Transcript ICS

‫حادترين مشكالتي كه مديران وضعيتهاي بحرانی با آن روبرو‬
‫هستند‬
‫•كمبود اطالعات و سردرگمي در جريان آن‬
‫•هماهنگي بين بخش ي و ارائه خدمات مختلف‬
‫• نياز به كار در شرايط تحت فشار‬
‫•وضعيت نا مشخص و نا شناخته و گاهي خطرناك‬
‫علت ناهماهنگی سازمانها ‪:‬‬
‫• مشخص نبودن وضعیت عناصر اصلی مدیریت هماهنگ‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫مفاهيم اساس ي مديريت وضعيت اضطراري‪:‬‬
‫‪ALL HAZARD APPROACH‬‬
‫•شامل اتخاذ شيوهء مديريتي واحد براي‬
‫تمام مخاطرات و زنجيره اي از‬
‫اقدامات به منظور حمايت از مردم در‬
‫برابرهمه خطرات‬
‫چه بايد كرد ؟‬
‫• بايد شيوه اي در مديريت داشته باشيم كه ‪:‬‬
‫در كمترين زمان با حداقل هزينه بهترين پاسخ ممكن را‬
‫ارائه كند‬
‫در تمامي سوانح چه كوچك و چه بزرگ قابل اجرا باشد‬
‫تضادي با ساختار فعلي مديريتي نداشته باشد‬
‫‪4‬‬
‫‪Dr.Babamahmoodi‬‬
‫چه بايد كرد ؟‬
‫بايد شيوه اي در مديريت داشته باشيم كه ‪:‬‬
‫شايسته ترين افراد باالترين جايگاه تصميم سازي را پر كنند‬
‫طبق نياز گسترش يابد و يا كوچك شود‬
‫تمامي سازمانها را در خود بپذيرد و بدون ايجاد كوچكترين‬
‫هرج ومرج هر سازمان را با حداكثر توان وبيشترين پاسخ‬
‫گويي به كار گيرد‬
‫‪5‬‬
6
National
Incident
Management
System
7
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪8‬‬
‫تاريخچه‬
‫در سال ‪ 1970‬به دنبال آتش سوزيهاي گسترده جنگلهاي كاليفرنيا ‪ICS‬‬
‫ابداع شد ‪.‬‬
‫در سال ‪ 1980‬كميته بازرس ي ‪ NIMS‬را طراحي كرد‬
‫در آمريكا كانادا و آمريكاي التين وارد سازمانهاي امداد و نجات شد ‪.‬‬
‫در كشور هاي حوزه كاراييب وارد تمام اركان مديريتي شده است ‪.‬‬
‫از سال ‪ 2004‬ميالدي همه سازمانهاي دولتي وخصوص ي در آمريكا مكلف به‬
‫اجراي آن شدند‬
‫اكنون بيش از س ي و پنج سال است كه نقد و اصالح مي شود ‪.‬‬
‫مفاهيم ‪:‬‬
‫‪– National Incident Management System‬‬
‫)‪(NIMS‬‬
‫– مجموعه اي از مفاهيم ‪ ،‬اصول كلي و اصطالحات براي‬
‫فرماندهي سوانح و هماهنگي بين سازماني‬
‫)‪– National Response Plan (NRP‬‬
‫_ طرحي براي سوانح و رويدادهاي داراي اهميت ملي‬
‫‪9‬‬
‫‪The National Incident Management‬‬
‫‪System‬‬
‫‪ .1‬شيوه اي يكپارچه وملي است كه در تمام سطوح‬
‫كشوري‪ ,‬استاني ‪ ,‬شهري و محلي قابل اجرا مي‬
‫باشد ‪.‬‬
‫‪ .2‬در حوادث بدون توجه به علت‪ ،‬مكان‪ ،‬اندازه و‬
‫پيچيدگي آنها همه سازمانها را به شكلي موثر و‬
‫كارامد هم راستا مينمايد‬
‫‪10‬‬
‫ويژگي هاي ‪NIMS‬‬
‫• طيف گسترده كارايي‬
‫• افزايش سطح همكاري و هماهنگي بين سازمانهاي‬
‫مسئول‬
‫• روشي براي هماهنگ سازي سازمانهاي متعدد براي رسيدن‬
‫به هدف واحد‬
‫• مدلي براي فرماندهي و كنترل‬
‫• روش كار آمد و كارا نمودن مديريت سوانح‬
‫‪11‬‬
‫ومفاهيم كليدي‪NIMS‬‬
‫• ‪ ( Flexibility‬انعطاف پذيري )‬
‫• ‪ ( Standardization‬استاندارد بودن اصول كلي )‬
‫‪12‬‬
‫?‪NIMS‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫‪13‬‬
‫سامانه ايست كه روشهاي مديريت سوانح را همسان و‬
‫باثبات مي نمايد‬
‫شيوه نامه هماهنگي و روش همكاري سازمانها و حوزه هاي‬
‫قانوني متفاوت ‪،‬قبل ‪،‬حين وبعد از وقوع حوادث و سوانح مي‬
‫باشد‬
‫اساسنامه اي روشمند براي آمادگي ‪ ،‬پيشگيري ‪،‬پاسخ و‬
‫ايجاد شرايط عادي بعد از سوانح مي باشد‬
‫همه سوانح بدون توجه به اندازه ‪،‬علت و پيچيدگي آنها با اين‬
‫روش قابل مديريت مي باشند ‪.‬‬
‫‪NIMS Concepts and Principles‬‬
‫اصول و مفاهيم ‪:‬‬
‫‪ -1‬چارچوب انعطاف پذير ‪:‬‬
‫• با هم كار كردن را آسان مي كند‪.‬‬
‫• در هرنوع سانحه اي كار برد دارد‪.‬‬
‫• اندازه ‪ ،‬نوع ‪ ،‬مكان و شدت سانحه از كارايي آن نمي كاهد‪.‬‬
‫‪ -2‬اجزا آن نيز انعطاف پذير است ‪.‬‬
‫‪ - 3‬شامل سيستمها ‪ ،‬روشها و فرايندهاي معين مي باشد‪.‬‬
‫‪- 4‬به يكسان سازي و استاندارد نمودن قوانين مي پردازد‬
‫‪14‬‬
15
NIMS Standard Structures
• Incident Command System (ICS)
• Multiagency Coordination Systems (MACS)
• Public Information Systems (PIS)
16
‫‪Command and Management‬‬
‫مديريت و فرماندهي ‪:‬‬
‫اصول و مفاهيم كلي‬
‫• شاخصه هاي مديريتي‬
‫• مديريت اطالعات و اخبار (امنيتي)‬
‫• فرماندهي میدانی‬
‫• مركز عملياتهاي فوريتي ‪EOC-‬‬
‫• شيوه همكاري چندسازماني ‪MACS -‬‬
‫• اصول مدريت روابط عمومي ‪PIS -‬‬
‫‪17‬‬
‫فرماندهي تك سازماني ‪:‬‬
‫‪Single Command IC‬‬
‫– عمليات در يك حوزه قانوني انجام مي شود‬
‫– فرمانده اي كه از طرف يك سازمان مامور ميشود تنها پاسخ گو به مردم و‬
‫مسئولين باشد و خود به تنهايي اهداف و استراتژي ها را طراحي كند ‪.‬‬
‫‪18‬‬
‫فرماندهي چند سازماني‬
‫‪Unified Command:‬‬
‫‪19‬‬
‫مديريت يك سانحه با استفاده از فرماندهي متحد «يك پارچه»‬
‫فرماندهي متح د‬
‫‪C‬‬
‫‪A‬‬
‫‪B‬‬
‫‪A‬‬
‫‪C‬‬
‫اهداف و راهبرد سانحه‬
‫‪B‬‬
‫رئيس قسم ت عمليات‬
‫سانحه مربوط‬
‫به مواد خطرنا ك‬
‫بخش الف‬
‫‪20‬‬
‫بخش ب‬
‫بخش ج‬
‫اصول ‪ICS‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫(‪)1‬استفاده از مفاهيم و عبارات مشترك‬
‫(‪)2‬گسترش برحسب نياز‬
‫( ‪ )3‬انعطاف پذيري سازماني‬
‫(‪)4‬سيستم ارتباطي منسجم و يكپارچه‬
‫(‪)5‬فرماندهي واحد (هركس يك فرمانده مشخص)‬
‫• (‪)6‬فرماندهي يكپارچه (همه سيستم تحت امر يك فرد )‬
‫اصول ‪ICS‬‬
‫• (‪)7‬طرح عملياتي واحد و متمركز‬
‫• (‪)8‬گسترش حيطه تحت نظارت در حد قابل كنترل‬
‫• (‪)9‬طراحي ساختار فيزيكي ( تسهيالت )‬
‫• (‪)10‬مديريت جامع بر منابع‬
‫استفاده از مفاهيم و عبارات مشترك (‪)1‬‬
‫از آنجا كه ‪ ICS‬روش ي براي هماهنگ كردن سازمانهاي‬
‫متعدد دخيل در يك سانحه يا رويداد است بايد بتواند‬
‫عبارات ومفاهيم مشترك بين سازمانها ايجاد نمايد تا بدون‬
‫سرگرداني ناش ي از اختالف در ادبيات مديريت سازمانهاي‬
‫مختلف كارها در سريعترين زمان ممكن انجام شود ‪.‬‬
‫گسترش برحسب نياز (‪)2‬‬
‫• در ‪ ICS‬چينش ساختار سازمان به نحوي است كه هر كجا الزم‬
‫باشد براي بهتر انجام شدن كار سازمان گسترش‬
‫مي يابد وهر كجا به واحدي نياز نباشد واحد بدون كاربرد ترخيص‬
‫مي گردد‪ .‬با استفاده از اين روش بهروري در حد مطلوب خواهد‬
‫بود‬
‫انعطاف پذيري سازماني(‪: )3‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫شكل و اندازه ظاهري سازمان تابع عملكرد مي باشد‬
‫سازمان بايد در هر زمان مطابق با نياز سانحه واكنش نشان داده‬
‫اندازه خود را متناسب با نياز گسترش و يا كاهش دهد ‪.‬‬
‫هر قسمت از سازمان را كه خواستيم مي توانيم فعال كنيم ‪.‬‬
‫هركار فقط يك مسئول دارد اما يك فرد ميتواند مسئول دو يا چند‬
‫كار باشد ‪.‬‬
‫چرا ‪ ICS‬ايجاد شد ؟‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫سازمانهاي متعددي در يك سانحه دخيل بودند‬
‫هيچ سازماندهي و ارتباط منظمي بين اين سازمانها نبود‬
‫مسئول اصلي كنترل سانحه مشخص نبود‬
‫هر سازمان با عبارات و اصطالحات خود سخن مي گفت‬
‫هر سازمان دستورالعمل خاص خود را داشت‬
‫هر سازمان راسا” آمار و اطالعات منتشر ميكرد‬
‫• ‪...‬‬
‫• روش ي براي ايجاد هماهنگي فرماندهي و كنترل مي‬
‫باشد‬
‫• روش ي براي هماهنگ كردن تالش سازمانهاي متفاوت‬
‫براي رسيدن به هدف واحد است‬
‫• روش ي كه هم در امور روزمره كاربرد دارد و هم در كنترل‬
‫حوادث و رويدادها‬
‫• روش ي است كه با استفاده از آن هركجا باشيم هركس‬
‫رييس ما باشد وهر شرايط و قانوني بر ماحكم فرما‬
‫گردد قادر به كار و كنترل رويداد هستيم‬
‫• يك سيستم مديريتي است ‪.‬‬
‫• آموزش درست اين سيستم از ما يك مديربحران توانمند‬
‫مي سازد‪.‬‬
‫• با كوچكترين كار روزمره تا بزرگترين حادثه انطباق پذير است‪.‬‬
‫• بسيار فراتر از يك چارت است ‪ .‬يك شيوه رهبري است ‪.‬‬
‫• از نظر هزينه مقرون به صرفه است‪.‬‬
‫• با هر سطح امكانات و هر نوع تكنولوژي قابل اجرا است‪.‬‬
‫• آنقدر آسان است كه هر سازماني در كوتاهترين زمان‬
‫ممكن مي تواند آنرا اجرا كند ‪.‬‬
‫اولويت هاي‬
‫• حفظ جان انسانها‬
‫• ايجاد ثبات در يك وضعيت بحراني‬
‫• حفظ اموال مردم‬
‫• حفظ محيط زيست‬
‫تا كنون ‪ ICS‬در اين امور كارايي خود را اثبات كرده است ‪.‬‬
‫پيشگيري و كنترل عملياتهاي تروريستي‬
‫مراسم از پيش طراحي شده (رژه ها جشنهاي ملي و ‪) ..‬‬
‫حوادث و بالياي طبيعي ( سيل زلزله آتش سوزي ‪)...‬‬
‫جنگها و بحرانهاي منطقه اي‬
‫حوادث حمل و نقل ( هوايي دريايي زميني )‬
‫تا كنون ‪ ICS‬در اين امور كارايي خود را اثبات كرده است ‪.‬‬
‫عملياتهاي امدادو نجات در شرايط متفاوت اقليمي و‬
‫گستردگي جغرافيايي‬
‫كنترل آفات گياهي و حشرات موزي‬
‫بحران در بخش خصوص ي (ورشكستگي و ‪) ...‬‬
‫كنترل آشوبهاي شهري‬
‫اعمال قانون و دستگيري متخلفين ( سوء مصرف مواد‬
‫قاچاق كاال و ‪) . ..‬‬
‫اولويت های اصلی فرماندهی درمقابله با‬
‫سانحه‬
‫فرمانده براساس اين اولويت ها تصميم می گيرد که سازماندهی ‪ ICS‬را توسعه دهد يا محدود نمايد‬
‫• الف – حفظ جان انسانها ‪ :‬همیشه اولین اولویت فرمانده‬
‫سانحه حفظ جان پاسخ دهندگان ومردم می باشد ‪.‬‬
‫ب – تثبیت سانحه ‪ :‬فرمانده سانحه‬
‫•‬
‫استراتژی خود را برای کنترل سانحه به صورت تعیین‬
‫کند ‪:‬‬
‫می‬
‫ به حداقل‬‫•‬
‫رساندن اثرات سانحه بر محیط اطراف‬
‫• ‪ -‬به حداکثر رساندن قدرت مقابله با استفاده بهینه از منابع‬
‫ج‪ -‬حفاظت از اموال ‪ :‬فرمانده در تال خود‬
‫•‬
‫برای رسیدن به اهداف ‪ ،‬مسئولیت دارد که آسیب به اموال‬
‫حداقل برساند ‪.‬‬
‫را به‬
‫مديريت سانحه موارد زير را در برمی گيرد‬
‫• ‪-‬تشکیل فرماندهی‬
‫• ‪ -‬تکمل واجرای برنامه عملی مقابله با سانحه (‪)IAP‬‬
‫• ‪ -‬هماهنگ نمودن فعالیت های اضطراری کلی‬
‫• ‪ -‬اطمینان از ایمنی پاسخ دهندگان‬
‫• ‪ -‬تشکیل یک ساختار سازمانی مناسب‬
‫• ‪ -‬هماهنگ نمودن سازمان های بیرونی‬
‫• ‪ -‬ارزیابی اولویت ها‬
‫• ‪ -‬برقراری یک حوزه نظارت قابل کنترل‬
‫• ‪ -‬تصویب انتشار اطالعات در رسانه ها‬
‫• ‪ -‬تعیین اهداف وعملیاتی‬
‫• ‪ -‬مدیریت منابع سانحه‬
‫• ‪ -‬ردگیری هزینه ها‬
‫مسئوليت های مهم فرمانده ‪:‬‬
‫• ‪ -1‬ایفای وظایف فرماندهی( مثل تشکیل فرماندهی و ایجاد‬
‫پست فرماندهی سانحه)‬
‫• ‪ -2‬حفاظت از جان واموال‬
‫• ‪ -3‬کنترل منابع پرسنلی وتجهیزات‬
‫• ‪ -4‬پاسخگو بودن در مورد ایمنی عمومی ونیروهای پاسخ‬
‫دهنده و همچنین انجام موفقیت آمیز وظایف‬
‫• ‪ -5‬برقرار نمودن یک ارتباط موثر با سازمان های بیرونی‬
‫بخش برنامه ريزی ‪:‬‬
‫• این بخش گردآوری ‪ ،‬ارزیابی ‪ ،‬انتشار و بکارگیری‬
‫اطالعات درباره شرایط سانحه و موقعیت منابع را به عهده‬
‫دارد ‪ .‬از مسئولیت های مهم این بخش تدوین وانتشار‬
‫برنامه عملی مقابله با سانحه( ‪)IAP‬می باشد که اقدامات‬
‫پاسخ و به کارگیری منابع را در دوره زمانی معین شرح‬
‫می دهد‪.‬‬
‫بخش لجستيک‪:‬‬
‫• این بخش کلیه پرسنل‪ ،‬تجهیزات ‪ ،‬خدمات و تسهیالت را که‬
‫برای مدیریت سانحه مورد نیاز هستند فراهم می کند‪.‬‬
‫• نکته مهم دیگر آن است که به محض این که منابع انسانی‬
‫و تجهیزاتی توسط لجستیک فراهم شد‪ ،‬مدیریت آن منابع‬
‫انسانی و تجهیزاتی توسط لجستیک فراهم شد‪ ،‬مدیریت آن‬
‫منابع به بخشهای عملیات و برنامه ریزی محول می گردد‪.‬‬
‫•‬
‫بخش اداری – مالی‪:‬‬
‫• این بخش برای مدیریت مالی و حساب پس دادن در سانحه‬
‫مسئولیت دارد هزینه ها را در راستای سیاست های‬
‫سازمان هدایت می کند اما در واقع هیچ چیز را سفارش‬
‫نمی دهد یا خریداری نمی کند ‪ .‬تهیه نیازها بعد از تصویب‬
‫امور مالی به عهده لجستیک است ‪ .‬عالوه بر حفظ سوابق‬
‫سانحه چهار وظیفه حساس را به عهده دارد‬
‫فرمانده‬
‫اداري ‪ /‬مالي‬
‫لجستيك‬
‫برنامه ريزي‬
‫عمليات‬
‫عمليات ‪OPERATION‬‬
‫• قسمت عمليات مسئول هدايت تاكتيك ها و‬
‫انجام تكنيك ها براي رسيدن به اهداف از پيش‬
‫تعيين شده است ‪.‬‬
‫وظايف قسمت ‪PLANNING‬‬
‫برنامه ريزي‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫جمع آوري وبررس ي اطالعات‬
‫عرضه اطالعات الزم براي كنترل سانحه به‬
‫فرمانده‬
‫ثبت وضعيت امكانات موجود در صحنه‬
‫تهيه طرح عملياتي‬
‫جمع آوري و ثبت اسنادموجود در صحنه‬
‫لجستيك ‪LOGISTICS‬‬
‫• مسئول تهيه خدمات و‬
‫پشتيباني نيروها است به‬
‫نحوي كه تمام نيازها را‬
‫برآورده نمايد ‪.‬‬
‫اداري ‪ /‬مالي‬
‫‪FINANCE / ADMINSTRATIVE‬‬
‫• پيگيري تمام هزينه ها‬
‫• ثبت حضور لحظه به لحظه‬
‫كاركنان و امكانات‬
‫• تنظيم پيش نويس و انعقاد‬
‫قراردادها‬
‫سيستم ارتباطي منسجم و يكپارچه(‪)4‬‬
‫• براي ايجاد سازماني واحد يكپارچه و‬
‫كارامد كه بعضا خود از سازمانهاي متعدد‬
‫تشكيل شده است روش ارتباطي يكپارچه‬
‫اهميت فراواني دارد لذا در سيستم‬
‫فرماندهي سوانح بايد به ارتباطات وشيوه‬
‫هاي كاربردي آن توجه فراوان داشت ‪.‬‬
‫فرماندهي واحد (‪)5‬‬
‫‪UNITY OF COMMAND‬‬
‫•‬
‫يعني ‪:‬هركس يك ما‬
‫فوق مشخص دارد‬
‫وبايد درمقابل او‬
‫پاسخگو باشد‬
‫فرماندهي يكپارچه (‪)6‬‬
‫‪UNIFIED COMMAND‬‬
‫•‬
‫•‬
‫تمام سازمانهاي دخيل در يك سانحه تحت يك فرماندهي هستند‬
‫قدرت و پاسخگويي هر سازمان محفوظ است‬
‫• در اين شيوه ‪:‬‬
‫‪ .1‬سانحه تنها يك فرمانده عمليات دارد‬
‫‪ .2‬تمام سانحه تنها با يك طرح عملياتي هماهنگ كار مي كند‬
‫‪ .3‬تنها يك مقر فرماندهي وجود دارد‬
‫طرح عملياتي سانحه(‪)7‬‬
‫)‪Incident Action Plan(IAP‬‬
‫• هدف ‪ :‬هماهنگ كردن‬
‫مسئولين در راستاي برنامه‬
‫از پيش تعيين شده است ‪.‬‬
‫• ميتواند شفاهي يا كتبي‬
‫باشد ‪.‬‬
‫حيطه نظارت(‪: )8‬‬
‫‪SPAN OF CONTROL‬‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫•‬
‫يعني ‪ :‬تعيين تعداد افرادي كه يك سرپرست مي تواند به گونه اي كارآمد‬
‫آنان را مديريت كند‬
‫اين اصل براي ارتقاء ايمني و پاسخگويي است‬
‫كمتر از سه نفر وبيشتراز هفت نفر نبايد زير نظر يك فرد باشند‬
‫بهترين محدوده نظارت يك مسئول با پنج نفر يا پنج واحد تحت امر مي‬
‫باشد‬