و الف ممدوده در صورتي كه پس از سه حرف‬
‫ّ‬
‫اصلي قرار گيرند از علمت هاي مؤنث به شمار مي روند‪ .‬مانند‪ :‬كبري‪َ ،‬س ْوداء‬
‫‪38‬‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫فعل دو وجهي‪:‬‬
‫بعض ي از فعل ها گاهي الزم و گاهي متعدي هستند‪ .‬به اين فعل ها فعل دو‬
‫وجهي گفته مي شود‪.‬‬
‫به اين مثال ها توجه كنيد‪:‬‬
‫غذا پخت‪.‬‬
‫مادر غذا را پخت‪.‬‬
‫آب ريخت‪.‬‬
‫كودك آب را ريخت‪.‬‬
‫‪39‬‬
‫پخت‪ :‬فعل الزم‬
‫پخت‪ :‬فعل ّ‬
‫متعدي‬
‫ريخت‪ :‬فعل الزم‬
‫ّ‬
‫ريخت‪ :‬فعل متعدي‬
‫درس چهارم (انواع جمله)‬
‫فعل هايي مانند پخت ‪ ،‬ريخت‪ ،‬سوخت و شكست دو وجهي هستند‪ .‬در عربي نيز‬
‫چنين فعل هايي وجود دارد‪.‬‬
‫به فعل جاء در اين دو آيه ّ‬
‫توجه كنيد‪:‬‬
‫َ ُ‬
‫ّ‬
‫ُ‬
‫ّ‬
‫ل‬
‫جاء ‪ :‬فعل متعدي‬
‫﴿ قد جاء كم الرسو ً ِبالحق﴾‬
‫مفعول به فاعل‬
‫﴿ َ‬
‫ُ‬
‫الباطل ﴾ جاء ‪ :‬فعل الزم‬
‫الحق و زهق‬
‫ُّ ً‬
‫جاء‬
‫فاعل‬
‫ُ‬
‫فاعل «جاء» در آيه اول متعدي است زيرا « كم» مفعو ٌل به است‪ .‬اما اين فعل در آيه‬
‫ِ‬
‫دوم الزم است‪.‬‬
‫ََ َ‬
‫ََ َ‬
‫معني ايستانيد فعل‬
‫ًِ‬
‫معني ايستاد فعل الزم و به‬
‫ًِ‬
‫ف به‬
‫فعل وقف نيز چنين است‪ .‬وق ً‬
‫متعدي است‪.‬‬
‫‪40‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ـل ِ ًَ زيب ـا‬
‫الجميلة ‪ :‬گـ ِ ً‬
‫ً‬
‫الور ً‬
‫دة‬
‫موصوف صفت موصوف صفت‬
‫اين ترکيب‪ ،‬وصفی است‪ .‬يعنی موصوف و صفت دارد‪.‬‬
‫ديوار خانـه‬
‫ًِ‬
‫بيت ‪:‬‬
‫جدار ال ِ ً‬
‫ًُ‬
‫ٌ‬
‫ٌ‬
‫مضاف مضاف اليه مضاف مضاف اليه‬
‫اين تركيب اضافي است‪ .‬يعني مضاف و مضاف اليه دارد‪.‬‬
‫‪41‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫راه تشخيص موصوف و صفت را از مضاف و مضاف اليه‪:‬‬
‫يك راه‪ ،‬اين است كه به آخر تركيب تر اضافه كنيم‪ .‬اگر معني بدهد‪ ،‬موصوف‬
‫و صفت است؛ و گرنه مضاف و مضاف اليه است‪ :‬گل زيباتر ‪ ،‬ديوار خانه تر‬
‫راه ديگر اين است كه بدانيم در موصوف و صفت‪ ،‬جزء دوم يعني صفت به‬
‫ٌ‬
‫تنهايي وجود خارجي ندارد ّاما در مضاف و مضاف اليه جزء دوم يعني مضاف اليه‬
‫به تنهايي وجود خارجي دارد‪.‬‬
‫كوچك‬
‫كيف‬
‫به تنهايي وجود خارجی ندارد‬
‫‪42‬‬
‫كيف پروين‬
‫به تنهايي وجود دارد‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫صفت از چهار نظر مانند موصوف خودش است‪:‬‬
‫ّ‬
‫ُ‬
‫‪ -1‬عدد‪َّ :‬‬
‫الر ُج ُل‬
‫الجنودً األقوياء‬
‫ًِ‬
‫شيطان‬
‫حان الن‬
‫املؤمن الفل ِ ً‬
‫ًُ‬
‫ّ‬
‫جمع‬
‫مثني جمع‬
‫مثني‬
‫مفرد‬
‫مفرد‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ً‬
‫الصغيرة‬
‫الصغير التلميذة‬
‫ً‬
‫ً‬
‫التلميذ‬
‫‪ -2‬جنس‪:‬‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫مؤنث‬
‫مذكر مذكر مؤنث‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫الصغيرة فـی البحر‪.‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫السفينة‬
‫‪ -3‬اعراب‪:‬‬
‫مبتدا مرفوع صفت تابع موصوف خودش‬
‫ً‬
‫ً‬
‫َ‬
‫ـرة‪.‬‬
‫شاه ْدنا سفينـ ًـة صغي ـ ً‬
‫مفعول به منصوب صفت تابع موصوف خودش‬
‫ُ‬
‫ٌ‬
‫ُ‬
‫ٌ‬
‫ً‬
‫باسقة‬
‫‪ -4‬معرفه و ِنكره‪ :‬الشجرة الباسقة ‪ /‬شجرة‬
‫‪43‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫ّ‬
‫ً‬
‫ّ‬
‫مفرد مؤنث‬
‫جمع غير انسان‪ ،‬صفت ً‬
‫يك نكته‪ :‬دقت داشته باشيدكه معموال براي ِ‬
‫مي آيد‪.‬‬
‫ُ ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫َّ‬
‫َّ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫الدفات ـ ًـر النظيف ـ ًـة‪.‬‬
‫املفيدة‪.‬‬
‫ً‬
‫مثال‪ :‬الكت ـب‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫جمع مكسر مفرد مؤنث‬
‫جمع مكسر مفرد مؤنث‬
‫حال با ويژگي هاي مضاف و مضاف اليه آشنا شويد‪:‬‬
‫ال نمي گيرد‬
‫ويژگي هاي مضاف تنوين نمي گيرد‬
‫نونً ِ ّ‬
‫مثني و جمع نمي گيرد‬
‫‪44‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫ٌ‬
‫الشمس ُ‬
‫ُ‬
‫قة‪».‬‬
‫حر ً‬
‫م‬
‫ما در درس سوم عربي كلس اول خوانديم «‬
‫ِ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ّاما شمس با اينكه مؤنث است هيچ يك از علمت هاي مؤنث را ندارد‪ ،‬چرا؟‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫بعض ي اسم ها بدون داشتن علمت مؤنث (ة‪ ،‬اء‪ ،‬ي) مؤنث هستند‪ .‬اين اسم هاي‬
‫بي قاعده عبارتند از‪:‬‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫شمس‪ :‬خورشيد‪ /‬أرض‪ :‬زمين‪ /‬نفس‪:‬خود‪ ،‬جان‪ /‬نار‪ :‬آتش ‪ /‬ريح‪ :‬باد ‪ /‬دار‪ :‬خانه‬
‫ُُ‬
‫‪ /‬بئر ‪ :‬چاه ‪ /‬اغلب اعضاي زوج بدن ( َعين‪ :‬چشم ‪َ /‬يد‪ :‬دست‪ِ /‬ر ْجل ‪ :‬پا ‪ً /‬اذن‪:‬‬
‫گوش)‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ي‬
‫به اين مؤنث ها‪ ،‬مؤنث معنو گفته مي شود‪.‬‬
‫‪45‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫ُ ُّ َ َّ َّ َ‬
‫ب كرة السل ًة‪ .‬دوستي دارم كه بسكتبال دوست دارد‪.‬‬
‫ِعندي صديق ي ِح ً‬
‫اسم نكره در اين عبارت كدام است؟ صديق‬
‫نكره جمله اي مي آيد و آن اسم نكره را توضيح مي دهد و وصف‬
‫گاه‪ ،‬بعد از اسم ًِ‬
‫ّ‬
‫وصفيه گفته مي شود‪.‬‬
‫مي كند‪ .‬به چنين جمله هايي جمله‬
‫ُ‬
‫ُ َ‬
‫ُ ُ َ َ‬
‫َ‬
‫القناعة َكنزًَ ال َين ًَف ًد‪ُ.‬‬
‫ّ‬
‫الرمال‪.‬‬
‫رأيت نعامةًَ ت ِ‬
‫دخ ًل رأسها تحت ِ‬
‫‪46‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫مضاف ومضاف اليه‪:‬‬
‫جدار املكتبة ‪ :‬ديوار كتابخانه‬
‫ٌ‬
‫مضاف اليه‬
‫ً‬
‫مضاف‬
‫ٌ‬
‫اگر دو اسم به هم اضافه شوند‪ ،‬به اسم اول مضاف و به اسم دوم مضاف اليه‬
‫گفته‬
‫املكتبة‪ :‬ديوار كتابخانه‬
‫ًِ‬
‫جدار‬
‫مي شود‪ .‬مثل‪ًُ :‬‬
‫ّ‬
‫خاص اسم توجه كنيد‪:‬‬
‫به علمت هاي‬
‫پذيرفتن ال‬
‫علمت های خاص اسم پذيرفتن تنوين‬
‫مضاف واقع شدن‬
‫‪47‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫پذيرفتن ال و تنوين و مضاف واقع شدن از علمت هاي خاص اسم است و اين‬
‫علئم با هم نمي آيند‪.‬‬
‫ً‬
‫ضمنا اسم ها‪ ،‬مجزوم نيز نمي شوند‪.‬‬
‫ّ‬
‫مضاف‪ ،‬ال‪ ،‬تنوين و نون مثني و جمع نمي گيرد‪.‬‬
‫به اين مثال ها ّ‬
‫توجه كنيد‪:‬‬
‫ّ‬
‫ُ ّ نَ‬
‫ّ نَ‬
‫ًِ‬
‫القرية‬
‫فلحو‬
‫‪ -1‬فلحو ‪ +‬القرية = فلحو القرية ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫‪َ -2‬‬
‫صديقاك‬
‫ديقان ‪ +‬ك = صديقا ِنك‬
‫ص‬
‫ِ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫بيت ًهُ‬
‫الب ُيت ًهُ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫‪ -3‬البيت ‪ +‬ه =‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫‪ٌ -4‬‬
‫باب املدر ِ ً‬
‫سة‬
‫سة= باب ٌ املدرسة ُ‬
‫باب ‪ +‬املدر ً‬
‫‪48‬‬
‫درس پنجم (موصوف و صفت)‬
‫نقش و اعراب كلمات خط کشيده شده چيست؟‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫كتاب القرآن ِ‪ّ ،‬‬
‫ُ‬
‫تاب القرآن ِ‪.‬‬
‫كتاب القرآن ِ‪ .‬أنظر إلي ك ِ ً‬
‫أت َ ً‬
‫كتاب القرآن ِ‪ .‬ق َر ُ ً‬
‫س‪ .‬هذا‪ً ُ ً،‬‬
‫مقد ٌ ً‬
‫ًُ‬
‫خبر مرفوع مفعول به ًو منصوب مجرور به حرف جر‬
‫مبتدا و مرفوع‬
‫آخرين مطلب اينكه در زبان عربي مضاف اليه بر صفت مقدم مي شود‪.‬‬
‫ّ ُ‬
‫ًٍ‬
‫حامد‬
‫دوچرخه ي حامد‪ :‬دراجة‬
‫ُ‬
‫ّ ُ‬
‫الجميلة‪.‬‬
‫ً‬
‫دوچرخه ي زيبــاي حامد‪ :‬دراج ًـة حام ـ ٍ ًـد‬
‫مضاف صفت مضاف اليه مضاف مضاف اليه صفت‬
‫‪49‬‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫مضارع مرفوع‪:‬‬
‫فعل مضارع‪ ،‬در حالت عادي مرفوع است‪ .‬يعني پيش از فعل مضارع‪ ،‬حروف‬
‫ناصبه يا جازمه نباشد‪.‬‬
‫در اين درس با حروف ناصبه و در درس بعدي با حروف جازمه آشنا خواهيم شد‪.‬‬
‫حال به علمت رفع فعل مضارع مرفوع ّ‬
‫توجه كنيد‪:‬‬
‫ِ‬
‫ُ‬
‫يفعل‬
‫يفعلن‬
‫يفعلون‬
‫‪50‬‬
‫ًُ‬
‫تفعل‬
‫تفعلن‬
‫يفعلن‬
‫ُ‬
‫أفعل‬
‫ُ‬
‫تفعل‬
‫تفعلن‬
‫تفعلون‬
‫ًُ‬
‫نفعل‬
‫تفعلين‬
‫تفعلن‬
‫تفعلن‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫علمت رفع مضارع در پنج صيغه‪ّ ،‬‬
‫ضمه ِآخ ًر آن است‪.‬‬
‫تفعل‪ُ ،‬‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ًُ‬
‫نفعل‬
‫أفعل‪،‬‬
‫يفعل ‪،‬‬
‫ّاما علمت فعل مضارع در هفت صيغه‪ ،‬نون ِآخ ِر آن است كه در اصطلح‪،‬‬
‫عوض رفع يا نون ِاعراب ناميده مي شود‪.‬‬
‫نونً ِ‬
‫ِ‬
‫نَ‬
‫نَ‬
‫َ‬
‫ن‪ ،‬تفعل ًو ً‪ ،‬تفع ًلن ِ‪ ،‬تفع ًلن ِ‬
‫يفع ًلن ِ‪ ،‬تفع ًلن ِ‪ ،‬يفعل ًو ً‪ ،‬تفعليـ ً‬
‫ّ‬
‫ّاما دو صيغه جمع مؤنث (يفعلن و تفعلن) معرب نيستند؛ بلكه مبني هستند و‬
‫َ ْ َْ َ َ ْ َْ‬
‫نون آخر آنها نيز ضمير ّ‬
‫نَ‬
‫ن َفعل ً‬
‫متصل فاعلي است‪ :‬يفعل ً‬
‫ِ‬
‫‪51‬‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫حال با مضارع منصوب آشنا شويد‪:‬‬
‫مضارع منصوب‪:‬‬
‫هنگامي كه يكي از حروف ناصبه بر سر فعل مضارع بيايد‪ ،‬فعل مضارع منصوب‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ن‪ :‬هرگز نخواهـ‪ ،...‬كی ( ِل ًكی)‪،‬‬
‫ساخته مي شود‪ .‬حروف ناصبه عبارتند از‪ :‬أن‪ :‬كه‪ ،‬ل ً‬
‫ّ‬
‫حتي‪ :‬تا‪ ،‬تا اينكه‪ِ ،‬لـ ‪ :‬براي اينكه‬
‫به نحوه ساختن مضارع منصوب توجه كنيد‪:‬‬
‫َ َْ‬
‫َْ َْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ن‬
‫لن يك ِذبوا‬
‫ن ‪ +‬يك ِذبو ً =‬
‫لً‬
‫أن يسمع‬
‫أن ‪ +‬يسمع =‬
‫ً‬
‫ًَكی‪َ +‬ت َ‬
‫ستغف ُر = كی َت َ‬
‫ست ْغ ِف ًرَ‬
‫ِ‬
‫‪52‬‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫ّ‬
‫به صرف چهارده صيغه مضارع منصوب دقت كنيد‪:‬‬
‫َ َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫لن تفعل لن تفعلی‬
‫ً‬
‫تفعل‬
‫لن يفعل لن‬
‫لن تفعل لن تفعل‬
‫لن يفعل لن تفعل‬
‫ًَ‬
‫تفعلن‬
‫لن تفعلوا لن‬
‫ًَ‬
‫يفعلن‬
‫لن يفعلوا لن‬
‫ًَ‬
‫نفعل‬
‫لن‬
‫لن ًَ‬
‫أفعل‬
‫‪53‬‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫معدود عددهاي يك تا دوازده‪:‬‬
‫معدود يعني چه؟ به كلماتي كه شمرده مي شوند معدود گفته مي شود‪.‬‬
‫در اعداد ‪ 1‬و ‪ 2‬عدد‪ ،‬پس از معدود مي آيد و براي تأكيد بكار مي رود و به اعراب‬
‫از معدود خود پيروي مي كند‪.‬‬
‫َ‬
‫ٌ‬
‫ٌ‬
‫ٌ‬
‫اثنتان ِ‪.‬‬
‫واحدة‪ .‬طالبان ِاثنان ِ‪ .‬طالبتان ِ ً‬
‫ً‬
‫طالب ٌ ً‬
‫واحد‪ .‬طالبة‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫معدود خود بكار مي رود و‬
‫در‪ 3‬تا ‪ ،10‬عدد از نظر مذكر يا مؤنث بودن‪ ،‬بر عكس‬
‫ِ‬
‫معدود‪ ،‬جمع و مجرور مي آيد‪.‬‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ًٍ‬
‫طالبات‬
‫ثلثة ٍ ً‬
‫طلب ‪ ،‬ثلث‬
‫‪54‬‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫حال به كاربرد اعداد يازده و دوازده با معدود توجه كنيد‪:‬‬
‫َ َ ْ ََ ْ ً‬
‫َ َ َ ً‬
‫َ َ َ َ َ َُ ً‬
‫َ َ ْ ََ َ ً‬
‫أة ِاثنا عشر ً‬
‫ل إحدي عشرة امر ً‬
‫أحد عشر رج ً‬
‫ولدا ًِاثنتا عشرة ِبن ًتا‬
‫معدود يازده و دوازده‪ ،‬مفرد ًو منصوب است‪.‬‬
‫مي بينيم كه‬
‫ِ‬
‫حال به اعراب عدد توجه كنيد‪:‬‬
‫‪1‬و‪ 2‬از جهت اعراب تابع ماقبل خودش است‪:‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫واحد‪ .‬قر ُ‬
‫انفجر ب ٌ‬
‫ن‪.‬‬
‫ثنتيـ ِ ً‬
‫نا ً‬
‫أت رسال ًتيـ ِ ً‬
‫رميل ٌ ً‬
‫ِ‬
‫‪ 3‬تا ‪ 10‬متناسب با نقش خود‪ ،‬اعراب مي گيرد‪:‬‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫َ َّ ُ َ َ‬
‫حين‪َ.‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫شاهدنا ثلثةً فل ً‬
‫ً‬
‫حين‪.‬‬
‫حين‪ .‬سلمت علي ثلثة ِ ًَ فل ً‬
‫َر َج َع ثلثةًَ فل ً‬
‫‪55‬‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫‪ 11‬متناسب با نقش خود اعراب مي گيرد‪.‬‬
‫ّ‬
‫ّاما هر دو جزء آن مبني بر فتح است‪ .‬بنابراين اعراب آن در هر سه حالت‪ ،‬محلي‬
‫است‪.‬‬
‫ً‬
‫َ َ َ َ َ‬
‫َ‬
‫مهندسا‪.‬‬
‫ً‬
‫جاء أحد عشر‬
‫ً‬
‫فاعل‪ /‬مرفوع ً‬
‫محل‬
‫َ َ‬
‫ً‬
‫َ َ َ َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫مهندسا‪.‬‬
‫ً‬
‫نظرت إلي أحد عشر‬
‫ً‬
‫محل مجرور به حرف جر‬
‫ً‬
‫َْ َ َ َ َ‬
‫َ‬
‫رأينا أحد عشر‬
‫مهندسا‪.‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫مفعول به‪ /‬محل منصوب‬
‫‪56‬‬
‫ً‬
‫َ ْ ْ َ َ ْ ََ‬
‫مهندسة‪.‬‬
‫ً‬
‫جاءت إحدي عشرة‬
‫ً‬
‫فاعل‪ /‬مرفوع ً‬
‫محل‬
‫ً‬
‫ْ َ َ ْ ََ‬
‫ُ‬
‫مهندسة‪.‬‬
‫ً‬
‫نظرت إلي إحدي عشرة‬
‫ً‬
‫محل مجرور به حرف جر‬
‫ً‬
‫َ ْ ْ َ َ ْ ََ‬
‫رأينا إحدي عشرة‬
‫مهندسة‪.‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫مفعول به‪ /‬محل منصوب‬
‫درس ششم (اعراب فعل مضارع)‬
‫‪ 12‬متناسب با نقش خود اعراب مي گيرد‪.‬‬
‫ّاما جزء ّاو ًل‪ ،‬معرب و جزء دوم‪ ،‬مبني بر فتح است‪.‬‬
‫ً‬
‫ً‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ َ‬
‫َ ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫نتا‪.‬‬
‫ذهبت اثنتا عشرةً ِب ً‬
‫ولدا‪.‬‬
‫ذهب اثنا عشرًَ ً‬
‫َ َ‬
‫َ َ‬
‫ً‬
‫ً‬
‫َ َ َ‬
‫ََ َ ْ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫بنتا‪.‬‬
‫نظرنا إلي اثن ًتی عشرةًَ ً‬
‫ولدا‪.‬‬
‫اثنی عشرًَ ً‬
‫نظرنا إلي ً‬
‫ً‬
‫ً‬
‫َ ْ َ َ َ‬
‫َ ْ ََ َ ْ‬
‫َ‬
‫بنتا‪.‬‬
‫شاهدنا اثنتـی عشرةًَ ً‬
‫ولدا‪.‬‬
‫اثنـی عشرًَ ً‬
‫شاهدنا ً‬
‫‪57‬‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫إن ‪ ،‬من ‪ ،‬ما‬
‫ابتدا ادوات جزم را بشناسيد‪ :‬ل ًم ‪ِ ،‬لـ ‪ ،‬ال ‪ً ،‬‬
‫به صرف ‪ 14‬صيغه فعل مضارع مجزوم توجه كنيد‪:‬‬
‫ْ َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫لم تفعل ًَ لم تفعلی‬
‫ًلم تفعل ًَ‬
‫ًلم يفعل ًَ‬
‫لم تفعل لم تفعل‬
‫لم يفعل لم تفعل‬
‫ًَ‬
‫تفعلن‬
‫لم تفعلوا لم‬
‫ًَ‬
‫يفعلن‬
‫لم يفعلوا لم‬
‫لم نفعل ْ ًَ‬
‫لم أفعل ْ ًَ‬
‫‪58‬‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫توضيح دهيد با آمدن ِ ادوات جزم‪ ،‬فعل مضارع چه تغييراتي مي كند؟‬
‫فعل مضارع (كه علمتش رفع است) به سكون (كه علمت جزم است)‬
‫آخر ِ ً‬
‫ضمه ًِ‬
‫تبديل مي شود‪.‬‬
‫أفعل ‪ُ /‬‬
‫يفعل ‪ُ /‬‬
‫ُ‬
‫نفعل‬
‫ًُ‬
‫تفعل ‪/‬‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫نفعل‪)...‬‬
‫ً‬
‫(لم يفعل ‪ِ /‬لتفعل ‪ /‬إن أفعل ‪ / ...‬ما‬
‫و يا نو ًن ِ اعراب حذف مي شود‪:‬‬
‫يفعلن ‪ /‬تفعلن‪ /‬يفعلون ‪ /‬تفعلين‪ /‬تفعلن‬
‫( لم يفعل‪ /‬لتفعل ‪ /‬إن يفعلوا ‪ /...‬ال تفعلـی‪ /‬ال تفعل ًوا )‬
‫‪59‬‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫به ترجمه ادوات جزم توجه كنيد‪:‬‬
‫َ َ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫إن ‪ :‬اگر ‪ /‬من ‪ :‬هر كس‬
‫(لم ‪ :‬نـ ‪ِ / ...‬لـ ‪ :‬بايد ‪ /‬ال ‪ :‬براي ساختن فعل نهي ‪ً /‬‬
‫ما ‪ :‬هر چه)‬
‫َ‬
‫لم و ِلـ فقط يك فعل مضارع را مجزوم مي كنند‪.‬‬
‫ن و ما د ًو فعل مضارع را مجزوم مي كنند‪.‬‬
‫إن ‪َ ،‬م ْ ً‬
‫ولي ْ ً‬
‫حال به كاربرد ادوات جزم توجه كنيد‪:‬‬
‫َْ َْ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ب‪ :‬نرفت‪ ،‬نرفته است‪.‬‬
‫ل َْم‪ :‬ماض ي ساده يا نقلي منفي مي سازد‪ .‬مثال‪ :‬لم يذه ً‬
‫‪60‬‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ًلم يذهب و ما ذهب هر دو به معني نرفت هستند‪.‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫مثال بيشتر‪ :‬كسر ‪ :‬شكست ‪ /‬ما كسر و لم يك ِس ًر‪ ،‬نشكست‪.‬‬
‫أر َسلوا ‪ :‬فرستادند ‪ /‬ما أر َسلوا و لم ُ‬
‫رسلوا‪ ،‬نفرستادند‪.‬‬
‫ي‬
‫ِ‬
‫ِلـ ‪ :‬در اصطلح‪ ،‬الم امر ناميده مي شود و بر سر ‪ 6‬صيغه ي غايب و ‪ 2‬صيغه‬
‫ّ‬
‫متكلم مي آيد‪.‬‬
‫َ ُ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫مثال‪ِ :‬لينظر = بايد نگاه كند ‪ِ /‬لي ِنفقوا‪ :‬بايد انفاق كنند ‪ِ /‬لنذهب ‪ :‬بايد برويم‪.‬‬
‫‪61‬‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫ال‪ :‬منظور از ال‪ ،‬همان الي ناهيه‪ ،‬يعني سازنده فعل نهي است و اگر بر سر فعل‬
‫ّ‬
‫غايب و متكلم بيايد‪ ،‬به معني نبايد مي شود‪:‬‬
‫تذهب‪ :‬نرو‬
‫يذهب‪ :‬نبايد برود‬
‫ًْ‬
‫ال‬
‫ًْ‬
‫ال‬
‫َ‬
‫ال تقلقي‪ :‬نگران نشو ال َيحزنوا‪ :‬نبايد ناراحت شوند‪.‬‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫إن‪ ،‬من‪ ،‬ما‪ :‬ادوات شرط هستند و داراي فعل شرط و جواب شرط مي باشند‬
‫كه هر دو فعل نيز مجزوم مي شوند‪.‬‬
‫َ ْ َ َ َّ ْ َ َ َ‬
‫َ َْْ َ َ‬
‫ْ‬
‫ْإن َت ْ‬
‫ن الخطأ‪:‬‬
‫الكلم؛ يسلم ِم ً‬
‫أض ِر ْب ‪ :‬اگر بزني مي زنم‪ً .‬من يتأم ًل قبل ً‬
‫ض ِر ْ ً‬
‫ب‬
‫جواب شرط‬
‫فعل شرط‬
‫فعل شرط جواب شرط‬
‫هر كس قبل از سخن گفتن فكر كند؛ از خطا در امان مي ماند‪.‬‬
‫‪62‬‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫ْ َ َ َْ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫ي‬
‫هللا ‪ :‬هر چيز ً كه انفاق كنيد‪ ،‬خدا از آن با خبر است‪.‬‬
‫و ما ت ِنفقوا ِمن ش ٍیء يعلمه ً‬
‫نكته ي ‪ :1‬اگر اد ًوات شرط بر سر فعل هاي ماض ي بيايند؛ آن فعل ماض ي‪ ،‬معناي‬
‫مضارع مي يابد‪.‬‬
‫ّ‬
‫َ ْ ََ َ َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫من اجتهد نجح ‪ :‬هر كس تلش كند؛ موفق مي شود‪.‬‬
‫ّ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫نكته ي‪ :2‬دقت كنيد كه سه نوع من و ما وجود دارند‪:‬‬
‫استفهام ‪،‬موصولً‪ ،‬جازم‬
‫َ‬
‫ما هذا؟‬
‫َم ْن أنت؟‬
‫استفهام (پرسش ي)‪ :‬تو چه كس ي هستي؟‬
‫‪63‬‬
‫اين چيست؟‬
‫درس هفتم (مضارع مجزوم)‬
‫َ‬
‫َّ‬
‫َ َ َّ‬
‫ت‪َ.‬‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫ِاعمل بما تعلم ً‬
‫ع ِلم من ال يعل ًم‪.‬‬
‫به آنچه آموخته اي عمل كن‪ .‬به كس ي كه نمي داند بياموزً‪( .‬هر دو‪ ،‬موصو ًل)‬
‫َ َ‬
‫ً‬
‫نكته ي ‪ :3‬الم امر پس از حروف ًو ‪ ،‬فـ معموال ساكن خوانده مي شود‪.‬‬
‫َْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َّ‬
‫َ‬
‫ف ًليعبدوا رب هذا البيت‪ :‬پس بايد صاحب اين خانه را بپرستند‪.‬‬
‫‪64‬‬
‫درس هشتم (فعل معلوم و مجهولً)‬
‫ّ‬
‫فاعل آن دو نوع است‪:‬‬
‫نبودن‬
‫و‬
‫بودن‬
‫ص‬
‫مشخ‬
‫فعل از نظر‬
‫ِ‬
‫فعل معلوم و فعل مجهو ًل‪.‬‬
‫ّ‬
‫فاعل آن معلوم و مشخص است که در عربي‪ ،‬به‬
‫فعل معلوم‪ :‬فعلي است كه ِ‬
‫آن مبنی للمعلوم مي گويند‪.‬‬
‫ّ‬
‫فاعل آن مجهو ًل و نا مشخص است که در عربي‪ ،‬به‬
‫فعل مجهو ًل‪ :‬فعلي است كه ِ‬
‫آن مبنی للمجهول مي گويند‪.‬‬
‫در زبان فارس ي براي تبديل فعل معلوم به مجهول از فعل شد كمك مي گيريم‪.‬‬
‫(ماض ي)‬
‫مثال‪ :‬پروين جايزه اي گرفت‪ .‬جايزه اي گرفته شد‪.‬‬
‫(مضارع)‬
‫كورش يك كاردستي مي سازد‪ .‬يك كاردستي ساخته مي شود‪.‬‬
‫‪65‬‬
‫درس هشتم (فعل معلوم و مجهولً)‬
‫ّاما در زبان عربي براي تبديل فعل معلوم به مجهول ‪ ،‬وزن فعل را تغيير مي دهيم‪.‬‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫فعل ماض ي‪( :‬فع ًل‪ :‬انجام داد ف ِع ًل‪ :‬انجام داده شد‪).‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ب‪ :‬نوشت‬
‫كت ً‬
‫أر َس ًَل‪ :‬فرستاد‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َّ‬
‫ل‬
‫ل‬
‫نز ‪ :‬ناز كرد‬
‫َْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ب‪ :‬به دست آورد‬
‫ِاكتس ً‬
‫‪66‬‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ب‪ :‬نوشته شد‪.‬‬
‫ك ِت ً‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫ًار ِس ًل‪ :‬فرستاده شد‪.‬‬
‫ُ‬
‫ّ‬
‫َ‬
‫ل‬
‫ل‬
‫ن ِز ً‪ :‬ناز ً شد‪.‬‬
‫ُُْ‬
‫َ‬
‫ب‪ :‬به دست آورده شد‪.‬‬
‫اكت ِس ً‬
‫درس هشتم (فعل معلوم و مجهولً)‬
‫حال به نحوه ساختن فعل مضارع مجهول توجه كنيد‪:‬‬
‫ْ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫فعل مضارع‪َ ( :‬يفع ًل‪ :‬انجام مي دهد يفع ًل‪ :‬انجام داده مي شود)‬
‫ُْ‬
‫َْ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ب‪ :‬نوشته مي شود‪.‬‬
‫يكت ً‬
‫ب‪ :‬مي نويسد‬
‫يكت ً‬
‫ُي ْر َس ًُل‪ :‬فرستاده مي شود‪.‬‬
‫ُي ْر ِس ًُل‪ :‬مي فرستد‬
‫ُ َّ‬
‫ُ َ َّ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ق‪ :‬آويزان مي شود‪.‬‬
‫يعل ً‬
‫ق‪ :‬آويزان مي كند‪.‬‬
‫يع ِل ً‬
‫در اين مثال به نحوه ي تبديل جمله ي داراي فعل معلوم به جمله ي داراي فعل‬
‫ل ّ‬
‫مجهو دقت كنيد‪:‬‬
‫ٌ ُ ًّ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ص ِنـ ـ َ ًـع ُكرس ًی‪ٌ.‬‬
‫ص َن ـ َـع حسي ــن كرسيـ ـ ًا‪.‬‬
‫فعل مجهول نايب فاعل‬
‫فعل معلوم فاعل مفعولً‬
‫‪67‬‬
‫درس هشتم (فعل معلوم و مجهولً)‬
‫در تبديل معلوم به مجهول اين تغييرات صورت گرفت‪:‬‬
‫‪ -1‬فاعل حذف شد‪.‬‬
‫‪ -2‬مفعول به جاي فاعل آمد و نامش به نايب فاعل تغيير يافت‪.‬‬
‫‪ -3‬نايب فاعل (كه در اصل‪ ،‬مفعول و منصوب بود)‪ ،‬مرفوع شد‪.‬‬
‫انواع نايب فاعل‪ :‬نايب فاعل مانند فاعل به سه صورت مي آيد‪.‬‬
‫َ‬
‫ُ َ ُ ُ َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫‪ -1‬اسم ظاهر‪ :‬إذا ق ِرئ القرآن فاست ِمعوا له‬
‫ً‬
‫َ َ َ َّ ّ َ ُ‬
‫ً‬
‫أمواتا‬
‫سبيل هللا‬
‫‪ -2‬ضمير بارزً‪ :‬و ال تحسبن الذين ق ِتلوا فـﻰ ِ‬
‫َ َ ُ‬
‫نظرو َن َإلي اإلبل كيف ُخل َقتْ‬
‫‪-3‬ضمير مستتر‪ :‬أفل ي‬
‫ِ‬
‫ِِ‬
‫ُ َ‬
‫ت است‪.‬‬
‫ضمير مستتر هی در خ ِلق ْ ً‬
‫‪68‬‬
‫درس هشتم (فعل معلوم و مجهولً)‬
‫يك بار ديگر به مجهول كردن فعل ها توجه كنيد‪:‬‬
‫ََ‬
‫ُ‬
‫قَ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫خ ِل ً‬
‫ً‬
‫خلق‬
‫خل ً‬
‫ق‬
‫ُ َْ‬
‫َ ُْ‬
‫ْ‬
‫قُ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫يخ ل ً‬
‫يخ ً‬
‫لق‬
‫يخ ل ً‬
‫ق‬
‫ْ‬
‫ُُْ َ‬
‫َ‬
‫َْ َ َ‬
‫اكت ِش ً‬
‫ف‬
‫اك ً‬
‫تشف‬
‫ِاكتش ً‬
‫ف‬
‫َُْ َ ُ‬
‫ََْ ُ‬
‫َْ ُ‬
‫ف‬
‫ف‬
‫يكتش ً‬
‫يكت ِش ً‬
‫شف‬
‫يكت ً‬
‫كات آن‬
‫توضيح دهيد براي تبديل ماض ِي معلوم به ماض ِي مجهول چه تغييراتي در ً‬
‫حر ِ‬
‫ايجاد مي شود؟ ‪ -1‬عين الفعل را كسره مي دهيم‪.‬‬
‫ََ‬
‫َْ َ َ‬
‫َ‬
‫اكتشف‬
‫ِاكتش ً‬
‫ف‬
‫خلق‬
‫خل ً‬
‫ق‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ّ‬
‫ماقبل عين الفعل را مضموم مي كنيم‪.‬‬
‫ك‬
‫متحر‬
‫‪ -2‬حرف يا حروف‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ََ‬
‫َْ َ َ ُُْ َ‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ف اكت ِش ً‬
‫ف‬
‫ِاكتش ً‬
‫خ ِلق‬
‫خلق‬
‫‪69‬‬
‫درس نهم (افعال ناقصه)‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ْ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫يس‪ :‬نيست ‪ /‬أصبح ‪ :‬شد‪.‬‬
‫صار‪ :‬شد ‪ /‬ل ً‬
‫افعال ناقصه عبارتند از‪ :‬كان ‪ :‬بود ‪ً /‬‬
‫مادام‪ :‬تاوقتي كه ‪ ،‬مادامي كه ‪ /‬مازال‪ :‬همواره‬
‫ًَ‬
‫ٌ‬
‫افعال ناقصه‪ ،‬همراه حروف مشبهة بالفعل و حرف الي نفس جنس كه در‬
‫درس دهم خواهيم خواند‪ ،‬نواسخ ناميده مي شوند‪ .‬نواسخ‪ ،‬جمع ناسخه است يعني‬
‫باطل كننده ها‪.‬‬
‫ّ‬
‫اسميه (مبتدا و خبر) مي آيند و موجب تغييراتي‬
‫افعال ناقصه بر سر جمله ي‬
‫ٌ َ‬
‫ً‬
‫ٌ‬
‫َ‬
‫ـضا‪.‬‬
‫مريـ ً‬
‫ـس ج ً‬
‫ـواد‬
‫ـض‪ .‬لي ً‬
‫ـواد مريـ ً‬
‫مي شوند‪ .‬ج ًٌ‬
‫مبتدا مرفوع خبر مرفوع‪ .‬فعل ناقص اسم ليس مرفوع خبر ليس منصوب‬
‫‪70‬‬
‫درس نهم (افعال ناقصه)‬
‫َ‬
‫ُ َّ َ‬
‫ـن‪.‬‬
‫مجدتيـ ِ ً‬
‫التلميــذتان ُم ِج َّدتـان‪ .‬كانـت التلميـذتـان ِ‬
‫كان منصوب‬
‫مرفوع فعل ناقص اسم كان مرفوع خبر َ ً‬
‫مبتدا مرفوع خبر ً‬
‫‪ -1‬فعل ناقص‪ ،‬بر سر مبتدا و خبر مي آيد‪ -2 .‬مبتدا تغيير نام مي دهد ولي اعراب‬
‫آن تغيير نمي كند‪ -3 .‬خبر‪ ،‬منصوب مي شود‪.‬‬
‫اسم افعال ناقصه نيز مانند فاعل سه نوع است‪:‬‬
‫ً‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ن‬
‫صادقا‪ :‬مؤمن راستگو مي باشد‪.‬‬
‫ً‬
‫يكو املؤمن‬
‫‪ -1‬اسم ظاهر‪:‬‬
‫ُ‬
‫َ‬
‫أص َب ْ‬
‫ْ‬
‫ح‬
‫ت‬
‫م‬
‫سپاسگزار شديد‪.‬‬
‫رين‪:‬‬
‫شاك ً‬
‫‪ -2‬ضمير بار ًز‪:‬‬
‫ِ‬
‫َ‬
‫ً‬
‫َ‬
‫تنها نيست‪.‬‬
‫وحيدا‪:‬‬
‫ً‬
‫‪ -3‬ضمير ُمستتر‪ :‬ليس‬
‫خبر افعال ناقصه در صورتي كه شبه جمله ( ّ‬
‫جار و مجرور) باشد؛ گاهي جلوتر از اسم‬
‫مي آيد‪ ( .‬در اصطلح مي گويند ‪:‬خبر‪ّ ،‬‬
‫مقدم مي شود‪).‬‬
‫‪71‬‬
‫درس نهم (افعال ناقصه)‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ٌ‬
‫ٌ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ِتلمي ًـذ‪.‬‬
‫ـس فـی املدرس ِـة‬
‫تلميذ‪ .‬لي ً‬
‫ً‬
‫ًليس فـی املدرسـة‬
‫َ‬
‫ّ‬
‫خبر ّ‬
‫َ‬
‫مقدم اسم مؤخر فعل ناقص خبر ليس منصوب اسم ليس مرفوع‬
‫ّ‬
‫به معاني وكاربردهاي متفاوت كان دقت كنيد‪.‬‬
‫َ‬
‫ي‬
‫كان ‪ +‬مضارع= ماض ي استمرار و ماض ي مستمر‪.‬‬
‫كان َ‬
‫يسم ُع ‪ :‬مي شنيد‪ ،‬داشت مي شنيد‪.‬‬
‫َ‬
‫كان ‪ +‬قد ‪ +‬ماض ي = ماض ي بعيد‪.‬‬
‫َ َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫كان قد س ًِمع يا كان س ِم ًع ‪ :‬شنيده بود‪ :‬كان به معني است می باشد‪.‬‬
‫َ َ َ ً‬
‫ََ‬
‫َّ‬
‫الحق و َز َه َ‬
‫جاء ّ‬
‫َ‬
‫ق‬
‫هوقا‬
‫الباطلَ إن الباطل كان ز ً‬
‫ِ‬
‫حق آمد و باطل از بين رفت زيرا باطل نابود شدني است‪.‬‬
‫‪72‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫ّ ٌ‬
‫حروف مشبهة بالفعل عبارتند از‪:‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ِإ َّ ًن ‪ :‬همانا‪ ،‬به راستي كه ‪ِ /‬لك َّن ‪ :‬ولي ‪ ،‬لكن ‪َّ /‬أن ‪ :‬كه‪ ،‬اينكه ‪ /‬ليت ‪ :‬كاش‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َّ‬
‫َ‬
‫َّ‬
‫كأن ‪ :‬گويا‪ ،‬مثل اينكه ‪ /‬لعل ‪ :‬شايد‪ ،‬اميد است‪.‬‬
‫ً‬
‫حروف مشبهه دقيقا بر عكس افعال ناقصه عمل مي كنند‪ .‬افعال ناقصه خبر ًرا‬
‫منصوب مي كردند ّاما حروف ّ‬
‫مشبهه اسم را منصوب مي كنند‪.‬‬
‫َ َ ّ‬
‫ّ‬
‫ً‬
‫َ ً‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ُ‬
‫ٌ‬
‫ٌ‬
‫حيما‪.‬‬
‫حيم‪ .‬و كان الل ـ ـ ًـه غفورا ر ً‬
‫و اللـ ــه غفور ر ً‬
‫اسم كان مرفوع خبر كان منصوب‬
‫مبتدا مرفوع خبر مرفوع‬
‫‪73‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫َّ ّ‬
‫الل ـ ـ َـه َغفو ٌر حي ـ ـ ٌـم ‪َ .‬ل ـي ــتَ‬
‫ال ـ ـح ــقَّ‬
‫ً‬
‫إن‬
‫ر‬
‫اسم َّإن منصوب خبر إ َّن مرفوع حرف ّ‬
‫مشبهة بالفعل اسم ليت منصوب‬
‫ِ‬
‫منصو ٌرً ‪.‬‬
‫خبر ليت مرفوع‬
‫َ‬
‫َّ‬
‫َ‬
‫ب‪ٌ.‬‬
‫ذاه ً‬
‫الحا ِرس‬
‫كأن‬
‫ِ‬
‫خبر ّ‬
‫حرف مشبهة بالفعل اسم َّ‬
‫كأن مرفوع‪.‬‬
‫كأن منصوب‬
‫‪74‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫ُ‬
‫ّ‬
‫أخواتها» حروف ّ‬
‫اسميه مي آيند و‬
‫مشبهة نام دارند و بر سر جمله هاي‬
‫« َّإن و‬
‫علوه بر تغيير معناي جمله‪« ،‬مبتدا» را به «اسم» تغيير نام مي دهند و اعراب آن‬
‫را منصوب مي كنند‪ّ .‬اما خبر را همچنان بدون تغيير مي گذارند‪.‬‬
‫محترم ‪.‬‬
‫ًٌ‬
‫ًَ‬
‫العالم‬
‫َّإن‬
‫محترم‪.‬‬
‫ًٌ‬
‫ًُ‬
‫العالم‬
‫مبتدا مرفوع‬
‫‪75‬‬
‫خبر مرفوع‬
‫اسم إن منصوب‬
‫خبر إن مرفوع‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫انواع اسم و خبر حروف مشبهة بالفعل‪:‬‬
‫اسم ظاهر‪َّ :‬إن َ‬
‫يأم ُر ب َ‬
‫هللا ُ‬
‫الع ْد ِل و االحسان‬
‫ِ‬
‫اسم‬
‫ّ ْ َْ‬
‫ً َ َ ّ ً َ َ َّ ُ َ نَ‬
‫ُ‬
‫عقلو‬
‫ضمير‪ :‬إنا أنزلناه قرآنا عربيا لعلكم ت ِ‬
‫َّ ّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ن‬
‫مفرد‪ :‬إن املعلمين محترمو ً‪.‬‬
‫خبر جمله‪َّ :‬إن َ‬
‫يأم ُر ب َ‬
‫هللا ُ‬
‫دل و االحسان‬
‫الع‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫َ‬
‫ً‬
‫َّ ّ‬
‫َّ‬
‫ف‪.‬‬
‫شبه جمله‪ :‬كأن جوادا فـی الص ِ ً‬
‫‪76‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫چرا به حروف مشبهة بالفعل اين نام را داده اند؟‬
‫ّ‬
‫ٌ‬
‫خوب است بدانيم به اين علت به اين حروف‪ ،‬مشبهة بالفعل يعني شبيه فعل‬
‫ً‬
‫ظاهر آن ها شبيه فعل است‪ .‬معموال آخرين حرف فعل ماض ي فتحه‬
‫مي گويند كه‬
‫ِ‬
‫بيشتر آنها نيز معنايي شبيه‬
‫دارد‪ .‬آخر اين ‪ 6‬حرف هم فتحه دارد‪ .‬از طرف ديگر‬
‫ِ‬
‫فعل دارند‪.‬‬
‫الي نفي جنس (ال النافية للجنس)‪:‬‬
‫حرف الي نفي جنس ‪ ،‬همان طور كه از نامش پيداست وجود جنس ي را نفي‬
‫مي كند‪.‬‬
‫‪77‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫الي نفي جنس به معني « هيچ ‪ ...‬نيست » مي باشد‪.‬‬
‫ال َ ُج َل فـﻰ ّ‬
‫الدار‪ :‬هيچ مردي در خانه نيست‪.‬‬
‫ر‬
‫ُ ََ‬
‫ال خير فـﻰ ُو ّ‬
‫ّ‬
‫ْ‬
‫ي‬
‫ن‬
‫دوستي فرد دورو نيست‪.‬‬
‫در‬
‫خير‬
‫هيچ‬
‫‪:‬‬
‫ً‬
‫و‬
‫ل‬
‫ت‬
‫م‬
‫ً‬
‫َ‬
‫ﺉ‬
‫ر‬
‫ام‬
‫د‬
‫ٍ‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫ّ ٌ‬
‫كار الي نفي جنس خيلي شبيه حروف مشبهة بالفعل است‪.‬‬
‫خبر دارد ‪ّ .‬اما اسم آن‪ ،‬نكره و مبني بر فتح است؛‬
‫الي نفي جنس نيز اسم و ً‬
‫ّ ٌ‬
‫درحالي كه خبر آن درست مثل خبر حروف مشبهة بالفعل‪ ،‬مرفوع است‪.‬‬
‫َ‬
‫َ َّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ْ‬
‫أصع ـ ـب ِمن الجهل‪( .‬هيچ بليي سخت تر از ناداني نيست‪).‬‬
‫ال بل ـ ــية‬
‫اسم الي مبني بر فتح خبر ال‪ ،‬مرفوع‬
‫‪78‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫ّ‬
‫به انواع «ال» دقت كنيد‪:‬‬
‫‪ -1‬الي ناهيه (يعني الي نهي)‪:‬‬
‫َ‬
‫ب‪ :‬انتخاب نكن‬
‫ال ت َنت ِخ ْ ً‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َّ‬
‫ْ‬
‫التتأم ًل‪ :‬درنگ نكن‬
‫‪ -2‬الي نافيه (يعني الي نفي)‪:‬‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ُ‬
‫ب‪ :‬انتخاب نمي كني‬
‫ال تنت ِخ ً‬
‫َ‬
‫ال ت َت َّأم ًُل‪ :‬درنگ نمي كني‬
‫ٌ ْ‬
‫‪-3‬الي نافية ِلل ِجنس (يعني الي نفي جنس)‪:‬‬
‫ال َ‬
‫موجود‪ :‬هيچ كس ي نيست‪.‬‬
‫ًٌ‬
‫أح َد‬
‫‪79‬‬
‫درس دهم (حروف ّ‬
‫مشبهة بالفعل)‬
‫براي منحصر كردن مفهوم خبر براي مبتدا‪ ،‬مي توان به َّإن و َّأن ‪ ،‬ما افزود كه‬
‫ّ‬
‫به اين ما‪ ،‬ماي كافه يعني بازدارنده گفته مي شود ‪.‬‬
‫ّ‬
‫چرا به اين ما‪ ،‬ماي كافه گفته مي شود؟‬
‫چون مانع عمل َّإن و َّأن مي شود‪.‬‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫ّ‬
‫بعد از ماي كافه ممكن است جمله ي اسميه و يا جمله ي فعليه بيايد‪ .‬مثال‪:‬‬
‫ٌ‬
‫َّإن ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـم ــا امل ـ ــومنونً إخ ـ ـ ً‬
‫ـوة‬
‫ّ‬
‫از حروف مشبهة بالفعل ماي كافه مبتدا و مرفوع خبر و مرفوع‬
‫ُ ُ ّ ُ ُ َ َ ُ‬
‫َّ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫َ‬
‫ذهب عنكم الرجس أهل الب ِ ً‬
‫يت‬
‫ً‬
‫ـا‬
‫ـ‬
‫م‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـ‬
‫ـه‬
‫ـ‬
‫ـريد‬
‫ـ‬
‫إن‬
‫ـل‬
‫ـ‬
‫ل‬
‫ا‬
‫ي‬
‫ي‬
‫ل‬
‫ِ ِ‬
‫ّ‬
‫از حروف مشبهة بالفعل ماي كافه فعل فاعل و مرفوع‬
‫‪80‬‬