ترجمه فصل هشتم
Download
Report
Transcript ترجمه فصل هشتم
به نام خدواند دانش و خرد
حسابداری مدیریت
رفتار انگیزشی در سیستمهای
حسابداری مدیریت و کنترل
فصل (8بر گرفته از کتاب کاپلن)
استاد:جناب دکتر پناهیان
به کوشش :ابراهیم جعفری منش
محمد عباس ی زاده ،اسماعیل حجازی
عباس بختیاری محمد قاسمی ،سعدی بنار
رفتار انگیزشی در سیستمهای حسابداری مدیریت و کنترل
فصل 8
سیستهای حسابداری مدیریت و کنترل
فصل 7مشخصات تکنیکی سسیتم کنترل و حسابداری مدیریتی را که به نحوی خوب
طراحی شده باشد ،را مورد بحث قرار داد
از آنجایی که منافع و انگیزه های انسانی می تواند به صورت عمده ای متنوع باشد؛
نقش عمده سیستم کنترل ،انگیزش رفتارهای مطابق میل سازمان است.
مالحظات عمده رفتاری
تعبیه دستورالعملهای اخالقی راهبردی سازمان در طراحی سیستم کنترل و
حسابداری مدیریت
استفاده از ترکیبی از سنجشهای عملکرد ّ
کمی و کیفی کوتاه مدت
اعطای قدرت و اختیار به کارکنان در جهت درگیر شدن در تصمیم گیری و طراحی
سیستم کنترل و حسابداری مدیریت
ایجاد یک سیستم تشویقی مناسب برای پاداش دادن به عملکرد خوب
تأثیرات MACSبر رفتار
تالش در این دارند که سیستم جدیدی بدون در نظر گرفتن
مفاهیم و نتایج رفتاری MACSرا اجرا کنند
نتایج منفی:
ممکن است رفتار همگرا با هدف رخ ندهد
انگیزه می تواند کم باشد
ممکن است کارکنان ترغیب به رفتار ناکارا شوند!
انسانی انگیزش()HRMM
مدل مدیریت منابع
ِ
دیدگاه معاصر مدیریت در مورد انگیزش.
بر اساس ابتکارات در جهت بهبود کیفیت زندگی کاری و نفوذ
قوی رویه مدیریت ژاپنی .
سطح باالیی از مشارکت و پاسخگویی در قبال تصمیم گیری ها در
محیط کار را به ارمغان آورده است.
مدل منابع انسانی پایه چهار مالحظه اخالقی در طراحی MACS
است .
مفروضات مرکزی HRMM
سازمانها تحت یک سیستم باور از ارزش ،هدف و جهت گیری
های سازمانشان عمل می کنند.
چنانچه افراد در این فعالیتها شرکت کنند ،کار را لذت بخش و
مطلوب درمیابند:
توسعه(پیشبرد) اهدف
تصمیم گیری
دستیابی به اهداف در محیط کار
افراد بواسطه هر دو ابزار پاداشهای مالی و غیر مالی انگیزه می
گیرند.
مفروضات مرکزی HRMM
کارکنان دانش و اطالعات قابل توجهی در مورد شغلهایشان دارند و
به خوبی از راههایی که عملکردهایشان را بهبود خواهد بخشید و
نتیجتا ً به سازمان به عنوان یک کل منفعت می رساند؛ آگاه هستند
افراد بسیار خالق ،اخالق گرا و مسئولیت پذیر هستند
خواهان این هستند که فرصتهایی برای تأثیرگذاری در تغییرات در
سازمانشان را دارا باشند.
دستورالعملهای اخالقی راهبردی سازمان و طراحی MACS
در مرکز بسیاری از سیستمهای محدودیت ،مجموعه ای از اصول
اخالقی وجود دارند
یک MACSخوب طراحی شده ،برای اینکه رفتار و تصمیم گیری
را هدایت کرده و تحت نفوذ قرار دهد ،باید هم جهت(در مشارکت) با
اصول ،دستورالعملهای اخالقی راهبردی یک سازمان باشد.
می تواند در مواقعی که با مسائل دشوار(دوراهی) اخالقی روبرو می
شوند ،راهنمایی برای تصمیم گیران فراهم کند.
فشار هایی که یک MACSرا تحت تأثیر قرار می دهد
مدیران اغلب تحت فشار شدیدی از طرف شرایط کاری و
اعضای با نفوذ سازمان قرار دارند تا در موقعیتهای حساس
(اساسی) قضاوتهای اخالقی را نادیده بگیرند.
این فشار ها شامل این موراد می باشند:
درخواستها برای دستکاری اطالعات مطابق عالئق افراد یا
گروه های خاص.
درخواستهای شدید برای مخدوش کردن گزارشات یا نتایج
آزمون.
درخواست برای کسب اطالع از موارد محرمانه.
فشار برای نادیده گرفتن رویه های سئوال برانگیز یا غیر
اخالقی.
اصول اخالقی و حسابداران مدیریت
رفتار و تصمیم گیری به وسیله دستورالعملهای اخالقی راهبردی سازمان،
استانداردهای اخالقی ،پیمان های حرفه ای و بنیادهای حسابدارای مدیریت،
هدایت می شوند.
مدیریت اغلب نقش عمده ای در طراحی MACSبازی می کنند.
شرکت دادن اصول اخالقی در طراحی MACS
برای شرکت دادن اصول اخالقی در طراحی یک MACSو کمک به
مدیریت برای مقابله مؤثر با موقعیتهایی که شرحشان گذشت ،ممکن است
طراحان سیستم تالشهایی برای کسب طمینان از این موراد انجام دهند:
اینکه سازمان آیین نامه(دستورالعملهای) اخالقی جامعی را تنظیم و اجرا کرده
است وآنرا به تمام کارکنان انتقال داده است(.این مورد اغلب از طریق سیستم
باورها انجام می شود ،که در فصل اول مورد بحث قرار گرفت).
اینکه تمام کارکنان درک صحیحی دارند از :دستورالعملهای اخالقی سازمان
و سیستم محدودیتی که رفتار را تبیین (تحمیل) می کنند(.در این فصل خاطر
نشان شد که سیستمهای محدودیت برای این طراحی شده اند که اقدامات مناسب
و اقداماتی را که هرگز نباید انجام شوند ،را مشخص کنند).
اینکه سیستمی برای شناسایی تخطی ها از دستورالعملهای اخالقی سازمان
وجود دارد که در آن کارکنان دارای اطمینان هستند.
اجتناب از دوراهی های(موقعیتهای غامض) اخالقی
اغلب سازمانها تالش می کنند به وسیله گسترش دستورالعملهای
اخالقی مالحظات اخالقی مشخص کنند
مالحظات اخالقی:
قوانین قانونی
قوانین اجتماعی
عضویت در انجمنهای صنفی
هنجارهای گروهی یا سازمانی
هنجاری شخصی
سلسله مراتب اخالقی
اقدامی که توسط قانون ممنوع باشد ،باید بواسطه موارد زیر نیز غیر
قابل قبول باشد :اجتماع ،حرفه یک فرد ،سازمان و نهایتا به وسیله هر
شخص.
عملی که از نظر قانون و اجتماع قابل قبول است ،مثل کمتر نشان دادن
استراتژیک هزینه های کاال ،ممکن است از نظر حرفه ای غیر قابل
قبول باشد.
مواجهه با تضادهای اخالقی
یک تصمیم گیرنده ممکن است زمانی که اصول اخالقی فراتر از
استانداردهای سازمان هستند با تضاد اخالقی روبرو شود.
سازمانهایی که دستورالعملهای اخالقی مشخص(اختصاصی شده) و
غیر مبهمی را تنظیم و پشتیبانی می کنند ،می توانند محیطی خلق
کنند که از میزان تضادهای اخالقی خواهد کاست.
داشتن یک سلسله مراتب ترتیبی از اعتبار ،یک قدم در اجتناب از
ابهام یا درک نادرست است
نقش مدیریت ارشد
یک متغیر بسیار مهم دیگر است که می تواند از میزان
تضادهای اخالقی بکاهد.
اگر این افراد رفتاری مثال زدنی از خود نشان دهند ،سایر
اعضای سازمان یک الگوی رفتاری برای تقلید خواهند
داشت.
سازمانهایی که رهبرانشان(رؤسا) رفتاری غیر اخالقی از
خود به نمایش می گذارندنمی توانند از کارکنانشان انتظار
رفتاری مطابق با استانداردهای اخالقی باال را داشته باشند.
تضادها با دستورالعملهای اخالقی
در بعضی موراد زمانی که سازمان یک دستورالعمل اخالقی
رسمی را ایجاد می کند ،این دستورالعملها می توانند پتانسیلی
ایجاد کنند برای بروز تضادهای اخالقی واضح با خود
دستورالعمل.
اغلب تضادهای اخالقی که در عمل به وجود می آیند ،شامل
این موارد هستند:
تضاد بین قانون و دستورالعمل اخالقی سازمان
تضاد بین دستورالعمل اخالقی به کاربرده شده در سازمان و
انتظارات معمول جامعه
تضاد بین مجموعه خصوصیات اخالقی شخصی و حرفه ای افراد ،
و دستورالعملهای اخالقی اجرا شده در سازمان.
تضادهای بین ارزشهای فردی و سازمانی
اگر دستورالعملهای اخالقی یک سازمان سخت گیرانه تر از
دستورالعملهای اخالقی یک فرد باشد ،ممکن است تضادهای
اخالقی به وجود بیایند.
تضاد بین ارزشهای فردی و ارزشهای سازمانی
موضوعات بغرنج ممکن است زمانی رخ دهند که دستورالعملهای
اخالقی فردی انوع قطعی از رفتارها را ممنوع می داند که که از نظر
قانونی ،اجتماعی و حرفه ای ،و از دیدگاه سازمان قابل قبول می
باشند.
پناسیل برای اینگونه تضادها ،زمانی به وجود خواهد آمد که عملی
که برای سازمان مطلوب است ،برای فرد غیر قابل قبول باشد.
سازمانی کار می کند که ممکن است آن فرد را تحت شرایطی برای
انجام مواردی ملزم کند که از نظر فرد غیر قابل قبول است.
تضادهای بین ارزشهای بیان شده سازمان و ارزشهای
مورد عمل
در بعضی موارد کارکنان ،مدیران یا حتی مدیران ارشد را در حالی
مشاهده می کنند که دچار رفتارهای غیر اخالقی شده اند
این نوع تضاد ،دشوار ترین نوع تضاد است
زیرا کارکنان را مجبور می کند بین اینکه اطالعات را به صورت
عمومی منتشر کنند یا اینکه آنرا مسکوت بگذارند؛ انتخاب نمایند.
تضادهای بین ارزشهای بیان شده سازمان و ارزشهای
مورد عمل
متخصصانی که این مسئله را تحت مطالعه قرار داده اند ،توصیه
می کنند
اوال؛ حقایق دارای صحت بوده و تضادی بین سیاست اخالقی بیان شده
سازمان و اقداماتی که کارکنانش انجام می دهند ،وجود دارد.
دوم؛ به وسیله سخن گفتن با رده های باالتر ،شخص باید تعیین کند که
آیا تضاد مربوط به کل مؤسسه است یا منعکس کننده اقادامات و
تصمیمات اقلیت کوچکی از کارکنان است.
تضادهای بین ارزشهای بیان شده سازمان و ارزشهای
مورد عمل
سایر گزینه های عملی دیگر شامل این موارد هستند:
گزارش کردن (نشان دادن) اختالف(نارسایی) به یک مقام
باالتر و رد انجام غیر اخالقی .این انتخاب ممکن است منجر
شود به :اخراج ،لزوم استعفا از سازمان ،یا تجربه کردن
رنج حاصل از تحریم پنهان سازمانی.
گزارش کردن اختالف به یک مقام باالتر و انجام عمل غیر
اخالقی.
انتقال دادن اختالف به یک میانجی در سازمان ،چنانچه چنین
فردی در سازمان وجود داشته باشد.
رجوع کردن به خارج از سازمان برای حل کردن موضوع
به صورت عمومی.
تضادهای بین ارزشهای بیان شده سازمان و ارزشهای
مورد عمل
رجوع به خارج از سازمان به صورت ناشناس برای حل کردن
موضوع
استعفا و اقدام برای حل موضوع به صورت عمومی.
استعفا و سکوت اختیار کردن
عدم انجام اقدامی خاص و امیدوار بودن به اینکه مسئله خود به
خود حل خواهد شد.
تضادهای بین ارزشهای بیان شده سازمان و ارزشهای
مورد عمل
چنانچه سازمان در مورد دستورالعملهای اخالقی است مُجد
است ،باید یک سیستم کنترل اخالقی مؤثر را به این منظور
دارا باشد که به سازمان اطمینان ببخشد و شواهدی در زمینه
فراهیم کند که اصول اخالقی بیان شده و به کار بسته شده
یکسان هستند .بخشی از سیستم کنترل باید شامل ابزارهایی
برای کارکنان باشد تا بدان وسیله ناهمانگی های بین رویه
های مورد عمل و بیان شده را بدون هراس از مجازات ،
آشکار کنند.
کنترل اخالقی مؤثر
برای ارتقاءبخشیدن تصمیم گیری اخالقی ،مدیران باید یک سیستم کنترل اخالقی
را مرحله اجرا درآورند .عناصر تشکیل دهنده این سیستم کنترل اخالقی باید
شامل موارد زیر باشد:
.1 یک بیاینه شامل ارزشها و دستورالعملهای اخالقی سازمان که با ادبیات عملی
نوشته شده باشد و همراه با مثالهایی باشد که بنابرآن کارکنان سازمان بتوانند
بیانیه را شغلها(وظایف) فردیشان مربوط کنند(به کار ببندند).
.2 یک بیان (بیانیه) واضح مسئولیتهای اخالقی برای هر شرح شغلی و در نظر
گرفتن (مرور) اختصاصی عملکرد اخالقی کارکنان ،به عنوان بخشی از هر
بازنگری عمکرد.
.3 آموزش کافی در جهت کمک به کارکنان برای تعیین مسائل (دوراهی های)
اخالقی در عمل ،آموزش دادن چگونگی مواجهه با این موارد به شکلی که به
صورت منطقی بتوان از آنها انتظار روبرو شدن با این مسائل (به صورت
درست) ،را داشت.
کنترل اخالقی مؤثر
.شواهدی که نشان دهد مدیریت ارشد از اعضای سازمان
انتظار هماهنگی با دستورالعملهای اخالقی را دارد .این بدین
معنی است که مدیریت باید این موارد را انجام دهد:
بیانه ای(صورتی) مشتمل بر مجازاتهای تخطی از دستورالعملها(آیین نامه)ی
اخالقی سازمان.
• استقرار ابزارهایی برای مواجهه فوری و بدون مصامحه با تخطی ها از
دستورالعملهای اخالقی به صورت که هماهنگ با بیاینیه مجازاتها عمل شود.
• فراهم کردن پیشتیبانی محسوس از تصمیم گیری اخالقی در هر فرصتی.
• فراهم کردن یک خط تماس خصوصی مستقیم از کارکنان به مدیر عامل ،مدیر
ارشد اجرایی و مدیر ارشد منابع انسانی یا یک شخص دیگر از هیئت مدیره(بدون
اینکه مجازاتی برای فرد گزارش کننده در کار باشد).
کنترل اخالقی مؤثر
. شواهدی که کارکنان بتوانند تصمصیمات اخالقی اخالقی اتخاذ کنند یا تخطی
های صورت گرفته از دستورالعملهای اخالقی سازمان را گزارش کنند ،بدون
این که از اقدامات تالفی جویانه مقامات باالتر ،افردا مادون یا همتایان خود،
هراسی داشته باشند .این معیار معموال به صورت یک میانجی به مرحله اجرا
در می آید ،کسی که این اختیار را داشته باشد که به شکایات رسیدگی کند،
بدون توجه اینکه منجر به چه چیزی می شود! و (هویت) افردای که تخطی ها
را گزارش داده اند را به صورت محرمانه حفظ کند.
.6 یک حسابرسی داخلی مدوام در مورد میان تأثیر کنترل اخالقی.
آموزش رسمی ،بخشی از فرآیند ارتقاء بخشیدن فرآیند اتخاذ تصمیم اخالقی
است.
انگیزش
عالوه بر رشد دادن رفتار و تصمیم گیری اخالقی ،یک موضوع
اساسی(مرکزی) در طراحی MACSچگونگی انگیزش رفتار
مناسب در (محل) کار است.
در زمان طراحی شغلها و وظایف خاص ،طراحان باید سه جنبه
انگیزشی زیر را در نظر داشته باشند:
جهت گیری ،یاوظایفی که کارمند توجهش را بر آن متمرکز می
کند.
شدت ،یا سطح تالشی که کارمند به خرج می دهد.
پایداری ،طول زمانی که یک کارمند یک وظیفه یا کار را تحمل
می کند.
سیستمهای کنترلی شناختی
در هر حال ،حتی اگر اهداف نیز تنظیم شده باشند ،سطوح متفاوت
وظایف نیازمند سطوحی متفاوتی از مهارت ،دقت فراوان،
پاسخگویی ،ابتکار و عدم قطعیت می باشد.
در اغلب موارد ،مدیران تالش در استقرار سیستمهایی دارند که
در آنها مجبور نباشند شخصا بر اساس قواعدی منظم دست به
نظارت بزنند
این سیستمها به عنوان سیستمهای کنترلی شناختی ،شناخته می
شوند.
سیستمهای کنترلی تعاملی
در هرحال چنانچه درجه باالیی از عدم قطعیت استراتژیک تهدیدات و
فرصتهایی را نشان دهد که توانایی ایجاد تغییر در مفروضات عملیاتی
را دارد باشند ،مدیران مجبورند مزمان بسیار بیشتری برای تحت نظر
قرار دادن تصمیمات و اقداماتی که توسط افراد تابع ایشان ،صرف
کنند.
سیستم هایی همانند این سیستمهای کنترلی تعاملی خوانده می شوند.
کنترل وظیفه
کنترل کار(وظیفه) فرآیند دریافتن راه هایی برای کنترل رفتار انسان
است به صورتیکه یک کار(شغل) تحت یک روش از پیش تعریف
شده انجام شود.
کنترل کار دارای دو بخش مجزا می باشد:
کنترل باز دارنده و
کنترل نظارت.
کنترل وظیفه
کنترل وظیفه در این موارد ،مناسب ترین سیستم می باشد:
زمانی که الزام قانونی برای پیروی از قوانین یا رویه های خاصی
در جهت حفاظت از امنیت عمومی ،وجود دارد .مثل :تولید داروهایی
که نیاز به نسخه پزشک دارند ،قطعات حیاتی هواپیما و عملیات
نیروگاههای تولید برق هسته ای.
زمانی که کارکنان با دارایی های نقد(یا سایر دارایی های با ارزش)،
سروکار دارند؛ درجهت کاهش فرصت وسوسه و تقلب.
زمانی که سازمان می تواند محیطش را کنترل کند و عدم قطعیت و
نیاز برای قضاوت را حذف کند .در چنین مواردی سازمانی میتواند
قوانین و رویها های خاصی را ایجاد کند که کارکنان ملزم به پیروی
از آن هستند.
کنترل نتایج
سیسمتهای کنترل نتایج بیشتر بر سنجش عملکرد کارکنان
در مقایسه با اهداف بیان شده تمرکز دارد
سازمان باید اهدافش را به صورت واضحی تعریف کرده
باشد ،به اعضای سازمانی مناسب منتقل نموده باشد و
سنجشهای عملکرد هماهنگ با اهدافش را طراحی کند
کنترل نتایج
کنترل نتایج در این موارد مؤثرترین سیستم است:
زمانی که اعضای سازمان اهداف سازمان و سهم خود در رسیدن
به این اهداف را درک کرده اند.
زمانی که اعضای سازمان دانش و مهارت الزم برای عکس العمل
نشان دادن به تغییرات موقیت به وسیله انجام اعمال تصحیح کننده و
اتخاذ تصمیمات عاقالنه ،را دارا باشند.
زمانی که سیستم سنجش عملکردبرای ارزیابی مشارکتهای فردی
طراحی شده باشد .بنابراین یک فرد انگیزه پیدا می کند تا اعمالی
انجام دهد و تصمیماتی اتخاذ کند که منعکس کننده بهترین منافع
سازمان و خود فرد است.
نیاز برای سنجش های عملکرد چندگانه
روشهایی که طی آن سازمان و افراد ،عملکرد را مورد
سنجش قرار می دهند ،سیگنالهایی به تمامی کارکنان و
ذینفعان در این مورد که سازمان چه مواردی را به عنوان
اولویتهایش در نظر می گیرد؛ ارسال می دارد
رفتار نا همگرا با هدف
گاها کارکنان دارای انگیزه بسیار باالیی برای دستیابی به یک هدف
تنها را دارند ،که این امر آنها را دچار رفتار نا هماهنگ با هدف یا
ناکارا می کند
به بازی گرفتن نشانگر عملکرد
تحریف داده ها
هموار سازی سود
تشویق رفتار مطلوب
سیستم محدودیتهایی که در آن کارکنان درک واضحی از رفتارهایی
که مناسب و رفتارهایی که نا مناسب تلقی می شوند ،دارند،
سازمان همچنین می تواند سیستمهای سنجش عملکردی را طراحی
کند که رفتارهای مطلوب را تشویق می کند.
استفاده از سنجش های عملکرد چندگانه است که پیچیدگی محیط کار
و تنوعی از مشارکتهایی که کارکنان انجام می دهند را نشان دهد
استفاده از ترکیبی از سنجشهای عملکرد
طراحان MACSباید دیدشان از انواع سنجشهای عملکرد مورد
استفاده ،را گسترش دهند.
تنها طی چند سال اخیر مدیران لزوم سنجش این موارد آگاهی یافته
اند؛ کیفیت ،سرعت ارائه به بازار ،زمان چرخه ،انعطاف پذیری ،
هماهنگی ،نواآوری و کارایی
حقایق جدید؛ عظیمت از سازمان بلند به سازمان های پهن
توانمند کردن کارکنان برای شرکت در طراحی MACS
توانمندساختن کارکنان برای شرکت در طراحی MACS
نیازمند به دو عنصر اساسی دارد:
اجازه دادن به کارکنان برای شرکت در تصمیم گیری
اطمینان یافتن از اینکه کارکنان اطالعاتی را که تولید ،و از آنها
استفاده می کنند را درک می نمایند
شرکت کردن در تصمیم گیری
پژوهش نشان داده است که کارکنانی که در تصمیم گیری شرکت
می کنند ،حسّ روحیه و رضایت شغلی بهتری را ابراز کرده اند
در بسیاری از موارد ،به محض اینکه کارکنان شروع به حس این
می کنند که دارای سهم و اختیار در آنچه انجام می دهند ،هستند ،این
حسّ افزایش داده شده تدیل به افزایش کارایی می شود.
درک اطالعات
عنصر حیاتی دوم در توانمند ساختن کارکنان این است که از این
مورد اطمینان یابیم که کارکنان اطالعاتی را که استفاده می کنند
و بر پایه آن مورد ارزیابی قرار می گیرند را درک می کنند
کارکنان به منظور اینکه قادر باشند اعمالی را انجام دهند که
منجر به بهترین عملکرد شود ،باید سنجشهای عملکرد سازمان
و روشهای محاسبه این سنجش ها را درک کنند
کارکنان باید به صورت مداوم آموزش دوباره ببینند .بدون به
روز رسانی مدوام هریک از افراد؛ سازمانها قادر نخواهند بود
در بازارهای بین المللی به عنوان پیشرو و حتی به عنوان یک
بازیگر عادی به ایفای نقش بپردازند.
سیستمهای تشویقی
انواع سیستمهای تشویقی که سازمانها برای انگیزش کارکنان استفاده
می کنند:
پاداش های درونی
پاداش های برونی
تئوری های انگیزش:
تئوری توقع
تئوری بنگاه
تئوری استقرار هدف
پاداش های درونی
پاداش های درونی مواردی فردی هستند و بازتاب رضایت شغلی
ناشی از این موارداست:
انجام کار
فرصت های رشدی که شغل آنها را فراهم کرده است
یکی از چالش بر انگیز ترین وظایف برای مدیریت این است که شغل
ها و محیط و فرهنگ سازمانی را طوری طراحی و ایجاد کند که
افارد تنها با کارکردن پاداش های درونی را بدست بیاورند
اطالعات حسابداری تولید اثرای بر آنها ندارد
پاداش های برونی
هرگونه پاداشی است که فردی بر اساس عملکرد ارزیابی شده به فرد
دیگری می دهد تا به وی بفهماند کار خوب انجام شده است.
بر اساس عملکرد ارزیابی شده
این نظر را تقویت می کند که کارکنان خودشان را از سازمان تمییز داده اند.
این درک رایج را نیز تقویت می کنند که حقوق پاداشی است برای کارمند در
مقابل تالشی حداقل سازمان باید برای انگیزش کارمند برای تالش اضافی باید
از پاداش های اضافی استفاده کند.
انتخاب میان پاداشهای درونی و خارجی
بسیاری از متخصصینی که در زمینه حقوق و مزایا کار می کنند
بر این باورند که سازمانها بهره و استفاده ی کافی از پاداشهای
درونی نکرده اند
برخی اذعان می دارند افرادی که می خواهند پاداش را برای اتمام
کاری یا انجام موفقیت آمیز آن کار دریافت کنند به خوبی افرادی
که اصالً انتظار هیچ گونه پاداشی ندارند کار نمی کنند
انتخاب میان پاداشهای درونی و خارجی
بیشتر سازمان ها در مورد نقش پاداشهای درونی در ایجاد انگیزه
غفلت ورزیده اند و کورکورانه این نظریه را که تنها پاداشهای
بیرونی کارمند را انگیزه دار می کند پذیرفته اند.
بسیاری از افراد معتقدند که پاداشهای خارجی مالی هم الزم است و
هم برای ایجاد انگیزه در مورد عملکرد برتر کافی است.
هم شواهد روایت و هم سیستماتیک حاکی از آن است :
پاداش های مالی خارجی ضرورتا ً برای ایجاد سازمانهای کارا و
موثر نیست و اینکه پاداش عملکردها ضرورتا ً آنها را به وجود نمی
آورند
انتخاب میان پاداشهای درونی و خارجی
برخی معتقدند که برنامه های مزد و پاداش تشویقی به هر شغلی
غیر قابل قبول هستند
آنان مدعی اند که سازمانها باید برای برتر بودن با هم رقابت کنند
تا در یک دنیای رقابتی و پیچیده خود را نجات دهند بنابراین
عملکرد برتر برای تمامی کارمندان سازمانها الزم و ضروری
است و بخشی از قرارداد استخدام است نه چیزی که سزوار
پرداخت اضافه ی پاداش باشد.
شمار زیادی از سازمانها متکی بر پاداش های پولی خارجی هستند
تا عملکرد را انگیزه دار کنند.
پاداش تشویقی
مزد و پاداش تشویقی یا سیستم های مزد به جای کار سیستم های
پاداشی هستند که پاداشهای (خارجی) پولی را بر مبنای نتایج
بررسی شده فراهم می آورند.
نیازمند سیستم های مدیریت عملکردی هستند که اطالعات
عملکردی قابل اعتماد و مرتبط را جمع آوری کنند.
می تواند بر اساس عملکرد مطلق ،عملکرد متناسب با برخی طرح
ها یا عملکرد متناسب با برخی گروههای قابل مقایسه باشد
سیستم های پاداش و مدیریت عملکرد موثر
موارد زیر شش مشخصه سیستم مدیریتی هستند که باید
برای برانگیختن عملکرد مطلوب در جای خود باشند:
.1
.2
کارمندان باید سیستم پاداش و شغل های خود را درک کنند و عقیده بر این
داشته باشند که آنچه را که کنترل می کنند و به شرکت کمک می کنند ،
توسط سیستم تحت سنجش است.
طراحان سیستم مدیریت عملکرد می بایست یک انتخاب دقیق در مورد اینکه
آیا داده های ورودی کارمند را می سنجد یا نتایج وی را ،انجام دهند
سیستم های پاداش و مدیریت عملکرد موثر
.3
.4
.5
.6
عناصر عملکردی که سیستم سنجش عملکرد آن را مراقبت و
مستوجب پاداش می نماید می بایست عوامل حیاتی موفقیت سازمان
را منعکس کند.
سیستم پاداش می بایست استانداردهای واضحی را برای عملکردی
که کارمندان پذیرفته اند ،برقرار سازد
سیستم سنجش می بایست بررسی شود به طوریکه به درستی بتواند
عملکرد را ارزیابی کند .این مشخصه این اطمینان را می دهد که
سیستم سنجش عملکرد یک رابطه ی روشن و واضح بین عملکرد
و نتیجه برقرار می کند.
وقتی مهم و ضروری است که کارمندان در تصمیم گیری و دیگر
فعالیت ها با دیگر کارمندان همکاری کنند ،سیستم پاداش می بایست
بیشتر به عملکرد گروهی پاداش دهند تا عملکرد شخصی
شرایط موافق پاداش تشویقی
سیستم های پاداش تشویقی در سازمانهایی بهتر عمل می کنند که
کارمندان مهارت و اختیارعمل کافی در واکنش به شرایط و انجام
تصمیم گیری را داشته باشند.
وقتی سازمان کارمندانش را در جهت تصمیم گیری توانمند کند ،می
تواند از سیستم های پاداش تشویقی در جهت برانگیختن رفتار اتخاذ
تصمیمات بهتر استفاده کند.
پاداش تشویقی و مسئولیت کارمند
سیستم پاداش تشویقی می بایست در ابتدا متمرکز بر نتایجی باشد که
کارمند کنترل می کند یا تحت تأثیر ایشان است
پاداش تشویقی کارمندان می بایست ماهیت مسئولیت هایشان را در
سازمان نشان دهد.
ترکیب نتایج پاداش دهی دراز مدت و کوتاه مدت مطابق با اهداف
ارزیابی متوازن است ،که در فصل بعدی بحث خواهد شد.
نتایج پاداش
طرح های تشویقی پاداش ،پاداش ها را بیشتر به نتایج
عملکرد کارمند مرتبط می سازد ،تا داده هایی همچون
سطح تالش آنها
پاداش تشویقی که بر پایه ی نتایج است نیازمند آنست که
اعضای سازمان اهداف سازمان را درک کنند و به آن
کمک کنند.
مدیریت طرح های پاداش تشویقی
شواهد قابل توجهی حاکی از آنست که سازمان ها طرح های پاداش
تشویقی را بویژه برای مدیران ارشد به صورتی نامناسب مدیریت
کرده اند.
متخصصین به این بحث می پردازند که اینکه سیستم های پاداش
رفتار پیرو اهداف را بر می انگیزد یا خیر
مدیریت طرح های پاداش تشویقی
برخی مطالعات یک ارتباط مثبت میان پاداش مدیران سطح باال ،و
ثروت سهامدار را نشان می دهند
دیگر مطالعات حاکی از آنست که هیچ رابطه ای(و نه حتی یک
رابطه منفی) بین عملکرد سازمان و پاداش مدیران رده باال وجود
ندارد
بسیاری از متخصصین هنوز در این مورد بحث می کنند که این
مقادیر زایدند نشان دهنده آمار باالتر هستند تا عملکرد خوب
موضوع منصفانه بودن نیز اکنون مورد بحث قرار گرفته است
انواع طرح های پاداش تشویقی
رایج ترین طرح های پاداش تشویقی عبارتند از پاداش نقدی،
مشارکت در سود ،مشارکت در منافع ،اختیارات خرید سهام ،سهام
عملکرد ،حقوق ترقی ارزش سهام ،واحدهای مشارکتی و طرح های
مالکیت سهام کارمند
می توانیم طرح های پاداش گروهی را به دو دسته گسترده تقسیم
بندی کنیم:
)1( آنهایی که وابسته به سنجشهای داخلی است که به طور ثابت
بوسیله سیستم سازمان مدیریت سازمان فراهم می شوند.
)2( آنهایی که وابسته به عملکرد قیمت سهام سازمان در بازار
سهام است
پاداش نقدی
بر اساس بعضی عملکردهای سنجش شده پرداخت می شود.
پاداشهای نقدی می تواند
در مقدار ،ثابت باشد و زمانی که عملکرد سنجش شده فراتر
از هدف می رود پرداخت شود،
یا می تواند متناسب با سطح عملکرد نسبت به هدف باشد.
پاداش نقدی می توانند بر پایه ی عملکرد گروهی یا شخصی
باشند و
می توانند به افراد یا بصورت گروهی پرداخت شوند
مشارکت در سود
تسهیم سود یک پاداش نقدی است که به عنوان درصدی از
سود گزارشی سازمان محاسبه می شود
یک طرح پاداش تشویقی گروهی است که بر عملکرد کوتاه
مدت متمرکز است
تمامی طرح های مشارکت در سود آنچه را که بخشی از سود
گزارش سازمان است و برای تسهیم و سهم هر کارمند در
دسترس است تعریف می کند
مشارکت در منافع(سود عملیاتی)()GAIN SHARING
مشارکت در منافع(سود عملیاتی) یک سیستم برای توزیع پاداش های
نقدی از یک انباره(تحصیالت اشتراکی) است ،زمانی که مبلغ در
دسترس تابعی از عملکرد نسبت به برخی اهداف ،می باشد
طرح مشارکت در منافع(سود عملیاتی) معموال برای گروهی از
کارکنان در یک واحد سازمان ،اعمال می شود
مشارکت در منافع(سود عملیاتی) کار تیمی و شرکت در تصمیم گیری
را ارتقا می بخشد.
طرح اعطای اختیارات خرید سهام
یک اختیار خرید سهام ،حقی است برای خرید واحد از سهام شرکت در یک
قیمت مشخص ،که قیمت اختیار خرید نامیده می شود.
یک رویه معمول برای قیمت گذاری اختیار(برای اختیار) این است که قیمت
اختیار خرید را در حدود %105قیمت سهام بازار در زمان انتشار اختیار
خرید ،قرار دهند
سایر طراحهای پاداش مربوط به سهام
Organizations use many other forms of stock-related
incentive compensation plans
These plans provide incentive compensation to the
participants when the stock price increases
They are designed to motivate employees to act in the
long-term interests of the organization by acting so as to
increase its market (stock) value
.1چه بودن ،چه کسی بودن ،کجا بودن ،چگونه بودن حقایق را تعیین کنید
ما چه می دانیم ،یا درصورت امکان نیاز به دانستن چه چیزهایی داریم؟ که مارا در تعریف مسئله کمک
خواهد کرد؟
.2موضوع اخالقی را تعریف کنید
* ذینفعان عمده را لیست کنید.
* موضوعات اخالقی را تعریف کنید
به دقت چه بودن موضوع اخالقی راتعریف کنید ،برای مثال ،تضاد در مورد سر حقوق ،درخواست ها در
مورد محدودیتهای افشا تعهدات و غیره
.3اصول ،قواعد ،ارزش های عمده را تعریف کنید
اصول کلیدی را تعیین کنید همچون :درستکاری ،کیفیت ،احترام به شخصیت ها ،منافع و هزینه های
اجتماعی
.4بدیل ها را مشخص کنید
مسیر های بدیل عمل را لیست کنید ،شامل بر این موارد که نماینده طیفی بین دو نقطه به صورت ساده انجام
و نقطه عدم انجام چیزی هستند.
.5ارزش ها و بدیل ها را مقایسه کنید
اگر یک اصل یا ارزش (یا یک ترکیب) وجود دارد ،آنرا تعیین کنید که بسیار متقاعده کننده است که بدیل
صحیح روشن است ،برای مثال ،تصحیح یک نقص که تقریبا باعث از دست رفتن جان یک فرد می شود.
.6نتایج را ارزیابی کنید
نتایج مثبت و منفی کوتاه مدت و بلند مدت بدیل های عمده را تشخیص دهید .تمرکز رایج کوتاه مدت بر
سودها یا زیان های باید در مقابل مالحظات بلند مدت اندازه گیری شود.
.7تصمیم خود را بگیرید
نتایج را در مقابل اصول یا ارزش های عمده خود تراز کنید و بدیلی که بهترین تناسب را دارد ،انتخاب کنید