دانلود

Download Report

Transcript دانلود

‫با یاد پروردگار‬
‫دکتر ظهیری‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫بافت عصبی‪:‬‬
‫شامل تمام سیستم عصبی بدن‬
‫انواع سلول‪:‬‬
‫‪ -1‬نورون (سلول عصبی)‬
‫‪ -2‬نوروگلی (سلول گلیال یا پشتیبان)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نورون‪:‬‬
‫واحد آناتومیک و فیزیولوژیک دستگاه عصبی‬
‫ویژگیها‪ :‬تحریک پذیری‪ ،‬تولید ایمپالسهای عصبی‪ ،‬و انتقال ایمپالسها‬
sensory input
motor input
sensory receptor
effector
‫‪‬‬
‫اجزا‪:‬‬
‫‪ -1‬جسم سلولی (پریکاریون)‬
‫‪ -2‬زائده آکسون‬
‫‪ -3‬زائده دندریت‬
‫پریکاریون‪:‬‬
‫حجیم ترین قسمت نورون‪ ،‬حاوی هسته و بیشتر ارگانلها‪ ،‬اندازه بسیار متغیر (‪4-150‬‬
‫میکرون)‪ ،‬اشکال متفاوت (زاویه دار‪ ،‬چند سطحی‪ ،‬هرمی)‪ ،‬هسته مدور و درشت و‬
‫یوکروماتیک با هستک کامال مشخص‪ ،‬سیتوپالسم (نوروپالسم) اسیدوفیل‪ ،‬وجود اجزای‬
‫غیر زنده (مانند پیگمان لیپوفوشین‪ ،‬مالنین ‪،‬قطرات چربی‪ ،‬گرانولهای ترشحی‬
‫‪‬‬
‫اجسام نیسل‪ :‬بازوفیل‪ ،‬تجمع ریبوزومهای آزاد‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انواع نورون (بر اساس زوائد پریکاریون)‪:‬‬
‫‪ -1‬چند قطبی‪ :‬دارای یک آکسون و چند دندریت (مانند نورونهای حرکتی)‬
‫‪ -2‬دو قطبی‪ :‬دارای یک آکسون و یک دندریت (نورونهای حس ی مخاط بویایی و نورونهای‬
‫حس ی گانگلیون عصب شنوایی)‬
‫‪ -3‬یک قطبی کاذب‪ :‬تنها یک زائده از پریکاریون خارج می شود‪ .‬ولی به یک آکسون و یک‬
‫دندریت تقسیم می شود‪( .‬نورونهای حس ی گانگلیون نخاعی)‬
Classification of neurons
Structural classification based on number of
processes coming off of the cell body:
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دندریت‪:‬‬
‫از زوائد نورون محسوب می شود‪ ،‬معموال بیش از یک عدد است‪ ،‬کوتاه و منشعب (بسیار‬
‫بلند در نورونهای حس ی‪ ،‬سلولهای پورکینژ در مخچه و سلولهای پیرامیدال در مغز)‪ ،‬دارای‬
‫همه ارگانلها بجز دستگاه گلژی می باشد‪ .‬به انشعابات ظریف و متعدد در انتها ختم می‬
‫شود‪.‬‬
‫وظیفه‪ :‬گیرنده اصلی نورون (انتقال تحریکات دریافتی سایر نورونها یا سلولهای حساس به‬
‫پریکاریون)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫آکسون‪:‬‬
‫زائده منفرد و بلند (گاهی با انشعابات جانبی)‪،‬‬
‫وظیفه‪ :‬انتقال تحریک از پریکاریون به سایر نورونها یا سلولهای سایر بافتها‬
‫نام دیگر آن‪ :‬رشته عصبی (میلین دار یا بدون میلین)‬
‫نکته‪ :‬برخی سلولهای عصب فاقد آکسون می باشند‪( .‬آماکرین در چشم)‬
‫نکته‪ :‬گاهی آکسون کوتاهتر از دندریت است (سلولهای پورکینژ مخچه‪ ،‬پیرامیدال کورتکس‬
‫مخ)‬
‫آکسوملا‪ :‬غشای سیتوپالسمی اطراف آکسون‬
‫آکسوپالسم‪ :‬سیتوپالسم درون آکسون (فاقد اجسام نیسل)‬
‫‪‬‬
‫غالف میلین‪ :‬غالف لیپوپروتئینی است‪ .‬بصورت الیه های متحداملرکز‪ ،‬در اطراف اغلب‬
‫آکسونها که حاصل پیچش غشای سیتوپالسمی سلولهای شوان در اعصاب محیطی و‬
‫سلولهای اولیگودندروسیت در اعصاب مرکزی می باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نحوه تشکیل غالف میلین‪:‬‬
‫نزدیک شدن سلولهای شوان یا اولیگودندروسیت به آکسون‪ ،‬در بر گرفتن آن بصورت نیم‬
‫حلقوی‪ ،‬نزدیک شدن دو لبه نیم حلقه به هم‪ ،‬چسبیدن غشا و پیچش دور آکسون)‬
‫غالف شوان (نوروملا)‪ :‬الیه ظریف در سطح خارجی غالف میلین متشکل از هسته و‬
‫سیتوپالسم سلول شوان‬
‫گره رانویه‪ :‬نواحی فرو رفته در غالف میلین‪ ،‬در حد فاصل دو سلول شوان‬
‫قطعه ابتدایی( ‪ :)Initial segment‬ناحیه بدون میلین آکسون در حد فاصل‬
‫پریکاریون و نقطه شروع غالف میلین‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫رشته عصبی‪:‬‬
‫انواع (بر حسب حضور یا فقدان غالف میلین)‪:‬‬
‫‪ -1‬میلین دار‪ :‬قطور‪ ،‬انتقال سریع تحریک‬
‫‪ -2‬بدون میلین‪ :‬نازک‪ ،‬انتقال کند تحریک‬
‫‪‬‬
‫انواع (بر اساس مسیرانتقال تحریک)‪:‬‬
‫‪ -1‬آوران ‪(Afferent‬حس ی)‪ :‬منتقل کننده تحریکات از محیط به ‪CNS‬‬
‫‪ -2‬وابران ‪(Efferent‬حرکتی)‪ :‬منتقل کننده تحریکات از ‪CNS‬به محیط‬
‫نکته‪ :‬احاطه همه رشته های عصبی محیطی توسط غالف شوان‬
‫‪‬‬
‫اندونوریوم‪ :‬بافت همبند ظریف احاطه کننده رشته عصبی در اعصاب محیطی‬
‫پری نوریوم‪ :‬بافت همبند ضخیم احاطه کننده چندین رشته عصبی‬
‫اپی نوریوم‪ :‬بافت همبند ضخیمتر احاطه کننده چندین دسته عصبی‪ ،‬ایجاد تنه عصبی‬
‫(عصب)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سیناپس‪:‬‬
‫محل تماس نورونها با یکدیگر یا با سلولهای سایر بافتها جهت انتقال تحریک‬
‫انواع (بر حسب ساختارهای دو طرف)‪:‬‬
‫‪ -2‬آکسوسوماتیک (آکسون با پریکاریون)‬
‫‪ -3‬آکسوآکسونیک‬
‫‪ -4‬اکسودندروتیک‬
‫‪‬‬
‫انواع‪:‬‬
‫‪ -1‬الکتریکی‪ :‬انتقال تحریک از راه عبور یونها‪ ،‬عمدتا در ‪CNS‬‬
‫‪ -2‬شیمیایی‪ :‬انتقال تحریک با ترشح نوروترانسمیتر (استیل کولین و نورآدرنالین و‬
‫آدرنالین معمولترین در اعصاب محیطی)‪ ،‬اغلب در سیستم عصبی محیطی و مرکزی‬
‫‪‬‬
‫نحوه انتقال تحریک در سیناپسهای شیمیایی‪:‬‬
‫‪ -1‬ترشح نوروترانسمیتر از وزیکولهای سیناپس ی در انتهای رشته پره سیناپس ی‬
‫‪ -2‬اتصال نوروترانسمیتر ترشح شده به رسپتورهای غشای پست سیناپس ی‬
‫‪ -3‬تغییر نفوذپذیری غشای پست سیناپس ی نسبت به یونها‪ ،‬دپوالریزاسیون غشای پست‬
‫سیناپس ی و انتشار در طول رشته‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
Ca2+
Presynaptic
neuron
Postsynaptic
membrane
Synaptic vesicles
containing
neurotransmitters
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫ترمیم عصب‪:‬‬
‫نورون غیر قابل تقسیم می باشد‪.‬‬
‫ولی گاهی تغییرات قابل برگشت در پریکاریون و آکسون رخ می دهد (تورم پریکاریون چند روز‬
‫پس از قطع عصب‪ ،‬مهاجرت هسته به محیط پریکاریون و ناپدید شدن اجسام نیسل‬
‫(کروماتولیز)‪،‬‬
‫تخریب قسمت دیستال آکسون قطع شده (دژنرسانس والریان)‪ ،‬برداشت آکسون و میلین‬
‫قطعه قطعه شده توسط ماکروفاژها در چند روز‪ ،‬تکثیر سلولهای شوان و پر کردن محل از‬
‫بین رفته رشته عصبی ( ستون توپر سلولی به عنوان راهنما برای رشد ترمیمی آکسون)‬
‫تخریب قسمت انتهایی از بخش پروگزیمال آکسون قطع شده (متصل به پریکاریون)‪ ،‬رشد‬
‫ناحیه سالم و انشعاب به رشته های متعدد‪ ،‬ورود رشته ای به ستون سلولی حاصل از تکثیر‬
‫شوان‪ ،‬ادامه رشد و رسیدن به ارگان عامل‪ ،‬دژنرسانس بقیه رشته ها‬
‫نوروما‪ :‬توده دردناک حاصل از رشته های تکثیر یافته قسمت پروگزیمال (در صورت فاصله‬
‫زیاد بین قطعات پروگزیمال و دیستال)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نوروگلی‪:‬‬
‫سلولهای پشتیبان بافت عصبی‬
‫عملکرد‪ :‬تغذیه و فعالیت و حفظ نورونها‬
‫دارای قدرت تقسیم برخالف نورونها‪ ،‬تمایز در محل آسیب و تشکیل نوعی بافت جوشگاهی‬
‫رنگ آمیزی معمولی‪ :‬فقط هسته قابل مشاهده‬
‫رنگ آمیزی اختصاص ی (با امالح طال و نقره)‪ :‬زوائد سلولها نیز قابل مشاهده‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫انواع (بر حسب خصوصیات مورفولوژیک)‪:‬‬
‫‪ -1‬آستروسیت‬
‫‪ -2‬اولیگودندروسیت‬
‫‪ -3‬میکروگلی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫آستروسیت‪:‬‬
‫ستاره ای شکل‪ ،‬هسته کروی یا بیضوی‪ ،‬کمرنگ‪ ،‬زوائد سیتوپالسمی زیاد‬
‫دارای میکروتوبول و فیالمنتهای حد واسط (فیالمنتهای گلیال)‬
‫جایگاه‪ :‬در بین نورونها چسبیده به رگهای خونی یا نورونها (دخیل در تغذیه و مبادله مواد‬
‫بین خون و نورونها)‬
‫انواع‪:‬‬
‫‪ -1‬پروتوپالسمیک‪ :‬زوائد کوتاه و فراوان‬
‫‪ -2‬رشته ای‪ :‬زوائد بلند و نازک‪ ،‬زوائد کمتر و هسته کوچکتر‪ ،‬عمدتا در ماده سفید‬
‫اعصاب مرکزی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اولیگودندروسیت‪:‬‬
‫معادل سلولهای شوان اعصاب محیطی‬
‫کوچکتر از آستروسیتها‪ ،‬هسته های کوچک و متراکم و زوائد کمتر‬
‫جایگاه‪ :‬ماده خاکستری و سفید‬
‫وظیفه‪ :‬سنتز غالف میلین در اعصاب مرکزی (معادل سلولهای شوان اعصاب محیطی)‪،‬‬
‫میلین سازی چندین رشته عصبی (توسط زوائد)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سلول اپاندیمی‪:‬‬
‫جایگاه‪ :‬سطح داخلی کانال مرکزی نخاع‪ ،‬بطنهای مغزی و سطح شبکه کوروئید‬
‫وظیفه‪ :‬نقش در ترشح مایع مغزی نخاعی ( )‪CSF: Cerebro Spinal fluid‬در‬
‫روی شبکه کوروئید‪ ،‬کمک به حرکت ‪CSF‬در جاهای دیگر‬
‫‪ CSF‬مایعی با ترکیبات مشابه به سرم خون)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫میکروگلی‪:‬‬
‫کوچکتر از آستروسیت و اولیگودندروسیت‬
‫هسته دوکی و تیره‪ ،‬زوائد کوتاه و منشعب و نامنظم‬
‫جایگاه‪ :‬ماده سفید و خاکستری‬
‫وظیفه‪ :‬فاگوسیت کردن‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دستگاه عصبی‪:‬‬
‫اجزا‪:‬‬
‫‪ -1‬دستگاه عصبی مرکزی‬
‫‪ -2‬دستگاه عصبی محیطی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دستگاه عصبی محیطی‪:‬‬
‫اجزا‪:‬‬
‫‪ -1‬گانگلیونها‬
‫‪ -2‬اعصاب محیطی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اعصاب محیطی‪:‬‬
‫انواع‪:‬‬
‫‪ -1‬حس ی (متشکل فقط از رشته های حس ی)‪ :‬انواع سوماتیک و احشایی‬
‫‪ -2‬حرکتی (متشکل فقط از رشته های حرکتی‪ ،‬نورونهای چند قطبی‪ ،‬پریکاریون در شاخ‬
‫آنتریور نخاع)‪ :‬انواع سوماتیک و احشایی‬
‫اعصاب حرکتی سوماتیک‪ :‬اعصاب حرکتی که عضالت مخطط را عصب می دهند‪ ،‬عمل‬
‫ارادی‬
‫اعصاب حرکتی احشایی (جزو دستگاه عصبی اتونوم یا خودکار)‪ :‬اعصاب حرکتی که‬
‫عضالت صاف جدار احشا و سلولهای مترشحه را عصب می دهند‪ ،‬عمل غیرارادی‬
‫اعصاب حس ی سوماتیک‪ :‬اعصاب حس ی که تحریکات دریافتی از پوست و عضالت مخطط‬
‫را به ‪CNS‬منتقل می کند‬
‫اعصاب حس ی احشایی‪ :‬اعصاب حس ی که تحریکات دریافتی از احشا را به ‪CNS‬منتقل‬
‫می کنند (بدون آگاهی انسان‪ ،‬جزو دستگاه عصبی خودکار یا اتونوم)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫دستگاه عصبی مرکزی‪:‬‬
‫بخش ی از سیستم عصبی واقع در محفظه استخوانی (جمجمه و ستون مهره ها)‬
‫شامل مغز و نخاع‬
‫دارای دو ماده سفید و خاکستری‬
‫ماده سفید‪:‬‬
‫حاوی رشته های عصبی و سلولهای گلیال‬
‫بیشتر رشته های میلین دار (علت سفید دیده شدن)‬
‫آستروسیتها اکثرا نوع رشته ای‬
‫ماده خاکستری‪:‬‬
‫حاوی پریکاریونها و سلولهای گلیال‬
‫آستروسیتها اکثرا نوع پروتوپالسمیک‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫نخاع‪:‬‬
‫رابط بین مغز و سایر نقاط بدن (رساندن فرامین صادره از مغز به نقاط دیگر و رساندن‬
‫پیامهای عصبی نواحی مختلف به مغز)‬
‫بیضوی شکل در مقطع عرض ی‪ ،‬ماده خاکستری در وسط و ماده سفید در اطراف‪،‬‬
‫ماده خاکستری‪:‬‬
‫به شکل ‪ ،H‬دارای دو شاخ دورسال و دو شاخ ونترال‬
‫شاخ دورسال‪ :‬ناحیه حس ی‪ ،‬باریک و بلند‪ ،‬پریکاریونهای حس ی مدور و کوچک‬
‫شاخ ونترال‪ :‬ناحیه حرکتی‪ ،‬پهن و کوتاه‪ ،‬پریکاریونهای حرکتی چند وجهی و بزرگ‬
‫کانال اپاندیمی (مرکزی)‪ :‬مفروش توسط یک ردیف سلول اپاندیمی‬
‫ماده سفید‪:‬‬
‫دارای رشته های میلین دار و بدون میلین و سلولهای گلیال‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مخچه‪:‬‬
‫وظیفه‪ :‬کنترل حرکات عضالت مخطط‪ ،‬حفظ تعادل بدن و تون عضالنی‬
‫ماده خاکستری محیطی (کورتکس) و ماده سفید مرکزی (برعکس نخاع)‬
‫درخت زندگی‪ :‬منظره درخت مانند مقاطع مخچه ناش ی از چینهای متعدد کورتکس مخچه‬
‫الیه های کورتکس (از خارج به داخل)‪:‬‬
‫‪ -1‬مولکولر‪ :‬محیطی ترین الیه‪ ،‬بالفاصله زیر نرم شامه‪ ،‬حاوی نورونهای با هسته بیضوی‬
‫و مدور‪ ،‬کمرنگ در رنگ آمیزی‬
‫‪ -2‬سلولهای پورکینژ‪ :‬یک ردیف سلول با فواصل منظم‪ ،‬پریکاریون بزرگ و گالبی شکل‪،‬‬
‫‪ -3‬گرانولر‪ :‬تعداد زیاد سلولهای گرانولر فشرده به هم‪ ،‬بنظر متشکل فقط از هسته ها‬
‫(بعلت پر رنگ بودن هسته ها و کمرنگ بودن سیتوپالسم)‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫مخ‪:‬‬
‫مرکز تجزیه و تحلیل اطالعات رسیده‪ ،‬یادگیری و خاطره‬
‫ماده خاکستری محیطی (کورتکس) و ماده سفید مرکزی‬
‫کورتکس‪ :‬ضخامت ‪ 2-3‬میلیمتر‪ ،‬دارای چین و شکنج برای افزایش سطح‪،‬‬
‫الیه ها (از خارج به داخل)‪:‬‬
‫‪ -1‬مولکولر (سلولهای افقی کاخال)‬
‫‪ -2‬گرانولر خارجی‬
‫‪ -3‬پیرامیدال خارجی‬
‫‪ -4‬گرانولر داخلی‬
‫‪ -5‬پیرامیدال داخلی (گانگلیونی)‪ :‬سلولهای بتز ‪(Betz‬پیرامیدال بزرگ)‬
‫‪ -6‬مالتیفورم (مختلف الشکل)‬
‫‪ ‬پرده های مغز و نخاع (از خارج به داخل)‪:‬‬
‫‪ -1 ‬سخت شامه (پاکی مننژ)‬
‫‪ -2 ‬عنکبوتیه‬
‫‪ -3 ‬نرم شامه‬
‫‪ ‬لپتومننژ‪ :‬مجموع عنکبوتیه و نرم شامه‬
‫‪ ‬فضای اپیدورال‪ :‬فضای بین سخت شامه و پریوست استخوان (در‬
‫نخاع)‪ ،‬حاوی شبکه وریدی و بافت همبند شل و بافت چربی‬
‫‪ ‬فضای ساب دورال‪ :‬فضای زیر سخت شامه‬
‫‪ ‬فضای ساب آراکنوئید‪ :‬فضاهای موجود بین ترابکولهای عنکبوتیه با نرم‬
‫شامه‪ ،‬حاوی ‪ ،CSF‬محل عبور رگهای خونی‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫سد خونی‪ -‬مغزی‪:blood brain barrier‬‬
‫عوامل موثر در ایجاد‪:‬‬
‫‪ -1‬پیوسته بودن مویرگهای تغذیه کننده ‪CNS‬‬
‫‪ -2‬وجود اتصاالت محکم بین سلولهای آندوتلیال‬
‫‪ -3‬کم بودن تعداد وزیکولهای حمل کننده در سلولهای آندوتلیال عروق مغزی‬
‫‪ -4‬حضور ضمائم سلولهای گلیال در اطراف مویرگها‬
‫خسته نباشید‬