مبانی-سازمان

Download Report

Transcript مبانی-سازمان

1
‫دانشگاه جامع علمی‬
‫کاربردی بهزیستی‬
‫مبانی سازمان و مدیریت‬
‫مهدی آراسته‬
‫‪[email protected]‬‬
‫‪2‬‬
‫پاییز ‪92‬‬
3
‫هنر گوش دادن را فرا‬
‫گیريد‪،‬‬
‫فرصت‌ها گاهي به آهستگي‬
‫در مي‌زنند‪.‬‬
‫‪4‬‬
‫تصمیم گیری‌‬
‫اکثر مدیران از تحلیل اینکه چگونه یک تصمیم را اتخاذ می کنند‪ ،‬ناتوانند‪.‬‬
‫تصمیم گیری و مدیریت مترادف هستند‪.‬‬
‫لحظه تصمیم گیری یا کل فراگرد طوالنی و پیچیده تصمیم گیری؟‬
‫جرج هوبر معتقد است که مراحل مسئله یابی‪ ،‬تصمیم گیری‪ ،‬انتخاب و حل مسئله‬
‫با هم تفاوت دارند‪.‬‬
‫‪5‬‬
6
‫رابطه فراگرد تصمیم گیری و حل مسئله‬
‫‪ ‬فعالیتهای مربوط به تشخیص وجود مسائل و تعیین میزان اهمیت آنها مسئله یابی‬
‫‪ ‬فعالیتهای مربوط به شناسائی‪ ،‬تعریف و تشخیص ماهیت مسائل‬
‫‪ ‬فعالیتهای مربوط به ساختن و یافتن راه حلهای بدیل‬
‫‪ ‬فعالیتهای مربوط به ارزیابی بدیل ها و انتخاب یکی از آنها‬
‫‪ ‬فعالیتهای مربوط به اجرای راه حل انتخاب شده‬
‫‪7‬‬
‫مسئله یابی‬
‫‪ ‬فراگرد شناسایی مسائل و تعریف و اولویت بندی آنها را مسئله یابی می نامند‪.‬‬
‫‪ ‬فراگرد مسئله یابی‪:‬‬
‫برای آگاهی از وجود مسئله در سازمان‪ ،‬مجموعه ای از روشها به صورت رسمی و‬
‫غیررسمی به کار می روند‪.‬‬
‫‪8‬‬
‫مسئله یابی رسمی‬
‫‪ ‬در مجموعه روشهای رسمی مسئله یابی‪ ،‬از یک رویه مستقیم و سه رویه ی غیر‬
‫مستقیم استفاده می شود‪:‬‬
‫‪ ‬رویه مستقیم‪:‬‬
‫‪ ‬در رویه مستقیم مدیر خودش از طریق روی دادن اتفاقات ذیل‪ ،‬به وجود مسئله‬
‫پی می برد‪:‬‬
‫‪ ‬الف) تغییر روندهای قبلی‬
‫‪ ‬ب) انحراف از برنامه تنظیم شده‬
‫‪ ‬ج) پیش ی گرفتن رقبا‬
‫‪9‬‬
‫رویه های غیر مستقیم‬
‫‪ -1 ‬مسئله یابی از طریق کارکنان‬
‫‪ -2 ‬مسئله یابی از طریق مافوق ها‬
‫‪ -3 ‬مسئله یابی از طریق ارباب رجوع یا مشتری‬
‫‪10‬‬
‫مسئله یابی غیر رسمی‬
‫‪ ‬تقریبأ هشتاد درصد مدیران قبل از دریافت اطالعات از مجاری رسمی از وجود‬
‫مسئله آگاه بوده اند‪.‬‬
‫‪ ‬آنان اظهار می کردند که اطالعات مورد نظر را از طریق ارتباطات غیررسمی دریافت‬
‫کرده و با بهره گیری از بینش شخص ی آنها را تکمیل کرده اند‪.‬‬
‫‪ ‬فراگرد مسئله یابی غیررسمی از بینش شخص ی افراد ناش ی می شود و مجاری‬
‫ارتباطی غیررسمی را به کار می گیرند‪.‬‬
‫‪11‬‬
‫فراگرد حل مسئله و تصمیم گیری‬
‫‪ ‬به فعالیتهای گسترده ای که به منظور یافتن و اجرای راه حل برای اصالح یک‬
‫وضعیت نامطلوب انجام می شوند‪ ،‬فراگرد حل مسئله می گویند‪.‬‬
‫‪ ‬فراگرد انتخاب مشتمل بر مجموعه فعالیتهایی است که به گزینش یک راهکار‪ ،‬از‬
‫مجموع راهکارهای بدیل‪ ،‬منجر می شود‪.‬‬
‫‪12‬‬
‫انواع مسئله و تصمیم‬
‫‪ ‬مدیران هنگام اتخاذ تصمیم با شرایط مختلفی سر و کار دارند‪.‬‬
‫‪ ‬تصمیمات مدیران‪ ،‬ماهیتی متنوع دارد‪.‬‬
‫‪ ‬اطالعات اساس تصمیم گیری است‪.‬‬
‫‪ ‬تصمیمی که بر مبنای نود درصد اطالعات و ده درصد قضاوت شهودی اتخاذ می‬
‫شود‪ ،‬یک تصمیم خوب به شمار می آید‪.‬‬
‫‪13‬‬
‫‪ ‬هر وضعیت خاص‪ ،‬نیازمند به کارگیری روش ویژه برای اتخاذ تصمیم است‪.‬‬
‫تصمیم های برنامه ریزی شده‬
‫‪ ‬تصمیمات برنامه ریزی شده‪ ،‬تصمیمهایی هستند که بر حسب عادت‪ ،‬قوانین‪ ،‬یا‬
‫رویه های موجود اخذ می گردند‪ .‬هر چند که این نوع تصمیمات هم برای حل‬
‫مسائل ساده و هم برای حل مسائل پیچیده قابل استفاده هستند؛ ولی هر چه‬
‫تصمیمات نامنظمتر‪ ،‬جدیدتر و از حیث نتایج مهم تر باشند(پیچیده تر باشند) و‬
‫تعهدات بیشتری را ایجاد کنند‪ ،‬اتخاذ آنها به صورت برنامه ریزی شده دشوارتر‬
‫است‪.‬‬
‫‪14‬‬
‫تصمیم های برنامه ریزی نشده‬
‫‪ ‬منظور تصمیمهایی است که در مورد مسائل غیرمعمول و منحصربفرد اتخاذ می‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪ ‬اگر یک مسئله به اندازه ای تکرار نشود که بتوان برای حل آن خط مش ی ویژه ای‬
‫تعیین کرد‪ ،‬باید از این نوع تصمیم استفاده کنیم‪.‬‬
‫‪ ‬هرگاه با توجه به اهمیت یک تصمیم‪ ،‬ضرورت داشته باشد که با آن به طور ویژه‬
‫بر خورد گردد باید از تصمیمات برنامه ریزی نشده استفاده کرد‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫موقعیتهای تصمیم گیری‬
‫‪ ‬موقعیت اطمینان‪ :‬می توانیم پیش بینی کنیم که در آینده چه رخ می دهد‪.‬‬
‫‪ ‬موقعیت مخاطره‪ :‬میزان احتمال وقوع هر یک از نتایج ممکن‪ ،‬معین است‪.‬‬
‫‪ ‬موقعیت عدم اطمینان‪ :‬میزان احتمال وقوع هر نتیجه ممکن‪ ،‬و حتی چگونگی و‬
‫تعداد نتایج ممکن مشخص نیست‪.‬‬
‫‪16‬‬
‫ضرورت موقیت شناس ی‬
‫در دل هر مسئله‪ ،‬فرصتی نهفته است‪.‬‬
‫بحران‪ :‬عبارتست از پیش آمدن حادثه ای ناگهانی که به تصمیم گیری فوری نیاز‬
‫دارد‪.‬‬
‫مسئله‪ :‬عبارتست از ابهام ناش ی از انباشتگی حوادث متعدد که جریانی از داده های‬
‫اطالعاتی را به همراه دارد‪.‬‬
‫فرصت‪ :‬عبارتست از موقعیتی که امکان فرا رفتن از اهداف تعیین شده را میسر می‬
‫سازد‪.‬‬
‫‪17‬‬
‫فرصت‬
‫‪ ‬فرصت ها را از دست دادن‪ ،‬اندوه ها به بار آورد‪ .‬پیامبر اکرم(ص)‬
‫‪ ‬فرصت همچون ابر مي گذرد پس فرصت هاي خوب را غنيمت شماريد‪ .‬امام‬
‫علی(ع)‬
‫‪ ‬فرصتها زود از دست مي روند و دير به دست مي آيند‪ .‬امام حسین(ع)‬
‫‪18‬‬
‫‪ ‬فرصتها هيچ گاه از بین نمي روند‪ ،‬بلكه فرصت از دست داده ما را شخص ديگري‬
‫تصاحب خواهد كرد‪ .‬چارلی چاپلین‬
‫‪ ‬كشف فرصت ها رمز اصلي موفقيت مديران و سازمانها است زيرا با بهره گیري از‬
‫فرصت ها نتايج سودمندي حاصل ميشود در حالي كه با حل مسئله فقط‬
‫وضعيت به حال عادي بر ميگردد‪ .‬پیتر دراکر‬
‫چگونگی اخذ تصمیم برای حل مسئله‬
‫‪ ‬مدیر باید هنگام مواجه شدن با مسئله به موارد ذیل توجه کند‪:‬‬
‫‪ -1 ‬میزان سهولت و سادگی‬
‫‪ -2 ‬احتمال حل شدن مسئله به مرور زمان‬
‫‪ -3 ‬تعیین مرجع تصمیم گیری‬
‫‪19‬‬
‫فراگرد منطقی حل مسئله‬
‫‪ -1 ‬شناسایی وضعیت‪ :‬تعریف مسئله‪ ،‬تعیین اهداف و شاخصهای تصمیم‪،‬‬
‫تشخیص علل‬
‫‪ -2 ‬راه حل یابی‬
‫‪ -3 ‬ارزیابی و انتخاب‬
‫‪ -4 ‬اجرا و پیگیری‬
‫‪20‬‬
‫طوطی و خرس‬
‫طوطی و خرس توی هواپیما نشسته بودند‪ .‬طوطی زنگ را فشار داد‪ .‬مهماندار آمد و گفت‪ :‬طوطی‬
‫خانوم! فرمایش ی داشتین؟ طوطی با لحنی شوخ گفت‪ :‬نه‪ .‬گفت‪ :‬پس چرا زنگ زدین؟ گفت‪ :‬همین طوری‬
‫واسه مسخره بازی‪ .‬خرس و طوطی خنیدند و مهماندار رفت‪ .‬چند دقیقه گذشت‪ ،‬طوطی دوباره زنگ زد‬
‫و مهماندار دوباره آمد و طوطی دوباره گفت برای مسخره بازی زنگ زدم‪ .‬مهماندار با ناراحتی رفت‪ .‬دفعه‬
‫سوم وقتی همه این کارها تکرار شد و طوطی گفت برای مسخره بازی زنگ زدم‪ ،‬مهماندار با خشم در را‬
‫به او نشان داد و گفت‪ :‬اگر یک بار دیگر این کار را بکنی از هواپیما پرت ات می کنم بیرون‪ .‬دفعه بعد‬
‫خرس که از طوطی یاد گرفته بود‪ ،‬زنگ زد‪ .‬میهماندار آمد و گفت‪ :‬آقاخرسه! کاری داشتین‪ ،‬بفرمائید؟‬
‫خرس خندید و گفت‪ :‬کاری نداشتم‪ .‬مهماندار با ناراحتی گفت‪ :‬پس برای چی زنگ زدین؟ خرس با صدای‬
‫کلفتش در حالی که می خندید گفت‪ :‬واسه مسخره بازی‪ .‬مهماندار که سخت عصبانی بود در هواپیما را‬
‫باز کرد و تصمیم گرفت خرس را پرت کند بیرون‪ .‬خرس در حال پرت شدن بیرون بود که طوطی گفت‪:‬‬
‫می شه یه سووال ازش بکنم؟ مهماندار گفت‪ :‬باشه‪ ،‬سووال کن‪ .‬طوطی از خرس پرسید‪ :‬تو بال داری و‬
‫پرواز بلدی؟ خرس گفت‪ :‬نه‪ ،‬من نه بال دارم و نه پروازبلدم‪ .‬طوطی گفت‪ :‬خب احمق! تو که نمی تونی‬
‫پرواز کنی‬
‫واسه چی مسخره بازی درآوردی؟‬
‫در حالی‌ که به سمت دری‬
‫میروم که آزادی مرا نوید‬
‫میدهد‪ ،‬با خود می اندیشم‬
‫که اگر تلخی‌ و نفرت درونم‬
‫را از خود دور نسازم‪ ،‬تا ابد‬
‫در زندان خواهم بود‪.‬‬
‫‪22‬‬