فصل ششم فایل اول

Download Report

Transcript فصل ششم فایل اول

‫مبانی حسابداری مدیریت‬
‫فصل ششم‪:‬‬
‫هزینه یابی و مدیریت برمبنای فعالیت‬
‫استاد‪ :‬اقای دک تر علی اسماعیل زاده‬
‫دانشگاه آزاد اسالمی اسالمشهر‬
‫مقطع کارشناسی ارشد‬
‫پاییز‪1392‬‬
‫ارائه دهندگان‪:‬‬
‫‪ ‬وحید حنیفی‬
‫‪ ‬منصور چوپانی‬
‫‪ ‬مرتضي احمدی‬
‫‪ ‬فاطمه فراهانی‬
‫‪ ‬سهیال یگانه‬
‫فعالیت ها‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬مجموعه اقدامات تعریف شده در کسب و کار می باشند که با انجام هر کاری ‪ ،‬منابعی هم مصرف می شوند‬
‫‪ -2‬فعالیت یک حرکت خاص‪ ،‬اقدام و انجام کاری در سازمان است ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫بنابر این وقتی منابع مصرف می شوند‪ ،‬هزینه ایجاد می شود و بهای تمام شده محصوالت یا خدمات را تحت‬
‫تاثیر قرار می دهد چون هزینه ها به عنوان منبع اصلی خروج منابع می باشند‪.‬‬
‫نیاز مدیر ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬چه فعالیت های ی هستند که منابع را مصرف می کنند‪ .‬شناخت رابطه علت و معلولی مصرف‬
‫منابع‬
‫‪ -2‬چگونگی مصرف منابع به چه صورتی است ‪ .‬و وقوع هزینه و تغییرات بهای تمام شده‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫یک نظام اطالعاتی است که فعالیت ها‪ ،‬هزینه ها‪ ،‬ویژگی های فعالیت و درامد واحد هر مرکز هزینه یا گروهی از کارکنان را دریک سازمان تعیین و‬
‫‪‬‬
‫گزارش می کند‪.‬‬
‫این نظام باید اطالعاتی را تهیه کند تا بهبود و تخصیص هزینه ها و برنامه ریزی بر اساس فعالیت بتواند بسیاری از نیاز های سازمان به شرح زیر را‬
‫پوشش دهد‪:‬‬
‫قیمت گذاری بر اساس فهرست بها‬
‫اندازه گیری عملکرد‬
‫الگوبرداری‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بهبود و هزینه یابی فرایند‬
‫‪‬‬
‫تجزیه و تحلیل ارزش اقتصادی‬
‫‪‬‬
‫هزینه یابی خدمات مشترک و ‪...‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تصمیمات سرمایه گذاری‬
‫فرضیه بازار کارا‬
‫ارزش بازار‬
‫اهداف موسسه‬
‫سودوجریان نقد‬
‫تصمیمات‬
‫عملیاتی‬
‫مشتریان کاال‪/‬خدمات و اطالعات‬
‫سوداوری بازار‬
‫تکنیک‬
‫فعالیت‬
‫‪ABC‬‬
‫بازرگانی‬
‫معیار عملکردهای مالی وغیر‬
‫مالی‬
‫ویژگیها‪:‬‬
‫‪ -1‬سازگار بیشتر با تخصیص سربار‬
‫‪ -2‬توانای ی در انطباق با معیار مبتنی با هزینه پیچیده‬
‫‪ -3‬توانای ی در انطباق با رویکردهای غیر حسابداری یکپارچه‬
‫‪ -4‬ابزار کنترل‬
‫این روش تا اواخر دهه ‪ 80‬در بسیاری از سازمان ها انجام می شد ولی چون اطالعات دقیقی را در مورد بهای تمام شده خدمات و‬
‫‪‬‬
‫محصوالت به تصمیم گیرند گان نمی داد و بلکه باارائه اطالعات نادرست باعث گمراهی مدیران می شد ‪ ،‬منسوخ گردید که عمده‬
‫نارسای ی های این روش عبارتند از‪:‬‬
‫‪ -1‬عدم توانای ی در ارائه اطالعات بهای تمام شده خصوصا سازمان های ی که خدمات متنوع و گوناگونی به مشتریان ارائه می کنند‪.‬‬
‫‪ -2‬عدم تفکیک حوزه (مراکز) هزینه های غیر مشابه‬
‫‪ -3‬استفاده از مبنای مشترک برای تخصیص هزینه ها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -4‬عدم ارائه اطالعات دقیق در رابطه با بهای تمام شده و دیگر اطالعات تصمیم گیری مدیران‬
‫‪ -5‬عدم ارائه اطالعات واقعی از فرایند عملیات و هزینه ها‬
‫‪‬‬
‫‪ -6‬عدم ارائه بهبود عملکرد و روش ها در فرایند های عملیاتی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عوامل پیدایش این روش عبارتنداز‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬ایجاد تغییرات نوین در دنیا‪ ،‬تکنولوژی های مدرن و سیستم های اطالعاتی هوشمند و مکانیزم های عملیاتی‬
‫‪ -2‬تحول بنیادی فکری مدیران سازمان های بزرگ ‪ > ---‬سوداوری ‪ >---‬رقابت ‪ > ---‬رضایت‬
‫‪ -3‬فضای ایجاد شده علمی و دیدگاه های جدید استفاده کنندگان‬
‫رشد و توسعه دیدگاه های جدید در زمینه حسابداری مدیریت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دسترسی به اطالعات سریع و دقیق که الزمه رقابت جهانی است‬
‫‪‬‬
‫استفاده از مبناهای متفاوت جهت بررسی و محاسبه اثرات تکنولوژی های حاکم بر وضعیت موجود‬
‫انتخاب بهترین روش هزینه یابی درسیستم های پیچیده و غیر معمول خدماتی و تولیدی‬
‫از بین بردن و کاهش انحرافات هزینه که درسیستم های سنتی رخ می داد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫جدول ‪ 6-1‬خالصه هزینه که در سیستم های سنتی رخ می دهند‪.‬‬
‫نوع اختالف‬
‫حجم تولید‬
‫نوع یا ویژگیهای محصول‬
‫حجم کم‬
‫حجم زیاد‬
‫اندازه محصول‬
‫پیچیدگی محصول‬
‫نیازمندیهای محصول به مواد اولیه‬
‫نیازمندیهای محصول به تنظیم دستگاه‬
‫نوع انحراف هزینه ای که در سیستمهای هزینه یابی رخ‬
‫می دهد‬
‫هزینه کم براورد شده ‪ ،‬سربار کمتری به این محصوالت اختصاص‬
‫یافته است‬
‫هزینه زیاد براورد شده ‪ ،‬سربار بیشتری به این محصوالت‬
‫اختصاص یافته است‬
‫کوچک‬
‫هزینه کم براورد شده است‪.‬‬
‫بزرگ‬
‫هزینه زیاد براورد شده است‪.‬‬
‫طراحی پیچیده‬
‫هزینه کم براورد شده است‪.‬‬
‫طراحی ساده‬
‫هزینه زیاد براورد شده است‪.‬‬
‫نیازمند قطعات زیاد یا منحصربه فرد است که فقط در یک‬
‫محصول استفاده می شود‪.‬‬
‫هزینه کم براورد شده است‪.‬‬
‫نیازمند قطعات کم یا معمولی منحصربه فرد است مثل قعطاتی‬
‫که برای بسیاری از محصوالت مورد استفاده قرار می گیرد‪.‬‬
‫هزینه زیاد براورد شده است‪.‬‬
‫نیازمند تنظیمات زیاد ‪ ،‬طوالنی وپیچیده دستگاه است‪.‬‬
‫هزینه کم براورد شده است‪.‬‬
‫نیازمند تنظیمات کم یا ساده دستگاه است‪.‬‬
‫هزینه زیاد براورد شده است‪.‬‬
‫روشهای سنتی‬
‫روش ‪ABC‬‬
‫هدف اصلی انها ارائه اطالعاتی در رابطه با سوداوری است‪.‬‬
‫هدف اصلی انها ارائه اطالعاتی در رابطه با سوداوری ‪ ،‬رضایت مشتریان و رقابت در سطح بین‬
‫المللی است‪.‬‬
‫برای جریان های تولیدی ساده‪ ،‬استاندارد استفاده می شود‬
‫برای جریان های تولیدی ساده‪،‬پیچیده و غیراستاندارد استفاده می شود‪.‬‬
‫بهای تمام شده محصول را با استفاده از مواد اولیه مستقیم و سربار کارخانه (یا هزینه های تولید)‬
‫بهای تمام شده محصول را با استفاده از مواد اولیه مستقیم ‪ ،‬دستمزد مستقیم و سربار کارخانه محاسبه می کند وهزینه های مربوط به تکنولوژی کنترل کیفیت و رقابت در سطح جهانی را در‬
‫نظر می گیرد‪.‬‬
‫محاسبه می کنند و رسما اثرات تکنولوژی پیشرفته را منظور نمی کنند‪.‬‬
‫جهت محاسبه بهای تمام شده رابطه علیت بین فعالیتهای الزم جهت تولید و توزیع محصول یا‬
‫بهای تمام شده را برای یک دایره محصول یا خدمت بدون توجه مستقیم به فعالیتهای الزم جهت خدمت و ارزش اقتصادی منابع به کارگرفته شده را به طور مستقیم و با مبالغ کمی ایجاد نمی‬
‫نماید‪.‬‬
‫تولید و توزیع محاسبه می کنند‪.‬‬
‫دارای یک یا حداک ثر مرکز هزینه برای تخصیص هزینه ها در سطح شرکت یا دایره می باشد‪.‬‬
‫از مراکز هزینه های متعدد که با توجه به میزان فعالیتها تعیین می گردند‪ ،‬استفاده می کند‪.‬‬
‫از یک مبنا یا حداک ثر چند مبنا جهت تسهیم هزینه های سربار کارخانه استفاده می کنند‪.‬‬
‫ازمبناهای مناسبی برای هر مرکز فعالیت هزینه استفاده می کند و دارای مبناهای چندگانه است‪.‬‬
‫روشهای سنتی‬
‫روش ‪ABC‬‬
‫از مبناهای تسهیم سرباری استفاده می کنند که الزاما بر اساس روابط علت و معلولی تمام اقالم برای هر فعالیت ‪ ،‬صرفا روابط علت و معلول‪ ،‬مبنای مناسب تسهیم سربار کارخانه را تعیین و‬
‫مورد استفاده قرار می دهد‪.‬‬
‫سربار سازمان نیستند‪.‬‬
‫اک ثرا از مبناهای ی که جنبه مالی دارند جهت تسهیم هزینه های سربار استفاده می کنند‪.‬‬
‫از مبناهای مالی و غیر مالی جهت تسهیم هزینه های سربار بهره می گیرد‪.‬‬
‫هزینه ها را به دو گروه هزینه های محصول و هزینه های دوره تقسیم می کنند و همچنین هزینه‬
‫های ثابت را از هزینه های متغییر متمایز می سازد‪.‬‬
‫کلیه هزینه ها را هزینه های محصول تلقی می کند و با توجه به دید بلند مدت کلیه هزینه ها را‬
‫متغیر در نظر می گیرد‪.‬‬
‫اطالعات اراده شده می تواند برای تصمیم گیری مدیران گمراه کننده باشد‪.‬‬
‫اطالعات ارائه شده برای اتخاذ تصمیم گیری ها صحیح و مناسب را بااستفاده از اطالعات سیستم‬
‫حسابداری مدیریت ممکن می سازد‪.‬‬
‫جهت برنامه ریزی و کنترل مدیران چندان مناسب و دقیق نیستند‪.‬‬
‫برای برنامه ریزی و کنترل بسیار مناسب است و اطالعات دقیق را در این زمینه فراهم می سازد‪.‬‬
‫تعریف فعالیت ها و هزینه های انان‬
‫‪‬‬
‫تعیین عوامل به وجود اورنده هزینه ها (محرک هزینه ها)‬
‫محاسبه نرخ عامل به وجود اورنده هزینه ها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فراهم نمودن نرخ عامل هزینه برای محاسبه هزینه محصوالت یا خدمات‬
‫‪‬‬
‫هر عملی که به منظور تولید‪ ،‬توزیع و ارائه خدمات انجام شود همان فعالیت نامیده می شود که درشناسای ی و طبقه بندی فعالیتها باید نمودار‬
‫‪‬‬
‫سازمانی و نمودار فرایند ها و همچنین همگن بودن انها توجه داشت و سلسله مراتب هزینه های زیر را در نظر گرفت ‪:‬‬
‫هزینه مربوط به سطح واحد محصول‬
‫هزینه مربوط به گروه محصوالت‬
‫هزینه پشتیبانی محصوالت‬
‫هزینه های امکانات پشتیبانی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫محرک های هزینه ‪ :‬در واقع راه انداز های هزینه می باشند و مشخصه یک رویداد یا فعالیتی اند که منجر به وقوع هزینه می شوند‪ .‬در هزینه‬
‫یابی بر مبنای فعالیت بر عکس روش سنتی ‪ ،‬محرک های هزینه دیگرمرتبط با حجم درنظر گرفته نمی شوند‬
‫بلکه‬
‫‪.‬‬
‫نک ته قابل توجه این است که برای انتخاب هزینه باید به میزان همبستگی و هزینه اندازه گیری واثار رفتاری توجه اساسی‬
‫داشت‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نسبت های مصرف‬
‫هزینه ( میلیون ریال)‬
‫فعالیت‬
‫محصول ‪1‬‬
‫محصول ‪2‬‬
‫محصول ‪3‬‬
‫دریافت‬
‫‪80‬‬
‫‪%6‬‬
‫‪%24‬‬
‫‪%70‬‬
‫بازرسی‬
‫‪120‬‬
‫‪%6‬‬
‫‪%24‬‬
‫‪%70‬‬
‫جمع‬
‫‪200‬‬
‫‪%6‬‬
‫‪%24‬‬
‫‪%70‬‬
‫هزینه ها ناشی از مصرف منابع اند ‪ ،‬با تخصیص و مصرف منابع هزینه وقوع و عینیت پیدا میکند ‪ ،‬به شکل های مختلفی فرایند تخصیص منابع قابل ا عمال‬
‫است و‬
‫برای رسیدن به ‪3‬هدف عمده زیر تخصیص صورت می گیرد‪:‬‬
‫‪ -1‬کسب انگیزش بیشتر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬محاسبه سود و ارزیابی دارای ی ها‬
‫‪‬‬
‫‪ -3‬تعیین بها و تنظیم صورت وضعیت (علی الخصوص در قراردادهای دولتی)‬
‫برای تخصیص درست منابع وجود برنامه ریزی و کنترل دقیق ضروری است ‪.‬‬
‫شکل های مختلف فرایند تخصیص منابع‪:‬‬
‫‪ -1‬تخصیص هزینه های مشترک بین مراکز مسوئلیت تعریف شده‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬تخصیص مجدد هزینه ها از یک مرکز مسوئلت به مرکز مسوئلیت دیگر‬
‫‪‬‬
‫‪ -3‬تخصیص هزینه ها از یک واحد سازمانی خاص به محصوالت و خدمات تولیدی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فرایند انواع تخصیص منابع(هزینه)‬
‫هزینه های انباشته سیستم حسابداری بهای تمام شده‬
‫تخصیص نوع اول‪ :‬هزینه های تخصیص یافته مراکز مسوئلیت‬
‫تخصیص نوع دوم ‪ :‬هزینه های تخصیص یافته از یک مرکز مسوئلیت به مرکز‬
‫اهداف هزینه نوع اول مراکز مسوئلیت‬
‫اهداف هزینه نوع دوم‪ :‬مراکز مسوئلیت دریافت کننده کاالها وخدمات‬
‫مسوئلیت دیگر‬
‫تخصیص نوع سوم‪ :‬هزینه های تخصیص یافته به محصوالت ‪ ،‬مشاغل یا پروژه‬
‫ها‬
‫اهداف هزینه نوع سوم‪ :‬محصوالت ‪ ،‬مشاغل یا پروژه ها‬
‫‪‬‬
‫شناسای ی ارتباط بین فعالیت ها ‪،‬منابع‪،‬هزینه ها و محرک هزینه که جملگی در هزینه یابی بر مبنای فعالیت با اهمیت و الینفک‬
‫هستند با فرایند تخصیص منابع بسیار ضروری است بنابرین در گام اول دلیل هزینه تخصیص منابع و در گام دوم هزینه های‬
‫تخصیص یافته به محصوالت و خدمات در فرایند بعدی در تخصیص منابع موثر خواهد بود‪0‬‬
‫‪‬‬
‫از انجا که هزینه ها براساس فعالیتها که منابع را مصرف میکنند وقوع پیدا می کند در نتیجه رابطه تعاملی بین هزینه یابی بر‬
‫مبنای فعالیت(‪ )ABC‬و تخصیص هزینه وجود داشته و ارتباط مذکور به شرح زیر قابل تبیین است‪:‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله اول‪:‬تعیین اهداف هزینه؛مراکز فعالیت کلیدی و محرک های هزینه مرتبط‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله دوم‪:‬توسعه نقشه مبتنی بر فرایند و ارائه جریان فعالیت ‪ ،‬منابع و روابط بین انها‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله سوم‪:‬جمع اوری داده های مرتبط با هزینه های وقوع یافته و جریان فیزیکی محرک هزینه در بین فعالیتها‪.‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله چهارم‪:‬محاسبه و معرفی اطالعات مبتنی بر فعالیت جدید‪.‬‬
‫بطور کلی عبارتند از‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬فراهم نمودن اطالعات الزم جهت اتخاذ تصمیمات ایجاد ارزش برای مدیران‬
‫‪-2‬فراهم نمودن اطالعات الزم برای هزینه یابی و قیمت گذاری‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬هزینه یابی بر مبنای فعالیت به بیان ناکارامدیهای سیستم های حسابداری هزینه سنتی می پردازد‪(.‬این سیستم های موروثی بر مبنای تعدادی عوامل هزینه زا‬
‫‪‬‬
‫از جمله نیروی کار مستقیم با ساعات کارماشین االت قرار دارند و تغییرات اخیردر محیط تجارت را لحاظ نمی کنند؛علی الخصوص در مواردی که هر چه امیخته‬
‫محصولی و مشتری یک سازمان متنوع تر باشد ‪،‬تعیین هزینه های سربار گمراه کننده شده و هزینه های محصوالت یا خدمات را منحرف می کند)‬
‫‪-4‬تخصیص بهینه منابع را فراهم می کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬هزینه خدمات یا قیمت تمام شده یک واحد محصول را از طریق تحلیل هر فعالیتی که جهت تولید ان نیاز است‪،‬فراهم می کند‪.‬‬
‫‪-6‬اعمال مدیریت هزینه مبتنی براطالعات مربوط‪،‬دقیق و قابل اعتماد را فراهم می نماید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-7‬جهت تعیین تمامی فعالیتها(مستقیم یا غیر مستقیم)و تخصیص دقیق تر هزینه های مرتبط با ان فعالیت به کار برده می شود‪(.‬در هر نوع سازمانی کاربرد‬
‫دارد)‬
‫‪‬‬
‫محدودیت اول‪:‬در بکار گیری این روش فرض بر این است که رابطه یک طرفه بین حجم فعالیت وهزینه ها وجود دارد در حالی‬
‫که در عمل ممکن است این ارتباط یک طرفه بین میزان هزینه و عوامل محرکه ان وجود نداشته باشد‪.‬‬
‫محدودیت دوم‪:‬چشم پوشی از امکان وجود هزینه ها و تولیدات مشترک است؛که درصورت وجود هزینه های مشترک امکان‬
‫‪‬‬
‫تهیه صورت سود و زیان در سطح واحد محصول وجود ندارد‪.‬‬
‫محدودیت سوم‪:‬نادیده گرفتن ظرفیت و میزان سودمندی منابع است؛ در حالیکه باید بین محصولی که از منابع کمیاب و‬
‫محصولی که با استفاده از ظرفیت اضافی سازمان تولید می شود‪،‬تفکیک قائل شد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬بهبود سیستم هزینه یابی و تخصیص هزینه های شرکت بطور مطلوب تر‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬تعیین بهای تمام شده و قیمت گذاری محصوالت بصورت منطقی تر و دقیق تر‪.‬‬
‫‪-3‬کنترل عملیات شرکت و برنامه ریزی کارا در اینده‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬کمک به تصمیم گیریهای کاراتر‪،‬صحیح تر و دقیق تر مدیریتی‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬ارزیابی صحیح تری از عملیات مالی مدیران و بهبود عملکرد را به همراه دارد‪.‬‬
‫‪-6‬فعالیتهای هزینه زا و فاقد ارزش را شناسائی می کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-7‬امکان کنترل هزینه ها را به گونه های مطلوب فراهم می اورد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-8‬موجب تغییر نگرش مدیران نسبت به بسیاری از هزینه های سربار می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-9‬شرایط الزم جهت مدیران فروش و بازاریابی جهت افزایش سهم بازار را فراهم می کند‪.‬‬
‫‪-10‬حاشیه فروش را توجیه می کند و رقابت را تسهیل می بخشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-11‬تصمیم گیری در خصوص تولید یا توقف محصول را فراهم می سازد‪.‬‬
‫‪-12‬مفهوم بازاریابی مبتنی بر مشتری را عملی می سازد‪.‬‬
‫‪-13‬تعیین هزینه خدمات مشتریان را عملی می سازد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-14‬کارکرد اصول و مفروضات حسابداری را منطقی تر می نماید‪.‬‬
‫‪-15‬فرایند کسب سود بیشتر را‪،‬تسهیل می بخشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫معایب سیستم‪ABC‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬هزینه های گزاف ناشی از تعداد مراکز فعالیت و عوامل هزینه زا‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬استمرار ضرورت تخصیص برخی هزینه ها بر اساس معیارهای قراردادی مبتنی بر حجم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫پیش فرض های اجرای سیستم‪ABC‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬محصوالت از لحاظ فضای مورد نیاز‪ ،‬پیچیدگی فرایند و میزان تولید تفاوت زیادی با هم داشته باشند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬محصوالت از نظر فعالیتهای ی از قبیل تنظیم ماشین االت‪،‬بازرسی و غیره با یکدیگر تفاوت داشته باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬از زمان برقراری سیستم‪، ABC‬تنوع محصوالت تولید شده به میزان قابل مالحظه ای افزایش یابد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬هزینه های سربار‪،‬مبالغ قابل توجهی را تشکیل دهد و این مبالغ سیر صعودی داشته باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬قیمت فروش بر اساس بازار تعیین می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-6‬از زمان برقراری سیستم‪، ABC‬دانش فنی تولید به میزان چشم گیری متحول شده باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫محاسبات ‪ ABC‬می تواند بر پایه هزینه فعالیت ساالنه باشد که از ثبت بدست می اید یا براساس تخمین بودجه که برای دوره بعدی در نظر گرفته می شود ‪ ،‬در هر صورت‬
‫شامل سه مرحله می باشد‪:‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله اول‪:‬نرخ سربار هر فعالیت را جداگانه محاسبه می کنیم به این ترتیب که ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫تعداد ساالنه فعالیت‪/j‬هزینه ساالنه فعالیت‪ )Rj(= j‬نرخ سربار برای فعالیت‪j‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تعداد فعالیت=‪j‬‬
‫مرحله دوم‪:‬برای محاسبه هزینه های ساالنه هر محصول نرخ سربار هرفعالیت را در تعداد فعالیتهای مرتبط هر محصول ضرب می کنیم‪:‬‬
‫)‪Ci=Di+G(Rj)(AJi‬‬
‫‪‬‬
‫جمع هزینه ساالنه محصول‪Ci=i‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هزینه مستقیم محصول‪Di=i‬‬
‫تعداد فعالیت انجام شده برای محصول=‪AJi‬‬
‫‪‬‬
‫نرخ سربار برای فعالیت‪Rj=j‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مرحله سوم‪:‬جمع هزینه ساالنه هرمحصول را بر تعداد واحدهای تولید شده هر محصول تقسیم می کنیم‪.‬‬
‫مبلغ=‪G‬‬
‫اندازه فعالیت‬
‫هزینه ساالنه‬
‫فعالیت‬
‫تعداد سفارشهای خرید‬
‫‪24000‬‬
‫خرید و دریافت‬
‫تعداد سفارش کارهای مهندسی‬
‫‪18000‬‬
‫مهندسی‬
‫دفعات راه اندازی دستگاهها‬
‫‪24600‬‬
‫راه اندازی دستگاه‬
‫ساعات کار مستقیم‬
‫‪22000‬‬
‫تعمیر ونگهداری و قدرت مربوط به دستگاهها‬
‫مواد اولیه‬
‫‪11000‬‬
‫اداره کردن و برنامه ریزی مواد‬
‫‪99600‬‬
‫مجموع هزینه سربارشرکت‬
‫اندازه فعالیت‬
‫هزینه ساالنه‬
‫فعالیت‬
‫تعداد سفارشهای خرید‬
‫‪66600‬‬
‫غیر تولیدی‬
‫تعداد ساعات کار مستقیم‬
‫‪33000‬‬
‫تولیدی‬
‫‪99600‬‬
‫کل هزینه سربار‬
‫مرحله اول ‪ :‬محاسبه نرخ های سربار فعالیت ‪Rj‬‬
‫برای ‪2 V2‬بار سفارش خرید و ‪1 V1‬بار سفارش خرید‬
‫براي هر دستور خريد‪=66600/3=22200‬حجم توليد غير‬
‫مرتبط(‪1‬‬
‫ساعات کار مستقیم بر ‪ 1000 V2‬ساعت و برای ‪ 100 V1‬ساعت‬
‫براي هر ساعت كار مستقيم‪=33000/1100=30‬حجم توليد مرتبط (‪2‬‬
‫مخزن هزینه‬
‫)‪(Rj)(Aji‬‬
‫‪C1ToV1‬‬
‫‪V1‬‬
‫‪C2ToV2‬‬
‫حجم بدون ارتباط با‬
‫تولید‬
‫حجم مرتبط با تولید‬
‫)‪(22200)(1po‬‬
‫‪22200‬‬
‫‪222‬‬
‫‪44400‬‬
‫‪44.4‬‬
‫‪3000‬‬
‫‪30‬‬
‫‪30000‬‬
‫‪30.0‬‬
‫‪25200‬‬
‫‪252‬‬
‫‪74400‬‬
‫‪74.4‬‬
‫مواد مستقیم‬
‫‪5000‬‬
‫‪50‬‬
‫‪50000‬‬
‫‪50.0‬‬
‫دستمزد مستقیم‬
‫‪1000‬‬
‫‪10‬‬
‫‪10000‬‬
‫‪10.0‬‬
‫جمع‬
‫‪31200‬‬
‫‪312‬‬
‫‪134400‬‬
‫‪134.4‬‬
‫‪V2‬‬
‫کل سربار‬
‫(‪(DLH100()30‬‬
‫‪--‬‬
‫‪C1=6000+((22200)(1P0)+(30)(100DLH))=31200‬‬
‫‪C2=60000+((22200)(2P0)+(30)(100DLH))=134400‬‬
‫‪ABC V1=31200/100=312‬‬
‫‪ABC V2=134400/1000=134.4‬‬
‫مخزن هزينه(فعاليت)‬
‫نرخ فعاليت‬
‫‪V1‬‬
‫)‪V1*(PVB‬‬
‫‪V2‬‬
‫)‪V2*(PVB‬‬
‫غير توليدي‬
‫‪60.5455‬‬
‫‪6054.55‬‬
‫‪60.55‬‬
‫‪60545.45‬‬
‫‪60.5‬‬
‫توليدي‬
‫‪30‬‬
‫‪3000‬‬
‫‪30‬‬
‫‪30000‬‬
‫‪30‬‬
‫كل سربار‬
‫‪--‬‬
‫‪9054.55‬‬
‫‪90.55‬‬
‫‪90545.45‬‬
‫‪90.5‬‬
‫مواد مستقيم‬
‫(‪100‬واحد)(‪)50‬‬
‫‪5000‬‬
‫‪50‬‬
‫‪50000‬‬
‫‪50‬‬
‫دستمزد مستقيم‬
‫(‪1()100‬ساعت)(‪)10‬‬
‫‪1000‬‬
‫‪10‬‬
‫‪10000‬‬
‫‪10‬‬
‫‪15054.55‬‬
‫‪150.55‬‬
‫‪150545.45‬‬
‫‪150.55‬‬
‫كل‬
‫‪PVB V1=15054.55/100=150.55‬‬
‫‪PVB V2=150545.45/1000=150.55‬‬
‫مخزن فعاليت‬
‫‪ABC V1‬‬
‫‪PVB V1‬‬
‫غير توليدي‬
‫‪222‬‬
‫‪60.55‬‬
‫اختالف مقدار‪V1‬م‬
‫بتني بر‪ PVB‬و ‪ABC‬‬
‫‪161.45‬‬
‫‪44.4‬‬
‫توليدي‬
‫‪30‬‬
‫‪30‬‬
‫‪0‬‬
‫‪30‬‬
‫‪30‬‬
‫كل سربار‬
‫‪252‬‬
‫‪90.55‬‬
‫‪161.45‬‬
‫‪74.4‬‬
‫‪90.55‬‬
‫‪16.15‬‬
‫مواد مستقيم‬
‫‪50‬‬
‫‪50‬‬
‫‪0‬‬
‫‪50‬‬
‫‪50‬‬
‫‪0‬‬
‫دستمزد مستقيم‬
‫‪10‬‬
‫‪10‬‬
‫‪0‬‬
‫‪10‬‬
‫‪10‬‬
‫‪0‬‬
‫كل‬
‫‪312‬‬
‫‪150.55‬‬
‫‪161.45‬‬
‫‪134.4‬‬
‫‪150.55‬‬
‫‪16.151‬‬
‫‪ABC V2‬‬
‫‪PVB V2‬‬
‫‪60.55‬‬
‫اختالف مقدار‪V2‬م‬
‫بتني بر‪PVB‬و ‪ABC‬‬
‫‪16.15‬‬
‫‪0‬‬
‫‪V1=31200-15054.55-16145.45‬‬
‫‪V2=150545.45-134400=16145.45‬‬
‫) نرخ سربار‬Rj( = )‫ هزینه فعالیت (ساالنه‬/ ‫تعداد فعالیت‬-‫مرحله اول‬


1. Non-production volume related = 88800/(4 x 22200) = per purchase
order

* Total purchase order = 2 for V2 and 2 for V

2. Production volume related = 330000/11000 x = 30 per direct labor hour

* Total direct labor hours = 1000 for V2 and 10000 for V3

v3
C3 to v3
v2
C2 to v2
(Rj)(Aji)
44.40
44400
44.40
44400
300.00
300000
30
30000
)22200()2po”s(
(22200)( 2po”s(
(30) (1000 DLH)
(30) (10000 DLH)
344.40
500
344.40
500000
74.40
50
74400
50000
100
100000
10
10000
944.40
944400
134.40
133400
*C2 = 60000 + (22200)(2POs)+(30)(1000 DLHs ) = 134400
ABC unit cost for V2 = 134400 / 1000 units
*C3 = 600000 + (22200)(2POs)+(30)(10000DLHs) = 944400
ABC unit cost for V3 = 944400 / 1000
(50) (1000 Units)
(500) (1000 Units)
(10) (1hr) (1000)
(10) (10hrs)
(1000)
)‫مخزن هزینه (فعالیت‬
‫غیر تولیدی‬
‫تولیدی‬
‫کل سربار‬
‫مواد مستقیم‬
‫دستمزد مستقیم‬
‫کل‬
‫مخزن هزینه‬
)‫(فعالیت‬
v3
C3 to v3
v2
C2 to v2
80.73
80727
8.07
80772.70
(1000)(8.0727)
(10000)( 8.0727)
‫غیر تولیدی‬
300
300000
30
30000
(30) (1000 DLH)
(30) (10000 DLH)
‫تولیدی‬
380.73
380727
38.07
38072.70
500
500000
50
50000
(50) (1000 Units)
(500) (1000 Units)
‫مواد مستقیم‬
100
100000
10
10000
(10) (1hr) (1000)
(10) (10hrs) (1000)
‫دستمزد مستقیم‬
980.73
980727
98.07
98072.70
*PVB unit cost for V2 = 98072.70 / 1000 units
**PVB unit cost for V3 = 980727 / 1000 units
(Rj)(Aji)
‫کل سربار‬
‫کل‬
‫‪ABC‬‬
‫‪V2‬‬
‫‪PVB‬‬
‫‪V2‬‬
‫‪44.40‬‬
‫‪8.07‬‬
‫‪V2‬اختالف مقدار‬
‫مبتنی بر‬
‫‪PVB‬و ‪ABC‬‬
‫‪36.33‬‬
‫‪44.40‬‬
‫تولیدی‬
‫‪30‬‬
‫‪30‬‬
‫‪0‬‬
‫‪300‬‬
‫‪300‬‬
‫کل سربار‬
‫‪74.40‬‬
‫‪38.07‬‬
‫‪36.33‬‬
‫‪344.40‬‬
‫‪380.73‬‬
‫‪36.33‬‬
‫مواد مستقیم‬
‫‪50‬‬
‫‪50‬‬
‫‪0‬‬
‫‪500‬‬
‫‪500‬‬
‫‪0‬‬
‫دستمزد مستقیم‬
‫‪10‬‬
‫‪10‬‬
‫‪0‬‬
‫‪100‬‬
‫‪100‬‬
‫‪0‬‬
‫کل‬
‫‪134.40‬‬
‫‪98.07‬‬
‫‪36.33‬‬
‫‪944.40‬‬
‫‪980.73‬‬
‫‪36.33‬‬
‫مخزن هزینه‬
‫(فعالیت)‬
‫غیر تولیدی‬
‫‪ABC‬‬
‫‪V3‬‬
‫‪PVB‬‬
‫‪V3‬‬
‫‪80.07‬‬
‫‪V3‬اختالف مقدار‬
‫مبتنی بر‬
‫‪ ABC‬و ‪PVB‬‬
‫‪36.33‬‬
‫‪0‬‬
‫‪B‬شرکت‬
‫‪A‬شرکت‬
‫مخزن هزینه (فعالیت)‬
‫‪ABC‬‬
‫‪V2‬‬
‫‪PVB‬‬
‫‪V2‬‬
‫مبتنی بر ‪V2‬مقدار‬
‫‪PVB‬‬
‫‪ABC‬‬
‫‪V2‬‬
‫‪PVB‬‬
‫‪V2‬‬
‫‪V2‬مقدار‬
‫‪PVB‬مبتنی بر‬
‫غیر تولیدی‬
‫‪44.40‬‬
‫‪60.55‬‬
‫‪16.15‬‬
‫‪44.40‬‬
‫‪8.73‬‬
‫‪36.33‬‬
‫تولیدی‬
‫‪30‬‬
‫‪30‬‬
‫‪0‬‬
‫‪30‬‬
‫‪30‬‬
‫‪0‬‬
‫کل سربار‬
‫‪74.40‬‬
‫‪90.55‬‬
‫‪16,15‬‬
‫‪74.40‬‬
‫‪38.07‬‬
‫‪36.33‬‬
‫مواد مستقیم‬
‫‪50‬‬
‫‪50‬‬
‫‪0‬‬
‫‪50‬‬
‫‪50‬‬
‫‪0‬‬
‫دستمزد مستقیم‬
‫‪10‬‬
‫‪10‬‬
‫‪0‬‬
‫‪10‬‬
‫‪10‬‬
‫‪0‬‬
‫کل‬
‫‪134.40‬‬
‫‪150.55‬‬
‫‪16.15‬‬
‫‪134.40‬‬
‫‪98.7‬‬
‫‪36.33‬‬
‫‪‬‬
‫عليرغم که این سیستم در حال حاضر در شرک تها و موسسات گوناگون در جهان و ایران به کار گرفته‬
‫میشود‪،‬اخيرا کپلن و اندرسون (درسالهاي ‪2004‬و‪ )2007‬اقدام به ذکرمشکالت سیستم متداول هزینه یابی‬
‫برمبنای فعالیت )‪(ABC‬کرده و نسل دوم ان را تحت عنوان سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان‬
‫گرا (‪ (TDABC‬معرفی کردند‪.‬‬
‫موضوع هزینه‬
‫(محصول ‪ ،‬خدمت ‪،‬‬
‫مشتری و‪(...‬‬
‫تخصیص هزینه ها‬
‫تعیین محرکهای اهداف هزینه‬
‫ها‬
‫هزینه فعالیتها‬
‫شناسای ی فعالیتها‬
‫منابع‬
‫محرک هزینه‬
‫فعالیت‬
‫تخصیص ثانویه‬
‫محرک هزینه‬
‫منبع‬
‫تخصیص اولیه‬
‫مثال‬
‫الف‪ -‬مرحله تخصیص اولیه‪:‬‬
‫‪ .1‬تعیین موضوع هزینه ( دایره ‪،‬محصول‪،‬خدمت ‪،‬مشتری و ‪)...‬‬
‫‪ .2‬شناسای ی فعالیتهای اصلی مربوط به موضوع هزینه‬
‫‪ .3‬جمع اوری هزینه های مربوط به موضوع هزینه‬
‫‪ .4‬تخصیص هزینه های مربوط به هر فعالیت‬
‫دايره انبارداري‬
‫ورود مواد اوليه –ثبت اقالم در دفتر انبار‪-‬استقرارمواد‪-‬خروج مواد‬
‫تعيين هزينه کل دايره (هزينه دستمزد ‪+‬استهالک ساختمان واثاثيه ‪)...+‬‬
‫تخصيص هزينه کل دايره به نسبت درصد زمان صرف شده براي هريک ازفعاليتها‬
‫ب‪-‬مرحله تخصیص ثانویه‪:‬‬
‫‪ .1‬گزینش محرک هزینه های مربوط به هر فعالیت‬
‫تعيين محرک هزينه هرفعاليت برحسب مقدار (وزن مواد اوليه ‪،‬تعدادحواله هاي‬
‫ورودي ‪،‬تعداددرخواستهاي خروج و‪)...‬‬
‫‪ .2‬محاسبه نرخ هزینه های هر فعالیت‬
‫هزينه تخصيص يافته اوليه به هرفعاليت برحسب زمان صرف شده‬
‫مقدارمحرک هزينه هرفعاليت‬
‫‪ .3‬تخصیص هزینه های هر فعالیت به موضوع هزینه‬
‫تخصيص هزينه هاي هرفعاليت دايره انبارداري به موضوع هزينه هاي‬
‫مرتبط(انبار‪ ،‬محصول ‪ ،‬مشتري و‪)...‬‬
‫‪ .4‬تعیین بهای تمام شده موضوع هزینه‬
‫بهاي تمام شده دايره انبار(شامل سهم تخصيص يافته ازسايردواير)‬
‫‪ .1‬روش مناسبی جهت تخصیص منابع محدود سازمان به هزینه مورد نظر محسوب میشود ‪.‬‬
‫‪ .2‬از محرکهای هزینه مناسب تر‪،‬کامل تر و چند گانه ای استفاده میکند که رابطه علیت و معلول را بهتر نمایان میسازد‪ .‬محرک های هزینه‬
‫میتوانند کمی یا کیفی (رضایت مشتریان) باشند‪.‬‬
‫‪ .3‬قیمت تمام شده محصوالت و خدمات را دقیق تر از سیستمهای سنتی حسابداری بهای تمام شده نشان می دهد‪.‬‬
‫‪ .4‬به وسیله تعیین رابطه علی بین هزینه‪-‬سود‪ ،‬شناسای ی فعالیت های فاقد ارزش افزوده‪ ،‬حذف محصوالت غیر سوداور‪ ،‬اصالح‬
‫فرایندهای تولید‪ ،‬طراحی محصول‪ ،‬بررسی رفتار هزینه ها در بلند مدت و منظور کردن هزینه های دوره ای درست مانند هزینه های‬
‫محصول‪ ،‬سوداوری را دقیق تر تعیین کرده و در نتیجه شرکت ها را از ورشکستگی و نابسامانی مالی نجات می دهد‪.‬‬
‫‪ .5‬کاربرد وسیعی نه تنها در صنایع سبک و سنگین تولید پیدا کرده‪ ،‬بلکه به گونه چشمگیری در واحدهای خدماتی نیز به کاربرده می شود‪.‬‬
‫‪ .6‬یکی از جدیدترین و قوی ترین سیستمهای هزینه یابی برای حسابداران و مدیران بوده که کاربرد ان در سطح جهانی مورد استفاده قرار‬
‫گرفته است‪.‬‬
‫الف ) مشکالت اجرای ی‬
‫ب ) مشکالت نگاهداری سیستم‬
‫الف ) مشکالت اجرای ی ‪:‬‬
‫در عمل هنگام اجرای سیستم متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت ممکن است در هر یک از هشت گام پیشگ فته مشکالتی به وجود اید‬
‫‪.‬‬
‫مهمترین مشکالت روش فوق به شرح زیر می باشد ‪:‬‬
‫‪ - 1‬شناسای ی کلیه فعالیتهای سازمان و انتخاب مهمترین انها عملی دشوار می باشد ‪.‬‬
‫‪ - 2‬تعیین هزینه ها و رفتار واقعی انها دشوار می باشد ‪.‬‬
‫‪ - 3‬تخصیص هزینه های اولیه دشوار می باشد ‪.‬‬
‫‪ - 4‬هزینه اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت باال است ‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ب ) مشکالت نگاهداری سیستم ‪:‬‬
‫‪ - 1‬هزینه اموزش و نگاهداری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت باال است ‪.‬‬
‫‪ - 2‬خطرکهنگی و نادقیق شدن اطالعات بر مبنای فعالیت وجود دارد ‪.‬‬
‫‪ - 3‬سیستم متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت ماهیت بعضی از فعالیتها را به روشنی تعیین‬
‫‪ - 4‬دیدگاه منفی نسبت به هزینه یابی بر مبنای فعالیت وجود دارد ‪.‬‬
‫و محاسبه نمی کند ‪.‬‬
‫کپلن و اندرسون در سال ‪ 2004‬سیستم جدیدی بنام هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا (‪ )TDABC‬را معرفی نموده و در ک تاب اخیر خود (‬
‫‪ ) 2007‬با جزئیات بیشتر تشریح کردند ‪.‬‬
‫این سیستم درمرحله اول فعالیتها را شناسای ی نمی کند و هزینه های مربوط را به فعالیتها تخصیص نمی دهد ‪ .‬بلکه مدیران در ابتدا به طور مستقیم‬
‫منابع مورد نیاز را برای هر موضوع هزینه (محصوالت ‪ ،‬خدمات ‪ ،‬مشتریان) پیش بینی می کنند در این روش به جای مصاحبه از کارکنان و‬
‫پرسشنامه بر اساس معادله زمانی تعیین و بطور مستقیم به فعالیتها و عملیات انجام شده تخصیص می دهند‪.‬‬
‫‪.‬‬
‫در این راستا فقط دو عامل پیش بینی می شوند ‪:‬‬
‫‪ - 1‬نرخ هزینه ظرفیت دایره ( سازمان ) مورد مطالعه‬
‫‪ - 2‬مصرف ظرفیت در هر پراکنش پردازش شده در دایره ( سازمان )‬
‫نرخ هزینه ظرفیت از رابطه زیر بدست می اید ‪:‬‬
‫هزینه ظرفیت عرضه شده‬
‫= نرخ هزینه ظرفیت‬
‫ظرفیت عملی منابع عرضه شده‬
‫جهت محاسبه مخرج کسر باال از دو روش امکان پذیر می باشد ‪:‬‬
‫‪ - 1‬به عنوان یک قاعده می توان ‪ 80‬تا ‪ 85‬درصد « ظرفیت نظری » را معادل « ظرفیت عملی » قرار داد ‪.‬‬
‫به طور مثال اگر کارمندی یا ماشین االت هر ماه ‪ 166‬ساعت می تواند کار کند ظرفیت عملی ان حدود ‪ 133‬تا‬
‫‪ 141‬ساعت خواهد بود ‪.‬‬
‫‪ - 2‬روش دقیق تر‪ ،‬روش تحلیلی است ‪ .‬دراین روش سطح فعالیتهای گذشته سازمان(دایره) مورد بررسی قرار میگیرد و ان دوره زمانی که‬
‫دارای بیشترین فعالیت بوده و با کیفیت استاندارد و بدون تاخیر و فشار کارکنان و ماشین االت باشد به عنوان ظرفیت عملی در نظر‬
‫گرفته می شود در این روش ظرفیت نظری (مطلوب ) در نظر گرفته می شود و زمانهای که کارکنان و ماشین االت برای انجام کارهای‬
‫سازنده در دسترس نیستند از ان کسر می گردد ‪.‬‬
‫‪ - 1‬هزینه کارکنان ‪ :‬شامل هزینه های دستمزد مستقیم و هزینه های مربوط به حقوق و دستمزد از قبیل‬
‫مالیات ‪ ،‬بیمه و‪..‬‬
‫‪ - 2‬هزینه های سرپرستان ‪ :‬حقوق و دستمزد مستقیم و مزایای مربوط به ان‬
‫‪ - 3‬هزینه های غیر مستقیم ‪ :‬حقوق و دستمزد ‪ ،‬مزایای غیر مستقیم کارکنان و سرپرستان دوایر پشتیبانی از‬
‫قبیل افراد در دوایر کنترل کیفیت و برنامه ریزی و ‪...‬‬
‫‪ - 4‬هزینه های فضا ‪ :‬هزینه های عرضه محل به کارکنان و سرپرستان انها و تجهیزات انها ‪ ،‬مخابرات و رایانه‬
‫‪ - 5‬سایر هزینه های غیرمستقیم و منابع پشتیبانی ‪ :‬سهم هزینه ها از دایره های پشتیبانی مثل هزینه دایره‬
‫منابع انسانی ‪ ،‬مالی و ‪.....‬‬
‫در روش هزینه یابی برمبنای فعالیت ‪ ،‬هزینه های هرفعالیت براساس « محرکهای معامالت یا‬
‫پراکنش » مانند تعداد تنظیم ماشین االت ‪ ،‬سفارشهای مشتریان ‪ ،‬تعداد دفعات تولید ‪ ،‬به‬
‫اهداف هزینه تخصیص می یابد ‪.‬‬
‫‪ - 1‬سیستم متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت در دهه ‪ 1980‬معرفی و در ان زمان نظریه کامل هزینه یابی بر مبنای فعالیت به عنوان روشی برای‬
‫جذب هزینه های استفاده از ظرفیتهای ایجاد شده بود ‪ ،‬نه روشی برای تقاضای ظرفیتها‬
‫‪ - 2‬معامالت اولیه هزینه یابی بر مبنای فعالیت و کاربردهای ان نیز به جای استفاده از تخصیص محرکها بر مبنای « ظرفیت » از شیوه ساده هزینه‬
‫های پشتیبانی ‪ ،‬غیر مستقیم به موضوعات هزینه ای استفاده می کردند ‪.‬‬
‫‪ - 3‬محرکهای معامالت نیز ساده بودند زیرا فرایندهای عملیاتی و سیستمهای اطالعاتی دهه ‪ 1980‬نمی توانستند براورد تقاضا برای ظرفیت را از معامالت‬
‫و سفارشها مجزا انجام دهند ‪.‬‬
‫‪ - 4‬سیستمهای اطالعاتی شرک تها پراکنده بودند و مدیریتها مجبور بودند برای شمارش معامالت از بانکها و سیستمهای اطالعاتی چندگانه استفاده کنند ‪.‬‬
‫سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا )‪ (TDABC‬تحت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان ‪ ،‬به مراتب بهتر از‬
‫سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل می کند ‪ .‬دراین روش پس از تعیین نرخ هزینه ظرفیت ‪،‬مدیریت باید میزان مصرف‬
‫ظرفیت در هر پراکنش را برای هر فعالیت تعیین کند و ظرفیت در این روش بر حسب زمانی تعیین می شود که کارمندان‬
‫فعالیت مشخصی را تکمیل کنند ‪ .‬زمان به عنوان محرک اصلی هزینه در این روش دارای دو مزیت می باشد ‪:‬‬
‫‪ - 1‬تخصیص هزینه های منابع به فعالیتها قبل از حرکت انها به موضوع هزینه را حذف‬
‫می کند ‪.‬‬
‫‪ - 2‬مزیت دیگراین روش ‪ ،‬اندازه گیری ظرفیت مورد نظررا تسهیل می کند و با ایجاد معادله ای برحسب زمان مي توان فعالیتها و‬
‫زیر مجموعه های ان را دریک معادله خالصه کرد ‪.‬‬
‫‪ - 1‬کار سنجی ‪ ،‬روش سنجی و تعیین زمانهای استاندارد – دقت باال وامکان اجراي عملي مزاياي اين روش و هزينه باالوصرف زمان‬
‫فراوان معايب اين روش ميباشند‪.‬‬
‫‪ - 2‬مشاهده مستقیم فعالیتهای مربوط توسط مدیران با استفاده از زمان سنج و سایر وسایل اندازه گیری زمان ‪.‬‬
‫‪ - 3‬مصاحبه شفاهی یا ک تبی از کارکنان مربوط در راستای هر فعالیت ‪.‬‬
‫‪ - 4‬استفاده از نقشه های فرایندهای موجود در دایره (سازمان ) مورد مطالعه ‪.‬‬
‫‪ - 5‬استفاده از براوردهای زمان از سایر دایره های سازمان یا صنعت مربوط‪.‬‬
‫درروش هزینه یابی برمبنای فعالیت ‪ ،‬مدیر پروژه از کارکنان درخواست می کند تا درصد زمان اختصاص یافته به هرفعالیت را‬
‫اعالم کند ‪ ،‬درصورتیکه درروش )‪(TDABC‬مدیریت زمان الزم جهت اجرای هر فعالیت را پیش بینی می کند‪.‬‬
‫‪ – 5‬عملیات بازاریابی و فروش‬
‫‪ -4-5‬فراوری سفارش مشتری‬
‫‪ -1-4-5‬ایجاد پرونده مشتری‬
‫‪ -2-4-5‬دریافت قیمت فروش‬
‫‪ -3-4-5‬تاثیر هزینه ها و اعتبارات ویژه‬
‫‪ -4-4-5‬تکمیل اسناد حمل‬
‫‪ -1-4-4-5‬اسناد حمل داخلی‬
‫‪ -2-4-4-5‬اسناد حمل خارجی‬
‫‪ -1-2-4-4-5‬اماده سازی فرمهای گمرک‬
‫‪ -2-2-4-4-5‬اماده سازی گواهی حمل برای حمل کننده‬
‫‪ -3-2-4-4-5‬دریافت مجوز از کنسول خارج کشور‬
‫‪ -5-4-5‬تنظیم اسناد ترخیص کاال‬
‫‪ -6-4-5‬تهیه مجوزهای الزم برای ورود کاالهای ویژه‬
‫طبق جدول نمایشگر ‪ 3‬هر یک از زیر فعالیتهای فرایند سفارش مشتري‪ ،‬متفاوت از بقيه بوده‬
‫و برای اجرای هریک از انها ‪،‬به اطالعات مربوط به مقادیر منابع نیاز است که می بایست زمان صرف شده جهت هریک از‬
‫فرایندها وزیرفرایندها به وسیله مصاحبه یا پرسشنامه مشخص شود که این امر نه تنها نشدنی و دقیق نمی باشد بلکه‬
‫مستلزم وقت وهزینه هنگ فتی ميباشد ‪.‬‬
‫در حاليکه در روش هزینه یابی) ‪ ( TDABC‬نیاز به لغت نامه فعالیتها نيست و تحلیلگر به‬
‫طور ساده فقط تقاضاهای الزم برای منابع مصرفی هر یک از فعالیتها را پیش بینی می کند‪.‬‬
‫به عبارت ديگرتحليلگر ‪،‬مدل خطي مربوط را براساس زمان فراوري يک سفارش استاندارد ومشتري به اضافه زمان بيشتر‬
‫مربوط به زير فرايندها را پيش بيني مي کند‪.‬‬
‫مديريت ‪ ،‬ميانگين زمان الزم براي انجام فعاليتهاي دايره انبار رابراي يک فصل به شرح زير پيش بيني نموده است‪:‬‬
‫دقيقه‬
‫‪12‬‬
‫‪ .‬ورود مواد اوليه به انبار‪:‬‬
‫‪9‬‬
‫‪ .‬ثبت اقالم ورودي به انبار ‪:‬‬
‫‪5‬‬
‫‪ .‬استقرارمواد اوليه در جايگاه تعيين شده ‪:‬‬
‫‪4/5‬‬
‫‪ .‬خروج مواد اوليه از انبار ‪:‬‬
‫درصورتيکه کل هزينه هاي دايره انبار ‪ 320‬ميليون لاير وظرفيت عملي (منابع الزم بر‬
‫حسب زمان) معادل ‪ 154440‬دقيقه براي يک فصل باشد‪ ،‬در اين صورت براي محاسبه‬
‫هزينه هرواحد فعاليت ‪ ،‬نرخ هزينه ظرفيت براي دايره انباربشرح زيرتعيين ميشود‪:‬‬
‫‪ = 320,000,000 = 2,072‬هزينه هاي دايره انبار‬
‫‪ 154440‬منابع الزم برحسب زمان‬
‫=نرخ هزينه ظرفيت‬
‫محرک هزینه هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا‬
‫فعالیت‬
‫زمان واحد ( دقیقه)‬
‫نرخ هزینه (‪ )2,072‬ریال‬
‫ورود مواد اولیه به انبار‬
‫‪12‬‬
‫‪24,864‬‬
‫ثبت اقالم ورودی در دفتر انبار‬
‫‪9‬‬
‫‪19,648‬‬
‫استقرار مواد اولیه در جایگاه تعیین شده‬
‫‪5‬‬
‫‪10,360‬‬
‫‪4/5‬‬
‫‪9,324‬‬
‫خروج اقالم از انبار‬
‫مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا را می توان جایگزین مدل سنتی هزینه یابی بر مبنای فعالیت نمود ‪ .‬در این صورت معادله زیر را خواهیم‬
‫داشت ‪:‬‬
‫‪T = β1 X1 + β2 X2 + β3 X3 + β4 X4‬‬
‫‪ =β‬مقدار محرک هزينه ها ( مثال تعداد قبضهاي ورودي به انبار= ‪)4800‬‬
‫‪ =X‬زمان انجام فعاليت(مثال زمان ثبت اقالم ورودي در انبار= ‪ 9‬دقيقه)‬
‫‪ =T‬زمان کل مربوط به دايره انبار(ظرفيت استفاده شده)‬
‫با توجه به معادله فوق ‪ ،‬می توان ظرفیت استفاده شده ‪ ،‬ظرفیت بال استفاده و هزینه های انها ‪ ،‬همراه با جمع هزینه های هرفعالیت را بشرح نمایشگر‬
‫‪ 5‬محاسبه کرد ‪:‬‬
‫نمایشگر ‪ – 5‬محاسبه هزینه کل هر فعالیت ‪ ،‬ظرفیت استفاده شده و ظرفیت بال استفاده به روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا ) ‪(TDABC‬‬
‫)‪(3) - (2) × (1‬‬
‫نرخ هزینه ظرفیت × ‪2072 ( 4=3‬‬
‫ریال )‬
‫زمان واحد ( دقیقه)‬
‫مقدار‬
‫جمع زمان ( دقیقه )‬
‫جمع هزینه ها ( ریال )‬
‫ورود مواد اولیه به انبار‬
‫‪12‬‬
‫‪5600‬‬
‫‪67200‬‬
‫‪139,238,400‬‬
‫ثبت اقالم ورودی در دفتر انبار‬
‫‪9‬‬
‫‪4800‬‬
‫‪43200‬‬
‫‪89,510,400‬‬
‫استقرار مواد اولیه در جایگاه‬
‫تعیین شده‬
‫‪5‬‬
‫‪2200‬‬
‫‪11000‬‬
‫‪22,792,000‬‬
‫خروج اقالم از انبار‬
‫‪4/5‬‬
‫‪2800‬‬
‫‪12600‬‬
‫‪26,107,200‬‬
‫ظرفیت استفاده شده‬
‫‪134000‬‬
‫‪277,648,000‬‬
‫ظرفیت بال استفاده‬
‫‪20440‬‬
‫‪42,352,000‬‬
‫جمع‬
‫‪154440‬‬
‫‪320,000,000‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫فعالیت‬
‫‪ - 1‬با وجود اینکه این روش بر اساس بهای تمام شده تاریخی محاسبه می شود ‪ ،‬اما می تواند به عنوان سیستم استاندارد‬
‫پیشرفته برای برنامه ریزی اینده شرکت نیز به کار گرفته شود ‪ .‬فقط کافی است متغیرهای مربوط به حجم فعالیتهای اینده‬
‫تعیین شوند و بر اساس این مدل بهای تمام شده فعالیتها و هزینه منابع استفاده شده وظرفیت بال استفاده برای دوره های‬
‫اینده شرکت مشخص گردد ‪ .‬هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا در حقیقت به عنوان مدل برنامه ریزی نیز می تواند به‬
‫کار گرفته شود ‪.‬‬
‫‪ - 2‬ممکن است تصور شود روش فوق همان روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت است که کوپر در سال ‪ 1988‬ان را‬
‫بر حسب زمان تداوم فعالیتها ارایه کرده است ‪ .‬این تصور صحیح نبوده و روش کوپر هنگامی بکار برده می شود که‬
‫منابع الزم جهت انجام هر فعالیت تفاوت پیدا کند در این حالت کوپر پیشنهاد کرد «محرک زمان تداوم » در هزینه یابی‬
‫بر مبنای فعالیت به کار گرفته شود ‪ .‬در روش کوپر ‪ ،‬تسهیم هزینه های اولیه به فعالیتها همچنان دنبال می شود و سپس‬
‫درتسهیم ثانویه است که مفهوم «محرک زمان تداوم » در نظر گرفته می شود تا بهای تمام شده اهداف هزینه دقیق تر‬
‫تعیین گردند ‪ .‬اما روش هزینه یابی بر مبنای زمان گرا ‪ ،‬مرحله تسهیم اولیه هزینه ها حذف می کند و بر اساس معادله‬
‫زمانی ‪ ،‬هزینه ها را مستقیما به موضوع هزینه مربوط می کند ‪.‬‬
‫‪ -1‬ساخت یک مدل دقیق رااسانتر وسریعتر می سازد‪.‬‬
‫‪ -2‬باداده های ی که ازسیستم های برنامه ریزی منابع سازمان ومدیریت روابط بامشتری دردسترس هستند به خوبی همخوانی دارد‪.‬‬
‫‪ -3‬هزینه هارا به سوی تراکنشها و سفارشها‪ ,‬با استفاده از ویژگیهای مشخص سفارشات‪ ,‬فرایندها‪ ,‬تامین کنندگان و مشتریان حرکت می دهد‪.‬‬
‫‪ -4‬می تواند به طورماهانه به کارگرفته شود تا اقتصادجدیدترین عملیات سازمان را ارائه کند‪.‬‬
‫‪ -5‬شفافیت دربهره برداری ازظرفیتها وکارای ی های فرایندهارا ایجادمی کند‪.‬‬
‫‪ -6‬میزان تقاضای منابع الزم را پیش بینی می کند‪.‬‬
‫‪ -7‬به اسانی با مدلهای درسطح شرکت از طریق کاربرد نرم افزارها و فن اوریهای بانک اطالعاتی‪ ,‬همخوانی دارد‪.‬‬
‫‪ -8‬نگهداری سریع وارزان قیمت مدل راممکن می سازد‪.‬‬
‫‪ -9‬اطالعات شفاف را درزمینه شناسای ی علت ریشه ای مشکل فراهم می کند‪.‬‬
‫‪ -10‬درهرصنعت یاشرکت باهرمیزان ازپیچیدگی درموردمشتریان ‪ ,‬محصوالت‪ ,‬بخشها‪ ,‬فرایندها و تعداد مورداستفاده قرارگیرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫یکی از تکنیکهای مدیریت هزینه مبتنی برفعالیت است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫برمدیریت فعالیتها جهت بهبود عملکرد‪,‬توجه وتمرکزدارد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫اطالعات الزم درمورد این که کدام محصول یامشتری سوداورهستندوکدام فعالیت غیرارزش زا‬
‫بایدحذف شودرابرای مدیران ارشد سازمان فراهم می سازد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫جهت بهبود عملیات درسازمان ها وشرک تها می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫ابزار مدیریت اطالعات می باشدنه یک روش برای ارزیابی وضعیت مالی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬بهبود ارزش رسیده ازطرف مشتریان وبهبودمنافع بامعرفی فرصتها برای پیشرفت درعملیات‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬اندازه گیری هزینه منابعی که دراجرای فعالیتهای اصلی واحدیاسازمان مصرف می شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬تشخیص وحذف هزینه یابی که مرتبط بافعالیتهای غیرارزش زاهستند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬ایجادفرایندها وفعالیتهای ی که مشتری حاضراست برای ان پول بپردازد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬ایجادمعیارهای عملکردی برای هزینه‪,‬زمان‪,‬کیفیت ودرامدها‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-6‬بهبودواصالح جریان نقدینگی وکیفیت ونیزکاهش سیکل زمانی‬
‫‪‬‬
‫‪-7‬حمایت ازتیم سازی‬
‫‪‬‬
‫‪-8‬تعیین کارای ی واثربخشی تمام فعالیتهای انجام شده درواحدیاسازمان‬
‫‪‬‬
‫‪-9‬تشخیص وارزیابی فعالیتهای جدیدی که می تواندعملکرد اتی سازمان را بهبودبخشد‪.‬‬
‫مدل مدیریت بر مبنای فعالیت‬
‫دید هزینه ای‬
‫دید عملیاتی‬
‫‪‬‬
‫‪-‬معرفی فعالیتهای دارای ارزش افزوده وفعالیتهای بدون ارزش افزوده‬
‫‪‬‬
‫‪-‬مهندسی مجدد وطراحی مجدد ساختارفعالیتها‬
‫‪‬‬
‫‪-‬الگوبرداری فعالیتهای باارزش افزوده به عنوان ابزارکلیدی برای بهبودمستمر‬
‫‪‬‬
‫‪-‬توسعه سیستم اندازه گیری کارای ی برای بهبودمستمر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هزینه ارزش افزوده دار‪:‬فعالیتی است که حذف ان ارزش موردانتظارمشتری ازمحصول راتحت تاثیرقرارمی دهدپس نمی توان ان راحذف‬
‫کرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫هزینه بدون ارزش افزوده‪:‬فعالیتی است که حذف ان ارزش موردانتظارمشتری ازمحصول را تحت تاثیرقرارنمی دهدپس می توان ان‬
‫راحدف کرد‪.‬‬
‫هدف ما حذف یا کاهش هزینه بدون ارزش افزوده‬
‫زمان بازرسی )‪(NVA‬‬
‫زمان حرکت )‪(NVA‬‬
‫زمان فرایند )‪(NVA‬‬
‫زمان انتظار )‪(NVA‬‬
‫زمان انبار )‪(NVA‬‬
‫‪VA = Valued – Added‬‬
‫‪Activity‬‬
‫‪NVA = Non – Value – added Activity‬‬
‫فرض کنیم فرایند تولید به صورت زنجیره زیر است‪:‬‬
‫زمان بازرسی )‪(NVA‬‬
‫زمان حرکت )‪(NVA‬‬
‫زمان فرایند )‪(NVA‬‬
‫زمان انتظار )‪(NVA‬‬
‫زمان انبار )‪(NVA‬‬
‫‪VA = Valued – Added‬‬
‫‪Activity‬‬
‫‪NVA = Non – Value – added Activity‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬تعریف دامنه پروژه‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬فعالیتهاومنابع وشاخص های ستاده راشناسای ی کنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬جریان عملیاتی فرایندرابرای انجام تحلیل طراحی کنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬به جمع اوری داده هابپردازیدونقش های روابط میان داده هاراتعریف کنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬یک مدل کامپیوتری بسازید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-6‬این مدل راارزش گذاری کرده ومعتبرسازید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-7‬اطالعات جدید راتعبیروتفسیرکنید‪.‬‬
‫‪-8‬اجرای مدیریت برمبنای فعالیت‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬قیمت گذاری مجددمحصوالت وبهینه سازی طراحی محصول جدید‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬کاهش هزینه ها‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬اثرگذاری بربرنامه ریزی استراتژیک وعملیاتی‬
‫‪‬‬
‫رابطه ‪ABM‬بامهندسی مجددو ‪:TQM‬‬
‫‪‬‬
‫مدیریت برمبنای هزینه به نوعی مکمل مهندسی مجددو‪TQM‬است که بافراهم اوردن اطالعات هزینه ای دررابطه بافرایندها وفعالیتهای‬
‫موجود‪,‬ارزیابی هوشمندانه ای ازچگونگی ایجاد تغییرات فرایندی واصالحات ارائه می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ABM‬می تواندبه طورموثربرای طراحی واندازه گیری هزینه وصرفه جوی ی درهزینه های فرایندهای بهبودیافته ناشی ازاجرای‬
‫‪TQM‬ومهندسی مجدد مورداستفاده قرارگیرد‪.‬‬
‫منابع‬
‫تحلیل رفتارها‬
‫محرکهای هرینه‬
‫تحلیل و سنجش هزینه‬
‫معیار سنجش‬
‫فعالیتها‬
‫محصوالت و خدمت‬
‫تحلیل محرکهای هزینه‬
‫‪ -1‬اهداف یک فرایند را شناسای ی کنید و مشخص نمایید که مشتری از این فرایندها چه خواسته و انتظاراتی‬
‫دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬از طریق رسم نمودار فعالیتهای مورد استفاده برای تکمیل محصول یاخدمت را ازاغاز تا پایان ثبت کنید‪.‬‬
‫‪ -3‬تمام فعالیتهای دارای ارزش افزوده و فعالیتهای فاقد ارزش افزوده را تفکیک نمایید‪.‬‬
‫‪ -4‬بطور پیوسته کارای ی فعالیتهای دارای ارزش افزوده را ارتقا دهید و برنامه های ی را برای حذف یا کاهش‬
‫فعالیتهای فاقد ارزش افزوده به اجرا در اورید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫فعالیتهای دارای ارزش افزوده‪ ،‬زنجیره ارزش را تشکیل می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫زنجیره ارزش‪:‬‬
‫زنجیره ارزش‪ ،‬مجموعه ای از عملیاتهایی است که در یک صنعت‬
‫بصورت زنجیرگونه انجام می پذیرد تا به خلق ارزش منجر شود‪.‬‬
‫محصوالت از زمان حلقه های این زنجیره عبور می کنند و در هر‬
‫حلقه ارزش به محصول نهایی افزوده می گردد‪ .‬باید دقت کرد تا‬
‫زنجیره ارزش با هزینه یابی براساس فعالیت اشتباه نشود‪.‬‬
‫فعالیتهای یک زنجیره ارزش‬
‫تدارکات داخلی‪ :‬شامل دریافت‪ ،‬ذخیره ساری‪ ،‬انبارداری‪،‬‬
‫کنترل؛ حمل و نقل و برنامه ریزی‬
‫عملیاتها‪ :‬شامل ماشین کاری‪ ،‬بسته بندی‪ ،‬مونتاژ‪ ،‬نگهداری‪،‬‬
‫تعمیرات تجهیزات‪ ،‬آزمایش محصوالت و تمام کارهایی که ورودیها‬
‫را به خروجی ها تبدیل می کند‪.‬‬
‫تدارکات خارجی‪:‬‬
‫بازاریابی و فروش‪ :‬شامل فعالیتهایی که خریدار را وادار به‬
‫خرید محصول می کند‪ .‬انتخاب کانال توزیع‪ ،‬تبلیغات توزیع‪،‬‬
‫قیمت گذاری‪ ،‬مدیریت خرده فروشی‪.‬‬
‫خدمات‪ :‬خدماتی که ارزش محصول را برای مشتری افزایش می دهد‪.‬‬
‫مثل پشتیبانی از مشتری‪ ،‬خدمات تعمیر‪ ،‬پاسخگویی تلفنی و‬
‫فعالیت‬
‫ارزیابی مستمر‬
‫فعالیتهای دارای ارزش افزوده‬
‫تجزیه و تحلیل و طبقه بندی‬
‫فعالیتهای دارای فاقد ارزش افزوده‬
‫‪‬‬
‫اجرای حداک ثر مدیریت‪ ،‬چگونگی سودبخشی‪ ،‬بهره وری و مدیریت هزینه با ‪ABM‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -1‬هزینه یابی بهتر برای ارزشیابی‪:‬‬
‫‪ -‬آگاهی و فهمیدن بهتر هزینه ها در یک سازمان رقابت‬
‫‪‬‬
‫است‪ .‬اگر قیمت داخلی بطور مناسب شناخته نشده باشند‪،‬‬
‫اشتباهات می توانند وحشتناک باشند‪ .‬مدیریت برمبنای‬
‫فعالیت ‪ ( ) ABM‬ما‬
‫را برای اندازه گیری هزینه ها و‬
‫بوجود آوردن ارزشیابی یاری می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -2‬مدیریت ارزش افرینی با تخصیص بهتر سربار‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ ABM‬برای مدیریت ارزش آفرینی موارد زیر را مورد‬
‫توجه قرار می دهد تا سودآورترین مشتریان را تعیین‬
‫نماید‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ ایجاد ارزش محصول یا خدمت‬‫‪ -‬ایجاد ارزش مشتریان‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬ارائه کردن پیش بینی های معنی دار و بودجه بندی در سازمان‪:‬‬
‫‪‬‬
‫بودجه بندی و برنامه ریزی ابزارهای رقابت در شرکتها‬
‫هستند‪ .‬بدین منظور ‪ ABM‬می بایست موارد زیر را فراهم‬
‫سازد‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -‬ایجاد مدلهای پیش بینی قابل اطمینان‬
‫‪‬‬
‫‪-‬درک کردن مفهوم سوق الجیشی برنامه ریزی وبودجه بندی‬
‫‪‬‬
‫اداره کردن ظرفیتها وفراهم کردن توجیه برای وجوه‬‫موردنیاز‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تسهیل منبع برنامه ریزی بابودجه بندی برمبنای‬
‫فعالیت‬
‫‪‬‬
‫‪-‬به وجودآوردن موقعیت های تجاری وتجزیه وتحلیل‬
‫•‬
‫‪ -‬جریانات هزینه در این مدل‬
‫•‬
‫‪ -‬حسابهای دفترکل عمومی‬
‫•‬
‫طبقه بندی هزینه هاو فعالیتها‪:‬‬‫• ‪ -1‬فعالیتهای اصلی یا خط (خط مقدم)‬
‫‪ -2‬خدمات داخل سازمانی‬
‫• ‪ -3‬هزینه های متحمل شده در اینده‬
‫‪ – 4‬هزینه های شخصیت حقوقی‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تعیین هزینه ها از حسابهای دفترکل‬
‫‪‬‬
‫‪-‬دانستن محرکهای هزینه‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تغییرپذیری محرک هزینه‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تعیین کردن هزینه ها ازحسابهای دفاترکل به فعالیتها‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تعیین دوباره هزینه های واحدها به سایر واحدها‬
‫‪‬‬
‫‪-‬ارزش زای ی محصول و مشتری‬
‫‪-‬استفاده از واحد هزینه برای تجزیه تحلیل‬
‫ل‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬فعالیتهای اصلی(خط مقدم))‪:)frantline‬‬
‫‪‬‬
‫مانندبخشهای بازاریابی یاپردازش سفارشات مشتریان‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬خدمات داخل سازمانی(‪:)internal service‬‬
‫‪‬‬
‫ماننداداره کارگزینی وهزینه های اموزش‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬هزینه های متحمل شده دراینده(‪:)sustaining‬‬
‫‪‬‬
‫مانندگسترش محصوالت‪-‬هزینه های ی هستندکه دراینده رخ می دهند‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬هزینه های شخصیت حقوقی (‪:)legal entity‬‬
‫‪‬‬
‫مانندحسابداری قانونی وحسابرسی ساالنه وبهبودفرایندتولید‪-‬هزینه های ی که به شخصیت حقوقی اختصاص می‬
‫یابندومستقل ازارزشهای سازمان هستند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬حج م محرکهای هزین ه‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬ساختارمحرکهای هزین ه‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬تغییرات محرکهای هزینه‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬مقدمات محرکهای هزینه‬
‫‪‬‬
‫این هزینه ها گرچه در بخش هزینه های متحمل شده اتی طبقه بندی می شوند اما انها قدرت‬
‫نفوذ باالی ی بر فعالیتهای مستقیم در یک دوره زمانی دارند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫منابع چیزهای ی هستند که امکان انجام کاردر سازمان را فراهم می اورند‪ .‬مانند هزینه های حقوق افراد مشغول بکار‪ ،‬وسایلی تا کاالها را بتوان تحویل داد و مشتریان مشاهده نمایند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫فعالیتها برای برخی از اهداف تعهد شده اند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫برخی از فعالیتها مستقیما به تولید محصوالت مربوط می شوند‪ .‬مانند واحد کیفیت یا دسته بندی مواد و قسمتهای تولیدی‬
‫◦ برخی فعالیتهای پشتیبانی سازمان تجاری هستند مثل کارگزینی‪ ،‬سازماندهی و یا بخشهای ی از واحد‪IT‬‬
‫ٌ‬
‫◦ برخی فعالیتها مستقیما با مشتریان درارتباطند از قبیل نیروهای فروش یا غیرمستقیم در کنترل اعتبار فعالند‪.‬‬
‫◦ بخش دیگر از شرکت تجاری برای به وجودامدن اینده بهترشرکت کارمی کند مثل واحد محصول جدید‬
‫◦ برخی دیگر واحدها مثل بازاریابی و تبلیغات موثر بر مشتریان کار می کنند‪.‬‬
‫◦ برخی بخش های شرکت تجاری تعامل کمی با تولید‪ ،‬خدمات یا مشتریان دارندمثل گزارشهای قانونی نشست مجمع عمومی‬
‫‪‬‬
‫وقتی هزینه های واقعی محصوالت یا خدماتی که قصد داریم به مشتری خاصی داده شود و هزینه های واقعی که ازمشتری ناشی می شود‪ ،‬محاسبه شوند‪ .‬مامی توانیم ان ارقامی از درامد را‬
‫برای مشتری مقایسه کنیم این اقالم درشکل زیرنشان داده می شود‪:‬‬
‫‪‬‬
‫اگر هزینه های تولید از درامد کسر شود‪ ،‬حاشیه سود محصول مبتنی بر ‪ABM‬‬
‫‪‬‬
‫اگر هزینه های تولید و هزینه های ذخیره شده مشتریان از درامد کسر شود‪ ،‬حاشیه سود مشتری مبتنی بر ‪ABM‬‬
‫درامدهای فروش‬
‫مواد مستقیم‬
‫مواد مستقیم‬
‫مواد مستقیم‬
‫کار مستقیم‬
‫کار مستقیم‬
‫کار مستقیم‬
‫هزینه های غیر‬
‫مستقیم ساخت‬
‫هزینه های غیر‬
‫مستقیم ساخت‬
‫سایر سربار ساخت‬
‫سایر سربار ساخت‬
‫حاشیه سود‬
‫سربار مربوط به‬
‫مشتری‬
‫حاشیه سود‬
‫محصول‬
‫‪ABM‬‬
‫حاشیه سود‬
‫محصول‬
‫‪ABM‬‬
‫‪‬‬
‫اشکال مختلف ‪ ABM‬در عرصه کسب و کار‪ ،‬توسعه کاربردی خواهد داشت‪:‬‬
‫‪‬‬
‫کاربردان درتحلیل فعالیتها وهزینه های فعالیت‬‫ٌ‬
‫‪-‬کاربرد تاثیرفعالیت درتحلیل تفصیلی‬
‫‪‬‬
‫‪-‬کمک به تحقق اهداف مدیریت هزینه و بهبود فرایندها‬
‫‪‬‬
‫‪-‬کمک به بازمهندسی فرایندهای تجاری‬
‫‪‬‬
‫‪-‬معرفی‪ ،‬تیم ‪ ABM‬درشکل دادن فعالیتهای مقطعی‬
‫‪‬‬
‫‪-‬استفاده ازان‪ ،‬جهت کاهش بهای تمام شده بدون کاهش اثربخشی وکارای ی عملیات‬
‫‪‬‬
‫‪-‬کمک موثرتر به طبقه بندی و تفکیک فعالیتهای دارای ارزش ازفعالیتهای فاقد ارزش‬
‫‪‬‬
‫‪-‬کمک کارامد و موثر بر موفقیت مالی مستمر و تصمیم گیری بهتر‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بودجه بندی یکی از مولفه های مهم نظام حسابداری مدیریت یک بنگاه اقتصادی است که بر همه‬
‫اجزاء سازمان تاثیر می گذارد و از منظر تصمیم گیری‪ ،‬وسیع ترین تاثیر در استفاده ازمنابع سازمان را‬
‫در برمی گیرد‬
‫‪‬‬
‫بودجه بندی ابزار و مکانیزم برنامه ریزی و کنترل مدیریت و سنجش عملکرد است بنابر توجه به‬
‫روشهای نوین ازاهمیت زیادی برخورداراست‬
‫‪‬‬
‫‪ ABB‬یک روش سیستماتیک جهت برنامه ریزی و بودجه بندی منابع یک سازمان است‬
‫‪‬‬
‫‪ ABB‬در واقع حسابداری بر مبنای فعالیت معکوس است‪ .‬زیرا ‪ ABB‬را‬
‫می توان در انتهای حسابداری بر مبنای بر مبنای فعالیت شروع کرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬برنامه ریزی مکرر و دائمی را مورد حمایت قرار می دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬مشارکت دادن افراد در اندیشیدن هرچه بهتر برای ارزش تولید سازمان‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬بین خود‪ ABB‬و برنامه ریزی ارتباط و پیوند برقرار می کند‬
‫‪‬‬
‫‪-4‬به بودجه بندی فعالیتها و فرایندهای وظیفه ای مقاطع کسب وکاربرای استراتژی واهداف سازمان می پردازد‬
‫‪‬‬
‫‪-5‬موارد زائد و بی ارزش را در بودجه شناسای ی کرده و برنامه های عملی برای حذف انها ایجاد می کند‬
‫‪‬‬
‫‪-6‬حجم کارها را برای ایجاد سیستم ‪ ABB‬پیش بینی می کند‬
‫‪‬‬
‫‪-7‬راهکارها وگزینه های مالی و غیرمالی را در جهت فرایند بودجه بندی تلفیق می کند‬
‫‪‬‬
‫‪-8‬یک بودجه منعطف رابرمبنای حجم کارفعالیت توسعه می دهد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ هدف ‪ ABB‬نشان دادن ارتباط بین منابعی‬‫است که سازمان برای مصرف آنها جهت تولید‬
‫محصوالت برنامه ریزی می کند‪.‬‬
‫ به کمک ‪ ABB‬باید بر تولید محصوالتی که‬‫موفقیت سازمان را موجب می شوند تمرکز‬
‫یافت‪.‬‬
‫ ‪ ABB‬بر خالف بودجه بندی سنتی که عوامل‬‫هزینه ای نظیر جبران خدمت‪ ،‬ماموریت یا‬
‫آموزش را توصیف می کند‪ ،‬معرف بودجه ای است‬
‫که هزینه خدمات و محصوالت یک سازمان را‬
‫نشان می دهد‪.‬‬
‫ ‪ ABB‬از هزینه یابی بر مبنای فعالیت یا‬‫‪ ABC‬متمایز است و قبل از اینکه سال مالی‬
‫‪‬‬
‫روش بودجه بندی بر مبنای فعالیت نسبت به بودجه‬
‫بندی سنتی مزایای گوناگونی‬
‫دارد‪ .‬از جمله‬
‫مهمترین آنها ‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪-1‬شناسای ی دقیق ترمنابع موردنیازوبودجه بندی واقع بینانه‬
‫‪‬‬
‫‪-2‬استحکام بخشیدن به نظام مسوئلیت خواهی وسنجش عملکرد‬
‫‪‬‬
‫‪-3‬زمینه سازی اعمال مدیریت مبتنی برارزش‬
‫‪‬‬
‫‪ -4‬ایجاد ارتباط منطقی بین هزینه و تولیدات‬
‫‪‬‬
‫بودجه بندی برمبنای فعالیت‪ ،‬معکوس هزینه یابی برمبنای فعالیت است‪.‬مراحل ان‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ -‬براورد تعداد محصول نهای ی(تولیدو فروش برای دوره بعد) و سهم فروش به هریک از مشتریان و یا گروه مشتریان‬
‫‪‬‬
‫‪-‬پیش بینی میزان تقاضای فعالیتها دردرون سازمان‬
‫‪‬‬
‫‪-‬محاسبه انواع و میزان منابع مورد تقاضا برای فعالیتهای پیش بینی شده‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تعیین عرضه واقعی منابع‬
‫‪‬‬
‫‪-‬تعیین ظرفیت منابع‬