مرحله عملیات عینی
Download
Report
Transcript مرحله عملیات عینی
استاد :دکتر کدخدا
تهیه کننده :مهدی هاشمی
مراحل
سن تقریبی
دستاورد های مهم
توضیحات
تشکیل مفهوم (( پایداری ش یء)) و پیشروی تدریجی بهره هوش ی ( :کانا) – محرک های
از رفتار های بازتابی به سمت رفتار هدف گرا
شنیداری و دیداری – نگاه کردن
حس ی -حرکتی
تولد تا 2سالگی
پیش عملیاتی
2تا 7سالگی
پرورش توانایی استفاده از نماد ها برای بازنمایی
اشیای موجود در محیط تفکر خود محور و متمرکز
می ماند
عملیات عینی
7تا 11سالگی
توانایی فکر کردن منطقی بهبود می یابد .از جمله
تواناییهای جدید ،استفاده از عملیات برگشت
پذیر است .تفکر تمرکز زدایی می شود ،خود
محوری حل مسئله را کمتر محدود می سازد .
امکان تفکر انتزاعی وجود ندارد .
11سالگی تا بزرگسالی
امکان تفکر انتزاعی و نمادی وجود دارد .مسایل را
می توان از طریق استفاده از آزمایشگری حل کرد .
به چشم های کودک هوش کودک را
افزایش می دهد
عملیات صوری
بهره هوش ی ( :کالیو) – مهد کودک
تجربه کودک
کودکان محیطشان را با استفاده از حواس و مهارتهای حرکتی شان کاوش می کنند.
پیاژه معتقد بود همه ی کودکان با گرایش فطری به تعامل با محیط و معنی دادن به آن متولد می شوند .
در آغاز همه کودکان از رفتارهای فطری به نام بازتابها برخور دارند .
ملس کردن لب های کودک = مکیدن انگشت توسط نوزاد
وقتی انگشت خودتان را در کف دست نوزاد قرار دهید ،آن را محکم می گیرد .
کودک از این بازتابها برای به وجود آوردن الگو های رفتاری جالبتر و عمدی استفاده میکند .
برای اولین بار کودکان می توانند اشیا و رویداد ها را به صورت ذهنی باز نمایی کنند ؛ اکنون چیزی که آن را (( تفکر )) می نامیم
پدیدار می شود .
این پیشرفت مهمی است ،زیرا به معنی آن است که کودک میتواند درباره رفتار فکر کند وآن را برنامه ریزی کند.
ویژگی دیگر مرحله حس ی – حرکتی پی بردن به پایداری ش ی ء است .
پیاژه معتقد بود که کودکان باید یاد بگیرند حتی زمانی که اشیا جلوی دید کودک نیستند ،وجود دارند .
زمانی که کودکان پایداری ش ی ء را پرورش می دهند ،گامی به سمت تفکر پیشرفته تر برمی دارند .
این یادگیری ابتدا تصادفی و بعدا از طریق تالشهای کوشش و خطای عمدی
در پایان مرحله حس ی – حرکتی از روش کوشش و خطای اولیه به روش برنامه ریزی شده ی حل مسئله پیشروی می کنند.
اول :تولد تا 2ماهگی (دوره غلبه ی بازتاب های شرطی مانند مکیدن )
دوم 2:تا 4ماهگی (دوره جذب تجارب جدید وانطباق و طراحی ساختارهای جدید شناختی مانند شیشه به جای پستا نک وگرفتن
اسباب بازی.
سوم 4:تا8ماهگی (دوره درک علت و معلول های ساده و هماهنگی حواس بینایی و المسه .مثال :آخرباری که نوزاد با دست
خود به شیشه زد،به او شیر داده شد و بدین ترتیب او حاال طرحی را برای دست زدن به شیشه ی شیر آغاز می کند.
چهارم 8:تا 12ماهگی (دوره درک بسیار ساده ازمفهوم زمان و دوره ی درک بقای ش ی ء مثال :نوزادی که گریه می کند تا کس ی
او را بلند کند وقتی صدای پای پدرش را در راهروی منتهی به اتاقش می شنود ساکت می شود .او می داند که بیش از چند ثانیه
ی دیگر تا آرامش ا وفاصله نمانده است .
پنجم 12 :تا 18ماهگی ( دوره ی آغاز تجربه کردن جهان خارج و دستیابی به اولین تجارب حل مسئله و افزایش تقلیداز سایرین.
مثال کودکان وسایل را پرت می کنند،گاز می گیرند ،لجاجت می ورزند ،اشیاء می شکنند ،صرفا برای اینکه ببینند چه اتفاق می
افتد.
ششم 18 :تا 24ماهگی (دوره ی آغاز فکرکردن ،ایجاد تصور اشیاء در ذهن خود ودستیابی به راه های جدید برای حل مسأله
.
علت نامگذاری این مرحله به پیش عملیاتی آن است که کودکان دراین مرحله هنوز قادر به تفکر عملیاتی یا تفکر منطقی نیستند .
در این مرحله زبان کمک زیادی به رشدشناختی کودک می کند و او را قادر می سازد تا پدیده ها و امور مختلف را به طور نمادی
مورد بررس ی قرار داده و مفاهیم مختلف را بشناسد .
توانایی استفاده از نمادها واندیشیدن بر اساس آنها کارکرد نشانه شناختی نام گرفته است به طور مثال کلمه « صندلی »یا تصویر
یک صندلی برای بازنمایی یک صندلی است که عمال موجود نیست .
کودکان پیش دبستابی بر خالف نوباوگان ( که با دستکاری کردن اشیا می توانند از محیطشان آگاه شودند ).برای فکر کردن به چیز
ها توانایی بیشتری دارند و می توانند برای بازنمایی ذهنی اشیا از نماد ها استفاده کنند.
زبان و مفاهیم کودکان با سرعت شگفت انگیزی رشد می کنند.
تفکر آنها عمدتا ابتدایی است .
پیاژه :کودکان کوچک می توانند اصل نگهداری ذهنی را درک کنند .
ناتوانی در نگهداری ذهنی به رغم ایجاد تغییر در شکل ظاهری یا وضع مکانی یک ش یء اگر چیزی به آن اضافه یا
چیزی از آن کاسته نشود در مقدار واقعی آن تغییری ایجاد نمی شود .
مثال :اگر در حضور کودکی که در مرحله پیش عملیاتی قرار دارد ،شیر را از یک ظرف باریک و بلند به داخل ظرف
کم عمق و پهن بریزید ،او قاطعانه باور خواهد کرد که ظرف بلند شیر بیشتری دارد (شکل 2-2کتاب ) .
این کودک فقط بر یک جنبه ( ارتفاع شیر ) تمرکز می کند و جنبه های دیگر را نادیده و نمی تواند متقاعد شود که
مقدار شیر یکسان است .
چند جنبه از تفکر پیش عملیاتی به توجیه این خطا در تکالیف نگهداری ذهنی کمک می کنند .یکی از این جنبه ها
تمرکز است :توجه کردن فقط به یک جنبه از موقعیت .در شکل 2-2کودک کودکان ممکن است ادعا کنند که
بعد از ریختن ،مقدار کمتری شیر وجود دارد ،زیرا روی ارتفاع شیر تمرکز می کنند و عرض را نادیده می گیرند .
تفکر کودکان پیش دبستانی برگشت ناپذیر است .به عقیده پیاژه ،برگشت پذیری جنبه بسیار مهم تفکر است .
برگشت پذیری عبارت است از توانایی تغییر دادن جهت تفکر به طوری که فرد بتواند به نقطه آغاز برگردد.
ویژگی دیگر کودک پیش عملیاتی ،تمرکز او بر حالتهاست.
کودکان به صورت شهودی تفکر می کنند.
از نظر تفکر خود محور هستند ؛ کودکان در این مرحله باور دارند هرکس ی دنیا را دقیقا مانند آنها می بیند .
از آنجایی که کودکان پیش عملیاتی نمی توانند دیدگاه دیگران را درک کننند ،معموال رویداد ها را کامال با توجه به
خودشان تعبیر می کنند .
هنوز کودک در این مرحله مانند بزرگساالن فکر نمی کنند .
بیشتر دنیا را ظاهری و سطحی می بینند ودر تفکر انتزاعی مشکل دارند.
فالول کودک عملیات عینی را به این صورت توصیف می کند (( :کس ی که روش حل مسئله فاقد قدرت تخیل ،عینی و عملی
اختیار می کند ،روش ی که همواره روی واقعیت قابل درک و قابل استنباطی تمرکز دارد که درست جلوی روی او قرار دارد .
کودک دوره ابتدایی نظریه پرداز نیست )).
اصطالح مر حله عملیات عینی این روش فاقد قدرت تخیل را منعکس می سازد .کودکان در این مرحله می توانند مفاهیم را
تشکیل دهند ،روابط را درک کنند ،و مسایل را حل نمایند ،ولی فقط در صورتی که آنها اشیا و موقعیتها ی آشنا را شامل باشند
.
در طول سالهای مدرسه ابتدایی ،توانایی شناختی کودکان تغییرات
چشمگیری می کنند .
دیگر در رابطه با مسایل نگهداری ذهنی مشکل ندارد ؛
زیرا مفهوم برگشت پذیری را کسب کرده اند .
تفاوت اساس ی دیگر کودک پیش عملیاتی با کودک عملیات عینی در این است که کودک کوچکتر
که در مرحله پیش عملیاتی قرار دارد ،به ظواهر درک شده پاسخ می دهد .در حالی که کودک بزرگتر که در مرحله
عینی قرار دارد ،به واقعیت استنباطی واکنش نشان می دهد.
ردیف کردن :یعنی قراردادن اشیاء و امور پشت سرهم برحسب یکی از ویژگی های آن ها.
( چیدن چیز ها با توالی منطقی )
فراروندگی :توانایی پی بردن به رابطه دو ش یء براساس آگاهی از روابط نسبی آنها با ش یء سوم .
کودکان در مقاطع ابتدایی از تفکر خود محور به سمت تفکر تمرکز زدا یا عینی پیش می روند .
تفکر تمرکز زدا به کودکان امکان می دهد تا بفهمد برداشتهای دیگران با آنها تفاوت دارند .
آخرین توانایی ای که کودکان در مرحله عملیات عینی کسب می کنند .درون گنجی طبقه ای است.
چرا کودکان عملیات عینی برخالف کودکان پیش عملیاتی در مقایسه کردن مشکلی ندارند:
اوال :تفکر آنها برگشت پذیر شده است ( رابطه جزء و کل ).
ثانیا :تفکر تمرکز زدایی شده است ،طوری که کودک می تواند روی به طور همزمان روی دو طبقه تمرکز کند.
ثالثا :تفکر کودک محدود به جزء – جزء نیست بلکه آنها می توانند به روابط جزء – کل نیز بپردازند .
تقریبا زمانی که بلوغ فرا می رسد ،تفکر کودکان به صورتی که مشخصه بزرگساالن است شروع به رشد می کند.
پیش نوجوانان تفکر انتزاعی را کسب می کنند ،و امکانات را فراتر از زمان حال در نظر می گیرند.
در مرحله عملیات صوری توانایی پرداختن به موقعیتهای بالقوه و فرض ی پرورش می یابد .
آزمایش شکل ( )2-4اینهلدر و پیاژه :به کودکان پاندولی داده می شد که شامل نخ و وزنه ای در انتها آن بود .از آنها
خواسته می شد بگویند کدام یک از این نیروها بر سرعت نوسان پاندول تأثیر دارد .
نوجوانی که به مرحله عملیات صوری رسیده است ،کامال به طور منظم با این مسئله برخورد می کند
و هر بار یک عامل را تغییر می دهد .
ایجاد کردن روابط انتزاعی از اطالعات موجود و بعد مقایسه کردن این روابط انتزاعی با یکدیگر ،مهارت زیر بنای
تکالیف متعددی است که نوجوانان در آنها پیشرفت می کنند.
توانایی دیگری که پیاژه و دیگران آن را در نوجوانان تشخیص دادند ،توانایی استدالل کردن درباره موقعیتها و
شرایطی است که تجربه نشده اند .
تواناییهایی که تفکر عملیات انتزاعی را تشکیل میدهند :
فکر کردن به صورت انتزاعی
آزمودن فرضیه ها
تشکیل دادن مفاهیمی که از واقعیت مادی مستقل هستند ،برای یادگیری مهارتهای سطح باالتر حیاتی هستند .
مثال :یادگیری جبر و هندسه انتزاعی ،مستلزم استفاده از تفکر عملیات صوری است که درک مفاهیم دشوار در علوم
،علوم اجتماعی ،و موضوعات دیگر نیز آن را ایجاب میکند .
تفکری که مشخصه مرحله عملیات صوری است معموال بین 11تا 15سالگی پدیدار می شود ،اما خیلی از افراد به این
مرحله نمی رسند .
افراد در برخی موقعیتها از تفکر عملیات صوری استفاده می کنند .
به عقیده پیاژه ،مرحله عملیات صوری ،رشد شناختی را منسجم می کند .بااین حال ،رشد عقالنی می تواند تا بعد
از نوجوانی ادامه یابد .
به عقیده او شالوده ی رشد شناختی ریخته شده است و نیازی نیست ساختار های دیگری به وجود آیند
تنها چیزی که ضرورت دارد ،دانش اضافی و پرورش طرحواره های پیچیده تر است.
نظریه پیاژه بررس ی رشد انسان را به کلی متحول ساخت و هنوز هم از چند جهت بر آن حاکم است
انتقاد ها و تجدید نظر ها در نظریه پیاژه
یکی از اصول مهم پیاژه این است که رشد مقدم بر یادگیری است (.پیاژه معتقد به ثابت بودن مراحل رشد بود واعتقاد
داشت ،مفاهیمی چون نگهداری ذهنی را نمی توان آموخت )
• پژوهش مواردی را به اثبات رسانده که در آنها تکالیف پیاژه را می توان در مراحل رشد پیش تر ،به کودکان یاد داد.
پژوهشهای مشابهی نیز به ارزیابی مجدد خود محوری کودکان منجر شده است .
نوباوگان جنبه هایی از پایداری ش یء را خیلی زودتر از آنچه پیاژه بیپ بینی کرد نشان می دهند .
نتیجه این پژوهش دلیل بر آن است که کودکان – مخصوصا زمانی که دانش عملی آنها ارزیابی شده باشد – از آنچه
پیاژه تصور می کرد ،شایسته ترند .
انتقاد دیگر مربوط به نظریه ( مرحله ای ) او میباشد .خیلی از پژوهشگران مطمئن نیستند مراحل رشد گسترده ای
وجود داشته باشند که بر همه نوع تکالیف شناختی تأثیر بگذارند در عوض ،آنها معتقدند
که مهارتهای کودکان به شیوه های مختلف در تکالیف مختلف پرورش می یابند و تجربه آنها می تواند بر آهنگ رشد تأثیر
نیرومندی داشته باشد
تلویحات آموزش ی نظریه پیاژه
نظریه های پیاژه مهمی بر نظریه و کاربست آموزش داشته اند .
اوال ،این نظریه ها توجه را روی عقیده ی آموزش متناسب با رشد متمرکز کردند
آموزش ی که روی محیطها ،برنامه درس ی ،مواد آموزش ی ،و تدریس تأکید دارد که با تواناییهای جسمانی و شناختی دانش
آموزان و نیازهای اجتماعی و هیجانی آنها متناسب باشند .
لورا ِب ِِ ِِرک تلویحات آموزش ی مهمی را که از نظریه پیاژه به دست آمده اند ؛ به صوت زیر خالصه میکند:
-1تمرکز بر فرآیند تفکر کودکان ،نه فقط بر ثمرات آن.
-2تشخیص نقش مهم در گیری فعال و خود انگیخته کودکان در فعالیتهای یادگیری .
-3عدم تاکید بر فعالیتهایی که هدف آنها این است که کودکان از نظر تفکر مانند بزرگساالن شوند .
-4پذیرش تفاوتهای فردی در پیشروی رشد.
دیدگاه های نو پیاژه ای و پردازش اطالعات درباره رشد
نظریه های نوپیاژه ای تغییرات در نظریه پیاژه هستند که سعی دارند نقطه ضعفهای این نظریه را برطرف کنند و به
مشکالتی بپردازند که منتقدان آن مشخص کرده اند
-1توانایی عمل کردن کودکان در مرحله ای خاص به مقدار زیاد به تکالیف خاص ی که با آن مواجه می شوند بستگی دارد
( گلمن و برنمن)
-2آموزش و تجربه از جمله تعاملهای اجتماعی می توانند رشد کودکان را شتاب بخشند ( دوریس ،فالول ،میلر )
-3فر هنگ تأثیر مهمی بر رشد دارد ( گلمن و برنمن ؛ ُرگاف و چاواجای )
کیس که مانند پیاژه معتقد است کودکان مراحل رشد را می گذرانند ،یک نمونه از کار نو پیاژه ای ها ارایه داده است.
مراحلی که کیس مطرح کرده است با مراحلی که پیاژه آنها توصیف کرده از این نظر تفاوت دارند که روشها ی پردازش
اطالعات پیچیده تر می شوند ،اما لزوما متفاوت نیستند .کیس برخالف پیاژه معتقد است که تغییر رشد بر پایه
توانایی کودک در پردازش و یادآوری اطالعات استوار است .
کیس :قابلیت حافظه کوتاه مدت نه تنها با رسش مغز افزایش می یابد ،بلکه با تمرین و آموزش کار آمدتر می شود و رشد
شناختی در تکالیف مختلف ،با سرعت متفاوتی صورت می گیرد .
رویکرد ها ی پردازش اطالعات ،جایگزینی برای دیدگاههای پیاژه در مورد مراحل رشد شناختی هستند
نظریه پردازان پردازش اطالعات با توصیف پیاژه از شناخت موافق اند ،ولی برخالف او معتقدند که مهارتهای تفکر را
می توان مستقیما آموزش داد .افرادی مانند زیگلر .
نظريه ويگوتسگي بر پايه دو عقيده مهم استوار است ؛
اوال ،او اعالم كرد كه فقط در چارچوب بستر هاي تاريخي و فرهنگي كه كودكان تجربه مي كنند ،مي
توان رشد عقالني را شناخت .
ثانيا ،او معتقد بود كه رشد به سيستمهاي نشانه كه افراد با آنها بزرگ شده اند بستگي دارد.
سيستم نشانه :نماد ها يي هستند كه فرهنگها آنها را به وجود مي آورند تا به افراد كمك شود فكر
كنند ،ارتباط برقرار كنند ،و مسايل را حل كنند .
ويگوتسگي بر خالف پيا ژه معتقد بود كه رشد شناختي قويا با درون داد ناش ي از ديگران ارتباط
دارد .با اين حال ،او مانند پياژه باور داشت كه فراگيري سيستمهاي نشانه طبق مراحل تغيير
ناپذير روي مي دهد كه براي همه كودكان يكسان است .
به ياد بياوريد كه نظريه پياژه اعالم مي دارد كه رشد مقدم بر يادگیري است .
نظريه ويگوتسكي يادگیري عبارت است از فراگیري نشانه ها به وسيله آموزش و اطالعات حاصل از ديگران .
رشد عبارت است از دروني ساختن اين نشانه ها توسط كودك ،به طوري كه بتواند بدون كمك ديگران فكر
كند و مسايل را حل نمايد .اين توانايي خود گرداني ناميده مي شود .
اولین مرحله رشد خود گرداني و تفكر مستقل اين يادگیري است كه اعمال و اصوات معني دارند .
دومین مرحله پرورش دادن ساختار هاي دروني و خود گرداني ،تمرين را شامل مي شود .
مرحله آخر عبارت است از به كارگیري نشانه ها براي فكر كردن و حل كردن مسايل بدون كمك ديگران .
گفتار خصوص ي :مكانیزمي است كه ويگوتسكي براي تبديل كردن آگاهي مشترك به آگاهي شخص ي روي آن
تأكيد كرده است.
منطقه مجاور رشد :نظريه ويگوتسكي حاكي است كه رشد شناختي و توانايي استفاده از فكر براي كنترل
كردن اعماملان ،ابتدا به تسلط يافتن بر سيستمهاي ارتباط فرهنگي و بعد به يادگیري به كار بردن اين
سيستمها براي تنظيم كردن فرآيند هاي فكرمان نياز دارد .
مهمترين خدمت نظريه ويگوتسگي تأكيد آن بر ماهيت اجتماعي – فرهنگي يادگیري است .
ويگوستكي معتقد بود يادگیري زماني روي مي دهد كه كودكان در محدوده منطقه مجاور رشد شان كار
كنند .
پشتيباني مفهوم مهمي كه از نظريه يادگیري اجتماعي ويگوتسكي به دست آمده ،پشتيباني است :كمكي
كه كه همساالن يا بزرگساالن ماهر تر تامین مي كنند .
معموال پشتيباني به معني تأمین كردن مقدار زيادي حمايت در مراحل مقدماتي يادگیري براي كودك و بعد
كاهش دادن آن است به طوري كه كودك به محض اينكه توانا شد ،خودش مسئوليت بپذيرد.
يادگیري مشاركتي :به موجب آن كودكان با هم كار مي كنند تا به يادگیري يكديگر كمك كنند .
ويگوتسكي درباره آموزش و پرورش دو اشاره مهم دارد .
اوال ترتيب دادن يادگیري مشاركتي در بین گروههايي از دانش آموزان با سطح توانايي مختلف بسيار مفيد واقع مي شوند.
ثانيا رويكرد ويگوتسكي به آموزش بر پشتيباني تأكيد دارد ،به طوري كه دانش آموزان براي يادگیري خودشان مسئوليت
به طور فزاينده بيشتري را مي پذيرند .
كاربرد نظريه ويگوتسكي در كالس
از مفهوم منطقه مجاور رشد ويگوتسكي چنین بر مي آيد كه رشد ،هم به وسيله آنچه كودك مي تواند به طور
مستقل انجام دهد و هم آنچه كودك مي تواند به ياري يك فرد بزرگسال يا همسال ماهرتر انجام دهد ،
تعريف مي شود .
به عقيده ويگوتسكي ،براي اينكه برنامه درس ي از لحاظ رشد ،مناسب باشد ،آموزگار بايد فعاليتهايي را برنامه
ريزي كند كه نه تنها آنچه را كه كودكان مي توانند خودشان انجام دهند ،بلكه آنچه را كه مي توانند با
كمك ديگران ياد بگیرند ،در بر داشته باشند .
رشد شخص ي و اجتماعي نیز مانند رشد شناختي اغلب بر حسب مراحل توصيف شده اند .
نتيجه كار اريكسون نظريه رواني – اجتماعي ناميده مي شود ،زيرا اصول روان شناختي و رشد اجتماعي را
مرتبط مي كند .
مراحل رشد رواني – اجتماعي
مرحله : 1اعتماد در برابر بي اعتمادي ( تولد تا 18ماهگي )
هدف نوباوگي پرورش دادن اعتماد بنيادي در زندگي است .
اعتماد بنيادي (( :حسن نيت ديگران به عالوه درك اساس ي قابليت اعتماد خود فرد )).
مرحله :2خود مختاري در برابر ترديد ( 18ماهگي تا 3سالگي )
در اين سن كودكان ديگر نمي خواهند كامال به ديگران وابسته باشند بلكه براي خود مختاري يعني ،توانايي
انجام دادن كارها توسط خودشان تالش مي كنند.
اريكسون معتقد بود كه كودكان در اين مرحله ميل دوگانه اي به نگهداشتن و رها كردن دارند.
مرحله : 3ابتكار در برابر احساس گناه ( 3تا 6سالگي ) دراين دوره رشد مداوم مهارتهاي حركتي و زبان
كودكان به آنها امكان مي دهد در كاوش كردن محيط اجتماعي و مادي خودشان به طور فزاينده اي بي پروا و
پر انرژي باشند .
مرحله :4سخت كوش ي در برابر حقارت ( 6تا 12سالگي ) وارد شدن به مدرسه ،گسترش عظيم دنياي
اجتكماعي كودك را به همراه دارد .آموزگاران و همساالن اهميت فزاينده اي براي كودك پيدا مي كنند ،در
حالي كه نفوذ والدين كاهش مي يابد .
مرحله : 5هويت در برابر سردر گمي نقش ( 12تا 18سالگي ) اريكسون معتقد بود در دوره نوجواني فیزيو
لوژي به سرعت در حال تغيیر فرد ،همراه با فشار هايي كه براي تصميم گیري در باره تحصيالت و شغل
آتي به او وارد مي شود ،نياز به مورد سوال قرار گرفتن و بازنگري در هويت رواني – اجتماعي را كه در مراحل
پيشین تشكيل شده بود ،به وجود مي آورند ( .نوجواني دوران تغيیر است )
مرحله : 6صميميت در برابر انزوا (جواني) زمينه براي سهيم كردن فردي ديگر در زندگي شان آماده مي
شود .اكنون جوان آماده است تا رابطه صميمانه تازه اي را با فردي ديگر تشكيل دهد.
مرحله :7زايندگي در برابر در خود فرو رفتگي ( ميانسالي )
كردن نسل بعدي )) ركورد و تحليل ر فتگي ميان فردي ))
زايندگي عبارت است از (( عالقه به تشكيل دادن و هدايت
مرحله :8انسجام در برابر ناميدي ( اواخر بزرگسا لي ) در آخرين مرحله رشد رواني – اجتماعي ،افراد به گذشته مي
نگرند .پذيرش شكستها و محدوديتها و ....
نظريه رشدپياژه:ساختار وتوانايي هاي ابتدا رشد مي كنند بعدآ توانايي هاي شناختي قابليت استدالل كردن را در مورد
موقعيت اجتماعي تعيین مي كند
اولین مرحله رشد اخالقي دگر مختار ناميد كه مرحله واقع گرايي اخالقي نانميده مي شود
دومین مرحله خود مختار يا اصول اخالقي همياري ناميد اين اصول زماني پديدار مي شوند كه دنياي اجتماعي كودك تا
حدي گسترش يافته باشند
مراحل استدالل اخالقي كلبرگ:
افراد 6مرحله ي قضاوت يا استدالل اخالقي را پشت سر مي گذارند
اين 6مرحله در 3سطح طبقه بندي شده است
سطح پيش عرفي :جهت گیري تنبيه و اطاعت -جهت گیري نسبي گراي وسيله اي
جهت گیري قانون نظم
سطح عرفي :جهت گیري پسر خوب -دختر خوب
سطح پس عرفي :جهت گیري قرارداد اجتماعي – جهت گیري اصول اخالقي همگاني